به‌سوی تمدن نوین اسلامی
341 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#عدالت_و_توسعه
🔻#سيد_محمدرضا_اصنافی

⭕️ #نسبت عدالت با توسعه در تمدن‌سازی اسلامی (#بخش_اول)

#چرا عدالت بر توسعه مقدم است؟
#آیا عدالت بدون توسعه توزیع فقر است؟

🔸ورود به بحث تقدم یا تأخر #توسعه و #عدالت بیش از هر چیز عقب ماندگي در درك عقب نماندگی و توسعه و ذوق‌زدگی از تبلور جهان‌سومی آن در ساختمان‌های بلند، بزرگراه و شهر پرزرق‌وبرق است.

🔸تصور توسعه مقدم بر عدالت، مشابه توسعه بدون رفاه است؛ در واقع #عدالت مقوّم ذات توسعه است. چگونه می‌توان جامعه‌ای را متصور بود که در آن فاصله طبقاتی و فقر بخشی از جامعه را در اندوه و حسرت فرو برده و بخش دیگر را هرچند غرق در امکانات عینی مادی اما آمیخته با ترس، افسوس و ناامنی طغیان و سرکشیِ بخش دیگر کرده؛ نام مرفه و توسعه‌یافته بر آن نهاد؟

🔸در #نسبت توسعه و فرهنگ گفته‌اند که توسعه، ‌یعنی توسعه فرهنگی و توسعه بدون توسعه فرهنگی محقق نمی‌شود. این نگاه از بالا به پایین به فرهنگ، خود بنای غلط درک جهان‌سومی از توسعه است. توسعه از طریق فرهنگ محقق نمی‌شود بلکه توسعه خود اساساً فرهنگ است. فهم و درک رفاه و به‌تبع آن چیستی توسعه، خود فرهنگ است و اتفاقاً همه وجه تمایز #تمدن_اسلامی با #تمدن_غربی در تعریف همین نقطه تعریف از رفاه انسانی است. نقض عدالت و عدالت‌طلبی به‌عنوان ویژگی‌های فرهنگی/فطری انسان، بیش از هر چیز خنجری بر روح و رفاه انسان است، پس چگونه می‌توان بر جامعه/ فردی که از بی‌عدالتی مجروح است نام توسعه‌یافته/ مرفه گذاشت؟!

#ادامه_دارد...

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#عدالت_و_توسعه
🔻#سيد_محمدرضا_اصنافی

⭕️ #نسبت عدالت با توسعه در تمدن‌سازی اسلامی (#بخش_آخر)

#چرا عدالت بر توسعه مقدم است؟
#آیا عدالت بدون توسعه توزیع فقر است؟

🔸#عدالت چارچوب است و #توسعه فرآیند، توسعه برعکس عدالت نسبی است یعنی توسعه متوقف نمی‌شود. هر جامعه‌ای همیشه در نسبت با جامعه‌ای دیگر یا آینده مطلوب می‌تواند توسعه‌نیافته باشد، سؤال از معتقدان به تقدم توسعه بر عدالت اینجاست که با همين استدلال نمی‌شود هميشه عدالت را به تعويق انداخت ؟

🔸عدالت مانند #نهر است و توسعه مانند جریان #آب که اگر نهر نباشد سیل می‌شود و طغیان می‌کند، وقتی سیل جاری است روی آن نمی‌شود نهر و کانال و سد زد. نهرِ بی‌آب، بی‌هویت است و آب بی نهر ویرانگر، نسبت توسعه و عدالت نسبت نهر و آب است.

🔸#توسعه‌ی_ناعادلانه اساساً اجازه تحقق عدالت را هم نمی‌دهد. توسعه تولید #ثروت و #قدرت می‌کند، قدرت بیکار نمی‌نشیند که شما عدالت را اجرا کنید. قانون‌ها را قدرت می‌نویسد و اجرا می‌کند و قدرت مرگ خودش را اجرا نمی‌کند!

🔸ثروت با عدالت توزیع می‌شود و به غیر آن انباشت می‌شود، امکان دیگری نیست. انباشت ثروت یعنی انباشت قدرت و انباشت قدرت و ثروت دقیقا همان بی‌عدالتی و عدالت یعنی عدم انباشت قدرت و ثروت؛ توسعه‌ی مقدم بر عدالت یعنی انتظار تحقق هستی از عدم خودش!

#پایان

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی‌
🔻#جستارهای_نظری(25)

⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(8)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»(7)

🔸1-1- زبان، خانه وجود(3)
متأسفانه در مباحث #اصول_فقه نیز به این #نظام_معنایی و بسترهای فرهنگی زبان دقت و توجه نمی‌شود. تنها بحثی که در اصول فقه در مورد وضع الفاظ و نسبت آن با معانی بیان گردیده، توجه به وضع تعیینی و تعیّنی است. می‌گوید یا شخصی واضع لفظی برای معناست که می‌شود #وضع_تعیینی و یا اینکه لفظی برای معنایی در استعمالات عُرفی و اجتماعی تثبیت می‌شود، که اینگونه وضع لفظ برای معنا را #وضع_تعینی نامیده‌اند. بالاتر از این ارتباط لفظ و معنی، دیگرسخنی مطرح نمی‌شود. باید بحث #نسبت لفظ، زبان و فرهنگ مورد توجه حوزه‌های علمیه باشد تا دچار آشوب لفظی و به تبع آن بحران تفکر نشویم. مثلاً #مفهوم_عدالت، درعالم اسلامی معنایی بسیار متفاوت از Justice در غرب است. نباید همان لفظ justice را به معنای عدالت دانست. امروزه وقتی در غرب می‌گویند عدالت و آزادی، مفاهیمی اراده کرده‌اند که آن معانی درعالم اسلامی، مقارن کفر و طغیان و فساد است.

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 55.


ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
📗 #معرفی_کتاب 📚 #نمایشگاه_کتاب_تهران 🔻 #نام_کتاب: فلسفه در سرزمین نبوت؛ فلسفۀ اسلامی از آغاز تا امروز 🔻 #نویسنده: سیدحسین نصر 🔻 #مترجم: بیت‌الله ندرلو 🔻 #ناشر: انتشلرات ترجمان علوم انسان
📚معرفی کتاب/ فلسفه در سرزمین نبوت؛ فلسفۀ اسلامی از آغاز تا امروز

🔻#معرفی_کتاب
🔻#سخن_نویسنده
🔻#سید_حسین_نصر
🔻#ترجمان_علوم_انسانی

🔸این کتاب حاصل حدوداً پنجاه سال مطالعه و تأمل دربارهٔ #فلسفه و مسائل فلسفی در پرتو حقایق آشکارشده از طریق #وحی، هم به‌صورت #عینی و هم به‌صورت #اشراق_درونی، است. در جهانی که فلسفه به‌کلی از #حقایق_وحیانی روی برگردانده و اندیشۀ سکولار تمامی نیروی خود را به کار گرفته است تا معرفت ملهم از #امر_قدسی را به حاشیه براند و حتی ریشه‌کن کند، ضروری است تا هرگاه فرصتی دست داد، به موضوع #نسبت میان #فلسفه و #وحی از منظرها و نقطه‌نظرهای مختلف بازگردم. سال‌ها پیش ما در معرفت و امر قدسی به پرسش محوری مربوط به نسبت میان معرفت و حقیقت امر قدسی پرداختیم و در آثار اخیرتر همچون نیاز به #علم_مقدس این موضوع را از زوایای دیگری مورد کندوکاو قرار داده‌ایم. در اثر حاضر، توجه‌مان را به فلسفه و خصوصاً #فلسفهٔ_اسلامی معطوف می‌کنیم. در اینجا بیش از #هزار_سال فلسفۀ اسلامی، آموزه‌ها، تاریخ و رویکردهای آن را از منظر نسبت موجود میان این سنت فلسفی دیرین و #حقایق_نبوی، که همیشه بر افق جهان اسلام و محیط و فضای فکری مسلمانان غلبه داشته، مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم. برخی از فصل‌های این کتاب طی سالیان مختلف به‌عنوان جستارهایی مستقل نگارش یافته‌اند. همهٔ آنها کاملاً بازبینی شده و در چهارچوب کلی این کتاب قرار داده شده‌اند. بسیاری دیگر از فصل‌ها جدیدند و تصویری را تکمیل می‌کنند که کتاب حاضر درصدد ترسیم آن است.

🔸این کتاب ترجمه‌است از:
Islamic Philosophy from its Origin to the Present
Philosophy in the Land Prophecy
Seyyed Hossein Nasr
State University of New York Press / 2006

🔹#نام_کتاب:
فلسفه در سرزمین نبوت؛ فلسفۀ اسلامی از آغاز تا امروز

🔹#نویسنده:
سیدحسین نصر

🔹#مترجم:
بیت‌الله ندرلو

🔹#ناشر:
انتشلرات ترجمان علوم انسانی؛ چاپ اول: بهار ۱۳۹۶

🔹#محل_فروش:
سی‌اُمین نمایشگاه کتاب تهران



ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️نسبت علم با فرهنگ و تمدن بشری

🔻#علم_دینی
🔻#علوم_انسانی_اسلامی
🔻#نسبت_علم_با_فرهنگ_و_تمدن
🔻#حجت‌الاسلام_دکتر_حمید_پارسانیا

🔸هر معنایی از علم با نوعی خاصی از فرهنگ و تمدن بشری سازگار است. داوری نسبت به درست و یا غلط بودن هر یک از آن معانی در گرو داوری درباره مبانی فلسفی و معرفت شناختی آن تعاریف است؛ کاری که به فیلسوف علم مربوط میشود. هر یک از آن معانی، با فرهنگ، جامعه و نظام اجتماعی خاصی سازگاری دارد و هرگاه یکی از این تعاریف در درون فرهنگ و جامعهای مرجعیت پیدا کند، در دیگر ابعاد آن فرهنگ اثر می گذارد و به همین دلیل ترویج هریک از این معانی در درون یک جامعه منشأ تأثیری گسترده و فراگیر در حوزه عقائد، آرمان ها و ارزشهای اجتماعی آن جامعه میگردد. کاوش پیرامون این گونه مباحث از نوع مباحث جامعه شناسی معرفت و علم است.

🔹#منبع: مقاله علم دینی از منظر حکمت اسلامی/ مجله راهبرد فرهنگ/ شمار ششم/سال 1388، ص 21.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️معرفت مفهومی است که نباید آن را با علم یکی دانست

🔻#متن_منتخب
🔻#نسبت_معرفت_و_تمدن
🔻#حجت‌الاسلام_حمید_پارسانیا

🔸#معرفت مفهومی است که نباید آن را با علم یکی دانست. در حوزهٔ فرهنگی ما به فقه، فلسفه، کلام و طبیعیات و پزشکی علم می‌گفتند و هر کسی را که در این حوزه‌ها صاحب دانش بود عالم می‌نامیدند، اما امروز #فلسفه علم خوانده نمی‌شود، بلکه در دایرهٔ انسانیات قرار می‌گیرد و علم به دانشِ آزمون پذیرِ تجربی محدود می‌شود. این موضوعی معقول است که حقیقت معرفت، علم و دانش در متن #فرهنگ و #تمدن رقم می‌خورد، اما آنچه پذیرفته شده نیست فرهنگی و تمدنی خواندن کلی دانش و تاریخی دانستن علم و معرفت است. از پیامدهای باور به تأثیرپذیری کل دانش از فرهنگ و تمدن نسبیت حقیقت، معرفت و دانش است که هیچ فرهنگ و تمدنی نمی‌تواند ان را بپذیرد.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️واکاوی رویکرد نفی نسبت فقه و تمدّن

🔻#متن_منتخب
🔻#نسبت_فقه_و_تمدن
🔻#حجت‌الاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری

🔸گروهی رابطه بین فقه و تمدّن را نفی نموده و معتقدند که دو مقوله تمدّن و سرپرستی اجتماعی، اصولاً با مقوله فقه بیگانه بوده و فقه ارتباطی با مقوله تمدّن، حیات اجتماعی و تکامل معیشت ندارد.

🔸این گروه، از تمدّن و تمدّن‌سازی تفسیر خاصی دارند؛ آن را عهده‌دار معیشت و فقه را عهده‌دار سعادت می‌دانند و هیچ ارتباطی بین معیشت و سعادت برقرار نمی‌بینند. از نظر این گروه، حتی اگر فقه در گوشه‌ای از معیشت دخالت کند، آن دخالت «عرضی» است و جزو مقولات حقیقی فقه نخواهد بود. به بیان دیگر، اگر فقه در امور تمدّنی و اجتماعی نظری داشته باشد، این اظهارنظر بالعرض است و در واقع فقه از موضوعی سخن گفته که از جنس خود آن نیست.

🔸اصل تفکیک بین مقولات بالذات و بالعرض، یک نظریه غربی و وارداتی است که برخی از اندیشمندان مسلمان با پیروی از آن، مقولات دینی را به دو دسته تقسیم کرده‌اند: مقولات مربوط به سعادت که ذاتی دین است؛ و مقولات مربوط به معیشت که بیرون از سعادت و از مباحث عرضی دین است. این نگاه به فقه نیز تسرّی پیدا کرده است.

🔹نقل از کانال مفتاح
@meftaah_com

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢نسبت علم با فرهنگ و تمدن بشری

#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#نسبت_علم_با_فرهنگ_و_تمدن
#حجت‌الاسلام_دکتر_حمید_پارسانیا

🔸هر معنایی از علم با نوعی خاصی از فرهنگ و تمدن بشری سازگار است. داوری نسبت به درست و یا غلط بودن هر یک از آن معانی در گرو داوری درباره مبانی فلسفی و معرفت شناختی آن تعاریف است؛ کاری که به فیلسوف علم مربوط میشود. هر یک از آن معانی، با فرهنگ، جامعه و نظام اجتماعی خاصی سازگاری دارد و هرگاه یکی از این تعاریف در درون فرهنگ و جامعهای مرجعیت پیدا کند، در دیگر ابعاد آن فرهنگ اثر می گذارد و به همین دلیل ترویج هریک از این معانی در درون یک جامعه منشأ تأثیری گسترده و فراگیر در حوزه عقائد، آرمان ها و ارزشهای اجتماعی آن جامعه میگردد. کاوش پیرامون این گونه مباحث از نوع مباحث جامعه شناسی معرفت و علم است.

🔹#منبع: مقاله علم دینی از منظر حکمت اسلامی/ مجله راهبرد فرهنگ/ شمار ششم/سال 1388، ص 21.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami