در جستجوی حقیقت
1.48K subscribers
892 photos
42 videos
99 files
215 links
جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
Download Telegram
و تو چه دانی که فقیر و محروم بودن چیست!!!

محمدباقر تاج الدین

در جامعه ای که درصد قابل توجهی از جمعیت آن با فقر و محرومیت دردناکی روزگار خود را سپری می کنند به راستی زندگی های شان چقدر می تواند تلخ و دردآور باشد. تصور کنید حال و روز کارگران، معلمان، پرستاران، کارمندان و استادانی که با حقوق ناچیزی که دریافت می کنند و در واقع در حال "مدیریت کردن فقر" خویش هستند!!!! معلمی که پس از 30 سال گچ خوردن و به اصطلاح سرِکلّه زدن با دانش آموزان امکان دریافت پاداش خدمت خود را به سادگی ندارد و با مبلغی بسیار ناچیز بازنشسته می شود چگونه باید باور کند که در چنین فقر و محرومیتی زیست کند و او و همکارانش از دست یابی به حقوق حقّۀ خویش محروم باشند؟!!!چگونه می توان به جوانان تحصیل کرده و نخبۀ این مرزو بوم که پس از سال ها درس خواندن و زحمت کشیدن و رنج بردن حتی از دست یابی به یک شغل معمولی هم محروم هستند این مسألۀ بغرنج و تلخ را توضیح داد و آنان را قانع نمود که با کوشش می توان مشکلات را پشت سر گذاشت و به فرصت ها و موقعیت های خوبی دست یافت؟!!

مستأجران کم توان مالی این جامعه که حتی توان اجارۀ یک آپارتمان کوچک را نیز ندارند چگونه می توانند در چنین وضعیتی بر اعصاب خود مسلط باشند و دچار افسردگی و اضطراب و استرس نشوند؟ دهک نخست جامعه که فقیرترین دهک درآمدی جامعه محسوب می شوند و بنابر محاسبات صورت گرفته درآمد سالانۀ آنان به زحمت به 30 میلیون تومان می رسد و خانه دار شدن شان 140 سال طول می کشد با چنین وضعی به کجا باید پناه ببرند؟!!به راستی بیکاران این جامعه که از دست یابی به یک شغل معمولی با دستمزد ناچیز هم محروم هستند در قبال چنین فقر و محرومیتی چه حال و روزی خواهند داشت؟ و چه می توان گفت دربارۀ بیماران فقیر و محرومی که توان پرداخت هزینه های درمانی خود را ندارند و چون شمع ذرّه ذرّه آب می شوند؟!!!

به راستی آیا این سزاوار است که در جامعه ای عده ای پُرشمار از دریافت کم ترین خدمات و امکانات گوناگون محروم باشند و در مقابل عده ای اندک شمار این گونه اموال و ثروت جامعه را که حق تمامی شهروندان است دستبرد بزنند و به راحتی میلیاردها تومان پول را به جیب خویش سرازیر سازند؟ خانواده هایی که حتی از تأمین پیش پا افتاده ترین امکانات و خدمات برای فرزندان خویش ناتوان هستند چگونه باور کنند که چنین سرمایه هایی به راحتی و پیش چشم شان غارت می شود؟!! بدتر از همۀ این ها حال و روز فقرا و محرومینی است که در مناطق محروم و فقیر کشور با کم ترین امکانات و در فقری جانسوز زندگی خویش را می گذرانند و به کم ترین ها رضایت داده و قناعت کرده اند. تا کجا و چگونه باید به اینان گفت که صبور باشید و با فقر و نداری خود بسازید؟ و اساساً چنین توصیه هایی چقدر می تواند اخلاقی و انسانی باشد؟!! راستی به کارگران فصلی که در میدان ها و چهارراه های شهرها ایستاده اند و با نگرانی تمام انتظار دارند که کسی بیاید آنان را برای انجام کاری ببرد تا مزدی ناچیز دریافت کنند و نانی هرچند خالی برای خانوادۀ خود ببرند چه توضیحی باید داد؟

#فقر
#محرومیت
#فقیر
#بیکاری
#تورم
#گرانی
#بیماری
#سرخوردگی
@tajeddin_mohammadbagher
☸️بیکاری 5 هزار دانش آموختۀ دکتری و جذب 24 هزار دانشجوی دکتری جدید چه تناسبی با هم دارند؟

✍️محمدباقر تاج الدین

بنابر آمارهای رسمی تعداد 5 هزار نفر از دانش آموختگان مقطع دکتری در رشته های مختلف بیکار اَند و در مقابل در آزمون ورودی دکترای سال 1403 قرار بر این است که 24 هزار دانشجوی جدید دکترا در دانشگاه های کشور جذب شوند. بسیار عجیب است که با وجود بیکاری تعداد قابل توجهی از دانش آموختگان این مقطع باز هم اقدام به جذب بی رویه و بی حساب و کتاب دانشجوی دکترا می شود!!! که چه شود؟ که دوباره چند سال بعد بر تعداد بیکاران با مدرک دکترا افزوده شود؟ نکتۀ مهم تر این که دو حالت برای این قضیه می توان تصور نمود. یکی این که مراکز دولتی و غیر دولتی برای جذب این دانش آموختگان ناتوان هستند و نمی توانند از وجود این افراد استفاده کنند و دیگر این که یا این دانش آموختگان از دانش و مهارت های ضروری برای انجام کار و فعالیت در بخش های دولتی و غیر دولتی ناتوان هستند!! در هر دو حالت نوعی شکست تلخ و دردناک را می توان تصور نمود!!!

✳️اگر دانشگاه ها در تربیت و پرورش نیروهای دانشی و ماهر ناتوان اَند پس چرا اقدام به تأسیس و راه اندازی این همه دانشگاه می شود و چرا اقدام به جذب این همه دانشجو می کنند؟ و باید فکری اساسی برای این موضوع نمود!!! و اگر بخش های دولتی و غیر دولتی توان جذب و به کارگیری این نیروها را ندارند این هم نوعی ضعف اساسی برای این بخش ها و مراکز محسوب می شود که خود قصه ای پر غصه و دردناک است!!! به راستی گسترش و راه اندازی این همه دانشگاه در مناطق مختلف کشور چه معنایی می تواند داشته باشد؟ انواع دانشگاه های رنگارنگ که حالا چیزی شبیه به آموزشگاه های زبان و موسیقی و کامپیوتر شده اند که سر هر کوچه و خیابانی در هر شهر کوچک و بزرگی مثل قارچ روییده اند!!! برای مثال شهر سمنان که از قضا مرکز استان هم هست با جمعیتی حدود 250 هزار نفر چندین دانشگاه دولتی، آزاد، علمی و کاربردی و غیر انتفاعی دارد!!! سایر شهرهای کشور هم همین وضع و حال را دارند!! که البته حالا از کمبود دانشجو برخی از این دانشگاه ها در حال تعطیل شدن نیز هستند!!! طنز ماجرا این است که برخی شهرهای کوچک با جمعیت 20 هزار نفر دارای دانشگاه های پیام نور، آزاد، علمی و کاربردی و غیر انتفاعی هستند!!!

❇️سیاست های غیر عقلانی و غیر علمی در حوزۀ آموزش عالی و پس از آن در حوزۀ اشتغال و جذب دانش آموختگان اکنون چنین نتایج فاجعه بار و دردناکی را به دنبال داشته است. تجربۀ بسیاری از کشورهای توسعه یافتۀ دنیا نشان می دهد که لزومی ندارد تمام دانش آموزان پس از پایان دورۀ دانش آموزی به دانشگاه بروند و بهترین مسیر مهارت آموزی و شناسایی استعدادهای دانش آموزان است تا در مسیر درست و منطقی هدایت شوند. امری که البته آموزش و پرورش معیوب و عقب ماندۀ فعلی عاجز تر از آن است که بدان مبادرت ورزد!!! بدتر از تمام این ها بروز نوعی سرخوردگی و افسردگی برای جوانانی است که پس از سال ها تحصیل و کسب مدرک عالی امکان دست یابی به شغل مناسب و درآمد را نداشته و در نتیجه عمر خود را تلف شده می پندارند!!! عمری که اگر به امور دیگری پرداخته می شد یقیناً نتایج بسیار بهتری به دست شان می آمد!!

#دکترا
#دانش_آموختگان
#بیکاری
#دانشگاه
#سرخوردگی
#افسردگی


@tajeddin_mohammadbagher
☸️فرار از مدرسه؛ فرار از وطن
[بخش دوم و پایانی]

✍️محمدباقر تاج الدین


4.گسترده تر شدن شکاف طبقاتی و نابرابری های اجتماعی در جامعه به گونه ای که اقلیتی از افراد جامعه از بهترین امکانات و فرصت های اقتصادی و اجتماعی و همچنین سرمایه ها و ثروت های بی حساب و کتاب و نجومی برخورداراَند و بقیه که اکثریت را تشکیل می دهند از بسیاری از امکانات موجود محروم هستند و هر روز خود را فقیرتر و محروم تر می یابند. پرسش این اکثریت این است که چگونه آن اقلیت به این ثروت های نجومی دست یافته اند و ما نمی توانیم؟!!!

5.فقدان دسترسی مناسب و مطلوب به فرصت های اجتماعی و اقتصادی برای بسیاری از افراد و گروه های اجتماعی؛ واقعیت آشکار در جامعۀ ما این است که فرصت ها و موقعیت های مناسب برای پیشرفت در زندگی فقط در اختیار عده ای خاص قرار دارد و بقیه که اکثریت را تشکیل می دهند از موقعیت های بسیار کمی در این زمینه برخوردار اَند!!

6.برخوردار نبودن از زندگی با کیفیت و با ارزش به گونه ای که بسیاری از شهروندان گمان می کنند که زندگی شان هر روز بی کیفیت تر و بی ارزش تر می شود و بدتر این که لای چرخ دنده های سیاست ها و برنامه های معیوب خُرد و شکسته می شود؛

7.فقدان آزادی های مدنی و اجتماعی مطلوب؛ وجود آزادی های اجتماعی و مدنی لازمه و تضمین کنندۀ توسعۀ هر جامعه ای محسوب می شود و در فقدان چنین آزادی هایی امکان بروز خلاقیت ها، استعدادها و ظرفیت های انسانی و اجتماعی کاملا غیر ممکن خواهد شد. آشکار است که اگر آدمی خود را در تگناهایی این چنین ببیند به دنبال راه رهایی می گردد و در نتیجه دست به مهاجرت و در واقع فرار می زند.

8.رعایت نشدن شأن و منزلت شهروندان، هنگامی که شهروندان از حقوق شهروندی خویش کم و بیش محروم شوند آن گاه است که در می یابند شأن و منزل شان نیز رعایت نمی شود و دچار تحقیر و فرومایگی می شوند. از کارگران گرفته تا معلمان و استادان و پزشکان و سایر گروه های اجتماعی شأن و منزلت مطلوبی را درک نمی کنند و از این جهت دچار سرخوردگی های فراوانی می شوند.
#مدرسه
#دانشگاه
#دانش_آموزان
#دانشجویان
#معلمان
#استادان
#پزشکان
#مهاجرت
#سرخوردگی

@tajeddin_mohammadbagher