در جستجوی حقیقت
1.46K subscribers
879 photos
41 videos
99 files
215 links
جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
Download Telegram
و تو چه دانی که فقیر و محروم بودن چیست!!!

محمدباقر تاج الدین

در جامعه ای که درصد قابل توجهی از جمعیت آن با فقر و محرومیت دردناکی روزگار خود را سپری می کنند به راستی زندگی های شان چقدر می تواند تلخ و دردآور باشد. تصور کنید حال و روز کارگران، معلمان، پرستاران، کارمندان و استادانی که با حقوق ناچیزی که دریافت می کنند و در واقع در حال "مدیریت کردن فقر" خویش هستند!!!! معلمی که پس از 30 سال گچ خوردن و به اصطلاح سرِکلّه زدن با دانش آموزان امکان دریافت پاداش خدمت خود را به سادگی ندارد و با مبلغی بسیار ناچیز بازنشسته می شود چگونه باید باور کند که در چنین فقر و محرومیتی زیست کند و او و همکارانش از دست یابی به حقوق حقّۀ خویش محروم باشند؟!!!چگونه می توان به جوانان تحصیل کرده و نخبۀ این مرزو بوم که پس از سال ها درس خواندن و زحمت کشیدن و رنج بردن حتی از دست یابی به یک شغل معمولی هم محروم هستند این مسألۀ بغرنج و تلخ را توضیح داد و آنان را قانع نمود که با کوشش می توان مشکلات را پشت سر گذاشت و به فرصت ها و موقعیت های خوبی دست یافت؟!!

مستأجران کم توان مالی این جامعه که حتی توان اجارۀ یک آپارتمان کوچک را نیز ندارند چگونه می توانند در چنین وضعیتی بر اعصاب خود مسلط باشند و دچار افسردگی و اضطراب و استرس نشوند؟ دهک نخست جامعه که فقیرترین دهک درآمدی جامعه محسوب می شوند و بنابر محاسبات صورت گرفته درآمد سالانۀ آنان به زحمت به 30 میلیون تومان می رسد و خانه دار شدن شان 140 سال طول می کشد با چنین وضعی به کجا باید پناه ببرند؟!!به راستی بیکاران این جامعه که از دست یابی به یک شغل معمولی با دستمزد ناچیز هم محروم هستند در قبال چنین فقر و محرومیتی چه حال و روزی خواهند داشت؟ و چه می توان گفت دربارۀ بیماران فقیر و محرومی که توان پرداخت هزینه های درمانی خود را ندارند و چون شمع ذرّه ذرّه آب می شوند؟!!!

به راستی آیا این سزاوار است که در جامعه ای عده ای پُرشمار از دریافت کم ترین خدمات و امکانات گوناگون محروم باشند و در مقابل عده ای اندک شمار این گونه اموال و ثروت جامعه را که حق تمامی شهروندان است دستبرد بزنند و به راحتی میلیاردها تومان پول را به جیب خویش سرازیر سازند؟ خانواده هایی که حتی از تأمین پیش پا افتاده ترین امکانات و خدمات برای فرزندان خویش ناتوان هستند چگونه باور کنند که چنین سرمایه هایی به راحتی و پیش چشم شان غارت می شود؟!! بدتر از همۀ این ها حال و روز فقرا و محرومینی است که در مناطق محروم و فقیر کشور با کم ترین امکانات و در فقری جانسوز زندگی خویش را می گذرانند و به کم ترین ها رضایت داده و قناعت کرده اند. تا کجا و چگونه باید به اینان گفت که صبور باشید و با فقر و نداری خود بسازید؟ و اساساً چنین توصیه هایی چقدر می تواند اخلاقی و انسانی باشد؟!! راستی به کارگران فصلی که در میدان ها و چهارراه های شهرها ایستاده اند و با نگرانی تمام انتظار دارند که کسی بیاید آنان را برای انجام کاری ببرد تا مزدی ناچیز دریافت کنند و نانی هرچند خالی برای خانوادۀ خود ببرند چه توضیحی باید داد؟

#فقر
#محرومیت
#فقیر
#بیکاری
#تورم
#گرانی
#بیماری
#سرخوردگی
@tajeddin_mohammadbagher
☸️غوغای دستفروشی در شهر نشانۀ چیست؟

✍️محمدباقر تاج الدین

این روزها در هر نقطه ای از کلان شهر تهران که می رویم با پدیدۀ دستقروشی روبرو می شویم از مترو گرفته تا اتوبوس های تندرو و تا میادین و چهار راه ها و بزرگراه ها و خیابان های مختلف. البته در سایر شهرهای کشور نیز این پدیده رواج بسیاری دارد و فقط مختص تهران نیست. این گونه به نظر می رسد که برخی دلایل بروز این پدیده را بتوان به شرح زیر مورد تأمّل و واکاوی قرار داد:

1.مهاجرت گسترده از روستااها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها برای دست یابی به شغل و داشتن زندگی معمولی سبب شده است که بسیاری از این دسته از مهاجران به دلایل گوناگون نتوانند به شغلی مناسب دست یابند و در نتیجه در دسترس ترین شغلی که به نظر می رسد دستفروشی است!!!البته آن گونه که اقتصاد دانان بیان می کنند دستفروشی شغل محسوب نمی شود چرا که ویژگی های یک شغل به معنای اقتصادی و اجتماعی آن مانند پایدار بودن، بیمه بودن، برخورداری از مزایای شغلی و سایر ویژگی ها را ندارد!!! اما وقتی یک مهاجر وارد شهری بزرگ می شود و در نوعی بی پناهی و سرگردانی قرار می گیرد و به لحاظ درآمدی در تنگنا و مخمصه ای عجیب گرفتار می شود به جز دستفروشی چه راه دیگری برای امرار معاش و ادامۀ حیات خواهد داشت؟!!

2.بغرنج شدن وضعیت اقتصادی و به زیر خط فقر رفتن شهروندان و خانواده ها بسیاری از این افراد را بر آن داشته است که در کنار شغلی که دارند در زمان های دیگری به دستفروشی بپردازند تا از این طریق بخشی از هزینه های سنگین و گزاف زندگی خود را مدیریت کنند. کسر قابل توجهی از کارگران، کارمندان، معلمان و سایرین را می توان در این دسته قرار داد!!!

3.بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ها پس از آن که مدتی برای دست یابی به شغل مورد نظرشان کوشش های فراوانی به خرج می دهند و به نتیجه ای نمی رسند به ناچار به سمت و سوی دستفروشی می روند تا هم از بیکاری ولو به طور موقت رهایی یابند و هم درآمدی کسب کنند تا از پسِ هزینه های زندگی خود برآیند!!!

4.برخی از بازنشستگان که حقوق بازنشستگی شان به هیچ وجه کفاف هزینه های گزاف زندگی شان را نمی دهد به ناگزیر به دستفروشی روی می آورند تا هم از بیکاری دوران بازنشستگی بیرون بیایند و هم درآمدی کسب کنند. واقعیت این است که کسر قابل توجهی از بازنشستگان از حقوق و درآمد بسیار پایینی برخوردارند که هرگز توان پرداخت هزینه های زندگی شان را ندارند و شأن و جایگاه شان نزد اعضای خانواده نیز رعایت نمی شود!!!

5.زنان سرپرست خانوار که در شرایط بسیار بغرنج و دردناکی زندگی می کنند و به شغل و درآمد مناسبی هم دسترسی ندارند هیچ راهی به جز دستفروشی ندارند. این دسته از زنان از روی ناچاری و برای تأمین هزینه های زندگی شان که در شرایط ناگوار و تلخی قرار گرفته اند تو گویی که دستفروشی را تنها راه برای برون رفت از این وضع شان بر می گزینند!!!

6.نتیجه این که افزایش عجیب و غریب دستفروشی در شهرها از جمله نشانه های وضعیت بغرنج و ناگوار اقتصادی از افزایش میزان خط فقر گرفته تا تورم و گرانی و بیکاری دارد که هر روز نیز بر این وضع اسف بار افزوده می شود. اگر روزگاری افراد خاصی اقدام به دستفروشی می کردند اما امروزه تقریباً بسیاری از گروه های اجتماعی مختلف از دانشجویان گرفته تا دانش آموختگان دانشگاه ها، کارگران، کارمندان، پرستاران، معلمان، استادان و سایرین را نیز در این جرگه می توان یافت!!!! دستفروشی البته درد و رنج های خاص خودش را نیز دارد که به گفتاری جداگانه نیاز دارد!!

#دستفروشی
#بیکاری
#فقر
#مهاجرت
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
☸️نشانه های فقیرتر شدن شهروندان

✍️محمدباقر تاج الدین

تورّم و گرانی چنان تُرک تازی می کنند که کسر قابل توجهی از شهروندان جامعه را دچار فقر و فلاکت نموده اند. نشانه های فراوانی در سطوح مختلف می توان از چنین روند بغرنج و دردآوری سراغ گرفت. در همین روزهای آخر سال اگر سری به فروشگاه ها و مراکز خرید بزنید به خوبی و آشکارا متوجه خواهید شد که چقدر خلوت هستند و بسیاری از شهروندان به دلیل گرانی اجناس و کالاها در این مراکز حضور ندارند. برای نمونه در محله ای که زندگی می کنم فروشگاه گوشت و مرغ مطمئنی وجود دارد که معمولاً برای خرید به آن جا مراجعه می کنم. طی روزهای پنج شنبه گذشته و دیروز که به آن جا مراجعه داشتم در مقایسه با سال های پیشین آن چنان خلوت بود که فروشندگان از بیکاری حوصله شان سر رفته بود و البته ناراحت و نگران هم بودند!! مسئول فروشگاه می گفت وقتی گوشت گوسفندی کیلویی 800 هزار تومان شده چه کسی می تواند خرید کند؟!! از شما چه پنهان که بنده هم خریدی نکردم و دست خالی به خانه بازگشتم!!

✳️نمونۀ دیگر را در مرکز خرید پوشاک در ساختمان پلاسکو و کوچه برلن و جمهوری دیدم که حقیقتاً خلوت تر از آن بود که بتوان وصف اَش کرد!!بنده برای خرید نرفته بودم بلکه برای تعمیر وسیله ای برقی رفته بودم که در آن نزدیکی ها بود و سری هم به این مراکز خرید زدم تا به عنوان یک پژوهشگر اجتماعی ببینم چه خبر است و اگر خواستم گزارشی بنویسم به نسبت دقیق و نزدیک به واقعیت باشد!!! راستش را بخواهید به آجیل فروشی های محل هم سری زدم که در این جاها هم چندان کسی را نیافتم که برای خرید آمده باشد چرا که قیمت های آجیل سر به فلک زده است. من هم برای این که دیگر این همه دست خالی به خانه نروم و بیش از این نزد اعضای خانواده خجالت نکشم مقداری نخود و کشمش خرید کردم!!!!!

❇️به راستی کارگری که مثلا 7 میلیون تومان حقوق می گیرد یا بازنشسته ای که به همین میزان حقوق می گیرد و حتی معلمان و کارمندان و استادان که همگی زیر خط فقر قرار دارند چگونه می توانند برای خرید شب عید به مراکز خرید مراجعه کنند؟ با این میزان عیدی ای که پرداخت کردند حتی برا ی یک نفر هم نمی توان لباس معمولی خرید چه رسد به سایر ملزومات دیگر!! پول شب عید کارمندان به عبارتی می شود سه کیلو گوشت، همین و بس!!! نشانه های فراوان دیگری می توان سراغ گرفت که همگی علامت های آشکاری برای فقیرتر شدن شهروندان محسوب می شوند!! حالا اگر در این وانفسا کسی دچار بیماری سختی شود که دیگر واویلایی عظیم است!! به خوبی می دانم که دیگر هیچ گوش شنوایی برای شنیدن این سخنان وجود ندارد اما فقط از باب درد دل آن دسته از شهروندانی که صداهای خاموش جامعه هستند به ویژه پدرانی که نزد همسر و فرزندان شان خجالت می کشند این متن نه چندان منظم و بل آشفته(چرا که با دیدن این صحنه های دردآور دچار آشفته حالی شده ام) را نوشتم و بسیار تأسف می خورم که کار دیگری به جز این از دستم بر نمی آید!!!امیدوارم شهروندان عزیز مرا به بزرگواری شان ببخشایند!!زیاده جسارت است!!

#فقر
#فقیر
#تورم
#گرانی


@tajeddin_mohammadbagher
☸️تورّم و گرانی و رابطۀ آن با اخلاقی زیستن

✍️محمدباقر تاج الدین

اخلاقی زیستن یکی از مهم ترین وجه انسان بودن در هر جامعه ای است و تمامی جوامع بنابر اصول و قواعد اخلاقی ای که دارند به شهروندان می آموزند که بدون اخلاق نمی توان جامعه ای سالم و مطلوب داشت. در این میان برخی افراد و حتی برخی از به اصطلاح اخلاقیون که خود را به نوعی مربی و معلم اخلاق هم می پندارند در حقیقت نوعی اخلاق انتزاعی و بریده از شرایط و زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را به دیگران توصیه می کنند. این دسته از افراد گمان می کنند که با توصیه ها و نصیحت های اخلاقی به دیگران می توانند انسان های اخلاقی و به تَبَعِ آن جامعه ای اخلاقی داشته باشند اما غافل از این موضوع بنیادین هستند که امر اخلاقی وابستگی های زیادی به شرایط و زمینه های اجتماعی در معنای تامّ آن دارد. برای مثال از یک انسان فقیر و گرسنه که نیازهای ضروری و اولیه اش نیز تأمین نمی شود نمی توان انتظار اخلاقی بودن را داشت چرا که برای بقا و حیات خودش ممکن است هر لحظه از قواعد و اصول اخلاقی عبور کند تا به یک زندگی و زیست حداقلی دست یابد!!

✳️این گونه به نظر می رسد که علاوه بر تأثیرات شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بر روی اخلاق و امر اخلاقی وضعیت اقتصادی یک جامعه نیز تأثیرات انکار ناپذیری بر اخلاقی زیستن انسان های آن جامعه دارد. براین اساس می توان گفت که رابطۀ بین اقتصاد و اخلاق رابطه ای مستقیم است و این موضوعی است که مورد تأکید بسیاری از اندیشمندان نیز قرار گرفته است. به دیگر سخن در شرایطی که جامعه ای با وضعیت تورمی هولناک از یک سو و گرانی های لجام گسیخته از سوی دیگر مواجه است و یک زیست حداقلی یا یک زندگی معمولی برای بسیاری از شهروندان با دشواری های فراوانی روبرو است به راستی چگونه می توان از آنان درخواست نمود که قواعد و اصول اخلاقی را مراعات کنند و اخلاقی باشند؟!! این موضوع به ویژه برای فقرا و محرومین جامعه بیش از همه مورد بحث است به گونه ای که هرگونه سخن گفتن از اخلاق دربارۀ آنان به نظر می رسد که سخنی بی معنا و بی فایده باشد!! تأسف بارتر این که این دسته از فقرا و محرومین به چشم خود شکاف های طبقاتی وحشتناکی را هم در جامعه می بینند که چگونه عده ای اندک با ثروت های بادآورده به زندگی های به اصطلاح لاکچری دست یافته اند و آنان باید در فقر و محرومیتی جانکاه و دردناک دست و پا بزنند!!

❇️تورم و گرانی های افسار گسیخته ای که هر روز و بلکه هر ساعت هزینه های زیست معمولی را افزایش می دهد و بسیاری از فقرا و محرومین توان تأمین این هزینه ها را هم ندارند بدون تردید بر اخلاق آنان تأثیرات انکار ناپذیری می گذارد!! برای نمونه مستأجری که برای اجارۀ یک واحد کوچک در جنوب تهران باید از این بنگاه به آن بنگاه برود و نزد بنگاه دار و مالکان انواع حقارت ها و سرخوردگی ها را ببیند و تحمل کند چگونه می تواند انسانی اخلاقی باشد؟!! یا بیمار فقیری که برای درمان بیماری خودش در بیمارستان ها سرگردان بماند و توان تأمین هزینه های درمانی خودش را نداشته باشد چگونه می توان از او انتظار اخلاقی بودن را داشت؟!! معلم و کارگر و کارمندی که با حقوق ناچیز قرار است هزینه های سنگین زندگی خودش را تأمین کند چگونه میتواند اخلاق حرفه ای را در شغل خودش رعایت کند؟!! پس می توان نتیجه گرفت که هر چقدر میزان تورم و گرانی افزایش یابد از میزان اخلاقی بودن شهروندان جامعه نیز کاسته می شود! این گونه است که در می یابیم اخلاق امری انتزاعی نیست که در خلاء شکل بگیرد بلکه به طور تام ریشه در شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی هر جامعه دارد!! لذا در شرایط وخیم اقتصادی نمی توان انتظار اخلاقی بودن افراد را نیز داشت!! البته که عوامل دیگری هم بر روی اخلاق اثرگذاری دارند اما در این نوشته سخن بر سر رابطۀ تورم وگرانی با اخلاق است!!
#تورم
#گرانی
#اخلاق
#اخلاقی_بودن
#اخلاقی_زیستن
#شهروندان
#جامعه


@tajeddin_mohammadbagher
☸️پیامدهایِ اجتماعیِ مخرّب و دردناکِ تورّم و گرانی

✍️محمدباقر تاج الدین

✳️اگرچه تورم و گرانی از جمله موضوعات اقتصادی اَند و در حوزۀ اقتصاد مورد واکاوی قرار می گیرند اما واقعیت این است که به دلیل در هم تنیدگی نظام های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و تأثیرگذاری های این ها بر روی یکدیگر می توان از پیامدهای اجتماعی مخرّب و دردناکی که تورّم و گرانی برجای می گذارد نیز سخن گفت. در نوشتار حاضر به چند پیامد دردناک و تلخ تورّم و گرانی به شرح زیر اشاره می شود:

1.گسترش و عمق فقر و محرومیت؛ به نظر می رسد که نخستین پیامد دردناکِ تورّم و گرانی گسترش و عمق فقر و محرومیت در بین گروه های مختلف اجتماعی باشد به گونه ای که بسیاری از این گروه ها آن چنان دچار فقر و محرومیت شده اند که توان تأمین هزینه های گوناگون زندگی خود را ندارند و چنین فقر و محرومیتی آنان را از طبقۀ متوسط به طبقة پایین افکنده است!! آشکار است که افزایش تعداد فقرا و محرومین در جامعه به تهدیدی همه جانبه تبدیل می شود و تمامی سرمایه های انسانی و اجتماعی را دچار فرسایش اساسی می کند!!

2.افزایش آسیب ها و مسائل اجتماعی؛ افزایش آسیب ها و مسائل گوناگونی چون: دزدی، گدایی، خودکشی، خشونت، دعواهای خیابانی، تن فروشی، بیکاری، اعتیاد، طلاق، دستفروشی، کارتن خوابی و خیابان خوابی و چندین آسیب و مسأله ریز و درشت دیگر که تمام جامعه را درگیر کرده است!!

3. افزایش حاشیه نشینی در کلان شهرها و شهرهای بزرگ؛ در چنین وضعیت دردناکی بسیاری از جمعیت مناطق فقیر و محروم کشور برای دست یابی به شغل و درآمد و زندگی بهتر به طور عموم به شهرهای بزرگ و به ویژه کلان شهرها مهاجرت می کنند و به دلیل ناتوانی در خرید یا اجاره مسکن در این شهرها به ناچار در حاشیۀ شهرهای مورد نظر ساکن می شوند که این حاشیه نشینی مسائل و مشکلات فراوان را به دنبال دارد!! آمارها از حاشیه نشینی تعداد 20 میلیون نفر از جمعیت کشور حکایت می کنند!!

4.افزایش فرار نخبگان از کشور؛ در اثر افزایش تورم و گرانی و در نتیجه دشوار شدن زندگی در کشور بسیاری از نخبگان تصمیم به خروج از کشور گرفته و مطابق با آمارها و شواهد موجود بسیاری از پزشکان، پرستاران، استادان، کارآفرینان و حتی کارگران ماهر یا از کشور خارج شده و یا تصمیم به خروج از کشور گرفته اند.

5.افزایش ناامیدی و بی انگیزگی؛
در فضای تورم و گرانی فزاینده هر روز بر میزان ناامیدی و بی انگیزگی شهروندان نیز افزوده می شود چرا که بخش مهمی از سرمایه های انسانی و اقتصادی شان در معرض تباهی و نابودی قرار می گیرد. در چنین وضعیت اسف باری شهروندان هر چقدر کوشش می کنند کم تر به نتیجه می رسند و در نتیجه تمام توان و رمق شان تحلیل می رود و بدتر این که امید و انگیزه ای برای شان باقی نمانده است!!.

6.افزایش بیماری های روانی؛ در اثر افزایش تورم و گرانی عموم شهروندان به ویژه فقرا و محرومین جامعه برای رفع نیازهای ضروری دچار دغدغه ها و نگرانی های فزاینده ای شده و در معرض استرس و اضطراب همیشگی قرار می گیرند که نتیجۀ این وضع دردناک افزایش بیماری های روانی است.

7.کاهش سطح سلامت جسمی، روانی و اجتماعی؛ هنگامی که تورم و گرانی افزایش می یابد خودبخود بسیاری از شهروندان امکان رفع نیازهای ضروری خود را نداشته و در اثر کار زیاد و طاقت فرسا از یک سو و عدم برخورداری از فرصت های مناسب برای تقویت وضعیت جسمی و روانی شان سلامت شان از هر نظر به خطر می افتد.

8.کاهش کیفیت زندگی؛ کیفیت زندگی دارای شاخص های کمّی و کیفی فراوانی است که از درآمد کافی گرفته تا میزان کالری دریافتی مناسب، ورزش، فراغت، شادی، آرامش، مسافرت، کیفیت روابط اجتماعی، برابری، آزادی، سلامت جسمی و روانی را در بر می گیرد. بدون تردید تورم و گرانی تمام این شاخص های کیفیت زندگی را دچار نقصان کرده و افراد را در معرض زندگی بی کیفیت قرار می دهد.
#تورم
#گرانی
#فلاکت
#آسیب_اجتماعی
#فقر
#محرومیت


@tajeddin_mohammadbagher