Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
26.2K subscribers
1.01K photos
653 videos
15 files
724 links
👇 اینجا 👇
🎯 حرفه ای و با کیفیت آموزش میبینی
🎯 انگلیسی رو کاربردی یاد میگیری
🎯 روی مکالمات روزمره مسلط میشی

💎دوره ها و آموزش های رایگان کانال رو از دست نده💎

پیج ما 👇

www.instagram.com/soheyl_english

آی دی پشتیبانی و ثبت نام دوره ها 👇

@Soheylsam_admin1
Download Telegram
#idiom
#No_8

👉 level with (someone):

➡️ to tell someone the truth, esp. when it may be unpleasant.

✓ صادق بودن با کسی/ حقیقتی رو به کسی گفتن.

I’ll level with you – the salary is not particularly good.

✓ باهات روراست هستم (روراست خواهم بود)_ حقوق، چندان خوب نیست.

"You can level with me," his father said. "Did you break that window?"

✓ پدرش گفت: "می تونی باهام روراست باشی، تو پنجره رو شکستی؟"
#فریزال_ورب
#No_8
#push

🟡 بریم فریزال ورب های کاربردی و رایج فعل «push» به معنای « هول دادن، با زور جلو بردن و...» رو باهم بررسی کنیم و حالشو ببریم👇

👉 push something back

✓ به عقب بردن/ پس زدن

Maria pushed her hair back from her forehead.

ماریا موهاش رو از روی پیشانیش پس زد.

👉 push around

✓ دستور دادن ( با بی ادبی یا با تهدید)

You shouldn't let him push you around like that.

تو نباید بهش اجازه بدی اینطوری با بی‌ادبی بهت دستور بده.

👉 push something up/down

✓ افزایش/ کاهش در مقدار، ارزش یا تعداد چیزی

Slow sales have pushed down orders.

فروشهای کند، سفارشات رو پایین آورده.

👉 push off

✓ رهسپار شدن/ عازم شدن/ رفتن

Dad jumped into the rowboat and pushed off.

بابا پرید داخل قایق پارویی و رهسپار شد.

👉 push somebody/something towards/into etc something

✓ هول دادن چیزی یا کسی به سمت یا داخل چیزی

Philip pushed him towards the door.

فیلیپ اونو به سمت در هول داد.
#اشتباهات_رایج
#نکته_گرامری
#No_8

🟣 تفاوت remember و remind

⬅️ الگوهای هر کدوم رو ببین:👇

👉 You remember to do something

✓ یعنی شما یادت میاد یه کاری انجام بدی.

👉 Someone reminds you to do something

✓ یعنی یکی بهتون یادآوری میکنه یه کاری انجام بدید.

مثالها رو ببین:

I must remember to close the door.

باید یادم باشه در رو ببندم.

He reminded me to bring my keys.

او بهم یادآوری کرد کلیدهامو بیارم.

⚠️ پس حواستون به تفاوتشون باشه و به اشتباه ازشون استفاده نکنید.
#collocation
#No_8
#opinion

🟢 کالوکیشن های رایج و خوشگل « opinion » به معنی « عقیده، نظر، فکر،... » 👇

👉 have/hold an opinion

✓ عقیده داشتن/ نظر داشتن

Everyone had an opinion on the subject.

همه درباره ی موضوع نظر داشتن.

👉 form an opinion

✓ به یه نظر یا یه عقیده خاص رسیدن/ قضاوت کردن

A: What do you think of this new government?

نظرت در مورد این دولت جدید چیه؟

B: it's too early to say. I haven't really formed an opinion yet.

خیییلی زوده برای گفتن. هنوز به عقیده و نظر خاصی نرسیده ام.

👉 ask someone's opinion

✓ نظر کسی رو پرسیدن

If you ask my opinion, there's no need to do that.

اگه از من می پرسی(اگه نظر منو بخوای) نیازی به انجام اون کار نیست.

👉 a strong opinion

✓ یه نظر محکم و قاطع

Many people have strong opinions on capital punishment.

بیشتر مردم نظرات محکم و سرسختی در مورد مجازات اعدام دارن.

👉 sb’s personal opinion

✓ نظر شخصی کسی

My personal opinion is that his first film was better.

نظر شخصی من اینه که اولین فیلمش بهتر بود.
Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
Jasmine_Thompson_All_of_Me – @Soheyl_English
#آهنگ_نکته
#No_8

🟤 نکات مهم و کاربردی آهنگ:

نکته 1

The world is beating you down

یه فریزال ورب خوشگل داریم:

👉 (to) beat someone down

معانی مختلفی داره:

1⃣ کسی رو از ادامه انجام کاری خسته و ناتوان کردن

I like the work, but the schedule just beats me down and wears on me.

من این کار رو دوست دارم، اما این برنامه منو ناتوان می‌کنه از ادامه و خسته م می کنه.

2⃣ کسی را وادار به کاهش قیمت کردن/ قیمت رو پایین آوردن

He wanted £4,500 for the car, but I beat him down to £3,850.

او 4500 پوند واسه ماشین می خواست، اما من وادارش کردم قیمت رو تا 3850 پوند پایین بیاره.

نکته 2

You're my downfall

لغت downfall یه اسمه و به صورت مفرد به کار میره.
معنیش میشه «سقوط / (موجب) سرنگونی».

Greed was her downfall.

طمع موجب سرنگونی او شد.

نکته 3

My worst distraction

میدونین که worst صفت عالی bad هست. یعنی «بدترین».

This is the worst recession for fifty years.

این بدترین رکود پنجاه سال اخیر است.

⬅️ بریم یه اصطلاح باهاش یاد بگیریم:

👉 if the worst comes to the worst

اگه وضع به بدترین حالت برسه/ در بدترین شرایط

If worst comes to worst and I fail the exam, I'll take it again next year.

اگه وضع به بدترین حالت برسه و من امتحان رو بیفتم، سال آینده دوباره امتحان می‌دم.

نکته 4
I can't stop singing

یه الگوی کاربردی:

👉 I can't stop doing something

✓ نمی تونم انجام فلان کار رو متوقف کنم

I can't stop laughing.

نمی تونم خندیدن رو متوقف کنم.

I can't stop loving you.

نمی تونم دست از دوست داشتنت بردارم.
#لغت
#No_8
#distribute

🟠 بریم لغت distribute رو توی چند کاربرد بررسی کنیم😊👇

1⃣ به اشتراک گذاشتن یه سری چیزها بین گروهی از مردم، به ویژه به روشی برنامه ریزی شده.
الگوش هم به این صورته:

👉 distribute something among/to somebody

Clothes and blankets have been distributed among the refugees.

لباسها و پتوها بین پناهجویان توزیع شده.

2⃣ عرضه اجناس به مغازه ها و شرکت ها تا بتونن اونا رو بفروشن.

Milk is distributed to the local shops every day.

شیر هر روز در مغازه های محلی توزیع می شه.

3⃣ پخش کردن چیزی توی یه منطقه بزرگ

Wealth is not evenly distributed between age groups.

ثروت به طور مساوی بین گروه های سنی تقسیم نمی شه.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_8

🟣 الگوی شماره هشت 👇🏻

📌 If I were you, I would do something

📌یعنی اگه جای تو بودم، فلان کار رو انجام می‌دادم.

(دقت کن شرطی نوع دوم هست و در مورد چیزهایی استفاده میشه که داریم تصور می‌کنیم و گاهی غیرممکن و محال هستند و یا احتمال اتفاق افتادنشون خییییییلی کمه.)

نکته: چون داریم یه موقعیت خیالی رو تصور می‌کنیم، به جای was از were استفاده میشه.