ایرانیان زرتشتی
1.67K subscribers
3.99K photos
1.5K videos
23 files
1.29K links
مزدا اهورا
که دانش بیکران هستی‌مند است
بنیاد آفرینش است‌.
اهورامزدا هیچ فرمان و احکامی برای مردم ندارد.

فیسبوک
https://www.facebook.com/IranianZartoshti
اینستاگرام
https://www.instagram.com/persianzoroastrians
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بد اندیشان
بد گفتاران
بد کرداران
#اندیشه_نیک
#گفتار_نیک
#کردار_نیک
ایرانی را در زادگاه و سرزمینش سلاخی و نابود کردند و می‌کنند.
ایران‌زمین ما سالیان درازی‌ست که بدست دشمنانش افتاده است.
ایرانیان تبارمند در سرزمین خود بیگانه و غریب هستند.
ایران کهن ما در تب بسیار درناک می‌سوزد و از میان می‌رود.
سرطان تازیان وحشی به‌جان ایران ما که تاج سر جهان به نیکی و بزرگی بوده افتاده است.
نمادهای زیبای پر معنای نیک ایرانی سالیان درازی‌ست که جایشان را به نمادهای پادایرانی و پادمرتوگانی تازیان مسلمان داده‌اند.
مردمان کهن ایران هم روی به دشمنان‌شان دارند و پشت به ارزش‌های کشور پرگهرشان.
آنان تیشه به ریشه خود زده‌اند. از خود بیگانه شده‌اند.
بیگانه‌پرستی و دشمن‌پرستی تا کجا؟
بدبختی و نکبت و فرومایگی تا کجا؟
ناآگاهی و نادانی و بی‌خردی تا کجا؟
شناسه و هویت ایرانی کجاست؟

اسلام و مسلمین بر پایه آیه‌های قرآن و سنت پیغمبر عرب‌شان هیچ ارزش و احترامی به غیرمسلمان نگزاشتند و نمی‌گزارند و همیشه زور گفتند و ستم‌ها کردند

فروهر هم که این روزها برای برخی‌ها شده منبع درآمد و بازیچه بی‌آنکه بشناسن
#فروهر❤️
#ایران❤️
@Persianzoroastrians
#فروهر نماد و نشان ملی ایران‌زمین چیست؟

نشان و نقش فروهر یکی از کهن‌ترين نمادهای فرهنگ ایرانیان است.
درونمايه و تمام نمادهای نيرومند آن در فرهنگ و انديشه اشوزرتشت بزرگ که نزديک به ۴۰۰۰سال پيش است ساخته و پرداخته شده است. هخامنشيان و ساسانيان از اين نقش بسيار بهره گرفته‌اند.

نمادهای اين نگاره ورجاوند ايرانيان را چنین است:
١- چهره یک پیرمرد روزگار ديده و در این نگاره اشاره به انسان خردمند و دوست و راهنمایی است که راه پی‌ريزی يک زندگی شاد و خوشبخت را نخست در اين جهان خاکی نشان می‌دهد و در اين راستا راه را برای پيوستن به «خانه سرود» يا بهشت اهورایی پس از مرگ فيزيکی باز می‌کند. از همين واژه فروهر که در اوستا «فرورتی يا فروشی» ناميده شده واژه انگليسی friend يعنی دوست سرچشمه گرفته است.

٢- دست راست نگاره جهت خورشيد را نشان می‌دهد که این اشاره به پيشرفت در روشنایی و پرواز به‌ سوی نور است.
فروهر می‌تواند هم از سوی راست در حرکت باشد هم از سوی چپ و اين بستگی به‌سوی نور دارد. حلقه‌ای در دست چپ نگاره وجود دارد که «حلقه پيمان» می‌باشد که نشان از عهد و پیمانی است که ميان انسان و اهورامزدا از يک‌سو، و ميان انسان و انسان‌های ديگر از سوی ديگر بسته می‌شود. حلقه های پیوند زناشویی که امروز در انگشت چپ می‌کنند از همين نماد برگرفته شده است.

٣- بال‌های کشیده شده در دو سوی نگاره، نماد پرواز به‌سوی بالا و اشاره به پیشرفت و تازه کردن جهان در اين زندگی و سپس ادامه پيشرفت در فراسوی آن زندگی و حرکت به‌سوی اهورامزد است.
بال‌های فروهر از سه رده شاهپر درست شده که نماد سه فروزه جاودانه جهان بينی زرتشت يعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است که انسان‌ها را به بالا می‌کشد. در میان کمر مرد خردمند یک حلقه بزرگ قرار گرفته که اشاره به "دایره زمان" که هر دم و همیشه در چرخش است می‌باشد. در هر لحظه زمان در گردش خود دو راه را پيش پای انسان‌ها می‌گزارد، يکی «خوب» يعنی پيشرونده و پيشبرنده به‌سوی يک زندگی شاد و خوشبخت و ديگری«بد» يعنی بازدارنده و پس برنده به‌سوی يک زندگی غم‌زده و نگونبخت.

انسان‌ها آزادی گزينش ميان اين دو راه خوب و بد، را دارند. «خوب» و «بد» معنی خود را در پیوند با آرمان انسان‌ها در زندگی پيدا می‌کند. در آیين زرتشت آرمان و آماج از زندگی پی‌ريزی يک زندگی شاد و خوشبخت است. بنابراين مردمانی که می‌خواهند در اين آیين گام بگزراند بايد راهی را برای زندگی برگزینند که در اين جهان خوشبخت زندگی کرده و پس از مرگ با روانی شاد در« خانه سرود» اهورامزدا که در انديشه و وجدان هر انسانی در درازای زندگی او ساخته می‌شود جای بگیرند.
اين دو راه «خوب» و «بد» بوسيله دو رشته که يکی از سمت راست و ديگری از سمت چپ «دايره زمان» بيرون می‌آيند نمايان شده اين دو رشته نماد دو فروزه نيکی و بدی هستند که «همزاد» ميباشند و در انديشه بوجود می‌آيند. يکی «سپنتا مينو» نیروی‌های پيش‌برنده و شادی‌افزای اهورامزدا است و دیگری «انگره مینو» نشان نیروی‌های بازدارنده و غم آفرين اهریمنی می‌باشند. انسان در میان دو نیروی نیکی و بدی قرار گرفته است و آزاد است يکی از آنها را گزينش کند. پس اگر از انديشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنت مینو در کنار وی خواهد بود و او را به جلو خواهد کشاند. او هم در این جهان خوب زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین با روانی شاد و خوشبخت زيست خواهد نمود.
دُم پرنده مانند نگاره بگونه سه رده پر درست شده است که اشاره به انديشه بد، گفتار بد و کردار بد دارد. آنها انسان را بسوی پایين می‌کشند.
می‌بينيم در يک نگاره کوچک، نياکان پر از دانش و دانایی ايرانيان چه اندازه خرد و بينش و انديشه نيروزا جای داده اند.
دکتر #خسرو_خزاعی(پرديس)

@Persianzoroastrians 🔥
اینستاگرام
https://www.instagram.com/persian_zoroastrians
تلگرام
https://telegram.me/persianzoroastrians
فیسبوک
https://www.facebook.com/Ir
وبلاگ
http://iranianzorosatrians.blogsky.com/
آیا #فروهر همان روح است؟

نخست آنکه، شنیده و دیده می‌شود که نام درست فروهر «فره وهرFrahvahar» است که چنین نیست و همان فروهر (نه فره) می‌باشد.
گونه دیگر این نام در اوستا «فروشیFravashi» می‌باشد.
دوم آنکه، فروهر همان روح نیست! وانگه ما روان را در برابر روح داریم (آنهم بسته بی‌اینکه معنی و مفهوم روح چه باشد).

فروهر، نماد اهورامزدا و بخشی از آن می‌باشد که درون انسان و همه چیز وجود دارد و نشان از آن دارد که آدم نیز هم سرشت و هم گوهر و بخشی از مزدا یا خداوند است. پس از درگذشت و از بین رفتن نیروی جان و کالبد خاکی، فروهر به سرچشمه خویش بازمی‌گردد و می‌پیوندد.
فروهر = Fra+vahar نیروی پیش برنده.
فروش = فروخش Fra + Vaxsh نیروی بالنده (وخش، با مانای بالیدن و رشد کردن و گسترش یافتن، مانند رخش و رخس(رقص).
پس فروهر برای یادآوری انسان به هم سرشت بودنش با مزداست و او را به‌سوی مزدایی شدن فرامی‌خواند و فرامی‌برد.

روان انسان از سوی دیگر پاسخگوی کردارهای او در زندگی است و می‌تواند بسته به گزینشهایی که داشته و پیامدهای آنها، خود را رسایی داده و تکامل بخشد و یا در چنبره اندیشه و گفتار و کردار ناراست و نادرست خویش اسیر بماند. همانا از آنجا که همه فروهر دارند، اگر بتوانند آیینه وجدان خود و چشم درون را باز کنند و بینش پیدا کنند، نور فروهر را دیده و با یاری آن روان را پاک و سپنتایی می‌توانند کرد.
پس فروهر و روان(روح) یکی نیستند.
✍️موبد #کامران_جمشیدی

@Persianzoroastrians🔥
#فروهر نماد و نشان ملی #ایران‌زمین چیست؟

نشان و نقش فروهر یکی از کهن‌ترين نمادهای فرهنگ ایرانیان است.
درونمايه و تمام نمادهای نيرومند آن در فرهنگ و انديشه اشوزرتشت بزرگ که نزديک به ۴۰۰۰سال پيش است ساخته و پرداخته شده است. هخامنشيان و ساسانيان از اين نقش بسيار بهره گرفته‌اند.

نمادهای اين نگاره ورجاوند ايرانيان را چنین است:

١- چهره یک پیرمرد روزگار ديده و در این نگاره اشاره به انسان خردمند و دوست و راهنمایی است که راه پی‌ريزی يک زندگی شاد و خوشبخت را نخست در اين جهان خاکی نشان می‌دهد و در اين راستا راه را برای پيوستن به «خانه سرود» يا بهشت اهورایی پس از مرگ فيزيکی باز می‌کند. از همين واژه فروهر که در اوستا «فرورتی يا فروشی» ناميده شده واژه انگليسی friend يعنی دوست سرچشمه گرفته است.

٢- دست راست نگاره جهت خورشيد را نشان ميدهد که این اشاره به پيشرفت در روشنایی و پرواز به‌سوی نور است.
فروهر می‌تواند هم از سوی راست در حرکت باشد هم از سوی چپ و اين بستگی به‌سوی نور دارد. حلقه‌ای در دست چپ نگاره وجود دارد که «حلقه پيمان» می‌باشد که نشان از عهد و پیمانی است که ميان انسان و اهورامزدا از يک‌سو، و ميان انسان و انسان‌های ديگر از سوی ديگر بسته می‌شود. حلقه های پیوند زناشویی که امروز در انگشت چپ می‌کنند از همين نماد برگرفته شده است.

٣- بال‌های کشیده شده در دو سوی نگاره، نماد پرواز به‌سوی بالا و اشاره به پیشرفت و تازه کردن جهان در اين زندگی و سپس ادامه پيشرفت در فراسوی آن زندگی و حرکت به‌سوی اهورامزد است.
بال‌های فروهر از سه رده شاهپر درست شده که نماد سه فروزه جاودانه جهان بينی اشوزرتشت يعنی اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است که انسان‌ها را به بالا می‌کشد. در میان کمر مرد خردمند یک حلقه بزرگ قرار گرفته که اشاره به "دایره زمان" که هر دم و همیشه در چرخش است می‌باشد. در هر لحظه زمان در گردش خود دو راه را پيش پای انسان‌ها می‌گزارد، يکی «خوب» يعنی پيشرونده و پيشبرنده به‌سوی يک زندگی شاد و خوشبخت و ديگری«بد» يعنی بازدارنده و پس برنده به‌سوی يک زندگی غم‌زده و نگونبخت.

انسان‌ها آزادی گزينش ميان اين دو راه خوب و بد، را دارند. «خوب» و «بد» معنی خود را در پیوند با آرمان انسان‌ها در زندگی پيدا می‌کند. در آیين زرتشت آرمان و آماج از زندگی پی‌ريزی يک زندگی شاد و خوشبخت است. بنابراين مردمانی که می‌خواهند در اين آیين گام بگزراند بايد راهی را برای زندگی برگزینند که در اين جهان خوشبخت زندگی کرده و پس از مرگ با روانی شاد در« خانه سرود» اهورامزدا که در انديشه و وجدان هر انسانی در درازای زندگی او ساخته می‌شود جای بگیرند.
اين دو راه «خوب» و «بد» بوسيله دو رشته که يکی از سمت راست و ديگری از سمت چپ «دايره زمان» بيرون می‌آيند نمايان شده اين دو رشته نماد دو فروزه نيکی و بدی هستند که «همزاد» ميباشند و در انديشه بوجود می‌آيند. يکی «سپنتا مينو» نیروی‌های پيش‌برنده و شادی‌افزای اهورامزدا است و دیگری «انگره مینو» نشان نیروی‌های بازدارنده و غم آفرين اهریمنی می‌باشند. انسان در میان دو نیروی نیکی و بدی قرار گرفته است و آزاد است يکی از آنها را گزينش کند. پس اگر از انديشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنتا مینو در کنار وی خواهد بود و او را به جلو خواهد کشاند. او هم در این جهان خوب زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین با روانی شاد و خوشبخت زيست خواهد نمود. دم پرنده مانند نگاره به‌ گونه سه رده پر درست شده است که اشاره به انديشه بد، گفتار بد و کردار بد دارد. آنها انسان را بسوی پایين می‌کشند.
می‌بينيم در يک نگاره کوچک، نياکان پر از دانش و دانایی ايرانيان چه اندازه خرد و بينش و انديشه نيروزا جای داده‌اند.
دکتر #خسرو_خزاعی(پرديس)

@Persianzoroastrians🔥
#جشن‌های_ایرانی 💚🤍❤️

🔥 #چهارشنبه‌سوری، جشن آتش🔥

#چهارشنبه‌سوری، نوید بخش بهار و آغازگر آیین‌های نوروزی است.
در ژرفا و عمق آیین‌های اساتیری همواره یک مفهوم اصلی و بنیادین وجود دارد که استوره برای بزرگداشت آن شکل مى‌گیرد و سپس در طول دوران‌ها، بر گرد آن رسم‌ها و آداب دیگر تنیده مى‌شود. جشن‌هایی که درون‌مایه آنها بزرگداشت آب یا آتش است، که نشان دهنده تاثیر این دو عنصر در حیات انسان است، در میان همه تمدن‌ها و اقوام رواج دارد. چهارشنبه‌سوری نیز در نهاد خود، یکی از جشن‌های بزرگداشت آتش است که رفته رفته، آداب و رسوم و باورهای دیگر نیز با آن پیوند خورده است.
در اساتیر یونانی #پرومتهpromete یکی از خدایان اساتیری، «از ارابه خورشید اخگری ربود و آن را درون یک نی پنهان ساخت و در بازگشت به زمین این منبع آتش ایزدی را به مردم بخشید.» (ژوئل اسمیت، ۱۴۱).
در اساتیر ایران نیز آتش منشا اهورایی دارد. اگر چه کشف آتش به #هوشنگ نسبت داده شده است، که با پرتاب سنگی به سوی #مار جرقه‌ای از سنگ برآمد و آتش پدیدار شد، (شاهنامه فردوسی، ژول مول، جلد۱ برگ۱۵) اما این کشف ناشی از اتفاق یا تصادف نیست بلکه حضور مار در این روایت نشان دهنده نوعی پیام از سوی آسمان برای هوشنگ قلمداد مى‌شود که خود نیز آفریدهای یگانه و ایزدی بود.
#هوشنگ در اوستا ستایش شده و #آناهیتا او را فرمانروایی همه جهان بخشیده و بر دیوان و جادوان و پریان پیروزی داده است.)‌ (اوستا، آبان یشت، بند۲۲). او در برابر این گوهر تابان نیایش کرد و بر جهان آفرین درود فرستاد و جشنی برپا کرد که به نام جشن #سده به یادگار مانده است. (فردوسی، همان).
چهارشنبه‌سوری نیز مانند جشن سده، بزرگداشت آتش است که گویی با کشف آن، روزگار نوینی در زندگی انسان پدید آمده است و بنابراین در پیش از «نوروز» وجود آن بایسته و ضروری است.
گرامیداشت آتش، در ادیان باستانی نیز بازتافته است. در اوستا، آتش / آتر / آذر یک از بزرگ‌ترین #ایزدان (فرشتگان والامقام اهورامزدا)‌ است و در شاخه‌های دیگر اقوام آریایی مانند هندوان به نام آگنی شناخته شده و از خدایان بزرگ است. (اوشیدری ۶۶) و رمز پیروزی معنوی روشنایی و راستی بر نیروهای تاریکی و دروغ است و از فره ایزدی پاسداری مى‌کند تا #آژى‌دهاک به آن آسیب نرساند. (ستاری ۵۸).

ایرانیان پیش از اسلام با افروختن آتش در ده روز پایانی سال، «برای #فروهر نیاکان نیایش مى‌کردند و به آنان درود مى‌فرستاند اما پس از ساسانیان و با ورود اسلام، چون اعراب روز چهارشنبه (یوم الارباع) را شوم می‌دانستند، این رسم آتش افروزی به شامگاه چهارشنبه آخر سال افتاد.» (اوشیدری ۲۴۳)‌، هم با باورهای عامیانه دین داران جدید هماهنگی یافت و هم اثری از دین قدیم را با خود نگه داشت و بعد با برخی رسوم محلی دیگر هم پیوند خورد که امروزه در گوشه و کنار، هر جا به شکلی برگزار مى‌گردد ولی هسته اصلی آن بزرگداشت آتش تمدن و تحول آفرین در همه هست.
با تحولات دنیای صنعتی، رسوم و برنامه‌های آتش بازی که یک رسم نمایشی اروپایی و چینی و... است، از دوره قاجار، به این جشن افزوده شده است. این جلوه‌های نور و رنگ آتش‌ناک نیز زیبایى‌هایی دارد ولی باعث خشونت‌ها و اندوه آفرینى‌های چندی نیز مى‌شود که نه دلخواه هیچ انسانی است و نه شایسته جشن‌های ایرانی. زیرا در جشن‌های ایرانی به نوشته پژوهشگران چند عنصر ثابت وجود دارد، از جمله:‌ گرامیداشت آب یا آتش، پیوند آنها با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی، سرور و خوشخویی و خرسندی و پرهیز از خشونت، پاسداشت طبیعت و زندگی و گسترده بودن و همگانی بودن جشن‌ها از آن جمله است.

امید که با برگزاری شایسته چهارشنبه‌سوری، شادی و سرزندگی نثار همگان گردد و در شعله‌های فروزان آتش، زردی از دل‌ها و چهره‌ها رخت بندد و سرخی (سوری) آن بر جان‌ها بتابد.

ز کوی یار مى‌آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی.🔥

بنمایه‌ها:
دانشنامه مزدیسنا، #جهانگیر_اوشیدری.
جهان استوره شناسی، #جلال_ستاری
فرهنگ اساتیر یونان و روم، #ژویل_اسمیت. ترجمه #شهلا_برادران.

@persianzoroastrians 🔥
#جشن‌های_ایرانی 💚🤍❤️

🔥 #چهارشنبه‌سوری، جشن آتش🔥

#چهارشنبه‌سوری، نوید بخش بهار و آغازگر آیین‌های نوروزی است.
در ژرفا و عمق آیین‌های اساتیری همواره یک مفهوم اصلی و بنیادین وجود دارد که استوره برای بزرگداشت آن شکل مى‌گیرد و سپس در طول دوران‌ها، بر گرد آن رسم‌ها و آداب دیگر تنیده مى‌شود. جشن‌هایی که درون‌مایه آنها بزرگداشت آب یا آتش است، که نشان دهنده تاثیر این دو عنصر در حیات انسان است، در میان همه تمدن‌ها و اقوام رواج دارد. چهارشنبه‌سوری نیز در نهاد خود، یکی از جشن‌های بزرگداشت آتش است که رفته رفته، آداب و رسوم و باورهای دیگر نیز با آن پیوند خورده است.
در اساتیر یونانی #پرومتهpromete یکی از خدایان اساتیری، «از ارابه خورشید اخگری ربود و آن را درون یک نی پنهان ساخت و در بازگشت به زمین این منبع آتش ایزدی را به مردم بخشید.» (ژوئل اسمیت، ۱۴۱).
در اساتیر ایران نیز آتش منشا اهورایی دارد. اگر چه کشف آتش به #هوشنگ نسبت داده شده است، که با پرتاب سنگی به سوی #مار جرقه‌ای از سنگ برآمد و آتش پدیدار شد، (شاهنامه فردوسی، ژول مول، جلد۱ برگ۱۵) اما این کشف ناشی از اتفاق یا تصادف نیست بلکه حضور مار در این روایت نشان دهنده نوعی پیام از سوی آسمان برای هوشنگ قلمداد مى‌شود که خود نیز آفریدهای یگانه و ایزدی بود.
#هوشنگ در اوستا ستایش شده و #آناهیتا او را فرمانروایی همه جهان بخشیده و بر دیوان و جادوان و پریان پیروزی داده است.)‌ (اوستا، آبان یشت، بند۲۲). او در برابر این گوهر تابان نیایش کرد و بر جهان آفرین درود فرستاد و جشنی برپا کرد که به نام جشن #سده به یادگار مانده است. (فردوسی، همان).
چهارشنبه‌سوری نیز مانند جشن سده، بزرگداشت آتش است که گویی با کشف آن، روزگار نوینی در زندگی انسان پدید آمده است و بنابراین در پیش از «نوروز» وجود آن بایسته و ضروری است.
گرامیداشت آتش، در ادیان باستانی نیز بازتافته است. در اوستا، آتش / آتر / آذر یک از بزرگ‌ترین #ایزدان (فرشتگان والامقام اهورامزدا)‌ است و در شاخه‌های دیگر اقوام آریایی مانند هندوان به نام آگنی شناخته شده و از خدایان بزرگ است. (اوشیدری ۶۶) و رمز پیروزی معنوی روشنایی و راستی بر نیروهای تاریکی و دروغ است و از فره ایزدی پاسداری مى‌کند تا #آژى‌دهاک به آن آسیب نرساند. (ستاری ۵۸).

ایرانیان پیش از اسلام با افروختن آتش در ده روز پایانی سال، «برای #فروهر نیاکان نیایش مى‌کردند و به آنان درود مى‌فرستاند اما پس از ساسانیان و با ورود اسلام، چون اعراب روز چهارشنبه (یوم الارباع) را شوم می‌دانستند، این رسم آتش افروزی به شامگاه چهارشنبه آخر سال افتاد.» (اوشیدری ۲۴۳)‌، هم با باورهای عامیانه دین داران جدید هماهنگی یافت و هم اثری از دین قدیم را با خود نگه داشت و بعد با برخی رسوم محلی دیگر هم پیوند خورد که امروزه در گوشه و کنار، هر جا به شکلی برگزار مى‌گردد ولی هسته اصلی آن بزرگداشت آتش تمدن و تحول آفرین در همه هست.
با تحولات دنیای صنعتی، رسوم و برنامه‌های آتش بازی که یک رسم نمایشی اروپایی و چینی و... است، از دوره قاجار، به این جشن افزوده شده است. این جلوه‌های نور و رنگ آتش‌ناک نیز زیبایى‌هایی دارد ولی باعث خشونت‌ها و اندوه آفرینى‌های چندی نیز مى‌شود که نه دلخواه هیچ انسانی است و نه شایسته جشن‌های ایرانی. زیرا در جشن‌های ایرانی به نوشته پژوهشگران چند عنصر ثابت وجود دارد، از جمله:‌ گرامیداشت آب یا آتش، پیوند آنها با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی، سرور و خوشخویی و خرسندی و پرهیز از خشونت، پاسداشت طبیعت و زندگی و گسترده بودن و همگانی بودن جشن‌ها از آن جمله است.

امید که با برگزاری شایسته چهارشنبه‌سوری، شادی و سرزندگی نثار همگان گردد و در شعله‌های فروزان آتش، زردی از دل‌ها و چهره‌ها رخت بندد و سرخی (سوری) آن بر جان‌ها بتابد.

ز کوی یار مى‌آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی.🔥

بنمایه‌ها:
دانشنامه مزدیسنا، #جهانگیر_اوشیدری.
جهان استوره شناسی، #جلال_ستاری
فرهنگ اساتیر یونان و روم، #ژویل_اسمیت. ترجمه #شهلا_برادران.

@persianzoroastrians 🔥
جشن‌های ماهانه ایرانی‌مان🌓
نوزدهم فروردین ماه #جشن_فروردین‌گان_شادباد🍀


فروردین، جشن فروردینگان(۱)
#فروردین
#فرورتین
#فروهر
#فروشی
#جشن_فروردینگان

🔷فروردین، نام نوزدهمین روز هر ماه و همچنین نام ماه نخست سال، در گاه‌شماری ایران باستان است.
مسعود سعدسلمان می‌سراید:
فروردین است و روز فروردین
شادی و طرب را کند تلقین
ای دو لب تو چو می مرا می ده
که آن باشد رسم روز فروردین.

🔶فروردین نام یکی از بزرگترین ایزدان آیین زرتشتی است در زبان پارسی باستان این نام به ریخت فَروَرتین آمده است.
در برهان قاطع آمده است که فروردین، نام ایزدی است، که خازن بهشت است و تدبیر امور و مصالح ماه فروردین بدو متعلق است. ایزد فروردین از همکاران امشاسپند خرداد است. به گفته نوشته پهلوی بندهش در میان گل‌ها، بوستان افروز به ایزد فروردین اختصاص دارد.

🔷فَروَردین جمع واژه فَروَرد است که در اوستا این واژه به ریخت فَرَوَشی، در زبان پهلوی فرَوَهر، در زبان پارسی فَروَر یا فَروَرد و با دگرگونی آواها فُروهَر می‌باشد.
واژه فروردین در اوستا بسیار آمده و همیشه با واژه اَشَاُونَ(اَشئون) به معنی پاک همراه است، مانند فروهرهای پاکان، فروهرهای نیرومند پارسایان.

🔷به موجب اوستا، آدمی از پنج نیروی باطنی به وجود آمده است برخی از این نیروها با فرا رسیدن مرگ از بین می‌روند و برخی دیگر فنا ناپذیر هستند.
فروهر والاترین این نیروهاست که به خواست خداوند در جسم هنگامی که جنین است وارد می‌شود و موجب کمال آدمی می‌شود و پس از مرگ از تن جدا شده و به سرچشمه اصلی خود در نور و آسمان می‌پیوندد و راهی جهان مینویی می‌شود.

🔷بنا به باور پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال، فروهرها یا ارواح نیک درگذشتگان که از تن جدا گشته و به سوی جهان مینویی گراییده‌اند، برای سرکشی از خانه و خانواده خود به زمین فرود می‌آیند و در هنگام ده شبانه روز بروی زمین بسر می‌برند و بامداد نوروز، پیش از آمدن آفتاب، به دنیای مینوی بازمی‌گردند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای درگذشتگان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده‌اند.

🔷ماه فروردین به فروهرها(ارواح نیک درگذشتگان) اختصاص داشته، ایرانیان باستان و زرتشتیان روز نوزدهم فروردین ماه را روز ویژه فروهرها دانسته و جشنی به نام جشن فروردینگان را به یادبود فروهرها یا ارواح نیک درگذشتگان همراه با مراسم سنتی و دینی در گورستان‌ها برگزار می‌کنند.

🔶در اوستای نوین و نوشته‌های پهلوی درباره خویشکاری(:وظایف ) و قدرت و اثرات فروهرها بسیار گفته شده است، فروهرها یکی از پایه‌های اصلی آیین زرتشتی است.
در یکی از کهن‌ترین بخش‌های کتاب اوستا به نام فروردین یشت که از باورهای پیش از زرتشت بوده است، در آن از اهمیت فروهرها سخن رفته و اهورامزدا به زرتشت می‌گوید، که چگونه فروهرها به یاریش آمدند:

از فروغ و فر آنان(فروهرها) است ای زرتشت که من آسمان را در بالا نگاه می‌دارم.
از فروغ و فر آنان(فروهرها) است ای زرتشت که من نگاه می‌دارم زمین فراخ اهورا آفریده را.
اگر فروهرهای توانایی پاکان مرا یاری نمی‌کردند هر آینه از برای من در اینجا بهترین جنس جانوران و انسان باقی نمی‌ماندند.
دروغ قوت می‌گرفت. دروغ فرمانروا می‌شد. جهان مادی از آن دروغ می‌گردید.

(✍️فروردین یشت، گزارش استاد ابراهیم پورداوود )

@zoroaster33 🏵
@Persianzoroastrians🔥
#جشن‌های_سالانه💚🤍❤️
🔥 #جشن_چهارشنبه‌سوری،
🔥جشن آتش🔥

#چهارشنبه‌سوری، نوید بخش بهار و آغازگر آیین‌های نوروزی است.
در ژرفا و عمق آیین‌های اساتیری همواره یک مفهوم اصلی و بنیادین وجود دارد که استوره برای بزرگداشت آن شکل مى‌گیرد و سپس در طول دوران‌ها، بر گرد آن رسم‌ها و آداب دیگر تنیده مى‌شود. جشن‌هایی که درون‌مایه آنها بزرگداشت آب یا آتش است، که نشان دهنده تاثیر این دو عنصر در حیات انسان است، در میان همه تمدن‌ها و اقوام رواج دارد. چهارشنبه‌سوری نیز در نهاد خود، یکی از جشن‌های بزرگداشت آتش است که رفته رفته، آداب و رسوم و باورهای دیگر نیز با آن پیوند خورده است.
در اساتیر یونانی #پرومتهpromete یکی از خدایان اساتیری، «از ارابه خورشید اخگری ربود و آن را درون یک نی پنهان ساخت و در بازگشت به زمین این منبع آتش ایزدی را به مردم بخشید.» (ژوئل اسمیت، ۱۴۱).
در اساتیر ایران نیز آتش منشا اهورایی دارد. اگر چه کشف آتش به #هوشنگ نسبت داده شده است، که با پرتاب سنگی به سوی #مار جرقه‌ای از سنگ برآمد و آتش پدیدار شد، (شاهنامه فردوسی، ژول مول، جلد۱ برگ۱۵) اما این کشف ناشی از اتفاق یا تصادف نیست بلکه حضور مار در این روایت نشان دهنده نوعی پیام از سوی آسمان برای هوشنگ قلمداد مى‌شود که خود نیز آفریدهای یگانه و ایزدی بود.
#هوشنگ در اوستا ستایش شده و #آناهیتا او را فرمانروایی همه جهان بخشیده و بر دیوان و جادوان و پریان پیروزی داده است.)‌ (اوستا، آبان یشت، بند۲۲). او در برابر این گوهر تابان نیایش کرد و بر جهان آفرین درود فرستاد و جشنی برپا کرد که به نام جشن #سده به یادگار مانده است. (فردوسی، همان).
چهارشنبه‌سوری نیز مانند جشن سده، بزرگداشت آتش است که گویی با کشف آن، روزگار نوینی در زندگی انسان پدید آمده است و بنابراین در پیش از «نوروز» وجود آن بایسته و ضروری است.
گرامیداشت آتش، در ادیان باستانی نیز بازتافته است. در اوستا، آتش / آتر / آذر یک از بزرگ‌ترین #ایزدان (فرشتگان والامقام اهورامزدا)‌ است و در شاخه‌های دیگر اقوام آریایی مانند هندوان به نام آگنی شناخته شده و از خدایان بزرگ است. (اوشیدری ۶۶) و رمز پیروزی معنوی روشنایی و راستی بر نیروهای تاریکی و دروغ است و از فره ایزدی پاسداری مى‌کند تا #آژى‌دهاک به آن آسیب نرساند. (ستاری ۵۸).

ایرانیان پیش از اسلام با افروختن آتش در ده روز پایانی سال، «برای #فروهر نیاکان نیایش مى‌کردند و به آنان درود مى‌فرستاند اما پس از ساسانیان و با ورود اسلام، چون اعراب روز چهارشنبه (یوم الارباع) را شوم می‌دانستند، این رسم آتش افروزی به شامگاه چهارشنبه آخر سال افتاد.» (اوشیدری ۲۴۳)‌، هم با باورهای عامیانه دین داران جدید هماهنگی یافت و هم اثری از دین قدیم را با خود نگه داشت و بعد با برخی رسوم محلی دیگر هم پیوند خورد که امروزه در گوشه و کنار، هر جا به شکلی برگزار مى‌گردد ولی هسته اصلی آن بزرگداشت آتش تمدن و تحول آفرین در همه هست.
با تحولات دنیای صنعتی، رسوم و برنامه‌های آتش بازی که یک رسم نمایشی اروپایی و چینی و... است، از دوره قاجار، به این جشن افزوده شده است. این جلوه‌های نور و رنگ آتش‌ناک نیز زیبایى‌هایی دارد ولی باعث خشونت‌ها و اندوه آفرینى‌های چندی نیز مى‌شود که نه دلخواه هیچ انسانی است و نه شایسته جشن‌های ایرانی. زیرا در جشن‌های ایرانی به نوشته پژوهشگران چند عنصر ثابت وجود دارد، از جمله:‌ گرامیداشت آب یا آتش، پیوند آنها با پدیده‌های طبیعی و کیهانی و اقلیمی، سرور و خوشخویی و خرسندی و پرهیز از خشونت، پاسداشت طبیعت و زندگی و گسترده بودن و همگانی بودن جشن‌ها از آن جمله است.

امید که با برگزاری شایسته چهارشنبه‌سوری، شادی و سرزندگی نثار همگان گردد و در شعله‌های فروزان آتش، زردی از دل‌ها و چهره‌ها رخت بندد و سرخی (سوری) آن بر جان‌ها بتابد.

ز کوی یار مى‌آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مددخواهی چراغ دل برافروزی.🔥

بنمایه‌ها:
دانشنامه مزدیسنا، #جهانگیر_اوشیدری.
جهان استوره شناسی، #جلال_ستاری
فرهنگ اساتیر یونان و روم، #ژویل_اسمیت. ترجمه #شهلا_برادران.

@persianzoroastrians 🔥