پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
309 subscribers
31.5K photos
10.5K videos
7.29K files
8.74K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
«حس می‌کنم و می‌بینم تک به تک مردم، هرکس فقط به مشکل خودش و راه‌حل فردی مشکل خودش فکر می‌کند؛
و لابد نمی‌داند که فاجعه اجتماعی از همین ناشی می‌شود که هرکس فکر می‌کند باید گوش و گلیم خود را از آب به‌درکشد.
چه انبوه‌اند مشکلات زندگی ما، و چه اندک‌اند کسانی که آن را مشکل خود بدانند.»

#محمود_دولت_آبادی
.
امروز ١٠مرداد زادروز #محمود_دولت_آبادي نويسنده و فيلمنامه نويس بزرگ ايراني مؤلف كتاب ده جلدي كليدر است كه او را به جايزه نوبل ادبيات نزديك كرد
زادروزشون مبارك
Nane Gol Mammad - Doholchi.com
Sima Bina - Doholchi.com
ترانه محلی بسیار زیبا و شنیدنی
"ننه گل محمد"🌹❤️
با صدای : #سیمابینا
ترانه و آهنگ : محلی
آلبوم : شولا

بر اساس رمان کلیدر
نوشته #محمود_دولت_آبادی
Nane Gol Mammad - Doholchi.com
Sima Bina - Doholchi.com
ترانه محلی بسیار زیبا و شنیدنی
"ننه گل محمد"🌹❤️
با صدای : #سیمابینا
ترانه و آهنگ : محلی
آلبوم : شولا

بر اساس رمان کلیدر
نوشته #محمود_دولت_آبادی
بیگ‌محمد: هیچ‌وقت عاشق بوده‌ای؟
‏ستار: عاشق زیاد دیده‌ام.
‏بیگ‌محمد: راه و طریقش چه‌جور است؟
‏ستار: من که نرفته‌ام برادر.
‏بیگ‌محمد: آنها که رفتند چی می‌گویند؟
‏ستار: آنها که تا به آخر رفته ‌اند ، برنگشته ‌اند تا چیزی بگویند ...

کلیدر📖
#محمود_دولت_آبادی

10 امرداد زادروز محمود دولت آبادی
یک بار است زندگانی!
یک بار!
همان یک بار که
نسیم صبح را به سینه فرو می دهیم،
همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می نشانیم،
همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم،
یک بار!
یک بار ونه بیشتر.
زندگانی یک بار است،
در هر فصل...


#محمود_دولت‌_آبادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خشکسالی

بر بالای شهر
دیدم ابرها
سوگوار
پیراهن از پشت دریده
نمی بارند
وزمین
باشامه سگ بو می کشید
باران را
ونمی بارید
دشت عزا گرفته بود
و از خشک دهانی
قورت می داد
آب دهانش را
هورت می کشید باد
واز آسمان می راند
گله ها را ماهرانه
که روزی ابر بودند
و برگها را از درخت
که روزی سبز بودند
وشیر را از پستانها
که مایه حیات بودند
وپستانها را از بستانها
ولاعلاج بیمارانی
که پشت ماسک پنهان بودند
انگار سال را سیاه نوشته بودند
کسی می نوشت بزرگ ۲۱را
انگار خرافات دست بردار نبودند

#بینا(ایرج)

درود وشب بخیر شادکام باشید

#پاراگراف

ما به آدم‌هایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن. به آدم‌هایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه. به آدم‌هایی محتاج هستیم که به آینده بچه‌هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان. ما از فرومایگی‌ها استقبال نباید بکنیم، بلکه می‌خواهیم اول چنین روحیه‌های بیماری را درهم بشکنیم...

📕 #کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
🌺شب باد می وزد
در سایه سیاه دیوار
لاییده سگی زوزه می کشد
دستی ورق ورق بهم می ریزد
دفتر زندگی را
وبوق ممتد گوشی از نفس نمی افتد
کسی بلند بلند می خواند
اخرین اخبار روز را
وصداهای مبهمی
که شب را به خانه می برند
مهتاب گیس بلندش را
بر ارسی خانه ریخته است
آخرین گلدان را آب می دهم
بوی بهار نارنج تنها خبری است
که شامه آزار نیست
به بهار بگو ما آمده بودیم
زلفت را شانه بزنیم
گیس گلابتونت را
کی بریده است
که دست ماکوتاه است
وبوسه ها از نچیدن
قندیل بسته اند
در پشت ماسکها؟
روزی که ماسکها را
از چهره ها بردارند
حتما دنیا عوض خواهد شد
وطعم بوسه ها
دوباره باز خواهد گشت!


#بینا(ایرج)

✔️🌺درود شبتان زیبا وپر از نغمه های شادی

🌺شیرینی‌های زندگی بیش از یک‌بار
به کام آدم نمی‌نشیند
اما تلخی‌هایش هربار تازه‌اند
هربار "تازه‌تر"!

|#محمود_دولت_آبادی

آدم وقتی دستش به جایی بند نیست
سراغ آرزوها می‌رود
آرزوهایش که محال شد
غرق می‌شود در خاطراتش...!

|#میلان_کوندرا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖌🍂درود وشب بخیر شبتان به کام ودر آرامش شادکام بمانید
🌺هرشب خیال مرا رنگ می زنی
با بوسه ها به روی لبم چنگ می زنی
من هم میان خیالت نشسته ام
با ساز لب چه خوش اهنگ می زنی


🖌🍁زمستان می رسد بر گام یلدا
شب طولانی و با برف وسرما
به گیسویش حنا بنهاده از برف
به لبهایش حکایت مانده با ما
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌🍁
🖌🍁شکوفه بر آستین مهر
می رقصید
غافل که در دهان سکوت
هر پنجره آسمانی است
در بی نهایت خود
#ایرج_جمشیدی(بینا)
📗🧚کتاب وموسیقی خوب بال پروازند

🔰🌺بیایید بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم
برای گفتن همیشه وقت هست،اما برای اندیشیدن ممکن است دیر بشود!✌️

#محمود‌_دولت‌_آبادی
🌺درود صبحتان دل انگیز وروزتان سرشار از نغمه های عشق وکامیابی
نه به جنگ وخشونت در هر گوشه جهان
🖌🌿گلویت
جهانی
که از صلح نمی خواند
#ایرج_جمشیدی
#چامک

🖌🌿گلوی اکراین
چکمه پوتین
بال بال میزند
رهایی را
#ایرج_جمشیدی(بینا)
#چامک

🖌🌿تکرار کرده اند
تاریخ را
مضحک
دیکتاتورها
#ایرج_جمشیدی(بینا)
#چامک

🖌🌿بالاپوش بلند شهر را
دریده شب کفتاری
ومرگ میان کوچه ها
پرسه می زند عریان
#ایرج_جمشیدی(بینا)

🖌🌿در سور می دمد
دیوانه ای
و زخمهای جهان
ناسور می شود
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌📗کتاب وموسیقی خوب در گوشت نغمه زندگی سر می دهند برای همین مغضوب سانسوراند
🖌📗به آدم هایی محتاج هستیم
که به آینده بچه هایشان فکر کنند
نه به گذشته پدرانشان.

📕 کلیدر
✍🏻
#محمود_دولت_آبادی



براى آزادى لازم نيست
آسمان و زمين را بخريد
تنها خودتان را نفروشيد ...

#نلسون_ماندلا📚
🖌📗چنین است شاید که گل، در سرما نیز تواند بروید.
سرشت آتش زبانه زدن است،
و سرشت خون روان بودن؛
دل به دریا داده بود؛
پروای رسواییش، نی!
خود به باد سپرده،
چشم پرهیز فروبسته و بندِ دل گشاده بود.
در بند و گره تا کی؟
بگذار بر جهانی آشکار شود.
اگر این گناه است، آتش خوش‌تر.
گو جهنم را داغ‌تر کنند.
سر، هوای شوریدن دارد؛
دیوانه به بازار...


#محمود_دولت_آبادی
4_6034047052193727133.mp4
4.8 MB
اﺣﺴﺎﺱ میﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎ ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ !
ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﺘﺎﺏﻫﺎ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ،
ﺑﺎ ﺻﺮﺍﺣﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﺎﻧﻪ ﺍﯼ ،
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺟﻬﻞ ! ﻫﯿﻬﺎﺕ ...


✍🏾
#محمود_دولت_آبادی
📕 نونِ نوشتن
✍️🌺درود وشب بخیر هیچ قفسی نیست که روزی بندهایش نگسلد بجای قفس مهربانی رانهادینه کنیم و عشق را رسول خرد باشیم
ایران سرزمین همه ایرانیان است وزنان ستون اصلی زندگی و بیشتر از نیمی هستند وقتی دختر ، مادر، خواهر وهمسر هستند ودلشان برای زندگی می تپد بجای خشونت گل تقسیم کنیم ویاد آوری کنیم عشق جهان رانجات خواهد داد.
🖋️🌿شب است و مرغ خیالم نشسته در آواز
تو هم به چشم حقیقت نگاه کن طناز
لبان سرخ تو در حال عشق بازی شد
چه می شود خیال تو در بحر می کند پرواژ
     
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌿در کوچه ها پاییز
سر داده آواز قشنگش را
پشت ترافیک نگاهت
با برگ ریزان
افتان وخیزان
در کوچه‌ها باد
می خواند
از زلف پریشان سیاهش
پاییز هم تامی کند در ساز
آواز غمگینی
شاید که طوفان می رسد
هر شب

🖋️🌿پاییز شعر دلتنگی را
آواز کرده بود
ودر برگریزان
مشق مرگ می کردند
غنچه هایی
که بر خاک می ریختند
  
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی نشیند ، اما تلخی هایش هر بار تازه اند ، هر بار تازه تر ....

از کتاب 📕 کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️🌺درود صبحتان دل انگیز رویاهایتان ناب و سال نو آغاز تحول ژرف در نگاهتان باد براے بیشتر فهمیدن بهتر زندگے ڪردن و وسیع تر دیدن جهان و درڪ همگرایے عشق همراهے وشستن سینہ از ڪینہ ها و نگاہ دوستانہ بہ طبیعت ،اطراف،زندگے و..
🖋️🌿بهاران نقش زیبا آفریده
هزاران گل ز رویا آفریدہ
غزل را تا ردیف عاشقانه
سپیدم را فریبا آفریده

چو چشمت نیست شعرے عاشقانه
بہ مژگانت ردیف است بے بهانه
بہ سوداے تو دل لرزیدہ باعشق
به لبها دوست دارم شد ترانه

سپیدے تازہ اے شعرے همایی
همان نقش قشنگ قصہ هایی
تو مضمون تمام دفتر شعر
برایم شعر شیرین وفایی

میان خواب وبیدارے قشنگی
براے دوستت دارم بہ جنگی
تفنگ برنوے بر دوش سالار
ستار انقلابے چون پلنگی

تو ڪہ مشروطہ خواهے در خیابان
علیہ روس واستبداد  و خاقان
بہ چشمت انقلابے تازہ داری
بہ روے دوش موها ڪرده  توفان

بیا لبریز از عشقت رهایم
زبیداد وستم در شعرهایم
تو هم با دوستت دارم ردیفی
میان دفترم  با بوسہ هایم
   
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒زیباترین روحیه‌ے سنّتیِ ما، عشق بہ بهار و نوروز است و ما مردم، علی‌رغمِ این‌ همہ مصیبت و مصیبت‌ زدگے چہ استعدادے براے زندگے و شادمانے داریم.
#نون_نوشتن
#محمود_دولت_آبادے
✍️🌺درود بامداتان به رنگ عشق وشادی روزتان فرخنده وفرخ.تنها با نگاه انسانی بهمدیگر وقبول این واقعیت که همه ی انسانها  قبل از هر تقسیم نژادی،باوری و مرزی انسان وشایسته ی احترام اند می توان در کنار همدیگر با عشق وشادی زیست.باورها ومرزها تا نفی وجود دیگری پیش می روند و عامل تخریب همه ی روابط انسانی اند.برای اعتلای روابط انسانی بکوشیم
    🖋️🌿سرفصل شعر تازه ام از شور گفته ای
بامن سخن ز نغمه ی ماهور گفته ای
در دفتر م چو ورق می زدم تو را
دیدم که عاشقانه ز منشور گفته ای

🖋️🌿شب گیسوان شعر مرا می بافت
وقتی نشسته بودی
وسنگ صبور تر از همیشه
در ان سکوت وتناسخ
آدم از هبوط بر می گرفتی

🖋️🌿چه نور بارانی
افتاب سر زد
یا توآمدی
که شهر نورباران است
 
🖋️🌿به من بنگر
به ان نقطه
که در خلا ایستاده ایم
وبه انگشت اشاره ای
که آغاز تحول جهان است
🖋️🌿شب بود وماه
پنجه کشیده برابر وگفت
امشب خیال برکه تماشایی است
نیلوفران  به رقص
در سایه ی کدام خیال
غوکان به حال خود رها شده اند
ونمی بارد
ناگه نسیم خندید
تا خواب برکه بر آشوبیم
باید مجال سنگ بیابیم
اینجا تلنگری
می دهد جواب
از گوشه های دور شهابی
آخرین رسالت خود را
چشمک می زد
وخواب برکه برآشفت
  
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒واژگان در شرحِ سکوتِ آدم ها، چه قدر اندک و چه مایه بی بضاعت اند.

👤
#محمود_دولت_آبادی
✍️هر اندازه آدمی بهتر بتواند به وقت شادمانی بخندد، به وقت اندوه بگرید،
برای تعیین حد و مرزها ابراز خشم کند،
با شور و اشتیاق به معاشقه بپردازد و محبت را با گشودگی و بی‌قید و شرط ببخشد و بپذیرد، به همان اندازه از رنج به دور خواهد بود
و هر چه آدمی بیشتر با لذت هستی درآمیزد، نسبت به خود و دیگران بخشنده‌تر خواهد شد.

هیجان‌ها به ما کمک می‌کنند تا رفتارمان را تنظیم کنیم؛ حالات درونی و وضعیت روابطمان را زیر نظر بگیریم؛ یادگیری‌مان را بهتر کنیم؛ تصمیم‌گیری‌هایمان را آسان‌تر کنیم و به زندگی‌مان معنا بخشیم!


📕
#دگرگونی_زندگی‌ها
  ✍️#دیوید_مالان
«آینه را می‌خواهند با گِل خاکستر خراش بیاندازند و خرابش کنند، دلِ کور دارند. غافل از این‌که خاکستر، صیقل می‌دهد آینه را.»

📚 #کلیدر
🖋 #محمود_دولت_آبادی
#پاراگراف
Now You Can Sleep °
Crows in the Rain
ما دیر آمدیم یا زود؛
هرچه بود
به موقع نيامديم...

#محمود_دولت_آبادی
زیباترین روحیه‌ی سنتی ما، عشق به بهار و نوروز است و ما مردم، علی‌رغم این‌ همه مصیبت و مصیبت‌‌زدگی چه استعدادی برای
زندگی و شادمانی داریم
.

#محمود_دولت_آبادی
#بهار
#امید
پ.ن:هر نو شادی انگیز است وطبیعت بشر تغییر را می پسندد.کار شگفت انگیز خیام درک این تغییر و تدوین تقویم خورشیدی است که براساس گردش زمین وبا محاسبه ای دقیق صورت گرفته است.
.
آدمی به مرور آرام می‌گیرد، بزرگ می شود، بالغ می‌شود و پای اشتباهاتش می ‌ایستد. آنها را به گردن دیگران نمی‌اندازد و دنبال مقصر نمی‌گردد، گذشته‌اش را قبول می کند، نادیده‌اش نمی‌گیرد و اجازه می‌دهد هر چیزی که بوده در همان گذشته بماند.
آدمی از یک جایی به بعد می ‌فهمد که از حالا باید آینده‌ اش را از نو بسازد اما به نوعی دیگر. می‌فهمد که زندگی یک موهبت است، یک غنیمت است ، یک نعمت است و نباید آن را فدای آدم‌های بی مقدار کرد!
اصلا از یک جایی به بعد حال آدم، خودش خوب می‌شود.


#محمود_دولت_آبادی
           .
عشق اگرچہ می‌سوزاند،
          اما جلاے جان نیز هست.
     لحظه‌ها را رنگین می‌ڪند؛ سرخ...
     خون را داغ می‌ڪند؛ آفتاب است.
             فراز و فرود جان... 
         ڪوهستانے افسانه‌ای‌ست
  هموار بہ ناهموار، ناهموار بہ هموار.
       ڪشف تازه‌اے از خود در خود.
            ریشه‌هایے تازہ در قلب
      بہ جنبش و رویش آغاز می‌ڪنند.
در آن بود غبار باطن، موجی‌نو پدید می‌آید.
   تا ڪے جاے باز ڪند و بروید و بماند،
            چیزے ناشناختہ است.
خود را مگر در گم‌شدگے خود بازیابد.
       چگونہ اما عشق می‌آید؟
من چه‌می‌دانم؟نسیم را مگر ڪہ دیده‌است؟
          غرش رعد را چہ ڪسے
         پیش از غرش شنیدہ است؟
                چشم ڪدام سر،
تاب باز نگاہ آذرخش داشتہ است؟
              از ڪجا می‌روید؟
            در ڪجا جان می‌گیرد؟
        در ڪدام راہ پیش می‌رود؟
     رو بہ ڪدام سوے؟ چہ می‌دانم؟
      دیوانہ را مگر مقصدے هست؟    
             بگذار جهان برآشوبد!


               📚  ڪلیدر
      
#محمود_دولت آبادے