پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
300 subscribers
31.9K photos
10.7K videos
7.34K files
8.92K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
Forwarded from خبر ويژه💯
چشمهای آدم از زبانش راست‌تر حرف میزند!

#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
Forwarded from احمد دانشی
تیمور فرمان می دهد!
مزدوران,به خشت وخون تن زندگان بارو نو می کنند.دست و پایها می برند.تن و سرها در بارو دفن می کنند.با چشمان باز, زبان پر سخن,قلب پر سخن,سینه پر خروش,مردان می میرند. زنده زنده,فرزندان دادویه,فرزندان حلاج,فرزندان خرم دین,فرزندان مزدک,این عاشقان تداوم عشق,عیاران,برادران,ایستاده می میرند و خون خویش به ارث وا می نهند.از دست و پایها خون فواره می زند.خاری در چشم دشمن,روی از خون خویش سرخ می کنند و صف به صف در دل دیوار جای می گیرند. آخرین ستارگان,آخرین ستاره,از هر نگاه بر می جهد,جستن می کند,می شکند. جستن جستن ستارگان,شکستن شکستن ستارگان را بنگر!خاموشی. مردان مرده اند.شب بر ستاره پیروز امده.شب می رسد.
خشم تیمور فرو نشسته. چشم به پاداش خود,مزدوران ایستاده اند.مزدوران دریده چشم له له می زنند.سگان.خون بس نیست؛نان می خواهند.تیمور خانه ی مردمان را نشان می دهد.بیوگان را نشان می دهد.بستر و نان گرم.مزدوران بر می شتابند.هجوم.فغان در و دیوار. فغان ویرانه ها.تب خون آلود هراس.شهر به تمامی در بهت و شب در می غلتد.سربداران,سر بدار داده اند.نطفه ها.تنها نطفه ها در جنبیدن اند. میرا مباد! فغان به دلها پس می نشیند.نمی میرد,پس می نشیند. انبار کینه,انبار خشم؛ ذخیره ی مردم,گنجینه مردم!
بر خروش ای زبان بریده,بیهوده ی مغلوب, مادر سیاهپوش من؛ ای سیاه جامه! بر خروش ای خاک!فرزندان خود, باز یاب!

تیمور می رود.شب بر شهر گسترده, می رود. از دوشهایش مار روییده اند.شهریار شهر در پس او می رود. بی چهره می رود.از انگشتانش خیانت می چکد. صدای قدمهاشان در خلوت شب شهر, طنینی نحس می اندازد. بارو, ایستاده است. تنها, بارو ایستاده است!

#کلیدر #محمود_دولت_آبادی ص۴۹۲_۴۹۳
Forwarded from Poletik
روی دست بلندت می کنند اما نه برای اینکه در بالا نگاهت داند.
روی دست بلندت می کنند تا بر زمینت بزنند..
#کلیدر #محمود_دولت_آبادی
@Chaakameh
Forwarded from Deleted Account
بیگ محمد: هیچ وقت عاشق بوده‌ای ستار؟
ستار: عاشق زیاد دیده‌ام!
بیگ محمد: راه و طریقش چه‌جور است عشق؟
ستار: من که نرفته‌ام برادر!
بیگ محمد: آن‌ها که رفته‌اند چی؟ آن‌ها چی می‌گویند؟
ستار: آن‌ها که تا آخر رفته‌اند برنگشته‌اند تا چیزی بتوانند بگویند!

#محمود_دولت_آبادی
#کلیدر
📚 #بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام
📮 #کانال_تلگرام_دیالکتیک_تنهایی

شیرینی های زندگانی بیش از یک بار به کام نمی نشیند،
اما تلخی هایش هربار تازه اند؛
هربار تازه تر ...


#محمود_دولت_آبادی
#کلیدر

💟 کانال @dialecticofsolitude
چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهیشان ببینی باز می‌آیند،
باز سنگین و بی‌رحم می‌آیند
و خود را روی تو می‌افکنند
و گرد تو را می‌گیرند
و توی چشم و جانت می‌روند
و همهٔ وجودت را پر می‌کنند و آن را می‌ربایند
که دیگر تو نمی‌مانی،
که دیگر تو نمانده‌ای که آن‌ها را بخواهی یا نخواهی.
آن‌ها تو را از خودت بیرون رانده‌اند
و جایت را گرفته‌اند و خود تو شده‌اند.
دیگر تو نیستی که درد را حس کنی تو خود درد شده‌ای ...
🔸 کتاب آذر، ماه آخر پاییز
🔸 ابراهیم گلستان



آدميزاد فقط با آب و نان و هوا نيست
كه زنده است اين را دانستم و مي دانم
كه آدم به آدم است كه زنده است؛
آدم به عشق آدم زنده است!

🔸 #کلیدر
🔸 #محمود_دولت_آبادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔸کانال ادبی، هنری "سمفونی عاشقی"
💢 @Samphonie_asheghi
Forwarded from عکس نگار

اﯾﻦ ﻃﺒﻊ "ﺯﻥ" ﺍﺳﺖ.!
 ﻫﺮﮐﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﯽ، ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺭﻭ ﺑﺸﻮﻧﺪ.!!
ﺑﻪ ﺁﺏ ﺩﺭﯾﺎ ﻭ ﺑﺎﺩ ﺻﺤﺮﺍ ﻣﯽ‌ﻣﺎﻧﻨﺪ.
ﺑﯽﻗﺮﺍﺭ ﺑﯽ‌ﻗﺮﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﻧﺪ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺼﯿﺐ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻮﺷﯿﺎﺭﯼ ﺫﺍﺗﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﺁﯼ ...ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﺩﺍﻧﺴﺖ،
ﺩﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺸﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭﺧﺸﻨﺪﻩ ﭼﻪﻫﺎ ﺧﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ!

 
#محمود_دولت_آبادی
#کلیدر
گاه چنین است که ،
جهنم هم دلچسب می نماید .
فریب پیچ و تاب شعله، به خود می کشاندت
می بلعدت
کدام کس توانسته آتش را زشت بشمرد؟
عشق سودایی، همان آتش است.
به خود می کشاندت، فرو می بلعدت
آتش می زند، آتشت می کند
به آنکه درافتی، خود آتشی
خود آتش
بسوزد این خرم.


#کلیدر
#محمود_دولت آبادی
ما را مثل عقرب بار آورده‌اند؛ مثل عقرب!
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی‌داریم تا شب که سر مرگمان را می‌گذاریم، مدام همدیگر را می‌گزیم. بخیلیم؛ بخیل! خوشمان می‌آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می‌آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می‌جود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی می‌بینیم دیگری سر گرسنه زمین می‌گذارد، انگار خیال ما راحت‌تر است.وقتی می‌بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم!

#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
@parnian_khyial
... یک بار است زندگانی. یک بار. همان یک بار که نسیم صبح را به سینه فرو می دهیم، همان یک بار که عطش خود را با قدحی آب خنک فرو می نشانیم، همان یک بار که سوار بر اسب در دشت تاخت می کنیم، یک بار.. یک بار و نه بیشتر.

بعد از آن دیگر تمام عمر را ما دنبال همان چیزها می دویم، بعد از آن دیگر تمام مدت را به دنبال همان طعم اولینِ زندگانی هستیم. در پی لذت اول. سیب را به دندان می کشیم تا طعم بار اول را در آن بیابیم، آب را سر می کشیم تا لذت رفع عطش بار اول را پیدا کنیم. در آب غوطه می زنیم تا به شوق بار اول برسیم و نسیم را می بلعیم تا نشانی از آن اولین نسیم بیابیم. زندگانی یک بار است، در هر فصل...

تو چه می پنداری، ستار، تو درباره ی زندگانی چه فکر می کنی؟

_شیرینی زندگانی بیش از یک بار به کام آدم نمی نشیند، اما تلخی هایش هر بار تازه اند، هر بار تازه تر.

#کلیدر
#محمود_دولت_آبادی
من به قیمت خونم این مردم را، این رعیت مردم را شناخته ام . تو خود هم در این ایام باید دستگیرت شده باشد که با چه جور خلایقی سر و کار داشته ای. مردمی که تا بخواهی طمعکار هستند و در همان حال مثال مورچه. به کمترین رزق و روزی هم قانعند. جماعتی ذلیل و دروغگو که امید و آرزوهایشان هم مثل خودشان ذلیل و کوچکند. این جور آدم ها مرد کارهای بزرگ نیستند. پیش پای پهلوان زانو می زنند. پهلوان را می پرستند. اما خودشان پهلوان نیستند. نمی توانند پهلوان باشند. اینست که همیشه خدا چشم و دهانشان باز است تا دیگری برایشان کاری بکند!
***

بازی، میدان بازی و هم خود بازیگران مردمانند تا دراین میان باور خود را به نیرویی از سنخ خود در خود باژگونه کنند و از آن پس سکان گرایش خود را با دستان نوین خود بدان سوی برند که از برایشان پرداخته و آماده شده است. و دراین کار شیوع هولناک ترین دروغها مجاز شمرده شده است؛

📒 #کلیدر
👤 #محمود_دولت_آبادی
‍ زن را خدا خلقت کرد تا مرد را ناکار کند. آدم می‌ماند که با این جانورها چکار بکند!
خوب و بد!
نفرت به دل آدم می اندازند
و... باز هم آدم بی آنها نمی‌تواند روزگار خودش را بگذراند.

حتی اگر کنار دست تو نباشد،
فکر و خیالشان،
یادشان با تو است.

حتی اگر در عمرت زنی را ندیده باشی ،
باز هم به یک زن فکر می کنی.

حتی اگر قدرت مردی نداشته باشی،
باز هم به یک زن فکر می‌کنی.

یک زن؛
یک زن! برای چی، ستار؟
یک رمزی در این کار باید باشد؟
برای این نیست که مرد به تنهایی،
یک نیمه است،
یک لِنگ؟

‍ ‍ #کلیدر
#محمود_دولت‌آبادی
 
 
@parnian_khyial
▪️ آشنایی با کلیدر، نگینی سرسبز در قلب سرولایت نیشابور

روستای #کلیدر از توابع بخش سرولایت نیشابور در فاصله ۱۵۰ کیلومتری مشهد، ۹۰ کیلومتری شمال غربی نیشابور، ۲۰ کیلومتری جنوب شرق شهر چکنه مرکز بخش و در آخرین سرحدات رشته‌کوه بینالود واقع شده است.
این روستای سرسبز و زیبا از قدیمی‌ترین روستاهای شهرستان نیشابور و استان خراسان رضوی و بنا به برخی روایات تاریخی روستایی باستانی به شمار می‌رود و در منطقه‌ای کوهستانی در بین باغات و محصور بین کوه‌های سنگی و زیبا واقع شده است.

به لحاظ موقعیت اکولوژیکی و قابلیت‌های ذاتی یکی از زیباترین و متنوع‌ترین اکوسیستم‌های طبیعی نیشابور محسوب می‌شود، وجود درختچه‌های جنگلی همچون زالزالک، نسترن، دامنه‌های وسیع، ارتفاعات متعدد با پوشش متنوعی از گیاهان مرتعی و انواع وحوش از دیگر ویژگی‌های این روستا است.
با وجود اینکه بیشتر مردم روستاهای سرولایت به زبان ترکی سخن می‌گویند، مردم روستای کلیدر، گویش فارسی (لهجه خاص کلیدری) دارند؛ نام خانوادگی بیشتر اهالی کلیدری است و مردم روستا با القاب و نام پدر یکدیگر را می‌شناسند.
این منطقه با وجود بقعه متبرکه یحیی ابن زید علوی(ع) در روستای زیارت که در یک کیلومتری شرق کلیدر واقع شده است، داشتن آب و هوای خنک و دلنشین، وجود رودخانه پر آب و عبور آن از روستاهای زیارت و کلیدر و وجود باغات فراوان، به‌عنوان مقصد بسیاری از مسافران از سراسر استان و شهرستان انتخاب می‌شود.
🔹پیشینه تاریخی روستای کلیدر
کلیدر با این که تقریباً در همه دوره‌ها، از آبادی‌های مهم، تأثیرگذار و سرشناس بوده است، اما به نظر می‌رسد دوران شکوه و افتخار آن، قرون هفتم و هشتم هجری بوده است، چنانكه شهاب الدین عبدالله خوافی، تاریخ نویس دوره تیموری در کتاب «تاریخ حافظ ابرو»، روایتگر شکوهمندی کلیدر در طول قرون و اعصار گذشته است و نشان می‌دهد که این روستای کوچک، در گذشته تا چه میزان از وسعت و افتخار برخوردار بوده است.
معنای دقیقی برای واژه کلیدر وجود ندارد که با شرایط این روستا هم‌خوانی داشته باشد؛ اما کلی به زبان پهلوی به معنای کاری، محکم و استوار و «در» به معنای قلعه است؛ بنابراین واژه کلیدر باید ماخوذ از زبان پهلوی به معنای قلعه محکم و بزرگ باشد. به‌نظر می‌رسد این معنی به سبب وجود قلعه‌هایی که در اطراف این روستا بوده و در حال حاضر آثاری از آنها نیز به‌سختی می‌توان پیدا کرد و حضور گذشتگان روستا در یکی از این قلعه‌ها عنوان شده است.
پیشینه تاریخی کلیدر به روشنی مشخص نیست اما خود واژه کلیدر، آداب و رسوم مردم آن، گویش، ویژگی‌های ساکنان روستا و حضور نام کلیدر در کتاب‌های تاریخی، حاکی از قدمت و پیشینه آن است؛ البته وجود آثار باستانی در روستا و اطراف آن همچون شناسنامه‌ای برای این روستا است.
🔹 آثار تاریخی
بیشتر آثار باستانی موجود در کلیدر مربوط به دوره اسلامی است و هیچ اثری به قطعیت مشخص نیست که به قبل از اسلام، تعلق داشته باشد؛ این را می‌توان به این معنی دانست که دوره درخشان زندگی مردم کلیدر در دوره اسلامی بوده است.

از جمله آثار موجود در کلیدر می‌توان به سفالینه‌های تپه قلعه کهنه مربوط به قرن چهارم تا اواخر دوره تیموری، بنای خواجه ابوالقاسم از آثار مربوط به قرن پنجم، بنای امامزاده یحیی بن زید(ع) در زیارت مربوط به دوره تیموری، آثار معماری در درون غار قلعه کمری مربوط به دوره اسلامی، آثار رباط شاه عباسی مربوط به دوره صفوی و حمام نادری اشاره کرد.
🔹انواع محصولات کشاورزی و باغی
شغل بیشتر مردم روستا دامداری، کشاورزی، باغداری و زنبورداری است؛ این روستا از جمله روستاهایی است که دارای مزارع گندم، جو، ذرت، سیب‌زمینی، لوبیا، یونجه، نخود، عدس و … است.
باغات وسیع با درختان گردو، سیب، زردآلو، آلبالو، گیلاس، هلو، شلیل، انواع گلابی، انگور، توت و میوه‌های متنوع، به‌ویژه فراوانی سیب و گردو از ویژگی‌های روستای کلیدر به شمار می‌رود.
رودخانه کلیدر از چشمه‌های دائم آب شیرین در کوه‌های بالادست سرچشمه می‌گیرد و با گذشتن از روستای زیبای زیارت در مجاورت کلیدر به دشت وسیع در نزدیکی امین‌آباد برای مزارع و باغات روستائیان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
تنوع گیاهی سرشار کوه‌های مشرف به کلیدر و مجاورت با منطقه حفاظت شده دهنه حیدری، وجود صخره‌ها، دامنه‌های وسیع و تپه‌ها سبب تنوع گونه‌های جانوری در این مناطق شده است.
انواع قوچ‌های وحشی، میش اوریال، پلنگ، گراز، کفتار، گربه وحشی، شغال، گرگ، روباه، خرگوش، خارپشت و انواع جوندگان و وجود پرندگانی مانند کبک، عقاب، شاهین، کرکس، کلاغ نوک سرخ، چکاوک، گنجشک کوهی، لاک‌پشت سهم‌بزدار شرقی و انواع مارمولک این منطقه را دیدنی کرده است.
 
 
@parnian_khyial
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خشکسالی

بر بالای شهر
دیدم ابرها
سوگوار
پیراهن از پشت دریده
نمی بارند
وزمین
باشامه سگ بو می کشید
باران را
ونمی بارید
دشت عزا گرفته بود
و از خشک دهانی
قورت می داد
آب دهانش را
هورت می کشید باد
واز آسمان می راند
گله ها را ماهرانه
که روزی ابر بودند
و برگها را از درخت
که روزی سبز بودند
وشیر را از پستانها
که مایه حیات بودند
وپستانها را از بستانها
ولاعلاج بیمارانی
که پشت ماسک پنهان بودند
انگار سال را سیاه نوشته بودند
کسی می نوشت بزرگ ۲۱را
انگار خرافات دست بردار نبودند

#بینا(ایرج)

درود وشب بخیر شادکام باشید

#پاراگراف

ما به آدم‌هایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن. به آدم‌هایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه. به آدم‌هایی محتاج هستیم که به آینده بچه‌هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان. ما از فرومایگی‌ها استقبال نباید بکنیم، بلکه می‌خواهیم اول چنین روحیه‌های بیماری را درهم بشکنیم...

📕 #کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
«آینه را می‌خواهند با گِل خاکستر خراش بیاندازند و خرابش کنند، دلِ کور دارند. غافل از این‌که خاکستر، صیقل می‌دهد آینه را.»

📚 #کلیدر
🖋 #محمود_دولت_آبادی
#پاراگراف