پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
4_5852763552145736035.pdf
«چهل طوطی» با ترجمهی #جلال آل احمد و #سیمین دانشور با طرحهای #اردشیر محصص به کوشش #غلامرضا امامی منتشر شده است.
امامی در مقدمهای بر این کتاب مینویسد: این کتاب تنها کار مشترک جلال آل احمد و سیمین دانشور است.تحریر و ترجمهی این کتاب نمونهای است از قصهای کهن که در سرزمین پررمز و راز هندوستان میگذرد. برگردان این داستان عمیق و عتیق با نثری هنرمندانه انجام گرفته است. وقتی دست به کار نشر این کتاب شدم، دوست هنرمند یگانهام، زندهیاد اردشیر محصص، به مهر، طرحهایی جذاب و جالب آماده ساخت و روایت حضرت مولانا را از این داستان در پایان کتاب افزودم.
چهل طوطی
همچنین جلال آل احمد در مقدمهای بر این ترجمه نوشته است:وقتی ترجمه میکردیم، نمیدانم چرا همینجوری ویرمان گرفت که قری در کمر نثر بگذاریم و ادای «کلیله و دمنه» را دربیاوریم.اگر کج و کوله است، میبخشید.
«چهل طوطی» در ۵۸ صفحه با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه از سوی نشر علم به چاپ رسیده است
@parnian_khyial
امامی در مقدمهای بر این کتاب مینویسد: این کتاب تنها کار مشترک جلال آل احمد و سیمین دانشور است.تحریر و ترجمهی این کتاب نمونهای است از قصهای کهن که در سرزمین پررمز و راز هندوستان میگذرد. برگردان این داستان عمیق و عتیق با نثری هنرمندانه انجام گرفته است. وقتی دست به کار نشر این کتاب شدم، دوست هنرمند یگانهام، زندهیاد اردشیر محصص، به مهر، طرحهایی جذاب و جالب آماده ساخت و روایت حضرت مولانا را از این داستان در پایان کتاب افزودم.
چهل طوطی
همچنین جلال آل احمد در مقدمهای بر این ترجمه نوشته است:وقتی ترجمه میکردیم، نمیدانم چرا همینجوری ویرمان گرفت که قری در کمر نثر بگذاریم و ادای «کلیله و دمنه» را دربیاوریم.اگر کج و کوله است، میبخشید.
«چهل طوطی» در ۵۸ صفحه با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه از سوی نشر علم به چاپ رسیده است
@parnian_khyial
من ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ کسانی ﮐﻪ دانسته و ندانسته ﻣﻐﺰﻫﺎ ﺭﺍ شستند متنفر گشتم، ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﮒ ﻭ ﺯن ها ﺭﺍ ﻃﻌﻤﻪ ﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ همه ی ﻣﺎ ﺍینها ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ غافل ﺍﺯ ﺍینکه اصلا ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﯾﻢ❗️
#سیمین_دانشور
سیمین ادبیات ایران
#سیمین_دانشور
سیمین ادبیات ایران
💠 امروز یکشنبه یازده آذر ماه
زادروز #جلال_آل_احمد
#روشن_فکر #نویسنده #منتقد_ادبی #مترجم
۱۱ آذر ۱۳۰۲
۱۸ شهریور ۱۳۴۸
🍃🍂🍃🍂
💠 #جلال در سال 1302 در محله #سید_نصرالدین از مجلههای قدیمی شهر تهران در خانوادهای #روحانی و اصالتا اهل #طالقان به دنیا آمد. كودكی وی در محیطی كاملا مذهبی گذشت. پدر جلال تمام سعی خود را بكار بست تا از او جانشینی برای خود پرورش دهد.
اما كوششهای پدر در تربیت مذهبی كودك به ناكامی انجامید و پس از پایان یافتن دوره تابستان جلال روانه بازار كار شد تا حداقل حرفهای برای گذران زندگی خود بیاموزد. جلال روزها به كارهایی چون ساعتسازی، سیمكشی برق، چرم فروشی و ... میپرداخت و شبها دور از چشم پدر در كلاسهای شبانه مدرسه «درالفنون» به تحصیل خود ادامه میداد. دوران دبیرستان او نیز مصادف با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدر به دلیل حضور برادر بزرگتر جلال در نجف، شرایط را برای اجرای خواست قلبی خود فراهم دید و بار دیگر فرزند جوان خود را روانه نجف كرد تا به تحصیل علوم حوزوی بپردازد. اما جلال بیشتر از دو ماه زندگی با برادر را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.
پس از بازگشت از #نجف در سال 1322 وارد دانشسرای عالی شد و در سال 1325 در رشته ادبیات فارغالتحصیل شد. #جلال در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال مجموعه داستانی به نام «دید و بازدید» را منتشر كرد. وی در سال 1326، به عنوان #آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به كار شد و در همین زمان تحصیلات خود را در رشته ادبیات فارسی ادامه داد. او در رسال 1327 در #اتوبوس اصفهان به تهران با #سیمین_دانشور، داستان نویس و مترجم معاصر، آشنا شد و در سال 1329 با وی ازدواج كرد.
#آل_احمد در سال 1330 پیش از آنكه از رساله دكترای خود با عنوان «قصه هزار و یك شب» دفاع كند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه كاره رها كرد. در كتاب «خدمت و خیانت روشنفكران» جلال بیعلاقگی خود را نسبت به دریافت درجه «دكترا» به كم سوادی برخی از استادان دانشگاه مربوط دانست. #جلال همچنین در دیدار با #علی_شریعتی از نیمه كاره رها كردن تحصیلات تكمیلی خود به عنوان «موهبت» یاد كرد. این نویسنده و مترجم در 18 شهریور 1348 پس از سالها قلم زدن در عرصههای مختلف نوشتاری در حالی كه در كلبهای در جنگلهای اسالم گیلان زندگی میكرد، دارفانی را وداع گفت.
آثار به جا مانده از #جلال_آل_احمد را میتوان به پنج دسته
#داستان(دید و بازدید، سه تار، از رنجی که می بریم و...)،
#سفرنامه( خسی در میقات،تات نشین های بلوک زهرا، اورامان و...)،
#مقالات(گزارشها ، حزب توده سر دو راه ، غرب زدگی، ارزیابی شتابزده، در خدمت و خیانت روشنفكران و...)،
#ترجمه(عزاداریهای نامشروع، «محمد آخرالزمان» نوشته بل كازانوا، «قمارباز» اثر داستایوفسكی، «بیگانه»، «سوء تفاهم» اثر كامو ، «دستهای آلوده» اثر سارتر و...)،
و #نامه ها(نامههای جلال در سال 1364 منتشر شد. این مجموعه حاوی نامههای او به دوستان دور و نزدیكش است.) تقسیم کرد.
#پی نوشت
جلال شریعتی دوبازوی بازگشت به سنت ودر تقابل با مدرنیته اند
🍃🍂🍃🍂
زادروز #جلال_آل_احمد
#روشن_فکر #نویسنده #منتقد_ادبی #مترجم
۱۱ آذر ۱۳۰۲
۱۸ شهریور ۱۳۴۸
🍃🍂🍃🍂
💠 #جلال در سال 1302 در محله #سید_نصرالدین از مجلههای قدیمی شهر تهران در خانوادهای #روحانی و اصالتا اهل #طالقان به دنیا آمد. كودكی وی در محیطی كاملا مذهبی گذشت. پدر جلال تمام سعی خود را بكار بست تا از او جانشینی برای خود پرورش دهد.
اما كوششهای پدر در تربیت مذهبی كودك به ناكامی انجامید و پس از پایان یافتن دوره تابستان جلال روانه بازار كار شد تا حداقل حرفهای برای گذران زندگی خود بیاموزد. جلال روزها به كارهایی چون ساعتسازی، سیمكشی برق، چرم فروشی و ... میپرداخت و شبها دور از چشم پدر در كلاسهای شبانه مدرسه «درالفنون» به تحصیل خود ادامه میداد. دوران دبیرستان او نیز مصادف با جنگ دوم جهانی بود. در همین دوران پدر به دلیل حضور برادر بزرگتر جلال در نجف، شرایط را برای اجرای خواست قلبی خود فراهم دید و بار دیگر فرزند جوان خود را روانه نجف كرد تا به تحصیل علوم حوزوی بپردازد. اما جلال بیشتر از دو ماه زندگی با برادر را تاب نیاورد و به ایران بازگشت.
پس از بازگشت از #نجف در سال 1322 وارد دانشسرای عالی شد و در سال 1325 در رشته ادبیات فارغالتحصیل شد. #جلال در سال 1324 با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال مجموعه داستانی به نام «دید و بازدید» را منتشر كرد. وی در سال 1326، به عنوان #آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به كار شد و در همین زمان تحصیلات خود را در رشته ادبیات فارسی ادامه داد. او در رسال 1327 در #اتوبوس اصفهان به تهران با #سیمین_دانشور، داستان نویس و مترجم معاصر، آشنا شد و در سال 1329 با وی ازدواج كرد.
#آل_احمد در سال 1330 پیش از آنكه از رساله دكترای خود با عنوان «قصه هزار و یك شب» دفاع كند، تحصیلات دانشگاهی خود را نیمه كاره رها كرد. در كتاب «خدمت و خیانت روشنفكران» جلال بیعلاقگی خود را نسبت به دریافت درجه «دكترا» به كم سوادی برخی از استادان دانشگاه مربوط دانست. #جلال همچنین در دیدار با #علی_شریعتی از نیمه كاره رها كردن تحصیلات تكمیلی خود به عنوان «موهبت» یاد كرد. این نویسنده و مترجم در 18 شهریور 1348 پس از سالها قلم زدن در عرصههای مختلف نوشتاری در حالی كه در كلبهای در جنگلهای اسالم گیلان زندگی میكرد، دارفانی را وداع گفت.
آثار به جا مانده از #جلال_آل_احمد را میتوان به پنج دسته
#داستان(دید و بازدید، سه تار، از رنجی که می بریم و...)،
#سفرنامه( خسی در میقات،تات نشین های بلوک زهرا، اورامان و...)،
#مقالات(گزارشها ، حزب توده سر دو راه ، غرب زدگی، ارزیابی شتابزده، در خدمت و خیانت روشنفكران و...)،
#ترجمه(عزاداریهای نامشروع، «محمد آخرالزمان» نوشته بل كازانوا، «قمارباز» اثر داستایوفسكی، «بیگانه»، «سوء تفاهم» اثر كامو ، «دستهای آلوده» اثر سارتر و...)،
و #نامه ها(نامههای جلال در سال 1364 منتشر شد. این مجموعه حاوی نامههای او به دوستان دور و نزدیكش است.) تقسیم کرد.
#پی نوشت
جلال شریعتی دوبازوی بازگشت به سنت ودر تقابل با مدرنیته اند
🍃🍂🍃🍂
#تقویم_کلیدر
دوشنبه 29 بهمن 1397
18 فوریه 2019
📚
❄️ #سپندارمذگان یا #اسفندگان روز ایرانی عشق فرخنده باد.❤️
❄️ #نیکوس_کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) (زاده ۱۸ فوریه ۱۸۸۳ – درگذشته ۲۶ اکتبر۱۹۵۷) نویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. کتاب «زوربای یونانی» که فیلمی نیز به همین نام از روی آن ساخته شد، یکی از رمانهای اوست که شهرتی جهانی دارد. این اثر توسط #محمد_قاضی به فارسی ترجمه شده است که مشهورترین ترجمه است. #محمود_مصاحب و #تیمور_صفری نیز زوربای یونانی را ترجمه کردهاند. از کازانتزاکیس آثار دیگری چون «آخرین وسوسه مسیح»، «آزادی یا مرگ»، «سرگشته راه حق»، «اسپانیا، اسپانیا»، «مسیح باز مصلوب» و «گزارش به خاک یونان» در ایران منتشر شده است.
🎬 Zorba the Greek (1964)
❄️ #تونی_موریسون (Toni Morrison) (زاده 18 فوریه ۱۹۳۱) نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه آمریکایی است. وی در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه #نوبل ادبیات شد. مشهورترین و مهمترین اثر وی رمان «دلبند» است که در سال ۱۹۸۸برندهی جایزه پولیتزر شد و فیلمی با همین نام توسط جاناتان دمی براساس آن ساخته شده است. رمان «دلبند» توسط #نشر_چشمه با ترجمه #شیریندخت_دقیقیان منتشر شده است. از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان به «خانه»، «یک بخشش»، «سرود سلیمان»، «خاستگاه دیگران»، «عشق» و «آبیترین چشم» اشاره کرد.
🎬 Beloved (1998)
❄️ #آندره_برتون (André Breton) (زاده ۱۸ فوریه ۱۸۹۶ - درگذشته ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۶) شاعر، نویسنده و نظریهپرداز سوررئالیست فرانسوی بود. رمان «نادیا»، دومین اثر وی، یکی از مشهورترین کارهای جنبش سوررئالیستی فرانسه است. این رمان را #نشر_افق با ترجمه #کاوه_میرعباسی منتشر کرده است. همچنین کتابی با نام «سرگذشت سوررئاليسم» (مجموعه گفتوگو با آندره برتون) توسط #عبدالله_کوثری به فارسی برگردان شده است.
❄️ #برنارد_رولین (Bernard Rollin) (زاده 18 فوریه ۱۹۴۳) فیلسوف و نویسنده آمریکایی است. او استاد فلسفه، علوم حیوانات و علم بیومدیکال در دانشگاه ایالتی کلرادو و متخصص حقوق حیوانات و فلسفهی آگاهی است. وی آثار متعددی در این زمینه همچون «حقوق حیوانات و اخلاقیات بشر» و «علم و اخلاق» نوشته است. کتاب «علم و اخلاق» توسط #سعید_عدالت_جو به فارسی برگردان شده و #نشر_علمی_و_فرهنگی آن را منتشر کرده است.
❄️ #آدری_لرد (Audre Lorde) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۳۴ – درگذشته ۱۷ نوامبر ۱۹۹۲) شاعر، مقالهنویس و فعال حقوق اجتماعی آمریکایی آفریقایی تبار بود. مجموعهی «تکشاخ سیاه» بھترین مجموعه شعر لرد به شمار میآید. این شعر را با ترجمهی #آزاده_کامیار در اینجا بخوانید. همچنین اشعاری از لرد در کنار اشعار دیگر شاعران در مجموعهای به نام «شعر عصیان» توسط #نشر_نی منتشر شده است.
❄️ #والاس_استگنر (Wallace Stegner) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۰۹ ـ درگذشته ۱۳ آوریل ۱۹۹۳) رماننویس، داستانکوتاهنویس و مورخ آمریکایی بود. او در سال ۱۹۷۲ جایزه پولیتزر را برای کتاب «زاویه باز» و جایزه ملی کتاب آمریکا را در سال ۱۹۷۷ برای کتاب «پرنده ناظر» برده است. #سیمین_دانشور در دانشگاه استنفورد نزد والاس استگنر، داستاننویسی را آموخت.
❄️ #لن_دیتون (Len Deighton) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۲۹) نویسنده، روزنامهنگار، فیلمنامهنویس و تاریخنگار بریتانیایی است. اولین اثر دیتون، رمان جاسوسی «پرونده ایپکرس» است. در سال ۱۹۶۵، از روی آن، اقتباسی سینمایی به کارگردانی سیدنی جی. فیوری ساخته شد.
@parnian_khyial
دوشنبه 29 بهمن 1397
18 فوریه 2019
📚
❄️ #سپندارمذگان یا #اسفندگان روز ایرانی عشق فرخنده باد.❤️
❄️ #نیکوس_کازانتزاکیس (Nikos Kazantzakis) (زاده ۱۸ فوریه ۱۸۸۳ – درگذشته ۲۶ اکتبر۱۹۵۷) نویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. کتاب «زوربای یونانی» که فیلمی نیز به همین نام از روی آن ساخته شد، یکی از رمانهای اوست که شهرتی جهانی دارد. این اثر توسط #محمد_قاضی به فارسی ترجمه شده است که مشهورترین ترجمه است. #محمود_مصاحب و #تیمور_صفری نیز زوربای یونانی را ترجمه کردهاند. از کازانتزاکیس آثار دیگری چون «آخرین وسوسه مسیح»، «آزادی یا مرگ»، «سرگشته راه حق»، «اسپانیا، اسپانیا»، «مسیح باز مصلوب» و «گزارش به خاک یونان» در ایران منتشر شده است.
🎬 Zorba the Greek (1964)
❄️ #تونی_موریسون (Toni Morrison) (زاده 18 فوریه ۱۹۳۱) نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه آمریکایی است. وی در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه #نوبل ادبیات شد. مشهورترین و مهمترین اثر وی رمان «دلبند» است که در سال ۱۹۸۸برندهی جایزه پولیتزر شد و فیلمی با همین نام توسط جاناتان دمی براساس آن ساخته شده است. رمان «دلبند» توسط #نشر_چشمه با ترجمه #شیریندخت_دقیقیان منتشر شده است. از دیگر آثار ترجمه شده وی به فارسی میتوان به «خانه»، «یک بخشش»، «سرود سلیمان»، «خاستگاه دیگران»، «عشق» و «آبیترین چشم» اشاره کرد.
🎬 Beloved (1998)
❄️ #آندره_برتون (André Breton) (زاده ۱۸ فوریه ۱۸۹۶ - درگذشته ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۶) شاعر، نویسنده و نظریهپرداز سوررئالیست فرانسوی بود. رمان «نادیا»، دومین اثر وی، یکی از مشهورترین کارهای جنبش سوررئالیستی فرانسه است. این رمان را #نشر_افق با ترجمه #کاوه_میرعباسی منتشر کرده است. همچنین کتابی با نام «سرگذشت سوررئاليسم» (مجموعه گفتوگو با آندره برتون) توسط #عبدالله_کوثری به فارسی برگردان شده است.
❄️ #برنارد_رولین (Bernard Rollin) (زاده 18 فوریه ۱۹۴۳) فیلسوف و نویسنده آمریکایی است. او استاد فلسفه، علوم حیوانات و علم بیومدیکال در دانشگاه ایالتی کلرادو و متخصص حقوق حیوانات و فلسفهی آگاهی است. وی آثار متعددی در این زمینه همچون «حقوق حیوانات و اخلاقیات بشر» و «علم و اخلاق» نوشته است. کتاب «علم و اخلاق» توسط #سعید_عدالت_جو به فارسی برگردان شده و #نشر_علمی_و_فرهنگی آن را منتشر کرده است.
❄️ #آدری_لرد (Audre Lorde) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۳۴ – درگذشته ۱۷ نوامبر ۱۹۹۲) شاعر، مقالهنویس و فعال حقوق اجتماعی آمریکایی آفریقایی تبار بود. مجموعهی «تکشاخ سیاه» بھترین مجموعه شعر لرد به شمار میآید. این شعر را با ترجمهی #آزاده_کامیار در اینجا بخوانید. همچنین اشعاری از لرد در کنار اشعار دیگر شاعران در مجموعهای به نام «شعر عصیان» توسط #نشر_نی منتشر شده است.
❄️ #والاس_استگنر (Wallace Stegner) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۰۹ ـ درگذشته ۱۳ آوریل ۱۹۹۳) رماننویس، داستانکوتاهنویس و مورخ آمریکایی بود. او در سال ۱۹۷۲ جایزه پولیتزر را برای کتاب «زاویه باز» و جایزه ملی کتاب آمریکا را در سال ۱۹۷۷ برای کتاب «پرنده ناظر» برده است. #سیمین_دانشور در دانشگاه استنفورد نزد والاس استگنر، داستاننویسی را آموخت.
❄️ #لن_دیتون (Len Deighton) (زاده ۱۸ فوریه ۱۹۲۹) نویسنده، روزنامهنگار، فیلمنامهنویس و تاریخنگار بریتانیایی است. اولین اثر دیتون، رمان جاسوسی «پرونده ایپکرس» است. در سال ۱۹۶۵، از روی آن، اقتباسی سینمایی به کارگردانی سیدنی جی. فیوری ساخته شد.
@parnian_khyial
در خانهات درختی خواهد رویید...
۱۸ اسفند سالروز درگذشت #سیمین_دانشور گرامی
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
۱۸ اسفند سالروز درگذشت #سیمین_دانشور گرامی
#با_نشر_متون_اصلی_با_جعلیات_مقابله_کنیم
#سیمین_دانشور
نویسنده و مترجم
سیمین دانشوردرهشتم اردیبهشت سال 1300 در یک خانواده ی فرهیخته و تحصیل کرده در شیراز به دنیا آمد. پدرش محمد علی دانشور پزشک و مادرش قمرالسلطنه حکمت مدیر هنرستان دخترانه بود. هوش سرشار و علاقه ی دانشور به ادبیات از همان کودکی مشخص بود، او هر شعری را که یک بار می خواند از بر می شد با چنین هوش و حافظه ای دانشور در امتحانات نهایی دیپلم در کشور شاگرد اول شد .
او در دانشگاه رشته ی ادبیات فارسی را برای ادامه ی تحصیل انتخاب کرده و از شیراز به تهران آمد .از سال 1320 دانشور با نام مستعار شیرازی بی نام برای رادیو تهران و روزنامه ایران مقالاتی می نوشت.
دانشور به تشویق فاطمه سیاح و صادق هدایت اولین مجموعه ی داستانی خود را تحت عنوان "آتش خاموش" در سال 1327 منتشر کرد، این کتاب اولین مجموعه ی داستانی در ادبیات فارسی است که نویسنده ی آن یک زن بود.
در همین سال دانشور در اتوبوسی که از شیراز به تهران می رفت با جلال آل احمد نویسنده ی سرشناس آشنا شد و دو سال بعد با او ازدواج کرد . دانشور در سال 1328 دکترای ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران می گیرد و در سال 1331 برای گرفتن فوق دکترای خود در رشته ی زیباشناسی به دانشگاه استنفورد آمریکا می رود و در آنجا به مدت یکسال تحصیل می کند، در این مدت او با چند نویسنده و نمایش نامه نویس آمریکایی آشنا شده و حتی خودش دو داستان به زبان انگلیسی می نویسد. دانشور بعد از بازگشت از آمریکا از سال 1338 به عنوان استاد رشته ی باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار می شود.
در مدتی که دانشور در آمریکا بود ،آل احمد زمینی را در نزدیکی خانه ی نیمایوشیج خریداری می کند و با دست خودش خانه ای را در آن زمین می سازد. این زوج بایکدیگر دراین خانه تا زمان مرگ ناگهانی آل احمد زندگی می کنند ،بعد از آن هم دانشور تا اخرعمرش در آن به زندگی ادامه داد.
مهمترین اثر سیمین دانشور "سووشون" نام دارد که کمی پیش از مرگ آل احمد در سال 1348 منتشر شد، این کتاب تا به امروز به هفده زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است و یکی از پرفروش ترین رمان های معاصر ایران است.
دانشور پس از مرگ آل احمد و بازنشستگی از دانشگاه تهران همچنان به نوشتن ادامه می دهد و حتی در سال 1386 بعد از یک دوره ی بیماری داستانی به نام "برو به شاه بگو" را می نگارد. سیمین دانشور سرانجام بر اثر کهولت سن در هجدهم اسفند سال 1390 درتهران چشم از جهان فرو بست.
برخی از #آثار
آتش خاموش،1327
شهری چون بهشت،1340
سووشون، 1348
به کی سلام کنم؟،1359
جزیره ی سرگردانی،1372
ازپرنده های مهاجربپرس، 1376
ساربان سرگردان، 1380
نویسنده و مترجم
سیمین دانشوردرهشتم اردیبهشت سال 1300 در یک خانواده ی فرهیخته و تحصیل کرده در شیراز به دنیا آمد. پدرش محمد علی دانشور پزشک و مادرش قمرالسلطنه حکمت مدیر هنرستان دخترانه بود. هوش سرشار و علاقه ی دانشور به ادبیات از همان کودکی مشخص بود، او هر شعری را که یک بار می خواند از بر می شد با چنین هوش و حافظه ای دانشور در امتحانات نهایی دیپلم در کشور شاگرد اول شد .
او در دانشگاه رشته ی ادبیات فارسی را برای ادامه ی تحصیل انتخاب کرده و از شیراز به تهران آمد .از سال 1320 دانشور با نام مستعار شیرازی بی نام برای رادیو تهران و روزنامه ایران مقالاتی می نوشت.
دانشور به تشویق فاطمه سیاح و صادق هدایت اولین مجموعه ی داستانی خود را تحت عنوان "آتش خاموش" در سال 1327 منتشر کرد، این کتاب اولین مجموعه ی داستانی در ادبیات فارسی است که نویسنده ی آن یک زن بود.
در همین سال دانشور در اتوبوسی که از شیراز به تهران می رفت با جلال آل احمد نویسنده ی سرشناس آشنا شد و دو سال بعد با او ازدواج کرد . دانشور در سال 1328 دکترای ادبیات فارسی خود را از دانشگاه تهران می گیرد و در سال 1331 برای گرفتن فوق دکترای خود در رشته ی زیباشناسی به دانشگاه استنفورد آمریکا می رود و در آنجا به مدت یکسال تحصیل می کند، در این مدت او با چند نویسنده و نمایش نامه نویس آمریکایی آشنا شده و حتی خودش دو داستان به زبان انگلیسی می نویسد. دانشور بعد از بازگشت از آمریکا از سال 1338 به عنوان استاد رشته ی باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران مشغول به کار می شود.
در مدتی که دانشور در آمریکا بود ،آل احمد زمینی را در نزدیکی خانه ی نیمایوشیج خریداری می کند و با دست خودش خانه ای را در آن زمین می سازد. این زوج بایکدیگر دراین خانه تا زمان مرگ ناگهانی آل احمد زندگی می کنند ،بعد از آن هم دانشور تا اخرعمرش در آن به زندگی ادامه داد.
مهمترین اثر سیمین دانشور "سووشون" نام دارد که کمی پیش از مرگ آل احمد در سال 1348 منتشر شد، این کتاب تا به امروز به هفده زبان زنده ی دنیا ترجمه شده است و یکی از پرفروش ترین رمان های معاصر ایران است.
دانشور پس از مرگ آل احمد و بازنشستگی از دانشگاه تهران همچنان به نوشتن ادامه می دهد و حتی در سال 1386 بعد از یک دوره ی بیماری داستانی به نام "برو به شاه بگو" را می نگارد. سیمین دانشور سرانجام بر اثر کهولت سن در هجدهم اسفند سال 1390 درتهران چشم از جهان فرو بست.
برخی از #آثار
آتش خاموش،1327
شهری چون بهشت،1340
سووشون، 1348
به کی سلام کنم؟،1359
جزیره ی سرگردانی،1372
ازپرنده های مهاجربپرس، 1376
ساربان سرگردان، 1380
#بریده_کتاب
💠آنقدر مدارا کردم
که مدارا عادتم شد
وقتی خیلی نرم شدی
همه تو را خم میکنند…
📓 سووشون
✍ #سیمین_دانشور
💠آنقدر مدارا کردم
که مدارا عادتم شد
وقتی خیلی نرم شدی
همه تو را خم میکنند…
📓 سووشون
✍ #سیمین_دانشور
📚 #معرفی_کتاب
📙 #سووشون
🖋 #سیمین_دانشور
بعضی آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال میکنند این گلِ نایاب، تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوای را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته! به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد. یا عین من باش یا اصلا نباش!
📙 #سووشون
🖋 #سیمین_دانشور
بعضی آدمها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال میکنند این گلِ نایاب، تمام نیروی زمین را میگیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوای را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته! به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد. یا عین من باش یا اصلا نباش!
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398
28 آوریل 2019
🌸#سیمین_دانشور (زاده ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰ - درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۹۰) نویسنده و مترجم ایرانی بود. دانشور همسر #جلال_آل_احمد بود و در اکثر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی همسرش حضور و همکاری داشت. او نخستین زن ایرانی بود که به صورتی حرفهای در زبان فارسی داستان نوشت. مهمترین اثر سیمین دانشور رمان «سووشون» است که نثری ساده دارد و به ۱۷ زبان ترجمه شدهاست. «سووشون» از جمله پرفروشترین آثار ادبیات داستانی در ایران بهشمار میرود. کتابهای «به کی سلام کنم؟»، «ساربان سرگردان»، «شهری چون بهشت» و «جزیره سرگردانی» از دیگر آثار او هستند که همگی توسط #نشر_خوارزمی منتشر میشوند.
🌸 #هارپر_لی (Harper Lee) (زاده ۲۸ آوریل ۱۹۲۶ - درگذشته ۱۹ فوریه ۲۰۱۶) نویسنده آمریکایی بود. وی در سال ۱۹۶۰ به خاطر نگارش کتاب «کشتن مرغ مقلد» برنده جایزه پولیتزر برای رمان شد. «کشتن مرغ مقلد» یکی از پرفروشترین رمانهای تاریخ است که در ایران با نام «کشتن مرغ مینا» توسط #نشر_امیرکبیر و #نشر_علمی_و_فرهنگی منتشر شده است. از این کتاب فیلمی به همین نام در سال 1962 ساخته شد و برنده جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه اقتباسی شد. «برو دیدهبانی بگمار» نام اثر دیگر این نویسنده است که تاکنون چندین بار به فارسی برگردان شده است.
🎬To Kill a Mockingbird (1962)
🌸 #روبرتو_بولانیو (Roberto Bolaño) (زاده 28 آوریل 1953 ـ درگذشته 15 جولای 2003) نویسنده و شاعر شیلیایی و از پیشگامان موج نو داستاننویسی آمریکای جنوبی بود. #نشر_ثالث کتابی شامل آخرین مصاحبه و گفتوگوهای بولانیو، نوشته #مارسلا_والدز را منتشر کرده است. از بولانیو آثاری چون «شبانههای شیلی»، «شرم نوشتن»، «تعویذ»، «2666»، «آخرین غروبهای زمین» و «آنت ورپ» به فارسی برگردان شده است.
🌸 ترنس دیوید جان پرچت یا #تری_پراچت (Terence David John Pratchett) (زادهٔ ۲۸ آوریل ۱۹۴۸ - درگذشتهٔ ۱۲ مارس ۲۰۱۵) نویسنده بریتانیایی در سبک خیالپردازی، علمیتخیلی و کتاب کودکان بود. مجموعهی «دیسک ورلد» و «بروملیاد»، سهگانهی «جانی ماکسول»، «استراتا» و «مردمان فرشنشین» از آثار وی هستند. مجموعه «دیسک ورلد» در ایران تحت عنوان «جهان صفحه» توسط #نشر_ویدا منتشر شده است.
🌸 #پیر_بوالو (Pierre Boileau) (زاده ۲۸ آوریل ۱۹۰۶ – درگذشته ۱۶ ژانویه ۱۹۸۹) نویسنده ژانر جنایی فرانسوی بود. او آثارش را به طور مشترک با #توماس_نارسژاک (Thomas Narcejac) نوشته است. از این دو نفر کتابهای بسیاری چون «سرگیجه»، «با دلباختگی»، «کارت منزلت»، «قرارداد»، «نجسها» و «بُنسای» به فارسی برگردان شده است.
@parnian_khyial
به راستی زن بودن کار مشکلی است.
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی،
همانند یک مرد کار کنی،
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی
و مثل یک سالمند فکر کنی...
#سیمین_دانشور
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی،
همانند یک مرد کار کنی،
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی
و مثل یک سالمند فکر کنی...
#سیمین_دانشور
بعضی آدمها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوهشان حسد میبرند. خیال میکنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را میگیرد.
تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته،
به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد،
یا عین ما باش یا اصلا نباش...
#سووشون
هشتم اردیبهشت زادروز بانو #سیمین_دانشور
گرامیباد ....❤️🌹
تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را میبلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته،
به او حسد میبرند و دلشان میخواهد وجود نداشته باشد،
یا عین ما باش یا اصلا نباش...
#سووشون
هشتم اردیبهشت زادروز بانو #سیمین_دانشور
گرامیباد ....❤️🌹
📎
ای خدا آدم نمیتواند زنها را بشناسد، هرچقدر هم که کتاب خوانده باشد...
اما چرا این همه تحمل، خون زن را به جوش نمی آورد؟ چرا فرو نمیروند؟ شتر که بار میبرد و خار میخورد هم وقتی به خرخره اش میرسد، رگ ساربان را میجود!
چرا زنم؟! و تازه فهمیدم که چقدر بیشتر زنها احساس تنهایی میکنند، حتی آنها که زاد و رود دارند و مردی سرپرستشان است هر لحظه تصور میکنند که مردشان از دستشان در میرود، حتی آنها که مصطفی زاغی را دارند و مرا و امثال مرا هم یدک میکشند و آرزو دارند بازیگر فیلم بشوند تا حکایتشان را در مجله ها بنویسند، و این تنهایی راز به هم پیوستگی آنها در مواقع بحرانی است... زنانگی درخشان، آن نوع زنانگی که سر بزنگاه حتی با رقیب دست به یکی میکند تا به شرف و حیثیت انسانی گزندی نرسد، در این که زن یک اثر هنری است شکی نیست
📕 از پرنده های مهاجر بپرس
✍🏻 #سیمین_دانشور
ای خدا آدم نمیتواند زنها را بشناسد، هرچقدر هم که کتاب خوانده باشد...
اما چرا این همه تحمل، خون زن را به جوش نمی آورد؟ چرا فرو نمیروند؟ شتر که بار میبرد و خار میخورد هم وقتی به خرخره اش میرسد، رگ ساربان را میجود!
چرا زنم؟! و تازه فهمیدم که چقدر بیشتر زنها احساس تنهایی میکنند، حتی آنها که زاد و رود دارند و مردی سرپرستشان است هر لحظه تصور میکنند که مردشان از دستشان در میرود، حتی آنها که مصطفی زاغی را دارند و مرا و امثال مرا هم یدک میکشند و آرزو دارند بازیگر فیلم بشوند تا حکایتشان را در مجله ها بنویسند، و این تنهایی راز به هم پیوستگی آنها در مواقع بحرانی است... زنانگی درخشان، آن نوع زنانگی که سر بزنگاه حتی با رقیب دست به یکی میکند تا به شرف و حیثیت انسانی گزندی نرسد، در این که زن یک اثر هنری است شکی نیست
📕 از پرنده های مهاجر بپرس
✍🏻 #سیمین_دانشور
4_5771524881397059039.pdf
5.7 MB
عشق بزرگترین راز آفرینش است.
عشق آزاد کننده است. عشق تمرکز میدهد با حزن هم قرین نیست، هر چند دلبستگی گزندهای خود را به همراه داشته باشد.
📕 جزیرهٔ سرگردانی
✍🏻 #سیمین_دانشور
عشق آزاد کننده است. عشق تمرکز میدهد با حزن هم قرین نیست، هر چند دلبستگی گزندهای خود را به همراه داشته باشد.
📕 جزیرهٔ سرگردانی
✍🏻 #سیمین_دانشور
✍🌺درود صبحتان بخیر وشاد روزتان به کام
✔️🥀ابلهانی که جنگ رامی ستایند به انسانهایی که بیگناه در جنگ کشته می شوند اهمیتی نمی دهند.تصویر بالایک سرباز ایرانی است که در جنگ عراق احتمالا از پشت گلوله خورده است عکس را ژان پاوولسکی عکاس مشهور گرفته است. نه به جنگ وتجاوزگری
🖌🌿طلوع صبح وخورشید دماوند
عجب زیباست با آهنگ لبخد
صدای گام شادی در کنارت
ز لبها می چکد تا بوسه قند
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌🌿لبت بوسیده ام صدبار در خواب
به چشمت بندها را داده بر آب
نمی دانی چقدر بهرم عزیزی
که در شعرم تویی همپای مهتاب
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌🌿خوابهای دیکتاتور
پیه سوز راه آزادی را
خاموش می کند
تاخیالش لباس جنگ بپوشد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌💦جهان عشق را فراموش می کند
تو خواب را
و خیابانها قدمهای عاشقانه را
دیوانه ای
دکمه انفجار جهان رامی فشارد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌📗آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، واقعهای خوش چه زود میتواند از نو دستودلش را به زندگی بخواند؟
اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.
📕 سووشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
✔️🥀ابلهانی که جنگ رامی ستایند به انسانهایی که بیگناه در جنگ کشته می شوند اهمیتی نمی دهند.تصویر بالایک سرباز ایرانی است که در جنگ عراق احتمالا از پشت گلوله خورده است عکس را ژان پاوولسکی عکاس مشهور گرفته است. نه به جنگ وتجاوزگری
🖌🌿طلوع صبح وخورشید دماوند
عجب زیباست با آهنگ لبخد
صدای گام شادی در کنارت
ز لبها می چکد تا بوسه قند
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌🌿لبت بوسیده ام صدبار در خواب
به چشمت بندها را داده بر آب
نمی دانی چقدر بهرم عزیزی
که در شعرم تویی همپای مهتاب
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌🌿خوابهای دیکتاتور
پیه سوز راه آزادی را
خاموش می کند
تاخیالش لباس جنگ بپوشد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌💦جهان عشق را فراموش می کند
تو خواب را
و خیابانها قدمهای عاشقانه را
دیوانه ای
دکمه انفجار جهان رامی فشارد
#ایرج_جمشیدی(بینا)
🖌📗آدمیزاد چیست؟ یک امید کوچک، واقعهای خوش چه زود میتواند از نو دستودلش را به زندگی بخواند؟
اما وقتی همهاش تودهنی و نومیدی است، آدم احساس میکند که مثل تفاله شده، لاشهای، مرداری است که در لجن افتاده.
📕 سووشون
✍🏻 #سیمین_دانشور
✍️🌺درود صبحتان بخیر وبا شادی روزتان بر مدار خرد وفرهمندی .ایستادن در مقابل مردمی که ساده ترین وابتدایی ترین حقوق خود حقوق شهروندی را فریاد می زنند جز تولید خشونت بیشتر و تخریب زیربناهای جامعه نتیجه ای ندارد.بدست خود کشتی راغرق نکنید
🖋️🌿صبح از نگاهت می شود تکثیر
سرخوش تو هم داری ازآن تعبیر
بانگ بلند عشق از ان برخاست
تا هر شعار تازه شد تغییر
🖋️🌿صبح خنده زد
میان چشم نرگست
سپیده گفت:
خواب را
به باغ راه نیست
باغ جای زاغها، کلاغ نیست
ای شکوفه های رسته بر سر حصار
باغبان پیر بختیار نیست
عشق را نماد تازه ای است
جای بلبلان، قفس،حصار نیست
زودتر خبر کنید
وقت میوه چیدن است
طعم میوه های تازه
شب عیار نیست
باد در گرفت وخنده زد
اسب شیهه ای کشید
برگهای زرد ریخت
تا خزان قلم گرفت وگفت:
فرصتی به کار نیست
رنگ زد به زلف شاخه ها
خشک وتر به مشق با
آفت خزان گرفت
برگ ریخت و شاخه لخت شد
مهر رخت بست و خون ارغوان چکید
جوی های باغ پر شد از جنازه های برگها
زاغ ها، کلاغها به باغ حمله کرد
رنگ باغ زرد شد
دوباره تا هوا ی باغ سرد شد
عشق پر کشید....
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒وقاحت و نجابت در « ذات » آدم هاست نه در پوشش آنها....
#سیمین_دانشور
🖋️🌿صبح از نگاهت می شود تکثیر
سرخوش تو هم داری ازآن تعبیر
بانگ بلند عشق از ان برخاست
تا هر شعار تازه شد تغییر
🖋️🌿صبح خنده زد
میان چشم نرگست
سپیده گفت:
خواب را
به باغ راه نیست
باغ جای زاغها، کلاغ نیست
ای شکوفه های رسته بر سر حصار
باغبان پیر بختیار نیست
عشق را نماد تازه ای است
جای بلبلان، قفس،حصار نیست
زودتر خبر کنید
وقت میوه چیدن است
طعم میوه های تازه
شب عیار نیست
باد در گرفت وخنده زد
اسب شیهه ای کشید
برگهای زرد ریخت
تا خزان قلم گرفت وگفت:
فرصتی به کار نیست
رنگ زد به زلف شاخه ها
خشک وتر به مشق با
آفت خزان گرفت
برگ ریخت و شاخه لخت شد
مهر رخت بست و خون ارغوان چکید
جوی های باغ پر شد از جنازه های برگها
زاغ ها، کلاغها به باغ حمله کرد
رنگ باغ زرد شد
دوباره تا هوا ی باغ سرد شد
عشق پر کشید....
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒وقاحت و نجابت در « ذات » آدم هاست نه در پوشش آنها....
#سیمین_دانشور
دیگر زنان را دو برابر حساب کنید
نه نصف
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید، هوس را زنده به گور کنید
و خدا را شکر کنید برای خلق این زیبایی...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید ، جای شماره ، به او امنیت بدهید،
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان!
هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید : اول شما!
در تاکسی ، خودتان را به در بچسبانید نه به او؛
بگذاربد زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت می بیند ، احساس امنیت کند نه ترس؛
بیایید فارغ از جنسیت ، کمی مرد باشید!!!
ای دهقان فداکار!
تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد تا زنان و کودکان زنده بمانند؛
اما من در روزگاری نفس می کشم که زنی برهنه می شود تا کودکش از گرسنگی نمیرد!
در سرزمین من هیچ کوچه ای به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی...!
بن بست ها اما فقط زنها را می شناسند انگار...!
اینجا نام هیچ بیمارستانی مریم نیست
تختهای بیمارستانها اما پر از مریمهای درد کشیده است!
که هیچکدام مسیح را آبستن نیستند.
#سیمین_دانشور
نه نصف
این بار اگر زن زیبارویی را دیدید، هوس را زنده به گور کنید
و خدا را شکر کنید برای خلق این زیبایی...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید ، جای شماره ، به او امنیت بدهید،
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان!
هنگام ورود به هر مکانی با لبخند بگویید : اول شما!
در تاکسی ، خودتان را به در بچسبانید نه به او؛
بگذاربد زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت می بیند ، احساس امنیت کند نه ترس؛
بیایید فارغ از جنسیت ، کمی مرد باشید!!!
ای دهقان فداکار!
تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد تا زنان و کودکان زنده بمانند؛
اما من در روزگاری نفس می کشم که زنی برهنه می شود تا کودکش از گرسنگی نمیرد!
در سرزمین من هیچ کوچه ای به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی...!
بن بست ها اما فقط زنها را می شناسند انگار...!
اینجا نام هیچ بیمارستانی مریم نیست
تختهای بیمارستانها اما پر از مریمهای درد کشیده است!
که هیچکدام مسیح را آبستن نیستند.
#سیمین_دانشور
✍️اگر نمیخواهید بمیرید عشق بورزید؛
عشق جاودانگیست...
#امیلی_دیکنسون
✍️آدم باید در این دنیا یک کار بزرگتری از زندگی روزمره بکند.
باید بتواند چیزی را تغییر بدهد. حالا که کاری نمانده بکنم پس عشق میورزم ...
📘 سووشون
#سیمین_دانشور
عشق جاودانگیست...
#امیلی_دیکنسون
✍️آدم باید در این دنیا یک کار بزرگتری از زندگی روزمره بکند.
باید بتواند چیزی را تغییر بدهد. حالا که کاری نمانده بکنم پس عشق میورزم ...
📘 سووشون
#سیمین_دانشور
از زمانی که عفاف را زیر حجابها
جستجو کردیم بوی تند هرزگی
خیابانها را گرفت ..!
فکرها گندید ...
عقیده ها پوسید ...
و پرده های باور دریده شد ..
تو به زن شک کردی ...
و من به مرد ...!
#سیمین_دانشور
۱۸#_اسفند سالروز درگذشت
#سیمین_دانشور گرامی باد🌹
جستجو کردیم بوی تند هرزگی
خیابانها را گرفت ..!
فکرها گندید ...
عقیده ها پوسید ...
و پرده های باور دریده شد ..
تو به زن شک کردی ...
و من به مرد ...!
#سیمین_دانشور
۱۸#_اسفند سالروز درگذشت
#سیمین_دانشور گرامی باد🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️پیش از این که
شما زندگـــــی کنید
زندگی به خودی خود هیچ است
اما به عهده ی شماست
که به زندگی معنایی ببخشید.
ارزش
چیزی نیست جز معنایی که
شما برای آن بر می گزینید...
#ژان_پل_سارتر
✍️در بندرِ متروک هنوز آبی هست که خود را به بارانداز بزند. در جنگلِ تاریکِ ساکت هنوز برگی هست که فرو بیفتد. زیرِ قابِ صیقلیِ سقف، موریانهای هست که چوب را بجود. هیچ چیز، هیچ گاه آرام نیست، مگر برای احمق ها.
بنال وطن
#آلن_پیتون
ترجمه: #سیمین_دانشور
شما زندگـــــی کنید
زندگی به خودی خود هیچ است
اما به عهده ی شماست
که به زندگی معنایی ببخشید.
ارزش
چیزی نیست جز معنایی که
شما برای آن بر می گزینید...
#ژان_پل_سارتر
✍️در بندرِ متروک هنوز آبی هست که خود را به بارانداز بزند. در جنگلِ تاریکِ ساکت هنوز برگی هست که فرو بیفتد. زیرِ قابِ صیقلیِ سقف، موریانهای هست که چوب را بجود. هیچ چیز، هیچ گاه آرام نیست، مگر برای احمق ها.
بنال وطن
#آلن_پیتون
ترجمه: #سیمین_دانشور