پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)
294 subscribers
31.8K photos
10.6K videos
7.33K files
8.85K links
پرنیان خیال با مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد.
Download Telegram
#بریده_کتاب

چهل روز با چهل قاعده ي شمس تبريزی

قاعده ي بيست و ششم

كائنات وجودي واحد است. همه كس و همه چيز با نخي نامرئي به هم بسته اند. مبادا اه كسي را در اوردي؛مبادا ديگري را مخصوصا اگر از تو ضعيف تر باشد بيازاري.
فراموش نكن اندوه ادمي در ان سر دنيا ممكن است همه ي انسانها را اندوهگين كند و شادماني يك تن همه را شاد كند.


از كتاب #ملت_عشق

نویسنده #اليف_شافاک

مترجم #ارسلان_فصیحی
@adabo_sher
 


@librery
📚📖👓🖋

#بریده_کتاب

#داستان_سلیمان_و_انگشتری

برگرفته از کتاب مقالات استاد قمشه ای


سلیمان فرزند داوود انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولت آن نام دیو پری را تسخیر کرده و به خدمت خود آورده بود چنانچه برای او قصر و ایوان جامه ها و پیکر ها می ساختند، این دیو همان لشکریان نفسند که اگر آزاد باشند آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر در بند و فرمان سلیمان روح آیند خادم دولت سرای عشق شوند. به قول مولانا:

چون سلیمان باش تا دیوان تو

سنگ برّند از پی فرمان تو

دیو را در بند و زندان باز دار

تا سلیمان وار باشی رازدار

 و به قول عطار نیشابوری :

دیو را وقتی که در زندان کنی

با سلیمان قصد شادروان کنی

#الهی_قمشه_ای

ادامه👇👇👇
@librery
📚📖👓🖋

روزی سلیمان انگشتری خود را به سلیمان سپرد و به گرمابه رفت؛ دیوی از این واقعه باخبر شد، در حال خد را به صورت سلیمان درآورد(و اشاره کردیم که بنا بر افسانه ها دیو و شیطان می توانند به هر شکلی درآیند) و انگشتری را از کنیزک طلب کرد، کنیز انگشتری را به دیو داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند(از آنکه از سلیمان جز صورتی و خاتمی نمی دیدند) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته دیوی بیش نیست اما خلق او را انکار کردند و سلیمان که به مُلک اعتنایی نداشت و در عین سلطنت خود را «مسکین و فقیر» می دانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد و به قول حافظ شیرازی:

دلی که غیب نمایست و جام جم دارد

ز خاتمی که دلی گم شود چه غم دارد؟

 

و در جایی دیگر می گوید:

کی سلیمان را زیان شد گر شد او ماهی فروش؟

اهرمن گر ملک بستد اهرمن بُد اهرمن

#الهی_قمشه_ای

ادامه👇👇👇
@librery
📚📖👓🖋

اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم حکومت کند. چون مدتی بدینسان بگذشت مرم آن لطف و صفای سلیمانی را در رفتار وی ندیدند و در دل گفتند:

 

که زنهار ازین مکر و دستار و ریو

به جای سلیمان نشتن چو ریو

 

و بتدریج ماهیت ظلمانی دیو بر مردم آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را بر جای او نشانند که به گفته ی حافظ:

اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش

که به تلبیس و حیل دیو سلیمان نشود

 

و در جایی دیگر می گوید:

به جز شکر دهنی مایه هاست خوبی را

به خاتمی نتوان زد دم سلیمانی

 

و به زبان مولانا:

دیو گر خود را سلیمان نام کرد

ملک برد و مملکت آرام کرد

«صورت» کار سلیمان دیده بود

صورت اندر سر دیوی می نمود

خلق گفتند این سلیمان بی صفاست

از سلیمان تا سلیمان فرقهاست

#الهی_قمشه_ای

 
@librery
📚📖👓🖋


 در این احوال سلیمان همچنان بر لب آب ماهی می گرفت، روزی ماهیی را بشکافت و از قضا خاتم(انگشتر) گم شده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد:

 

آن بخت که باشد کاید به لب جویی

تا آب خورد ناگه و عکس قمر یابد

یا همچون سلیمان بشکافت ماهی را

اندر شکم ماهی او خاتم زر یابد

 

سلیمان به شهر نیامد ولی مردم از این ماجرا خبر شدند و فهمیدند که سلیمان حقیقی با خاتم سلیمانی بیرون شهر است؛ پس در سیزده نوروز بر دیو بشوریدند و همه از شهر بیرون آمدند تا سلیمان را به تخت بازگردانند و این روز بخلاف تصور عام روزی فرخنده و مبارک است و بحقیقت روز سلیمان بهار است و نُحوست آن کسی راست که با دیو بسازد و در طلب سلیمان از شهر بیرون نیاید:

 

وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند

خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است

#الهی_قمشه_ای

 
@librery
📚📖👓🖋


و شاید رسم خوردن ماهی در شب نوروز تجدید خاطره ای از یافتن نگین سلیمان و رمزی از تلاش انسان برای وصول به اسم اعظم عشق باشد که با نوروز و رستاخیز بهار همراه است و از همین روی نسیم نوروزی نرد عارفان همان نفس رحمانی عشق است که از کوی یار می آید و چراغ دل را می افروزد:

زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی

ازین باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

 

توصیه ی مولانا نیز همین است:

در بهاران جامه از تن بر کنید

تن برهنه جانب گلشن روید

گفت پیغمبر ز سرمای بهار

تن مپوشانید یاران زینهار

زآنکه با جان شما آن می کند

کان بهاران با درختان می کند

پس غنیمت باشد آن سرمای او

در جهان بر عارفانِ وقت جو



بر گفته از کتاب «مقالات»،

دکتر #الهی_قمشه_ای
@parnian_khyal
کسی که در برابر بتهوون ، باخ و موتزارت ، فروتنانه سکوت اختیار کند ،
به تار جلیل شهناز ، عود نریمان ، آواز شجریان و ترانه " اندک اندک " شهرام ناظری عاشقانه گوش بسپارد،
چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...

کسی که مولوی را قدری بشناسد ، حافظ را قدری بخواند ، خیام را گهگاه زیر لب زمزمه کند ، و تک بیت های ناب صائب را دوست بدارد ،
چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...

کسی که زیبایی نستعلیق و شکسته ، اندوه مناجات سحری در ماه رمضان ، عظمت خوف انگیز کاشی کاری های اصفهان و اوج زیبایی طبیعت را در رودبارک احساس کرده باشد ،
چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...

شاید سخت ، شاید دردمندانه ، شاید در فشار....
اما بدون شک
به درستی زندگی خواهد کرد .

چهل نامه کوتاه به همسرم
#نادر_ابراهیمی
#بریده_کتاب
#بریده_کتاب

💠آنقدر مدارا کردم
که مدارا عادتم شد
وقتی خیلی نرم شدی
همه تو را خم می‌کنند…

📓 سووشون
#سیمین_دانشور
#بریده_کتاب

💠سعی کن روی پای خودت بایستی ...!
اگر افتادی بدان که در این دنیا هیچکس خم نمی‌شود دست تو را بگیرد بلندت کند!
سعی کن خودت پا شوی..

#سووشون
#بریده_کتاب



«کلپتوکراسی» چیست؟

«کلپتوکراسی» نوعی از حکومت است که بر پایه ٔ غارت اموال عمومی و تاراج منابع ملی بنا شده است.

این نوع حکومت بیشتر در کشورهای توسعه نیافتهٔ دارای رژیمهای دیکتاتوری، سرزمین‌هایی که مردمش از سطح آگاهی اندکی برخوردارند و به حقوق خود واقف نیستند و از بلوغ سیاسی و فرهنگی فاصله دارند و همچنین اقتصاد آنها دولتی است دیده می‌شود. همسنگ فارسی مناسب و رسا برای این مفهوم ، «دزد سالاری» یا «یغما سالاری» است.

از مشکلات و آسیبهای کلپتوکراسی یکی این است که در آن فساد از سطوح مدیریتی کلان به خُرد گسترش می‌یابد و در جامعه شایع می‌شود و هرکس که به منابعی دسترسی دارد، بسته به میزان نفوذ و توان و جایگاه خود دست یغما و چپاول بدان می‌یازد، پدیده‌ای که خود تباهی جوامع و سقوط اخلاقیات آن را به دنبال خواهد داشت.

دیگر این که چون مبالغی که توسط سردمداران و صاحبان پست و قدرت به تاراج می‌رود همه از منابع عمومی است که بایستی خرج پیشرفت و توسعه شود، بنابراین سطح و کیفیت زندگی و میزان برخورداری مردم به شدت رو به کاهش می‌نهد و رفاه و امنیت اجتماعی در سطح پایینی قرار می‌گیرد.

علاوه بر این به علت دست داشتن صاحبان اصلی قدرت در فسادها، اجازهٔ شفافیت در اقتصاد داده نمی‌شود تا به راحتی به سودجویی‌های خود بپردازند و نتیجهٔ این است که اقتصاد در این کشورها انحصاری، مریض، فاسد، غیرشفاف و ناایمن است.

مشکل دیگر این است که به علت نبود سیستم بوروکراسی درست و مراجع بررسی‌کننده در این موارد و عدم وجود عدالت، کسانی که بر مشاغل دولتی می‌نشینند در هر جایگاهی که باشند بر گردهٔ مردم سوار شده و بر آنان ظلم می‌کنند و درعین حال وظایف خود را انجام نمی‌دهند.

برآیند همهٔ موارد یاد شده این است که در این جوامع فساد، دزدی، رشوه‌خواری و رانت‌بازی رواج می‌یابد و نیز طبقه‌ای ناراضی به‌وجود می‌آید که همان عامهٔ مردمند.

این طبقه براین باورند که حقوقشان ضایع شده و عده‌ای در کشور حقشان را می‌خورند و به ایشان ظلم می‌کنند.

بنابراین، این گروه هم در هر جا که بتوانند دست به تلافی زده و با تخریب کردن، دزدی، درست کار نکردن، کوتاهی در انجام وظایف، کم‌فروشی و احتکار خشم خود را فرو می‌نشانند و با این توجیه که «حق ماست، همه می‌خورند چرا ما نخوریم» خود و دیگران را قانع می‌کنند.

اینگونه است که اقتصاد یک کشور به سراشیب سقوط و تباهی می‌غلتد و دچار رکود می‌شود.

بدین‌ترتیب فساد اقتصادی و سیاسی در این جوامع تبدیل به فرهنگ غالب شده و جزئی جدانشدنی از زندگی روزمرهٔ مردم می‌شود و فرهنگ و اخلاقیات از آن رخت می‌بندد. بزرگترین مشکل این نظامهای حکومتی «سقوط اخلاقیات و انسانیت» است.



📚 #رانت _وفساد_در_سايه_خشونت
✍🏼 #پروفسور_داگلاس_نورث (برنده جايزه نوبل اقتصاد١٩٩٣).
چشمان تاریکی ندارد طاقت دیدن
خورشید را پای فروغ جاودان چیدن
خاموش وسرد وتلخ تاریکی است
شیرین،زلال وشاد، تا هر روز را دیدن

#بینا(ایرج)

درود روزتان زیبا ودرخشان سرشار از عشق ودوستی

‌‌● ‌‌‌

زندگی در جاهای تاریک، افکار بیهوده می‌آورد.
آنچه در تاریکی کابوس می‌نماید در روشنایی اطمینانی لذت‌بخش است.



کتاب: کاسپار
نویسنده: پتر #هاندکه
#بریده_کتاب #ادبیات_جهان
‌‌● ‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺لبخند قشنگ صبح تماشا دارد
بوسیدن چشم مست پروا دارد
دیدم که لطیف خنده ی ابر بهار
از عشق نسیم صبح غوغا دارد
#بینا(ایرج)

🌺بهار

پیراهن سبز بهار
برتنش تنگ بود
خیالش درگیر نازایی
به عمر رفته فکر می کرد
در تختخواب صبح
وآفتابی که بر می آمد
بر پنجره سایه پرنده ای
تکه تکه می رفتند
ابرهایی اخوش
بر گوشه لبش نشست لبخندی
فاصله‌ها داشت تا نومیدی
ودید که خورشید برایش
دست تکان می دهد
به آوازی گوش سپرد که می خواند
«میان پیراهنت خوابیده ام
بلند نفس بکش
تا تنظیم شود خوابم»
وبه یاد آورد باید کاری کند

#بینا(ایرج)

✔️💐درود صبحتان دل انگیز روزتان شاد وپر از لبخند بهارتان دلنشین
مافیای بهداشت از بی توجهی شما قدرتمند است.کرونا را به خانه نبرید مراقب خود وعزیزانتان باشید

✔️💐مشکل بزرگ جامعه منفعت پرستی شخصی است

🌺#بریده_کتاب

انسان متمدنِ خردمند حاضر است رنج حال را به خاطر لذت آینده تحمل کند.
هر چند که این لذت مربوط به آینده‌ی نسبتاً دور باشد


📕 #تاریخ_فلسفه‌ی_غرب
#برتراند_راسل📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺صبح زنده ایم
زندگی به نبض گل
صبح زنده ایم
زندگی به دست باد
نغمه های تازه ای
که می دمد به ساز
کوک تا ترانه
بر زبان هر پرنده ای
صبح می دمد
به چشم تو
به خنده ات
به کوچه های پیر شهر
بر درخت
صبح می رسد
به هر طرف نشانه ای است
صبح بیقرار
باد می وزد
به شاخه های نورس
وشکوفه‌ها
آب می زنند دست ورو
کبوتران به بغبغو
جیک جیک سارها ،گنجشکها
شورش گرسنگان
به شاخه ها، پای بید
روی هردرخت
باغبان پیر ویاسها وداسها
صبح می شود
شمال یا جنوب
هرکدام....
#بینا(ایرج)

✔️💐درود صبحتان دلنشین وفرخ روزتان زیبا

مافیای بهداشت از بی توجهی شما قدرتمند است.کرونا را به خانه نبرید مراقب خود وعزیزانتان باشید

✔️💐مشکل بزرگ جامعه منفعت پرستی شخصی است

🌺#بریده_کتاب

انسان متمدنِ خردمند حاضر است رنج حال را به خاطر لذت آینده تحمل کند.
هر چند که این لذت مربوط به آینده‌ی نسبتاً دور باشد


📕 #تاریخ_فلسفه‌ی_غرب
#برتراند_راسل📚