آه ازین راه که دروی خطری نیست که نیست..
#شیخ_صنعان_روزگارما
یا؛
#سیاوش_درآتش_مانده
نکته: این یادداشت صرفا یک قرائت از داستان #دکترنجفی است آنهم بخشی از آن..
۱- در فرهنگ معرفتی ایران و از منظر بزرگان عارف آن، هرآنچه در #بیرون اتفاق می افتد #اشارتی است به چیزی در #درون.
جهان انعکاس تصاویر ذهنی و پژواک صداهای روان ماست.
پس هرآنچه در #منظر شما اتفاق می افتد ریشه ای، دانه ای و... پایه و مایه ای در ما دارد.
۲- یکی از حکایات شگفت این فرهنگ که #عطارنیشابوری طی حدودا چهارصد بیت جاودانه کرده است حکایت #شیخ_صنعان یا #سمعان یا... است.
من روایتی نمایشی ازین داستان را در نمایش رادیویی #ازسی_مرغ_تا_سیمرغ ارائه داده ام که میتوان شنید.
۳- داستان مغفول #شیخ_صنعان برخلاف ظاهر ساده اش بسیار پیچیده است وگرنه اینهمه مورد توجه قرار نمیگرفت.
۴- داستان چنین آغاز میشود؛
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود
در کمال از هرچه گویم بیش بود
شیخی شگفت که پنجاه سال عبادت کرده بود و صاحب علم بود عمل، موشکاف ودارای کرامات و مقامات و.. با اینهمه شبی در خواب دید از مسجدالحرام به روم رفته و آنجا مشغول سجده بر یک بت است،شیخ ذکی و زکی دانست این اشارتی است از عالم غیب و #عقبه ای است دشوار #وما_ادریک_ماالعقبه... عقبه ای که باید ازآن عبور کرد وگرنه گویا هیچ راهی طی نشده است.
شیخ همراه چهارصد مریدمعتبر از دیار اسلام به سرزمین شرک و کفر رفت ودر آنجا #بر #منظری دختری ترسا دید که هم #این_داشت_وهم_آن
شیخ دلداده ی او شد و مریدان پراکندند. شیخ تمام اندوخته ی پنجاه ساله به باد داد تا با بجا آوردن شروط لعبت روم به وصل دختر ترسا برسد؛
از یاران مسلم گسست و زنار بست، به مقام خوکبانی رسید و سبوی شراب بر دوش کشید آتش کفر میافروخت و مصحف میسوخت..و...
تا سرانجام شبی محمد مصطفی در خواب مریدی #خاص ظاهر شد؛
مصطفی را دید می آمد چو ماه
در برافکنده دو گیسوی سیاه..
مصطفی گفت ای به همت بس بلند
رو که شیخت را برون کردم زبند
در میان شیخ و حق از دیرگاه
بود گردی وغباری بس سیاه
آن غبار از را او برداشتم
در میان ظلمتش نگذاشتم..
شیخ زنار را چونان بندنافی برید و تولدی دوباره یافت تن و سر در چشمه ی توحید شست و ایمان راستین آورد..
صحنه های پایانی و جان دادن دخترترسا در دامان شیخ نو_مسلمان قیامتی است که باید دید دختر ترسا پس از شهادتین جان داد و باز به صد منزل از شیخ پیشی گرفت و..
۵- درباره ی #دکترنجفی طی سه_چهار روز بیشتر از چهل سال مدیریت و معلمی و..اش گفته اند و همه بنا به #جهان_درون خود این بیرون را دیده اند خود را روایت کرده اند.
۶- من به ابعاد نهان این اتفاق تلخ کاری ندارم فقط میدانم داستان همچون حکایت شیخ صنعان بسیار پیچیده است و باید بسیار بسیار دانشها داشت و بینشها تا کمَکی از آن را آشکار کرد..
اما برای من #نجفی آن خدمتگزار خوشنامی است که از #حرم_فرهنگ و دانش بیرون آمد وبه #روم_قدرت_ثروت روکرد تا سترگ ترین #عقبه ی زندگی اش را طی کند،او به همسرش گفته بود : مجبورم و باید این ازدواج صورت بگیرد.
در آن گردنه #قتلی صورت گفته (گناهی بسیار بزرگ)
شیخ صنعان روزگار ما البته مریدی #خاص دارد یا نه؟ نمیدانم. اما نیکمردی که همه بیشتر از پاکی اش میگویند به آتشی در افتاد #دین_سوز #دنیا_سوز و من به عنوان پرورده ی مکتب معرفتی #ایران_واسلام نمیتوانم ازین سرنوشت بهت_زده و غمگین نباشم.
سوای همه ی داستانها و احتمالات دنیایی من نگران #دین نجفی و #دین_خودم هستم.
من به این آتش شعله ور که هرکس از خرد و کلان دارد هیزمی بر آن میریزد نگاه میکنم، بیرون آمدن #سیاوش روزگار ما از آتش دارد طولانی میشود.
آیا #شیخ_صنعان مخروط مدیریتی این چهل سال با این کار زشت ( زمینه ها و اسبابش به کنار) باز توان توبه و مجال شستشو در چشمه ی ایمان را خواهد یافت؟
آیا سیاوش عرصه ی مدیریت از این آتش همگان افروخته ی ناچار بیرون خواهد زد؟!
الله اعلم..
فقط باز زمزمه میکنم؛
اللهم اجعل عاقبة امورنا خیرا
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#شیخ_صنعان_روزگارما
یا؛
#سیاوش_درآتش_مانده
نکته: این یادداشت صرفا یک قرائت از داستان #دکترنجفی است آنهم بخشی از آن..
۱- در فرهنگ معرفتی ایران و از منظر بزرگان عارف آن، هرآنچه در #بیرون اتفاق می افتد #اشارتی است به چیزی در #درون.
جهان انعکاس تصاویر ذهنی و پژواک صداهای روان ماست.
پس هرآنچه در #منظر شما اتفاق می افتد ریشه ای، دانه ای و... پایه و مایه ای در ما دارد.
۲- یکی از حکایات شگفت این فرهنگ که #عطارنیشابوری طی حدودا چهارصد بیت جاودانه کرده است حکایت #شیخ_صنعان یا #سمعان یا... است.
من روایتی نمایشی ازین داستان را در نمایش رادیویی #ازسی_مرغ_تا_سیمرغ ارائه داده ام که میتوان شنید.
۳- داستان مغفول #شیخ_صنعان برخلاف ظاهر ساده اش بسیار پیچیده است وگرنه اینهمه مورد توجه قرار نمیگرفت.
۴- داستان چنین آغاز میشود؛
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود
در کمال از هرچه گویم بیش بود
شیخی شگفت که پنجاه سال عبادت کرده بود و صاحب علم بود عمل، موشکاف ودارای کرامات و مقامات و.. با اینهمه شبی در خواب دید از مسجدالحرام به روم رفته و آنجا مشغول سجده بر یک بت است،شیخ ذکی و زکی دانست این اشارتی است از عالم غیب و #عقبه ای است دشوار #وما_ادریک_ماالعقبه... عقبه ای که باید ازآن عبور کرد وگرنه گویا هیچ راهی طی نشده است.
شیخ همراه چهارصد مریدمعتبر از دیار اسلام به سرزمین شرک و کفر رفت ودر آنجا #بر #منظری دختری ترسا دید که هم #این_داشت_وهم_آن
شیخ دلداده ی او شد و مریدان پراکندند. شیخ تمام اندوخته ی پنجاه ساله به باد داد تا با بجا آوردن شروط لعبت روم به وصل دختر ترسا برسد؛
از یاران مسلم گسست و زنار بست، به مقام خوکبانی رسید و سبوی شراب بر دوش کشید آتش کفر میافروخت و مصحف میسوخت..و...
تا سرانجام شبی محمد مصطفی در خواب مریدی #خاص ظاهر شد؛
مصطفی را دید می آمد چو ماه
در برافکنده دو گیسوی سیاه..
مصطفی گفت ای به همت بس بلند
رو که شیخت را برون کردم زبند
در میان شیخ و حق از دیرگاه
بود گردی وغباری بس سیاه
آن غبار از را او برداشتم
در میان ظلمتش نگذاشتم..
شیخ زنار را چونان بندنافی برید و تولدی دوباره یافت تن و سر در چشمه ی توحید شست و ایمان راستین آورد..
صحنه های پایانی و جان دادن دخترترسا در دامان شیخ نو_مسلمان قیامتی است که باید دید دختر ترسا پس از شهادتین جان داد و باز به صد منزل از شیخ پیشی گرفت و..
۵- درباره ی #دکترنجفی طی سه_چهار روز بیشتر از چهل سال مدیریت و معلمی و..اش گفته اند و همه بنا به #جهان_درون خود این بیرون را دیده اند خود را روایت کرده اند.
۶- من به ابعاد نهان این اتفاق تلخ کاری ندارم فقط میدانم داستان همچون حکایت شیخ صنعان بسیار پیچیده است و باید بسیار بسیار دانشها داشت و بینشها تا کمَکی از آن را آشکار کرد..
اما برای من #نجفی آن خدمتگزار خوشنامی است که از #حرم_فرهنگ و دانش بیرون آمد وبه #روم_قدرت_ثروت روکرد تا سترگ ترین #عقبه ی زندگی اش را طی کند،او به همسرش گفته بود : مجبورم و باید این ازدواج صورت بگیرد.
در آن گردنه #قتلی صورت گفته (گناهی بسیار بزرگ)
شیخ صنعان روزگار ما البته مریدی #خاص دارد یا نه؟ نمیدانم. اما نیکمردی که همه بیشتر از پاکی اش میگویند به آتشی در افتاد #دین_سوز #دنیا_سوز و من به عنوان پرورده ی مکتب معرفتی #ایران_واسلام نمیتوانم ازین سرنوشت بهت_زده و غمگین نباشم.
سوای همه ی داستانها و احتمالات دنیایی من نگران #دین نجفی و #دین_خودم هستم.
من به این آتش شعله ور که هرکس از خرد و کلان دارد هیزمی بر آن میریزد نگاه میکنم، بیرون آمدن #سیاوش روزگار ما از آتش دارد طولانی میشود.
آیا #شیخ_صنعان مخروط مدیریتی این چهل سال با این کار زشت ( زمینه ها و اسبابش به کنار) باز توان توبه و مجال شستشو در چشمه ی ایمان را خواهد یافت؟
آیا سیاوش عرصه ی مدیریت از این آتش همگان افروخته ی ناچار بیرون خواهد زد؟!
الله اعلم..
فقط باز زمزمه میکنم؛
اللهم اجعل عاقبة امورنا خیرا
#محسن_یارمحمدی
@Niyazestanbarani
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
#ذکرستان
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
شک نکنید که یکی از کلیدی ترین مفاهیم زندگی رو به رشد، زندگی رو به کامیابی و رستگاری بی شک #ذکر است. ویکی از معایب بزرگ انسان ایرانی و جامعه ی ایرانی #فراموشی است.
ذکر و یاد خوبیها یا بدیها، پیروزی ها یا شکست ها، معایب یا محاسن.. زندگی شخصی و اجتماعی، معجزه ی بزرگی در پی دارد. معجزه ای که تلاش برای سد کردن و جلوگیری از تکرار کاستیها و شکستهاست. و نیرو گرفتن و مجال دادن به پیروزی ها و نیکی هاست..
در مقام یک همیشه جستجوگر هیچ یک از دوستان و همسفرانم به یاد ندارند که بدیشان گفته باشم چیزی را #فراموش کنند. ناکامی های عاطفی، شکستهای کاری، از دست دادن ها و... در تمام این موارد گفته ام موضوع را به یاد بیاور سعی کن تمام ابعادش را، دلایلش را و نتایجش را بشناسی وقتی شناختی در موزه ی وجودت جای مناسبش را پیدا کن نشانی اش را به خاطر بسپار و گهگاه به ضرورت یا از سر #ذکر یادش کن.. فقط در چنین صورتی است که تو به #صلح رسیده ای، تنها در چنین حالتی است که خر در پا یا سنگریزه در کفش طی طریق نخواهی کرد، کاری که بی شک از بدترین عذابهای دوزخ است.
آری این تنها راه ساختن خویش و جامعه ی خویش است، انسان بی حافظه انسان بی موزه، انسان بی طبقه بندی شناختی.. تمام عمر در #مدار_صفر_درجه خواهد چرخید و در حالیکه اغلب مردم جهان چهار فصل خدا را تجربه میکنند و رنگارنگی حیات را میچشند، او اسیر سرد و یخزده ی برفهای نارویاست.
جامعه ی فراموشکار نیز جهنمی است که نتوانسته خود را به #چرخه ی طبیعی هستی برساند و در مدار صفر صرفا دور خویش میچرخد.
متاسفانه نسخه ی #فراموشش_کن از کودکی برای فرزندان ایران تجویز میشود آنگاه که کودک زمین میخورد حواسش را پرت میکنیم از درد تا بعدها آوار دردها او را له کند..
حال آنکه باید بالای سر کودک بایستیم و بگوییم: برخیز فرزندم، کجات درد گرفت؟ بیا ببینیم چقدر آسیب دیده؟ باید برایش فکری کنیم. به نظرت چه شد که افتادی؟ این افتادن غیر از درد حسنی هم دارد؟ چه کار باید بکنیم تا خوبیهاش بیشتر شود؟
کودکی که در چنین شرایطی برمی روید از نمره ی کم نمی ترسد، تحلیلش میکند تا راه بهتری بیابد. چنین فرزندی در دوست یابی و عاشقی اهل پرواست از #وقتش خبرهایی دارد. آهستگی میداند. و با تمام اینها اگر شکست خورد مینشیند مرور میکند ریشه می یابد دست به زانو مینهد و یا الله میگوید و راه می افتد چون او میداند به قول تنها #علی_عالی آمده است که بماند..
سبب یادداشت بالا صرفا یاد برخی اسمهایی بود که در چهل سال گذشته هیاهوها راه انداخت میان ملت #جوگیر و چندی بعد فراموش شده. فراموشی قطعا هدیه ی اهریمن است برای انداختن انسان در #مدار_صفر_درجه. فراموشی مجالی است برای بازسازی گناه و تباهی اگر جامعه بتواند پدیده ای را بشناسد و مثلا ویرانگری آن را دریابد میبرد میگذاردش در همان قفسه های شناختی وگرنه، نه اینکه طبق قوانین هستی چیزی نابود نمیشود، هیچ پدیده ی شومی هم فراموش نخواهد شد، او در کمین منتظر است و فرصتی میجوید که باز ما را شکار کند.
در ذیل برخی حوادث و اسامی را یادآوری میکنم که حالا برای بسیاری از ما روزگاری حتا بیشتر از واقعیتشان دردناک بوده و اکنون هیچ دردی ندارند..
#رضا_شاه #ساواک #محمدرضاشاه #برادران_رضایی #چیتگر #اوین #سیاهکل #سینما_رکس #خلخالی #حاج_عمران #سردشت #کربلای_چهار #حلبچه #۵۹۸ #قتلهای_زنجیره_ای #سعیدان_امامی #مرتضوی #حنایی #عسگر #حجاریان #توقیف_فله_ای_مطبوعات #دهنمکی #انصارحزب_الله #تعدیل_اقتصادی #رفیق_دوست #اژه_ای #کرباسچی #زنجانی #دکل_نفتی #هزارمیلیارد_ دلار_درآمد #۷۸ #۸۸ #۹۸
#نجفی_استاد #شهرداری_قالیباف #بم #رودبار_منجیل #سانچی #پلاسکو و.. بس است دیگر..
الحمد لله اولا و آخرا
#دکتر_محسن_یارمحمدی
همیشه جویای معرفت و محبت
@niyazestanbarani
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹