نقدى بر اسلام
48.1K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.84K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💠 پاسخ به ادعاي اخوندها در مورد روايت #كافي

#بخش_پنجم

👆خوب همانطور كه ديديد #آيت_الله_خويي از بزرگترين علماي #شيعه هم با ما هم عقيده بود و معتقد بود كه شيخ صدوق(دروغگو) روايت را سانسور كرده.

👈مطلب ديگري كه اين #اخوند جوان و نااگاه ادعا كرده بود اين است كه #شيخ_صدوق اين روايت را از طريق ديگري شنيده و از كتاب #كافي نياورده و به همين دليل نتيجه گرفته بود كه #شيخ_صدوق عمل شنيع سانسور كه در ميان علماي #شيعه بسيار محبوب و متداول است را انجام نداده.

ولي همانطور كه در كتاب ايت الله خويي ديديد نوشته شده { ان هذا الرواية بعينها رواها في التهذيب في خالد ابن حمّاد } يعني : عين اين روايت در كتاب #التهذيب به روايت خالد بن حماد روايت شده(توسط شيخ صدوق)

👆پس ادعاي پوچ و دروغ اين اقاي #عمامه_به_سر توسط اين قسمت از كتاب #خويي نيز باطل ميشود.

😀البته شايد امر بر ايشان مشتبه شده و خودش را مسلط تر از يكي از بزرگترين علماي تاريخ شيعه يعني #خوئي ميداند :)

🔸تنها توصيه من به ايشان و امثالشان اين است كه وقتي ميخواهيد ادعايي بكنيد اول تمام جوانب انرا در نظر بگيريد بعد ازين #شكر_خوريها بكنيد.

🔹تاكنون بيش از ده بار ما ادعاهاي دروغين اين جماعت را #افشا كرده ايم ولي از انجايي كه يك #مزدور اموراتش را با اينكار ميگذراند، اينها هم مجبورند صورت خود را براي گرفتن #جيره_شان با سيلي سرخ نگه دارند.

جالبتر از همه ادعايي است كه در اخر متنش كرده، كه 👈 سواد در اينترنت پيدا نميشود بلكه زانو ادب زدن در محضر اساتيد و علماء حاصل ميشود 👉.

👆حال اثبات شد كه علمايي كه ايشان و امثالش در مقابلشان زانو ميزنند علمشان به علم ادمينهاي كانال ما نميرسد. ظاهرا ايشان جاي بيراهه اي عمل زانو زدن را انجام داده اند :)

https://telegram.me/naghde_eslam
💠 #اعمال_شرم_اور_محمد در بوسيدن فاطمه!
#بخش_اول

در كتب حديث، روايات زيادى در مورد بوسه محمد بر دهان و #سينه هاى_فاطمه موجود است كه در اين مقاله تعدادى ازين روايات را خدمتتان ارائه ميكنيم.
مطالب زير تحقيقى است در اين احاديث نوشته جناب داوود احمدی (انتشارات صلوات قم ۱۳۸۸) .

 #امام_صادق فرمود: 
عایشه [از روی حسادت]…
گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و #زبانت_را_در_دهانش قرار میدهی.

پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم...
من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست”.

دقيقا همين روایت در کتاب #اعلام_الوری نوشته عالم بزرگ شيعه يعنى #شيخ_صدوق صفحه ٢٩٦ نیز آمده است.
نکته قابل توجه اين حديث، #مغلطه_مصادره_به_مطلوب شخص محمد است که بدينوسيله پاسخ عایشه را داده و دهانش را میبندد.

محمد به عایشه می گوید: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم…

 پرسش اینجاست كه:
در كدام نظريه علمى يا كدام فرهنگ و تمدنى، انسان با گذاشتن زبانش در دهان يك كودك، او را ميبويد؟؟؟

#جناب_محمد که با الاغ بالدار مبارکشان به #معراج می رفتند و هر دم هوس بهشت می کردند #جبرئیل ایشان را با خود به بهشت می برد، چه نیازی داشت که برای استشمام بوی بهشت، زبان در دهان اين دخترك بينوا كند؟؟؟

آیا نمی توانست در یکی از سفرهایش به بهشت، از الله مدینه طلب یک شیشه عطر بهشت کند تا دست به چنین عمل شرم اورى نزند؟؟

آيا اگر پدر يكى از خود ما، زبان در دهان خواهر ٨-٩ ساله ما بكند، و يا هر شب پستانهاى او را ببوسد، به ديد يك انسان كاملا نورمال به اين پدر نگاه ميكنيم؟؟
آخوند دهنوى كذاب در برنامه تلويزيونى فرياد ميزند كه حتى دختر ٧ ساله تان را در آغوش نگيريد!!
آيا او نميداند كه پيامبرش شرم اورترين اعمال را با دختر نوجوانش انجام ميداد؟؟؟
Forwarded from عکس نگار
💠عالم شيعى #نعمت_الله_جزايرى و اعتراف به #تحريف_قرآن

#قسمت_دوم

اين #عالم_شيعى در اينجا اعتراف ميكند كه شخصى مانند #شيخ_صدوق در مورد #تحريف_قرآن #تقيه كرده و بنابر مصلحت انديشى به عدم وقوع تحريف در قرآن نظر داده است.
#نعمت_الله_جزايرى همچنين ادامه ميدهد و ميگويد كه دستان اصحاب بسوى
#قرآن دراز شد و آن را #تحريف نمودند، و آياتي كه بر فضيلت ائمه دلالت داشت آن را حذف نمودند!!

سپس در جلد اول كتابش در صفحه ٩٧ مينويسد:

از وجود روايات ساختگي تعجب نكن همانا كه آنها بعد از وفات پيامبر اكرم در دين تغيير و تبديل بزرگتر از اين انجام دادند،
مانند تغيير دادن #قرآن و تحريف كلماتش و حذف نمودن آنچه درباره ستايش آل رسول و ائمه طاهرين و رسوائيهای منافقين و اظهار بديهاى آنها ميباشد،
همچنانكه بيان و توضيح آن در نور القرآن خواهد آمد.

آقاى جزايرى بر همان نواى مشهور نزد شيعيان دف ميزند، و آن اينكه #قرآن همانطوريكه نازل شد هيچ كس بجز #على آنرا جمع آورى نكرده است و

#قرآن صحيح نزد #مهدى ميباشد، و همانا صحابه با پيامبر همنشينى و دوستي نكردند مگر بخاطر تغيير دينش، و #تحريف نمودن #قرآن.


كانال #نقد_اسلام
🔹🔹🔹

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔷www.eslam.nu
💠 ازدواج دختر خردسال امام على با #عمر_بن_خطاب، حقيقت يا تحريف تاريخ؟؟

#قسمت_دوم

قبل از آغاز اين بحث بايد ببينيم "امام على" و "فاطمه" فرزندى به نام #ام_كلثوم داشته اند يا خير، سپس بحث ازدواج وى با #عمر را پيش ميبريم.

براى دانستن نام #اولاد_على_و_فاطمه به سراغ يكى از بزرگترين #علماى_شيعه يعنى #شيخ_صدوق ميرويم.

☑️ ايشان در روايتى نام فرزندان على و فاطمه را چنين بيان ميكند:

#شیخ_صدوق: أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ هَلْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ فَاطِمَهَ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ ذُرِّیتَهَا عَلَى النَّارِ قَالَ نَعَمْ عَنَى بِذَلِکَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ زَینَبَ وَ أُمَّ کُلْثُوم‏

خلاصه ترجمه:

پيامبر گفت براستى كه خداوند فرزندان فاطمه يعنى #حسن، #حسين، #زينب و #ام_كلثوم را از آتش جهنم محروم ساخته است.

#منبع:
معانی الأخبار الشیخ الصدوق، ص ۱۰۶/ چاپ قم

✔️ همچنين اين #حديث در "كتاب المستدرك على صحيحين" از #حاكم_نيشابورى زير شماره حديث ٤٧٧٩ بعنوان #حديث_صحيح آورده شده است.

اما براى اينكه #صحت اين حديث را براى بستن راه هر بهانه گيرى #اسلامگرايان، بيابيم در ادامه مطلب تمام راويان اين حديث را بنا بر ادعاى "رجاليون بزرگ شيعه" بررسى ميكنيم.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
ذكر نام اولاد على و فاطمه در كتاب:


"معانى الأخبار" نوشته #شيخ_صدوق


🆔 @naghde_eslamm
💠 تیری دیگر بر تابوت پوسیده #حوزه_علميه و جیره خوارانش.

#قسمت_چهارم

اول به سراغ كسى ميرويم كه شيعيان وى را #شيخ_صَدوق مينامند و كتابهاى ايشان داراى اعتبار بسيار زيادى در ميان #علماى_تشيع است.

ايشان در "كتاب الخصال" روايتى را بدين مضمون آورده است:

#ترجمه_روايت:
محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانی گفت: خبر داد به ما حسن بن علی عدوی، از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت مردى از على سوال كرد و بدو گفت درباره ٣ چيز كه در تو هست از تو مى پرسم:
✔️ يكى كوتاهى قدت دوم از بزرگى شكمت سوم از ريخته شدن موهاى سرت؛
#على گفت:
خداوند تبارك و تعالى مرا قد بلند نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مى زنم و او را از طول به دو نيم مى كنم و بر دراز قامت ضربه مى زنم و او را از عرض دو نيم مى كنم!
و اما بزرگى شكمم(علتش اينست كه) رسول خدابه من بابى از علم آموخت و آن باب هزار باب را براى من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد!
و اما ريخته شدن موى سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است!

#منبع اين حديث:
كتاب الخصال اثر يكى از بزرگترين علماى شيعه، شيخ صدوق، باب سوم(الثلاثة)، ص ١٨٩ از منشورات جماعه المدرسين

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
آيا ميدانستيد #شيخ_صدوق در ابتداى كتاب من لايحضر الفقيه نوشته است:
اين كتاب را به دستور امام زمان نوشته است؟؟


آيا ميدانستيد در اين كتاب احاديثى وجود دارد كه خود روحانيون كنونى نيز خجالت ميكشند از بيان آنها؟

آيا ميدانستيد
شيخ صدوق بدليل تناقض در احاديثش و جعل و سانسور احاديث معروف است به شيخ كذوب؟

حال بايد پرسيد: چرا اين #امام_زمان كه قرار است روزى منجى عالم بشريت شود به شخصى دستور نوشتن كتاب داده كه با اينكار آبروى خود او را ببرد؟؟

اثبات سانسور احاديث توسط اين روحانى بزرگ شيعه
https://t.me/naghde_eslamm/1535
نقدى بر اسلام
آيا ميدانستيد #شيخ_صدوق در ابتداى كتاب من لايحضر الفقيه نوشته است: اين كتاب را به دستور امام زمان نوشته است؟؟ آيا ميدانستيد در اين كتاب احاديثى وجود دارد كه خود روحانيون كنونى نيز خجالت ميكشند از بيان آنها؟ آيا ميدانستيد شيخ صدوق بدليل تناقض در احاديثش…
👆 👆 👆
در متن قبلى نوشتيم كه #شيخ_صدوق كه از بزرگترين علماى شيعه و نويسنده يكى از #كتب_اربعه_شيعه (معتبرترين كتب شيعيان) ميباشد،
#روايات و #احاديث را جعل ميكرده و متن آنها را به دلخواه خود تغيير ميداده است.

مثالى از آن را نيز در همان متن قبلى خدمت شما ارائه كرديم.

برخى كانالهاى منتسب به #حوزه كه براى اداره آنها از نخبه ترين #آخوندها و #طلبه_ها استفاده ميشود، ما را بيسواد و مزدور خطاب كرده بودند و ادعاى ما را دروغ جلوه داده بودند.

ما نيز طبق روال قبل و مانند هميشه براى ِل گرفتن دهان ملايان مدارك و اسنادى را تقديم ميكنيم تا يك قدم ديگر اين موجودات را به سوى زباله دان تاريخ نزديكتر كنيم.

تحقيق زير توسط تيم تحقيقاتى
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام تهيه و خدمت شما ارائه ميگردد.

https://t.me/naghde_eslamm
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
◾️شیطان #امام_علی را دوست دارند

در كتب #علماى_نامدار و بزرگ #شيعه مانند #شيخ_صدوق و #علامه_مجلسى و .. روايتى وجود دارد كه با خواندن آن غرق در تعجب شدم.
روايت نسبتاً طولانى است ولى اين روايت از زبان #سلمان_فارسى نقل شده و در آن شيطان از #امام_على دفاع ميكند و به صراحت ميگويد من به امام على علاقمند هستم!
#متن_عربى روايت:
ابن بابويه قال : حدثنا أبو عبد الله الحسين بن أحمد العلوي من ولد محمد بن الحنفية ابن علي بن أبي طالب قال : حدثنا أبو الحسين أحمد بن موسى قال : حدثنا أحمد بن علي قال : حدثني أبو علي الحسن بن إبراهيم بن علي العباسي قال : حدثني أبو سعيد عمير بن مرداس الدولقي ، عن جعفر بن بشير المكي عن وكيع المسعودي رفعه ، عن سلمان الفارسي رحمه الله قال : مر إبليس لعنه الله بنفر يتسابون أمير المؤمنين فوقف أمامهم فقال القوم : من الذي وقف أمامنا ؟ فقال : أنا أبو مرة فقالوا : يا أبا مرة أما تسمع كلامنا ! فقال سوءة لكم تسبون مولاكم علي بن أبي طالب فقالوا له : من أين علمت أنه مولانا ؟ فقال : من قول نبيكم : " من كنت مولاه فعلي مولاه ، اللهم وال من والاه ، وعاد من عاداه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله " . فقالوا له : أنت من مواليه وشيعته ؟ فقال : ما أنا من مواليه ولا من شيعته ولكني أحبه وما يبغضه أحد إلا شاركته في المال والولد

#مختصر_ترجمه:
#ابليس از جايى كه به امام على اهانت ميكردند عبور كرد، به اهانت كنندگان سرزنش كرد كه چرا به مولايتان اهانت ميكنيد.
به وى گفتند كيستى كه ميدانى #على مولاى ماست گفت من ابليس هستم ... به ابلیس عرض کردند که آیا تو از موالی و شیعیان #امام_علی هستی؟ شیطان جواب داد که من از موالی یا شیعیانش نیستم، ولی على را #دوست_دارم!!
#منابع:
١) الامالى از شيخ صدوق صفحه ٤٢٨
٢) غاية المرام از هاشم البحراني - ج ١ - ص ٣٠٨ - ٣٠٩
٣) علل الشرايع ج ٩ صفحه ١٤٣
٤) بحار الأنوار از علامه مجلسى ج ٣٩، صفحه ١٦٢

اين روايت در چندين كتاب معتبر از علماى بزرگ شيعه تكرار شده است، لابد بازهم #آخوندها و يا #طلبه_هاى_نونهال دست بكار ميشوند كه اين روايت جعلى است و يا سندش فلان است!
اين روايت ١٢٠٠ سال در كتابهاى #علماى_شيعه نوشته و تكرار شده، اگر جعلى يا ناصحيح بود، چرا علماى بزرگى كه همه عالِم علم رجال بودند مانند مجلسى و امثاله بازهم آنرا در كتابهايشان نوشته اند؟
اين بازى مضحك سند روايت ديگر كاربردى ندارد.
تا زمانى كه اين روايات و اين كتابها را چاپ مجدد ميكنيد ما نيز آنها را نقل كرده و شما را رسوا ميكنيم.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
سايت ما:
www.eslam.nu
تصويرى از صفحه كتاب
امالى نوشته #شيخ_صدوق يا همان ابن بابويه قمى
صفحه ٤٢٨

اين تصوير در اثبات متن بالا و شدت علاقه شيطان به امام على ميباشد
https://t.me/naghde_eslamm
❄️ تولد #علی در کعبه حقيقت يا افسانه؟

#قسمت_دوم

خوب تا اينجا روايت مورد ادعاى شيعيان در مورد تولد على را براى شما نوشتيم، امام اكنون ميپردازيم به صحت و سقم عقلى و منطقى اين روايت و همچنين طرح چند سئوال ساده در انكار اين ادعا يا افسانه!

١- چرا تا زمان #شيخ_صدوق هيچ يك از ائمه يا علماى بزرگ شيعه به اين موضوع اشاره نكرده است؟
بعنوان مثال كتاب ُليم_بن_قيس_هلالى كه بعنوان اولين كتاب روايى شيعيان و خالق افسانه #قتل_فاطمه بدست عمر را نوشته است، كوچكترين اشاره اى به تولد على در كعبه نكرده است. و يا كتاب #كافى كه معتبرترين كتاب شيعه و در واقع تبيين كنتده اين مذهب است، چيزى در اينمورد ننوشته است؟

٢-راوى اصلى اين قصه شخصى است به نام #يزيد_بن_قعنب كه به گفته خود مورخين مسلمان، يك شخص غير مسلمان و بت پرست بود و هيچ گاه نيز مسلمان نشده است،
چرا در اين مورد شيعيان روايت يك مشرك(به قول خودشان) را با آب و تاب نقل ميكنند درصورتى كه طبق اصول رجالى شيعه اين روايت هيچ اعتبار سندى ندارد بدليل غير مسلمان و غير امامى بودن راوى آن!

٣- طبق اصول رجالى شيعه رواياتى كه با آيات قرآن در تناقض باشد غير قابل قبول و اعتماد است، حال آنكه در اين روايت #فاطمه_بنت_اسد صاحب معجزه شده است درصورتى كه نه پيامبر است و نه وحى دريافت ميكرده است.

٤- فاطمه بنت اسد در دعايش ميگويد: گفته‏ هاى جدّم ابراهیم خلیل را که خانه کعبه را بنا کرده است، تصدیق نموده ‏ام، اين درصورتى است كه ادعاى ساختن كعبه توسط ابراهيم چندين سال بعد در #قرآن آورده شده است و قبل از آن هيچ كتابى در اينمورد چيزى ننوشته بود. آيا فاطمه بنت اسد از متن قرآن و آياتش باخبر بود؟

٥- به نقل از تاريخ زمانى كه پيامبر اسلام ٣٥ سال داشت
سیل بزرگی منجر به آسیب‌دیدگی جدی و ويرانى قسمتهاى زيادى از بنای کعبه شده بود كه قريش تصميم به بازسازى آن ميگيرد.(منبع: بلاذری، كتاب انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ١، ص ٩٩)

دليل اين تعمير اساسى اين بود كه: کعبه بدون استفاده از ملاط و تنها با چیدن سنگ‌ها روی هم و با ارتفاعی کمی بیشتر از قد یک انسان و بدون سقف و بسيار ابتدائى ساخته شده بود و به همین دلیل، سرقت از درون آن آسان بود.(منبع: ابن اثیر جزری، كتاب اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ١، ص ٢٣- ٢٤)- حال دوباره روايت شيعيان را در مورد تولد على را با دقت بخوانيد

ادامه دارد...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💠 #اعمال_شرم_اور_محمد در بوسيدن فاطمه!
#بخش_اول

در كتب حديث، روايات زيادى در مورد بوسه محمد بر دهان و #سينه هاى_فاطمه موجود است كه در اين مقاله تعدادى ازين روايات را خدمتتان ارائه ميكنيم.
مطالب زير تحقيقى است در اين احاديث نوشته جناب داوود احمدی (انتشارات صلوات قم ۱۳۸۸) .

 #امام_صادق فرمود: 
عایشه [از روی حسادت]…
گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و #زبانت_را_در_دهانش قرار میدهی.

پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم...
من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست”.

دقيقا همين روایت در کتاب #اعلام_الوری نوشته عالم بزرگ شيعه يعنى #شيخ_صدوق صفحه ٢٩٦ نیز آمده است.
نکته قابل توجه اين حديث، #مغلطه_مصادره_به_مطلوب شخص محمد است که بدينوسيله پاسخ عایشه را داده و دهانش را میبندد.

محمد به عایشه می گوید: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم دهان فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم…

 پرسش اینجاست كه:
در كدام نظريه علمى يا كدام فرهنگ و تمدنى، انسان با گذاشتن زبانش در دهان يك كودك، او را ميبويد؟؟؟

#جناب_محمد که با الاغ بالدار مبارکشان به #معراج می رفتند و هر دم هوس بهشت می کردند #جبرئیل ایشان را با خود به بهشت می برد، چه نیازی داشت که برای استشمام بوی بهشت، زبان در دهان اين دخترك بينوا كند؟؟؟

آیا نمی توانست در یکی از سفرهایش به بهشت، از الله مدینه طلب یک شیشه عطر بهشت کند تا دست به چنین عمل شرم اورى نزند؟؟

آيا اگر پدر يكى از خود ما، زبان در دهان خواهر ٨-٩ ساله ما بكند، و يا هر شب پستانهاى او را ببوسد، به ديد يك انسان كاملا نورمال به اين پدر نگاه ميكنيم؟؟
آخوند دهنوى كذاب در برنامه تلويزيونى فرياد ميزند كه حتى دختر ٧ ساله تان را در آغوش نگيريد!!
آيا او نميداند كه پيامبرش شرم اورترين اعمال را با دختر نوجوانش انجام ميداد؟؟؟
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_شانزدهم

#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كرده‌اند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0

#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
http://lib.eshia.ir/40077/2/574

ادامه دارد .....
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_بيستم

#شيخ_صدوق در كتاب الامالى خود صفحه ١٦٦ درباره #سر_بریدن_اسیر توسط امام علی روايتى را نقل ميكند
#متن عربى آنرا به علت طولانى بودن روايت نياورده ايم كه ميتوانيد در سايت فقاهت مربوط به حوزه علميه متن عربى را مشاهده كنيد:
http://lib.eshia.ir/15033/1/166
#ترجمه_روايت:
زید پسر علی، از پدرش علی بن حسین عليه السلام(امام سجاد) نقل میکند که گفت: رسول خدا، روزی بیرون رفت و نماز صبح را خواند و آنگاه فرمود: ای مردمان کدامیک از شما حاضر است به نزد سه نفری که به لات و عزی قسم خورده اند مرا بکشدند رفته و از من دفاع نمایید که قسم به خدای کعبه، آنها به دروغ قسم خورده اند. مردم سکوت کردند و کسی چیزی نگفت. پیامبر گفت:
گمان میکنم علی بن ابیطالب، پیش شما نیست. عامر پسر قتاده گفت: او تب داشت و برای نماز نیامده است،
اجازه دهید تا او را باخبر کنم. گفت:
علی را با خبر کن! او علی را باخبر کرد و علی با عجله آمد، در حالی که پیراهنی بلند بر تن داشت که دو سوی آن را به گردنش بسته بود. آنگاه پرسید: ای فرستاده خدا! این چه خبری است؟ گفت: این خبر از طرف فرستاده خدای من است و اطلاع میدهد که کسانی برای کشتن من، به پا خاسته اند و به خداوند کعبه قسم دروغ خورده اند.
علی گفت: من به پیشواز آنها میروم و هم اکنون لباس بر تن میکنم. رسول خدا فرمود: بگیر این لباس و زره و شمشیر را!
او زره را به تن نمود و عمامه را به سر نهاد و شمشیر را به کمرش بست و با اسبش رفت و تا سه روز، خبری از او در دست نبود. و جبرئیل خبری از او نداده بود.
#فاطمه با حسنین آمد و گفت: شاید این دو کودک بی پدر شده اند. در این حال، اشک از چشمان پیامبر جاری شد و فرمود: ای مردم! هرکس که خبری از علی برای من بیاورد او را به بهشت بشارت میدهم.
مردم به راه افتادند تا خبری بیاورند.(قابل توجه آن شيعيانى كه معتقد به داشتن علم غيب ائمه شيعه و پيامبر اسلام هستند!) چون پیامبر بسیار اندوهگین و غم زده بود، حتی پیر زنان نیز بیرون شتافتند و عامر پسر قتاده برگشت و مژده آورد و جبرئیل نیز خبر به پیامبر آورد. در این حال، علی با سه شتر و دو نفر اسیر و سه اسب، وارد شد و در دستش سری بود.
پیامبر فرمود: ای ابوالحسن! آیا میخواهی کار تو را بازگو کنم؟ منافقان گفتند: تا لحظاتی پیش اندوهگین بود و اکنون میخواهد حالات او را باز گوید! پیامبر گفت تو خود کارت را بازگو کن، تا برای مردم حجت باشی. گفت: ای رسول خدا! چون به آن محل رسیدم، سه نفر شتر سوار را دیدم که فریاد زدند:
کیستی؟ گفتم علی پسر ابوطالب، پسر عموی رسول خدا هستم. گفتند:
ما برای خداوند فرستاده ای سراغ نداریم، و پیش ما، کشتن تو با کشتن او یکسان است. شخصی که اکنون کشته شده به من هجوم آورد و میان من و او، ضرباتی رد و بدل شد. بادی سرخ وزید که از آن، آواز شما را شنیدم که میگفتید:
گریبان زره را برایش پاره کرده، بر رگ و شانه اش بکوب. پس به شانه او زدم و اتفاقی نیافتاد.

ادامه دارد .....
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️ خشم شدید #فاطمه_زهرا از ازدواج مجدد #امام_علی

در #كتاب_علل_الشرايع نوشته بزرگترين عالم #شيعى روايتى نقل شده كه در آن از تمايل #امام_على به تجديد فراش و آوردن #هوو بر سر #فاطمه و نگرانى و عصبانيت فاطمه، است. كه فاطمه با شنيدن اين خبر خانه را ترك كرده و به خانه #محمد ميرود. در زير اصل روايت و ترجمه آن همراه با اسكن از كتب مربوطه را خدمت شما ارائه ميكنيم.

#متن_عربى روايت:
حدثنا علي بن احمد قال: حدثنا أبو العباس احمد بن محمد بن يحيى عن عمرو ابن أبى المقدام وزياد بن عبد الله قالا: أتى رجل أبا عبد الله " ع " فقال له: يرحمك الله هل تشيع الجنازة بنار ويمشي معها بمجمرة أو قنديل أوغير ذلك مما يضاء به؟ قال فتغير لون أبى عبد الله " ع " من ذلك واستوى جالسا ثم قال: انه جاء شقي من الاشقياء إلى فاطمة بنت رسول الله (ص) فقال لها: أما علمت ان عليا قد خطب بنت أبى جهل فقالت: حقاما تقول؟ فقال: حقا ما أقول ثلاث مرات فدخلها من الغيرة مالاتملك نفسها وذلك ان الله تبارك وتعالى كتب على النساء غيرة وكتب على الرجال جهادا وجعل للمحتسبة الصابرة منهن من الاجر ما جعل للمرابط المهاجر في سبيل الله، قال: فاشتد غم فاطمة من ذلك وبقيت متفكرة هي حتى أمست وجاء الليل حملت الحسن على عاتقها الايمن والحسين على عاتقها الايسر وأخذت بيد أم كلثوم اليسرى بيدها اليمنى ثم تحولت إلى حجرة أبيها فجاء علي فدخل حجرته فلم ير فاطمة فاشتد لذلك غمه وعظم عليه ولم يعلم القصة ماهي فاستحى ان يدعوها من منزل أبيها فخرج إلى المسجد يصلي فيه ما شاء الله ثم جمع شيئا من كثيب المسجد واتكى عليه، فلما رأى النبي صلى الله عليه وآله ما بفاطمة من الحزن أفاض عليها من الماء ثم لبس ثوبه ودخل المسجد فلم يزل يصلي بين راكع وساجد و كلما صلى ركعتين دعاالله ان يذهب ما بفاطمة من الحزن والغم وذلك انه خرج من عندها وهى تتقلب وتتنفس الصعداء فلما رآها النبي صلى الله عليه وآله انها لا 

#ترجمه:
راوى ميگويد: شخصى نزد فاطمه زهرا دختر پیامبر آمد و به او گفت آیا می دانی #علی از #دختر_ابوجهل خواستگاری کرده ؟ فاطمه پرسيد : آيا اين حقیقت دارد ؟ آن مرد گفته اش را ٣ بار تكرار كرد و گفت : آنچه را که می گویم حقیقت است. 
#فاطمه از روى حسادت چنان عصبانى شده بود كه كنترلش را از دست داد...
او از این خبر بسيار اندوهگين و غمگين بود تا هنگام شب فرا رسيد. او شبانه #حسن را در شانه راست و #حسین را در شانه چپ و دست چپ #ام_کلثوم را با دست راستش گرفت و به اتاق پیامبر رفت پس از آن علی آمد و وارد اتاق فاطمه شد و او را نيافت، على از این بابت به شدت ناراحت شد و برایش گران آمد چون از حقیقت داستان بى خبر بود و از اینکه بخواهد فاطمه را از خانه پدرش صدا بزند خجالت می کشید پس براى خواندن نماز به مسجد رفت، در انجا از وسايل مسجد چيزى يافت و بر آن تكيه داد.

چون #پیامبر ناراحتی #فاطمه را دید کمی به او آب داد و سپس لباسش را پوشید و وارد مسجد شد و شروع به دعا خواندن كرد و هرگاه دو ركعت نماز ميخواند در بين آنها از خدا ميخواست كه غصه فاطمه را كم كند زيرا زمانى كه او را در خانه ترك كرده بود او بشدت نگران و منقلب بود و به سختى نفس ميكشيد...

نكته: #شيخ_صدوق كه معروف است به سانسور روايت و تحريف روايت در اينجا و در ابتداى روايت نتوانسته خشم خود را مخفى كند و با 'شقي' ناميدن راوى خواسته است بگويد كسى كه خبر را به فاطمه داده انسان ظالمى بوده و از ديد اين ملاى شيعه، نبايد به فاطمه خبر داده ميشد و اينكار باعث دردگيرى بين على و فاطمه شده است.

نتيجه گيرى ازين روايت: ازين روايت و روايات مشابه اين مشخص ميشود كه رابطه زناشويى على و فاطمه آن رابطه روءيايى كه آخوندها براى ما تعريف كرده اند نبوده و مهمتر از همه ادعاى اينكه على و فاطمه معصوم بوده اند و علم غيب داشته اند و و .... همه و همه خرافات و جهلى است كه در ذهن ما فرو كرده اند براى تسلط هرچه بيشتر بر افكار مردم.

#منبع:
 علل الشرائع نویسنده : الشيخ الصدوق از علماى بزرگ تشيع ج ١ ص ١٨٥

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
▪️آيا آبى كه على اكبر آورد قابل نوشيدن بود يا خير؟
تمامى كتب تاريخى اين موضوع را نوشته اند، منجمله كتاب مقتل الحسين به روايت #شيخ_صدوق از علماى بزرگ و قديمى شيعه:
ص ۱۴۱ اين كتاب كه تصويرش را در بالا ميبينيد نوشته است:
حسين گفت برخيزيد و از اين آبى كه( عده اى به فرماندهى على اكبر از #رود_فرات آورده) بنوشيد و لباسهايتان بشوييد.
#نتيجه: پس على اكبر و عده اى رفتند از رود فرات آب آوردند و اين آب براى نوشيدن هم بود.
اما آخوند شياد كه خودش را استاد حوزه معرفى ميكند نوشته است:
على اكبر نتوانست آب شيرين بياورد به ناچار از چاهى كه آب شور داشت آب آورد و اين آب قابل شرب نبود.
#سئوال:
منبع و سند ادعاى اين آخوند چيست؟
چطور همه مورخين نوشته اند رود فرات ولى ايشان به دروغ ميگويد از چاه؟

آيا اينكار توهين به مخاطب و خر فرض كردن او نيست؟
چرا بعد از هزار بار رسوائى اين آخوند بازهم دروغ ميگويد؟
قضاوت با مخاطبين محقق و خردمند!
@naghde_eslamm
نقدى بر اسلام
▪️آيا آبى كه على اكبر آورد قابل نوشيدن بود يا خير؟ تمامى كتب تاريخى اين موضوع را نوشته اند، منجمله كتاب مقتل الحسين به روايت #شيخ_صدوق از علماى بزرگ و قديمى شيعه: ص ۱۴۱ اين كتاب كه تصويرش را در بالا ميبينيد نوشته است: حسين گفت برخيزيد و از اين آبى كه( عده…
▪️آيا آبى كه على اكبر آورد قابل نوشيدن بود يا خير؟
تمامى كتب تاريخى اين موضوع را نوشته اند، منجمله كتاب مقتل الحسين به روايت #شيخ_صدوق از علماى بزرگ و قديمى شيعه:
ص ۱۴۱ اين كتاب كه تصويرش را در بالا ميبينيد نوشته است:
حسين گفت برخيزيد و از اين آبى كه( عده اى به فرماندهى على اكبر از #رود_فرات آورده) بنوشيد و لباسهايتان بشوييد.
#نتيجه: پس على اكبر و عده اى رفتند از رود فرات آب آوردند و اين آب براى نوشيدن هم بود.
مخاطبين كانال تقاضا كرده اند كه لينك دانلود كتاب مقتل الحسين را در كانال قرار دهيم.
با كليك كردن بر روى اين لينك ميتوانيد اين كتاب را دانلود كنيد.
▪️تحدى به آخوندك كانال جعل حديث(پرسمان اعتقادى)

ايشان ادعا كرده كه در كانالش هيچ روايتى را جعل نكرده و اگر كرده آنرا اثبات كنيم!
ما فقط يك نمونه در جعل حديث را اينجا ارائه ميكنيم كما اينكه پس از گذشت ٤ ماه آخوندك هنوز پاسخ ما را نداده است!
تمامى كتب تاريخى، منجمله كتاب مقتل الحسين به روايت #شيخ_صدوق از علماى بزرگ و قديمى شيعه:
ص ۱۴۱ اين كتاب كه تصويرش را در بالا ميبينيد نوشته است:
حسين گفت برخيزيد و از اين آبى كه( عده اى به فرماندهى على اكبر از
#رود_فرات آورده) بنوشيد و لباسهايتان بشوييد.
#نتيجه: پس على اكبر و عده اى رفتند از رود فرات آب آوردند و اين آب براى نوشيدن هم بود.
اما اين آخوند شياد و بزدل نوشته است:
على اكبر نتوانست آب شيرين بياورد به ناچار از چاهى كه آب شور داشت آب آورد و اين آب قابل شرب نبود.

#سئوال:
منبع و سند ادعاى اين آخوند چيست؟
چطور همه مورخين نوشته اند رود فرات ولى ايشان ميگويد از چاه آب شور؟
ما با همان ادبيات حوزوى خودش تحدى مكنيم:
اگر تخم پدرت هستى و نطفه ناپاكى ندارى، منبع ادعائى كه كردى را به ما و مخاطبينت نشان بده و اثبات كن اين داستان جعل نيست.
مشتاقانه منتظريم
@naghde_eslamm