نقدى بر اسلام
48K subscribers
6.58K photos
3.97K videos
932 files
5.85K links
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Download Telegram
💠چه کسی مفاهیم #عصمت و #امامت را وارد مذهب #شیعه کرد؟

#قسمت_ششم

#علامه_حلی از رجاليون بنام #شيعه و متوفای ۷۲۸ هجری صراحت دارد: عبدالله بن سبأ غال ملعون حرقه اميرالمؤمنين بالنار، كان يزعم أن عليا عليه السلام إله و أنه نبي، لعنه الله.
#ترجمه: #عبدالله_بن_سبأ يك فرد غلو كننده و ملعون بود كه #اميرالمؤمنين او را با آتش سوزاند. تصوّر می كرد كه اميرالمؤمنين، #خدا يا #پيامبر است. خدا او را لعنت كند.(۶)
پس طبق ادعای این روایات که در کتب معتبر خود #شیعیان آمده، شخصی به نام #ابن_سبا وجود داشته و ایشان کسی است که #علی را جانشین برحق محمد میداند و ادعای #عصمت و امامت و حتی بالاتر از آن را داشت که به دلیل همین مطالب به دست علی، سوزانده میشود.
ولی یک مطلب جالب در یکی از کتب معتبر #شیعه دیدم که خواندن آن جالب میباشد. #آيت_الله_العظمی_خوئی از رجاليون بنام #شيعه در عصر حاضر است و كتاب معجم الرجال الحديث ايشان، یکی از معتبرترین کتب #شيعه است و در ۲۴ جلد چاپ شده است، می گويد: و أما عبد الله بن سبأ، فعلي فرض وجوده، فهذه الروايات تدل علي أنه كفر و ادعي الألوهية في علي لا أنه قائل بفرض إمامته.
#ترجمه: بر فرض كه بگوييم عبدالله بن سبأ وجود خارجی دارد، او كافر شد و ادعای الوهيت در #اميرالمؤمنين كرد. نه اين كه او بگويد امامت حضرت علی واجب است، بلكه سخنی درباره امامت حضرت علی از زبان او صادر نشده است. تنها چيزی كه از ايشان آمده، غلوّ و مطالب دال بر كفر او است.(۷)


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA

🔺🔻🔺www.eslam.nu
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_بیست_و_پنجم

براى اطمینان بيشتر هر سه آيه از #سوره_الجن را مينويسم:

🔹 عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا(آيه ٢٦)

🔹إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا(آيه ٢٧)

🔹لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا(آيه ٢٨)

در "آيه ٢٦" بطور قاطعانه داشتن #علم_غيب را مختص #خدا ميداند كما اينكه در چندين آيه ديگر همين تأكيد مؤكد وجود دارد. و همانطور كه قبلا هم عرض كردم اين آيه "مكمل آيه ٢٥" است.

✔️ اما در آيه ٢٧، اول آيه با كلمه "إلّا" آغاز ميشود ولى ادامه آيه هيچ ارتباطى به اين كلمه "إلّا" ندارد.

در #زبان_عربى كلمه "الا" با داشتن #علامت_تشديد بر روى حرف 'ل' داراى دو معناست كه در زير مينويسم:

1⃣ إلّا (با كٓسره الف) : به غير از - به جز
2⃣ ألّا (با فتحه الف): مگر اينكه - مگر كه

حالا هر دوى اين كلمات را در "آيه ٢٧" قرار ميدهيم و ترجمه را ميبينيم:

1⃣ إلّا : به غير از اينكه كسى را كه از فرستاده اى راضى باشد، پس او برايش از پيش رو و از پشت‏ سرش مراقبينى قرار خواهد داد

2⃣ ألّا : مگر اينكه كسى را كه از فرستاده اى راضى باشد، پس او برايش از پيش رو و از پشت‏ سرش مراقبينى قرار خواهد داد

همانطور كه ميبينيد #جابجائى_يك_علامت چقدر در معناى اين آيه تغيير حاصل ميكند. و كلمه "إلّا" در مثال شماره ١ هيچ ارتباطى به باقى آيه ندارد.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 پاسخ به ادعای طلبه‌های نوجوان در #اثبات_علم_غیب

#قسمت_بیست_و_نهم

در ادامه پاسخ به #طلبه_هاى_نوجوان_كانال_نقد_الحاد به چهارمين آيه اى كه به آن استناد كرده اند ميرسيم.

البته از ادمينهاى اين كانال كه خود را كانال جامع پاسخگويى به اين مطالب ما ميدانند، تقاضا داريم كه براى #قضاوت_مخاطبين و اعضاى كانالشان #مطالب_ما را هم قرار بدهند تا اعضاى كانالشان بهتر بتوانند قضاوت كنند.(البته تاكنون هيچگاه اينكار را نكرده اند و هميشه هم اعلام پيروزى كرده اند).

🔹 "آيه چهارم" كه به آن استناد كرده اند "آيه ٣" از #سوره_تحريم ميباشد.

در اين آيه كه بيان يكى از اتفاقات شخصى و خانوادگى #پيامبر_اسلام ميباشد(ربطش به هدايت انسانها را پيدا نكرديم) محمد از گفته هاى مخفيانه بين زنانش آگاه ميشود و در پاسخ به اينكه چه كسى تو را خبردار كرد، ميگويد:

#دانايى_آگاه(عليم خبير).

جدا از اينكه #شخص_داناى_آگاه كه بصورت #نكره به آن اشاره شده و ترجمه آن به #خدا، جزو تردستيهاى #روحانيون_مسلمان است، در هيچ جاى آيه گفته نشده كه #محمد بوسيله دانستن #علم_غيب به اين اخبار دست يافته است و صرف اينكه شخصى وى را از مطلبى مخفى خبردار كرده باشد به هيچ عنوان #مصداق_تسلط_بر_علم_غيب_نميباشد.

دقيقا مانند اين ميماند كه شخصى خبرى را درباره اشخاص ديگر به ما بدهد و ما هم كلى پُز بدهيم كه من #علم_غيب دارم !!

كجاى اين مسئله اطلاع داشتن از #علم_غيب ميياشد؟؟؟؟

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 نحوه كشتن #ابن_ملجم و دروغ شاخدار آخوندهاى شيعه!

#قسمت_دوم

#ابن_ملجم ملعون نيز که هنوز به اين شعور نرسيده بود پيدايش و ساختن دين یک حرکت مافیایی بوده است و رهبران آن بعد از مرگ محمد به جان یکدیگر افتاده اند و اساسا همه ماجرا همین بوده است، و فکر میکرد واقعا #اسلام برای برابری و برادری آمده است و از این رو همچون سایر خوارج دموکرات به این معتقد بود که خلیفه باید از میان تمامی مردمان چه عجم و چه عرب انتخاب شود و شایسته ترین فرد برای خلافت باشد و #علی و #معاویه را افرادی میدانست که می‌خواستند عدالت را زیر پا گذاشته و بر سر حکومت بایکدیگر جنگ قدرت کنند، او در هنگامی که به #علی حمله میبرد فریاد زد «حکمیت از آن خدا است نه تو ای علی»، زیرا معتقد بود #علی نیز همچون #سید_علی_خامنه_ای مردم را نادان فرض كرده و خود را حاکم از طرف #خدا می‌خواند، او بر علی شمشیر میکشد آن شمشیر را بر سر او میکوبد و در ذهن خودش به قصد قربت الى الله اينكار را ميكند.
✔️ همانكارى كه برادران دينى اش با انفجار خود در مذهب وهابيت ميكنند و #شيعيان_على_خامنه_اى با تجاوز در زندانها و با اسيد پاشيدن در صورت دختران ايرانى ميكنند.

البته مسلمانان و خصوصا #شیعیان معمولاً به همین قصه ها علاقه دارند و به تاریخ و تحقيق عاقلانه علاقه چندانی نشان نمی‌دهند، آیا مایلید بدانید آن شخصی که قرار بود با یک ضربت کشته شود و مبادا شکنجه شود، چه بلایی سرش آمد و سيدان اهل جنت يعنى #حسن و #حسين چگونه با بى اعتنايى به وصيت پدر، او را به قتل رساندند؟

ادامه دارد ...

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💥 نحوه كشتن #ابن_ملجم و دروغ شاخدار آخوندهای شیعه!

#قسمت_چهارم

در "كتاب الأمامة و السياسة" نوشته #ابن_قتيبه، در مورد چگونگى قتل ابن ملجم مرادى پس از اقدام به قتل امام اول شيعيان و خليفه معزول، چنين نوشته است:

پس از شهادت #علی، #حسن_بن_علی به سوی عبدالرحمن بن ملجم رفت، او را از زندان خارج کرد تا قصاص نماید. در این هنگام مردم جمع شدند ، بدن او را به نفت(مواد اشتعال كننده) آغشته کردند و گفتند او را آتش بزنیم.
عبدالله بن جعفر، #حسین_بن_علی و محمد بن حنفیه گفتند اجازه دهید تا دل خود را از او خنک کنیم.
#عبدالله_بن_جعفر دست و پاهایش را قطع کرد، او شکوه نکرد، میخ داغ به چشمان او کشید، باز گلایه نکرد و گفت:
تو چشمان مرا به سرب سرمه می کنی و پس از آن سوره: "اقرا باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق" را تا آخر خواند، چشمانش پر از اشک شد.
دستور دادند زبان او را قطع کنند، او ضجه زد. به او گفتند: ای دشمن خدا وقتی دست و پایت را می بریدیم ناله ای نکردی اما اکنون چه شده است که ضجه می زنی؟
گفت: من اهل ناله کردن نیستم، الان ناله می کنم زیرا دوست ندارم در دنیا باشم و نتوانم ذکر #خدا بگویم. سرانجام زبانش را بریدند و او را درون نمدی پیچیده و سوزاندند.(٤)

"عزالدين ابن اثير" نيز در جلد سوم "كتاب اسد الغابه" در صفحه ٦١٨ همين داستان را دقيقا آورده است كه ما صفحه اى از كتاب را كه حاوى اين داستان ميباشد در ادامه مطالب قرار داده ايم.(٥)

#ابن_خلدون مورخ بزرگ اسلام در "كتاب دیوان المبتدا و الخبر فی تاریخ العرب" ج ٢ ص ٦٤٧ در كتابى كه چاپ دار الفکر بیروت ميباشد نيز همين مطلب را عينا نوشته است.

اما #شيخ_مفيد از استوانه هاى فكرى #تشيع در "كتاب الارشاد" كه بسيار كتاب معروف و مورد استفاده شيعيان ميباشد، در اينباره چنين نوشته است:
#امام_حسن نشست و دستور داد #ابن_ملجم را بیاورند، پس او را آوردند.
امام به او فرمود: ای دشمن خدا، علی را کشتی و تباهی را در دین بزرگ کردی، پس دستور داد گردنش را زدند.
ام هیثم دختر اسود نخعی خواست که جسدش را به وی دهند، و کار #سوزاندنش را به او واگذارند، جنازه را تحویل او دادند و ام هیثم جسدش را به وسیله #آتش سوزاند.(٦)

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 دین اعراب قبل از #ظهور_محمد چه بود؟؟

#قسمت_سوم

اعراب با وجود #اعتقاد_به_الله به عنوان تنها خالق و آفريننده جهان، براى تقرب به اين خداى ناديده از چيزهاى مختلفى منجمله خورشيد، ستاره‌گان، ماه و يا حتى صورتكهاى خودساخته استفاده مى كردند و نه اينكه آنها را بپرستند.

در متن آيه ١٨ از #سوره_يونس به صراحت اين عمل را بيان ميكند:  
▪️ يَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (۱۸) 
می گویند: "اینان شفاعت كنندگان ما در نزد خدایند". بگو: آیا خدا را از چیزی خبر می دهید که نه در آسمان ها از آن خبر دارد و نه در زمین؟! منزه و برتر است از آنچه شریکش می شمارند. 

بنابراين آيات اعتقاد آنها در مورد بتها اين بود كه بتها ميان آنها و #الله كه خالق آسمانها و زمين است شفاعت كرده و در روز محشر آنها را شفيع و نجات دهنده مى باشند. اين مردم بين خود و اين مخلوقات ارتباط روحانى احساس كرده و آنها را دخيل در امور زندگيشان ميدانستند.

در اينجا سئوال پيش مى آيد كه پس چرا در #قرآن از اعراب بعنوان مشركين نام برده شده است؟؟

در بعضى #آيات_قرآن، اعراب مكه مشركين خطاب شده ولى معناى اين شركى كه اعراب دچار آن بودند، شريك گرفتن براى #خدا نبوده همانطور كه در آيات نامبرده ديديد بلكه، "شرك در عبادت" مقصود بوده است، زيرا همين توصل و طلب شفاعت از كسى غير از خدا خواستن هم نوعى شرك محسوب ميشود.

* اكان هذا غير ملاكا، ٣٧/١٤٩-١٥٠يا ١٦/٥٧-٣/٨٠
* او جنا، ٦/١٠٠ – ٣٤/٤١
* او صنما، ١٠/١٧ – ٧/١٩٧-١٩٨ يا ٤٣/٦١
* او نبيا، ٣/٨٠ 
* يا يكی از عناصر طبيعی مثل خورشيد و ماه و ستارگان و درختان و سنگها، ٢٧/٢٢ – ٤١/٣٧

https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
💠 سجده علماء #شیعه بر شاهان صفوی

#قسمت_چهارم

1⃣ قدیمیترین سند، مربوط به شاه اسماعیل صفوی است، او علاوه بر اینکه در اشعارش خود را خدا نامیده، مردم را نیز به سجده کردن امر نموده و این عمل را بر آنان واجب خوانده است:

الف) «وجودم بیت الله دور یقین بیل …‏ سجودم سنکادور شام و سحرگاه»

▫️یعنی: «وجودم بیت اللّه است یقین بدان…سجده من بر تو واجب است شام و سحرگاه» و در جایی دیگر می گوید:

ب) «حقه مظهر دورور آدم سجودایت اویما شیطانه …‏ که آدم دونینه کیرمش خدا کلدی خدا کلدی»

▫️یعنی: «آدمی مظهر حق گشته، سجده کن، تسلیم شیطان‏ نشو … «آدم» جامه نو پوشیده، خدا آمده»

خوب در اين اشعار ديديد كه ايشان خود را #خدا معرفى ميكرده است.


https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در #مذهب_آخوندها

نه فقط خودشان دروغگوئى(تقيه) را رواج ميدهند

بلكه #خدا را هم در اين دروغگوئى شريك ميدانند

خوب حال بايد پرسيد:
به كدام حرفتان ميشود اعتماد كرد كه دروغ نيست؟
◾️#پيامبر_اسلام، زنان و شهوت لجام گسيخته

#قسمت_چهارم

يكى نيست به اين #خدائى كه اين مطلب را گفته بگويد:
اگر اختصاصى است و نه عمومى چرا بايد در يك كتاب عمومى جاى بگيرد و همه آنرا بخوانند؟؟
اصولا كجاى اين مطلب كاملا خصوصى جنبه هدايت دارد و كدام انسانى در طول تاريخ با خواندن اين آيات هدايت شده است؟؟؟؟

يا همانطور كه ما ميگوييم نويسنده اين مطالب #خدا نبوده و همان دسته #نصرانيهاى_شام بوده اند و يا خدائى كه با #محمد در ارتباط بوده كلا نه حال روحيش خوب بوده و نه عقل درست و حسابى در سر داشته است.

برويم به سراغ آيه ٥٢ #سوره_احزاب كه هم دروغ #روحانيون_اسلامگرا را افشا ميكند و هم شاهكار قرآن و خداى محمد در اين آيه نهفته است،
زيرا #خداى_محمد بسيار شديد در فكر ارضاى #مسائل_جنسى_محمد بوده و بسيار مراقب بوده كه ايشان در مذيقه نباشد و به او بد نگذرد.

اى كاش #مسلمانان به جاى تعصب فقط و فقط همين سوره را با ترجمه ميخواندند تا متوجه ميشدند چه كلاه گشادى از بدو تولد بر سرشان رفته است.
متن عربى آيه ٥٢ سوره احزاب:
لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا ﴿۵۲﴾
#ترجمه:از اين پس زنان و نيز اينكه به جاى آنان زنان ديگرى برگزينى تو حلال نيست هر چند #محو_زيبايى_آنان شوى، به استثناى كنيزانى كه بدست آورده اى و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است (۵۲)

در اين آيه يكباره خداى محمد كه در اين سوره بيشتر نقش مسئول يك شيرين كامه را بازى ميكند، به ناگاه متوجه ميشود پيامبرى كه فرستاد بيش از اندازه چموش است و يك حرمسرا راه انداخته با بيش از ١٠ زن جورواجور.

پس بايد او را متوقف كرد، و به او دستور ميدهد ازين به بعد هيچ زنى بر تو حلال نيست حتى نمى توانى آنها را جا به جا كنى.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما:
www.eslam.nu
💠#قرآن و معجزه #حركت_كوه_ها، حقيقت يا شيادى مفسرين؟؟
#قسمت_دوم

خوب در اينجا به اين موضوع اشاره شده است كه #كوه_ها در واقع ساكن نيستند و در حال حركتند.
خواننده نيز با خواندن اين ترجمه ميگويد: سبحان الله، دانشمندان زمين شناس تازه فهميده اند كه كوه ها دائما در حركت هستند، اما #خدا در #قرآن آنرا ١٤٠٠ سال پيش بيان كرده و اين يك معجزه است.
اما براى اثبات #شيادى_اسلامگرايان، بايد به آيه ماقبل اين آيه نگاهى انداخت، زيرا در ابتداى آيه ٨٨ گفته است:
<و تري> كه معناى آن ميشود: و آنگاه خواهى ديد، پس حتما در آيه قبلى مطلبى عنوان شده كه در اينجا ميگويد: و آنگاه خواهى ديد.
بازهم در اينجا ترجمه #آيه_٨٧ را مينگريم و اما اينبار از زبان معتبرترين مترجمين قرآن.
١) ترجمه #آيت_الله_مشكيني :
و (به یاد آر) روزی که در صور دمیده می شود، پس همه آنان که در آسمان ها و آنان که در زمین اند در وحشت افتند (و بمیرند) جز آنان که خدا خواسته. و روزی که در صور دمیده شود پس همه آنها که در آسمان ها و زمین اند (زنده شده) به وحشت افتند جز آنان که خدا خواسته ( از فزع محشر مصون باشند ) ، و همه زنده شده ها با خضوع و زبونی به او خواهند آمد.
٢) ترجمه #آيت_الله_مكارم_شيرازى:
و ( به خاطر آورید) روزی را که در «صور» دمیده می شود، و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند در وحشت فرو می روند، جز کسانی که خدا خواسته و همگی با خضوع در پیشگاه او حاضر می شوند!
٣) ترجمه #استاد_الهى_قمشه_اى:
و ( باز به امت یاد آور شو ) روزی که در صور (اسرافیل) دمیده شود ، آن روز هر که در آسمانها و هر که در زمین است جز آن که خدا خواسته همه ترسان و هراسان باشند و همه منقاد و ذلیل (به محشر) به نزد او آیند.
حال در اينجا دوباره ترجمه آيه ٨٨ را از زبان همين مترجمين مى آورم و از شما درخواست دارم اين دو ترجمه را در كنار هم قرار داده و بخوانيد..

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
💥 چرا نمی‌توان به روایات اسلامی اعتماد کرد؟
#بخش_اول
#قسمت_يكم

مقاله اى كه در پيش روى شماست توسط جناب #داريوش_بى_نياز نوشته شده است و ما در چند بخش مختلف و هر بخش را در قسمتهاى مختلف و كوتاه بدون هيچ دخل و تصرفى خدمت شما ارائه خواهيم كرد.
سپس در پايان هر بخش فايل پى دى اف آنرا در كانال قرار ميدهيم كه مخاطبين محترم بتوانند كل آن بخش را يكجا بخوانند.
(پيش درآمد) بسیاری از مردم بر این گمان نادرست هستند که #دین‌باوری و #خداباوری دو روی یک سکه‌اند، یعنی یکی بدون دیگری نمی‌تواند وجود داشته باشد. پنداشتی که از بنیان نادرست است.
پیشینه‌ی خداباوری به چندین هزار سال می‌رسد؛ دست کم، بنا به یافته‌های باستان‌شناسی به ویژه در #اسپانیا و #فرانسه هم اکنون می‌دانیم که کهن‌ترین نقاشی‌های دیواری که نشانگر شناخت نخستین انسان‌ها از خود به عنوان یک موجود مستقل است به چهل هزار سال می‌رسد. انسان با شناخت خود به عنوان یک موجود مستقل در طبیعت، مرگ را نیز شناخت. حول محور ترس‌برانگیز مرگ، پرسش‌هایی از قبیل «کی هستم؟ از کجا می‌آیم؟ به کجا می‌روم؟» نیز آرام آرام شکل گرفتند. شاید بتوان گفت که پدیده‌‌های مرگ و خدا دو روی یک سکه باشند، یعنی با شناخت مرگ، #خدا نیز آفریده شد.
ادیان در تاریخ بشری، پدیده‌ای تازه و جوان هستند. قدیمی‌ترین ادیان مانند #میترائیسم که حدود ۱۴۰۰ پیش از میلاد در ایران و قسماً در هند رایج شد، جزو نخستین ادیان جهان می‌باشد. حتا اگر نخستین ادیان در ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد شکل گرفته باشند (مثلاً در میانرودان و مصر)، باز پیشینه‌ی ادیان از چهار هزار سال فراتر نمی‌رود. در حالی که خداباوری در اشکال گوناگونش دست کم سی هزار سال قدمت دارد. خداباوری - با هر پنداشتی که تک تک انسان‌ها از خدا دارند- محصول بلاواسطه‌ی شناخت «مرگ» است، بویژه زندگی پس از مرگ. از این رو، شگفت‌انگیز نیست که همه‌ی ادیان روی زمین نیز خود را مجبور دیده‌اند (و هنوز نیز چنین است) که به این پرسش بنیادین انسانی [مرگ و زندگی پس از آن] پاسخ بدهند: بودیسم بر تناسخ روح انگشت می‌گذارد و ادیان یکتاپرستی بر «روز رستاخیز»، روزی که همه‌ی ما انسان‌ها دوباره زنده خواهیم شد و پاسخگوی اعمال خود خواهیم بود. همان گونه که انسان [هنوز] نتوانسته و نمی‌تواند مرگ را بپذیرد، ادیان ساخته شده توسط انسان نیز بر این نکته تأکید دارند که «مرگ» ما انسان‌ها قطعی و ابدی نیست و دوباره ما انسان‌ها به گونه‌ای زنده خواهیم شد (اصل امید).
از آن جا که مرگ و زندگی دو پدیده‌ی همزاد هستند، و انسان هیچ گاه - تاکنون- نتوانسته با مرگ کنار بیاید (صرف‌نظر از استثناها)، همواره او به یک تکیه‌گاه درونی نیازمند بوده و هست. نخستین و کهن‌ترین «تکیه‌گاه درونی» انسان، خداست. یعنی پدیده‌ای که نه تنها آفریننده است بلکه ناظر بر همه چیز انسان‌ها نیز می‌باشد. ولی هر انسانی برای خود یک پنداشت ویژه‌ و بسیار پیچیده‌ای از خدا دارد. پنداشت ما انسان‌ها از خدا، مانند #اثر_انگشت می‌ماند، یعنی نمی‌توان دو انسان - حتا از یک دین یا از یک فرقه دینی- را پیدا کرد که پنداشت‌های درونی آن‌ها از خدا با هم همسان باشند. این تکیه‌گاه درونی یا به عبارتی «خدا»، نیاز معنوی و روانی هر انسانی می‌باشد. به سخن دیگر، خداباوری یک نیاز شخصی است ولی دین‌باوری یک نیاز اجتماعی- سیاسی می‌باشد. زیرا تاریخ ادیان نشان داده و هنوز نیز چنین است که ادیان با تحولات و تنش‌های سیاسی- اجتماعی شکل گرفته‌اند و چنین نیز عمل کرده‌اند و عمل می‌کنند. به همین دلیل وظیفه‌ی اصلی آن‌ها (بر خلاف گنوسیسم/عرفان) نه پاسخگویی به مسایل درونی انسان‌ها بلکه پاسخگویی به مسایل اجتماعی- سیاسی بوده است. از این رو شگفت‌انگیز نیست که همه‌ی ادیان یکتاپرست همواره با گنوسیسم سر جنگ داشته و دارند. گفتنی است که پیش از پدیدار شدن ادیان کلاسیک، خداباوریِ مبتنی بر #کیهان‌شناسی، #گنوسیسم و چند خدایی رایج بود.
از این رو، نگارنده به عنوان یک منتقد دین (در این جا #منتقد_اسلام) تلاش می‌کنم که از دخالت در خصوصی‌ترین حریم انسان‌ها - که همان خداباوری باشد- بپرهیزم و موضوع دین‌باوری را با خداباوری «قاطی» نکنم.

ادامه دارد ...

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm/22535
💥 #مهدى_شيعيان، نماد توحش و بربريت عريان

#قسمت_دهم(آخر)

٨) در روايت نهم كه از #امام_باقر نقل شده است، بريدن سر انسانها توسط مهدى را به قصابى و بريدن سر گوسفندان تشبيه ميكند. آيا داعش و امثال داعش همينكار را با مخالفينشان نميكردند؟
خوب تفاوت در چيست؟ تفكر كه همان تفكر است و رفتار نيز همچنين. آيا توحش در رفتار و كردار موجب ايجاد جامعه آرمانى و الهى ميشود؟
آيا #خدا بيش از ١٠٠٠ سال اين شخص را در آب نمك خوابانيده كه بيايد و توحش عريان خود را به نمايش بگذارد؟
٩) در روايت پنجم امام باقر ميگويد كه #مهدى حتى شكم زنان باردار را ميشكافد!
عجب منجى بشريتى واقعاً! دريدن شكم زن باردار و كشتن طفل او كدام قسمت از عدالت و كدام نشانه از منجى بودن اوست؟
١٠) در روايت ٤ و ٥ ميخوانيم كه مهدى نه با كسى مشورت ميكند و نه به حرف كسى گوش ميدهد و آنقدر خونريزى ميكند كه #خون به زير ساق اسبش ميرسد!
در اينجا بايد گفت هزاران رحمت به #چنگيز_خان و موسلينى و هيتلر كه حداقل يك تيم مشورتى داشتند براى انجام كارهايشان. آيا خدا بيش از هزار سال مهدى را مخفى كرده است كه او را در هيبت يك #ديكتاتور_خونخوار و زبان نفهم به جان مردان و زنان و كودكان بياندازد؟
١١) در روايت سوم خوانديم كه در هنگام ظهور مهدى، شمشيرهايى از آسمان ميبارد كه بر روى هر شمشير نام شخصى نوشته شده است كه مهدى به وسيله آن شمشير، شخص نامبرده را ميكشد.
من فكر نميكنم نياز بيشترى براى تحليل و يا توضيح دادن اين روايات داشته باشيم و هر خواننده عاقل و منطقى با خواندن آنها ميتواند به راحتى تصوير يك موجود خون آشام و روانپريش را تجسم كند كه تنها صفتى كه به هيچ عنوان نميتواند برازنده او باشد، منجى بودن اوست.
اين دست روايات و اعتقاد به #مهدويت، به خوبى اثبات ميكند كه متوليان و دست اندركاران اين مذهب، با به قدرت رسيدن تنها چيزى كه ميتواند آنها را سيراب كند ريختن خون و قتل عام انسانهايى است كه كوچكترين مخالفتى با اعتقادات و ديدگاه هاى آنها داشته باشند
همانطور كه در ٤٠ سال گذشته روحانيون اين مذهب گوشه هايى ازين #توحش_عريان و خونخوارى را به نمايش گذاشته و ميگذارند.
سئوال از معتقدين به مهدى موهوم:
آيا هنوز منتظريد كه مهدى بيايد و شما را از ظلم و ستم نجات داده و منجى بشريت شود؟؟

https://t.me/naghde_eslamm/26213
🌫 خدا هست؟ خدا نیست؟ اگر هست کجا هست...
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر

#قسمت_سوم(آخر)

هرچه درس میخواندام و تحقیق می‌کردم بیشتر علامت‌های سوال در ذهنم شکل میگرفت، از طرفی‌ هم بحث #گرایش_جنسی‌‌ام موضوعی بود که هیچ راه چاره‌ای برای آن پیدا نمیکردم.
این را هم بگویم در ایام تحصیل علوم حوزوی و رفت و آمد با بچه‌های مذهبی‌ و هیئتی بارها پیش می‌آمد که با آنها هم آغوش میشدم .
و سوالی که همیشه بعد از سکس از آنها می‌پرسیدم این بود که با این بار گناه چه باید کرد...
و جواب آنها هميشه اين بود كه:
▪️سماوری که به بزم حسین میجوشد
▪️بخار رحمت او جرم خلق می‌پوشد
به مرور زمان باور‌های مذهبی‌‌ام داشت کم رنگ میشد و شاید هم بیرنگ.
دیگر از #خدا فقط رحمانیّت را نمی‌دیدم .
ظالم بودن و #جبّار بودن خدا را هم فهمیده بودم .
در #حوزه_علمیه بود که به موجودیت کلامی‌ و فقهی‌ قرآن و روایت پی‌ بردم، یا مسلمان میشوی یا باید بمیری.
آنجا بود که فهمیدم لا اکراه فی‌ الدین جمله‌ای پوچ است که هیچگاه کاربرد نداشته و ندارد،
اگر اسلام را نپذیری خونت هدر میشود.
آنجا بود که شخصیت #علی‌ را از جنبه ذوالفقار آغشته به خونش شناختم.
آنجا بود که پی‌ بردم نه یهودی و نه مسیحی‌ و نه هیچ قومیتی دیگر برابر با اسلام و مسلمان نیست.
و این #اسلام است که همیشه به جبر و ظلم یک پله از همه ادیان پوچ دیگر بالاتر است.
نزدیک به پنج سال از عمرم را صرف آموختن دین کردم گرچه این چند سال هدر رفت
اما بزرگترین مزیتش این بود که الان خدا را شناخته‌ام و به حقیقت دین پی‌ برده ام.
الان من نیما...
میدانم که خودم خدایی هستم روی زمین و همه ی انسان‌ها نیز میتوانند خدا باشند، فهمیده‌ام که خدا هیچگونه موجودیتی نداشته و ندارد .
متوجه شدم اهلبیتی که می‌گفتند از رگ گردن به ما نزدیکتر هستند حتا جای رگ زیر بيضه هايم‌ را نیز نمیتوانند بگیرند.
من خدا و اهلبیتش و تمام این مزخرفات را برای همیشه بالا آورده‌ام و هرگز به نوشیدن این استفراغ بیهوده فکر نمیکنم.

پايان ....

https://t.me/naghde_eslamm