مدیریار | Modiryar
843 subscribers
4.9K photos
676 videos
3 files
4.42K links
پایگاه جامع مدیریت
www.modiryar.com
مدیرمسئول
@mahdiyarahmadi
رئیس هیئت‌مدیره
@AhmadNiroomand
• اینستاگرام
https://www.instagram.com/modiryar_com
• ایتا
https://eitaa.com/modiryar
• گپ
https://gap.im/modiryar
احرازارشاد
http://t.me/itdmcbot?start=modiryar
Download Telegram
#طراحی_داخلی شرکت تاکسی‌های آنلاین Uber در هنک کنگ

🔺 #تحریریه_معماری_آرل
🔻 #پایگاه_جامع_مدیریار

#کمپانی_Uber اولین کمپانی خدماتی تاکسی سرویس آنلاین بین المللی می باشد. سرویسی که اکنون با نام های اسنپ و تپسی در ایران فعالیت می کند. Uber بعنوان اولین کمپانی خدماتی تاکسی آنلاین جنبشی عظیم در سراسر دنیا به راه انداخت. شرکتی که ابتدا کارش را در #کالیفرنیا آغاز کرد و الان در اکثر نقاط دنیا شعبه دارد. اخیراً یکی از این شعبه ها در هنگ کنگ اجرا شده که دارای ویژگی های طراحی و رنگ سازمانی خود کمپانی می باشد. طراحی دفتری بزرگ و منحصر که از اِلمان های ساده بهره برده و سیرکولاسیون ارتباط مناسبی بین فضای #کارمندان برقرار کرده است.

#طراحی_داخلی دفتر Uber در هنگ کنگ شامل یک واحد اداری ۸۳۰ متر مربعی است. دفتری که از توابع و عرصه های مختلفی تشکیل شده تا هر قسمت به عنوان فضایی منفرد و یا جمعی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع طراح با ایجاد غرفه های مجزا فضای ملاقات، خدمات و کارمندان را از هم مجزا کرده. اما عرصه هایی که کارمندان در آن مشغول هستند، به صورت فضایی باز و گسترده تعبیه شده تا تعامل افزایش یابد.

@modiryar
#سندرم_صندلی_گهواره‌ای
#Rocking_Chair_Syndrome

💢 سندرم صندلی گهواره‌ای:

• به حالتی گویند که بارها کاری را انجام می‌دهید؛ اما نتیجه‌ای دربرندارد و از پیش نمی‌رود. در این شرایط تلاش می‌کنید و انرژی زیادی هم ممکن است صرف کنید، اما کارتان اثربخش نیست. در این موقعیت چه می‌کنید؟ آیا به همان رویه سابق ادامه می‌دهید یا درصدد تغییر برمی‌آیید؟ تجربه نشان داده که اگر کارتان را به همان روال سابق ادامه دهید #فرسودگی_شغلی برایتان ایجاد می‌شود و تنها خستگی و دل‌زدگی از کار باقی می‌ماند.

💢 چرا سندرم صندلی گهواره‌ای اتفاق می‌افتد؟

• در بیشتر مواقع، اگر کمی به عقب برگردید متوجه می‌شوید ممکن است روش‌تان برای انجام کار خاصی اشتباه بوده باشد یا همه چیز در مرحله ایده باقی مانده باشد.
• در شرکت‌ها و سازمان‌هایی که دچار سندرم صندلی گهواره‌ای هستند علیرغم اینکه #کارمندان تحرکی ندارند، ولی تظاهر به تحرک داشتن می‌کنند و همین گاهی باعث سردرگمی می‌شود. در ادامه این تظاهر به کار کردن، هیچ پویایی و پیشرفتی نیز حاصل نمی‌شود و در اغلب اوقات این پدیده مثل یک اپیدمی در سازمان پخش می‌شود.

💢 راه‌های جلوگیری ابتلا به سندرم صندلی گهواره‌ای:

#ایده کافی نیست:
• برای اینکه کارهایتان پیش بروند، باید به آن‌ها عمل کنید. ایده‌ها باید عملی شوند. داشتن ایده به تنهایی فایده‌ای ندارد. در این شرایط احتمالاً از خود می‌پرسید، باید چه کارهایی برای جلو رفتن انجام دهید؟ هریک از ما ایده‌ای در سر داریم که می‌تواند زندگی کاری ما را بهتر کند، اما باید بدانیم که فقط داشتن ایده کافی نیست و به عمل کردن هم نیاز داریم. ممکن است حتی قدم کوچکی برداریم، اما همان قدم کوچک بهتر از ثابت ماندن است.

#ایده‌ها را عملی کنید:
• شاید مجبور شوید از ابتدا شروع کنید، اما همینکه دست به #تغییر و عملی کردن ایده‌هایتان می‌زنید، پیشرفت هم به دنبالش ایجاد می‌شود. وقتی ایده‌تان را به مرحله عمل درمی‌آورید، از کارهایتان نیرو می‌گیرید و متوجه می‌شوید که چه کارهایی را باید انجام دهید و چه کارهایی را نه.
• در طول راه یاد می‌گیرید و این یاد گرفتن سبب جابجایی شما می‌شود. شاید به شما بگویند کاری که قصد انجامش را دارید ممکن است سال‌ها طول بکشد. ممکن است برای به نتیجه رسیدن مجبور باشید زمان زیادی صرف کنید، اما اگر دست به عمل هم نزنید، زمان می‌گذرد و ممکن است مدتی بعد حسرت فرصت از دسته رفته را بخورید.

⓷ از #تغییر نترسید:
• مورد بعدی که منجر به سندرم صندلی گهواره‌ای می‌شود ترس از عمل کردن است. حتماً شما با افرادی در محیط کار روبرو شده‌اید که مدام درباره عاقبت کارتان هشدار می‌دهند و شما را از خطر بر حذر می‌دارند. این عده مدام شما را از ریسک کردن می‌ترسانند و توصیه می‌کنند که کاری بی‌حاشیه و بدون دردسر داشته باشید.
• مگر همینکه اندوخته‌ای برای بازنشستگی‌ داشته باشید کافی نیست؟ چرا باید دست به خطر بزنید؟ اینها دو مورد از حرف‌های معمول این عده است. باید بگوییم اگر بخواهید تحت تأثیر محافظه‌کاری قرار بگیرید، در همانجایی که هستید می‌مانید و پیشرفت نمی‌کنید.
• کافیست به راهی که می‌روید اعتقاد داشته باشید و خودتان باور کنید کاری که انجام می‌دهید درست است. پی بردن به #نقاط_ضعف و قوت، قدمی رو به جلوست، همانطور که از دیگران یاد گرفتن، قدمی در راستای تغییر و تحرک می‌تواند باشد.
@modiryar
چرا #کارکنان_باهوش استعفا می دهند؟
#پایگاه_جامع_مدیریار

🎯 خیلی از مدیران موفق نیز ممکن است یک اشتباه را مرتب تکرار کنند. یکی از اشتباهات آنها این است که اجازه می دهند نیروهای با استعداد و موفق آنها شرکت شان را ترک کنند. یکی از هزینه های کمرشکن شرکت ها، همین ترک نیروهای مستعد و باهوش است. از هر مدیری بپرسید آیا برای نگهداری و تربیت نیروهای مستعد و باهوش دستورکار دارند، بلافاصله جوب می دهند بله! و سپس از تلاش ها و موفقیت های شرکت خود صحبت می کنند. اما واقعیت چیز دیگری است.

🎯 در یک آزمایش، با تحقیق از #کارمندان این نوع شرکت ها پاسخ های زیر دریافت شد:

⇦ بیش از ۵۰٪ از آنها ابراز کرده اند که ارزش های آنها با کارفرمایشان متفاوت است.
⇦ بیش از ۶۰٪ از آنها گفته اند احساس نمی کنند کارهای آنها با برنامه ریزی کارفرما به نتیجه ای برسد.
⇦ بیش از ۷۰٪ از آنها گفته اند تلاش ها و استعدادهای آنها توسط کارفرما درک و قدردانی نمی شود.

🎯 اما بد نیست بدانیم این #نیروهای_مستعد با ایده های عالی و سازنده چرا شرکت خود را ترک می کنند و دست کارفرما را در پوست گردو می گذارند.

➊ عدم موفقیت در دنبال کردن علاقه‌مندی‌های آنها
➋ شکست در به چالش کشیدن هوش و خردمندی آنها
➌ استفاده نکردن از خلاقیت آنها
➍ پرورش ندادن مهارت های آنها
➎ فرصت ندادن به آنها برای صحبت
➏ نداشتن توجه کافی به آنها
➐ داشتن ضعف مدیریتی
➑ نادیده گرفتن تلاش های آنها
➒ افزایش ندادن مسوولیت های آنها
➓ سر قول خود نبودن

@modiryar
نشانه‌های شغل‌های نامناسب
منبع: forbes

#افراد_جویای_کار خصوصاً جوانان اکثراً هر پیشنهاد شغلی را قبول می کنند و کمتر در جستجوی یک #شغل_مناسب هستند. پذیرفتن شغل نامناسب اشتباه بزرگی است که چند ماه بعد از کار کردن سبب ناامیدی و دلسردی‌ می شود. نشانه‌های هشداردهنده‌ زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند چشمتان را باز کنید و واقعیت شغل جدید را ببینید. در ادامه ۵ نشانه را معرفی می کنیم. اگر با یکی از این نشانه‌ها مواجه شدید، بلافاصله به آن #پیشنهاد_شغلی پاسخ منفی بدهید:

⓵ حقوق ثابت است اما مسئولیت‌ها بیشتر می‌شود:

تصور کنید قرار است بعنوان مدیر امور داخلی شرکت مشغول کار شوید. کارفرما می گوید هر زمان نیاز باشد باید کارهای بانکی شرکت را هم انجام دهید. این کارهای اضافه ربطی به نقش شما در شرکت ندارد و حتی حقوق اضافی هم دریافت نمی کنید. اگر فکر می کنید شغلی که به دنبال استخدام آن هستید، در بین دیگر مسئولیت‌ها محو شده است یا نمی توانید تمام وظایف را هم‌زمان به انجام برسانید، بدون هیچ تردیدی این شغل را فراموش کنید.

⓶ فرصت مناسب برای آموزش و یادگیری ندارد:

#یادگیری_مهارت‌های_شغلی بعد از این که وارد کار جدیدی شدید بسیار ارزشمند است. اگر از همان ابتدا احساس کردید در محیط کار جدید هیچ فرصتی برای پیشرفت و یادگیری وجود ندارد و تنها باید وظایفی که به شما محول شده را به انجام برسانید، کمی بیشتر تأمل کنید. ببینید آیا می توانید چنین شغلی را بپذیرید و برای سال‌های طولانی درجا بزنید.

⓷ قبول شغل جدید به هر قیمتی اشتباه است:

ممکن است #مصاحبه_کننده در میان صحبت‌های خود به عدم هماهنگی اهداف با شغل جدید اشاره کند؛ مثلاً بگوید: "از حالا باید به اطلاعت برسانم کارمندان دیگری همانند شما بوده‌اند که از این کار ناامید شده‌اند". اگر کارفرما چنین حرف‌هایی را بیان کرد، بدون هیچ ابهام این پیشنهاد شغلی را رد کنید، زیرا او با اطمینان می گوید در این نقش هیچ رضایت شغلی وجود نخواهد داشت.

⓸ مدام نیروی کار شرکت عوض می‌شود:


تعویض پی در پی #نیروی_کار در یک شرکت اصلاً نشانۀ خوبی نیست؛ خصوصاً اگر کسب و کار تازه تأسیسی نباشد. این مسئله نشانۀ ضعف مدیریت یا فرهنگ کاری اشتباه است.

کارفرما توجهی به اهداف بلندمدت شغلی شما ندارد:

برای #کارمندان_جوان که می‌خواهند در زمینه شغلی‌ به موفقیت برسند و پله‌های ترقی را به سرعت بالا بروند، داشتن برنامۀ بلندمدت شغلی اهمیت زیادی دارد. شاید بهتر باشد از مصاحبه کننده بپرسید "دستاوردهای این شغل را در یک سال آینده چطور ارزیابی می کنید؟". اگر او پاسخ کاملی به سؤالات شما نداد و نتوانست جایگاه شغلی را متفاوت ترسیم کند، باید بدانید این نقش به جایی نمی‌رسد.

🔚 سخن آخر:

اگر دنبال شغل جدیدی هستید باید #تصمیمی_هوشمندانه اتخاذ کنید. البته انتخاب شغل نامناسب مزیتی هم دارد؛ #شغل_نامناسب می تواند تجربۀ خوبی در اختیارتان قرار دهد تا بدانید در آینده باید به دنبال چه شغل‌هایی باشید. اگر هم اکنون در یک موقعیت شغلی هستید که چندان جالب نیست، نگران نباشید و آن را یک تجربۀ ارزشمند بدانید.

#پایگاه_جامع_مدیریار
@modiryar
چگونگی‌ِمدیریتِ کارمندی که ؛ "توجه‌زیاد نیاز دارد"

منبع: #روزنامه_دنیای_اقتصاد

شاید بعنوان #مدیر آرزو داشتید می‌‌توانستید به همه افراد تیم‌ توجه بیشتری کنید. اما گاهی به نظر می‌رسد برخی #کارمندان_خاص به زمان بیشتری نیاز دارند. شاید آنها مکرر از شما می‌خواهند کارشان را بازبینی کنید، دنبال بازخورد مستمر هستند یا به‌طور منظم برای گفت‌وگو سر میز شما ظاهر می‌شوند. در مورد این شخص در تیم‌تان چه کاری انجام می‌دهید؟

💢 کارشناسان چه می‌گویند؟

#ایمی_جن_سو، از مدیران شرکت آموزش مربیگری؛

#Paravis_Partners

می‌گوید: «در جهان امروز، زمان هر فردی ارزش بسیار زیادی دارد.» و این دلیلی است که چرا مدیریت فردی که دائم درخواست می‌کند زمان بیشتر از حد معمول به او اختصاص دهید، چالش‌برانگیز است. ممکن است از اینکه وقت کافی به این فرد اختصاص نمی‌دهید، احساس گناه کنید. این وظیفه شماست که علت ریشه‌ای را شناسایی کنید و به عنوان مدیر، محیطی ایجاد کنید که به افرادی که برای شما کار می‌کنند انرژی بدهد. در اینجا چند استراتژی برای انجام این کار آورده شده است:

#منبع_نیاز را با جدیت پیگیری کنید:

اول باید دریابیم چه چیزی نیاز این فرد را تشدید می‌کند. شاید او در گذشته برای مدیری سختگیر که به جزئیات اهمیت می‌داده کار کرده و #عادت دارد دو بار یا سه بار همه چیز را با شما چک کند. علت این امر می‌تواند #احساس_ناامنی یا فقدان اعتماد به نفس باشد. گاهی کارمندان تنها به دنبال این اطمینان هستند که کارشان را درست انجام می‌دهند. ممکن است رفتار شما به گونه‌ای باشد که این نیاز را تشدید ‌کند. شاید شما راهنمایی یا بازخورد کافی نشان نمی‌دهید یا جلسات شما با کارمندان به‌طور بهینه انجام نشده است.

⓶ با کارمندتان #صحبت_کنید:

مستقیم با کارمندتان پیرامون مشاهدات از رفتارش گفت‌گو کنید. لحن صدای شما بداخلاق یا تحقیرآمیز نباشد. مثلاً بگویید: «شما برای مسائل X، Y، Z، زیاد پیش من آمده‌اید. اما همه این جلسات غیررسمی موجب می‌شوند از زمان‌مان به‌طور #بهینه استفاده نکنیم. چگونه می‌توانم شما را بهتر حمایت کنم؟» حتی می‌توانید موضوع را به خودتان بازگردانید: «چه چیزی باعث شده آن #کارمند تا حدی احساس حقارت کند؟» چیزی مانند این را بگویید: «احساس من این است که زیاد در کار شما دخالت می‌کنم و نگرانم شاید مانعی برای شما باشم.» به این وسیله اعتماد بنفس کارمند خود را بالا ببرید و بگویید: «شما فردی لایق هستید و همیشه نیاز ندارید به من گزارش بدهید.»

⓷ حالا #گوش_دهید:

وقتی حرف‌هایتان را زدید، با دقت به پاسخ‌ها و واکنش‌های کارمند گوش کنید. آیا کارمند شما به #هدایت بیشتر، ارتباط عمیق‌تر، آموزش بیشتر یا چیز دیگری نیاز دارد؟ ببینید آیا برای رفع نیاز می‌توانید تغییرات کوچکی انجام دهید؟ بعنوان مثال:

#ارتباط برقرار کنید:
گاهی کارمندان احساس می‌کنند مورد غفلت واقع شده‌اند و صحبت با شما در مورد یک وظیفه تنها بهانه‌ای برای گرفتن زمان بیشتر از شماست.

#تحسین و #اطمینان دوباره ایجاد کنید:
فراموش نکنید گاهی باید به کارمندی که کارش را به خوبی انجام می‌دهد، این اطمینان را بدهید که واقعا عملکردش خوب است.

#حمایت کنید:
اگر گزارش‌ها حاکی از این است که کارمندتان با یک وظیفه خاص در جدال است، باید ابزارها و منابع لازم را ایجاد کنید. آیا او به آموزش بیشتری نیاز دارد؟ می‌توانید از کمک سایر کارمندان بهره بگیرید.

⓸ مشکل #اعتماد_بنفس را حل کنید:

زمانی که نیازمندی یک کارمند از #خودباوری پایین او نشأت می‌گیرد، با مشکل بسیار بزرگی روبه‌رو هستید. باید از زاویه #توسعه_حرفه‌ای وارد گفت‌وگو شوید و بگویید: «گاهی دیده‌ام که اعتماد به نفس لازم را ندارید. نمی‌خواهم این موضوع مانع دستیابی شما به پتانسیل‌هایتان شود. چگونه می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم؟»

#مرز تعیین کنید:

اگر کارمندتان از این سیاست #درهای_باز سوءاستفاده کرد، مرزهای واضحی را ایجاد کنید. مهربان و خیرخواه باشید. مثلاق بگویید «من ۱۵ دقیقه قبل از جلسه بعدی‌ام وقت در اختیار دارم و می‌توانم آن میزان زمان را به گفت‌وگو با شما اختصاص دهم. یا من به یک جلسه می‌روم. آیا می‌توانیم این گفت‌وگو را به جلسه‌بعدی موکول کنیم؟» می‌توانید به کارمند مورد نظر بگویید: «شما ۳ بار در هفته برای دیدن من می‌آیید. بیایید این مقدار را به یک بار در هفته کاهش دهیم.» باید به کارمندتان #آموزش دهید که برای هر چیز کوچکی پیش شما نیاید.

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
نگذارید کارکنان‌تان فقط به کار فکر کنند!
#پایگاه_جامع_مدیریار

در مقاله ای در #هاروارد_بیزنس_ریویو گفته شده است که حتی در محیط های کاری پرفشار هم برای خود #کارکنان و هم برای #مدیران آنها بهتر است که افراد فقط هویت کاری نداشته باشند و کار را آنقدر بزرگ تعریف نکنیم که جای دیگر جنبه های زندگی را هم بگیرد.

بسیاری #سازمان_ها کارمند ایده ال را کسی می دانند که زندگی اش را وقت کارش کرده باشد، چیزی که در بعضی شغل ها شاید تا حدی اجتناب ناپذیر به نظر برسد. با این حال باید دانست، کارمندان شما فقط کارمند نیستند، بلکه هویت های دیگری مانند قهرمان ورزشی، هنرمند، نقش پدر و مادری و مانند آن هم می توانند داشته باشند.

کارکنان در تفکیک زندگی شخصی و کاری‌ به روش‌های مختلفی عمل می کنند، برخی همه چیز را در #کار تعریف می کنند و برخی هم چنین نمی کنند. پژوهش ها نشان می دهند با آزاد گذاشتن کارکنان و پذیرش این هویت های مختلف، خود سازمان ها نیز بهره مند می شوند و می توانند از این #منابع ارزشمند خود بهتر استفاده کنند.

در اینجا توصیه شده است نه تنها این تنوع را بپذیرید و #کارمندان خود را فقط #کارمند نبینید، بلکه گاهی حتی به صورت رسمی آنها را وادار کنید به جنبه های دیگر زندگی شان هم برسند (اگر می بینید کارمندتان زیاد درگیر کارش شده است، گاهی او را به #مرخصی_اجباری بفرستید، این بیشتر به نفع شماست)

www.modiryar.com

@modiryar
🔺#مدیریت_منابع_انسانی_اجتماعی
🔻مفهومی نو در مدیریت‌منابع‌انسانی
#SRHRM

#دکتر_علی_سید_نقوی
دانشیار دانشگاه علامه ‌طباطبایی

← در تلفیق مفاهیم HRM و CSRt #اورلینسکی و #سوانسون (۲۰۱۷) مفهوم جدیدی را معرفی کرده اند که سیاست ها و راهبردهای مسئولیت پذیر اجتماعی را به سمت کارمندان هدایت می کند.

← "مدیریت اجتماعی منابع انسانی" فرضیه های جدید اجتماعی در #مدیریت_کارمندان دارد که شامل شیوه ها و سیاست هایی است که باید با منابع انسانی شرکت ها و استراتژی های CSR متناسب باشد. (#بارنا و همکاران، ۲۰۱۷).

← وقتی مفاهیم CSR و HRM با هم ادغام می‌شوند، CSR نیازهای #کارمندان را برآورده می‌سازد، یعنی سیاست‌های مربوط به آموزش کارمندان، ارتقاء در مشاغل‌شان، تشویق اقلیت های مختلف و ارائه شرایط پاداش خوب، از جمله قدردانی و تقسیم کارآفرینی در سهامداری بهبود می‌یابد.

← پیرو استدلال های #اورلیتسکی_سوانسون (2016)، در حالی که شیوه های HRM در تقویت توانایی های کارمندان مانند مهارت های افزایش توانمندی، افزایش انگیزه و توانایی های افزایش فرصت ها نقش دارند، مدیریت منابع انسانی اجتماعی فراتر می رود و شامل موارد زیر می‌شود: (#شن و #ژانگ ، ۲۰۱۷).

• استخدام و حفظ کارمندان مسئول‌اجتماعی
• ارائه آموزش های مربوط به CSR
• ارزیابی عملکرد اجتماعی کارکنان
• پیوند نتایج ارزیابی به پاداش
• آموزش و توسعه


#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
#پدیده_کارکنان_بومرنگی را بشناسید
#پایگاه_جامع_مدیریار

💢 آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که به شغل یا شرکتی قدیمی که در آن احساس خوبی داشتید بازگردید؟

بر اساس آماری که از گوشه و کنار خیابان‌ها به گوش می‌رسد، ظاهراً این اتفاقی است که اخیراً برای خیلی‌ها می‌افتد: ماه سپتامبر امسال موسسه نیروی کار در؛

WorkplaceTrends.com

مطالعه‌ای منتشر کرد که نشان می‌دهد ذهنیت کارکنان و کارفرمایان نسبت به پدیده بازگشت به شغل قبلی بازتر شده است. بر اساس گزارش این #کارمندان_بومرنگی رقابتی جدی برای کسانی هستند که به دنبال یافتن شغل‌ می‌روند.

٪۴۰ از شرکت‌های تحت این مطالعه گفته‌اند بیش از نیمی از کارکنان سابق دوباره درخواست بازگشت به شرکت داده‌اند. در این مطالعه اشاره شده که دانش شرکت و آشنایی این افراد با کارفرمایان عامل‌های گزینش مجدد آنها بوده است اما این بازگشت شغلی برای کارمندان بومرنگی چه مزیت‌هایی دارد؟ در گفت‌وگو با مگی میستال یکی از مشاوران اجرایی شرکت مشاوره MMM درباره اهمیت این نوع اقدامات شغلی پرسیدیم که نکات کلیدی این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

💢 بازگشت شغلی از منظر مالی فوایدی دارد:

فرض کنید شرکت قبلی‌تان را برای یافتن #فرصت‌های_مالی و حرفه‌ای تازه‌تر ترک کرده‌اید اما همین فرصت‌ها دوباره در شرکت قبلی پررنگ‌تر شده‌اند. بازگشت به شرکت قبلی از نظر مالی مزایایی دارد: پس از اینکه تجارب کاری بیشتری در شرکت دوم کسب می‌کنید، شانس شما برای مذاکره در مورد دستمزد بالاتر در شرکت قبلی افزایش می‌یابد.

میستال می‌گوید: «اغلب کسانی را دیده‌ام که به دلیل فقدان #فضای_پیشرفت، شغلی را برای ارتقای بیشتر ترک می‌کنند. اگر شرکتی شیفته شما باشد و شما را ارجح بداند و مجبور شوید به آنجا برگردید، بدون شک می‌توانید درآمدتان را افزایش دهید.»

💢 بازگشت شغلی مثل بازگشت به کانون خانوادگی است:

بازگشت به محل کار قبلی مشابه اینست که بعد مدت‌ها به خانواده خودتان برگردید و چه احساسی بهتر از این! اما فراموش نکنید که شرکت قبلی شما بی‌شک افراد زیادی را در این مدت #استخدام کرده و از این رو اگر از این افراد رضایت داشته باشد، شما هم با آنها گرم می‌گیرید.

به باور میستال: «در صورت #رضایت باید زمان و انرژی‌ای را که قبلاً صرف می‌کرده‌اید دوباره به کار بگیرید. همواره به تیم‌های قبلی که شرکت از آنها راضی است سلامی گرم کنید.»

💢 دوری شما علاقه رئیس‌تان را بیشتر کرده است:

#میستال معتقد است دانش یک شرکت یعنی ظرفیت همگام ‌شدن با سرعت پیشرفت رقبا و کیفیت یک کارمند قدیمی موضوعی ارزشمند برای مدیران است: «این بدان معنی است که مدیر دیگر نیازی به صرف پول یا زمان برای آموزش شما ندارد.»

البته در این شرایط ممکن است سوالات زیادی در ذهن‌تان داشته باشید؛ زیرا مدت‌ها از فضا دور بوده‌اید. در این موقعیت از پرسیدن نهراسید و هر چه برایتان مبهم است از #مدیر بپرسید.

💢 چشم‌اندازهایی تازه برای همکاران قدیمی‌تان می‌سازید:

مدتی #شرکت را ترک کرده بودید، هم شما و هم شرکت قبلی چیزهای تازه یاد گرفته‌اید. میستال معتقد است اذعان به این تغییرات و چشم‌انداز تازه‌ای که برای شرکت به ارمغان می‌آورید اهمیتی مضاعف دارد:

«مهم است که با ذهنی باز و رویکردهایی نوین به شرکت قبلی بازگردید. ممکن است با ورود به #محیط قبل همان احساس و همان نگاه را داشته باشید اما جزییاتی تغییر کرده‌ که باید آنها را بشناسید و یاد بگیرید.»

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
اتاق کارهای باز: جذاب و احمقانه❗️
#پایگاه_جامع_مدیریار

▪️تصویری که در فیلم‌ها یا آگهی‌های تبلیغاتی از محیط‌های کاری خلاق و پرطراوت می‌بینیم، معمولاً فضایی بزرگ را نشان می‌دهد که همۀ کارمندان آنجا پشت میزهایشان نشسته‌اند و در حین کار با یکدیگر همفکری و خوش‌وبش می‌کنند. فقط مدیران بداخلاق‌اند که خودشان را در اتاق‌هایشان حبس می‌کنند و در را روی خودشان می‌بندند. اما واقعیتِ اتاق‌کارهای باز و شلوغ چیز دیگری است:

• عدم تمرکز،
• ناتوانی در کنترل محیط،
• نداشتن فضایی خصوصی،
• سروصدا و مزاحمت‌های بی‌پایان.

واقعاً اتاق کارهای باز فایده‌ای هم دارند؟

▪️#اتاق_کار_باز اولین‌بار در دهۀ ۱۹۵۰ توسط گروهی از طراحان هامبورگی در آلمان به‌منظور تسهیل ارتباط و تبادل ایده‌ها طراحی شد. اما مجموعه‌ای روبه‌رشد از قرائن نشان می‌دهد که اتاق کار باز دقیقاً اهدافی عکسِ ارتباط و تبادل دارد.

▪️در سال ۲۰۱۱ #متیو_دیویس روان‌شناس سازمانی، به مرورِ بیش از صد پژوهش دربارۀ محیط‌های اداری پرداخت. او دریافت که هرچند دفاتر باز معمولاً حسی نمادین از مأموریت سازمانی را می‌پرورند و این احساس را در کارمندان القا می‌کنند که بخشی از یک مجموعۀ آرام‌ و خلاقانه هستند، اما این نوع اتاق کارها به دامنۀ توجه، بهره‌وری، تفکر خلاق و رضایت کارکنان ضربه می‌زند. این کارمندان در مقایسه با کارمندانی که در دفترهای سنتی کار می‌کردند، دارای تعاملات کنترل‌نشدۀ بیشتر، استرس بالاتر و تمرکز و انگیزۀ پایین‌تر بودند.

▪️به‌لحاظ روان‌شناختی #حس_حریم_خصوصی باعث بهبود عملکرد شغلی می‌شود. اتاق کارهای باز عنصر کنترل را نیز از میان برمی‌دارند که این خود باعثِ حس درماندگی می‌شود. در سال ۲۰۰۵، پژوهشگران دریافتند که توانایی کنترل محیط تأثیری چشمگیر بر انسجام تیمی و رضایت شغلی دارد. وقتی کارکنان نتوانند ظاهر محیط را تغییر دهند، نور و دما را تنظیم کنند و نحوۀ برگزاری جلسات را به میل خود انتخاب کنند، روحیه‌شان به‌شدت کاهش می‌یابد.

▪️محیط باز حتی شاید بر سلامت هم تأثیر منفی داشته باشد. اخیراً #یان_پیترسن و همکارانش، در مطالعه‌ای دریافتند که با افزایش تعداد افرادی که در یک اتاق کار می‌کنند، تعداد افرادی که مرخصی استعلاجی می‌گیرند نیز به‌سرعت افزایش می‌یابد. کارکنان اتاق‌های دونفره بیش از ۵۰درصد بیشتر از کارکنان اتاق‌های تک‌نفره مرخصی استعلاجی می‌گیرند؛ و کسانی که در اتاق کارهای کاملاً باز کار می‌کنند به‌طور متوسط ۶۲ درصد بیشتر از مرخصی استعلاجی خود استفاده می‌کنند.

▪️اما شاید بتوان گفت مشکل‌سازترین جنبۀ اتاق کار باز فیزیکی است، نه روان‌شناختی: سروصدا. در محیط‌های آزمایشگاهی، بارها و بارها ثابت شده که سروصدا باعث تضعیف عملکرد شناختی می‌شود. #نیک_پرهم روان‌شناس، که تأثیر صدا را بر نحوۀ تفکر ما مطالعه می‌کند، دریافته که هیاهوی اداره باعث می‌شود کارکنان به‌خوبی نتوانند اطلاعات را به یاد آورند یا حتی حساب‌وکتاب‌های ساده انجام دهند. گوش‌دادن به موسیقی برای دفع صداهای مزاحم داخل اداره هم چاره‌ساز نیست: پرهم دریافت که حتی گوش‌دادن به موسیقی نیز تیزهوشی ذهن را مختل می‌کند.

▪️همچنین #گری_اونز و #دانا_جانسون، روان‌شناسان دانشگاه کرنل، در مطالعه‌ای دریافتند کارمندان اداری‌ای که سه‌ساعت در معرض سروصدای اتاق کار باز قرار دارند، دچار افزایش سطح اپی‌نفرین می‌شوند، یعنی همان هورمونی که آن را غالباً با نام آدرنالین می‌شناسیم و با پاسخ جنگ یا گریز مرتبط است. اِونز و جانسون همچنین دریافتند افرادی که در محیط‌های پرسروصدا کار می‌کنند، تغییرات ارگونومیک کمتری نسبت به محیط‌های خصوصی انجام می‌دهند که این امر موجب افزایش فشار جسمی بر آن‌ها می‌شود.

▪️شاید چنین به‌نظر برسد که اتاق کارهای باز برای کارکنان جوان مناسب‌تر باشد، چرا که اکثرشان در بیشترِ طول دوران کوتاه کاریشان به چندکارگی مشغول بوده‌اند. در سال ۲۰۱۲، پژوهش‌گران دریافتند که #کارمندان_جوان نیز به اندازۀ همتایان سن‌بالاترِ خود از بعضی سروصداها مثلِ صدای گفت‌وگو و خنده بیزارند و آن را باعث حواس‌پرتی می‌دانند.

▪️کارکنان جوان نداشتن #حریم_خصوصی و ناتوانی در کنترل محیط را نیز ناخوشایند می‌دانستند. اما معتقد بودند که این بده‌بستان نهایتاً ارزشش را دارد، چون اتاق کار باز منجر به القای حس رفاقت می‌شود؛ آن‌ها برای زمانی که به معاشرت با همکاران می‌گذراندند ارزش قائل بودند و همکارانشان را دوست خود می‌دانستند. اما این افزایش رضایت فقط باعث پنهان‌کردن این نکته می‌شود که کارکنان جوان نیز از اتاق کارها باز ضربه می‌خورند.


www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
Photo
مدیریت مبتنی بر دلسوزی
#مارسل_شوانتز

💢 قانون دلسوزی:

▪️ساختار اداری شرکت ها دارای #سلسله_مراتب سفت و سختی است. اغلب مدیران در این سلسله مراتب ها به صورت کاملا با انضباط و سختگیرانه عمل می کنند. درست به همین خاطر اغلب اوقات حوزه کسب و کار حالتی مانند روابط ماشینی پیدا می کند. در این میان توجه به عنصر دلسوزی و تلاش برای درک دیگران معجزه خواهد کرد.

▪️#جف_وینر، مدیرعامل #لینکدین، شاید اجتماعی ترین کارآفرین و مدیر موفق در سراسر دنیا باشد. وی در یکی از توییت های مشهور خود در سال ۲۰۱۷ پیرامون مفهوم «مدیریت براساس دلسوزی» اینگونه به بیان مهم ترین عامل موفقیت مدیریتی می پردازد: «یکی از مهم ترین اشتباه ها در زمینه مدیریت با اتکا بر دلسوزی تلقی آن به عنوان یک مهارت نرم است. با این حال اغلب مدیران مهربانی که من می شناسم، از نظر شخصیتی و نوع رفتار بسیار جدی و قوی اند.»

▪️به منظور تایید دیدگاه جف وینر باید به مطالعه موردی دانشگاه آکسفورد درخصوص عملکرد بهتر سازمان ها و ادارات در پی مدیریت براساس اصل دلسوزی اشاره کرد. البته این امر به معنای بی خیالی #مدیران نیست. در اینجا درک متقابل اهمیت بالایی دارد. به این ترتیب #کارمندان از فعالیت در شرکت ما احساس نارضایتی نخواهند کرد.

💢 راهی به سوی مدیریت همراه با دلسوزی:

▪️به راستی مدیریت مبتنی بر #دلسوزی در عمل چگونه خواهد بود؟ خوشبختانه مثال های بسیار زیادی در این مورد وجود دارد، با این حال به دلیل محدودیت این مقاله امکان بیان همه آنها نیست. در عوض من به بیان مهم ترین ویژگی چنین #الگوی_مدیریتی خواهم پرداخت. به نظر من در مدیریت مبتنی بر مهربانی و دلسوزی هدف نخست ارزیابی مشکلات کارمندان و تلاش برای کاهش آنهاست. به این ترتیب کارمندان حرف شنوی و وفاداری بیشتری نسبت به ما خواهند داشت.

💢 بهترین مثال:

▪️بهترین مثال در زمینه این شیوه مدیریتی #فیل_لینچ، رئیس سابق خبرگزاری #رویترزِ آمریکا، است. ماجرای مدیریتی فیل از سال ۲۰۰۱ و همزمان با حمله تروریستی به برج های دوقلو شروع شد. در آن حمله برخی از خبرنگارها و کارمندان رویترز جان خود را از دست دادند. به علاوه، یکی از دفاتر اصلی رویترز نیز با انفجار این برج ها نابود شد.

▪️نحوه مدیریت بحران لینچ در این زمان بسیار جالب بود. او هرگز به فکر خبرگزاری رویتر و جایگاه مدیریتی اش نبود. شعار وی درخصوص رسیدگی به وضعیت قربانیان و خانواده آنها به این شرح اعلام شد: «ابتدا مردم، سپس مشتریان و در نهایت کسب و کار».

▪️این شیوه مدیریتی رسیدگی به وضعیت کارمندان و مردم را در اولویت فعالیت های شرکت قرار داد. به این ترتیب مدیران رویترز فقط پس از رسیدگی به وضعیت آنها به سراغ سایر بخش های کسب و کار رفتند.

▪️بسیاری از مدیران همیشه در تلاش برای حفظ جایگاه خود و شرکت شان هستند. الگوی رفتاری فیل لینچ مثال بسیار جالبی درخصوص وفاداری و تعهد کاری است. به این ترتیب لینچ هیچ ترسی از افول قدرت رسانه ای رویترز و ریسک های جانبی نداشت.

▪️اولویت وی رسیدگی به وضعیت وخیم کارمندانش بود. درست به همین خاطر وی در تاریخ خبرگزاری رویترز به عنوان یک قهرمان شناخته می شود. بدون تردید همه کسب و کارها با بحران هایی به بزرگی رویترز مواجه نیستند، با این حال تمرین برای الگوبرداری از شیوه مدیریتی رویترز و فیل لینچ ضروری به نظر می رسد.

💢 ویژگی رهبران دلسوز:

▪️برخی از مهم ترین کارها و وظایف ما به عنوان یک #مدیر_دلسوز به شرح ذیل است:

1⃣ تلاش برای رفع مشکلات و قواعد دست و پاگیر سر راه کارمندان.

2⃣ گوش دادن به حرف ها و ایده های آنها برای مدیریت بهتر کسب و کار.

3⃣ ارزیابی دقیق وضعیت کاری کارمندان و تلاش برای فهم دغدغه های اصلی شان. در این زمینه توجه به مشکلات خارج از محیط کار ضروری است. عملکرد نامناسب بسیاری از کارمندان ریشه در مشکلات خارج از شرکت دارد.

4⃣ پذیرش مسئولیت اشتباهات و تلاش برای جبران آنها نقش مهمی در افزایش اعتماد کارمندان به ما دارد. وقتی مدیران یک شرکت اشتباهات شان را بپذیرند، تاثیرگذاری سخنان شان بر روی کارمندان افزایش چشمگیری خواهد یافت.

#مدیریت_دلسوز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
از خرده مدیریت تا نابلد بودن #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modirya
🔺۱۲ ویژگی رئیس‌ بد و ناکارآمد
🔻از خرده مدیریت تا نابلد بودن


 
یک مدیر ناکارآمد نه فقط روزگار کارکنان را سیاه می‌کند بلکه با کاهش بهره‌وری هزینه هنگفتی را هم روی دوش شرکت خواهد گذاشت. دلایل بد یا ناکارآمد بودن رییس می‌تواند بسیار متنوع باشد اما در ادامه به ۱۲ خصلت رایج در آنها اشاره می کنیم:

① خرده مدیریت
 
#استخدام افرادی است که در کارشان عالی هستند می‌تواند به رشد اقتصادی سرعت ببخشد اما مدیریت ذره‌بینی می‌تواند مانع دستیابی به این هدف شود. برای اینکه افراد به بالاترین راندمان دست پیدا کنند، باید برای برنامه‌ریزی و اجرای بر اساس اهداف تعین شده آزادی عمل داشته باشند.

② تجویز رویکردی یکسان برای تمام شرایط
 
هر کارمندی متفاوت است، پس بهترین راه برای رسیدن به هدف، مدیریت و ارتباطات متناسب با همان فرد است. مدیر نامناسب حاضر به انجام چنین کاری نیست و شیوه مدیریت خود را تغییر نمی‌دهد و آن را #سبک_مدیریتی خود می‌داند. آن‌ها زمانی که یک کارمند متوجه منظورشان نمی‌شود، از کوره درمی‌روند و برای یادگیری راه درست مدیریت هر فرد، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

③ نابلد بودن
 
بهترین مدیران آن‌هایی هستند که همیشه در #محیط_کار حضور دارند و کارها را انجام می‌دهند. در مقابل، افرادی که هیچ وقت حاضر به انجام کاری نیستند و نمی‌دانند چگونه می‌توان کارهای مختلف شرکت و خدمات را انجام داد یا اینکه نحوه کار با محصولات را بلد نیستند، بدترین مدیران محسوب می‌شوند.

④ فقدان همدلی
 
یکی از مواردی که باعث ایجاد #انگیزه در کارکنان می‌شود، احساس درک شدن از سوی رییس، شنیده شدن حرف‌هایشان و هدایت آنها در مسیر صحیح است. در محیط کار همیشه چالش‌هایی به وجود می‌آید و یکی از بهترین کارهایی که مدیر در این شرایط باید انجام دهد، همذات پنداری و همدلی با کارکنان است.

⑤ سرزنش به جای ارائه راه حل
 
هیچ کس از اشتباه و خطا مصون نیست اما #مدیران_کارآمد در این شرایط به جای سرکوفت زدن به زیردستی‌ها روی یافتن راه‌حل هایی برای کاهش زیان تمرکز می کنند. این راه حل‌ها قرار نیست همیشه ابتکاری باشد و شامل مواردی مثل آموزش بهتر، تغییر پست، تغییر استراتژی و تعیین اهداف جدید می شود.

⑥ تبدیل کارکنان به نردبان ترقی
 
برخی مدیران #کارکنان را تنها به عنوان نردبانی برای پیشرفت خود می‌بینند. در چنین فضایی اخلاقیات معنی ندارد و همه چیز حول منافع رییس می‌چرخد. اشتباهات زمانی که برای مدیر تمام شود بدتر سرزنش می شوند اما موفقیت تنها زمانی تحسین می‌شوند که سود آن به جیب رییس برود.

⑦ عدم تمرکز
 

مدیران بد در مورد اهدافشان مردد هستند و گاهی حتی استراتژی‌ها و اولویت‌ها به شکل هفتگی تغییر می‌دهند. شاید این دست از #مدیران مهربان، باهوش، خلاق و باتجربه باشند، اما عدم تمرکز، آنها را به افرادی نامناسب برای کار تبدیل می‌کند.

⑧ دستاوردهای دیگران را به نام خود زدن
 
دستاوردهای دیگران را به نام خود زدن به هیچ عنوان رفتاری پسندیده به شمار نمی‌آید، به خصوص اگر مدیر باشید. وقتی #پرسنل می‌داند در نهایت ایده خلاقانه‌اش به اسم کس دیگری تمام می‌شود یعنی معضلی بزرگ در شرکت وجود دارد.
 
⑨ عدم احترام به کارمندان
 
رهبران نالایق معمولاً به نیروهای کار خود احترام نمی‌گذارند. یک رهبر می‌بایست در کنار انجام امور خودش، به حرف #کارمندان با دقت گوش فرا دهد و به اموری که توسط آنها انجام می‌شود احترام بگذارد.

⑩ عدم خودشناسی کافی
 
رهبرانی که به خوبی خودشان را نمی‌شناسند و خودآگاهی کافی ندارند، مدیرانی بسیار بد ار آب در می‌آیند. یک رهبر می‌بایست با بر عهده گرفتن برخی از امور دشوار و همگام‌سازی خود با #فرهنگ_سازمانی، برای خود احترام کسب کند.

⑪ احساس قدرت به جای احساس وظیفه

یک #مدیر_بد انتظار دارد به او خدمت شود و دیدگاه‌هایی که مطرح می‌کنند غالباً به نفع خودشان است تا به نفع سازمان. این سبک از رهبری منجر به ایجاد فضایی سمی شده و عملا جلوی رشد شرکت را می‌گیرد.
 
⑫ انتظار دارند کارکنان شبیه آنها شوند
 
#مدیران_بد انتظار دارند همه نیروها کیفیت و کارایی خودشان را داشته باشند و با الگوهایی مشابه سطح و تجربه خود آنها را می‌سنجند. علاوه بر این مدیران بد سایر افراد را مجبور می‌کنند رفتار دلخواه آنها را داشته باشند. این موضوع بی‌ثمر خواهد بود چرا که نمی‌شود به این آسانی انسان‌ها را تغییر داد.

منبع:
#Forbes

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
مراحل سازماندهی #سازماندهی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
مراحل سازماندهی

سازماندهی چه مراحلی دارد. فرایند سازمان‌دهی عملکرد اصلی‌ای است که کلیه‌ی فعالیت‌ها و منابع را در یک توالی منظم و منطقی به هم پیوند می‌دهد. این فرایند شامل چند مرحله است که برای دستیابی به اهداف سازمانی دنبال می‌شوند.

1⃣ شناسایی و تقسیم کار:

فرایند سازمان‌دهی با شناسایی کارها و تقسیم آن‌ها طبق برنامه شروع می‌شود. اساسا، برای جلوگیری از اضافه کاری، کارها به فعالیت‌های مختلف قابل‌ #کنترل طبقه‌بندی می‌شوند و افراد به انجام کار تشویق می‌شوند؛

2⃣ بخش‌بندی:

پس از #سازماندهی کار در فعالیت‌های مختلف، فعالیت‌هایی که ماهیت مشابه دارند، با هم گروه‌بندی می‌شوند. این فرایند بخش‌بندی نامیده می‌شود که تخصصی‌سازی را تسهیل می‌کند و پایه‌ای را برای ایجاد بخش‌ها به وجود می‌آورد؛

3⃣ تعیین تکلیف:

پس از تشکیل دپارتمان‌ها، کارمندان در بخش‌های مختلف تحت‌نظر یک مدیر قرار می‌گیرند، که مدیر بخش یا مدیر دپارتمان گفته می‌شود؛ پس از آن، کارمندان بر اساس مهارت‌ها، صلاحیت‌ها و شایستگی‌هایشان وظایف را دریافت می‌کنند. مدیر برای اثربخشی عملکرد باید مطمئن شود که بین شغل و کارمند تطابق درستی وجود دارد؛ یعنی فرد مناسب باید در #شغل مناسب قرار گرفته‌باشد؛

4⃣ ایجاد سلسله‌مراتب سازمانی:

استقرار افراد و تعیین وظایف پایان روند کاری نیست؛ لازم است #کارمندان از این‌که چه کسی باید گزارش دهد و چه کسی می‌تواند به آن‌ها دستور دهد، آگاه باشند؛ از این رو، روابط کاری باید به‌وضوح برقرار شوند، که به ایجاد ساختار سلسله‌مراتبی و سازماندهی سازمان کمک می‌کند؛

5⃣ تأمین منابع برای اعضا:

یعنی ترتیب و استقرار منابعی مانند پول، مواد و لوازم و ماشین‌آلات، که برای انجام عملیات روزمره‌ی #سازمان مهم هستند؛

6⃣ هماهنگی تلاش‌ها و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها:

آخرین مورد از مراحل سازماندهی هماهنگی تلاش‌ها و برنامه‌ریزی فعالیت‌ها به روشی منطقی و #سیستماتیک است تا اهداف مشترک بتوانند به طور مؤثر محقق شوند.

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
Photo
حکایت زندگی کارمندی و آب باریکۀ معروف
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

هر روز صبح زود رأس ساعتی مقرر وارد اداره یا سازمان می‌شوند و یکی یکی در صف می‌ایستند تا در دستگاه‌های مخصوصِ حضور و غیاب لحظۀ ورود خود را ثبت کنند. شاید این قشر جامعه نسبت به بسیاری از گروه‌های اجتماعی دیگر سحر‌خیزتر باشند چون با توجه به زمان مقرر در قانون آن‌ها نمی‌توانند برای ورود به محل کار تأخیر داشته باشند؛ در غیر این صورت پایان ماه تاوانش را در #فیش_حقوقی خود پس خواهند داد. رعایت وقت، اتفاقی است که در پایان وقت اداری هم به نوعی دیگر تکرار می‌شود. کارمند وارد دفتر کار خود می‌شود. پشت میز می‌نشیند و هنوز در جای خود آرام نگرفته است که صدای تلفن، ورود ارباب رجوع یا احضار رئیس و ... خبر از شروع کار روزانه می‌دهد. بعضی روزها حجم کار بسیار زیاد است به‌طوری‌که حتی زمانی برای نوشیدن چای یا لحظه‌ای استراحت پشت میز را هم ندارند.

رفت‌و‌آمدهای مکرر مردم و درخواست‌های پی‌در‌پی؛ اینکه یکی قانون را نمی‌داند و باید برایش تشریح کرد، دیگری از روال اداری خبر ندارد و راهنمایی می‌خواهد، فرد دیگری از اینکه چند روزی کارش به تعویق افتاده عصبانی است و با صدای بلند اعتراض می‌کند و چندین ماجرای این‌چنینی در هر روز اداری تکرار می‌شود و کارمند موظف است با آرامش، احترام، صبر و متانت کار مردم و سازمان را حل‌و‌فصل کند. در کنار این اتفاقات روزانه، در برخی سازمان‌ها مسائلی وجود دارد که #شغل_کارمندی را سخت‌تر می‌کند به‌عنوان مثال؛ رئیسی بهانه‌گیر و غیر‌منطقی که زیاد غرولند می‌کند، موازی‌کاری و شفافت نبودن در قوانین و مقررات، بوروکراسی و بی‌نظمی‌های برخی ادارات که منجر به نارضایتی ارباب رجوع می‌شود و دودش به چشم کارمندان می‌رود، تبعیض در پرداخت‌ها یا تقسیم کار نامناسب در محیط کار به‌طوری‌که عده‌ای زیر فشار کار شدید قرار دارند و عده‌ای بیکار هستند یا کار کمتری دارند،

تجهیزات و فضای کاری غیر‌استاندارد، کم‌تحرک بودن در محیط کار و آسیب‌های فیزیکی ناشی از آن و... همه و همه می‌توانند فشاری بیشتر از حد استاندارد بر گروه کارمندان وارد کند. به این موارد، مسئلۀ نابرابری #حقوق_کارمندی (یا همان آب باریکۀ معروف) با نرخ تورم را نیز اضافه کنید؛ مقوله‌ای که آن‌قدر همه درباره‌اش حرف می‌زنند که دیگر کلیشه شده است. روزهای کارمندی به‌سرعت سپری می‌شود و کارمندان خیلی زودتر از آنچه فکر می‌کنند به مرز سی سال خدمت صادقانه می‌رسند. اکنون زمان بازنشستگی است. تصور بفرمایید جوانی وارد سازمانی می‌شود، سی سال از عمر خود را وقف خدمت به آن سازمان می‌کند و در اوج پختگی و تجربه باید کار را تحویل نیروی تازه نفسی بدهد. درست است که پاداش آخر کار می‌تواند تا حدودی مرهمی بر زخم‌های اقتصادی خانوادۀ کارمند بازنشسته باشد اما حقوق او تا حد قابل توجهی کاهش می‌یابد در‌حالی‌که با بزرگ‌شدن فرزندان و مسائلی از قبیل هزینه‌های دانشگاه، ازدواج و... مخارجش چندین برابر می‌شود. اما چه باک..!

هر کاری سختی‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارد. بنابراین #کارمندان علی‌رغم بسیاری از مشکلات اقتصادی و اداری کماکان با عزت نفس جریان زندگی را مدیریت کرده و خدا را شکر می‌کنند. شاید من و شما در مواجهه با سازمان‌های مختلف با کارمندانی هم روبه‌رو شده‌ایم که وقت‌کشی می‌کنند، تعهد کاری ندارند و مسئولیت‌پذیر نیستند، کار امروز را به فردا می‌اندازند، اهل پارتی‌بازی و سوءاستفاده از موقعیت کاری خویش هستند، به تکریم ارباب رجوع اعتقادی ندارند و خلاصه به‌گونه‌ای احساس کرده‌ایم به جای حل مشکلات مردم صرفاً به فکر منافع شخصی خود هستند اما باید پذیرفت تعداد افرادی که اصالت و شرافت دارند، صادقانه کار می‌کنند، مردم را دوست داشته و آن‌ها را تکریم می‌کنند، زمان زیادی از وقت خانواده و فرزندان خود را صرف خدمت به سازمان و مراجعان آن می‌کنند و خلاصه یک عمر با مناعت طبع و عزت نفس موی خود را در خدمت‌رسانی به خلق خدا سپید می‌کنند بسیار بیشتر از گروه اول است.

🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، شماره ۹۳۳

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ویژگی های مدیر بد ▪️یکی از مهم‌ترین دارایی‌های هر #سازمان، کارکنان آن سازمان هستند و با ارزشی که برای کسب‌وکار خلق می‌کنند سازمان را به سمت موفقیت پیش می‌برند. ▪️اگر شما #مدیریت یک سازمان را بر عهده دارید باید قبل از هرچیز قدر منابع انسانی خوب را بدانید…
🔴 ویژگی های مدیر بد

1⃣ کنترل‌گر:

داشتن #دیسیپلین و نظم در مدیریت یک اخلاق پسندیده برای مدیرانه، ولی هرکسی زمانی که فضا برای تمرکز و خلاقیت داشته باشه قطعا می‌تونه عملکرد موفقیت‌آمیزتری ارائه بده و کنترل شدن تک تک فعالیت‌های کارمندها نتیجه‌ای جز استرس و خستگی براشون نداره. یک مدیر کنترل‌گر به هیچکس اعتماد نداره، تمام حرکات پرسنل رو زیر سؤال می‌بره و کارمندها برای انجام هر کار کوچیکی به تأییدش نیاز دارن.

2⃣ بلاتکلیفی:

بلاتکلیفی و نداشتن قدرت‌ #تصمیم‌_گیری نه تنها یک ضعف بزرگ در مدیریته بلکه باعث سردرگمی و تلف شدن وقت کارمندان و سازمان می‌شه و کم‌کم کارمندها رو بی‌انگیزه و از توانایی‌های مدیر ناامید می‌کنه.

3⃣ تبعیض:

مدیری که بین کارمندهاش فرق بذاره و تبعیض قائل بشه قطعا یک مدیر بد محسوب می‌شه. نادیده گرفتن شایستگی‌های یک فرد و بها دادن به عدم شایستگی‌های یک فرد دیگه باعث نابودی اعتماد به نفس و سرخوردگی کارمندان خوب و پرورش کارمندانی بی‌کفایت می‌شه.
این دسته مدیران بیشتر عاشق کارمندان #چاپلوس و خبرچین هستن و برای بی‌کفایتی این جمع کوچیک در انجام وظایفشون بهانه‌تراشی می‌کنن تا اونهارو در کنار خودشون حفظ کنن.

4⃣ نداشتن آینده‌نگری:

سازمانی موفقه که به جز هدف‌های کوتاه‌مدت روی هدف‌های بلندمدت هم تمرکز داشته باشه، وقتی مدیری نگرش محدودی داره، کارمنداش در مسیر درستی قرار نمی‌گیرن و #سازمان هم پیشرفت چشمگیری نداره و نتیجه این درجا زدن، خستگی و بی انگیزگی اعضای تیمه.

5⃣ سرزنش کننده:

#مدیران_بد اغلب موفقیت‌های کارمندانشون رو نادیده می‌گیرن و از موفقیت و دستاوردهای کارمندها به نفع خودشون سؤاستفاده می‌کنن ولی زمانی که مشکلی پیش بیاد یا همه چیز مطابق میلشون پیش نره کارمندها رو مقصر می‌دونن و بهشون حمله می‌کنن. اونها کارمندا رو فدای اشتباهات خودشون می‌کن و مسئولیت خطاهاشون رو نمی‌پذیرن.

6⃣ بدخلق:

اگر شیوه‌ی #مدیریت شما‌ به این شکله که از ترساندن و بدخلقی برای حرکت رو به جلوی تیم و انجام وظایف کارمندان استفاده می‌کنید، باید بدونید این مسیر کاملا غلطی در شیوه مدیریت محسوب می‌شه و شما را به هیچ جایی نمی‌رسونه. احترام به اجبار و از روی ترس کارمندها هیچ نفعی برای شما نخواهد داشت. دوستی، صمیمیت، همدلی و پشتیبانی شماس که می‌تونه تیمی قوی و یکپارچه بسازه.

7⃣ مقاومت در برابر تغییر:

بیاین قبول کنیم هر انسانی می‌تونه اشتباه کنه یا اطلاعات ناکافی در مورد موضوعی داشته باشه، حتی مدیر یک سازمان. #مدیران بد، بازخوردها و پیشنهادهایی که می‌تونن برای پیشرفت کار سازنده و مفید باشن رو گوش نمی‌کنن و نمی‌پذیرن. اونها نمی‌‌تونن مخالفت کارمندانشون رو تحمل کنن و با اینکه خوب می‌دونن کار درست کدومه، شهامت قبول کردنش رو ندارن. بعضی‌وقتها گوش دادن و کمک گرفتن از کارمندها برای پیشرفت سازمان می‌تونه بسیار مفید و تأثیرگذار باشه.

8⃣ عدم قدردانی:

یکی از دلایلی که #کارمندان مدیر خودشون رو مدیر بدی می‌دونن، قدرنشناسیه. این مدیران معتقدند که تصدیق دستاوردها نشانه ضعفه. مدیرانی با این طرز تفکر، که چون دستمزد پرداخت می‌کنن پس نیازی به تشکر و پاداش نیست، برای کارمندانشون چیزی جز بی‌انگیزگی و تضعیف روحیه ندارن. یک تشکر ساده می‌تونه برای سازمان صمیمیت، موفقیت‌های چشمگیر و رقابت‌های سازنده در پی داشته باشه.

9⃣ عدم مسئولیت‌پذیری:

مدیرانی که وقت و حوصله برای مشارکت کردن در کار با کارمندانشون رو ندارن، باید شغل مدیریت رو کنار بذارن. قطعاً این افراد نمی‌تونن مدیران موفق و شایسته‌ای باشن. زمانی که به حضور آن‌ها برای انجام کارهای مختلف نیازه، در دسترس نیستن. حضور اونها در کنار #کارمندها تنها ماهیت فیزیکی داره و احساس نمی شه. این مدیران از زیر بار هر مسئولیتی شونه خالی می‌کنن و نمی‌خوان درباره مشکلات چیزی بشنون و از چالش‌ها فرار می‌کنن.

🔟 انتظارات غیرمنطقی:

یک #مدیر_خوب می‌تونه بین انتظارات مطلوب و واقعی و انتظارات غیرواقعی تفاوت قائل بشه، برای هرکاری زمانبندی و تقسیم وظایف منطقی در نظر بگیره. انتظارات غیرواقعی و دست نیافتنی تنها باعث تلف شدن وقت و خستگی سازمان و کارکنان می‌شه و هیچ سودی برای سازمان نداره.

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
ویژگی های یک مدیر خوب ▪️#مدیریت اساسی‌ترین و مهم‌ترین رکن موفقیت یک سازمان است. تفاوت مدیران موفق و ناموفق در طرز فکر و نوع اقداماتی است که انجام می‌دهند. ▪️وقتی شما #مسئولیت_مدیریت یک سازمان یا مجموعه را بر عهده دارید، همانطور که شما مسئول موفقیت سازمان…
ویژگی‌های یک مدیر خوب

1⃣ مثبت‌اندیشی

▪️یک #مدیر_خوب می‌دونه که به هرچیزی که فکر کنه ناخوآگاه اتفاق می‌افته و اثراتش رو در روحیه خودش و اطرافیانش به جا می‌ذاره.

▪️#نگرش خوش‌بینانه نه تنها حال مدیر، بلکه حال تمامی کارمندان رو خوب می‌کنه و باعث می‌شه از کاری که انجام می‌دن لذت ببرن.

▪️#فلسفه_مدیریت به‌ سلامت عبور کردن از روزهای سخته پس یک مدیر نباید دائما از مشکلات شکایت کنه.

▪️ درعوض می‌تونه با #رفتار و گفتارش به اطرافیان انگیزه و انرژی بده و اونهارو ترغیب به عملکرد بهتر بکنه.

2⃣ صداقت

▪️#کارمندان مدیری رو موفق می‌دونن که به صداقتش ایمان داشته باشن. درصورتی که یک مدیر با کارمندانش روراست و صادق باشه، کارمندا می‌تونن تصور روشنی از اهداف، آینده و جایگاه خودشون در مجموعه داشته باشن.

▪️رعایت اصول صداقت و تساوی در بین کارمندا، اونها را بیشتر نسبت به شما و کسب و کارتون وفادار خواهد کرد. فقط یک #مدیر_صادق می‌تونه در مقابل عملکرد خودش از کارمندان انتظار صداقت داشته باشه.

3⃣ ارتباطات

▪️یک #مدیر تنها، قطعا مدیر خوبی نیست. یک مدیر خوب باید بتونه بصورت مؤثری با اعضای تیمش ارتباط برقرار کنه، مطمئن بشین که این توانایی هست و بخشی از تلاش‌هاتون رو صرف برقراری ارتباط با دیگران در محیط کار می‌کنید.

▪️ شما می‌تونید با برقراری ارتباط‌های صمیمانه فضای سنگین کاری رو از میون بردارین. باید بدونید چطور #روابط با کارمندان و مافوقتون رو مدیریت کنید و گسترش بدین.

▪️مدیر خوب می‌دونه چطور حد روابط و سلسله مراتب رو حفظ و هماهنگ کنه. یکی از مهم‌ترین مهارت‌های ارتباطی، گوش دادنه. به صحبت‌ها، شکایت‌ها و نظرات کارمندان، مافوق و مشتریان خود گوش بدین و نظراتشون رو بررسی کنید و برای #پیشرفت کسب‌و‌کارتون به کار بگیرین.

4⃣ قدردانی

▪️#مدیران_موفق همیشه عملکرد مجموعه رو ارزیابی می‌کنن و مدام افراد پرتلاش رو قدردانی و تشویق می‌کنند و به همین شیوه بقیه کارمندها رو ترغیب به عملکرد بهتر می‌کنن.

▪️مدیران خوب هیچ‌گاه نسبت به افراد با عملکرد بالا بی‌توجه نیستن و #پاداش دادن به اونهارو فراموش نمی‌کنن. مدیری که برای عملکرد خوب کارکنانش ارزش قائل نیست، خیلی زود با بی‌انگیزگی نیروی کار، سقوط و نابودی کسب و کارش مواجه می‌شه.

5⃣ تشویق به پیشرفت

▪️مدیران موفق استعدادهای #نیروی_انسانی خودش رو کشف کرده و برای پیشرفت این استعدادها برنامه‌ریزی می کنن. اونها در افزایش توانمندی‌های همکاران متخصص هستند و می‌‌دونن در هر شرایطی چگونه از توانایی‌های منحصربه‌فرد هر کارمند به خوبی بهره ببرن تا پروژه‌ها با موفقیت بیشتری پیش برن.

▪️یک مدیر خوب همیشه خواهان بهبود و پیشرفت شغلی مستمر کارکنانشه و از اونجا که می‌دونه پیشرفت کارمندها مساوی با پیشرفت سازمانه برای آموزش و #شکوفایی اونها وقت و هزینه صرف می‌کنه.

▪️بیشتر کارمندها توانایی بالایی برای یادگیری و گسترش دانش خود دارن و می‌تونن به شرکت کمک‌های چشمگیری کنن. اهمیت دادن مدیر به رشد کارمندها، تلاش، رقابت و #موفقیت بیشتر برای کل سازمان رو در پی داره.

6⃣ دانش صنعت

▪️چقدر درباره صنعتی که در اون #فعالیت می کنید، اطلاعات دارین؟ مدیریت، مسئولیتی دشوار و پیچیده‌اس و تنها دانش کامل درباره زمینه فعالیت سازمان می‌تونه باعث بشه شما از پس این پست مهم بربیاین.

▪️ شما با نداشتن #اطلاعات کافی درباره جزئیات صنعت، خودتون و کارمندان رو ناخودآگاه در زمینه حل مشکلات و جلو بردن فعالیت‌های سازمان دچار سردرگمی می‌کنین.

▪️البته این نکته هم مهمه که یک مدیر خوب تنها به دانش خودش نباید اکتفا کنه، همیشه باید در زمینه صنعت فعالیتش #مطالعه داشته باشه و اطلاعاتش رو به روز کنه تا بتونه پاسخ‌گوی مشتریان و کارمندان باشه.

7⃣ مسئولیت‌پذیری

▪️#مدیر_خوب خودش رو عضوی از سازمان می‌بینه و با هم‌قدم شدن با بقیه کارمندا سعی می‌کنه سازمان رو در مسیر موفقیت به جلو ببره، از کار کردن با بقیه لذت می‌بره و به پذیرش مسئولیت‌های بزرگ علاقه‌منده و اون رو بخشی از فعالیت‌های لازم برای رسیدن به هدف مشترک می‌دونه و در قبال وظایفش و سازمان احساس مسئولیت می‌کنه.

▪️خطاها و اشتباه‌های خودش رو بر دوش کس دیگه‌ای نمی‌ذاره و مدیریتش صرفا به حضور فیزیکی خلاصه نمی‌شه. این شیوه مدیریته که باعث دلگرمی و آرامش خاطر #کارمندان سازمان می‌شه.

8⃣ اتخاذ تصمیمات:

▪️#مدیران_موفق تصمیم ‌گیرندگانی حرفه‌ای هستن. تمام جزئیات و مسائل رو بررسی و تجزیه و تحلیل می‌کنن و بهترین تصمیم رو در سریعترین زمان ممکن می‌گیرن.

▪️به جای اینکه روزها و ماه‌ها برای یافتن بهترین گزینه ممکن فکر کنند با قاطعیت تصمیم می‌گیرن و همین تصمیمات قاطعانه و سریع یک مدیر خوب هستش که سازمان رو در مسیر درست قرار می‌ده و از اتلاف وقت و انرژی #کارمندها جلوگیری می‌کنه.

#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی #پایگاه_جامع_مدیریار #مدیریت_منابع_انسانی www.modiryar.com @modiryar
پنج مرحله برنامه مدیریتی شرایط بحرانی

🔴 پنج مرحله پلن مدیریتی شرایط بحرانی شامل موارد زیر است:

🔺مرحله اول:
🔻وضعیت فعلی سازمان خود را ارزیابی کنید.

برای ارزیابی وضعیت فعلی کسب‌وکارتان، باید روز مشخصی را برای این کار در نظر بگیرید. هنگامی‌که شما روز مشخصی را به این کار اختصاص می‌دهید، می‌توانید بهتر شرایط سازمان خود را درگذشته و حال بررسی کنید. این‌گونه می‌توانید با وضوح بیشتری درباره برنامه‌های آتی سازمانتان #تصمیم‌_گیری کنید. این ارزیابی مخصوصاً در شرایط بحرانی منجر به داشتن چشم‌اندازی منطقی و مناسب برای مدیریت بهتر برنامه‌های سازمانی می‌شود.

🔺مرحله دوم:
🔻نیازهای کارکنان و افراد خود را بشناسید.


درواقع، شما به‌عنوان یک مدیر هر روز از #کارمندان خود می‌خواهید به‌اندازه شما از تجارت و کسب‌وکارتان مراقبت کنند. به همین خاطر، کارمندان و کارکنان وظیفه‌شناس و مراقب می‌توانند به بهبود وضعیت سازمان شما کمک زیادی کنند. در مواقع بحرانی و چالش‌زا تأثیرگذاری این مراقبت بیشتر قابل‌لمس و مشاهده است. شما می‌توانید از طریق پاسخگویی به سؤالات نیازهای کارکنانتان را شناسایی کرده و سریع‌تر از شرایط بحرانی عبور کنید.

🔺مرحله سوم:
🔻نیازهای خریداران و مشتریان خود را کشف کنید.


مدیریت و رهبری یک #سازمان_تجاری نیازمند استفاده از استراتژی‎‌های کاربردی و کارآمد است. شما به‌عنوان فردی که مسئولیت مدیریت و رهبری سازمانی را برعهده گرفته است، باید بتوانید از استراتژی‎‌های مناسب در شرایط بحرانی و استرس‌‎زا بهره ببرید. از استراتژی‎‌های مناسب می‎‌توان به ارتباط صادقانه با مشتریان و خریداران، ایجاد حس اطمینان، ثبات و وحدت در آنها اشاره کرد. خلق این احساسات مخصوصاً در شرایط سخت و طاقت‌‎فرسایی همچون بحران‎‌ها از اهمیت زیادی برخوردار است.

🔺مرحله چهارم:
🔻شرایط ایده‌‎آلی برای بیزینس خود پس از بحرا‌‎ن‎‌ها و چالش‎‌ها تصور کنید.


در حال حاضر، بسیاری از کسب‎‌و‎کارهای کوچک و بزرگ به واسطه همه‎‌گیری ویروس کرونا در شرایط بحرانی هستند و بیزینس‎‌های زیادی با وضعیت سخت و استرس‌‎آوری همچون کاهش نیروی کار، کاهش #درآمد و غیره مواجه هستند. اما، در این شرایط برخی از تجارت‎‌ها میزان فروش خود را افزایش داده‌‎اند، این در حالی است که گروه‎‌های بزرگ دچار ورشکستگی و یا تعدیل نیرو شده‌‎اند. شاید بتوان تفاوت این دو گروه را در پلن مدیریتی اجرا شده، توسط آنها دانست.

🔺مرحله پنجم:
🔻برای آینده کوتاه‌‎مدت خود استراتژی داشته باشید.

#بحران در تجارت‎ و کسب‎‌وکار می‎‌تواند به افزایش احساسات منفی همچون عدم‎‌اطمینان، شک و … منجر شود. البته علاوه‌بر این، تصمیماتی همچون تعدیل نیرو، ورشکستی و غیره هم می‎‌توانند به تقویت احساسات منفی کمک کنند. شما به‌عنوان یک مدیر از طریق خلق استراتژی‎ و پلن مدیریتی کوتاه‎‌مدت می‎‌توانید این شرایط نامطلوب را تا حدی کنترل کنید. برای این کار حتما افق‌‎‌دید بلندمدتی برای بیزینس‎تان (مورد چهار) تصور کنید و متناسب با آن تصمیمات کوتاه‎‌مدت بگیرید. شما از طریق شناسایی موانع می‎‌توانید به نتایج مثبت حتی در شرایط بحرانی دست پیدا کنید.

#پایگاه_جامع_مدیریار
#مدیریت_منابع_انسانی

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
Photo
دغدغه های کارمندی
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی

تحقق بسیاری از وعده های دولت منوط به ایجاد زیرساخت ها و رعایت پیش نیازهای اساسی در نظام اداری کشور است. یکی از این پیش نیازها تیم اجرایی دولت یعنی کارمندان هستند. باید نظام اداری به گونه ای بازسازی شود که بازوان اجرایی دولت بیشترین میزان رضایت را داشته و به مشکلات قابل حلشان توجه گردد. مهترین مشکلات و دغدغه های کارمندی عبارتند از؛

1⃣ افزایش تورم و کاهش قدرت خرید:

#مشکلات_اقتصادی و افزایش هزینه های عادی زندگی عرصه را بر حقوق بگیران تنگ نموده و این امر برنحوه خدمت رسانی تاثیر منفی گذاشته است. کارمندان و برخی دیگر از اقشار مثل کارگران حقوق و مزایای ثابتی دریافت می کنند. لذا زمانی که درصدی اندک به حقوقشان افزوده می شود تاثیر چندانی روی قدرت خرید آنها نمی گذارد.

2⃣ عدم توانایی در پس انداز:

شاید یکی از مهم ترین دغدغه های #کارمندان حقوق بگیر حساب وکتاب ماهانه و تنظیم دخل و خرج باشد. در برخی موارد با وجود افزایش قیمت ها و عدم تناسب آن با حقوق چیزی به نام پس انداز کردن برای کارمندان خنده دار جلوه می کند!

3⃣ عدم عدالت مالیاتی:

انتظار #نظام_اداری و اقتصادی کشور این است که در توزیع بار توسعه و تحمل تنگناهای اقتصادی کشور عدالت لحاظ شود؛ این گونه نباشد که قبل از همه کارمندان باشند که مالیات بپردازند و اقشار دیگر زحمات کمتری را متحمل شوند و خیلی از مرفهین با شیوه های خاص از پرداخت مالیات فرار کنند.

4⃣ پایین بودن فرصت خلاقیت و پیشرفت:

یک کاسب برای #پیشرفت و افزایش مشتریان می تواند دکوراسیون مغازه و یا قیمت اجناس خود را تغییر دهد تا با جلب رضایت مشتری بتواند سود بیشتری به جیب بزند اما یک کارمند حتی در تغییر دکوراسیون اتاقش با محدودیت مواجه می شود. قدرت ابتکار و خلاقیت در مورد یک کارمند اندک و جای پیشرفت وی نیز محدود است.

5⃣ عدم استقلال کاری:

کارمندها #استقلال_کاری پایینی دارند و نمی توانند ساعت های کاری را برای خودشان مشخص کنند و اگر یک روز بیمار شوند نمی توانند کار را رها و اندکی استراحت کنند. ساعت های کاری کارمندان مشخص است و نمی توانند برای بودن در کنار خانواده از آن عدول کنند. لذا پیش بینی مسائل رفاهی با اقتضای شرایط کارمندان به صورت عادلانه و با حداقل هزینه ضروری است.

6⃣ فقدان سیستم های ارزیابی دقیق:

در بسیاری از سازمان ها #سیستم_ارزیابی مناسب و یا شاخصی برای سنجش شایستگی ها وجود ندارد. علی رغم تلاش های بسیاری که در عرصه مدیریت کشور صورت گرفته است اما هنوز غاطبه ی کارمندان از شیوه سنجش دقیق عملکرد و به تبع آن عدم شایسته سالاری گلایه مندند.

7⃣ حساسیت و فشار کاری بالا:

#کارمندان چون همواره باید به مقامات مافوق پاسخگو باشند و بر این اساس مورد مواخذه قرار می گیرند فشار کاری بیشتری را تحمل می کنند. ضمن اینکه نگرانی درباره تضییع حقوق بیت المال حساسیت کار آن ها را نیز افزایش می دهد.

8⃣ عدم ثبات و امنیت شغلی:

چون بیشتر سازمان ها جذب رسمی و قراردادهای استخدامی محکمی ندارند کارمندان از نظر ثبات و #امنیت_شغلی همواره با مشکل مواجه اند چرا که تضمینی وجود ندارد که سازمان قرارداد سال بعدشان را تمدید کند. این در حالی است که امنیت شغلی در صدر خواسته های کارمندان از دولت قرار دارد.

کارمندان عموماً انسان های شریفی هستند که با وجود بسیاری از مشکلات اقتصادی و اداری کماکان با عزت نفس جریان زندگی را مدیریت می نمایند. هدف از طرح مشکلات کارمندان توجه به این نکته است که اگر به مطالبات و نیازهای صنفی و منزلتی آنها توجه شود به همان نسب بهره وری #نظام_اداری کشور افزایش می یابد. دولت باید به گونه ای عمل کند که؛

▪️اولاً؛ #کارمندان احساس احترام و توجه نمایند و

▪️ثانیاً؛ برای نیل به حداکثر بهره وری #نیروی_انسانی در سازمان ها مشکلات آن ها رسیدگی و حتی المقدور مرتفع گردد.

🔺منبع: #هفته_نامه_نخست،
🔻پنجشنبه ۶ بهمن ۱۴۰۱، شماره ۹۵۲

#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
چارچوب APO در مدیریت دانش 🔺#حامد_کوچک_پور 🔻کارشناس ارشد مدیریت دانش #مدیریت_دانش #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
چارچوب APO در مدیریت دانش

🔺#حامد_کوچک_پور
🔻کارشناس ارشد مدیریت دانش

در عصر کنونی مزیت اصلی و رقابتی در سرمایه دانشی نهفته است و به همین دلیل به عصر اطلاعات و دانش مرسوم شده است. امروزه بزرگترین شرکت‌های دنیا، برتری خود را نه از دارایی‌های انباشته ناشی از کارخانجات و حتی بازارهای بزرگ، بلکه از دانش مستتر در جریان فرآیندهای خود کسب کرده‌اند.

🔴 معیارهای ارزیابی بلوغ مدیریت دانش در مدل APO چیست؟

1⃣ رهبری مدیریت دانش:

این معیار، توانایی #رهبری_سازمان را در پاسخگویی به چالش‌های دانش‌محور مورد ارزیابی قرار می‌دهد. رهبری مدیریت دانش در قالب خط‌مشی‌ها و استراتژی‌های مدیریت دانش ارزیابی می‌شود که نتیجه تدوین و پیاده‌سازی دستیابی به رفتارهای دانشی در میان دانشکاران سازمان می‌باشد.

2⃣ فرآیندها:

معیار فرآیندها چگونگی استفاده از #مدیریت_دانش در مدیریت، اجرا و بهبود فرآیندهای کلیدی سازمان را بیان می‌کند. هم‌چنین این معیار میزان محدوده و گستره‌ای که بانک به‌صورت مستمر مورد ارزیابی قرار داده و فرآیندهای کاری خود را برای دستیابی به عملکرد بالاتر و ایجاد ارزش برای مشتریان، بهبود داده را مورد سنجش قرار می‌دهد.

3⃣ کارمندان:

معیار #کارمندان، توانایی سازمان را در خلق و حفظ یک مجموعه دانش‌محور و با فرهنگ یادگیری مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در این معیار تلاش‌های سازمان در جهت تشویق کارمندان برای مشارکت در اجرای فرآیندهای مدیریت دانش مانند به اشتراک‌گذاری دانش و هم‌چنین توسعه دانش‌محور کارمندان مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

4⃣ فناوری:

معیار #فناوری میزان توانایی سازمان را در توسعه و به‌کارگیری راهکارهای دانش‌محور مبتنی بر فناوری مانند ابزارهای مشارکتی و سیستم‌های مدیریت دانش مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در این معیار میزان دسترسی به ابزارها و محتوای آن‌ها مورد پرسش قرار می‌گیرد.

5⃣ فرآیندهای دانش:

در این معیار، فرآیند شکل‌گیری #دانش و توانایی سازمان در شناسایی، خلق، ثبت و ضبط، اشتراک‌گذاری و به‌کارگیری دانش مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. هم‌چنین در این معیار به اشتراک‌گذاری بهترین تجربیات و دانش حاصل از پروژه‌ها برای کاهش و حداقل نمودن اختراع مجدد چرخ و دوباره‌کاری‌ها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

6⃣ یادگیری و نوآوری:

این معیار، #توانایی_سازمان در تشویق، پشتیبانی و تقویت یادگیری و نوآوری از طریق ایجاد فرآیندهای سیستماتیک دانش را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هم‌چنین در این معیار تلاش‌های مدیریتی در ایجاد ارزش‌های یادگیری و نوآوری و تأمین زیرساخت‌ها و محرک‌های لازم برای به اشتراک‌گذاری دانش مورد سنجش قرار می‌گیرد.

7⃣ دستاوردهای مدیریت دانش:

در این معیار توانایی سازمان در ایجاد ارزش‌های مشتری‌‌مداری از طریق بهبود محصولات و خدمات مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. توانایی بانک در #افزایش_بهره‌وری، کیفیت و سودآوری و رشد پایدار و به‌کارگیری مؤثر منابع به‌ عنوان نتایج یادگیری و نوآوری مورد پرسش قرار می‌دهد.
برای این ارزیابی، ۴۲ سؤال برای هفت معیار تهیه‌شده است که با حداکثر امتیاز ۲۱۰، سازمان را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هر سؤال می‌تواند امتیاز ۱ (اقدام ضعیف) تا ۵ (اقدام بسیار خوب) را به خود اختصاص دهد تا هر معیار با حداکثر امتیاز ۳۰ سنجیده شود. امتیازهای هر معیار، نشانگر میزان موفقیت بانک در هریک از معیارها و حوزه‌های قابل‌بهبود است.

🔴 سطوح بلوغ مدیریت دانش بر اساس مدل بهره‌وری آسیایی (APO)

▪️#انفعالی: عدم اطلاع از مدیریت دانش و نقش آن در افزایش بهره‌وری و ایجاد مزیت سازمانی؛

▪️#آغازین: شروع احساس نیاز به مدیریت دانش؛

▪️#استقرار: استقرار رسمی مدیریت دانش به‌صورت استاندارد؛

▪️#بهبود: ارزیابی مستمر مدیریت دانش استقرار یافته در سازمان؛

▪️#کمال: تبدیل به سازمان دانش‌محور و نهادینه شدن مدیریت دانش.

#مدیریت_دانش
#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
فرسودگی شغلی (کارزدگی)

#فرسودگی_شغلی یک مسئله شخصی نیست؛ برعکس یک مسئله سازمانی است که می‌تواند روی هر کدام از بخش‌های کسب‌وکار شما تاثیر بگذارد. کاهش بهره‌وری و کارمندانِ خوبی که شرکت را ترک می‌کنند، هزینه‌های زیادی روی دست مدیران خواهد گذاشت.

البته صاحبان مشاغل تنها افرادی نیستند که بهای این #کارزدگی را می‌پردازند. مطالعات نشان می‌دهد، این پدیده می‌تواند منجر به بروز بیماری‌های قلبی، مشکلات گوارشی و حتی مرگ در کارمندان شود. پیش از آنکه فرسودگی شغلی گریبان کارمندان شما را بگیرد و کسب‌وکارتان را تحت تاثیر قرار دهد، با آنها صحبت کنید.

مطالعاتی که در #دانشگاه_هاروارد انجام شده که نشان می‌دهدف شرکت‌هایی که کارمندانشان به فرسودگی شغلی دچار می‌شوند، سه وجه مشترک دارند:

اول آنکه مشارکت و همکاری از نوع افراطی میان #کارمندان وجود دارد (ایمیل، تماس‌های تلفنی فراوان و جلسات کاری متعدد).

دوم آنکه دستورالعمل‌های ضعیفی در مورد #مدیریت_زمان وجود دارد؛

سوم اینکه #مدیران تمایل دارند تا مسئولیت‌های بیشتری را بر دوشِ افراد توانمند بگذارند.

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar
مدیریار | Modiryar
🐒 نظریه مدیریت میمون ها #Monkey_Management_Theory #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
🐒 نظریه مدیریت میمون ها

آیا تا به حال به شرکتی وارد شده‌اید که #مدیر_مجموعه در حال دوندگی برای انجام وظایف باشد در حالی که کارمند بیکار است؟! شاید به نظر عجیب برسد اما مجموعه‌های زیادی با این سیستم در حال فعالیت هستند که مدیر چندین برابر کارمندان کار می‌کند!

مشکلاتی که این دسته از مدیران با آن دست به گریبان‌اند، مانند میمون‌های بازیگوش از سر و کول آن‌ها بالا می‌روند. در چنین سازمان‌هایی در پایان روز که همه #کارمندان به خانه می‌روند، مدیر همچنان در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات میمون‌ صفت است!

🐒منظور از نظریه مدیریت میمون چیست؟

تصور کنید که شما به عنوان یک مدیر پشت میز خود نشسته‌اید و #کارمندتان به اتاق شما مراجعه می‌کند. دلیل مراجعه او، بیان مشکلی که در روند انجام وظایف برایش پیش آمده، است. مدیرانی که به داشتن میمون‌های زیاد علاقمندند، حل مشکل کارمند را به عهده گرفته و بدین ترتیب مشکل از شانه کارمند به مدیر منتقل می‌شود.

حال تصور کنید که این اتفاق چندین بار در روز برای یک #مدیر رخ دهد! بدون شک در پایان روز مدیر می‌ماند و حجم زیادی از کارهای انجام نشده کارمندانش که برای انجام آن‌ها داوطلب شده است! مدیری که مشکلات کارمندانش را به عهده می‌گیرد، نه تنها به مرور زمان زیر بار فشار کاری له می‌شود، بلکه به صورت ناخواسته جلوی پیشرفت کارکنان خود را نیز می‌گیرد.

از آنجایی که این کار مدیران در جهت رسیدن #سازمان به اهدافش نیست، خیلی زود به دلیل عدم توانایی در انجام وظایف به عنوان مدیر نالایق و غیر حرفه‌ای شناخته شده و از کار برکنار خواهد شد!

🐒 تاریخچه نظریه مدیریت میمون

برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ و در #دانشگاه_هاروارد بود که نظریه مدیریت میمون مطرح شد. در آن زمان #ویلیام_آنکن و #دونالد_واس، مقاله‌ای با عنوان (چه کسی میمون دارد؟) را به رشته تحریر درآوردند. آن‌ها در این مقاله از سازمانی صحبت کردند که پرسنلش کارها و مشکلاتشان را مانند میمون به دوش مدیر می‌اندازند. آن‌ها در نوشته خود به راهکارهایی اشاره کردند که مدیر بتواند خود را از شر میمون‌ها خلاص کند.

(درمدت زمانی که به تو کمک می‌کنم، مشکل تو مشکل من نیست. اگر مشکل تو ازآن من شود، آن‌گاه تو مشکلی نخواهی داشت. بنابراین من نمی‌توانم به کسی که مشکل ندارد کمک کنم! تو این امکان را داری که در زمان‌های مشخص درمورد مشکل خود با من گفتگو کنی. سپس با #همفکری یکدیگر قدم بعدی را مشخص کرده و مسئولیت آن را تعیین خواهیم کرد.)

در عبارتی که در بالا آوردیم، به خوبی #مدیریت_میمون شرح داده شده است. درواقع در این عبارات قصد دارد بیان کند که مدیر خوب کسی است که بتواند به کارمندانش کمک کند تا خودشان مسائلشان را حل کنند، نه اینکه بار مشکلات آن‌ها را به دوش بکشند!

#Monkey_Management_Theory

#پایگاه_جامع_مدیریار

www.modiryar.com

@modiryar