معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
.

سحر چون خسرو خاور
علم بر کوهساران زد
به دست مرحمت یارم
در امیدواران زد

چو پیش صبح روشن شد
که حال مهر گردون چیست
برآمد خنده‌ای خوش بر
غرور کامگاران زد



حافظ
ای نفس صبحدم گر نهی آنجا قدم
خسته دلم را بجو، در شکن موی دوست
جان بفشانم زشوق، در ره بادصبا
گر برساند به ما، صبح دمی بوی دوست



امیرخسرو دهلوی



چشم بیمار تو شد باعث بیماری ما
به مسیحا نرسد فکر پرستاری ما

تا ز بندت شدم آزاد، گرفتار شدم
سخت آزادی ما بند گرفتاری ما

#فروغی_بسطامی
زندگی شاید طفلی‌ست که از مدرسه بر می‌گردد
زندگی شايد افروختن سيگاری باشد، در فاصله‌ی رخوتناک دو همآغوشی
يا عبور گيج رهگذري باشد 
زندگی شاید عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید: "صبح بخیر"

#فروغ_فرخزاد
در بزم نوش عاشقان
حیف است جام دل تهی

گر بادهٔ شادی نشد
لبریز از خونش کنم

#سیمین_بهبهانی
هان ای نسیم صبح که بویت معطرست
همراه با تو خاک سرکوی دلبرست
محتاج نیست بر سر ره مشک ریختن
کانجا که اوست پای نهد خاک عنبرست

#سیف_فرغانی
گر از جفا یِ تو روزی دل‌ام بیازارد
کمند ِ شوق، کشان‌ام به صلح بازآرد

زِ دَرد ِ عشق ِ تو دوش‌ام امید ِ صبح نبود
اسیر ِ عشق چه تاب ِ شب ِ دراز آرد

دلی عجب نبوَد گر بسوخت؛ ک‌آتش ِ تیز
چه جای موم؟ که پولاد در گداز آرد

#سعدی
دل از من بردی ای دلبر به فن آهسته آهسته
تهی کردی مرا از خویشتن آهسته آهسته
ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم
ربایی دل که گیری جان ز من آهسته آهسته
چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من
مرا آزاد کرد از بود من آهسته آهسته
به عشقت دل نهادم زین جهان آسوده گردیدم
گسستم رشته ی جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس بستم خیال تو تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته
سپردم جان و دل نزد تو و خود از میان رفتم
کشیدم پای از کوی تو من آهسته آهسته
جهان پر شد ز حرف "فیض" و رندیهای پنهانش
شدم افسانه ی هر انجمن آهسته آهسته

#فیض_کاشانی
نسیم صبح! کرم باشد آن چنان که تو دانی
گذر کنی ز برِ من به نزد آنکه تو دانی
پیام من برسانی، بدان صفت که تو گویی
سلام من برسانی، بدان زبان که تو دانی
به گوشه‌ای کشی آن زلف را به رفق و بگویی
که بازده دل ما را بدان نشان که تو دانی
ز حال "اوحدی" ار پرسدت که چیست؟ بگویی
که در غمت نفسی می‌زند چنان که تو دانی

#اوحدی
پای‌کوبان رفت از این صحرای وحشت گردباد
ذوق تنهایی بیابان‌گرد می‌داند که چیست!

#صائب
مصطفا گفت: در هر عصری چهل کس باشند که دلشان چون دل موسی بود. و هفت کس باشند که دلشان چون دل ابراهیم بود. و الحدیث طویل، تا آنجا که گوید: که یک کس باشد که دل او چون دل اسرافیل باشد.

#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_هفتاد_پنجم
از خود بدان توان رسیدن بی پیری، کسی از خواندن برسد، و دیگری از ریاضت، و علم خواندن هم ریاضت بود و ریاضت کردن نیز بی علم نتواند بود، و علم ریاضت بباید تا ریاضت توان کرد.

#نامه_ها #جلد_دوم #نامه_هفتاد_پنجم
Bi Gharar - NasleMusic.Com
Shahram Nazeri - NasleMusic.Com
#استاد_شهرام_ناظری
در هوایت بی‌قرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
Audio
Salar Aghili | پیکسـ موزیکـ
خواننده: #سالارعقیلی
آهنگ:
#مه_عیار
خواجه بیا خـواجه بیا خواجه دگربار بـیا
دفــع مـــده دفــع مـده ای مــه عــیار بــیا
#حضرت_مولانا
یا رب از دل مشرق نور هدایت کن مرا
از فروغ عشق، خورشید قیامت کن مرا

تا به کی گرد خجالت زنده در خاکم کند؟
شسته رو چون گوهر از باران رحمت کن مرا

خانه‌آرایی نمی‌آید ز من همچون حباب
موج بی‌پروای دریای حقیقت کن مرا

استخوانم سرمه شد از کوچه گردیهای حرص
خانه دار گوشهٔ چشم قناعت کن مرا

چند باشد شمع من بازیچهٔ دست فنا؟
زندهٔ جاوید از دست حمایت کن مرا

خشک بر جا مانده‌ام چون گوهر از افسردگی
آتشین رفتار چون اشک ندامت کن مرا

گرچه در صحبت همان در گوشهٔ تنهاییم
از فراموشان امن آباد عزلت کن مرا

از خیالت در دل شبها اگر غافل شوم
تا قیامت سنگسار از خواب غفلت کن مرا

در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویرانی عمارت کن مرا

از فضولیهای خود صائب خجالت می‌کشم
من که باشم تا کنم تلقین که رحمت کن مرا؟

#صائب_تبریزی
نه از منزل، نه از ره،
نه ز همراهان خبر دارم

من آن کورم که رهبر کرده در صحرا فراموشم


#صائب_تبریزی
ایا دانشی‌مردِ بسیارهوش
همهْ چادَرِ آزمندی مپوش

که تخت و کُلَه چون تو بسیار دید
چُنین داستان چند خواهی شِنید

رَسیدی به جایی که بشتافتی
سرآمد کز او آرزو یافتی

چه خواهی از این تیره خاکِ نِژَند
که هم بازگرداندت مستمند

اگر چرخِ گردان کَشد زینِ تو
سرانجام خشت‌ست بالینِ تو

#فردوسی

شوی بر تن خویشتن کامگار
دلت شاد گردد چو خرم بهار
زآن نرنجم که شب هجر ز من رخ پوشید
آفتاب است، شب از پرده برون چون آید؟

#نظام_دستغیب
چقدر جهان می‌تواند زیبا باشد
اگر در آن فقط ،
هنر و لذت و عشق
وجود داشت.

#جوجو_مویز
.
هیچوقت برای فهمیده شدن
فریاد نزنید!
آنکه شما را بفهمد‌‌، صدای
سکوتتان را بهتر می شنود

#جبران_خلیل_جبران