درد زده است جان من میوهٔ جان من کجا
درد مرا نشانه کرد درد نشان من کجا
دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم
این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا
او ز من خراب دل کرد چو گنج پی نهان
من که خرابه اندرم گنج نهان من کجا
یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسستهام انس روان من کجا
گه گهی آن شکرفشان سرکه فشان ز لب شدی
گرم جگر شدم ز تب سرکهفشان من کجا
روز به روز بر فلک بخشش عافیت بود
آن همه را رسیده بخش ای فلک آن من کجا
نالهٔ خاقانی اگر دادستان شد از فلک
نالهٔ من نبست غم دادستان من کجا...
#خاقانى
درد مرا نشانه کرد درد نشان من کجا
دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم
این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا
او ز من خراب دل کرد چو گنج پی نهان
من که خرابه اندرم گنج نهان من کجا
یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسستهام انس روان من کجا
گه گهی آن شکرفشان سرکه فشان ز لب شدی
گرم جگر شدم ز تب سرکهفشان من کجا
روز به روز بر فلک بخشش عافیت بود
آن همه را رسیده بخش ای فلک آن من کجا
نالهٔ خاقانی اگر دادستان شد از فلک
نالهٔ من نبست غم دادستان من کجا...
#خاقانى
درد زده است جان من میوهٔ جان من کجا
درد مرا نشانه کرد درد نشان من کجا
دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم
این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا
او ز من خراب دل کرد چو گنج پی نهان
من که خرابه اندرم گنج نهان من کجا
یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسستهام انس روان من کجا
گه گهی آن شکرفشان سرکه فشان ز لب شدی
گرم جگر شدم ز تب سرکهفشان من کجا
روز به روز بر فلک بخشش عافیت بود
آن همه را رسیده بخش ای فلک آن من کجا
نالهٔ خاقانی اگر دادستان شد از فلک
نالهٔ من نبست غم دادستان من کجا...
#خاقانى
درد مرا نشانه کرد درد نشان من کجا
دوش ز چشم مردمان اشک به وام خواستم
این همه اشک عاریه است اشک روان من کجا
او ز من خراب دل کرد چو گنج پی نهان
من که خرابه اندرم گنج نهان من کجا
یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسستهام انس روان من کجا
گه گهی آن شکرفشان سرکه فشان ز لب شدی
گرم جگر شدم ز تب سرکهفشان من کجا
روز به روز بر فلک بخشش عافیت بود
آن همه را رسیده بخش ای فلک آن من کجا
نالهٔ خاقانی اگر دادستان شد از فلک
نالهٔ من نبست غم دادستان من کجا...
#خاقانى
دلم گرفته ، ای دوست! هوای #گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من ؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
#سیمین_بهبهانی
➖➖➖➖➖
تو #گریه میکنی و خنده میکند گلزار
از این گریستن و خنده، بدگمان شدهایم
مجالِ بستنِ عهدی به ما نداد، سپهر
سحر، شکفته و هنگامِ شب، خزان شدهایم
#پروین_اعتصامی
➖➖➖➖➖
به جای شکر گاهی صخرهها در #گریه میگویند
چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را ؟
#فاضل_نظری
➖➖➖➖➖
تو را خبر ز دل بے قرار باید و نیست
غم تو هست ولے غمگسار باید و نیست
اسیر #گریه ے بے اختیار خویشتنم
فغان ڪه در ڪف من اختیار باید و نیست
#رهی_معیرى
➖➖➖➖➖
گریه های زنی را میشنوم
که در شعر کوتاه یک مرد
بلند بلند #گریه میکند.
#کوروش_نامی
➖➖➖➖➖
بیڪِسانیم
گذاری به سرِ ما ڪه ڪند؟
مگر از #گریه
گهی بگذرد آب از سر ما...
#كلیم_كاشانی
➖➖➖➖➖
خیره آن دیده که آبش نبرد #گریه عشق
تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
#حافظ
➖➖➖➖➖
به کویش هرکه را در خاک و خون افتاده
می بینم
ز روی پیش بینی #گریه ام بر خویش می آید
#طالب_آملی
➖➖➖➖➖
آنقدر باش که خالی کنم از #گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم
#صائب_تبریزی
➖➖➖➖➖
ایرانِ من زنیست کتک خورده
با دست پاک میکند اشکش را
از انقلاب تا شبِ آزادی،
با #گریه میکشد چمدانش را...
#اهورا_فروزان
➖➖➖➖➖
بیوفایی میکنی من هم تماشا میکنم
فرصتی تازه برای #گریه پیدا میکنم
از کنارم رفتهای، اما به یادم مانده است
خاطراتی که دلم را خوش به آنها میکنم
#فریدون_مشیری
➖➖➖➖➖
تو هم رفتی و مجنون را ندیدی
به دورِ من حصارِ غم ڪشیدی
نمیشد روزِ من اندوه و #گریه
اگر دیشب به دادم می رسیدی!
#ناصر_صادقى
➖➖➖➖➖
گفتی که سیر #گریه کنم، آب روشنیست
من آتشم رفیق! عوض کن بهانه را...
#سیدسعید_صاحبعلم
➖➖➖➖➖
ای دوست غم تو سر به سر سوخت مرا
چون شمع به بزم درد افروخت مـــرا
من #گریه و ســـوز دل نمیدانستــم
استاد تغافل تــــو آمــوخت مـــرا
#خاقانى
➖➖➖➖➖
#گریه های هر شبم مرهم برای من نشد
آن وفاداری که باید در وفای من ....نشد
درد خود گفتم برای دیگران اما چه سود
عمر من طی شد ولی او مبتلای من نشد
#محرم_زمانی
➖➖➖➖➖
شکست عهد من وگفت: هر چه بود، گذشت
به #گریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت !
بهار بود و تـــــو بودیّ و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتیّ و هر چه بود، گذشت !
#ایرج_دهقان
➖➖➖➖➖
آنکه آسوٖدهی خواب است به بازویِ رقیب
بالشِ نم زده از #گریه چه می داند چیست؟
#مسیح_مسیحا
➖➖➖➖➖
نهال عشق که برگش غم است و بار افسوس
اگر ز #گریه نشد سبز صد هزار افسوس..
#کلیم_همدانی
➖➖➖➖➖
یڪ شب هوای #گریه
یڪ شب هوای فــریاد
امشب دلم
هوای تو ڪرده است...
#حسین_منزوى
➖➖➖➖➖
امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود
مهد زمین ز #گریهٔ من غرق آب بود
از جنبش نسیم زد آتش به خرمنم
آن روی آتشین که به زیر نقاب بود
#محتشم_کاشانی
➖➖➖➖➖
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من ؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
#سیمین_بهبهانی
➖➖➖➖➖
تو #گریه میکنی و خنده میکند گلزار
از این گریستن و خنده، بدگمان شدهایم
مجالِ بستنِ عهدی به ما نداد، سپهر
سحر، شکفته و هنگامِ شب، خزان شدهایم
#پروین_اعتصامی
➖➖➖➖➖
به جای شکر گاهی صخرهها در #گریه میگویند
چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را ؟
#فاضل_نظری
➖➖➖➖➖
تو را خبر ز دل بے قرار باید و نیست
غم تو هست ولے غمگسار باید و نیست
اسیر #گریه ے بے اختیار خویشتنم
فغان ڪه در ڪف من اختیار باید و نیست
#رهی_معیرى
➖➖➖➖➖
گریه های زنی را میشنوم
که در شعر کوتاه یک مرد
بلند بلند #گریه میکند.
#کوروش_نامی
➖➖➖➖➖
بیڪِسانیم
گذاری به سرِ ما ڪه ڪند؟
مگر از #گریه
گهی بگذرد آب از سر ما...
#كلیم_كاشانی
➖➖➖➖➖
خیره آن دیده که آبش نبرد #گریه عشق
تیره آن دل که در او شمع محبت نبود
#حافظ
➖➖➖➖➖
به کویش هرکه را در خاک و خون افتاده
می بینم
ز روی پیش بینی #گریه ام بر خویش می آید
#طالب_آملی
➖➖➖➖➖
آنقدر باش که خالی کنم از #گریه دلی
نیست چون گوهر دیگر که نثار تو کنم
#صائب_تبریزی
➖➖➖➖➖
ایرانِ من زنیست کتک خورده
با دست پاک میکند اشکش را
از انقلاب تا شبِ آزادی،
با #گریه میکشد چمدانش را...
#اهورا_فروزان
➖➖➖➖➖
بیوفایی میکنی من هم تماشا میکنم
فرصتی تازه برای #گریه پیدا میکنم
از کنارم رفتهای، اما به یادم مانده است
خاطراتی که دلم را خوش به آنها میکنم
#فریدون_مشیری
➖➖➖➖➖
تو هم رفتی و مجنون را ندیدی
به دورِ من حصارِ غم ڪشیدی
نمیشد روزِ من اندوه و #گریه
اگر دیشب به دادم می رسیدی!
#ناصر_صادقى
➖➖➖➖➖
گفتی که سیر #گریه کنم، آب روشنیست
من آتشم رفیق! عوض کن بهانه را...
#سیدسعید_صاحبعلم
➖➖➖➖➖
ای دوست غم تو سر به سر سوخت مرا
چون شمع به بزم درد افروخت مـــرا
من #گریه و ســـوز دل نمیدانستــم
استاد تغافل تــــو آمــوخت مـــرا
#خاقانى
➖➖➖➖➖
#گریه های هر شبم مرهم برای من نشد
آن وفاداری که باید در وفای من ....نشد
درد خود گفتم برای دیگران اما چه سود
عمر من طی شد ولی او مبتلای من نشد
#محرم_زمانی
➖➖➖➖➖
شکست عهد من وگفت: هر چه بود، گذشت
به #گریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت !
بهار بود و تـــــو بودیّ و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتیّ و هر چه بود، گذشت !
#ایرج_دهقان
➖➖➖➖➖
آنکه آسوٖدهی خواب است به بازویِ رقیب
بالشِ نم زده از #گریه چه می داند چیست؟
#مسیح_مسیحا
➖➖➖➖➖
نهال عشق که برگش غم است و بار افسوس
اگر ز #گریه نشد سبز صد هزار افسوس..
#کلیم_همدانی
➖➖➖➖➖
یڪ شب هوای #گریه
یڪ شب هوای فــریاد
امشب دلم
هوای تو ڪرده است...
#حسین_منزوى
➖➖➖➖➖
امشب که چشم مست تو در مهد خواب بود
مهد زمین ز #گریهٔ من غرق آب بود
از جنبش نسیم زد آتش به خرمنم
آن روی آتشین که به زیر نقاب بود
#محتشم_کاشانی
➖➖➖➖➖
خونریزی و نندیشی، عیار چنین خوشتر
دل دزدی و نگریزی، طرار چنین خوشتر
هر روز به هشیاری نو نو دلم آزاری
مست آیی و عذر آری، آزار چنین خوشتر
#خاقانى
دل دزدی و نگریزی، طرار چنین خوشتر
هر روز به هشیاری نو نو دلم آزاری
مست آیی و عذر آری، آزار چنین خوشتر
#خاقانى
خونریزی و نندیشی، عیار چنین خوشتر
دل دزدی و نگریزی، طرار چنین خوشتر
زان غمزهٔ دود افکن آتش فکنی در من
هم دل شکنی هم تن، دلدار چنین خوشتر
هر روز به هشیاری نو نو دلم آزاری
مست آیی و عذر آری، آزار چنین خوشتر
نوری و نهان از من، حوری و رمان از من
بوس از تو و جان از من، بازار چنین خوشتر
الحق جگرم خوردی خونریز دلم کردی
موئیم نیازردی، پیکار چنین خوشتر
مرغی عجب استادم در دام تو افتادم
غم میخورم و شادم غمخوار چنین خوشتر
من کشته دلم بالله تو عیسی و جان درده
هم عاشق ازینسان به هم یار چنین خوشتر
این زنده منم بیتو، گر باد تنم بیتو
کز زیستنم بیتو بسیار چنین خوشتر
خاقانی جان افشان بر خاک در جانان
کز عاشق صوفی جان ایثار چنین خوش تر
#خاقانى
آن خویشی، چند گوئی آن اویم آن او
باش تا او گوید ای جان آن مائی آن ما
نیست عاشق گشتن الا بودنش پروانه وار
اولش قرب و میانه سوختن، آخر فنا
لاف یک رنگی مزن تا از صفت چون آینه
از درون سو تیرگی داری و بیرون سو صفا
#خاقانى
باش تا او گوید ای جان آن مائی آن ما
نیست عاشق گشتن الا بودنش پروانه وار
اولش قرب و میانه سوختن، آخر فنا
لاف یک رنگی مزن تا از صفت چون آینه
از درون سو تیرگی داری و بیرون سو صفا
#خاقانى