#صرفا_برای_اندیشیدن
برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا میگیرد. بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده را؛ بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال.
همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرم کردن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم.
📚 ملت عشق
الیف شافاک
برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا میگیرد. بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده را؛ بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال.
همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرم کردن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم.
📚 ملت عشق
الیف شافاک
بالد به خود ز آهِ اثرناک، اشکِ من
چون کودکی که تیر رسد بر نشانهاش
#میر_جلالالدین_سیادت
(تذکرهٔ #مجمعالنفایس جلد دوم)
#تابلوی_نقاشی
اثر: #لاورنس_آلما_تادما
چون کودکی که تیر رسد بر نشانهاش
#میر_جلالالدین_سیادت
(تذکرهٔ #مجمعالنفایس جلد دوم)
#تابلوی_نقاشی
اثر: #لاورنس_آلما_تادما
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
#حافظ غزل ۴۰۷
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو
گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
#حافظ غزل ۴۰۷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 توژکی از برآمدن آفتاب در دریای زیبای مازندران
🔸 برآمدن زیبای خورشید از دریای مازندران ، شهر نوشهر ، مجموعه تغریحی سیترا
پایگاه ایران دوستان مازندران
🔸 برآمدن زیبای خورشید از دریای مازندران ، شهر نوشهر ، مجموعه تغریحی سیترا
پایگاه ایران دوستان مازندران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هرگز نمیشد باورم
این برف پیری برسرم....
این برف پیری برسرم....
حمیرا_یگانه
@Banoo_Homeyra
یگانه
بانو حمیرا
اى نزديكتر به من از من تو
اى خوبتر به تو از تو من
بانو حمیرا
اى نزديكتر به من از من تو
اى خوبتر به تو از تو من
Divaane Tari
Parvaz Homay
هماى مستان
بخدا از من ديوانه
تو
ديوانه ترى
بخدا از من ديوانه
تو
ديوانه ترى
حدیث چشم تو گفتم دلم رفت
به دریای فنا و جان سپاری
دل من رفت عشقت را بقا باد
در اقبال و مراد و کامکاری
#مولانا
به دریای فنا و جان سپاری
دل من رفت عشقت را بقا باد
در اقبال و مراد و کامکاری
#مولانا
دلا در روزه مهمان خدایی
طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی
هزاران در ز جنت برگشایی
#مولانا
طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی
هزاران در ز جنت برگشایی
#مولانا
شربت قند و گلاب از لب یارم فرمود
نرگس او که طبیب دل بیمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
#حافظ
نرگس او که طبیب دل بیمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
یار شیرین سخن نادره گفتار من است
#حافظ
الهی
مکُش این چراغ افروخته را
مُسوز این دل سوخته را
و مَدَر این پردهٔ دوخته را
و مران این بندهٔ نو آموخته را
#مناجات_نامه
#خواجه_عبدالله_انصاری
مکُش این چراغ افروخته را
مُسوز این دل سوخته را
و مَدَر این پردهٔ دوخته را
و مران این بندهٔ نو آموخته را
#مناجات_نامه
#خواجه_عبدالله_انصاری
@smsu43کانال تلگرامی
استاد شجریان , مژگان شجریان- ساکن جان
استاد شجریان و مژگان شجریان
ساکن جان
ساکن جان
در دنیا اگر نه پیغام و نام الله بودی
رهی را چه جای منزل بودی،
در عقبی اگر نه عفو و کرمش بودی
کار رهی مشکل بودی،
در بهشت اگر نه دیدار دل افروز بودی
شادی درویش به چه بودی؟
یکی از پیران طریقت گفت:
الهی به نشانِ تو بینندگانیم،
به شناختِ تو زندگانیم، به نامِ تو آبادانیم،
به یادِ تو شادانیم، به یافتِ تو نازانیم،
مست مهر از جام تو مائیم،
صید عشق در دام تو مائیم.
#کشف_الاسرار
رشیدالدین_میبدی
رهی را چه جای منزل بودی،
در عقبی اگر نه عفو و کرمش بودی
کار رهی مشکل بودی،
در بهشت اگر نه دیدار دل افروز بودی
شادی درویش به چه بودی؟
یکی از پیران طریقت گفت:
الهی به نشانِ تو بینندگانیم،
به شناختِ تو زندگانیم، به نامِ تو آبادانیم،
به یادِ تو شادانیم، به یافتِ تو نازانیم،
مست مهر از جام تو مائیم،
صید عشق در دام تو مائیم.
#کشف_الاسرار
رشیدالدین_میبدی
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
#حافظ غزل ۱۱۱
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
#حافظ غزل ۱۱۱
گوشه گیران زود در دلها تصرف می کنند
بیشتر دل می برد خالی که در کنج لب است
دست خالی برنمی گردد دعای نیمشب
چون شود معشوق نو خط، وقت عرض مطلب است
#صائب_تبریزی غزل ۹۶۱
بیشتر دل می برد خالی که در کنج لب است
دست خالی برنمی گردد دعای نیمشب
چون شود معشوق نو خط، وقت عرض مطلب است
#صائب_تبریزی غزل ۹۶۱
دِلِ مَن هَمی داد گُفتی گُوایی
که باشَد مَرا روزی اَز تو جُدایی
بَلی هَرچه خواهَد رِسیدَن به مَردُم
بَر آن دِل دَهَد هَر زَمانی گُوایی
مَن این روز را داشتَم چَشم وَزین غَم
نَبودَست با روزِ مَن روشَنایی
جُدایی گُمان بُرده بودَم وَلیکَن
نَه چَندانکه یِکسو نِهی آشنایی
به جُرمِ چه راندی مَرا اَز دَرِ خود
گُناهَم نَبودَست جُز بیگُنایی
بِدین زودی اَز مَن چِرا سیر گَشتی
نِگارا بِدین زودسیری چِرایی
#فرخی
نیلگون چشم فریب انگیز رنگ آمیز تو
چون سپهر نیلگون دارد سر افسونگری
از غم رویت بسان شاخه نیلوفرم
ای ترا چشمی به رنگ شعله نیلوفری
#رهی_معیری
چون سپهر نیلگون دارد سر افسونگری
از غم رویت بسان شاخه نیلوفرم
ای ترا چشمی به رنگ شعله نیلوفری
#رهی_معیری