معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.8K videos
3.24K files
2.79K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
۲۸ اردیبهشت زادروز مژگان شجریان

(زاده ۲۸ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران) طراح گرافیک، نقاش، خواننده و نوازنده سه‌تار

او فرزند محمدرضا شجریان است و دارای مدرک کارشناسی نقاشی و کارشناسی ارشد ارتباط تصویری "گرافیک" از دانشگاه آزاد و کارشناسی موسیقی از دانشگاه هنر است.
وی سه‌تار را نزد محمدرضا لطفی و حسین علیزاده و ردیف‌نوازی را نزد پرویز مشکاتیان و بانو توفیق در دانشگاه هنر آموخت.
در سال ۱۳۸۷ که استاد شجریان، به افتخار جلیل شهناز "نوازنده نامی تار" گروه شهناز را بنیان نهاد، از آن‌زمان به‌بعد مژگان شجریان در این گروه فعالیت داشته‌ است.
یکی از ویژگی‌های مهم این گروه موسیقی، استفاده از سازهای ابداعی است که به‌دست شجریان ساخته شده‌اند و برخی از آن‌ها ویژگی‌هایی دارند که می‌توان آن‌ها را جایگزین سازهای غربی مانند ویلون نیز قرار داد.
از گروه شهناز دو آلبوم صوتی رندان مست و مرغ خوش‌خوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دوبی و تهران اجرا و به‌بازار عرضه شده است.
استاد شجریان به‌همراه گروه شهناز در سال ۱۳۸۹ یک تور کنسرت جهانی برگزار کرد که دو مورد از این کنسرت‌ها منتشر شده‌اند. و اثر دیگر کنسرت در لندن است که به‌صورت رسمی توسط بی‌بی‌سی پخش شد.
مجید درخشانی "سرپرست گروه شهناز" این دو کنسرت را از موفق‌ترین کنسرت‌های این گروه می‌داند و در این کنسرت‌ها بسیاری از سازهای ابداعی به‌کار‌ گرفته شده‌اند.

سابقه فعالیت هنری مژگان شجریان:
اجرای کنسرت همراه با سیمابینا در سال ۱۳۷۰ در تهران
طراحی گرافیک آثار استاد شجریان و همایون شجریان از سال ۱۳۷۲
تکخوانی و هم‌آوازی با استاد شجریان در کنسرت لندن همراه با گروه شهناز "فروردین ۱۳۸۹"  "پخش شده به‌صورت رسمی توسط بی‌بی‌سی"
سه‌تار نوازی در کنسرت گروه شهناز در دوبی، کنسرت گروه شهناز در تهران، رندان مست و مرغ خوش‌خوان
سخنرانی در سمینار موسیقی در دانشگاه آزاد قزوین "بزرگداشت حافظ، مهر ۸۹" و از دیگر سوابق هنری وی اجرای کنسرت، تکخوانی و هم‌آوازی با استاد شجریان و سه‌تار نوازی در گروه شهناز است.

۲۸ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد قهرمان

(زاده ۱۰ تیر ۱۳۰۸ تربت حیدریه -- درگذشته ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشهد) شاعر، پژوهشگر و مصحح

او در سال پنجم دبیرستان در مشهد با اخوان ثالث هم‌کلاس شد و این دوستی ادامه یافت. سال ششم ادبی را در دبیرستان البرز تهران گذراند و سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران در رشته قضایی ادامه تحصیل داد، اما هرگز دنبال کار حقوقی نرفت و فقط به‌ شعر پرداخت.
از آذر ۱۳۴۰ به‌مدت ۲۷ سال تا بازنشستگی به‌عنوان کتابدار دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشغول به‌کار بود.
وی علاقه‌اش در سرودن شعر، در غزل و به‌ویژه سبک هندی به اندازه‌ای بود که یکی از شعرای غزلسرای هندی شد و در خانه‌اش انجمن ادبی به‌صورت هفتگی برگزار می‌کرد.
او گویش تربت حیدریه را به‌خوبی می‌دانست و بسیاری از اشعارش که به‌‌ گویش محلی سروده شده‌اند، در ردیف اول شعر بومی قرار دارند.
در ۲۹ آذر ۱۳۸۴ از سوی دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی در محل دانشگاه مشهد از وی قدردانی شد.
او صاحب تألیفات ارزنده‌ای از جمله چند مجموعه شعر است و در کارنامه‌اش تصحیح و چاپ چند دیوان از شاعران مختلف به‌ چشم می‌خورد.
شفیعی کدکنی در مورد او گفته است: «در این خصوص حتی ملک‌الشعرای بهار آن خصوصیت یک شاعر محلی را به‌ صورت کامل، آن‌گونه که قهرمان دارد، ندارد».

برخی از آثارش:
تصحیح دیوان صائب تبریزی " ۶ جلد"
تصحیح دیوان صیدی تهرانی
تصحیح مجموعه آثار ابوطالب کلیم همدانی
تصحیح دیوان محمدجان قدسی مشهدی
برگزیده اشعار صائب و دیگر شعرای معروف سبک هندی
صیادان معنی "برگزیده اشعار سخن‌سرایان سبک هندی"
حاصل عمر "مجموعه شعر"
به‌یاد عزیز گذشته " ۱۰ نامه از اخوان ثالث به محمد قهرمان"
۲۸ اردیبهشت " ۱۸ می" روز جهانی موزه

روز جهانی موزه (انگلیسی: International Museum Day‎)

این روز مناسبتی بین‌المللی‌ است که هرساله روز " ۱۸ می" ۲۸ اردیبهشت توسط شورای بین‌المللی موزه برگزار می‌شود. این رویداد هرساله، یک موضوع مشخص را برجسته می‌کند و فرصتی را در اختیار متخصصان موزه قرار می‌دهد که امکان دیدار مستقیم با مردم را به‌دست بیاورند و چالش‌هایی که موزه با آن روبرو است را برجسته کنند.
در واقع هدف این است که موزه جایگاه خود را به‌ عنوان یک نهاد غیر خصوصی و دائمی برای عموم مردم به‌دست بیاورد. نهادی که در خدمت و توسعه جامعه است تا میراث ملموس و ناملموس بشریت را در هرکشور نگهبانی کند و محیطی را برای اهداف آموزشی، مطالعه و آینده‌نگری ایجاد کند. در نتیجه روز جهانی موزه امکانی است برای بالا بردن آگاهی عمومی در مورد نقش موزه در توسعه جامعه امروز، که در سطح بین‌المللی نقش ایفا می‌کند.
معرفی عارفان
◾️دمی با خیام... خیام از آن طبایعی است که در خود فرو رفته و کمتر خویشتن را عرضه می‌کنند از آن مردمانی که در مقام بیان هر مطلب نخست از خود می‌پرسند آیا ضرورتی هست که آن را به دیگری باز گویند، آیا دیگران آن را درک نکرده‌اند، در این صورت آیا استعداد قبول آن…
خیام خوانی بر ویرانه‌های مرو

به گزارش عطا ملک جوینی، در محرم سال 618 ق، لشکر مغول به ناحیه مرو حمله برد و حصار شهر را در محاصره گرفت و بزرگان شهر چاره‌ای جز تسلیم نیافتند. پس امام جمال‌الدین را که از کبار ائمه مرو بود، به رسالت نزد امیران مغول فرستادند و امان خواستند. چون شهر را وا نهادند، لشکر مغول داخل شهر شد و چهار شبانه کارشان آن بود که مردم را به بیابان‌های اطراف شهر می‌بردند. آنها زن و مرد و مادر و فرزند را از هم جدا کردند و بجز 400 مرد که حرفه و مهارتی داشتند و بعضی دختران و پسران، بقیه را از دم تیغ گذرانیدند (تاریخ جهانگشای، ج 1، ص 127).
از آنجا، بر راه نیشابور روان شدند و هر که ‌را در میان راه ‌یافتند، ‌کشتند. ما بقی حکایت را به قلم جوینی بخوانید: «و سید عزالدین نسّابه از سادات کبار بود و به ورع و فضل مشهور و مذکور بوده ست؛ در این حالت با جمعی، سیزده شبانروز شمار کُشتگان شهر کرد. آنچه ظاهر بوده ست و معیّن، بیرون مقتولان در نقب‌ها و سوراخ‌ها و رساتیق و بیابان‌ها، هزار هزار و سیصد هزار و کسری در احصا آمده و در این حالت، رباعی عمر خیام که حسب حال بود، بر زفان رانده ست:
ترکیب پیاله‌ای که در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی‌دارد مست
چندین سر و پای نازنین از سر دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟».
(همانجا، ج 1، 128)

بنابراین، تعداد قربانیان حمله مغول در مرو، بالغ بر یک میلیون و 300 هزار نفر بوده‌ و این غیر از کسانی است که در نقب‌ها و روستاها و بیابان‌های اطراف مرو و کوره‌راه‌های مرو به نیشابور به قتل‌ آمده‌اند. تصور آن حسی که چگونه این همه آدم بی پناه و بی سلاح، وحشت زده و مستأصل، ظرف یک روز، قربانی بی‌باکی و درنده خویی مغولان شده‌اند، از عهده هیچ تخیلی بر نمی‌آید و آن روز محشری که مردم مرو در دم تیغ مغولان گذراندند، به هیچ زبانی قابل وصف نیست. و شاید تنها شعر باشد که بتواند، بخشی از بغض و اندوه کسانی که همراه سید عزالدین نسّابه، کارشان آمارگیری کُشتگان مرو بوده، روایت کند.
رباعی خیام، ظالمانه بودن مرگ را به تلخی تمام بازگو می‌کند. و شاید، عطا ملک جوینی، نیم قرن بعد، هنگام روایت بغض آلود قتل عام مرو، از پیش خود این رباعی را در دهان عزالدین نسّابه گذاشته باشد، تا مرهمی بر اندوه قلمش باشد و ناگفتنی‌ها را از زبان خیام روایت کند. چه می‌دانیم ما که در حکومت هولاکو خان نوه چنگیز، روایت این کُشتار، با چه دشواری‌هایی همراه بوده و جوینی باید چه ملاحظاتی را رعایت می‌کرده که جانش از کینه‌جویی ایلخانان در امان بماند؟ شاید از همین رو، رباعیاتی با مضامین خیامانه از خاقانی شروانی، کمال اسماعیل اصفهانی، عطار نیشابوری و دیگران، در تاریخ جهانگشای مجال نقل یافته‌ است:
کس لب به طرب به خنده نگشود امسال
وز فتنه، دمی جهان نیاسود امسال
در خون گلم که چهره بنمود امسال
با وقت چنین، چه وقت گل بود امسال
(ج 1، ص 110)

ای مدت عمرت به یقین روزی چند
خود چیست همه ملک زمین روزی چند
از عمر، نصیب خویش تا بتوانی
بردار که می‌بگذرد این روزی چند
(ج 1، ص 156)

بی خار اگر گلی میسر بودی
هر دم به جهان لذّت دیگر بودی
این کهنه سراب زندگانی ما را
خوش بود اگر نه مرگ بر در بودی!
(ج 1، ص 158)

صحرای دلم گرفت خون ای ساقی
و آورد دل از جهان جنون ای ساقی
بر پرده شراب ده که کس آگه نیست
کز پرده چه آیدش برون ای ساقی!
(ج 2، ص 101)

چون گل بشکفت، ساعتی برخیزیم
وز شادی می، ز دست غم بگریزیم
باشد که بهار دیگر ای هم‌نفسان
گل می‌ریزد به خاک و ما می‌ریزیم!
(ج 2، ص 110)

با ناز اگر آرمیده باشی همه عمر
لذات جهان چشیده باشی همه عمر
هم آخر کار رفت باید، و آنگه
خوابی باشد که دیده باشی همه عمر
(ج 2، ص 218)

نقل رباعی خیام در تاریخ جهانگشای، این کتاب را به یکی از مصادر و منابع مهم خیام پژوهی تبدیل کرد. زیرا شمار منابع کهن تاریخی که رباعیی از خیام در آنها باشد، زیاد نیست. رباعی مذکور، نخستین بار در تاریخ رباعی فارسی، در همین کتاب تاریخ جهانگشای به اسم خیام روایت شده و از آنجا، به سایر منابع سفر کرده است. حکایت قتل عام مرو و رباعی خیام، در کتاب‌های تاریخی دیگر هم دیده می‌شود که همه آنها، رونوشتی از تاریخ جهانگشای جوینی است، از جمله تاریخ وصاف (چاپ عکسی، ص 547)، تاریخ روضة الصفاء میر خواند (ج 8، ص 3875) و جامع مفیدی (ج 3، ص 824).

#سید_علی_میر_افضلی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
مباز و
مناز و
متاز و
مرنج

#فردوسی

روزتون دلنشین
به دوریِ تو شبی روز کرده‌ام که غمت

چو صبح بر سرم آمد نمی‌شناخت مرا..

#شفایی_اصفهانی
صبحدم کاین مرغ گیهان آشیان
بال بگشاید فراز کوهسار
پنجه و منقار نورافشان او
پرده شب را نماید تار و مار

#ایرج_میرزا
یاد داری چه شبی بود ؟
باد گرم نفس من
ساقه ی بازوی شفاف ترا می آزرد ؟
و اندکی آنسوتر
جوی اندام تو در کوچه ی تاریک
ماهی چشم مرا می برد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟
غرق آن بستر شبنم زده پشت بام
هوش بسپرده به رویای کبوتر های بقعه ی دور
خیره در آبی ژرف بی درد ؟
و آن طرف دور از ما در حاشیه ی جنگل شب
یاد داری چه هراس انگیز
گرگ خاکستری ابری
کشته ی میش سفید ماه را می خورد ؟
یاد داری چه شبی بود ؟

#منوچهر_آتشی
#غزل_شهری
#دیدار_در_فلق
من هیچ ندانم که مرا آن‌که سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هرسه مرا نقد و تو را نسیه بهشت
 

#خیام
#بزرگداشت
عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (۴۴۰ – ۵۱۷ هجری قمری) که خیامی، خیام نیشابوری، عمر خیام و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده‌است، همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است،ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. رباعیات خیام به بیشترِ زبان‌های زنده دنیا برگردانده شده‌است. آوازهٔ وی در غرب به‌طور مشخص بیشتر مدیون ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی است.
Bavar Kon
Hiva Raad
باور کن
هیوا راد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حس خوب 😍
با کنسرت (مست و خراب)
#علیرضا_قربانی
#درصاف_الحندانی
(خانم عرب زبان تونسی)
اشعار #خیام
می عشق ( همایون شجریان)
@matalebzib
می عشق
همایون شجریان🎼


گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

در مذهب ما باده حلال است ولیکن
در مذهب ما باده حلال است ولیکن

بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است
بی روی تو ای سرو گل اندام حرام است

میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز
میخواره و سرگشته و رندیم و نظرباز

وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است
وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است

از ننگ چه گویی از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است

وز نام چه پرسی وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است

تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کنج خرابات مقام است

حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی

کایام گل و یاسمن و عید صیام است
زین دار فنا پای کشیدن خوشتر

پیوند ز این و آن بریدن خوشتر

دل کردن از اندیشهٔ دنیا خالی

در عاقبت کار رسیدن خوشتر

#فیض_کاشانی
کسی عاشق نمی‌بینم و گر نه
میان جان و جانان حایلی نیست

نشاطی هست در قربان گه عشق
که مقتولی ملول از قاتلی نیست

#فروغی_بسطامی
تو که یک گوشٖه چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

نیست دیگر بخرابات خرابی چون من
باز خواهی که مرا سیل دمادم ببرد؟

#عماد_خراسانی
بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد
یاد من گو نکند غیر فراموشش باد

یار بی‌غیر که می در قدحش خون گردد
خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد

#هاتف_اصفهانی
شاه خوبانی و منظور گدایان شده‌ای
قدر این مرتبه نشناخته‌ای یعنی چه

نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی
بازم از پای درانداخته‌ای یعنی چه

سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان
و از میان تیغ به ما آخته‌ای یعنی چه

#حضرت_حافظ
چندان بگردم گرد دل
کز گردش بسیار من

نی تن کشاند بار من
نی جان کند پیکار من


#مولانا
اگر می‌بايست من
از ميان سيصد شعر حماسی
يک جمله را برگزينم
كه تمام آموزش‌هايم را
در بر داشته باشد،
اين جمله را بر می‌گزينم:

"هيچ انديشه بدی را
در سر يا در دل خود جای مده"

#كنفوسيوس