معرفی عارفان
1.28K subscribers
37.4K photos
14.2K videos
3.25K files
2.87K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
هرکسی را همدم غم‌ها
و تنهایی مدان،

سایه همراه تو می‌آید
ولی همراه نیست ...!


# عالیجناب_مولانای_جان
Koo Be Koo
Mohsen Chavoshi
ای دل پاره پاره ام
دیدن اوست چاره ام
اوست پناه و پشت من
تکیه بر این جهان مکن!!!
فهم عاقل را به عاشق، راه نيست..
هرچه گویم باز میگویی، که چیست

باید اول، ترک هوشیاری کنی..
عشق را در خویشتن جاری کنی

هرزمان گشتی تو مست جام عشق..
خویش را انداختی در دام عشق

آن زمان شاید بدانی عشق چیست..
چون کنی درک یکی را از دویست..

عالیجناب مولانای_جان
تو زندگی همیشه آدم‌هایی برنده می‌شوند که جرئت داشته باشند. هر وقت در برابر سختی قرار گرفتی، این رو بذار جلو چشمت. کسی که شجاع باشه، همیشه برنده ست!

پرونده بالتیمور
#ژوئل_دیکر
.
           آزاد کن ز راه کَرم گر نمی‌کُشی
      ما را چه بی گناه گرفتار کرده‌ای ...!

             #وحشی بافقی از ۳۹۶
.
            دو عالم را به یک‌بار از دلِ تنگ
                       بُرون کردیم
                             تا:

                   جایِ" تو " باشد

           #شیخ اجل سعدی از ۲۰۵

           
پشت خرمن‌ های گندم،
لای بازوهای بید
آفتابِ زرد، کم‌کم رو نهفت
بر سر گیسوی گندم زارها،
بوسه‌ی بدرود تابستان شکفت...

از تو بود
ای چشمه‌ی جوشان تابستانِ گرم
گر به هر سو خوشه‌ها جوشید و خرمن‌ها رسید
از تو بود، از گرمی آغوش تو
هر گلی خندید و هر برگی دمید

این همه شهد و شکر،
از سینه‌ی پر شور توست
در دل ذرات هستی نور توست
مستی ما از طلایی خوشه‌ ی انگور توست،
راستی بوسه‌ی تو، بوسه ی بدرود بود...؟
بسته شد آغوش تابستان
خدایا، زود بود ...

فریدون_مشیری
از دفتر بهار را باور کن

#سی‌ام_شهریور_زادروز_فریدون_مشیری
یادش گرامی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
سینه با عشق قشنگ است!
شعر عاشقم از زنده یاد:فریدون_مشیری
با صدای :سیروس_سیفی
مهر ۱۳۰۰

پیشنهاد دانلود
.
                           سنگ
                    هم "عاشق" شود
                    گوهر صدایش
                         میزنند...

                   فریدون‌_مشیری

 
بود شیخی رهنمایی پیش ازین
آسمانی شمع بر روی زمین

چون پیمبر درمیان امتان
در گشای روضهٔ دار الجنان

گفت پیغامبر که شیخ رفته پیش
چون نبی باشد میان قوم خویش

یک صباحی گفتش اهل بیت او
سخت‌دل چونی بگو ای نیک‌خو

ماز مرگ و هجر فرزندان تو
نوحه می‌داریم با پشت دوتو

تو نمی‌گریی نمی‌زاری چرا
یا که رحمت نیست در دل ای کیا

چون ترا رحمی نباشد در درون
پس چه اومیدست‌مان از تو کنون

ما باومید تویم این پیش‌وا
که بنگذاری توما را در فنا

چون بیارایند روز حشر تخت
خود شفیع ما توی آن روز سخت

درچنان روز و شب بی‌زینهار
ما به اکرام تویم اومیدوار

دست ما و دامن تست آن زمان
که نماند هیچ مجرم را امان

گفت پیغامبر که روز رستخیز
کی گذارم مجرمان را اشک‌ریز

من شفیع عاصیان باشم بجان
تا رهانمشان ز اشکنجهٔ گران

عاصیان واهل کبایر را بجهد
وا رهانم از عتاب نقض عهد

صالحان امتم خود فارغ‌اند
از شفاعتهای من روز گزند

بلک ایشان را شفاعتها بود
گفتشان چون حکم نافذ می‌رود

هیچ وازر وزر غیری بر نداشت
من نیم وازر خدایم بر فراشت

آنک بی وزرست شیخست ای جوان
در قبول حق چواندر کف کمان

شیخ کی بود پیر یعنی مو سپید
معنی این مو بدان ای کژ امید

هست آن موی سیه هستی او
تا ز هستی‌اش نماند تای مو

چونک هستی‌اش نماند پیر اوست
گر سیه‌مو باشد او یا خود دوموست

هست آن موی سیه وصف بشر
نیست آن مو موی ریش و موی سر

عیسی اندر مهد بر دارد نفیر
که جوان ناگشته ما شیخیم و پیر

گر رهید از بعض اوصاف بشر
شیخ نبود کهل باشد ای پسر

چون یکی موی سیه کان وصف ماست
نیست بر وی شیخ و مقبول خداست

چون بود مویش سپید ار با خودست
او نه پیرست و نه خاص ایزدست

ور سر مویی ز وصفش باقیست
او نه از عرش است او آفاقیست

«مولوی»
ای اهل صفا که در جهان گردانید
از بهر بتی چرا چنین حیرانید

آنرا که شما در این جهان جویانید
در خود بجوئید چون شما خود آنید




#مولانا
گر من به غمِ #عشقِ تو
نسپارم #دل

#دل را چه ڪنم؟
بهرِ چه می دارم #دل.....!!


#حضرت_مولانا


‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌
ای جان جهان جز تو کسی کیست بگو
بی‌جان و جهان هیچ کسی زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست بگو

#مولانا
عمرم به کنار زد کناری با تو
چون عمر گذشتنیست باری با تو

نی نی غلطم گذرد پیشهٔ عمر
آن عمر که یافت او گذاری با تو....


#مولانا
روز شادیست غم چرا باید خورد
امروز می از جام وفا باید خورد

چند از کف خباز و سفا رزق خوریم
یکچند هم از کف خدا باید خورد


#مولانای_جان
روزی که خیال دلستان رقص کند
یک جان چکند که صد جهان رقص کند

هر پرده که میزنند در خانهٔ دل
مسکین تن بینوا همان رقص کند

#مولانای_جان
گفتم دل و دین بر سرِ کارَت کردم
هرچیز که داشتم نثارت کردم


گفتا: تو که باشی که کنی یا نکنی؟
این من بودم که بی‌قرارت کردم!


مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مولانا مثنوی معنوی

گزیده‌هایی ناب از مثنوی معنوی در باب صداقت و راستی
تهیه و اجراء : دکتر حمیدرضا محمدی