kaveh farhadi کاوه فرهادی
1.85K subscribers
2.2K photos
455 videos
450 files
2.44K links
جستارهایی در:
- جامعه شناسی
-انسانشناسی
-انسانشناسی یاریگری
-توسعه پایدار بومی
-ایرانشناسی
-کارآفرینی فتوتی
-زیست‌بوم
- روانشناسی
- اقتصادنهادگرا
- فلسفه
-اخلاق
-فیزیک/نسبیت
- ادبیات
-شعر
- سینما
-تئاتر
👇 ارتباط با من👇
💠https://yek.link/kavehfarhadi
Download Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
به مناسبت 5 فروردین ماه، سالروز درگذشت #محمد_ابراهیم_باستانی_پاریزی، استاد یگانه و صاحب سبک تاریخ دانشگاه تهران 👇
به بهانه‌ی #سالمرگ زنده یاد
استاد #باستانی_پاریزی

#باستانی_پاریزی و #مصدق


✍🏻 پدرم راست می‌گفت؛ زیرا بعد از آنکه زن گرفت، کم‌کم ثروتمند شد و املاکی خرید و متولی یکی دو موقوفه هم شد، سه بار به حج رفت و مدیر مدرسه هم بود و حقوق هم داشت و روضه باشکوهی هم می‌خواند.

با عصا، کوران اگر ره دیده‌اند
در پناه خلق روشن دیده‌اند

درحاشیه، این نکته را هم عرض کنم که بالأخره پول بازنشستگی رسید، منتهی بعد از دوسال؛ وقتی که من دیگر کارمند شده‌بودم. صد البته با این مقدمات که من بدون اطلاع پدر، از #کرمان تلگرافی خیلی ساده ولی تند به نام شخص #نخست‌وزیر وقت مخابره کردم بدین شرح:

«جناب آقای دکتر مصدق! پدر پیر مردم ایران!
پدر پیر هفتادوچندساله‌ام علی‌اکبر باستانی معلم فرهنگ مدتها پیش بازنشسته شده و هنوز که هنوز است، حقوق بازنشستگی را نپرداخته‌اند. گویا منتظر رأی هیأت دولتند. اگر این حقوق برای کفن و دفن یا ذخیره‌ روز قیامت است که هیچ! ولی اگر مربوط به دوران حیات اوست، جنابعالی که مزه هفتادسالگی را چشیده‌اید، فکری به حال این پیرمرد بفرمایید که:
مصیبت بود پیری و نیستی ...»

طولی نکشید که #حقوق_بازنشستگی دوسه‌ساله (حدود سه-چهارهزارتومان) رسید و وقتی به دست پیرمرد دادم و پیش‌نویس تلگراف خود راه برایش خواندم. پیرمرد که سخت خوشحال شده بود (و او هم مثل پدرش، یک‌سال‌ونیم دیگر ماند و پولها راخرج کرد و سپس در گذشت؛ ۱۳۳۳خ)، چشمانش برقی زد و دعایی کرد. او گفت: برو فرزند که #از_قلمت_برکت_ببینی!» بنده هم به این دعا مستظهرم.

محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ کوچه هفت پیچ، انتشارات نگاه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳، ص‌ص ۴۰۱-۴۰۲.


✍🏻 پاسخ دکتر محمد مصدق
به تلگراف دکتر باستانی پاریزی:

دوست محترم!

نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی والد محترم، شرحی به حسابداری وزارت فرهنگ نوشته و تأکید کردم که در پرداخت تسریع نمایند. در صورتی‌که تا کنون نتیجه‌ای نگرفته باشید، خواهشمندم مجدد مرقوم فرمایید تا یادآوری شود.

مخلص آن دوست باذوق
محمد مصدق
۱۳۳۱/۴/۱۷


منبع: «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

#از_قلمت_برکت_ببینی!
#سالمرگ_باستانی_پاریزی

#استاد_باستانی_پاریزی
#خاطره


@kaveh_farhadi
به بهانه‌ی #سالمرگ زنده یاد
استاد #باستانی_پاریزی

#باستانی_پاریزی و #مصدق


✍🏻 پدرم راست می‌گفت؛ زیرا بعد از آنکه زن گرفت، کم‌کم ثروتمند شد و املاکی خرید و متولی یکی دو موقوفه هم شد، سه بار به حج رفت و مدیر مدرسه هم بود و حقوق هم داشت و روضه باشکوهی هم می‌خواند.

با عصا، کوران اگر ره دیده‌اند
در پناه خلق روشن دیده‌اند

درحاشیه، این نکته را هم عرض کنم که بالأخره پول بازنشستگی رسید، منتهی بعد از دوسال؛ وقتی که من دیگر کارمند شده‌بودم. صد البته با این مقدمات که من بدون اطلاع پدر، از #کرمان تلگرافی خیلی ساده ولی تند به نام شخص #نخست‌وزیر وقت مخابره کردم بدین شرح:

«جناب آقای دکتر مصدق! پدر پیر مردم ایران!
پدر پیر هفتادوچندساله‌ام علی‌اکبر باستانی معلم فرهنگ مدتها پیش بازنشسته شده و هنوز که هنوز است، حقوق بازنشستگی را نپرداخته‌اند. گویا منتظر رأی هیأت دولتند. اگر این حقوق برای کفن و دفن یا ذخیره‌ روز قیامت است که هیچ! ولی اگر مربوط به دوران حیات اوست، جنابعالی که مزه هفتادسالگی را چشیده‌اید، فکری به حال این پیرمرد بفرمایید که:
مصیبت بود پیری و نیستی ...»

طولی نکشید که #حقوق_بازنشستگی دوسه‌ساله (حدود سه-چهارهزارتومان) رسید و وقتی به دست پیرمرد دادم و پیش‌نویس تلگراف خود راه برایش خواندم. پیرمرد که سخت خوشحال شده بود (و او هم مثل پدرش، یک‌سال‌ونیم دیگر ماند و پولها راخرج کرد و سپس در گذشت؛ ۱۳۳۳خ)، چشمانش برقی زد و دعایی کرد. او گفت: برو فرزند که #از_قلمت_برکت_ببینی!» بنده هم به این دعا مستظهرم.

محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ کوچه هفت پیچ، انتشارات نگاه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳، ص‌ص ۴۰۱-۴۰۲.


✍🏻 پاسخ دکتر محمد مصدق
به تلگراف دکتر باستانی پاریزی:

دوست محترم!

نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی والد محترم، شرحی به حسابداری وزارت فرهنگ نوشته و تأکید کردم که در پرداخت تسریع نمایند. در صورتی‌که تا کنون نتیجه‌ای نگرفته باشید، خواهشمندم مجدد مرقوم فرمایید تا یادآوری شود.

مخلص آن دوست باذوق
محمد مصدق
۱۳۳۱/۴/۱۷


منبع: «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

#از_قلمت_برکت_ببینی!
#سالمرگ_باستانی_پاریزی

#استاد_باستانی_پاریزی
#خاطره


@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/CpdAbzxNALG/?igshid=YmMyMTA2M2Y=

🌿 #از_قلمت_برکت_ببینی !

به بهانه‌ی #سالمرگ #محمد_مصدق
خاطره‌ای از:
استاد #باستانی_پاریزی

#باستانی_پاریزی
و
#محمد_مصدق

✍🏻 پدرم راست می‌گفت؛ زیرا بعد از آنکه زن گرفت، کم‌کم ثروتمند شد و املاکی خرید و متولی یکی دو موقوفه هم شد، سه بار به حج رفت و مدیر مدرسه هم بود و حقوق هم داشت و روضه باشکوهی هم می‌خواند.

با عصا، کوران اگر ره دیده‌اند
در پناه خلق روشن دیده‌اند

درحاشیه، این نکته را هم عرض کنم که بالأخره پول بازنشستگی رسید، منتهی بعد از دوسال؛ وقتی که من دیگر کارمند شده‌بودم. صد البته با این مقدمات که من بدون اطلاع پدر، از #کرمان تلگرافی خیلی ساده ولی تند به نام شخص #نخست‌وزیر وقت مخابره کردم بدین شرح:

«جناب آقای دکتر مصدق! پدر پیر مردم ایران!
پدر پیر هفتادوچندساله‌ام علی‌اکبر باستانی معلم فرهنگ مدتها پیش بازنشسته شده و هنوز که هنوز است، حقوق بازنشستگی را نپرداخته‌اند. گویا منتظر رأی هیأت دولتند. اگر این حقوق برای کفن و دفن یا ذخیره‌ روز قیامت است که هیچ! ولی اگر مربوط به دوران حیات اوست، جنابعالی که مزه هفتادسالگی را چشیده‌اید، فکری به حال این پیرمرد بفرمایید که:
مصیبت بُود پیری و نیستی ...»

طولی نکشید که #حقوق_بازنشستگی دوسه‌ساله (حدود سه-چهارهزارتومان) رسید و وقتی به دست پیرمرد دادم و پیش‌نویس تلگراف خود راه برایش خواندم. پیرمرد که سخت خوشحال شده بود (و او هم مثل پدرش، یک‌سال‌ونیم دیگر ماند و پولها راخرج کرد و سپس در گذشت؛ ۱۳۳۳خ)، چشمانش برقی زد و دعایی کرد. او گفت: برو فرزند که #از_قلمت_برکت_ببینی

بنده هم به این دعا مستظهرم.

منبع نخست:
محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ کوچه هفت پیچ، انتشارات نگاه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳، ص‌ص ۴۰۱-۴۰۲.

✍🏻 پاسخ دکتر محمد مصدق
به تلگراف دکتر باستانی پاریزی:

دوست محترم!

نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی والد محترم، شرحی به حسابداری وزارت فرهنگ نوشته و تأکید کردم که در پرداخت تسریع نمایند. در صورتی‌که تا کنون نتیجه‌ای نگرفته باشید، خواهشمندم مجدد مرقوم فرمایید تا یادآوری شود.

مخلص آن دوست باذوق
محمد مصدق
۱۳۳۱/۴/۱۷

منبع دوم: «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

#سالمرگ_محمد_مصدق
#چهارده_اسفند

#استاد_باستانی_پاریزی
#خاطره

#تاریخ
#تاریخ_ایران
#تاریخ_معاصر_ایران

#کودتای_28_مرداد
به بهانه‌ی #سالمرگ زنده یاد
استاد #باستانی_پاریزی

#باستانی_پاریزی و #مصدق


✍🏻 پدرم راست می‌گفت؛ زیرا بعد از آنکه زن گرفت، کم‌کم ثروتمند شد و املاکی خرید و متولی یکی دو موقوفه هم شد، سه بار به حج رفت و مدیر مدرسه هم بود و حقوق هم داشت و روضه باشکوهی هم می‌خواند.

با عصا، کوران اگر ره دیده‌اند
در پناه خلق روشن دیده‌اند

درحاشیه، این نکته را هم عرض کنم که بالأخره پول بازنشستگی رسید، منتهی بعد از دوسال؛ وقتی که من دیگر کارمند شده‌بودم. صد البته با این مقدمات که من بدون اطلاع پدر، از #کرمان تلگرافی خیلی ساده ولی تند به نام شخص #نخست‌وزیر وقت مخابره کردم بدین شرح:

«جناب آقای دکتر مصدق! پدر پیر مردم ایران!
پدر پیر هفتادوچندساله‌ام علی‌اکبر باستانی معلم فرهنگ مدتها پیش بازنشسته شده و هنوز که هنوز است، حقوق بازنشستگی را نپرداخته‌اند. گویا منتظر رأی هیأت دولتند. اگر این حقوق برای کفن و دفن یا ذخیره‌ روز قیامت است که هیچ! ولی اگر مربوط به دوران حیات اوست، جنابعالی که مزه هفتادسالگی را چشیده‌اید، فکری به حال این پیرمرد بفرمایید که:
مصیبت بود پیری و نیستی ...»

طولی نکشید که #حقوق_بازنشستگی دوسه‌ساله (حدود سه-چهارهزارتومان) رسید و وقتی به دست پیرمرد دادم و پیش‌نویس تلگراف خود راه برایش خواندم. پیرمرد که سخت خوشحال شده بود (و او هم مثل پدرش، یک‌سال‌ونیم دیگر ماند و پولها راخرج کرد و سپس در گذشت؛ ۱۳۳۳خ)، چشمانش برقی زد و دعایی کرد. او گفت: برو فرزند که #از_قلمت_برکت_ببینی!» بنده هم به این دعا مستظهرم.

محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ کوچه هفت پیچ، انتشارات نگاه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳، ص‌ص ۴۰۱-۴۰۲.


✍🏻 پاسخ دکتر محمد مصدق
به تلگراف دکتر باستانی پاریزی:

دوست محترم!

نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی والد محترم، شرحی به حسابداری وزارت فرهنگ نوشته و تأکید کردم که در پرداخت تسریع نمایند. در صورتی‌که تا کنون نتیجه‌ای نگرفته باشید، خواهشمندم مجدد مرقوم فرمایید تا یادآوری شود.

مخلص آن دوست باذوق
محمد مصدق
۱۳۳۱/۴/۱۷


منبع: «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

#از_قلمت_برکت_ببینی!
#سالمرگ_باستانی_پاریزی

#استاد_باستانی_پاریزی
#خاطره


@kaveh_farhadi
به بهانه‌ی #سالمرگ زنده یاد
استاد #باستانی_پاریزی

#باستانی_پاریزی و #مصدق


✍🏻 پدرم راست می‌گفت؛ زیرا بعد از آنکه زن گرفت، کم‌کم ثروتمند شد و املاکی خرید و متولی یکی دو موقوفه هم شد، سه بار به حج رفت و مدیر مدرسه هم بود و حقوق هم داشت و روضه باشکوهی هم می‌خواند.

با عصا، کوران اگر ره دیده‌اند
در پناه خلق روشن دیده‌اند

درحاشیه، این نکته را هم عرض کنم که بالأخره پول بازنشستگی رسید، منتهی بعد از دوسال؛ وقتی که من دیگر کارمند شده‌بودم. صد البته با این مقدمات که من بدون اطلاع پدر، از #کرمان تلگرافی خیلی ساده ولی تند به نام شخص #نخست‌وزیر وقت مخابره کردم بدین شرح:

«جناب آقای دکتر مصدق! پدر پیر مردم ایران!
پدر پیر هفتادوچندساله‌ام علی‌اکبر باستانی معلم فرهنگ مدتها پیش بازنشسته شده و هنوز که هنوز است، حقوق بازنشستگی را نپرداخته‌اند. گویا منتظر رأی هیأت دولتند. اگر این حقوق برای کفن و دفن یا ذخیره‌ روز قیامت است که هیچ! ولی اگر مربوط به دوران حیات اوست، جنابعالی که مزه هفتادسالگی را چشیده‌اید، فکری به حال این پیرمرد بفرمایید که:
مصیبت بود پیری و نیستی ...»

طولی نکشید که #حقوق_بازنشستگی دوسه‌ساله (حدود سه-چهارهزارتومان) رسید و وقتی به دست پیرمرد دادم و پیش‌نویس تلگراف خود راه برایش خواندم. پیرمرد که سخت خوشحال شده بود (و او هم مثل پدرش، یک‌سال‌ونیم دیگر ماند و پولها راخرج کرد و سپس در گذشت؛ ۱۳۳۳خ)، چشمانش برقی زد و دعایی کرد. او گفت: برو فرزند که #از_قلمت_برکت_ببینی!» بنده هم به این دعا مستظهرم.

محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ کوچه هفت پیچ، انتشارات نگاه، چاپ چهارم، ۱۳۶۳، ص‌ص ۴۰۱-۴۰۲.


✍🏻 پاسخ دکتر محمد مصدق
به تلگراف دکتر باستانی پاریزی:

دوست محترم!

نسبت به پرداخت حقوق بازنشستگی والد محترم، شرحی به حسابداری وزارت فرهنگ نوشته و تأکید کردم که در پرداخت تسریع نمایند. در صورتی‌که تا کنون نتیجه‌ای نگرفته باشید، خواهشمندم مجدد مرقوم فرمایید تا یادآوری شود.

مخلص آن دوست باذوق
محمد مصدق
۱۳۳۱/۴/۱۷


منبع: «مصدق به روایت تاریخ و اسناد»

#از_قلمت_برکت_ببینی!
#سالمرگ_باستانی_پاریزی

#استاد_باستانی_پاریزی
#خاطره


@kaveh_farhadi