نقد اصولی "کارل لویت"(شاگرد هایدگر) :
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
اولين خودرو پرنده سال جاري رونمايي مي شود...
اما #انسان قرار است با این #خودرو_پرنده به #کجا پرواز کند؟ در کدام جهان؟ و با چه #نگاه #هستی_شناسانه ای؟
@kaveh_farhadi
اما #انسان قرار است با این #خودرو_پرنده به #کجا پرواز کند؟ در کدام جهان؟ و با چه #نگاه #هستی_شناسانه ای؟
@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
Video
https://www.instagram.com/p/BadOtoGlUy1/
"آیا آنچه تلسکوپ هابل ناسا از #جهان_هستی نشان مان میدهد درسی #هستی_شناسانه به ما خواهد آموخت؟ آیا انسان را در برابر عظمت جهان هستی #متواضع خواهد ساخت؟ آیا فقط به اندازه لحظاتی کوتاه، یادمان خواهد آورد چه اندازه در برابر بزرگی کیهان، وسعت وصفنشدنی و پیچیدگی حیرتانگیزاش، کوچک هستیم؟ آیا براستی ما آدمیان وارثان #اخلاق در این جهان هستیم؟ "
( کاوه فرهادی.)
t.me/kaveh_farhadi
#تلسکوپ_هابل
#ناسا
#جهان_هستی
#هستی_شناسی
#انسان
#اخلاق
@kaveh_farhadi
"آیا آنچه تلسکوپ هابل ناسا از #جهان_هستی نشان مان میدهد درسی #هستی_شناسانه به ما خواهد آموخت؟ آیا انسان را در برابر عظمت جهان هستی #متواضع خواهد ساخت؟ آیا فقط به اندازه لحظاتی کوتاه، یادمان خواهد آورد چه اندازه در برابر بزرگی کیهان، وسعت وصفنشدنی و پیچیدگی حیرتانگیزاش، کوچک هستیم؟ آیا براستی ما آدمیان وارثان #اخلاق در این جهان هستیم؟ "
( کاوه فرهادی.)
t.me/kaveh_farhadi
#تلسکوپ_هابل
#ناسا
#جهان_هستی
#هستی_شناسی
#انسان
#اخلاق
@kaveh_farhadi
Instagram
Kaveh Farhadi |کاوه فرهادی
"آیا آنچه تلسکوپ هابل از #جهان_هستی نشان مان میدهد درسی #هستی_شناسانه به ما خواهد آموخت،؟ آیا انسان را در برابر عظمت جهان هستی #متواضع خواهد ساخت؟ آیا فقط به اندازه لحظاتی کوتاه، یادمان خواهد آورد چه اندازه در برابر بزرگی کیهان، وسعت وصفنشدنی و پیچیدگی…
kaveh farhadi کاوه فرهادی
@kaveh_farhadi
✅قانعیراد در همایش «#امید_اجتماعی_در_ایران»:
#باز_تولید_امید در #جامعه_ایرانی دچار مشکل شده است
#استاد_جامعه_شناسی با بیان اینکه لازمه #شناخت_جامعه از خود، تولید اجتماعی امید است، گفت: جامعه ایران در ترمیم خودش دچار مشکل است و در این راستا باید به
#نقش_نهادهای_اجتماعی در تولید امید توجه کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدامین قانعیراد در #نخستین_همایش_علمی «امید اجتماعی ایران» با بیان اینکه در بیشتر بحثها امید اجتماعی را نگرش فردی میدانند ولی باید امید اجتماعی را به عنوان وضعیت #هستی_شناسی در نظر بگیریم گفت: اینجا امید اجتماعی ویژگی فرد نیست بلکه #ویژگی_جامعه است و باید #جامعه را به #مثابه_انسان_بزرگ درنظر بگیریم و ببینیم آیا جامعه خودش امیدوار است یا خیر.
این استاد جامعهشناسی افزود: این بحث شبیه #سلامت_اجتماعی است. آنجا میگویند جامعه سالم است یا خیر. اگر بگوییم جامعه حالش خوب نیست معنیاش این نیست که افراد جامعه حالشان خوب نیست.
وی اضافه کرد: جامعه فی نفسه یک ظرفیتی برای از نو آغاز کردن دارد. بحث این است که آیا جامعه ظرفیت از نو آغاز کردن را دارد؟ #امید_اجتماعی به جامعه کمک میکند خودش را بازسازی کند. جامعه احتیاج به ترمیم دارد و این ترمیم توسط جامعه امیدوار صورت میگیرد.
قانعیراد ادامه داد: لازمه #شناخت_جامعه از خود، تولید اجتماعی امید است و برای ترمیم خودش باید از نقاط مخاطره انگیز عبور کند. جامعه ایران با تهاجمات متعدد و وضعیت فاجعه آمیز رو در رو شده است اما باز توانسته از آن کانونها عبور کند و صرف نظر از نظر برنامه افراد، جامعه نیز قدرت عبور از بحران را داشت.
#رئیس_سابق_انجمن_جامعهشناسی_ایران گفت: درحال حاضر باید این وضعیت در ایران معاصر بررسی شود. باز تولید امید در جامعه ایرانی دچار مشکل شده است. جامعه ایران در ترمیم خودش دچار مشکل است و در این راستا باید به نقش #نهادهای_اجتماعی در تولید امید توجه کنیم. نهادهایی مثل پلیس و یا دستگاه قضایی باید امید تولید کنند. بنابراین جامعه ایران هم به صورت کلی هم از طرف نهادها در تولید امید با مشکل مواجه است.
#جامعه_شناسي_حوزه_عمومي
https://goo.gl/skBre2
از: کانال دکتر قانعی راد
@kaveh_farhadi
#باز_تولید_امید در #جامعه_ایرانی دچار مشکل شده است
#استاد_جامعه_شناسی با بیان اینکه لازمه #شناخت_جامعه از خود، تولید اجتماعی امید است، گفت: جامعه ایران در ترمیم خودش دچار مشکل است و در این راستا باید به
#نقش_نهادهای_اجتماعی در تولید امید توجه کنیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدامین قانعیراد در #نخستین_همایش_علمی «امید اجتماعی ایران» با بیان اینکه در بیشتر بحثها امید اجتماعی را نگرش فردی میدانند ولی باید امید اجتماعی را به عنوان وضعیت #هستی_شناسی در نظر بگیریم گفت: اینجا امید اجتماعی ویژگی فرد نیست بلکه #ویژگی_جامعه است و باید #جامعه را به #مثابه_انسان_بزرگ درنظر بگیریم و ببینیم آیا جامعه خودش امیدوار است یا خیر.
این استاد جامعهشناسی افزود: این بحث شبیه #سلامت_اجتماعی است. آنجا میگویند جامعه سالم است یا خیر. اگر بگوییم جامعه حالش خوب نیست معنیاش این نیست که افراد جامعه حالشان خوب نیست.
وی اضافه کرد: جامعه فی نفسه یک ظرفیتی برای از نو آغاز کردن دارد. بحث این است که آیا جامعه ظرفیت از نو آغاز کردن را دارد؟ #امید_اجتماعی به جامعه کمک میکند خودش را بازسازی کند. جامعه احتیاج به ترمیم دارد و این ترمیم توسط جامعه امیدوار صورت میگیرد.
قانعیراد ادامه داد: لازمه #شناخت_جامعه از خود، تولید اجتماعی امید است و برای ترمیم خودش باید از نقاط مخاطره انگیز عبور کند. جامعه ایران با تهاجمات متعدد و وضعیت فاجعه آمیز رو در رو شده است اما باز توانسته از آن کانونها عبور کند و صرف نظر از نظر برنامه افراد، جامعه نیز قدرت عبور از بحران را داشت.
#رئیس_سابق_انجمن_جامعهشناسی_ایران گفت: درحال حاضر باید این وضعیت در ایران معاصر بررسی شود. باز تولید امید در جامعه ایرانی دچار مشکل شده است. جامعه ایران در ترمیم خودش دچار مشکل است و در این راستا باید به نقش #نهادهای_اجتماعی در تولید امید توجه کنیم. نهادهایی مثل پلیس و یا دستگاه قضایی باید امید تولید کنند. بنابراین جامعه ایران هم به صورت کلی هم از طرف نهادها در تولید امید با مشکل مواجه است.
#جامعه_شناسي_حوزه_عمومي
https://goo.gl/skBre2
از: کانال دکتر قانعی راد
@kaveh_farhadi
خبرگزاری ایلنا
باز تولید امید در جامعه ایرانی دچار مشکل شده است
استاد جامعه شناسی با بیان اینکه لازمه شناخت جامعه از خود، تولید اجتماعی امید است، گفت: جامعه ایران در ترمیم خودش دچار مشکل است و در این راستا باید به نقش نهادهای اجتماعی در تولید امید توجه کنیم.
kaveh farhadi کاوه فرهادی
بخشی از #متن_مصاحبه: #جولیت_کرف: والاترین نمونهٔ این انسان معاصر، #فیلسوف است یا #شاعر؟ #جورجو_آگامبن: من مایل نیستم که این دو را در برابر هم قرار بدهم. به یک معنا، #تجربه_زیسته هردوی آنها در زبان رخ میدهد. #زبان، #خانهٔ_حقیقت است و من به هر فیلسوفی…
#شاعر
#فیلسوف
#زبان
#حقیقت
#تجربه_زیسته
#فلسفه_جورج_آگامین
#فلسفه_ی_انتقادی
#سویههای_ناپیدای_وضعیت_جهان
✅متن مصاحبه👇:
https://t.me/kaveh_farhadi/5235
✅گزینش متنی از مصاحبه👇:
https://t.me/kaveh_farhadi/5249
✔ پاسخ برادر فرهیختهام دکتر #میثم_سفیدخوش
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به گزینش فوق از متن مصاحبه:
"دو #پرسش در کار است.
نخست اینکه چرا گمان می کنیم
«هستی سخن می گوید»؟
گاهی فکر می کنم این اسطوره ای ترین حکم فیلسوفان اسطوره گریز است و نشانه ی رسوایی آنها در نبرد با اسطوره. دوم و پیرو آن نسبت حقیقت و زبان است.
#حقیقت در #ادبیات_فلسفی باید با #ماهیت گره می خورد ولی نیروی اسطوره ساز داد از اسطوره ستیز گرفت و آن را با هستی پیوند زد.
به این ترتیب پرسشی پیشاروی ما گشود:
نسبت هستی و زبان چیست؟
اکنون باید بگردیم در انبان استعاره هایمان چیزی پیدا کنیم. و آخرین آنها: زبان خانه ی حقیقت است. پشت این دفاع از شکوه زبان آیا دوگانه ی حقیقت و زبان نهفته نیست؟"
#پرسش
#هستی_سخن_میگوید؟
#نسبت_هستی_و_زبان؟
#دوگانه_حقیقت_و_زبان
#حقیقت
#ماهیت
#اسطوره
#دیگری
#فیلسوفان_اسطوره_گریز
#یادداشت
#دکتر_میثم_سپیدخوش
@kaveh_farhadi
#فیلسوف
#زبان
#حقیقت
#تجربه_زیسته
#فلسفه_جورج_آگامین
#فلسفه_ی_انتقادی
#سویههای_ناپیدای_وضعیت_جهان
✅متن مصاحبه👇:
https://t.me/kaveh_farhadi/5235
✅گزینش متنی از مصاحبه👇:
https://t.me/kaveh_farhadi/5249
✔ پاسخ برادر فرهیختهام دکتر #میثم_سفیدخوش
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به گزینش فوق از متن مصاحبه:
"دو #پرسش در کار است.
نخست اینکه چرا گمان می کنیم
«هستی سخن می گوید»؟
گاهی فکر می کنم این اسطوره ای ترین حکم فیلسوفان اسطوره گریز است و نشانه ی رسوایی آنها در نبرد با اسطوره. دوم و پیرو آن نسبت حقیقت و زبان است.
#حقیقت در #ادبیات_فلسفی باید با #ماهیت گره می خورد ولی نیروی اسطوره ساز داد از اسطوره ستیز گرفت و آن را با هستی پیوند زد.
به این ترتیب پرسشی پیشاروی ما گشود:
نسبت هستی و زبان چیست؟
اکنون باید بگردیم در انبان استعاره هایمان چیزی پیدا کنیم. و آخرین آنها: زبان خانه ی حقیقت است. پشت این دفاع از شکوه زبان آیا دوگانه ی حقیقت و زبان نهفته نیست؟"
#پرسش
#هستی_سخن_میگوید؟
#نسبت_هستی_و_زبان؟
#دوگانه_حقیقت_و_زبان
#حقیقت
#ماهیت
#اسطوره
#دیگری
#فیلسوفان_اسطوره_گریز
#یادداشت
#دکتر_میثم_سپیدخوش
@kaveh_farhadi
Telegram
kaveh farhadi کاوه فرهادی
فلسفهٔ #جورجو_آگامبن،
رشتههای علمی، سنتهای فکری و موضوعات گوناگون را میکاود تا از طریق این بررسی، سؤالات سیاسی و فلسفیِ انتقادی را مطرح کند. موضوعات و مضامینی که او به آنها میپردازد، پردامنه و گسترده هستند: از مذهب، حقوق و زبان گرفته تا #سرمایهداری،…
رشتههای علمی، سنتهای فکری و موضوعات گوناگون را میکاود تا از طریق این بررسی، سؤالات سیاسی و فلسفیِ انتقادی را مطرح کند. موضوعات و مضامینی که او به آنها میپردازد، پردامنه و گسترده هستند: از مذهب، حقوق و زبان گرفته تا #سرمایهداری،…
Forwarded from kaveh farhadi کاوه فرهادی
نقد اصولی "کارل لویت"(شاگرد هایدگر) :
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
https://www.instagram.com/p/CU-w7S1Ajte/?utm_medium=copy_link
از #حافظ
تا
#حافظ_ایمانی
✅چیزی که حافظ را #حافظ میکند!
و او را از سلمان ساوجی و سعدی و مولانا جدا میکند، نگاه پارادوکسی نسبت به #هستی است. این مسئله تقریباً در هر غزل، یک بار، در یک بیت، در یک مصراع، به چشم میخورد.
حافظ با هنرش توانسته است با سه صدای «اشعری–معتزلی–حیرت» که کُلّ صداهای فرهنگِ ماست حرف بزند. این یک شاخص و یک امتیاز است که او را از همه جدا میکند. مولانا بزرگترین متفکّر مشرقزمین است و شاید برجستهترین هنرمندِ الهیاتی در جهان. او برای عقل تره خرد نمیکند. فقط هنر از عهدهٔ این کار بر میآید که نقاطی مشترک بین عقل و عشق را ببیند؛ هنر ناب که از عهدهٔ شکل دادن به اجتماع نقیضین و اجتماع ضدین برمیآید. حافظ در نقطهای ایستاده که بهترین anthology یا گُلچینِ ذهنی را از نظر ساخت و صورتها و تفکّر برای خودش ساخته است. اگر چیزهایی را که حافظ از آثار دیگران گلچین کرده از حافظ بگیریم چیز زیادی باقی نمیماند.
از اواسط قرن چهارم به بعد دو ساختار کلان که توانسته در خلاقیّتِ فرهنگی ما و ساختارِ جامعه تأثیرگذار باشد،
#ایمان است که با «نقابِ عشق» تبدیل میشود به ساختارِ ساختارهای جامعهٔ ما.
از خواجه نصیر به بعد عاقل به آن معنا در تاریخ ما پیدا نمیشود. کسانی که ادّعایِ عقل میکنند با این ادّعا که ما در رودخانهٔ عقل هستیم تبدیل میشوند به قطراتی در رودخانهٔ طرف مقابل.
این ساختار کلان روزبهروز در حال گسترش و پیروزی و حذف رودخانهٔ مقابل است. رودخانهای که تبخیر شده و قطراتش بخار شدهاند و آمدهاند در رودخانهٔ طرفِ مقابل.
ساقی در اصطلاح شعر کلاسیک ما کسی است که شراب میدهد شراب هم نماد نفی عقل است، پس ساقی و عشق دو کلمهای هستند که معنای گستردهای دارند.
در سراسر دیوان حافظ و شعر سنّتیِ ما همهجا این کلمه به کار میرود. حافظ آخرین کسی است که به هنریترین شکل به این رودخانه رفته، بیشترین آب را برداشته و خلاقیّت خود را به کار برده، ضمن این که حاضر نشده دربست همهٔ لوازمِ این خط و مسیر و طرزِ فکر را بپذیرد و بقیهٔ کسانی که در عرض هستند مثل سنایی و عطار و مولوی در اختیار این مسیراند.
زیرا او قبل از هر چیز هنرمند بوده است و پس از آن متعلق به یک فرهنگ خاص است این تفاوت عرفان حافظ با سنایی و... است. پس کلمهٔ ساقی و عشق را میتوان به یک معنی گرفت. کسی نمیتواند هم مست باشد و هم عاقل چون خود عشق مستکننده است.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
این کیمیای هستی، جلد سوم، صص ۳۲۵–۳۱
** خاطرهای در باغ گیاهشناسی
با #حافظ_ایمانی، #محمد_درویش و #مرتضی_فرهادی
#روز_حافظ
@kaveh_farhadi
از #حافظ
تا
#حافظ_ایمانی
✅چیزی که حافظ را #حافظ میکند!
و او را از سلمان ساوجی و سعدی و مولانا جدا میکند، نگاه پارادوکسی نسبت به #هستی است. این مسئله تقریباً در هر غزل، یک بار، در یک بیت، در یک مصراع، به چشم میخورد.
حافظ با هنرش توانسته است با سه صدای «اشعری–معتزلی–حیرت» که کُلّ صداهای فرهنگِ ماست حرف بزند. این یک شاخص و یک امتیاز است که او را از همه جدا میکند. مولانا بزرگترین متفکّر مشرقزمین است و شاید برجستهترین هنرمندِ الهیاتی در جهان. او برای عقل تره خرد نمیکند. فقط هنر از عهدهٔ این کار بر میآید که نقاطی مشترک بین عقل و عشق را ببیند؛ هنر ناب که از عهدهٔ شکل دادن به اجتماع نقیضین و اجتماع ضدین برمیآید. حافظ در نقطهای ایستاده که بهترین anthology یا گُلچینِ ذهنی را از نظر ساخت و صورتها و تفکّر برای خودش ساخته است. اگر چیزهایی را که حافظ از آثار دیگران گلچین کرده از حافظ بگیریم چیز زیادی باقی نمیماند.
از اواسط قرن چهارم به بعد دو ساختار کلان که توانسته در خلاقیّتِ فرهنگی ما و ساختارِ جامعه تأثیرگذار باشد،
#ایمان است که با «نقابِ عشق» تبدیل میشود به ساختارِ ساختارهای جامعهٔ ما.
از خواجه نصیر به بعد عاقل به آن معنا در تاریخ ما پیدا نمیشود. کسانی که ادّعایِ عقل میکنند با این ادّعا که ما در رودخانهٔ عقل هستیم تبدیل میشوند به قطراتی در رودخانهٔ طرف مقابل.
این ساختار کلان روزبهروز در حال گسترش و پیروزی و حذف رودخانهٔ مقابل است. رودخانهای که تبخیر شده و قطراتش بخار شدهاند و آمدهاند در رودخانهٔ طرفِ مقابل.
ساقی در اصطلاح شعر کلاسیک ما کسی است که شراب میدهد شراب هم نماد نفی عقل است، پس ساقی و عشق دو کلمهای هستند که معنای گستردهای دارند.
در سراسر دیوان حافظ و شعر سنّتیِ ما همهجا این کلمه به کار میرود. حافظ آخرین کسی است که به هنریترین شکل به این رودخانه رفته، بیشترین آب را برداشته و خلاقیّت خود را به کار برده، ضمن این که حاضر نشده دربست همهٔ لوازمِ این خط و مسیر و طرزِ فکر را بپذیرد و بقیهٔ کسانی که در عرض هستند مثل سنایی و عطار و مولوی در اختیار این مسیراند.
زیرا او قبل از هر چیز هنرمند بوده است و پس از آن متعلق به یک فرهنگ خاص است این تفاوت عرفان حافظ با سنایی و... است. پس کلمهٔ ساقی و عشق را میتوان به یک معنی گرفت. کسی نمیتواند هم مست باشد و هم عاقل چون خود عشق مستکننده است.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
این کیمیای هستی، جلد سوم، صص ۳۲۵–۳۱
** خاطرهای در باغ گیاهشناسی
با #حافظ_ایمانی، #محمد_درویش و #مرتضی_فرهادی
#روز_حافظ
@kaveh_farhadi
Forwarded from kaveh farhadi کاوه فرهادی
نقد اصولی "کارل لویت"(شاگرد هایدگر) :
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
پیرامون رویکرد مغشوش هایدگر به «تاریخ وتاریخیت» متوجه موضوع «قوام بنیادین تاریخیت» در #هستی و #زمان است.
و او این بنیان را «اراده معطوف به نابودی(مرگ)» می داند. که درنتیجه نیهیلیستی«اراده معطوف به قدرت» نیچه مطرح گردیده است.
"لویت" دامنه نقدخود را به سوی مارکس نیز می کشاند ومعتقد است هرگونه کوششی به منظور درخدمت آوردن فلسفه برای ایجاد تغییرات انقلابی درجهان به معنی نفی فلسفه است.
این گفتار "لویت" همانند رای ویتگنشتاین است که فلسفه«همه چیز را هماگونه که هست دست نخورده باقی می گذارد» "لویت" در شرح«تاریخ وتاریخیت وسرنوشت هستی» ریشه عقاید هایدگر را « تاریخ پرستی مابعد الطبیعی»او می داند که از این لحاظ او با فلسفه تاریخی هگل خویشاوند ی نشان می دهد با این تفاوت مهم که هگل «حضوردائمی حقیقت» را که اساس «حضورحاضرِ»وجود درهستی و تاریخ است. عامل گذار گذشته به حال و آینده می داند. لذا این گذشته همواره موجود را رهنمودی برای آینده محسوب می دارد.
ولی نزد هایدگر «جاذبه آینده»
(یعنی عمل) جایگزین« حضور حاضرِ » تاریخ شده و در اثر این جایگزینی« #گذشته» به شدت کم رنگ می گردد. تا آنجا که هایدگر نهایتاً مایل است «بنیاد تاریخ را بر نوعی هستی بگذارد که محاط در گذشتِ زمان درتاریخ نیست، بلکه محیط بر آن است.»
(جامعه شناسی تاریخی،دکتر منوچهر آشتیانی،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،چاپ اول1391،ص146)
#هستی_و_زمان
#گذشته
#آینده
#جاذبه_آینده
#فلسفه
#کارل_لویت
#هایدگر
@kaveh_farhadi
kaveh farhadi کاوه فرهادی
روز جهانی #حیات_وحش بر دوستداران هستی مبارک! https://www.instagram.com/p/Cokw6H1OXdd/?igshid=YmMyMTA2M2Y= @kaveh_farhadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
https://www.instagram.com/reel/CpW8HujOZbj/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#روز_جهانی_حیات_وحش !
(قسمت نخست)
🌿چون بلبلانی که در کمین گُل امید،
جان به لب شدند..🍀
/ ببین! این قناریِ کوچک؛
آشنا اما غریب،
مرغِ تصویرِ سپیدِ صبحِ چَشمانِ درختان است
و رویای زمین!
آنچه استاد ازل در سینه داشت
چون بلبلانی که در کمینِ #گُل_امید ،
جان به لب شدند!
هرآیینه با رقصِ بالهایش،
دلبرانه برایمان،
چه طوطیصفتانه میگوید عجیب! // *
-کاوه فرهادی ( روز جهانی حیات وحش)
* " #حافظ " :
"در پسِ آیینه طوطیصفتم داشتهاند
هر چه استاد ازل گفت بگو میگویم "
#محیط_زیست
#حیات_وحش
#روز_جهانی_حیات_وحش
#هستی
#یادداشت
#شعر
#کاوه_فرهادی
#روز_جهانی_حیات_وحش !
(قسمت نخست)
🌿چون بلبلانی که در کمین گُل امید،
جان به لب شدند..🍀
/ ببین! این قناریِ کوچک؛
آشنا اما غریب،
مرغِ تصویرِ سپیدِ صبحِ چَشمانِ درختان است
و رویای زمین!
آنچه استاد ازل در سینه داشت
چون بلبلانی که در کمینِ #گُل_امید ،
جان به لب شدند!
هرآیینه با رقصِ بالهایش،
دلبرانه برایمان،
چه طوطیصفتانه میگوید عجیب! // *
-کاوه فرهادی ( روز جهانی حیات وحش)
* " #حافظ " :
"در پسِ آیینه طوطیصفتم داشتهاند
هر چه استاد ازل گفت بگو میگویم "
#محیط_زیست
#حیات_وحش
#روز_جهانی_حیات_وحش
#هستی
#یادداشت
#شعر
#کاوه_فرهادی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
◀️ کاش ما آدمها همگی پل بودیم
" همه پلها کاش روی جریان پر از آبی بود
همه پلها کاش سوی سرسبزی جنگل میرفت
همه پلها کاش وصل میکرد دو آبادی را
در عرض زمین
و دو انسان
اصلا همه دلها را در طول زمان
گذرگاهِ دل خسته آدمها بود
کاش ما پُل بودیم.."
🔰دعوت میکنم کاملِ این گفت و شنود را در کانال #یوتیوپ من به آدرس ذیل به تماشا فرمایید:
▶️https://youtu.be/Z_pg-eW4r14?si=9K0ZItK9ofiLfYAl
#شعر #شعر_نو #مجتبی_کاشانی
#دال #سینما #سینمای_مستند #مستند #مستند_هانی_لند #سرزمین_عسل #تحلیل #تحلیل_مستند #نقد #نقد_و_بررسی
#صنعت_بر_فراز_سنت_یا_در_برابر_آن
#کار_آوا #هستی #هستی_دار
#گفتگو #کمیل_سوهانی #کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cw3OfCDNtRW/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
" همه پلها کاش روی جریان پر از آبی بود
همه پلها کاش سوی سرسبزی جنگل میرفت
همه پلها کاش وصل میکرد دو آبادی را
در عرض زمین
و دو انسان
اصلا همه دلها را در طول زمان
گذرگاهِ دل خسته آدمها بود
کاش ما پُل بودیم.."
🔰دعوت میکنم کاملِ این گفت و شنود را در کانال #یوتیوپ من به آدرس ذیل به تماشا فرمایید:
▶️https://youtu.be/Z_pg-eW4r14?si=9K0ZItK9ofiLfYAl
#شعر #شعر_نو #مجتبی_کاشانی
#دال #سینما #سینمای_مستند #مستند #مستند_هانی_لند #سرزمین_عسل #تحلیل #تحلیل_مستند #نقد #نقد_و_بررسی
#صنعت_بر_فراز_سنت_یا_در_برابر_آن
#کار_آوا #هستی #هستی_دار
#گفتگو #کمیل_سوهانی #کاوه_فرهادی
https://www.instagram.com/reel/Cw3OfCDNtRW/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
kaveh farhadi کاوه فرهادی
◀️ کاش ما آدمها همگی پل بودیم " همه پلها کاش روی جریان پر از آبی بود همه پلها کاش سوی سرسبزی جنگل میرفت همه پلها کاش وصل میکرد دو آبادی را در عرض زمین و دو انسان اصلا همه دلها را در طول زمان گذرگاهِ دل خسته آدمها بود کاش ما پُل بودیم.." 🔰دعوت…
YouTube
نقد و بررسی "مستند هانیلند" در برنامه تلویزیونی دال(شبکه ۴)/ گفتگوی "کمیل سوهانی" با "کاوه فرهادی"
◀️ کاش ما آدمها همگی پل بودیم
" همه پلها کاش روی جریان پر از آبی بود
همه پلها کاش سوی سرسبزی جنگل میرفت
همه پلها کاش وصل میکرد دو آبادی را
در عرض زمین
و دو انسان
اصلا همه دلها را در طول زمان
گذرگاهِ دل خسته آدمها بود
کاش ما پُل بودیم.."
#شعر…
" همه پلها کاش روی جریان پر از آبی بود
همه پلها کاش سوی سرسبزی جنگل میرفت
همه پلها کاش وصل میکرد دو آبادی را
در عرض زمین
و دو انسان
اصلا همه دلها را در طول زمان
گذرگاهِ دل خسته آدمها بود
کاش ما پُل بودیم.."
#شعر…
بانک مقالات علامه طباطبایی.zip
45.9 MB
🔹انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران به مناسبت ۲۴ آبان، روز بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تقدیم میکند:
بانک مقالات فلسفه علامه طباطبایی
🔺 بیش از ۱۰۰ مقاله آکادمیک در فایل فوق، درباب آرای علامه طباطبایی تحت موضوعات هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، عرفان، کلام، اخلاق، علوم قرآن، اقتصاد، سیاست و سایر موضوعات علوم انسانی و فلسفه به مناسبت روز بزرگداشت علامه، توسط انجمن علمی به صورت فشرده تنظیم شدهاست.
انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران
@Philosophyisl
#هستی_شناسی
#روش_شناسی
#معرفت_شناسی
#فلسفه
#روش
@kaveh_farhadi
بانک مقالات فلسفه علامه طباطبایی
🔺 بیش از ۱۰۰ مقاله آکادمیک در فایل فوق، درباب آرای علامه طباطبایی تحت موضوعات هستیشناسی، معرفتشناسی، روششناسی، عرفان، کلام، اخلاق، علوم قرآن، اقتصاد، سیاست و سایر موضوعات علوم انسانی و فلسفه به مناسبت روز بزرگداشت علامه، توسط انجمن علمی به صورت فشرده تنظیم شدهاست.
انجمن علمی فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه تهران
@Philosophyisl
#هستی_شناسی
#روش_شناسی
#معرفت_شناسی
#فلسفه
#روش
@kaveh_farhadi