💖کافه شعر💖
2.76K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.07K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
در ستایش سپهبد سخن، #فردوسی_توسی

آنچه کورش کرد و دارا، وآنچه زرتشت مهین
زنده گشت از همتِ فردوسیِ سحر آفرین

نام ایران رفته بود از یاد، با تازی و ترک
ترکتازی را برون رانده ست، لاشه از کمین

شد درفش کاویانی باز برپا، تا کشید
این سوار پارسی، رَخشِ فصاحت زیرِ زین

آنچه گفت، اندر اوستا زرتهشت، و آنچه
کردند اردشیر پاپکان، تا یزدگرد بهآفرین

زنده کرد آنجمله، فردوسی به الفاظ دری
این چو کرداری شگرف، این است گفتاری متین

ای حکیم نامی؛ ای فردوسیِ سحر آفرین
ای به هر فن در سخن، چون مرد یک فن اوستاد

شور احیای وطن، گر در دل پاکت نبود
رفته بود از ترک و تازی، هستی ایران به باد

خلقی از تو زنده کردی، ملکی از نو ساختی
عالمی آباد کردی، خانه ات آباد باد

#_ملک_الشعرا_بهار


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن

بترس از خدا و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس

کنون ای خردمند بیدار دل
مشو در گمان پای درکش ز گل

ترا کردگارست پروردگار
توی بنده و کردهٔ کردگار

چو گردن به اندیشه زیر آوری
ز هستی مکن پرسش و داوری

#فردوسی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
منوچهر یک هفته با درد بود
دو چشمش پر آب و رخش زرد بود

بهشتم بیامد منوچهر شاه
بسر بر نهاد آن کیانی کلاه

همه پهلوانان روی زمین
برو یکسره خواندند آفرین

چو دیهیم شاهی بسر بر نهاد
جهان را سراسر همه مژده داد

به داد و به آیین و مردانگی
به نیکی و پاکی و فرزانگی

منم گفت بر تخت گردان سپهر
همم خشم و جنگست و هم داد و مهر

زمین بنده و چرخ یار منست
سر تاجداران شکار منست

همم دین و هم فرهٔ ایزدیست
همم بخت نیکی و هم بخردیست

شب تار جویندهٔ کین منم
همان آتش تیز برزین منم

خداوند شمشیر و زرینه کفش
فرازندهٔ کاویانی درفش

فروزندهٔ میغ و برنده تیغ
بجنگ اندرون جان ندارم دریغ

گه بزم دریا دو دست منست
دم آتش از بر نشست منست

بدان را ز بد دست کوته کنم
زمین را بکین رنگ دیبه کنم

گراینده گرز و نماینده تاج
فروزندهٔ ملک بر تخت عاج

ابا این هنرها یکی بنده‌ام
جهان آفرین را پرستنده‌ام

همه دست بر روی گریان زنیم
همه داستانها ز یزدان زنیم

کزو تاج و تختست ازویم سپاه
ازویم سپاس و بدویم پناه

براه فریدون فرخ رویم
نیامان کهن بود گر ما نویم

هر آنکس که در هفت کشور زمین
بگردد ز راه و بتابد ز دین

نمایندهٔ رنج درویش را
زبون داشتن مردم خویش را

برافراختن سر به بیشی و گنج
به رنجور مردم نماینده رنج

همه نزد من سر به سر کافرند
وز آهرمن بدکنش بدترند

هر آن کس که او جز برین دین بود
ز یزدان و از منش نفرین بود

وزان پس به شمشیر یازیم دست
کنم سر به سر کشور و مرز پست

همه پهلوانان روی زمین
منوچهر را خواندند آفرین

که فرخ نیای تو ای نیکخواه
ترا داد شاهی و تخت و کلاه

ترا باد جاوید تخت ردان
همان تاج و هم فرهٔ موبدان

دل ما یکایک به فرمان تست
همان جان ما زیر پیمان تست

جهان پهلوان سام بر پای خاست
چنین گفت کای خسرو داد راست

ز شاهان مرا دیده بر دیدنست
ز تو داد و ز ما پسندیدنست

پدر بر پدر شاه ایران تویی
گزین سواران و شیران تویی

ترا پاک یزدان نگه‌دار باد
دلت شادمان بخت بیدار باد

تو از باستان یادگار منی
به تخت کئی بر بهار منی

به رزم اندرون شیر پاینده‌ای
به بزم اندرون شید تابنده‌ای

زمین و زمان خاک پای تو باد
همان تخت پیروزه جای تو باد

تو شستی به شمشیر هندی زمین
به آرام بنشین و رامش گزین

ازین پس همه نوبت ماست رزم
ترا جای تخت است و شادی و بزم

شوم گرد گیتی برآیم یکی
ز دشمن ببند آورم اندکی

مرا پهلوانی نیای تو داد
دلم را خرد مهر و رای تو داد

برو آفرین کرد بس شهریار
بسی دادش از گوهر شاهوار

چو از پیش تختش گرازید سام
پسش پهلوانان نهادند گام

خرامید و شد سوی آرامگاه
همی کرد گیتی به آیین و راه

#فردوسی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به داد و دهش دل توانگر کنید
بر آزادگی بر سر افسر کنید

جز از نیک‌نامی و فرهنگ و داد
ز کردار گیتی مگیرید یاد

به نیکی گرایید و فرمان کنید
به داد و دهش دل گروگان کنید


#فردوسی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
#مشاعره ۱
به نام خدا

۱. به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
#سعدی

۲. به نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
#فردوسی

۳. به نام آنکه هستی نام از او یافت
فلک جنبش، زمین آرام از او یافت
#نظامی

۴. به نام کردگار هفت افلاک
که پیدا کرد آدم از کفی خاک
#عطار

۵. به نام آن که جان را فکرت آموخت
چراغ جان به نور دل بر افروخت
#شیخ_محمود_شبستری

۶. به نام آنکه اول کرد و آخر
به نام آنکه باطن کرد و ظاهر
خداوند منزه پاک و بی عیب
که عالم را شهادت کرد از غیب
#شیخ_محمود_شبستری

۷. به توفیق خدای صانع پاک
که دانش می دهد بر ملک و افلاک
#عطار

۸. بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
#نظامی

۹. اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
#سعدی

۱۰. ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
#نظامی

۱۱. آفرین جان آفرین پاک را
آنکه جان بخشید و ایمان خاک را
#عطار

۱۲. ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بی مثل و شبه و بی همتاست
#سنایی

@Kafee_sheerr
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به جایی که کاری چُنین اوفتاد
خرَد باید و دانش و دین و داد

چُنان‌چون بوَد مردم‌‌ِ ترسکار
برآید به کامِ دلِ مردْ کار

به جامی که زهر آگَنَد روزْگار
ازو نوش خیره مکن خواستار

تو با آفرینش بسنده نه‌ای
مشو تیز اگر پرورنده نه‌ای

چُنین‌ست کردار گردان‌سپهر
نخواهد گشادن‌همی با تو چهر

#فردوسی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
#سعدی

ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
#حافظ

همه ساله بخت تو پیروز باد
همه روزگار تو نوروز باد
#فردوسی

شادند جهانیان به نوروز و به عید
عید من و نوروز من امروز تویی
#مولوی

بهاری داری از وی بر خور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
#نظامی

نظر به روی تو هر بامداد نوروزی ست
شب فراق تو هر شب که هست یلدایی ست
#سعدی

زمستان است و بی برگی، بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم
#سعدی

برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می کند گل افشان
#سعدی

آن شب که تو در کنار مایی روز است
وآن روز که با تو می رود نوروز است
#سعدی

بیار ای باد نوروزی نسیم باغ پیروزی
که بوی عنبرآمیزش به بوی یار می ماند
#سعدی

گر اثر روی تو سوی گلستان رسد
باد صبا رد کند تحفه ی نوروز را
#خاقانی

خسروا روزت همه نوروز باد
وز طرب شب های عمرت روز باد
#انوری

بیار آن باده تا دل را به نور او بر افروزم
که بوی دوست می آرد نسیم باد نوروزم
#اوحدی

جدا از رویت از ماه دل افروز
نه روز از شو شناسم نه شو از روز
وصالت گر مرا گردد میسر
همه روزم شود چون عید نوروز
#باباطاهر

می و معشوق و عشق و روز نوروز
ز توبه توبه باید کرد امروز
#عطار

عید قربان من آن دم که فدای تو شوم
عید نوروز که آیی به مبارک بادم
#فیض_کاشانی

@Kafee_sheerr
❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز روز گذر کردن اندیشه کن!
پرستیدن دادگر پیشه کن!

به نیکی گرای و میازار کس!
ره رستگاری همین است و بس

#فردوسی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروان یادگار


#فردوسی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
بـه کـام تـو گردد سپهر بلند

دلت شـاد باد و تنت بی‌گزند

همه‌ساله بخت تو پیروز بـاد

شبـان سیه بر تـو نوروز بـاد

#فردوسی


❀═‎‌‌‌🌸 ⃟ ‌‌‌‌🌸═‎‌‌‌‌‌‌❀
میاز و متاز و مناز و مرنج
چه یازی به کین و چه نازی به گنج!

که بهر تو اینست ازین تیره گوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی!

که گر باز یابی، بپیچی ز درد
پژوهش مکن، گرد رازش مگرد!

#فردوسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر از کارداران و از لشکرش
بداند که رنجست بر کشورش،

نیازد به داد، او جهاندار نیست
برو تاج شاهی سزاوار نیست!

سیه کرد منشورِ شاهنشهی
از آن پس نباشد وُرا فرّهی!

چنان دان که بیدادگر شهریار
بُوَد شیرِ درّنده در مرغزار!



#فردوسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چنین گفت: نوشین روانِ قباد
که چون شاه را دل بپیچد ز داد،

کند چرخ منشورِ او را سیاه
ستاره نخواند ورا نیز شاه،

ستم، نامهٔ عزل شاهان بُوَد
چو دردِ دل بی‌گناهان بُوَد!


[ شاهنامه‌ی فردوسی، اشکانیان ]

#فردوسی
#شاهنامه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

چو خورشید بر چرخ بنمود چهر
بیاراست روی زمین را به مهر

به برج حمل تاج بر سر نهاد
ازو خاور و باختر گشت شاد

پر از غلغل و رعد شد کوهسار
پر از نرگس و لاله شد جویبار

ز لاله فریب و ز نرگس نهیب
ز سنبل عتاب و ز گلنار زیب

#فردوسی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر داد اینست بیداد چیست؟
بَرین زندگانی بباید گریست

چه داند کسی غیر پروردگار
که فردا چه بازی‌ کند روزگار...

#فردوسی_بزرگ

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
فراوان نَمانی سرآید زمان
کسی زنده برنگذرد بآسْمان

چه جویی‌همی زین سَرایِ سِپَنج
کز آغازْ رنج‌ست و فرجامْ رنج

بریزی به خاک اَر همه زآهنی
اگر دین‌پرستی وَر آهَرْمَنی

تو تا زنده‌ای سوی نیکی گَرای
مگر کام یابی به دیگرسَرای

#فردوسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نگه کن کنون تا پسندِ تو چیست
و زین خواسته سودمند تو چیست

نگه دار چیزی که رای آیدت
ببخش آن‌چه دل رهنمای آیدت

ندانیم جز داد پاداش‌ِ این
که بر ما پس از ما کنند آفرین

نباید که پیچد کس از رنجِ ما
ز بیشی و آگندنِ گنجِ ما

#فردوسی



❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سپهری بر این‌سان که بینی روان
توانا و دانا جز او را مخوان

تو رازِ جَهان تا توانی مجوی
که او زود پیچد ز جوینده روی

به داد و دِهِش دلْ توان‌گر کنید
بر آزادگی بر سرْ افسر کنید

که فرجام هم روزمان بگذرد
زمانه پی ما همی‌بشمرد

#فردوسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ازین پس یکی روزْگاری بوَد
که اندر جَهان شهرْیاری بوَد

که دانش نباشد به نزدیک اوی
پر از غم بوَد جانِ تاریک اوی

همی هر زمان نو کند لشکری
که سازند ازو نامدار افسری

سرانجام لشکر نمانَد نه شاه
بیاید نوآیین یکی پیش‌گاه

#فردوسی
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ازان پس به هرسو یکی نامه کرد
به جایی که درویش بد جامه کرد

بپرسید هرجا که بی‌رنج کیست
به هرجای درویش و بی‌گنج کیست

ز کار جهان یکسر آگه کنید
دلم را سوی روشنی ره کنید

بیامدش پاسخ ز هر کشوری
ز هر نامداری و هر مهتری

که آباد بینیم روی زمین
به هرجای پیوسته شد آفرین

مگر مرد درویش کز شهریار
بنالد همی از بد روزگار

که چون می گسارد توانگر همی
به سر بر ز گل دارد افسر همی

به آواز رامشگران می خورند
چو ما مردمان را به کس نشمرند

تهی دست بی‌رود و گل می خورد
توانگر همانا ندارد خرد

بخندید زان نامه بیدار شاه
هیونی برافگند پویان به راه

به نزدیک شنگل فرستاد کس
چنین گفت کای شاه فریادرس

ازان لوریان برگزین ده هزار
نر و ماده بر زخم بربط سوار

به ایران فرستش که رامشگری
کند پیش هر کهتری بهتری

چو برخواند آن نامه شنگل تمام
گزین کرد زان لوریان به نام

به ایران فرستاد نزدیک شاه
چنان کان بود در خور نیک‌خواه

چو لوری بیامد به درگاه شاه
بفرمود تا برگشادند راه

به هریک یکی گاو داد و خری
ز لوری همی ساخت برزیگری

همان نیز خروار گندم هزار
بدیشان سپرد آنک بد پایدار

بدان تا بورزد به گاو و به خر
ز گندم کند تخم و آرد به بر

کند پیش درویش رامشگری
چو آزادگان را کند کهتری

بشد لوری و گاو و گندم بخورد
بیامد سر سال رخساره زرد

بدو گفت شاه این نه کار تو بود
پراگندن تخم و کشت و درود

خری ماند اکنون بنه برنهید
بسازید رود و بریشم دهید

کنون لوری از پاک گفتار اوی
همی گردد اندر جهان چاره‌جوی

سگ و کبک بفزود بر گفت شاه
شب و روز پویان به دزدی به راه


  #فردوسی (پادشاهی بهرام)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀