💖کافه شعر💖
2.22K subscribers
4.24K photos
2.76K videos
11 files
911 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
این گلشن دهر عاقبت گلخن شد
هر دوست که بود جز خدا دشمن شد

جز مهر خدای هرچه در دل کشتم
حاصل اندوه و دانه صد خرمن شد

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آمده ام بدین جهان ،تا که ز نی شکر برم
نامده ام که از شکر؛ قصه برم خبر برم

چيست شکر دهان او،نی غم آن دهان او
این نِیِ پُر گره به هم، در شکنم شِکر برم

جهد کنم در این سفر،تا که ذخيره را بسی
تنگ شکر ز معدنش، بر سر یکدگر برم

 بسته کمربه بندگی، ناله کنان زخود تهی
لب به لبش چونی نهم، ازلب اوشکربرم...


#فیض_کاشانی

‌ ‎‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در جان و دل چو آتش عشقش علم کشید
سلطان صبر رخت به ملک عدم کشید

مهرش چو جای کرد در اوراق خاطرم
بر حرفهای غیر یکایک قلم کشید

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در عهد صبی کرد جهالت پستت
ایام شباب کرد غفلت مستت

چون پیر شدی رفت نشاط از دستت
کی صید کند مرغ سعادت شستت

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دانی ز چه عشق گلرخان مطلوبست
یا بهر چه ساز و سوزشان مطلوبست

از دوزخ مرهوب و بهشت مرغوب
آگاه شدن درین جهان مطلوبست

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سر خاک شد و نقش خیال تو نرفت
خون گشت دل و شوق وصال تو نرفت

هر چند ز هجران تو زنگار گرفت
ز آیینهٔ دل عکس جمال تو نرفت

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
جان را در اشگ شست و شو باید کرد
دلرا از غیر رفت و رو باید کرد

چون پاک شود وجودش از آلایش
آنگه آنرا نثار او باید کرد

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با وصل تو دست در کمر نتوان کرد
با درد فراق هم بسر نتوان کرد

چون چارهٔ کار غیر بی‌تابی نیست
جز ناله و آه بی‌اثر نتوان کرد

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شادم که غمت همره جان خواهد بود
عشقت با دل در آنجهان خواهد بود

هجران تو با کالبدم خواهد ماند
وصل تو حیات جاودان خواهد بود

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ایمان درست عشق کیشان دارند
هرچند که ظاهری پریشان دارند

مفتاح حقایقی که میجوئی فیض
زیشان غافل مشو که ایشان دارند

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
یا رب تو مرا بکردهٔ زشت مگیر
از معصیتم بگذر و طاعت بپذیر

چون مهر تو و نبی و اولاد نبی
نزد تو شفاعتم کند دستم گیر

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم که روی خوبت از من چرا نهانست
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیانست

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشانست

گفتم مرا غم تو خوشتر زشادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمانیست

گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم
گفت آنکه سوخت او را کی ناله یا فغانست

گفتم فراق تا کی گفتا که تا توهستی
گفتم نفس همین است گفتا سخن همانست

گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما
گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگانست

گفتم زفیض بپذیر این نیم جان که دارد
گفتا نگاه دارش غمخانهٔ تو جانست

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ز تو کی توان جدائی چو تو هست و بود مائی
تو چو هست و بود مائی ز تو کی توان جدائی

دل خلق میربائی بکرشمهای پنهان
بکرشمهای پنهان دل خلق میربائی

مه روی اگر نمائی ز جهان اثر نماند
ز جهان اثر نماند مه روی اگر نمائی

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای دوای درد بیدرمان ما
وی شفای علت نقصان ما

آتشی از عشق خود در ما زدی
تا بسوزی هم دل و هم جان ما

آتشی خوشتر زآب زندگی
کان بود هم جان و هم ایمان ما


#فیض_کاشانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دو عالَم دردت ای دلدار ،بس باشد مرا
کافر عشقم ؛ اگر غیر تو کس باشد مرا

با تو باشم، وسعت دل بگذرد از عرش هم
بی تو باشم ،هر دو عالَم یک قفس باشد مرا

من نمیدانم چسان، جانم فداخواهد شدن
این قَدَر دانم ،نگاهی از تو بس باشد مرا

عمر خواهم پایدار و ،جانِ شیرین بیشمار
برتو مِی افشانده باشم ،تا نفس باشد مرا....

#فیض_کاشانی

#شبتون_بخیروعاشقانه


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🕊
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی

چه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنه
مژه‌های شوخ خود را چه به غمزه آب دادی

دل عالمی ز جا شد چه نقاب بر گشودی
دو جهان به هم بر آمد چه به زلف تاب دادی

در خرمی گشودی چه جمال خود نمودی
ره درد و غم ببستی چه شراب ناب دادی

ز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان را
ز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادی

همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت
به من فقیر و مسکین غم بی‌حساب دادی

همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت
همه را شراب دادی و مرا سراب دادی

ز لب شکر فروشت دل “فیض” خواست کامی
نه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
درخت مهر اهل البیت نور دل به بار آرد
نهال بغض ایشان رنج‏‌های بی‏‌شمار آرد

مشو غافل ز جاه سروری وز رتبه ایشان
که درد سرکشی آخر از این مستی خمار آرد

به جای صاحب کوثر، قسیم جنت و نار است
نه آن کز عار بگریزد خلایق را به نار آرد

امام هادی ما را که با نیکان نظر دارد
خدایا در دل اندازش که بر ما هم گذار آرد

بهار ما لقای اوست ورنه این چمن هر سال
چو نسرین صد گل رعنا و چون سوسن هزار آرد

چو او هرگز نبودست و نخواهد بود امامی فیض
فلک هرچند گردد جمعه و لیل و نهار آرد

#فیض_کاشانی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سپردم جان و دل نزد تو و خود از میان رفتم
کشیدم پای از کوی تو من آهسته آهسته

جهان پر شد ز حرف فیض و رندی‌های پنهانش
شدم افسانهٔ هر انجمن آهسته آهسته


#فیض_کاشانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به عشقت دل نهادم زین جهان آسوده گردیدم
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته

ز بس بستم خیال تو ، تو گشتم پای تا سر من
تو آمد خرده خرده رفت من آهسته آهسته


#فیض_کاشانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀