خوبِ شخصی، بدِ اجتماعی
#احسان_معصومی
هرچیزی که در سطح شخصی خوب باشد، لزوماً در سطح اجتماعی خوب نیست.
اگر در خانه خود، «سیگار کشیدن» را ممنوع کنید خیلی خوب است، اما یک کشور نمیتواند و نباید «سیگار کشیدن» را ممنوع کند. حوزه شخصی با حوزه اجتماعی فرق دارد.
برای هر کدام از ما «قناعت» یک ویژگی بسیار خوب است، اما نمیتوان آن را برای یک جامعه توصیه کرد. زیرا آنگاه با جامعهای مواجه خواهیم شد که انگیزهای برای تولید ندارد.
یک شخص ممکن است بسیار ریسکپذیر باشد و همین ویژگی عامل موفقیتش محسوب شود، اما ریسکپذیری بالا در سطح یک جامعه ممکن است به بیثباتی تبدیل شود.
ماجرای باورها و اعتقادات مذهبی و سنتی نیز همین است. مذهب ممکن است به زندگی هر شخص معنا بدهد. سنت میتواند برای یک خانواده کارکرد داشته باشد. اما همینها ممکن است در زندگی شخص و خانوادهی دیگری بیمعنا و بیکارکرد باشند. بنابراین، نمیتوان از جامعه انتظار اعتقاد مشترک را داشت.
هر کسی این اختیار را دارد که بر مبنای سنت و باورهای خود، مثلاً با کسی ازدواج کند که فردی مؤمن باشد. اما نمیتوان این نسخه را برای یک جامعه تجویز کرد.
منبع الهامبخش برای ادارهی زندگی یک شخص ممکن است ایمان باشد، اما نمیتوان یک جامعه را صرفاّ بر مبنای ایمان اداره کرد و به توسعه دست یافت. اساس اداره جامعهای که در فرآیند توسعه حرکت میکند، کارآمدی است.
توسعهی یک جامعه بر مبنای قواعد بهروز، روشن، علمی و جامعهشناسانه پیش میرود؛ آن هم زمانی که این قواعد، مورد توافق همه باشد.
اگر به دنبال توسعه هستیم، باید توان تشخیص و تفکیک حوزههای شخصی و اجتماعی را داشته باشیم.
#سنت
#مدرنیته
#فرد
#جامعه
@DevelopmentSc
#احسان_معصومی
هرچیزی که در سطح شخصی خوب باشد، لزوماً در سطح اجتماعی خوب نیست.
اگر در خانه خود، «سیگار کشیدن» را ممنوع کنید خیلی خوب است، اما یک کشور نمیتواند و نباید «سیگار کشیدن» را ممنوع کند. حوزه شخصی با حوزه اجتماعی فرق دارد.
برای هر کدام از ما «قناعت» یک ویژگی بسیار خوب است، اما نمیتوان آن را برای یک جامعه توصیه کرد. زیرا آنگاه با جامعهای مواجه خواهیم شد که انگیزهای برای تولید ندارد.
یک شخص ممکن است بسیار ریسکپذیر باشد و همین ویژگی عامل موفقیتش محسوب شود، اما ریسکپذیری بالا در سطح یک جامعه ممکن است به بیثباتی تبدیل شود.
ماجرای باورها و اعتقادات مذهبی و سنتی نیز همین است. مذهب ممکن است به زندگی هر شخص معنا بدهد. سنت میتواند برای یک خانواده کارکرد داشته باشد. اما همینها ممکن است در زندگی شخص و خانوادهی دیگری بیمعنا و بیکارکرد باشند. بنابراین، نمیتوان از جامعه انتظار اعتقاد مشترک را داشت.
هر کسی این اختیار را دارد که بر مبنای سنت و باورهای خود، مثلاً با کسی ازدواج کند که فردی مؤمن باشد. اما نمیتوان این نسخه را برای یک جامعه تجویز کرد.
منبع الهامبخش برای ادارهی زندگی یک شخص ممکن است ایمان باشد، اما نمیتوان یک جامعه را صرفاّ بر مبنای ایمان اداره کرد و به توسعه دست یافت. اساس اداره جامعهای که در فرآیند توسعه حرکت میکند، کارآمدی است.
توسعهی یک جامعه بر مبنای قواعد بهروز، روشن، علمی و جامعهشناسانه پیش میرود؛ آن هم زمانی که این قواعد، مورد توافق همه باشد.
اگر به دنبال توسعه هستیم، باید توان تشخیص و تفکیک حوزههای شخصی و اجتماعی را داشته باشیم.
#سنت
#مدرنیته
#فرد
#جامعه
@DevelopmentSc
🔹 چرا جامعه شناسان از دانشگاه اخراج می شوند ولی روان شناسان به کار ادامه می دهند؟!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
✅ پس از فراز و فرود ژانر "خلقیات ایرانیان" که می کوشید تا جا ماندن ایران در مسیر توسعه یافتگی را به حضور پاره ای از ویژگی های نامناسب اخلاقی در میان آنان از جمله؛ تنبلی، خرافه گرایی، نظم ناپذیری، روحیات عاطفی، گریز از کار جمعی، و فقدان آینده نگری منتسب نماید، مدتی است که با ژانر دیگری روبرو شده ایم که می توانیم آن را؛ " پیش بینی های روان شناختی معطوف به سرزنش فردی" بنامیم (کلیپ پیوست)
✅ جامعه شناسان همواره روان شناسان را به تقلیل گرایی و بی اعتنایی نسبت به واقعیت های اجتماعی متهم می کنند. این که روان شناسان به ساختارهای اجتماعی موثر بر کنش گری های آدمیان بی توجه بوده و از فهم تاثیر شگرف نارسایی های جامعه بر رفتار انسان ها ناتوان اند. به عنوان نمونه ای مستند تنها تداوم پایدار و بلند مدت یک پدیده ظاهرا اقتصادی به نام " تورم" می تواند بر اخلاق زدایی عمیق از یک جامعه موثر باشد.
✅ البته در این میان حکومت نیز از کشیدن دست نوازش بر سر روان شناسی دریغ نورزیده است. درست بر خلاف جامعه شناسی که همواره مورد بی مهری سیستماتیک، و دانش آموختگان آن در معرض انواع محرومیت ها قرار داشته اند. دلیل اصلی این تفاوت هم ناشی از هدف قرار گرفتن کارکرد ساختارهای معیوب حکمرانی و تاکید بر ضرورت اصلاحات سیاسی در حکومت از سوی جامعه شناسان برای نیل به سوی آزادی، برابری و رفاه شهروندان می باشد.
✅ به باور جامعه شناسان بسیاری از این رذایل اخلاقی نه ناشی از معضلات شخصیتی شهروندان بلکه ناشی از همان واقعیتی است که کاتوزیان آن را " جامعه کوتاه مدت" نامیده است. جامعه ای که در آن قانون صرفا نوشتاری روی کاغذ بوده و از حاکمیت آن خبری نیست. حکومت به خود حق مداخله در حوزه های اقتصاد، فرهنگ و خانواده را می دهد. ارادت سالاری و اطاعت پذیری عرصه را بر تخصص گرایی و شایسته سالاری تنگ کرده است، و بی آیندهگی راه را بر منفعت طلبی و مصلحت جویی شهروندان می گشاید.
✅ حکومت ها همواره می کوشند تا ناکارآمدی های سیستمی خود را به ناهمراهی های شهروندان نسبت داده و آن ها را شرمسار وجدان شان سازند. متاسفانه روان شناسی در این زمینه به استخدام قدرت درآمده و سعی کرده تا سوژه های نوینی خلق کند. دانشی که پیشاپیش فساد، اختلاس، قانون گریزی و سوء استفاده از موقعیت را از طریق بررسی رفتار اجتماعی شهروندان تشخیص داده و آن ها را با یک سرزنش اخلاقی مشایعت می کند.
🔹 نکته پایانی: بر خلاف جامعه شناسی که دانشی ذاتا انتقادی و معطوف به نقد ساختارهای سلطه و انقیاد آفرین است، روان شناسی کوشیده است تا با ابژه کردن فرد در فرآیندی معطوف به قدرت، از او سوژه ای بهنجار و سازگار با ساختارهای مسلط بسازد (فوکو). تفاوتی که موجب اخراج جامعه شناسان از دانشگاه و ماندگاری روان شناسان در آن شده است.
@solati_mehran
#جامعه_شناسی
#روان_شناسی
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
✅ پس از فراز و فرود ژانر "خلقیات ایرانیان" که می کوشید تا جا ماندن ایران در مسیر توسعه یافتگی را به حضور پاره ای از ویژگی های نامناسب اخلاقی در میان آنان از جمله؛ تنبلی، خرافه گرایی، نظم ناپذیری، روحیات عاطفی، گریز از کار جمعی، و فقدان آینده نگری منتسب نماید، مدتی است که با ژانر دیگری روبرو شده ایم که می توانیم آن را؛ " پیش بینی های روان شناختی معطوف به سرزنش فردی" بنامیم (کلیپ پیوست)
✅ جامعه شناسان همواره روان شناسان را به تقلیل گرایی و بی اعتنایی نسبت به واقعیت های اجتماعی متهم می کنند. این که روان شناسان به ساختارهای اجتماعی موثر بر کنش گری های آدمیان بی توجه بوده و از فهم تاثیر شگرف نارسایی های جامعه بر رفتار انسان ها ناتوان اند. به عنوان نمونه ای مستند تنها تداوم پایدار و بلند مدت یک پدیده ظاهرا اقتصادی به نام " تورم" می تواند بر اخلاق زدایی عمیق از یک جامعه موثر باشد.
✅ البته در این میان حکومت نیز از کشیدن دست نوازش بر سر روان شناسی دریغ نورزیده است. درست بر خلاف جامعه شناسی که همواره مورد بی مهری سیستماتیک، و دانش آموختگان آن در معرض انواع محرومیت ها قرار داشته اند. دلیل اصلی این تفاوت هم ناشی از هدف قرار گرفتن کارکرد ساختارهای معیوب حکمرانی و تاکید بر ضرورت اصلاحات سیاسی در حکومت از سوی جامعه شناسان برای نیل به سوی آزادی، برابری و رفاه شهروندان می باشد.
✅ به باور جامعه شناسان بسیاری از این رذایل اخلاقی نه ناشی از معضلات شخصیتی شهروندان بلکه ناشی از همان واقعیتی است که کاتوزیان آن را " جامعه کوتاه مدت" نامیده است. جامعه ای که در آن قانون صرفا نوشتاری روی کاغذ بوده و از حاکمیت آن خبری نیست. حکومت به خود حق مداخله در حوزه های اقتصاد، فرهنگ و خانواده را می دهد. ارادت سالاری و اطاعت پذیری عرصه را بر تخصص گرایی و شایسته سالاری تنگ کرده است، و بی آیندهگی راه را بر منفعت طلبی و مصلحت جویی شهروندان می گشاید.
✅ حکومت ها همواره می کوشند تا ناکارآمدی های سیستمی خود را به ناهمراهی های شهروندان نسبت داده و آن ها را شرمسار وجدان شان سازند. متاسفانه روان شناسی در این زمینه به استخدام قدرت درآمده و سعی کرده تا سوژه های نوینی خلق کند. دانشی که پیشاپیش فساد، اختلاس، قانون گریزی و سوء استفاده از موقعیت را از طریق بررسی رفتار اجتماعی شهروندان تشخیص داده و آن ها را با یک سرزنش اخلاقی مشایعت می کند.
🔹 نکته پایانی: بر خلاف جامعه شناسی که دانشی ذاتا انتقادی و معطوف به نقد ساختارهای سلطه و انقیاد آفرین است، روان شناسی کوشیده است تا با ابژه کردن فرد در فرآیندی معطوف به قدرت، از او سوژه ای بهنجار و سازگار با ساختارهای مسلط بسازد (فوکو). تفاوتی که موجب اخراج جامعه شناسان از دانشگاه و ماندگاری روان شناسان در آن شده است.
@solati_mehran
#جامعه_شناسی
#روان_شناسی
Telegram
attach 📎
در ماه های اخیر، به طور ناگهانی همه درگیر چیزی به نام هوش مصنوعی یا AI شدهاند.
کیفور و مست و خرامان و هیجان زده، همه از آن حرف میزنند. خوانندهای که سالها پیش فوت شده ، آهنگ جدید می خواند.
ویدویی از ونگوگ می بینیم که وسط قهوهخانهای در ایران، قلیان میکشد. با صدای و چهرهی هرکسی که بخواهیم می توانیم در کسری از ثانیه ویدیو بسازیم. لذت بخش است، مگر نه؟! معرکه است، نیست؟!
تازه اینها که چیزی نیست. اصلا نیازی نیست که مثلا معماری بلد باشیم؛ یک عکس از اتاق خالی می گیریم و هوش مصنوعی فورا برایمان فضا را طراحی می کند.
یا مثلا چند سرنخ به او میدهیم و فورا یک داستان یا فیلمنامه به ما می دهد. گور پدر نویسندهها! یا به او می گویم، یک موسیقی با فلان حال و هوا برایم بساز؛ فورا اطاعت امر میشود. چشم هرچه تو بخواهی. گور پدر بتهوون!
.
این ابتدای کار است.هوش مصنوعی،همه را حذف خواهد کرد،هنرمند، دانشمند، معلم،فیلسوف،نویسنده،
جامعهشناس. اصلا هرکسی و هر تخصصی که سالها بابت آن رنج و مرارت کشیده شده را بلااستفاده می کند.
بسیار خب،اصلا حذف کند؟
خب که چی؟ قضیه به این جا ختم نمی شود. هوش مصنوعی در طی یکی دو دهه، نیاز به تفکر را در انسان از بین میبرد.
تو نیاز نیست فکر کنی،
من (هوش مصنوعی) به جایت فکر می کنم. من به جایت می نویسم،
من به جایت می خوانم،من به جایت تشخیص می دهم،من به جایت انتخاب می کنم، من به جایت حرف می زنم، من به جایت حساب کتاب می کنم، من به جایت درس می خوانم، من به جایت تحلیل می کنم، من به جایت احساس می کنم، من به جایت عاشق میشوم، من به جایت نفس می کشم، من، من، من، من،
تو فقط روی صندلی بتمرگ و به صفحهی موبایل یا کامپیوترت خیره شو، ای موجود بیفایده و بیاراده.
.
هوش مصنوعی از انسانها و البته نسلهای بعدی انسانها، تکه گوشتها بیخاصیت و بیتفکر و پوچ میسازد. تهی از هرگونه خرد یا اندیشهای. یعنی بردههای تام. غلامهای حلقه به گوشِ کر و کور و لال که هرکار می توان با آن ها کرد.
.
آخ که انسان ها دارند قمار سنگینی می کنند که بیشک بازندهی آنند.
عین روز، چنین آیندهای برایم روشن است. به راه افتادن لشکر ِ هوش مصنوعی، پشت پردهی سنگینی دارد و آنان خوب می دانند که چقدر مبتذلانه، انسانها میراث چند هزار سالهی خود را که تفکر و فلسفیدن است را، تقدیم می کنند تا برده باشند.
آخ ای انسان غافل،
نمی دانی چه آشی برایت پختهاند.
خداحافظ انسان خردمند، خداحافظ
من نمی گذارم
هیچ چیز دیگری به جای من
فکر کند. من برده نخواهم شد.
بابک زمانی
#جامعه_مدنی
کیفور و مست و خرامان و هیجان زده، همه از آن حرف میزنند. خوانندهای که سالها پیش فوت شده ، آهنگ جدید می خواند.
ویدویی از ونگوگ می بینیم که وسط قهوهخانهای در ایران، قلیان میکشد. با صدای و چهرهی هرکسی که بخواهیم می توانیم در کسری از ثانیه ویدیو بسازیم. لذت بخش است، مگر نه؟! معرکه است، نیست؟!
تازه اینها که چیزی نیست. اصلا نیازی نیست که مثلا معماری بلد باشیم؛ یک عکس از اتاق خالی می گیریم و هوش مصنوعی فورا برایمان فضا را طراحی می کند.
یا مثلا چند سرنخ به او میدهیم و فورا یک داستان یا فیلمنامه به ما می دهد. گور پدر نویسندهها! یا به او می گویم، یک موسیقی با فلان حال و هوا برایم بساز؛ فورا اطاعت امر میشود. چشم هرچه تو بخواهی. گور پدر بتهوون!
.
این ابتدای کار است.هوش مصنوعی،همه را حذف خواهد کرد،هنرمند، دانشمند، معلم،فیلسوف،نویسنده،
جامعهشناس. اصلا هرکسی و هر تخصصی که سالها بابت آن رنج و مرارت کشیده شده را بلااستفاده می کند.
بسیار خب،اصلا حذف کند؟
خب که چی؟ قضیه به این جا ختم نمی شود. هوش مصنوعی در طی یکی دو دهه، نیاز به تفکر را در انسان از بین میبرد.
تو نیاز نیست فکر کنی،
من (هوش مصنوعی) به جایت فکر می کنم. من به جایت می نویسم،
من به جایت می خوانم،من به جایت تشخیص می دهم،من به جایت انتخاب می کنم، من به جایت حرف می زنم، من به جایت حساب کتاب می کنم، من به جایت درس می خوانم، من به جایت تحلیل می کنم، من به جایت احساس می کنم، من به جایت عاشق میشوم، من به جایت نفس می کشم، من، من، من، من،
تو فقط روی صندلی بتمرگ و به صفحهی موبایل یا کامپیوترت خیره شو، ای موجود بیفایده و بیاراده.
.
هوش مصنوعی از انسانها و البته نسلهای بعدی انسانها، تکه گوشتها بیخاصیت و بیتفکر و پوچ میسازد. تهی از هرگونه خرد یا اندیشهای. یعنی بردههای تام. غلامهای حلقه به گوشِ کر و کور و لال که هرکار می توان با آن ها کرد.
.
آخ که انسان ها دارند قمار سنگینی می کنند که بیشک بازندهی آنند.
عین روز، چنین آیندهای برایم روشن است. به راه افتادن لشکر ِ هوش مصنوعی، پشت پردهی سنگینی دارد و آنان خوب می دانند که چقدر مبتذلانه، انسانها میراث چند هزار سالهی خود را که تفکر و فلسفیدن است را، تقدیم می کنند تا برده باشند.
آخ ای انسان غافل،
نمی دانی چه آشی برایت پختهاند.
خداحافظ انسان خردمند، خداحافظ
من نمی گذارم
هیچ چیز دیگری به جای من
فکر کند. من برده نخواهم شد.
بابک زمانی
#جامعه_مدنی
🔹 پیام های نوحه خوانی در یزد!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ چند سالی است که نوحه خوانی های مردم یزد در شبکه های اجتماعی سروصدا برپا کرده و مورد استقبال جامعه قرار گرفته است. نوحه هایی که پا به عرصه انتقاد سیاسی نهاده و از آسیب های یک جامعه دینی سخن به میان آورده اند. در حالی که تا کنون بحث از آلوده شدن عزاداری ها به مداحی های لس آنجلسی بود، گویا از این به بعد باید منتظر رادیکالیزه شدن هر چه بیشتر این عرصه باشیم. از همین رو به نظر می رسد شکل گیری این سبک جدید از نوحه خوانی می تواند حاوی نشانه ها و پیام هایی از تحولات جامعه باشند:
✅ بیان آسیب های جامعه دینی به آموزه های عصر مشروطه باز می گردد. در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی هم روشنفکران دینی از اهمیت پالایش جامعه دینی از این آفات سخن به میان آورده بودند. تلاش هایی که البته با مخالفت شدید برخی از روحانیون مواجه شده و نتوانست به گفتمان غالب کشور تبدیل شود. به نظر می رسد هم اکنون افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه نسبت به خوانش رسمی از دین، آن چنان برخی از دینداران را بی تاب کرده که لاجرم آنها را به سوی واگویه کردن دردهای های خود در قالب چنین نوحه هایی سوق داده است!
✅ یکی از کارکردهای مهم دین پشتیبانی از اخلاق در میان دینداران است. از همین رو در شرایط عادی می توان انتظار داشت که هر چه جامعه دینی تر باشد به طور طبیعی اخلاقی تر نیز خواهد بود. اما واقعیت موجود در ایران امروز از حضور پررنگ اخلاق در مناسبات اجتماعی حکایت نمی کند! وجود مظاهری از ریاکاری، نفاق و تظاهر، در کنار رشد فزاینده خرافه گرایی و قشری نگری که حتی می توان جلوه هایی از آن را در برخی از برنامه های صدا و سیما نیز مشاهده کرد بر سقوط سرمایه دینی، دین گریزی و اخلاق ستیزی به ویژه در بخشی از جمعیت جوان کشور افزوده است. در چنین وضعیتی رادیکالیزه شدن بخشی از فضاهای عزاداری در واکنش به چنین آسیب هایی در جامعه دینی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد!
✅ در حالی که جامعه ایران با رقم زدن سه نهضت انقلابی در طول یکصد سال، پویایی فوق العاده ای از خود نشان داده است، در سال های اخیر نشانه های نگران کننده ای از وجود کرختی و بی حسی در قبال رشد فزاینده فساد، خشونت و تضییع حقوق شهروندی در جامعه مشاهده می شود. در چنین فضایی از ناامیدی که برخی از آن به " فرسایش تمدنی" ایران زمین تعبیر کرده اند، استقبال گسترده جامعه از نوحه خوانی های رادیکال در شهرهایی مانند یزد می تواند نشانه امید بخشی از زنده بودن جامعه تلقی شود. پدیده ای که می تواند به عنوان پژواک یافتن خوانشی اصیل از دین قلمداد شده و پشتوانه ای نوین برای احیای اخلاق اسلامی و انسانی در جامعه ایران محسوب شود!
🔹 نکته پایانی: بدترین مواجهه با پدیده ای مانند نوحه خوانی های یزد می تواند ایجاد محدودیت و اعمال سانسور در متن نوحه ها یا حرکت به سوی استحاله چنین حرکت های احیاگرانه ای باشد. اقدامی که می تواند موجب افزایش سرعت فرسایش جامعه ایرانی و رها شدن آن در برهوتی از پریشانی، ناامیدی و بی پناهی باشد!
#نوحه_خوانی
#جامعه_دینی
#روشنفکران_دینی
#سرمایه_اجتماعی
@solati_mehran
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ چند سالی است که نوحه خوانی های مردم یزد در شبکه های اجتماعی سروصدا برپا کرده و مورد استقبال جامعه قرار گرفته است. نوحه هایی که پا به عرصه انتقاد سیاسی نهاده و از آسیب های یک جامعه دینی سخن به میان آورده اند. در حالی که تا کنون بحث از آلوده شدن عزاداری ها به مداحی های لس آنجلسی بود، گویا از این به بعد باید منتظر رادیکالیزه شدن هر چه بیشتر این عرصه باشیم. از همین رو به نظر می رسد شکل گیری این سبک جدید از نوحه خوانی می تواند حاوی نشانه ها و پیام هایی از تحولات جامعه باشند:
✅ بیان آسیب های جامعه دینی به آموزه های عصر مشروطه باز می گردد. در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی هم روشنفکران دینی از اهمیت پالایش جامعه دینی از این آفات سخن به میان آورده بودند. تلاش هایی که البته با مخالفت شدید برخی از روحانیون مواجه شده و نتوانست به گفتمان غالب کشور تبدیل شود. به نظر می رسد هم اکنون افول سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی جامعه نسبت به خوانش رسمی از دین، آن چنان برخی از دینداران را بی تاب کرده که لاجرم آنها را به سوی واگویه کردن دردهای های خود در قالب چنین نوحه هایی سوق داده است!
✅ یکی از کارکردهای مهم دین پشتیبانی از اخلاق در میان دینداران است. از همین رو در شرایط عادی می توان انتظار داشت که هر چه جامعه دینی تر باشد به طور طبیعی اخلاقی تر نیز خواهد بود. اما واقعیت موجود در ایران امروز از حضور پررنگ اخلاق در مناسبات اجتماعی حکایت نمی کند! وجود مظاهری از ریاکاری، نفاق و تظاهر، در کنار رشد فزاینده خرافه گرایی و قشری نگری که حتی می توان جلوه هایی از آن را در برخی از برنامه های صدا و سیما نیز مشاهده کرد بر سقوط سرمایه دینی، دین گریزی و اخلاق ستیزی به ویژه در بخشی از جمعیت جوان کشور افزوده است. در چنین وضعیتی رادیکالیزه شدن بخشی از فضاهای عزاداری در واکنش به چنین آسیب هایی در جامعه دینی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد!
✅ در حالی که جامعه ایران با رقم زدن سه نهضت انقلابی در طول یکصد سال، پویایی فوق العاده ای از خود نشان داده است، در سال های اخیر نشانه های نگران کننده ای از وجود کرختی و بی حسی در قبال رشد فزاینده فساد، خشونت و تضییع حقوق شهروندی در جامعه مشاهده می شود. در چنین فضایی از ناامیدی که برخی از آن به " فرسایش تمدنی" ایران زمین تعبیر کرده اند، استقبال گسترده جامعه از نوحه خوانی های رادیکال در شهرهایی مانند یزد می تواند نشانه امید بخشی از زنده بودن جامعه تلقی شود. پدیده ای که می تواند به عنوان پژواک یافتن خوانشی اصیل از دین قلمداد شده و پشتوانه ای نوین برای احیای اخلاق اسلامی و انسانی در جامعه ایران محسوب شود!
🔹 نکته پایانی: بدترین مواجهه با پدیده ای مانند نوحه خوانی های یزد می تواند ایجاد محدودیت و اعمال سانسور در متن نوحه ها یا حرکت به سوی استحاله چنین حرکت های احیاگرانه ای باشد. اقدامی که می تواند موجب افزایش سرعت فرسایش جامعه ایرانی و رها شدن آن در برهوتی از پریشانی، ناامیدی و بی پناهی باشد!
#نوحه_خوانی
#جامعه_دینی
#روشنفکران_دینی
#سرمایه_اجتماعی
@solati_mehran
Telegram
attach 📎
#هشدار_جامعهشناس
🔴🔴| تشدید #فروپاشی_اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکهی خردهفروش!
🎤 گفتوگوی روزنامهی «اعتماد» با دکتر احمد بخارایی / یکشنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/204638
https://drive.google.com/file/d/11fqUVPvq8L_lyuadhQz6F15WBmjSD9fE/view
🎧| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
#احمد_بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفتوگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسورگونهای که رسانههای داخلی برخلاف میلشان، گریبانشان را گرفته اجازهی انعکاس بخشهای اصلی این فایل را نداده. در این گفتوگو به انواع سهگانهی خشونتهای عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمهعریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعهی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و اینکه اینها چگونه سرچشمه انواع خشونتها در جامعه بودهاند.
https://drive.google.com/u/0/uc?id=11bk0xibAOqRBMhPC3zZB4tKZlZs7mBhI&export=play
🔺«اين حادثه كمسابقه يا بيسابقهاي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت ميزنند سراغ مكانهايي ميروند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اينبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونتآميز) با عنوان #سرقت از دكه، بيسابقه بوده. اين واقعه به طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه ميتواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه ميبينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كمبها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويهحساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويهحساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونتبار تسويهحسابها خود را نشان ميدهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» ميزنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقهاي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامهفروشي دستگير نشوند ما نميتوانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزهاي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نميتوانيم بگوييم آنها بار اولشان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير ميشوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقتهاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامهفروشي دستبرد زدند ميتوان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان ميدهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروههاي مختلف ميشوند خود را مانند آنها ميبينند.»
🔷اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعهمان را نميتوانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته ميشود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت ميگيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقتها توسط افرادي خاص صورت ميگيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش ميرسد. بنابراين نميتوان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقتها صورت ميگيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي ميتواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالبهاي مختلف در جامعه ديده ميشود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال ميشود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابانها شاهد آن هستيم.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔴🔴| تشدید #فروپاشی_اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکهی خردهفروش!
🎤 گفتوگوی روزنامهی «اعتماد» با دکتر احمد بخارایی / یکشنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/204638
https://drive.google.com/file/d/11fqUVPvq8L_lyuadhQz6F15WBmjSD9fE/view
🎧| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
#احمد_بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفتوگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسورگونهای که رسانههای داخلی برخلاف میلشان، گریبانشان را گرفته اجازهی انعکاس بخشهای اصلی این فایل را نداده. در این گفتوگو به انواع سهگانهی خشونتهای عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمهعریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعهی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و اینکه اینها چگونه سرچشمه انواع خشونتها در جامعه بودهاند.
https://drive.google.com/u/0/uc?id=11bk0xibAOqRBMhPC3zZB4tKZlZs7mBhI&export=play
🔺«اين حادثه كمسابقه يا بيسابقهاي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت ميزنند سراغ مكانهايي ميروند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اينبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونتآميز) با عنوان #سرقت از دكه، بيسابقه بوده. اين واقعه به طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه ميتواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه ميبينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كمبها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويهحساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويهحساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونتبار تسويهحسابها خود را نشان ميدهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» ميزنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقهاي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامهفروشي دستگير نشوند ما نميتوانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزهاي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نميتوانيم بگوييم آنها بار اولشان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير ميشوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقتهاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامهفروشي دستبرد زدند ميتوان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان ميدهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروههاي مختلف ميشوند خود را مانند آنها ميبينند.»
🔷اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعهمان را نميتوانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته ميشود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت ميگيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقتها توسط افرادي خاص صورت ميگيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش ميرسد. بنابراين نميتوان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقتها صورت ميگيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي ميتواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالبهاي مختلف در جامعه ديده ميشود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال ميشود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابانها شاهد آن هستيم.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🟩 «صلح اجتماعی» مقدمهی «صلح بینالمللی»
|
🖍️ یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی «آرمان امروز» دربارهی روز جهانی صلح
🟢 ۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، #روز_جهانی_صلح است. در حقیقت «#صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی میخواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر #جامعه از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمیرسد.
ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبهرو هستیم که جامعهای با جامعهای بیرونی، که پیشتر #جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار میکند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت میرسند. مسالهای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «#صلح_اجتماعی» در کشور است. تا زمانیکه ما در ابتدا با خودمان بهعنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمیتوانیم به صلح برسیم.
به این اعتبار تا زمانیکه ما در جامعه خودمان (که من نام آن را صلح اجتماعی گذاشتهام) به صلح نرسیم، نمیتوانیم با جامعه بینالمللی به صلح برسیم. این امر حائز اهمیت است و صلح اجتماعی معنادار میشود. میتوان گفت که تا صلح اجتماعی نباشد نمیتوان صحبت از صلح با جامعه بینالمللی داشت. این صلح اجتماعی ابعاد چهارگانه دارد: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. در بُعد فرهنگی، صلح اجتماعی زمانی تحقق پیدا میکند که تمام خُرده فرهنگها محترم شمرده شوند.
در بعد اجتماعی، افراد باید احساس «بودن» کنند و به آنها احترام گذاشته شود. مردم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند تا معنی صلح اجتماعی محقق شود. از منظر سیاسی، رابطه سازنده و منطقی میان دولت و ملت باید وجود داشته و استوار باشد. نهاینکه تن به خودی و غیرخودی در جامعه بدهد. دولت به مردمش بدون استثناء و تبعیض باید احترام بگذارد و برای تکتک آنها اهمیت قائل شود و در نهایت برای آنها برنامه داشته باشد تا اعتماد جلب شود. در حقیقت خمیرمایه صلح اجتماعی در بُعد سیاسی و اجتماعی، مقوله اعتماد است. در بُعد چهارم که اقتصادی است زمانی ما میتوانی از صلح اجتماعی صحبت کنیم که میان #طبقات_اجتماعی یک نوع عدالت برقرار باشد.
شما نمیتوانید از موضع بالا به پایین در یک نظام #سرمایهداری بیرحم از #عدالت_اجتماعی صحبت کنید حال آنکه #عدالت وجود ندارد. با این عوامل و رعایت آنها از فرد تا دولت میتوان بحران صلح اجتماعی را کاهش داد. جامعهای که صلح اجتماعی در آن نباشد به #دوقطبی میرسد، این دو قطبی به شکلهای تقابل مردم با مردم، مردم با دولت، دولت با مردم عناصر سیاسی با همدیگر، معلم علیه معلم، باحجاب علیه بیحجاب و… پدیدار میشود. برای رسیدن به "صلح اجتماعی" لازم است از اندیشه دوآلیستی فاصله گرفت!
نمایش گزارش: 👇
https://www.armandaily.ir/صلح-اجتماعی-مقدمه-صلح-بینالمللی
https://t.me/dr_bokharaei
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
|
🖍️ یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامهی «آرمان امروز» دربارهی روز جهانی صلح
🟢 ۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، #روز_جهانی_صلح است. در حقیقت «#صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی میخواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛ اگر در درون هر #جامعه از سطوح خُرد تا کلان، صلح اجتماعی وجود نداشته باشد آن جامعه به صلح جهانی و پویایی و پیشرفت نمیرسد.
ما در معنای کل با یک صلح جهانی روبهرو هستیم که جامعهای با جامعهای بیرونی، که پیشتر #جنگ و نزاع میان آنها رخ داده، تعامل پویا و سازنده برقرار میکند. «صلح» در ابعاد مختلف و بین المللی دارای دو جنبه است، ابتدا نزاع و درگیری و سپس آرامش نسبی و دوم در روند تحکیم عناصر بین المللی بدون اینکه جنگی وجود داشته باشد به تعامل و مشارکت میرسند. مسالهای که امروز برای نگارنده این سطور مهم است، «#صلح_اجتماعی» در کشور است. تا زمانیکه ما در ابتدا با خودمان بهعنوان یک فرد به صلح درونی نرسیم با بیرون از خودمان از جمله جوامع خُرد (خانواده)، جامعه میانه (محل کار) یا کلان (شهر یا کشور)، طبیعتا نمیتوانیم به صلح برسیم.
به این اعتبار تا زمانیکه ما در جامعه خودمان (که من نام آن را صلح اجتماعی گذاشتهام) به صلح نرسیم، نمیتوانیم با جامعه بینالمللی به صلح برسیم. این امر حائز اهمیت است و صلح اجتماعی معنادار میشود. میتوان گفت که تا صلح اجتماعی نباشد نمیتوان صحبت از صلح با جامعه بینالمللی داشت. این صلح اجتماعی ابعاد چهارگانه دارد: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. در بُعد فرهنگی، صلح اجتماعی زمانی تحقق پیدا میکند که تمام خُرده فرهنگها محترم شمرده شوند.
در بعد اجتماعی، افراد باید احساس «بودن» کنند و به آنها احترام گذاشته شود. مردم باید از یک رفاه نسبی برخوردار باشند تا معنی صلح اجتماعی محقق شود. از منظر سیاسی، رابطه سازنده و منطقی میان دولت و ملت باید وجود داشته و استوار باشد. نهاینکه تن به خودی و غیرخودی در جامعه بدهد. دولت به مردمش بدون استثناء و تبعیض باید احترام بگذارد و برای تکتک آنها اهمیت قائل شود و در نهایت برای آنها برنامه داشته باشد تا اعتماد جلب شود. در حقیقت خمیرمایه صلح اجتماعی در بُعد سیاسی و اجتماعی، مقوله اعتماد است. در بُعد چهارم که اقتصادی است زمانی ما میتوانی از صلح اجتماعی صحبت کنیم که میان #طبقات_اجتماعی یک نوع عدالت برقرار باشد.
شما نمیتوانید از موضع بالا به پایین در یک نظام #سرمایهداری بیرحم از #عدالت_اجتماعی صحبت کنید حال آنکه #عدالت وجود ندارد. با این عوامل و رعایت آنها از فرد تا دولت میتوان بحران صلح اجتماعی را کاهش داد. جامعهای که صلح اجتماعی در آن نباشد به #دوقطبی میرسد، این دو قطبی به شکلهای تقابل مردم با مردم، مردم با دولت، دولت با مردم عناصر سیاسی با همدیگر، معلم علیه معلم، باحجاب علیه بیحجاب و… پدیدار میشود. برای رسیدن به "صلح اجتماعی" لازم است از اندیشه دوآلیستی فاصله گرفت!
نمایش گزارش: 👇
https://www.armandaily.ir/صلح-اجتماعی-مقدمه-صلح-بینالمللی
https://t.me/dr_bokharaei
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
روزنامه آرمان امروز
صلح اجتماعی مقدمه صلح بینالمللی
دکتر احمد بخارایی / مدیر گروه جامعه شناسی سیاسی انجمن جامعه جامعه شناسی ایران آرمان امروز : ۲۱سپتامبر ۲۰۲۳ مصادف با ۳۰ شهریور، روز جهانی صلح است. در حقیقت «صلح» یک ضرورت جهانی است که جوامع و کشورها به هر شکلی میخواهند آن را از جامعه خود به جهان بکشانند؛…
🔴⚫🔴« خشونت و تحقیر انسان محکوم است، از غزه تا ایذه »
🔵 به تازگی با دوست جامعهشناسی آشنا شدم، ایشان جامعهی عشقمحور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعهشناسان ما، همیشه بدیها و تلخیها را میبینند و غر میزنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعهشناس صلحطلب گرامی و خوشفکر یادآور میشوم:
🔷 در شرایط اندوهباری زندگی میکنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویرانگر میسوزد و جان میستاند، یکسو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در اینسوی جهان در سرزمین من نیز، سالهاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانیترین جنگ معاصر و دهها جنبش اعتراضی در چند دههی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهیاند.
#دادخواهی که انکار میشود،
دادخواهی که #جرم تلقی میشود.
مردمانی که با همهی نفرتپراکنیها و خشونتورزی ها، خواستار صلح و آرامش و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبانشان را گرفته و چنان سنگدلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
و شوربختانه پاسخشان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر میشوند.
مردمانی که به مجازات سهمگینترین احساس انسانی، محکوم شدهاند؛ #شرم_عشقورزی در برابر خود و زندگی اندوهبار تصاحب شده در چنبرهی اصحاب قدرت و ثروت…
☘️🌿 آری دوست جامعهشناس صلحطلب و عشقورز گرانقدر
این روزها، چهرهی کودکان عروسک بدست آوارهی غزه در خرابههای سرشار از آتش و خون همانقدر ما را به دیدن تلخیها و خروش بر خشونتورزان وا میدارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونهی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماهمنیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شدهاش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفتههای بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویرانگر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بیقرار و آشفته میسازد.
آنقدر که اورا به تکرار واگویهی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدمها، وا میدارد؛ تا جاییکه کارش به تلخی میگراید...
و درحالی که جامعهشناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین میکند و #هشدار میدهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آنها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدمها؛ به غر زدن شباهت مییابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...
✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲
#زندگیمعمولی
#جامعه_عشقمحور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماهمنیر_مولاییراد
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 به تازگی با دوست جامعهشناسی آشنا شدم، ایشان جامعهی عشقمحور را مطالعه کرده و بر آن متمرکز است. چندروز پیش نقدی داشت که جامعهشناسان ما، همیشه بدیها و تلخیها را میبینند و غر میزنند.
من با نقد ایشان هم موافقم و هم مخالف، اما در پاسخ به این جامعهشناس صلحطلب گرامی و خوشفکر یادآور میشوم:
🔷 در شرایط اندوهباری زندگی میکنیم، اندوهی که با خشمی سترگ آمیخته شده و بودن در صلح فردی و اجتماعی را به چالشی عمیق کشانده است.
دو منطقه از جهان در کشمکش بر سر قدرت و ثروت در آتش جنگی ویرانگر میسوزد و جان میستاند، یکسو #روسیه و #اوکراین و دیگرسو، #فلسطین و #اسرائیل.
در اینسوی جهان در سرزمین من نیز، سالهاست که مردمان خسته از سوگ پیامدهای طولانیترین جنگ معاصر و دهها جنبش اعتراضی در چند دههی گذشته و هزاران #تبعیض و نابرابری جنسیتی و قومی و مذهبی و دینی؛ در اعتراض و دادخواهیاند.
#دادخواهی که انکار میشود،
دادخواهی که #جرم تلقی میشود.
مردمانی که با همهی نفرتپراکنیها و خشونتورزی ها، خواستار صلح و آرامش و یک زندگی معمولی اند.
اما #فقر و تنگدستی چنان گریبانشان را گرفته و چنان سنگدلانه از #عشق و آرامش جدایشان نموده که گویی نوزادی را از آغوش گرم و امن مادر، با خشونت و ستم؛ جدا سازید.
و شوربختانه پاسخشان از جنس خشونت، دشنام، تهدید، تحقیر، بازداشت، جراحت و جان باختن بوده است.
مردمانی که در خانه و گورستان و دانشگاه و کارخانه و خیابان و زندان با خشونت؛ #تحقیر میشوند.
مردمانی که به مجازات سهمگینترین احساس انسانی، محکوم شدهاند؛ #شرم_عشقورزی در برابر خود و زندگی اندوهبار تصاحب شده در چنبرهی اصحاب قدرت و ثروت…
☘️🌿 آری دوست جامعهشناس صلحطلب و عشقورز گرانقدر
این روزها، چهرهی کودکان عروسک بدست آوارهی غزه در خرابههای سرشار از آتش و خون همانقدر ما را به دیدن تلخیها و خروش بر خشونتورزان وا میدارد که شنیدن دشنام رکیک و حرکات جلف و #اوباش گونهی همراه با خشونت به دانشجویان در نهاد دانشگاه،
و نیز دیدن نگاه عمیق و سکوت معنادار ماهمنیر، مادری کودک ازدست داده در ایذه بر مزار کیان دلبندش که روایتی طولانی از اندوه و خشم و دادخواهی و عشق ربوده شدهاش دارد...
سکوتی که حقیقتا سرشار از ناگفتههای بسیار است...
و چه کسی است که نداند #خشونت و #تحقیر در هر نقطه از جهان و با هر شیوه و به هر میزان و شدت؛ ویرانگر و محکوم است و آدمی را پریشان خاطر و بیقرار و آشفته میسازد.
آنقدر که اورا به تکرار واگویهی این همه رنج و سوگ، این همه ستم و خشونت و این همه عشق و آرامش ربوده شده از زندگی معمولی آدمها، وا میدارد؛ تا جاییکه کارش به تلخی میگراید...
و درحالی که جامعهشناس، مسائل اجتماعی را عریان #توصیف و #تبیین میکند و #هشدار میدهد؛ اکنون و در این زمانه که مصائب اجتماعی زیاد است و گوش شنوا و چشم بینایی برای درک آنها ازسوی متولیان و حکمرانان و اصحاب قدرت نیست، این #بازنمایی عریان درد و هشدار و نهیب بر خشونت و تحقیر آدمها؛ به غر زدن شباهت مییابد...
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
و چیزی نظیر آتش
در جانم پیچید ...
✍️ فریبا نظری
۲۰ آبان ۱۴۰۲
#زندگیمعمولی
#جامعه_عشقمحور
#غزه
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#ماهمنیر_مولاییراد
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
Forwarded from انتشارات روزنه
📚پیشنهاد کتاب: ایران بر لبۀ تیغ (گفتارهای جامعهشناسیِ سیاسی و سیاست عمومی)
در این کتاب میخوانیم:
... جامعه همواره صداقت نهادهای تعیینکنندۀ مقصر سوانح هوایی را زیر سؤال برده، به شناسائی دقیق عوامل پروندههای بزرگ شک کرده، و در چنین فضائی حتی برای حوادث طبیعی نظیر زلزلۀ بم یا اهر و ورزقان نیز علتهای عجیب و غریب تراشیده است. در چنین جوی که هیچ نهادی آنقدر اعتمادپذیر نیست که اعلام موضعاش پایانبخش مسائل باشد، مسائل همواره زیر پوست جامعه رسوب میکنند و همچون زخمی باز و بهبودنیافته باقی میمانند ...
نام کتاب: ایران بر لبۀ تیغ
نویسنده: محمد فاضلی
قطع: رقعی
چاپ: دهم
تعداد صفحات: ۳۵۷
#نشر_روزنه #انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست_و_حکومت #جامعه_شناسی #سیاستگذاری #دولت #آینده_ایران
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با ۲۰٪ تخفیف اینجا کلیک کنید.
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
▫️تلگرام دکتر محمد فاضلی
🆔@rowzanehnashr
☎️ 02188721514
در این کتاب میخوانیم:
... جامعه همواره صداقت نهادهای تعیینکنندۀ مقصر سوانح هوایی را زیر سؤال برده، به شناسائی دقیق عوامل پروندههای بزرگ شک کرده، و در چنین فضائی حتی برای حوادث طبیعی نظیر زلزلۀ بم یا اهر و ورزقان نیز علتهای عجیب و غریب تراشیده است. در چنین جوی که هیچ نهادی آنقدر اعتمادپذیر نیست که اعلام موضعاش پایانبخش مسائل باشد، مسائل همواره زیر پوست جامعه رسوب میکنند و همچون زخمی باز و بهبودنیافته باقی میمانند ...
نام کتاب: ایران بر لبۀ تیغ
نویسنده: محمد فاضلی
قطع: رقعی
چاپ: دهم
تعداد صفحات: ۳۵۷
#نشر_روزنه #انتشارات_روزنه
#اقتصاد #سیاست_و_حکومت #جامعه_شناسی #سیاستگذاری #دولت #آینده_ایران
#کتاب_خوب_بخوانیم #پیشنهاد_کتاب
#کسی_تنهاست_که_کتاب_نمیخواند
🛒برای خرید اینترنتی کتاب با ۲۰٪ تخفیف اینجا کلیک کنید.
▫️تلگرام نشر روزنه
▫️اینستاگرام نشر روزنه
▫️تلگرام دکتر محمد فاضلی
🆔@rowzanehnashr
☎️ 02188721514
Forwarded from جامعهشناسی گروههای اجتماعی (F Nazari)
♻️♻️ « مشارکت و همدستی نامبارک و ویرانگر ما و حاکمیت در چرخهی خشونت »
🔵 در بیشتر موارد وقتی صحبت از خشونت و انواع آن میشود، افکار عمومی به سمت حاکمیت و ساختارهای کلان آن در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی میرود. حال آنکه در جامعهای که خشونتورزی مستمر جریان داشته باشد، این پدیده ازسوی گروههای مختلف جامعه نیز بازتولید شده و این چرخهی شوم و ویرانگر میتازد و پیش میرود.
یکی از گروههای در معرض انواع خشونت دائمی و مستمر هم ازسوی نهادها و ساختارهای رسمی حاکمیت و هم ازسوی #ما بهعنوان اعضای جامعه و ملت، کودکان و نوجوانان هستند. برخیاز این خشونتها را باهم مرور میکنیم:
💢 الف: انواع خشونت حاکمیت
۱- خشونت سیاسی
۲- خشونت ایدئولوژیک، دینی، مذهبی
۳- خشونت اقتصادی
۴- خشونت فرهنگی و هنری
۵- خشونت آموزشی
۶- خشونت رسانهای
۷- خشونت قضایی و امنیتی
۸- خشونت جنسیتی
۹- خشونت سازمانی و دیوان سالارانه
۱۰- خشونت زیست محیطی
💢ب: انواع خشونت جامعه
۱- خشونت ارتباطی
۲- خشونت احساسی و عاطفی
۳- خشونت خانگی
۴- خشونت زیست محیطی
۵- خشونت آموزشی
۶- خشونت اقتصادی
۷- خشونت ایدئولوژیک، دینی، مذهبی
۸- خشونت جنسیتی
🔺 صرفاً به یک نمونهی مشترک خشونت بر کودکان و نوجوانان اشاره میکنم:
🔶 خشونت آموزشی
#نهاد_آموزشی_مدرسه، در حال وارد نمودن انواع خشونتها در قامت #خشونت_آموزشی بر این گروه سنی است.
👇به این موارد دقت کنیم:
- تبعیض آموزشی با مدارس و آموزش طبقهبندی شده
- محتوای ایدئولوژیک، سرشار از نابرابریهای جنسیتی، قومی، مذهبی، زندگی گریز و مرگ خواهانه، تحریف شده و دروغ ( شوربختانه باید گفت #محتوای_ایدئولوژیک، ابزاری مهم در پیشبرد خشونت آموزشی در مدارس است).
- همکنشی نامناسب و همراه با تحقیر برخیاز کارگزاران آموزش با دانشآموزان
- تقویت رقابت و ستیزهجویی و منفعت طلبی فردی در دانشآموزان بجای همکنشی گروهی و مشارکت و همیاری
- نهادینه کردن خیر فردی در ذهن دانشآموزان بجای خیر جمعی
- وادار کردن دانشآموزان به سکوت و اطاعت بجای مطالبه گری و کنشگری
#ما نیز در قالب #نهاد_خانواده و #جامعه در حال بازتولید و تکرار همین خشونتها در شکلهای دیگر هستیم.
👇به این موارد نیز دقت و توجه کنیم:
- همکنشی و گفتوگوی اندک و نامناسب با کودکان و نوجوانان: با بیتوجهی و نادیده انگاشتن آنها یا تحمیل توصیههای فراوان به آنان در قالب نصیحت و دستور
- تحمیل گزاره های ایدئولوژیک، سنتهای خانوادگی، احترام به عرف، آداب و رسوم و مناسک، و تبعیضهای جنسیتی در برخی خانوادهها و اقوام
- وادار کردن کودکان و نوجوانان به سکوت و اطاعت بجای مطالبه گری و کنشگری بهمنظور تمرکز محض بر درس خواندن و آیندهی موفق
- حمایت و پیگیری نکردن از کودکان و نوجوانانی که در معرض خشونت کلامی یا فیزیکی نهاد آموزشی قرار میگیرند با نادیدهگرفتن این خشونت، سرزنش نمودن آنها بهعنوان علت و بانی خشونت، و نیز دعوت آنها به سکوت و ظلمپذیری
- تقویت رقابت و ستیزهجویی با هدف موفقیت آموزشی و رسیدن به یک زندگی موفق و راحت
- تحمیل علاقمندیها و معیارهای خود در انتخاب رشتهی تحصیلی به کودکان و نوجوانان در مدرسه و سپس دانشگاه
- افزایش فشار روانی بر کودکان و نوجوانان برای موفقیت های تحصیلی مطابق با خواستههای خود
_ تحمیل سلایق و معیارهای خود به کودکان و نوجوانان برای انتخاب شغل و حرفه در آینده بدون توجه به علاقمندی و توانایی و قابلیتهای فردی آنها
- محروم کردن کودکان و نوجوانان از لذت کودکی و کنجکاوی و تکاپوی نوجوانی با حصر آنها در درس خواندن و نمرهی عالی و موفقیت در کنکور
🔷🔷 چند روز پیش دوستی تعریف کرد طی یک حادثهی ورزشی در یک مدرسه، ساق پای یکی از دانشآموزانش به شدت آسیب جدی دید. هنگامیکه با پدر این دانشآموز تماس گرفتند و جریان را به او اطلاع دادند تا نزد پسرش بیاید، با کمال تعجب بجای نگرانی از وضعیت سلامت فرزند و شدت جراحت وی؛ با نگرانی و ناراحتی پرسید: ای وای! پس برنامهی فشردهی درسیاش برای #کنکور چه میشود؟!
این همان #خشونت_آموزشی است که ازسوی #خانواده یعنی بخشی از #ما بهعنوان جامعه درحال تزریق به کودکان و نوجوانان است. خشونتی که از نهاد آموزشی و سیاستگذاری های کلان ساختارهای نظام حکمرانی، آغاز و به کمک جامعه و نهادهایی چون خانواده در چرخهای طبیعیشده؛ بازتولید و تکرار میشود.
مشارکت و همدستی نامبارک و ویرانگر ما و حاکمیت در چرخهی خشونت ...!
✍️ فریبا نظری
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
#کودکان_و_نوجوانان
#چرخهی_خشونت
#نهاد_آموزشی_مدرسه
#خانواده
#کنکور
#محتوای_ایدئولوژیک
#خشونت_آموزشی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔵 در بیشتر موارد وقتی صحبت از خشونت و انواع آن میشود، افکار عمومی به سمت حاکمیت و ساختارهای کلان آن در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی میرود. حال آنکه در جامعهای که خشونتورزی مستمر جریان داشته باشد، این پدیده ازسوی گروههای مختلف جامعه نیز بازتولید شده و این چرخهی شوم و ویرانگر میتازد و پیش میرود.
یکی از گروههای در معرض انواع خشونت دائمی و مستمر هم ازسوی نهادها و ساختارهای رسمی حاکمیت و هم ازسوی #ما بهعنوان اعضای جامعه و ملت، کودکان و نوجوانان هستند. برخیاز این خشونتها را باهم مرور میکنیم:
💢 الف: انواع خشونت حاکمیت
۱- خشونت سیاسی
۲- خشونت ایدئولوژیک، دینی، مذهبی
۳- خشونت اقتصادی
۴- خشونت فرهنگی و هنری
۵- خشونت آموزشی
۶- خشونت رسانهای
۷- خشونت قضایی و امنیتی
۸- خشونت جنسیتی
۹- خشونت سازمانی و دیوان سالارانه
۱۰- خشونت زیست محیطی
💢ب: انواع خشونت جامعه
۱- خشونت ارتباطی
۲- خشونت احساسی و عاطفی
۳- خشونت خانگی
۴- خشونت زیست محیطی
۵- خشونت آموزشی
۶- خشونت اقتصادی
۷- خشونت ایدئولوژیک، دینی، مذهبی
۸- خشونت جنسیتی
🔺 صرفاً به یک نمونهی مشترک خشونت بر کودکان و نوجوانان اشاره میکنم:
🔶 خشونت آموزشی
#نهاد_آموزشی_مدرسه، در حال وارد نمودن انواع خشونتها در قامت #خشونت_آموزشی بر این گروه سنی است.
👇به این موارد دقت کنیم:
- تبعیض آموزشی با مدارس و آموزش طبقهبندی شده
- محتوای ایدئولوژیک، سرشار از نابرابریهای جنسیتی، قومی، مذهبی، زندگی گریز و مرگ خواهانه، تحریف شده و دروغ ( شوربختانه باید گفت #محتوای_ایدئولوژیک، ابزاری مهم در پیشبرد خشونت آموزشی در مدارس است).
- همکنشی نامناسب و همراه با تحقیر برخیاز کارگزاران آموزش با دانشآموزان
- تقویت رقابت و ستیزهجویی و منفعت طلبی فردی در دانشآموزان بجای همکنشی گروهی و مشارکت و همیاری
- نهادینه کردن خیر فردی در ذهن دانشآموزان بجای خیر جمعی
- وادار کردن دانشآموزان به سکوت و اطاعت بجای مطالبه گری و کنشگری
#ما نیز در قالب #نهاد_خانواده و #جامعه در حال بازتولید و تکرار همین خشونتها در شکلهای دیگر هستیم.
👇به این موارد نیز دقت و توجه کنیم:
- همکنشی و گفتوگوی اندک و نامناسب با کودکان و نوجوانان: با بیتوجهی و نادیده انگاشتن آنها یا تحمیل توصیههای فراوان به آنان در قالب نصیحت و دستور
- تحمیل گزاره های ایدئولوژیک، سنتهای خانوادگی، احترام به عرف، آداب و رسوم و مناسک، و تبعیضهای جنسیتی در برخی خانوادهها و اقوام
- وادار کردن کودکان و نوجوانان به سکوت و اطاعت بجای مطالبه گری و کنشگری بهمنظور تمرکز محض بر درس خواندن و آیندهی موفق
- حمایت و پیگیری نکردن از کودکان و نوجوانانی که در معرض خشونت کلامی یا فیزیکی نهاد آموزشی قرار میگیرند با نادیدهگرفتن این خشونت، سرزنش نمودن آنها بهعنوان علت و بانی خشونت، و نیز دعوت آنها به سکوت و ظلمپذیری
- تقویت رقابت و ستیزهجویی با هدف موفقیت آموزشی و رسیدن به یک زندگی موفق و راحت
- تحمیل علاقمندیها و معیارهای خود در انتخاب رشتهی تحصیلی به کودکان و نوجوانان در مدرسه و سپس دانشگاه
- افزایش فشار روانی بر کودکان و نوجوانان برای موفقیت های تحصیلی مطابق با خواستههای خود
_ تحمیل سلایق و معیارهای خود به کودکان و نوجوانان برای انتخاب شغل و حرفه در آینده بدون توجه به علاقمندی و توانایی و قابلیتهای فردی آنها
- محروم کردن کودکان و نوجوانان از لذت کودکی و کنجکاوی و تکاپوی نوجوانی با حصر آنها در درس خواندن و نمرهی عالی و موفقیت در کنکور
🔷🔷 چند روز پیش دوستی تعریف کرد طی یک حادثهی ورزشی در یک مدرسه، ساق پای یکی از دانشآموزانش به شدت آسیب جدی دید. هنگامیکه با پدر این دانشآموز تماس گرفتند و جریان را به او اطلاع دادند تا نزد پسرش بیاید، با کمال تعجب بجای نگرانی از وضعیت سلامت فرزند و شدت جراحت وی؛ با نگرانی و ناراحتی پرسید: ای وای! پس برنامهی فشردهی درسیاش برای #کنکور چه میشود؟!
این همان #خشونت_آموزشی است که ازسوی #خانواده یعنی بخشی از #ما بهعنوان جامعه درحال تزریق به کودکان و نوجوانان است. خشونتی که از نهاد آموزشی و سیاستگذاری های کلان ساختارهای نظام حکمرانی، آغاز و به کمک جامعه و نهادهایی چون خانواده در چرخهای طبیعیشده؛ بازتولید و تکرار میشود.
مشارکت و همدستی نامبارک و ویرانگر ما و حاکمیت در چرخهی خشونت ...!
✍️ فریبا نظری
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
#کودکان_و_نوجوانان
#چرخهی_خشونت
#نهاد_آموزشی_مدرسه
#خانواده
#کنکور
#محتوای_ایدئولوژیک
#خشونت_آموزشی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
●خانه چینی●
ایشان احمد خرم، رییس پیشین سازمان نظام مهندسی کشور است که این صحبتها را راجع به رابطه چین و ایران می کند!
#اکسپلور #اکسپلور_اینستاگرام #اکسپلور_تهران #فساد #سیاست #سیاسی #اقتصاد #دلار #جامعه #انتخابات #رای #دموکراسی #روحانی #روحانیت #نماینده #مجلس #رئیسی #قالیباف #مسئولین #مسئولین_بی_کفایت #تحریم #معیشت #دین #مذهب #سواد #نخبه #انسانم_آرزوست #لالالند
ایشان احمد خرم، رییس پیشین سازمان نظام مهندسی کشور است که این صحبتها را راجع به رابطه چین و ایران می کند!
#اکسپلور #اکسپلور_اینستاگرام #اکسپلور_تهران #فساد #سیاست #سیاسی #اقتصاد #دلار #جامعه #انتخابات #رای #دموکراسی #روحانی #روحانیت #نماینده #مجلس #رئیسی #قالیباف #مسئولین #مسئولین_بی_کفایت #تحریم #معیشت #دین #مذهب #سواد #نخبه #انسانم_آرزوست #لالالند
🔹 چرا حکومتها از دانش جامعه شناسی هراس دارند؟
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
اگر چه پدید آمدن علوم اجتماعی در غرب روند طبیعی را در پاسخ به نیازهای این جوامع طی نمود ولی تاسیس این علوم در کشورهای در حال توسعه از منطق متفاوتی پیروی کرده است؛ مقایسه و تقلید. در میان رشته های راهیافته به ایران هم البته این جامعه شناسی بوده است که چونان بچه ای سرراهی تلقی شده و مورد بی مهری حکومتها قرار گرفته است.
از بی اعتنایی به آموزه های این دانش در سیاستگذاری ها گرفته تا تصفیه دانشگاهها از استادان مبرز، و از سیاسی تلقی کردن تحلیلهای جامعه شناختی گرفته تا بیکاری گسترده دانش آموختگان این رشته، همه و همه از نشانگان این بی اعتنایی بوده اند. دست آخر هم که از انحلال این رشته دانشگاهی ناامید شدند کوشیدند تا با درآمیختن آن با الهیات و ایدئولوژی، معجونی به نام جامعه شناسی اسلامی بسازند. حال با این اوصاف می توان پرسید که چرا این دانش با نوعی هراس در میان حکومتها روبرو بوده است؟ شاید به دلایل زیر؛
✅ اولویت اصلاح ساختارها بر اصلاح افراد: بر خلاف دانش روان شناسی که فرآیندهای روانی را با تمرکز بر رفتار فردی مورد بررسی قرار می دهد جامعه شناسی با توجه به اجتماعات انسانی میکوشد تا کنشهای جمعی را مورد مطالعه قرار دهد. بر اساس این تفاوت جامعه شناسی هرگز نارساییهای اجتماعی را به نگرش و عملکرد افراد فرو نمیکاهد بلکه میکوشد تا ناکارآمدی ساختارهای موجود سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به عنوان علت نابسامانی ها معرفی نماید. بنابراین این نگاه از آنجا که ضرورت تغییر در جامعه و آیین حکمرانی را تشویق میکند نمی تواند نزد حکومتها محبوب باشد.
✅ آگاهی انتقادی برای نقد نهادهای سلطه: جامعه شناسی در رویکرد انتقادی آن بسیاری از نهادهای سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به مثابه ساختارهایی برای بازتولید و تداوم مناسبات سلطه تلقی کرده و بر نقش آگاهی در افشای آنها تاکید میورزد. روشن است که حکومتها میکوشند تا با مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی وضع موجود را به عنوان مطلوبترین وضعیت معرفی کرده و از تداوم توازن قوای موجود دفاع نمایند. جامعه شناسی از آنجا که موجب شکل گیری آگاهی انتقادی در شهروندان میشود از منظر حکومتها یک دانش مزاحم است.
✅ عرفی و قابل نقد دانستن نهادهای مقدس: جامعه شناسی امور قدسی را از عرش به فرش آورده و آنها را به مثابه پدیده های اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. با این توصیف جامعه شناسی؛ نهاد دین و متعلقات آن مانند مناسک، حجاب، اماکن مذهبی و روابط میان دینداران را نه به عنوان اموری رازآلود و فرا تاریخی بلکه به مثابه پدیدههایی بشری، تاریخی، و قابل نقد تلقی می کند. نگاهی که می تواند متولیان دین را در جایگاهی برابر با سایر شهروندان نشانده و آنها را در قبال سیاستهای شان وادار به پاسخگویی نماید.
✅ تاکید بر مناسبات افقی، برابر و مشارکتی: جامعه شناسی به عنوان دانشی مدرن فی نفسه شهروند مدار، برابری طلب و مشارکت جوست و بر نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت حکمرانی جوامع تاکید دارد. این در حالی است که حکومت ها عمدتا اندک سالار، اقتدار گرا و غیر پاسخگو هستند. لذا پرواضح است از آنجا که جامعه شناسی این شیوه حکمرانی را از یکسو باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی و افول اعتماد عمومی، و از سوی دیگر موجب بی ثباتی سیاسی، گسترش فساد و افزایش نارضایتی می داند نمی تواند در نقش مدافع آن ظاهر شود.
🔹 نکته پایانی: اگر چه برخی از رویکردهای جامعه شناسی که می توانند مبلغ نظم، قشر بندی و اصلاحات تدریجی بوده و به پدید آمدن جامعه شناسی سیاستگذار (مایکل بوراووی) بینجامند ممکن است با اقبال اندک حکومتها مواجه شوند ولی واقعیت این است که رویکرد انتقادی این دانش همچنان با بیمهری و طرد شدگی از سوی نهادهای رسمی مواجه است.
@solati_mehran
#جامعه_شناسی
#روان_شناسی
#ساختار
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
اگر چه پدید آمدن علوم اجتماعی در غرب روند طبیعی را در پاسخ به نیازهای این جوامع طی نمود ولی تاسیس این علوم در کشورهای در حال توسعه از منطق متفاوتی پیروی کرده است؛ مقایسه و تقلید. در میان رشته های راهیافته به ایران هم البته این جامعه شناسی بوده است که چونان بچه ای سرراهی تلقی شده و مورد بی مهری حکومتها قرار گرفته است.
از بی اعتنایی به آموزه های این دانش در سیاستگذاری ها گرفته تا تصفیه دانشگاهها از استادان مبرز، و از سیاسی تلقی کردن تحلیلهای جامعه شناختی گرفته تا بیکاری گسترده دانش آموختگان این رشته، همه و همه از نشانگان این بی اعتنایی بوده اند. دست آخر هم که از انحلال این رشته دانشگاهی ناامید شدند کوشیدند تا با درآمیختن آن با الهیات و ایدئولوژی، معجونی به نام جامعه شناسی اسلامی بسازند. حال با این اوصاف می توان پرسید که چرا این دانش با نوعی هراس در میان حکومتها روبرو بوده است؟ شاید به دلایل زیر؛
✅ اولویت اصلاح ساختارها بر اصلاح افراد: بر خلاف دانش روان شناسی که فرآیندهای روانی را با تمرکز بر رفتار فردی مورد بررسی قرار می دهد جامعه شناسی با توجه به اجتماعات انسانی میکوشد تا کنشهای جمعی را مورد مطالعه قرار دهد. بر اساس این تفاوت جامعه شناسی هرگز نارساییهای اجتماعی را به نگرش و عملکرد افراد فرو نمیکاهد بلکه میکوشد تا ناکارآمدی ساختارهای موجود سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به عنوان علت نابسامانی ها معرفی نماید. بنابراین این نگاه از آنجا که ضرورت تغییر در جامعه و آیین حکمرانی را تشویق میکند نمی تواند نزد حکومتها محبوب باشد.
✅ آگاهی انتقادی برای نقد نهادهای سلطه: جامعه شناسی در رویکرد انتقادی آن بسیاری از نهادهای سیاسی/ اقتصادی/ فرهنگی را به مثابه ساختارهایی برای بازتولید و تداوم مناسبات سلطه تلقی کرده و بر نقش آگاهی در افشای آنها تاکید میورزد. روشن است که حکومتها میکوشند تا با مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی وضع موجود را به عنوان مطلوبترین وضعیت معرفی کرده و از تداوم توازن قوای موجود دفاع نمایند. جامعه شناسی از آنجا که موجب شکل گیری آگاهی انتقادی در شهروندان میشود از منظر حکومتها یک دانش مزاحم است.
✅ عرفی و قابل نقد دانستن نهادهای مقدس: جامعه شناسی امور قدسی را از عرش به فرش آورده و آنها را به مثابه پدیده های اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. با این توصیف جامعه شناسی؛ نهاد دین و متعلقات آن مانند مناسک، حجاب، اماکن مذهبی و روابط میان دینداران را نه به عنوان اموری رازآلود و فرا تاریخی بلکه به مثابه پدیدههایی بشری، تاریخی، و قابل نقد تلقی می کند. نگاهی که می تواند متولیان دین را در جایگاهی برابر با سایر شهروندان نشانده و آنها را در قبال سیاستهای شان وادار به پاسخگویی نماید.
✅ تاکید بر مناسبات افقی، برابر و مشارکتی: جامعه شناسی به عنوان دانشی مدرن فی نفسه شهروند مدار، برابری طلب و مشارکت جوست و بر نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت حکمرانی جوامع تاکید دارد. این در حالی است که حکومت ها عمدتا اندک سالار، اقتدار گرا و غیر پاسخگو هستند. لذا پرواضح است از آنجا که جامعه شناسی این شیوه حکمرانی را از یکسو باعث سست شدن پیوندهای اجتماعی و افول اعتماد عمومی، و از سوی دیگر موجب بی ثباتی سیاسی، گسترش فساد و افزایش نارضایتی می داند نمی تواند در نقش مدافع آن ظاهر شود.
🔹 نکته پایانی: اگر چه برخی از رویکردهای جامعه شناسی که می توانند مبلغ نظم، قشر بندی و اصلاحات تدریجی بوده و به پدید آمدن جامعه شناسی سیاستگذار (مایکل بوراووی) بینجامند ممکن است با اقبال اندک حکومتها مواجه شوند ولی واقعیت این است که رویکرد انتقادی این دانش همچنان با بیمهری و طرد شدگی از سوی نهادهای رسمی مواجه است.
@solati_mehran
#جامعه_شناسی
#روان_شناسی
#ساختار
Forwarded from مهران صولتی
🔹 جامعه شناسی یک مراسم تشییع!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
✅ با فروکش کردن برانگیختگی عاطفی ناشی از درگذشت ابراهیم رئیسی که بخشی از ایرانیان را درگیر خود ساخت شاید اکنون بتوان نگاهی عمیقتر به پیامدهای این حادثه افکند. فارغ از حواشی بسیاری که حول چرایی و چگونگی سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور همچنان افکار عمومی را به خود مشغول داشته است شیوه برگزاری مراسم تشییع و کموکیف شرکت کنندگان در آن میتواند موضوع تحلیلهای جامعه شناختی قرار گیرد تا شناخت دقیقتری از ایران امروز به دست آید.
✅ این حادثه همچنین شواهد دیگری از قطبی شدن جامعه و شکلگیری دو جامعهای شدن ایران را نمایان ساخت. فارغ از بیتفاوتی بخش بزرگتری از جامعه این برخی از شهروندان بودند که فضای مجازی را زمینه مناسبی برای ابراز خرسندی از این رویداد یافته و جلوههایی از آن را در معرض تماشای دیگران نهادند. اقدامی که میتواند در کنار ابراز خوشحالی از باخت ایران به امریکا در قطر و بی اعتنایی نسبت به حمله به اسرائیل اضلاع یک تریلوژی قابل تامل را به نمایش گذارد.
✅ نحوه درگذشت رئیسی به این رویداد وجهی تراژیک بخشید. حادثهای که توانست با گزارشهای لحظه به لحظه از زمان مفقود شدن بالگرد تا صبح روز بعد بخش مهمی از افکار عمومی را با خود همراه و در حالت انتظار نگهدارد. بدون تردید کیفیت شکل گیری سانحه میتواند چرایی استقبال بخشهایی از ایرانیان نسبت به مراسم تشییع را تبیین کند به ویژه آنکه بهره گیری نظام سیاسی از المانهای تشیع مانند سیادت و شهادت توانست درگذشتگان را در هالهای از قدسیت و مظلومیت به تصویر کشد.
✅ همچنین شیوه برگزاری مراسم تشییع برای نظام سیاسی فرصتی را ایجاد کرد که با توجه به تجربیات مشابه میتواند به تهدید بدل شود. اگر این آیین در دام انحصار گرایی افتاده و بتواند توهم نوعی رفراندوم یا انتخابات را دامن زند، اگر فرصت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به مجالی برای خالص سازی بیشتر تبدیل شود و بالاخره اگر بحرانهای فزاینده کنونی در سایه برگزاری این مراسم به فراموشی سپرده شود جامعه ایرانی شقاقهای دردناکتری را تجربه خواهد کرد.
✅ برای کشوری که در رقابت برای توسعه یافتگی حتی از رقبای منطقهای خود نیز عقب افتاده عرصهای مانند انتخابات ریاست جمهوری باید به کارزاری برای فراگیر ساختن گفتمان توسعه و ضرورت ارتقای کارآمدی نهاد دولت تبدیل شود. حال اگر این رویداد صرفا به فرصتی جهت تاکید بر ویژگیهای شخصی رئیس جمهور فقید برای افزایش رای آوری نامزدها تبدیل شود نمیتوان انتظار بهبود اوضاع و سامان یافتن امر حکمرانی را پس از پایان انتخابات داشت.
@solati_mehran
#رئیسی
#توسعه
#مراسم_تشییع
#جامعه_شناسی
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
✅ با فروکش کردن برانگیختگی عاطفی ناشی از درگذشت ابراهیم رئیسی که بخشی از ایرانیان را درگیر خود ساخت شاید اکنون بتوان نگاهی عمیقتر به پیامدهای این حادثه افکند. فارغ از حواشی بسیاری که حول چرایی و چگونگی سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور همچنان افکار عمومی را به خود مشغول داشته است شیوه برگزاری مراسم تشییع و کموکیف شرکت کنندگان در آن میتواند موضوع تحلیلهای جامعه شناختی قرار گیرد تا شناخت دقیقتری از ایران امروز به دست آید.
✅ این حادثه همچنین شواهد دیگری از قطبی شدن جامعه و شکلگیری دو جامعهای شدن ایران را نمایان ساخت. فارغ از بیتفاوتی بخش بزرگتری از جامعه این برخی از شهروندان بودند که فضای مجازی را زمینه مناسبی برای ابراز خرسندی از این رویداد یافته و جلوههایی از آن را در معرض تماشای دیگران نهادند. اقدامی که میتواند در کنار ابراز خوشحالی از باخت ایران به امریکا در قطر و بی اعتنایی نسبت به حمله به اسرائیل اضلاع یک تریلوژی قابل تامل را به نمایش گذارد.
✅ نحوه درگذشت رئیسی به این رویداد وجهی تراژیک بخشید. حادثهای که توانست با گزارشهای لحظه به لحظه از زمان مفقود شدن بالگرد تا صبح روز بعد بخش مهمی از افکار عمومی را با خود همراه و در حالت انتظار نگهدارد. بدون تردید کیفیت شکل گیری سانحه میتواند چرایی استقبال بخشهایی از ایرانیان نسبت به مراسم تشییع را تبیین کند به ویژه آنکه بهره گیری نظام سیاسی از المانهای تشیع مانند سیادت و شهادت توانست درگذشتگان را در هالهای از قدسیت و مظلومیت به تصویر کشد.
✅ همچنین شیوه برگزاری مراسم تشییع برای نظام سیاسی فرصتی را ایجاد کرد که با توجه به تجربیات مشابه میتواند به تهدید بدل شود. اگر این آیین در دام انحصار گرایی افتاده و بتواند توهم نوعی رفراندوم یا انتخابات را دامن زند، اگر فرصت برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به مجالی برای خالص سازی بیشتر تبدیل شود و بالاخره اگر بحرانهای فزاینده کنونی در سایه برگزاری این مراسم به فراموشی سپرده شود جامعه ایرانی شقاقهای دردناکتری را تجربه خواهد کرد.
✅ برای کشوری که در رقابت برای توسعه یافتگی حتی از رقبای منطقهای خود نیز عقب افتاده عرصهای مانند انتخابات ریاست جمهوری باید به کارزاری برای فراگیر ساختن گفتمان توسعه و ضرورت ارتقای کارآمدی نهاد دولت تبدیل شود. حال اگر این رویداد صرفا به فرصتی جهت تاکید بر ویژگیهای شخصی رئیس جمهور فقید برای افزایش رای آوری نامزدها تبدیل شود نمیتوان انتظار بهبود اوضاع و سامان یافتن امر حکمرانی را پس از پایان انتخابات داشت.
@solati_mehran
#رئیسی
#توسعه
#مراسم_تشییع
#جامعه_شناسی
Forwarded from حسین علیزاده/دیپلمات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 از زبان وزیر خارجه جمهوری اسلامی بشنوید که فاجعه فرار مغزها (brain drain) در ایران را چه عاملی رقم زده است.
👈صالحی: نخبگان ما که میروند هم علم و دانش خود را میبرند و هم پول و سرمایه خود را.
🔸️نکته:
در سرزمینی که علی خامنهای احمد جنتی ۹۶ ساله را بر ریاست شورای نگهبان منصوب میکند که سرنوشت ۸۵ میلیون را رقم بزند، چه جایی برای مریم میرزاخانی است؟
فراموش نکنید علی خامنهای برای مادر امام جمعه تبریز پیام تسلیت فرستاد اما. بر "یگانه دهر" مریم میرزاخانی که تنها زن برنده جایزه ریاضیات در جهان است، پیام تسلیت نداد.
#جامعه_نخبه_کشی
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
🌸@diplomathosseinalizadeh
─┅─═ঊঈ🌍ঊঈ═─┅─
👈صالحی: نخبگان ما که میروند هم علم و دانش خود را میبرند و هم پول و سرمایه خود را.
🔸️نکته:
در سرزمینی که علی خامنهای احمد جنتی ۹۶ ساله را بر ریاست شورای نگهبان منصوب میکند که سرنوشت ۸۵ میلیون را رقم بزند، چه جایی برای مریم میرزاخانی است؟
فراموش نکنید علی خامنهای برای مادر امام جمعه تبریز پیام تسلیت فرستاد اما. بر "یگانه دهر" مریم میرزاخانی که تنها زن برنده جایزه ریاضیات در جهان است، پیام تسلیت نداد.
#جامعه_نخبه_کشی
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
🌸@diplomathosseinalizadeh
─┅─═ঊঈ🌍ঊঈ═─┅─
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 درسگفتار: دوگانههای جامعه شناسی دین
دکتر حسن محدثی
جامعه شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
ثبتنام:
۱- از طریق سایت: https://toakademi.com/djd
۲-از طریق تلگرام: @toAkademi
نحوهی برگزاری: حضوری / آنلاین
🔻ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
مبلغ کلاس حضوری: ۵۰۰ هزار تومان
🔻ظرفیت آنلاین: نامحدود
مبلغ کلاس آنلاین: ۳۵۰ هزار تومان
تعداد جلسات: ۵ جلسه
روز برگزاری: یکشنبهها
تاریخ شروع: ۱۰ تیر ۱۴۰۳
ساعت: ۱۸ تا ۲۰
کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت) ، نبش خیابان یارمحمدی ، پلاک ۶۸ ، طبقه ۴ ، واحد ۱۷
پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi
شبکههای اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
@drmohaddesi
#جامعه_شناسی_دین
#دوگانههای_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
دکتر حسن محدثی
جامعه شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی
ثبتنام:
۱- از طریق سایت: https://toakademi.com/djd
۲-از طریق تلگرام: @toAkademi
نحوهی برگزاری: حضوری / آنلاین
🔻ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
مبلغ کلاس حضوری: ۵۰۰ هزار تومان
🔻ظرفیت آنلاین: نامحدود
مبلغ کلاس آنلاین: ۳۵۰ هزار تومان
تعداد جلسات: ۵ جلسه
روز برگزاری: یکشنبهها
تاریخ شروع: ۱۰ تیر ۱۴۰۳
ساعت: ۱۸ تا ۲۰
کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت) ، نبش خیابان یارمحمدی ، پلاک ۶۸ ، طبقه ۴ ، واحد ۱۷
پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi
شبکههای اجتماعی آکادمی:
تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi
@drmohaddesi
#جامعه_شناسی_دین
#دوگانههای_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
Forwarded from مهران صولتی
🔹 جامعه شناسی انتخابات ریاست جمهوری!
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ مسعود پزشکیان در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید. انتخاباتی که اگرچه از نظر حاشیههای پیرامون آن پررونق و از حیث تعداد مشارکت کنندگان کمرمق بود ولی به دلیل برخورداری از شماری تفاوتهای بدیع با تجربههای پیشین شایسته تحلیلهای عمیقتری میباشد. در این یادداشت میکوشم تا از منظر جامعه شناختی نگاهی اولیه به برخی از ویژگیهای این انتخابات بیفکنم:
✅ کلیدواژه انتخابات اخیر نه توسعه سیاسی یا اصلاحات اقتصادی بلکه تلاش برای یک زندگی معمولی بود. پیامی که کمپین پزشکیان از جنبش زن، زندگی، آزادی وام گرفت و به فصل مشترک مردم و تنها نامزد اصلاحطلب حاضر در رقابتها تبدیل شد. عبارتی که هیچ توضیحی برای معرفی نیاز نداشت و صرفا از یک فقدان چنددههای در کشاکش آرمانهای پرطمطراق سیاسی مانند انقلاب، بسط عدالت، و مبارزه با استکبار جهانی حکایت داشت.
✅ این انتخابات از همان آغاز با قویترین و منسجمترین موج تحریمی که تاکنون ظهور یافته است روبرو شد که ناشی از شکلگیری نوعی خودآگاهی ملی در طی پنج سال اخیر بود. پدیدهای که به مجموعهای از گفتوگوهای صریح و رادیکال میان قائلین به تحریم از یکسو و مشارکت جویان از طرف دیگر دامن زد. از همان ابتدا هم شمار خیرخواهان و دغدغهمندان در هر دو اردوگاه قابل توجه به نظر میرسید، امری که بیش از پیش بر غنا و ژرفای گفتوگوها میافزود.
✅ انتخابات اخیر واجد هیچ گونه خیالبافی یا رویا فروشی از سوی پزشکیان یا هواداران او نبود. هر دو نسبت به ظرفیتهای جایگاه ریاست جمهوری کاملا اشراف داشتند و بر خلاف کمپین رقیب به یک جهان فرصت و یک ایران جهش قائل نبودند. موافقان پزشکیان پیش از هر چیز او را به مثابه روزنهای برای ورود عقلانیت به عرصه اجرایی کشور مینگریستند تا بتواند از تحمیل زیانهای بیشتر بر ایران و ایرانیان جلوگیری به عمل آورد.
✅ بیشتر مشارکت کنندگان در انتخابات از چیزباختگان چند ساله اخیر بودند که به دلیل هراس از سقوط در سیاهچاله توهمات جلیلی به صندوق آراء روی خوش نشان دادند. همان کسانی که مدتها در برزخ میان رای دادن یا ندادن سرگردان بودند و بالاخره از بیم ویرانی ایران به پزشکیان رای دادند. رویدادی که پیشاپیش بر صحت این عبارت مهر تایید میزد که؛ رئیس جمهور آینده امکان محدودی برای اصلاح ولی امکان نامحدودی برای تخریب در اختیار دارد.
✅ انتخابات اخیر همچنین فرصتی برای اعتماد دوباره به سیاستمداران در ایران فراهم آورد. امری که بعد از پایان دوره محمد خاتمی کمتر سابقه داشت. پزشکیان موفق شد تا خود را به عنوان فردی صادق و سالم معرفی کند که عزم بهبود وضعیت کنونی را دارد. نتیجه انتخابات هم نشان داد که اقبال مردمی که این بازنمایی را پذیرفتهاند میتواند آغازی بر ترمیم سرمایه اجتماعی و احیای اعتماد از دست رفته نسبت به مسئولان در کشور محسوب شود.
🔹 نکته پایانی: انتخابات اخیر اما نشان داد که ایرانیان راه بلندی برای توسعهیافتگی پیشروی خود دارند. از یکسو نامزدها جز کلی گویی هیچ نقشهراهی به مخاطبان خود معرفی نکردند و از سوی دیگر مشارکتجویان و تحریمکنندگان نقطه مشترکی برای مفاهمه نیافتند. از همین رو به نظر میرسد این حجم از تفرق و بیافقی در ایران امروز تا مدتها سرمایههای فکری این سرزمین را اتلاف و مردماناش را سرگردان خواهد ساخت!
@solati_mehran
#انتخابات
#پزشکیان
#جامعه_شناسی
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ مسعود پزشکیان در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید. انتخاباتی که اگرچه از نظر حاشیههای پیرامون آن پررونق و از حیث تعداد مشارکت کنندگان کمرمق بود ولی به دلیل برخورداری از شماری تفاوتهای بدیع با تجربههای پیشین شایسته تحلیلهای عمیقتری میباشد. در این یادداشت میکوشم تا از منظر جامعه شناختی نگاهی اولیه به برخی از ویژگیهای این انتخابات بیفکنم:
✅ کلیدواژه انتخابات اخیر نه توسعه سیاسی یا اصلاحات اقتصادی بلکه تلاش برای یک زندگی معمولی بود. پیامی که کمپین پزشکیان از جنبش زن، زندگی، آزادی وام گرفت و به فصل مشترک مردم و تنها نامزد اصلاحطلب حاضر در رقابتها تبدیل شد. عبارتی که هیچ توضیحی برای معرفی نیاز نداشت و صرفا از یک فقدان چنددههای در کشاکش آرمانهای پرطمطراق سیاسی مانند انقلاب، بسط عدالت، و مبارزه با استکبار جهانی حکایت داشت.
✅ این انتخابات از همان آغاز با قویترین و منسجمترین موج تحریمی که تاکنون ظهور یافته است روبرو شد که ناشی از شکلگیری نوعی خودآگاهی ملی در طی پنج سال اخیر بود. پدیدهای که به مجموعهای از گفتوگوهای صریح و رادیکال میان قائلین به تحریم از یکسو و مشارکت جویان از طرف دیگر دامن زد. از همان ابتدا هم شمار خیرخواهان و دغدغهمندان در هر دو اردوگاه قابل توجه به نظر میرسید، امری که بیش از پیش بر غنا و ژرفای گفتوگوها میافزود.
✅ انتخابات اخیر واجد هیچ گونه خیالبافی یا رویا فروشی از سوی پزشکیان یا هواداران او نبود. هر دو نسبت به ظرفیتهای جایگاه ریاست جمهوری کاملا اشراف داشتند و بر خلاف کمپین رقیب به یک جهان فرصت و یک ایران جهش قائل نبودند. موافقان پزشکیان پیش از هر چیز او را به مثابه روزنهای برای ورود عقلانیت به عرصه اجرایی کشور مینگریستند تا بتواند از تحمیل زیانهای بیشتر بر ایران و ایرانیان جلوگیری به عمل آورد.
✅ بیشتر مشارکت کنندگان در انتخابات از چیزباختگان چند ساله اخیر بودند که به دلیل هراس از سقوط در سیاهچاله توهمات جلیلی به صندوق آراء روی خوش نشان دادند. همان کسانی که مدتها در برزخ میان رای دادن یا ندادن سرگردان بودند و بالاخره از بیم ویرانی ایران به پزشکیان رای دادند. رویدادی که پیشاپیش بر صحت این عبارت مهر تایید میزد که؛ رئیس جمهور آینده امکان محدودی برای اصلاح ولی امکان نامحدودی برای تخریب در اختیار دارد.
✅ انتخابات اخیر همچنین فرصتی برای اعتماد دوباره به سیاستمداران در ایران فراهم آورد. امری که بعد از پایان دوره محمد خاتمی کمتر سابقه داشت. پزشکیان موفق شد تا خود را به عنوان فردی صادق و سالم معرفی کند که عزم بهبود وضعیت کنونی را دارد. نتیجه انتخابات هم نشان داد که اقبال مردمی که این بازنمایی را پذیرفتهاند میتواند آغازی بر ترمیم سرمایه اجتماعی و احیای اعتماد از دست رفته نسبت به مسئولان در کشور محسوب شود.
🔹 نکته پایانی: انتخابات اخیر اما نشان داد که ایرانیان راه بلندی برای توسعهیافتگی پیشروی خود دارند. از یکسو نامزدها جز کلی گویی هیچ نقشهراهی به مخاطبان خود معرفی نکردند و از سوی دیگر مشارکتجویان و تحریمکنندگان نقطه مشترکی برای مفاهمه نیافتند. از همین رو به نظر میرسد این حجم از تفرق و بیافقی در ایران امروز تا مدتها سرمایههای فکری این سرزمین را اتلاف و مردماناش را سرگردان خواهد ساخت!
@solati_mehran
#انتخابات
#پزشکیان
#جامعه_شناسی