یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گله‌جه‌گین
955 subscribers
1.07K photos
563 videos
73 files
969 links
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.



ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
Download Telegram
چرا باید انسان‌ها در حفظ و ترویج و آموزش و نگارش و کاربرد «#زبان_مادری» آزاد باشند؟ نظام‌های حقوقی و اخلاقی در این باره چه می‌گویند؟ وقتی گروهی‌، گروهی دیگر را از کاربرد زبان مادری‌شان محروم می‌کنند، آیا از منظر فلسفه حقوق و اخلاق دچار خطا می‌شوند؟

وقتی ما زبان مادری را از انسان‌ها دریغ می‌کنیم، بر وفق همه نظام‌های ارزش‌گذاری، مرتکب خطا می‌شویم. یعنی هم از لحاظ نظام ارزش‌گذاری حقوقی، هم از لحاظ نظام ارزش‌گذاری اخلاقی، هم از لحاظ نظام‌ ارزش‌گذاری زیبایی‌شناسانه و هم از لحاظ نظام ارزش‌گذاری مصلحت‌اندیشانه یعنی در همه نظام‌های ارزش‌گذاری اجازه نداریم زبان مادری دیگران را از آن‌ها بگیریم یا محدودیت برای کاربرد زبان مادری آن‌ها ایجاد کنیم. به‌لحاظ حقوقی، آزادی مرا هیچ چیزی محدود نمی‌کند مگر محدودسازی آزادی دیگران.

به‌لحاظ حقوقی، هیچ موجودی حق ندارد آزادی مرا محدود کند مگر وقتی که آزادی من آنقدر جلو ‌رود که همین حق را از دیگری بگیرد یعنی آزادی من، آزادی دیگری را محدود کند. تا وقتی که من آزادی هیچ شهروند دیگری را محدود نکرده‌ام آزادی مرا به هیج وجه نمی‌شود محدود کرد. حالا سخن بر سر این است که وقتی من به زبان مادری ام سخن می‌گویم و می‌نویسم و آموزش می‌بینم آزادی هیچ کسی را در این که به زبان مادری خود سخن بگوید و بنویسد و بخواند، نگرفته‌ام.

بنابراین چرا من نباید اجازه داشته باشم که به زبان مادری خود سخن بگویم و بنویسم؟ اگر من به زبان مادری خود سخن می‌گفتم و می‌نوشتم و با این کار مانع آزادی تو در سخن گفتن و نوشتن به زبان مادری خودت می‌شدم یا وقتی با نوشتن و گفتن به زبان مادری خودم، یک آزادی دیگری از سنخ دیگری را از تو می‌گرفتم، در آن صورت تو حق داشتی به من اجازه ندهی که من به زبان مادری‌ام سخن بگویم و بنویسم؛ چون داشتم آزادی شهروند دیگری را لگدمال و محدود می‌کردم؛ اما هرگز چنین نیست.

من با گفتن و نوشتن و آموزش زبان مادری خودم کدام آزادی را (چه آزادی در استعمال زبان مادری تو و چه آزادی‌های دیگر)، از تو و هر کس دیگر گرفته‌ام؟ بنابراین من به لحاظ حقوقی هرگز نباید در آموزش و ترویج و گفتن و نوشتن به زبان مادری محدود بشوم. چون من کاری نکرده‌ام که که با استعمال زبان مادری خودم، یکی از آزادی‌های یکی از شهروندان جامعه ام را بگیرم. بنابراین شما چگونه و‌بر چه اساسی می خواهید جلوی استعمال زبان مادری را از من بگیرید؟

گفت‌وگو با #مصطفی_ملکیان: اخلاق و حق زبان مادری
به چه دلیل تأکید بر زبان مادری
رهایی‌بخش است؟


ایواز طاها⬇️⬇️⬇️
(براساس دو یادداشت پیشین)


به این موضوع می‌توان از دریچه‌ی تنگ ناسیونالیستی نزدیک شد.اما من در پرتو ماهیت رهایی‌بخش امر سیاسی به آن می‌نگرم.

ظاهرا در کشوری که زبان رسمی‌اش فارسی است نوشتن به این زبان باید طبیعی‌ترین کنش باشد.در این مملکت نزدیک به یک قرن یک دولت-ملتِ پیشایندی ذیل هژمونی یک زبان صورتبندی می‌شود.یک زبان رسمی برای ممالک محروسه‌ی کثیراللسان. اما چه می‌شود اگر ملتفت شویم که این دولت-ملت در نقطه‌ی تلاقی آرزوهای ملیِ بخشی از مردم با منویات دو-سه قدرت فرامنطقه‌ای پدید آمد؟در سایه‌ی چنین التفاتی فارسی‌نویسی برای بخش دیگری از مردمِ ممالکِ محروسه پروبلماتیک می‌شود.البته اگر دیگر زبان‌ها از امکان پشتیبانی دولت برخوردار بودند و ثروت ملی تنها به پای گسترش یک زبان ریخته نمی‌شد، شاید ماهیت این دشواره تغییر می‌کرد. در این صورت دیگر نیازی نبود که کلیت حاضر را به واسطه‌ی انکار حقوق ابتدایی ملل ساکن در کشور سرپا نگه دارند.

هر وضعیتی "حقیقت مسلم" نیست، واقعیت داده شده است. برساخته‌ای اجتماعی است که از طریق فرایندهای سلطه، طبیعی‌سازی شده است. به عبارت دیگر «طبقه‌ی مسلط نه تنها از نظر سیاسی و اقتصادی جامعه را زیر نظارت دارد، بلکه شیوه‌ی خاص نگرش خویش به جهان و انسان و روابط اجتماعی را نیز چنان همه‌گیر می‌کند که به صورت "عقل سلیم" در می‌آید و آنانی که زیر تسلط هستند این نگرش را همچون پاره‌ای از "نظم طبیعی" جهان می‌پذیرند.» امر سیاسی در چالش با وضعیت هنجارین تحقق می‌یابد. و گرنه سوژه با الگوهای سلطه نمی‌تواند علیه سلطه سخنِ رادیکال بگوید. بدون مواجهه‌ی رادیکال با وضعیت، ظهور شهروند ممکن نیست.

یکی از راه‌های مواجهه این است:بخشی از جامعه که داغ غیریت بر جبینش می‌زنند، تا می‌تواند به زبان خود بنویسد. زیرا تولیدِ فکر و ادب صرفن به زبان مسلط نوعی اجتناب از سوژگی است، گو اینکه معترضانه نوشته باشد. نوعی تن‌دردادن به وضعیتی که در ساختارهای ایدئولوژیک پنهان شده اشت. نوشتن در متن چنین گفتار هنجارینی مثل شرکت در یک انتخابات نمایشی است. در هردو حال نتیجه‌ی کار،بازتولید وضعیت ناعادلانه‌ی موجود است. فارغ از اینکه مضمون نوشته‌ها چه باشد، نفس چنین نوشتنی مبتنی بر تحکیم سلطه است. حال آنکه "حقیقت" از دلِ برهم‌زدنِ چهارچوب‌هایِ هنجاری و هژمونیک سرریز می‌شود.تنها از رهاوردِ درآویختن با متن است که پروژه‌ی سیاسی می‌تواند معنا یابد. شرط نخستین تحقق آن نیز کنارزدن نقاب ساختار موجود و چسبیدن به حفره‌ی دهان‌بازکرده در دل آن است. به علاوه، یکی از ارکانی که نظم نمادین (تاریخ، جامعه و فرهنگ)را برسرپا نگه می‌دارد، زبان است.در یک نظم گفتمانیْ سوژه بیش از هرچیز در اندرون زبان منقاد می‌شود.رهایی سوژه منوط است به درهم شکستن تخت‌بندِ همین انقیاد.

مرکز به مدد نوعی رومانتیسم سیاسی‌ می‌کوشد روایت قومی‌اش را به عنوان سرشت آرزوهای جمعی جا بزند. خود را کلیتی رحمانی بنامد و دیگری را قومیتی با پتانسیل شیطانی.به گونه‌ای که ”دیگری“در صورت امتناع از ادغام در این کلیت، خود را در خارج قانون حس کند. مرکز بر همین اساس با هدایت، تهدید و تطمیع نهاد قدرتْ روایتِ بزرگ خودش را در حاشیه بازتولید می‌کند؛ با تداومِ ساختگیِ تاریخ‌اش، با تاریخِ ادبیاتش، با دودمان‌های جعلی حاکمش که اغلب از حاشیه سرقت کرده، با لطیفه‌های تحقیرآمیزش، با فرهنگ به اصطلاح عمومی‌اش که نظام معناسازی را برعهده دارد. با این‌همه،نمی‌توان تهران را در شهری چون تبریز که خاطره‌ی ازلی‌اش، آرزوها،امیال،منظومه‌ی فکری و تجربه‌های سیاسی‌اش متفاوت است، با همان ویژگی‌ها بازتولید کرد بی‌آنکه پسمانده‌ای بجا گذاشت. وقتی ایدئولوژی‌ای که روایت مرکز را مشروعیت می‌بخشد شکاف و رخنه برمی‌دارد،اصرار بر تداومِ ذوبِ حاشیه در مرکز، به صورت معکوس غیریتی به حاشیه‌ اعطا می‌کند.وقتی مرکز چیزی را که نام حاشیه با خود داشته باشد واپس می‌زند تا بر شکاف خود فائق آید، ناخواسته و ناگزیر سپهری برای قوامِ هویتِ #دیگری می‌گشاید.

پس‌مانده‌ی پیش‌گفته حاصل ناخواسته‌ی غیریت‌سازی از حاشیه‌ای است که می‌بایست در مرکز ادغام شود. یعنی نیتجه‌ی تلاش برای ادغام حاشیه در متنْ آن را نابود نمی‌کند،به هویت‌یابی معکوس می‌انجامد در سیمای یک گفتمان رقیب، نه قومیتی در حاشیه. در این وضعیت چاره‌ی کار تداوم وضعیت با توسل به زور نیست،اتخاذِ رهیافتِ دموکراتیک است.یک نظم دموکراتیک مبتنی است بر دست‌به‌دست شدنِ نظمِ هژمونیک توسط گفتمان‌های رقیب، نه تلاش برای فیصله‌ی آمرانه‌ی امور صرفن در چهارچوب گفتمان مسلط. در غیر این صورت #امر_سیاسی منتفی می‌شود و خشونت و مرگ دهان می‌گشایند.

#ایوازطاها #هژمونی #زبان_مادری #خشونت #دموکراسی


@eyvaztaha

کانال ارتباطی ما⬇️⬇️⬇️

@Galajayinyolu
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💯اعتراض دکتر پزشکیان به اعمال سیاستهای نژاد پرستانه

حقوق قومیتها و ملتهای ساکن ایران باید طبق قانون داده بشود

آیا ملت نامیدن آزربایجان اشتباه است.!؟

سخنان مسعود پزشکیان درباره مُطالبات غیر_فارسها و زیاده‌خواهی و نژادپرستی پان فارسها

چرا باید یک #تورک ، اجازه نداشته باشد نوشته‌های سر در مغازه خود را به #زبان_مادری بنویسد؟




@Galajayinyolu
#لعنت_به_امیدتان
#لعنت_به_تدبیرتان
#دست_از_سر_کودکان_ما_بردارید!


#زبان‌فارسی‌سنجی به سنجش کودکان اضافه خواهد شد.
آموزش و پرورش قصد دارد به همراه سنجش بینایی، شنوایی و... کودکان در بدو ورود به مدرسه، #فارسی_سنجی را نیز اضافه کند.

یعنی کم کم داشتن #زبان_مادری غیرفارسی جزو بیماری‌ها و کمبودها محسوب می‌شود.



M Majnooni ,
👉🏾 @turkce_twitter

https://t.me/AzimHassanzadeh
#حکیم_زاده_نمی‌شنود_یک_شنوا_بیاورید!

عظیم حسن زاده ⬇️⬇️⬇️


#آموزش_و_پرورش قصد شنیدن #صدای_ما را ندارد. #کودک_فارسی_بسند، کودکی است که بیشتر در معرض #یکسان‌سازی_زبانی قرار گرفته است و به همان اندازه از موهبت خداوندی قدرت فراگیری #زبان_مادری خود محروم گشته است.


#موهبت_فراگیری کودک تا پایان یادگیری زبان اول، مقوله ای زمینه‌مند و محیط محور بوده و مربوط به #حق طبیعی، حقوق بشر و حقوق کودک می باشد که هیچ قدرتی نمی تواند با تکیه بر مفاهیم ارزشمندی نظیر #عدالت در این حق مداخله بنماید.


آموزش و پرورش #باید_بفهمد: ۱) کودک #ابژه و موضوع قدرت نیست، بلکه موهبت خداوندی برای بازتولید حیات جمعی است. ۲) مدرسه، نهاد ابداعی بشر برای #فرهیخته‌سازی نسل هاست، نه زندان بازپروری #منحرفین_زبانی.


#رقابت در فارسی_بسندی قابل ترجمه به #عدالت_آموزشی نیست و #مدرسه_تک_زبانه مسلخ #عدالت_الهی، #پایداری_فرهنگی و تبلور #فاشیسم_سفید است.


کنون وقت #بازگشت_به_اصول_۱۵_و_۱۹_قانون_اساسی به مثابه #میثاق_ملت است. نمی گذاریم جلوی چشمان باز ما، #قانون_شکنی صورت گیرد. #کودک_ما_استثنایی_نیست. #کودک_ما_قاعده_است.

🆔 https://t.me/AzimHassanzadeh

http://www.medu.ir/fa/news/item/863107/طرح-بسندگی-زبان-فارسی-در-راستای-عدالت?ocode=100010876

به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰


@Galajayinyolu
@Galajayinyolu

👆👆👆👆👆👆
#زبان_مادری_سیاسی_است.


🖌 عظیم حسن زاده⬇️⬇️⬇️


دکتر میری از تلاش‌گران اندیشه اجتماعی امروز ایرانی است که می کوشد، چتر گفتمان ملی را از گستره قومی _ فرهنگی پرشینیزم یا پارس گرایی (که برای رد گم کنی باستان‌گرایی خطاب می شود) به گستره‌ی فراقومی _ مدنی ایرانی تغییر پارادایم دهد و در این راه بسیار پرتلاش، توانا و پرکار نیز ظاهر شده است.

ایشان متقارن با چاپ کتاب اخیر خود «زبان مادری در گفتمان علوم اجتماعی»، مصاحبه ای را با ایرنا انجام داده است که طی آن کوشیده است «زبان مادری» را به مثابه عنصری فرهنگی و اجتماعی و نه سیاسی، برساخت کند تا در سایه این چشم انداز، ضمن دوری از مواجهه‌های ناضرور با زمینه‌ی قدرتی که اتفاقا زبان فارسی را سیاسی و قدرتیزه نموده است؛ جایی برای زبان های مادری در حاشیه های قدرت ایجاد کند بدون آنکه مزاحمتی برای وحدت اندام‌واره‌ای قدرت یکپارچه فرهنگی پرشینیزم ایجاد کند.

اما از نظر من، زبان از این منظر که راهی به نظام سیاستگذاری باز کند، باید به رسمیت شناخته شود. و همین فرایند به رسمیت شناسی آن را از وضعیت صرف اجتماعی _ فرهنگی به در آورده و وارد ساحت سیاسی می کند. بدینوسیله زبان واجد حقی می شود که مسئولیتی را متوجه نظام سیاسی می سازد و از این منظر که نظام سیاسی را ملزم به تنظیم خود با این «به رسمیت شناسی» می کند؛ امری تماما سیاسی می گردد که یا موفق به بازمفصل بندی ساخت سیاست زبانی به نفع دموکراسی زبانی می کند، یا به تأسیس و استقرار ساخت سیاسی بدیل دست می یازد و صد البته نیز می تواند در زمینه و زمانه ای به مدد ساز و کارها و مختصات قسمی تمامیت خواهی قومی _ سیاسی از صحنه اجتماعی محو گردد.

با فرض حیات جمعی انسانی تر، خرد حکم می کند که هم برای پایداری فرهنگی و هم پایداری اجتماعی و سیاسی، ذینفعان مختلف اجتماعی در جامعه مدنی و حوزه سیاسی در کار دگرگونی هر روزه سیاست ها و خط مشی های تنظیم امور به نفع حیات جمعی دموکراتیک تر و مردم مدارانه‌تر بربیایند. و این مهم حاصل نمی گردد مگر اینکه داشته های فرهنگی «همه ایرانیان» را عنصری از ایرانیت بدانیم که شایسته و بایسته حضور در «دستورکار» سیاستگذاری فرهنگی دولت ایرانیان هستند. این مورد اخیر، میان راهه ای است که ما را از ملی گرایی قومی به ملی گرایی مدنی رهنمون خواهد شد.
🆔 @AzimHassanzadeh


https://www.irna.ir/news/83062055/زبان-مادري-سياسي-نيست


به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰


@Galajayinyolu
@Galajayinyolu
مارا با هویت « #تورکی » باید پذیرفت نه با چیز دیگر!

حسن راشدی ⬇️⬇️⬇️

چند روز پیش نوشته ای کوتاه از محقق محترمی که احترام خاصی برایشان قائلم و نقدهای بجایی بر تئوری «#ایرانشهری» #جواد_طباطبایی دارد بدین مضمون دیدم:
« آرام آرام زمان فرا رسیده است که آذربایجان از دوگانه اصلاح طلب و اصولگرا عبور کند و گفتمان نوینی را رقم بزند که هم توسعه منطقه #آذربایجان را مد نظر داشته باشد و هم هویت آذربایجان را به عنوان یکی از مولفه های تاثیرگذار در ایران پیش ببرد. آذربایجان نه "#هویت_آذری" دارد و نه "#هویت_تورکی" بل هویتی آذربایجانی که ریشه در خاک #ایران دارد. »
نوشته کوتاه محقق گرامی، ظاهرا نشان میدهد آذربایجانی را با هویت تورکی‌اش کمتر کسی، احتمالا از دولتمردان راست و چپ گرفته تا بقیه دست اندکاران قبول دارد و یا اصلا قبول ندارد، و اگر آذربایجان می خواهد به ابتدایی ترین حقوق خود برسد باید تعریف دیگری از #هویت خود ارائه دهد تا مقبول واقع شود!
یعنی کار بجایی رسیده است که #تورکان ایران با جمعیت حداقل ۴۰ درصدی خود در کشور ( درصد جمعیت تورکان ایران به نقل از وزیر خارجه اسبق دکتر #علی_اکبر_صالحی در سال ۱۳۹۰) باید با انکار هویت واقعی خود و تعریف جدیدی از هویت ساختگی که بتواند خوشایند عده ای خاص باشد، می تواند به اندک حقوق انسانی خود که ابتدایی ترین آن تحصیل به #زبان_مادری و داشتن کار و ارتزاق آبرومندانه است برسد!؟
براستی «#هویت_آذربایجانی» چه خصوصیاتی می تواند داشته باشد که جدا از «#هویت_تورکی» باشد؟
حتی تحقیر کنندگان ما در همین کشور،از مدعیان روشنفکری و تحصیل کردگان دانشگاهی و دکتر و پروفسورشان گرفته تا چوپانهای بیابانشان که خودرا تافته جدا بافته از غیر فارس زبانان اکثریت کشور می دانند مارا با کلمه « تُرک» تحقیر می کنند، حال ما برای رسیدن به حداقل حقوق انسانی خود باید تغییر هویت بدهیم تا مارا جزئی از مردم این کشور به حساب آورند؟!
ما با « هویت تورکی » خود، ریشه در خاک آذربایجان تاریخی و کل ایران داریم و این هویت تنها در خاک آذربایجان کنونی که دیگر چیزی از «#آذربایجان» بودنش هم نمانده خلاصه نمی شود، ریشه مارا در جای جای ایران می توان دید، از آستارا، دشت مغان و داش ماکی در شمال و شمال غرب کشور گرفته تا زنجان،همدان، اراک،فریدن اصفهان ، شهرضا، کازرون، شیراز و بوشهر در مرکز و جنوب .
و از قزوین، کرج، شهر ری، قم، قشلاق (گرمسار جدید) گرفته تا نیشابور، سبزوار، درگز و بجنورد و قوچان در خراسان شمالی و شرق ایران!
بنای زیبا و تاریخی « #برج_طغرل» با سابقه هزار ساله در «#شهرری» اولین پایتخت طولانی مدت پادشاه سلجوقی،«#طغرل_بیگ» که محل دفنش نیز هست در همین گوش #تهران آرمیده است، مسجد زیبا و احتمالا اولین بنای اسلامی ساخته شده در ایران و مربوط به سده های اوایل اسلام با نام تورکی « #تاری_خانه» یعنی (خانه خدا) که در زمان سلجوقیان تکمیل شده در شهر « #دامغان» خودنمایی می کند و آثار بسیاری دیگر از مساجد، پلها، کاروانسراها، بازارها، کاخهای سلطنتی و دیگر ابنیه در اصفهان، کرمان، مشهد، یزد و دیگر شهرهای ایران هویت تورکی در ایران دارند.
مارا باید با « هویت تورکی » که ریشه در خاک آذربایجان تاریخی و ایران دارد پذیرفت نه با چیز دیگر!
امروزه اگر چه سوریه از نظر سیاسی به ایران نزدیکتر از کشورهای عربی است، اما این نزدیکی سیاسی، هویت عربی مردم سوریه را تغییر نمی دهد و مردم سوریه همچنان با هویت عربی زندگی می کنند و خواهند کرد!


به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰


@Galajayinyolu
💢#شرکت_در_مراسم_روز_جهانی_زبان_مادری_در_ردیف_مسایل_امنیتی!


سعید مینایی⬇️⬇️⬇️


همانطور که می دانید از طرف سازمان فرهنگی بین المللی یونسکو دوم اسفند ماه هر سال روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. با این هدف که همگی زبانهای موجود دنیا، زبانهای مادری تمامی انسانها گرامی داشته شوند و از مرگ و زوال این زبان‌ها و همراه با آن ثروت‌های معنوی ملت ها جلوگیری به عمل آید. و دولت‌ها در همگی کشورها چند زبانگی و تنوع فرهنگی را پاس داشته و ارج نهند. امکانات لازمه را برای تدریس زبانهای کلیه ائتنیک‌ها و گروه‌های انسانی فراهم سازند. اما متاسفانه برخی از کشورها با اینکه خود بیانات یونسکو را تایید کرده‌اند ولی هرگز قدمی عملی در جهت پاسداشت و تدریس زبان‌های مادری اقوام برنداشته‌اند. و علاوه بر اینکه هیچ قدمی برنداشته و این حقوق اساسی انسانی را به رسمیت نشناخته‌اند. حق تدریس زبان مادری برای همگی انسان‌ها و ملیت‌ها، و گروه‌های انسانی را نیز در ردیف #مسایل_امنیتی قرار داده‌اند.

اکنون که تنها دو ماه به «۲۱ فوریه» (دوم اسفند ۱۳۹۸) یعنی به «روز‌ جهانی زبان مادری» مانده است، مراسم‌های برگزار شده در این روز در اغلب کشورها مشایعت و همکاری دولت‌ها را به همراه خود داشته و دارد. و از طریق این حمایت‌های مسئولین فرهنگی و کشوری بسیار باشکوه‌تر برگزار می‌گردد. ولی در ایران علاوه بر اینکه هیچگونه همکاری دولت را به همراه ندارد جرم و تعدی از قانون نیز محسوب می شود. و برپا کردن مراسمی ساده و ابتدایی آن هم از طرف خود مردم و علاقمندان به زبان مادری، برای برگزارکنندگان و شرکت کنندگانش با هزینه‌ها و عوارض همراه است که باور کردنش برای هر کسی مشکل و دور از منطق عقلی می‌باشد.!

چند تن از این افراد شرکت کننده در مراسم بزرگداشت روز جهانی #زبان_مادری افراد ذیل هستند: اقایان علیرضا_فرشی #اکبر_آزاد #بهنام_شیخی و #حمید_منافی.

فردا دوم دی‌ماه، درست دو ماه مانده به روز جهانی زبان مادری، قرار است این چهار تن فعال مدنی تورک آذربایجان که تنها به خاطر حضور در مراسم گرامیداشت زبان مادری با انواع اتهامات امنیتی مواجه شده‌اند،در شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر استان تهران، به ریاست قاضی بابایی محاکمه شوند.

و در این راستا نیز برادران امنیتی در چند روز گذشته در شهرستان بناب فعالان ملی مدنی تورک آذربایجان را به اداره اطلاعات این شهرستان فراخوانده و به آنان اخطار داده‌اند که امسال در دوم اسفند ماه هیچگونه مراسمی به منظور پاسداشت زبان مادری برگزار نخواهید کرد.! و این احضارهای تلفنی و اخطار دادن‌ها کماکان ادامه دارد. سوال بنده از اداره اطلاعات و کارمندان آن این است که شماها که خود می‌فرمایید ما با فعالیت‌های در مسیر قانون و عدالت خواهی هیچ مشکلی نداریم بروید در این مسیر فعالیت کنید پس چرا گرفتن یک مراسم بزرگداشت را غیر قانونی کرده و در ردیف #مسایل_امنیتی قرار می‌دهید؟

چهل سال است اصلی که تدریس و آموزش زبان مادری را برای ما حق مسلم دانسته و دولت را موظف به تهیه کتب درسی و معلمین با بودجه دولتی ساخته است راکت، اجرا نشده و معوق مانده است.(اصل پانزده قانون اساسی)

قانونی که نوشته شده به تصویب رسیده و ملت نیز در همه پرسی قانون اساسی، به آن آری گفته‌اند. ولی اکنون اجرا نمی‌شود و افراد خواهان اجرای این قانون و کسانی که زبان مادری خود را با گرفتن مراسمی تماما قانونی گرامی می‌دارند مجرم شناخته شده به دهها سال زندان محکوم می شوند. و یا پرونده باز کرده راهی دادگاهها می‌نمایند. این چه عدالتی است؟عدالت علی(ع) به ما این ذلت و خواری را نیاموخته است.

ما فعالان تورک آذربایجان آموخته ایم که تن به بی عدالتی، ظلم، بی قانونی، و خفت ندهیم.و در این راه نیز قدرت و اراده نگسستنی خود را از خداوند عزوجل می‌گیریم. چرا که خداوند انسانها را آزاد آفریده است و تنها تقوا را برای آنان عامل برتری دانسته.

این احضار کردن‌های برخی از فعالان ملی در بناب و اخطار دادن به آنان در جهت ممانعت وجلوگیری از برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی زبان مادری آن هم برای دو ماه بعد اقدامی است نسنجیده، دور از منطق و قانون که راههای حرکت‌ و فعالیت مسالمت آمیز مدنی و قانونی را مسدود می سازد. اینکار تنها فضا را برای ایجاد جوی رادیکال‌تر مهیا می‌سازد.

توصیه اینجانب به آقایان امنیتی این است که با قرار دادن مسایل #محیط_زیستی، #فرهنگی و #زبانی در ردیف مسایل امنیتی و امنیتی‌تر کردن فضا برای فعالین، مسیر حرکت‌های مدنی را مسدود نساخته وخشونت را ترویج نکنید. اینکار شما برای حاکمیت و خود عالی جنابان نیز صلاح و مصلحت نیست. چرا که با اعمال خشونت برای فعالیت‌های قانونی ومدنی درجامعه، تنها منجر به بازتولید خشونت و عکس العمل‌های تند در جامعه خواهید شد. زیرا که خشونت خشونت را به دنبال خواهد داشت این قانون اجتماع و طبیعت بشریست.

کانال ما🔰


@Galajayinyolu
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑 علیرضا فرشی را آزاد کنید.

📌 علیرضا فرشی فعال #زبان_مادری آذربایجان دیروز در محل کار خود بازداشت شده است.

🆔@AzimHassanzadeh
‍ ‍ 💢#اتهام_جاسوسی_به_علیرضا_فرشی_فعال_زبان_مادری!!!

🖌 سعید مینایی

دیروز باخبر شدم که مهندس علیرضا فرشی در محل کار خود در تهران بازداشت شده است. به دنبال چرایی این بازداشت بودم زیرا علیرضا شخصیتی است #متعادل، میانه رو، فعال در حوزه #فرهنگ و #زبان_مادری، #عدالت_خواه و هویت طلب. چرایی دستگیری چنین شخص قانونگرا و میانه‌رویی برایم معما شده بود. چرا که علیرضا کسی نیست که حرکتی رادیکال از او سر بزند. تمامی فعالیت‌هایش در حیطه قانون است. به دنبال جواب و چرایی دستگیری علیرضا بودم که امروز در کانالهای تلگرامی خواندم که علیرضا به جرم جاسوسی تفهیم اتهام شده و بازداشت شده است!!! اتهام جاسوسی آن هم به مهندس علیرضا فرشی اتهامی است که نه قابلیت سنخیت با شخصیت ایشان و نه نوع مسیرفعالیتش را دارد و نه قابل چسباندن به ایشان است.!

با کمال تاسف مدتی است که وزارت اطلاعات و نیروهای اطلاعاتی به جای تفاوت در نگاه به شخصیت‌ها و نوع فعالیت‌ها، همه را یا به یک چشم دیده و با یک چوب می‌زند.! و با نسبت دادن اتهامات سنگین و دور از واقع، همچون ارتباطات نامتعارف با خارج و جاسوسی، قصد دارد فعالان را در شرایط سخت قرار داده و آنان را از جزای سنگین و طولانی زندان برای کاری که مرتکب نشده‌اند بترسانند. و با نوع بازجویی‌های به عمل آورده سعی بر تلقین ارتکاب جرم نکرده در متهمین شوند. تا بدین طریق آن‌ها را در یک دوراهی و انتخاب‌کردن قرار دهند. بدینگونه که ما گفته‌ها را گفتیم حال دیگر حق انتخاب با شماست. چراکه کارهایتان و شواهد نشان از مصداق فعالیت جاسوسی برای شما دارد!! حال انتخاب کنید یا رفتن به دادگاه و تحمل سالها زندان و یا گوش دادن به خواسته ما!!!

این روش سعی بر این دارد که فعالان بانفوذ و تاثیرگذار را با پرونده سازی واهی و کذب، تحت فشار قرار داده و آنان و فعالیتشان را تحت کنترل و به صورت مدیریت شده درآورد و به اصطلاح ترمز دستی فعالیتشان را بکشد و مثلا بدین طریق حرکت ملی را در یک کانال و مسیر قانونی کانالیزه کرده و کشش و تمایل به افراط گرایی را سد کنند.! اما اینان از یک چیز غافلند و آن هم اینکه با دستگیری فعالان قانونگرا و اعتدالگرا، و چسباندن اتهامات واهی و اعمال رعب وحشت از جزای سنگین زندان، فقط مسیر قانونگرایی و فعالیت منطقی را سد می‌کنید. و خود شما با چنین کارهایی فعالان را به طرف رادیکالیسم سوق می‌دهید. چرا که آنان با مشاهده برخورد شما با فعالان قانون‌گرا و زدن نوع اتهامات ناروا مایوس شده و می‌گویند آخر فعالیت برای زبان مادری هم سرانجامش زده شدن اتهامات جاسوسی می‌باشد.!

نیروهای امنیتی بجای #امنیت_زدایی از فعایت‌های فعالین احقاق حقوق ائتنیکی و عدالت خواهی، همه حرکت‌ها را در ردیف مسایل امنیتی قرار داده‌اند و با این سبک و نوع برخورد قهرآمیزشان نیز انتظار دارند که بتوانند حرکت ملی را در مسیر و چهارچوبی قانونی قرار دهند!!! مگر می‌شود که فعالان را برای عدم برگزاری مراسم #روز_جهانی_زبان_مادری دو ماه مانده به دوم اسفند تهدید به دستگیری در صورت برگزاری هرگونه مراسمی کرد و بعد انتظار داشت حرکت در مسیر اعتدال و قانون قرار گیرد و حرکت کند؟؟

مگر می‌شود که فعالی همچون علیرضا فرشی را که در راستای فرهنگ و زبان مادری فعالیت دارد به بیگانگان نسبت داده و مارک جاسوسی زد؟؟!! خود بنده نیز اخیرا چنین اتهامات واهی را شاهد بوده‌ام. لطفا علیرضا فرشی را آزاد کنید و مانع فعالیت فعالان قانونگرا نشوید که با این کارتان خود باعث سوق دادن جوانان به سمت سوی حرکت‌های افراطی می‌شوید. با چنین نوع برخوردی انتظار نداشته باشید که فعالان ملی به گفته‌ها و سخنان شما اعتماد نمایند. این اعمالتان موجبات قطع امید و سلب اعتماد فعالان ملی تورک از شما برادران امنیتی خواهد شد.!


⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

@Galajayinyolu
زبان کشور پارسی‌ است.!! این چه نوع فیلم ساختنی است!!!

سعید مینایی⬇️⬇️⬇️

بحث تند و همراه با جواب قاطع و منطقی #هادی‌_حجازی‌_فر و #نیکی_کریمی با خبرنگاری که به ساخت «آتابای» به زبان تورکی اعتراض داشت: افکارت فاشیستیه تو و هیچ کس دیگر حق توهین به زبان تورکی را ندارید مگه تو صاحب سینمایی؟!

هادی حجازی فر به عنوان یک تورک دارم باهات صحبت میکنم.!

سخنرانی هادی حجازی فر واقعا جای تحسین دارد و نشانگر بسط بیداری، احیای شعور ملی، و بازگشت به هویت خویشتن در بین هنرمندان تورک تبار کشور است. و نیز شکست تفکرات فاشیستی و افزایش تقابل بین دو نوع تفکر، تفکر عدالت خواهی ملل تحت ستم و سلطه، با تفکر تمامیت خواهی قوم سلطه گر (پان فارسیسم). در کشوری زندگی می‌کنیم که برای نگهداری و صیانت از مرز بومش، شهدا داده‌ایم، در جبهه‌ها و سنگرها می‌نوشتند سنگر تورک‌ها. زمانی تورکان غیور بودیم در راه حفظ وجب به وجب خاک این کشور. ولی حال عده‌ای با اسم خبرنگار، این تازه به دوران رسیده‌های اسیر تفکر خود برتر بینی، تحمل وجود حتی یک فیلم به زبان چهل میلیون تورک کشور را ندارند.

در کشوری زندگی میکنیم که یک جوجه خبرنگار به خود اجازه می دهد بگوید زبان ملی، رسمی، این کشور پارسی است پس چرا فیلم به زبان تورکی ساخته اید؟!! اخیرا نیز یک فاشیست دیگر در نقش تحلیلگر سینما و تلویزیون ظاهر شده بود و #فیلم_تورکی_کومور را به علت وجود کوه، جنگل و دریا در صحنه برداری فیلم، فیلمی برگرفته از تفکرات پان تورکیستی قلمداد می‌کرد.!

وزارت اطلاعات بایستی با چنین افرادی بخاطر ضربه زدن به وحدت و مصالح ملی کشور، بخاطر جریحه دار کردن افکار عمومی تورکان کشور، که نزدیک به نصف جمعیت کشور را تشکیل می‌دهد برخورد نماید تا به صداقت در برخوردشان با افکار پانیسم خطرناک پی ببریم.

چگونه می‌شود عده‌ای در کشور به این راحتی با توسل به افکار تمامیت خواه و نژادپرستانه به یک نویسنده بخاطر ساخت فیلم به زبان تورکی بتازند و موجبات رنجش میلیونها تورک کشور شوند ولی فعالان شرکت کننده در مراسم روز جهانی زبان مادری ما به زندانهای طویل المدت محکوم شوند. و یا به سایر فعالین دو ماه مانده به دوم اسفند (روز جهانی زبان مادری) هشدار داده شود مبنی بر عدم برگزاری هر نوع مراسم یادبود در جهت تکریم و پاسداشت #زبان_مادری.! در این کشور متاسفانه هم تبعیض در برخورد وجود دارد. هم تبعیض در اجرای قانون، هم تبعیض در سیستم حاکم.

به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰


@Galajayinyolu
Forwarded from اتچ بات
امین شیخ الاسلام ⬇️⬇️⬇️

خواستم در مورد زبان مادری مطلبی بنویسم، دیدم چیزی کاملتر از این حرفهای حدادعادل وجود ندارد.
ما هم اتفاقا" حرفمان همین است که ایشان می گوید ولی در مورد زبان مادری خودمان.

تفاوت ما و ایشان در دو مورد اساسی است:

۱- عملکرد دخالتی فرهنگستان در حذف زبان اقوام و جلوگیری از آموزش زبان مادری نشانگر این است که آقای حداد عادل و هم پیاله هایشان متاسفانه این حرفها را تنها در مورد زبان مادری خودشان قبول دارند و گویا فقط اجداد ایشان با هفتاد هزار بیت شاهنامه و ... در تکامل زبانشان سعی و تلاش کرده اند و اجداد ما که سرایندگان افسانه ماناس با بیش از دو میلیون بیت یا دویست هزار بیت دیوان امیر علی شیر نوایی و ... بوده اند بی خیال تشریف داشته اند و حالا هم حق ندارند انتظار زنده ماندن زبان خود را از نسلهای بعدشان داشته باشند! حال آنکه ما این حرف ها را برای همه زبانها از جمله فارسی و صدالبته زبان مادری خودمان ترکی قبول داریم.

۲- با محدودیت هایی که برای زبانهای غیر مادریِ آقای حدادعادل گذاشته شده - از اجبار به آموزش به زبان غیرمادری گرفته تا بخشنامه اخیر لزوم نامگذاری فیلم ها و تولیدات به زبان فارسی و ... - گویا ایشان بر این باورند که راه اعتلای زبان فارسی از حذف زبان های اقوام می گذرد ولی ما حذف هیچ زبانی را از این نقاشی چند رنگ اقوام ایرانی نمی خواهیم و راه همبستگی اقوام ایرانی را نه در حذف یکدیگر که در احترام و کمک به اعتلای یکدیگر می دانیم. گواه ادعای مان صدها شاعر ترک پارسی گوی در تاریخ ایران است که برای زبان فارسی بخشندگان جان بوده اند.

حال اگر تفکر فرهنگی حاکم، این دو باور غلط خود را کنار بگذارد و برای اقوام هم حق مشابه - البته به صورت عملی با کمک به اجرای اصل ۱۵ و ۱۹ و نه به صورت فقط "حرفِ مفت درمانی" در کنار سنگ اندازی های مختلف - قائل باشند، حرف های این ویدئو انسانی قلمداد می شود وگرنه مصداق بارز تفکر پان و فاشیسم فرهنگی است.

کارکرد مفهوم پان هم در ایران قصه خنده دار - یا شاید بهتر باشد بگوییم گریه دار- خودش را دارد.
اصولا" پان به معنای خودبرتربینی و تلاش برای حذف یا انکار حق اقوام غیر خودی است.
خوب با این تعریف، آیا آنهایی که زبان اقوام را حذف کرده اند و به زبان خود جایگاه برتر می دهند پان هستند یا آنهایی که برای گرفتن حداقل حق خدادادی و انسانی خود که همانا آموزش به زبان مادری خود است تلاش می کنند؟ التماس تفکر

#امین_شیخ_الاسلام
#غلامعلی_حداد_عادل #فرهنگستان_زبان_فارسی
#زبان_مادری #حق_آموزش_به_زبان_مادری #اصل_پانزدهم_قانون_اساسی #اصل_نوزدهم
#ایران_برای_همه_ایرانیان

به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰


@Galajayinyolu

@Galajayinyolu
زبان مادری یا محلی؟!


شیخ الاسلامی ⬇️⬇️⬇️



یک-

یکی از راههایی که در زمان معاویه و خلفای بعدی برای مهجور کردن قرآن و دور کردن مردم از تعالیم آن استفاده می شده است، این بوده که به جای استفاده و استنتاج از مواد اصولی و اساسی و درجه اول، مسائل غیر لازم را از قرآن مطرح می کردند.

مثلا" این مسئله را مطرح می کند که بیایید ببینیم آیا این قرآن مخلوق است، آیا زمانی بوده که قرآن نباشد، بعد خلق شده باشد؛ یا قرآن کلام خداست و مثل خود خدا قدیم است؟

بعد، یک عده ای را وادار می کند که شما بگویید قرآن نبوده، بعد بود شده،
به عده دیگر می گوید که ببینید این کافرها چه می گویند؟!، شما در مقابلشان از قرآن دفاع کنید بگویید نه، چرا جسارت می کنید به قرآن و می گویید قرآن یک وقتی نبوده بعد بود شده؟ بگویید قرآن از اول بوده.
دوباره بر می گردد سراغ دسته اول، می گوید ببینید اینها چطور توحید را در هم می شکنند؛ می گویند قرآن مثل خدا از اول بوده، پس خدا دوتاست و قرآن هم شریک خداست!

اینگونه این دو دسته را به جان هم می اندازد. دعوا سر چیست؟ سر قرآن. دعوای به این خوبی! اینجور می شود که مردم از قرآن حرف می زنند اما از خلق قرآن، از قدیم بودن قرآن؛ نه از مفاهیم اصیل ضدطاغوتی متن قرآن.

این بحث اقلّ فایده اش برای معاویه این بود که مردم از صدها آیه قرآن که به ضرر حکومت طاغوت است غافل می ماندند.

دو-
در مورد حقوق غیرفارس زبانان همین الگویی که به تفصیل در بند یک توضیح داده شد دارد اجرا می شود.
بگذارید در مورد ما ترکها را به صورت مشخص توضیح دهم:

به جای صحبت از حقوق انسانی ما - فارغ از اینکه این صحبت در مورد دادن آن حقوق انسانی باشد یا ندادنش- یک مرحله قبل تر می روند تا ما را درگیر بحث های تقدم‌و تاخر و تاریخ و .... بکنند.
مثلا" به جای اینکه این سوال را پاسخ دهند که چرا باید در این مملکت که در بهترین شرایط تنها چهل درصد آن فارس هستند باید همه مجبور به صحبت و زندگی به این زبان باشند و حتی آموزش زبان مادری هم از ما دریغ شود، می گویند شما آذری ! هستید و ترک نیستید و مثلا" بعد از آمدن مغول ها ترک شده اید!!! یک عده را اجیر می کنند تا کتاب و مقاله در مورد زبان دروغین آذری و ترک‌ نبودن ما بنویسند. یک عده بی خبر از همه جا هم به جای مطالبه حقوق مسلم‌ خود، در پی اثبات تاریخی خود و رد دروغ های مضحک آنها می روند و با مقاومت فریفتگان گروه اول مواجه می شوند و دعوای نظری در می گیرد که سودش را جانشینان معاویه می برند.
یا مثلا" شیخ بنفش بعد از هشت سال به جای اینکه توضیح دهد که چرا این حداقل حق انسانی را - بر اساس اصل پانزده و نوزده قانون اساسی و طبق وعده صریح خود - از غیرفارس زبانان دریغ کرده است، در اوج وقاحت نگرانی خود را از آموزش به زبان محلی به جای فارسی ابراز می کند و مردم را درگیر بحث بر سر تفاوت آموزشِ زبان مادری و آموزش به زبان مادری ( آنهم نه مادری که محلی!!!!) می کند. همینطوری ده سال دیگه از این قتل عام فرهنگی می گذرد و ما درگیر بحث های نظری در مورد تاریخ ترکهای ایران و تفاوت های "با به و بی به" آموزش هستیم و دوباره سودش را تفکرات معاویه ای فاشیست های فرهنگی ایران می برند.

سه-
چرچیل می گوید:
از کنار مقبره ای میگذشتم که روی آن نوشته بود :
اینجا آرامگاه مردی راستگو و سیاستمداری بزرگ است
این اولین بار بود که می دیدم دو نفر را در یک قبر دفن کرده اند.

چهار-
دولت محترم!!! شما همان اصل پانزده قانون اساسی را که طبق آن موظف به ایجار ساختارهای کامل و آموزش زبان مادری غیرفارس ها هستید اجرا کنید و اختیار فرهنگ و زبان ما را مثل همه کشورهای پیشرو به خودمان واگذار کنید. بقیه پیشکش.

پنج-
ای کاش مسئولین نژادپرست ما می توانستند بپذیرند - چون می دانند ولی نمی پذیرند - که در کشورهای چندزبانه دنیا چگونه با اعطای آزادی و احترام به زبان های اقوام مختلف، بنیانهای اجتماعی کشورهایشان را تقویت کرده اند.

شش-
برای تقویت حس ملی به جای کتمان و تحقیر و تبعیض علیه هویت اقوام، باید به تقویت و احترام و هم افزایی آن ها کوشید وگرنه دیر یا زود این فنر خواهد جست.

#امین_شیخ_الاسلام
#زبان_مادری #اصل_پانزدهم #قانون_اساسی #روحانی #وعده_دروغ #وقاحت_سیاست
#عدالت #برابری #انسانیت #تبعیض #تاریخ #ایران #آذربایجان #زبان_ترکی #آموزش_زبان_مادری


به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰

@Galajayinyolu