یوْلو Gәlәcәğin Yolu (راه آینده)گله‌جه‌گین
955 subscribers
1.07K photos
563 videos
73 files
969 links
ایراندا یاشایان بۆتۆن تۆرکلرین پوْلیتیکال ـ ائکونومیک ـ توْپلومسال پایلارینی دیرچلتمه یَه ،سیویل یوْللارا
سیغیناراق، گلجک بیزیمدیر.



ارتباط با ادمین
https://t.me/Tahernagavi
نظرات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید
@Ruhnavaz2
Download Telegram
🔺تروریسم و عواقب آن


محمدرحمانی فر⬇️⬇️⬇️

📝اسمش را به خاطر نمی‌آورم ولی خوب می‌دانم که #کرد بود و بچه مهاباد. عاشق زبان و فرهنگ کردی بود. کافی بود یک آهنگ کردی از گوشی یک نفر پخش شود تا او فیلش هوای #مهاباد کند و با همان لباس سربازی به رقص درآید. #سرنوشت پای او را به #ماکو کشانده بود تا ایام سربازی خود را در این شهر زیبای آذربایجان سپری کند. مدتی بود که به عنوان نگهبان درب جبهه کلانتری 12 ماکو انجام وظیفه می‌نمود.

📝 گهگاهی برای انجام کار اداری (برخی از معاونت‌های انتظامی ماکو در ساختمان همان کلانتری مستقر بودند) یا عصرها برای دیدن دوستان هم‌خدمتی به آنجا می‌رفتم. آن روزها چند ماهی می‌شد که من ماشین تازه خریده بودم و او ماشینم را نمی‌شناخت. من هم برای اینکه سربه‌سرش بگذارم با ماشین مستقیماً می‌پیچیدم جلو درب کلانتری. او هم با عصبانیت می‌دوید جلوی ماشین که به من تذکر بدهد تا ماشین را بغل خیابان پارک کنم و تا مرا می‌دید سلام می‌داد و...

📝آن روز عصر هم همین ماجرا تکرار شد و ساعتی بعد که من هنوز از آنجا کاملاً دور نشده بودم رگبار گلوله سکوت خیابان خلوت مشرف به کلانتری 12 ماکو را شکست... سرباز نقش زمین شده بود و خونش بر زمین جاری...

📝تروریست‌های #پژاک که شعار مبارزه برای رهایی کردها را سر می‌دهند یک #سرباز_وظیفه کرد اهل مهاباد را ترور کرده بودند تا به خیال خام خود انتقام ملت کرد را از جمهوری اسلامی گرفته باشند! غافل از آن که همان سرباز هم کرد بود و چشم و چراغ یک خانواده کرد مهابادی.

📝اکنون از آن حادثه بیش از 12 سال می‌گذرد و من که همیشه با #ترور مخالف بوده‌ام هرگاه اخبار مربوط به عملیات تروریستی گروه‌های مسلح کرد را می‌شنوم ناخودآگاه چهره دوست‌داشتنی آن سرباز بی‌گناه کرد در برابر دیدگانم مجسم می‌شود.

📝من هنوز مطمئن نیستم چه کسانی و با چه انگیزه‌هایی #حادثه_خونین_اهواز را رقم زده‌اند ولی خوب می‌دانم که این فاجعه با هر قصد و نیتی هم که انجام شده باشد یک #حادثه_تروریستی است و اکثر قربانیان آن، سربازان بی‌گناهی بودند که ناجوانمردانه به خاک و خون غلتیدند.

📝حادثه تروریستی اهواز از منظرِ #اخلاق_گرایانه مقبوح است و از منظر #کارکردگرایانه مردود. در خصوص قبح اخلاقی کشتن انسان‌های بی‌گناه به بهانه مبارزات مسلحانه نیازی به توضیح نمی‌بینم ولی در باب مردود بودن این اعمال از بعد کارکردگرایانه‌اش کافی است عواقب چنین اقدامات نسنجیده‌ای را مجسم کنیم.

📝اقدامات تروریستی در هر کشوری که رخ بدهد به حاکمین آن کشور این حق را می‌دهد که به منظور کنترل بیشتر اوضاع، و یا بهانه این امر، بسته به میزان پایبندی حاکمان آن کشور به ضرورت‌های دموکراسی، بخشی از آزادی‌های مشروع شهروندان را محدود نماید و نتیجه این امر هم ایجاد محدودیت بیشتر برای #فعالین_سیاسی و حتی #فعالین_مدنی و اجتماعی خواهد بود.

📝طرفداران اقدامات تروریستی استدلال می‌کنند که چون در ایران امکان فعالیت سیاسی و مدنی وجود ندارد و فعالین این حوزه سرکوب می‌شوند هیچ راهی به جز روی آوردن به اقدامات مسلحانه نیست ولی فارغ از قبح اخلاقی کشتن انسان‌های بی‌گناه همانگونه که اشاره کردم عاقبت چنین اقداماتی چیزی نخواهد بود جز محدودیت و فشار بیشتر بر آنهایی که در تلاش هستند با بهره‌گیری از اندک آزادی موجود برای دفاع از حقوق و مطالبات مردم مبارزه کنند.

📝قبول دارم که سیاست‌های تمرکزگرایانه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور، زمینه‌ساز فقر و عدم توسعه‌یافتگی در مناطقی همچون #آذربایجان ، #کردستان ، #بلوچستان و #خوزستان شده ولی همانگونه که اشاره کردم این امر نمی‌تواند مبادرت به اقدامات تروریستی را توجیه کند. قبول دارم که باید با تمام توان در راستای محرومیت‌زدایی، احیای کرامت انسانی و تحقق حقوق انسانی در این مناطق تلاش نمود ولی فعالانِ #ترک ، #عرب ، #کرد و #بلوچ اگر واقعاً دلسوز ملت خویش هستند باید بدانند که لوله تفنگ نمی‌تواند #دموکراسی و #خوشبختی بزاید...



به کانال تحلیلی و سیاسی ما بپیوندید👇👇👇

@Galajayinyolu
به چه دلیل تأکید بر زبان مادری
رهایی‌بخش است؟


ایواز طاها⬇️⬇️⬇️
(براساس دو یادداشت پیشین)


به این موضوع می‌توان از دریچه‌ی تنگ ناسیونالیستی نزدیک شد.اما من در پرتو ماهیت رهایی‌بخش امر سیاسی به آن می‌نگرم.

ظاهرا در کشوری که زبان رسمی‌اش فارسی است نوشتن به این زبان باید طبیعی‌ترین کنش باشد.در این مملکت نزدیک به یک قرن یک دولت-ملتِ پیشایندی ذیل هژمونی یک زبان صورتبندی می‌شود.یک زبان رسمی برای ممالک محروسه‌ی کثیراللسان. اما چه می‌شود اگر ملتفت شویم که این دولت-ملت در نقطه‌ی تلاقی آرزوهای ملیِ بخشی از مردم با منویات دو-سه قدرت فرامنطقه‌ای پدید آمد؟در سایه‌ی چنین التفاتی فارسی‌نویسی برای بخش دیگری از مردمِ ممالکِ محروسه پروبلماتیک می‌شود.البته اگر دیگر زبان‌ها از امکان پشتیبانی دولت برخوردار بودند و ثروت ملی تنها به پای گسترش یک زبان ریخته نمی‌شد، شاید ماهیت این دشواره تغییر می‌کرد. در این صورت دیگر نیازی نبود که کلیت حاضر را به واسطه‌ی انکار حقوق ابتدایی ملل ساکن در کشور سرپا نگه دارند.

هر وضعیتی "حقیقت مسلم" نیست، واقعیت داده شده است. برساخته‌ای اجتماعی است که از طریق فرایندهای سلطه، طبیعی‌سازی شده است. به عبارت دیگر «طبقه‌ی مسلط نه تنها از نظر سیاسی و اقتصادی جامعه را زیر نظارت دارد، بلکه شیوه‌ی خاص نگرش خویش به جهان و انسان و روابط اجتماعی را نیز چنان همه‌گیر می‌کند که به صورت "عقل سلیم" در می‌آید و آنانی که زیر تسلط هستند این نگرش را همچون پاره‌ای از "نظم طبیعی" جهان می‌پذیرند.» امر سیاسی در چالش با وضعیت هنجارین تحقق می‌یابد. و گرنه سوژه با الگوهای سلطه نمی‌تواند علیه سلطه سخنِ رادیکال بگوید. بدون مواجهه‌ی رادیکال با وضعیت، ظهور شهروند ممکن نیست.

یکی از راه‌های مواجهه این است:بخشی از جامعه که داغ غیریت بر جبینش می‌زنند، تا می‌تواند به زبان خود بنویسد. زیرا تولیدِ فکر و ادب صرفن به زبان مسلط نوعی اجتناب از سوژگی است، گو اینکه معترضانه نوشته باشد. نوعی تن‌دردادن به وضعیتی که در ساختارهای ایدئولوژیک پنهان شده اشت. نوشتن در متن چنین گفتار هنجارینی مثل شرکت در یک انتخابات نمایشی است. در هردو حال نتیجه‌ی کار،بازتولید وضعیت ناعادلانه‌ی موجود است. فارغ از اینکه مضمون نوشته‌ها چه باشد، نفس چنین نوشتنی مبتنی بر تحکیم سلطه است. حال آنکه "حقیقت" از دلِ برهم‌زدنِ چهارچوب‌هایِ هنجاری و هژمونیک سرریز می‌شود.تنها از رهاوردِ درآویختن با متن است که پروژه‌ی سیاسی می‌تواند معنا یابد. شرط نخستین تحقق آن نیز کنارزدن نقاب ساختار موجود و چسبیدن به حفره‌ی دهان‌بازکرده در دل آن است. به علاوه، یکی از ارکانی که نظم نمادین (تاریخ، جامعه و فرهنگ)را برسرپا نگه می‌دارد، زبان است.در یک نظم گفتمانیْ سوژه بیش از هرچیز در اندرون زبان منقاد می‌شود.رهایی سوژه منوط است به درهم شکستن تخت‌بندِ همین انقیاد.

مرکز به مدد نوعی رومانتیسم سیاسی‌ می‌کوشد روایت قومی‌اش را به عنوان سرشت آرزوهای جمعی جا بزند. خود را کلیتی رحمانی بنامد و دیگری را قومیتی با پتانسیل شیطانی.به گونه‌ای که ”دیگری“در صورت امتناع از ادغام در این کلیت، خود را در خارج قانون حس کند. مرکز بر همین اساس با هدایت، تهدید و تطمیع نهاد قدرتْ روایتِ بزرگ خودش را در حاشیه بازتولید می‌کند؛ با تداومِ ساختگیِ تاریخ‌اش، با تاریخِ ادبیاتش، با دودمان‌های جعلی حاکمش که اغلب از حاشیه سرقت کرده، با لطیفه‌های تحقیرآمیزش، با فرهنگ به اصطلاح عمومی‌اش که نظام معناسازی را برعهده دارد. با این‌همه،نمی‌توان تهران را در شهری چون تبریز که خاطره‌ی ازلی‌اش، آرزوها،امیال،منظومه‌ی فکری و تجربه‌های سیاسی‌اش متفاوت است، با همان ویژگی‌ها بازتولید کرد بی‌آنکه پسمانده‌ای بجا گذاشت. وقتی ایدئولوژی‌ای که روایت مرکز را مشروعیت می‌بخشد شکاف و رخنه برمی‌دارد،اصرار بر تداومِ ذوبِ حاشیه در مرکز، به صورت معکوس غیریتی به حاشیه‌ اعطا می‌کند.وقتی مرکز چیزی را که نام حاشیه با خود داشته باشد واپس می‌زند تا بر شکاف خود فائق آید، ناخواسته و ناگزیر سپهری برای قوامِ هویتِ #دیگری می‌گشاید.

پس‌مانده‌ی پیش‌گفته حاصل ناخواسته‌ی غیریت‌سازی از حاشیه‌ای است که می‌بایست در مرکز ادغام شود. یعنی نیتجه‌ی تلاش برای ادغام حاشیه در متنْ آن را نابود نمی‌کند،به هویت‌یابی معکوس می‌انجامد در سیمای یک گفتمان رقیب، نه قومیتی در حاشیه. در این وضعیت چاره‌ی کار تداوم وضعیت با توسل به زور نیست،اتخاذِ رهیافتِ دموکراتیک است.یک نظم دموکراتیک مبتنی است بر دست‌به‌دست شدنِ نظمِ هژمونیک توسط گفتمان‌های رقیب، نه تلاش برای فیصله‌ی آمرانه‌ی امور صرفن در چهارچوب گفتمان مسلط. در غیر این صورت #امر_سیاسی منتفی می‌شود و خشونت و مرگ دهان می‌گشایند.

#ایوازطاها #هژمونی #زبان_مادری #خشونت #دموکراسی


@eyvaztaha

کانال ارتباطی ما⬇️⬇️⬇️

@Galajayinyolu

( دیکتاتوری که محبوب شد )

پردۀ اول :
ژنرال یاروزلسکی آخرین رهبر کمونیست لهستان بود که در دههٔ هشتاد میلادی رهبری حکومتی را بر عهده داشت که بسیار بدنام و منفور بود ، او در شب ۱۳ دسامبر ۱۹۸۱ حوادث را به نحوی مدیریت کرد که بسیاری یقین داشتند جایگاهی پست و خفیف را برای خود در تاریخ رقم زده است ، در آن شب هنگامی که بسیاری از مردم لهستان در خواب بودند ژنرال اعلام حکومت نظامی کرد و به ارتش دستور داد تا به نام حزب #کمونیست لهستان تمام جنبش‌های دموکراسی‌خواه موسوم به #اتحادیه_همبستگی لهستان را سرکوب کنند ،
در ساعت ۶ صبح یکشنبه درحالی که سرباز‌ها به خیابان ریخته بودند ژنرال ملت را خطاب قرار داد که : اراذل و اوباش غربی با مطرح ساختن دروغ #دموکراسی به دنبال نابودی حکومت کمونیستی لهستان هستند ولی من هرگز این اجازه را به آنها نخواهم داد ...تحت حکومت او تمام صداهای مخالف دستگیر شدند ، تجمعات ممنوع و کتاب‌ها سانسور شدند ، دانشجویان و اساتید زندانی شدند , مرزهای لهستان بسته شد و ساعت ١٠ در تمام این کشور خاموشی شبانه اعلام شد و ارتش هر از چندگاهی به اعتصاب‌کنندگان کارگری شلیک میکرد و تعدادی را میکشت ...

پردۀ دوم :
در سال 1984 یاروزلسکی در سمینار حزب کمونیست شوروی شرکت کرده بود و پس از پایان جلسه وقتی در حال سوار شدن به هواپیما برای بازگشت بود خبرنگاری از او پرسید : بزرگترین آرزوی شما چیست ؟ در کمال صداقت پاسخ داد : برای اینکه مردم لهستان دوستم داشته باشند یک معجزه لازم است ، امیدوارم شاهد آن باشم !!د

پردۀ سوم :
اتحاد جماهیر شوروی از یک خلاء بی‌سابقه در رهبری حزب رنج می‌برد و میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ در مسکو به قدرت میرسد و سیاست‌های اصلاح‌طلبانه در پیش میگیرد ، هم وضع بد اقتصادی و هم روی کار آمدن گورباچف یاروزلسکی را با او همراه میکند و خود به تدریج به یکی از مدافعان اصلی دیالوگ با مخالفان در این کشور بدل میشود ، تمام زندانیان سیاسی آزاد شدند ک با وجود اعتراض تندروهای حزب ، یاروزلسکی با ایستادگی در برابر آنان تصمیم میگیرد با رهبران اتحادیه همبستگی که خودش آنها را به زندان انداخته بود مذاکره کند و در نهایت در سال ۱۹۸۹ با تلاش‌های او برای نخستین بار انتخاباتی آزاد و دموکراتیک در یک کشور کمونیستی شکل میگیرد و نتیجه آنکه تمام کاندیداهای کمونیست که وارد رقابت شده بودند شکست خوردند و دولتی با اکثریت حزب #همبستگی تشکیل میشود ولی آنان در کمال شگفتگی یاروزلسکی یعنی همان کسی که آنان را زندانی کرده بود برای یک دورۀ ۶ سال به ریاست جمهوری لهستان برگزینند ، ژنرال اما پس از پایان یکسال از دورهٔ شش ساله‌ ناگهان استعفا داد تا راه برای انتخابات ریاست جمهوری جدید در کشور باز شود ، انتخاباتی که در آن رهبر اتحاد همبستگی پیروز شد و زمینۀ گذار آرام به سوی دموکراسی را در لهستان فراهم آورد .

پردۀ چهارم :
همان دیکتاتوری که در یک شب لهستان را درهم کوبیده بود به کمک لهستان شتافت و بدون جنگ و خونریزی شاخه‌ای که مدت‌ها خود بر آن ایستاده بود کاملا قطع کرد و کمونیسم را از این کشور بیرون راند تا امروز همان لهستان ، دومین اقتصاد اروپای مرکزی و البته بزرگترین اقتصاد درمیان کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق باشد

پردۀ آخر :
یاروزلسکی در سال 1994 گفت : من کاملا اطمینان دارم که بهترین اظهارنظر‌ها بعد از مرگ افراد صورت میگیرد و از آنجایی که بیش از هفتاد سال سن دارم در آینده‌ای نزدیک از من بهتر سخن خواهند گفت همان هنگامی که در قبرستان آرمیده‌ام .. اما او زنده ماند و معجزه‌ای که آرزوی آن را داشت به چشم خود دید که همان چهرۀ منفور در سال 2012 توسط مردم لهستان به عنوان مهم‌ترین شخصیت سیاسی این کشور در قرن اخیر انتخاب شد و در سال 2015 با وجدانی آسوده در ٩٠ سالگی درگذشت ...

به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰
@Galajayinyolu
💢تحلیل شما از حوادث و اتفاقات ورزشگاه یادگار امام تبریزچیست؟

سعید مینایی⬇️⬇️⬇️

#جواب : این رفتارها همانند قوانین فیزیک و طبق قانون سوم نیوتن است.!

یعنی وقتی مرکز در اجرای قوانین هر چند ناقص قانون اساسی مثل اصل های پانزده ، نوزده ، و بیستم قانون اساسی چهل سال است که تعلل می کند و در برابر درخواست قانونی مردم و حقوق ابتدایی و طبیعی تدریس به زبان مادری رفتاری سرکوبگرانه دارد.! طبعا در مناطق دور از مرکز و دیگر کشور در برابر این رفتار نادرست مرکز ، رفتاری خواهیم دید برابر با آن و یا برعکس آن.!

چرا که نمی توان با پاک کردن صورت مساله دست به حل کردن کل مساله زد. مساله حقوق ملل در ایران خصوصا مساله ترک ها را نمی توان با سیاست #تحقیر ، #انکار و #سرکوب خواسته های قانونی انان حل فصل کرد. اگر در جامعه ای هر چند به صورت نسبی ، #دموکراسی و #عدالت حاکم نشود آن جامعه رفته رفته به طرف گسست از هم ، واگرایی از تعلقات مشترک و مرکزگرایانه خواهد رفت. عرق ملی ، تعصب به پرچم و تمامیت ارضی در ان کشور دیگر رنگ خواهد باخت.

کشورهای کثیرالمله همچون ایران را تنها وجود #عدالت ، برخوردار بودن از #حقوق_مساوی ، و #دموکراسی ، و ایضا سهیم کردن ملل در ساختار قدرت سیاسی می تواند به طرف زندگی مسالمت امیز سوق دهد. در غیر این صورت با ایجاد وحدتی تصنعی و صوری مثل دانستن زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و ملی همه ایرانیان! و عامل ایجاد وحدت ملی در کشور ، نمی توان به اتحاد و یکپارچگی رسید.!!

چرا که دانستن یک زبان به عنوان عامل وحدت ملی خود عاملی در جهت #ایجاد_نفاق ، بی عدالتی زبانی و ستم ملی است. و تنها نتیجه این چنین سیاست هایی که بر اساس سیاست اسمیلاسیون و سلطه استوار می باشد ، گسست بیش از پیش از مرکز ، و گرفتن راه استقلال خواهی خواهد بود.

مرکز نشینان نباید ازحوادثی همچون اتفاقات ورزشگاه سهند تبریز ، از قبیل باز کردن پرچمهای کشورهای همسایه ناراحت شوند!! چرا که این اتفاقات نتیجه یکصد سال بی عدالتی و ستم ملی ، و پیاده کردن سیاستهای یکسانسازی زبانی و ائتتیکی در جغرافیای ایران به دست خود انها می باشد. و در این راستا نیز اراده ای شوم در کار است که ایران را به سمت بالکانیزاسیون هل دهد و مرکز نشینان نیز پنبه درگوش آنقدر خود را به کری و کوری زده و متوجه این حقایق جامعه نخواهند شد که این شکاف های قومی کشور را به طرف فروپاشی و گسست از هم خواهد کشانید!

عامل بقا و ثبات در هر کشور و حاکمیتی بر اساس رضایت عمومی مردمان ان کشور است. اگر رضایت عمومی در یک جامعه ای نباشد با زور سرنیزه و سرکوب نمی توان کشورداری کرده و مردمان ان سرزمین را مطیع اوامر و قوانین ناعادلانه ساخت و با توسل به زور و بی عدالتی دم از وحدت کلمه ، و انسجام ملی در یک کشور زد.!

به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰

@Galajayinyolu
💢در #هند چه خبر است؟

#نژادپرستی هندو، نسخه #اسرائیلی برای نسل کشی #مسلمانان

در دسامبر 2019 پارلمان هند با رای اکثریت حزب حاکم، لایحه اصلاح قانون #تابعیت هند را تصویب کرد که طبق آن همه #مهاجران هندو، سیک، بودایی، آیین جین، زرتشتی و مسیحیان و.. می توانند #شهروندی هند بگیرند، بجز مسلمانان! تبعیضی کاملا آشکار علیه مسلمانانی که اتفاقا به دلیل #نسل_کشی در دیگر کشورها مثل #میانمار و بنگلادش، به هند پناه آورده اند یا مسلمانانی که سال هاست ساکن هند هستند اما تابعیت ندارند و از آن زمان #اعتراضات مسالمت آمیز آنها آغاز شده است.

اما هدف از این قانون چیست؟

"نارندرا #مودی" نخست وزیر هند و حزب حاکم BJP، بخشی از هندوهای افراطی هستند که این قانون اولین و آخرین اقدام آنها علیه مسلمانان نیست. مودی پیش از نخست وزیری نیز بارها به اقدامات وحشیانه علیه مسلمانان دست زده است.

در سال 1991 عجیب ترین و فجیع ترین تخریب تاریخی هند توسط هواداران همین حزب رخ داد. #مسجد تاریخی و باعظمت بابری به یک بهانه «شبه تاریخی» و «باستان گرایانه» با حمله 150 هزار #هندو با خاک یکسان شد. به این بهانه که این مسجد بر زادگاه یک بت هندو (خدای رام) ساخته شده!!!

اما با روی کار آمدن "نارندرا مودی"، تبعیض و کشتار مسلمانان و #اسلام_ستیزی، روند سازمان یافته و گسترده تری گرفته است. مودی که با شعار «پیروزی و شکوه از آن خدای راما است» ( اشاره به تخریب #مسجد_بابری و سپس بنای معبد رام در آن نقطه) به پیروزی رسید، مجموعه ای از برنامه های ضداسلامی را در هند دنبال می کند.

مودی اولین نخست وزیری است که بعد از استقلال هند به ‎رژیم #صهیونیستی سفر کرد و روابط هند و #اسرائیل را عادی سازی کرد. وپس از آن ثمرات پیوند نامشروع هند با اسرائیل را به زودی رونمایی کرد.

وی ابتدا خودمختاری #کشمیر را لغو کرد، اعتراضات مسلمانان مظلوم کشمیر را به خاک و خون کشید و اینک حدود 8 ماه است که مسلمانان مظلوم این منطقه در حبس خانگی به سر می‌برند و به دلیل قطع #اینترنت با دنیای خارج ارتباطی ندارند!

مسلمانان اقلیتی 200 میلیون نفری (14%) از جمعیت 1.3 میلیاردی هند را تشکیل می دهند که اینک با قانون تابعیت حدود 2 میلیون مسلمان هندی سلب تابعیت می شوند. مسلمانانی که از ظلم و ستم کشورهای همسایه (نظیر مسلمانان #روهینگیا در میانمار) به هند پناه آورده اند.

به دنبال تصویب این قانون، موج حمله به محله های #مسلمان نشین، حمله به #مقدسات و مساجد مسلمانان، کشتار فجیع و وحشیانه مسلمانان بیگناه توسط گروه های افراطی و سازمان یافته هندو با حمایت پلیس، شدت گرفته است. طی چند ماه گذشته، و خصوصا در سفر دو روزه #ترامپ به هند، خیابان‌های شمال شرق دهلی نو، مملو از جنازه های مسلمانان شد. طبق آمارهای دولتی حدود 50 کشته و هزار نفر زخمی، قربانی مهمان مودی شده اند.

اما مسلمانان هند بر این باورند این اقدام، نه آخرین بلکه مقدمه ای برای مبارزه بیشتر با مسلمانان در هند و بخشی از برنامه گسترده اسلام ستیزی و در قدم بعد، سرکوب اقلیت مسلمان خواهد شد. چرا که مودی رسما اعلام کرده که از رشد جمعیت مسلمانان در کشوری که بیشتر جمعیت آن هندو هستند، نگران است. «امیت شاه» وزیر کشور هند نیز ضمن دفاع از اقدام نظامیان این کشور تاکید کرده: "ما مسیر آمریکا و اسرائیل را ادامه خواهیم داد."

هند، کشوری که روزگاری به #دموکراسی، و #همزیستی ادیان می بالید و #مهاتما_گاندی با «وحدت هندو و مسلمان» آن را از زیر یوغ انگلستان نجات داد، اینک با نقض بی طرفی قانون اساسی سکولار آن و نژادپرستی و تبعیض مذهبی، بار دیگر تحت یوغ سلطه فکری و مادی آمریکا و اسرائیل درآمده است....
به نقل از کانال میللی دوشونجه
@adalilar
#شاهالیلار


به کانال گله جه گین یولو بپیوندید 🔰🔰

@Galajayinyolu