ماهنامهٔ سینمایی فیلم امروز
11.1K subscribers
8.27K photos
4.12K videos
20 files
1.8K links
Download Telegram
روی زیبا دو برابر شده است...
دامون قنبرزاده🖋وقتی یک نفر قیافه‌ی جذابی داشته باشد می‌گوییم «به آلن دلون می‌ماند». هر چند در ادامه‌اش اضافه می‌کنیم که: «البته از پشت سر» تا به این شکل یادآوری کرده باشیم هیچ‌ چهره‌ای نمی‌تواند شبیه آلن دلون زیبا باشد. راستش این دیگر شبیه ضرب‌المثل شده است؛ ضرب‌المثلی که به‌شدت ریشه در واقعیت دارد. هیچ بازیگری را در تاریخ سینما نمی‌شناسم که به اندازه‌ی آلن دلون زیبا باشد. زیبا به معنای واقعی‌اش. یک زیبایی توامان مردانه و زنانه، توامان وحشی و لطیف. همین زیبایی بود که پای او را به شکلی تصادفی به سینما باز کرد و به این شکل تبدیل به ستاره‌ای بی‌مانند شد که زن و مرد برایش ضعف می‌کردند. اما او آن‌قدر باهوش و بااستعداد بود که اجازه نداد این زیبایی بی‌مانندش، مانع تجربه‌گرایی‌اش در سینما شود. سعی کرد نقش‌های مختلفی را امتحان کند و شمایل همیشگی خودش را با چیزهای جدیدتری تاخت بزند. به عنوان مثال انتخابش برای «ظهر ارغوانی» (رنه کلمان) کاملاً معنادار بود. قرار بود زیبایی‌اش بیننده را گول بزند تا درام داستان به‌درستی شکل بگیرد و مضمون عجیبش جا بیفتد. همین زیبایی در «سامورایی» (ژان پیر ملویل) به شکل دیگری مورد استفاده قرار گرفت تا صورت زیبا و جذاب دلون درآمیخته با سرمای نهفته در نگاه او، تنهایی‌اش را بیش از پیش آشکار کند. این انتخاب‌های درست و حضور یافتن در جمع بازیگران و کارگردان‌های مهم تاریخ سینما، از آلن دلون هنرمندی بی‌نظیر ساخت. او این مسیر را به‌راحتی طی نکرد، هر چند همه‌چیز از یک تصادف شروع شد.
همیشه فکر می‌کردم او پیر نخواهد شد. طبیعت دلش نمی‌آید او را پیر کند. اما او هم به شکل بی‌رحمانه‌ای پیر شد و با وجودی که می‌دانم گریزی نیست اما باز هم با تماشای موهای سفید و پوست چروکیده‌اش ناراحت‌ می‌شوم (دلون امروز هشتادوشش ساله شد). هر چند جای خوش‌حالی دارد که هنوز هم جذاب است و ته‌مایه‌ی جوانی‌اش باقی‌. او زیبایی‌اش را نفروخت، با چیزهای زیباتری تاخت زد؛ فیلم‌های به‌یادماندنی، صحنه‌های فراموش‌نشدنی. این یعنی زیبایی مضاعف.


#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#آلن_دلون #ظهر_ارغوانی #روکو_و_برادرانش #پلنگ #سامورایی #بورسالینو #دایره_سرخ #اسلحه_بزرگ #آفتاب_سرخ #رنه_کلمان #ژان_پیر_ملویل #لوکینو_ویسکونتی #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#AlainDelon #RoccoandHisBrothers #TheLeopard #LeSamourai #cinema #actor #film

@filmemrooz_official
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یکی از اجزای درخشان «فرزندان بشر» (آلفونسو کوارون، 2006)، فیلم‌برداری آن است که همان سال نامزد دریافت اسکار شد و برخی ابتکارات آن مانند نمای پرتحرک داخل خودرو، به همین زودی کلاسیک محسوب می‌شوند. کوارون باید خیلی اعتماد‌به‌نفس داشته باشد که در حضور فیلم‌بردار کارکشته‌ای چون امانوئل لوبتسکی دوربین را برداشته و خودش یک‌نفره فلیم‌برداری کند! البته این نما احتمالا یک تمرین است چون در نمای انفجار، دروبین روی دوش لوبستکی است.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #پشت_صحنه
#فرزندان_بشر #فرزندان_انسان #آلفونسو_کوارون #امانوئل_لوبتسکی #امانوئل_لوبتزکی #کلایو_اوون #جولین_مور #فیلمبردار #فیلمبرداری #علمی_تخیلی #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی#سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#ChildrenofMen #AlfonsoCuarón #EmmanuelLubezki #CliveOwen #sciencefiction #action #cinema #film



@filmemrooz_official
الیزابت تیلور: «موفقیت یک عطر عالی است. تمام بوهای گذشته‌ات را از بین می‌برد.»
«غذا یکی از لذت‌های بزرگ زندگی است ، من از رژیم غذایی متنفرم!»
«اگر کسی آن‌قدر احمق باشد که به من یک میلیون دلار برای ساختن یک فیلم پیشنهاد دهد، من مطمئنا آن‌قدر احمق نیستم که آن را رد کنم.»
«من در تمام زندگی‌ام خوش‌شانس بوده‌ام. همه چیز داشته‌ام، زیبایی، شهرت، افتخار و عشق. من به ندرت مجبور بودم برای چیزی بجنگم. اما تاوان این خوش‌شانسی را با بلاها و فقدان‌های زیاد پرداختم.»
«اگر کسی را دوست دارم همیشه دوستش دارم.»
«من احساسات یک کودک را در بدن یک زن دارم. من برای سینما به سمت زنانگی کشیده شدم.»
(درباره مونتگمری کلیفت): «زیباترین چیز در جهان، حساس‌ترین انسان و بدون تردید یکی از بهترین بازیگران.»
(درباره مایکل جکسون): «نابغه چیست؟ افسانۀ زنده چیست؟ مگااستار چیست؟ مایکل جکسون، همین.»
«من از چیزهایی جان به در برده‌ام که یک گاو را می‌کشد. این حقیقت، مرا سرشار از خوش‌بینی می‌کند، نه فقط برای خودم، بلکه برای گونۀ خاص انسان.»
«از این‌که "لیز" نامیده شوم متنفرم، زیرا تلفظ ناخوشایندی دارد.»
(در مورد نوسانات وزنش): «وقتی چاق هستید، دنیا به دو گروه تقسیم می‌شود، افرادی که شما را آزار می‌دهند و افرادی که شما را تنها می‌گذارند.»
«من برخی از کارهایی که انجام داده‌ام، آدمی که هستم یا بوده‌ام را تایید نمی‌کنم اما من، منم، خودم هستم.»


#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #ستارگان_کلاسیک
#الیزابت_تیلور #زنان_کوچک #غول #گربه_روی_شیروانی_داغ #کلئوپاترا #چه_کسی_از_ویرجینیاوولف_میترسد #رام_کردن_زن_سرکش #انعکاس_در_چشمان_طلایی #باترفیلد8 #ناگهان_تابستان_گذشته #بازیگر #کلاسیک #هالیوود #فیلم #فیلم_کلاسیک #سریال #سینما #سیمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#ElizabethTaylor #Hollywood #ClassicalHollywoodcinema #cinema #actor #actress #film


@filmemrooz_official
نت‌فلیکس، یک شماره تلفن که در نمای کوتاهی از سریال «بازی مرکب» دیده می‌شد به شکلی ویرایش کرد که خوانا نباشد. دلیل این کار شکایت زنی بود که گفته بود در تماس‌های تلفن همراهش غرق شده است. این زن که تاجری ساکن سئونگ‌جو در کرۀجنوبی است گفته مجبور شده بیش از چهارهزار شماره را مسدود کند. او سال‌هاست که از این خط تلفن برای کارهای مربوط به حرفه‌اش استفاده می‌کند اما پس از پخش این پلان کوتاه، تلفنش با انبوه تماس‌ها و پیامک‌هایی از سوی اشخاصی مواجه شده که برای پول، داوطلب شرکت در بازی‌های مرگ و زندگی هستند.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#بازی_مرکب #سریال_بازی_مرکب #کره_جنوبی #بازی_اسکوئید #مزاحم_تلفنی #مسابقه #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_ایران #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#SquidGame #RoundSix #LeeJungjae #ParkHaesoo #JungHoyeon #Netflix #HwangDonghyuk #survivaldrama #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
نوشتن از انیو موریکونه‌ی بزرگ به این راحتی‌ها نیست. او با معروف‌ترین فیلم‌سازان و موسیقی‌دان‌های زمان خود همکاری کرد و آثاری به وجود آورد که تبدیل به علامت مشخصه‌ و برند مخصوص او شد. حتی برشمردن تعداد آهنگ‌هایی که برای فیلم‌های مختلف تاریخ سینما ساخته، زمان زیادی می‌برد. آن‌قدر دستش پر بود که گاهی هر سال برای بیش از ده‌یازده فیلم موسیقی می‌ساخت. نام او اعتبار بود و توجه مخاطب را حتی در برخی مواقع بیش از اسم بازیگرها و کارگردان‌ها جلب می‌کرد. بی‌جهت نیست که تاکنون هفتاد میلیون نسخه از آثار او در سراسر جهان فروخته شده است. او رگ خواب مخاطب را می‌شناخت و در عین حال می‌دانست مقتضیات هر فیلم چیست و چه‌گونه باید به آن نزدیک شود. وقتی در ترانه‌ی تیتراژ آغازین «دو قاطر برای خواهرسارا» (دان سیگل) با ته‌مایه‌ای کمیک، از صدای عرعر الاغ در ترکیب با سازها استفاده کرد، مخاطب از همان لحظه‌ی بالا آمدن اسم‌ها فهمید با چه فیلمی روبه‌روست. اصلا چه‌طور می‌شود تم اصلی «خوب، بد، زشت» (سرجو لئونه) را فراموش کرد؟ بدون این تم، که تبدیل به نماد فیلم‌های وسترن شد، فیلم باشکوه لئونه چیزی کم داشت.
موریکونه‌ نه‌تنها برای فیلم‌های زیادی ملودی و آهنگ ساخت، بلکه با نگاهی به تنوع ژانری آن فیلم‌ها متوجه خواهیم شد او چه تسلطی روی ژانرهای مختلف داشت و چه‌گونه می‌توانست با نت‌هایی که روی کاغذ می‌نویسد و با سازهایی که برمی‌گزیند، حال‌وهوای هر فیلم را به بیننده القا کند. از جالوها و وسترن‌های ایتالیایی تا درام‌های آمریکایی، ملودی و آهنگ ساخت تا نشان بدهد که ذهن پربارش چه نت‌های بی‌همتایی را در خود جای داده است.
انیو موریکونه، استاد مسلم موسیقی، با کوله‌باری از خاطره و تجربه و تحسین و جایزه، تا لحظه‌ی آخر زندگی‌اش (نودویک سالگی) ذهن فعالی داشت. او بی‌شک و بدون حرف‌وحدیث، بزرگترین آهنگ‌ساز تاریخ سینماست که شاید نمونه‌اش به این زودی‌ها دیگر متولد نشود.

ویدئو:‌ سال 2007، ونیز، اجرای قطعه Ecstasy of Gold از آلبوم «خوب، بد، زشت»


#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#انیو_موریکونه #کوئنتین_تارانتینو #هشت_نفرت_انگیز #روزی_روزگاری_در_غرب #روزی_روزگاری_در_آمریکا #سینما_پارادیزو #تسخیرناپذیران #مالنا #خوب_بد_زشت #فیلم #سریال #سینما #سینمای_جهان #موسیقی #موسیقی_فیلم #آهنگساز #موزیک
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#EnnioMorricone #QuentinTarantino #TheHatefulEight #composer #cinema #music #film


@filmemrooz_official
تهمینه میلانی، محمد مختاری (دستیار صدا)، نیکی کریمی، حسین جعفریان (مدیر فیلمبرداری)، جهانگیر کوثری (مدیر تولید) و مریلا زارعی سر صحنۀ «دو زن» (تهمینه میلانی، 1377).
نیکی کریمی، امروز پنجاه‌ساله شد.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#نیکی_کریمی #دو_زن #تهمینه_میلانی #مریلا_زارعی #حسین_جعفریان #جهانگیر_کوثری #پشت_صحنه #فیلم #سریال #سینما #کارگردان #بازیگر #بازیگری #سلبریتی #سینمایی #سینمای_ایران #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#NikiKarimi #TwoWomen #MerilaZarei #TahminehMilani #iranianfilm #iraniancinema #cinema #actress #film


@filmemrooz_official
او جک باقی ماند...
دامون قنبرزاده🖋اولین چیزی که شنیدن اسم لئوناردو دی‌کاپریو به ذهنم می‌آورد «تایتانیک» است. فیلمی که بخش مهمی از خاطرات دوران نوجوانی نسل سوخته‌ای‌ست که تقریبا چیزی برای دیدن نداشت و تماشای لحظه‌هایی خاص از آن فیلم، فانتزی‌های یواشکی جذابی را برایش رقم ‌زد. نوجوان‌های نسل سوخته، ناچار بودند رابطۀ آتشین جک و رز را یا یواشکی و دور از چشم خانواده‌ها تماشا کنند یا هنگامی که خانواده‌ها مشغول تماشای فیلم بودند، از لای دری، پنجره‌ای، چیزی به تماشای فیلم بنشینند. در تمام لحظه‌هایی که جک و رز با هم می‌رقصیدند، در اقیانوس تف می‌انداختند و البته جک نقاشی رز را می‌کشید، بیش از زیبایی رز، جوانی، جذابیت و طراوت جک بود که به چشم می‌آمد. پسر موبوری را که در نقش جک بازی می‌کرد نمی‌شناختیم اما همه‌مان دوست داشتیم جای او باشیم، به‌خصوص وقتی نقاشی رز را می‌کشید!
جک در انتهای «تایتانیک» برای نجات معشوقه‌اش جان‌فشانی کرد و غرق شد، اما بازیگر جک، یعنی لئوناردو دی‌کاپریو، بعد از این فیلم، پله‌های موفقیت و شهرت را یکی‌یکی پیمود و بالا رفت. آن جوان لاغر و موبور و جذاب، تبدیل به ستاره‌ای شد که معمولا انتخاب‌های درستی می‌کرد و محبوب کارگردان‌ها نیز بود.
اما نکتۀ عجیب این‌جاست که با وجود نقش‌های متنوعی که بازی کرد و هم‌چنین با وجود چهره‌ای که با بالارفتن سن، پخته‌تر و جاافتاده‌تر شد (او امروز 47ساله می‌شود)، لااقل در نظر خیلی‌ از ایرانی‌ها همان جوان ظریف و شکننده و البته شیطان «تایتانیک» باقی ماند. شاید بخشی از این موضوع به دلیل چهرۀ کودکانه یا به‌اصطلاح «بیبی‌فیس» بودنش باشد، اما دلیل اصلی‌اش به این برمی‌گردد که تجربه‌های زیستی آدم‌ها در میزان تأثیرگذاری فیلم‌ها بسیار تعیین‌کننده هستند. در واقع دی‌کاپریو، برای ایرانی‌ها معنایی فراتر از یک بازیگر خوش‌چهره، حرفه‌ای و درست‌حسابی دارد چون «تایتانیک» به شکل عجیب‌غریبی همزمان با دنیا، در ایرانِ ممنوع هم به شکل نوارهای وی‌اچ‌اس دست‌به‌دست شد و نقطه‌ای تاریخی برای شکستن ممنوعیت‌ها رقم زد که تا پیش از آن برای فیلم دیگری رخ نداده بود. به این شکل بود که لئوناردو دی‌کاپریو وارد خاطرۀ جمعی ایرانی‌ها شد و با وجود بازی‌های خیره‌کننده‌اش جک باقی ماند.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#لئوناردو_دیکاپریو #لئوناردودیکاپریو #کیت_وینسلت #تایتانیک #جیمز_کامرون #فیلم #سریال #سینما #ویدئو #بازیگر #ستاره #اسکار #سلبریتی #سینمایی #دامون_قنبرزاده
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#LeonardoDiCaprio #Titanic #KateWinslet #JamesCameron #JamesHorner #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
هوشنگ گلمکانی🖋این خاطره از سرکار خانم گلاب آدینه را هیچ‌گاه از یاد نمی‌برم و می‌دانم که خودش هم آن را برای کسانی تعریف کرده است. شبی از تابستان ۱۳۷۳ رفته بودم به یکی از کوره‌های آجرپزی جنوب تهران، که از لوکیشن‌های اصلی فیلم «روسری‌آبی» (رخشان بنی‌اعتماد) بود. آن شب قرار بود در آلونک‌های کنار کوره‌ها که محل زندگی کارگرانش بود، نماهایی گرفته شود. در مسیرم به سوی محل استقرار گروه، در ابتدای صف آلونک‌ها، زنی چادری از اهالی محل، سلام گرمی نثارم کرد که انگار حاکی از آشنایی قبلی بود. جواب سلامش را دادم و در ثانیه‌هایی گذرا، حیران از این اتفاق، تنها چیزی که به نظرم رسید این بود که او احیانا از خواننده‌های مجله است و مرا شناخته! خواننده مجله «فیلم» و اینجا؟ مکثی کردم و به سوی زن که چادری کهنه و گلدار، لباس‌هایی مندرس و پوستی تیره و پرمو (شاید ناشی از بیماری زنانه هیرسوتیسم) داشت برگشتم و من‌من‌کنان، با تردید پرسیدم: «شما...؟» زن نگذاشت سوالم را تمام کنم. زد زیر خنده، و در حالی که دو بال چادرش را با دو دست به اطراف باز می‌کرد، گفت: «بله، من...!»
گلاب آدینه بود که برای بازی در نقش «کبوتر»، همدم و همسایه و همکار «نوبر کردانی» که با آن شکل و شمایل، از آدم‌ها و جغرافیای پیرامونش قابل تفکیک نبود. گلاب آدینه، چه در تئاتر و چه در سینما، همیشه در اندازه‌ها و قالب نقش غرق و محو می‌شود، طوری که نمی‌توان او را از کاراکتری که بازی می‌کند تفکیک کرد؛ چه نقشی جدی باشد و چه طنزآمیز، شهری یا روستایی، بالهجه و بی‌لهجه، بدوی یا مدرن، موزیکال یا معمولی.... این البته حاصل تجربه‌های تئاتری او هم هست، اما بیشتر ناشی از یک خصلت - بخوان سبک - ذاتی است. به همین ویدئو از فصل پایانی «زیر پوست شهر» نگاه کنید: واقعا یکی از بسیار زنان این سرزمین، محروم و افسرده زیر فشار اقتصادی، و در عین حال پرسان و معترض، ایستاده در صف‌های مختلف فرساینده نیست؟
او سال‌های سال پیش نام خانوادگی‌اش را عوض کرد تا زیر سایه نام پدرش حسینقلی مستعان که زمانی نویسنده‌ای معتبر و محبوب بود نماند. آیا این هم برای شما، نشانی از شخصیت این بازیگر توانا ندارد؟
شصت‌وهشتمین سالگرد تولدت مبارک گلاب خانم.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#گلاب_آدینه #زیر_پوست_شهر #روسری_آبی #حسینقلی_مستعان #رخشان_بین_اعتماد #گلاب_مستعان #مهمان_مامان #زندان_زنان #آبجی #زرد_قناری #بانوی_اردیبهشت #سلطان_و_شبان #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_ایران
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#GolabAdineh #IranianFilm #IarnianCinema #cinema #actress #film

@filmemrooz_official
آینده از آن ماسه است
پس از اقتباس دیوید لینچ در ۱۹۸۴ و جان هریسن در ۲۰۰۰ (اولی فیلم بلند و دومی مینی‌سریال)، «تل‌ماسه» به‌کارگردانی دنی ویلنوو سومین اقتباس از رمانی به همین نام نوشتۀ فرانک هربرت (۱۹۶۵) است. و داستان این رمان و فیلم علمی/تخیلی از این قرار است که در آینده‌ای دور، پل آرتِیدیس (با بازی تیموتی شالامه) برای دفاع از خاندان و ملت خود و برقراری صلح، باید به سیاره‌ای بیابانی به نام آراکیس برود. البته این فرزند خانوادۀ آرتیدیس را لشکری عظیم پشتیبانی و همراهی می‌کند. و در مسیر این نبرد و شرایط سخت، فقط کسانی زنده می‌مانند که بر ترس خود غلبه کنند. از جمله بازیگران این لشکر و بیابان‌نشینان می‌توان به اسکار ایزاک، جاش برولین، جیسن موموآ،‌ ربکا فرگوسن، استلان اسکارشگارد و خاویر باردم اشاره کرد. مراحل پیش‌تولید و انتخاب عوامل فیلم از اوایل ۲۰۱۷ آغاز و فیلم‌برداری از ماه مارس تا ژوییه ۲۰۱۹ در بوداپست، اردن و ابوظبی انجام شد. «تل‌ماسه» اولین بار در هفتادوهشتمین جشنوارۀ ونیز نمایش داده شد و اکران عمومی‌اش در آمریکا از ۲۴ شهریور شروع شده، و فروش حدود ۳۰۷میلیون دلاری آن، نسبت به بودجۀ ۱۶۵میلیون دلاری، نشانۀ اقبال عمومی و البته نظر مثبت بیش‌تر منتقدان است.
امتیاز منتقدان از «متاکرتیک»: ۷۴ از ۱۰۰
امتیاز تماشاگران از «آی‌ام‌دی‌بی»: ۸/۲ از ۱۰

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #راهنمای_فیلم
#تلماسه #دون #دنی_ویلنوو #تیموتی_شالامه #اسکار_آیزاک #زندیا #جاش_برولین #جیسون_موموآ #خاویر_باردم #ربکا_فرگوسن #فرانک_هربرت #هانس_زیمر #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سینمایی #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#Dune #DenisVilleneuve #TimothéeChalamet #Zendaya #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
بهزاد رحمیان🖋سفر با تونل زمانِ «سقوط امپراتوری رم (آنتونی مان، 1964) حیرت‌انگیز است. کدام تماشاگر می‌تواند در سالن سینما به تماشای فیلم بنشیند و تصور نکند که شاهد خودِ رُم باستان است؟ قابلیت بی‌نظیر آنتونی مان در کار با چشم‌اندازها (با هزاران آدم واقعی و نه جمعیت خلق شده توسط CGI) و صحنه‌های خارجی (مجلس تشییع و سوزاندن جنازۀ مارکوس اورلیوس در هر مدرسۀ سینمایی باید تدریس شود) و طراحی صحنه‌ها (همان دو نابغۀ ایتالیایی و آمریکایی که در ال سید هم کار کرده بودند این‌جا دکورها را، با جزییات کامل و سه بُعدی، در زمینی با ابعاد 400 در 230 متر، نزدیکی‌های مادرید، می‌سازند: عظیم‌ترین دکورها در تاریخ سینما؟) و فیلم‌برداری باشکوه (تکنی‌کالر و اولتراویژنِ) رابرت کراسکر و موسیقیِ ماندگار و دوساعت و نیمۀ دیمیتری تیومکین (که با صد موزیسین اجرا شد).
«گلادیاتور» (ریدلی اسکات، 2000) بازسازی بی‌شرمانه (غیررسمی و اعلام‌نشده) و منحرفی (به لحاظ نگاهش به تاریخ) از «سقوط امپراتوری رُم» است. برای مقایسه، شاید سه اشاره کفایت ‌کند؛ اول، شخصیت مارکوس اورلیوس که در فیلم اصلی هم امپراتور است و هم فیلسوف و در حداقل نیمی از فیلم، قهرمان اصلی و در فیلم کپی، پیرمرد مضطربی که در جبهۀ جنگ کناری می‌ایستد تا ببیند ژنرالش چه می‌کند و در اندک زمان حضورش در فیلم در سایۀ پسر نامتعادل و مجنونش، کامِدِس قرار دارد. دوم این‌که در «سقوط...» صحنۀ اصلی فوروم رُم (محل گردهمایی‌ها) است و در «گلادیاتور» کولوسیوم (محل نبرد گلادیاتورها). فیلم اصلی به دنبال دلیل سقوط است و فیلم کپی مشتاق نمایش سیرک خشونت و خونریزی. و سوم کل موسیقی یک‌ساعتۀ هانس زیمر برای «گلادیاتور» (ازپرفروش‌ترین‌ها در تاریخ سینما) که قابل پخش در آسانسورها و مطب پزشکان هم هست! یک طرف و فقط موسیقی عنوان‌بندیِ تیومکین (با آن حس فقدان و دریغ وحسرت، عصارۀ حرفِ سقوط...) یک طرف...*

* موسیقی روی ویدئو، همین موسیقی مورد اشارۀ نویسنده است. متن کامل این مقاله را می‌توانید در صفحۀ 160 ششمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #بهزاد_رحیمیان
#سقوط_امپراتوری_رم #آنتونی_مان #آلک_گینس #استیون_بوید #سوفیا_لورن #کریستوفر_پلامر #عمر_شریف #گلادیاتور #ریدلی_اسکات #هانس_زیمر #دیمیتری_تیومکین #فیلم_تاریخی #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #کولوسیوم #سینمایی #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#TheFalloftheRomanEmpire #AnthonyMann #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
ستارگان کلاسیک_12
جیمز دین: «جوری رویاپردازی کن گویی تا ابد زندگی خواهی کرد و طوری زندگی کن انگار همین امروز خواهی مرد.»*
«اگر کسی بتواند شکاف بین زندگی و مرگ را پر کند، یعنی بتواند به زندگی‌اش حتی پس از مرگ ادامه دهد، انسان بزرگی بوده است.»
«رضایت، از انجام کار حاصل می‌شود نه از نتیجۀ آن.»
(در مورد خطر رانندگی با ماشین‌های اسپرت): «راهی بهتر از این برای مردن نیست! مرگی سریع و تمیز در حالی که از شعله‌های باشکوه آتش بیرون می‌آیید.»
«بازیگر خوب بودن کار آسانی نیست، و یک مرد خوب بودن از آن دشوارتر. من می‌خواهم قبل از تمام شدن کارم با دنیا، هر دوی این‌ها باشم.»
(وقتی به او گفته شد برای بازیگر بودن کوتاه‌قامت است، در پاسخ گفت): «چطور می شود بازیگری را با اینچ اندازه گرفت؟»
«از یک طرف مثل مونتگمری کلیفت هستم که می‌گوید "کمکم کن" و از طرف دیگر مارلون براندو هستم که می‌گوید "لعنت بهت"؛ جیمز دین جایی بین این دو است.»
«تنها سرافرازی انسان، جاودانگی است.»

*جیمز در سن بیست‌وچهارسالگی براثر حادثۀ رانندگی درگذشت.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #ستارگان_کلاسیک
#جیمز_دین #جیمزدین #شرق_بهشت #شورش_بی_دلیل #غول #بازیگر #مارلون_براندو #کلاسیک #هالیوود #فیلم #فیلم_کلاسیک #سریال #سینما #سیمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#JamesDean #Giant #RebelWithoutaCause #EastofEden #Hollywood #ClassicalHollywoodcinema #cinema #actor #actress #film


@filmemrooz_official
Titane (2021)
زامبی‌بازی طبیعی
دومین فیلم بلند ژولیا دوکورنو، کارگردان فرانسوی، «تیتان» در جشنوارۀ کن امسال نخل طلا را برد. این فیلم داستان دختری به نام الکسیا (با بازی آگات روسل) است که در کودکی بر اثر تصادف رانندگی جمجمه‌اش صدمه می‌بیند و برای جبران این شکستگی، صفحۀ تیتانیوم (به‌قول فرانسوی‌ها تیتان) در سرش می‌گذراند. الکسیا با این تیتانیوم در سر رشد می‌کند. داستان فیلم کمی جلو می‌رود و تماشاگر متوجه می‌شود که با قاتلی سریالی روبه‌روست! ژانر این فیلم شاخه‌ای از وحشت (یا همان Horror) به نام «Body Horror» است که شامل صحنه‌های خشنِ آسیب به بدن می‌شود. پس اگر طاقت دیدن چنین صحنه‌هایی را ندارد، حتی تریلر این فیلم را هم نبینید! اما نظر منتقدان و تماشاگران دربارۀ این فیلم به‌طورکلی مثبت بوده و به‌خصوص بیش‌تر تماشاگران این ژانر را راضی کرده است. «تیتان» بلافاصله پس از اولین نمایشش در کن، از ۲۳ تیر در فرانسه و از نهم مهر در آمریکا اکران شده است.
امتیاز منتقدان از «متاکریتیک»: ۷۴ از ۱۰۰
امتیاز تماشاگران از «آی‌ام‌دی‌بی»: ۶/۸ از

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #راهنمای_فیلم
#تیتان #ژولیا_دوکورنو #ونسان_لندون #میریم_آکدیو #آگاته_روسل #جشنواره_کن #نخل_طلا #اسکار #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#Titane #JuliaDucournau #AgatheRousselle #VincentLindon #VincentLindon #LaïsSalameh #bodyhorror #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
کیکاوس زیاری🖋کوئنتین تارانتینو فیلم‌ساز 57سالۀ هالیوود، طرح‌هایی برای چند فیلم مختلف دارد و فعلا معلوم نیست کدام‌یک از آن‌ها بالأخره به عنوان غزل خداحافظی انتخاب خواهد شد.
در شرایطی که همکاران تهیه‌کنندۀ قدیمی فیلم‌ساز منتظر فیلم‌نامۀ آماده‌ای از تارانتینو هستند او به یاد شخصیت رمبو افتاده که سیلوستر استالون را در کنار راکی تا حد یک سوپراستار رساند. تارانتینو از رمبو به عنوان فیلم رؤیایی خودش نام برده و می‌گوید نوول سال 1972 اولین خون (دیوید مورل) از جمله کتاب‌هایی بوده که او به‌شدت جذب آن شده بود. تولید نسخۀ سینمایی اولین خون از جمله فیلم‌هایی است که به عقیدۀ تارانتینو می‌تواند تبدیل به فیلمی سرگرم‌کننده شود.
او دربارۀ ساخت نسخۀ احیاشدۀ سگ‌های انباری‌اش هم همین شیفتگی را از خود نشان داده است! از قرار معلوم، زمانی که در سال 1992 این فیلم را کارگردانی کرد، تجربۀ زیادی نداشت و حالا که آموخته‌های زیادی با خودش دارد می‌تواند داستان این فیلم را بهتر روایت کند.
اما فقط این دو فیلم نیستند که به‌شدت ذهنیت کارگردان را اشغال کرده‌اند. نباید از قسمت سوم بیل را بکش هم غافل ماند که سال‌هاست صحبت تولیدش هست و کم‌تر کسی جدی می‌گیرد. اما صحبت‌های عجیب اخیر تارانتینو این پرسش را مطرح کرده که آیا باید منتظر قسمت دیگری از ماجراجویی‌های عروس زردپوش شمشیرزن بود یا نه.
اگرچه فیلم‌ساز عمیقا علاقه‌مند به ساخت بیل را بکش3 است اما چه بلایی قرار است بر سر نسخۀ احیاشدۀ سفرهای ستاره‌ای/ پیشتازان فضا بیاید؟ کمپانی پارامونت چند سال است قصد احیای دوبارۀ فرانچایز معروف و پول‌سازش را دارد و اِما واتس، مدیر کمپانی که به دنبال بهترین راه برای احیای موفق فیلم است، کسی را بهتر از تارانتینو سراغ ندارد. خود فیلم‌ساز هم که سفرهای ستاره‌ای را مجموعۀ محبوب دوران کودکی‌اش می‌داند، با مدیر کمپانی موافق است.
همۀ این‌ها در حالی است که تارانتینو صحبت‌هایی هم دربارۀ قسمت دوم روزی روزگاری در هالیوود کرده و فعلا قطعی شده که نمایش تئاتری آن قبل از فیلم آخرش روی صحنه خواهد رفت. خودش می‌گوید: «باور کنید یا نه، نسخۀ تئاتری روزی روزگاری در هالیوود را نوشته‌ام. داستانش هم در ایتالیا رخ می‌دهد!»

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#کوئنتین_تارانتینو #تارانتینو #رمبو #بیل_را_بکش #کیل_بیل #اولین_خون #سگهای_انباری #پیشتازان_فضا #روزی_روزگاری_هالیوود #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_جهان #کیکاوس_زیاری
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#QuentinTarantino #Tarantino #ReservoirDogs #KillBill #OnceUponaTimeinHollywood #cinema #actor #film


@filmemrooz_official
دامون قنبرزاده🖋... نرسی کُرکیا را با نقش‌های منفی‌اش به یاد می‌آوریم و این موضوع ناشی از علاقۀ او به ایفای این‌گونه نقش‌ها بود چون اعتقاد داشت نقش منفی، نقش مثبت را می‌سازد. می‌گفت هر وقت فیلمی اکران شد و مخاطب به هنرپیشۀ نقش منفی فحش داد معنایش این است که نقش را خوب بازی کرده‌ است. یلنا کرکیا، خاطره‌ای جالب تعریف می‌کند: «پدر در فیلمی به نام حسن‌فرفره‌ (رضا صفایی) بازی کرده بود. در این فیلم نقشی بسیار منفی داشت. روزی مادربزرگم (مادرِ نرسی کرکیا) به سینما می‌رود تا فیلم پسرش را روی پرده تماشا کند. دو خانم جلوی مادر نشسته بودند و با تماشای شخصیت منفی داستان نفرینش می‌کردند. مادر در نهایت طاقت نیاورد و دو خانم تماشاگر را خطاب قرار داد که: «این پسر من است، خیلی هم بچۀ خوبی‌ست. چرا بدوبیراه می‌گویید؟!»
واقعیت این است که یکی از «بدمن‌»های تاریخ سینمای ایران، جزو خوش‌قلب‌ترین، نازک‌دل‌ترین و رئوف‌ترین‌ها بود. باورتان می‌شود او که عاشق کارتون بود، هنگام تماشای کارتونی مانند هاچ زنبور عسل اشک می‌ریخت؟ انگار نقش‌های منفی‌اش روی پرده باعث می‌شدند در زندگی شخصی بیش از پیش دل‌رحم و احساساتی شود. دل‌رحمی و البته نظم و انضباط و انعطاف نرسی کرکیا در میان همکارانش هم مشهور بود...*

* متن کامل این مقاله را در صفحۀ 147 ششمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.

ویدئو: برش‌هایی از دو فیلم «تیغ و ابریشم» (مسعود کیمیایی، 1364) و «پرواز را به خاطر بسپار» (حمید رخشانی، 1371)

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#نرسی_کرکیا #تیغ_و_ابریشم #پرواز_را_به_خاطر_بسپار #نرسی_گرگیا #مسعود_کیمیایی #محمد_صالح_علا #ژاله_علو #بازیگری #بازیگر #بدمن #نقش_منفی #فیلم #سریال #سینما #سلبریتی #سینمایی #سینمای_ایران #دامون_قنبرزاده
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#iraniancinema #iranianfilm #cinema #actor #film



@filmemrooz_official
Antlers (2021)
ترس در جنگل شاخ‌دار
اسکات کوپر، نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان آمریکایی در کارنامه‌اش دو فیلم ژانر وحشت و چند فیلم جنایی دارد. یکی از فیلم‌هایش در ژانر وحشت «آنتلرز» (شاخ گوزن) است. داستان در شهر کوچکی می‌گذرد، با حضور یک پدر و دو پسرش، معلم مدرسه شهر و برادر کلانترش. تقریباً همه‌شان به‌نوعی با موجودی فراطبیعی در جنگلی تاریک و بی‌انتها درگیر می‌شوند. این موجود وِندیگو (wendigo) نام دارد که در افسانه‌های ساکنان بومی کانادا نماد بدخواهی و شرارت است. و البته اشاره شده که این موجود فراطبیعی در فیلم‌ها بیش‌تر با شاخ تصویر شده که در اصلِ این افسانه چنین نبوده است. بدون لو دادن داستان، می‌توانید حدس بزنید که این فیلم هم مانند بسیاری دیگر از فیلم‌های ژانر وحشت، به‌شکلی تمام می‌شود که امکان ساخت دنباله‌های کم یا زیادِ فیلم وجود داشته باشد. نظر منتقدان در مورد فیلم‌برداری، بازیگری و همچنین رعایت اصول ژانر وحشت مثبت بوده، اما فیلم‌نامه فیلم را ناپخته توصیف کرده‌اند. نظر تماشاگران هم از صفر تا صد متغیر است! اکران این فیلم هم به‌دلیل همه‌گیری کرونا از بهار پارسال به پاییز امسال رسید و نمایش عمومی‌اش از هفتم آبان در آمریکا آغاز شد. گی‌یرمو دل‌تورو یکی از تهیه‌کنندگان فیلم است.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #راهنمای_فیلم
#آنتلرز #شاخ #شاخ_گوزن #ترسناک #فیلم_ترسناک #ماوراء_طبیعی #گیرمو_دل_تورور #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#Antlers #GuillermodelToro #supernaturalhorrorfilm #horrorfilm #horror #KeriRussell #cinema #film


@filmemrooz_official
🔸روبرتو بنینی گفته عنوان فیلمش وام‌دار نقل قولی از لئون تروتسکی است. تروتسکی که به مکزیک تبعید شده بود و اطمینان داشت توسط مزدوران استالین کشته می‌شود، کمی پیش از مرگ، با دیدن همسرش در باغ، نوشت: «با وجود همه چیز، زندگی زیباست».
🔸روبرتو بنینی دومین بازیگری بود که خود را در یک بازی برندۀ اسکار کارگردانی کرده بود. نفر اول سِر لارنس اولیویر برای هملت (۱۹۴۸) بود.
بنینی همچنین یکی از چهار نفری است که همزمان برای بازیگری، کارگردانی و فیلم‌نامه، نامزد اسکار شده است. سه نفر دیگر اورسن ولز، وودی آلن و وارن بیتی هستند.
🔸تماشاگران هرگز متوجه نمی‌شوند گوییدو و خانواده‌اش در کدام اردوگاه زندانی هستند. تنها اردوگاه کار اجباری ایتالیایی در طول جنگ جهانی دوم «فوسولی دی کارپی» بود که در شمال ایتالیا قرار داشت. این اردوگاه که در اصل یک اردوگاه اسیران جنگی بود، به مدت چند ماه در سال ۱۹۹۴ به کارآموزی یهودیان پرداخت. سپس (همان‌طور که در فیلم نشان داده می‌شود) توسط آمریکایی‌ها گشوده شد. این اردوگاه تا سال 1970 دایر بود و به عنوان مرکز پناهندگان برای آوارگان آفریقایی و آسیایی خدمت می‌کرد.
🔸نقش دورا، همسر گوییدو را همسر واقعی بنینی، نیکولِتا براشی بازی کرد.


#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#زندگی_زیباست #روبرتو_بنینی #اسکار #جنگ_جهانی #جنگ_جهانی_دوم #تروتسکی #نازیسم #اردوگاه_کار_اجباری #فیلمنامه #کمدی #درام #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_جهان #ایتالیا
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#LifeisBeautiful #RobertoBenigni #Lavitaèbella #NicolettaBraschi #cinema #actor #film

@filmemrooz_official
اوا گاردنر: «من باید بیش از هر بازیگر زن دیگری در تاریخ هالیوود، طلوع خورشید را دیده باشم!»
«اگر واقعا به بازیگری اهمیت می‌دادم، می‌توانستم واقعا خوب باشم، اما این کار را نکردم. شک نداشتم که ملکۀ سینما خواهم شد. بدون شک، دلیلش حماقتِ جوانی بود.»
(در سال 1982): «بدون شرمساری می‌گویم که در هر سنی، یک زن فوق‌العاده زیبا هستم.»
«من به سینما نمی روم.»
«من قرص خواب‌آور نمی‌خورم، در زندان نبوده‌ام و هر دو دقیقه با روانپزشکم تماس نمی‌گیرم؛ این روزها چنین چیزی شبیه به یک دستاورد است.»
(دربارۀ صنعت سینما): همه در این کسب‌وکار زشت همیشه دیگری را می‌بوسند، این بوسه‌بارترین تجارت در جهان است!»
(در مورد دوران کار در مترو گلدوین مۀر): «هفده سال بردگی. ازش متنفر بودم، من یک احمق بدون احساس نیستم اما آن‌ها سعی کردند مرا مثل یک خوک فربه بفروشند.»
(در مورد دوران بازیگری‌اش): «من چه کاری انجام داده‌ام که ارزش صحبت کردن را داشته باشد؟ هر بار که می‌خواستم کاری بکنم، آن‌ها روی من پا گذاشتند. بسیار شرم آور است، من بیست‌وپنج سال است که ستارۀ سینما هستم و هیچ چیز، مطلقا هیچ چیز برای نشان دادن ندارم.»
«اگرچه هیچ‌کس باور نمی‌کند، من همیشه یک دختر روستایی بوده‌ام و هنوز هم به ارزش‌های یک دختر روستایی باور دارم.»
(دربارۀ اولین تست بازیگری): «هیچ کاری بلد نبودم، نمی‌توانستم بازی کنم، هیچ آموزشی هم نداشتم. همیشه اولین کسی بودم که از تئاترهای دبیرستان حذف می‌شدم. من فقط یک دختر کوچک زیبا بودم که بازیگری را دوست داشتم چون عاشق فیلم بودم.»

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز #ستارگان_کلاسیک
#اوا_گاردنر #اواگاردنر #فرانک_سیناترا #میکی_رونی #برفهای_کلیمانجورو #موگامبو #کنتس_پابرهنه #شب_ایگوانا #گذرگاه_کاساندرا #بازیگر #بازیگری #ستاره #کلاسیک #هالیوود #فیلم #فیلم_کلاسیک #سریال #سینما #سیمای_جهان
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#AvaGardner #Hollywood #ClassicalHollywoodcinema #cinema #actress #film


@filmemrooz_official
ناصر هاشمی🖋سالن‌های سینما در افغانستان خالی از تماشاگر است. قبل از شروع جنگ‌های داخلی، سه دهه قبل، در سراسر افغانستان ۴۵ سینما فعال بودند که از این جمله ۲۳ سینما در کابل برای مردم فیلم نمایش می‌دادند. در طول ۲۵ سال گذشته تنها پنج سینما باقی مانده‌اند. بیش‌تر ساختمان‌های این سینماها تخریب یا به مراکز بازرگانی، انبار و یا محل برگزاری کنفرانس‌ تبدیل شده‌اند. آن‌چه بر سر سینمای افغانستان آمده تأسف‌آور است و اکنون این سؤال مطرح می‌شود که چرا این وضعیت پیش آمده ‌است؟ مردم علاقه‌مند سینما نیستند یا مشکل در جای دیگری است؟ شواهد نشان می‌دهد که افغان‌ها دیگر مثل گذشته علاقه‌مند سینما رفتن نیستند. نمی‌توان به‌آسانی کسی را یافت که عطش رفتن به سینما را مثل گذشته داشته باشد.
سینما آریانا یکی از معروف‌ترین سینماهای کابل است. در کابل از ۲۳ سینما، فقط سینمای آریانا و تیمورشاهی فعالند که شمار مشتریان‌شان نیز اندک هستند. وقتی از سینما آریانا در مرکز شهر و در چند قدمی ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان دیدار کردم، تعداد انگشت‌شماری جوان به تماشای یک فیلم آمریکایی نشسته بودند. با دیدن دوربین من و همکارانم، شماری از تماشاچیان سالن نمایش را ترک کردند و شماری هم صورت‌شان را با دستمال پنهان کردند. این سؤال در ذهنم خلق شد: افرادی که به سینما می‌روند از روبه‌رو شدن با دوربین ترس دارند یا این که رفتن به سینما یک رفتار اجتماعی نادرست تلقی می‌شود؟ فاروق عیبت، مدیر سینمای آریانا که از سی سال پیش تا کنون در بخش سینما کار کرده، می‌گوید امروزه حتی نگاه مردم به سینما و سینما رفتن تغییر کرده است. از دید او، مردم به جوانانی که به سینما می‌روند به دید منفی نگاه می‌کنند.
در سینماهای کابل بیش‌تر فیلم‌های قدیمی هندی به نمایش گذاشته می‌شوند، گاهی هم فیلم‌های آمریکایی. روزهای چهارشنبۀ هر هفته نیز اختصاص به نمایش فیلم‎های افغانی دارد.
سیر نزولی سینماهای افغانستان دلایلی دیگری هم دارد. بازار پررونق سی‌دی‌ها، دی‌وی‌دی‌ها و تلویزیون‌های مدرن نیز صنعت سینما را در افغانستان کم‌رونق کرده‌اند.*

* متن کامل این مقاله را در صفحات 122 تا 123 ششمین شمارۀ «فیلم امروز» بخوانید.

#فیلم_امروز #مجله_فیلم_امروز
#افغانستان #سینمای_افغانستان #کابل #طالب #طالبان #سینما_آریانا #فیلم #سریال #سینما #بازیگر #سلبریتی #سینمایی #سینمای_ایران #سینمای_جهان #سالن_سینما #ناصر_هاشمی
#filmemrooz #filmemroozmagazine
#Afghanistan #cinema #film


@filmemrooz_official