کانال نو اندیشی دینی کیان
4.97K subscribers
4.1K photos
777 videos
1.62K files
6.36K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
#دیدگاه (3) : وحی و قرآن

بنا به روایات سنتی، پیامبر تنها وسیله بود؛ او پیامی را که از طریق #جبرئیل به او نازل شده بود، منتقل می‌کرد. اما، با توجه به دیدگاه #دکتر_عبدالکریم_سروش، پیامبر نقشی محوری در تولید قرآن داشته است.

سروش معتقد است وحی #الهام است؛

این الهام از «نفس» پیامبر می‌آید و «نفس» هر فردی الهی است.
اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد؛ از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است.
او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است.
پیامبر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است. اما در واقع شخص پیامبر همه چیز است:

آفریننده و تولیدکننده.

وی در بیان معنای #وحی می گوید :

آن‌چه پیامبر اسلام از خدا دریافت می‌کند، مضمون وحی است.
اما این مضمون را نمی‌توان به همان شکل به مردم عرضه کرد؛ چون بالاتر از فهم آن‌ها و حتی ورای کلمات است.
این وحی بی‌صورت است و وظیفه‌ی شخص #پیامبر این است که به این مضمون بی‌صورت، صورتی ببخشد تا آن را در دسترس همگان قرار دهد.

پیامبر این الهام را به زبانی که خود می‌داند و به سبکی که خود به آن اشراف دارد و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

سروش در مصاحبه ای با میشل هوبینک تأکید کرده است که :
من فکر نـمی‌کنم که پیامبر «به زبان زمان خویش» سخن گفته باشد؛ در حالی که خود دانش و معرفت دیگری داشته است.
محمد (ص) حقیقاً به آن‌چه می‌گفته، باور داشته است. این زبان خود او و دانش خود او بوده است .
این دانشی را که ما امروز درباره‌ی زمین، کیهان و ژنتیک انسان‌ها در اختیار داریم، نداشته است؛ و این نکته خدشه‌ای هم به #نبوت او وارد نمی‌کند چون او پیامبر بود، نه دانشمند یا مورخ.

توصیه دکتر سروش این است که مسلمانان امروز وظیفه دارند پیام گوهری #قرآن را با گذشت زمان ترجمه کنند.
این کار درست مانند ترجمه‌ی یک ضرب‌المثل از یک زبان به زبان دیگری است.
ضرب‌المثل را تحت‌اللفظی ترجمه نمی‌کنید. ضرب‌المثل دیگری پیدا می‌کنید که همان روح و معنا را داشته باشد، همان مضمون را داشته باشد، ولی شاید همان الفاظ را نداشته باشد.

در این رابطه سروش با بیان مثالی تأکید می کند که درک تاریخی و بشری از قرآن به ما اجازه‌ی این کار را می‌دهد.
مثال :
درعربی می‌گویند که فلانی خرما به بصره برده است.
اگر قرار باشد این را به انگلیسی ترجمه کنید، می‌گویید فلانی زغال‌سنگ به نیوکاسل برده است یا به ایرانی میتوان گفت "زیره به کرمان بردن".

سروش معتقد است که اگر بر این باور اصرار کنید که قرآن کلام غیرمخلوق و جاودانی خداست که باید لفظ به لفظ به آن عمل شود، دچار مخمصه‌ای لاینحل می‌شوید.

@SchoolofRumi
Forwarded from اتچ بات
#مدرسه_مولانا


وحی، الهام است.
این همان تجربه‌ای است که شاعران و عارفان دارند؛ هر چند پیامبر این را در سطح بالاتری تجربه می‌کنند.

در روزگار مدرن، ما وحی را با استفاده از استعاره شعر می‌فهمیم.
چنان‌که یکی از فیلسوفان مسلمان گفته است:
وحی بالاترین درجه شعر است.

پیامبر درست مانند یک شاعر احساس می‌کند که نیرویی بیرونی او را در اختیار گرفته است.
اما در واقع شخص پیامبر همه چیز است، آفریننده و تولیدکننده.

این الهام از «نَفس پیامبر» می‌آید و نفس هر فردی الهی است.

اما پیامبر با سایر اشخاص فرق دارد، از آن رو که او از الهی بودن این نفس آگاه شده است.
او این وضع بالقوه را به فعلیت رسانده است.
نفس او با خدا یکی شده است.

این اتحاد معنوی با خدا به معنای خدا شدن پیامبر نیست و این اتحادی است که محدود به «قد و قامت خود پیامبر» است.

این اتحاد به اندازه بشریت است، نه به اندازه خدا.
مولوی، شاعر و عارف، این تناقض‌نما را با ابیاتی به این مضمون بیان کرده است که «اتحاد پیامبر با خدا، همچون ریختن بحر در کوزه است»

آنچه پیامبر از خدا دریافت میکند، مضمون وحی است.
اما این مضمون را نمی‌توان به همان شکل به مردم عرضه کرد، چون بالاتر از فهم آن‌ها و حتی ورای کلمات است.

این وحی بی ‌صورت است و وظیفه شخص پیامبر این است که به این مضمون بی صورت، صورتی ببخشد تا آن را در دسترس همگان قرار دهد.

پیامبر، باز هم مانند یک شاعر، این الهام را به زبانی که خود می‌داند، و به سبکی که خود به آن اشراف دارد، و با تصاویر و دانشی که خود در اختیار دارد، منتقل می‌کند.

#دکترسروش #وحی #پیامبر_اسلام

@SchoolofRumi
@DrSoroush
Forwarded from سخنرانی‌ها
@sokhanranihaa- محسن ارمین - وحی و روشنفری - کانال سخنرانی ها
@sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

سخنرانی #محسن_آرمین
درباره #روشنفکری و #وحی
سیر تاریخی آراء #شبستری و #سروش

کیفیت صدا ضعیف

🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
Forwarded from اتچ بات
#وحی_و_رویا

ما در قرآن چیزهایی داریم که آدم راحت نمی‌تواند باور کند، یا قبول کند که این‌ها را خداوندی گفته است.
مثلا ما تلقی‌ای که از وحی داریم این است که کسی دستی به باطن عالم داشته باشد، پشت پرده طبیعت را ببیند، و از غیب برای ما خبری بیاورد.

اما اگر یک دفعه شما ببینید که در قرآن، در میان کلمات وحی، گفته می‌شود که اگر زنان‌تان شما را اذیت کردند شما حتی می‌توانید آنها را بزنید، یک دفعه چنان سطح کلام پایین می‌افتد که آدم دیگر نمیتواند بگوید که این‌ها جزو بواطن عالم است، جزو اخبار غیب است، جزو حقایق نهانی است که جز پیغمبر کسی به آنجا دسترسی ندارد.

اگر ما قبول کنیم که شخصیت پیغمبر شخصیت فعالی است، نه منفعل، می‌توانیم به راحتی بپذیریم که این‌ها حرف‌های خود پیغمبر است، چه آن جاهایی که خیلی عالی است، که با آن چشمان تیزبینش دیده، چه این جاهایی که به نظر ما نازل است و متعارف است.

همه اینها از آن اوست و همه اینها در قرآن آمده است.
یعنی سوالاتی که از پیغمبر شده،
شیطنت‌هایی که شده،
دشمنی‌هایی که شده، دوستی‌هایی که شده،
نسبت‌هایی که به او دادند:
که تو ساحری، تو مجنونی، تو مصروعی، تو دیوانه‌ای. همه اینها عینا در خود قرآن هست.

مداقه‌ای که من در آیات قرآن، مخصوصا در مورد صحنه‌های قیامت و پاره‌ای از صحنه‌های تاریخی می‌کردم، به من میگفت که این‌ها حرف‌هایی نیست که پیغمبر شنیده باشد.
اینها مناظری است که دیده است.
یعنی وحی در واقع سمعی-بصری بوده است، به جای اینکه فقط سمعی باشد.

یا مثلا، فرض کنید وقتی که زمان در میان می‌آید و امثال اینها، گاه زمان چنان درهم پیچیده است که نزدیک به صور رؤیایی می‌شود.
به همین سبب من در نهایت مسیر به اینجا رسیدم که وحی، چیزی شبیه رؤیا بوده است.

اگر وحی را رؤیایی بدانیم، آنگاه زبانش، زبان رؤیا می‌شود. و زبان رؤیا گرچه که شبیه زبان بیداری است، اما تعبیر لازم دارد.

در قرآن مثلا ما می‌خوانیم که روزی می‌آید که دریاها آتش می‌گیرند. این را ما باید یک صورت رؤیایی بدانیم – که پیامبر در خواب دیده که دریا آتش گرفته است. آن‌وقت باید این را تفسیر و تعبیر بکنیم.

شما ممکن است بگویید که به این طریق به حافظ یا مولوی هم وحی یا الهام میشده است. حتما میشده. و مولوی که خیلی صریح هم هست. می‌گوید بله به ما وحی می‌شود، به ما الهام می‌شود:

نه نجوم است و نه رمل است و نه خواب
وحی حق ولله اعلم بالصواب

میگوید ما به خاطر اینکه مردم در ما طعن نزنند، این را وحی دل می‌خوانیم، (وگرنه) در حقیقت وحی حق است – چون دل پر از حق است، فرق نمیکند.

به اینجا می‌رسیم که آن صورتی که از وحی نزد پیشینیان ما بود کاملا واژگون می‌شود.
تمام دیانت در واقع محصول شخصیت پیامبر است. هرچه – از نیک یا بد – که در دین هست، از مقبول یا نامقبول، همه‌ محصول و معلول شخصیت پیامبر است. و شخصیت پیامبر هم پرورده تاریخ و جغرافیای خودش بود. و لذا تاریخ و جغرافیای دوران پیامبر که در شخصیت او اثر گذاشته، به طور غیرمستقیم در کلام او و در تألیف او که قرآن باشد هم اثر نهاده است.
اینچنین، دین و اسلام، محمدی می‌شود. یعنی کاملا حول محور وجود او میگردد، و تمام آنچه در شخصیت پیامبر می‌رفته، در کلام او ظاهر می‌شود، و پستی و بلندی‌هایی که هم در مضمون هم در بلاغت – و در کلام – در قرآن دیده می‌شود، سِر آنها دانسته می‌شود.

▪️برگرفته از برنامه:
۳:۵۹ بی‌بی‌سی

@DrSoroush
#اختصاصی
📚#معرفی_کتاب

#نواندیشی_دینی؛ تاملاتی در رویکردها

🔵در طول تاریخ بشر و از زمانی که اجتماعات بشری شکل گرفته، همواره ادیان و مذاهب در راستای معنابخشی به زندگی آدمیان و سامان‌دهی و انتظام بخشی جوامع انسانی ایفای نقش کرده‌اند. اما در ادامه و هر چه از صدر اول فاصله می‌گرفتند ستارگان اقبال، از آسمان بختشان فرو میریخت. درنتیجه توسعه و تعمیق پژوهش‌های علمی برای رفع عصری نبودن علوم دینی و جبران جاماندگی اندیشه دینی از تحولات و مقتضیات عصری ضروری است. ازاین‌رو پژوهشکده اندیشه دینی معاصر به منظور ارتقای اندیشه‌ورزی در دین و بازسازی اندیشه دینی با نیازهای نوشونده، در میانه تحجر و دین‌گریزی، رویکرد نواندیشی دینی را برگزیده است. 

🔹آنچه نباید از نظر دور بماند این است که آموزه‌های اصیل دینی اغلب در فرآیند عمل متدینان ردای ایدئولوژیک پوشیده و متصلب می‌شوند و لذا سیالیت خود را رفته رفته از دست میدهند. علاوه بر آن، همواره کم و کیف دینداری افراد و جوامع مسلمان نمیتواند آیینه تمام نمایی از دین و شریعت اسلامی باشد؛ چراکه دین تنها عامل تعیین کننده در رفتار دینداران نبوده و نیست، بلکه خصوصیات انسانی، اوضاع و احوال زمانی و مکانی، علوم و فناوری، فرهنگ و اعراف و تقاليد موجود و ... عوامل نقش آفرینی در فهم و تطبیق آموزه‌ها و سامان‌دهی رفتار و کیفیت سلوک افراد دیندار و جوامع دینی بوده است.

🔹درنتیجه مطالعه آسیب شناسانه دین شناسی، دین باوری و دینداری مسلمانان، وجود مشکلات تأمل برانگیزی در باورها و عمل دینی آنان در گذشته تاریخی و حال حاضر را نمایان می‌کند. از این رو، مطالعه دقیق و انتقادی همه آنچه با وصف «دینی» در عرصه زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان حضور دارد اعم از معارف، مناسک، نهادها، هنجارها و همه آداب و سنن دینی مرسوم به منظور «علاج هوشمندانه آفات دینداری امروز جوامع مسلمان» و «رفع زنگار تاریخیت از چهره معارف دینی و فهم آموزه های اصیل دین» نیاز همیشگی امروز و فردای جوامع اسلامی است.
نواندیشی دینی با اذعان به ظرفیت چشمگیر و پویای سنت اسلامی ایرانی و باتوجه به دستاوردها و اقتضائات دنیای جدید در صدد ترسیم الگوهایی متناسب با نیازهای این زادبوم در عرصه های مختلف علمی است. 

ازآن‌رو این مجلد به قلم جمعی از نویسندگان به چاپ رسیده و به مباحثی از جمله: #نواندیشی دینی و رویکردهای هرمنوتیکی/ نواندیشی در حوزه فلسفه اسلامی/ سکولاریسم و #پساسکولاریسم، اسلام‌گرایی و پسااسلام‌گرایی: تاملی در نتایج/ نواندیشی دینی و بازسازی سنت/ تاملاتی در بایسته‌های نواندیشی در #فقه و فقاهت/  #وحی در اندیشه سیاسی ایران معاصر/ ماهیت و مسئله تفکر نواندیشی دینی/ و آخرین مقاله با عنوان استادم #فیرحی؛ فرهیخته نواندیش پرداخته است.

برای تهیه این کتاب می‌توانید به انتشارات کویر و کتابفروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنید.

https://ibb.co/Tgnv8d0