کانال نو اندیشی دینی کیان
5.12K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
#دیدگاه (1) : حکومت دینی

سروش معتقد است که درباره تئوری #حکومت_‌دینی می‌توان بحث کرد و نظر داد، اما از نظر او مشکل در اجرای این تئوری است.
او دراین‌باره گفته است شاید بتوان گفت حکومت دینی به دو دلیل نمی‌تواند بنا شود.
یکی اینکه با #قدرت نمی‌توانید ایمان و عشق بسازید
دوم این‌که اساس حکومت دینی بر #تکلیف بنا شده است، در حالی که روزگار ما روزگار #حق‌_مداری است.

بشر جدید بشری است حقوق‌مدار، یعنی به دنبال حقوق خویشتن است. اصلاً بیانیه حقوق بشر در این دوران نوشته شده و چشم‌ها به آن باز شده و یک ایده محوری است که همه قانون اساسی‌ها حول آن نوشته می‌شود در حالی که اندیشه دینی علی‌الاصول در همه ادیان و علی‌الخصوص در اسلام بر تکلیف مبتنی است.

سروش در مورد تکالیف دینی معتقد است :
من نمی‌گویم که تکلیف را باید فرو نهاد و یا امری بی‌معنی است. اما گاهی تقدم با تکلیف است گاهی با حقوق.

در حکومت دینی تقدم با تکلیف است.
به اعتقاد او در گذشته مردم
تکلیف‌اندیش بودند و حکومت‌های دینی می‌توانستند رضایت مردم را به دنبال داشته باشند، چون هم‌فکر بودند، اما ولایت فقیه و حکومت دینی چون حکومت تکلیف اندیش است با اندیشه جدید که حق‌مداری است در عمل تناقض پیدا می‌کند.
او معتقد است:
"ممکن است شما یک حکومت فاشیستی بنا کنید، ممکن است یک حکومت #دیکتاتوری بنا کنید، یک حکومت دینی نمی‌توانید بنا کنید، نه این‌که در تئوری نمی‌توانید فکرش را بکنید، در عمل نمی‌توانید آن را اجرایش کنید. به دلیل این‌که در عمل با آن در تناقض روبه‌رو می‌شوید "

به اعتقاد او حکومت اسلامی در تئوری خیلی خوب است اما در عمل ناشدنی است. او گفته است:
«شما با قدرت نمی‌توانید ایمان بسازید مشکل این است.
شما با قدرت می‌توانید خیلی چیزهای دیگر بسازید اما با قدرت نمی‌توانید ایمان بسازید.»
دولت ها می توانند مردم را مجبور به پرداخت ماليات کنند اما هرگز نخواهند توانست ايمان به خدا و پيامبر را در قلب ها بدمند.
#ايمان از جنس عشق است و عشق را به زور نمی توان ايجاد کرد.
#گزیده‌ای‌از‌گفتار‌ها‌و‌اندیشه‌های دکترسروش

شماره۷ : #ارکان‌فرهنگی‌دموکراسی

#دموکراسی برحسب یکی ازتعاریف آن، مجموعه ای ازنهادهاست که هدف آن به حداقل رساندن خطاهای مدیریت سیاسی ازطریق به حداکثررساندن مشارکت مردم وتقلیل نقش شخصی فرد دراتخاذ تصمیمات سیاسی است.
دموکراسی نظریه ای است علمی وانسانی برای اداره جامعه و روش موثری است برای تبدیل #انقلابات به #اصلاحات.

دراین میان #سوسیالیسم مدعی است که نظریه ای برای توزیع عادلانه ثروت است، درحالیکه دموکراسی توزیع صحیح قدرت را درجامعه مدنظردارد.

هرچند که درآغازنمایندگان سوسیالیسم، دموکراسی را برای دفاع ازثروتمندان میدانستند، اما بعدها دریافتند که هریک بدون دیگری توهم محض است در واقع هر دوی آنها با #دیکتاتوری سروکار داشتند، "دیکتاتوری سرمایه" و "دیکتاتوری فرمانروایان" وهردوباعدالت وحقوق بشرسروکار داشتند.

بررسی دقیق #لیبرالیسم معلوم میدارد که این نظام بر نظریه جایزالخطا بودن انسان متکی است. بنابراین نظریه، حقیقت آشکارنیست وانسانها موجودات جایزالخطا هستند که باید بصورت جمعی درپی یافتن حقیقت تلاش کنند.
حرکت درجهت توزیع ثروت وقدرت به ادامه دموکراسی کمک خواهد کرد.

عشق مفرط به قدرت یاعطش ثروت موانع زیانباری برسر راه دموکراسی محسوب میشوند. ثروت یا قدرت را باید وسیله دانست نه هدف. به همین سبب نفی ثروت وقدرت میتواند کمک بزرگی برای رشد و رونق دموکراسی باشد.

دموکراسی یکی از لوازم مهمش اینست که کاری نباید کرد که درآن کار به ثروت وقدرت عظیم حاجت باشد، که نفی #صوفیانه ثروت وقدرت این خاصیت دل انگیز را دارد. غالبا برسنتهای صوفیانه خرده میگیرند که به امور جهان بی اعتنایی میکنند و ثروت وقدرت را خوار میشمارند. درست است که به زحمت میتوان #عارفانه زیستن را با سیاست زمانه ی ما سازگار کرد، با این وصف انکار نمیتوان کرد که بی اعتنایی به این دوعامل میتواند دربه تعویق افکندن زایش دیکتاتوریها نقش گرانبهایی داشته باشد.

دراین میان اهمیت احترام به علم نیز کم نیست. بین احترام به دموکراسی وتعهد کسب دانش ویا ترویج آن همبستگی مثبتی وجود دارد. درجامعه دموکراتیک اقتدار #دانش برهراقتدار دیگری غلبه میکند و دیکتاتوری استدلال قوی تر، جایگزین دیکتاتوری اراده های خودخواهانه میشود. بدون دموکراسی، علمی وجود نخواهد داشت وبدون علم، دموکراسی ای.

و اما #خدا. هر #مذهبی معرف رابطه خاصی بین انسان وخداست وهمین رابطه خاص شکل دهنده سمت گیری های مومنان با یکدیگراست. اعتقاد به خدای رحیم نوعی رفتار را ایجاب میکند و اعتقاد به خدایی که او را تصویری ازآرزوی انسان دربند بدانی نوعی رفتاردیگر را موجب میشود. دموکراسی نیازمند معیارهای عالی اخلاقی است وازاینرو درسنتهای مذهبی که خدایشان رعایت این معیارها را واجب نمیشمرد، دموکراسی دست یافتنی نیست.

دموکراسی به انباشت قدرت بیش ازثروت حساسیت دارد و به نظرمیرسد که تساهل واجماع را بالاترازحقیقت مینشاند و اگراین دونقض به نحوموثری رفع میشدند بشرسعادتمند می بود.

برگرفته از کتاب #فربه‌تر‌_از‌_ایدیولوژی
#عبدالکریم‌سروش

@SchoolofRumi
توانا منتشر کرد:
bit.ly/1TmEd2m
«انسان‌ها در عصر ظلمت» نوشته‌ی هانا آرنت

حکومت‌های #خودکامه و #دیکتاتوری پیش از هر چیز چراغ‌های قلمرو عمومی را نابود می‌کنند و به تعبیر فروغ فرخ‌زاد «چراغ‌های رابطه را تاریک» می‌سازند تا شهروندان نتوانند هم‌دیگر را ببینند.
در چنین تاریکی‌ای که #آرنت از آن به «عصر ظلمت» تعبیر می‌کند دیگر نوری بر قلمرو عمومی تابیده نمی‌شود و چشم چشم را نمی‌بیند و انسان‌ها «تنها» می‌شوند و این‌گونه می‌شود که حکومت‌های خودکامه با همه‌ی هیمنه و حشمت و هیاهوی خود به مصاف شهروندی می‌روند که این‌‌طور تنها و تک‌افتاده است.
این شهروند ِ تنها و تک‌افتاده در آماج این حمله، یا درهم شکسته می‌شود و یا این تنهایی مایه و پایه‌ای برای اِعمال اقتدار بر او می‌شود. این‌گونه می‌شود که از شهروند، آدمکی فرمان‌بر، توجیه‌گر و سر به راه خلق می‌شود که فاقد تشخیص خوب و بد است و به رغم معمولی و پیش‌پا افتاده‌بودنش، می‌تواند به مهیب‌ترین و تصورناپذیرترین جنایت‌ها دست بزند.

لینک دانلود رایگان کتاب: bit.ly/1Y38q5U

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
وقتی #مرگ و #حمله_خارجی می‌تواند #فاشیسم را سرنگون کند

چگونه #دیکتاتوری #فضیلت_کُش است

#محسن_سلگی

مرحوم رضا بابایی نوشته است: «...مگر دشوارترین فضیلت، حق‌گویی و حق‌خواهی و حق‌پراکنی و حق‌مداری نیست؟ سکه آزادگی، دو روی دارد: یک روی آن پیراستگی از رذیلت‌ها و روی دیگر، آراستگی به فضیلت‌ها است و بسیاری از فضیلت‌ها در گرو آزادی است، نه آزادگی.»

ذیلاً نشان خواهم داد که آزادی «من» به آزادی «دیگری» بستگی دارد و آزادگی هم به آزادی وابستگی‌هایی دارد.
مونتسکیو در کتاب "نامه های ایرانی"درباره مردی ایرانی که حرمسرا دارد در ایران و مسافرتی به فرانسه کرده است، داستان و تحلیلی دارد که خواننده را میخکوب می‌کند. مونتسکیو می‌گوید این مرد ایرانی که حرمسرایی دارد در ایران و حال که در فرانسه است، مادام دلهره‌ی تعرض مردان دیگر به زنهایش را دارد و خود را بخاطر غیبت‌اش سرزنش می‌کند. مادام نگران نگاه مردان دیگر است. مونتسکیو می‌گوید این مرد ایرانی، بیش از همسرانش، زندانی است؛ این مرد ایرانی اسیر توهمات خویش است. از این‌جاست که مونتسکیو نتیجه‌ای درخشان، رخشان و جهان‌تاریخی می‌گیرد و آن نتیجه این است: در جامعه‌ی استبدادی، تنها مظلومان تحت ظلم نیستند، بلکه ظالمان نیز تحت ظلم‌اند. او چنین می‌افزاید که یک جامعه وقتی جامعه‌ی آزاد است که همه در آن آزاد باشند؛جامعه‌ای که آزاد نباشد، هیچکس حتی حکام هم آزاد نیستند. مردان وقتی آزاد هستند که زنان آنان آزاد باشند. وقتی حکام آزاد هستند که مردم آزاد باشند.
- آیا حاکمان در یک جامعه استبدادی می‌توانند آزاده باشند؟ کسی که آزاده است نمی‌تواند اهل زورگویی، خودبینی، حذف و سرکوب دیگری، تقدم‌دادن منافع فردی بر جمعی و ... باشد.
اگرچه آزادگی هم می‌تواند مقدمه‌ای برای آزادی باشد، اما جامعه‌ی استبدادی نمی‌تواند آزاده‌پرور باشد. افراد آزاده در جامعه‌ی استبدادی هم وجود دارند(حتی در زندان هم می‌توان آزاده بود)، اما جامعه‌ی استبدادی و حکومت استبدادی مجالی به کثرت و تکاثر آزادگی نخواهد داد. به تعبیر مونتسکیو، استبداد فضیلت‌کُش است. برای همین، حکومت‌های فاشیستی معمولاً توسط یک نیروی خارجی ساقط می‌شوند؛ چنانکه هیتلر، موسولینی، صدام و... بوده‌اند. شهروندان در این جوامع، قدرت و فضیلت به چالش‌کشیدن حکومت را از دست می‌دهند؛ کرخت و بی‌حس شده و در این شرایط معمولاً یک حمله خارجی می‌تواند شرایط را دگرگون سازد. در برخی موارد، حکومت‌های فاشیستی مانند رژیم فرانکو در اسپانیا، 36سال خفقانی حاکم می‌کند که این خفقانِ فضیلت‌کُش، فضیلت نقد، فضیلت اعتراض، صادق و صریح‌بودن و... را به محاق می‌برد و درست بعد از مرگ فرانکو است که فرصت برای دموکراسی فراهم می‌آید.
پی‌نوشت:
صدام قبل از اسقاط، با آرای صدرصدی مردم عراق مجدداً بر قدرت باقی مانده بود.
نظام حکمرانی باید بگوید اشتباه کرده و خود را اصلاح کند

#سیدمحمدخاتمی در دیدار با ”#شورای_مرکزی کانون #زندانیان_سیاسی مسلمان قبل از انقلاب“ با انتقاد جدی از شیوه #حکمرانی و به هدر رفتن ظرفیت ها و استعدادهای کشور تأکید کرد، باید در کنار #مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد می‌کند.

🔘 باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد می‌کند.

🔘 با این شیوه حکمرانی، هم #اسلام، هم مردم و هم #ایران زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند.

🔘 #طبقه_متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر #مهاجرت کردند و بخشی هم که مانده‌اند گرفتار انواع مسائل هستند.

🔘 مردم که #برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد.

🔘 انقلاب یک جنبه سلبی داشت که همه گروه‌ها با آن همراه بودند … همگان عقب‌ماندگی، #استبداد و استعمار را نمی‌خواستند.

🔘 اگر آن روز که #همه_پرسی شد می‌گفتیم اسلامی که کنار این جمهوری می‌نشانیم، رای مردم و #حق_حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای #مجلس هیچ اصالتی قایل نیست و ... ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟

🔘 اگر #خوداصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است

🔘 #انتخابات برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن!

🔘 اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل #دیکتاتوری است

🔘 صاف بگوئید #اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید.

🔅متن کامل این خبر را اینجا بخوانید: