کانال نو اندیشی دینی کیان
5.12K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
🔴در حکومت امیرالمومنین، شکنجه وجود نداشت


اقدام ابن ملجم برای ترور و قتل حاکم اسلامی کافی بود تا یاران و مسئولان حکومتی برای پی بردن به انگیزه های ترور و شناسایی عمق توطئه، او را به شدت تنبیه و شکنجه کنند و او را مجبور کنند تا به همکاری با معاویه اعتراف کند یا بهترین زمان بود تا با منتسب کردن قاتل به خوارج، حکومت اقدام لازم برای پاکسازی و برخورد شدید با خوارج را عملی کند...

امام علی علیه السلام چه کرد؟

حضرت سفارش او را به امام حسن علیه السلام کرد و فرمود: پسرم، به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیش‌دار آیا نمی‌بینی چشم‌های او را که از ترس چگونه گردش می‌کند و دلش چگونه مضطرب می‌باشد.


⭕️امام حسن علیه السلام ظرف شیری نزدیک آورد و به پدر شیر داد، آن حضرت کمی از آن را خورد، و فرمود: بقیه آن را برای اسیرتان (ابن ملجم) ببرید، و به امام حسن علیه السلام فرمود: به آن حقی که برگردن تو دارم، در لباس و غذا، آن چه می‌پوشید و می‌خورید به ابن ملجم نیز بپوشانید و بخورانید (بحار ج۴۲ ص ۲۸۲)

⭕️پس اگر من از دنیا رفتم او را قصاص کن و او را با یک ضربه شمشیر بکش ولی مثله مکن یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضای او را قطع مکن و اگر زنده ماندم، من خودم داناترم که با او چه کار کنم

(منتهی الامال ،ج۱ ،ص۱۷۸)


⭕️در زندان اميرالمؤمنين، شكنجه وجود نداشت به اين معني كه زندانی براي اقرار كردن تحت فشار قرار نمي‌گرفت و حضرت دستور داده بود اگر كوچك‌ترين تهديدی نسبت به افراد زندانی وجود داشته باشد، اعترافات آن‌ها قابل استناد نبوده، و نمي‌توان آن‌ها را مجازات كرد، دستور حضرت چنين بود:
من أقرّ عند تجريد او تخويف او حبس او تهديد فلا حد عليه(كافي، ج۷،ص۲۶۰)

در این فرمان حضرت اقرار در ۴ مورد را بي‌اثر شمردند:
اقرار كسي كه لباس از تنش برون مي‌آورند و به او اهانت مي‌كنند، اقرار كسي كه در حال ترسیدن اعتراف مي‌كند،
اقرار كسي كه در زندان محبوس است،
اقرار كسي كه تهديد شده است.

#زندان
#شکنجه
#حکومت_اسلامی

@ostadhakimi
ادامه مطلب بالا👆👆

5️⃣۵- اما طرح معاویه برای رفع مشکل اصلی در ماندگاری حمایت مردم شام از حکومت یزید عبارت از راهکاری بود که وی در چگونگی صیانت مردم شام به عنوان خاستگاه قدرت بنی‌امیه و جایگاه و تکیه‌گاه اصلی حمایت از حکمرانی یزید و ضمانت بقای آن نوشت. معاویه که تاکید اصلی‌اش بر حفظ دیدگاه مردم شام درباره خود و فرزندش بود، به او تاکید کرد که اهل شام را مورد توجه ویژه قرار دهد و آنان تکیه‌گاه و توشه او باشند و افزود که اگر از سوی دشمن چیز ناخوشایندی پیش آمد، از مردم شام کمک بگیرد اما آن گاه که آنان را به کار گرفت و دفع مشکل کرد، شامیان را به وطنشان برگرداند؛ زیرا به گفته او اگر آنان در سرزمین‌های دیگر بمانند اخلاق آنان «تغییر» خواهد کرد: «و انظر أهل الشام فلیکونوا بطانتک و عیبتک فإن رابک من عدوّک شی‏ء فانتصر بهم، فإذا أصبتهم فاردد أهل الشام إلى بلادهم فإنّهم إن أقاموا بغیر بلادهم تغیرت أخلاقهم». این اخلاق، اخلاق برخاسته از تربیت اموی است.

6️⃣۶- این طرح اموی به خوبی نشان می‌دهد که دغدغه اصلی معاویه در ماندگاری حکمرانی خود و ادامه آن در سلسله بنی‌امیه، موضوع مهم «گسترش آگاهی» مردم شام از حقایق و واقعیت‌های موجود بود که سال‌ها با ابزارهای مختلف تبلیغی بنی‌امیه و به ویژه با به‌کارگیری «ابزار دین» از آن مردم پنهان داشته شده بود و او با همین شیوه توانسته بود بر آنان حکمرانی کند. مردمی که بنی‌امیه را به عنوان نزدیک‌ترین جریان به اسلام و پیامبر اکرم(ص) می‌شناختند و معاویه را خلیفه پیامبر(ص) می‌دانستند و اطاعت بی‌چون و چرا و چشم‌بسته از او را وظیفه خود می‌شمردند و با ناآگاهی تمام تا سرحد جان از او دفاع و حمایت می‌کردند؛ تا جایی که علی(ع)، در نکوهش یاران خود از این منظر موضع معامله ده نفر از یاران خود با یک نفر از یاران معاویه را مطرح کرده است.

7️⃣۷- نقطه ثقل این طرح این است که ارتباطات بیرونی و میدانی شامیان به حداقل ضرورت برسد و با توجه به ابزارهای ارتباطی محدود در آن روزگار، معاویه راهکار آن را قطع رابطه عملی میان آحاد شامیان با سایر سرزمین‌های اسلامی و غیر اسلامی می‌دید که مردمانی دیگر با اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها و رفتارهای متفاوت و با روش‌های دیگر در روابط متقابل مردم و حکومت زندگی می‌کردند و پیدا بود که اصل ارتباطات با آنها می‌توانست چه تاثیری در آنان بگذارد و از جمله مردم شام را از عناصری گوش به‌فرمان و پابه‌رکاب به پرسش‌گرانی مزاحم و جستجوگرانی آگاه درآورد و این روش و فضایی نبود که با منطق اموی در حکومت سازگار باشد؛ روشی متمایز از روشی که علی(ع) مردم خود را بر آن تربیت می‌کرد و بار می‌آورد.

8️⃣۸- یک نمونه از ناسازگاری منطق و روش اموی با منطق و روش علی(ع) در حکمرانی، قضاوتی است که خود معاویه درباره روش سیاسی و تربیتی ایشان کرده است؛ آن گاه که بانو سوده همدانی از شیفتگان علی(ع) که سال‌ها پس از شهادت ایشان، در پی تظلّم بود، در شام، با شجاعت و صراحت با معاویه سخن گفت و معاویه به انگیزه نکوهش علی(ع) سخنی گفت که در حقیقت از بهترین ستایش‌ها درباره ایشان است. معاویه گفت: «پسر ابی‌طالب زبان شما را به روی زمامدار باز و جسور کرده است و شما به کندی از آن جدا می‌شوید: لقد لَمَظَكم ابن أبي‌طالب الجرأة على السلطان فبطيئا ما تفطمون!» و این چنین بود که طرح معاویه برای صیانت و ماندگاری حکمرانی خود و نسل خود عبارت بود از قطع ارتباطات مردم شام و به حداقل رساندن آن؛ اما تاریخ نشان داد آنچه مایه اصلی زوال و سقوط بنی‌امیه شد،‌عملکرد بنی‌امیه در درون حکومت بود و نه عاملی بیرون از مرزها.

#حکومت_بنی_امیه
#قطع_ارتباطات


@andishedinimoaser
#نکته_ها

⭕️ آموزه هایی از خطبه ۱۶ نهج البلاغه ( از نخستین خطبه های امام در جایگاه حکومت )

۴. امام على(ع) در پى تحقق عدالتى بوده است تنيده با صراحت و صداقت، كه سخن از عدالت، فارغ از اين دو بنيان اخلاقى، بى‏ گمان جز به بيداد راه نمى ‏برد. پس امام فرمود:

«وَاللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً، وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً»
به خدا سوگند، به اندازه سرسوزنى، چيزى را پنهان ندارم، و هيچ‏گونه دروغى به زبان نياورم .

«وَشْمَة» در اصل به معناى خالى است كه با سوزن كوبيده مى ‏شود و مادّه ‏اى رنگين بر آن مى‏ نهند تا به زير پوست منتقل شود. سپس به اشياى ريز و كوچك مانند يك قطره آب باران يا يك كلمه نيز «وَشْمَة» گفته شده است. امام در مسير عدالت‏خواهى خود و تحقق عدالت همه‏ جانبه، حاضر نيست به اندازه يك كلمه را هم از مردمان پنهان دارد، «وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً» ؛ زيرا آن‏جا كه پنهان‏كارى از مردم وجود داشته باشد، بى‏ گمان ناروايى، خلافكارى و ستمگرى نيز وجود دارد. عدالت‏خواهى و تلاش براى تحقق عدالت، منهاى صراحت در همه شئون حكومت، بى‏ معناست. و نيز امكان ندارد تا دروغ در شريان‏هاى حكومتى جارى است، عدالتى رخ نمايد.

عدالت از جانب حكومت دروغ‏گويان و آنان كه دروغ را - هرگونه كه باشد - بر خود مجاز مى ‏دانند، خود دروغى بزرگ است. از اين ‏رو اميرمؤمنان على(ع) از عدالتى سخن مى‏ راند كه در ساز و كار آن و در مسير تحقق آن، هيچ‏گونه دروغى راه ندارد: «وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً» .
واژه «كِذْبَة» بر وزن «فِعْلَة» به معناى هيئت و حالت دروغ گفتن است، يعنى نوعِ دروغ؛ و امام اظهار مى‏ كند كه هيچ نوع دروغى نمى ‏گويد. تا زمانى كه چنين مبنايى از اخلاق بر تمام روابط و مناسبات حاكم نشود، چيزى به نام عدالت جلوه نمى ‏يابد. از بستر دروغ و ناراستى، عدالت برنمى‏ خيزد، بلكه با ظهور كم‏ترين دروغ، عدالت پژمرده مى‏ شود و مى ‏ميرد. از اين‏روست كه امام(ع) براى زير و رو كردن مناسبات ستمگرانه، اين‏گونه تعهّد مى‏ نمايد؛ و در واقع مى ‏آموزد كه تا دروغى هست - به هر بهانه، از هر جايگاه، از سوى هر كس، و تحت هر شرايطى - سخن از عدالت‏خواهى، و گمان تحقق عدالت، دور از واقع است. و مى‏ دانيم كه آن امام راستين در مسير عدالت‏خواهى و در راه برپايى عدالت هرگز هيچ نوع دروغى نگفت؛ نه دروغ توريه ‏اى، نه دروغ مصلحتى، و نه دروغى با عنوان ضرورت حكومتى.

شاخصه شيعه على(ع) بودن نيز همين است، چنان‏كه در حديث امام كاظم(ع) آمده است:

« إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ. » الکافی ، کلینی ، ج ۸ ، ص ۲۲۸

شيعه على(ع) فقط كسى است كه كردارش گفتارش را تصديق كند.

#نکته_ها #نهج_البلاغه #حکومت #عدالت #صداقت

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
Forwarded from اصلاح دینی
فقه و زندگی - ۱۱.PDF
399.6 KB
💠 فقه و زندگی - ۱۱
🔹 #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
🔸 برگرفته از آراء یوسف #صانعی

امر به معروف و نهی از منکر بر چیزی بیش از امر و نهی قولی و فعلی، بدون استفاده از زور و #قدرت، دلالت ندارد و هر گونه اعمال #خشونت و ضرب و جرح را نمیتوان تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر، که یک وظیفه ی عمومی است، پذیرفت؛ بلکه باید تحت عناوین دیگری نظیر #تعزیر، انکار منکر، #حدود و... گنجانده شود که از نظر ماهیت و شیوه ی اجرا و احکام و شرایط، با این وظیفه متفاوت است و بخشی از آن، مانند حدود و #تعزیرات، از وظایف #حکومت صالح اسلامی است.

مقتضی اطلاق ادله ی امر به معروف و نهی از منکر از کتاب و سنت و اجماع، عدم شرطیت #عدالت در آمر و ناهی است و هیچ دلیلی هم بر شرطیت وجود ندارد.

⬅️ نیز: فقه و زندگی - ۹ و فقه و زندگی - ۱۰.

🌐 saanei.xyz
@saanei_office
🕊 @eslaah_dini
[Forwarded from اتچ بات]
#نظرات نوانديشانه فقهي سيد #احمد_قپانچي روحاني شيعه عراقي

#سيد_احمد_قبانچى کیست؟

او متولد ١٩٥٨ در کشور #عراق است. در ١٦ سالگى به حوزه علميه نجف رفته اما پنج سال پس از تحصيل در آن حوزه، مجبور به ترك عراق و هجرت به #ايران شده و ادامه تحصيلاتش را در دو حوزه علميه قم و بيروت تا مدارج عالى ادامه داده است. آيت الله سيد #محمد_باقر_صدر از نخستين اساتيد او در نجف بوده و علامه سيد #محمد_حسين_فضل الله از آخرين اساتيد او در بيروت و اين هر دو در دين شناسىِ متقاوت قبانچى تأثير گذار بوده اند.

🍇1- #حكومت_انساني نه حكومت اسلامي

🖍• قبانچى نگاه اساتيدش در استناد به #روح_عام_قرآن و #حكمت_احكام را توسعه مى دهد و مى گويد :

#روح عام قرآن، با «#نفع_مردم و #سود_جامعه» تعريف مى شود (...وأما ما ينفع الناس فيمكث في الأرض - سوره رعد/ آيه ١٧)

و خواست و #دستور_محورى_خداوند، «#عدالت و #نيكويى» است (إن الله يأمر بالعدل و الإحسان- سوره نحل- آيه ٩٠)؛

آنگاه مى گويد #جامعه_جديد، دريافت ها و تجربه هاى تازه اى از #عدالت دارد و اين جامعه روزگار ماست كه مصاديقِ سود و عدل و نيكويى را تعيين مى كند؛ وقتى انسان جديد با #فهم_خودش به عدالت عمل كرده، همان امر خدا را اطاعت و به روح قرآن عمل كرده حتى اگر تاريخِ پاره اى از #مصداق_هاى_قرآنى را سپرى شده بداند و به آنها عمل نكند.

🖍• احمد قبانچى به صراحت مى گويد #التزام به «ما انزل الله» ايجاب مى كند كه #قوانين_مدنى و #حقوق_بشرى كه مورد احترام و اتفاق جهان امروز است؛ بر تمام #احكام_متضاد با آنها ترجيح داده شود.

از جمله احكامى كه به نظر قبانچى، تاريخ شان سپرى شده، #نابرابرى موجود در متون اسلامى ميان #زن و #مرد و نيز مجازات #ارتداد است.
او شكل كنونى #حجاب در ميان زنان مسلمان را شكلى لزوما اسلامى نمى داند؛ بلكه آن را ميراث صورتى تاريخى مى داند كه زاييده محيطهاى اجتماعىِ عصر پيامبر گرامى اسلام است؛ او به ارتباط پوشش زنان با انضباط جنسى جامعه اسلامى توجه مى كند و مى گويد با تغيير عُرف جامعه، شكل حجاب هم تغيير مى ‏كند.

🖍• قبانچی در کتاب "الله و الانسان" ، از "تجاری شدن دین و علم دینی" گلایه کرده و می گوید:

"متاسفانه تشکیل #حکومت_دینی، مجالی را برای #دنیا_طلبانِ حریص گشود تا به #لباس_رجال_دینی درآمده و به پندار خویش، هم در دنیا صاحب مال و جاه و مقام باشند و هم در آخرت به فوز و سعادت نایل آیند!!!

از همین رو می بینیم در هر شهر و روستایی، یک یا چند #مدرسه_علمیه تشکیل می شود در حالی که در عصر حاضر با وجود این همه رسانه ها مانند کتاب و مجله و تلویزیون و رادیو و تریبون نماز جمعه و... به این مقدار مدرسه علمیه نیاز نیست."


🍇2- #آگاهي به همه #انديشه ها ، راه جلوگيري از #خطا_رفتن است :

قبانچی در #کتاب "الله و الانسان" مي نويسد :

🖍• "اولین چیزی که برای دورماندن از گناه و خطا باید انجام داد؛ آگاهی از #اندیشه_های_دیگران و ادله آن ها و پذیرا بودن جریان ها و مکتب های فکری مختلف اسلامی و غیراسلامی است.

🕴اما متاسفانه ما با این بدعت روبرو هستیم که برخی #فقیهان بدون داشتن دلیل شایسته ای از قرآن و سنت و عقل، مومنین را از آشنایی با اندیشه ها و فلسفه های دیگر منع می کنند و حتی #فتوا به حرمت بعضی کتاب های اسلامی می دهند ، تنها به این خاطر که آن کتاب ها را گمراه کننده می دانند.

🕴ولی این فقیهان با این کار، به جهل و #تعصب در میان پیروان خویش دامن می زنند. به اعتراف خود این فقیهان، هیچ آیه یا روایت حتی ضعیفی وجود ندارد که این فتوا را ثابت کند و مستمسک این فقیهان تنها این است که این گونه کتاب ها عقاید مردم را منحرف می کند....

🕴مشکل این فقیهان از این جا ناشی می شود که #حقیقت را در ملکیت کامل خودشان می دانند و معتقدند اسلامی نیز که پیامبر آورده؛ دقیقا همان چیزی است که خودشان می گویند."

🖍• "آیا تو ( فقيه ) برای دین اسلام از #پیامبر و امامان دلسوزتری؟! حال آن که آن ها خواندن هیچ کتابی را#حرام نکردند خاصه در زمان #حضرت_صادق که کتاب هایی از دیگر تمدن ها و اندیشه ها، به عربی ترجمه می شد و بسیاری از آن کتب سرشار بود از خرافات و اباطیل و اندیشه های غیراسلامی و با این حال هیچ موردی را نمی توان یافت که امام خواندن این کتاب ها را ممنوع و حرام کرده باشد!"

🖍• "ما شیعیان به #وهابیت معترضیم چرا شیعه را متهم به کفر می کنند در حالی که کتاب های ما را نخوانده و با عقاید ما به درستی آشنا نشده اند؟!"

آن گاه این سوال را از فقیهان می پرسد که اگر خود را بر حق می دانند پس چرا پیروان خود را از مواجهه و آشنایی با اندیشه های مخالف پرهیز می دهند؟!


https://t.me/foghaha
https://telegram.me/beshnofekrkon
http://mahsan.rasekhoonblog.com
مصطفی دلشاد تهرانی

⭕️ عذر ناپذیری در ریختن خون

«وَ لاَ عُذْرَ لَکَ عِنْدَ اللّهِ وَ لاَ عِنْدِي فِي قَتْلِ الْعَمْد . »
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ ( عهدنامۀ مالک اشتر )

در كشتن به عمد نه در پيشگاه خداوند پوزشت پذيرفته است و نه در نزد من.

ريختن خون ناحق هيچ توجيهى ندارد و اين تصور كه حكومت چنان اهميت دارد كه ريختن خون در پاى آن، توجيه پذير است، در تضاد با منطق دين است. زيرا حرمت فرد و خون انسان چنان بزرگ و سنگين است كه بى حرمتى به يك نفر و ريختن خون يك انسان، چونان بى حرمتى به همه مردمان و ريختن خون همه آنان است؛ و حكومت جز وسيله اى براى حفظ حرمت مردمان و پاسداشت حقوق آنان و برپايى عدالت و امنيت و رفاهت براى آنان نيست. پس چگونه ممكن است حكومتى كه به خودىِ خود هيچ ارزشى ندارد و فقط ارزش آن در امور فوق است، بتواند اهميت و حرمتى برتر از مقصد خود بيابد؟ اين نقض غرض است. بنابراين ريخته شدن كم ترين خون ناحق در راه تحكيم حكومت و قدرت به معناى نفى همه چيز حكومت و پا گذاشتن بر حرمت همه مردمان است.

#نکته_ها #امیر‌مؤمنان #عهدنامه‌مالک‌اشتر #حکومت #حقوق #نفی_خونریزی #عدالت #امنیت

@delshadtehrani
#نکته_ها

⭕️ مفهوم حكومت در نهج‌البلاغه

مفهوم حكومت در نهج‌البلاغه و در انديشه و سيره على (ع) جز به مفهوم مديريت، محبت، مشاركت، هدايت و خدمت نيست، و اين مفهوم به زيبايى تمام در سخن و عمل اميرمومنان (ع) جلوه يافته است. آن حضرت تلاش مى‌كرد تا چنين مفهومى را كه با مفاهيم كهن و رايج ناسازگار بود، تبيين نمايد و در عمل محقّق سازد. پيشواى موحّدان، على (ع) در نامه‌اى كه به اَشْعَث بن قَيْس استاندار «آذربايجان » نوشته است، آن مفهوم كهن و رايج حكومت را به زير پا مى‌گذارد و مفهوم درست و انسانى حكومت را بدو مى‌آموزد. اَشْعَث بن قَيْس پيش از شكل‌گيرى حكومت امام (ع) و در دوران حكومت خليفه سوم به استاندارى آذربايجان منصوب شده بود و حكومت را آن گونه مى‌فهميد كه فهم رايج عصر حكومت خليفه سوم بود، يعنى تسلّط و تجبّر، و خودمحورى و خودكامگى.البتّه امام (ع) پس از مدّتى كوتاه او را از استاندارى «آذربايجان » عزل نمود.نامه اميرمومنان (ع) به اَشْعَث بن قَيْس در تبيين نگاه امام (ع) به حكومت و دريافت آن حضرت از مفهوم حكومت بسيار در خور توجّه است؛ وى چنين نوشته است :

«وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَيْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ، وَلكِنَّهُ فِي عُنُقِکَ أَمَانَةٌ، وَ أَنْتَ مُسْتَرْعًى لِمَنْ فَوْقَکَ. لَيْسَ لَکَ أَنْ تَفْتَاتَ فِي رَعِيَّةٍ، وَ لاَ تُخَاطِرَ إِلاَّ بِوَثِيقَةٍ، وَ فِي يَدَيْکَ مَالٌ مِنْ مَالِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ أَنْتَ مِنْ خُزَّانِهِ حَتَّى تُسَلِّمَهُ إِلَىَّ، وَلَعَلِّي أَلاَّ أَكُونَ شَرَّ وُلاَتِکَ لَکَ، وَ السَّلاَمُ.»
نهج البلاغه ، نامۀ ۵

همانا كارى كه به عهده توست، طعمه‌اى برايت نيست، بلكه امانتى است بر گردنت؛ و آن كه تو را بدان كار گمارده، نگهبانى امانت را به عهده‌ات گذارده، و از تو پاسداشت آن را خواسته و تو پاسخگوى آنى نسبت به آن كه فرادست توست. اين حق براى تو نيست كه در ميان مردمان به استبداد و خودرأيى عمل نمايى و به كارى دشوار جز با دستاويز محكم درآيى. و در دست تو مالى از مال‌هاى خداى عزّوجلّ است، و تو آن را خزانه دارى تا آن را به من بسپارى. اميدوارم براى تو بدترين واليان نباشم، والسّلام.

اميرمومنان (ع) در اين نامه آن ذهنيت كهن و رايج از مفهوم حكومت را منكوب مى‌كند و آن فهمى را كه سال‌ها مهجور بوده است، تبيين مى‌نمايد. امام (ع) اين برداشت از زمامدارى و كارگزارى را كه حكومت همچون طعمه‌اى در اختيار زمامداران و كارگزاران است و هر گونه بخواهند، مى‌توانند عمل كنند، و هر گونه كه ميل كنند، مى‌توانند تصرّف نمايند، به شدّت نفى مى‌كند؛ و نقطه مقابل چنين برداشتى را اثبات مى‌كند، كه حكومت و مسئوليت امانتى است بر گردن زمامداران و كارگزاران كه بايد آن را به خوبى نگهبانى كنند و از آن پاسدارى نمايند و در خدمت آن امانت باشند، نه مسلّط بر آن. ديگر اين‌كه زمامداران و كارگزاران در حيطه عمل خود پاسخگويند و اين همان معناى مسئوليت است، يعنى زمامدارى و كارگزارى مسئوليت‌پذيرى است، نه سلطه‌گرى؛ و هيچ كس را اين حق نيست كه هر گونه كه خواست عمل و رفتار نمايد، و هيچ كس را حق خودرأيى و خودكامگى نيست؛ و مسئولان براى اقدامات خود بايد ملاك داشته باشند و براساس حجّتى روشن عمل نمايند و در اداره امور بايد از اِعمال نظر بى‌مبنا و حكومتِ رأى بپرهيزند. همچنين امام (ع) تكليف اموال و امكانات را روشن مى‌كند تا راه خودسرى در اين زمينه را ببندد و مسئولان بدانند كه اموال و دارايى‌ها و امكانات در اصل از آنِ خداست كه به صورت امانت و از باب نيابت در اختيار مردمان ـ همه مردمان و نه گروهى خاص ـ نهاده است تا در راه رفاه و آسايش همگانى و به گونه‌اى خردمندانه و با تدبيرى درست استفاده شود.مسئولان، خزانه داران اموال و دارايى‌ها و امكانات هستند، يعنى خزانه داران آن‌چه متعلّق به مردمان است، براساس نيابت الهى؛ و آنان در واقع خزانه داران و وكيلان مردمانند، نه حاكمان و مسلّطان بر ايشان.

#نکته_ها #نهج_البلاغه #سیره_علوی #حکومت

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
⚫️ تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است

سیدمحمد خاتمی در پیامی پر وی وقوع حادثهٔ تروریستی در شیراز، ضمن محکوم کردن #خشونت به هر شکل، با بازماندگان قربانیان خشونت در #شیراز و تهران و #زاهدان و #مازندران و #کردستان و جای‌جای میهن ابراز همدردی و تأکید کرد خشونت را با خشونت نمی‌توان پاسخ داد.

🔘 حادثهٔ تروریستی #شیراز که به جان‌باختن عده ای از هموطنان عزیز و آسیب‌دیدن عده ای بیشتر منجر شد، نشان داد که خشونت تا چه حد می‌تواند بی‌رحم و مصیبت‌بار باشد

🔘 بروز خشونت -از هر طرف که باشد- دلها را آزرده می‌کند

🔘 آنچه در جامعه جاری‌ست رو به سوی #آزادی و #زندگی دارد

🔘 تقاضای #زندگی_خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند

🔘 انتقاد و اعتراض باید متوجه #نفی_خشونت باشد

🔘 با همه کسانی که عزیزان خود را در حادثهٔ تروریستی اخیر شیراز و پیش از آن از تهران تا زاهدان و مازندران و کردستان و جای‌‌جای میهن از دست داده‌اند ابراز همدردی می کنم

🔘 خشونت را با خشونت نمی‌توان پاسخ داد

🔘 #حکومت باید ضمن شنیدن صدای انتقاد و اعتراض -حتی اگر ناحق باشد- زمینه را برای فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی مردم فراهم آورند

🔘 حکومت باید موازین #حکمرانی_خوب را رعایت کند

🔘 ملاک ارزیابی یک نظام و یک حکومت این است که تا چه حد زمینهٔ بهزیستی مردم را فراهم می آورد

🔘 در حد فهم و توان اندکم تلاش‌های در آشکار و نهان می کنم، امید که گوشها شنوا و دلها پذیرا شود


متن کامل این پیام بدین شرح است:


بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهٔ تروریستی شیراز که به جان‌باختن عده ای از هموطنان عزیز و آسیب‌دیدن عده ای بیشتر منجر شد، نشان داد که خشونت تا چه حد می‌تواند بی‌رحم و مصیبت‌بار باشد.
ضمن محکوم کردن این حرکت پلید و دردآفرین، برای جانباختگان عزیز رحمت واسعه الهی و برای آسیب‌دیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب می کنم .
آنچه در جامعهٔ ما جاری‌ست و می‌توان ریشه های آن را از دیرباز جستجو کرد و رو به سوی آزادی و زندگی دارد، درخور توجه است؛ ولی با کمال تأسف بروز خشونت -از هر طرف که باشد- دلها را آزرده می‌کند.
زیستن اولین حق هر انسانی است و بهزیستن انسان‌ها باید هدف و رسالت نظام‌ها و حکومت‌ها باشد. ملاک ارزیابی یک نظام و یک حکومت این است که تا چه حد زمینهٔ بهزیستی مردم را فراهم می آورد.
تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرزهای کشور با حربه‌های غیر انسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهره گیری از خون پاک جوانان کشور امیدهای واهی در سر دارند.
ضمن عرض تسلیت و ابراز همدردی با همه کسانی که عزیزان خود را در حادثهٔ تروریستی اخیر شیراز و پیش از آن از تهران تا زاهدان و مازندران و کردستان و جای‌‌جای میهن از دست داده‌اند، تأکید می‌کنم که خشونت را با خشونت نمی‌توان پاسخ داد، هرچند باید با خشونت‌گران مقابله کرد.
برای بهبود اوضاع و فراهم آمدن فضای زندگی امن و سالم و برخوردار برای همه، بخصوص حکومت‌ها باید موازین حکمرانی خوب را رعایت کنند و ضمن شنیدن صدای انتقاد و اعتراض -حتی اگر ناحق باشد- زمینه را برای فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی مردم فراهم آورند.
من نیز به نوبه خود در آشکار و نهان راههایی که به این امر مبارک منتهی می‌شود و امنیت را پایدار و آزادی و توسعه و پیشرفت را تأمین می‌کند در حد فهم و توان اندک خود نمایانده‌ام.
امید است که گوشها شنوا و دلها پذیرا شود.

سیدمحمد خاتمی
پنجم آبان‌ماه ١۴٠١
#درس‌_گفتار

⭕️بررسی امور حکومت و مدیریت و گفتگوی علمی با دانشمندان و فرزانگان

بسم الله الرحمن الرحیم

امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر دربارۀ بررسى امور و گفتگوى علمى با دانشمندان و فرزانگان فرموده است :

«وَ أَكْثِرْ مُدَارَسَةَ   الْعُلَمَاءِ، وَ مُثَافَنَةَ   الْحُكَمَاءِ، فِي تَثْبِيتِ مَا صَلَحَ عَلَيْهِ أَمْرُ  بِلاَدِکَ، وَ إِقَامَةِ مَا اسْتَقَامَ بِهِ النَّاسُ قَبْلَکَ.»

در جهت پابرجا كردن چيزهايى كه كشورت را به سامان مى آورد، و زمينه هايى كه با آن ها مردمان پيش از تو به پايدارى و استوارى درآمده اند، با دانشمندان بسيار به بررسى بپرداز و با فرزانگان به گفتگوى علمى بنشين.

تصميم گيرى در زمامدارى و اداره امور جزء رئيسى است و مهم ترين نقش را دارد، امّا آن چه در اين عرصه كارساز است، تصميم گيرى كارشناسانه است؛ تصميم گيرى اى كه مبتنى بر بررسى كردن امور با دانشمندان، در حوزه مربوط و نيز با فرزانگانِ بينا در آن باشد:

«وَ أَكْثِرْ مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ، وَ مُثَافَنَةَ الْحُكَمَاءِ»

(با دانشمندان بسيار به بررسى بپرداز و با فرزانگان به گفتگوى علمى بنشين).

تعبير «أكْثِرْ» بيانگر آن است كه بررسى كردن امور با دانشمندان و گفتگوى علمى با فرزانگان نبايد مقطعى و موسمى باشد، بلكه كارى پيوسته و رويه اى حاكم در اداره امور باشد.

نكته ديگر در آموزه امام (ع) اين است كه براى كارشناسى امور لازم است از جوانب مختلف مسائل بررسى شود و هم از دانشمندان حوزه مربوط بهره گرفته شود (مُدَارَسَةَ الْعُلَمَاءِ) و هم از فرزانگانِ دانا به امور مربوط (مُثَافَنَةَ الْحُكَمَاءِ)؛ يعنى هم از نظر متخصصان امور بايد بهره مند شد، و هم از فرزانگانِ بينا به مسائل.

ديگر نكته اى كه امام (ع) يادآور شده است، اين كه، نشست هاى تخصصى، علمى و كارشناسى بايد در حوزه مشخص كارى و مسائل مبتلا به زمامدارى و اداره امور باشد، و نه كارهاى حاشيه اى و پرداختن به مسائل جنبى:

«فِي تَثْبِيتِ مَا صَلَحَ عَلَيْهِ أَمْرُ بِلاَدِکَ، وَإِقَامَةِ مَا اسْتَقَامَ بِهِ النَّاسُ قَبْلَکَ»

(در جهت پابرجا كردن چيزهايى كه كشورت را به سامان مى آورد، و زمينه هايى كه با آن ها مردمان پيش از تو به پايدارى و استوارى درآمده اند).

خداوند به ما توفیق فهم درست عهدنامۀ مالک اشتر و بهره گرفتن از آن در میدان عمل را عنایت کند . إن شاء الله

#درس_گفتار #فایل_صوتی #هزارمین‌سال‌تالیف‌نهج‌البلاغه #عهدنامه‌مالک‌اشتر #گفتگوی_علمی #حکومت #مدیریت #دانشمندان

📍کانال مصطفی دلشاد تهرانی
آقای سیستانی و ولایت فقیه
کانال قدری تفقه
❗️ولایت فقیه حلّال مشکلات!
(نقل خاطره ای از گفتگوی سید محمد باقر صدر با آقای سیستانی)
#ولايت_فقیه #حکومت_اسلامی #علامه_جعفری

علامه شیخ محمد رضا جعفری (ره) به نقل از آقا سید رضی شیرازی (ره) تعریف می کند:

🔸آقای صدر گفت: این آقایان که میخواهند حکومت اسلامی تشکیل دهند، فکر اینجایش را هم کردند که حکومت نیاز به نظام اقتصادی و... دارد؟
آقای سیستانی پاسخ داد: این ها یک چیزی دارند به عنوان ولایت فقیه، که حلّال تمام مشکلات هست!!

👈آیة الله سیستانی: برداشت ولایت فقیه از این روایت به فکر احدی خطور نکرده!

@hawzeh_notes