@dusharge || همت شهبازی
#قابلیتهای_اصلاحگرانهی_طنز نوشته: #همت_شهبازی #طنز یکی از بهترین و موثرترین نوع شیوهی هنری است که به صورت مستقیم و با سادگی و بیپیرایگی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند. شاید حیات اجتماعی بهتر از هر شیوهی هنری دیگر، روابط و اصول درست اجتماعی را از…
این نوع از طنز را نمی توان در حدود و دایره طنز در مفهوم قالب هنری آن قرار داد، بلکه بایدآن را نوعی شوخی و بذلهگویی به حساب آورد.
گاه ما آثاری را به عنوان طنز قبول میکنیم که درواقع طنز نیستند. بدین معنی که با چیزهای خیلی سطحی و یا به زور خنداندن مخاطب قابلیت طنز را به زیر سوال میبرد. اگر ما بخواهیم از روی یک « #ترکیب_کنایهای» با یک حرف عوامانه و #ضربالمثل عادی و روزمره دست به خلاقیت هنری طنز بزنیم، اثر ما تصنعی و قلابی از آب درخواهد آمد. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم از روی ترکیب «تو واقعا آدم خاکی هستی»، خودمان را خاکی کرده و در مقابل تماشاگر قرار بدهیم تا آنها را به زور بخندانیم این اثر ما تصنعی خواهد بود. طنز باید خیلی عادی باشد؛ مثل آبی که به مسیر عادی خود ادامه میدهد، و باید مثل آدم بیخیال، بدون هیچگونه تصنعی به حیات خود ادامه دهد. تلقین زورمدارانه طنز حکم قلقلک کردن فرد نگران و ناراحتی را دارد که هیچ حوصلهای برای خندیدن ندارد. در حالیکه یکی از موثرترین ویژگی طنز، بیدار و آگاه کردن انسان است نه این که او را وادار به چرت زدن بکند. طنز منعکس کننده جهان عینی و واقعی و حیات اجتماعی است.
دومین نوع طنز، #طنز_کنایهای است. بهترین شیوه طنز برای ارائه مفاهیم خود، زبان مجازی یا ایهامی آن است. ویژگی دوگانه و ابهاموار طنز، آن را در قالب یکی از انواع ادبی قرار میدهد. در واقع قابلیت عمده طنز در باطن آن قرار دارد. در این نوع از طنز علاوه براینکه شکل ظاهری آن در نظرگرفته میشود، کیفیت و محتوای آن نیز مورد نظر است. این نوع از طنز موثرترین و هنریترین نوع طنز میباشد؛ برای اینکه نه تنها اصالت خود را تقویت میکند بلکه قابلیت خود را نیز در نفوذ و تاثیرگذاری بر مخاطب بروز میدهد.
یکی از ویژگیهای این نوع از طنز، مساله انکار و تایید است. در قالب طنز کنایهای در عین حال که با انتقادهای مسخرهآمیز به انکار واقعیتهای تلخ و رقتانگیز پرداخته میشود، از طرف دیگر، آن سوی قضیه نیز- که همان تایید واقعیتهای اصولی و ضوابط مورد قبول حاکم براجتماع است- در نظرگرفته میشود. جهات مثبت و واقعی زندگی اجتماعی نابرابریها و بیعدالتیهای حاکم بر اجتماع، حرکات پیشرو اجتماعی در قالب طنز به بهترین شیوه ممکن گنجانده شده، از طرف اجتماع مورد قبول واقع میشود. طنز در قالب انکار و انتقاد به ترویج افکار و اعمال مثبت اجتماعی میپردازد. این کار او ممکن است در نظر اول، نومیدکننده باشد. یعنی مخاطب به این شبهه بیفتد که طنز با شمردن واقعیتهای پست و انتقادهای زننده خود میخواهد او را از آینده نومید کند اما با تفکر و اندیشه عمیق درمییابد که طنز آینده او را پیش کرده، به او راه تکامل انسانی و اجتماعی را نشان میدهد. مخاطب طنز، مردم است. مردم نیز وقتی سرنوشت و آینده و حیات واقعی خود را در قالب طنز میبینند بیشتر به طرف آن سوق پیدا میکنند.
در طنز کنایهای، طنزنویس با تفکر خود بر همهچیز نظارهگر است و همهچیز را درکنترل خود دارد. نفرت و انزجار او از موقعیتهای پست اجتماعی او را وادار میکند تا در مقابل همهچیز خنده تلخی داشته باشد. در واقع خنده او خندهای است مرگآور. #طنزنویس در این نوع از طنز، آلام و زخمهای موجود در اجتماع را به گوش مردم رسانده، آنها را در عین حال که میخنداند، به نتیجه وآینده فاجعهآمیز آن نیز آگاه میکند. در اینجاست که فریاد عاطفی و مسولیتبار طنزنویس با فاجعه و تراژدی ادغام میشود. نفرت و احساس مسولیت به بیداری و انفجار درونی طنزنویس منجر میشود؛ بنایراین طنز نویس آن را در یک حالت اغراقآمیز و خیلی بالاتر و غیرواقعیتر از آنچه که موجود است، به نمایش در میآورد تا نفرت و انزجار خود را تکمیل بکند. این چنین طنزی، برای نشان دادن تنفر خود، همیشه تیزهوش و حاضرجواب است.
در این نوع از طنز جنبههای منفی اجتماع به واسطه طنز استهزاءآمیز و موثر، به روشنی نشان داده میشود، یا به عبارت دقیقتر، طنز به عنوان یک نیروی منطقی برای افشا کردن آنها میشود؛ که در آن خواننده به هیچوجه آن روی طنز را که عبارت از فلاکتها و نکبتهای زندگی اجتماعی است هرگز فراموش نمیکند.
منبع:
روزنامه اطلاعات، ۱۳۷۷/۴/۳۱ ، شماره ۲۱۳۸۹ صفحه ۷
https://telegram.me/dusharge
گاه ما آثاری را به عنوان طنز قبول میکنیم که درواقع طنز نیستند. بدین معنی که با چیزهای خیلی سطحی و یا به زور خنداندن مخاطب قابلیت طنز را به زیر سوال میبرد. اگر ما بخواهیم از روی یک « #ترکیب_کنایهای» با یک حرف عوامانه و #ضربالمثل عادی و روزمره دست به خلاقیت هنری طنز بزنیم، اثر ما تصنعی و قلابی از آب درخواهد آمد. به عنوان مثال اگر ما بخواهیم از روی ترکیب «تو واقعا آدم خاکی هستی»، خودمان را خاکی کرده و در مقابل تماشاگر قرار بدهیم تا آنها را به زور بخندانیم این اثر ما تصنعی خواهد بود. طنز باید خیلی عادی باشد؛ مثل آبی که به مسیر عادی خود ادامه میدهد، و باید مثل آدم بیخیال، بدون هیچگونه تصنعی به حیات خود ادامه دهد. تلقین زورمدارانه طنز حکم قلقلک کردن فرد نگران و ناراحتی را دارد که هیچ حوصلهای برای خندیدن ندارد. در حالیکه یکی از موثرترین ویژگی طنز، بیدار و آگاه کردن انسان است نه این که او را وادار به چرت زدن بکند. طنز منعکس کننده جهان عینی و واقعی و حیات اجتماعی است.
دومین نوع طنز، #طنز_کنایهای است. بهترین شیوه طنز برای ارائه مفاهیم خود، زبان مجازی یا ایهامی آن است. ویژگی دوگانه و ابهاموار طنز، آن را در قالب یکی از انواع ادبی قرار میدهد. در واقع قابلیت عمده طنز در باطن آن قرار دارد. در این نوع از طنز علاوه براینکه شکل ظاهری آن در نظرگرفته میشود، کیفیت و محتوای آن نیز مورد نظر است. این نوع از طنز موثرترین و هنریترین نوع طنز میباشد؛ برای اینکه نه تنها اصالت خود را تقویت میکند بلکه قابلیت خود را نیز در نفوذ و تاثیرگذاری بر مخاطب بروز میدهد.
یکی از ویژگیهای این نوع از طنز، مساله انکار و تایید است. در قالب طنز کنایهای در عین حال که با انتقادهای مسخرهآمیز به انکار واقعیتهای تلخ و رقتانگیز پرداخته میشود، از طرف دیگر، آن سوی قضیه نیز- که همان تایید واقعیتهای اصولی و ضوابط مورد قبول حاکم براجتماع است- در نظرگرفته میشود. جهات مثبت و واقعی زندگی اجتماعی نابرابریها و بیعدالتیهای حاکم بر اجتماع، حرکات پیشرو اجتماعی در قالب طنز به بهترین شیوه ممکن گنجانده شده، از طرف اجتماع مورد قبول واقع میشود. طنز در قالب انکار و انتقاد به ترویج افکار و اعمال مثبت اجتماعی میپردازد. این کار او ممکن است در نظر اول، نومیدکننده باشد. یعنی مخاطب به این شبهه بیفتد که طنز با شمردن واقعیتهای پست و انتقادهای زننده خود میخواهد او را از آینده نومید کند اما با تفکر و اندیشه عمیق درمییابد که طنز آینده او را پیش کرده، به او راه تکامل انسانی و اجتماعی را نشان میدهد. مخاطب طنز، مردم است. مردم نیز وقتی سرنوشت و آینده و حیات واقعی خود را در قالب طنز میبینند بیشتر به طرف آن سوق پیدا میکنند.
در طنز کنایهای، طنزنویس با تفکر خود بر همهچیز نظارهگر است و همهچیز را درکنترل خود دارد. نفرت و انزجار او از موقعیتهای پست اجتماعی او را وادار میکند تا در مقابل همهچیز خنده تلخی داشته باشد. در واقع خنده او خندهای است مرگآور. #طنزنویس در این نوع از طنز، آلام و زخمهای موجود در اجتماع را به گوش مردم رسانده، آنها را در عین حال که میخنداند، به نتیجه وآینده فاجعهآمیز آن نیز آگاه میکند. در اینجاست که فریاد عاطفی و مسولیتبار طنزنویس با فاجعه و تراژدی ادغام میشود. نفرت و احساس مسولیت به بیداری و انفجار درونی طنزنویس منجر میشود؛ بنایراین طنز نویس آن را در یک حالت اغراقآمیز و خیلی بالاتر و غیرواقعیتر از آنچه که موجود است، به نمایش در میآورد تا نفرت و انزجار خود را تکمیل بکند. این چنین طنزی، برای نشان دادن تنفر خود، همیشه تیزهوش و حاضرجواب است.
در این نوع از طنز جنبههای منفی اجتماع به واسطه طنز استهزاءآمیز و موثر، به روشنی نشان داده میشود، یا به عبارت دقیقتر، طنز به عنوان یک نیروی منطقی برای افشا کردن آنها میشود؛ که در آن خواننده به هیچوجه آن روی طنز را که عبارت از فلاکتها و نکبتهای زندگی اجتماعی است هرگز فراموش نمیکند.
منبع:
روزنامه اطلاعات، ۱۳۷۷/۴/۳۱ ، شماره ۲۱۳۸۹ صفحه ۷
https://telegram.me/dusharge
Telegram
@dusharge || همت شهبازی
@dusharge
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
کانالدا کی یازیلاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراکگذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
« #عاشیقلی_کروان» اثرینه بیر باخیش
یازان: #همت_شهبازی
«عاشیقلی کروان»، #مفتون_امینینین آذربایجان تورکجهسینده یاراتدیغی گؤزل و بدیعی بیر اثریدیر. بو اثری اوخویاندا، آتا بابالاریمیزین #مَثل، #ضربالمثل شکلینده سؤیلهدیکلرینی، علوی فیکیرلرینی خاطیرلاییریق. آتالاریمیزین سؤزوندهکی قیسالیق، عینی زاماندا بؤیوک دوشونجه قایناغی، انسانی بوتون یاشاییش ساحهسینده آییقلیغا و داورانیشینی گؤزل سوییهده گؤسترمهیه چاغیریر. بئله بیر دوشونجهنین داوامچیسی هله ده بیزیم دوشونجهلی و آغ ساققال شاعیرلریمیز آراسیندا گؤرونور. اؤرنک اولاراق: « #سؤنمز»ین « #شئح_مونجوغو» اثری، «عاشیقلی کروان» ایله اوزون سوره قیریلان حلقهواری قانداللارینی ایلگیلندیردی. هله سؤنمزدن اؤنجه بیزیم ایکی دیللی شاعیریمیز «مفتون امینی» مثل و ضربالمثللری بدیعی شکیلده شعرده ایشلتمک سیناغیندان اوغورلو چیخمیشدی؛ بونا گؤره ده من «عاشیقلی کروان» اثرینی بیر #تمثیلی (آللئقوریک) اثر کیمی دَیرلندیریرم.
تمثیلین مضمون باخیمیندان کؤکونده فلسفه وار. فلسفهنین ایلکین تمثیلچیلری، تمثیل واسیطهسییله اؤز دوشونجهلرینی دئمیشلر. بونلارین ان باشلیجاسی #افلاطوندور. اورتا دؤنملره گلدیکده ایسه، تمثیل اؤز #فلسفی آنلامینی قوروماقلا یاناشی ادبیاتدا اؤزللیکله شعرده اؤز عکسینی تاپدی. #گنجهلی نظامینین اثرلری، #دانتهنین ایلاهی کمدیسی، #جان_میلتونون ایتمیش جنتی، #عطار_نیشابورینین منطقالطیر، #محمد_فضولینین سفرنامه روح، #محمدباقر_خلخالینین ثعلبیه (تولکینامه) کیمی اثرلرینده تمثیل باشلیجا رول اویناییر. تمثیل-ین ادبیاتا گیردیکده داها چوخ فورمجا اؤنملی اولدوغونو گؤروروک. اونون فورم قاتینا استعاره و مجاز گیریر.
« #تمثیل» آذربایجان ادبیاتیندا أن چوخ، بایاتیلاریمیزدا ایشلهنیر. قئید ائدیرم کی تمثیل آتالار سؤزوندن فرقلیدیر. تمثیل ذئهنی (اؤزنل، سوبیئکتیو) آنلاملاری اوزه چیخاریب اونو عینیلشدیریر. بو او دئمکدیر کی انسان تمثیل-ین گوجو ایله هر شئیی حتتا أن ایچسل دویغولاری دا بئله، ظاهیری بیچیمده گؤرور. شاعیرین بو حاقدا کؤمهیینه یاشاییش آلانیندا قازاندیغی تجروبه گلیر. او یاشاییش، طبیعت و خلقینین عادت و عنعنهسینین کؤمهیی ایله هر شئیی بیزیم گؤزوموزون اؤنونده جانلاندیریر. تمثیل انسانین معنوی و مادی دویغولارینی، طبیعت، توپلوم و اشیادان آلماقلا یاناشی اونو مقایسهلی شکیلده عینیلشدیریب ساده بیر اوسلوبدا اوخوجویا چاتدیریر.
#مفتون_امینی بو اوسلوبدان یارارلانماقلا اؤز دوشونجه و دونیا گؤروشونو آیدین و ساده شکیلده بیزه سؤیلهییر و بونونلا دا توپلومسال یاشاییشین، بدیعی اوبرازلارینی یارادیر:
اگر قوش یورقون اولسا پّر گؤتورمز
یالانچی عشقی هئشواخ تر گؤتورمز
عزیزیم قلبیمه دَیسن یاواش دَی
بو بیر گولداندی سینسا جر گؤتورمز (۱)
ائله بونا گؤره ده شاعیرین بو اثری بایاتی وزنینده اولماسا دا، بایاتی ریتمی ایله وورغولانیر؛ و بو سببدن «عاشیقلی کروان» اثرینین مضمونو بایاتی مضمونونو اؤزونه آلمیشدیر.
شاعیر تمثیل گوجو ایله، گؤزل و بدیعی آنلام یاراتمیشدیر؛ اؤرنک اوچون: او «حقیقتین» سیرلی سیماسی و دولاشیقلارینی و أل یئتیشمزلییی و اوزونلوغونو گؤسترمک اوچون، اونو بیر چای تصور ائدیرکی یوزبیر آدیلا یوز یئردن کئچیر:
بو بیر سؤزدور گولوم قالسین یادیندا
شیرین یا شور، دوتارلیق وار دادیندا
حقیقت بیر اوزون چایدیر بوروقلو
کی یوز یئردن کئچیر، یوز بیر آدیندا
«تمثیل شاعیرین الینده اؤز فیکیر و قایغیلارینی سؤیلهمک اوچون أن گوجلو بیر آراجدیر. اوخوجو تمثیل آراجی ایله شاعیرین فیکیرلرینی دویور، هله اوستهلیک اونو همیشهلیک اؤز بئینینده ساخلاییر. چونکی او ساده و اورهیه یاتیم بیر دیل یعنی تمثیل دیلی ایله یازیلیبدیر. اونون حتتا پوئمانی اوچ بؤلومه بؤلدویو آدلاردا دا بئله، تمثیل دویغوسو واردیر. شاعیر اؤز خلقینین عادت و عنعنعهلریندن و سئودییی طبیعتین اوچ اوبرازیندان (یعنی: اوجاق، بولاق و داغ اوبرازلاریندان) صنعتکارلیقلا یارارلانیر».( ۲)
بئلهلیکله بیرینجی بؤلومونو «اوجاق باشیندا» آدلاندیرماقلا، خلقینین أن اسکی زامانلاردان سئودییی اود، یورد و اوجاق باشیندا ییغیشیب یاشاییشین چئشیدلی ساحهلری حاققیندا دوشونجهلرینی و همچنین بیر- بیرینه اوجاق باشیندا «بوی بویلاییب، سوی سؤیلهدیکلرینی» یادا سالیر؛ سانکی بو صنعتکار آشیقلار، بو ائلین باش بیلنلری، اوجاق باشینا ییغیشماقلا گلهجک حاققیندا اؤز پلانلارینی بیربیریله بؤلوشدورورلر:
میز اوسته، رنگلی – رنگلی ، قاب قاشیقلار
حیهطده، رنگی سولموش، سارماشیقلار
عجب حالدیر، اورهک قئینیر، غم اوینور
سازیز قربانی، قالخین، آی عاشیقلار!
👇👇👇 @dusharge 👇👇👇
یازان: #همت_شهبازی
«عاشیقلی کروان»، #مفتون_امینینین آذربایجان تورکجهسینده یاراتدیغی گؤزل و بدیعی بیر اثریدیر. بو اثری اوخویاندا، آتا بابالاریمیزین #مَثل، #ضربالمثل شکلینده سؤیلهدیکلرینی، علوی فیکیرلرینی خاطیرلاییریق. آتالاریمیزین سؤزوندهکی قیسالیق، عینی زاماندا بؤیوک دوشونجه قایناغی، انسانی بوتون یاشاییش ساحهسینده آییقلیغا و داورانیشینی گؤزل سوییهده گؤسترمهیه چاغیریر. بئله بیر دوشونجهنین داوامچیسی هله ده بیزیم دوشونجهلی و آغ ساققال شاعیرلریمیز آراسیندا گؤرونور. اؤرنک اولاراق: « #سؤنمز»ین « #شئح_مونجوغو» اثری، «عاشیقلی کروان» ایله اوزون سوره قیریلان حلقهواری قانداللارینی ایلگیلندیردی. هله سؤنمزدن اؤنجه بیزیم ایکی دیللی شاعیریمیز «مفتون امینی» مثل و ضربالمثللری بدیعی شکیلده شعرده ایشلتمک سیناغیندان اوغورلو چیخمیشدی؛ بونا گؤره ده من «عاشیقلی کروان» اثرینی بیر #تمثیلی (آللئقوریک) اثر کیمی دَیرلندیریرم.
تمثیلین مضمون باخیمیندان کؤکونده فلسفه وار. فلسفهنین ایلکین تمثیلچیلری، تمثیل واسیطهسییله اؤز دوشونجهلرینی دئمیشلر. بونلارین ان باشلیجاسی #افلاطوندور. اورتا دؤنملره گلدیکده ایسه، تمثیل اؤز #فلسفی آنلامینی قوروماقلا یاناشی ادبیاتدا اؤزللیکله شعرده اؤز عکسینی تاپدی. #گنجهلی نظامینین اثرلری، #دانتهنین ایلاهی کمدیسی، #جان_میلتونون ایتمیش جنتی، #عطار_نیشابورینین منطقالطیر، #محمد_فضولینین سفرنامه روح، #محمدباقر_خلخالینین ثعلبیه (تولکینامه) کیمی اثرلرینده تمثیل باشلیجا رول اویناییر. تمثیل-ین ادبیاتا گیردیکده داها چوخ فورمجا اؤنملی اولدوغونو گؤروروک. اونون فورم قاتینا استعاره و مجاز گیریر.
« #تمثیل» آذربایجان ادبیاتیندا أن چوخ، بایاتیلاریمیزدا ایشلهنیر. قئید ائدیرم کی تمثیل آتالار سؤزوندن فرقلیدیر. تمثیل ذئهنی (اؤزنل، سوبیئکتیو) آنلاملاری اوزه چیخاریب اونو عینیلشدیریر. بو او دئمکدیر کی انسان تمثیل-ین گوجو ایله هر شئیی حتتا أن ایچسل دویغولاری دا بئله، ظاهیری بیچیمده گؤرور. شاعیرین بو حاقدا کؤمهیینه یاشاییش آلانیندا قازاندیغی تجروبه گلیر. او یاشاییش، طبیعت و خلقینین عادت و عنعنهسینین کؤمهیی ایله هر شئیی بیزیم گؤزوموزون اؤنونده جانلاندیریر. تمثیل انسانین معنوی و مادی دویغولارینی، طبیعت، توپلوم و اشیادان آلماقلا یاناشی اونو مقایسهلی شکیلده عینیلشدیریب ساده بیر اوسلوبدا اوخوجویا چاتدیریر.
#مفتون_امینی بو اوسلوبدان یارارلانماقلا اؤز دوشونجه و دونیا گؤروشونو آیدین و ساده شکیلده بیزه سؤیلهییر و بونونلا دا توپلومسال یاشاییشین، بدیعی اوبرازلارینی یارادیر:
اگر قوش یورقون اولسا پّر گؤتورمز
یالانچی عشقی هئشواخ تر گؤتورمز
عزیزیم قلبیمه دَیسن یاواش دَی
بو بیر گولداندی سینسا جر گؤتورمز (۱)
ائله بونا گؤره ده شاعیرین بو اثری بایاتی وزنینده اولماسا دا، بایاتی ریتمی ایله وورغولانیر؛ و بو سببدن «عاشیقلی کروان» اثرینین مضمونو بایاتی مضمونونو اؤزونه آلمیشدیر.
شاعیر تمثیل گوجو ایله، گؤزل و بدیعی آنلام یاراتمیشدیر؛ اؤرنک اوچون: او «حقیقتین» سیرلی سیماسی و دولاشیقلارینی و أل یئتیشمزلییی و اوزونلوغونو گؤسترمک اوچون، اونو بیر چای تصور ائدیرکی یوزبیر آدیلا یوز یئردن کئچیر:
بو بیر سؤزدور گولوم قالسین یادیندا
شیرین یا شور، دوتارلیق وار دادیندا
حقیقت بیر اوزون چایدیر بوروقلو
کی یوز یئردن کئچیر، یوز بیر آدیندا
«تمثیل شاعیرین الینده اؤز فیکیر و قایغیلارینی سؤیلهمک اوچون أن گوجلو بیر آراجدیر. اوخوجو تمثیل آراجی ایله شاعیرین فیکیرلرینی دویور، هله اوستهلیک اونو همیشهلیک اؤز بئینینده ساخلاییر. چونکی او ساده و اورهیه یاتیم بیر دیل یعنی تمثیل دیلی ایله یازیلیبدیر. اونون حتتا پوئمانی اوچ بؤلومه بؤلدویو آدلاردا دا بئله، تمثیل دویغوسو واردیر. شاعیر اؤز خلقینین عادت و عنعنعهلریندن و سئودییی طبیعتین اوچ اوبرازیندان (یعنی: اوجاق، بولاق و داغ اوبرازلاریندان) صنعتکارلیقلا یارارلانیر».( ۲)
بئلهلیکله بیرینجی بؤلومونو «اوجاق باشیندا» آدلاندیرماقلا، خلقینین أن اسکی زامانلاردان سئودییی اود، یورد و اوجاق باشیندا ییغیشیب یاشاییشین چئشیدلی ساحهلری حاققیندا دوشونجهلرینی و همچنین بیر- بیرینه اوجاق باشیندا «بوی بویلاییب، سوی سؤیلهدیکلرینی» یادا سالیر؛ سانکی بو صنعتکار آشیقلار، بو ائلین باش بیلنلری، اوجاق باشینا ییغیشماقلا گلهجک حاققیندا اؤز پلانلارینی بیربیریله بؤلوشدورورلر:
میز اوسته، رنگلی – رنگلی ، قاب قاشیقلار
حیهطده، رنگی سولموش، سارماشیقلار
عجب حالدیر، اورهک قئینیر، غم اوینور
سازیز قربانی، قالخین، آی عاشیقلار!
👇👇👇 @dusharge 👇👇👇