آية الله علوى بروجردى🔹
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii
ايشان غلط فاحشى كرده است.
#سنت اصيل كه از #معصومين وبزرگان #مذهب را به ارث برده ايم را با تسنن افراطى مقايسه كردن ، عين عدم درك مكتب اهل بيت است.
ايشان كه متاسفانه از احاديث وروايات متعدد در اين باره جاهل بوده ، به غلط ورود در اين مسائل نموده ومتاسفيم كه دولت داراى چنين وزير #فرهنگ
نادان به مسائل اساسى مكتب اهل بيت است. !!!
ما با مجلس #شادى حضرت زهرا نه تنها مخالفتى نداشته بلكه آن را از نظر جايگاه ثواب واجر اگر بيش از مجالس سوگوارى بر امامان ندانيم ، كمتر نيز بشمار نمى آوريم.
بزرگان وسلف #صالح گذشته در طول حدود چهارده قرن براين مبنا گام برداشته واين ميراث مهم را موظفيم كه به نسل آينده برسانيم.
البته باز تاكيد مى نمايم ، مجلس فرحة الزهراء ، وبازگو نمودن #ظلم طالمان ، به معنای #سبً ویا همراه با سبً نبوده وباید در این مجالس ، از مطاعن #دشمنان اهل بیت از منابع صحیح مکتب اهل بیت ، بهره گرفته وهمچون دیگر مجالسی که در این راستا در بزرگداشت خاندان اهل بیت ، برپامی شود ، بشمار آمده ونيز تاكيد مى نمايم كه در اين شرايط ، سبً علنى به #فتواى رموز شيعه وبزرگان و#رهبر معظم انقلاب ، خلاف شرع بوده ودر اين راستا بايد كمال #هوشيارى را بكار گرفت.
……………………………………
@drhadiansarii
#سنت اصيل كه از #معصومين وبزرگان #مذهب را به ارث برده ايم را با تسنن افراطى مقايسه كردن ، عين عدم درك مكتب اهل بيت است.
ايشان كه متاسفانه از احاديث وروايات متعدد در اين باره جاهل بوده ، به غلط ورود در اين مسائل نموده ومتاسفيم كه دولت داراى چنين وزير #فرهنگ
نادان به مسائل اساسى مكتب اهل بيت است. !!!
ما با مجلس #شادى حضرت زهرا نه تنها مخالفتى نداشته بلكه آن را از نظر جايگاه ثواب واجر اگر بيش از مجالس سوگوارى بر امامان ندانيم ، كمتر نيز بشمار نمى آوريم.
بزرگان وسلف #صالح گذشته در طول حدود چهارده قرن براين مبنا گام برداشته واين ميراث مهم را موظفيم كه به نسل آينده برسانيم.
البته باز تاكيد مى نمايم ، مجلس فرحة الزهراء ، وبازگو نمودن #ظلم طالمان ، به معنای #سبً ویا همراه با سبً نبوده وباید در این مجالس ، از مطاعن #دشمنان اهل بیت از منابع صحیح مکتب اهل بیت ، بهره گرفته وهمچون دیگر مجالسی که در این راستا در بزرگداشت خاندان اهل بیت ، برپامی شود ، بشمار آمده ونيز تاكيد مى نمايم كه در اين شرايط ، سبً علنى به #فتواى رموز شيعه وبزرگان و#رهبر معظم انقلاب ، خلاف شرع بوده ودر اين راستا بايد كمال #هوشيارى را بكار گرفت.
……………………………………
@drhadiansarii
نکته ها
*ممنوع شدن سبّ اميرالمؤمنين #علی عليه السلام توسط عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز بود كه قضيه #سبّ و لعن على عليه السلام را ممنوع كرد. خودش مى گويد:
دو قضيه باعث شد كه من اين كار را منع كردم. يكى اينكه وقتى بچه بودم معلم سرِخانه اى داشتم كه مى آمد و براى من تدريس مى كرد. ما در كوچه ها با بچه هاى همسن و سال بازى مى كرديم. به اين بچه ها چنان آموخته بودند كه بدون اينكه قصد خاصى هم داشته باشند، دو كلمه كه صحبت مى كردند، تا كسى حركتى مى كرد و از او مى پرسيدند چرا اين كار را كردى، وقتى مى خواست بگويد من اين كار را نكردم، العياذباللَّه مى گفت: «لعنت بر #على، كِىْ من چنين كارى كردم؟» عمر بن عبدالعزيز مى گويد يك بار كه ما در كوچه اين كارها را مى كرديم معلم من آمد از آنجا گذشت.
قرار بود براى تدريس به من به مسجد برود و من هم به آنجا بروم. به #مسجد رفتم ديدم مشغول نماز است. منتظر ماندم تا نمازش تمام شود. تا گفت «السلام عليكم» به سرعت از جا بلند شد و دوباره گفت: «اللَّه اكبر». تا اين نماز ديگر هم تمام شد زود بلند شد و نماز ديگرى را شروع كرد. ديدم وقت گذشت و حس كردم كه امروز نمى خواهد به من درس بدهد. پيش خود گفتم: بايد بفهمم چرا نمى خواهد به من درس بدهد. اين بار به محض اينكه گفت: «السلام عليكم» ديگر مجال ندادم، فوراً سلام كردم و گفتم: استاد! آيا امروز نمى خواهيد به من درس بدهيد؟ ديدم رفتارش با من جور ديگرى است. گفتم: آيا تقصيرى كردهام؟ گناهى كردهام؟ گفت: آن چه كارى بود كه در كوچه كردى؟ آن چه بود كه من از تو شنيدم؟ گفتم: چه چيزى؟
موضوع را گفت. بعد، از من پرسيد: تو از چه موقع اطلاع پيدا كردى كه خداوند پس از آنكه بر اهل بدر راضى شد بر آنها غضب كرد؟ (اهل تسنن مسأله اهل #بدر را قبول دارند.) من هم بچه بودم و بى اطلاع، گفتم: مگر على هم از اصحاب بدر بود؟ گفت:
«هَلِ الْبَدْرُ إلّالِعَلىٍّ؟!» مگر در بدر قهرمانى غير از على بود؟ اصلًا بدر مال على است.
از آن پس تصميم گرفتم كه ديگر اين كار را نكنم.
________
@drhadiansarii
*ممنوع شدن سبّ اميرالمؤمنين #علی عليه السلام توسط عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز بود كه قضيه #سبّ و لعن على عليه السلام را ممنوع كرد. خودش مى گويد:
دو قضيه باعث شد كه من اين كار را منع كردم. يكى اينكه وقتى بچه بودم معلم سرِخانه اى داشتم كه مى آمد و براى من تدريس مى كرد. ما در كوچه ها با بچه هاى همسن و سال بازى مى كرديم. به اين بچه ها چنان آموخته بودند كه بدون اينكه قصد خاصى هم داشته باشند، دو كلمه كه صحبت مى كردند، تا كسى حركتى مى كرد و از او مى پرسيدند چرا اين كار را كردى، وقتى مى خواست بگويد من اين كار را نكردم، العياذباللَّه مى گفت: «لعنت بر #على، كِىْ من چنين كارى كردم؟» عمر بن عبدالعزيز مى گويد يك بار كه ما در كوچه اين كارها را مى كرديم معلم من آمد از آنجا گذشت.
قرار بود براى تدريس به من به مسجد برود و من هم به آنجا بروم. به #مسجد رفتم ديدم مشغول نماز است. منتظر ماندم تا نمازش تمام شود. تا گفت «السلام عليكم» به سرعت از جا بلند شد و دوباره گفت: «اللَّه اكبر». تا اين نماز ديگر هم تمام شد زود بلند شد و نماز ديگرى را شروع كرد. ديدم وقت گذشت و حس كردم كه امروز نمى خواهد به من درس بدهد. پيش خود گفتم: بايد بفهمم چرا نمى خواهد به من درس بدهد. اين بار به محض اينكه گفت: «السلام عليكم» ديگر مجال ندادم، فوراً سلام كردم و گفتم: استاد! آيا امروز نمى خواهيد به من درس بدهيد؟ ديدم رفتارش با من جور ديگرى است. گفتم: آيا تقصيرى كردهام؟ گناهى كردهام؟ گفت: آن چه كارى بود كه در كوچه كردى؟ آن چه بود كه من از تو شنيدم؟ گفتم: چه چيزى؟
موضوع را گفت. بعد، از من پرسيد: تو از چه موقع اطلاع پيدا كردى كه خداوند پس از آنكه بر اهل بدر راضى شد بر آنها غضب كرد؟ (اهل تسنن مسأله اهل #بدر را قبول دارند.) من هم بچه بودم و بى اطلاع، گفتم: مگر على هم از اصحاب بدر بود؟ گفت:
«هَلِ الْبَدْرُ إلّالِعَلىٍّ؟!» مگر در بدر قهرمانى غير از على بود؟ اصلًا بدر مال على است.
از آن پس تصميم گرفتم كه ديگر اين كار را نكنم.
________
@drhadiansarii