گام به گام در درون #مقصوره پيامبرص 🔹
هنگامى كه از درب #خانه حضرت ٪#زهرا ع كه تقريبا در برابر باب #جبرائيل در #مسجد النبى قرار دارد ، گام به درون خانه قرار مى دهيد، در ميانه اين فضا كمى متمايل به چپ ، #ضريح كوچكى از نوع فلز برنز قرار دارد كه روى آن را با پارچه اى پوشانيده اند. افراد كهن #مدينه از #شيعه وسنًى إظهار مى دارند كه عثمانيان اين صورت قبر را بصورت ضريح بوجود آورده ومعتقدند ، مكان قبر مبارك حضرت زهرا ع در اين مكان است كه بدون ترديد نمى توان قاطعانه اين نظر را قبول كرد ، زيرا شاء الله أن يكون قبرها مخفياً ، اين مكان كه در آن #ستون جبرائيل نيز قرار دارد ، خود شاهدى است كه بارها حضرت در اين مكان نازل شده ووحى را بر پيامبرص تقديم داشته است.
در سمت چپ اين فضا كه تقريبا چهار متر در ١١ متر است ودرب خانه حضرت #على ع نيز از سوى #روضه در اين مكان قرار دارد ، درى كه حضرت تمام دربهاى روبه مسجد را بست الا #باب عليً ، #پنجره اين درب را وهابيان ، كتابخانه قرار داده اند كه از ديده ها پنهان باشد. از سمت چپ اين فضا ودر كنار ضريح ياد شده ، درى كوچك قرار دارد كه از آن به #مقصوره يا محل دفن #پيامبر ص گام نهاده مى شود. اين فضا كه بصورت پنج ضلعى از سه متر زير زمين تا سقف ديوار كشيده شده وبر آن #پارچه سبزى قرار داده شده است. قبر مطهر حضرت در ميانه اين فضا قرار گرفته است. قرنها است كه هيچ كس به درون اين فضاى محصور راه نيافته واز درون آن هيچ آگاهى نداريم. فضاى ياد شده از درون بصورت ديوارى پنج ضلعى بوده ونوعا از بالاى سر مبارك حضرت ، هيچ كس احتراما ، عبور نكرده واز اين راه دوباره بايد باز گشت. فضاى #معنوى درون وروحانيت موجود در آن كه خود حضور رسول خدا ص وامير المومنين ع وحضرت #زهرا ع و#حسنين ع را در ذهن ما وهر آگاه به #تاريخ اسلام تداعى مى كند ، خود موجب زيبايي وفضاى خاصًى در ذهن مى گردد كه به بر داشتن گام هاى كوچك وآرام ، چنين احساس مى كنيم كه اين بزرگان وروحشان در اين فضا وجود داشته وفشرده اينكه نمى توان شرايط روحى خود را به قلم وجز اينها توصيف نمود. لحظاتى كه يك بار در زندگى رخ داده وچه زود سپرى مى گردد زيرا كه #زمان در اين مكان به گونه ديگرى به حركت در مى آيد به گونه اى كه تو نمى دانى در اين لحظات بايد چه كنى؟ واز كدام بخش بيشتر بهره ببرى ؟ وخلاصه اينكه تو در اين لحظات ، همچون رؤيايي چند ثانيه اى ، ناگاه ملاحظه مى كنى كه از درب خانه حضرت گام به برون مى نهى!!
السلام عليك يارسول الله
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
………………………………
@drhadiansarii
هنگامى كه از درب #خانه حضرت ٪#زهرا ع كه تقريبا در برابر باب #جبرائيل در #مسجد النبى قرار دارد ، گام به درون خانه قرار مى دهيد، در ميانه اين فضا كمى متمايل به چپ ، #ضريح كوچكى از نوع فلز برنز قرار دارد كه روى آن را با پارچه اى پوشانيده اند. افراد كهن #مدينه از #شيعه وسنًى إظهار مى دارند كه عثمانيان اين صورت قبر را بصورت ضريح بوجود آورده ومعتقدند ، مكان قبر مبارك حضرت زهرا ع در اين مكان است كه بدون ترديد نمى توان قاطعانه اين نظر را قبول كرد ، زيرا شاء الله أن يكون قبرها مخفياً ، اين مكان كه در آن #ستون جبرائيل نيز قرار دارد ، خود شاهدى است كه بارها حضرت در اين مكان نازل شده ووحى را بر پيامبرص تقديم داشته است.
در سمت چپ اين فضا كه تقريبا چهار متر در ١١ متر است ودرب خانه حضرت #على ع نيز از سوى #روضه در اين مكان قرار دارد ، درى كه حضرت تمام دربهاى روبه مسجد را بست الا #باب عليً ، #پنجره اين درب را وهابيان ، كتابخانه قرار داده اند كه از ديده ها پنهان باشد. از سمت چپ اين فضا ودر كنار ضريح ياد شده ، درى كوچك قرار دارد كه از آن به #مقصوره يا محل دفن #پيامبر ص گام نهاده مى شود. اين فضا كه بصورت پنج ضلعى از سه متر زير زمين تا سقف ديوار كشيده شده وبر آن #پارچه سبزى قرار داده شده است. قبر مطهر حضرت در ميانه اين فضا قرار گرفته است. قرنها است كه هيچ كس به درون اين فضاى محصور راه نيافته واز درون آن هيچ آگاهى نداريم. فضاى ياد شده از درون بصورت ديوارى پنج ضلعى بوده ونوعا از بالاى سر مبارك حضرت ، هيچ كس احتراما ، عبور نكرده واز اين راه دوباره بايد باز گشت. فضاى #معنوى درون وروحانيت موجود در آن كه خود حضور رسول خدا ص وامير المومنين ع وحضرت #زهرا ع و#حسنين ع را در ذهن ما وهر آگاه به #تاريخ اسلام تداعى مى كند ، خود موجب زيبايي وفضاى خاصًى در ذهن مى گردد كه به بر داشتن گام هاى كوچك وآرام ، چنين احساس مى كنيم كه اين بزرگان وروحشان در اين فضا وجود داشته وفشرده اينكه نمى توان شرايط روحى خود را به قلم وجز اينها توصيف نمود. لحظاتى كه يك بار در زندگى رخ داده وچه زود سپرى مى گردد زيرا كه #زمان در اين مكان به گونه ديگرى به حركت در مى آيد به گونه اى كه تو نمى دانى در اين لحظات بايد چه كنى؟ واز كدام بخش بيشتر بهره ببرى ؟ وخلاصه اينكه تو در اين لحظات ، همچون رؤيايي چند ثانيه اى ، ناگاه ملاحظه مى كنى كه از درب خانه حضرت گام به برون مى نهى!!
السلام عليك يارسول الله
السلام عليكم يا اهل بيت النبوًة ورحمة الله وبركاته
………………………………
@drhadiansarii
پیکرهایی که پس از سیزده #قرن ، سالم بودند🔹
#حذيفه يكي از هفت نفرى بود كه بر پیکر حضرت #فاطمه زهرا (عليها السلام) #نماز خواند.وي #منافقين دوران خود را به إذن خداوند متعال می شناخت !
وی قدرتي يافته بود كه مي توانست منافقين را تشخيص دهد. منافقينى كه پس از #غدير، توطئه قتل #پيامبر (ص) رابرنامه ریزی کرده ودر نظر داشتند در بازگشت حضرت از غدير خم در راه، #شتر حضرت را بترسانند تا حضرت به دره سقوط كند و به قتل برسد، كه #جبرئيل حضرت را از حيله آنان با خبر ساخت.
پيامبر (ص) آن منافقين را به حذيفه معرفى نمود و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود كه غاصبين #خلافت پس از آن رخداد، از حذيفه مى ترسيدند كه مبادا آنان را به مردم معرفى كند، از این رو بود که حذيفه بر نماز هر كس که حاضر نمى شد ! ديگران مى فهميدند كه ميت #منافق بوده است.
اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت #اميرالمؤمنین ع در #مدائن از دنيا رحلت نمود. او قبل از رحلت به دو فرزندش #صفوان و #سعيد وصيت كرد كه هميشه ملازم وهمراه اميرالمؤمنين (ع ) باشند، آنها هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ #صفين به #شهادت رسيدند.
همان طور كه در تاريخ به ثبت رسیده است ، حذيفه يكي از بزرگان اصحاب پيامبر(ص) از جانب خلیفه دوم ، سال ها والى مدائن بود كه پس از مدتى او را بر كنار و #سلمان فارسي را به #ولايت اين شهر منصوب كرد و هنگامي كه سلمان رحلت كرد دوباره حذيفه ،والى مدائن شد و ولايت حذيفه در مدائن باقى بود تا نوبت به ولايت حضرت #على(ع) رسيد.
هنگامي كه حذيفه وفات كرد در مكاني در نزديكي سلمان فارسي كه حدود 2 كيلومتر از آن فاصله دارد، دفن شد كه بر رودخانه #دجله مشرف بود و در كنار #عبدالله بن جابر #انصاري قرار داشت.
در سال 1931ميلادي مطابق با ١٣٥٠ هجرى قمرى وبرابر با ١٣١٠ شمسى ، كه آب رودخانه دجله به قبر حذيفه و عبدالله بن جابر انصاري نزديك بود، به همين دليل آيت الله سيد ابوالحسن #اصفهاني ،مرجع تقليد آن زمان نجف اشرف صلاح ديد كه پیکر اين دو ،به نزديك مکان #دفن سلمان فارسي انتقال داده شود كه فورا اين انتقال به صورت رسمي و در زمان #فيصل اول و با حضور وزيران معروف آن زمان در دولت #عراق از قبيل سيد محمد #صدر رييس مجلس #اعيان عراق، شيخ جعفر #ابوالتمن، شيخ محمد رضا #الشبيبي وزير معارف، سيد عبد المهدي ،پدر #دكتر عادل عبدالمهدي ، نخست وزیر کنونی عراق صورت گرفت.
در آن زمان و در هنگام انتقال جسد اين دو صحابي بزرگ، معجزه بزرگی رخ داد كه جسدها كاملا سالم و تازه بود ،گويا چند لحظه پيش به شهادت رسيده بودند .
……………………………………
@drhadiansarii
#حذيفه يكي از هفت نفرى بود كه بر پیکر حضرت #فاطمه زهرا (عليها السلام) #نماز خواند.وي #منافقين دوران خود را به إذن خداوند متعال می شناخت !
وی قدرتي يافته بود كه مي توانست منافقين را تشخيص دهد. منافقينى كه پس از #غدير، توطئه قتل #پيامبر (ص) رابرنامه ریزی کرده ودر نظر داشتند در بازگشت حضرت از غدير خم در راه، #شتر حضرت را بترسانند تا حضرت به دره سقوط كند و به قتل برسد، كه #جبرئيل حضرت را از حيله آنان با خبر ساخت.
پيامبر (ص) آن منافقين را به حذيفه معرفى نمود و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود كه غاصبين #خلافت پس از آن رخداد، از حذيفه مى ترسيدند كه مبادا آنان را به مردم معرفى كند، از این رو بود که حذيفه بر نماز هر كس که حاضر نمى شد ! ديگران مى فهميدند كه ميت #منافق بوده است.
اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت #اميرالمؤمنین ع در #مدائن از دنيا رحلت نمود. او قبل از رحلت به دو فرزندش #صفوان و #سعيد وصيت كرد كه هميشه ملازم وهمراه اميرالمؤمنين (ع ) باشند، آنها هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ #صفين به #شهادت رسيدند.
همان طور كه در تاريخ به ثبت رسیده است ، حذيفه يكي از بزرگان اصحاب پيامبر(ص) از جانب خلیفه دوم ، سال ها والى مدائن بود كه پس از مدتى او را بر كنار و #سلمان فارسي را به #ولايت اين شهر منصوب كرد و هنگامي كه سلمان رحلت كرد دوباره حذيفه ،والى مدائن شد و ولايت حذيفه در مدائن باقى بود تا نوبت به ولايت حضرت #على(ع) رسيد.
هنگامي كه حذيفه وفات كرد در مكاني در نزديكي سلمان فارسي كه حدود 2 كيلومتر از آن فاصله دارد، دفن شد كه بر رودخانه #دجله مشرف بود و در كنار #عبدالله بن جابر #انصاري قرار داشت.
در سال 1931ميلادي مطابق با ١٣٥٠ هجرى قمرى وبرابر با ١٣١٠ شمسى ، كه آب رودخانه دجله به قبر حذيفه و عبدالله بن جابر انصاري نزديك بود، به همين دليل آيت الله سيد ابوالحسن #اصفهاني ،مرجع تقليد آن زمان نجف اشرف صلاح ديد كه پیکر اين دو ،به نزديك مکان #دفن سلمان فارسي انتقال داده شود كه فورا اين انتقال به صورت رسمي و در زمان #فيصل اول و با حضور وزيران معروف آن زمان در دولت #عراق از قبيل سيد محمد #صدر رييس مجلس #اعيان عراق، شيخ جعفر #ابوالتمن، شيخ محمد رضا #الشبيبي وزير معارف، سيد عبد المهدي ،پدر #دكتر عادل عبدالمهدي ، نخست وزیر کنونی عراق صورت گرفت.
در آن زمان و در هنگام انتقال جسد اين دو صحابي بزرگ، معجزه بزرگی رخ داد كه جسدها كاملا سالم و تازه بود ،گويا چند لحظه پيش به شهادت رسيده بودند .
……………………………………
@drhadiansarii
إنًا لِلًه وإنًا إليه راجعون
درگذشت مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ #على _اسلامى ، موجب تأثر وتألًم فراوان گرديد.
نزدیک به نیم #قرن با این شخصیت علمی وفعال فرهنگی ، آشنایی داشتم.
وی را از #نجف اشرف ودر محافل ومجالس #حوزه آن ، هنگامی که با پدر #شهیدم آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری حضور می یافتم ، آشنا شدم . این آشنایی به سالهای پس از ۱۳۴۸ شمسی باز می گردد. از آن پس در #تهران در سال ۱۳۵۵ نخستین بار باايشان در #کتابخانه بزرگ اسلامی که باقی مانده میراث فرهنگی پدرش ، حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ #عباسعلی _اسلامی بود ، و در خیابان #گوته قرار داشت ، روبرو شدم . حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی ، #روحانی خوشرو ،با قدرت جاذبه فراوانش ! ، با ایده های گسترده اش ! ، شخصیتی که هیچگاه در طول این دوران دراز ، در راستای گسترش معارف اهل بیت ع ، لحظه ای تأمًل به خود راه نداده و خستگی ناپذیر ! به دنبال جذب فعالان و #اندیشمندان وصاحبان #فکر وقلم واندیشه بوده تا دغدغه های خویش را که تنها گسترش معارف اهل بیت ع می باشد و هست ، به انجام رساند! ودر این راستا گامهای گسترده وموفقی را به تنهایی وبا كمك وپشتوانه های مالی #خيًرين برداشت.
حجة الاسلام اسلامى با اهتمام خود ، وبا تشكيل #بنياد _بعثت دست به انتشار ١٩٧ أثر در زمينه هاى قرآني ، وأهل بيت ع همچون #صحيفه _سجاديه ، أمالى شيخ #صدوق ، تفسير #برهان ، #مجمع _البحرين ، #مصباح _الانوار ، و... زد.
او در دوسال اخير ، به دنبال به انجام رسانیدن طرح گسترش آموزه های #نهج البلاغه در مدارس ، وایجاد مرکز نقابت سادات وشناسایی نسل پیامبر ص در جهان بود!!
وى تا واپسين لحظات زندگى خود ودر بستر بيمارى، دست از تلاش هاى فرهنكى خود برنداشت. اين چهره فعال فرهنگى وروحانى تاثير گزار، سرانجام در بامداد روز يكشنبه امروز
١٥ دى ماه ١٣٩٨ ، برابر با نهم ربيع الثانى ١٤٤١ هجرى با پشت سر نهادن بيش از هفت دهه تلاش وكوشش ، جان به جان آفرين تسليم نمود.
اين ضايعه اسفناك را به #مراجع عظام وحوزه هاى علميه وجامعه فرهنگيان وفعالان مذهبى وانديشمندان حوزوى ودانشگاهى وبيت معزز ايشان تسليت عرض مى كنم.
روح ورضوان الهى را براى آن مرحوم والامقام، وأجر وصبر جزيل را براى بازماندگان ودوستان وفعالان فرهنگى كه همچون شمعى در ميان آنان پرتو افشانى مى نمود ، از درگاه ايزدى خواستارم.
تهران ، ١٥ -١٠-١٣٩٨
دكتر #هادى _انصارى
________
@drhadansarii
درگذشت مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ #على _اسلامى ، موجب تأثر وتألًم فراوان گرديد.
نزدیک به نیم #قرن با این شخصیت علمی وفعال فرهنگی ، آشنایی داشتم.
وی را از #نجف اشرف ودر محافل ومجالس #حوزه آن ، هنگامی که با پدر #شهیدم آیة الله حاج شیخ احمد #انصاری حضور می یافتم ، آشنا شدم . این آشنایی به سالهای پس از ۱۳۴۸ شمسی باز می گردد. از آن پس در #تهران در سال ۱۳۵۵ نخستین بار باايشان در #کتابخانه بزرگ اسلامی که باقی مانده میراث فرهنگی پدرش ، حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ #عباسعلی _اسلامی بود ، و در خیابان #گوته قرار داشت ، روبرو شدم . حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اسلامی ، #روحانی خوشرو ،با قدرت جاذبه فراوانش ! ، با ایده های گسترده اش ! ، شخصیتی که هیچگاه در طول این دوران دراز ، در راستای گسترش معارف اهل بیت ع ، لحظه ای تأمًل به خود راه نداده و خستگی ناپذیر ! به دنبال جذب فعالان و #اندیشمندان وصاحبان #فکر وقلم واندیشه بوده تا دغدغه های خویش را که تنها گسترش معارف اهل بیت ع می باشد و هست ، به انجام رساند! ودر این راستا گامهای گسترده وموفقی را به تنهایی وبا كمك وپشتوانه های مالی #خيًرين برداشت.
حجة الاسلام اسلامى با اهتمام خود ، وبا تشكيل #بنياد _بعثت دست به انتشار ١٩٧ أثر در زمينه هاى قرآني ، وأهل بيت ع همچون #صحيفه _سجاديه ، أمالى شيخ #صدوق ، تفسير #برهان ، #مجمع _البحرين ، #مصباح _الانوار ، و... زد.
او در دوسال اخير ، به دنبال به انجام رسانیدن طرح گسترش آموزه های #نهج البلاغه در مدارس ، وایجاد مرکز نقابت سادات وشناسایی نسل پیامبر ص در جهان بود!!
وى تا واپسين لحظات زندگى خود ودر بستر بيمارى، دست از تلاش هاى فرهنكى خود برنداشت. اين چهره فعال فرهنگى وروحانى تاثير گزار، سرانجام در بامداد روز يكشنبه امروز
١٥ دى ماه ١٣٩٨ ، برابر با نهم ربيع الثانى ١٤٤١ هجرى با پشت سر نهادن بيش از هفت دهه تلاش وكوشش ، جان به جان آفرين تسليم نمود.
اين ضايعه اسفناك را به #مراجع عظام وحوزه هاى علميه وجامعه فرهنگيان وفعالان مذهبى وانديشمندان حوزوى ودانشگاهى وبيت معزز ايشان تسليت عرض مى كنم.
روح ورضوان الهى را براى آن مرحوم والامقام، وأجر وصبر جزيل را براى بازماندگان ودوستان وفعالان فرهنگى كه همچون شمعى در ميان آنان پرتو افشانى مى نمود ، از درگاه ايزدى خواستارم.
تهران ، ١٥ -١٠-١٣٩٨
دكتر #هادى _انصارى
________
@drhadansarii
نکته ها
*ممنوع شدن سبّ اميرالمؤمنين #علی عليه السلام توسط عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز بود كه قضيه #سبّ و لعن على عليه السلام را ممنوع كرد. خودش مى گويد:
دو قضيه باعث شد كه من اين كار را منع كردم. يكى اينكه وقتى بچه بودم معلم سرِخانه اى داشتم كه مى آمد و براى من تدريس مى كرد. ما در كوچه ها با بچه هاى همسن و سال بازى مى كرديم. به اين بچه ها چنان آموخته بودند كه بدون اينكه قصد خاصى هم داشته باشند، دو كلمه كه صحبت مى كردند، تا كسى حركتى مى كرد و از او مى پرسيدند چرا اين كار را كردى، وقتى مى خواست بگويد من اين كار را نكردم، العياذباللَّه مى گفت: «لعنت بر #على، كِىْ من چنين كارى كردم؟» عمر بن عبدالعزيز مى گويد يك بار كه ما در كوچه اين كارها را مى كرديم معلم من آمد از آنجا گذشت.
قرار بود براى تدريس به من به مسجد برود و من هم به آنجا بروم. به #مسجد رفتم ديدم مشغول نماز است. منتظر ماندم تا نمازش تمام شود. تا گفت «السلام عليكم» به سرعت از جا بلند شد و دوباره گفت: «اللَّه اكبر». تا اين نماز ديگر هم تمام شد زود بلند شد و نماز ديگرى را شروع كرد. ديدم وقت گذشت و حس كردم كه امروز نمى خواهد به من درس بدهد. پيش خود گفتم: بايد بفهمم چرا نمى خواهد به من درس بدهد. اين بار به محض اينكه گفت: «السلام عليكم» ديگر مجال ندادم، فوراً سلام كردم و گفتم: استاد! آيا امروز نمى خواهيد به من درس بدهيد؟ ديدم رفتارش با من جور ديگرى است. گفتم: آيا تقصيرى كردهام؟ گناهى كردهام؟ گفت: آن چه كارى بود كه در كوچه كردى؟ آن چه بود كه من از تو شنيدم؟ گفتم: چه چيزى؟
موضوع را گفت. بعد، از من پرسيد: تو از چه موقع اطلاع پيدا كردى كه خداوند پس از آنكه بر اهل بدر راضى شد بر آنها غضب كرد؟ (اهل تسنن مسأله اهل #بدر را قبول دارند.) من هم بچه بودم و بى اطلاع، گفتم: مگر على هم از اصحاب بدر بود؟ گفت:
«هَلِ الْبَدْرُ إلّالِعَلىٍّ؟!» مگر در بدر قهرمانى غير از على بود؟ اصلًا بدر مال على است.
از آن پس تصميم گرفتم كه ديگر اين كار را نكنم.
________
@drhadiansarii
*ممنوع شدن سبّ اميرالمؤمنين #علی عليه السلام توسط عمر بن عبدالعزيز
عمر بن عبدالعزيز بود كه قضيه #سبّ و لعن على عليه السلام را ممنوع كرد. خودش مى گويد:
دو قضيه باعث شد كه من اين كار را منع كردم. يكى اينكه وقتى بچه بودم معلم سرِخانه اى داشتم كه مى آمد و براى من تدريس مى كرد. ما در كوچه ها با بچه هاى همسن و سال بازى مى كرديم. به اين بچه ها چنان آموخته بودند كه بدون اينكه قصد خاصى هم داشته باشند، دو كلمه كه صحبت مى كردند، تا كسى حركتى مى كرد و از او مى پرسيدند چرا اين كار را كردى، وقتى مى خواست بگويد من اين كار را نكردم، العياذباللَّه مى گفت: «لعنت بر #على، كِىْ من چنين كارى كردم؟» عمر بن عبدالعزيز مى گويد يك بار كه ما در كوچه اين كارها را مى كرديم معلم من آمد از آنجا گذشت.
قرار بود براى تدريس به من به مسجد برود و من هم به آنجا بروم. به #مسجد رفتم ديدم مشغول نماز است. منتظر ماندم تا نمازش تمام شود. تا گفت «السلام عليكم» به سرعت از جا بلند شد و دوباره گفت: «اللَّه اكبر». تا اين نماز ديگر هم تمام شد زود بلند شد و نماز ديگرى را شروع كرد. ديدم وقت گذشت و حس كردم كه امروز نمى خواهد به من درس بدهد. پيش خود گفتم: بايد بفهمم چرا نمى خواهد به من درس بدهد. اين بار به محض اينكه گفت: «السلام عليكم» ديگر مجال ندادم، فوراً سلام كردم و گفتم: استاد! آيا امروز نمى خواهيد به من درس بدهيد؟ ديدم رفتارش با من جور ديگرى است. گفتم: آيا تقصيرى كردهام؟ گناهى كردهام؟ گفت: آن چه كارى بود كه در كوچه كردى؟ آن چه بود كه من از تو شنيدم؟ گفتم: چه چيزى؟
موضوع را گفت. بعد، از من پرسيد: تو از چه موقع اطلاع پيدا كردى كه خداوند پس از آنكه بر اهل بدر راضى شد بر آنها غضب كرد؟ (اهل تسنن مسأله اهل #بدر را قبول دارند.) من هم بچه بودم و بى اطلاع، گفتم: مگر على هم از اصحاب بدر بود؟ گفت:
«هَلِ الْبَدْرُ إلّالِعَلىٍّ؟!» مگر در بدر قهرمانى غير از على بود؟ اصلًا بدر مال على است.
از آن پس تصميم گرفتم كه ديگر اين كار را نكنم.
________
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مجلس توسل به حضرت #على أصغر در بالاسر مبارك حرم امام #حسين ع ديروز چهارشنبه ٦ فروردين براى رفع بلاى #كرونا از جامعه
اللهم بحقً الحسين ع ، إشف صدر الحسين ع ، بظهور الحجة ع
😭😭😭🤲🤲🤲
__________
@drhadiansarii
اللهم بحقً الحسين ع ، إشف صدر الحسين ع ، بظهور الحجة ع
😭😭😭🤲🤲🤲
__________
@drhadiansarii
جنگ #خیبر🔹
غزوه خیبر ، آخرین رویارویی بین مسلمانان و #یهودیان در زمان رسول خدا ص است که در محرم سال هفتم هجری در منطقه خیبر اتفاق افتاد. در این غزوه مسلمانان غنایم قابل توجهی بدست آورند، از جمله منطقه #فدک و چند قلعه دیگر که خالصه رسول خدا ص شد. این غزوه نیز مانند سایر غزوات دیگر، صحنه دلاوری های #امیرالمؤمنین ع بود.
خیبر در زبان عبری به معنای قلعه‌است و چون این منطقه بواسطه این قلعه‌های هفتگانه دربر گرفته شده بود به آن خیبر می‌گفتند. منطقه خیبر در ۸ منزلی شمال مدینه واقع شده و سرزمینی بود که هفت قلعه و مزارع و درخت‌های نخل بسیاری داشت.
بیشتر مردان #یهود در قلعه #قموص قرار داشتند که محکم ترین این قلعه ها بود.
امام علی ع در این جنگ ، رشادتهای شگفتی را از خود نشان دادند که مهمترین آن ها ، کندن درب سنگی #قلعه وبه عنوان سپر استفاده کردن از آن بوده است.
ابن اسحاق از ابورافع نقل مى کند که من در کنار #على (ع) بودم که با یک یهودى درگیر شد و سپر از دستش افتاد. آن حضرت درِ #حِصن را از جا کنده و تا پایان نبرد، به عنوان #سپر از آن بهره گرفت. ابورافع مى گوید: پس از جنگ، ما هشت نفر کوشیدیم تا در را برگردانیم نتوانستیم.
گفتنی است که درب قلعه از سنگ به ارتفاع دو متر وپهنای یک متر بوده است که پس از جنگ ، حضرت این درب را بر نهر آبی که در این فاصله قرار داشت ، گذاشته وسپاه از روی آن به درون قلعه گام نهادند.
در این کلیپ ، شما قلعه خیبر ، ومحل دربی که از سوی حضرت از جا کنده شد ونیز چاه آبی که با زدن شمشیر امیر المومنین ع جوشید، را ملاحظه می نمایید.
هم اکنون این مکان هنوز وجود داشته و در عمره شعبانیه سال ۱۳۷۴ شمسی توفیق حاصل گردید که به این مکان مشرف شوم.
………………………………………
@drhadiansarii
غزوه خیبر ، آخرین رویارویی بین مسلمانان و #یهودیان در زمان رسول خدا ص است که در محرم سال هفتم هجری در منطقه خیبر اتفاق افتاد. در این غزوه مسلمانان غنایم قابل توجهی بدست آورند، از جمله منطقه #فدک و چند قلعه دیگر که خالصه رسول خدا ص شد. این غزوه نیز مانند سایر غزوات دیگر، صحنه دلاوری های #امیرالمؤمنین ع بود.
خیبر در زبان عبری به معنای قلعه‌است و چون این منطقه بواسطه این قلعه‌های هفتگانه دربر گرفته شده بود به آن خیبر می‌گفتند. منطقه خیبر در ۸ منزلی شمال مدینه واقع شده و سرزمینی بود که هفت قلعه و مزارع و درخت‌های نخل بسیاری داشت.
بیشتر مردان #یهود در قلعه #قموص قرار داشتند که محکم ترین این قلعه ها بود.
امام علی ع در این جنگ ، رشادتهای شگفتی را از خود نشان دادند که مهمترین آن ها ، کندن درب سنگی #قلعه وبه عنوان سپر استفاده کردن از آن بوده است.
ابن اسحاق از ابورافع نقل مى کند که من در کنار #على (ع) بودم که با یک یهودى درگیر شد و سپر از دستش افتاد. آن حضرت درِ #حِصن را از جا کنده و تا پایان نبرد، به عنوان #سپر از آن بهره گرفت. ابورافع مى گوید: پس از جنگ، ما هشت نفر کوشیدیم تا در را برگردانیم نتوانستیم.
گفتنی است که درب قلعه از سنگ به ارتفاع دو متر وپهنای یک متر بوده است که پس از جنگ ، حضرت این درب را بر نهر آبی که در این فاصله قرار داشت ، گذاشته وسپاه از روی آن به درون قلعه گام نهادند.
در این کلیپ ، شما قلعه خیبر ، ومحل دربی که از سوی حضرت از جا کنده شد ونیز چاه آبی که با زدن شمشیر امیر المومنین ع جوشید، را ملاحظه می نمایید.
هم اکنون این مکان هنوز وجود داشته و در عمره شعبانیه سال ۱۳۷۴ شمسی توفیق حاصل گردید که به این مکان مشرف شوم.
………………………………………
@drhadiansarii
در كنار #مزار بدون ضریح حضرت #على اكبر ع🔴
در تاريخ سوم بهمن ماه سال ١٣٩١ شمسى ، عمليات تعويض ضريح مطهر امام حسين آغاز گرديد وضريح پيشين كه ٧٦ سال پيش از سوى طاهر سيف الدين ، پيشوا وسلطان بهره هاى هند ساخته شده بود ، با #ضريح تازه ساخت از سوى ايران ومردم قم ، جايگزين گرديد. لحظات تكرار نشدنى را در اين مدت توفيق داشتم كه در مراحل گوناگون اين عمليات حضور داشته باشم. اين عكس در كنار مزار حضرت على اكبر ع وجايي كه درب ضريح قرار مى گيرد ، گرفته شده است! السلام عليك ايها الشهيد أبن الشهيد ع
فضایل حضرت علی اکبر(ع)
علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب (۳۳-۶۱ق)، مشهور به علی‌اکبر فرزند امام سوم شیعیان. او را نخستین شهید از بنی‌هاشم در روز عاشورا و شبیه‌ترین مردم به #پیامبر اسلام دانسته‌اند.
علی اکبر در ۱۱ شعبان سال ۳۳ق در مدینه به دنیا آمد. پدرش امام حسین(ع) و مادرش لیلی بنت ابی مرة نام دارد.گزارش‌های تاریخی، لقب وی را اکبر و کنیه‌اش را ابوالحسن نگاشته‌اند.اما شیخ مفید لقبش را اصغر گفته است.
در مورد برخی از جنبه‌های زندگی علی اکبر، اختلافاتی وجود دارد. برخی از نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان، او را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) گزارش کرده و برخی دیگر وی را کوچک‌تر از امام سجاد(ع) دانسته‌اند.همچنین در مورد ازدواج و فرزندان وی نیز اختلاف وجود دارد. برخی با استناد به عبارتی از زیارت‌نامه وی، او را صاحب همسر و فرزند می‌دانند.
شیخ کلینی در فروع #کافی حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که حکایت از ازدواج حضرت علی اکبر(ع) با یک کنیز و داشتن فرزندی به نام حسن دارد. در مقابل گروهی از علمای انساب و محققان تصریح کرده‌اند که از وی فرزندی نمانده و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام #سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است.
حضرت ابوالفضل العباس(ع)، با لبابه دختر عبیدالله بن عباس، پسر عمو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ازدواج نمود.
علی اکبر در ۱۰ محرم سال ۶۱ قمری در واقعه عاشورا به همراه پدر و بسیاری از بنی هاشم به #شهادت رسیدو در کنار امام حسین(ع) در کربلا به خاک سپرده شد.
بر اساس روایات، چهره علی اکبر با ابهت بود و چون ماه تابان می‌درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. چهار شانه و میانه قامت بود. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه و گشاده با مژه‌هایی پرمو داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه و شانه‌اش پهن بود.
امام حسین(ع) او را شبیه‌ترین مردم در خلقت و آفرینش، اخلاق و صفات روحی، گفتار و آداب اجتماعی به رسول خدا(ص) معرفی می‌کرد.
دنباله مطلب را از اين لينك
👇👇👇
https://www.khabaronline.ir/news/663062
ملاحظه کنید.
………………………………………
@drhadiansarii
در تاريخ سوم بهمن ماه سال ١٣٩١ شمسى ، عمليات تعويض ضريح مطهر امام حسين آغاز گرديد وضريح پيشين كه ٧٦ سال پيش از سوى طاهر سيف الدين ، پيشوا وسلطان بهره هاى هند ساخته شده بود ، با #ضريح تازه ساخت از سوى ايران ومردم قم ، جايگزين گرديد. لحظات تكرار نشدنى را در اين مدت توفيق داشتم كه در مراحل گوناگون اين عمليات حضور داشته باشم. اين عكس در كنار مزار حضرت على اكبر ع وجايي كه درب ضريح قرار مى گيرد ، گرفته شده است! السلام عليك ايها الشهيد أبن الشهيد ع
فضایل حضرت علی اکبر(ع)
علی بن الحسین بن علی بن ابی‌طالب (۳۳-۶۱ق)، مشهور به علی‌اکبر فرزند امام سوم شیعیان. او را نخستین شهید از بنی‌هاشم در روز عاشورا و شبیه‌ترین مردم به #پیامبر اسلام دانسته‌اند.
علی اکبر در ۱۱ شعبان سال ۳۳ق در مدینه به دنیا آمد. پدرش امام حسین(ع) و مادرش لیلی بنت ابی مرة نام دارد.گزارش‌های تاریخی، لقب وی را اکبر و کنیه‌اش را ابوالحسن نگاشته‌اند.اما شیخ مفید لقبش را اصغر گفته است.
در مورد برخی از جنبه‌های زندگی علی اکبر، اختلافاتی وجود دارد. برخی از نسب‌شناسان و تاریخ‌دانان، او را بزرگترین فرزند امام حسین(ع) گزارش کرده و برخی دیگر وی را کوچک‌تر از امام سجاد(ع) دانسته‌اند.همچنین در مورد ازدواج و فرزندان وی نیز اختلاف وجود دارد. برخی با استناد به عبارتی از زیارت‌نامه وی، او را صاحب همسر و فرزند می‌دانند.
شیخ کلینی در فروع #کافی حدیثی از امام رضا(ع) نقل کرده که حکایت از ازدواج حضرت علی اکبر(ع) با یک کنیز و داشتن فرزندی به نام حسن دارد. در مقابل گروهی از علمای انساب و محققان تصریح کرده‌اند که از وی فرزندی نمانده و نسل امام حسین(ع) تنها از طریق امام #سجاد(ع) ادامه پیدا کرده است.
حضرت ابوالفضل العباس(ع)، با لبابه دختر عبیدالله بن عباس، پسر عمو پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ازدواج نمود.
علی اکبر در ۱۰ محرم سال ۶۱ قمری در واقعه عاشورا به همراه پدر و بسیاری از بنی هاشم به #شهادت رسیدو در کنار امام حسین(ع) در کربلا به خاک سپرده شد.
بر اساس روایات، چهره علی اکبر با ابهت بود و چون ماه تابان می‌درخشید. به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. چهار شانه و میانه قامت بود. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه و گشاده با مژه‌هایی پرمو داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه و شانه‌اش پهن بود.
امام حسین(ع) او را شبیه‌ترین مردم در خلقت و آفرینش، اخلاق و صفات روحی، گفتار و آداب اجتماعی به رسول خدا(ص) معرفی می‌کرد.
دنباله مطلب را از اين لينك
👇👇👇
https://www.khabaronline.ir/news/663062
ملاحظه کنید.
………………………………………
@drhadiansarii
خبرآنلاین
فضایل حضرت علی اکبر(ع)
علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب (۳۳-۶۱ق)، مشهور به علی‌اکبر فرزند امام سوم شیعیان. او را نخستین شهید از بنی‌هاشم در روز عاشورا و شبیه‌ترین مردم به پیامبر اسلام دانسته‌اند.
Forwarded from دكتر هادى انصارى
سنت ديرينه اى كه هنوز پابرجاست
بخش دوم :
باد نيز در اين هنگام كه خود را نيز به نوايي از بركت اين خانه ومولود رساند ، از هرسو به مدينة الرسول به وزيدن نهاد ، وشاخه هاى نخلستانها وبرگ وسٓعٓفْ هاى آنها ، به حركت در آمد وچه نواى زيبايي را كه نشان از شادى اين موجودات گياهى بود ، در پيرامون مدينة الرسول بوجود آورده وباد
همه موانع خود را در نورديده وبه سوى مسجد النبى وخانه على ع وفاطمه ع ره مى سپرد.
ساعتى از افطار سپرى نشده بود كه زنان مدينه ، كودكان ونوجوانان دختر وپسر خود را براى اظهار شادى از تولد اين نوزاد ، به سوى خانه ياد شده فرستاده واين جماعت با شور وشور كودكانه ونوجوانانه خود ، هياهويي را به پاساختند.
گروهى بر طبل وگروهى بر كاسه وبشقاب هاى فلزى وگروهى با كف زدن ، اشعار زيبايي را سرودند كه پس از چهارده قرن هنوز اين سنت زيبا در شهرهاى شيعه نشين عراق از نجف وكربلا وحله وناصريه وكوت وبغداد وكاظمين و.. گرفته تا شهرهاى جنوبى ايران يعنى خوزستان وخرمشهر وآبادان ، در شب نيمه ماه مبارك رمضان ادامه داشته وكودكان ونوجوانان با پوشيدن لباس هاى شاد محلى خود
به خيابانها وكوچه ها ، سرازير مى گردند.
اين گروهها كه گاه واغلب در محله ها وكوچه ها وبازارچه هاى آن به راه افتاده ودر حالى كه كيسه هايي را بر گردن انداخته ويا سينى به دست مى باشند ، برخى برطبل وبرخى بر ديگ ويا قاشق كوبيدن بر كف بشقابهاى روحى يا مسين ، اشعار زيباى سروده شده در چهارده قرن پيش را با لهجه هاى محلى خود تكرار مى كنند.
اشعار ياد شده را چنين مى سرايند:
ما إجينه ما إجينه لولا الحسن ما إجينه يا ابو الحسن حلٍ الكيس وانطينه
بياد دارم كه دربيش از پنج دهه پيش كه خود كودكى در سن هشت ونه ساله بودم ، در محله مشراق نجف كه از كهنترين محله هاى اين شهر بشمار مى آيد ، ناظر اين مناظر زيبا واز ياد نرفتنى بودم. گروهى سينى كوبان وعده اى با طبل هاى كوزه اى كوچك محلى با دنيايي از شور وشادى ، درب خانه ها را مى كوبيدندواشعار ياد شده را دختر وپسرهاى هم سن وسال با صداى بلند ، مى خواندند:
ماجينه ماجينه لولا الحسن ماجينه يا الله حلٍ الچيس وانطينه
يعنى : ما نيامديم ، ما نيامديم ،. اگر حسن نبود ، نمى آمديم ، يالله دست در كيسه ببر وعيدى بده
-------------------------
#باد_مولود_مدينه_الرسول
#نخلستانها_سٓعٓف_برگ
#على_فاطمه_مسجد
#طبل_بشقاب_كاسه
#كربلا_نجف_حله_
#كاظمين_بغداد_ناصريه
#لباس_ماجينه_حسن
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش دوم :
باد نيز در اين هنگام كه خود را نيز به نوايي از بركت اين خانه ومولود رساند ، از هرسو به مدينة الرسول به وزيدن نهاد ، وشاخه هاى نخلستانها وبرگ وسٓعٓفْ هاى آنها ، به حركت در آمد وچه نواى زيبايي را كه نشان از شادى اين موجودات گياهى بود ، در پيرامون مدينة الرسول بوجود آورده وباد
همه موانع خود را در نورديده وبه سوى مسجد النبى وخانه على ع وفاطمه ع ره مى سپرد.
ساعتى از افطار سپرى نشده بود كه زنان مدينه ، كودكان ونوجوانان دختر وپسر خود را براى اظهار شادى از تولد اين نوزاد ، به سوى خانه ياد شده فرستاده واين جماعت با شور وشور كودكانه ونوجوانانه خود ، هياهويي را به پاساختند.
گروهى بر طبل وگروهى بر كاسه وبشقاب هاى فلزى وگروهى با كف زدن ، اشعار زيبايي را سرودند كه پس از چهارده قرن هنوز اين سنت زيبا در شهرهاى شيعه نشين عراق از نجف وكربلا وحله وناصريه وكوت وبغداد وكاظمين و.. گرفته تا شهرهاى جنوبى ايران يعنى خوزستان وخرمشهر وآبادان ، در شب نيمه ماه مبارك رمضان ادامه داشته وكودكان ونوجوانان با پوشيدن لباس هاى شاد محلى خود
به خيابانها وكوچه ها ، سرازير مى گردند.
اين گروهها كه گاه واغلب در محله ها وكوچه ها وبازارچه هاى آن به راه افتاده ودر حالى كه كيسه هايي را بر گردن انداخته ويا سينى به دست مى باشند ، برخى برطبل وبرخى بر ديگ ويا قاشق كوبيدن بر كف بشقابهاى روحى يا مسين ، اشعار زيباى سروده شده در چهارده قرن پيش را با لهجه هاى محلى خود تكرار مى كنند.
اشعار ياد شده را چنين مى سرايند:
ما إجينه ما إجينه لولا الحسن ما إجينه يا ابو الحسن حلٍ الكيس وانطينه
بياد دارم كه دربيش از پنج دهه پيش كه خود كودكى در سن هشت ونه ساله بودم ، در محله مشراق نجف كه از كهنترين محله هاى اين شهر بشمار مى آيد ، ناظر اين مناظر زيبا واز ياد نرفتنى بودم. گروهى سينى كوبان وعده اى با طبل هاى كوزه اى كوچك محلى با دنيايي از شور وشادى ، درب خانه ها را مى كوبيدندواشعار ياد شده را دختر وپسرهاى هم سن وسال با صداى بلند ، مى خواندند:
ماجينه ماجينه لولا الحسن ماجينه يا الله حلٍ الچيس وانطينه
يعنى : ما نيامديم ، ما نيامديم ،. اگر حسن نبود ، نمى آمديم ، يالله دست در كيسه ببر وعيدى بده
-------------------------
#باد_مولود_مدينه_الرسول
#نخلستانها_سٓعٓف_برگ
#على_فاطمه_مسجد
#طبل_بشقاب_كاسه
#كربلا_نجف_حله_
#كاظمين_بغداد_ناصريه
#لباس_ماجينه_حسن
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii