دکتر حامد واحدی اردکانی
221 subscribers
430 photos
154 videos
10 files
710 links
Download Telegram
جهان بیرون ما به جهان درونمان چقدر نزدیک است؟ در ساحت فردی چقدر می توانیم گزارش آشویتس ها را بشنویم و آنرا به فعل و فاعلانی دیگر نسبت ندهیم یا از بیخ و بن #انکار نکنیم؟ جهان بیرون ما چقدر می تواند حتا گزارش #زندگی زیسته #زندانیان را بشنود، تجربه کند و تحریف، #وارونه و یا انکار نکند.
تمام آنچه گفته شد را می توان هم در ساحت فردی و هم در لایه های جامعه شنید و البته که مانند آنچه در بخشی از این برش فیلم آمده، بسیارند گوش هایی که حاضرند برای مواجه نشدن با رخ داد، به هر دری بزنند...
حتا گفتگو با مسببان فاجعه. همان بخش که در انتهای این برش آمده، کمی قبل از جمله
Don't negotiate with killers
.
.
.
.
#روانکاوی #روانکاو #روانشناس #روان #رواندرمانی #درمان #انسان #روانشناسی #بیمار #درد #رنج #رشد #بلوغ #احساس #عاطفه
کتاب حاضر راهنمایی عملی و گام به گام است که با رویکرد #شناختی_رفتاری پروتکل هایی آماده برای استفاده در موقعیت های #پزشکی را فراهم می کند. در بخش اول #کتاب به اصول کلی و #درمان مبتنی بر شواهد پرداخته شده و در بخش دوم به تفکیک هر فصل، پروتکل های مداخله ای در زمینه مشکلات شایع در موقعیت های پزشکی شامل موارد زیر ارائه گردیده است:
#درد، اختلال #خواب، #افسردگی، کژتنظیمی #خشم، نشانه های اضطرابی، #اضطراب مرتبط با موقعیت ها و درمان های پزشکی، اضطراب #بیماری، حملات اضطرابی-پانیک، مدیریت رفتاری در بیماران آژیته و درمان مشکلات پراگماتیک.
این کتاب می تواند راهنمایی کاربردی برای روان شناسان #سلامت و بالینی، روانپزشکان و روان پرستاران و نیز با کسب دانش پایه برای پزشکان و پرستاران باشد. در پایان می توان گفت این اثر برای بالینگران و درمانگرانی می تواند مفید و کاربردی باشد که نگاهی یکپارچه تر به بیماران مراجعه کننده به محیط های درمان طبی دارند و بیمار را پدیده ای با تمام ابعاد روانی، اجتماعی، فرهنگی و زیستی می دانند.

#روانشناس #روان #رواندرمانی #انسان #روانشناسی #بیمار #رشد #بلوغ #احساس #عاطفه #فکر #تفکر #دکترواحدی_اردکانی
دکتر حامد واحدی اردکانی
لیلا به معنی شب هنگام و نیز درازترین و تارترین شب که گاهی استعاره ایست بر گیسوان بلند #زن. گیسوانی که در لیلای این #فیلم، بافته شده و از زیر روسری و البته بسیاری چیزهای دیگر، فرا رفته و نه فروافتاده. او دختریست که با دخالت های #پدر و نیز #زن_ستیزی #مادر همچنان…
بزرگترینشان هم به چنان فلاکتی افتاده که از خانه پدر سوسیس و تخم مرغ می دزدد که آن را هم پدر از جیبش بیرون می کشد. پدری که رنگ زرد روی سبیلش روایتگر عمری #دود کردن است. دودی که شاید فقدانش را پر کند. او آن فقدان را به گونه ای دیگر نیز پر می کند. تلاش برای بزرگ فامیل شدن به هر قیمتی حتا به زور پولِ نداشته و نیز آویزان شدن به دیگری.
رد پای زندگی تباه یا بهتر است بگویم دود شده این خانواده را همچون زردی روی سبیل پدر می توان در جای جای آن دید. اما گویا جایی باید از پدری که نه جایگاه پدر، که فقط #جنسیت او را دارد عبور کرد. آری باید از تصویر پدر به #قانون پدر رسید. آن هم توسط فرزندی #دختر.
گویی آن سیلی، کشیده ای بود بر صورت تمام کسانی که به دنبال پر کردن فقدان خود و کسب بزرگی اند که یا به قیمت گرفتن از حلقوم فرزندان خود و ریختن به جیب دیگران تمام می شود و یا چسبیدن به دود و درازای سیگارواره ها
و البته که آن کشیده را همانی زد که گیسوانش از زیر روسری فرا رفته بود. گیسوانی که بسیاری #حرف و #عمل در خود بافته دارد...




#روانکاوی #روانکاو #روانشناس #روان #درمان #انسان #روانشناسی #بیمار #درد #احساس #عاطفه #کودک
نگاهی روانکاوانه به فیلم از خودم خسته شدم

از قدیم گفته اند "سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند". اما فیلم "از خودم خسته شدم" مثالیست که گاهی سری به دنبال درد می گردد تا دستمالی بر آن ببندد. تا در آن سَر چه سِری باشد؟
شخصیت #زن داستان که در رقابتی آیینه وار با پارتنر خود است، در موقعیت های مختلفی در پی کسب توجه است که البته در بیشتر موارد دارای الگویی مازوخیستیک است. او در نهایت برای #درمان دردش به دنبال دارو می گردد. اما به گونه ای خاص: دارویی که عوارض پوستی آن اثبات شده و او آن را دارویی مناسب برای درمان دردش می یابد. اما اینجا درمان کننده #درد، خودش از جنس درد است. آری، دردی که وارد می شود تا شاید دردی دیگر را درمان کند. گویی با یک تیر دست کم دو نشانه را زده. نشانه اول، چرخش #نگاه ها از روی پارتنرش (که به واسطه کار هنری، مجله ها خواستار مصاحبه و گرفتن #عکس با او هستند) بر روی خودش و نشانه دوم ارضای نیاز به درد کشیدن. گویی "خشم ورزیدن" همه جا هست و فقط سوژه و ابژه آن تغییر می کند. (ادامه در پست بعدی)

#روانکاوی #دکترواحدی_اردکانی #تحلیل_فیلم
دکتر حامد واحدی اردکانی
Video
فضاهای خالی که سعی در پر کردن آن است نیز از جمله تکرارهای آندرس است. سعی و تلاشی که همواره به در بسته می خورد: خواهری که علارغم پیگیری های آندرس، از رویارویی با او دوری می کند، پارتنری که دیگر به پیام هایش پاسخی نمی دهد، احساس پوچی ای که با خنده ها و خوش گذرانی ها تغییری در آن رخ نمی دهد، جیبی که خالی است و فقط با بسته هروئینی که از ساقی سابقش خریده پر می شود، و تلاشی نافرجام که برای خودکشی انجام می شود و انگار حتا مرگ هم دست رد به سینه او می زند و البته که داستان، پس از ناکامی از مردن، تازه آغاز می گردد. مدل خودکشی کردنش هم خود، حکایتی دارد. انگار آنجا هم تلاشش برای مرگ در منفعل ترین حالتش هست. شاید داستان می خواهد لحظه لحظه ی زندگی کسی را نشان دهد که دیگر از مرگ هم گذر کرده و صرفا در یک سراشیبی قل می خورد یا بهتر است بگویم قل داده می شود.
آیا چاره ای جز ۳۱ آگوست نیست؟ شاید چاره ای جز ۳۱ آگوست نیست. او در آن روز تلاشی چند باره می کند تا شاید این بار بر آن پوچی و خلاء فائق آید (بماند که اصلا آن خلاء پر شدنی هست یا نه).
آری او سرانجام در یکی از انبوهِ خانه های شهر اسلو، شهری که شاهد تاریخچه زندگیش از تولد تا همین تاریخ بوده، پس از مدت ها دوری از اعتیاد، دوباره رگ خود را از هروئین، پر می کند...

.
.
#روانکاوی #روانکاو #روانشناس #روان #رواندرمانی #درمان #انسان #اتاق_درمان #روانشناسی #بیمار #درد #رنج #رشد #بلوغ #احساس #عاطفه #فکر #تفکر #ناهشیار #کودک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایتی که #پدر در این فیلم برای فرزند خردسالش از آن چیزی تعریف می کند که در اردوگاه کار اجباری نازی ها رخ می دهد چقدر می تواند شبیه روایتی باشد که توتالیتر با ابزار عریض و طویل پروپاگاندایش به خیال خود به خورد مردم می دهد. پدر صفی را که در آن افرادی (از جمله سالخوردگان) را که به #درد کار نمی خورند و برای اتاق های گاز و کوره های آدم سوزی جدا می شوند برای فرزندش به گونه ای تعریف می کند که انگار جزئی از یک #بازی است و آنها قرار است در تیم دیگری قرار بگیرند. یا وقتی وارد خوابگاهی کثیف و نمناک می شوند، به فرزندش می گوید که اینجا را از قبل رزرو کرده.
از این دست تغییر روایت ها در #فیلم زیاد است و البته که نام آن نیز، "زندگی زیباست" نام گرفته. گویی نویسنده با قلمش تمامی آنچه را که تاکنون در نظرمان زیبا هستند را زیر سوال برده و حتا آن را به سخره می گیرد
نفوذ کلام پدر در #کودک خردسالش چنان است که هرچقدر عمق فاجعه بیشتر می شود کودک #پیروزی در بازی ای را بیشتر به خود نزدیک می بیند که پدر به راه انداخته است
کارساز بودن روایت این پدر بر مخاطبش که البته "کودکی خردسال" است، چقدر می تواند حکایتی آشنا باشد

#دکترواحدی_اردکانی
آیا وقتی فرد، گذشته خود را فراموش کند به کسی دیگر تبدیل می شود؟
آیا تغییر، خود، جبریست گریزناپذیر؟
آنجا که از " من" سخن به میان می آید، به واقع منظور که هست؟
و...

در فایل صوتی جلسه تحلیل روانکاوانه فیلم #بی_رویا، سعی بر آن داشته ام تا بدین پرسش ها، در کنار سایر مفاهیم قابل تامل فیلم بپردازم.

@dr_hamedvahedi




#روانکاوی #روانکاو #روانشناس #روان #رواندرمانی #درمان #انسان #اتاق_درمان #روانشناسی #بیمار #درد #رنج #رشد #بلوغ #احساس #عاطفه #فکر #تفکر #ناهشیار #کودک #فیلم #داستان #فیلمنامه #دکترواحدی_اردکانی #سینما #فراموشی #رویا #خواب
آنجا که دانستن، #درد را به دنبال خود خواهد داشت، انتخاب #ناخودآگاه که اصل حاکم بر آن، "لذت" است، کدام است؟ دانستن همراه با درد یا ندانستن همراه با بی دردی یا همان #لذت؟
گاهی شنیده می شود که فرد مراجعه کننده به #درمان، تمایلی به بهبود نداشت و از این رو پیشرفتی در درمان حاصل نشد. حال سوالی مطرح می گردد که در کل، چرا مراجع میل به از دست دادن مشکلاتی را داشته باشد که یک عمر با آنها #زندگی کرده و آگاهی از علت پیدایش و شکل گیری شان، خود، درد و رنجی افزون است؟ ضرب المثلی هم در زبان ما هست که اشاره به این امر دارد: بی خبری، خوش خبری

#فروید می گوید اگر ادراک و دانستن #واقعیت، ناخشنودی را به دنبال آورد، این دانستن #حقیقت است که باید قربانی شود.

سوالی دیگر
آیا علت اصلی مراجعه فرد به درمان، بیشتر برای از بین رفتن مشکلاتش است یا آنکه دیگر آنقدری #انرژی روانی برای ادامه زندگی ندارد؟
پس شاید بتوان گفت به عامل محرک دیگری، غیر از میل #روانکاوی شونده به درمان شدن، برای پیشبرد درمان نیاز است و آن میل #روانکاو است. میلی که موضوع و مقصد آن، نه روانکاوی شونده و نه فلان رفتار یا طرز فکر در وی است.

#دکترواحدی_اردکانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیگری و شکاف بین لذت تا ژوئیسانس

همواره زمانی که #کودک در برابر لذت ورزی ها با منع یا "نه" روبرو می شود، #لذت را متوقف نمی کند یا به معنای دقیقتر، لذت متوقف نمی شود، بلکه به سویی دیگر، تا آن سوی اصل لذت، تا #مرگ لذت، تا #ژوئیسانس می رود. از این رو شاید بتوان گفت همواره "دیگری" یا همان صاحب سخن "نه" در شکاف بین لذت تا ژوئیسانس ایستاده است. دیگری، ناخواسته، لذتی را #ممنوع می کند ولی غافل از آنکه آن لذت سر از جایی دیگر در می آورد.
اما چه می توان کرد؟
آیا در #فرهنگ، امکان "هرگونه" لذت ورزی وجود دارد؟
پس در نهایت چه باید کرد؟
گویی گریزی نیست...

#تمدن است و ملالت های آن







#روانکاوی #روانکاو #روانشناس #روان #رواندرمانی #درمان #انسان #بچه #روانشناسی #بیمار #درد #رنج #رشد #دکترواحدی_اردکانی #احساس #کودک