ماهنامه مديريت ارتباطات
2.06K subscribers
2.37K photos
397 videos
36 files
1.82K links
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابط‌عمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقی‌پور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
Download Telegram
🖋 #یادداشت

سبک مدیریتی در #تلویزیون
مروری بر یک تجربه (۲ و پایانی)

#محمد_حسام‌_پور

۷-جان برت به استفاده از عقول منفصل غیرسازمانی، همچون استخدام مشاوران مک کینزی، و زدودن بوروکراسی زاید در بی‌بی‌سی و حرکت به سمت الگوی سازمان رسانه‌ای موفق مشهور بود. الگوی بها دادن به «انتخاب تهیه‌کننده» (Producer choice) ، که مغز متفکر هدایت برنامه است، از ابداعات او بود. در سازمان بوروکراسی‌زدۀ بی‌بی‌سی در دهه نود تهیه‌کنندگان از منابع داخلی، اعم از استودیو و نیروی انسانی، استفاده می‌کردند. اما، حرکت انقلابی جان برت در مسیر تمرکززدایی و برون‌سپاری، مافیای آن زمان تلویزیون بی‌بی‌سی را درهم شکست و بازار شبه‌رقابتی کارمندان فرتوت بی‌بی‌سی را به تکاپو انداخت. به بیان دیگر، از دهه هفتاد میلادی به این سو درآمد تضمین شدۀ بی‌بی‌سی از محل حق آبومان سالانه باعث گسترش زیرساخت و توسعۀ منابع انسانی شده بود و این ساختار فربه نیروی انسانی و تجهیزات در دهه نود میلادی انگیزه و قدرت مناسب پاسخ‌گویی به چالش‌های پیرامون را نداشت. بعدها اقدامات انقلابی جان برت پاسخی مناسب برای «پایان دادن به بوروکراسی» و«نجات سازمانی» بی‌بی‌سی در دوران دیجیتال شناخته شد.
۸- هشت سال بعد گرگ دایاک، مدیرعامل بی‌بی‌سی شد. وی گرچه از همکاران سابق جان برت بود، سبک مدیریتی متفاوتی برای تضمین وجود سازمانی خلاق در دوران «پسابوروکراسی» بی‌سی‌سی به کار گرفت. دایاک متأثر از اندیشه‌های «جان کوتر»، استاد مدیریت دانشگاه هاروارد، سبک مدیریتی خاصی را پیش گرفت. وی معتقد بود خلاقیت سازمانی منبعث از نیروهای خلاق درون‌سازمانی است و تئوری «رهبری نیروها»ی خلاق را جایگزین «مدیریت نیروها» کرد. او سرمایه‌های انسانی درون‌سازمانی را ارزش‌گذاری کرد و شیوۀ جان برت، یعنی «انتخاب تهیه‌کننده» را ادامه نداد. وی ضمن برگزاری جلسات مکرر با کارمندان بی‌بی‌سی، پست‌های مدیریتی سازمان و هزینه‌های ستادی را تقلیل داد که موجب شد سالانه دویست میلیون پوند در بی‌بی‌سی صرفه‌جویی شود و این بودجه را برای برنامه‌سازی در بی‌بی‌سی هزینه کرد. علاوه بر این، دایاک برای نزدیکی بخش تولید و پخش (الگوی بی‌بی‌سی واحد) بسیار تلاش کرد و برخلاف برت به برنامه‌سازان بی‌بی‌سی بها داد و آن‌ها را در پست‌های مدیریت اجرایی بی‌بی‌سی نیز به کار گرفت. عملکرد دایاک باعث افزایش مخاطبان بی‌بی‌سی در مقایسه با مخاطبان شبکۀ رقیب، یعنی «ای تی وی»، شد و «استراتژی دیجیتال» در بی‌بی‌سی را تسریع کرد.
۹- اما دایاک به دلیل برخی ویژگی‌های شخصیتی و درنهایت دعوای سیاسی با دولت تونی بلر درخصوص رسوایی حمله به عراق و گزارش‌های نقادانۀ بی‌بی‌سی به نقل از دیوید کلی، که درنهایت به مرگ مشکوک دیوید کلی انجامید، مجبور شد از بی‌بی‌سی استعفا بدهد. این استعفا مقدمه دخالت گستردۀ دولت در ساختار و نحوه اداره بی‌بی‌سی، همچون ایجاد نهاد ناظر بر بی‌بی‌سی به نام «بی‌بی‌سی تراست»، شد.
۱۰- به نظر می‌رسد مرور تاریخ تطبیقی #رسانه در کشورهای مختلف و بررسی استراتژی‌ها و روش‌های مدیریتی در مواجه با تحولات تکنولوژیک، نکاتی آموزنده برای رسانۀ ملی داشته باشد.

منبع: هشتاد و ششمین شماره #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات - تیر ۹۶

🔵 در این شماره پرونده‌ای درباره #هنر با عنوان نگاهی دوباره به سینمای كیارستمی منتشر شده است. عکسی منتشرنشده از کیارستمی برای اولین بار بر روی جلد این شماره دیده می‌شود که عکاس آن #جواد_آتشباری است. در پرونده رسانه نیزپرونده‌ای با موضوع رسانه در سرزمین آپارتاید مورد توجه قرار گرفته است.

امکان خرید و مطالعه تمام شماره‌های ماهنامه از لینک
www.magiran.com/cmmagazine
وجود دارد.

کانال تلگرامی #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
🖋 #یادداشت

تیر خلاص به روزنامه نگاری خبری
#احمد_جعفری_چمازکتی

زمانی که کشور از غافله فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی عقب مانده بود، این امکان به اصحاب مطبوعات داده می شد، تا ساعت ها مخاطبان خود را برای دریافت اخبار در انتظار نگه دارند.
 شاید امروز جوانان ما باور نکنند که در دهه های گذشته برای خریدن دو روزنامه سراسری، صف های طویل، تشکیل می شد.
آنوقت ها، تنها خبرگزاری کشور «ایرنا» بود. تلکس #خبرگزاری_جمهوری_اسلامی قلب تحریریه مطبوعات کشور محسوب می گشت، که اگر روزی قطع می شد، نفس روزنامه ها به شماره می افتاد.

#اینترنت در ایران
دهه ۸۰ شمسی، با حضور و گسترش اینترنت در کشور، عصر خبرگزاری های کوچک آغاز شد. سازمانها و نهادهای مختلف برای اطلاع رسانی و اقناع مخاطبان، اقدام به تاسیس سایت های خبری کردند.
گسترش سایت های خبری موجب شد تا حوزه خبر تخصصی تر شود. حالا دیگر مخاطبان با مراجعه به سایت های تخصصی در حوزه های ورزش، زنان، اقتصاد و … اخبار مورد علاقه خود را دنبال می کردند.
وقتی #رادیو اختراع شد همه منتظر مرگ #روزنامه ها بودند اما این اتفاق نیافتاد، همانگونه که #تلویزیون هم نتوانست از شمار مخاطبان #سینما بکاهد.
رسانه ها از هر جنس در طول یکدیگر محسوب می شوند. وسایل ارتباط جمعی برای حفظ مخاطبان و شمارگان خود فضاهای جدیدی برای فعالیتهایشان تعریف می کنند. این گونه است که فناوریهای نوین، مرگ هیچ رسانه را رقم نمی زند بلکه این رسانه ها هستند که با پوست اندازی و سیاستگذاری های جدید، چتر پوششی خود را بر سپهر مخاطبان حفظ کرده و توسعه می دهند.

#روزنامه_نگاری_نوین
اما این داستان در ایران خودمان کمی متفاوت است. مطبوعاتی که از بیت المال ارتزاق می کنند، تصمیم ندارند همپا با تحولات در کارکردشان تجدید نظر کنند.
تصور این موضع که یک رویداد بعد از ۲۴ ساعت از وقوع – یعنی وقتی که همه سایت های خبری، خبر مورد اشاره را منتشر کرده اند – در روزنامه ای درج شود کمی سخت است، اما این اتفاق همین حالا در کشورمان می افتد.
گرچه مطبوعات خصوصی از این مرحله گذر کرده اند، اما روزنامه های غیرخصوصی همچنان بر سیاق گذشته پای می فشارند.
برای آنان شمارگان و مخاطبان مهم نیست، اصل، پول های بادآورده ای است که به حسابشان واریز می شود.
واقعیت این است که روزنامه های غیرخصوصی با «چاپ چهاررنگ» و افزودن «ضمائم» سعی دارند کاستی های خود را در عصر سایبر جبران کنند اما این راه، بی گمان به مرگشان ختم خواهد شد.
باید این نکته را باور داشت که مطبوعات در عصر سایبر، دیگر «خبری» نیستند، آنان باید یگ گام به جلو بردارند و با تحلیل اخبار ۲۴ ساعت قبل، ضمن احترام به مخاطبان، در انجام رسالت اجتماعی خود بکوشند.
ارائه دلایل وقوع یک رویداد و راهکار کارشناسان برای جلوگیری از تکرار آن، از اهم وظایف مطبوعات در عصر سایبر است.
درج خبری که ۲۴ ساعت قبل در دهها سایت منتشر شده، نمی تواند در شان یک روزنامه باشد.
روزنامه هایی که اصرار بر این کارکرد دارند، باید بدانند که از غافله رسانه های تاثیرگذار عقب افتاده اند.
باید بپذیرند درکی از رسالت اجتماعی خود ندارند و در قبال هدر دادن بیت المال، مسئول هستند.

منبع: میرنا
👇
@cm_magazine
نگاهی به ملاحظات بوردیویی درباره تلویزیون
تلویزیون علیه تلویزیون (۱)

#محسن_آزموده

#پیر_بوردیو (۲۰۰۲-۱۹۳۰) در اکول نرمال سوپریر #فلسفه خواند اما #جامعه‌_شناس شد، شاید از آن رو که منش انتزاعی فلسفه پاریسی با روحیه پر جنب و جوشش سازگار نبود؛ اندیشمندی که جامعه‌شناسی را همچون ورزشی رزمی می‌پنداشت، اگرچه در دشوارنویسی و مفهوم‌پردازی دست کمی از دیگر هم‌زبانان معاصرش نداشت. در طول حیات فکری‌اش به موضوعات متنوعی چون نظریه جامعه‌شناسی، بازار کار، نظام آکادمیک، جامعه‌شناسی هنر و... پرداخت و هم‌زمان در عرصه روشنفکری و اجتماعی زمانه‌اش نیز حضور داشت و این سخت با روش کارش که در هم آمیختن نظریه‌پردازی مفهومی با تحقیقات وسیع اجتماعی بود، هم‌خوان است.
بوردیو با شاخک‌های حساس جامعه‌شناسانه از اهمیت رسانه در عصر فعلی غافل نیست و در ۱۸ مارس ۱۹۹۶ در چارچوب درس‌هایش درکلژدوفرانس دو جلسه را به موضوع #تلویزیون و #رسانه اختصاص می‌دهد. این برنامه‌ها دو ماه بعد در ماه مه ۱۹۹۶ در کانال پاریس- پرمیر پخش شدند و بعد از بازبینی و تصحیح به همراه مقاله‌ای با عنوان «سلطه ژورنالیسم» در #کتاب «درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم» منتشر شدند.
مسأله اصلی بوردیو را شاید بتوان کنش خواند که در دو اثر نظری‌اش به نام‌های «کنش» (۱۹۷۷) و «منطق کنش» (۱۹۹۰) شرح و تبیین شده‌ است. بوردیو برای فرار از محدودیت‌های ساختارگرایی و یافتن استقلال نسبی کنش، بدون در افتادن به خیال‌پردازی به جعل مفاهیمی دست می‌زند که در فهم رویکرد او به مقولات گوناگون جامعه‌شناختی ضروری است؛ مفاهیمی چون میدان، هابیتوس (منش)، موقعیت، سرمایه و خشونت نمادین.
فهم نگاه بوردیو به تلویزیون از خلال این مفاهیم قابل درک است؛ اگرچه او کوشیده در لابه‌لای مفاهیم هرجا ضروریست به شرح مفهوم مورد نظر بپردازد، ضمن آنکه اثر او در مورد تلویزیون بر خلاف سایر آثارش به دلیل سرشت درس، گفتار ساده و روان است.

🔵جامعه‌شناس بر روی صفحه تلویزیون

نگاه بوردیو به تلویزیون انتقادی است و تا جایی که دو برنامه کوتاه تلویزیونی فرصت می‌دهد، به بیان ایده‌هایی منتقدانه درباره ساز و کارهای تلویزیون در شکل‌دهی به #افکار_عمومی و بازتولید روابط نابرابر #سیاسی، #اقتصادی و #اجتماعی اختصاص یافته است.
این نقد دو ویژگی مهم دارد که اولی وجه بازتابندگی آن است؛ یعنی بوردیو با حضور در تلویزیون به تخطئه آن می‌پردازد و #سانسور در آن، دروغ‌های حقیقت نمای آن و تضادها و تنش‌های وجود آمده در آن سخن می‌گوید. البته نقد یک سیستم یا ساختار ضمن حضور در آن یکی از تاکتیک‌هایی است که بوردیو پیش از این نیز در پروژه‌ای چون «انسان دانشگاهی» به کار برده است، گو اینکه مخاطب تلویزیون نیز باید از چارچوب پنجره خود تلویزیون خطاب قرار گیرد. نکته دیگری نیز که درباره حضور بوردیو روی شیشه شفاف تلویزیون مورد توجه قرار می‌گیرد، شکل آن است. این دو برنامه تلویزیونی اولاً توسط بخش سمعی- بصری کلژدوفرانس تهیه شده‌اند و ثانیاً در ساخت آن هیچ جلوه ویژه و کارگردانی خاصی که ویژگی برنامه‌های معمول تلویزیون است به کار نرفته است. به تعبیر شفاف‌تر، بوردیو در این دو برنامه کوشیده جایی که ممکن است از نقش تلویزیون بکاهد و این کار را با گفتمان منسجم و مستدل -اگرچه همچون درس یک استاد و خودخواهانه به نظر برسد- صورت دهد. در حقیقت به بیان بوردیو، «چنین گفتمانی، در حقیقت یکی از مؤثرترین راه‌های مقاومت در برابر دستکاری و تأکید بر آزادی اندیشه است». بوردیو البته منکر آن نیست که نقد تلویزیون اگر بخواهد توسط خود تلویزیون صورت بگیرد، در بهترین حالت و با تأکید بر «استقلال ضوابط ارتباطی» توسط دست‌اندرکاران تصویر می‌تواند صورت گیرد. ویژگی دوم رویکرد بوردیو به تلویزیون به خصوصیات فضای رسانه‌ای‌ای که بوردیو در آن می‌زید، ربط دارد. به تعبیر روشن‌تر، بوردیو به نقد تلویزیون در جامعه لیبرال‌دموکرات غربی مبتنی بر بازار آزاد و اقتصاد رقابتی می‌پردازد و به‌طور قطع و یقین مفهوم جامعه‌شناختی تلویزیون در این جوامع با جوامع غیر دموکراتیک یا نیمه‌دموکراتیک از سویی و جوامع در حال #توسعه یا با بازار دولتی تفاوت فاحشی دارد. البته نقد بوردیویی در بسیاری موارد منشی کلی و مرتبط با کلیت مفهوم تلویزیون دارد، گرچه نباید فراموش کرد که در جوامع اقتدارگرا سانسور بیشتر منشی محسوس می‌یابد و در بسیاری از موارد رقابتی از آن دست که بوردیو به نقد آن می‌پردازد، وجود ندارد.

👈 ادامه دارد
👇
@cm_magazine
#رسانه_زیبا (۲)
تعریفی از زیبایی‌شناسی

زیبایی‌شناسی، نگاه فیلسوفانه‌ای است كه به درك فلسفی كیفیت می‌دهد. زیبایی‌شناسی فلسفی در جست‌وجوی یك جریان تعاملی است كه در آن شخص در عین حال كه نقش فعالانه‌ای ایفا می‌كند، منفعل نیز باشد. زیبایی‌شناسی درك انسانی را به مثابه یك وسیله ارتباطی معرفی می‌كند كه جهان را برای ما شكل می‌دهد یا می‌شكند. در فلسفه غرب در سده 19 و 20 زبان نقشی اساسی ایفا كرده است اما در حال حاضر زبان چندان اهمیت حیاتی ندارد. وسیله ارتباطی، چیزی فرای زبان گفتاری و شنیداری است، به طوری كه گاهی در سكوت، قدرتمندتر حاضر می‌شود. در واقع ارتباطی كه براساس زبان شكل می‌گیرد، تنها یك نوع ارتباط است. تصاویر و صداها، سكوت‌ها، بازی‌ها و زبان بدن هر كدام زبان خودشان را دارند. در دنیای امروز زیبایی‌شناسی ارتباطی می‌گوید كه درك ما خود «رسانگری» است كه اهمیتی مساوی با سایر رسانگرها دارد. اینكه چگونه دنیای اطرافمان درك می‌شود، بسته به رسانه‌ای است كه رابط بین ما و دنیاست، در حقیقت درك ما و رسانه، ارتباطی متقابل دارند. در این جریان دریافت رسانه در حكم فرستنده و ما در حكم گیرنده هستیم. در اكثر گونه‌های رسانه مثل #تلویزیون، #فیلم، #كتاب، #ویدئو، نوار كاست، #تلفن، #گرافیك و #كامپیوتر ممكن است ناهمبستگی آشكاری بین سازنده و مصرف‌‌كننده وجود داشته باشد كه شاید در این بین درك ما به عنوان یك رسانه وظیفه تطبیق این دو بخش را داشته باشد.

اغلب انسان‌ها این حقیقت كه زندگی‌های ما در رسانه‌ها نوشته شده است پذیرفته‌اند. با پذیرش این حقیقت، آیا ما كه اجازه دادیم زندگی‌مان در رسانه‌ای نوشته شود، پذیرفته‌ایم كه منفعل باشیم؟ آیا در مرحله بعدی باید ذهن‌شویی عمومی توسط وسایل ارتباط جمعی را پذیرا باشیم؟!

اگر #فیلسوفان در اروپا به رسانه به عنوان یك موضوع ارزشمند نگاه می‌كردند، قطعاً آن را وارد مباحث نقد فرهنگی می‌كردند اما متأسفانه شكافی بین #فلسفه و #رسانه به وجود آمده است و باعث بی‌توجهی متفكران و اندیشمندان به رسانه و قدرت عجیب آن شده است.

زیبایی‌شناسی #رسانه به عنوان یك فعالیت فلسفی حركت نوپایی در اروپاست و موانع زیادی را پیش‌رو دارد. زیبایی‌شناسی نیاز به اعلام موضع شما دارد و چیزی نیست كه خود به خود به نتیجه‌گیری برسد. زیبایی‌شناسی رسانه‌ای با وجود محیط‌هایی همچون فیلم، ویدئو، عكس و صدا معنا پیدا می‌كند. شما باید ببینید، حس كنید و در نهایت خودتان تحسین كنید. هیچ بحث و توصیف فلسفی نمی‌تواند جایگزین این ادراك شخصی شود. تحسین با تجربه همراه است و طی زندگی آموخته می‌شود، اما متأسفانه هنوز جایگاه خود را در جهان آكادمیك اروپا، نه بین اساتید و نه بین دانشجویان، پیدا نكرده است. آیا هیچ‌كدام از مشتاقان #فیلم، علاقه‌مندان #موسیقی پاپ یا طرفداران پیشرفت زندگی كامپیوتری به #عصر_رسانه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند، اندیشیده‌اند؟ قطعاً این‌گونه بوده است اما چرا دانشمندان #علوم_اجتماعی و انسانی و البته فلسفه توجهی به این مسأله نداشته‌‌اند؟

🔵 ادامه دارد
@cm_magazine
#مقدمه یک #کتاب

چرا «مخاطب‌پنداری» در ایران تشدید شد؟
دکتر مهدی محسنیان‌راد- استاد ارتباطات

مخاطب‌پنداری، نوعی خیال‌بافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی»، یک حالت عادی در هوشیاری است، نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی. مخاطب‌پنداران، بر اساس نظریه «مشابهت» در روان‌شناسی، مشابهت‌های ظاهری میان رسانه سنتی پرپیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه یا #منبر» را با رسانه‌های جدید و حتی فناوری‌های نوین ارتباطی مد نظر قرار می‌دهند و دچار این پندار ماندگار می‌شوند که این سوی رسانه‌ها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشسته‌اند.
در روان‌شناسی، «#نظریه_شباهت» می‌گوید احتمال اینکه در ذهن، محرک‌هایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند با هم جمع شوند و یک شکل واحد به خود بگیرند، به مراتب بیش از احتمال تجمع محرک‌هایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزه‌های روی‌آوری به خیال‌بافی، «حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
شاید بتوان رفتار تصمیم‌گیران حوزه رسانه‌ها در ماندگاری در وادی #نظریه_تزریقی را با «#نظریه_توهم_کنترل» تبیین کرد. این نظریه، بیان‌کننده هنگامی است که انسان‌ها متمایل بر این باور می‌شوند که وقایع مورد آرزو و خواست آن‌ها که به وقوع پیوسته، محصول اعمال و رفتار آنان است. این نظریه می‌گوید موفقیت‌های اولیه افراد، این اعتقاد را در آنان ایجاد می‌کند که توان کنترل بازده‌های موقعیت را دارند. همین حالت، ظاهراً در مورد قماربازانی که در مراحل اولیه با بردهای متوالی روبه‌رو می‌شوند و توهم مهارت در آن‌ها ایجاد می‌شود، منطبق است؛ توهمی که طی آن در مراحل بعدی پی‌درپی می‌بازند و حتی ممکن است سرمایه خود را نیز بر باد دهند. در واقع، تصور کنترل داشتن، ممکن است بسیار بیشتر از قدرت واقعی کنترل ما روی موقعیت‌ها باشد.
شاید بتوان گفت جوامعی که دچار #مخاطب‌_پنداری می‌شوند، در انتظار کنترلی هستند که عملاً چندان امکان‌پذیر نیست و بیشتر شکل توهم دارد. از نمونه‌های قابل‌توجه، رویدادهایی بود که در دهه ۱۳۶۰، در مورد #ویدئو اتفاق افتاد. به این ترتیب که پدیده با توسعه مصرف ویدئو آغاز، با اجرای انواع عملیات بازدارنده از سوی نیروهای انتظامی دنبال و سرانجام پس از چند سال، به آگاهی از عدم موفقیت در کنترل و متعاقباً تأسیس صدها مرکز اجاره ویدئو منتهی شد.
به نظر می‌رسد در یک‌صد سال گذشته، اگر از میان موارد «#توهم_کنترل» رسانه‌ها، ماجرای ویدئو بارزترین آن‌ها بوده، «مخاطب‌پنداری» در نگاه سهمی از حوزوی‌ها و بخشی از دولتمردان ایران، چه در مورد رسانه‌های کلاسیک (#مطبوعات، رادیو تلویزیون و...) و چه فناوری‌های جدید (#ماهواره، #اینترنت و...) وسیع‌تر و عمیق‌تر بوده است. پدیده‌ای که یکی از دلایل مهم آن ضعف عمیقی است که در شناخت ماهیت و کارکرد رسانه‌ها در میان آنان وجود دارد. تجربه تلخ روحانیان ایران از شرایط اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر رسانه‌های مدرن دوران پهلوی و پیروزی رسانه‌های سنتی، نظیر منبر و متعاقباً سخنرانی‌های تکثیر شده روی نوارهای کاست -از رسانه‌های مدرن دوران انقلاب- سبب شد مخاطب‌پنداری در ایران، عمق و وسعت بیشتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه بیابد؛ پدیده‌ای که بیشتر روانی- اجتماعی بود تا معرفتی. ضمن آنکه زمینه‌های تاریخی - اجتماعی نیز برای چنین ادراکی مهیا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حذف بسیاری از تولیدات رادیو- تلویزیونی پیش از انقلاب از آنتن‌های پخش صداوسیمای جمهوری اسلامی و عدم امکان جایگزینی سریع آن‌ها، این خطا رخ داد که رادیو به تقلید منبر پرداخت، از #تلویزیون به گونه رادیو بهره‌برداری شد و عملاً ماهیت رادیووتلویزیون از آن‌ها گرفته شد. این‌گونه بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی، تلویزیون ایران از نظر سهم برنامه‌های دینی -که اکثراً سخنرانی‌های مذهبی و منبری بود- در رده اول جهان قرار گرفت. از آن‌سو، سهم برنامه‌های سرگرم‌کننده #تلویزیون_ایران در پایین‌ترین رده کشورهای جهان قرار گرفت و همان‌طور که قبلاً گفته شد، به زودی ایران در جایگاه پرمصرف‌ترین کشور نوارهای ویدئویی قرار گرفت.
آنچه در ایران اتفاق افتاد، کاملاً برای ارتباط‌شناسان بومی قابل پیش‌بینی بود. #سانسور کردن یک #پیام باعث می‌شود مخاطبان نگرش خود را در مسیر موضعی که مورد دفاع آن پیام است، تغییر دهند و گرایش بیشتری به دریافت آن پیام داشته باشند. به همین جهت است که محدودیت‌های ایجاد شده از سوی حکومت‌ها ممکن است منجر به تمایل بیشتر نسبت به موضوع محدودیت‌ها از سوی مردم شود...

⬅️ این متن بخشی از نوشته دکتر #مهدی‌_محسنیان‌راد به عنوان مقدمه کتاب «مخاطب‌پنداری» تألیف دکتر #امیر_عبدالرضا_سپنجی است که توسط #انتشارات_سیمای_شرق منتشر شده.
تلفن سفارش کتاب: ۸۸۹۰۴۸۸۲
@cm_magazine
#پرونده ای در باب #رسانه_ها_در_مشروطه

دکتر #محمد_مهدی_فرقانی درباره نقش رسانه‌ای #بازار در #جنبش_مشروطه می گوید:
بازار محل تبادل آگاهی بود

♦️ در تمام جهان بازارها را می‌توان یک مرکز ارتباطی در نظر گرفت، چرا که محل تلاقی افراد، گروه‌ها، جنسیت‌ها و قومیت‌های مختلف هستند و شاید در هیچ جای دیگر یک شهر نتوان تنوع قومی، نژادی و مذهبی را مثل بازار دید.

♦️ در گذشته بازار بویژه محل مبادله اخبار و اطلاعات تازه بوده است، چون بازرگانان و فروشندگانی که از شهرها و کشورهای مختلف می‌آمدند، هر کدام یک رسانه بوده‌اند و در آنجا مشاهدات خود را با هم به اشتراک می‌گذاشتند. بنابراین بازار علاوه بر کارکرد اقتصادی و تجاری که همیشه داشته، به دلیل ماهیت ساخت و پیکره‌بندی آن، یک نهاد ارتباطی هم هست.

♦️ در دورانی که از رسانه‌های امروزی خبری نبود، بازاری‌ها به خاطر همین برخوردی که با گروه‌های مختلف اجتماعی داشته‌اند، یکی از آگاه‌ترین اقشار جامعه بوده‌اند.

♦️ اگر به این ساختار برخی ساختارهای جنبی را اضافه کنیم مثل حمام، آب‌انبار، مسجد، حسینیه و تکیه، میدانگاه‌ها، زورخانه‌ها، قهوه‌خانه‌ها و... که در کنار بازار وجود داشته‌اند، می‌ببینید که یک مجموعه نهادهای ارتباطات سنتی برای پاسخگویی به انواع نیازها در کنار هم جمع بوده‌اند.

♦️ ارتباطاتی که در این مکان‌ها شکل می‌گرفت باعث می‌شد که نوعی انسجام اجتماعی و وحدت و اجماع بین بخش‌های مختلف جامعه شکل بگیرد، بویژه در زمان‌هایی که شرایط از حالت عادی خارج می‌شد مثل نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه یا انقلاب اسلامی و.... بازار در این جنبش‌ها از یک طرف کارکردهای ارتباطی خود را داشت و از طرف دیگر این کارکردها به یک کارکرد اقتصادی منجر می‌شد و آن جمع‌آوری کمک و اعانه برای کمک به جنبش‌های مختلف بود.

♦️ باید به نقش آگاه بودن بازاریان نسبت به سایر گروه‌های اجتماعی بسیار اهمیت داد، زیرا هیچ حرکتی در فقدان آگاهی نمی‌تواند شکل بگیرد و به نوعی بازاریان نقش پیش قراولان و پیشروان نهضت را داشته‌اند، چون این آگاهی خودش موجد حرکت است. دوم اینکه بازاریان در گذشته نقش معتمد مردم را داشته‌اند و بازاریان کسانی بودند که به صحت عمل، پاکی و درستی مشهور بوده‌اند. خود این موضوع یک نقش داوری و ریش‌سفیدی به بازاریان می‌داد و در نتیجه آنها دلسوزی و احساس مسؤولیت در برابر جامعه در خود حس می‌کردند و نمی‌توانستند به عنوان معتمدان ملت ببینند که به مردم ظلم روا داشته می‌شود.

♦️ در جریان جنبش مشروطه بخش‌های دیگری از جامعه هم نقش بسیاری داشتند. روحانیون و بازار به عنوان دو نهاد ارتباطی نقش‌های همبسته‌ای در کنار یکدیگر بازی می‌کرده‌اند، یعنی روحانیون توسط بازاریان حمایت‌های مالی از طریق وجوهات شرعیه می‌‌شدند و #روحانیون در انتقال پیام‌ها بسیار مؤثر بوده‌اند. به‌علاوه ارتباطات چهره به چهره‌ای که در بازار وجود داشت باعث دهان به دهان گشتن پیام‌ها، خبرها و مخصوصاً نقل‌هایی از علما و روحانیون درباره وضعیت جامعه می‌شد.

♦️ در کنار اینها، حمایت‌های مالی بازاریان از روزنامه‌نگاران و برخی شب‌نامه‌ها و اعلامیه‌ها را نباید نادیده گرفت. همچنین بسیاری از این اعلامیه‌ها در حجره‌ها دست به دست می‌شد که خودش محملی برای انتقال پیام‌ها و همین‌طور فتاوی علما بود.

♦️ در دوران انقلاب اسلامی هم شاهد همین حمایت بازار از #روزنامه‌نگاران متحصن هستیم که اگر نبود این حمایت‌های بازاریان، اعتصاب شکست می‌خورد.

♦️ #ارتباطات چهره به چهره کمترین میزان تحریف و دستکاری را می‌پذیرد، زیرا واسطه‌ای در کار نیست که در پیام قلب و دغلی به کار ببرد. بنابراین یکی از قوت‌های ارتباطات میان‌فردی همین است که احتمال قلب واقعیت در آن کاهش پیدا می‌کند.

♦️ نقش‌ها از بین نمی‌روند، می‌توانند تغییر کنند و فراز و فرود داشته باشند اما بعید است که کارکردهای آن از بین برود. درمورد خود رسانه‌ها هم، انواع رسانه‌های جدید رسانه قبلی را کنار نمی‌زنند و آن را تعطیل نمی‌کنند و حتی در مواردی تکمیل‌کننده یکدیگر هستند. در حال حاضر هم #مطبوعات و #رادیو و #تلویزیون از #فضای_سایبر تأثیر می‌گیرند و هم فضای سایبر است که از محتوای آنها تغذیه می‌کند و تأثیر متقابل دارند. در مورد بازار هم همین‌طور است؛ نقش ارتباطی آن تغییر می‌کند و ممکن است مخاطبان آن تغییر کنند.

♦️ بازار این قابلیت را دارد که خود را با تحولات جدید انطباق دهد و اگر غیر از این بود، دوام پیدا نمی‌کرد. نقش‌ها کم‌رنگ و پررنگ می‌شوند ولی از بین نمی‌روند. هنوز هم بازار به دلیل پشتوانه اقتصادی و ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی‌اش یک نهاد قدرتمند است، منتها نقش‌آفرینی‌اش کمتر از گذشته شده است.

عضویت در کانال #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
دكتر #تقی_آزاد_ارمكی:
رسانه های ما بیشتر مداخله در افکار عمومی می کنند تا مدیریت افکار عمومی(۲ و پایانی)

♦️ رسانه‌ها در #ایران اساس رسانه‌های القایی هستند و رسانه‌هایی نیستند که در فرآیند طبیعی رشد کرده باشند و بالا آمده و مخاطب‌مدار باشند. در واقع این رسانه‌ها #مخاطب‌_محور هستند و توجه به جلب مخاطب دارند ولی این نیست که بر اساس خواسته مخاطب یک فضایی را بسازند.

♦️ رسانه‌های ایرانی از بالا به پایین هستند، از هر جناحی که باشند. به همین دلیل مدیریت خاصی از افکار عمومی دارند، مدیریتی که خودشان تلقی از آن دارند، نه یک مدیریت علمی و درست. یک حادثه کوچک و بی‌اهمیت را آن قدر می‌پردازند و بزرگ می‌کنند که به صورت غیرواقعی به یک مسأله مهم تبدیل می‌شود، در حالی که به یک مسأله مهم اصلاً نمی‌پردازند. این یعنی اینکه این رسانه‌ها بر اساس انتخاب و گزینش که بر اساس سلایق و علایق خودشان است، عمل می‌کنند. در واقع این نحوه برخورد بیشتر یک نوع مداخله در افکار عمومی است تا مدیریت افکار عمومی.
به همین دلیل افکار عمومی ایرانی به نوعی معیوب است. چون نحوه ساخته‌شدنش و زیست اجتماعی که دارد، با هم جور در نمی‌آید. رسانه این اشکال را دارد.

♦️ علت این اشکال یکی بر می‌گردد به ساخت سیاسی جامعه ایرانی و دوم بر می‌گردد به نحوه تولید، ظهور و غروب رسانه‌ها و کنترل و ممیزی‌های متعددی که بر این رسانه‌ها وجود دارد. سومین دلیل هم بر می‌گردد به نیرویی که در این رسانه‌ها مشغول به کار است. نیروهایی که در رسانه‌ها هستند، نیرو‌های غیرمتخصص هستند و وقتی به سطح تخصص می‌رسند، دیگر در رسانه کار نمی‌کنند. معمولاً رسانه‌ها تربیت نیرو می‌کنند تا نظام اجتماعی را مدیریت کنند. رسانه‌ها الان مثل دانشگاه شده‌اند و تنها نیرو تربیت می‌کنند بدون آنکه خودشان از این نیرو‌ها بهره ببرند.

♦️ ما رشته‌های روابط‌عمومی، مدیریت افکار عمومی و رشته‌های رسانه‌ای بسیاری داریم. در دانشگاه‌ها همه اینها را داریم اما چون نیروی ما الزاماً محصولش به رسانه‌ها از جمله #تلویزیون وارد نمی‌شود، نتیجه‌ای ندارد. دانشگاه فقط برای خودش کار می‌کند. این بزرگ‌ترین ضعف نظام آموزشی در ایران است که این نظام تنها برای خودش کار می‌کند. از آن طرف تلویزیون و ادارات دولتی همه برای خودشان دانشکده درست می‌کنند. رسانه‌ها هم برای خودشان نیرو از بیرون می‌گیرند. این یک مشکل ساختاری جدی در جامعه ماست و باید به‌صورت کلی حلش کرد. این امر به ضعف ریشه‌های سیستم بر می‌گردد که ما این را سامان نداده‌ایم. این عناصر سیستم به هم پیوسته نیستند. کسانی که طراحی کلان سیستم را بر عهده دارند، باید پاسخگوی این باشند که چرا اینها را به هم چفت نمی‌کنند؟ کسانی که در مرکز تصمیم‌گیری کلان کشور نشسته‌اند، باید این چفت و بست‌ها را معین کنند.
از آن طرف چون این سازمان‌ها هر کدام برای خودشان کار می‌کنند، یک نوع مداخله‌گری در حوزه افکار عمومی در نظام اجتماعی هم پیدا کرده‌اند و اثراتی را گذاشته‌اند که برخی جا‌ها مخرب است.
عموماً در این روابط وجه غالب تعارضی است. اینها در مقابل هم ایستاده‌اند و باید در مورد این مشکل فکر جدی کرد. ما نمی‌توانیم این سازمان‌ها و دانشگاه را تعطیل کنیم بلکه باید اینها را به هم پیوند بدهیم تا بتوانیم مدیریت افکار عمومی را در سطح کلان به خوبی پیش ببریم.

♦️ در نظام سیاسی ایران، شورای امنیت ملی طراحی شده است که عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیری در باب مسائل کلان و امنیتی کشور است. این نهاد تعبیه شده است و چنان که بسامان بشود، تمام اینها می‌توانند بروند زیر چتر آن کار کنند و افکار عمومی را به درستی مدیریت کنند.


#پرونده ای درباره روابط عمومی سیاسی

تهیه و مطالعه پرونده کامل:
👇 http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=6154&Number=10&Appendix=0
👇
@cm_magazine
🖋 #یادداشت

راهكار‌های اقتصادی كردن #نشریات (۱)
دكتر #محمد_سلطانی‌_فر

هدف از این گزارش نشان دادن راه‌هایی است كه می‌توان از طریق آنها رسانه‌ها را از طریق بنگاه‌های رسانه‌ای خودكفا کرده و توجیه سرمایه‌گذاری در آنها را قابل دفاع كرد. قابل ذكر است كه این طرح بیشتر در شهرستان‌ها قابل دفاع است ولیكن رسانه‌های سراسری نیز چنانچه از این مسیر تبعیت كنند، تجربه خوبی را خواهند داشت. با توجه به اینكه مسیرهای ذیل اكثراً در محدوده و محیط‌های #وزارت_ارشاد قابلیت دستیابی است و اكثر آنها با مجوزهایی شكل می‌گیرند كه توسط وزارت ارشاد ارائه می‌شوند و تقریباً مسیرهای كلی آنها اعم از استعلام از قوه قضائیه، نیروهای مسلح (انگشت‌نگاری)، وزارت اطلاعات و دیگر مراكز یكسان است، تسریع در ارائه مجوزها و هدایت آنها جهت اخذ این مجوزها نقطه قوت و تشویق برای شكل‌گیری این بنگاه‌هاست.
تنظیم یك كمپانی و شركت مادر نظیر
«Holding company»
جهت -سرمایه‌گذاری اولیه در این مؤسسات ضروری است.
این كمپانی یا بنگاه اقتصادی می‌تواند علاوه بر اخذ مجوز #نشریات و #روزنامه‌ها و راه‌اندازی آنها در زمینه‌های زیر، فعالیت مكمل ارائه كند و اصطلاحاً این كارها در راستای فعالیت رسانه‌ای آنها قابل توجیه و مشروع است كه در غرب به آنها Jobworking می‌گویند.

🔵 اشكال راه‌های اداره #مطبوعات

در این نوشتار راه‌های اداره مطبوعات عبارتند از:
۱- حمایت‌های مستقیم دولتی (#سوبسید)
۲- حمایت‌های غیر مستقیم دولتی
۳- حمایت -احزاب و گروه‌های سیاسی و اجتماعی (شكل مستقیم، مطبوعات ارگانیك و شكل غیر مستقیم، رسانه‌های جناحی)
۴- حمایت افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی
۵- اداره شدن از طریق #آگهی و فروش
۶- اداره رسانه‌ها از طرق اقتصادی غیر رسانه‌ای مثل سرمایه‌گذاری در بخش‌های اقتصادی نظیر بورس یا مسكن و استفاده از منافع در جهت #رسانه
۷- اداره رسانه‌ها از طریق بنگاه‌های اقتصادی رسانه‌ای.
نویسنده مراحل اقتصادی كردن نشریات را در ۱۱ مرحله ترسیم كرده است كه در ذیل به بررسی هر یك از مراحل می‌پردازیم.
۱- این بنگاه می‌تواند در امر یك یا چند رسانه روزانه، #هفته‌نامه و #ماهنامه و با عقد قرارداد با صاحبان آنها میزان رابطه خود و نوع درآمد و هزینه‌ها را تعریف کند. هر یك از این رسانه‌ها ‌باید جدا از یكدیگر به بنگاه متصل شوند تا در صورت تعطیلی یكی از آنها لطمه‌ای به دیگران وارد نشود.

۲- علاوه بر این، بنگاه اقتصادی می‌تواند با اخذ مجوز نسبت به تهیه آگهی برای نشریات تحت پوشش خود و همچنین دیگر #نشریات_استانی و حتی برای شركت‌های #تبلیغاتی دیگر اقدام کرده و احاطه كامل خود را بر كلیه آگهی‌های استان و استان‌های مجاور نشان دهد. این سازمان آگهی پرقدرت می‌تواند نسبت به اخذ آگهی‌های دیگر رسانه‌ها نظیر رسانه‌های #صوتی و #تصویری (#رادیو و #تلویزیون) و #آگهی‌های_محیطی (بیلبورد) اقدام كند. تهیه #تیزرهای تلویزیونی جزو درآمدهای خوب این بنگاه اقتصادی به حساب می‌آید.

۳- ایجاد مؤسسات #چاپ و #لیتوگرافی جهت فعالیت‌های متمركز روی رسانه‌های داخل بنگاه اقتصادی و اخذ كار از رسانه‌های دیگر، چاپخانه را توجیه‌دار می‌كند و می‌تواند به یك مؤسسه قوی چاپ و لیتوگرافی تبدیل شود. همان‌طور كه مستحضرید در بیشتر استان‌ها امروزه فعالیت روی چاپ غیر اقتصادی است اما تمركز روی چندین رسانه می‌تواند این فعالیت را در استان‌ها احیا كند. بدیهی است راه‌اندازی سیستم‌های چاپ خوب نیاز به وام‌های كلان و تأمین هزینه آنها از سوی وزارت ارشاد به كمك بانك‌‌ها دارد كه توان تأمین دستگاه‌های خوب را بالا ببرد.

۴- بنگاه اقتصادی توانایی فعالیت‌های انتشاراتی و تهیه #كتاب از قبیل ویراستاری برای چاپخانه را خواهد داشت. تهیه بروشور، كاتالوگ و برچسب‌های تبلیغی از جمله فعالیت‌های كوچك این بخش است. مجوز نشر كتاب توسط واحدها و بخش‌های دیگر وزارت ارشاد صادر می‌شود و همان‌طور كه قبلاً اذعان شد، تشویق و ارائه تسهیلات و تسریع در كار اخذ مجوزها می‌تواند بسیار مؤثر باشد. تهیه و توزیع سی‌دی و فعالیت روی multimedia در این فاز است.

۵- راه‌اندازی آموزش‌های آكادمیك توسط بنگاه اقتصادی، مرحله بعدی است. آموزش‌های علمی- كاربردی، شیوه‌های متمركز و #پودمانی، آموزش كلاس‌های ضمن خدمت و آموزش زبان از جمله دیگر فعالیت‌های این دسته است كه می‌تواند رشته‌های روزنامه‌نگاری و مرتبط و توجیه‌دار با فعالیت‌های رسانه‌ای را در بر گیرد.
هماهنگی #دانشگاه جامع علمی- كاربردی و وزارتخانه‌های دیگر نظیر وزارت آموزش و پرورش در اخذ مجوز برای این مؤسسات از جمله وظایف حمایتی وزارت ارشاد است.

عضویت در کانال #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
◾️تلویزیون در برابر رقبای جدید

✍️سمانه مهرپرور

▫️جهان امروز در انحصار رسانه‌های نوین است. رسانه‌های نوظهور با جذابیت‌های ویژه و قابلیت‌های تکنولوژیکی حیرت‌آور، دسترسی سریع افراد به دنیای تعاملات اجتماعی را سهولت بخشیده‌اند و توانسته‌اند رسانه‌های سنتی را کنار بزنند و به‌سرعت جایگزین آن‌ها شوند.

▫️ایجاد تعامل دوسویه میان کاربران پیوندی عمیق میان فرستنده و گیرنده برقرار و دو طرف ارتباط را به فعالانی خلاق و پیام‌آور تبدیل کرده است.

▫️این مزیت، کاربران جهان امروز را به شبکه‌های اجتماعی و استفاده از رسانه‌های جدید ترغیب و آنان را هواخواهان پروپاقرص خود کرده است.

▫️با این حال محتوا در این رسانه‌ها اغلب اعتباری کم و درجه اعتمادی پایین دارد. هر مضمونی در این شبکه‌ها بدون هیچ مانع و دروازه‌بانی‌ای منتشر می‌شود و دست‌به‌دست می‌چرخد.

▫️به بیان دیگر، با یک‌کلاغ چهل‌کلاغ شدن محتوا اعتبار و میزان صحت آن زیر سؤال می‌رود و جهان کسب داده و دانش دچار نوعی توهم می‌شود.

▫️این نقص، مخاطبان را به رسانه‌های سنتی وفادار نگه می‌دارد، چراکه رسالت تلویزیون اطلاع‌رسانی در کمال صحت و دقت است.

▫️تلویزیون، به دلیل خاصیت تصویری‌اش، می‌تواند وقایع و رخدادها را همان‌طور که در جهان واقع رخ داده‌اند به تصویر بکشد و در معرض دید بینندگان بگذارد.

▫️قدرت شبکه‌های تلویزیونی در به تصویر کشیدن حقیقت تا آنجایی است که می‌تواند به بازنمایی و بازسازی مجازی واقعیت نائل شود و جزئیات را حتی به صورت زنده در اختیار تماشاگرانش قرار دهد.

▫️از همین ‌رو نقش اطلاع‌رسانی، در عین صحت و سقم، همچنان این رسانه را در انظار عمومی محبوب و امین نگاه می‌دارد. بر این اساس و با توجه به گسترش و همه‌گیر شدن رسانه‌های نوپدید، تلویزیون برای حفظ حیات رسانه‌ای خود و جذب مخاطبان باید از الگوی شبکه‌های اجتماعی بهره گیرد.

▫️تلویزیون، به دلیل تنوع و گوناگونی قالب‌های برنامه‌ای، می‌تواند از پیام‌رسانی صرف و محض خارج شود و مخاطب را با گستره‌ای از مضمون‌ها و اطلاعات مواجه سازد که همگی این مضمون‌ها خاصیت حقیقی و رئال خود را حفظ می‌کنند.

▫️تثبیت واقعیت و بیان حقیقی وقایع از دوربین تلویزیونی باعث کمرنگ شدن نقش تخریب‌گرانه شایعه در جامعه می‌شود، مسئله‌ای که در شبکه‌های مجازی به معضل ارتباطی و اطلاعاتی جامعه امروز تبدیل شده است و نمی‌گذارد کاربران با خاطری آسوده خبرها و اطلاعات منتشر شده در رسانه‌های اجتماعی را بپذیرند.

🗞منبع: بخشی از مقاله‌ای به نام «حیات تلویزیون در جهان دیجیتالی‌شده»، منتشر شده در شماره 84 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اردیبهشت 1396


#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#رسانه‌های_نوین
#تلویزیون

برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید


👇👇👇
https://t.me/cm_magazine
◽️مخاطب فعال چه کسی است؟

✍️شکوفه کریمی

▫️همگام با افزایش پیشرفت‌های تکنولوژیک در زمینه ارتباطی، ماهیت فعالیت رسانه‌ها درصدد تطبیق هرچه بیشتر با نیاز مخاطب است. مخاطب امروز رسانه‌ای مانند تلویزیون با فشار دادن دکمه کنترل به‌راحتی از فضاهایی که یک برنامه رسانه‌ای ایجاد می‌کند، اجتناب می‌کند یا درگیر آن می‌شود.

▫️آنچه برنامه‌سازان تلویزیونی را در رقابت پیروز می‌کند، توجه به نیازهای مخاطبان هدف است و این امر نیازمند شناخت و آگاهی داشتن از شرایط جامعه است و همچنین دغدغه‌ها و مسائلی که با دست گذاشتن روی آنها انگیزه و درگیری مخاطبان فعال و وفادار را بیشتر می‌کند.

▫️در این راستا پنج ویژگی را می‌توان برای مخاطبان فعال برشمرد که اولین آن «گزینش‌گری مخاطب» به معنای انتخاب حساب شده است.

▫️دومین ویژگی «نفع‌گرایی یا سودمندی» است که مخاطب رسانه می‌تواند بهره اجتماعی یا روانشناختی از آن ببرد.

▫️سومین ویژگی نیز «قصدمندی یا انتخابی بودن» مخاطب است که این موضوع به هدف و انگیزه مخاطب برمی‌گردد. بنابراین، به صرف دیدن و شنیدن نمی‌توان مخاطب را در گروه مخاطبان فعال قرار داد.

▫️چهارمین ویژگی به «مقاومت در برابر تأثیر» اشاره دارد، اینکه مخاطب فعال به‌راحتی از پیام رسانه تأثیر نمی‌پذیرد. «درگیری» نیز پنجمین ویژگی مخاطبان فعال است



🗞منبع: بخشی از مطلبی به نام «مخاطبان آگاه و سخت‌پسند امروزی، دست‌یافتنی هستند»، منتشر شده در شماره 79 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آذر 1395



#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#تلویزیون
#مخاطب



برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید



👇👇👇
https://t.me/cm_magazine