#رسانه_زیبا (۲)
تعریفی از زیباییشناسی
زیباییشناسی، نگاه فیلسوفانهای است كه به درك فلسفی كیفیت میدهد. زیباییشناسی فلسفی در جستوجوی یك جریان تعاملی است كه در آن شخص در عین حال كه نقش فعالانهای ایفا میكند، منفعل نیز باشد. زیباییشناسی درك انسانی را به مثابه یك وسیله ارتباطی معرفی میكند كه جهان را برای ما شكل میدهد یا میشكند. در فلسفه غرب در سده 19 و 20 زبان نقشی اساسی ایفا كرده است اما در حال حاضر زبان چندان اهمیت حیاتی ندارد. وسیله ارتباطی، چیزی فرای زبان گفتاری و شنیداری است، به طوری كه گاهی در سكوت، قدرتمندتر حاضر میشود. در واقع ارتباطی كه براساس زبان شكل میگیرد، تنها یك نوع ارتباط است. تصاویر و صداها، سكوتها، بازیها و زبان بدن هر كدام زبان خودشان را دارند. در دنیای امروز زیباییشناسی ارتباطی میگوید كه درك ما خود «رسانگری» است كه اهمیتی مساوی با سایر رسانگرها دارد. اینكه چگونه دنیای اطرافمان درك میشود، بسته به رسانهای است كه رابط بین ما و دنیاست، در حقیقت درك ما و رسانه، ارتباطی متقابل دارند. در این جریان دریافت رسانه در حكم فرستنده و ما در حكم گیرنده هستیم. در اكثر گونههای رسانه مثل #تلویزیون، #فیلم، #كتاب، #ویدئو، نوار كاست، #تلفن، #گرافیك و #كامپیوتر ممكن است ناهمبستگی آشكاری بین سازنده و مصرفكننده وجود داشته باشد كه شاید در این بین درك ما به عنوان یك رسانه وظیفه تطبیق این دو بخش را داشته باشد.
اغلب انسانها این حقیقت كه زندگیهای ما در رسانهها نوشته شده است پذیرفتهاند. با پذیرش این حقیقت، آیا ما كه اجازه دادیم زندگیمان در رسانهای نوشته شود، پذیرفتهایم كه منفعل باشیم؟ آیا در مرحله بعدی باید ذهنشویی عمومی توسط وسایل ارتباط جمعی را پذیرا باشیم؟!
اگر #فیلسوفان در اروپا به رسانه به عنوان یك موضوع ارزشمند نگاه میكردند، قطعاً آن را وارد مباحث نقد فرهنگی میكردند اما متأسفانه شكافی بین #فلسفه و #رسانه به وجود آمده است و باعث بیتوجهی متفكران و اندیشمندان به رسانه و قدرت عجیب آن شده است.
زیباییشناسی #رسانه به عنوان یك فعالیت فلسفی حركت نوپایی در اروپاست و موانع زیادی را پیشرو دارد. زیباییشناسی نیاز به اعلام موضع شما دارد و چیزی نیست كه خود به خود به نتیجهگیری برسد. زیباییشناسی رسانهای با وجود محیطهایی همچون فیلم، ویدئو، عكس و صدا معنا پیدا میكند. شما باید ببینید، حس كنید و در نهایت خودتان تحسین كنید. هیچ بحث و توصیف فلسفی نمیتواند جایگزین این ادراك شخصی شود. تحسین با تجربه همراه است و طی زندگی آموخته میشود، اما متأسفانه هنوز جایگاه خود را در جهان آكادمیك اروپا، نه بین اساتید و نه بین دانشجویان، پیدا نكرده است. آیا هیچكدام از مشتاقان #فیلم، علاقهمندان #موسیقی پاپ یا طرفداران پیشرفت زندگی كامپیوتری به #عصر_رسانهای كه در آن زندگی میكنند، اندیشیدهاند؟ قطعاً اینگونه بوده است اما چرا دانشمندان #علوم_اجتماعی و انسانی و البته فلسفه توجهی به این مسأله نداشتهاند؟
🔵 ادامه دارد
@cm_magazine
تعریفی از زیباییشناسی
زیباییشناسی، نگاه فیلسوفانهای است كه به درك فلسفی كیفیت میدهد. زیباییشناسی فلسفی در جستوجوی یك جریان تعاملی است كه در آن شخص در عین حال كه نقش فعالانهای ایفا میكند، منفعل نیز باشد. زیباییشناسی درك انسانی را به مثابه یك وسیله ارتباطی معرفی میكند كه جهان را برای ما شكل میدهد یا میشكند. در فلسفه غرب در سده 19 و 20 زبان نقشی اساسی ایفا كرده است اما در حال حاضر زبان چندان اهمیت حیاتی ندارد. وسیله ارتباطی، چیزی فرای زبان گفتاری و شنیداری است، به طوری كه گاهی در سكوت، قدرتمندتر حاضر میشود. در واقع ارتباطی كه براساس زبان شكل میگیرد، تنها یك نوع ارتباط است. تصاویر و صداها، سكوتها، بازیها و زبان بدن هر كدام زبان خودشان را دارند. در دنیای امروز زیباییشناسی ارتباطی میگوید كه درك ما خود «رسانگری» است كه اهمیتی مساوی با سایر رسانگرها دارد. اینكه چگونه دنیای اطرافمان درك میشود، بسته به رسانهای است كه رابط بین ما و دنیاست، در حقیقت درك ما و رسانه، ارتباطی متقابل دارند. در این جریان دریافت رسانه در حكم فرستنده و ما در حكم گیرنده هستیم. در اكثر گونههای رسانه مثل #تلویزیون، #فیلم، #كتاب، #ویدئو، نوار كاست، #تلفن، #گرافیك و #كامپیوتر ممكن است ناهمبستگی آشكاری بین سازنده و مصرفكننده وجود داشته باشد كه شاید در این بین درك ما به عنوان یك رسانه وظیفه تطبیق این دو بخش را داشته باشد.
اغلب انسانها این حقیقت كه زندگیهای ما در رسانهها نوشته شده است پذیرفتهاند. با پذیرش این حقیقت، آیا ما كه اجازه دادیم زندگیمان در رسانهای نوشته شود، پذیرفتهایم كه منفعل باشیم؟ آیا در مرحله بعدی باید ذهنشویی عمومی توسط وسایل ارتباط جمعی را پذیرا باشیم؟!
اگر #فیلسوفان در اروپا به رسانه به عنوان یك موضوع ارزشمند نگاه میكردند، قطعاً آن را وارد مباحث نقد فرهنگی میكردند اما متأسفانه شكافی بین #فلسفه و #رسانه به وجود آمده است و باعث بیتوجهی متفكران و اندیشمندان به رسانه و قدرت عجیب آن شده است.
زیباییشناسی #رسانه به عنوان یك فعالیت فلسفی حركت نوپایی در اروپاست و موانع زیادی را پیشرو دارد. زیباییشناسی نیاز به اعلام موضع شما دارد و چیزی نیست كه خود به خود به نتیجهگیری برسد. زیباییشناسی رسانهای با وجود محیطهایی همچون فیلم، ویدئو، عكس و صدا معنا پیدا میكند. شما باید ببینید، حس كنید و در نهایت خودتان تحسین كنید. هیچ بحث و توصیف فلسفی نمیتواند جایگزین این ادراك شخصی شود. تحسین با تجربه همراه است و طی زندگی آموخته میشود، اما متأسفانه هنوز جایگاه خود را در جهان آكادمیك اروپا، نه بین اساتید و نه بین دانشجویان، پیدا نكرده است. آیا هیچكدام از مشتاقان #فیلم، علاقهمندان #موسیقی پاپ یا طرفداران پیشرفت زندگی كامپیوتری به #عصر_رسانهای كه در آن زندگی میكنند، اندیشیدهاند؟ قطعاً اینگونه بوده است اما چرا دانشمندان #علوم_اجتماعی و انسانی و البته فلسفه توجهی به این مسأله نداشتهاند؟
🔵 ادامه دارد
@cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
#رسانه_زیبا (۲)
تعریفی از زیباییشناسی
زیباییشناسی، نگاه فیلسوفانهای است كه به درك فلسفی كیفیت میدهد. زیباییشناسی فلسفی در جستوجوی یك جریان تعاملی است كه در آن شخص در عین حال كه نقش فعالانهای ایفا میكند، منفعل نیز باشد. زیباییشناسی درك انسانی را به مثابه یك وسیله ارتباطی معرفی میكند كه جهان را برای ما شكل میدهد یا میشكند. در فلسفه غرب در سده 19 و 20 زبان نقشی اساسی ایفا كرده است اما در حال حاضر زبان چندان اهمیت حیاتی ندارد. وسیله ارتباطی، چیزی فرای زبان گفتاری و شنیداری است، به طوری كه گاهی در سكوت، قدرتمندتر حاضر میشود. در واقع ارتباطی كه براساس زبان شكل میگیرد، تنها یك نوع ارتباط است. تصاویر و صداها، سكوتها، بازیها و زبان بدن هر كدام زبان خودشان را دارند. در دنیای امروز زیباییشناسی ارتباطی میگوید كه درك ما خود «رسانگری» است كه اهمیتی مساوی با سایر رسانگرها دارد. اینكه چگونه دنیای اطرافمان درك میشود، بسته به رسانهای است كه رابط بین ما و دنیاست، در حقیقت درك ما و رسانه، ارتباطی متقابل دارند. در این جریان دریافت رسانه در حكم فرستنده و ما در حكم گیرنده هستیم. در اكثر گونههای رسانه مثل #تلویزیون، #فیلم، #كتاب، #ویدئو، نوار كاست، #تلفن، #گرافیك و #كامپیوتر ممكن است ناهمبستگی آشكاری بین سازنده و مصرفكننده وجود داشته باشد كه شاید در این بین درك ما به عنوان یك رسانه وظیفه تطبیق این دو بخش را داشته باشد.
اغلب انسانها این حقیقت كه زندگیهای ما در رسانهها نوشته شده است پذیرفتهاند. با پذیرش این حقیقت، آیا ما كه اجازه دادیم زندگیمان در رسانهای نوشته شود، پذیرفتهایم كه منفعل باشیم؟ آیا در مرحله بعدی باید ذهنشویی عمومی توسط وسایل ارتباط جمعی را پذیرا باشیم؟!
اگر #فیلسوفان در اروپا به رسانه به عنوان یك موضوع ارزشمند نگاه میكردند، قطعاً آن را وارد مباحث نقد فرهنگی میكردند اما متأسفانه شكافی بین #فلسفه و #رسانه به وجود آمده است و باعث بیتوجهی متفكران و اندیشمندان به رسانه و قدرت عجیب آن شده است.
زیباییشناسی #رسانه به عنوان یك فعالیت فلسفی حركت نوپایی در اروپاست و موانع زیادی را پیشرو دارد. زیباییشناسی نیاز به اعلام موضع شما دارد و چیزی نیست كه خود به خود به نتیجهگیری برسد. زیباییشناسی رسانهای با وجود محیطهایی همچون فیلم، ویدئو، عكس و صدا معنا پیدا میكند. شما باید ببینید، حس كنید و در نهایت خودتان تحسین كنید. هیچ بحث و توصیف فلسفی نمیتواند جایگزین این ادراك شخصی شود. تحسین با تجربه همراه است و طی زندگی آموخته میشود، اما متأسفانه هنوز جایگاه خود را در جهان آكادمیك اروپا، نه بین اساتید و نه بین دانشجویان، پیدا نكرده است. آیا هیچكدام از مشتاقان #فیلم، علاقهمندان #موسیقی پاپ یا طرفداران پیشرفت زندگی كامپیوتری به #عصر_رسانهای كه در آن زندگی میكنند، اندیشیدهاند؟ قطعاً اینگونه بوده است اما چرا دانشمندان #علوم_اجتماعی و انسانی و البته فلسفه توجهی به این مسأله نداشتهاند؟
🔵 ادامه دارد
@cm_magazine
تعریفی از زیباییشناسی
زیباییشناسی، نگاه فیلسوفانهای است كه به درك فلسفی كیفیت میدهد. زیباییشناسی فلسفی در جستوجوی یك جریان تعاملی است كه در آن شخص در عین حال كه نقش فعالانهای ایفا میكند، منفعل نیز باشد. زیباییشناسی درك انسانی را به مثابه یك وسیله ارتباطی معرفی میكند كه جهان را برای ما شكل میدهد یا میشكند. در فلسفه غرب در سده 19 و 20 زبان نقشی اساسی ایفا كرده است اما در حال حاضر زبان چندان اهمیت حیاتی ندارد. وسیله ارتباطی، چیزی فرای زبان گفتاری و شنیداری است، به طوری كه گاهی در سكوت، قدرتمندتر حاضر میشود. در واقع ارتباطی كه براساس زبان شكل میگیرد، تنها یك نوع ارتباط است. تصاویر و صداها، سكوتها، بازیها و زبان بدن هر كدام زبان خودشان را دارند. در دنیای امروز زیباییشناسی ارتباطی میگوید كه درك ما خود «رسانگری» است كه اهمیتی مساوی با سایر رسانگرها دارد. اینكه چگونه دنیای اطرافمان درك میشود، بسته به رسانهای است كه رابط بین ما و دنیاست، در حقیقت درك ما و رسانه، ارتباطی متقابل دارند. در این جریان دریافت رسانه در حكم فرستنده و ما در حكم گیرنده هستیم. در اكثر گونههای رسانه مثل #تلویزیون، #فیلم، #كتاب، #ویدئو، نوار كاست، #تلفن، #گرافیك و #كامپیوتر ممكن است ناهمبستگی آشكاری بین سازنده و مصرفكننده وجود داشته باشد كه شاید در این بین درك ما به عنوان یك رسانه وظیفه تطبیق این دو بخش را داشته باشد.
اغلب انسانها این حقیقت كه زندگیهای ما در رسانهها نوشته شده است پذیرفتهاند. با پذیرش این حقیقت، آیا ما كه اجازه دادیم زندگیمان در رسانهای نوشته شود، پذیرفتهایم كه منفعل باشیم؟ آیا در مرحله بعدی باید ذهنشویی عمومی توسط وسایل ارتباط جمعی را پذیرا باشیم؟!
اگر #فیلسوفان در اروپا به رسانه به عنوان یك موضوع ارزشمند نگاه میكردند، قطعاً آن را وارد مباحث نقد فرهنگی میكردند اما متأسفانه شكافی بین #فلسفه و #رسانه به وجود آمده است و باعث بیتوجهی متفكران و اندیشمندان به رسانه و قدرت عجیب آن شده است.
زیباییشناسی #رسانه به عنوان یك فعالیت فلسفی حركت نوپایی در اروپاست و موانع زیادی را پیشرو دارد. زیباییشناسی نیاز به اعلام موضع شما دارد و چیزی نیست كه خود به خود به نتیجهگیری برسد. زیباییشناسی رسانهای با وجود محیطهایی همچون فیلم، ویدئو، عكس و صدا معنا پیدا میكند. شما باید ببینید، حس كنید و در نهایت خودتان تحسین كنید. هیچ بحث و توصیف فلسفی نمیتواند جایگزین این ادراك شخصی شود. تحسین با تجربه همراه است و طی زندگی آموخته میشود، اما متأسفانه هنوز جایگاه خود را در جهان آكادمیك اروپا، نه بین اساتید و نه بین دانشجویان، پیدا نكرده است. آیا هیچكدام از مشتاقان #فیلم، علاقهمندان #موسیقی پاپ یا طرفداران پیشرفت زندگی كامپیوتری به #عصر_رسانهای كه در آن زندگی میكنند، اندیشیدهاند؟ قطعاً اینگونه بوده است اما چرا دانشمندان #علوم_اجتماعی و انسانی و البته فلسفه توجهی به این مسأله نداشتهاند؟
🔵 ادامه دارد
@cm_magazine