#روزنامهنگاران_سیاستمدار (۱)
♦️ عبدالله نوري
وزیر کشور در دور اول ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و دور اول ریاستجمهوری محمد خاتمی، همچنین نماینده مجلس پنجم و عضو اولین دوره شورای اسلامی شهر تهران بود. او روزنامه خرداد را در دوره رياستجمهوري خاتمي منتشر كرد.
♦️ غلامحسين كرباسچي
شهردار اسبق تهران و استاندار اصفهان كه در سال ۷۵ حزب كارگزاران سازندگي را تأسيس كرد، در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكي از چهرههاي مؤثر سياسي در حوزه رسانهها بوده است. تأسيس #روزنامه_همشهري كه در زمان خود تحولي در سبك و شيوه روزنامهنگاري كشور ايجاد كرد و پس از آن راهاندازي روزنامههای #كارگزاران و #هم_ميهن از جمله فعاليتهاي رسانهاي اوست. كرباسچي سرمايهگذار اصلي #ماهنامه_شهروند_امروز بود كه سال ۸۸ #توقيف شد.
♦️ محمد عطريانفر
عطريانفر، عضو ارشد حزب كارگزاران سازندگي كه چند سالي در #روزنامه_كيهان در كنار #سيد_محمد_خاتمي فعاليت ميكرد، در دهه ۷۰ در كنار تعدادي از روزنامهنگاران قديمي سنگ بناي روزنامه همشهري را گذاشت؛ روزنامهاي كه بهتدريج به يكي از مؤثرترين رسانههاي مكتوب كشور تبديل شد. با تغيير مديريتها در همشهري، عطريانفر به همراه گروهي از #روزنامهنگاران جوان، #روزنامه_شرق را بنيان گذاشت و پس از آن انتشار #شهروند_امروز و #روزنامه_همميهن را با همان گروه پي گرفت اما در ميانه راه از اين گروه جدا شد.
♦️ مصطفي كواكبيان
دبيركل حزب #مردم_سالاري سالهاست كه روزنامهاي با همين نام را منتشر ميكند؛ روزنامهاي با رويكرد اصلاحطلبانه كه البته از ابتدا خود را به عنوان روزنامه حزبي معرفي كرد.کواکبیان جدا از مدیرمسؤولي روزنامه مردمسالاری، صاحب امتیاز و مدیرمسؤول #روزنامه محلی #پیام_استان_سمنان نيز هست. پیام استان سمنان در سال ۱۳۷۱ در قالب هفتهنامهاي شروع به انتشار کرد.
👈 ادامه دارد
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
#پرونده ای در باب حضور #سیاستمداران در #رسانه ها
👇
http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=6154&Number=3&Appendix=0
عضویت در کانال
#ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
♦️ عبدالله نوري
وزیر کشور در دور اول ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و دور اول ریاستجمهوری محمد خاتمی، همچنین نماینده مجلس پنجم و عضو اولین دوره شورای اسلامی شهر تهران بود. او روزنامه خرداد را در دوره رياستجمهوري خاتمي منتشر كرد.
♦️ غلامحسين كرباسچي
شهردار اسبق تهران و استاندار اصفهان كه در سال ۷۵ حزب كارگزاران سازندگي را تأسيس كرد، در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي يكي از چهرههاي مؤثر سياسي در حوزه رسانهها بوده است. تأسيس #روزنامه_همشهري كه در زمان خود تحولي در سبك و شيوه روزنامهنگاري كشور ايجاد كرد و پس از آن راهاندازي روزنامههای #كارگزاران و #هم_ميهن از جمله فعاليتهاي رسانهاي اوست. كرباسچي سرمايهگذار اصلي #ماهنامه_شهروند_امروز بود كه سال ۸۸ #توقيف شد.
♦️ محمد عطريانفر
عطريانفر، عضو ارشد حزب كارگزاران سازندگي كه چند سالي در #روزنامه_كيهان در كنار #سيد_محمد_خاتمي فعاليت ميكرد، در دهه ۷۰ در كنار تعدادي از روزنامهنگاران قديمي سنگ بناي روزنامه همشهري را گذاشت؛ روزنامهاي كه بهتدريج به يكي از مؤثرترين رسانههاي مكتوب كشور تبديل شد. با تغيير مديريتها در همشهري، عطريانفر به همراه گروهي از #روزنامهنگاران جوان، #روزنامه_شرق را بنيان گذاشت و پس از آن انتشار #شهروند_امروز و #روزنامه_همميهن را با همان گروه پي گرفت اما در ميانه راه از اين گروه جدا شد.
♦️ مصطفي كواكبيان
دبيركل حزب #مردم_سالاري سالهاست كه روزنامهاي با همين نام را منتشر ميكند؛ روزنامهاي با رويكرد اصلاحطلبانه كه البته از ابتدا خود را به عنوان روزنامه حزبي معرفي كرد.کواکبیان جدا از مدیرمسؤولي روزنامه مردمسالاری، صاحب امتیاز و مدیرمسؤول #روزنامه محلی #پیام_استان_سمنان نيز هست. پیام استان سمنان در سال ۱۳۷۱ در قالب هفتهنامهاي شروع به انتشار کرد.
👈 ادامه دارد
منبع: #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
#پرونده ای در باب حضور #سیاستمداران در #رسانه ها
👇
http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=6154&Number=3&Appendix=0
عضویت در کانال
#ماهنامه_مدیریت_ارتباطات
👇
@cm_magazine
#مقدمه یک #کتاب
چرا «مخاطبپنداری» در ایران تشدید شد؟
دکتر مهدی محسنیانراد- استاد ارتباطات
مخاطبپنداری، نوعی خیالبافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی»، یک حالت عادی در هوشیاری است، نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی. مخاطبپنداران، بر اساس نظریه «مشابهت» در روانشناسی، مشابهتهای ظاهری میان رسانه سنتی پرپیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه یا #منبر» را با رسانههای جدید و حتی فناوریهای نوین ارتباطی مد نظر قرار میدهند و دچار این پندار ماندگار میشوند که این سوی رسانهها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشستهاند.
در روانشناسی، «#نظریه_شباهت» میگوید احتمال اینکه در ذهن، محرکهایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند با هم جمع شوند و یک شکل واحد به خود بگیرند، به مراتب بیش از احتمال تجمع محرکهایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزههای رویآوری به خیالبافی، «حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
شاید بتوان رفتار تصمیمگیران حوزه رسانهها در ماندگاری در وادی #نظریه_تزریقی را با «#نظریه_توهم_کنترل» تبیین کرد. این نظریه، بیانکننده هنگامی است که انسانها متمایل بر این باور میشوند که وقایع مورد آرزو و خواست آنها که به وقوع پیوسته، محصول اعمال و رفتار آنان است. این نظریه میگوید موفقیتهای اولیه افراد، این اعتقاد را در آنان ایجاد میکند که توان کنترل بازدههای موقعیت را دارند. همین حالت، ظاهراً در مورد قماربازانی که در مراحل اولیه با بردهای متوالی روبهرو میشوند و توهم مهارت در آنها ایجاد میشود، منطبق است؛ توهمی که طی آن در مراحل بعدی پیدرپی میبازند و حتی ممکن است سرمایه خود را نیز بر باد دهند. در واقع، تصور کنترل داشتن، ممکن است بسیار بیشتر از قدرت واقعی کنترل ما روی موقعیتها باشد.
شاید بتوان گفت جوامعی که دچار #مخاطب_پنداری میشوند، در انتظار کنترلی هستند که عملاً چندان امکانپذیر نیست و بیشتر شکل توهم دارد. از نمونههای قابلتوجه، رویدادهایی بود که در دهه ۱۳۶۰، در مورد #ویدئو اتفاق افتاد. به این ترتیب که پدیده با توسعه مصرف ویدئو آغاز، با اجرای انواع عملیات بازدارنده از سوی نیروهای انتظامی دنبال و سرانجام پس از چند سال، به آگاهی از عدم موفقیت در کنترل و متعاقباً تأسیس صدها مرکز اجاره ویدئو منتهی شد.
به نظر میرسد در یکصد سال گذشته، اگر از میان موارد «#توهم_کنترل» رسانهها، ماجرای ویدئو بارزترین آنها بوده، «مخاطبپنداری» در نگاه سهمی از حوزویها و بخشی از دولتمردان ایران، چه در مورد رسانههای کلاسیک (#مطبوعات، رادیو تلویزیون و...) و چه فناوریهای جدید (#ماهواره، #اینترنت و...) وسیعتر و عمیقتر بوده است. پدیدهای که یکی از دلایل مهم آن ضعف عمیقی است که در شناخت ماهیت و کارکرد رسانهها در میان آنان وجود دارد. تجربه تلخ روحانیان ایران از شرایط اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر رسانههای مدرن دوران پهلوی و پیروزی رسانههای سنتی، نظیر منبر و متعاقباً سخنرانیهای تکثیر شده روی نوارهای کاست -از رسانههای مدرن دوران انقلاب- سبب شد مخاطبپنداری در ایران، عمق و وسعت بیشتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه بیابد؛ پدیدهای که بیشتر روانی- اجتماعی بود تا معرفتی. ضمن آنکه زمینههای تاریخی - اجتماعی نیز برای چنین ادراکی مهیا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حذف بسیاری از تولیدات رادیو- تلویزیونی پیش از انقلاب از آنتنهای پخش صداوسیمای جمهوری اسلامی و عدم امکان جایگزینی سریع آنها، این خطا رخ داد که رادیو به تقلید منبر پرداخت، از #تلویزیون به گونه رادیو بهرهبرداری شد و عملاً ماهیت رادیووتلویزیون از آنها گرفته شد. اینگونه بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی، تلویزیون ایران از نظر سهم برنامههای دینی -که اکثراً سخنرانیهای مذهبی و منبری بود- در رده اول جهان قرار گرفت. از آنسو، سهم برنامههای سرگرمکننده #تلویزیون_ایران در پایینترین رده کشورهای جهان قرار گرفت و همانطور که قبلاً گفته شد، به زودی ایران در جایگاه پرمصرفترین کشور نوارهای ویدئویی قرار گرفت.
آنچه در ایران اتفاق افتاد، کاملاً برای ارتباطشناسان بومی قابل پیشبینی بود. #سانسور کردن یک #پیام باعث میشود مخاطبان نگرش خود را در مسیر موضعی که مورد دفاع آن پیام است، تغییر دهند و گرایش بیشتری به دریافت آن پیام داشته باشند. به همین جهت است که محدودیتهای ایجاد شده از سوی حکومتها ممکن است منجر به تمایل بیشتر نسبت به موضوع محدودیتها از سوی مردم شود...
⬅️ این متن بخشی از نوشته دکتر #مهدی_محسنیانراد به عنوان مقدمه کتاب «مخاطبپنداری» تألیف دکتر #امیر_عبدالرضا_سپنجی است که توسط #انتشارات_سیمای_شرق منتشر شده.
تلفن سفارش کتاب: ۸۸۹۰۴۸۸۲
@cm_magazine
چرا «مخاطبپنداری» در ایران تشدید شد؟
دکتر مهدی محسنیانراد- استاد ارتباطات
مخاطبپنداری، نوعی خیالبافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی»، یک حالت عادی در هوشیاری است، نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی. مخاطبپنداران، بر اساس نظریه «مشابهت» در روانشناسی، مشابهتهای ظاهری میان رسانه سنتی پرپیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه یا #منبر» را با رسانههای جدید و حتی فناوریهای نوین ارتباطی مد نظر قرار میدهند و دچار این پندار ماندگار میشوند که این سوی رسانهها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشستهاند.
در روانشناسی، «#نظریه_شباهت» میگوید احتمال اینکه در ذهن، محرکهایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند با هم جمع شوند و یک شکل واحد به خود بگیرند، به مراتب بیش از احتمال تجمع محرکهایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزههای رویآوری به خیالبافی، «حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
شاید بتوان رفتار تصمیمگیران حوزه رسانهها در ماندگاری در وادی #نظریه_تزریقی را با «#نظریه_توهم_کنترل» تبیین کرد. این نظریه، بیانکننده هنگامی است که انسانها متمایل بر این باور میشوند که وقایع مورد آرزو و خواست آنها که به وقوع پیوسته، محصول اعمال و رفتار آنان است. این نظریه میگوید موفقیتهای اولیه افراد، این اعتقاد را در آنان ایجاد میکند که توان کنترل بازدههای موقعیت را دارند. همین حالت، ظاهراً در مورد قماربازانی که در مراحل اولیه با بردهای متوالی روبهرو میشوند و توهم مهارت در آنها ایجاد میشود، منطبق است؛ توهمی که طی آن در مراحل بعدی پیدرپی میبازند و حتی ممکن است سرمایه خود را نیز بر باد دهند. در واقع، تصور کنترل داشتن، ممکن است بسیار بیشتر از قدرت واقعی کنترل ما روی موقعیتها باشد.
شاید بتوان گفت جوامعی که دچار #مخاطب_پنداری میشوند، در انتظار کنترلی هستند که عملاً چندان امکانپذیر نیست و بیشتر شکل توهم دارد. از نمونههای قابلتوجه، رویدادهایی بود که در دهه ۱۳۶۰، در مورد #ویدئو اتفاق افتاد. به این ترتیب که پدیده با توسعه مصرف ویدئو آغاز، با اجرای انواع عملیات بازدارنده از سوی نیروهای انتظامی دنبال و سرانجام پس از چند سال، به آگاهی از عدم موفقیت در کنترل و متعاقباً تأسیس صدها مرکز اجاره ویدئو منتهی شد.
به نظر میرسد در یکصد سال گذشته، اگر از میان موارد «#توهم_کنترل» رسانهها، ماجرای ویدئو بارزترین آنها بوده، «مخاطبپنداری» در نگاه سهمی از حوزویها و بخشی از دولتمردان ایران، چه در مورد رسانههای کلاسیک (#مطبوعات، رادیو تلویزیون و...) و چه فناوریهای جدید (#ماهواره، #اینترنت و...) وسیعتر و عمیقتر بوده است. پدیدهای که یکی از دلایل مهم آن ضعف عمیقی است که در شناخت ماهیت و کارکرد رسانهها در میان آنان وجود دارد. تجربه تلخ روحانیان ایران از شرایط اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر رسانههای مدرن دوران پهلوی و پیروزی رسانههای سنتی، نظیر منبر و متعاقباً سخنرانیهای تکثیر شده روی نوارهای کاست -از رسانههای مدرن دوران انقلاب- سبب شد مخاطبپنداری در ایران، عمق و وسعت بیشتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه بیابد؛ پدیدهای که بیشتر روانی- اجتماعی بود تا معرفتی. ضمن آنکه زمینههای تاریخی - اجتماعی نیز برای چنین ادراکی مهیا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حذف بسیاری از تولیدات رادیو- تلویزیونی پیش از انقلاب از آنتنهای پخش صداوسیمای جمهوری اسلامی و عدم امکان جایگزینی سریع آنها، این خطا رخ داد که رادیو به تقلید منبر پرداخت، از #تلویزیون به گونه رادیو بهرهبرداری شد و عملاً ماهیت رادیووتلویزیون از آنها گرفته شد. اینگونه بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی، تلویزیون ایران از نظر سهم برنامههای دینی -که اکثراً سخنرانیهای مذهبی و منبری بود- در رده اول جهان قرار گرفت. از آنسو، سهم برنامههای سرگرمکننده #تلویزیون_ایران در پایینترین رده کشورهای جهان قرار گرفت و همانطور که قبلاً گفته شد، به زودی ایران در جایگاه پرمصرفترین کشور نوارهای ویدئویی قرار گرفت.
آنچه در ایران اتفاق افتاد، کاملاً برای ارتباطشناسان بومی قابل پیشبینی بود. #سانسور کردن یک #پیام باعث میشود مخاطبان نگرش خود را در مسیر موضعی که مورد دفاع آن پیام است، تغییر دهند و گرایش بیشتری به دریافت آن پیام داشته باشند. به همین جهت است که محدودیتهای ایجاد شده از سوی حکومتها ممکن است منجر به تمایل بیشتر نسبت به موضوع محدودیتها از سوی مردم شود...
⬅️ این متن بخشی از نوشته دکتر #مهدی_محسنیانراد به عنوان مقدمه کتاب «مخاطبپنداری» تألیف دکتر #امیر_عبدالرضا_سپنجی است که توسط #انتشارات_سیمای_شرق منتشر شده.
تلفن سفارش کتاب: ۸۸۹۰۴۸۸۲
@cm_magazine
#فرزاد_ادیبی، #طراح_گرافیک در گفتوگو با #مدیریت_ارتباطات:
#شمایلها نه مستند هستند و نه از نظر #گرافیک، #عیار بالایی دارند
♦️#پیامهای بیشتر #ادیان مبتنی بر راستی و درستی و همه ویژگیهای نیک بشری است که هرگز کهنه نمیشوند که برای ابراز این پیامها و اصلاح کژیها میتوان از #هنر_گرافیک بهره برد.
♦️ در هنر گرافیک سبکها، شیوهها و بالاخره تکنیکهایی در اجرا وجود دارد که برای بیان هر موضوعی میتوان زبانی متناسب با آن را برگزید.
♦️ به اعتقاد بنده، #دین و #مذهب را از دو زاویه میتوان نگریست: یکی آموزههای فرازمانی و فرامکانی #ادیان است که هرگز قالبمند نیستند و متعلق به همه بشریتند، همچون دادگری و ستمستیزی، آزادگی، مهرورزی و... و دومین زاویه نگرش به دین، #انگاره_های_تاریخی، آرکائیک و گاه نائیف (بدوی) است که هنر گرافیک برای بیان ساختارگرایانه هر دو این نگرشها تواناست که البته ناتوانی برخی طراحان در انتقال درست این مفاهیم در #پیام، #محتوا و #ساختار را نباید ضعف هنر گرافیک انگاشت.
♦️ برای ارتباط و قابل فهم بودن #هنر برای توده مردم، لازم است با تدبیر و تلاش، سطح آگاهی و سلیقه مردم را بالا ببریم، نه خود را تا سطح سلیقه عوام پایین بیاوریم.
♦️ مخاطب عام با #طبیعت_گرایی (#ناتورالیسم) بیش از #هنر_انتزاعی (#ابستره) ارتباط برقرار میکند ولی شمایلها نه مستند هستند و نه از نظر #هنر_گرافیک عیار بالایی دارند. این آثار با زبان ادبی قدیسها را میستایند اما با زبان هنری، نازل و ناسزایند.
♦️ از سوی دیگر، همین مخاطب عام با نوشتار اعم از #تایپوگرافی، #خوشنویسی و... ارتباطی آیینی برقرار میکند که گاه از مرز ادعیه و تعاویذ میگذرد و با رسیدن به اعداد، طلسمها و نوشتههای سحرآمیز به خرافه هم میرسد.
#پرونده ای در باب #گرافیک_مذهبی و عناصر ارتباطی آن با افکار مذهبی جامعه
#ماهنامه_مدیریت_ارتباطات _ شماره ۸
#فهرست مطالب:
🔸 #مديران و #طراحان/ #محمد_فدائی
🔸 #ترويج يا تخريب؟ اشارهای به نقش #مدیران در آثار مذهبی روز
🔸 استفاده #رسانه ای از ديوار در #نقاشی_های_ديواری در #بقاع_متبركه؛ گفت و گو با دكتر #علی_اصغر_ميرزايی_مهر/ #محمد_فدایی
🔸 غلبه پادگان بر اشقيا؛ گذری كوتاه بر سیر #نقاشی_قهوه_خانه_ای/ #احمدرضا_دالوند
🔸 #شمايل_های غير مستند و كم عيار؛ گفت و گو با #فرزاد_اديبی، #گرافيست در مورد #گرافيك_مذهبی
تهیه و مطالعه pdf:
👇
http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=6154&Number=8&Appendix=0
مخاطبان ما: مدیران، روزنامه نگاران، فعالان روابط عمومی، جامعه اطلاعاتی، تبلیغات و بازاریابی
عضویت در کانال تلگرامی ماهنامه:
👇
@cm_magazine
#شمایلها نه مستند هستند و نه از نظر #گرافیک، #عیار بالایی دارند
♦️#پیامهای بیشتر #ادیان مبتنی بر راستی و درستی و همه ویژگیهای نیک بشری است که هرگز کهنه نمیشوند که برای ابراز این پیامها و اصلاح کژیها میتوان از #هنر_گرافیک بهره برد.
♦️ در هنر گرافیک سبکها، شیوهها و بالاخره تکنیکهایی در اجرا وجود دارد که برای بیان هر موضوعی میتوان زبانی متناسب با آن را برگزید.
♦️ به اعتقاد بنده، #دین و #مذهب را از دو زاویه میتوان نگریست: یکی آموزههای فرازمانی و فرامکانی #ادیان است که هرگز قالبمند نیستند و متعلق به همه بشریتند، همچون دادگری و ستمستیزی، آزادگی، مهرورزی و... و دومین زاویه نگرش به دین، #انگاره_های_تاریخی، آرکائیک و گاه نائیف (بدوی) است که هنر گرافیک برای بیان ساختارگرایانه هر دو این نگرشها تواناست که البته ناتوانی برخی طراحان در انتقال درست این مفاهیم در #پیام، #محتوا و #ساختار را نباید ضعف هنر گرافیک انگاشت.
♦️ برای ارتباط و قابل فهم بودن #هنر برای توده مردم، لازم است با تدبیر و تلاش، سطح آگاهی و سلیقه مردم را بالا ببریم، نه خود را تا سطح سلیقه عوام پایین بیاوریم.
♦️ مخاطب عام با #طبیعت_گرایی (#ناتورالیسم) بیش از #هنر_انتزاعی (#ابستره) ارتباط برقرار میکند ولی شمایلها نه مستند هستند و نه از نظر #هنر_گرافیک عیار بالایی دارند. این آثار با زبان ادبی قدیسها را میستایند اما با زبان هنری، نازل و ناسزایند.
♦️ از سوی دیگر، همین مخاطب عام با نوشتار اعم از #تایپوگرافی، #خوشنویسی و... ارتباطی آیینی برقرار میکند که گاه از مرز ادعیه و تعاویذ میگذرد و با رسیدن به اعداد، طلسمها و نوشتههای سحرآمیز به خرافه هم میرسد.
#پرونده ای در باب #گرافیک_مذهبی و عناصر ارتباطی آن با افکار مذهبی جامعه
#ماهنامه_مدیریت_ارتباطات _ شماره ۸
#فهرست مطالب:
🔸 #مديران و #طراحان/ #محمد_فدائی
🔸 #ترويج يا تخريب؟ اشارهای به نقش #مدیران در آثار مذهبی روز
🔸 استفاده #رسانه ای از ديوار در #نقاشی_های_ديواری در #بقاع_متبركه؛ گفت و گو با دكتر #علی_اصغر_ميرزايی_مهر/ #محمد_فدایی
🔸 غلبه پادگان بر اشقيا؛ گذری كوتاه بر سیر #نقاشی_قهوه_خانه_ای/ #احمدرضا_دالوند
🔸 #شمايل_های غير مستند و كم عيار؛ گفت و گو با #فرزاد_اديبی، #گرافيست در مورد #گرافيك_مذهبی
تهیه و مطالعه pdf:
👇
http://www.magiran.com/magtoc.asp?mgID=6154&Number=8&Appendix=0
مخاطبان ما: مدیران، روزنامه نگاران، فعالان روابط عمومی، جامعه اطلاعاتی، تبلیغات و بازاریابی
عضویت در کانال تلگرامی ماهنامه:
👇
@cm_magazine
#معرفی_کتاب
نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی)
این کتاب شامل ۱۲ فصل است که در چهار بخش گنجانده شده است. بخش نخست در مورد اساس نظریه سواد رسانهای و شامل دو فصل است. در فصل یک نشان میدهد که با تحلیل زمینههای فرهنگی و پژوهشی، مطالعه سواد رسانهای ضروری است .فرهنگ ما از اطلاعات اشباع شده و از مردم میخواهد با آن اطلاعات تعامل داشته باشند. دانش پژوهان کوشش چشم گیری کردهاند تا نشان دهند سواد رسانهای چیست. در فصل ۲ اندیشه پژوهشی و نوشتاری را در مورد سواد رسانهای بررسی میکند. همان گونه که خواهید دید، تعریفهای گوناگونی وجود دارد که بسیاری از اجزا و عناصر جالب توجه را یکپارچه میسازد.
بخش دوم نظریه را معرفی میکند. فصل ۳ تعریف اصطلاحات کلیدی نظریه را ارائه میدهد، آنگاه با بهرهگیری از این اصطلاحات تعریفی ترکیبی از سواد رسانهای را میسازد. فصل ۴ مدلی را با ترسیم ساختار آن ارائه میدهد که نشانگر اجزای اصلی نظریه سواد رسانهای است. هم چنین فرضیههای اصلی را که این نظریه بر آنها استوار است، مطرح میکند. هر یک از سه فصل بعدی بخش مهمی از مدل سواد رسانهای را تشریح کرده و منطقی برای اهمیت آن از دید کلی ارائه میدهد. فصل ۵ بر ساختارهای اساسی دانش تمرکز میکند. فصل ۶ مرکز تصمیم گیری شخصی را توضیح میدهد که ساختاری فرضی برای کنترل #سواد_رسانهای شخص #مخاطب است. فصل ۷ به قابلیتها و مهارتها میپردازد که ابزاری برای تعامل مردم با اطلاعاتاند.
بخش سوم اجزای فرآیند اطلاعات را نشان میدهد. فصل ۸ وظیفه پالایش اطلاعات را بررسی میکند. چرا مردم به پیامهای رسانهای خاصی توجه میکنند و به بقیه بی توجهند؟ فصل ۹ به فرآیندهای ذهنی درگیر با معنایابی تمرکز میکند. مردم چگونه الگوها و نمادها را از یکدیگر تشخیص داده آنگاه مفهوم خاصی را به آنها اختصاص میدهند؟ فصل ۱۰ فرآیندهای شناختی را بررسی میکند که مردم با استفاده از آن، مفهوم خود را از پیامهای رسانهای میسازند. این بخش با نتیجه گیری فصل ۱۱ به پایان میرسد، که طی آن چند چیز را برای تولید معنا روشن میکند.
بخش چهارم و پایانی این #کتاب دیدگاه روشنی به دست اندرکاران #رسانه ارائه میدهد تا دیگران را در افزایش سواد رسانهای یاری دهند. بخش ۱۲ این دست اندرکاران را در زمینه فعالیتهای فردی و نهادهای دولتی بررسی میکند. فعالیتهای فردی در گام نخست، نتیجه رفتار #پدر و #مادر با فرزندانشان است. در مورد فعالیتهای نهادهای دولتی به مسئله #آموزش سواد رسانهای به عنوان بخشی از یک برنامه آموزشی میپردازد.
کوتاه این که این نظریه در تلاش است تا توضیح دهد ذهن انسان هنگام برخورد با جریان پیامهای رسانهای در فرهنگ اشباع شده از #اطلاعات چه میکند. این نظریه نشان میدهد که مردم در برابر هزاران #پیام رسانهای که هر روز با آن روبه رویند چگونه باید تصمیم بگیرند؛ در برابر شمار بسیاری از پیامهای متنوعی که از کانالهای گوناگون پخش میشود، چه واکنشی نشان دهند؛ و چگونه از آن پیامها مفاهیم خود را بسازند. مهمترین چیز این است که نشان میدهد که چگونه ممکن است این کارها با داشتن سواد رسانهای بیشتر، بهتر انجام شوند.
علاقمندان برای تهیه کتاب
#سواد_رسانه_ای ؛ رهیافتی شناختی
با شماره تلفنهای ۸۸۹۰۴۶۱۶ و ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل نمایند
👇
@cm_magazine
نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی)
این کتاب شامل ۱۲ فصل است که در چهار بخش گنجانده شده است. بخش نخست در مورد اساس نظریه سواد رسانهای و شامل دو فصل است. در فصل یک نشان میدهد که با تحلیل زمینههای فرهنگی و پژوهشی، مطالعه سواد رسانهای ضروری است .فرهنگ ما از اطلاعات اشباع شده و از مردم میخواهد با آن اطلاعات تعامل داشته باشند. دانش پژوهان کوشش چشم گیری کردهاند تا نشان دهند سواد رسانهای چیست. در فصل ۲ اندیشه پژوهشی و نوشتاری را در مورد سواد رسانهای بررسی میکند. همان گونه که خواهید دید، تعریفهای گوناگونی وجود دارد که بسیاری از اجزا و عناصر جالب توجه را یکپارچه میسازد.
بخش دوم نظریه را معرفی میکند. فصل ۳ تعریف اصطلاحات کلیدی نظریه را ارائه میدهد، آنگاه با بهرهگیری از این اصطلاحات تعریفی ترکیبی از سواد رسانهای را میسازد. فصل ۴ مدلی را با ترسیم ساختار آن ارائه میدهد که نشانگر اجزای اصلی نظریه سواد رسانهای است. هم چنین فرضیههای اصلی را که این نظریه بر آنها استوار است، مطرح میکند. هر یک از سه فصل بعدی بخش مهمی از مدل سواد رسانهای را تشریح کرده و منطقی برای اهمیت آن از دید کلی ارائه میدهد. فصل ۵ بر ساختارهای اساسی دانش تمرکز میکند. فصل ۶ مرکز تصمیم گیری شخصی را توضیح میدهد که ساختاری فرضی برای کنترل #سواد_رسانهای شخص #مخاطب است. فصل ۷ به قابلیتها و مهارتها میپردازد که ابزاری برای تعامل مردم با اطلاعاتاند.
بخش سوم اجزای فرآیند اطلاعات را نشان میدهد. فصل ۸ وظیفه پالایش اطلاعات را بررسی میکند. چرا مردم به پیامهای رسانهای خاصی توجه میکنند و به بقیه بی توجهند؟ فصل ۹ به فرآیندهای ذهنی درگیر با معنایابی تمرکز میکند. مردم چگونه الگوها و نمادها را از یکدیگر تشخیص داده آنگاه مفهوم خاصی را به آنها اختصاص میدهند؟ فصل ۱۰ فرآیندهای شناختی را بررسی میکند که مردم با استفاده از آن، مفهوم خود را از پیامهای رسانهای میسازند. این بخش با نتیجه گیری فصل ۱۱ به پایان میرسد، که طی آن چند چیز را برای تولید معنا روشن میکند.
بخش چهارم و پایانی این #کتاب دیدگاه روشنی به دست اندرکاران #رسانه ارائه میدهد تا دیگران را در افزایش سواد رسانهای یاری دهند. بخش ۱۲ این دست اندرکاران را در زمینه فعالیتهای فردی و نهادهای دولتی بررسی میکند. فعالیتهای فردی در گام نخست، نتیجه رفتار #پدر و #مادر با فرزندانشان است. در مورد فعالیتهای نهادهای دولتی به مسئله #آموزش سواد رسانهای به عنوان بخشی از یک برنامه آموزشی میپردازد.
کوتاه این که این نظریه در تلاش است تا توضیح دهد ذهن انسان هنگام برخورد با جریان پیامهای رسانهای در فرهنگ اشباع شده از #اطلاعات چه میکند. این نظریه نشان میدهد که مردم در برابر هزاران #پیام رسانهای که هر روز با آن روبه رویند چگونه باید تصمیم بگیرند؛ در برابر شمار بسیاری از پیامهای متنوعی که از کانالهای گوناگون پخش میشود، چه واکنشی نشان دهند؛ و چگونه از آن پیامها مفاهیم خود را بسازند. مهمترین چیز این است که نشان میدهد که چگونه ممکن است این کارها با داشتن سواد رسانهای بیشتر، بهتر انجام شوند.
علاقمندان برای تهیه کتاب
#سواد_رسانه_ای ؛ رهیافتی شناختی
با شماره تلفنهای ۸۸۹۰۴۶۱۶ و ۸۸۹۰۴۸۸۲ تماس حاصل نمایند
👇
@cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
#مقدمه یک #کتاب
چرا «مخاطبپنداری» در ایران تشدید شد؟
دکتر مهدی محسنیانراد- استاد ارتباطات
مخاطبپنداری، نوعی خیالبافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی»، یک حالت عادی در هوشیاری است، نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی. مخاطبپنداران، بر اساس نظریه «مشابهت» در روانشناسی، مشابهتهای ظاهری میان رسانه سنتی پرپیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه یا #منبر» را با رسانههای جدید و حتی فناوریهای نوین ارتباطی مد نظر قرار میدهند و دچار این پندار ماندگار میشوند که این سوی رسانهها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشستهاند.
در روانشناسی، «#نظریه_شباهت» میگوید احتمال اینکه در ذهن، محرکهایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند با هم جمع شوند و یک شکل واحد به خود بگیرند، به مراتب بیش از احتمال تجمع محرکهایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزههای رویآوری به خیالبافی، «حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
شاید بتوان رفتار تصمیمگیران حوزه رسانهها در ماندگاری در وادی #نظریه_تزریقی را با «#نظریه_توهم_کنترل» تبیین کرد. این نظریه، بیانکننده هنگامی است که انسانها متمایل بر این باور میشوند که وقایع مورد آرزو و خواست آنها که به وقوع پیوسته، محصول اعمال و رفتار آنان است. این نظریه میگوید موفقیتهای اولیه افراد، این اعتقاد را در آنان ایجاد میکند که توان کنترل بازدههای موقعیت را دارند. همین حالت، ظاهراً در مورد قماربازانی که در مراحل اولیه با بردهای متوالی روبهرو میشوند و توهم مهارت در آنها ایجاد میشود، منطبق است؛ توهمی که طی آن در مراحل بعدی پیدرپی میبازند و حتی ممکن است سرمایه خود را نیز بر باد دهند. در واقع، تصور کنترل داشتن، ممکن است بسیار بیشتر از قدرت واقعی کنترل ما روی موقعیتها باشد.
شاید بتوان گفت جوامعی که دچار #مخاطب_پنداری میشوند، در انتظار کنترلی هستند که عملاً چندان امکانپذیر نیست و بیشتر شکل توهم دارد. از نمونههای قابلتوجه، رویدادهایی بود که در دهه ۱۳۶۰، در مورد #ویدئو اتفاق افتاد. به این ترتیب که پدیده با توسعه مصرف ویدئو آغاز، با اجرای انواع عملیات بازدارنده از سوی نیروهای انتظامی دنبال و سرانجام پس از چند سال، به آگاهی از عدم موفقیت در کنترل و متعاقباً تأسیس صدها مرکز اجاره ویدئو منتهی شد.
به نظر میرسد در یکصد سال گذشته، اگر از میان موارد «#توهم_کنترل» رسانهها، ماجرای ویدئو بارزترین آنها بوده، «مخاطبپنداری» در نگاه سهمی از حوزویها و بخشی از دولتمردان ایران، چه در مورد رسانههای کلاسیک (#مطبوعات، رادیو تلویزیون و...) و چه فناوریهای جدید (#ماهواره، #اینترنت و...) وسیعتر و عمیقتر بوده است. پدیدهای که یکی از دلایل مهم آن ضعف عمیقی است که در شناخت ماهیت و کارکرد رسانهها در میان آنان وجود دارد. تجربه تلخ روحانیان ایران از شرایط اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر رسانههای مدرن دوران پهلوی و پیروزی رسانههای سنتی، نظیر منبر و متعاقباً سخنرانیهای تکثیر شده روی نوارهای کاست -از رسانههای مدرن دوران انقلاب- سبب شد مخاطبپنداری در ایران، عمق و وسعت بیشتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه بیابد؛ پدیدهای که بیشتر روانی- اجتماعی بود تا معرفتی. ضمن آنکه زمینههای تاریخی - اجتماعی نیز برای چنین ادراکی مهیا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حذف بسیاری از تولیدات رادیو- تلویزیونی پیش از انقلاب از آنتنهای پخش صداوسیمای جمهوری اسلامی و عدم امکان جایگزینی سریع آنها، این خطا رخ داد که رادیو به تقلید منبر پرداخت، از #تلویزیون به گونه رادیو بهرهبرداری شد و عملاً ماهیت رادیووتلویزیون از آنها گرفته شد. اینگونه بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی، تلویزیون ایران از نظر سهم برنامههای دینی -که اکثراً سخنرانیهای مذهبی و منبری بود- در رده اول جهان قرار گرفت. از آنسو، سهم برنامههای سرگرمکننده #تلویزیون_ایران در پایینترین رده کشورهای جهان قرار گرفت و همانطور که قبلاً گفته شد، به زودی ایران در جایگاه پرمصرفترین کشور نوارهای ویدئویی قرار گرفت.
آنچه در ایران اتفاق افتاد، کاملاً برای ارتباطشناسان بومی قابل پیشبینی بود. #سانسور کردن یک #پیام باعث میشود مخاطبان نگرش خود را در مسیر موضعی که مورد دفاع آن پیام است، تغییر دهند و گرایش بیشتری به دریافت آن پیام داشته باشند. به همین جهت است که محدودیتهای ایجاد شده از سوی حکومتها ممکن است منجر به تمایل بیشتر نسبت به موضوع محدودیتها از سوی مردم شود...
⬅️ این متن بخشی از نوشته دکتر #مهدی_محسنیانراد به عنوان مقدمه کتاب «مخاطبپنداری» تألیف دکتر #امیر_عبدالرضا_سپنجی است که توسط #انتشارات_سیمای_شرق منتشر شده.
تلفن سفارش کتاب: ۸۸۹۰۴۸۸۲
@cm_magazine
چرا «مخاطبپنداری» در ایران تشدید شد؟
دکتر مهدی محسنیانراد- استاد ارتباطات
مخاطبپنداری، نوعی خیالبافی است که همچون هر «ناهوشیاری جمعی»، یک حالت عادی در هوشیاری است، نه یک عادت بد یا یک اختلال هیجانی. مخاطبپنداران، بر اساس نظریه «مشابهت» در روانشناسی، مشابهتهای ظاهری میان رسانه سنتی پرپیشینه و ماندگاری همچون «میز خطابه یا #منبر» را با رسانههای جدید و حتی فناوریهای نوین ارتباطی مد نظر قرار میدهند و دچار این پندار ماندگار میشوند که این سوی رسانهها، همان مخاطبان میز خطابه و منبر نشستهاند.
در روانشناسی، «#نظریه_شباهت» میگوید احتمال اینکه در ذهن، محرکهایی که از جهاتی با یکدیگر شباهت دارند با هم جمع شوند و یک شکل واحد به خود بگیرند، به مراتب بیش از احتمال تجمع محرکهایی است که به هم شبیه نیستند و یکی از انگیزههای رویآوری به خیالبافی، «حل و فصل مشکلات ناگشوده و احساسات متعارض» است.
شاید بتوان رفتار تصمیمگیران حوزه رسانهها در ماندگاری در وادی #نظریه_تزریقی را با «#نظریه_توهم_کنترل» تبیین کرد. این نظریه، بیانکننده هنگامی است که انسانها متمایل بر این باور میشوند که وقایع مورد آرزو و خواست آنها که به وقوع پیوسته، محصول اعمال و رفتار آنان است. این نظریه میگوید موفقیتهای اولیه افراد، این اعتقاد را در آنان ایجاد میکند که توان کنترل بازدههای موقعیت را دارند. همین حالت، ظاهراً در مورد قماربازانی که در مراحل اولیه با بردهای متوالی روبهرو میشوند و توهم مهارت در آنها ایجاد میشود، منطبق است؛ توهمی که طی آن در مراحل بعدی پیدرپی میبازند و حتی ممکن است سرمایه خود را نیز بر باد دهند. در واقع، تصور کنترل داشتن، ممکن است بسیار بیشتر از قدرت واقعی کنترل ما روی موقعیتها باشد.
شاید بتوان گفت جوامعی که دچار #مخاطب_پنداری میشوند، در انتظار کنترلی هستند که عملاً چندان امکانپذیر نیست و بیشتر شکل توهم دارد. از نمونههای قابلتوجه، رویدادهایی بود که در دهه ۱۳۶۰، در مورد #ویدئو اتفاق افتاد. به این ترتیب که پدیده با توسعه مصرف ویدئو آغاز، با اجرای انواع عملیات بازدارنده از سوی نیروهای انتظامی دنبال و سرانجام پس از چند سال، به آگاهی از عدم موفقیت در کنترل و متعاقباً تأسیس صدها مرکز اجاره ویدئو منتهی شد.
به نظر میرسد در یکصد سال گذشته، اگر از میان موارد «#توهم_کنترل» رسانهها، ماجرای ویدئو بارزترین آنها بوده، «مخاطبپنداری» در نگاه سهمی از حوزویها و بخشی از دولتمردان ایران، چه در مورد رسانههای کلاسیک (#مطبوعات، رادیو تلویزیون و...) و چه فناوریهای جدید (#ماهواره، #اینترنت و...) وسیعتر و عمیقتر بوده است. پدیدهای که یکی از دلایل مهم آن ضعف عمیقی است که در شناخت ماهیت و کارکرد رسانهها در میان آنان وجود دارد. تجربه تلخ روحانیان ایران از شرایط اجتماعی و نظام ارزشی حاکم بر رسانههای مدرن دوران پهلوی و پیروزی رسانههای سنتی، نظیر منبر و متعاقباً سخنرانیهای تکثیر شده روی نوارهای کاست -از رسانههای مدرن دوران انقلاب- سبب شد مخاطبپنداری در ایران، عمق و وسعت بیشتری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه بیابد؛ پدیدهای که بیشتر روانی- اجتماعی بود تا معرفتی. ضمن آنکه زمینههای تاریخی - اجتماعی نیز برای چنین ادراکی مهیا بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حذف بسیاری از تولیدات رادیو- تلویزیونی پیش از انقلاب از آنتنهای پخش صداوسیمای جمهوری اسلامی و عدم امکان جایگزینی سریع آنها، این خطا رخ داد که رادیو به تقلید منبر پرداخت، از #تلویزیون به گونه رادیو بهرهبرداری شد و عملاً ماهیت رادیووتلویزیون از آنها گرفته شد. اینگونه بود که در سال ۱۹۸۵ میلادی، تلویزیون ایران از نظر سهم برنامههای دینی -که اکثراً سخنرانیهای مذهبی و منبری بود- در رده اول جهان قرار گرفت. از آنسو، سهم برنامههای سرگرمکننده #تلویزیون_ایران در پایینترین رده کشورهای جهان قرار گرفت و همانطور که قبلاً گفته شد، به زودی ایران در جایگاه پرمصرفترین کشور نوارهای ویدئویی قرار گرفت.
آنچه در ایران اتفاق افتاد، کاملاً برای ارتباطشناسان بومی قابل پیشبینی بود. #سانسور کردن یک #پیام باعث میشود مخاطبان نگرش خود را در مسیر موضعی که مورد دفاع آن پیام است، تغییر دهند و گرایش بیشتری به دریافت آن پیام داشته باشند. به همین جهت است که محدودیتهای ایجاد شده از سوی حکومتها ممکن است منجر به تمایل بیشتر نسبت به موضوع محدودیتها از سوی مردم شود...
⬅️ این متن بخشی از نوشته دکتر #مهدی_محسنیانراد به عنوان مقدمه کتاب «مخاطبپنداری» تألیف دکتر #امیر_عبدالرضا_سپنجی است که توسط #انتشارات_سیمای_شرق منتشر شده.
تلفن سفارش کتاب: ۸۸۹۰۴۸۸۲
@cm_magazine
#یادداشت وارده
🖋 #معصومه_ملک
فعال رسانه و مدرس دانشگاه
تلنگری با هزاران #پیام
در آستانه چهلمین روز از زلزله کرمانشاه
یاد درد و رنج زلزلهزدگان کرمانشاه برایمان تداعی شد و غرش زمین با تلنگرش برما نهیبی زد که با خود هزاران پیام همراه داشت .
آلودگی هوا با تمام قدرت آسمان شهر را تیره کرد بود و ریههای ما در هجوم این آلودگی در تلاش بود که ناگه ناله زمین بلند شد و اوضاعی را بوجود آورد که فکرش را هم نمیکردیم.
نفس تنگی پایتخت نشینها از هوای آلوده همراه شد با تپش قلب و اضطراب، چند دقیقه بعد از وقوع زمین لرزه کوچهها و خیابانها شلوغ شد و برخی مردم جلوی درب منزلشان ایستاده بودند، بعضیها بچه به بغل و برخی دیگر پتو روی دوششان بود، ۲۰ دقیقه نگذشت که بزرگراهها و اتوبانها شلوغ شد ماشینها به سرعت از کنار هم میگذشتند انگار که نه انگار ساعت یک نیمه است.
هجوم ناگهانی و تردد ماشینها در خیابانها. پارک کردن ماشینها در نقاط نا امن. به فکر خویش بودن. هجوم به پمپ بنزینها عدم توجه به نکات ایمنی و بدون اینکه مایحتاج و وسایل ضروری را همراه داشته باشند، جان خود را برداشته و گریختن و ... به ما یاد آوری کرد که ما درس خود را در زلزله خوب یاد نگرفتهایم و فقط از دیکتهای که بر ذهن ما شده فرار آن را آموختیم آنهم به طور غیر حرفهای.
فرار از زلزله و هجوم به جادهها و بهم ریختن روان کودکان و...نه تنها چاره کار نیست بلکه بر بحران بوجود آمده میافزاید و جلوی امدادرسانی را می گیرد. وقتی از داخل ساختمان جلوی درب منزل هجوم میآوریم یعنی هنوز جاهای امن را نمیشناسیم و خودمان را در معرض ریزش مصالح ساختمانی قرار دادهایم .
با یک نگاه و کمی تفکر به عکسالعمل مردم نسبت به زلزله و هجوم آنها به خروجیها و پمپبنزینها و... به عدم آگاهی مردم به زلزله پی میبریم چرا که هنوز قضیه زلزله را جدی نگرفتیم و رفتار در بحران را بلد نیستیم. دستان لرزان و رخسار رنگ پریده کودکان و واکنشهای غیر ایمنی شهروندان چه چیز را تداعی میکند جز بیتدبیری و فعالیتهای خود محوری و به فکر خویشتن بودن.
این تلنگر زنگ بیدار باشی بود برای مردم و مسئولین که بایستی در راستای ترویج فرهنگ ایمنی و بالا بردن اطلاعات خود امدادی مردم تلاش بیشتری شود و از شعار و همایشهای کلیشهای فاصله بگیریم و در عوض با تجزبه و تحلیل واکنش رفتارهای غلط مردم نسبت به بازتاب زلزله اخیر تهران و کرج به یکسری واقعیات برسیم و با استفاده از ابزار رسانه، سازمانها و مردم را بسیج کرده و فرهنگ ایمنی و خود امدادی را ترویج دهیم و درسهای پس گرفته از این زنگ بیدار باش را باز نویسی کرده و برنامه جدید بنویسیم و با قضیه جدی برخورد کنیم و واقعیات را درک کنیم. اگر چه در کشورمان دائم با بحران های مختلف دست و پنجه نرم میکنیم اما از لحاظ آمادگی در بحران ته خط جاده هم نیستیم .
به امید ترویج فرهنگ ایمنی و خود امدادی
👇
@cm_magazine
🖋 #معصومه_ملک
فعال رسانه و مدرس دانشگاه
تلنگری با هزاران #پیام
در آستانه چهلمین روز از زلزله کرمانشاه
یاد درد و رنج زلزلهزدگان کرمانشاه برایمان تداعی شد و غرش زمین با تلنگرش برما نهیبی زد که با خود هزاران پیام همراه داشت .
آلودگی هوا با تمام قدرت آسمان شهر را تیره کرد بود و ریههای ما در هجوم این آلودگی در تلاش بود که ناگه ناله زمین بلند شد و اوضاعی را بوجود آورد که فکرش را هم نمیکردیم.
نفس تنگی پایتخت نشینها از هوای آلوده همراه شد با تپش قلب و اضطراب، چند دقیقه بعد از وقوع زمین لرزه کوچهها و خیابانها شلوغ شد و برخی مردم جلوی درب منزلشان ایستاده بودند، بعضیها بچه به بغل و برخی دیگر پتو روی دوششان بود، ۲۰ دقیقه نگذشت که بزرگراهها و اتوبانها شلوغ شد ماشینها به سرعت از کنار هم میگذشتند انگار که نه انگار ساعت یک نیمه است.
هجوم ناگهانی و تردد ماشینها در خیابانها. پارک کردن ماشینها در نقاط نا امن. به فکر خویش بودن. هجوم به پمپ بنزینها عدم توجه به نکات ایمنی و بدون اینکه مایحتاج و وسایل ضروری را همراه داشته باشند، جان خود را برداشته و گریختن و ... به ما یاد آوری کرد که ما درس خود را در زلزله خوب یاد نگرفتهایم و فقط از دیکتهای که بر ذهن ما شده فرار آن را آموختیم آنهم به طور غیر حرفهای.
فرار از زلزله و هجوم به جادهها و بهم ریختن روان کودکان و...نه تنها چاره کار نیست بلکه بر بحران بوجود آمده میافزاید و جلوی امدادرسانی را می گیرد. وقتی از داخل ساختمان جلوی درب منزل هجوم میآوریم یعنی هنوز جاهای امن را نمیشناسیم و خودمان را در معرض ریزش مصالح ساختمانی قرار دادهایم .
با یک نگاه و کمی تفکر به عکسالعمل مردم نسبت به زلزله و هجوم آنها به خروجیها و پمپبنزینها و... به عدم آگاهی مردم به زلزله پی میبریم چرا که هنوز قضیه زلزله را جدی نگرفتیم و رفتار در بحران را بلد نیستیم. دستان لرزان و رخسار رنگ پریده کودکان و واکنشهای غیر ایمنی شهروندان چه چیز را تداعی میکند جز بیتدبیری و فعالیتهای خود محوری و به فکر خویشتن بودن.
این تلنگر زنگ بیدار باشی بود برای مردم و مسئولین که بایستی در راستای ترویج فرهنگ ایمنی و بالا بردن اطلاعات خود امدادی مردم تلاش بیشتری شود و از شعار و همایشهای کلیشهای فاصله بگیریم و در عوض با تجزبه و تحلیل واکنش رفتارهای غلط مردم نسبت به بازتاب زلزله اخیر تهران و کرج به یکسری واقعیات برسیم و با استفاده از ابزار رسانه، سازمانها و مردم را بسیج کرده و فرهنگ ایمنی و خود امدادی را ترویج دهیم و درسهای پس گرفته از این زنگ بیدار باش را باز نویسی کرده و برنامه جدید بنویسیم و با قضیه جدی برخورد کنیم و واقعیات را درک کنیم. اگر چه در کشورمان دائم با بحران های مختلف دست و پنجه نرم میکنیم اما از لحاظ آمادگی در بحران ته خط جاده هم نیستیم .
به امید ترویج فرهنگ ایمنی و خود امدادی
👇
@cm_magazine
Forwarded from [ روابطعمومى؛علمتاعمل ]
📰 پیش شماره #نشریه_الكترونيك پیام روابط عمومی منتشر شد | با #پیام_روابط_عمومی در جریان رویدادهای روابط عمومی باشید ...
📤 نسخه با كيفيت در لینک زیر ... 👇🏻
📤 @PublicRelationsIR
📤 نسخه با كيفيت در لینک زیر ... 👇🏻
📤 @PublicRelationsIR
Forwarded from [ روابطعمومى؛علمتاعمل ]
📰 شماره اول #نشریه_الكترونيك پیام روابط عمومی منتشر شد | با #پیام_روابط_عمومی در جریان رویدادهای روابط عمومی باشید ...
📤 نسخه با كيفيت در لینک زیر ... 👇🏻
📤 @PublicRelationsIR
📤 نسخه با كيفيت در لینک زیر ... 👇🏻
📤 @PublicRelationsIR
Forwarded from تجربه...امیر عباس تقی پور
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از کانالها و گروههایی که اخبار منفی منتشر میکنند همین الان خارج شوید!
#اخبار_منفی
#پیام
#سواد_رسانه_ای
#در_خانه_بمانیم
#امبر_عباس_تقی_پور
👇
@aataghipour
#اخبار_منفی
#پیام
#سواد_رسانه_ای
#در_خانه_بمانیم
#امبر_عباس_تقی_پور
👇
@aataghipour
◽️پیامهای ارتباطی پلاکاردهای سیاسی
✍️نغمه قطبی
▫️ارتباطات در عصر اخیر شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ ارتباط با مخاطب از طریق تلویزیون، رادیو، رسانههای کاغذی و حتی نوع ارتباطاتی که در کوچه و خیابان از طریق پلاکارد یا بنرهای تبلیغاتی به وجود میآید.
▫️درباره این آخری که برای همه ما نامآشناست، از تبلیغات گرفته تا سیاست را در خود جای میدهند. پلاکاردهای سیاسی را کمپینهای مختلف سیاسی جهت جذب مخاطب یا برانگیختن احساسات طبقههای مختلف جامعه نصب میکنند تا بتوانند موج جدیدی را با خود همراه کنند.
▫️پلاکاردهای سیاسی معمولا با تصاویری از واقعههای دردناک یا سخنان برجسته همراه هستند تا بتوانند نه تنها مخاطبان داخلی، بلکه توجه و نگاه بینالمللی را به خود معطوف کنند. در بحث پلاکارد، عواملی مانند کلمات، رنگ، نوع، عکس، تصویر و کلمههایی که به زبانهای دیگر روی آن نوشته میشوند حائز اهمیت است و جلب توجه میکنند.
▫️در گذشته، پلاکاردهای سیاسی تنها زمانی عنوان «پلاکارد سیاسی» داشتند که در راهپیماییها یا اعتراضات دیده میشدند اما در سالهای اخیر و با گسترش فناوری و اطلاعات، پلاکاردها میتوانند حتی در محیط مجازی و شبکههای اجتماعی که میلیونها میلیون کاربر دارند مانند فیسبوک و توئیتر منتشر شوند.
▫️بررسیهای کارشناسان ارتباطات نشان داده که انتشار اینگونه پلاکاردهای سیاسی نه تنها تأثیر دوچندانی نسبت به راهپیمایی دارد بلکه با سرعت بیشتری در سطح بینالمللی نیز گسترش مییابد. ویژگیهای دیگری ازجمله ارائه صدا و فیلم در کنار این پلاکاردها میتواند در جذابیت، پخش و گسترش آن مؤثر باشد.
▫️ تبلیغات و پلاکاردهای سیاسی در سطح شهر از بهترین روشها برای ارتباط با مردم است. پلاکاردها تأثیراتی منحصر به خود دارند زیرا در یک لحظه جرقهای را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند که پایانش مشخص نیست.
▫️جالب است بدانید که هیچ شخص، نهاد یا سازمانی در آمریکا نمیتواند علیه پلاکاردهایی که استفاده میشود، به مراجع قضایی شکایت کند زیرا بندی با نام «بند آزادی» در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا وجود دارد که میگوید: «کنگره نباید هیچ قانونی را که منجر به محدودیت آزادی شهروندان در رابطه با مذهب، رنگ پوست، ملیت و غیره باشد، وضع کند.» ایالات متحده آمریکا از اولین کشورهایی بود که از تبلیغات و پلاکاردهای سیاسی بهره برد و به مرور استفاده از آن در سایر کشورها نیز باب شد.
▫️یکی از مواردی که در پلاکاردهای راهپیماییها و تظاهرات دیده میشود «مختصرنویسی» است. مختصرنویسی از جهات مختلف میتواند برای کمپینهای سیاسی کاربرد داشته باشد که اصلیترین آن عبارتست از اینکه در کمترین مدت زمانی که چشمان مخاطب به یک پلاکارد خیره میشود مفهموم و مضمون به سادگی منتقل شود.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «پلاکارد سیاسی با تأثیرات باورنکردنی»، منتشر شده در شماره 45 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1392
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#پلاکارد_سیاسی
#پیام
#ارتباطات
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.me/cm_magazine
✍️نغمه قطبی
▫️ارتباطات در عصر اخیر شکلهای مختلفی به خود گرفته است؛ ارتباط با مخاطب از طریق تلویزیون، رادیو، رسانههای کاغذی و حتی نوع ارتباطاتی که در کوچه و خیابان از طریق پلاکارد یا بنرهای تبلیغاتی به وجود میآید.
▫️درباره این آخری که برای همه ما نامآشناست، از تبلیغات گرفته تا سیاست را در خود جای میدهند. پلاکاردهای سیاسی را کمپینهای مختلف سیاسی جهت جذب مخاطب یا برانگیختن احساسات طبقههای مختلف جامعه نصب میکنند تا بتوانند موج جدیدی را با خود همراه کنند.
▫️پلاکاردهای سیاسی معمولا با تصاویری از واقعههای دردناک یا سخنان برجسته همراه هستند تا بتوانند نه تنها مخاطبان داخلی، بلکه توجه و نگاه بینالمللی را به خود معطوف کنند. در بحث پلاکارد، عواملی مانند کلمات، رنگ، نوع، عکس، تصویر و کلمههایی که به زبانهای دیگر روی آن نوشته میشوند حائز اهمیت است و جلب توجه میکنند.
▫️در گذشته، پلاکاردهای سیاسی تنها زمانی عنوان «پلاکارد سیاسی» داشتند که در راهپیماییها یا اعتراضات دیده میشدند اما در سالهای اخیر و با گسترش فناوری و اطلاعات، پلاکاردها میتوانند حتی در محیط مجازی و شبکههای اجتماعی که میلیونها میلیون کاربر دارند مانند فیسبوک و توئیتر منتشر شوند.
▫️بررسیهای کارشناسان ارتباطات نشان داده که انتشار اینگونه پلاکاردهای سیاسی نه تنها تأثیر دوچندانی نسبت به راهپیمایی دارد بلکه با سرعت بیشتری در سطح بینالمللی نیز گسترش مییابد. ویژگیهای دیگری ازجمله ارائه صدا و فیلم در کنار این پلاکاردها میتواند در جذابیت، پخش و گسترش آن مؤثر باشد.
▫️ تبلیغات و پلاکاردهای سیاسی در سطح شهر از بهترین روشها برای ارتباط با مردم است. پلاکاردها تأثیراتی منحصر به خود دارند زیرا در یک لحظه جرقهای را در ذهن مخاطب ایجاد میکنند که پایانش مشخص نیست.
▫️جالب است بدانید که هیچ شخص، نهاد یا سازمانی در آمریکا نمیتواند علیه پلاکاردهایی که استفاده میشود، به مراجع قضایی شکایت کند زیرا بندی با نام «بند آزادی» در قانون اساسی ایالات متحده آمریکا وجود دارد که میگوید: «کنگره نباید هیچ قانونی را که منجر به محدودیت آزادی شهروندان در رابطه با مذهب، رنگ پوست، ملیت و غیره باشد، وضع کند.» ایالات متحده آمریکا از اولین کشورهایی بود که از تبلیغات و پلاکاردهای سیاسی بهره برد و به مرور استفاده از آن در سایر کشورها نیز باب شد.
▫️یکی از مواردی که در پلاکاردهای راهپیماییها و تظاهرات دیده میشود «مختصرنویسی» است. مختصرنویسی از جهات مختلف میتواند برای کمپینهای سیاسی کاربرد داشته باشد که اصلیترین آن عبارتست از اینکه در کمترین مدت زمانی که چشمان مخاطب به یک پلاکارد خیره میشود مفهموم و مضمون به سادگی منتقل شود.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «پلاکارد سیاسی با تأثیرات باورنکردنی»، منتشر شده در شماره 45 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1392
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#پلاکارد_سیاسی
#پیام
#ارتباطات
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.me/cm_magazine
Telegram