💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (1)
صفحه 1 از 3
#جواد_بیژنی
#مشروطه يکی از مهمترين اتفاقات تاريخ معاصر کشور است که بر بسياری از شهرهای ايران تأثير داشت. شهر #بارفروش ( #بابل) هم که در آن زمان يکی از مهمترين شهرهای شمال کشور محسوب میشد از اين اتفاقات مستثني نبود. در اين مجال جهت آشنايی بيشتر با اوضاع سياسی بابل و کنشگران سياسی شهر در دوران مشروطه، به اتفاقات اين دوره در بارفروش میپردازيم:
پس از اين که در سال 1284 خورشیدی، تجار تهران از رئيس #گمرک #موسيو_نوز #بلژيکی بهخاطر افزايش تعرفه گمرگی که باعث افزايش قيمت قند وارداتی شده بود نزد صدراعظم #عين_الدوله شکايت بردند، واکنش عينالدوله اينگونه بود: " همهتان را میگذارم در دهانه توپ. برويد دنبال کارتان! "
پس از اندکی #علاء_الدوله حاکم تهران از تجار پايتخت میخواهد تا قيمت قند را کاهش دهند که تجار هم با اشاره به حمايت صدراعظم از رئيس گمرک که مسبب اصلی اين گرانی بود به اين درخواست حاکم عمل نمیکنند. علاءالدوله هم طی اقدامی قهرآميز شماری از تجار معتبر شهر را احضار کرده آنان را چوب میزند. اين رفتار تحقيرآميز با چند بازاری معتمد شهر، تجار را به خشم آورده بار ديگر نزد صدراعظم شکايت میبرند اما مثل نوبت قبل پاسخ صدراعظم چنين بود: "من به او اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله نداريد!"
از آن سو عدهای از معترضين به عملکرد موسيو نوز بلژيکی، برای گسترش اعتراضات و افزايش فشارها به او عکسی از وی در حال قليان کشيدن با لباسی مشابه روحانيون که مدتی قبل در ميهمانی بالماسکه برداشته شده بود را منتشر میکنند. با اين اقدام، احساسات مذهبی مردم تحريک شده موجی از اعتراض در پايتخت ايجاد میشود. همزمان با اين اوضاع ملتهب، جمعی از علمای تهران نظير #سيد_محمد_طباطبايی و #سيد_عبدالله_بهبهانی در 22 آذر 1284 به حرم حضرت #عبدالعظيم رفته (مهاجرت صغری) در آنجا تحصن میکنند. به سرعت شمار زيادی از مردم معترض به جمع آنها اضافه شدند. متحصنين اين بار علاوه بر کاهش تعرفه گمرک و عزل موسيو نوز خواستههای جديدی را مطرح میکنند: کاهش اختيارات سلطنتی و تأسيس #عدالتخانه! اين نخستين همصدايی متدينين و روشنفکران جامعه بود. در پی اين تحصن، #مظفرالدينشاه اعلاميهای مبنی بر تأسيس "عدالتخانه" صادر کرد و علاءالدوله حاکم تهران را هم عزل نمود.
#صدراعظم حدود 5 ماه از دستور #شاه برای تأسيس عدالتخانه سرباز میزد تا اينکه در 7 ارديبهشت 1285 آزادیخواهان با خائن خواندن عينالدوله برای عزل وی دست به تحصنی دوباره میزنند. صدراعظم که به بیاثر بودن شکايت مردم از او نزد شاه اطمينان داشت عدهای چماقدار را اجير کرد تا به متحصنين معترض يورش برند. پس از اين درگيری عدهای از جمله شيخ محمد واعظ بازداشت میشوند.
در 19 تير 1285 به دستور #آيت_الله_بهبهانی عدهای از طلاب براي آزادی #شيخ_محمد به ساختمان قشون خانه حمله میکنند و در اين يورش يکی از طلاب معترض به نام #عبدالحميد به #قتل میرسد. در مراسم تشييع پيکر اين طلبه که درگيری مردم و نيروهای حکومت را در پی داشت باز هم شماری از مردم کشته میشوند. اين بار جمعيت زيادی به رهبری سيد محمد طباطبايی و سيد عبدالله بهبهانی در مسجد جامع تحصن میکنند. پس از گذشت چهار روز از تحصن وقتی معترضين بیاعتنايی صدراعظم را ديدند برای گسترش اعتراض خود برای ادامه تحصن در 23 تير 1285 به سمت حرم #حضرت_معصومه (س) در #قم حرکت میکنند (مهاجرت کبری). سه روز بعد از حرکت معترضين به قم #شيخ_فضل_الله_نوری هم که در آن دوران از شاخصترين علمای پايتخت محسوب میشد به آنان پيوست. اين اتفاق سبب موضعگيری اکثريت علمای تهران عليه صدراعظم شد.
بازتاب تحصن علما در قم سبب افزايش اعتراضات مردمی شد، به حدی که در 28 تير همان سال 5 هزار نفر از معترضين در سفارت #بريتانيا تحصن کردند که هر روزه جمعيت کثيری نيز بر آنان افزوده میشد، تا حدی که شمار آنان از ده هزار نفر هم گذشت. شدت اعتراضات به حدی میرسد که صدراعظم، حمايت شاه را از دست داده برکنار میشود و چند روز بعد در تاريخ 13 مرداد 1285 مظفرالدين شاه همزمان با سالروز تولدش، فرمان مشروطيت و تأسيس #مجلس_شورای_ملی را صادر میکند و دو ماه بعد پس از برگزاری #انتخابات در #تهران و انتخاب 60 نماينده طبقات مختلف اجتماعی اهالی پايتخت، نخستين جلسه مجلس برگزار میشود.
#مراجع سهگانه #نجف يعنی #آخوند_خراسانی، #ميرزا_حسين_ميرزا_خليل_تهرانی و #ملاعبدالله_مازندرانی هم از هدايتکنندگان اصلی جنبش مشروطهخواهی بودند. آنان در تلگرافی از نجف خطاب به ملت ايران اعلام کردند: " همگی بدانند که همراهی با مخالفين اساس مشروطيت، هر که باشد، مخالفت با #امام_زمان است."
صفحه 1 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
صفحه 1 از 3
#جواد_بیژنی
#مشروطه يکی از مهمترين اتفاقات تاريخ معاصر کشور است که بر بسياری از شهرهای ايران تأثير داشت. شهر #بارفروش ( #بابل) هم که در آن زمان يکی از مهمترين شهرهای شمال کشور محسوب میشد از اين اتفاقات مستثني نبود. در اين مجال جهت آشنايی بيشتر با اوضاع سياسی بابل و کنشگران سياسی شهر در دوران مشروطه، به اتفاقات اين دوره در بارفروش میپردازيم:
پس از اين که در سال 1284 خورشیدی، تجار تهران از رئيس #گمرک #موسيو_نوز #بلژيکی بهخاطر افزايش تعرفه گمرگی که باعث افزايش قيمت قند وارداتی شده بود نزد صدراعظم #عين_الدوله شکايت بردند، واکنش عينالدوله اينگونه بود: " همهتان را میگذارم در دهانه توپ. برويد دنبال کارتان! "
پس از اندکی #علاء_الدوله حاکم تهران از تجار پايتخت میخواهد تا قيمت قند را کاهش دهند که تجار هم با اشاره به حمايت صدراعظم از رئيس گمرک که مسبب اصلی اين گرانی بود به اين درخواست حاکم عمل نمیکنند. علاءالدوله هم طی اقدامی قهرآميز شماری از تجار معتبر شهر را احضار کرده آنان را چوب میزند. اين رفتار تحقيرآميز با چند بازاری معتمد شهر، تجار را به خشم آورده بار ديگر نزد صدراعظم شکايت میبرند اما مثل نوبت قبل پاسخ صدراعظم چنين بود: "من به او اجازه داده بودم. در کار حاکم من حق مداخله نداريد!"
از آن سو عدهای از معترضين به عملکرد موسيو نوز بلژيکی، برای گسترش اعتراضات و افزايش فشارها به او عکسی از وی در حال قليان کشيدن با لباسی مشابه روحانيون که مدتی قبل در ميهمانی بالماسکه برداشته شده بود را منتشر میکنند. با اين اقدام، احساسات مذهبی مردم تحريک شده موجی از اعتراض در پايتخت ايجاد میشود. همزمان با اين اوضاع ملتهب، جمعی از علمای تهران نظير #سيد_محمد_طباطبايی و #سيد_عبدالله_بهبهانی در 22 آذر 1284 به حرم حضرت #عبدالعظيم رفته (مهاجرت صغری) در آنجا تحصن میکنند. به سرعت شمار زيادی از مردم معترض به جمع آنها اضافه شدند. متحصنين اين بار علاوه بر کاهش تعرفه گمرک و عزل موسيو نوز خواستههای جديدی را مطرح میکنند: کاهش اختيارات سلطنتی و تأسيس #عدالتخانه! اين نخستين همصدايی متدينين و روشنفکران جامعه بود. در پی اين تحصن، #مظفرالدينشاه اعلاميهای مبنی بر تأسيس "عدالتخانه" صادر کرد و علاءالدوله حاکم تهران را هم عزل نمود.
#صدراعظم حدود 5 ماه از دستور #شاه برای تأسيس عدالتخانه سرباز میزد تا اينکه در 7 ارديبهشت 1285 آزادیخواهان با خائن خواندن عينالدوله برای عزل وی دست به تحصنی دوباره میزنند. صدراعظم که به بیاثر بودن شکايت مردم از او نزد شاه اطمينان داشت عدهای چماقدار را اجير کرد تا به متحصنين معترض يورش برند. پس از اين درگيری عدهای از جمله شيخ محمد واعظ بازداشت میشوند.
در 19 تير 1285 به دستور #آيت_الله_بهبهانی عدهای از طلاب براي آزادی #شيخ_محمد به ساختمان قشون خانه حمله میکنند و در اين يورش يکی از طلاب معترض به نام #عبدالحميد به #قتل میرسد. در مراسم تشييع پيکر اين طلبه که درگيری مردم و نيروهای حکومت را در پی داشت باز هم شماری از مردم کشته میشوند. اين بار جمعيت زيادی به رهبری سيد محمد طباطبايی و سيد عبدالله بهبهانی در مسجد جامع تحصن میکنند. پس از گذشت چهار روز از تحصن وقتی معترضين بیاعتنايی صدراعظم را ديدند برای گسترش اعتراض خود برای ادامه تحصن در 23 تير 1285 به سمت حرم #حضرت_معصومه (س) در #قم حرکت میکنند (مهاجرت کبری). سه روز بعد از حرکت معترضين به قم #شيخ_فضل_الله_نوری هم که در آن دوران از شاخصترين علمای پايتخت محسوب میشد به آنان پيوست. اين اتفاق سبب موضعگيری اکثريت علمای تهران عليه صدراعظم شد.
بازتاب تحصن علما در قم سبب افزايش اعتراضات مردمی شد، به حدی که در 28 تير همان سال 5 هزار نفر از معترضين در سفارت #بريتانيا تحصن کردند که هر روزه جمعيت کثيری نيز بر آنان افزوده میشد، تا حدی که شمار آنان از ده هزار نفر هم گذشت. شدت اعتراضات به حدی میرسد که صدراعظم، حمايت شاه را از دست داده برکنار میشود و چند روز بعد در تاريخ 13 مرداد 1285 مظفرالدين شاه همزمان با سالروز تولدش، فرمان مشروطيت و تأسيس #مجلس_شورای_ملی را صادر میکند و دو ماه بعد پس از برگزاری #انتخابات در #تهران و انتخاب 60 نماينده طبقات مختلف اجتماعی اهالی پايتخت، نخستين جلسه مجلس برگزار میشود.
#مراجع سهگانه #نجف يعنی #آخوند_خراسانی، #ميرزا_حسين_ميرزا_خليل_تهرانی و #ملاعبدالله_مازندرانی هم از هدايتکنندگان اصلی جنبش مشروطهخواهی بودند. آنان در تلگرافی از نجف خطاب به ملت ايران اعلام کردند: " همگی بدانند که همراهی با مخالفين اساس مشروطيت، هر که باشد، مخالفت با #امام_زمان است."
صفحه 1 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (1)
صفحه 2 از 3
#جواد_بیژنی
حضور #ملاعبدالله_مازندرانی از اهالی #بارفروش ( #بابل) در اين جمع و مرجعيت او، باعث شد جريان #مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثرگذار شود. چون بارفروش يکی از مراکز مهم بازرگانی شمال کشور بود، اتباع #ارمنی و #روس جهت مبادلات بازرگانی به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلا بازرگانان بارفروشی هم به #روسيه سفر میکردند. همچنين با حکومت چندساله #ظهيرالدوله بر #مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتا همسو با جريان مشروطه بود، زمينه برای فعاليتهای روشنفکری و تشکيل انجمنهای سری در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطهخواهی در پايتخت، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتری داشتند. نخست #ملامحمدجان_علامه از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نوينی هم به مسایل شرعی داشت و نفر اول نهضت #مشروطه_خواهی در مازندران بود. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکری جامع آدميت، مؤسس #مدرسه_اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف بارفروش با مهربانی و مدارا رفتار داشت و در فعاليتهای عامالمنفعه نظير مرمت #پل_محمدحسن_خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش #ميرمحمدعلی_معين_التجار از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايی با تاريخ و تسلط به زبانهای روسی و ترکی داشت. ضمنا #معين_التجار سردسته آزادیخواهان مسلحی بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالی مستبدان تشکيل شده بود.
در 8 دی 1285 #مظفرالدين_شاه قانون اساسی مشروطه را که از قوانين کشورهای اروپايی متأثر بود امضاء مینمايد. ده روز پس از امضای قانون اساسی، مظفرالدين شاه درگذشت و مدتی بعد #محمدعلی_شاه که روحيهای مستبد داشت بر تخت #سلطنت تکيه میزند. محمدعلی شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاری خودداری کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر میرسد عدهای از علما نظير سيدين بهبهانی و طباطبايی و علمای ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهی در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههای موفق در کشورهای غربی برقراری قانون تدوين شده توسط عقلای قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت میدانستند. اما در دسته دوم علمايی نظير #شيخ_فضلالله حضور داشتند که سنتیتر بودند و با دستاوردهای جريان روشنفکری غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد میکردند. اينان هدفشان برقراری حکومت اسلامي بود که عملا با الگوهای نوين غربی همخوانی نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطهخواهان بر روی عناوينی چون آزادی انديشه و نيروی مردم و به حاشيه رفتن مباحث دينی در تبليغاتشان اسباب نگرانی علمای سنتی را فراهم کرده بود، هرچند که بسياری از مشروطهخواهان خود افراد متدينی بودند.
به دلايلي که ذکر شد، #شيخ_فضل_الله_نوری عالم برجسته مازندرانی مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسی مشروطه به عدم نظارت مجتهدان برای مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايی مفصل خواسته شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل #مجلس_شورای_ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علمای حامي مشروطه، شيخ فضلالله به تدريج با جريان مشروطهخواهی فاصله گرفت تا حدی که به يکی از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضلالله جريان مشروطه را به هدايت از سوی #انگلستان منتسب مینمود و مشروطهخواهان تندرو هم متقابلا او را به طرفداری از استبداد و همدستی با محمدعلی شاه متهم میکردند. تنشها تا حدی بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در 12 دی 1286 تلگراف تندی عليه شيخ فضلالله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شورای ملی در 22 اردیبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهای ايالتی و ولايتی را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايی به شهرهای #ساری و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتی و ولايتی و معرفی نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالی ساری به علت بیاطلاعی و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشیها به علت جهانديدهتر بودن، پس از اطلاع از اين تلگراف به سرعت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد #کاظم_بيک انجمن ولايتی مازندران را با 110 عضو به يُمن امام اول تشکيل دادند و #حسن_مفتخرالممالک ( #شهريارپور) و #حاجی_ابراهيم_ماهوت_فروش ( #ماهوتی) را به عنوان نمايندگان استان راهی نخستين مجلس کردند.
صفحه 2 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
صفحه 2 از 3
#جواد_بیژنی
حضور #ملاعبدالله_مازندرانی از اهالی #بارفروش ( #بابل) در اين جمع و مرجعيت او، باعث شد جريان #مشروطه بر بارفروش بيش از ساير نقاط مازندران اثرگذار شود. چون بارفروش يکی از مراکز مهم بازرگانی شمال کشور بود، اتباع #ارمنی و #روس جهت مبادلات بازرگانی به اين شهر رفت و آمد داشتند و متقابلا بازرگانان بارفروشی هم به #روسيه سفر میکردند. همچنين با حکومت چندساله #ظهيرالدوله بر #مازندران با مرکزيت بارفروش و گرايشات روشنفکرانه او که طبيعتا همسو با جريان مشروطه بود، زمينه برای فعاليتهای روشنفکری و تشکيل انجمنهای سری در بارفروش فراهم شده بود. در بحبوحه مشروطهخواهی در پايتخت، روشنفکران و نوانديشان بارفروش هم فعاليت خود را گسترش داده بودند. در ميان مشروطهخواهان بارفروش دو چهره فعاليت چشمگيرتری داشتند. نخست #ملامحمدجان_علامه از مجتهدين سرشناس مازندران که نگاه نوينی هم به مسایل شرعی داشت و نفر اول نهضت #مشروطه_خواهی در مازندران بود. ملامحمدجان عضو انجمن روشنفکری جامع آدميت، مؤسس #مدرسه_اعظاميه نخستين مدرسه جديد بارفروش و از بانيان گسترش آموزش نوين در شهر بود. او با پيروان اديان مختلف بارفروش با مهربانی و مدارا رفتار داشت و در فعاليتهای عامالمنفعه نظير مرمت #پل_محمدحسن_خان شرکت داشت. ديگر چهره شاخص مشروطهخواه بارفروش #ميرمحمدعلی_معين_التجار از بازرگانان روشنفکر شهر بود که آشنايی با تاريخ و تسلط به زبانهای روسی و ترکی داشت. ضمنا #معين_التجار سردسته آزادیخواهان مسلحی بود که به دستور ملامحمدجان به منظور مقابله در برابر حملات احتمالی مستبدان تشکيل شده بود.
در 8 دی 1285 #مظفرالدين_شاه قانون اساسی مشروطه را که از قوانين کشورهای اروپايی متأثر بود امضاء مینمايد. ده روز پس از امضای قانون اساسی، مظفرالدين شاه درگذشت و مدتی بعد #محمدعلی_شاه که روحيهای مستبد داشت بر تخت #سلطنت تکيه میزند. محمدعلی شاه در اولين واکنش نسبت به مشروطهخواهان از دعوت نمايندگان مجلس مشروطه در مراسم تاجگذاری خودداری کرد.
از آن سو با پا گرفتن مجلس و آغاز تدوين قوانين به تدريج در بين علما شکافي ايجاد شد. به نظر میرسد عدهای از علما نظير سيدين بهبهانی و طباطبايی و علمای ثلاثه نجف از عملکرد حکومت پادشاهی در حل مشکلات مردم نااميد بودند و با نگاه به نمونههای موفق در کشورهای غربی برقراری قانون تدوين شده توسط عقلای قوم را که با شريعت مغاير نباشد تنها راهکار نجات مملکت میدانستند. اما در دسته دوم علمايی نظير #شيخ_فضلالله حضور داشتند که سنتیتر بودند و با دستاوردهای جريان روشنفکری غربي نظير مدارس نوين با احتياط زياد و بدبينانه برخورد میکردند. اينان هدفشان برقراری حکومت اسلامي بود که عملا با الگوهای نوين غربی همخوانی نداشت. ناگفته نماند تبليغات گسترده مشروطهخواهان بر روی عناوينی چون آزادی انديشه و نيروی مردم و به حاشيه رفتن مباحث دينی در تبليغاتشان اسباب نگرانی علمای سنتی را فراهم کرده بود، هرچند که بسياری از مشروطهخواهان خود افراد متدينی بودند.
به دلايلي که ذکر شد، #شيخ_فضل_الله_نوری عالم برجسته مازندرانی مقيم پايتخت که از ابتدا از حاميان مشروطه بود پس از تصويب قانون اساسی مشروطه به عدم نظارت مجتهدان برای مشروعيت قوانين اعتراض کرد که پس از بحثهايی مفصل خواسته شيخ بهصورت متمم بر قانون مصوب افزوده شد. اما پس از تشکيل #مجلس_شورای_ملي به دليل افزايش اختلافات با ساير علمای حامي مشروطه، شيخ فضلالله به تدريج با جريان مشروطهخواهی فاصله گرفت تا حدی که به يکی از مخالفان مشروطه تبديل شد.
شيخ فضلالله جريان مشروطه را به هدايت از سوی #انگلستان منتسب مینمود و مشروطهخواهان تندرو هم متقابلا او را به طرفداری از استبداد و همدستی با محمدعلی شاه متهم میکردند. تنشها تا حدی بالا رفت که مراجع ثلاثه نجف در 12 دی 1286 تلگراف تندی عليه شيخ فضلالله صادر کردند.
پس از اينکه نخستين مجلس شورای ملی در 22 اردیبهشت 1286 قانون تشکيل انجمنهای ايالتی و ولايتی را تصويب کرد، دولت مشروطهخواه نيز با ارسال تلگرافهايی به شهرهای #ساری و بارفروش خواستار تشکيل انجمن ايالتی و ولايتی و معرفی نمايندگان منتخب به مرکز شد. اهالی ساری به علت بیاطلاعی و عدم انسجام در تشکيل انجمن تعلل نمودند اما بارفروشیها به علت جهانديدهتر بودن، پس از اطلاع از اين تلگراف به سرعت با مديريت ملامحمدجان علامه در مسجد #کاظم_بيک انجمن ولايتی مازندران را با 110 عضو به يُمن امام اول تشکيل دادند و #حسن_مفتخرالممالک ( #شهريارپور) و #حاجی_ابراهيم_ماهوت_فروش ( #ماهوتی) را به عنوان نمايندگان استان راهی نخستين مجلس کردند.
صفحه 2 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (پایانی)
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 1 از 3 🔺
در اين ايام ملتهب، درگيری مخالفان و موافقان #مشروطه در حدی بود که بيشتر شبها صداي تيراندازی به گوش میرسيد. خانۀ #ملامحمدجان در محلۀ آستانه بود. #معين_التجار که خود سرپرست نيروهای مسلح #مشروطه_خواهان #بارفروش بود در دکانی مجاور اين کوچه 8 نفر را براي حفاظت از جان ملامحمدجان گماشته بود، اما نگهبانان به مجرد اطلاع از حمله #تروريستها متواری شدند. 4 شرور نامبرده با سوار شدن بر پشت يکديگر توانستند از بنبست حاج ابراهيم به داخل خانه وارد شوند. آنان در حال باز کردن درب اتاق خواب ملامحمدجان بودند که نمد لاي درب گير ميکند و همسر علامه از شنيدن سر و صدا از خواب بر ميخيزد. او در حاليکه با فشار به پشت در از ورود مهاجمان ممانعت ميکند شروع به فرياد زدن کرده، برادر خود #اسماعيل_مسقطي را که در اتاق مجاور خوابيده بود از واقعه باخبر ميکند. اسماعيل هفت تير بهدست، خود را به ورودي اتاق علامه رسانده و شروع به شليک سمت مهاجمين ميکند. يکي از گلولهها به کتف #شعبان_کوچکسرايي اصابت ميکند. منزل ملامحمدجان منزل بزرگي بود مشتمل بر چند دستگاه. به طوري که به محلههاي #آستانه و #چاله_زمين دربهاي جداگانهاي داشت. همزمان با اين زد و خورد همسر علامه با تدارک نردباني زمينه را براي گريختن همسرش به خانۀ مجاور آماده ميکند. علامه موفق مي شود خود را به پله آخر نردبان برساند اما در لحظهاي پايش ميلغزد و بر زمين سقوط ميکند. تيراندازيهاي اسماعيل و يکي از خواهرزادههاي همسر علامه سبب متواري شدن مهاجمين ميشود اما ملامحمدجان علامه به علت ضربه مغزي و خونريزي پس از چند روز در خانه يکي ديگر از برادران همسرش به نام #عبدالله_اَگنت که #کنسول #روس بود، جان خود را از دست داد. همزمان با قتل ملامحمدجان يک از برادرزاده هاي او به نام علي فرزند ميرزا عزيز هم توسط مستبدين به قتل ميرسد و چند ماه پس از آن يکي از برادران علي به نام يوسف نيز در دکان خياطي خود توسط رگبار مسلسل مخالفان مشروطه جان ميدهد. فضاي اختناق در بارفروش به حدي بود که در مراسم تشييع پيکر ملامحمدجان مجتهد جز چندنفر مشروطهخواه کسي شرکت نکرد.
در سپيدهدم هفتمين روز ترور ملامحمدجان مستبدان از پا ننشستند و با اضافه کردن ده نفر به تيم ترور 4 نفره پيشين براي از بين بردن معينالتجار دست به کار شدند. آنان به خانه معينالتجار رفته درب را کوبيدند. زني که مستخدم خانه بود از پشت درب اسم و خواسته فرد را سئوال کرد و پاسخ شنيد: #سيدحسن_کلاگرمحله_اي کارگر گرمابه از #مشهدسر آمدهام و نامهاي دارم". زن يک لنگه درب را گشود تا نامه را بگيرد اما مهاجمان از فرصت استفاده کرده به داخل خانه هجوم بردند و معينالتجار را از اتاق خوابش به حياط کشاندند. ميرمحمدعلي معين التجار با #ابوالفضل_قفقازي سردسته تروريستها به زبان روسي گفت و گو کرد و براي نجات جانش پيشنهاد مالي داد اما آنها چون مأمور بودند نپذيرفتند و با تفنگ ورندلي که داشتند به سمت گوش معينالتجار شليک کردند. همسر او (خواهر حاج حسين سعيدي ثروتمندترين بازرگان بارفروش) وقتي که صداي شليک تير را شنيد و همسر در خون غلطيده ديدهاش را ديد سراسيمه دويد و در ميان تيراندازي خود را بر روي بدن نيمه جان همسرش انداخت و در همين اثنا دو گلوله پشتش را دريد و از سينه اش خارج شد. بدين گونه معينالتجار و همسرش در آغوش يکديگر جان دادند.
اما روزگار به کام مستبدان نماند. در پايتخت #محمدعلي_شاه که پس از به توب بستن مجلس در 2 تير 1287 و کشتار مشروطهخواهان فکر نميکرد ديگر صداي اعتراضي برخيزد پس از وصول تلگرافي تهديدآميز از #مراجع_ثلاثه #نجف با تظاهراتي مردمي مواجه ميشود. محمدعلي شاه با ديدن اين شرايط براي بهدست آوردن دل معترضين به #شيخ_فضل_الله_نوري که در آن هنگام بنا به دلايلي با مشروطه مخالف بود نامهاي نوشته و در آن نامه مسئوليت تمام برخوردهاي ظالمانه خود با مشروطه و مشروطهخواهان را به گردن او انداخت.
اعتراضات بالا گرفت تا حدي که حاميان مشروطه در تمام ايران به پا خاستند و محمدعلي شاه از سر ناچاري وعده داد در 28 تير 1288 #مجلس_شوراي_ملي را مجدداً راهاندازي کند اما کار از کار گذشته بود.
نيروهاي مشروطهخواه 23 مرداد 1288 وارد تهران شدند. دو روز بعد محمدعلي شاه به سفارت روسيه پناهنده شد. انقلابيون بلافاصله مجلس فوق العادهاي را با حضور نمايندگان دوره اول مجلس و برخي بزرگان تشکيل داده محمدعلي شاه را از سلطنت خلع و چند روز بعد #احمدشاه را جايگزين او ميکنند. 8 مرداد 1288 عدهاي از رهبران تندرو مشروطهخواه شيخ فضلاله را دستگير ميکنند و روز بعد با تشکيل دادگاهي فرمايشي او را به اعدام محکوم مينمايند.
🔺ادامه در صفحه ۲🔺
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 1 از 3 🔺
در اين ايام ملتهب، درگيری مخالفان و موافقان #مشروطه در حدی بود که بيشتر شبها صداي تيراندازی به گوش میرسيد. خانۀ #ملامحمدجان در محلۀ آستانه بود. #معين_التجار که خود سرپرست نيروهای مسلح #مشروطه_خواهان #بارفروش بود در دکانی مجاور اين کوچه 8 نفر را براي حفاظت از جان ملامحمدجان گماشته بود، اما نگهبانان به مجرد اطلاع از حمله #تروريستها متواری شدند. 4 شرور نامبرده با سوار شدن بر پشت يکديگر توانستند از بنبست حاج ابراهيم به داخل خانه وارد شوند. آنان در حال باز کردن درب اتاق خواب ملامحمدجان بودند که نمد لاي درب گير ميکند و همسر علامه از شنيدن سر و صدا از خواب بر ميخيزد. او در حاليکه با فشار به پشت در از ورود مهاجمان ممانعت ميکند شروع به فرياد زدن کرده، برادر خود #اسماعيل_مسقطي را که در اتاق مجاور خوابيده بود از واقعه باخبر ميکند. اسماعيل هفت تير بهدست، خود را به ورودي اتاق علامه رسانده و شروع به شليک سمت مهاجمين ميکند. يکي از گلولهها به کتف #شعبان_کوچکسرايي اصابت ميکند. منزل ملامحمدجان منزل بزرگي بود مشتمل بر چند دستگاه. به طوري که به محلههاي #آستانه و #چاله_زمين دربهاي جداگانهاي داشت. همزمان با اين زد و خورد همسر علامه با تدارک نردباني زمينه را براي گريختن همسرش به خانۀ مجاور آماده ميکند. علامه موفق مي شود خود را به پله آخر نردبان برساند اما در لحظهاي پايش ميلغزد و بر زمين سقوط ميکند. تيراندازيهاي اسماعيل و يکي از خواهرزادههاي همسر علامه سبب متواري شدن مهاجمين ميشود اما ملامحمدجان علامه به علت ضربه مغزي و خونريزي پس از چند روز در خانه يکي ديگر از برادران همسرش به نام #عبدالله_اَگنت که #کنسول #روس بود، جان خود را از دست داد. همزمان با قتل ملامحمدجان يک از برادرزاده هاي او به نام علي فرزند ميرزا عزيز هم توسط مستبدين به قتل ميرسد و چند ماه پس از آن يکي از برادران علي به نام يوسف نيز در دکان خياطي خود توسط رگبار مسلسل مخالفان مشروطه جان ميدهد. فضاي اختناق در بارفروش به حدي بود که در مراسم تشييع پيکر ملامحمدجان مجتهد جز چندنفر مشروطهخواه کسي شرکت نکرد.
در سپيدهدم هفتمين روز ترور ملامحمدجان مستبدان از پا ننشستند و با اضافه کردن ده نفر به تيم ترور 4 نفره پيشين براي از بين بردن معينالتجار دست به کار شدند. آنان به خانه معينالتجار رفته درب را کوبيدند. زني که مستخدم خانه بود از پشت درب اسم و خواسته فرد را سئوال کرد و پاسخ شنيد: #سيدحسن_کلاگرمحله_اي کارگر گرمابه از #مشهدسر آمدهام و نامهاي دارم". زن يک لنگه درب را گشود تا نامه را بگيرد اما مهاجمان از فرصت استفاده کرده به داخل خانه هجوم بردند و معينالتجار را از اتاق خوابش به حياط کشاندند. ميرمحمدعلي معين التجار با #ابوالفضل_قفقازي سردسته تروريستها به زبان روسي گفت و گو کرد و براي نجات جانش پيشنهاد مالي داد اما آنها چون مأمور بودند نپذيرفتند و با تفنگ ورندلي که داشتند به سمت گوش معينالتجار شليک کردند. همسر او (خواهر حاج حسين سعيدي ثروتمندترين بازرگان بارفروش) وقتي که صداي شليک تير را شنيد و همسر در خون غلطيده ديدهاش را ديد سراسيمه دويد و در ميان تيراندازي خود را بر روي بدن نيمه جان همسرش انداخت و در همين اثنا دو گلوله پشتش را دريد و از سينه اش خارج شد. بدين گونه معينالتجار و همسرش در آغوش يکديگر جان دادند.
اما روزگار به کام مستبدان نماند. در پايتخت #محمدعلي_شاه که پس از به توب بستن مجلس در 2 تير 1287 و کشتار مشروطهخواهان فکر نميکرد ديگر صداي اعتراضي برخيزد پس از وصول تلگرافي تهديدآميز از #مراجع_ثلاثه #نجف با تظاهراتي مردمي مواجه ميشود. محمدعلي شاه با ديدن اين شرايط براي بهدست آوردن دل معترضين به #شيخ_فضل_الله_نوري که در آن هنگام بنا به دلايلي با مشروطه مخالف بود نامهاي نوشته و در آن نامه مسئوليت تمام برخوردهاي ظالمانه خود با مشروطه و مشروطهخواهان را به گردن او انداخت.
اعتراضات بالا گرفت تا حدي که حاميان مشروطه در تمام ايران به پا خاستند و محمدعلي شاه از سر ناچاري وعده داد در 28 تير 1288 #مجلس_شوراي_ملي را مجدداً راهاندازي کند اما کار از کار گذشته بود.
نيروهاي مشروطهخواه 23 مرداد 1288 وارد تهران شدند. دو روز بعد محمدعلي شاه به سفارت روسيه پناهنده شد. انقلابيون بلافاصله مجلس فوق العادهاي را با حضور نمايندگان دوره اول مجلس و برخي بزرگان تشکيل داده محمدعلي شاه را از سلطنت خلع و چند روز بعد #احمدشاه را جايگزين او ميکنند. 8 مرداد 1288 عدهاي از رهبران تندرو مشروطهخواه شيخ فضلاله را دستگير ميکنند و روز بعد با تشکيل دادگاهي فرمايشي او را به اعدام محکوم مينمايند.
🔺ادامه در صفحه ۲🔺
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (پایانی)
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 2 از 3 🔺
#آخوند_خراساني از #مراجع_ثلاثه #نجف با تمام اختلافي که با #شيخ_فضل_الله داشت تلگرافي براي جلوگيري از اعدام وي ارسال مينمايد اما تندروها اين تلگراف را مخفي کرده شيخ در #ميدان_توپخانه #اعدام ميشود. نکته قابل توجه در اين ماجرا که حتي مخالفان شيخ فضلالله بر آن اقرار داشتند استواري و نداشتن ضعف نفس شيخ از زمان دستگيري تا موقع اجراي حکم اعدامش بود. به گفتة بسياري از بزرگان محاکمه فرمايشي شيخ فضلالله لکه سياهي در کارنامه انقلاب #مشروطه ايران محسوب شد.
اما #شاه مخلوع در 26 تير 1290 براي بازپسگيري تاج و تخت وارد کشور شد و با اسلحه و قوايي که از #ترکمنها فراهم کرده بود از #گنبد به سمت پايتخت حرکت نمود. #محمدعلي_شاه مخلوع در زمان ورود مجدد به کشور به #شيخ_کبير در #بارفروش نامهاي نوشت و بعد از چند روز وارد بارفروش شد و در آن ايام هم ملاقاتي با شيخ کبير داشت. اما او در ادامه از قواي دولتي شکست خورد و مجدداً به #روسيه گريخت. اما نتيجه حضور سه روزهاش در بارفروش غارت مردم شهر بهوسيله ترکمنان همراهش بود.
بعد از گذشت چند سال در 1295 #شيخ_غلامعلي_شريعتمدار برادرزادة شيخ کبير که به پيروي از عمويش با مشروطهخواهان بارفروش در تقابل بود و #محمدحسن_خان_مفتخرالممالک اولين نمايندة مشروطهخواه مردم بارفروش در مجلس که بعدها نايبالحکومه شده بود سرنوشتي مشابه پيداکردند که به روابط #ظهيرالدوله حاکم مازندران و شيخ کبير برميگشت.
پس از انتساب ظهيرالدوله حاکم مازندران او در بدو ورودش به بارفروش به رسم حکام پيشين از شيخ کبير که نخستين مقام معنوي شهر بود ديدن نکرد. شيخ کبير اين ماجرا را به حساب بيتوجهي تعمدي حاکم به خود گذاشت و از او به شدت دلخور شد. البته طبيعي هم بود که بين ظهيرالدوله که درويشي آزاديخواه بود با شيخ کبير که فقيهي متشرع بود قرابتي چنداني وجود نداشته باشد. البته در تابستان سال 1281 اتفاق خونباري رخ داد که ارتباط اين دو را کاملاً تير و تار کرد. همزمان با بازگشت #مظفرالدين شاه از سفر فرنگ، ظهيرالدوله براي استقبال به پايتخت رفته بود و نايب او اداره امور را بر عهده داشت. در آن زمان قتلي در شهر اتفاق مي افتد و قاتل نيز به سنت آن زمان براي رهايي در منزل #کربلايي_عباس برادر شيخکبير و پدر غلامعلي شريعتمدار بست مينشيند. نيروهاي حکومت براي دستگيري قاتل به منزل برادر کربلايي عباس ميروند که با مقاومت نوکران و عده اي از مردم مواجه ميشوند. کار به نزاع کشيده شد و در نتيجه عدهاي زخمي و يک نفر کشته ميشود. ظهيرالدوله که به بارفروش بازگشت و از اوضاع باخبر شد دستور تنبيه برادر شيخ را صادر مي کند. شيخ کبير از اين عمل ظهيرالدوله برآشفته ميشود و او را تکفير ميکند. عده کثيري از مردم به دارالحکومه ريختند. ظهيرالدوله دستور داد 900 سرباز کمکي از #ساري اعزام شوند. آشوب تمام بارفروش را فرا ميگيرد و در سرکوب مردم معترض، 30 نفر کشته مي شوند. منزل برادر شيخ غارت شد و دارالحکومه و خانه شيخ کبير هم آسيب ديد. ظهيرالدوله براي قدرت نمايي عده کثيري را بازداشت کرد و با تحريک اطرافيانش دستور اخراج شيخ کبير از شهر را صادر ميکند که البته با وساطت علماي شهر اين حکم به ممنوعيت چند وقته از منبر و تدريس تقليل يافت. ظهيرالدوله همچنين شيخ کبير را مجبور کرد تا با امضاي نامهاي از معترضين و آشوبگران اعلام برائت نمايد. اين اعمال ظهيرالدوله موجب اعتراض گسترده و شکايت بردن معترضين نزد شاه، صدراعظم و #آيت_الله_بهبهاني شد که نهايتاً به عزل ظهيرالدوله انجاميد. البته بعدها ظهيرالدوله دو بار به حکمراني ولايت مازندران منصوب شد که در بار آخر در آستانه آمدن به مازندران به علت کشته شدن فرزندش در ساري از اين مسئوليت انصراف داد.
🔺ادامه در صفحه 3🔺
ماهنامه طرح نو، تیر 95.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 2 از 3 🔺
#آخوند_خراساني از #مراجع_ثلاثه #نجف با تمام اختلافي که با #شيخ_فضل_الله داشت تلگرافي براي جلوگيري از اعدام وي ارسال مينمايد اما تندروها اين تلگراف را مخفي کرده شيخ در #ميدان_توپخانه #اعدام ميشود. نکته قابل توجه در اين ماجرا که حتي مخالفان شيخ فضلالله بر آن اقرار داشتند استواري و نداشتن ضعف نفس شيخ از زمان دستگيري تا موقع اجراي حکم اعدامش بود. به گفتة بسياري از بزرگان محاکمه فرمايشي شيخ فضلالله لکه سياهي در کارنامه انقلاب #مشروطه ايران محسوب شد.
اما #شاه مخلوع در 26 تير 1290 براي بازپسگيري تاج و تخت وارد کشور شد و با اسلحه و قوايي که از #ترکمنها فراهم کرده بود از #گنبد به سمت پايتخت حرکت نمود. #محمدعلي_شاه مخلوع در زمان ورود مجدد به کشور به #شيخ_کبير در #بارفروش نامهاي نوشت و بعد از چند روز وارد بارفروش شد و در آن ايام هم ملاقاتي با شيخ کبير داشت. اما او در ادامه از قواي دولتي شکست خورد و مجدداً به #روسيه گريخت. اما نتيجه حضور سه روزهاش در بارفروش غارت مردم شهر بهوسيله ترکمنان همراهش بود.
بعد از گذشت چند سال در 1295 #شيخ_غلامعلي_شريعتمدار برادرزادة شيخ کبير که به پيروي از عمويش با مشروطهخواهان بارفروش در تقابل بود و #محمدحسن_خان_مفتخرالممالک اولين نمايندة مشروطهخواه مردم بارفروش در مجلس که بعدها نايبالحکومه شده بود سرنوشتي مشابه پيداکردند که به روابط #ظهيرالدوله حاکم مازندران و شيخ کبير برميگشت.
پس از انتساب ظهيرالدوله حاکم مازندران او در بدو ورودش به بارفروش به رسم حکام پيشين از شيخ کبير که نخستين مقام معنوي شهر بود ديدن نکرد. شيخ کبير اين ماجرا را به حساب بيتوجهي تعمدي حاکم به خود گذاشت و از او به شدت دلخور شد. البته طبيعي هم بود که بين ظهيرالدوله که درويشي آزاديخواه بود با شيخ کبير که فقيهي متشرع بود قرابتي چنداني وجود نداشته باشد. البته در تابستان سال 1281 اتفاق خونباري رخ داد که ارتباط اين دو را کاملاً تير و تار کرد. همزمان با بازگشت #مظفرالدين شاه از سفر فرنگ، ظهيرالدوله براي استقبال به پايتخت رفته بود و نايب او اداره امور را بر عهده داشت. در آن زمان قتلي در شهر اتفاق مي افتد و قاتل نيز به سنت آن زمان براي رهايي در منزل #کربلايي_عباس برادر شيخکبير و پدر غلامعلي شريعتمدار بست مينشيند. نيروهاي حکومت براي دستگيري قاتل به منزل برادر کربلايي عباس ميروند که با مقاومت نوکران و عده اي از مردم مواجه ميشوند. کار به نزاع کشيده شد و در نتيجه عدهاي زخمي و يک نفر کشته ميشود. ظهيرالدوله که به بارفروش بازگشت و از اوضاع باخبر شد دستور تنبيه برادر شيخ را صادر مي کند. شيخ کبير از اين عمل ظهيرالدوله برآشفته ميشود و او را تکفير ميکند. عده کثيري از مردم به دارالحکومه ريختند. ظهيرالدوله دستور داد 900 سرباز کمکي از #ساري اعزام شوند. آشوب تمام بارفروش را فرا ميگيرد و در سرکوب مردم معترض، 30 نفر کشته مي شوند. منزل برادر شيخ غارت شد و دارالحکومه و خانه شيخ کبير هم آسيب ديد. ظهيرالدوله براي قدرت نمايي عده کثيري را بازداشت کرد و با تحريک اطرافيانش دستور اخراج شيخ کبير از شهر را صادر ميکند که البته با وساطت علماي شهر اين حکم به ممنوعيت چند وقته از منبر و تدريس تقليل يافت. ظهيرالدوله همچنين شيخ کبير را مجبور کرد تا با امضاي نامهاي از معترضين و آشوبگران اعلام برائت نمايد. اين اعمال ظهيرالدوله موجب اعتراض گسترده و شکايت بردن معترضين نزد شاه، صدراعظم و #آيت_الله_بهبهاني شد که نهايتاً به عزل ظهيرالدوله انجاميد. البته بعدها ظهيرالدوله دو بار به حکمراني ولايت مازندران منصوب شد که در بار آخر در آستانه آمدن به مازندران به علت کشته شدن فرزندش در ساري از اين مسئوليت انصراف داد.
🔺ادامه در صفحه 3🔺
ماهنامه طرح نو، تیر 95.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj