💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (1)
صفحه 3 از 3
#جواد_بیژنی
اهالی #ساری پس از شنيدن خبر تشکيل انجمن ولايتی در #بارفروش و معرفی نمايندگان #مازندران توسط آن، معترض شدند که ساری مرکز حکومت مازندران است و انجمن بارفروش يک انجمن بلدی است که بايد تابع ساری باشد. به همين منظور سارويان دست به کار شدند و انجمن ديگری در شهر خود تشکيل داده دو نماينده منتخب خود را روانه تهران کردند اما مجلس ضمن تأييد مجدد وکلای بارفروش، وکلای ساری را قبول نکرد و با ارسال تلگرافی به حاکم مازندران اعلام نمود به واسطه اهميت بارفروش، انجمن ولايتی در اين شهر مورد تآييد است و انجمن شهر ساری يک انجمن بلدی میباشد. وکلای منتخب ساری پس از چند روز پيگيری بدون هيچ دستاوردی به شهر خود بازگشتند. اهالی ساری پس از اطلاع از تلگراف حکومتی بر سر لجاجت افتاده زير بار حکومت #مشروطه نرفتند و در نتيجه انجمن ساري را منحل کردند. البته فعالان سياسی ساری انجمنهايی را تشکيل دادند اما آنها علاوه بر اختلاف در مواجهه با حکومت، حتی با همديگر هم سازشی نداشتند.
اختلاف بين علما در جريانات مشروطه به بارفروش هم سرايت کرد. #شيخ_کبير که از علماي طراز اول مازندران بود و ارتباط نزديکی با #شيخ_فضلالله_نوری داشت با #ملامحمدجان_علامه که از مجتهدين بهنام و رهبر جريان مشروطه مازندران بود به مخالفت برخاست. اين در حالیست که اين دو عالم در گذشته نامههای مشترکی صادر میکردند. پس از روی کار آمدن #محمدعلی_شاه و مخالفت او با مشروطهخواهی که نهايتا در 2 تير 1287 به توپ بستن #مجلس_شورای_ملی انجاميد، همزمان با افزايش فشار بر مشروطهخواهان پايتخت، در بارفروش نيز با حضور شيخ کبير که پس از مرحوم #اشرفی اکثريت مردم از او پيروی میکردند و فعاليت مريدان شيخ به رهبری برادرزادهاش #شيخ_غلامعلی_شريعتمدار، عرصه بر مشروطهخواهان تنگ شد. از طرفی پسر يکی از اعضای انجمن ولايتی بارفروش وقتی خبر قتل پدرش به دستور محمدعلی شاه را شنيد خودکشی کرد و در مراسم خاکسپاری پيکر او مشروطهخواهان راهپيمايی بزرگي را عليه محمدعلی شاه و استبداد ترتیب میدهند. محمدعلي شاه در اقدامی #نظام_السطان حاکم مازندران را عزل و #ظهيرالدوله را جانشين وی میکند. تا آمدن حاکم جديد، نايب او #غلامحسين_ميرزا در منزل يکی از بازرگانان شهر به نام #مولانا (بانی #سرای_مولانا در #خيابان_بازار) سران #جنبش_مشروطه را احضار کرده دستور انحلال انجمن ولايتی و ممنوعيت هرگونه فعاليت و اجتماع سياسی را به آنان ابلاغ مینمايد اما سران مشروطهخواه شهر امتناع مینمايند. #شاه، #امير_مؤيد_سوادکوهی را با هزار نيرو برای گوشمالی مشروطهخواهان به بارفروش اعزام میکند. همزمان مستبدان با جديت پيگير طراحی #قتل سران جنبش شهر نظير ملامحمدجان علامه و #معين_التجار بودند تا حدی که اين افراد مدتی را در مخفيگاه میگذراندند. آنها عدهای از اراذل بارفروش به نامهای #حسين_لطيفی_قفقازی، #حاجی_کسروی، #شعبان_کوچکسرايی و #عليقلی_قليچ را برای قتل اين دو چهره مشروطهخواه مأمور کردند.
(ادامه دارد)
صفحه 3 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
صفحه 3 از 3
#جواد_بیژنی
اهالی #ساری پس از شنيدن خبر تشکيل انجمن ولايتی در #بارفروش و معرفی نمايندگان #مازندران توسط آن، معترض شدند که ساری مرکز حکومت مازندران است و انجمن بارفروش يک انجمن بلدی است که بايد تابع ساری باشد. به همين منظور سارويان دست به کار شدند و انجمن ديگری در شهر خود تشکيل داده دو نماينده منتخب خود را روانه تهران کردند اما مجلس ضمن تأييد مجدد وکلای بارفروش، وکلای ساری را قبول نکرد و با ارسال تلگرافی به حاکم مازندران اعلام نمود به واسطه اهميت بارفروش، انجمن ولايتی در اين شهر مورد تآييد است و انجمن شهر ساری يک انجمن بلدی میباشد. وکلای منتخب ساری پس از چند روز پيگيری بدون هيچ دستاوردی به شهر خود بازگشتند. اهالی ساری پس از اطلاع از تلگراف حکومتی بر سر لجاجت افتاده زير بار حکومت #مشروطه نرفتند و در نتيجه انجمن ساري را منحل کردند. البته فعالان سياسی ساری انجمنهايی را تشکيل دادند اما آنها علاوه بر اختلاف در مواجهه با حکومت، حتی با همديگر هم سازشی نداشتند.
اختلاف بين علما در جريانات مشروطه به بارفروش هم سرايت کرد. #شيخ_کبير که از علماي طراز اول مازندران بود و ارتباط نزديکی با #شيخ_فضلالله_نوری داشت با #ملامحمدجان_علامه که از مجتهدين بهنام و رهبر جريان مشروطه مازندران بود به مخالفت برخاست. اين در حالیست که اين دو عالم در گذشته نامههای مشترکی صادر میکردند. پس از روی کار آمدن #محمدعلی_شاه و مخالفت او با مشروطهخواهی که نهايتا در 2 تير 1287 به توپ بستن #مجلس_شورای_ملی انجاميد، همزمان با افزايش فشار بر مشروطهخواهان پايتخت، در بارفروش نيز با حضور شيخ کبير که پس از مرحوم #اشرفی اکثريت مردم از او پيروی میکردند و فعاليت مريدان شيخ به رهبری برادرزادهاش #شيخ_غلامعلی_شريعتمدار، عرصه بر مشروطهخواهان تنگ شد. از طرفی پسر يکی از اعضای انجمن ولايتی بارفروش وقتی خبر قتل پدرش به دستور محمدعلی شاه را شنيد خودکشی کرد و در مراسم خاکسپاری پيکر او مشروطهخواهان راهپيمايی بزرگي را عليه محمدعلی شاه و استبداد ترتیب میدهند. محمدعلي شاه در اقدامی #نظام_السطان حاکم مازندران را عزل و #ظهيرالدوله را جانشين وی میکند. تا آمدن حاکم جديد، نايب او #غلامحسين_ميرزا در منزل يکی از بازرگانان شهر به نام #مولانا (بانی #سرای_مولانا در #خيابان_بازار) سران #جنبش_مشروطه را احضار کرده دستور انحلال انجمن ولايتی و ممنوعيت هرگونه فعاليت و اجتماع سياسی را به آنان ابلاغ مینمايد اما سران مشروطهخواه شهر امتناع مینمايند. #شاه، #امير_مؤيد_سوادکوهی را با هزار نيرو برای گوشمالی مشروطهخواهان به بارفروش اعزام میکند. همزمان مستبدان با جديت پيگير طراحی #قتل سران جنبش شهر نظير ملامحمدجان علامه و #معين_التجار بودند تا حدی که اين افراد مدتی را در مخفيگاه میگذراندند. آنها عدهای از اراذل بارفروش به نامهای #حسين_لطيفی_قفقازی، #حاجی_کسروی، #شعبان_کوچکسرايی و #عليقلی_قليچ را برای قتل اين دو چهره مشروطهخواه مأمور کردند.
(ادامه دارد)
صفحه 3 از 3
ماهنامه طرح نو؛ شماره 30، خرداد 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 کشتی مشروطه در ساحل بارفروش (پایانی)
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 2 از 3 🔺
#آخوند_خراساني از #مراجع_ثلاثه #نجف با تمام اختلافي که با #شيخ_فضل_الله داشت تلگرافي براي جلوگيري از اعدام وي ارسال مينمايد اما تندروها اين تلگراف را مخفي کرده شيخ در #ميدان_توپخانه #اعدام ميشود. نکته قابل توجه در اين ماجرا که حتي مخالفان شيخ فضلالله بر آن اقرار داشتند استواري و نداشتن ضعف نفس شيخ از زمان دستگيري تا موقع اجراي حکم اعدامش بود. به گفتة بسياري از بزرگان محاکمه فرمايشي شيخ فضلالله لکه سياهي در کارنامه انقلاب #مشروطه ايران محسوب شد.
اما #شاه مخلوع در 26 تير 1290 براي بازپسگيري تاج و تخت وارد کشور شد و با اسلحه و قوايي که از #ترکمنها فراهم کرده بود از #گنبد به سمت پايتخت حرکت نمود. #محمدعلي_شاه مخلوع در زمان ورود مجدد به کشور به #شيخ_کبير در #بارفروش نامهاي نوشت و بعد از چند روز وارد بارفروش شد و در آن ايام هم ملاقاتي با شيخ کبير داشت. اما او در ادامه از قواي دولتي شکست خورد و مجدداً به #روسيه گريخت. اما نتيجه حضور سه روزهاش در بارفروش غارت مردم شهر بهوسيله ترکمنان همراهش بود.
بعد از گذشت چند سال در 1295 #شيخ_غلامعلي_شريعتمدار برادرزادة شيخ کبير که به پيروي از عمويش با مشروطهخواهان بارفروش در تقابل بود و #محمدحسن_خان_مفتخرالممالک اولين نمايندة مشروطهخواه مردم بارفروش در مجلس که بعدها نايبالحکومه شده بود سرنوشتي مشابه پيداکردند که به روابط #ظهيرالدوله حاکم مازندران و شيخ کبير برميگشت.
پس از انتساب ظهيرالدوله حاکم مازندران او در بدو ورودش به بارفروش به رسم حکام پيشين از شيخ کبير که نخستين مقام معنوي شهر بود ديدن نکرد. شيخ کبير اين ماجرا را به حساب بيتوجهي تعمدي حاکم به خود گذاشت و از او به شدت دلخور شد. البته طبيعي هم بود که بين ظهيرالدوله که درويشي آزاديخواه بود با شيخ کبير که فقيهي متشرع بود قرابتي چنداني وجود نداشته باشد. البته در تابستان سال 1281 اتفاق خونباري رخ داد که ارتباط اين دو را کاملاً تير و تار کرد. همزمان با بازگشت #مظفرالدين شاه از سفر فرنگ، ظهيرالدوله براي استقبال به پايتخت رفته بود و نايب او اداره امور را بر عهده داشت. در آن زمان قتلي در شهر اتفاق مي افتد و قاتل نيز به سنت آن زمان براي رهايي در منزل #کربلايي_عباس برادر شيخکبير و پدر غلامعلي شريعتمدار بست مينشيند. نيروهاي حکومت براي دستگيري قاتل به منزل برادر کربلايي عباس ميروند که با مقاومت نوکران و عده اي از مردم مواجه ميشوند. کار به نزاع کشيده شد و در نتيجه عدهاي زخمي و يک نفر کشته ميشود. ظهيرالدوله که به بارفروش بازگشت و از اوضاع باخبر شد دستور تنبيه برادر شيخ را صادر مي کند. شيخ کبير از اين عمل ظهيرالدوله برآشفته ميشود و او را تکفير ميکند. عده کثيري از مردم به دارالحکومه ريختند. ظهيرالدوله دستور داد 900 سرباز کمکي از #ساري اعزام شوند. آشوب تمام بارفروش را فرا ميگيرد و در سرکوب مردم معترض، 30 نفر کشته مي شوند. منزل برادر شيخ غارت شد و دارالحکومه و خانه شيخ کبير هم آسيب ديد. ظهيرالدوله براي قدرت نمايي عده کثيري را بازداشت کرد و با تحريک اطرافيانش دستور اخراج شيخ کبير از شهر را صادر ميکند که البته با وساطت علماي شهر اين حکم به ممنوعيت چند وقته از منبر و تدريس تقليل يافت. ظهيرالدوله همچنين شيخ کبير را مجبور کرد تا با امضاي نامهاي از معترضين و آشوبگران اعلام برائت نمايد. اين اعمال ظهيرالدوله موجب اعتراض گسترده و شکايت بردن معترضين نزد شاه، صدراعظم و #آيت_الله_بهبهاني شد که نهايتاً به عزل ظهيرالدوله انجاميد. البته بعدها ظهيرالدوله دو بار به حکمراني ولايت مازندران منصوب شد که در بار آخر در آستانه آمدن به مازندران به علت کشته شدن فرزندش در ساري از اين مسئوليت انصراف داد.
🔺ادامه در صفحه 3🔺
ماهنامه طرح نو، تیر 95.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_بیژنی
🔺 صفحه 2 از 3 🔺
#آخوند_خراساني از #مراجع_ثلاثه #نجف با تمام اختلافي که با #شيخ_فضل_الله داشت تلگرافي براي جلوگيري از اعدام وي ارسال مينمايد اما تندروها اين تلگراف را مخفي کرده شيخ در #ميدان_توپخانه #اعدام ميشود. نکته قابل توجه در اين ماجرا که حتي مخالفان شيخ فضلالله بر آن اقرار داشتند استواري و نداشتن ضعف نفس شيخ از زمان دستگيري تا موقع اجراي حکم اعدامش بود. به گفتة بسياري از بزرگان محاکمه فرمايشي شيخ فضلالله لکه سياهي در کارنامه انقلاب #مشروطه ايران محسوب شد.
اما #شاه مخلوع در 26 تير 1290 براي بازپسگيري تاج و تخت وارد کشور شد و با اسلحه و قوايي که از #ترکمنها فراهم کرده بود از #گنبد به سمت پايتخت حرکت نمود. #محمدعلي_شاه مخلوع در زمان ورود مجدد به کشور به #شيخ_کبير در #بارفروش نامهاي نوشت و بعد از چند روز وارد بارفروش شد و در آن ايام هم ملاقاتي با شيخ کبير داشت. اما او در ادامه از قواي دولتي شکست خورد و مجدداً به #روسيه گريخت. اما نتيجه حضور سه روزهاش در بارفروش غارت مردم شهر بهوسيله ترکمنان همراهش بود.
بعد از گذشت چند سال در 1295 #شيخ_غلامعلي_شريعتمدار برادرزادة شيخ کبير که به پيروي از عمويش با مشروطهخواهان بارفروش در تقابل بود و #محمدحسن_خان_مفتخرالممالک اولين نمايندة مشروطهخواه مردم بارفروش در مجلس که بعدها نايبالحکومه شده بود سرنوشتي مشابه پيداکردند که به روابط #ظهيرالدوله حاکم مازندران و شيخ کبير برميگشت.
پس از انتساب ظهيرالدوله حاکم مازندران او در بدو ورودش به بارفروش به رسم حکام پيشين از شيخ کبير که نخستين مقام معنوي شهر بود ديدن نکرد. شيخ کبير اين ماجرا را به حساب بيتوجهي تعمدي حاکم به خود گذاشت و از او به شدت دلخور شد. البته طبيعي هم بود که بين ظهيرالدوله که درويشي آزاديخواه بود با شيخ کبير که فقيهي متشرع بود قرابتي چنداني وجود نداشته باشد. البته در تابستان سال 1281 اتفاق خونباري رخ داد که ارتباط اين دو را کاملاً تير و تار کرد. همزمان با بازگشت #مظفرالدين شاه از سفر فرنگ، ظهيرالدوله براي استقبال به پايتخت رفته بود و نايب او اداره امور را بر عهده داشت. در آن زمان قتلي در شهر اتفاق مي افتد و قاتل نيز به سنت آن زمان براي رهايي در منزل #کربلايي_عباس برادر شيخکبير و پدر غلامعلي شريعتمدار بست مينشيند. نيروهاي حکومت براي دستگيري قاتل به منزل برادر کربلايي عباس ميروند که با مقاومت نوکران و عده اي از مردم مواجه ميشوند. کار به نزاع کشيده شد و در نتيجه عدهاي زخمي و يک نفر کشته ميشود. ظهيرالدوله که به بارفروش بازگشت و از اوضاع باخبر شد دستور تنبيه برادر شيخ را صادر مي کند. شيخ کبير از اين عمل ظهيرالدوله برآشفته ميشود و او را تکفير ميکند. عده کثيري از مردم به دارالحکومه ريختند. ظهيرالدوله دستور داد 900 سرباز کمکي از #ساري اعزام شوند. آشوب تمام بارفروش را فرا ميگيرد و در سرکوب مردم معترض، 30 نفر کشته مي شوند. منزل برادر شيخ غارت شد و دارالحکومه و خانه شيخ کبير هم آسيب ديد. ظهيرالدوله براي قدرت نمايي عده کثيري را بازداشت کرد و با تحريک اطرافيانش دستور اخراج شيخ کبير از شهر را صادر ميکند که البته با وساطت علماي شهر اين حکم به ممنوعيت چند وقته از منبر و تدريس تقليل يافت. ظهيرالدوله همچنين شيخ کبير را مجبور کرد تا با امضاي نامهاي از معترضين و آشوبگران اعلام برائت نمايد. اين اعمال ظهيرالدوله موجب اعتراض گسترده و شکايت بردن معترضين نزد شاه، صدراعظم و #آيت_الله_بهبهاني شد که نهايتاً به عزل ظهيرالدوله انجاميد. البته بعدها ظهيرالدوله دو بار به حکمراني ولايت مازندران منصوب شد که در بار آخر در آستانه آمدن به مازندران به علت کشته شدن فرزندش در ساري از اين مسئوليت انصراف داد.
🔺ادامه در صفحه 3🔺
ماهنامه طرح نو، تیر 95.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj