✅#نشست_های_قضایی_قضات
🔹امکان #جلب_گواه در امور #حقوقی وجود ندارد
🔸#نشستقضایی ۱۴ خرداد ۱۳۸۳ #قضات شهر #بانه
✍موضوع: منع #جلب گواه در #امور_مدنی
▫پرسش
در #پرونده های حقوقی چنانچه #شاهد با وجود #ابلاغ بـرای بـار اول و دوم حاضـر نشـود آیـا میتوان او را جلب کرد یا خیر؟
👈 نظر اتفاقی
#قانونآییندادرسیکیفری دادگاههای عمومی و انقلاب #جلب_شاهد را در امور جزایی در موارد فوق پیش بینی و تجویز کرده است لیکن #قـانونآیـیندادرسـیمـدنی دادگـاههـای عمـومی و انقلاب جلب شاهد و #گواه را پیش بینی نکرده است. بنابراین، امکان جلب شاهد وجـود نـدارد هرچند در #قانونسابق جلب شاهد و گواه را #قانونگذار اجازه داده بود ولی #قانونجدید آن را به #سکوت برگزار کرده است لذا موجب قانونی جهت جلب شـاهد در پرونـده هـای حقـوقی وجود ندارد.
👈نظر #هیئتعالی
این سؤال در دو #کمیسیون تخصصی مطرح شده است:
نشست قضایی (۸)؛ در قانون آیین دادرسی دادگـاههـای عمـومی و انقـلاب در امور مدنی، جلب گواه تجویز نشده و دادگاه نمی تواند گواه را جلب نماید. بر طبق #مقررات قانون مورد اشاره، دادگاه می تواند بر حسب تقاضای #اصـحابدعـوا، گـواه را بـه #دادرسـی #احضار نماید و اگر برای بار اول گواه حاضر نشود برای بار دوم احضـار مـی گـردد. حتّـی #مقرر است در صورتی که گواه از حضور در دادگاه #معذور بوده و یا دادگاه مقتضی بداند به وسیله یکی از قضات در محل کار و یا در محل #دعوا از گواه #تحقیق کند ولی به هیچ وجـه اجازه جلب گواه داده نشده و بر طبق مقررات ماده ۵۲۹ قانون #آییندادرسـی مـدنی، مـاده مزبور ملغا گردیده است. به این ترتیب جلب گواه خلاف قانون و #تخلف است.
نشست قضایی (۳) #مدنی: مطابق مـاده ۱۵۹ قـانون آیـین دادرسـی دادگـاههـای عمـومی و انقلاب در #امورکیفری، هر یک از شهود تحقیق و مطلعین باید در موعد مقرر حاضر شوند. در صورت عدم حضور برای بار دوم احضار و چنانچه بدون #عذرموجه حضور نیابنـد بـه #دستور دادگاه جلب خواهند شد.
در ماده ۴۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی سابق که #نسخ شده و #قابلیتاجرا ندارد، جلب گواه متعاقب دو بار احضار و عدم حضور در دفعـه دوم تجـویز شده بود لکن مقررات قانون آیین دادرسی مدنی دادگـاههـای عمـومی و انقـلاب در مـورد جلب گواه ساکت است و طبق مـاده ۲۳۲ قـانون اخیرالـذکر هریـک از #طـرفین دعـوا کـه متمسک به #گواهی شدهاند باید گواهان خود را در زمانی که دادگاه تعیـین کـرده حاضـر و معرفی کنند و وفق مواد ۲۴۲ و ۲۴۳ قانون مزبور دادگاه می توانـد بـه #درخواسـت یکـی از اصحاب دعوا و همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضـار کنـد... چنـانچـه شاهد در موعد مقرر حضور نیابد دوباره احضار خواهد شد بنـا بـه مراتـب مـذکور چـون جلب گواه از موارد #سلبآزادی است، نیاز به #نص قانونی دارد که در امـور حقـوقی چنـین نصی وجود ندارد و لذا در امور حقوقی جلب گواه #جایز نیست./مرکز آموزش قوه قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ تم تم🔻
https://tt.me/arayeghazay
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔹امکان #جلب_گواه در امور #حقوقی وجود ندارد
🔸#نشستقضایی ۱۴ خرداد ۱۳۸۳ #قضات شهر #بانه
✍موضوع: منع #جلب گواه در #امور_مدنی
▫پرسش
در #پرونده های حقوقی چنانچه #شاهد با وجود #ابلاغ بـرای بـار اول و دوم حاضـر نشـود آیـا میتوان او را جلب کرد یا خیر؟
👈 نظر اتفاقی
#قانونآییندادرسیکیفری دادگاههای عمومی و انقلاب #جلب_شاهد را در امور جزایی در موارد فوق پیش بینی و تجویز کرده است لیکن #قـانونآیـیندادرسـیمـدنی دادگـاههـای عمـومی و انقلاب جلب شاهد و #گواه را پیش بینی نکرده است. بنابراین، امکان جلب شاهد وجـود نـدارد هرچند در #قانونسابق جلب شاهد و گواه را #قانونگذار اجازه داده بود ولی #قانونجدید آن را به #سکوت برگزار کرده است لذا موجب قانونی جهت جلب شـاهد در پرونـده هـای حقـوقی وجود ندارد.
👈نظر #هیئتعالی
این سؤال در دو #کمیسیون تخصصی مطرح شده است:
نشست قضایی (۸)؛ در قانون آیین دادرسی دادگـاههـای عمـومی و انقـلاب در امور مدنی، جلب گواه تجویز نشده و دادگاه نمی تواند گواه را جلب نماید. بر طبق #مقررات قانون مورد اشاره، دادگاه می تواند بر حسب تقاضای #اصـحابدعـوا، گـواه را بـه #دادرسـی #احضار نماید و اگر برای بار اول گواه حاضر نشود برای بار دوم احضـار مـی گـردد. حتّـی #مقرر است در صورتی که گواه از حضور در دادگاه #معذور بوده و یا دادگاه مقتضی بداند به وسیله یکی از قضات در محل کار و یا در محل #دعوا از گواه #تحقیق کند ولی به هیچ وجـه اجازه جلب گواه داده نشده و بر طبق مقررات ماده ۵۲۹ قانون #آییندادرسـی مـدنی، مـاده مزبور ملغا گردیده است. به این ترتیب جلب گواه خلاف قانون و #تخلف است.
نشست قضایی (۳) #مدنی: مطابق مـاده ۱۵۹ قـانون آیـین دادرسـی دادگـاههـای عمـومی و انقلاب در #امورکیفری، هر یک از شهود تحقیق و مطلعین باید در موعد مقرر حاضر شوند. در صورت عدم حضور برای بار دوم احضار و چنانچه بدون #عذرموجه حضور نیابنـد بـه #دستور دادگاه جلب خواهند شد.
در ماده ۴۰۹ قانون آیین دادرسی مدنی سابق که #نسخ شده و #قابلیتاجرا ندارد، جلب گواه متعاقب دو بار احضار و عدم حضور در دفعـه دوم تجـویز شده بود لکن مقررات قانون آیین دادرسی مدنی دادگـاههـای عمـومی و انقـلاب در مـورد جلب گواه ساکت است و طبق مـاده ۲۳۲ قـانون اخیرالـذکر هریـک از #طـرفین دعـوا کـه متمسک به #گواهی شدهاند باید گواهان خود را در زمانی که دادگاه تعیـین کـرده حاضـر و معرفی کنند و وفق مواد ۲۴۲ و ۲۴۳ قانون مزبور دادگاه می توانـد بـه #درخواسـت یکـی از اصحاب دعوا و همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضـار کنـد... چنـانچـه شاهد در موعد مقرر حضور نیابد دوباره احضار خواهد شد بنـا بـه مراتـب مـذکور چـون جلب گواه از موارد #سلبآزادی است، نیاز به #نص قانونی دارد که در امـور حقـوقی چنـین نصی وجود ندارد و لذا در امور حقوقی جلب گواه #جایز نیست./مرکز آموزش قوه قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ تم تم🔻
https://tt.me/arayeghazay
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #نشستهایقضایی در موضوع #اجرایاحکاممدنی
#اجرای_حکم_غیابی
🔹 مقصود از #ضامن در تبصره ۲ ماده ۳۰۶ #قانونآییندادرسیمدنی ۱۳۷۹ و #مقررات حاکم بر آن
▫#نشست_قضایی ۱۳۸۱/۰۴/۱۱ #دادگستری شهرستان نکا در استان مازندران
✍️ پرسش
نحوه اخذ #ضامنمعتبر یا #تأمینمناسب موضوع #تبصره ۲ ماده ۳۰۶ #قـانون آیـین دادرسـی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی چگونه است و منظـور از ضـامن در ایـن تبصـره چیست؟
👈 نظر #اکثریت
در صورتی که #دادنامهغیابی به نحو #واقعی به #محکومعلیه #ابلاغ نشود و #ابلاغقـانونی صـورت گیرد، به موجب تبصره یاد شده اجرای حکم منوط به معرفـی ضـامن معتبـر یـا اخـذ تـأمین از محکوم له است.
به نظر میرسد که در مورد معرفی ضامن #دادگاه #مکلـف اسـت از #محکـوملـه برابر مقررات مربوط به #ضمان موضوع ماده ۶۸۴ و بعد #قانونمدنی با شخصی کـه محکـوم لـه معرفی میکند #قرارداد یا #عقد #ضمان را منعقد نمایـد تـا در صـورتیکـه محکـوملـه در نهایـت #محق شناخته نشود #خسارت و ضرری که از اجرای حکم غیابی بـه وجـود مـیآیـد بـه عهـده ضامن باشد و منظور از ضامن همان شخصی است که با دادگـاه عقـد ضـمان مـدنی را منعقـد میکند.
درخصوص #تأمین مناسب، دادگاه میتواند #وجهنقد یا #مالمنقـول و یـا #غیـرمنقـول را از محکوم له اخذ و #توقیف کرده تا درصورت تحقق ماده ۳۰۷ قانون مرقوم و #محکومیت #خواهان (محکوم له) به موجب #دادنامهنهایی خسارات وارده از محل تأمین مأخوذه #جبران شود.
👈 نظر اقلیت
منظور از ضامن در تبصره مورد بحث معنای عامیانه آن مورد نظر #مقنن بوده و حتّی میشود بـه صورت قرارداد #کفالت نیز از محکوم له ضامن گرفت.
درخصوص تأمین مناسب نظـر دیگـری غیر از نظر اکثریت وجود نداشته است.
👈 نظر #هیئتعالی
تأمین موردنظـر قانونگـذار در تبصـره ۲ مـاده ۳۰۶ قـانون #آییندادرسیمدنی منصرف از موارد اخذ #تأمیناتکیفـری و ضـمان مـذکور در قانون مدنی است، بلکه یک ابداع و تشریع جدید است.
بنـابراین، همـینکـه حسـب ظـاهر #اعتبار ضامن برای دادگاه #محرز شود، میتوان به صورت مکتـوب #تعهـد و #تضـمین ضـامن را در تأمین #خساراتاحتمالی محکوم علیه پذیرفت و نیازی بـه اخـذ ضـمانت بـه کیفیـت مذکور در ماده ۶۸۴ و بعد قانون مدنی نیست، چه آنکه با وصف احـراز #ذیحقـی محکـوم له و صدور #حکم به نفع او، اخذ ضمانت مدنی از محکوم له مغـایر بـا مفـاد حکـم بـوده و باعث تضرر بیش از حد ضـامن و #مضـمونعنـه در مـدت زمـان نامحـدود خواهـد شـد و اجمالاً آنکه اخذ تأمین و تضمین موضوع تبصره ماده مذکور، در حدود اخذ کفیـل و تعهـد کافی است./آموزش #قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
#اجرای_حکم_غیابی
🔹 مقصود از #ضامن در تبصره ۲ ماده ۳۰۶ #قانونآییندادرسیمدنی ۱۳۷۹ و #مقررات حاکم بر آن
▫#نشست_قضایی ۱۳۸۱/۰۴/۱۱ #دادگستری شهرستان نکا در استان مازندران
✍️ پرسش
نحوه اخذ #ضامنمعتبر یا #تأمینمناسب موضوع #تبصره ۲ ماده ۳۰۶ #قـانون آیـین دادرسـی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی چگونه است و منظـور از ضـامن در ایـن تبصـره چیست؟
👈 نظر #اکثریت
در صورتی که #دادنامهغیابی به نحو #واقعی به #محکومعلیه #ابلاغ نشود و #ابلاغقـانونی صـورت گیرد، به موجب تبصره یاد شده اجرای حکم منوط به معرفـی ضـامن معتبـر یـا اخـذ تـأمین از محکوم له است.
به نظر میرسد که در مورد معرفی ضامن #دادگاه #مکلـف اسـت از #محکـوملـه برابر مقررات مربوط به #ضمان موضوع ماده ۶۸۴ و بعد #قانونمدنی با شخصی کـه محکـوم لـه معرفی میکند #قرارداد یا #عقد #ضمان را منعقد نمایـد تـا در صـورتیکـه محکـوملـه در نهایـت #محق شناخته نشود #خسارت و ضرری که از اجرای حکم غیابی بـه وجـود مـیآیـد بـه عهـده ضامن باشد و منظور از ضامن همان شخصی است که با دادگـاه عقـد ضـمان مـدنی را منعقـد میکند.
درخصوص #تأمین مناسب، دادگاه میتواند #وجهنقد یا #مالمنقـول و یـا #غیـرمنقـول را از محکوم له اخذ و #توقیف کرده تا درصورت تحقق ماده ۳۰۷ قانون مرقوم و #محکومیت #خواهان (محکوم له) به موجب #دادنامهنهایی خسارات وارده از محل تأمین مأخوذه #جبران شود.
👈 نظر اقلیت
منظور از ضامن در تبصره مورد بحث معنای عامیانه آن مورد نظر #مقنن بوده و حتّی میشود بـه صورت قرارداد #کفالت نیز از محکوم له ضامن گرفت.
درخصوص تأمین مناسب نظـر دیگـری غیر از نظر اکثریت وجود نداشته است.
👈 نظر #هیئتعالی
تأمین موردنظـر قانونگـذار در تبصـره ۲ مـاده ۳۰۶ قـانون #آییندادرسیمدنی منصرف از موارد اخذ #تأمیناتکیفـری و ضـمان مـذکور در قانون مدنی است، بلکه یک ابداع و تشریع جدید است.
بنـابراین، همـینکـه حسـب ظـاهر #اعتبار ضامن برای دادگاه #محرز شود، میتوان به صورت مکتـوب #تعهـد و #تضـمین ضـامن را در تأمین #خساراتاحتمالی محکوم علیه پذیرفت و نیازی بـه اخـذ ضـمانت بـه کیفیـت مذکور در ماده ۶۸۴ و بعد قانون مدنی نیست، چه آنکه با وصف احـراز #ذیحقـی محکـوم له و صدور #حکم به نفع او، اخذ ضمانت مدنی از محکوم له مغـایر بـا مفـاد حکـم بـوده و باعث تضرر بیش از حد ضـامن و #مضـمونعنـه در مـدت زمـان نامحـدود خواهـد شـد و اجمالاً آنکه اخذ تأمین و تضمین موضوع تبصره ماده مذکور، در حدود اخذ کفیـل و تعهـد کافی است./آموزش #قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✅ #صدمهبدنی و #خسارات وارده توسط #حیواناتولگرد
🔹#صورتجلسه #نشستقضایی
▫تاریخ برگزاری
۱۳۹۵/۰۱/۲۴
🔸موضوع؛
صدمه بدنی توسط حیوانات
⭕️ پرسش:
فردی #شکایت مطرح نموده که توسط سگهای ولگرد در سطح روستا موردحمله قرار گرفته و به شدت آسیب دیده آیا این موضوع #وصفکیفری دارد یا خیر ؟
🔵 نظر اتفاقی
مطابق #اصلقانونیبودنجرائمومجازات هر فعل و یا ترک فعلی که #قانونگذار بعنوان #جرم پیشبینی نموده باشد دارای وصف کیفری بوده و حسب مورد #مجرم قابل پیگرد خواهد بود و ماده ۵۲۵ #قانونمجازاتاسلامی کتاب #دیات ناظر به حیواناتی بوده که دارای صاحب هستند و یا شخص، آن حیوان ولگرد را تحریک کند که در این صورت موجب ورود #ضمان خواهد بود و در #دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد مصوب ۱۳۸۷ و بند ۳۱ ماده ۱۰ #اساسنامه تشکیلات سازمان دهیاریها مصوب ۱۳۹۰/۷/۲۱ #دهیار و #دهیاری موظف است نسبت به رفع حیوانات مبتلا به امراض واگیر، بلاصاحب یا مضر اقدام نماید ولی هیچ صحبتی در رابطه با سگهای ولگردی که مبتلا به امراضواگیر یا #مضر نباشند ننموده است علیایحال دستورالعمل و یا اساسنامه مذکور هم نمی تواند جایگزین #قانون باشد و در فرض سئوال مطرح شده موجبات ضمان فراهم نبوده و فاقد وصف #کیفری و یا فاقد #مسئولیتمدنی نسبت به دهیار و دهیاری میباشد.
🔴 نظر #هیئتعالی
در فرض سوال که #سگولگرد (فاقد صاحب) در داخل روستا شخصی را #مصدوم نموده است، مورد مذکور اولاً فاقد #عنوانمجرمانه خاصی است، ثانیاً از نظر مطالبه #خسارت #دیه، با عنایت به صدر #مادهواحده قانون تأسیس دهیاریهای خودکفا در روستاهای کشور مصوب۱۳۷۷/۴/۱۴ و ماده ۱۰ اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاریها مصوب ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ #هیأتوزیران، هرگاه #احراز شود دهیاری از اجرای #وظایفقانونی خود با وجود امکانات مادی، خودداری و #قصور ورزیده باشد، در این صورت براساس #قواعدعام مسئولیت #مدنی و از جمله مواد قانونی مرتبط نظیر مواد ۱ و ۱۱ #قانونمسئولیتمدنی #مصوب ۱۳۳۹ و #تبصره ۲ ماده ۵۱۴ قانون #مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، میتواند در قبال خسارت وارده به مصدوم، #مسئول واقع شود که تشخیص آن حسب مورد با #مرجعقضایی رسیدگی کننده است.
🔸#مستنداتقانونی:
1️⃣ ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی
2️⃣ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی
3️⃣بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها
4️⃣بند ۳۱ ماده ۱۰ اساسنامه تشکیلات وسازمان دهیاری ها
5️⃣ماده ۵۲۵ قانون مجازات اسلامی
6️⃣ ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی/مركز آموزش #قوهقضاييه
✍ پ.ن؛ حسب مواد ۴۹۲ و ۵۲۹ ق.م.ا ملاک در مسئولیت مدنی و ضمان، وجود #رابطهسببیت و #انتسابعرفی زیان وارده به #تقصیر است؛ از طرفی در یک جامعه متمدن نمیتوان هیچ امری را بدون #متولی دانست و در هر حال چه در شهرها و چه در روستاها چنانچه مسئولیت نهاد و یا دستگاه اجرائی نسبت به سازماندهی سگهای ولگرد و رفع خطر هر حیوان بلاصاحب و خطرناکی احراز شود قطعا باید از عهده دیه و خسارات وارده برآید و مطالبه دیه در این قبیل موارد واجد جنبه کیفری است؛ چون دیه جنبه مجازات هم دارد و ضمان اعم است از #تسبیب و #مباشرت، #عمد و #غیرعمد؛ عنوان #شکایت هم "تسبیب غیرعمدی در ایراد مصدومیت به شاکی در اثر سهل انگاری ..." خواهد بود؛ بنابراین نیازی نیست که #دادسرا پرونده کیفری را مختومه و شاکی را ارشاد به طرح #دعوایمدنی کند چون نتیجه آن قطعا #اطالهدادرسی، افزایش میزان وارده #پرونده های قضائی و محروم شدن #مدعی از امتیازات #تعقیبکیفری مثل سرعت در #رسیدگی بلحاظ گسترده بودن اختیارات #مرجعکیفری در امر #تحقیق خواهد بود (توضیح از #جلالخوانگستر )
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🌹 لینک نصب برنامه کسب درآمد پیووت 🔻🔻🔻
https://www.pivot.one/app/invite_login?inviteCode=ehlzmz 🌹
🔹#صورتجلسه #نشستقضایی
▫تاریخ برگزاری
۱۳۹۵/۰۱/۲۴
🔸موضوع؛
صدمه بدنی توسط حیوانات
⭕️ پرسش:
فردی #شکایت مطرح نموده که توسط سگهای ولگرد در سطح روستا موردحمله قرار گرفته و به شدت آسیب دیده آیا این موضوع #وصفکیفری دارد یا خیر ؟
🔵 نظر اتفاقی
مطابق #اصلقانونیبودنجرائمومجازات هر فعل و یا ترک فعلی که #قانونگذار بعنوان #جرم پیشبینی نموده باشد دارای وصف کیفری بوده و حسب مورد #مجرم قابل پیگرد خواهد بود و ماده ۵۲۵ #قانونمجازاتاسلامی کتاب #دیات ناظر به حیواناتی بوده که دارای صاحب هستند و یا شخص، آن حیوان ولگرد را تحریک کند که در این صورت موجب ورود #ضمان خواهد بود و در #دستورالعمل کنترل جمعیت سگهای ولگرد مصوب ۱۳۸۷ و بند ۳۱ ماده ۱۰ #اساسنامه تشکیلات سازمان دهیاریها مصوب ۱۳۹۰/۷/۲۱ #دهیار و #دهیاری موظف است نسبت به رفع حیوانات مبتلا به امراض واگیر، بلاصاحب یا مضر اقدام نماید ولی هیچ صحبتی در رابطه با سگهای ولگردی که مبتلا به امراضواگیر یا #مضر نباشند ننموده است علیایحال دستورالعمل و یا اساسنامه مذکور هم نمی تواند جایگزین #قانون باشد و در فرض سئوال مطرح شده موجبات ضمان فراهم نبوده و فاقد وصف #کیفری و یا فاقد #مسئولیتمدنی نسبت به دهیار و دهیاری میباشد.
🔴 نظر #هیئتعالی
در فرض سوال که #سگولگرد (فاقد صاحب) در داخل روستا شخصی را #مصدوم نموده است، مورد مذکور اولاً فاقد #عنوانمجرمانه خاصی است، ثانیاً از نظر مطالبه #خسارت #دیه، با عنایت به صدر #مادهواحده قانون تأسیس دهیاریهای خودکفا در روستاهای کشور مصوب۱۳۷۷/۴/۱۴ و ماده ۱۰ اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاریها مصوب ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ #هیأتوزیران، هرگاه #احراز شود دهیاری از اجرای #وظایفقانونی خود با وجود امکانات مادی، خودداری و #قصور ورزیده باشد، در این صورت براساس #قواعدعام مسئولیت #مدنی و از جمله مواد قانونی مرتبط نظیر مواد ۱ و ۱۱ #قانونمسئولیتمدنی #مصوب ۱۳۳۹ و #تبصره ۲ ماده ۵۱۴ قانون #مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، میتواند در قبال خسارت وارده به مصدوم، #مسئول واقع شود که تشخیص آن حسب مورد با #مرجعقضایی رسیدگی کننده است.
🔸#مستنداتقانونی:
1️⃣ ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی
2️⃣ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی
3️⃣بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها
4️⃣بند ۳۱ ماده ۱۰ اساسنامه تشکیلات وسازمان دهیاری ها
5️⃣ماده ۵۲۵ قانون مجازات اسلامی
6️⃣ ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی/مركز آموزش #قوهقضاييه
✍ پ.ن؛ حسب مواد ۴۹۲ و ۵۲۹ ق.م.ا ملاک در مسئولیت مدنی و ضمان، وجود #رابطهسببیت و #انتسابعرفی زیان وارده به #تقصیر است؛ از طرفی در یک جامعه متمدن نمیتوان هیچ امری را بدون #متولی دانست و در هر حال چه در شهرها و چه در روستاها چنانچه مسئولیت نهاد و یا دستگاه اجرائی نسبت به سازماندهی سگهای ولگرد و رفع خطر هر حیوان بلاصاحب و خطرناکی احراز شود قطعا باید از عهده دیه و خسارات وارده برآید و مطالبه دیه در این قبیل موارد واجد جنبه کیفری است؛ چون دیه جنبه مجازات هم دارد و ضمان اعم است از #تسبیب و #مباشرت، #عمد و #غیرعمد؛ عنوان #شکایت هم "تسبیب غیرعمدی در ایراد مصدومیت به شاکی در اثر سهل انگاری ..." خواهد بود؛ بنابراین نیازی نیست که #دادسرا پرونده کیفری را مختومه و شاکی را ارشاد به طرح #دعوایمدنی کند چون نتیجه آن قطعا #اطالهدادرسی، افزایش میزان وارده #پرونده های قضائی و محروم شدن #مدعی از امتیازات #تعقیبکیفری مثل سرعت در #رسیدگی بلحاظ گسترده بودن اختیارات #مرجعکیفری در امر #تحقیق خواهد بود (توضیح از #جلالخوانگستر )
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🌹 لینک نصب برنامه کسب درآمد پیووت 🔻🔻🔻
https://www.pivot.one/app/invite_login?inviteCode=ehlzmz 🌹
⚖️ #نشستهایقضایی در #دادرسیکیفری
#مطالعه_پرونده
🔹 #متهم #حقمطالعه و تهیه کپی از اوراق #پرونده را در #مرحلهتحقیقاتمقدماتی دارد.
#نشستقضایی مورخ ۱۳۹۷/۰۳/۱۷ شهر #سمیرم در استان اصفهان
کد نشست ۱۳۹۷-۵۴۱۰
✍️ پرسش: آیا در مرحله #دادسرا #کپیبرداری و #تصویربرداری از اوراق پرونده توسط متهم #مجاز است یا خیر؟
👈 نظر #اکثریت
وفق مواد ۵ و ۷ #قانونآییندادرسیکیفری و با توجه به #ضرورت رعایت #حقوقشهروندی میبایست در مرحله دادسرا به متهم #اجازه کپیبرداری و تصویربرداری داد.
#مقدمهواجب، #واجب است و مقدمه اطلاع متهم از موضوع و #ادلهاتهام، میسر بودن اخذ کپی از اوراق پرونده است. #اصل بر دسترسی متهم به پرونده است و عدم دسترسی متهم به اوراق پرونده مانع بهرهمندی وی از #حقوقدفاعی است.
👈 نظر #اقلیت
در مرحله دادسرا نمیتوان به متهم اجازه کپیبرداری و تصویربرداری از اوراق پرونده را داد، چرا که دادرسی در این مرحله جنبه #محرمانه دارد.
قانونگذار در ماده ۱۹۱ #قانون آیین دادرسی کیفری در مقام بیان، کپیبرداری را ذکر نکرده است. از طرفی با توجه به پیشینه تقنینی که در قانون آیین دادرسی کیفری سابق اجازه مطالعه و کپیبرداری به متهم داده نشده بود، #قانونگذار عالماً اجازه مطالعه و دسترسی متهم به اوراق و اسناد پرونده را ذکر کرده ولی اجازه کپیبرداری به متهم داده نشده است.
👈 نظر #هیئتعالی
چنانچه #قرار_عدم_دسترسی موضوع ماده ۱۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری #صادر نشده باشد کپیبرداری و یا تصویربرداری از اوراق پرونده فاقد #منعقانونی است./مرکزآموزش #قوهقضاییه
jOin🔜@arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
#مطالعه_پرونده
🔹 #متهم #حقمطالعه و تهیه کپی از اوراق #پرونده را در #مرحلهتحقیقاتمقدماتی دارد.
#نشستقضایی مورخ ۱۳۹۷/۰۳/۱۷ شهر #سمیرم در استان اصفهان
کد نشست ۱۳۹۷-۵۴۱۰
✍️ پرسش: آیا در مرحله #دادسرا #کپیبرداری و #تصویربرداری از اوراق پرونده توسط متهم #مجاز است یا خیر؟
👈 نظر #اکثریت
وفق مواد ۵ و ۷ #قانونآییندادرسیکیفری و با توجه به #ضرورت رعایت #حقوقشهروندی میبایست در مرحله دادسرا به متهم #اجازه کپیبرداری و تصویربرداری داد.
#مقدمهواجب، #واجب است و مقدمه اطلاع متهم از موضوع و #ادلهاتهام، میسر بودن اخذ کپی از اوراق پرونده است. #اصل بر دسترسی متهم به پرونده است و عدم دسترسی متهم به اوراق پرونده مانع بهرهمندی وی از #حقوقدفاعی است.
👈 نظر #اقلیت
در مرحله دادسرا نمیتوان به متهم اجازه کپیبرداری و تصویربرداری از اوراق پرونده را داد، چرا که دادرسی در این مرحله جنبه #محرمانه دارد.
قانونگذار در ماده ۱۹۱ #قانون آیین دادرسی کیفری در مقام بیان، کپیبرداری را ذکر نکرده است. از طرفی با توجه به پیشینه تقنینی که در قانون آیین دادرسی کیفری سابق اجازه مطالعه و کپیبرداری به متهم داده نشده بود، #قانونگذار عالماً اجازه مطالعه و دسترسی متهم به اوراق و اسناد پرونده را ذکر کرده ولی اجازه کپیبرداری به متهم داده نشده است.
👈 نظر #هیئتعالی
چنانچه #قرار_عدم_دسترسی موضوع ماده ۱۹۱ قانون آیین دادرسی کیفری #صادر نشده باشد کپیبرداری و یا تصویربرداری از اوراق پرونده فاقد #منعقانونی است./مرکزآموزش #قوهقضاییه
jOin🔜@arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✅ #نشستقضایی
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📒 #صورتجلسه #نشستقضائی با موضوع میزان #اعتبارقضایی نظرات کارشناسان #پلیسفتا در #پروندههایکیفری
📘 برگزار شده توسط
استان قم/ شهر قم
تاریخ برگزاری:
۱۳۹۷/۰۸/۲۴
🔹 پرسش:
اعتبار قضایی نظرات کارشناسان #پلیس فتا در پروندههای کیفری تا چه میزان است؟
✔️ نظر #اکثریت:
اقدام پلیسفتا و تنظیم صورتجلسات آن نهاد، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات ضابطین بوده و در ردیف اقدامات سایر واحدهای #نیرویانتظامی است و #گزارش #مرجعانتظامی براساس عملیات علمی و فنی در #کشفجرم محسوب میگردد؛ لذا متهمان میتوانند درصورت عدم پذیرش اتهامات مندرج در گزارش پلیس فتا، تقاضای #ارجاع #پرونده را به #کارشناسرسمی و متخصصین مربوط نمایند و نظر کارشناسان رسمی در مخالفت با مفاد گزارش پلیس فتا باعث تزلزل در مفاد گزارش و جریان #اصلبرائت خواهد بود.
✔️ نظر #اقلیت:
گزارش پلیس فتا اگر چه در قالب گزارش یک مرجع انتظامی است؛ ولی #مستند به #کارشناسی برخی از پرسنل آموزشدیده است که میتواند به عنوان یک #نظریهکارشناسی تلقی گردد؛ اما در هر حال #متهم #حق #اعتراض به آن و تقاضای ارجاع امر به #هیئتکارشناسانرسمی را در خارج از دایره نیروی انتظامی دارد.
✔️ نظر #هیئتعالی:
نظریه #اکثریت صحیح می باشد و نظریه مامورین پلیس فتا همانگونه که در نظریه اکثریت هم ذکر شده است، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات #ضابطاندادگستری می باشد./سامانهنشستهایقضایی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📘 برگزار شده توسط
استان قم/ شهر قم
تاریخ برگزاری:
۱۳۹۷/۰۸/۲۴
🔹 پرسش:
اعتبار قضایی نظرات کارشناسان #پلیس فتا در پروندههای کیفری تا چه میزان است؟
✔️ نظر #اکثریت:
اقدام پلیسفتا و تنظیم صورتجلسات آن نهاد، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات ضابطین بوده و در ردیف اقدامات سایر واحدهای #نیرویانتظامی است و #گزارش #مرجعانتظامی براساس عملیات علمی و فنی در #کشفجرم محسوب میگردد؛ لذا متهمان میتوانند درصورت عدم پذیرش اتهامات مندرج در گزارش پلیس فتا، تقاضای #ارجاع #پرونده را به #کارشناسرسمی و متخصصین مربوط نمایند و نظر کارشناسان رسمی در مخالفت با مفاد گزارش پلیس فتا باعث تزلزل در مفاد گزارش و جریان #اصلبرائت خواهد بود.
✔️ نظر #اقلیت:
گزارش پلیس فتا اگر چه در قالب گزارش یک مرجع انتظامی است؛ ولی #مستند به #کارشناسی برخی از پرسنل آموزشدیده است که میتواند به عنوان یک #نظریهکارشناسی تلقی گردد؛ اما در هر حال #متهم #حق #اعتراض به آن و تقاضای ارجاع امر به #هیئتکارشناسانرسمی را در خارج از دایره نیروی انتظامی دارد.
✔️ نظر #هیئتعالی:
نظریه #اکثریت صحیح می باشد و نظریه مامورین پلیس فتا همانگونه که در نظریه اکثریت هم ذکر شده است، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات #ضابطاندادگستری می باشد./سامانهنشستهایقضایی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
⚖ #صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست: ۱۳۹۸-۶۴۱۳
برگزار شده توسط
استان کردستان/ شهر قروه
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
🔹 موضوع؛ #مرجعصالحرسیدگی به #جرم #شهردار شهرستان به #اتهام #بیاحتیاطی منجر به #فوت
🔸 پرسش؛ به جهت #قصور «#شهرداری» شهرستان و عدمتعمیر جاده و عدم رفع #عیب، خودرو واژگون و منجر به فوت چند نفر میشود از «شهرداری» #شکایت به عمل آمده، #دادسرایمحلوقوعجرم #صالح به رسیدگی است یا #دادسرایمرکزاستان؟
▫ #نظراکثریت؛
دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است: شهردار #نمایندهقانونی شهرداری است. در فرض سؤال غالباً و نوعاً قصور شهرداری بدون رفتار شهردار قابل تصور نیست و چون بیاحتیاطی و #بیمبالاتی منجر به فوت و #صدمهبدنی علاوه بر #جنبهخصوصی دارای #جنبهعمومی نیز میباشد لذا صرف شکایت از «شهرداری» و نه شهردار، موجب #سلبمسئولیت شهردار که نمایندهقانونی شهرداری است نمیباشد. #شخصیتحقوقی شخصیتی اعتباری است و اقداماتش بدون دخالت شخص یا اشخاصحقیقی (مدیر یا مدیران آن) قابل تصور نیست شهردار یا #رئیساداره صرفنظر از موانع #مسئولیتکیفری، صرفاً درمواردی مسئولیت متوجه آنان نیست که بتوانند عدم انتساب و #استنادعرفی قصور نسبت به خود را ثابت نمایند مثلاً #دستور خاصی از سوی #معاون شهردار صادر شده باشد که موجب بیمبالاتی و در نتیجه منجر به #تصادف گردد که در این صورت منتسب به شهردار نمیباشد و یا این که شهردار ثابت نماید علت عدمتعمیر و رفععیب جاده به جهت عدم وجود اعتبار بوده یا به جهت #مصوبه #شورایشهر بوده که در این صورت اتهام متوجه شهردار نخواهد شد ولی به هر حال صرف وجود #اتهام و شکایت علیه شهردار یا علیه شهرداری، که مسئولیت آن متوجه شهردار است مطابق ماده ۳۰۸ #قانونآئیندادرسیکیفری در #صلاحیت دادسرای مرکز استان میباشد با در نظر گرفتن #فلسفه وضع ماده ۳۰۸ و ملاحظه مفاد ماده ۶۸۸ قانونآئیندادرسیکیفری و ماده ۱۴۳ #قانونمجازاتاسلامی و #نظریهمشورتی شماره ۲۵۱۶/۹۲/۷ مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۷ #ادارهکلحقوقی چنین #استنباط میگردد که در فرض سوال، نوعاً اتهام متوجه شهردار نیز میباشد لذا در هر صورت دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است.
◾ #نظراقلیت
دادسرایمحلوقوعجرم صالحبهرسیدگی است؛ مطابق ماده ۳۱۰ قانونآئیندادرسیکیفری متهم در دادگاهی #محاکمه می شود که #جرم در حوزه آن واقع گردیده ماده ۳۰۸ #قانون مزبور استثنائی بر #اصل صلاحیت #محلوقوعجرم است و مواردی را شامل میشود که اشخاص موضوع ماده متهم باشند لذا درمواردی که شکایت صرفا علیه شهرداری طرح شده و نه شهردار، #تحقیق و #رسیدگی باید در دادسرایمحلوقوعجرم انجام پذیرد اساساً در موارد #شک باید به اصل مراجعه کرد.
🔵 نظر #هیئتعالی
#نظریه شماره ۷/۹۴/۵۸۰ مورخ ۱۳۹۴/۳/۰۵ ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه درخصوص موضوع سؤال مورد تأیید اعضای هیأت عالی است که عیناً به شرح زیر نقل می شود: (۱. در فرضی که اتهام مطروحه، متوجه شهردار یا روسای دیگر ادارات نبوده، بلکه متوجه شخصیتحقوقی « شهرداری و یا اداره دیگر» باشد، رسیدگی به اتهام مطروحه، اصولاً در #مرجعقضایی محلوقوعجرم میباید صورت پذیرد و درصورتی که #دلایلکافی بر توجه اتهام به #شخصحقوقی وجود داشته باشد، نمایندهقانونی شخصحقوقی، اعم از شهردار و یا روسای ادارات که حسب قانون، #وظیفهدفاع از #منافع شخصحقوقی را عهده دارا است، میباید در مرجعقضایی حاضر و از اتهام شخصحقوقی #دفاع نماید و در این خصوص، تفاوتی بین دفاع از #دعوایحقوقی و کیفری نیست، همچنین چنانچه درخصوص کارکنان زیر مجموعه اداره (غیر از شهردار یا روسای ادارات) نیز در رابطه با اتهام مطروحه علیه شخص حقوقی نسبت به کارکنان مزبور نیز اتهام توجه داشته باشد، به اتهام ایشان نیز وفق #مقررات، در دادگاه محلوقوعجرم رسیدگی میشود.)
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
کد نشست: ۱۳۹۸-۶۴۱۳
برگزار شده توسط
استان کردستان/ شهر قروه
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
🔹 موضوع؛ #مرجعصالحرسیدگی به #جرم #شهردار شهرستان به #اتهام #بیاحتیاطی منجر به #فوت
🔸 پرسش؛ به جهت #قصور «#شهرداری» شهرستان و عدمتعمیر جاده و عدم رفع #عیب، خودرو واژگون و منجر به فوت چند نفر میشود از «شهرداری» #شکایت به عمل آمده، #دادسرایمحلوقوعجرم #صالح به رسیدگی است یا #دادسرایمرکزاستان؟
▫ #نظراکثریت؛
دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است: شهردار #نمایندهقانونی شهرداری است. در فرض سؤال غالباً و نوعاً قصور شهرداری بدون رفتار شهردار قابل تصور نیست و چون بیاحتیاطی و #بیمبالاتی منجر به فوت و #صدمهبدنی علاوه بر #جنبهخصوصی دارای #جنبهعمومی نیز میباشد لذا صرف شکایت از «شهرداری» و نه شهردار، موجب #سلبمسئولیت شهردار که نمایندهقانونی شهرداری است نمیباشد. #شخصیتحقوقی شخصیتی اعتباری است و اقداماتش بدون دخالت شخص یا اشخاصحقیقی (مدیر یا مدیران آن) قابل تصور نیست شهردار یا #رئیساداره صرفنظر از موانع #مسئولیتکیفری، صرفاً درمواردی مسئولیت متوجه آنان نیست که بتوانند عدم انتساب و #استنادعرفی قصور نسبت به خود را ثابت نمایند مثلاً #دستور خاصی از سوی #معاون شهردار صادر شده باشد که موجب بیمبالاتی و در نتیجه منجر به #تصادف گردد که در این صورت منتسب به شهردار نمیباشد و یا این که شهردار ثابت نماید علت عدمتعمیر و رفععیب جاده به جهت عدم وجود اعتبار بوده یا به جهت #مصوبه #شورایشهر بوده که در این صورت اتهام متوجه شهردار نخواهد شد ولی به هر حال صرف وجود #اتهام و شکایت علیه شهردار یا علیه شهرداری، که مسئولیت آن متوجه شهردار است مطابق ماده ۳۰۸ #قانونآئیندادرسیکیفری در #صلاحیت دادسرای مرکز استان میباشد با در نظر گرفتن #فلسفه وضع ماده ۳۰۸ و ملاحظه مفاد ماده ۶۸۸ قانونآئیندادرسیکیفری و ماده ۱۴۳ #قانونمجازاتاسلامی و #نظریهمشورتی شماره ۲۵۱۶/۹۲/۷ مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۷ #ادارهکلحقوقی چنین #استنباط میگردد که در فرض سوال، نوعاً اتهام متوجه شهردار نیز میباشد لذا در هر صورت دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است.
◾ #نظراقلیت
دادسرایمحلوقوعجرم صالحبهرسیدگی است؛ مطابق ماده ۳۱۰ قانونآئیندادرسیکیفری متهم در دادگاهی #محاکمه می شود که #جرم در حوزه آن واقع گردیده ماده ۳۰۸ #قانون مزبور استثنائی بر #اصل صلاحیت #محلوقوعجرم است و مواردی را شامل میشود که اشخاص موضوع ماده متهم باشند لذا درمواردی که شکایت صرفا علیه شهرداری طرح شده و نه شهردار، #تحقیق و #رسیدگی باید در دادسرایمحلوقوعجرم انجام پذیرد اساساً در موارد #شک باید به اصل مراجعه کرد.
🔵 نظر #هیئتعالی
#نظریه شماره ۷/۹۴/۵۸۰ مورخ ۱۳۹۴/۳/۰۵ ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه درخصوص موضوع سؤال مورد تأیید اعضای هیأت عالی است که عیناً به شرح زیر نقل می شود: (۱. در فرضی که اتهام مطروحه، متوجه شهردار یا روسای دیگر ادارات نبوده، بلکه متوجه شخصیتحقوقی « شهرداری و یا اداره دیگر» باشد، رسیدگی به اتهام مطروحه، اصولاً در #مرجعقضایی محلوقوعجرم میباید صورت پذیرد و درصورتی که #دلایلکافی بر توجه اتهام به #شخصحقوقی وجود داشته باشد، نمایندهقانونی شخصحقوقی، اعم از شهردار و یا روسای ادارات که حسب قانون، #وظیفهدفاع از #منافع شخصحقوقی را عهده دارا است، میباید در مرجعقضایی حاضر و از اتهام شخصحقوقی #دفاع نماید و در این خصوص، تفاوتی بین دفاع از #دعوایحقوقی و کیفری نیست، همچنین چنانچه درخصوص کارکنان زیر مجموعه اداره (غیر از شهردار یا روسای ادارات) نیز در رابطه با اتهام مطروحه علیه شخص حقوقی نسبت به کارکنان مزبور نیز اتهام توجه داشته باشد، به اتهام ایشان نیز وفق #مقررات، در دادگاه محلوقوعجرم رسیدگی میشود.)
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔵 #صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #مهلتاعتراض به #رأیداور در قالب #ابطالرأیداور
🔸 کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۴۴
🔹 #صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۰۱ قضات شهر مشهد در استان خراسانرضوی
موضوع؛ مهلتاعتراض به #رایداور
✍️ پرسش
آیا #اعتراض به #رایداور الزاماً میبایست در #مهلت ۲۰ روزه پس از #ابلاغ باشد تا #قرار صادر گردد، یا اینکه #مهلتبیستروزه موضوعیت ندارد و چنانچه خارج از آن باشد نیز، #دادگاه به موضوع #رسیدگی و #اتخاذتصمیم مینماید؟
♦#نظراکثریت
اعتراض به رایداور میبایست در مهلت بیستروزه باشد، در غیر این صورت #رد می شود.
دلایل این نظریه؛
اولاً- در ماده ۴۹۰ #قانونآییندادرسیمدنی قید گردیده «در مورد ماده فوق (ماده ۴۸۹) هر یک از #طرفین میتوانند ظرف بیستروز بعد از ابلاغ رای #داور از دادگاهی .... حکم #ابطال #رای را بخواهند» و در ماده ۴۹۲ همین #قانون نیز قید شده اگر #درخواست ابطال رای داور در خارج از #موعد مقرر باشد، دادگاه #قراررددرخواست را #صادر می نماید.
علیهذا با توجه به این دو ماده، #دعوی اعتراض به رای داور چه در قالب ابطالرایداور یا در قالب #بطلانرایداور طرح شود، حتماً میبایست در مهلت ۲۰ روزه یا دو ماهه پس از ابلاغ تقدیم شود و پس از آن قابلاستماع نمی باشد.
ثانیاً- اینکه چه مواردی از آرای داوری اساساً #باطل و #غیرقابلاجرا است و چه مواردی فقط به درخواست #محکومعلیه #رایداوری قابلابطال هستند، امری است که #قانونگذار میبایست به آن میپرداخته است، لذا ضرورت #اصلاحقانون از این حیث بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست، منتهی در حال حاضر که #دعاوی اعتراضبهرایداوری در #دادگستری اقامه میشود و قانون هم قائل به تفکیک میان موارد بطلانرایداور و یا ابطال آن نشده، چاره ای جز #تبعیت از قانون نبوده و در نتیجه دعاوی اعتراضبهرایداور در هر قالبی (اعم از ابطال یا بطلان) میبایست در #مهلتمقررقانونی اقامه شود.
▫#نظراقلیت
دعوی بطلانرایداور مقید به زمان نیست ولی دعوی ابطالرایداور مقید به زمان است.
ادله این #نظریه:
۱. مواردی از ماده ۴۸۹ قانونآیین.دادرسیمدنی ناظر به #بطلانمطلق یا ذاتی رایداور است، بند ۵ ماده یاد شده و مواردی از بند ۶ و ۷ آن از این دست است ولی سایر موارد مذکور در بندهای ۱ الی ۴ از ماده فوق را باید ناظر به #بطلاننسبی رایداور تلقی کرد.
موارد بطلانمطلق یا ذاتی رای داور را نباید مقید به رعایت مهلت نمود ولی اعتراض به موارد #بطلاننسبیرایداور باید برابر ماده ۴۹۲ قانونآییندادرسیمدنی در مهلتقانونی مطرح شود.
آنچه به عنوان #آرایباطل (مانند رایداور درخصوص موضوعاتی که قابلارجاعبهداوری نیست از قبیل #نکاح یا #طلاق) یا #آرایغیرقابلاجرا (مانند آرایداور که مخالف با #ثبت معتبر دفتر املاک باشد) شمرده میشود، باید به عنوان موارد مشمول بطلانمطلق یا ذاتی مورد توجه قرار گیرد و دادگاه بتواند خارج از مدت به آنها رسیدگی نماید.
۲. مواد ۳۳ و ۳۴ #قانونداوریتجاری، بین دعاوی ابطالرایداوری و بطلان آن تفاوت قایل شده و موارد ابطالرایداور را در ماده ۳۳ و موارد بطلان آن را در ماده ۳۴ احصاء نموده و برای دعاویابطالرایداور مهلتسهماهه تعیین کرده ولی برای دعاویبطلانرای داور مهلتی تعیین ننموده و به صورت مطلق این آرا را غیرقابلاجرا محسوب نموده است. از ملاک این مواد قانونی میتوان #استنباط کرد که نظر قانونگذار در قانونآییندادرسیمدنی نیز از تعیینمهلت برای اعتراضبهرایداور ناظر به دعاویابطالرایداور است و دعاوی مربوط به بطلانرایداور مقید به مهلت نمیباشد.
🔵 نظر #هیئتعالی
با توجه به صراحت مواد ۴۸۸ و ۴۹۰ ق.آ.د.م، اعتراضبهرأیداور و درخواستابطالرأیداور صرفاً در مهلت ۲۰ روزه قابلطرح است و چنانچه خارج از مهلت طرح شود، دادگاه به استناد ماده ۴۹۲ ق.آ.د.م #قراررددرخواست را صادر که #قطعی نیز میباشد، اما چنانچه #خواهان خارج از مهلت ۲۰ روزه #طرحدعوی ابطالرأیداور را مطرح کند و #مدعی #عذرموجه باشد، دادگاه به استناد ماده ۴۹۳ ق.آ.د.م #قرارتوقیفعملیاتاجرایی را صادر و به موضوع درخواست رسیدگی خواهد نمود، این امر از مفاد #تبصره ماده ۴۹۰ و ماده ۴۹۳ به خوبی استنباط می شود./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۴۴
🔹 #صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۰۱ قضات شهر مشهد در استان خراسانرضوی
موضوع؛ مهلتاعتراض به #رایداور
✍️ پرسش
آیا #اعتراض به #رایداور الزاماً میبایست در #مهلت ۲۰ روزه پس از #ابلاغ باشد تا #قرار صادر گردد، یا اینکه #مهلتبیستروزه موضوعیت ندارد و چنانچه خارج از آن باشد نیز، #دادگاه به موضوع #رسیدگی و #اتخاذتصمیم مینماید؟
♦#نظراکثریت
اعتراض به رایداور میبایست در مهلت بیستروزه باشد، در غیر این صورت #رد می شود.
دلایل این نظریه؛
اولاً- در ماده ۴۹۰ #قانونآییندادرسیمدنی قید گردیده «در مورد ماده فوق (ماده ۴۸۹) هر یک از #طرفین میتوانند ظرف بیستروز بعد از ابلاغ رای #داور از دادگاهی .... حکم #ابطال #رای را بخواهند» و در ماده ۴۹۲ همین #قانون نیز قید شده اگر #درخواست ابطال رای داور در خارج از #موعد مقرر باشد، دادگاه #قراررددرخواست را #صادر می نماید.
علیهذا با توجه به این دو ماده، #دعوی اعتراض به رای داور چه در قالب ابطالرایداور یا در قالب #بطلانرایداور طرح شود، حتماً میبایست در مهلت ۲۰ روزه یا دو ماهه پس از ابلاغ تقدیم شود و پس از آن قابلاستماع نمی باشد.
ثانیاً- اینکه چه مواردی از آرای داوری اساساً #باطل و #غیرقابلاجرا است و چه مواردی فقط به درخواست #محکومعلیه #رایداوری قابلابطال هستند، امری است که #قانونگذار میبایست به آن میپرداخته است، لذا ضرورت #اصلاحقانون از این حیث بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست، منتهی در حال حاضر که #دعاوی اعتراضبهرایداوری در #دادگستری اقامه میشود و قانون هم قائل به تفکیک میان موارد بطلانرایداور و یا ابطال آن نشده، چاره ای جز #تبعیت از قانون نبوده و در نتیجه دعاوی اعتراضبهرایداور در هر قالبی (اعم از ابطال یا بطلان) میبایست در #مهلتمقررقانونی اقامه شود.
▫#نظراقلیت
دعوی بطلانرایداور مقید به زمان نیست ولی دعوی ابطالرایداور مقید به زمان است.
ادله این #نظریه:
۱. مواردی از ماده ۴۸۹ قانونآیین.دادرسیمدنی ناظر به #بطلانمطلق یا ذاتی رایداور است، بند ۵ ماده یاد شده و مواردی از بند ۶ و ۷ آن از این دست است ولی سایر موارد مذکور در بندهای ۱ الی ۴ از ماده فوق را باید ناظر به #بطلاننسبی رایداور تلقی کرد.
موارد بطلانمطلق یا ذاتی رای داور را نباید مقید به رعایت مهلت نمود ولی اعتراض به موارد #بطلاننسبیرایداور باید برابر ماده ۴۹۲ قانونآییندادرسیمدنی در مهلتقانونی مطرح شود.
آنچه به عنوان #آرایباطل (مانند رایداور درخصوص موضوعاتی که قابلارجاعبهداوری نیست از قبیل #نکاح یا #طلاق) یا #آرایغیرقابلاجرا (مانند آرایداور که مخالف با #ثبت معتبر دفتر املاک باشد) شمرده میشود، باید به عنوان موارد مشمول بطلانمطلق یا ذاتی مورد توجه قرار گیرد و دادگاه بتواند خارج از مدت به آنها رسیدگی نماید.
۲. مواد ۳۳ و ۳۴ #قانونداوریتجاری، بین دعاوی ابطالرایداوری و بطلان آن تفاوت قایل شده و موارد ابطالرایداور را در ماده ۳۳ و موارد بطلان آن را در ماده ۳۴ احصاء نموده و برای دعاویابطالرایداور مهلتسهماهه تعیین کرده ولی برای دعاویبطلانرای داور مهلتی تعیین ننموده و به صورت مطلق این آرا را غیرقابلاجرا محسوب نموده است. از ملاک این مواد قانونی میتوان #استنباط کرد که نظر قانونگذار در قانونآییندادرسیمدنی نیز از تعیینمهلت برای اعتراضبهرایداور ناظر به دعاویابطالرایداور است و دعاوی مربوط به بطلانرایداور مقید به مهلت نمیباشد.
🔵 نظر #هیئتعالی
با توجه به صراحت مواد ۴۸۸ و ۴۹۰ ق.آ.د.م، اعتراضبهرأیداور و درخواستابطالرأیداور صرفاً در مهلت ۲۰ روزه قابلطرح است و چنانچه خارج از مهلت طرح شود، دادگاه به استناد ماده ۴۹۲ ق.آ.د.م #قراررددرخواست را صادر که #قطعی نیز میباشد، اما چنانچه #خواهان خارج از مهلت ۲۰ روزه #طرحدعوی ابطالرأیداور را مطرح کند و #مدعی #عذرموجه باشد، دادگاه به استناد ماده ۴۹۳ ق.آ.د.م #قرارتوقیفعملیاتاجرایی را صادر و به موضوع درخواست رسیدگی خواهد نمود، این امر از مفاد #تبصره ماده ۴۹۰ و ماده ۴۹۳ به خوبی استنباط می شود./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ آیا #درخواست #صدور #قرارتأمینخواسته در #دادسرا مبنی بر #توقیفمال موضوع #صلح به علت #ترهین نزد #بانک ممکن است؟
✔️ #ماهیتحقوقی عمل #ترهینملک موضوع صلح در #رهن بانک
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست ۱۳۹۸-۶۴۳۷
برگزار شده توسط استان بوشهر/ شهر بوشهر تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
🔹موضوع: امکان صدور #قرارتامینخواسته توسط دادسرا جهت توقیف و #جلوگیریاز نقلوانتقالملک
♦ پرسش
شخصی #ملک خود را طی صلحنامهای در #دفتراسنادرسمی و در قبال #مهریه به همسرش صلح می نماید، لکن #سندرسمی ملک را به نام #زوجه انتقال نداده و در همین فاصله جهت دریافت #تسهیلات، ملک را به رهن میگذارد و در نتیجهی عدم پرداخت به موقع اقساط #وام، بانک #سندرهنی را توقیف و مبادرت به طی #تشریفات #انتقالسند به نام خود (بانک) مینماید.
حال زوجه پس از اطلاع از این اقدام بانک، #مدعی #مالکیت ملک شده که قبل از به رهنگذاردن آن به وی صلح گردیده و همسر وی #اختیار به ترهین گذاشتن ملک را نداشته است؛ لذا #عقد رهن #باطل میباشد و بانک و نیز زوجه هر دو شکایتی تحت عنوان #انتقالمالغیر علیه #زوج طرح مینمایند و زوجه علاوه بر آن در #دادگاهحقوقی #دادخواست #اثباتمالکیت و #اثبات صلحنامه و #ابطالسندرهنی را ارائه و تقاضای #دستورموقت مبنی بر جلوگیری از #عملیاتاجرایی نقل و انتقال #سند ارائه نموده،
پس از صدور دستور موقت و #حکم #دادگاهبدوی به نفع زوجه، با #اعتراض بانک پرونده به #دادگاهتجدیدنظر ارسال میشود که #دعوی را وارد ندانسته و #قرارعدماستماعدعوا صادر و در نتیجه این #رای، از دستور موقت صادره از شعبهحقوقی، خود به خود #رفعاثر می گردد،
حالیه #وکیل زوجه در #شکایت #فروشمالغیر در دادسرا، تقاضای #تامینخواسته جهت جلوگیری از اجرای #عملیاتثبتی نقل و انتقال ملک به بانک ارائه نموده؛ با این توضیحات آیا میتوان در قالب قرار #تامینخواسته نسبت به توقیف ملک اقدام نمود یا با توجه به اینکه مال ناشی از #جرم است با دستور به #ادارهثبت اسناد از نقل و انتقال جلوگیری کرد؟
✍ نظر اتفاقی
در فرض سوال اقدامات زوج در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت میگنجد با این توضیح که نمیتوان گفت با ترهین مال متعلق به زوجه، انتقالمالغیر صورت گرفته است؛ چرا که ماده ۱۱۷ در این خصوص اشعار می دارد این #تعهد نسبت به مال غیر است و خود #مال منتقل نشده و با #عقدرهن #انتقالمنافع و #عین صورت نگرفته؛ بلکه یک #تعهدمعارض نسبت به عین یک مال انجام شده که قانونگذار با #جرمانگاری آن در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت تحت عنوان تعهد معارض برای مرتکب، #مجازات ۳ تا ۱۰ سال #حبس را در نظر گرفته است. هر چند تعداد اندکی معتقدند فعل ارتکابی #مرتکب، انتقالمالغیر محسوب میگردد و مجازات #کلاهبرداری بر آن بار میشود؛ از این حیث که #حق زوجه در به رهن گذاشتن ملک از ایشان سلب گردیده و لیکن با وصف ماده ۱۱۷ از قانون ثبت که صراحتاً این فعل را جرمانگاری نموده؛ لذا #تفسیر و #استناد به سایر مواد، فاقد #وجاهتقانونی است.
اما درخصوص صدور قرار تامینخواسته منعی وجود ندارد؛ چرا که نتیجه #تفهیماتهام تحت عنوان تعهد معارض، جلوگیری از نقل و انتقال مال میباشد که این مهم با صدور قرار تامینخواسته میسر میگردد.
▫ نظر #هیئتعالی
در فرض سوال طرحشده، چون با انجام تشریفات انتقال سند به نام بانک و جابجایی #مالکیترسمی ملک مورد رهن، #متهم (زوج) رسماً مالکیتی نسبت به ملک ندارد و در #پروندهکیفری امکان صدور قرار تامینخواسته توسط دادسرا وجود ندارد و #خواهان (زوجه) میتواند با #طرحدعوی حقوقی نسبت به توقیف و جلوگیری از نقل و انتقال ملک اقدام کند./#پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✔️ #ماهیتحقوقی عمل #ترهینملک موضوع صلح در #رهن بانک
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست ۱۳۹۸-۶۴۳۷
برگزار شده توسط استان بوشهر/ شهر بوشهر تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
🔹موضوع: امکان صدور #قرارتامینخواسته توسط دادسرا جهت توقیف و #جلوگیریاز نقلوانتقالملک
♦ پرسش
شخصی #ملک خود را طی صلحنامهای در #دفتراسنادرسمی و در قبال #مهریه به همسرش صلح می نماید، لکن #سندرسمی ملک را به نام #زوجه انتقال نداده و در همین فاصله جهت دریافت #تسهیلات، ملک را به رهن میگذارد و در نتیجهی عدم پرداخت به موقع اقساط #وام، بانک #سندرهنی را توقیف و مبادرت به طی #تشریفات #انتقالسند به نام خود (بانک) مینماید.
حال زوجه پس از اطلاع از این اقدام بانک، #مدعی #مالکیت ملک شده که قبل از به رهنگذاردن آن به وی صلح گردیده و همسر وی #اختیار به ترهین گذاشتن ملک را نداشته است؛ لذا #عقد رهن #باطل میباشد و بانک و نیز زوجه هر دو شکایتی تحت عنوان #انتقالمالغیر علیه #زوج طرح مینمایند و زوجه علاوه بر آن در #دادگاهحقوقی #دادخواست #اثباتمالکیت و #اثبات صلحنامه و #ابطالسندرهنی را ارائه و تقاضای #دستورموقت مبنی بر جلوگیری از #عملیاتاجرایی نقل و انتقال #سند ارائه نموده،
پس از صدور دستور موقت و #حکم #دادگاهبدوی به نفع زوجه، با #اعتراض بانک پرونده به #دادگاهتجدیدنظر ارسال میشود که #دعوی را وارد ندانسته و #قرارعدماستماعدعوا صادر و در نتیجه این #رای، از دستور موقت صادره از شعبهحقوقی، خود به خود #رفعاثر می گردد،
حالیه #وکیل زوجه در #شکایت #فروشمالغیر در دادسرا، تقاضای #تامینخواسته جهت جلوگیری از اجرای #عملیاتثبتی نقل و انتقال ملک به بانک ارائه نموده؛ با این توضیحات آیا میتوان در قالب قرار #تامینخواسته نسبت به توقیف ملک اقدام نمود یا با توجه به اینکه مال ناشی از #جرم است با دستور به #ادارهثبت اسناد از نقل و انتقال جلوگیری کرد؟
✍ نظر اتفاقی
در فرض سوال اقدامات زوج در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت میگنجد با این توضیح که نمیتوان گفت با ترهین مال متعلق به زوجه، انتقالمالغیر صورت گرفته است؛ چرا که ماده ۱۱۷ در این خصوص اشعار می دارد این #تعهد نسبت به مال غیر است و خود #مال منتقل نشده و با #عقدرهن #انتقالمنافع و #عین صورت نگرفته؛ بلکه یک #تعهدمعارض نسبت به عین یک مال انجام شده که قانونگذار با #جرمانگاری آن در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت تحت عنوان تعهد معارض برای مرتکب، #مجازات ۳ تا ۱۰ سال #حبس را در نظر گرفته است. هر چند تعداد اندکی معتقدند فعل ارتکابی #مرتکب، انتقالمالغیر محسوب میگردد و مجازات #کلاهبرداری بر آن بار میشود؛ از این حیث که #حق زوجه در به رهن گذاشتن ملک از ایشان سلب گردیده و لیکن با وصف ماده ۱۱۷ از قانون ثبت که صراحتاً این فعل را جرمانگاری نموده؛ لذا #تفسیر و #استناد به سایر مواد، فاقد #وجاهتقانونی است.
اما درخصوص صدور قرار تامینخواسته منعی وجود ندارد؛ چرا که نتیجه #تفهیماتهام تحت عنوان تعهد معارض، جلوگیری از نقل و انتقال مال میباشد که این مهم با صدور قرار تامینخواسته میسر میگردد.
▫ نظر #هیئتعالی
در فرض سوال طرحشده، چون با انجام تشریفات انتقال سند به نام بانک و جابجایی #مالکیترسمی ملک مورد رهن، #متهم (زوج) رسماً مالکیتی نسبت به ملک ندارد و در #پروندهکیفری امکان صدور قرار تامینخواسته توسط دادسرا وجود ندارد و #خواهان (زوجه) میتواند با #طرحدعوی حقوقی نسبت به توقیف و جلوگیری از نقل و انتقال ملک اقدام کند./#پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi