✅ #نشستقضایی
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📒 #صورتجلسه #نشستقضائی با موضوع میزان #اعتبارقضایی نظرات کارشناسان #پلیسفتا در #پروندههایکیفری
📘 برگزار شده توسط
استان قم/ شهر قم
تاریخ برگزاری:
۱۳۹۷/۰۸/۲۴
🔹 پرسش:
اعتبار قضایی نظرات کارشناسان #پلیس فتا در پروندههای کیفری تا چه میزان است؟
✔️ نظر #اکثریت:
اقدام پلیسفتا و تنظیم صورتجلسات آن نهاد، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات ضابطین بوده و در ردیف اقدامات سایر واحدهای #نیرویانتظامی است و #گزارش #مرجعانتظامی براساس عملیات علمی و فنی در #کشفجرم محسوب میگردد؛ لذا متهمان میتوانند درصورت عدم پذیرش اتهامات مندرج در گزارش پلیس فتا، تقاضای #ارجاع #پرونده را به #کارشناسرسمی و متخصصین مربوط نمایند و نظر کارشناسان رسمی در مخالفت با مفاد گزارش پلیس فتا باعث تزلزل در مفاد گزارش و جریان #اصلبرائت خواهد بود.
✔️ نظر #اقلیت:
گزارش پلیس فتا اگر چه در قالب گزارش یک مرجع انتظامی است؛ ولی #مستند به #کارشناسی برخی از پرسنل آموزشدیده است که میتواند به عنوان یک #نظریهکارشناسی تلقی گردد؛ اما در هر حال #متهم #حق #اعتراض به آن و تقاضای ارجاع امر به #هیئتکارشناسانرسمی را در خارج از دایره نیروی انتظامی دارد.
✔️ نظر #هیئتعالی:
نظریه #اکثریت صحیح می باشد و نظریه مامورین پلیس فتا همانگونه که در نظریه اکثریت هم ذکر شده است، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات #ضابطاندادگستری می باشد./سامانهنشستهایقضایی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📘 برگزار شده توسط
استان قم/ شهر قم
تاریخ برگزاری:
۱۳۹۷/۰۸/۲۴
🔹 پرسش:
اعتبار قضایی نظرات کارشناسان #پلیس فتا در پروندههای کیفری تا چه میزان است؟
✔️ نظر #اکثریت:
اقدام پلیسفتا و تنظیم صورتجلسات آن نهاد، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات ضابطین بوده و در ردیف اقدامات سایر واحدهای #نیرویانتظامی است و #گزارش #مرجعانتظامی براساس عملیات علمی و فنی در #کشفجرم محسوب میگردد؛ لذا متهمان میتوانند درصورت عدم پذیرش اتهامات مندرج در گزارش پلیس فتا، تقاضای #ارجاع #پرونده را به #کارشناسرسمی و متخصصین مربوط نمایند و نظر کارشناسان رسمی در مخالفت با مفاد گزارش پلیس فتا باعث تزلزل در مفاد گزارش و جریان #اصلبرائت خواهد بود.
✔️ نظر #اقلیت:
گزارش پلیس فتا اگر چه در قالب گزارش یک مرجع انتظامی است؛ ولی #مستند به #کارشناسی برخی از پرسنل آموزشدیده است که میتواند به عنوان یک #نظریهکارشناسی تلقی گردد؛ اما در هر حال #متهم #حق #اعتراض به آن و تقاضای ارجاع امر به #هیئتکارشناسانرسمی را در خارج از دایره نیروی انتظامی دارد.
✔️ نظر #هیئتعالی:
نظریه #اکثریت صحیح می باشد و نظریه مامورین پلیس فتا همانگونه که در نظریه اکثریت هم ذکر شده است، صرفاً به عنوان بخشی از اقدامات #ضابطاندادگستری می باشد./سامانهنشستهایقضایی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
⚖ #صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست: ۱۳۹۸-۶۴۱۳
برگزار شده توسط
استان کردستان/ شهر قروه
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
🔹 موضوع؛ #مرجعصالحرسیدگی به #جرم #شهردار شهرستان به #اتهام #بیاحتیاطی منجر به #فوت
🔸 پرسش؛ به جهت #قصور «#شهرداری» شهرستان و عدمتعمیر جاده و عدم رفع #عیب، خودرو واژگون و منجر به فوت چند نفر میشود از «شهرداری» #شکایت به عمل آمده، #دادسرایمحلوقوعجرم #صالح به رسیدگی است یا #دادسرایمرکزاستان؟
▫ #نظراکثریت؛
دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است: شهردار #نمایندهقانونی شهرداری است. در فرض سؤال غالباً و نوعاً قصور شهرداری بدون رفتار شهردار قابل تصور نیست و چون بیاحتیاطی و #بیمبالاتی منجر به فوت و #صدمهبدنی علاوه بر #جنبهخصوصی دارای #جنبهعمومی نیز میباشد لذا صرف شکایت از «شهرداری» و نه شهردار، موجب #سلبمسئولیت شهردار که نمایندهقانونی شهرداری است نمیباشد. #شخصیتحقوقی شخصیتی اعتباری است و اقداماتش بدون دخالت شخص یا اشخاصحقیقی (مدیر یا مدیران آن) قابل تصور نیست شهردار یا #رئیساداره صرفنظر از موانع #مسئولیتکیفری، صرفاً درمواردی مسئولیت متوجه آنان نیست که بتوانند عدم انتساب و #استنادعرفی قصور نسبت به خود را ثابت نمایند مثلاً #دستور خاصی از سوی #معاون شهردار صادر شده باشد که موجب بیمبالاتی و در نتیجه منجر به #تصادف گردد که در این صورت منتسب به شهردار نمیباشد و یا این که شهردار ثابت نماید علت عدمتعمیر و رفععیب جاده به جهت عدم وجود اعتبار بوده یا به جهت #مصوبه #شورایشهر بوده که در این صورت اتهام متوجه شهردار نخواهد شد ولی به هر حال صرف وجود #اتهام و شکایت علیه شهردار یا علیه شهرداری، که مسئولیت آن متوجه شهردار است مطابق ماده ۳۰۸ #قانونآئیندادرسیکیفری در #صلاحیت دادسرای مرکز استان میباشد با در نظر گرفتن #فلسفه وضع ماده ۳۰۸ و ملاحظه مفاد ماده ۶۸۸ قانونآئیندادرسیکیفری و ماده ۱۴۳ #قانونمجازاتاسلامی و #نظریهمشورتی شماره ۲۵۱۶/۹۲/۷ مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۷ #ادارهکلحقوقی چنین #استنباط میگردد که در فرض سوال، نوعاً اتهام متوجه شهردار نیز میباشد لذا در هر صورت دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است.
◾ #نظراقلیت
دادسرایمحلوقوعجرم صالحبهرسیدگی است؛ مطابق ماده ۳۱۰ قانونآئیندادرسیکیفری متهم در دادگاهی #محاکمه می شود که #جرم در حوزه آن واقع گردیده ماده ۳۰۸ #قانون مزبور استثنائی بر #اصل صلاحیت #محلوقوعجرم است و مواردی را شامل میشود که اشخاص موضوع ماده متهم باشند لذا درمواردی که شکایت صرفا علیه شهرداری طرح شده و نه شهردار، #تحقیق و #رسیدگی باید در دادسرایمحلوقوعجرم انجام پذیرد اساساً در موارد #شک باید به اصل مراجعه کرد.
🔵 نظر #هیئتعالی
#نظریه شماره ۷/۹۴/۵۸۰ مورخ ۱۳۹۴/۳/۰۵ ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه درخصوص موضوع سؤال مورد تأیید اعضای هیأت عالی است که عیناً به شرح زیر نقل می شود: (۱. در فرضی که اتهام مطروحه، متوجه شهردار یا روسای دیگر ادارات نبوده، بلکه متوجه شخصیتحقوقی « شهرداری و یا اداره دیگر» باشد، رسیدگی به اتهام مطروحه، اصولاً در #مرجعقضایی محلوقوعجرم میباید صورت پذیرد و درصورتی که #دلایلکافی بر توجه اتهام به #شخصحقوقی وجود داشته باشد، نمایندهقانونی شخصحقوقی، اعم از شهردار و یا روسای ادارات که حسب قانون، #وظیفهدفاع از #منافع شخصحقوقی را عهده دارا است، میباید در مرجعقضایی حاضر و از اتهام شخصحقوقی #دفاع نماید و در این خصوص، تفاوتی بین دفاع از #دعوایحقوقی و کیفری نیست، همچنین چنانچه درخصوص کارکنان زیر مجموعه اداره (غیر از شهردار یا روسای ادارات) نیز در رابطه با اتهام مطروحه علیه شخص حقوقی نسبت به کارکنان مزبور نیز اتهام توجه داشته باشد، به اتهام ایشان نیز وفق #مقررات، در دادگاه محلوقوعجرم رسیدگی میشود.)
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
کد نشست: ۱۳۹۸-۶۴۱۳
برگزار شده توسط
استان کردستان/ شهر قروه
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۷/۰۷/۱۲
🔹 موضوع؛ #مرجعصالحرسیدگی به #جرم #شهردار شهرستان به #اتهام #بیاحتیاطی منجر به #فوت
🔸 پرسش؛ به جهت #قصور «#شهرداری» شهرستان و عدمتعمیر جاده و عدم رفع #عیب، خودرو واژگون و منجر به فوت چند نفر میشود از «شهرداری» #شکایت به عمل آمده، #دادسرایمحلوقوعجرم #صالح به رسیدگی است یا #دادسرایمرکزاستان؟
▫ #نظراکثریت؛
دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است: شهردار #نمایندهقانونی شهرداری است. در فرض سؤال غالباً و نوعاً قصور شهرداری بدون رفتار شهردار قابل تصور نیست و چون بیاحتیاطی و #بیمبالاتی منجر به فوت و #صدمهبدنی علاوه بر #جنبهخصوصی دارای #جنبهعمومی نیز میباشد لذا صرف شکایت از «شهرداری» و نه شهردار، موجب #سلبمسئولیت شهردار که نمایندهقانونی شهرداری است نمیباشد. #شخصیتحقوقی شخصیتی اعتباری است و اقداماتش بدون دخالت شخص یا اشخاصحقیقی (مدیر یا مدیران آن) قابل تصور نیست شهردار یا #رئیساداره صرفنظر از موانع #مسئولیتکیفری، صرفاً درمواردی مسئولیت متوجه آنان نیست که بتوانند عدم انتساب و #استنادعرفی قصور نسبت به خود را ثابت نمایند مثلاً #دستور خاصی از سوی #معاون شهردار صادر شده باشد که موجب بیمبالاتی و در نتیجه منجر به #تصادف گردد که در این صورت منتسب به شهردار نمیباشد و یا این که شهردار ثابت نماید علت عدمتعمیر و رفععیب جاده به جهت عدم وجود اعتبار بوده یا به جهت #مصوبه #شورایشهر بوده که در این صورت اتهام متوجه شهردار نخواهد شد ولی به هر حال صرف وجود #اتهام و شکایت علیه شهردار یا علیه شهرداری، که مسئولیت آن متوجه شهردار است مطابق ماده ۳۰۸ #قانونآئیندادرسیکیفری در #صلاحیت دادسرای مرکز استان میباشد با در نظر گرفتن #فلسفه وضع ماده ۳۰۸ و ملاحظه مفاد ماده ۶۸۸ قانونآئیندادرسیکیفری و ماده ۱۴۳ #قانونمجازاتاسلامی و #نظریهمشورتی شماره ۲۵۱۶/۹۲/۷ مورخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۷ #ادارهکلحقوقی چنین #استنباط میگردد که در فرض سوال، نوعاً اتهام متوجه شهردار نیز میباشد لذا در هر صورت دادسرای مرکز استان صالح به رسیدگی است.
◾ #نظراقلیت
دادسرایمحلوقوعجرم صالحبهرسیدگی است؛ مطابق ماده ۳۱۰ قانونآئیندادرسیکیفری متهم در دادگاهی #محاکمه می شود که #جرم در حوزه آن واقع گردیده ماده ۳۰۸ #قانون مزبور استثنائی بر #اصل صلاحیت #محلوقوعجرم است و مواردی را شامل میشود که اشخاص موضوع ماده متهم باشند لذا درمواردی که شکایت صرفا علیه شهرداری طرح شده و نه شهردار، #تحقیق و #رسیدگی باید در دادسرایمحلوقوعجرم انجام پذیرد اساساً در موارد #شک باید به اصل مراجعه کرد.
🔵 نظر #هیئتعالی
#نظریه شماره ۷/۹۴/۵۸۰ مورخ ۱۳۹۴/۳/۰۵ ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه درخصوص موضوع سؤال مورد تأیید اعضای هیأت عالی است که عیناً به شرح زیر نقل می شود: (۱. در فرضی که اتهام مطروحه، متوجه شهردار یا روسای دیگر ادارات نبوده، بلکه متوجه شخصیتحقوقی « شهرداری و یا اداره دیگر» باشد، رسیدگی به اتهام مطروحه، اصولاً در #مرجعقضایی محلوقوعجرم میباید صورت پذیرد و درصورتی که #دلایلکافی بر توجه اتهام به #شخصحقوقی وجود داشته باشد، نمایندهقانونی شخصحقوقی، اعم از شهردار و یا روسای ادارات که حسب قانون، #وظیفهدفاع از #منافع شخصحقوقی را عهده دارا است، میباید در مرجعقضایی حاضر و از اتهام شخصحقوقی #دفاع نماید و در این خصوص، تفاوتی بین دفاع از #دعوایحقوقی و کیفری نیست، همچنین چنانچه درخصوص کارکنان زیر مجموعه اداره (غیر از شهردار یا روسای ادارات) نیز در رابطه با اتهام مطروحه علیه شخص حقوقی نسبت به کارکنان مزبور نیز اتهام توجه داشته باشد، به اتهام ایشان نیز وفق #مقررات، در دادگاه محلوقوعجرم رسیدگی میشود.)
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔵 #صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #مهلتاعتراض به #رأیداور در قالب #ابطالرأیداور
🔸 کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۴۴
🔹 #صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۰۱ قضات شهر مشهد در استان خراسانرضوی
موضوع؛ مهلتاعتراض به #رایداور
✍️ پرسش
آیا #اعتراض به #رایداور الزاماً میبایست در #مهلت ۲۰ روزه پس از #ابلاغ باشد تا #قرار صادر گردد، یا اینکه #مهلتبیستروزه موضوعیت ندارد و چنانچه خارج از آن باشد نیز، #دادگاه به موضوع #رسیدگی و #اتخاذتصمیم مینماید؟
♦#نظراکثریت
اعتراض به رایداور میبایست در مهلت بیستروزه باشد، در غیر این صورت #رد می شود.
دلایل این نظریه؛
اولاً- در ماده ۴۹۰ #قانونآییندادرسیمدنی قید گردیده «در مورد ماده فوق (ماده ۴۸۹) هر یک از #طرفین میتوانند ظرف بیستروز بعد از ابلاغ رای #داور از دادگاهی .... حکم #ابطال #رای را بخواهند» و در ماده ۴۹۲ همین #قانون نیز قید شده اگر #درخواست ابطال رای داور در خارج از #موعد مقرر باشد، دادگاه #قراررددرخواست را #صادر می نماید.
علیهذا با توجه به این دو ماده، #دعوی اعتراض به رای داور چه در قالب ابطالرایداور یا در قالب #بطلانرایداور طرح شود، حتماً میبایست در مهلت ۲۰ روزه یا دو ماهه پس از ابلاغ تقدیم شود و پس از آن قابلاستماع نمی باشد.
ثانیاً- اینکه چه مواردی از آرای داوری اساساً #باطل و #غیرقابلاجرا است و چه مواردی فقط به درخواست #محکومعلیه #رایداوری قابلابطال هستند، امری است که #قانونگذار میبایست به آن میپرداخته است، لذا ضرورت #اصلاحقانون از این حیث بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست، منتهی در حال حاضر که #دعاوی اعتراضبهرایداوری در #دادگستری اقامه میشود و قانون هم قائل به تفکیک میان موارد بطلانرایداور و یا ابطال آن نشده، چاره ای جز #تبعیت از قانون نبوده و در نتیجه دعاوی اعتراضبهرایداور در هر قالبی (اعم از ابطال یا بطلان) میبایست در #مهلتمقررقانونی اقامه شود.
▫#نظراقلیت
دعوی بطلانرایداور مقید به زمان نیست ولی دعوی ابطالرایداور مقید به زمان است.
ادله این #نظریه:
۱. مواردی از ماده ۴۸۹ قانونآیین.دادرسیمدنی ناظر به #بطلانمطلق یا ذاتی رایداور است، بند ۵ ماده یاد شده و مواردی از بند ۶ و ۷ آن از این دست است ولی سایر موارد مذکور در بندهای ۱ الی ۴ از ماده فوق را باید ناظر به #بطلاننسبی رایداور تلقی کرد.
موارد بطلانمطلق یا ذاتی رای داور را نباید مقید به رعایت مهلت نمود ولی اعتراض به موارد #بطلاننسبیرایداور باید برابر ماده ۴۹۲ قانونآییندادرسیمدنی در مهلتقانونی مطرح شود.
آنچه به عنوان #آرایباطل (مانند رایداور درخصوص موضوعاتی که قابلارجاعبهداوری نیست از قبیل #نکاح یا #طلاق) یا #آرایغیرقابلاجرا (مانند آرایداور که مخالف با #ثبت معتبر دفتر املاک باشد) شمرده میشود، باید به عنوان موارد مشمول بطلانمطلق یا ذاتی مورد توجه قرار گیرد و دادگاه بتواند خارج از مدت به آنها رسیدگی نماید.
۲. مواد ۳۳ و ۳۴ #قانونداوریتجاری، بین دعاوی ابطالرایداوری و بطلان آن تفاوت قایل شده و موارد ابطالرایداور را در ماده ۳۳ و موارد بطلان آن را در ماده ۳۴ احصاء نموده و برای دعاویابطالرایداور مهلتسهماهه تعیین کرده ولی برای دعاویبطلانرای داور مهلتی تعیین ننموده و به صورت مطلق این آرا را غیرقابلاجرا محسوب نموده است. از ملاک این مواد قانونی میتوان #استنباط کرد که نظر قانونگذار در قانونآییندادرسیمدنی نیز از تعیینمهلت برای اعتراضبهرایداور ناظر به دعاویابطالرایداور است و دعاوی مربوط به بطلانرایداور مقید به مهلت نمیباشد.
🔵 نظر #هیئتعالی
با توجه به صراحت مواد ۴۸۸ و ۴۹۰ ق.آ.د.م، اعتراضبهرأیداور و درخواستابطالرأیداور صرفاً در مهلت ۲۰ روزه قابلطرح است و چنانچه خارج از مهلت طرح شود، دادگاه به استناد ماده ۴۹۲ ق.آ.د.م #قراررددرخواست را صادر که #قطعی نیز میباشد، اما چنانچه #خواهان خارج از مهلت ۲۰ روزه #طرحدعوی ابطالرأیداور را مطرح کند و #مدعی #عذرموجه باشد، دادگاه به استناد ماده ۴۹۳ ق.آ.د.م #قرارتوقیفعملیاتاجرایی را صادر و به موضوع درخواست رسیدگی خواهد نمود، این امر از مفاد #تبصره ماده ۴۹۰ و ماده ۴۹۳ به خوبی استنباط می شود./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۴۴
🔹 #صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۰۱ قضات شهر مشهد در استان خراسانرضوی
موضوع؛ مهلتاعتراض به #رایداور
✍️ پرسش
آیا #اعتراض به #رایداور الزاماً میبایست در #مهلت ۲۰ روزه پس از #ابلاغ باشد تا #قرار صادر گردد، یا اینکه #مهلتبیستروزه موضوعیت ندارد و چنانچه خارج از آن باشد نیز، #دادگاه به موضوع #رسیدگی و #اتخاذتصمیم مینماید؟
♦#نظراکثریت
اعتراض به رایداور میبایست در مهلت بیستروزه باشد، در غیر این صورت #رد می شود.
دلایل این نظریه؛
اولاً- در ماده ۴۹۰ #قانونآییندادرسیمدنی قید گردیده «در مورد ماده فوق (ماده ۴۸۹) هر یک از #طرفین میتوانند ظرف بیستروز بعد از ابلاغ رای #داور از دادگاهی .... حکم #ابطال #رای را بخواهند» و در ماده ۴۹۲ همین #قانون نیز قید شده اگر #درخواست ابطال رای داور در خارج از #موعد مقرر باشد، دادگاه #قراررددرخواست را #صادر می نماید.
علیهذا با توجه به این دو ماده، #دعوی اعتراض به رای داور چه در قالب ابطالرایداور یا در قالب #بطلانرایداور طرح شود، حتماً میبایست در مهلت ۲۰ روزه یا دو ماهه پس از ابلاغ تقدیم شود و پس از آن قابلاستماع نمی باشد.
ثانیاً- اینکه چه مواردی از آرای داوری اساساً #باطل و #غیرقابلاجرا است و چه مواردی فقط به درخواست #محکومعلیه #رایداوری قابلابطال هستند، امری است که #قانونگذار میبایست به آن میپرداخته است، لذا ضرورت #اصلاحقانون از این حیث بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست، منتهی در حال حاضر که #دعاوی اعتراضبهرایداوری در #دادگستری اقامه میشود و قانون هم قائل به تفکیک میان موارد بطلانرایداور و یا ابطال آن نشده، چاره ای جز #تبعیت از قانون نبوده و در نتیجه دعاوی اعتراضبهرایداور در هر قالبی (اعم از ابطال یا بطلان) میبایست در #مهلتمقررقانونی اقامه شود.
▫#نظراقلیت
دعوی بطلانرایداور مقید به زمان نیست ولی دعوی ابطالرایداور مقید به زمان است.
ادله این #نظریه:
۱. مواردی از ماده ۴۸۹ قانونآیین.دادرسیمدنی ناظر به #بطلانمطلق یا ذاتی رایداور است، بند ۵ ماده یاد شده و مواردی از بند ۶ و ۷ آن از این دست است ولی سایر موارد مذکور در بندهای ۱ الی ۴ از ماده فوق را باید ناظر به #بطلاننسبی رایداور تلقی کرد.
موارد بطلانمطلق یا ذاتی رای داور را نباید مقید به رعایت مهلت نمود ولی اعتراض به موارد #بطلاننسبیرایداور باید برابر ماده ۴۹۲ قانونآییندادرسیمدنی در مهلتقانونی مطرح شود.
آنچه به عنوان #آرایباطل (مانند رایداور درخصوص موضوعاتی که قابلارجاعبهداوری نیست از قبیل #نکاح یا #طلاق) یا #آرایغیرقابلاجرا (مانند آرایداور که مخالف با #ثبت معتبر دفتر املاک باشد) شمرده میشود، باید به عنوان موارد مشمول بطلانمطلق یا ذاتی مورد توجه قرار گیرد و دادگاه بتواند خارج از مدت به آنها رسیدگی نماید.
۲. مواد ۳۳ و ۳۴ #قانونداوریتجاری، بین دعاوی ابطالرایداوری و بطلان آن تفاوت قایل شده و موارد ابطالرایداور را در ماده ۳۳ و موارد بطلان آن را در ماده ۳۴ احصاء نموده و برای دعاویابطالرایداور مهلتسهماهه تعیین کرده ولی برای دعاویبطلانرای داور مهلتی تعیین ننموده و به صورت مطلق این آرا را غیرقابلاجرا محسوب نموده است. از ملاک این مواد قانونی میتوان #استنباط کرد که نظر قانونگذار در قانونآییندادرسیمدنی نیز از تعیینمهلت برای اعتراضبهرایداور ناظر به دعاویابطالرایداور است و دعاوی مربوط به بطلانرایداور مقید به مهلت نمیباشد.
🔵 نظر #هیئتعالی
با توجه به صراحت مواد ۴۸۸ و ۴۹۰ ق.آ.د.م، اعتراضبهرأیداور و درخواستابطالرأیداور صرفاً در مهلت ۲۰ روزه قابلطرح است و چنانچه خارج از مهلت طرح شود، دادگاه به استناد ماده ۴۹۲ ق.آ.د.م #قراررددرخواست را صادر که #قطعی نیز میباشد، اما چنانچه #خواهان خارج از مهلت ۲۰ روزه #طرحدعوی ابطالرأیداور را مطرح کند و #مدعی #عذرموجه باشد، دادگاه به استناد ماده ۴۹۳ ق.آ.د.م #قرارتوقیفعملیاتاجرایی را صادر و به موضوع درخواست رسیدگی خواهد نمود، این امر از مفاد #تبصره ماده ۴۹۰ و ماده ۴۹۳ به خوبی استنباط می شود./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ آیا #درخواست #صدور #قرارتأمینخواسته در #دادسرا مبنی بر #توقیفمال موضوع #صلح به علت #ترهین نزد #بانک ممکن است؟
✔️ #ماهیتحقوقی عمل #ترهینملک موضوع صلح در #رهن بانک
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست ۱۳۹۸-۶۴۳۷
برگزار شده توسط استان بوشهر/ شهر بوشهر تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
🔹موضوع: امکان صدور #قرارتامینخواسته توسط دادسرا جهت توقیف و #جلوگیریاز نقلوانتقالملک
♦ پرسش
شخصی #ملک خود را طی صلحنامهای در #دفتراسنادرسمی و در قبال #مهریه به همسرش صلح می نماید، لکن #سندرسمی ملک را به نام #زوجه انتقال نداده و در همین فاصله جهت دریافت #تسهیلات، ملک را به رهن میگذارد و در نتیجهی عدم پرداخت به موقع اقساط #وام، بانک #سندرهنی را توقیف و مبادرت به طی #تشریفات #انتقالسند به نام خود (بانک) مینماید.
حال زوجه پس از اطلاع از این اقدام بانک، #مدعی #مالکیت ملک شده که قبل از به رهنگذاردن آن به وی صلح گردیده و همسر وی #اختیار به ترهین گذاشتن ملک را نداشته است؛ لذا #عقد رهن #باطل میباشد و بانک و نیز زوجه هر دو شکایتی تحت عنوان #انتقالمالغیر علیه #زوج طرح مینمایند و زوجه علاوه بر آن در #دادگاهحقوقی #دادخواست #اثباتمالکیت و #اثبات صلحنامه و #ابطالسندرهنی را ارائه و تقاضای #دستورموقت مبنی بر جلوگیری از #عملیاتاجرایی نقل و انتقال #سند ارائه نموده،
پس از صدور دستور موقت و #حکم #دادگاهبدوی به نفع زوجه، با #اعتراض بانک پرونده به #دادگاهتجدیدنظر ارسال میشود که #دعوی را وارد ندانسته و #قرارعدماستماعدعوا صادر و در نتیجه این #رای، از دستور موقت صادره از شعبهحقوقی، خود به خود #رفعاثر می گردد،
حالیه #وکیل زوجه در #شکایت #فروشمالغیر در دادسرا، تقاضای #تامینخواسته جهت جلوگیری از اجرای #عملیاتثبتی نقل و انتقال ملک به بانک ارائه نموده؛ با این توضیحات آیا میتوان در قالب قرار #تامینخواسته نسبت به توقیف ملک اقدام نمود یا با توجه به اینکه مال ناشی از #جرم است با دستور به #ادارهثبت اسناد از نقل و انتقال جلوگیری کرد؟
✍ نظر اتفاقی
در فرض سوال اقدامات زوج در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت میگنجد با این توضیح که نمیتوان گفت با ترهین مال متعلق به زوجه، انتقالمالغیر صورت گرفته است؛ چرا که ماده ۱۱۷ در این خصوص اشعار می دارد این #تعهد نسبت به مال غیر است و خود #مال منتقل نشده و با #عقدرهن #انتقالمنافع و #عین صورت نگرفته؛ بلکه یک #تعهدمعارض نسبت به عین یک مال انجام شده که قانونگذار با #جرمانگاری آن در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت تحت عنوان تعهد معارض برای مرتکب، #مجازات ۳ تا ۱۰ سال #حبس را در نظر گرفته است. هر چند تعداد اندکی معتقدند فعل ارتکابی #مرتکب، انتقالمالغیر محسوب میگردد و مجازات #کلاهبرداری بر آن بار میشود؛ از این حیث که #حق زوجه در به رهن گذاشتن ملک از ایشان سلب گردیده و لیکن با وصف ماده ۱۱۷ از قانون ثبت که صراحتاً این فعل را جرمانگاری نموده؛ لذا #تفسیر و #استناد به سایر مواد، فاقد #وجاهتقانونی است.
اما درخصوص صدور قرار تامینخواسته منعی وجود ندارد؛ چرا که نتیجه #تفهیماتهام تحت عنوان تعهد معارض، جلوگیری از نقل و انتقال مال میباشد که این مهم با صدور قرار تامینخواسته میسر میگردد.
▫ نظر #هیئتعالی
در فرض سوال طرحشده، چون با انجام تشریفات انتقال سند به نام بانک و جابجایی #مالکیترسمی ملک مورد رهن، #متهم (زوج) رسماً مالکیتی نسبت به ملک ندارد و در #پروندهکیفری امکان صدور قرار تامینخواسته توسط دادسرا وجود ندارد و #خواهان (زوجه) میتواند با #طرحدعوی حقوقی نسبت به توقیف و جلوگیری از نقل و انتقال ملک اقدام کند./#پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✔️ #ماهیتحقوقی عمل #ترهینملک موضوع صلح در #رهن بانک
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست ۱۳۹۸-۶۴۳۷
برگزار شده توسط استان بوشهر/ شهر بوشهر تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
🔹موضوع: امکان صدور #قرارتامینخواسته توسط دادسرا جهت توقیف و #جلوگیریاز نقلوانتقالملک
♦ پرسش
شخصی #ملک خود را طی صلحنامهای در #دفتراسنادرسمی و در قبال #مهریه به همسرش صلح می نماید، لکن #سندرسمی ملک را به نام #زوجه انتقال نداده و در همین فاصله جهت دریافت #تسهیلات، ملک را به رهن میگذارد و در نتیجهی عدم پرداخت به موقع اقساط #وام، بانک #سندرهنی را توقیف و مبادرت به طی #تشریفات #انتقالسند به نام خود (بانک) مینماید.
حال زوجه پس از اطلاع از این اقدام بانک، #مدعی #مالکیت ملک شده که قبل از به رهنگذاردن آن به وی صلح گردیده و همسر وی #اختیار به ترهین گذاشتن ملک را نداشته است؛ لذا #عقد رهن #باطل میباشد و بانک و نیز زوجه هر دو شکایتی تحت عنوان #انتقالمالغیر علیه #زوج طرح مینمایند و زوجه علاوه بر آن در #دادگاهحقوقی #دادخواست #اثباتمالکیت و #اثبات صلحنامه و #ابطالسندرهنی را ارائه و تقاضای #دستورموقت مبنی بر جلوگیری از #عملیاتاجرایی نقل و انتقال #سند ارائه نموده،
پس از صدور دستور موقت و #حکم #دادگاهبدوی به نفع زوجه، با #اعتراض بانک پرونده به #دادگاهتجدیدنظر ارسال میشود که #دعوی را وارد ندانسته و #قرارعدماستماعدعوا صادر و در نتیجه این #رای، از دستور موقت صادره از شعبهحقوقی، خود به خود #رفعاثر می گردد،
حالیه #وکیل زوجه در #شکایت #فروشمالغیر در دادسرا، تقاضای #تامینخواسته جهت جلوگیری از اجرای #عملیاتثبتی نقل و انتقال ملک به بانک ارائه نموده؛ با این توضیحات آیا میتوان در قالب قرار #تامینخواسته نسبت به توقیف ملک اقدام نمود یا با توجه به اینکه مال ناشی از #جرم است با دستور به #ادارهثبت اسناد از نقل و انتقال جلوگیری کرد؟
✍ نظر اتفاقی
در فرض سوال اقدامات زوج در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت میگنجد با این توضیح که نمیتوان گفت با ترهین مال متعلق به زوجه، انتقالمالغیر صورت گرفته است؛ چرا که ماده ۱۱۷ در این خصوص اشعار می دارد این #تعهد نسبت به مال غیر است و خود #مال منتقل نشده و با #عقدرهن #انتقالمنافع و #عین صورت نگرفته؛ بلکه یک #تعهدمعارض نسبت به عین یک مال انجام شده که قانونگذار با #جرمانگاری آن در قالب ماده ۱۱۷ #قانونثبت تحت عنوان تعهد معارض برای مرتکب، #مجازات ۳ تا ۱۰ سال #حبس را در نظر گرفته است. هر چند تعداد اندکی معتقدند فعل ارتکابی #مرتکب، انتقالمالغیر محسوب میگردد و مجازات #کلاهبرداری بر آن بار میشود؛ از این حیث که #حق زوجه در به رهن گذاشتن ملک از ایشان سلب گردیده و لیکن با وصف ماده ۱۱۷ از قانون ثبت که صراحتاً این فعل را جرمانگاری نموده؛ لذا #تفسیر و #استناد به سایر مواد، فاقد #وجاهتقانونی است.
اما درخصوص صدور قرار تامینخواسته منعی وجود ندارد؛ چرا که نتیجه #تفهیماتهام تحت عنوان تعهد معارض، جلوگیری از نقل و انتقال مال میباشد که این مهم با صدور قرار تامینخواسته میسر میگردد.
▫ نظر #هیئتعالی
در فرض سوال طرحشده، چون با انجام تشریفات انتقال سند به نام بانک و جابجایی #مالکیترسمی ملک مورد رهن، #متهم (زوج) رسماً مالکیتی نسبت به ملک ندارد و در #پروندهکیفری امکان صدور قرار تامینخواسته توسط دادسرا وجود ندارد و #خواهان (زوجه) میتواند با #طرحدعوی حقوقی نسبت به توقیف و جلوگیری از نقل و انتقال ملک اقدام کند./#پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰 #غیرقابلاحتساببودنایامبازداشتقبلی در #محکومیت به #تبعید و #اقامتاجباری
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۵۰۱
برگزار شده توسط استان گیلان/ شهر سیاهکل تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲
🔹موضوع؛
#احتسابایامبازداشتقبلی در #مجازاتتکمیلی
♦ پرسش؛
درصورت محکومیت فردی به اقامتاجباری به عنوان مجازاتتکمیلی موضوع ماده ۲۳ #قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲، #ایامبازداشتقبلی قابل احتساب و کسر میباشد؟
▫#نظراتفاقی؛
خیر، در این خصوص ماده ۲۷ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ صراحت کافی دارد و صرفاً به #حبس و #شلاق و #جزاینقدی اشاره کرده و کسری آن به سایر موارد مثل اقامتاجباری و تبعید مَحمِلقانونی ندارد و اینکه بعضی میگویند اقامتاجباری از نوع تبعید شبیه حبس است درست نیست و این دو سنخیتی با هم ندارد از سوی دیگر، درخصوص احتساب موضوع ماده ۲۷ #قانون اخیرالذکر این نهاد یک استثناست و در حد #استثناء به صورت مضیق #تفسیر می شود .
❇ نظر #هیئتعالی؛
در #قوانینجاری از جمله ماده ۲۷ قانونمجازاتاسلامی ۱۳۹۲، احتسابایامبازداشتقبلی در محکومیت به تبعید مورد پیشبینی #مقنن واقع نشدهاست. علاوه بر آن، این موضوع در ماده ۵۱۶ #قانونآییندادرسی کیفری ۱۳۹۲ نیز پیشبینی نشده است. با توجه به مراتب و این که برابر ماده ۲ قانون اخیرالذکر، #دادرسی کیفری باید #مستند به قانون باشد، پاسخ سؤال منفی است. نتیجتاً نظر اتفاقی صائب و صحیح است./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۵۰۱
برگزار شده توسط استان گیلان/ شهر سیاهکل تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۷/۰۸/۲۲
🔹موضوع؛
#احتسابایامبازداشتقبلی در #مجازاتتکمیلی
♦ پرسش؛
درصورت محکومیت فردی به اقامتاجباری به عنوان مجازاتتکمیلی موضوع ماده ۲۳ #قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲، #ایامبازداشتقبلی قابل احتساب و کسر میباشد؟
▫#نظراتفاقی؛
خیر، در این خصوص ماده ۲۷ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ صراحت کافی دارد و صرفاً به #حبس و #شلاق و #جزاینقدی اشاره کرده و کسری آن به سایر موارد مثل اقامتاجباری و تبعید مَحمِلقانونی ندارد و اینکه بعضی میگویند اقامتاجباری از نوع تبعید شبیه حبس است درست نیست و این دو سنخیتی با هم ندارد از سوی دیگر، درخصوص احتساب موضوع ماده ۲۷ #قانون اخیرالذکر این نهاد یک استثناست و در حد #استثناء به صورت مضیق #تفسیر می شود .
❇ نظر #هیئتعالی؛
در #قوانینجاری از جمله ماده ۲۷ قانونمجازاتاسلامی ۱۳۹۲، احتسابایامبازداشتقبلی در محکومیت به تبعید مورد پیشبینی #مقنن واقع نشدهاست. علاوه بر آن، این موضوع در ماده ۵۱۶ #قانونآییندادرسی کیفری ۱۳۹۲ نیز پیشبینی نشده است. با توجه به مراتب و این که برابر ماده ۲ قانون اخیرالذکر، #دادرسی کیفری باید #مستند به قانون باشد، پاسخ سؤال منفی است. نتیجتاً نظر اتفاقی صائب و صحیح است./پژوهشگاه #قوهقضاییه
ـــــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
⚖️ آیا #رسیدگی به #دعاوی راجع به #اموالمنقول و #غیرمنقولعمومی و #دولتی در صلاحیت دادگاه است یا #شورایحلاختلاف؟
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۷ #قضات شهر الوند در استان قزوین
🔹کد نشست ۱۳۹۸-۶۷۱۰
▫موضوع: #صلاحیت شورایحلاختلاف در دعاوی راجع به #اموالعمومی و دولتی
♦پرسش
آیا کلیه دعاوی علیه ادارات دولتی و دستگاههایی که اقدام به ارائه #خدماتعمومی مینمایند در صلاحیت دادگاه میباشد یا با توجه به بند ت ماده ۱۰ #قانونشوراهایحلاختلاف، صرفاً دعاوی راجع به اموالعمومی و دولتی در صلاحیت دادگاه میباشد؟
🔸#نظراکثریت؛
با توجه به صراحت بند ت ماده ۱۰ قانونشوراهایحلاختلاف مصوب ۱۳۹۴ رسیدگی به دعاوی راجع به اموالعمومی و دولتی در شوراهایحلاختلاف ممکن نمیباشد به ویژه اینکه،
اولاً: طبق ماده یک #قانون یاد شده، #فلسفه تشکیل #شورا ایجاد #سازش بین #اشخاصغیردولتی است
ثانیاً: عبارت حقوقی «اموال» مندرج در بند ت ماده ۱۰ از قانون پیشگفته شامل اموالمنقول و غیرمنقول است و از طرفی #دیون با منشاءهای متفاوت نیز از حیث صلاحیت #درحکممنقول میباشد.
🔹#نظراقلیت؛
عبارت حقوقی «اموالعمومی و دولتی» را از معیارهای مختلف میتوان بررسی کرد:
۱. ممکن است منظور #مقنن همان بحث اموالمنقول و غیرمنقول باشد به بیان دیگر نفس «#مال» مدنظر باشد، با این وصف امکان رسیدگی در شورای حل اختلاف نیست.
۲. ممکن است منظور بند ت، دعاوی مربوط به #حقوقاموالومالکیت باشد، [با] این وصف دعاوی مربوط به #قراردادها و #شبهقراردادها و #تعهدات ناشی از #مسئولیتمدنی منصرف از بند ت بوده و امکان رسیدگی در شورایحلاختلاف وجود دارد.
۳. ممکن است فلسفه وضع بند ت ماده ۱۰ قانون.شورایحلاختلاف را تفکیک بین دعاوی اصطلاحاً عمومی و خصوصی بدانیم که با این وصف هرگاه #دولت در #اعمالحاکمیت خود #اقامهدعوا کرده و یا #طرفدعوا قرار بگیرد امکانرسیدگی به این #دعوا در شورا وجود ندارد؛ اما چنانچه مانند یک #شخصحقوقیخصوصی #اعمالتصدی نماید، امکانرسیدگی به دعاوی ناشی از اینگونه امور در شورایحلاختلاف وجود دارد؛ که نظریه صحیحتر نظر دوم میباشد.
🔵 #نظر #هیئتعالی
با توجه به #نص ماده ۲ و بند ت ماده ۱۰ قانونشوراهایحلاختلاف مصوب سال ۹۴، رسیدگی به #دعاویراجعبهاموال (منقول و غیرمنقول) عمومی و دولتی با رعایت #قواعدعمومیصلاحیت، در صلاحیت دادگاه میباشد./ #پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــــــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸#صورتجلسه #نشستقضائی مورخ ۱۳۹۷/۰۶/۷ #قضات شهر الوند در استان قزوین
🔹کد نشست ۱۳۹۸-۶۷۱۰
▫موضوع: #صلاحیت شورایحلاختلاف در دعاوی راجع به #اموالعمومی و دولتی
♦پرسش
آیا کلیه دعاوی علیه ادارات دولتی و دستگاههایی که اقدام به ارائه #خدماتعمومی مینمایند در صلاحیت دادگاه میباشد یا با توجه به بند ت ماده ۱۰ #قانونشوراهایحلاختلاف، صرفاً دعاوی راجع به اموالعمومی و دولتی در صلاحیت دادگاه میباشد؟
🔸#نظراکثریت؛
با توجه به صراحت بند ت ماده ۱۰ قانونشوراهایحلاختلاف مصوب ۱۳۹۴ رسیدگی به دعاوی راجع به اموالعمومی و دولتی در شوراهایحلاختلاف ممکن نمیباشد به ویژه اینکه،
اولاً: طبق ماده یک #قانون یاد شده، #فلسفه تشکیل #شورا ایجاد #سازش بین #اشخاصغیردولتی است
ثانیاً: عبارت حقوقی «اموال» مندرج در بند ت ماده ۱۰ از قانون پیشگفته شامل اموالمنقول و غیرمنقول است و از طرفی #دیون با منشاءهای متفاوت نیز از حیث صلاحیت #درحکممنقول میباشد.
🔹#نظراقلیت؛
عبارت حقوقی «اموالعمومی و دولتی» را از معیارهای مختلف میتوان بررسی کرد:
۱. ممکن است منظور #مقنن همان بحث اموالمنقول و غیرمنقول باشد به بیان دیگر نفس «#مال» مدنظر باشد، با این وصف امکان رسیدگی در شورای حل اختلاف نیست.
۲. ممکن است منظور بند ت، دعاوی مربوط به #حقوقاموالومالکیت باشد، [با] این وصف دعاوی مربوط به #قراردادها و #شبهقراردادها و #تعهدات ناشی از #مسئولیتمدنی منصرف از بند ت بوده و امکان رسیدگی در شورایحلاختلاف وجود دارد.
۳. ممکن است فلسفه وضع بند ت ماده ۱۰ قانون.شورایحلاختلاف را تفکیک بین دعاوی اصطلاحاً عمومی و خصوصی بدانیم که با این وصف هرگاه #دولت در #اعمالحاکمیت خود #اقامهدعوا کرده و یا #طرفدعوا قرار بگیرد امکانرسیدگی به این #دعوا در شورا وجود ندارد؛ اما چنانچه مانند یک #شخصحقوقیخصوصی #اعمالتصدی نماید، امکانرسیدگی به دعاوی ناشی از اینگونه امور در شورایحلاختلاف وجود دارد؛ که نظریه صحیحتر نظر دوم میباشد.
🔵 #نظر #هیئتعالی
با توجه به #نص ماده ۲ و بند ت ماده ۱۰ قانونشوراهایحلاختلاف مصوب سال ۹۴، رسیدگی به #دعاویراجعبهاموال (منقول و غیرمنقول) عمومی و دولتی با رعایت #قواعدعمومیصلاحیت، در صلاحیت دادگاه میباشد./ #پژوهشگاهقوهقضاییه
ـــــــــــ
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰#صورتجلسه #نشستقضائی
🔸 #لزوم جلبنظر #کارشناس با وجود #اقرار
🔹آیا با وجود اقرار، #جلبنظرکارشناسی در امور تخصصی #اجباری است؟ اگر بین اقرار و #نظرکارشناسی تناقض باشد، #تکلیف چیست؟
✅ نظر #اقلیت
نمیتوان #اصل را بر #صحت نظر کارشناسی گذاشت، اگر دلیل دیگری وجود داشته باشد مانند اقرار همراه با #قرائن کافی است و به نظر میرسد #ارجاع موضوع به کارشناسی ضروری نیست.
✳️ نظر #اکثریت
در جایی که موضوع #پرونده یک بحث تخصصی است و نیاز به بررسیتخصصی دارد، اخذ نظر کارشناسی اجباری است مانند موارد #ارش که #قانونگذار به صراحت به جلب نظریه #پزشکی.قانونی تأکید کرده است و از همین قبیل است مواردی که طرف #خسارت به خاطر معیوب بودن بذر #ادعا میکند، در این مورد نیز #احراز #تقصیر، ملاکعمل است و خارج از #تخصص #قاضی و #طرفین است و همچنین در تصادفات نظر کارشناسی اجباری است. اما در #جعل یا اقرار متهم، یعنی درصورتیکه درخصوص جعل متهم اقرار دارد و قرائن هم در این زمینه است، نیازی به اخذ نظر از کارشناسی نیست، یعنی باید مصداقی عمل کرد و در هر پرونده به طور مصداقی ارزش اقرار و کارشناس را در نظر گرفت.
✍ نظر #هیئتعالی
#ارزیابی و اعتبار #دلایل از جمله اقرار، همانگونه که در ماده ۱۲۷۶ #قانونمدنی تصریح شده و ماده ۱۲۷۷ #قانون مرقوم نیز از #اقرارفاسد یا مبنی بر #اشتباه یا #غلط پس از #اثبات ادعای #مقر یاد کرده، برعهده #قاضی است. درصورتیکه وی نظر کارشناس را صائب و متقن تشخیص و اقرار را #خلافواقع یا ناشی از اشتباه مقر تشخیص دهد، میتواند #بطلان اقرار و صائب بودن کارشناسی را در جهت به #یقین رسیدن #علم خودش در قضیه، مورد #استدلال و #استناد قرار دهد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 #لزوم جلبنظر #کارشناس با وجود #اقرار
🔹آیا با وجود اقرار، #جلبنظرکارشناسی در امور تخصصی #اجباری است؟ اگر بین اقرار و #نظرکارشناسی تناقض باشد، #تکلیف چیست؟
✅ نظر #اقلیت
نمیتوان #اصل را بر #صحت نظر کارشناسی گذاشت، اگر دلیل دیگری وجود داشته باشد مانند اقرار همراه با #قرائن کافی است و به نظر میرسد #ارجاع موضوع به کارشناسی ضروری نیست.
✳️ نظر #اکثریت
در جایی که موضوع #پرونده یک بحث تخصصی است و نیاز به بررسیتخصصی دارد، اخذ نظر کارشناسی اجباری است مانند موارد #ارش که #قانونگذار به صراحت به جلب نظریه #پزشکی.قانونی تأکید کرده است و از همین قبیل است مواردی که طرف #خسارت به خاطر معیوب بودن بذر #ادعا میکند، در این مورد نیز #احراز #تقصیر، ملاکعمل است و خارج از #تخصص #قاضی و #طرفین است و همچنین در تصادفات نظر کارشناسی اجباری است. اما در #جعل یا اقرار متهم، یعنی درصورتیکه درخصوص جعل متهم اقرار دارد و قرائن هم در این زمینه است، نیازی به اخذ نظر از کارشناسی نیست، یعنی باید مصداقی عمل کرد و در هر پرونده به طور مصداقی ارزش اقرار و کارشناس را در نظر گرفت.
✍ نظر #هیئتعالی
#ارزیابی و اعتبار #دلایل از جمله اقرار، همانگونه که در ماده ۱۲۷۶ #قانونمدنی تصریح شده و ماده ۱۲۷۷ #قانون مرقوم نیز از #اقرارفاسد یا مبنی بر #اشتباه یا #غلط پس از #اثبات ادعای #مقر یاد کرده، برعهده #قاضی است. درصورتیکه وی نظر کارشناس را صائب و متقن تشخیص و اقرار را #خلافواقع یا ناشی از اشتباه مقر تشخیص دهد، میتواند #بطلان اقرار و صائب بودن کارشناسی را در جهت به #یقین رسیدن #علم خودش در قضیه، مورد #استدلال و #استناد قرار دهد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #نشستقضایی ۲۵ تیر ۱۳۹۳ قضات شهر کاشان
🔹موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیانسوگند #مدیون
🔸پرسش:
اتیانسوگند مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف #دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
▫نظر #اکثریت
اتیان سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قراراتیانسوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآییندادرسیمدنی، #مدعیاعسار و طرفمقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعیاعسار جهت حضور در #جلسهدادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و #سوگند احتمالی حضور یابد.»
♦نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از #انتشارقانون در #روزنامهرسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد ملت نسبت به #قانون، آگاه فرض میشوند و مدعیاعسار باید درصورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا درصورت تقاضای مدعیاعسار، دادگاه باید مطابقتشریفاتمقرر در قانونآییندادرسیمدنی، مدیون را سوگند دهد.
⭕️ نظر #هیئتعالی
با توجه به ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهداتمالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا درصورت وصول، ادلهای ارائه نموده که ثابت میکند آن مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعویاعسار، #باراثبات این که خواهان (مدعیاعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکومله) میباشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائتفعلی یا سابق مدعیاعسار، نزد #قاضیرسیدگیکننده محرز نباشد، [دادگاه] با صدور قرار اتیانسوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادایسوگند دعوت میکند./آموزش قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔹موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیانسوگند #مدیون
🔸پرسش:
اتیانسوگند مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف #دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
▫نظر #اکثریت
اتیان سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قراراتیانسوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآییندادرسیمدنی، #مدعیاعسار و طرفمقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعیاعسار جهت حضور در #جلسهدادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و #سوگند احتمالی حضور یابد.»
♦نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از #انتشارقانون در #روزنامهرسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد ملت نسبت به #قانون، آگاه فرض میشوند و مدعیاعسار باید درصورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا درصورت تقاضای مدعیاعسار، دادگاه باید مطابقتشریفاتمقرر در قانونآییندادرسیمدنی، مدیون را سوگند دهد.
⭕️ نظر #هیئتعالی
با توجه به ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهداتمالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا درصورت وصول، ادلهای ارائه نموده که ثابت میکند آن مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعویاعسار، #باراثبات این که خواهان (مدعیاعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکومله) میباشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائتفعلی یا سابق مدعیاعسار، نزد #قاضیرسیدگیکننده محرز نباشد، [دادگاه] با صدور قرار اتیانسوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادایسوگند دعوت میکند./آموزش قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi