راهنمای کتاب/ حقوق « بشر» یا حقوقِ «خودیها»
محبوبه زمانیان
«حقِ حق داشتن»
نویسندگان: استفانی دگویر، آلیستر هانت، لیدا ماکسول، ساموئل موین و آسترا تِیلور
ترجمه: حسین پیران
ناشر: فرهنگ #نشرنو، چاپ اول 1397
172 صفحه
#جامعه_شناسی
#فلسفه
کتابِ خوب، کتابی است که دریچه های حقیقت را به شاهراه تفکر و اندیشه ی ما باز می کند. دریچه هایی که اگر گشوده شوند، نه تنها ما را با جهانی که در آن زندگی می کنیم آشنا می کنند، بلکه جایگاه و نقشِ ما را در زمینِ حقیقت مشخص می کنند. از اینرو کتابِ خوب، کتابی است که علاوه بر پروسه ی آگاهسازی انسان، او را از وضعیت کلی او آگاه کند. وضعیتی که در صورت شناختِ بهتر آن، به سمتِ پیشرفتِ دانش و اثرگذاری بیشتر او بر جهانِ پیرامون خویش، می انجامد. با چنین معیاری برای شناختِ یک اثرِ خوب، این کتاب می تواند با عنوانِ یک کتابِ خوب و اثرگذار و روشن کننده، نامیده شود.
زندگی انسانها، با مسالهی "حق و حقوق" پیوند جاودانه دارد. تاریخ شاهد و گواهی است که نشان می دهد انسان همواره در سرتاسرِ تاریخِ خود، در مقابل دو امرِ مهم قرار گرفته است: ابتدا از دست دادنِ حق وحقوق خویش و دیگری تلاش در جهتِ بازپس گیریِ آن. بنظر می آید تاریخ انسان، تاریخِ مبارزه برای بازپس گیری حقی است که یا از او ستانده شده است و یا به او تعلق نگرفته است. اما چه عاملی منجر می شود که "حق" بعنوان مساله ی حیاتی انسان اینچنین مورد توجه و مطالبه قرار میگیرد؟ بنظر می آید هیچ دوره ای از تاریخ را نمی توان یافت که در آن انسان، از خطرِ بزرگِ "بی حقی" در رنج نبوده باشد. حکومتها، پادشاهی ها، زیاده خواهی ها و جنگ ها، بعنوان تهدیدی علیهِ موقعیتِ انسان و به طور اخص، جایگاهِ حقوقِ فردی و ذاتیِ او بوده اند و علتِ مهمی در پیدایش قوانین بشردوستانه تلقی می شوند. بدنبال آن، در عصر حاضر، پدیده ی مهاجرت و قرار گرفتن قشر بزرگی از مردمان جهان در طبقه ی آوارگان و بی خانمان ها و پناهجویان، مساله ی بزرگی را پیش رویِ نظریه پردازان علوم سیاسی و اجتماعی قرار داده است: "حق حیات و آزادی و سعادت" که بعنوان پاشنه ی آشیل "حقوق بشر" اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.
کتاب حاضر، با طرح مباحث ساختارشکنانه و رادیکال به تحولات سیاسی در جهان و ظهور مکاتب نولیبرال و نومحافظه کار، در تلاش برای بررسی اثری مهم و اساسیِ "ریشه های تمامیت خواهی" اثر فیلسوف شهیر آلمانی، "هانا آرنت" می باشد. فیلسوفی که به نظریه پردازی رادیکال و پسامدرن شهرت دارد. زندگیِ او در هجده سال آوارگی و بدون تابعیت و سپس گریختن از دوزخِ جنایات هیتلر به پاریس و حبس در جنوب فرانسه بعنوان اتباع دشمن و در نهایت فرار از اردوگاه و پناهجویی به سرزمین آمریکا، منجر به نگارش این کتاب عظیم و برجسته شد. از نظر او "دنیا هیچ چیز مقدسی در صرف انسان بودن یک شخص نمی دید". او در کتاب خود با اشاره به اینکه حقوق بشر نتوانسته است اصلی را که بر آن اساس پایه گذاری شده است به نتیجه برساند، تنها راه نجات وضعیت انسان های بیرون افتاده از دایره ی حق را در بررسی و بازپس گیریِ "حقِ برخورداری از حقوق" می داند. او می گوید:
"ما از وجود مفهومی به نام حق برخورداری از حقوق (به معنای اینکه هرکس بنا بر افعال و افکارش داوری خواهد شد و نه بر برحسب قوم و نژاد و غیره) و مفهوم دیگر یعنی حق تعلق به نوعی جامعه ی سازمان یافته، زمانی آگاه گردیدیم که ناگهان با میلیون ها انسان مواجه شدیم که این حقوق را از دست داده بودند و به لحاظ اوضاع و احوال جدید در جهان، قادر به بازپس گیری حقوق نبودند."
به دلیل اهمیت موضوع در جهانِ معاصر، چند تن از محققان و متفکران برجسته، به بررسی اندیشه های آرنت و احیای تئوری او مبنی بر "حق برخورداری از حقوق" پرداخته اند و کتاب حاضر را با عنوانی به نگارش درآورده اند که می تواند بعنوان پرسشی مهم و اساسی برای پرداختن به پدیده ی مهاجران بی تابعیت و بی خانمان های محروم از قانونِ حمایتی، گام بزرگی را به سمت بهبود اوضاع کنونی بردارد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980215115.html
محبوبه زمانیان
«حقِ حق داشتن»
نویسندگان: استفانی دگویر، آلیستر هانت، لیدا ماکسول، ساموئل موین و آسترا تِیلور
ترجمه: حسین پیران
ناشر: فرهنگ #نشرنو، چاپ اول 1397
172 صفحه
#جامعه_شناسی
#فلسفه
کتابِ خوب، کتابی است که دریچه های حقیقت را به شاهراه تفکر و اندیشه ی ما باز می کند. دریچه هایی که اگر گشوده شوند، نه تنها ما را با جهانی که در آن زندگی می کنیم آشنا می کنند، بلکه جایگاه و نقشِ ما را در زمینِ حقیقت مشخص می کنند. از اینرو کتابِ خوب، کتابی است که علاوه بر پروسه ی آگاهسازی انسان، او را از وضعیت کلی او آگاه کند. وضعیتی که در صورت شناختِ بهتر آن، به سمتِ پیشرفتِ دانش و اثرگذاری بیشتر او بر جهانِ پیرامون خویش، می انجامد. با چنین معیاری برای شناختِ یک اثرِ خوب، این کتاب می تواند با عنوانِ یک کتابِ خوب و اثرگذار و روشن کننده، نامیده شود.
زندگی انسانها، با مسالهی "حق و حقوق" پیوند جاودانه دارد. تاریخ شاهد و گواهی است که نشان می دهد انسان همواره در سرتاسرِ تاریخِ خود، در مقابل دو امرِ مهم قرار گرفته است: ابتدا از دست دادنِ حق وحقوق خویش و دیگری تلاش در جهتِ بازپس گیریِ آن. بنظر می آید تاریخ انسان، تاریخِ مبارزه برای بازپس گیری حقی است که یا از او ستانده شده است و یا به او تعلق نگرفته است. اما چه عاملی منجر می شود که "حق" بعنوان مساله ی حیاتی انسان اینچنین مورد توجه و مطالبه قرار میگیرد؟ بنظر می آید هیچ دوره ای از تاریخ را نمی توان یافت که در آن انسان، از خطرِ بزرگِ "بی حقی" در رنج نبوده باشد. حکومتها، پادشاهی ها، زیاده خواهی ها و جنگ ها، بعنوان تهدیدی علیهِ موقعیتِ انسان و به طور اخص، جایگاهِ حقوقِ فردی و ذاتیِ او بوده اند و علتِ مهمی در پیدایش قوانین بشردوستانه تلقی می شوند. بدنبال آن، در عصر حاضر، پدیده ی مهاجرت و قرار گرفتن قشر بزرگی از مردمان جهان در طبقه ی آوارگان و بی خانمان ها و پناهجویان، مساله ی بزرگی را پیش رویِ نظریه پردازان علوم سیاسی و اجتماعی قرار داده است: "حق حیات و آزادی و سعادت" که بعنوان پاشنه ی آشیل "حقوق بشر" اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.
کتاب حاضر، با طرح مباحث ساختارشکنانه و رادیکال به تحولات سیاسی در جهان و ظهور مکاتب نولیبرال و نومحافظه کار، در تلاش برای بررسی اثری مهم و اساسیِ "ریشه های تمامیت خواهی" اثر فیلسوف شهیر آلمانی، "هانا آرنت" می باشد. فیلسوفی که به نظریه پردازی رادیکال و پسامدرن شهرت دارد. زندگیِ او در هجده سال آوارگی و بدون تابعیت و سپس گریختن از دوزخِ جنایات هیتلر به پاریس و حبس در جنوب فرانسه بعنوان اتباع دشمن و در نهایت فرار از اردوگاه و پناهجویی به سرزمین آمریکا، منجر به نگارش این کتاب عظیم و برجسته شد. از نظر او "دنیا هیچ چیز مقدسی در صرف انسان بودن یک شخص نمی دید". او در کتاب خود با اشاره به اینکه حقوق بشر نتوانسته است اصلی را که بر آن اساس پایه گذاری شده است به نتیجه برساند، تنها راه نجات وضعیت انسان های بیرون افتاده از دایره ی حق را در بررسی و بازپس گیریِ "حقِ برخورداری از حقوق" می داند. او می گوید:
"ما از وجود مفهومی به نام حق برخورداری از حقوق (به معنای اینکه هرکس بنا بر افعال و افکارش داوری خواهد شد و نه بر برحسب قوم و نژاد و غیره) و مفهوم دیگر یعنی حق تعلق به نوعی جامعه ی سازمان یافته، زمانی آگاه گردیدیم که ناگهان با میلیون ها انسان مواجه شدیم که این حقوق را از دست داده بودند و به لحاظ اوضاع و احوال جدید در جهان، قادر به بازپس گیری حقوق نبودند."
به دلیل اهمیت موضوع در جهانِ معاصر، چند تن از محققان و متفکران برجسته، به بررسی اندیشه های آرنت و احیای تئوری او مبنی بر "حق برخورداری از حقوق" پرداخته اند و کتاب حاضر را با عنوانی به نگارش درآورده اند که می تواند بعنوان پرسشی مهم و اساسی برای پرداختن به پدیده ی مهاجران بی تابعیت و بی خانمان های محروم از قانونِ حمایتی، گام بزرگی را به سمت بهبود اوضاع کنونی بردارد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980215115.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«حقِ حق داشتن»؛ استفانی دگویر، آلیستر هانت و... ؛ ترجمه حسین پیران؛ نشر نو حقوق « بشر» یا حقوقِ «خودیها»
«حقِ حق داشتن»
راهنمای کتاب/ گشت و گذاری در زادگاه کافکا!
زهرا طهماسبینمینی
«در کوچههای پراگ»
(مشاهدههای اجتماعی، زنانه و ادیبانه)
نویسنده: زهرا ابوالحسنی چیمه
#نشرهرمس، چاپ اول1397
206 صفحه، 28000 تومان
#جامعه_شناسی
«در کوچههای پراگ» حاصل سی ماه زندگی زهرا ابوالحسنی چیمه در پراگ و زندگی او با فرهنگ و مردم آن شهر است. نویسنده از مارس 2011 تا اوت 2013 تمام لحظات را با خوانندگان قسمت کردهاست و در تلاش بوده است تا به بهترین شکل آن را بازگو کند، چه برای آنها که شهر پراگ را از نزدیک دیدهاند و چه برای آن دسته از علاقهمندانی که شهر پراگ را از نزدیک ندیدهاند و به آنجا سفر نکردهاند، نکاتی در خور اعتنا را ارائه میکند. از نظر نویسنده مردمان پراگ، مردمی سرد، محافظهکار، آرام، مهربان و از همه مهمتر بسیار متمدن و آشنا به حقوق شهروندی هستند.
«در کوچههای پراگ» با تمرکز بر زنان پراگ، به نوعی مشاهده اجتماعی ادیبانه دست یافته و با زبانی شیوا به رشتهی تحریر در آمدهاست. زهرا ابوالحسنی چیمه مدت سی ماه با عنوان استاد دانشگاه زبان و ادب فارسی در پراگ حضور داشته و دلنوشتههایش را با مضامین اجتماعی و روزانه نویسی تلطیف کردهاست، تا آنچه مینویسد خوشایند مخاطبان قرار بگیرد. حالوهوای روزهای دلتنگی و آشنایی با فرهنگ چک، محور اصلی این دلنوشتههاست. این نوع ادبی مجالی را برای کنکاش روانشناسانه در ابعاد جامهشناختی دربارهی انسان امروزی مطرح میکند. پرسشهای زندگی انسان امروزی در کشاکش زندگی مدرن و مشکلات پیرامون آن، محور اصلی و درونمایهی ثابت این نوشتهها به شمار میآید.
راوی فردی است که از لحاظ شخصیتی نگاهی موشکافانه به پیرامونش دارد. او نحوهی زندگی مردم پراگ و روابط انسانی آنها را نسبت به یکدیگر، با ریزبینی ویژهای بررسی میکند و تلاش برای عینی کردن دریافتهایش از رفتار و باورهای مردم آن سرزمین از مهمات نوشتههای او محسوب میشود. خواندن چنین روزانهنویسیهایی در دنیای معاصر چگونگی زندگی کردن انسانها را به نمایش میگذارد؛ و از طرفی فرصتی را برای تحقیق و پژوهشهای علمی و اجتماعی فراهم میکند. در کتاب مورد نظر، نویسنده در تلاش است لایههای زیرین فرهنگ را نمایان کند. او به ما میآموزد که به ظواهر دل نبندیم و برای شناخت انسانها درونشان را بکاویم.
پراگ یکی از شهرهای مهم و باشکوه جهان است. بسیای از آدمها از آنجا دیدن کردهاند، و با آن خاطره دارند و برای مرور خاطراتشان توصیه میشود این کتاب را مطالعه کنند. برای کسانی که قصد دارند به آنجا سفر کنند نیز مفید است، زیرا با خواندن این کتاب میتوانند با فرهنگ و آدابورسوم پراگ آشنا شوند و با نگاهی عمیق به آنجا سفر کنند. این سرزمین، بزرگترین و قدیمیترین قلعههای دنیا را دارد. مدتهاست پل سنگی رودخانهی ولدآوا آن را به دو نیم تقسیم کردهاست.
نویسنده قصد دارد با ارائه آنجه که میبیند، پراگ را همانطور که هست به مخاطبان نشان دهد. او با توصیف دقیق و زیرکانه به خوبی نزدیکترین تصویر را به واقعیت اصلی نشان میدهد. همانطور که شروع به خواندن میکنیم با روایتی ساده و خوشخوان روبهرو میشویم. او سعی میکند در توصیف فضاهای شهری، بدون دخالت بینش و نظرات خود، تنها به روایت بپردازد. جنبههای زنانه با تمام خصوصیاتش در نحوهی روایت او کاملا مشهود است. وقتی با توصیفات او روبهرو می-شویم، روح لطیف زنانه دل هر خوانندهای را به سوی پراگ میکشاند. نویسنده از نگاه کلی فراتر میرود و با جزیینگری ویژهای، از آداب و رسوم مختلف مردمان پراگ و چند فرهنگی بودن آنها سخن به میان میآورد. نحوهی رفت و آمد مردم و حال و روز کارگران و وضعیت بد اقتصادی و اینکه در آن شهر، تاکسی وسیلهای لوکس و بسیار گران است و جز وسایل همگانی محسوب نمیشود، با دقت و نثری روان به خواننده منتقل میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980302142.html
زهرا طهماسبینمینی
«در کوچههای پراگ»
(مشاهدههای اجتماعی، زنانه و ادیبانه)
نویسنده: زهرا ابوالحسنی چیمه
#نشرهرمس، چاپ اول1397
206 صفحه، 28000 تومان
#جامعه_شناسی
«در کوچههای پراگ» حاصل سی ماه زندگی زهرا ابوالحسنی چیمه در پراگ و زندگی او با فرهنگ و مردم آن شهر است. نویسنده از مارس 2011 تا اوت 2013 تمام لحظات را با خوانندگان قسمت کردهاست و در تلاش بوده است تا به بهترین شکل آن را بازگو کند، چه برای آنها که شهر پراگ را از نزدیک دیدهاند و چه برای آن دسته از علاقهمندانی که شهر پراگ را از نزدیک ندیدهاند و به آنجا سفر نکردهاند، نکاتی در خور اعتنا را ارائه میکند. از نظر نویسنده مردمان پراگ، مردمی سرد، محافظهکار، آرام، مهربان و از همه مهمتر بسیار متمدن و آشنا به حقوق شهروندی هستند.
«در کوچههای پراگ» با تمرکز بر زنان پراگ، به نوعی مشاهده اجتماعی ادیبانه دست یافته و با زبانی شیوا به رشتهی تحریر در آمدهاست. زهرا ابوالحسنی چیمه مدت سی ماه با عنوان استاد دانشگاه زبان و ادب فارسی در پراگ حضور داشته و دلنوشتههایش را با مضامین اجتماعی و روزانه نویسی تلطیف کردهاست، تا آنچه مینویسد خوشایند مخاطبان قرار بگیرد. حالوهوای روزهای دلتنگی و آشنایی با فرهنگ چک، محور اصلی این دلنوشتههاست. این نوع ادبی مجالی را برای کنکاش روانشناسانه در ابعاد جامهشناختی دربارهی انسان امروزی مطرح میکند. پرسشهای زندگی انسان امروزی در کشاکش زندگی مدرن و مشکلات پیرامون آن، محور اصلی و درونمایهی ثابت این نوشتهها به شمار میآید.
راوی فردی است که از لحاظ شخصیتی نگاهی موشکافانه به پیرامونش دارد. او نحوهی زندگی مردم پراگ و روابط انسانی آنها را نسبت به یکدیگر، با ریزبینی ویژهای بررسی میکند و تلاش برای عینی کردن دریافتهایش از رفتار و باورهای مردم آن سرزمین از مهمات نوشتههای او محسوب میشود. خواندن چنین روزانهنویسیهایی در دنیای معاصر چگونگی زندگی کردن انسانها را به نمایش میگذارد؛ و از طرفی فرصتی را برای تحقیق و پژوهشهای علمی و اجتماعی فراهم میکند. در کتاب مورد نظر، نویسنده در تلاش است لایههای زیرین فرهنگ را نمایان کند. او به ما میآموزد که به ظواهر دل نبندیم و برای شناخت انسانها درونشان را بکاویم.
پراگ یکی از شهرهای مهم و باشکوه جهان است. بسیای از آدمها از آنجا دیدن کردهاند، و با آن خاطره دارند و برای مرور خاطراتشان توصیه میشود این کتاب را مطالعه کنند. برای کسانی که قصد دارند به آنجا سفر کنند نیز مفید است، زیرا با خواندن این کتاب میتوانند با فرهنگ و آدابورسوم پراگ آشنا شوند و با نگاهی عمیق به آنجا سفر کنند. این سرزمین، بزرگترین و قدیمیترین قلعههای دنیا را دارد. مدتهاست پل سنگی رودخانهی ولدآوا آن را به دو نیم تقسیم کردهاست.
نویسنده قصد دارد با ارائه آنجه که میبیند، پراگ را همانطور که هست به مخاطبان نشان دهد. او با توصیف دقیق و زیرکانه به خوبی نزدیکترین تصویر را به واقعیت اصلی نشان میدهد. همانطور که شروع به خواندن میکنیم با روایتی ساده و خوشخوان روبهرو میشویم. او سعی میکند در توصیف فضاهای شهری، بدون دخالت بینش و نظرات خود، تنها به روایت بپردازد. جنبههای زنانه با تمام خصوصیاتش در نحوهی روایت او کاملا مشهود است. وقتی با توصیفات او روبهرو می-شویم، روح لطیف زنانه دل هر خوانندهای را به سوی پراگ میکشاند. نویسنده از نگاه کلی فراتر میرود و با جزیینگری ویژهای، از آداب و رسوم مختلف مردمان پراگ و چند فرهنگی بودن آنها سخن به میان میآورد. نحوهی رفت و آمد مردم و حال و روز کارگران و وضعیت بد اقتصادی و اینکه در آن شهر، تاکسی وسیلهای لوکس و بسیار گران است و جز وسایل همگانی محسوب نمیشود، با دقت و نثری روان به خواننده منتقل میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980302142.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«در کوچههای پراگ»؛ زهرا ابوالحسنی چیمه؛ نشر هرمس گشت و گذاری در زادگاه کافکا!
«در کوچههای پراگ»
راهنمای کتاب/ فرهنگ و زندگی روزمرهی ما
محبوبه زمانیان
«مقدمهای بر تجربهی فرهنگِ عمیق»
نویسنده: جوزف شائولز
ترجمه: عبدالعزیز تاتار
#نشرعلمیوفرهنگی، چاپ اول 1396
175 صفحه
#جامعه_شناسی
همهی ما بارها واژهی "فرهنگ" را شنیدهایم و بارها از این کلمه استفاده کردهایم. اگر بخواهیم آن را تعریف کنیم، با مثالهای متعددی در زمینهی هنر و ادبیات، و مصداقهایی از رفتار و سنتهای مختلفی سروکار خواهیم داشت که بنا به تجربههای زندگیمان، نسبت به آنها معرفت کسب کردهایم. اما اگر از "جوزف شائولز" بخواهید تا فرهنگ را برای شما توصیف و تعریف کند، شما را به دنیایی متفاوت و هیجان انگیزی با انبوهی از مثالهای آشنا و تجربه شده میبَرد. او که سالهای زیادی را در سفر بوده است و اطلاعات بیشماری از زندگیِ انسانها به دست آورده است، شما را به سفری کاوشگرانه دعوت میکند تا با کشفِ لایههای پنهان و بنیادینِ فرهنگ، چشماندازِ جدیدی به افقِ نگاهتان باز شود.
شائولز، کتاب را برای "کسانی که اقامتِ موقت دارند، یعنی دانشجویان خارجی، تبعیدیها، مهاجران، گردشگرانی که اقامتی طولانیتر ازمعمول دارند، و در کل هر کس که سرزمینِ خود را ترک کرده است و زمانی طولانی را در کشوری دیگر سپری میکند و نیز برای علاقمندانِ به تجربههای بینفرهنگی" مفید و شاید بتوان گفت ضروری، میداند؛ اما در کنار این فهرستِ طولانی، باید به نوجوانان، شاغلین، زنان و اقشار مختلفِ جامعه نیز اشاره کرد. چرا که مسألهی فرهنگ، مسألهی هر روزه و همگانی ما انسانها است. شناختِ کامل و طبقِ اصولی دقیق از این مفهوم، می تواند به ما در شناختِ بهترِ جامعهای که در آن زندگی میکنیم و اطرافیانمان کمک کند. اگرچه کتابهای متعددی در این زمینه نوشته شده است اما ارزشِ چنین پژوهش و نوشتاری به عینی بودن مثالها، کاربردی بودنِ راهحلها و روایی و سهولتِ متنی است که واژهی مبهم و پیچیدهی "فرهنگ" را به شیوایی و رسایی توضیح داده است.
آنچه که در این کتاب خواهید خواند در یازده فصل، بخش بندی شده است. در فصلِ اول کتاب، نویسنده نقشهی راهِ کتاب را بازگو کرده است و خواننده را با سفری که آغاز خواهد کرد آشنا میکند. همچنین در فصلهای بعدیِ کتاب، با مفاهیمی سروکار خواهیم داشت که جامعه شناسان و متخصصانِ علوم انسانی بسیار به آنها پرداختهاند. مفاهیمِ مهم و عمیقی که با زندگیِ روزمرهمان ارتباط نزدیکی دارند؛ حتی ممکن است تجاربی هم در این زمینه داشته باشیم. نویسنده میکوشد تا از شناختِ مقولهی فرهنگ، به طور عام، به سمتِ خصوصیترین جنبههای فرهنگیِ یک ملت و قوم راهی پیدا کند تا بتواند به این پرسش پاسخی درخور بدهد؛ اینکه "نقشِ فرهنگِ عمیق در زندگیِ روزمره چیست؟" از نظرِ او فرهنگ، همچون پیازی است که لایه های متعددی آن را در برگرفته است و با بررسی و پژوهش در زیرلایههای فرهنگ، میتوان به چگونگی شکلگیری یک فرهنگ و شناختِ بهتر چرایی وچیستی آن، پی بُرد.
جهانِ امروز، جهانی است که در آن هر روزه گردشگران و مسافرانِ زیادی در سراسرِ دنیا، چه برای مدتِ طولانی مدت و چه بصورتِ موقت، به دیگر کشورها سفر میکنند. مهاجرت و سفرهای خارجی و اقامت کردن در کشورها، میتواند به مسألهای مهم و چالشی آسیبزا برای انسانها و جوامعِ امروزی تبدیل شود. مفاهیم مهمی همچون "شوک فرهنگی"، "حساسیت فرهنگی"، "رمزگردانیِ فرهنگی" و "تطبیقِ فرهنگی" و از این دست مفاهیم، در شرایطی مطرح میشوند که روز به روز به آمارِ مهاجران افزوده میشود و ناامنی و آسیبهای اجتماعی و فردی، زندگی آنها و اطرافیانشان را با بحران مواجه کرده است. از نظر نویسندهی این کتاب، آنچه باعث میشود چنین بحرانهایی گریبان ما را بگیرند، شناختِ ناصحیح و اندکی است که از فرهنگهای متنوعِ دیگر کشورهای دنیا داریم. این ناآشنایی سبب میشود تا برداشت نادرستی از اهالیِ یک کشور، قوم و یا ملتی بزرگ، داشته باشیم. همینطور سبب میشود فرد در مواجهه با این موقعیت، هویتاش به مخاطره بیافتد و به دنبالِ آن دچار معناباختگی بشود.
نکتهی مهم و کلیدی این کتاب، علاوه بر دقت بالای نویسنده در فهمپذیر کردنِ مسأله برای خواننده، وهمچنین روشن بودنِ موضوعِ مورد بررسی، ارائه راهکار است. کارِ نویسنده از این جهت مورد ستایش است که توانسته است با جمع بندی دقیقِ موضوع و مسأله، خواننده را پای درسِ جامعه شناسی بنشاند و مفاهیم مهمی که دایرهی شناختِ ضروری از جامعه را گسترش میدهد، به او بیاموزد، و با بیانِ راهحلهایِ مفید و کارساز، آموزش مناسبی برای شناخت و مواجههی مناسب با فرهنگهای متفاوت و عمیقِ دیگری در دست داشته باشد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980308176.html
محبوبه زمانیان
«مقدمهای بر تجربهی فرهنگِ عمیق»
نویسنده: جوزف شائولز
ترجمه: عبدالعزیز تاتار
#نشرعلمیوفرهنگی، چاپ اول 1396
175 صفحه
#جامعه_شناسی
همهی ما بارها واژهی "فرهنگ" را شنیدهایم و بارها از این کلمه استفاده کردهایم. اگر بخواهیم آن را تعریف کنیم، با مثالهای متعددی در زمینهی هنر و ادبیات، و مصداقهایی از رفتار و سنتهای مختلفی سروکار خواهیم داشت که بنا به تجربههای زندگیمان، نسبت به آنها معرفت کسب کردهایم. اما اگر از "جوزف شائولز" بخواهید تا فرهنگ را برای شما توصیف و تعریف کند، شما را به دنیایی متفاوت و هیجان انگیزی با انبوهی از مثالهای آشنا و تجربه شده میبَرد. او که سالهای زیادی را در سفر بوده است و اطلاعات بیشماری از زندگیِ انسانها به دست آورده است، شما را به سفری کاوشگرانه دعوت میکند تا با کشفِ لایههای پنهان و بنیادینِ فرهنگ، چشماندازِ جدیدی به افقِ نگاهتان باز شود.
شائولز، کتاب را برای "کسانی که اقامتِ موقت دارند، یعنی دانشجویان خارجی، تبعیدیها، مهاجران، گردشگرانی که اقامتی طولانیتر ازمعمول دارند، و در کل هر کس که سرزمینِ خود را ترک کرده است و زمانی طولانی را در کشوری دیگر سپری میکند و نیز برای علاقمندانِ به تجربههای بینفرهنگی" مفید و شاید بتوان گفت ضروری، میداند؛ اما در کنار این فهرستِ طولانی، باید به نوجوانان، شاغلین، زنان و اقشار مختلفِ جامعه نیز اشاره کرد. چرا که مسألهی فرهنگ، مسألهی هر روزه و همگانی ما انسانها است. شناختِ کامل و طبقِ اصولی دقیق از این مفهوم، می تواند به ما در شناختِ بهترِ جامعهای که در آن زندگی میکنیم و اطرافیانمان کمک کند. اگرچه کتابهای متعددی در این زمینه نوشته شده است اما ارزشِ چنین پژوهش و نوشتاری به عینی بودن مثالها، کاربردی بودنِ راهحلها و روایی و سهولتِ متنی است که واژهی مبهم و پیچیدهی "فرهنگ" را به شیوایی و رسایی توضیح داده است.
آنچه که در این کتاب خواهید خواند در یازده فصل، بخش بندی شده است. در فصلِ اول کتاب، نویسنده نقشهی راهِ کتاب را بازگو کرده است و خواننده را با سفری که آغاز خواهد کرد آشنا میکند. همچنین در فصلهای بعدیِ کتاب، با مفاهیمی سروکار خواهیم داشت که جامعه شناسان و متخصصانِ علوم انسانی بسیار به آنها پرداختهاند. مفاهیمِ مهم و عمیقی که با زندگیِ روزمرهمان ارتباط نزدیکی دارند؛ حتی ممکن است تجاربی هم در این زمینه داشته باشیم. نویسنده میکوشد تا از شناختِ مقولهی فرهنگ، به طور عام، به سمتِ خصوصیترین جنبههای فرهنگیِ یک ملت و قوم راهی پیدا کند تا بتواند به این پرسش پاسخی درخور بدهد؛ اینکه "نقشِ فرهنگِ عمیق در زندگیِ روزمره چیست؟" از نظرِ او فرهنگ، همچون پیازی است که لایه های متعددی آن را در برگرفته است و با بررسی و پژوهش در زیرلایههای فرهنگ، میتوان به چگونگی شکلگیری یک فرهنگ و شناختِ بهتر چرایی وچیستی آن، پی بُرد.
جهانِ امروز، جهانی است که در آن هر روزه گردشگران و مسافرانِ زیادی در سراسرِ دنیا، چه برای مدتِ طولانی مدت و چه بصورتِ موقت، به دیگر کشورها سفر میکنند. مهاجرت و سفرهای خارجی و اقامت کردن در کشورها، میتواند به مسألهای مهم و چالشی آسیبزا برای انسانها و جوامعِ امروزی تبدیل شود. مفاهیم مهمی همچون "شوک فرهنگی"، "حساسیت فرهنگی"، "رمزگردانیِ فرهنگی" و "تطبیقِ فرهنگی" و از این دست مفاهیم، در شرایطی مطرح میشوند که روز به روز به آمارِ مهاجران افزوده میشود و ناامنی و آسیبهای اجتماعی و فردی، زندگی آنها و اطرافیانشان را با بحران مواجه کرده است. از نظر نویسندهی این کتاب، آنچه باعث میشود چنین بحرانهایی گریبان ما را بگیرند، شناختِ ناصحیح و اندکی است که از فرهنگهای متنوعِ دیگر کشورهای دنیا داریم. این ناآشنایی سبب میشود تا برداشت نادرستی از اهالیِ یک کشور، قوم و یا ملتی بزرگ، داشته باشیم. همینطور سبب میشود فرد در مواجهه با این موقعیت، هویتاش به مخاطره بیافتد و به دنبالِ آن دچار معناباختگی بشود.
نکتهی مهم و کلیدی این کتاب، علاوه بر دقت بالای نویسنده در فهمپذیر کردنِ مسأله برای خواننده، وهمچنین روشن بودنِ موضوعِ مورد بررسی، ارائه راهکار است. کارِ نویسنده از این جهت مورد ستایش است که توانسته است با جمع بندی دقیقِ موضوع و مسأله، خواننده را پای درسِ جامعه شناسی بنشاند و مفاهیم مهمی که دایرهی شناختِ ضروری از جامعه را گسترش میدهد، به او بیاموزد، و با بیانِ راهحلهایِ مفید و کارساز، آموزش مناسبی برای شناخت و مواجههی مناسب با فرهنگهای متفاوت و عمیقِ دیگری در دست داشته باشد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980308176.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«مقدمهای بر تجربهی فرهنگِ عمیق» نویسنده: جوزف شائولز ترجمه: عبدالعزیز تاتار ناشر: علمی و فرهنگی، فرهنگ و زندگی روزمرهی ما
«مقدمهای بر تجربهی فرهنگِ عمیق»
راهنمای کتاب/ جدال الهیات و سکولاریسم
دکتر علی غزالیفر
«الهیات و نظریه اجتماعی»
(فراسوی عقل سکولار)
نویسنده: جان میلبنک
مترجمان: شهناز مسمیپرست و شهرزاد قانونی
#نشرترجمان_علوم_انسانی ، چاپ اول 1396
784 صفحه، 62000 تومان
#جامعه_شناسی #فلسفه
حدود سیصد سال پیش بود که بلز پاسکال گفت: «سالهاست که دیگر سخن جدیدی در جهان گفته نمیشود. همان کلمات تکراری با ترکیبهای متفاوت به عنوان حرف نو مطرح میشود.» جدا از صحت و سقم این سخن، میتوان برای امروز از آن الهام گرفت. میتوان ادعا کرد سالهاست کتاب جدیدی منتشر نشده و همان مطالب قبلی با ترکیبهای متفاوت تکرار شده و به صورت کتاب جدید منتشر میشوند. حقیقتا کتابِ خوبِ جدید پدیدهای نادر، بلکه نایاب است. در چنین اوضاع و احوالی میتوان ادعا کرد ترجمه کتاب مشهور جامعهشناس نامدار انگلیسی، جان میلبنک، یک رخداد منحصربهفرد در فضای علوم انسانی کشورمان است.
اصطلاح الهیات، امور فردی، باطنی و مرتبط با عوالم الهی را به ذهن متبادر میکند، اما در اینجا، برعکس، امور جمعی، بیرونی و مرتبط با این جهان مدنظر است. بر این اساس الهیات اجتماعی میشود بررسی مسائل اجتماعی در پرتو الهیات. البته الهیات کاربرد گستردهای دارد، در اینجا فقط در محدوده نظریه اجتماعی به کار گرفته میشود. امور اجتماعی بهطور متعارف، و آنطور که امروزه رایج است، با روشهای سکولار بررسی میشوند. الهیات اجتماعی این منطق سکولار را در بررسی امور اجتماعی از اساس قبول ندارد و آن را نفی میکند. اما این کتاب رادیکالتر از این حرفهاست. ببینیم مدعای میلبنک چیست.
بهطور کلی ایده جان میلبنک این است که قانعکنندهترین تفسیر ممکن از واقعیت همان تفسیر مسیحیت کاتولیکی است و تنها با روآوردن به این تفسیر میتوان از بنبستها، مصائب و مشکلات دوره معاصر نجات یافت. در مقابل، همه علوم اجتماعی سکولار ایراد اساسی دارند و مشکلات عملی بدی به بار میآورند. به همین دلیل، هیچکدام از بزرگان سکولار دوره مدرن از نقدهای تند و تیز میلبنک در امان نیستند؛ آگوست کنت، مارکس، نیچه، کارل اشمیت، هایدگر، پستمدرنها و حتی جامعهشناسان. همگی را متهم میکند به اینکه به نوعی با نازیسم همدست بودند. جالب است که حتی آلن بدیو، چپ رادیکال مارکسیست، را گرفتار لیبرالیسم میداند. از گذشتگان هم ماکیاوللی و هابز و از معاصران هابرماس و مکاینتایر نقد میشوند. این آخری با اینکه خود مسیحی تمامعیار است، اما از نظر میلبنک به اندازه کافی الهیات مسیحی را در اندیشههای خود بهکار نبرده و بیشتر فیلسوف است، در حالیکه میلبنک به صراحت خودش را الهیدان میداند. از این منظر ارسطو و افلاطون نیز در امان نیستند. با این اوصاف، میتوان گفت تمام جریانهای فکری که در کشور ما جولان میدهند بهشدت نقد میشوند. البته رویکرد میلبنک به همه متفکران و همه نظریات منفی و سلبی نیست، بلکه میپذیرد که در همه آنها رگهای از حقیقت وجود دارد و میتوان چیزهای درستی در آنها یافت. اما نکته مهم این است که مسیحیت کاتولیکی همه کمالات و نقاط مثبت آنها را در خود دارد.
بله، نویسنده ادعاهای اساسی بزرگی دارد. فقط با پژوهشی در این حجم و با این دقت، میتوان گفت که این سخنان گزافهگویی نیست. او برای اثبات ادعای خود تلاش فراوان و دلایل بسیاری عرضه میکند و نیز همهجانبه به موضوع علوم اجتماعی و عقلانیت سکولار میپردازد. به همین دلیل، این کتاب ترکیبی است از علوم اجتماعی، فلسفههای مدرن، فلسفههای قرون وسطی و الهیات مسیحی. از میان فیلسوفان مسیحی قرونوسطی، سنت آگوستین و دونس اسکاتوس بیش از بقیه مورد توجه میلبنک هستند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980419227.html
دکتر علی غزالیفر
«الهیات و نظریه اجتماعی»
(فراسوی عقل سکولار)
نویسنده: جان میلبنک
مترجمان: شهناز مسمیپرست و شهرزاد قانونی
#نشرترجمان_علوم_انسانی ، چاپ اول 1396
784 صفحه، 62000 تومان
#جامعه_شناسی #فلسفه
حدود سیصد سال پیش بود که بلز پاسکال گفت: «سالهاست که دیگر سخن جدیدی در جهان گفته نمیشود. همان کلمات تکراری با ترکیبهای متفاوت به عنوان حرف نو مطرح میشود.» جدا از صحت و سقم این سخن، میتوان برای امروز از آن الهام گرفت. میتوان ادعا کرد سالهاست کتاب جدیدی منتشر نشده و همان مطالب قبلی با ترکیبهای متفاوت تکرار شده و به صورت کتاب جدید منتشر میشوند. حقیقتا کتابِ خوبِ جدید پدیدهای نادر، بلکه نایاب است. در چنین اوضاع و احوالی میتوان ادعا کرد ترجمه کتاب مشهور جامعهشناس نامدار انگلیسی، جان میلبنک، یک رخداد منحصربهفرد در فضای علوم انسانی کشورمان است.
اصطلاح الهیات، امور فردی، باطنی و مرتبط با عوالم الهی را به ذهن متبادر میکند، اما در اینجا، برعکس، امور جمعی، بیرونی و مرتبط با این جهان مدنظر است. بر این اساس الهیات اجتماعی میشود بررسی مسائل اجتماعی در پرتو الهیات. البته الهیات کاربرد گستردهای دارد، در اینجا فقط در محدوده نظریه اجتماعی به کار گرفته میشود. امور اجتماعی بهطور متعارف، و آنطور که امروزه رایج است، با روشهای سکولار بررسی میشوند. الهیات اجتماعی این منطق سکولار را در بررسی امور اجتماعی از اساس قبول ندارد و آن را نفی میکند. اما این کتاب رادیکالتر از این حرفهاست. ببینیم مدعای میلبنک چیست.
بهطور کلی ایده جان میلبنک این است که قانعکنندهترین تفسیر ممکن از واقعیت همان تفسیر مسیحیت کاتولیکی است و تنها با روآوردن به این تفسیر میتوان از بنبستها، مصائب و مشکلات دوره معاصر نجات یافت. در مقابل، همه علوم اجتماعی سکولار ایراد اساسی دارند و مشکلات عملی بدی به بار میآورند. به همین دلیل، هیچکدام از بزرگان سکولار دوره مدرن از نقدهای تند و تیز میلبنک در امان نیستند؛ آگوست کنت، مارکس، نیچه، کارل اشمیت، هایدگر، پستمدرنها و حتی جامعهشناسان. همگی را متهم میکند به اینکه به نوعی با نازیسم همدست بودند. جالب است که حتی آلن بدیو، چپ رادیکال مارکسیست، را گرفتار لیبرالیسم میداند. از گذشتگان هم ماکیاوللی و هابز و از معاصران هابرماس و مکاینتایر نقد میشوند. این آخری با اینکه خود مسیحی تمامعیار است، اما از نظر میلبنک به اندازه کافی الهیات مسیحی را در اندیشههای خود بهکار نبرده و بیشتر فیلسوف است، در حالیکه میلبنک به صراحت خودش را الهیدان میداند. از این منظر ارسطو و افلاطون نیز در امان نیستند. با این اوصاف، میتوان گفت تمام جریانهای فکری که در کشور ما جولان میدهند بهشدت نقد میشوند. البته رویکرد میلبنک به همه متفکران و همه نظریات منفی و سلبی نیست، بلکه میپذیرد که در همه آنها رگهای از حقیقت وجود دارد و میتوان چیزهای درستی در آنها یافت. اما نکته مهم این است که مسیحیت کاتولیکی همه کمالات و نقاط مثبت آنها را در خود دارد.
بله، نویسنده ادعاهای اساسی بزرگی دارد. فقط با پژوهشی در این حجم و با این دقت، میتوان گفت که این سخنان گزافهگویی نیست. او برای اثبات ادعای خود تلاش فراوان و دلایل بسیاری عرضه میکند و نیز همهجانبه به موضوع علوم اجتماعی و عقلانیت سکولار میپردازد. به همین دلیل، این کتاب ترکیبی است از علوم اجتماعی، فلسفههای مدرن، فلسفههای قرون وسطی و الهیات مسیحی. از میان فیلسوفان مسیحی قرونوسطی، سنت آگوستین و دونس اسکاتوس بیش از بقیه مورد توجه میلبنک هستند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980419227.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«الهیات و نظریه اجتماعی»؛ جان میلبنک؛ ترجمه شهناز مسمیپرست و شهرزاد قانونی؛ترجمان علوم انسانی جدال الهیات و سکولاریسم
«الهیات و نظریه اجتماعی»
راهنمای کتاب/ ، وضعیتِ بغرنج انسان امروزی
محبوبه زمانیان
«بی خانمانی و سیاست گذاری اجتماعی»
نویسندگان: روچر باروز، نیکلاس پلیس و دبورا کویلگارس
ترجمه: محمد خانی
#نشرعلمی _و_فرهنگی ، چاپ اول 1396
511 صفحه، 25000 تومان
#جامعه_شناسی
داشتن یک سرپناه، از دیرباز جزء دغدغههای اصلی انسان بوده است. تمدنهای عظیم همگی از زمانِ یکجانشینی انسان شکل گرفت؛ زمانی که بشر توانست سقفی بالای سر خود بسازد و در چهاردیواریِ اَمن و اَمان خود آرام بگیرد. بعدها او متوجه شد که تا پیش از این زمان، در رنج میزیسته است؛ رنجِ بی خانمانی.
او فهمید که سرپناه چگونه میتواند او را از خطرات حیوانات در امان بدارد و متوجه شد که زمستانها دیگر به سختیِ گذشته نیست و آفتابِ تابستان آنقدرها هم که فکرش را میکرد بیرحم نیست. او بعد از اسکان در خانهاش به عزّت نفس رسید. دیگر نیازی نبود نگرانِ جایی برای اسکان موقت شبها و روزهایش باشد؛ جایی که ممکن بود قبل از او، دیگری آن را به تصاحب خویش درآورده باشد؛ حالا دیگر یکجایِ همیشگی بود که تنها برای او بود. او مالک خانه شده بود.
دنیایِ امروز اما دیگر مانند روزهایی نیست که همهی انسانها سقفی هرچند کوتاه و موقت، بر سر خود داشتند. این کتاب میخواهد همین را به شما بگوید. میخواهد آن رنجِ بیسرپناهی انسانهای گذشته که در شهرهای پرجمعیت و توسعه یافتهی امروزی تکرار شده است را، دوباره به ما یادآوریاش کند. بارها از کنار چنین افرادی گذر کردهایم. آنها را بارها دیدهایم. حتماً پیش خودمان هم به چرایی بی خانمان شدنشان فکر کردهایم. در داستانهای ادبیِ کلاسیکـ، بارها این فضا را مجسّم کردهایم. در رمان بینوایان و آرزوهای بزرگ و داستانهایی که از زندگی پر مشقّت چنین افرادی نوشتهاند. هرکدام از ما به گونهای با این مسأله آشناییم اما هیچگاه نتوانستهایم حال و روزشان را دقیقتر و از نزدیکتر ببینیم و درک کنیم. نویسندگان این اثر، سعی دارند به ما کمک کنند تا بتوانیم به هر روز و هر ساعتِ زندگیِ روزمرهی بی سرپناهان بیشتر واقف شویم. اما این همهی کارشان نیست. آنها ریشهها را وارسی میکنند و گاهی مجبور میشوند مدّتی به حفاری و واکاوی مسأله ادامه بدهند چرا که ریشههای عمیقتری را کشف کرده اند. اشراف کامل اینان به مسأله باعث میشود خواننده جزئیات بسیار مهمی دربارهی شهر و تنوع زیستیاش پیدا کند . نویسندگانی که هر کدام دغدغهی خاصی دارند و هر کدام بنا به تجارب و دانش و علاقهشان، بستری از جامعه را بررسی کردهاند. آنها از کودکان میگویند، از زنان، از میانسالان؛ اما چیزی که مرا بسیار مجذوبِ این تحقیق کرد بررسی نسبتِ پدیدهی بی خانمانی با دو بُعدِ زندگیِ زنانِ خانهدار و همچنین خدمت سربازی بود. حتم دارم شما هم بعد از خواندن این قسمت از کتاب، وقتی با بُعدِ جدیدی از این مسائل روبرو بشوید، شگفتزده خواهید شد. یکی از نکات خوب کتاب، مجزا بودن هر بخش از مباحث بصورت جداگانه است که هر کدام را بطور کامل واکاوی میکند. مرتب بودن مباحث و موضوعاتِ مورد بررسی و بخش بندی صحیح آنها، کارائی بالایی برای خوانندگان خواهد داشت. چرا که خواننده میتواند بعد از مطالعهی بخشهایِ اولیه کتاب که تاریخچه و مقدمهای بر این پدیده است، هر فصلی را که مورد نیاز اوست انتخاب کرده و مطالعه کند. از این جهت، کتابی است که می توانم بگویم برای خواننده دسترسی سهل الوصولی به مطالب فراهم کرده است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
برای جواب دادن به این سئوال، ابتدا باید مخاطبین کتاب را به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول مخاطبینی که علاقه دارند بیشتر دربارهی اجتماعی که در آن زندگی میکنند و شهری که شبانه روزشان را در آن میگذرانند بدانند این کتاب میتواند آگاهی و بینش خوب و جامعی به آنها بدهد و ابعاد مختلفی که زوایای مبهم و غیرشفافی از شهری که در آن زندگی میکنند در ذهن دارند برایشان روشن میشود. به نظر میآید ما شناخت کافی نسبت به دیگر انسانها و بخصوص همشهریانمان و زندگیهایشان نداریم به همین دلیل است که گاهی با زدن برچسبهایی خاص و تعاریفی مشخص، چنین تصور میکنیم که مسأله را شناختهایم و درهای آگاهی را برای شناختِ بهتر و عمیقتر، به رویِ خودمان میبندیم. چنین نگاهی خطراتی به دنبال دارد؛ عکس العملها و تصمیماتی که میتواند دیگری را به خطر بیاندازد. از این رو شناخت بهتر و کاملتر از دنیای اطرافمان باعث میشود تا فرد مؤثری برای جامعهی خود و اطرافیانمان باشیم و براحتی اسیرِ شناخت سطحی از انسانها نشویم. این کجفهمیها میتواند شامل حال افراد خانواده و نزدیکان و دوستانمان نیز بشود. شاید بتوان اهمیت مطالعه چنین کتابی را در آگاهی بخشی، نسبت به زندگی شخصی خودمان و اطرافیانمان، دانست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980509160.html
محبوبه زمانیان
«بی خانمانی و سیاست گذاری اجتماعی»
نویسندگان: روچر باروز، نیکلاس پلیس و دبورا کویلگارس
ترجمه: محمد خانی
#نشرعلمی _و_فرهنگی ، چاپ اول 1396
511 صفحه، 25000 تومان
#جامعه_شناسی
داشتن یک سرپناه، از دیرباز جزء دغدغههای اصلی انسان بوده است. تمدنهای عظیم همگی از زمانِ یکجانشینی انسان شکل گرفت؛ زمانی که بشر توانست سقفی بالای سر خود بسازد و در چهاردیواریِ اَمن و اَمان خود آرام بگیرد. بعدها او متوجه شد که تا پیش از این زمان، در رنج میزیسته است؛ رنجِ بی خانمانی.
او فهمید که سرپناه چگونه میتواند او را از خطرات حیوانات در امان بدارد و متوجه شد که زمستانها دیگر به سختیِ گذشته نیست و آفتابِ تابستان آنقدرها هم که فکرش را میکرد بیرحم نیست. او بعد از اسکان در خانهاش به عزّت نفس رسید. دیگر نیازی نبود نگرانِ جایی برای اسکان موقت شبها و روزهایش باشد؛ جایی که ممکن بود قبل از او، دیگری آن را به تصاحب خویش درآورده باشد؛ حالا دیگر یکجایِ همیشگی بود که تنها برای او بود. او مالک خانه شده بود.
دنیایِ امروز اما دیگر مانند روزهایی نیست که همهی انسانها سقفی هرچند کوتاه و موقت، بر سر خود داشتند. این کتاب میخواهد همین را به شما بگوید. میخواهد آن رنجِ بیسرپناهی انسانهای گذشته که در شهرهای پرجمعیت و توسعه یافتهی امروزی تکرار شده است را، دوباره به ما یادآوریاش کند. بارها از کنار چنین افرادی گذر کردهایم. آنها را بارها دیدهایم. حتماً پیش خودمان هم به چرایی بی خانمان شدنشان فکر کردهایم. در داستانهای ادبیِ کلاسیکـ، بارها این فضا را مجسّم کردهایم. در رمان بینوایان و آرزوهای بزرگ و داستانهایی که از زندگی پر مشقّت چنین افرادی نوشتهاند. هرکدام از ما به گونهای با این مسأله آشناییم اما هیچگاه نتوانستهایم حال و روزشان را دقیقتر و از نزدیکتر ببینیم و درک کنیم. نویسندگان این اثر، سعی دارند به ما کمک کنند تا بتوانیم به هر روز و هر ساعتِ زندگیِ روزمرهی بی سرپناهان بیشتر واقف شویم. اما این همهی کارشان نیست. آنها ریشهها را وارسی میکنند و گاهی مجبور میشوند مدّتی به حفاری و واکاوی مسأله ادامه بدهند چرا که ریشههای عمیقتری را کشف کرده اند. اشراف کامل اینان به مسأله باعث میشود خواننده جزئیات بسیار مهمی دربارهی شهر و تنوع زیستیاش پیدا کند . نویسندگانی که هر کدام دغدغهی خاصی دارند و هر کدام بنا به تجارب و دانش و علاقهشان، بستری از جامعه را بررسی کردهاند. آنها از کودکان میگویند، از زنان، از میانسالان؛ اما چیزی که مرا بسیار مجذوبِ این تحقیق کرد بررسی نسبتِ پدیدهی بی خانمانی با دو بُعدِ زندگیِ زنانِ خانهدار و همچنین خدمت سربازی بود. حتم دارم شما هم بعد از خواندن این قسمت از کتاب، وقتی با بُعدِ جدیدی از این مسائل روبرو بشوید، شگفتزده خواهید شد. یکی از نکات خوب کتاب، مجزا بودن هر بخش از مباحث بصورت جداگانه است که هر کدام را بطور کامل واکاوی میکند. مرتب بودن مباحث و موضوعاتِ مورد بررسی و بخش بندی صحیح آنها، کارائی بالایی برای خوانندگان خواهد داشت. چرا که خواننده میتواند بعد از مطالعهی بخشهایِ اولیه کتاب که تاریخچه و مقدمهای بر این پدیده است، هر فصلی را که مورد نیاز اوست انتخاب کرده و مطالعه کند. از این جهت، کتابی است که می توانم بگویم برای خواننده دسترسی سهل الوصولی به مطالب فراهم کرده است.
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
برای جواب دادن به این سئوال، ابتدا باید مخاطبین کتاب را به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول مخاطبینی که علاقه دارند بیشتر دربارهی اجتماعی که در آن زندگی میکنند و شهری که شبانه روزشان را در آن میگذرانند بدانند این کتاب میتواند آگاهی و بینش خوب و جامعی به آنها بدهد و ابعاد مختلفی که زوایای مبهم و غیرشفافی از شهری که در آن زندگی میکنند در ذهن دارند برایشان روشن میشود. به نظر میآید ما شناخت کافی نسبت به دیگر انسانها و بخصوص همشهریانمان و زندگیهایشان نداریم به همین دلیل است که گاهی با زدن برچسبهایی خاص و تعاریفی مشخص، چنین تصور میکنیم که مسأله را شناختهایم و درهای آگاهی را برای شناختِ بهتر و عمیقتر، به رویِ خودمان میبندیم. چنین نگاهی خطراتی به دنبال دارد؛ عکس العملها و تصمیماتی که میتواند دیگری را به خطر بیاندازد. از این رو شناخت بهتر و کاملتر از دنیای اطرافمان باعث میشود تا فرد مؤثری برای جامعهی خود و اطرافیانمان باشیم و براحتی اسیرِ شناخت سطحی از انسانها نشویم. این کجفهمیها میتواند شامل حال افراد خانواده و نزدیکان و دوستانمان نیز بشود. شاید بتوان اهمیت مطالعه چنین کتابی را در آگاهی بخشی، نسبت به زندگی شخصی خودمان و اطرافیانمان، دانست.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980509160.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«بی خانمانی؛ وضعیتِ بغرنج انسان امروزی»؛ روچر باروز، نیکلاس پلیس و دبورا کویلگارس؛ ترجمه محمد خانی؛ نشر علمی و فرهنگی در جستجوی…
«بی خانمانی، وضعیتِ بغرنج انسان امروزی»
راهنمای کتاب/ بگو چیست کار؟
محبوبه زمانیان
«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»
نویسنده: کریستف دژور
ترجمه: عبدالحسین نیک گهر
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397
118 صفحه، 15000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
تصمیم دارم در همین ابتدا اعتراف کنم. اعتراف به اینکه هنگامِ مطالعۀ این کتاب بارها تصوّر میکردم ذهنِ من در مقابل ذهنِ تیز و باریکاندیش نویسنده، مانند ذهن کسی است که تنها تجربۀ او از آسمان، دیدن خورشید عالمسوز یا ماهِ جهانتاب بوده است. اما نویسنده حکم همان فضانوردی را دارد که کهکشانها را درنوردیده است و مجموعۀ اطلاعاتش حالا در یک کتاب صد وهجده صفحهای، سرشار از حرفهای تازه و بکر و نکات بسیار مهمّی است. البتّه یک مسألۀ دیگر هم، ذهنم را مشغول کرده بود. با خودم فکر میکردم که ذهن ما برای تحلیل موضوعات مختلف از یک مدل و چارچوب خاص پیروی میکند. این بدین معناست که ما دارای عادات فکریای هستیم که ما را در محدودۀ خاصِ فکری، محصور کرده است و با مطالعۀ این کتاب دریافتم که یک تحلیلگر و پژوهشگر علوم انسانی، بهتراست در دو زمینه توانایی خود را بالا ببرد. اولین توانایی، مطالعات بینارشتهای است که کمک میکند رویکرد و دیدگاهمان به مسائل گستردهتر و فراختر شود و دومین توانایی، پرورش روحیۀ جدال با مسأله است. به اینصورت که اگر قصد داریم در زمینهای تحقیق کنیم باید مانند فرماندهای فاتح، شجاعت به خرج داده و نقشۀ مناسبی کشیده و از تمامی قوای خود برای به چنگ آوردنِ سرزمین مورد نظر استفاده کنیم. چنین روحیهای باعث میشود اثری خلق کنیم که خواننده به هنگام مطالعه، احساس کند بر مسأله چیره شده است و مانند فاتحان خود را برای فتح سرزمین دیگری آماده کند.
نکاتی که در بالا ذکر شد روش فکری نویسنده را روشن میکند اما خوانندۀ این کتاب چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
در بخش "سخنِ مترجم" شما میتوانید جواب سوالات بسیاری را که دربارۀ کتاب دارید، پیدا کنید. مترجمِ توانمند نیز، علاوه بر تحلیلِ مختصر و کاملی که دربارۀ کتاب داده است مخاطبان اصلیِ کتاب را مشخص کرده است. همانطور که ایشان اشاره کردهاند جامعۀ مهندسین و مدیران در حیطۀ ایمنی در کار و کارشناسان و دانشآموختگان علوم انسانی ،از روانشناسی تا جامعه شناسی، بعد از مطالعه اندوختۀ فراوانی بدست خواهند آورد. نویسنده نیز در پیشگفتار و مقدمهای بلند، روشِ کار و اهداف و فلسفۀ نگارش چنین اثری را به خوبی توضیح داده است. پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه کتاب این بخش را دوباره مطالعه کنید. این کار سبب میشود مفاهیم و تحلیلهای عمیق و گستردهای که در متن اصلی کتاب میخوانید، با بازخوانی مقدّمه دوباره در ذهنتان طبقهبندی شوند و موضوع به طور کامل برایتان روشن شود.
نویسنده، پروفسور کریستف دژور، رشتۀ جدیدی در زمینۀ روانشناسیِ کار و سلامت به نامِ "پسیکودینامیک" یا به تعبیر مترجم "روان پویای کار"، پایهگذاری کرده است که در "انستیتوپسیکوماتیک پیِر مارتی" صاحب کرسی این رشته است. همچنین او رئیس شورایِ علمیِ بنیاد "ژان لاپلانش، انستیتوی فرانسه" است. او که به بررسی موقعیت انسان در کار، تأثیر انسان بر رنج و لذت در محیط کار و بالعکس و همینطور عوامل تأثیرگذار بر مقولۀ کار پرداخته است، با به کار بردن شیوهای جدید در شناختِ مسأله کار و انسان، دنیای جدیدی را برای پژوهشگرانِ عامل انسانی ایجاد کرده است.
در این اثر مهم و کابردی، عامل انسانی در محیط کار با به کارگیری نظریات انتقادیِ جامعهشناسی مانند کنش، ساختار، مردمنگاری صنعتی و همچنین با رویکردهای فلسفی مانند رویکرد پوزیتیویسیتی و (تأویلی) هرمنوتیک و معرفتشناختی، مورد پژوهش قرار گرفته است و به همین دلیل، این کتاب را میتوان در زمرۀ کتابهای جامعهشناسیِ انتقادی و اثر فلسفی عمیق در حیطۀ مطالعات انسانی به حساب آورد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980612090.html
محبوبه زمانیان
«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»
نویسنده: کریستف دژور
ترجمه: عبدالحسین نیک گهر
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397
118 صفحه، 15000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
تصمیم دارم در همین ابتدا اعتراف کنم. اعتراف به اینکه هنگامِ مطالعۀ این کتاب بارها تصوّر میکردم ذهنِ من در مقابل ذهنِ تیز و باریکاندیش نویسنده، مانند ذهن کسی است که تنها تجربۀ او از آسمان، دیدن خورشید عالمسوز یا ماهِ جهانتاب بوده است. اما نویسنده حکم همان فضانوردی را دارد که کهکشانها را درنوردیده است و مجموعۀ اطلاعاتش حالا در یک کتاب صد وهجده صفحهای، سرشار از حرفهای تازه و بکر و نکات بسیار مهمّی است. البتّه یک مسألۀ دیگر هم، ذهنم را مشغول کرده بود. با خودم فکر میکردم که ذهن ما برای تحلیل موضوعات مختلف از یک مدل و چارچوب خاص پیروی میکند. این بدین معناست که ما دارای عادات فکریای هستیم که ما را در محدودۀ خاصِ فکری، محصور کرده است و با مطالعۀ این کتاب دریافتم که یک تحلیلگر و پژوهشگر علوم انسانی، بهتراست در دو زمینه توانایی خود را بالا ببرد. اولین توانایی، مطالعات بینارشتهای است که کمک میکند رویکرد و دیدگاهمان به مسائل گستردهتر و فراختر شود و دومین توانایی، پرورش روحیۀ جدال با مسأله است. به اینصورت که اگر قصد داریم در زمینهای تحقیق کنیم باید مانند فرماندهای فاتح، شجاعت به خرج داده و نقشۀ مناسبی کشیده و از تمامی قوای خود برای به چنگ آوردنِ سرزمین مورد نظر استفاده کنیم. چنین روحیهای باعث میشود اثری خلق کنیم که خواننده به هنگام مطالعه، احساس کند بر مسأله چیره شده است و مانند فاتحان خود را برای فتح سرزمین دیگری آماده کند.
نکاتی که در بالا ذکر شد روش فکری نویسنده را روشن میکند اما خوانندۀ این کتاب چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
در بخش "سخنِ مترجم" شما میتوانید جواب سوالات بسیاری را که دربارۀ کتاب دارید، پیدا کنید. مترجمِ توانمند نیز، علاوه بر تحلیلِ مختصر و کاملی که دربارۀ کتاب داده است مخاطبان اصلیِ کتاب را مشخص کرده است. همانطور که ایشان اشاره کردهاند جامعۀ مهندسین و مدیران در حیطۀ ایمنی در کار و کارشناسان و دانشآموختگان علوم انسانی ،از روانشناسی تا جامعه شناسی، بعد از مطالعه اندوختۀ فراوانی بدست خواهند آورد. نویسنده نیز در پیشگفتار و مقدمهای بلند، روشِ کار و اهداف و فلسفۀ نگارش چنین اثری را به خوبی توضیح داده است. پیشنهاد میکنم بعد از مطالعه کتاب این بخش را دوباره مطالعه کنید. این کار سبب میشود مفاهیم و تحلیلهای عمیق و گستردهای که در متن اصلی کتاب میخوانید، با بازخوانی مقدّمه دوباره در ذهنتان طبقهبندی شوند و موضوع به طور کامل برایتان روشن شود.
نویسنده، پروفسور کریستف دژور، رشتۀ جدیدی در زمینۀ روانشناسیِ کار و سلامت به نامِ "پسیکودینامیک" یا به تعبیر مترجم "روان پویای کار"، پایهگذاری کرده است که در "انستیتوپسیکوماتیک پیِر مارتی" صاحب کرسی این رشته است. همچنین او رئیس شورایِ علمیِ بنیاد "ژان لاپلانش، انستیتوی فرانسه" است. او که به بررسی موقعیت انسان در کار، تأثیر انسان بر رنج و لذت در محیط کار و بالعکس و همینطور عوامل تأثیرگذار بر مقولۀ کار پرداخته است، با به کار بردن شیوهای جدید در شناختِ مسأله کار و انسان، دنیای جدیدی را برای پژوهشگرانِ عامل انسانی ایجاد کرده است.
در این اثر مهم و کابردی، عامل انسانی در محیط کار با به کارگیری نظریات انتقادیِ جامعهشناسی مانند کنش، ساختار، مردمنگاری صنعتی و همچنین با رویکردهای فلسفی مانند رویکرد پوزیتیویسیتی و (تأویلی) هرمنوتیک و معرفتشناختی، مورد پژوهش قرار گرفته است و به همین دلیل، این کتاب را میتوان در زمرۀ کتابهای جامعهشناسیِ انتقادی و اثر فلسفی عمیق در حیطۀ مطالعات انسانی به حساب آورد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980612090.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»؛ کریستف دژور، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، نشر علمی و فرهنگی بگو چیست کار؟
«عامل انسانی؛ هوش انسان در کار»
راهنمای کتاب/ از اسطوره تا سوسیالیسم به زبان ساده
محبوبه زمانیان
«جنونِ قدرت و قدرتِ نامشروع»
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
ناشر: قطره، چاپ دوم 1397
110 صفحه، 14000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرقطره
بهومیل هرابال در کتاب تنهاییِ پرهیاهو میگوید: "من وقتی چیزی را میخوانم، در واقع نمیخوانم. جملهای زیبا را به دهان میاندازم و مثل آبنبات، میمکم، یا مثل لیکوری مینوشم، تا آنکه اندیشه، مثل الکل در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگهایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد". این جملۀ هرابال اکنون شاید یک حس ناآشنا و معنایِ غریبی برای ما انسانهای زمانۀ گوشیهای اندروید و عصر اینترنت و سرعت و شتاب داشته باشد. کدامیک از ما امروزه به همان اندازه که ساعتهای پیاپی، گوشی همراهمان را در دست میگیریم و در دنیای مجازی غرق میشویم، میتوانیم به صفحات یک کتاب خیره شویم، آن اندازه که زمان از دستمان بگریزد؟ یکی از علتهای آن اینست که انسان امروزی علاقهای به شنیدن تاریخ و آنچه گذشته است ندارد و آنچنان هم در قید و بند آینده نیست. او انسانی است که میخواهد همین چندساعت فراغتش را در بیزمانی طی کند و یا در مسیر رفت و آمد شهری، درون تاکسی یا مترو سرش به اصطلاح گرم شود. در این مواقع است که وظیفۀ نویسندگان سنگینتر میشود. آنها باید بدون قربانی کردن کیفیت محتویات کتاب، گیرایی و جذابیت موضوع را در کتابهایشان بگنجانند. شاید بتوان این کتاب را نمونهای از آثاری دانست که میتواند به مدت چند ساعت، خواننده را پای کلام خود نگه دارد و با موضوعات خوب و محتوای کاربردی و امروزی، او را به خود جذب کند. البته اگر نویسنده روانپزشک باشد، این تأثیرگذاری چندان دور از ذهن نخواهد بود.
همانطور که اشاره کردم اثر حاضر از آن دسته کتابهایی است که بهانهای برای نخواندن آن باقی نگذاشته است. حجم کم کتاب نتوانسته است از کیفیت آن بکاهد. موضوع مهمتر این است که سبک آن تلفیقی از بررسی و نقد در قالب روایت و شیوهای حکایتگونه است. در واقع کتاب، شامل سی مقاله است که به صورتِ زیرمجموعهای با عنوانِ اصلی "جنون قدرت و قدرت نامشروع" به صورت یک اثر مستقل درآمده است. نویسنده نیز در بخش پیشگفتار اشاره میکند که "برای درک اینکه چگونه نهادهای قدرتِ نامشروع بر زندگی ما اِعمال سلطه میکنند" از اسطورهشناسی و فلسفه و روانشناسی اجتماعی کمک گرفته است. نگاه وسیع و همهجانبه او به موضوعات سبب شده است تا مسأله برای خواننده بسیار قابل فهم باشد. مفاهیم کلیدی و مهمی مانند توتالیتاریسم، فاشیسم و سوسیالیسم، با مفاهیم مغرق و پیچیده تعریف نشده اند. بلکه نویسنده برای فهم سادهتر این مفاهیم از نشانهها و قضایایی استفاده کرده است که با امر روزمرۀ ما ارتباط نزدیکی دارند. به همین علت است که هرچه مباحث کتاب پیچیده و کلان میشود، باز هم خواننده میتواند منظور نویسنده را به خوبی بفهمد.
نکتهای که باعث شد به سرعت با کتاب ارتباط خوبی برقرار کنم، اشارات ادبی به شاهنامه و ادبیات جهان بود. آن بخشِ ایرانی درونم وقتی مفاهیم سیاسی و تاریخی، با داستانهایی از شاهنامه و شمس و مولانا بررسی میشد، احساس خوبی از فهمِ موضوع داشت و با خودم فکر میکردم نیاز امروزِ ما پرداختن به موضوعات بر اساس نثر آشنا و تاریخِ خودمان است. در حقیقت یک اثر انتقادی خوب اثری است که بتواند مسأله جامعه را با زبان همان جامعه عنوان کند. چنین آثاری از خود چندین نتیجۀ خوب بجا خواهند گذاشت. ابتدا باعث درک آسانتر متن میشوند و سپس سبب میشوند تا خواننده به مطالعه آثار کهن ادبی و تاریخیِ کشور خود، ترغیب شود. همینطور درک خواننده را از این آثار به جا مانده بالا میبرند.
اما موضوع اصلی کتاب، به شکلگیریِ حکومتها اشارۀ مستقیم دارد. بخش مهمی از کتاب در حوزۀ جامعهشناسی مردمی و روانشناسی اجتماعی تألیف شده است. شاید اگر بخواهیم تعریفی از انواع حکومتها داشته باشیم، چندان کار سختی به نظر نیاید. اما اگر بخواهیم چراییِ بوجود آمدن آنها را بررسی کنیم، نیاز به یک راهنمای مسلط به موضوع و منابع خوب و قابل دسترس داشته باشیم. نویسنده در این زمینه تلاش کرده است تا با معرفی آثاری در این زمینه و توضیح مختصر و مفید راجع به موضوع، زمینۀ مطالعاتی را برای خوانندگانِ مشتاق به چنین مباحثی فراهم کند. در خلالِ متن و در انتهای هر بخش، تعداد قابل توجهی منابع مفید و مرتبط با موضوع معرفی شده است که میتواند شروع بسیار خوبی برای یک مطالعۀ روشمند باشد. منابعی در حوزۀ اسطورهشناسی، جامعهشناسی، ادبیات، روانشناسی و فلسفه که تا مدتها تغذیۀ فکری خوبی برایتان خواهد بود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980623116.html
محبوبه زمانیان
«جنونِ قدرت و قدرتِ نامشروع»
نویسنده: دکتر محمدرضا سرگلزایی
ناشر: قطره، چاپ دوم 1397
110 صفحه، 14000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرقطره
بهومیل هرابال در کتاب تنهاییِ پرهیاهو میگوید: "من وقتی چیزی را میخوانم، در واقع نمیخوانم. جملهای زیبا را به دهان میاندازم و مثل آبنبات، میمکم، یا مثل لیکوری مینوشم، تا آنکه اندیشه، مثل الکل در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگهایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد". این جملۀ هرابال اکنون شاید یک حس ناآشنا و معنایِ غریبی برای ما انسانهای زمانۀ گوشیهای اندروید و عصر اینترنت و سرعت و شتاب داشته باشد. کدامیک از ما امروزه به همان اندازه که ساعتهای پیاپی، گوشی همراهمان را در دست میگیریم و در دنیای مجازی غرق میشویم، میتوانیم به صفحات یک کتاب خیره شویم، آن اندازه که زمان از دستمان بگریزد؟ یکی از علتهای آن اینست که انسان امروزی علاقهای به شنیدن تاریخ و آنچه گذشته است ندارد و آنچنان هم در قید و بند آینده نیست. او انسانی است که میخواهد همین چندساعت فراغتش را در بیزمانی طی کند و یا در مسیر رفت و آمد شهری، درون تاکسی یا مترو سرش به اصطلاح گرم شود. در این مواقع است که وظیفۀ نویسندگان سنگینتر میشود. آنها باید بدون قربانی کردن کیفیت محتویات کتاب، گیرایی و جذابیت موضوع را در کتابهایشان بگنجانند. شاید بتوان این کتاب را نمونهای از آثاری دانست که میتواند به مدت چند ساعت، خواننده را پای کلام خود نگه دارد و با موضوعات خوب و محتوای کاربردی و امروزی، او را به خود جذب کند. البته اگر نویسنده روانپزشک باشد، این تأثیرگذاری چندان دور از ذهن نخواهد بود.
همانطور که اشاره کردم اثر حاضر از آن دسته کتابهایی است که بهانهای برای نخواندن آن باقی نگذاشته است. حجم کم کتاب نتوانسته است از کیفیت آن بکاهد. موضوع مهمتر این است که سبک آن تلفیقی از بررسی و نقد در قالب روایت و شیوهای حکایتگونه است. در واقع کتاب، شامل سی مقاله است که به صورتِ زیرمجموعهای با عنوانِ اصلی "جنون قدرت و قدرت نامشروع" به صورت یک اثر مستقل درآمده است. نویسنده نیز در بخش پیشگفتار اشاره میکند که "برای درک اینکه چگونه نهادهای قدرتِ نامشروع بر زندگی ما اِعمال سلطه میکنند" از اسطورهشناسی و فلسفه و روانشناسی اجتماعی کمک گرفته است. نگاه وسیع و همهجانبه او به موضوعات سبب شده است تا مسأله برای خواننده بسیار قابل فهم باشد. مفاهیم کلیدی و مهمی مانند توتالیتاریسم، فاشیسم و سوسیالیسم، با مفاهیم مغرق و پیچیده تعریف نشده اند. بلکه نویسنده برای فهم سادهتر این مفاهیم از نشانهها و قضایایی استفاده کرده است که با امر روزمرۀ ما ارتباط نزدیکی دارند. به همین علت است که هرچه مباحث کتاب پیچیده و کلان میشود، باز هم خواننده میتواند منظور نویسنده را به خوبی بفهمد.
نکتهای که باعث شد به سرعت با کتاب ارتباط خوبی برقرار کنم، اشارات ادبی به شاهنامه و ادبیات جهان بود. آن بخشِ ایرانی درونم وقتی مفاهیم سیاسی و تاریخی، با داستانهایی از شاهنامه و شمس و مولانا بررسی میشد، احساس خوبی از فهمِ موضوع داشت و با خودم فکر میکردم نیاز امروزِ ما پرداختن به موضوعات بر اساس نثر آشنا و تاریخِ خودمان است. در حقیقت یک اثر انتقادی خوب اثری است که بتواند مسأله جامعه را با زبان همان جامعه عنوان کند. چنین آثاری از خود چندین نتیجۀ خوب بجا خواهند گذاشت. ابتدا باعث درک آسانتر متن میشوند و سپس سبب میشوند تا خواننده به مطالعه آثار کهن ادبی و تاریخیِ کشور خود، ترغیب شود. همینطور درک خواننده را از این آثار به جا مانده بالا میبرند.
اما موضوع اصلی کتاب، به شکلگیریِ حکومتها اشارۀ مستقیم دارد. بخش مهمی از کتاب در حوزۀ جامعهشناسی مردمی و روانشناسی اجتماعی تألیف شده است. شاید اگر بخواهیم تعریفی از انواع حکومتها داشته باشیم، چندان کار سختی به نظر نیاید. اما اگر بخواهیم چراییِ بوجود آمدن آنها را بررسی کنیم، نیاز به یک راهنمای مسلط به موضوع و منابع خوب و قابل دسترس داشته باشیم. نویسنده در این زمینه تلاش کرده است تا با معرفی آثاری در این زمینه و توضیح مختصر و مفید راجع به موضوع، زمینۀ مطالعاتی را برای خوانندگانِ مشتاق به چنین مباحثی فراهم کند. در خلالِ متن و در انتهای هر بخش، تعداد قابل توجهی منابع مفید و مرتبط با موضوع معرفی شده است که میتواند شروع بسیار خوبی برای یک مطالعۀ روشمند باشد. منابعی در حوزۀ اسطورهشناسی، جامعهشناسی، ادبیات، روانشناسی و فلسفه که تا مدتها تغذیۀ فکری خوبی برایتان خواهد بود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980623116.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«جنونِ قدرت و قدرتِ نامشروع»؛ دکتر محمدرضا سرگلزایی؛ نشر قطره از اسطوره تا سوسیالیسم به زبان ساده
«جنونِ قدرت و قدرتِ نامشروع»
راهنمای کتاب/ جهانی شدن، مسألۀ روزِ شهرهای مدرن
محبوبه زمانیان
«شهرها در اقتصاد جهانی»
نویسنده: ساسکیا ساسن
ترجمه: افشین خاکباز
ناشر: علمی و فرهنگی، ویرایش دوم، چاپ نخست 1397
306صفحه، 20000 تومان
#جامعه_شناسی
#نشرعلمی_و_فرهنگی
شاید بتوان گفت که در دنیای امروز، شناختِ ویژگیهای سیستم اقتصادی و موقعیت بازار یک کشور در سطح جهانی، میزانِ موفقیت و یا شکست آن جامعه را به خوبی مشخص میکند. همچنین ساختار و چارچوبِ روابط بینالمللی شهرهای مهم دنیا، بر شکوفاییِ موقعیت اقتصادی آن، تأثیر شگرفی دارد. در رویکردی تازه و جدید از مسأله متقابل شهر و اقتصاد، پروفسور ساسکیا ساسِن، رشد و گسترش اقتصادِ شهری را به فهمِ کامل از اقتصاد جهانی وابسته میداند . نظام اقتصادی در طول تاریخ کشورها، بنا به تغییرات درونی جوامع و نیازهای اساسیشان، تکامل پیدا کرده و اشکال متفاوتی را تجربه کرده است. در گذشته بررسی تغییراتِ اقتصادی کشورها، به صورت مجزا معطوف به همان جامعه بود و تأثیرگذاری و تأثیرپذیریِ متقابل آن بر اقتصاد دیگر کشورها چندان مورد توجه قرار نمیگرفت. به عبارتی، اقتصاد یک امرِ مهم حیاتیِ درون مرزی در کشورها محسوب میشد و به همین دلیل چگونگیِ روندِ اقتصادی یک کشور بر دیگر کشورها، چندان مشخص و شفاف نبود. سیاستگذاریهای شهری و جامعه شناسان شهری تنها به امور درون شهری میپرداختند و نظامِ جهانی، عملاً یک امر فاقد معنا بود و مورد غفلت واقع میشد. شاید بتوان آغاز به کارِ تجارت جهانی در تاریخ را، به گسترش دادوستد بین جوامع نسبت داد. اما آنچه امروزه نظامِ اقتصادِ جهانی نامیده میشود، بسیار متفاوت و گستردهتر از اقتصاد به معنای معمول آن در گذشتۀ نه چندان دور است.
ساسکیا ساسن، اقتصاددان و جامعهشناس شهری، که در سال 2013 برندۀ جایزۀ آستوریاس شد (یکی از جوایز معتبر جامعه شناسی که توسط خانواده سلطنتی اسپانیا به برگزیدگان داده میشود)، پژوهشی جدید و جالبی ارائه داده است که توسط آن، شهرهای بزرگی همچون نیویورک، توکیو، لندن، پاریس، هنگ کنگ، لس آنجلس، زوریخ، فرانکفورت و سیدنی را، بعنوانِ مراکز مهم فراملیتی معرفی میکند که در گذشته بعنوانِ منطقهای فرهنگی و محیطی با مشخصاتِ کهنِ کسب و کار شناخته میشدند، اما توانستند توسط برخی تغییرات درونی، ارتباطات بینالمللی با دیگر شهرهای مهم دنیا برقرار کنند و به بازارهای فراملیتی تبدیل شوند. او به چگونگی روند چنین تغییراتی اشاره میکند و تأثیر اقتصاد جهانی را بر تشکیل گروههای راهبردی میان شهرها از طریق بازارهای مالی مورد بررسی قرار میدهد. مهمترین تأثیری که این تحقیق و پژوهش بر مسأله شهرِ مدرن داشته است، شناخت و درکِ دگرگونی شهرها در مواجه با فرهنگ و اقتصاد جهانی است که به ایجاد بازار آزاد و رهایی از سلطه حکومتها بر بازار تجاری و سرمایهگذاریهای مالی منجر شده است.
مطالعه این کتاب با توجه به حوزۀ تخصصی آن، آنقدرها هم که بهنظر میآید دشوار و غیرقابل فهم نیست. از آنجایی که مسأله اقتصاد دستِ کم در زندگی شخصیمان نقشی اساسی و پایهای دارد، و بخصوص در دوران گذار و تغییر و تحولاتی که دنیا در پیشِ رو خواهد داشت مسألهای است که فهمِ آن به نیازی ضروری تبدیل میشود، مطالعه این کتاب میتواند نگرش و دیدگاهمان را به امرِ مهم و تأثیرگذار شهر و اقتصاد به میزان قابل توجهی رشد دهد. البته پژوهش و تحقیق دربارۀ چنین رویکرد نوینی در دانشگاهها و سازمانهای اقتصادی و مالی لازم و ضروری به نظر میرسد. همینطور اگر علاقمند به شناختِ جامعه شناسی شهری هستید یا در حوزۀ اقتصاد بینالملل فعالیت دارید مطالعه این اثر میتواند شما را با جدیدترین آراء این حوزه آشنا کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980706135.html
محبوبه زمانیان
«شهرها در اقتصاد جهانی»
نویسنده: ساسکیا ساسن
ترجمه: افشین خاکباز
ناشر: علمی و فرهنگی، ویرایش دوم، چاپ نخست 1397
306صفحه، 20000 تومان
#جامعه_شناسی
#نشرعلمی_و_فرهنگی
شاید بتوان گفت که در دنیای امروز، شناختِ ویژگیهای سیستم اقتصادی و موقعیت بازار یک کشور در سطح جهانی، میزانِ موفقیت و یا شکست آن جامعه را به خوبی مشخص میکند. همچنین ساختار و چارچوبِ روابط بینالمللی شهرهای مهم دنیا، بر شکوفاییِ موقعیت اقتصادی آن، تأثیر شگرفی دارد. در رویکردی تازه و جدید از مسأله متقابل شهر و اقتصاد، پروفسور ساسکیا ساسِن، رشد و گسترش اقتصادِ شهری را به فهمِ کامل از اقتصاد جهانی وابسته میداند . نظام اقتصادی در طول تاریخ کشورها، بنا به تغییرات درونی جوامع و نیازهای اساسیشان، تکامل پیدا کرده و اشکال متفاوتی را تجربه کرده است. در گذشته بررسی تغییراتِ اقتصادی کشورها، به صورت مجزا معطوف به همان جامعه بود و تأثیرگذاری و تأثیرپذیریِ متقابل آن بر اقتصاد دیگر کشورها چندان مورد توجه قرار نمیگرفت. به عبارتی، اقتصاد یک امرِ مهم حیاتیِ درون مرزی در کشورها محسوب میشد و به همین دلیل چگونگیِ روندِ اقتصادی یک کشور بر دیگر کشورها، چندان مشخص و شفاف نبود. سیاستگذاریهای شهری و جامعه شناسان شهری تنها به امور درون شهری میپرداختند و نظامِ جهانی، عملاً یک امر فاقد معنا بود و مورد غفلت واقع میشد. شاید بتوان آغاز به کارِ تجارت جهانی در تاریخ را، به گسترش دادوستد بین جوامع نسبت داد. اما آنچه امروزه نظامِ اقتصادِ جهانی نامیده میشود، بسیار متفاوت و گستردهتر از اقتصاد به معنای معمول آن در گذشتۀ نه چندان دور است.
ساسکیا ساسن، اقتصاددان و جامعهشناس شهری، که در سال 2013 برندۀ جایزۀ آستوریاس شد (یکی از جوایز معتبر جامعه شناسی که توسط خانواده سلطنتی اسپانیا به برگزیدگان داده میشود)، پژوهشی جدید و جالبی ارائه داده است که توسط آن، شهرهای بزرگی همچون نیویورک، توکیو، لندن، پاریس، هنگ کنگ، لس آنجلس، زوریخ، فرانکفورت و سیدنی را، بعنوانِ مراکز مهم فراملیتی معرفی میکند که در گذشته بعنوانِ منطقهای فرهنگی و محیطی با مشخصاتِ کهنِ کسب و کار شناخته میشدند، اما توانستند توسط برخی تغییرات درونی، ارتباطات بینالمللی با دیگر شهرهای مهم دنیا برقرار کنند و به بازارهای فراملیتی تبدیل شوند. او به چگونگی روند چنین تغییراتی اشاره میکند و تأثیر اقتصاد جهانی را بر تشکیل گروههای راهبردی میان شهرها از طریق بازارهای مالی مورد بررسی قرار میدهد. مهمترین تأثیری که این تحقیق و پژوهش بر مسأله شهرِ مدرن داشته است، شناخت و درکِ دگرگونی شهرها در مواجه با فرهنگ و اقتصاد جهانی است که به ایجاد بازار آزاد و رهایی از سلطه حکومتها بر بازار تجاری و سرمایهگذاریهای مالی منجر شده است.
مطالعه این کتاب با توجه به حوزۀ تخصصی آن، آنقدرها هم که بهنظر میآید دشوار و غیرقابل فهم نیست. از آنجایی که مسأله اقتصاد دستِ کم در زندگی شخصیمان نقشی اساسی و پایهای دارد، و بخصوص در دوران گذار و تغییر و تحولاتی که دنیا در پیشِ رو خواهد داشت مسألهای است که فهمِ آن به نیازی ضروری تبدیل میشود، مطالعه این کتاب میتواند نگرش و دیدگاهمان را به امرِ مهم و تأثیرگذار شهر و اقتصاد به میزان قابل توجهی رشد دهد. البته پژوهش و تحقیق دربارۀ چنین رویکرد نوینی در دانشگاهها و سازمانهای اقتصادی و مالی لازم و ضروری به نظر میرسد. همینطور اگر علاقمند به شناختِ جامعه شناسی شهری هستید یا در حوزۀ اقتصاد بینالملل فعالیت دارید مطالعه این اثر میتواند شما را با جدیدترین آراء این حوزه آشنا کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980706135.html
راهنمای کتاب/ تأملی ژرف در میانۀ آشوب
محبوبه زمانیان
«بلبشو؛ جستاری در یک وضعیت»
نویسنده: سعید خاقانی
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول 1398
212 صفحه، 30000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
خیابان یکطرفهای که خطر موتورسوار از جهت مخالف، عابر پیاده را تهدید میکند؛ فضای خالی روبروی مغازههایی که برای منع پارک ماشین با موانعی اِشغال شدهاند؛ سه ثانیه مانده به چراغ سبز و بوق ممتد ماشینهایی که شما را به حرکت وادار میکنند؛ خبرهایی مبنی بر اختلاس و دزدی و قاچاق که از رسانهها به گوش میرسند؛ دانشجویانی که برای گرفتن امتیاز و نمره، نقشِ پادو و نوچۀ استاد را میپذیرند؛ کارمندان و مدیرانی که حلقههای نامرئی در درون سازمان تشکیل میدهند و شرایطی مشابه آنچه ذکر شد خبر از حالِ ناخوشِ جامعهای میدهند که دچار بلبشو شده است. در چنین جامعهای که امیدِ رهایی از این بیماری و تغییر از آن رخت بربسته است، چگونه میتوان راهی جُست تا سلامتی را بازیافت؟ اولین قدم، لزومِ شناختِ دقیق از اجزاء و کارکرد چنین موقعیتی است. کتاب پیشِ رو را میتوان از این جهت یک دائرة المعارف مختصر و مفیدی دانست که در فهم این موقعیت گام مهمی برداشته است.
در ابتدای شهرنشینی مدرن، قوانین بوروکراسی تنها ابعاد محدودی از زندگی انسان را در برمیگرفت. اما با گذشت زمان و پیچیدهترشدنِ جوامع و حالات آن، گسترۀ زندگی خصوصی انسانها شکلی از ساختاری را به خود گرفت که میبایست مسیر و جهتِ قدیمی و کهن زندگی را با نوعِ جدیدی از زیستِ اجتماعی همگن و همراه کنند. این تغییرات در جوامعی که افراد آن نقش اجتماعی جدید خود را پس میزدند و نمیتوانستند مابین سنت و مدرنیته، مسیری عقلانی و کاربردی بیابند، نتایج وخیمی در پی داشت. گسست اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی شکل گرفت و جامعه به مسیر کوتاهتر و کاربردیتری برای رسیدن به اهدافش دست پیدا کرد؛ مسیری که منجر به آشفتگی، بیقانونی، هنجارستیزی و در نهایت به بلبشو ختم شد. همۀ ما دستکم یکبار در این بلبشو نقشی بعهده داشتهایم. جلوزدن از صف نانوایی و صف خرید بلیط سینما، استفاده از پارتی در امور اداری، در نقش آچارفرانسه، رِند یا مردمدار بودهایم. اگرچه به تأیید نویسنده، کارکرد مثبتی نیز در استفاده از این موقعیتها برای انسانها نهفته است – که نویسنده بصورت جامع و دقیق آن را تشریح کرده است – اما لبۀ تیزِ این چاقو در نهایت یا به خود ما یا به انسانهای دیگر صدمهای وارد کرده است. درست به همین دلیل است که پدیدار شناسی و مطالعه و شناختِ دقیق چرایی بوجود آمدن چنین وضعیت نابسامانی بسیار مهم و ضروری است.
این کتاب به دو جهت اهمیت ویژهای دارد:
نخستین اهمیت آن در هدف و طرحی است که در مجموعهای از "مردمنگاری زندگی روزمره" گنجانده شده است. بستری برای مطالعۀ خلقیات و عادات و رفتار و زندگی ایرانی امروز فراهم کرده است، تا به این طریق قدم اول را برای بهبود وضعیت جامعه برداشته باشد؛ یعنی شناخت مسأله و بررسی آن در نقشِ یک منتقد راستین و وفادار به اصول انتقادی. ارزش جمعآوری چنین آثاری به این دلیل است که مخاطب و خواننده به دور از حواشیهای تبلیغاتی و در یک موقعیت علمی دقیق و پاکیزه میتواند رشتهای از اطلاعات لازم را فراهم آورد و در این راه اندوختهای ارزشمند از رویکرد انتقادی به دست بیاورد و تفکر انتقادی مطلوبی برای بررسی و تبیین مسائل اجتماعی و فردی ارائه دهد. مطالعه این آثار که توسط نشر علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است به خواننده کمک میکند تا از گزند تفکرات غیراصیل و خام در امان بماند و از دانش حقیقی بهره ببرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980729094.html
محبوبه زمانیان
«بلبشو؛ جستاری در یک وضعیت»
نویسنده: سعید خاقانی
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول 1398
212 صفحه، 30000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
خیابان یکطرفهای که خطر موتورسوار از جهت مخالف، عابر پیاده را تهدید میکند؛ فضای خالی روبروی مغازههایی که برای منع پارک ماشین با موانعی اِشغال شدهاند؛ سه ثانیه مانده به چراغ سبز و بوق ممتد ماشینهایی که شما را به حرکت وادار میکنند؛ خبرهایی مبنی بر اختلاس و دزدی و قاچاق که از رسانهها به گوش میرسند؛ دانشجویانی که برای گرفتن امتیاز و نمره، نقشِ پادو و نوچۀ استاد را میپذیرند؛ کارمندان و مدیرانی که حلقههای نامرئی در درون سازمان تشکیل میدهند و شرایطی مشابه آنچه ذکر شد خبر از حالِ ناخوشِ جامعهای میدهند که دچار بلبشو شده است. در چنین جامعهای که امیدِ رهایی از این بیماری و تغییر از آن رخت بربسته است، چگونه میتوان راهی جُست تا سلامتی را بازیافت؟ اولین قدم، لزومِ شناختِ دقیق از اجزاء و کارکرد چنین موقعیتی است. کتاب پیشِ رو را میتوان از این جهت یک دائرة المعارف مختصر و مفیدی دانست که در فهم این موقعیت گام مهمی برداشته است.
در ابتدای شهرنشینی مدرن، قوانین بوروکراسی تنها ابعاد محدودی از زندگی انسان را در برمیگرفت. اما با گذشت زمان و پیچیدهترشدنِ جوامع و حالات آن، گسترۀ زندگی خصوصی انسانها شکلی از ساختاری را به خود گرفت که میبایست مسیر و جهتِ قدیمی و کهن زندگی را با نوعِ جدیدی از زیستِ اجتماعی همگن و همراه کنند. این تغییرات در جوامعی که افراد آن نقش اجتماعی جدید خود را پس میزدند و نمیتوانستند مابین سنت و مدرنیته، مسیری عقلانی و کاربردی بیابند، نتایج وخیمی در پی داشت. گسست اجتماعی و ناهنجاری اجتماعی شکل گرفت و جامعه به مسیر کوتاهتر و کاربردیتری برای رسیدن به اهدافش دست پیدا کرد؛ مسیری که منجر به آشفتگی، بیقانونی، هنجارستیزی و در نهایت به بلبشو ختم شد. همۀ ما دستکم یکبار در این بلبشو نقشی بعهده داشتهایم. جلوزدن از صف نانوایی و صف خرید بلیط سینما، استفاده از پارتی در امور اداری، در نقش آچارفرانسه، رِند یا مردمدار بودهایم. اگرچه به تأیید نویسنده، کارکرد مثبتی نیز در استفاده از این موقعیتها برای انسانها نهفته است – که نویسنده بصورت جامع و دقیق آن را تشریح کرده است – اما لبۀ تیزِ این چاقو در نهایت یا به خود ما یا به انسانهای دیگر صدمهای وارد کرده است. درست به همین دلیل است که پدیدار شناسی و مطالعه و شناختِ دقیق چرایی بوجود آمدن چنین وضعیت نابسامانی بسیار مهم و ضروری است.
این کتاب به دو جهت اهمیت ویژهای دارد:
نخستین اهمیت آن در هدف و طرحی است که در مجموعهای از "مردمنگاری زندگی روزمره" گنجانده شده است. بستری برای مطالعۀ خلقیات و عادات و رفتار و زندگی ایرانی امروز فراهم کرده است، تا به این طریق قدم اول را برای بهبود وضعیت جامعه برداشته باشد؛ یعنی شناخت مسأله و بررسی آن در نقشِ یک منتقد راستین و وفادار به اصول انتقادی. ارزش جمعآوری چنین آثاری به این دلیل است که مخاطب و خواننده به دور از حواشیهای تبلیغاتی و در یک موقعیت علمی دقیق و پاکیزه میتواند رشتهای از اطلاعات لازم را فراهم آورد و در این راه اندوختهای ارزشمند از رویکرد انتقادی به دست بیاورد و تفکر انتقادی مطلوبی برای بررسی و تبیین مسائل اجتماعی و فردی ارائه دهد. مطالعه این آثار که توسط نشر علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است به خواننده کمک میکند تا از گزند تفکرات غیراصیل و خام در امان بماند و از دانش حقیقی بهره ببرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980729094.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«بلبشو؛ جستاری در یک وضعیت»؛ سعید خاقانی؛ انتشارات علمی و فرهنگی تأملی ژرف در میانۀ آشوب
«بلبشو؛ جستاری در یک وضعیت»
راهنمای کتاب/ وقتکُشی به شیوۀ مدرن
محبوبه زمانیان
«زمان، مصرف و زندگی روزمره»
نویسندگان: فرانک ترنتمان و الیزابت شاو
مترجم: علیرضا مرادی
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397
458 صفحه، 26000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
در داستانهای ملل کهن، زمان عنصر مهم و حیاتی بود. گویِ زمانِ جادوگرانِ توانمند آماده بودند تا در ازای پرداخت سکهی طلا سرنوشت یک انسان کنجکاو را در یک چشم برهم زدن به او نشان بدهند. به مرور اما مسأله زمان پیچیدهتر شد و به جای پرداخت پول برای باخبرشدن از آینده، ماشین زمان به تخیل انسان راه پیدا کرد. انسانی که نمیتوانست مسأله زمان را به درستی دریابد، از وسایل مختلفی کمک گرفت تا فشار سنگین زمان را از دوش خود بردارد و فراتر از زمان سفر کند. علم توانست تخیلِ تسخیر زمان را عینیت ببخشد و در سفر به سیارات دیگر، بُعد زمان را برای خود تغییر بدهد. با اینهمه بخش مهمی از دغدغهی انسان، یعنی گذر زمان در زندگی روزمرهاش همچنان مسأله او باقی مانده است. اگرچه فرایندِ زمان و چیستی و چگونگی آن به کمک علم و فلسفه تا حدودی شناخته شده است اما روال عادی و معمولی زندگی هنوز با این موضوع دست و پنجه نرم میکند.
همهی ما دوستانی داریم که زمان در حضور آنها احساس نمیشود. اغلب علت این مسأله برایمان حل نشده باقی میماند و دلیل واضحی برای آن پیدا نمیکنیم. تصور کنید که روزِ تعطیل است و شما کلافهاید. دقیقهها برایتان قابل لمس میشوند. دلتان میخواهد این روزِ خستهکننده هرچه زودتر تمام بشود و روز دیگر آغاز شود. اما آنچه تمام میشود صبر و حوصلهتان است. در این روزهای کِشآمده و طولانیمدت، در نهایت تصمیم میگیرید تلفن را بردارید و با دوستی که در ابتدا گفته شد قرار ملاقات بگذارید. یا ممکن است تصمیم بگیرید سینما بروید یا خرید کنید. گزینههای دیگر را نیز ممکن است امتحان کنید. مثلا شاید خودتان را با باغبانی مشغول کنید؛ به مجلات و گالریها سر بزنید و مُد روز را دنبال کنید؛ شاید هم هوس کنید که به یک مغازه عتیقهفروشی بروید و یک ظرفِ رنگورو رفته و ترکخوردهای را برای دکور منزلتان تهیه کنید. بعضیها هم قبل از روز تعطیل برنامهی طبخ یک غذای سنتی یا خاص را تهیه میکنند و روزشان را با آداب و رسوم خاص قابل تحمل میکنند. اگر در یک روستا یا شهری زندگی میکنید که رودخانه یا دریاچه داشته باشد شاید یکی از این روزهای کسلکننده را برای قایقسواری انتخاب کنید. همهی این انتخابها در نهایت به معنایِ میل تصاحب زمان در چرخهی مصرفاند. ما در مواجهه با پدیدهی زمان به مصرفگرایی روی میآوریم. مصرفِ موسیقی، هنر، ابزار و اشیاء و کردارهایی که زمان را به تصرفمان دربیاورد.
این کتاب که مجموعهای از چیدمانِ زندگی روزمره در مقابل زمان را بررسی میکند، شما را با واقعیتِ چیستیِ کردارها و رفتارهایتان آشنا میکند. نویسندگان این مجموعه با نگاهی متفاوت به مسأله زمان در زندگی روزمره، پیرنگی از روانشناسیاجتماعی و فلسفهی زمان با طرحی بدیع و نو درانداختهاند. آنها بدون استفاده از زبان تخصصیِ علم نجوم و فیزیک، بلکه با مثالهایی روشن از زندگیِ روزمره و وقایع آن، به دنیای مردمشناسی پانهادهاند و اغراق نیست اگر بگویم تلفیق خوبی هم از کار درآمده است. توجه آنها بر مسأله تولید و بازتولید و مصرف خلاقانه، با به چالش کشیدنِ شکلی از زمانِ منظم سنتی تا مدرنیتهی آشفته در رویکردهای پیشین مطالعات دربارهی زمان، به ریتمهای چرخشی در دنیای تجاری مدرن و زمانِ طبیعی پرداخته اند. عادتوارهها و امورِ معمولی زندگی روزمره، نشانههای مهمی هستند که این کتاب سعی دارد با توصیف کردار مصرفی، تأثیر عمیق زمان را بر زندگیِ انسان امروز نشان بدهد.
شما با کتابی فربه روبرو هستید که مشتمل بر چهارده فصل است. این فصول در مجموع و بهطور کلی به توصیف دقیق و معنادار کردار روزمره، حیات اجتماعی، ریتم و نظم، اختلال در نظم زندگی، سفرها و امر عادی تحرک، ساختن عادتها و ویران کردن آنها، تقویمها و ساعتها و تجارت گل در امریکا، مُد و هوس و ابداع و تفاوت آنها،امور معمولی و عادت و اراده، خرید زمان، ریتم فصلی در چرخهی زندگی مردمانِ کشور ژاپن، زمانهای خاص و معمولی چای خوردن در ترکیه، قایقرانی و ساخت زمان و روابط دوجانبهی اشیاء و مشروعیت بخشی به آنها و در آخر آگاهی و ملالت و ارزش میپردازد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980808046.html
محبوبه زمانیان
«زمان، مصرف و زندگی روزمره»
نویسندگان: فرانک ترنتمان و الیزابت شاو
مترجم: علیرضا مرادی
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1397
458 صفحه، 26000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرعلمی_و_فرهنگی
در داستانهای ملل کهن، زمان عنصر مهم و حیاتی بود. گویِ زمانِ جادوگرانِ توانمند آماده بودند تا در ازای پرداخت سکهی طلا سرنوشت یک انسان کنجکاو را در یک چشم برهم زدن به او نشان بدهند. به مرور اما مسأله زمان پیچیدهتر شد و به جای پرداخت پول برای باخبرشدن از آینده، ماشین زمان به تخیل انسان راه پیدا کرد. انسانی که نمیتوانست مسأله زمان را به درستی دریابد، از وسایل مختلفی کمک گرفت تا فشار سنگین زمان را از دوش خود بردارد و فراتر از زمان سفر کند. علم توانست تخیلِ تسخیر زمان را عینیت ببخشد و در سفر به سیارات دیگر، بُعد زمان را برای خود تغییر بدهد. با اینهمه بخش مهمی از دغدغهی انسان، یعنی گذر زمان در زندگی روزمرهاش همچنان مسأله او باقی مانده است. اگرچه فرایندِ زمان و چیستی و چگونگی آن به کمک علم و فلسفه تا حدودی شناخته شده است اما روال عادی و معمولی زندگی هنوز با این موضوع دست و پنجه نرم میکند.
همهی ما دوستانی داریم که زمان در حضور آنها احساس نمیشود. اغلب علت این مسأله برایمان حل نشده باقی میماند و دلیل واضحی برای آن پیدا نمیکنیم. تصور کنید که روزِ تعطیل است و شما کلافهاید. دقیقهها برایتان قابل لمس میشوند. دلتان میخواهد این روزِ خستهکننده هرچه زودتر تمام بشود و روز دیگر آغاز شود. اما آنچه تمام میشود صبر و حوصلهتان است. در این روزهای کِشآمده و طولانیمدت، در نهایت تصمیم میگیرید تلفن را بردارید و با دوستی که در ابتدا گفته شد قرار ملاقات بگذارید. یا ممکن است تصمیم بگیرید سینما بروید یا خرید کنید. گزینههای دیگر را نیز ممکن است امتحان کنید. مثلا شاید خودتان را با باغبانی مشغول کنید؛ به مجلات و گالریها سر بزنید و مُد روز را دنبال کنید؛ شاید هم هوس کنید که به یک مغازه عتیقهفروشی بروید و یک ظرفِ رنگورو رفته و ترکخوردهای را برای دکور منزلتان تهیه کنید. بعضیها هم قبل از روز تعطیل برنامهی طبخ یک غذای سنتی یا خاص را تهیه میکنند و روزشان را با آداب و رسوم خاص قابل تحمل میکنند. اگر در یک روستا یا شهری زندگی میکنید که رودخانه یا دریاچه داشته باشد شاید یکی از این روزهای کسلکننده را برای قایقسواری انتخاب کنید. همهی این انتخابها در نهایت به معنایِ میل تصاحب زمان در چرخهی مصرفاند. ما در مواجهه با پدیدهی زمان به مصرفگرایی روی میآوریم. مصرفِ موسیقی، هنر، ابزار و اشیاء و کردارهایی که زمان را به تصرفمان دربیاورد.
این کتاب که مجموعهای از چیدمانِ زندگی روزمره در مقابل زمان را بررسی میکند، شما را با واقعیتِ چیستیِ کردارها و رفتارهایتان آشنا میکند. نویسندگان این مجموعه با نگاهی متفاوت به مسأله زمان در زندگی روزمره، پیرنگی از روانشناسیاجتماعی و فلسفهی زمان با طرحی بدیع و نو درانداختهاند. آنها بدون استفاده از زبان تخصصیِ علم نجوم و فیزیک، بلکه با مثالهایی روشن از زندگیِ روزمره و وقایع آن، به دنیای مردمشناسی پانهادهاند و اغراق نیست اگر بگویم تلفیق خوبی هم از کار درآمده است. توجه آنها بر مسأله تولید و بازتولید و مصرف خلاقانه، با به چالش کشیدنِ شکلی از زمانِ منظم سنتی تا مدرنیتهی آشفته در رویکردهای پیشین مطالعات دربارهی زمان، به ریتمهای چرخشی در دنیای تجاری مدرن و زمانِ طبیعی پرداخته اند. عادتوارهها و امورِ معمولی زندگی روزمره، نشانههای مهمی هستند که این کتاب سعی دارد با توصیف کردار مصرفی، تأثیر عمیق زمان را بر زندگیِ انسان امروز نشان بدهد.
شما با کتابی فربه روبرو هستید که مشتمل بر چهارده فصل است. این فصول در مجموع و بهطور کلی به توصیف دقیق و معنادار کردار روزمره، حیات اجتماعی، ریتم و نظم، اختلال در نظم زندگی، سفرها و امر عادی تحرک، ساختن عادتها و ویران کردن آنها، تقویمها و ساعتها و تجارت گل در امریکا، مُد و هوس و ابداع و تفاوت آنها،امور معمولی و عادت و اراده، خرید زمان، ریتم فصلی در چرخهی زندگی مردمانِ کشور ژاپن، زمانهای خاص و معمولی چای خوردن در ترکیه، قایقرانی و ساخت زمان و روابط دوجانبهی اشیاء و مشروعیت بخشی به آنها و در آخر آگاهی و ملالت و ارزش میپردازد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980808046.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«زمان، مصرف و زندگی روزمره»؛ فرانک ترنتمان و الیزابت شاو؛ ترجمه علیرضا مرادی؛ نشر علمی و فرهنگی وقتکُشی به شیوۀ مدرن
«زمان، مصرف و زندگی روزمره»
راهنمای کتاب/ جهانِ تأثیرات و انسانِ متأثر
محبوبه زمانیان
«بازداشتگاه صورتی»
(نیروهای پنهانی که طرز فکر، احساس و رفتار آدمی را شکل میدهند
نویسنده: آدام آلتر
ترجمه: هوشمند دهقان
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1398
343صفحه، 42000 تومان
#جامعه_شناسی #روانشناسی #ترجمان_علوم_انسانی
با فکر کردن دربارهی بازداشتگاه، محیطی خشونتبار و هراسآور در ذهنمان شکل میبندد. این تصورات خودبهخود بوجود نیامدهاند؛ در واقع یا خودمان آن را تجربه کردهایم یا از کسانی که گذرشان به آن حوالی افتاده است، شنیدهایم. اما تصاویر چگونه به صورت ادراک درمیآیند؟ بعنوان مثال، بازداشتگاه ابتدا به صورتِ یک مکان در ذهن تداعی میشود. شکل و تناسب این مکان با کارکرد و اهدافی که دارد در مجموع مفهومی به نام بازداشتگاه را برای ما معنا میکند. معانیای که به این ترتیب از جهان در ذهن ما نقش میبندند گاهی سبب میشوند تا تنها یک تفسیر و قرائت خاص را بپذیریم و این خطر وجود دارد که تفسیرمان موجب نمادسازی شود و سلطهی نمادها در جامعه به برچسبزنی منجر شود. اما از چه راهی میتوان پی بُرد که درک ما از مفاهیم و جهان اطرافمان به چه اندازه به حقیقت نزدیک است؟ خوشبختانه علم روانشناسی توانسته است تا حدودی امراض شناختی را شناسایی کند و عواملی را که بر نوع شناخت ما از جهان تأثیر میگذارند، به ما نشان دهد. در عین حال که هیچ کدام از دیدگاههای شناختی نمیتواند ادعا کند که مستقل و خودساخته است، پیدا کردن بیراهههای فکری و باریکههای نامرئی تأثیرگذار در جریان درک ما از پیرامونمان، میتواند اندک جنبش فکری ایجاد کرده و وجود عناصر و عواملی پنهانی را در نگرش ما برملا سازند که ذهن را مانند عروسکِ خیمهشببازی به بازی میگیرند.
پژوهشی بر اساس ایدهی بازداشتگاه صورتی نتیجهی آزمایشی بود که توسط پروفسور الکساندر شاوس در اوایل دهه هشتاد میلادی انجام شد. طبق تئوری او، زندانیان خطرساز و خشمگین بازداشتگاهِ مرکزیِ نیرویِ دریایی ایالت متحده در سیاتل واشنگتن، هنگامی که در سلولی قرار میگرفتند که دیوارهایش را با رنگ صورتی پوشانده بودند، از میزان خشم و خشونتشان کاسته میشد و جرائم کمتری در دوران حبس مرتکب میشدند. نتیجهی مهمی که این آزمایش به بار آورد این بود که گسترهای از عوامل پنهان تأثیرگذار بر رفتار انسانها مورد توجه و بررسی قرار گرفت و توانست روزنههای جدیدی در حوزهی رفتارشناسی بوجود آورد. این نتیجه خصوصا در عصرِ ما اهمیت بیشتری خواهد یافت. ما در شرایط بمباران اطلاعات و تفاسیر و نگرشهای مختلفی قرار داریم که از این جهت میتواند به شرایط جنگ شباهت داشته باشد؛ با این تفاوت که در این نوع جنگ روانی، ما بعنوان طرف دیگرِ این مبارزه از میزان تأثیرپذیری و القائات بیرونی بی خبریم.
بازداشتگاه صورتی" یک اثر تحقیقی و پژوهشی در زمینه روانشناسی احساسات و رفتار است. علم روانشناسی به دلیل نگرش وسیعی که به مقوله انسان دارد – از آن جهت که انسان است – و به علتِ حجمِ عظیمی از زیرشاخههایی که به جزئیات روانی انسانها میپردازد، همواره این خطر را به همراه دارد که نگاه جامع خود را از دست بدهد و به تقلیلگرایی دچار شود. اما این کتاب را میتوان از این خطا مبرا دانست چرا که به نقل از نویسنده، ایدهی این کتاب از پژوهشهایی آمده است که در نشریهی بوستون گلوب منتشرشده است. در حقیقت این کتاب مجموعهای از تحقیقات همه جانبهی پروفسور شاوس است که بصورت منظم و با ایدهی برخاسته از بازداشتگاه صورتی نوشته شده است. شاوس با دقت نظر بسیار نکات مهمی را در زندگی روزمره، در زیست اجتماعی و فرهنگی و جغرافیایی عنوان میکند که قرار است مسألهی مهمی را روشن کنند؛ اینکه آیا به راستی رفتار و احساسات ما از آنِ ما هستند یا برخاسته از محیط و جبر اجتماعیاند.
کتاب از سه بخش و ده زیرمجموعه تشکیل شده است. در بخش اول، از نامها و برچسبها و نمادها بعنوان "دنیای درون ما" نام برده میشود. در حقیقت در این بخش از روابط تودرتوی اجتماعی و خصوصی انسانها بعنوان مرزبندیهای درون گروهی یاد میشود؛ تجمع انسانی که به مرور، شکلی از یک نوع نگرش را ایجاد میکنند که درجهت پیشبرد اهداف همان گروه است. به نظر میآید شروع مرزبندیهای بینالمللی از همین نقطه شروع میشود؛ تجربیات روزمرهای که به مرور به یک عقیده تبدیل میشوند و عقاید کنترل اجتماعی را به عهده میگیرند. تبعیض نژادی، ملی گرایی و نمادِ پول از مهمترین نتایجی است که دنیای درون ما به دنبال خواهد داشت.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980816001.html
محبوبه زمانیان
«بازداشتگاه صورتی»
(نیروهای پنهانی که طرز فکر، احساس و رفتار آدمی را شکل میدهند
نویسنده: آدام آلتر
ترجمه: هوشمند دهقان
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1398
343صفحه، 42000 تومان
#جامعه_شناسی #روانشناسی #ترجمان_علوم_انسانی
با فکر کردن دربارهی بازداشتگاه، محیطی خشونتبار و هراسآور در ذهنمان شکل میبندد. این تصورات خودبهخود بوجود نیامدهاند؛ در واقع یا خودمان آن را تجربه کردهایم یا از کسانی که گذرشان به آن حوالی افتاده است، شنیدهایم. اما تصاویر چگونه به صورت ادراک درمیآیند؟ بعنوان مثال، بازداشتگاه ابتدا به صورتِ یک مکان در ذهن تداعی میشود. شکل و تناسب این مکان با کارکرد و اهدافی که دارد در مجموع مفهومی به نام بازداشتگاه را برای ما معنا میکند. معانیای که به این ترتیب از جهان در ذهن ما نقش میبندند گاهی سبب میشوند تا تنها یک تفسیر و قرائت خاص را بپذیریم و این خطر وجود دارد که تفسیرمان موجب نمادسازی شود و سلطهی نمادها در جامعه به برچسبزنی منجر شود. اما از چه راهی میتوان پی بُرد که درک ما از مفاهیم و جهان اطرافمان به چه اندازه به حقیقت نزدیک است؟ خوشبختانه علم روانشناسی توانسته است تا حدودی امراض شناختی را شناسایی کند و عواملی را که بر نوع شناخت ما از جهان تأثیر میگذارند، به ما نشان دهد. در عین حال که هیچ کدام از دیدگاههای شناختی نمیتواند ادعا کند که مستقل و خودساخته است، پیدا کردن بیراهههای فکری و باریکههای نامرئی تأثیرگذار در جریان درک ما از پیرامونمان، میتواند اندک جنبش فکری ایجاد کرده و وجود عناصر و عواملی پنهانی را در نگرش ما برملا سازند که ذهن را مانند عروسکِ خیمهشببازی به بازی میگیرند.
پژوهشی بر اساس ایدهی بازداشتگاه صورتی نتیجهی آزمایشی بود که توسط پروفسور الکساندر شاوس در اوایل دهه هشتاد میلادی انجام شد. طبق تئوری او، زندانیان خطرساز و خشمگین بازداشتگاهِ مرکزیِ نیرویِ دریایی ایالت متحده در سیاتل واشنگتن، هنگامی که در سلولی قرار میگرفتند که دیوارهایش را با رنگ صورتی پوشانده بودند، از میزان خشم و خشونتشان کاسته میشد و جرائم کمتری در دوران حبس مرتکب میشدند. نتیجهی مهمی که این آزمایش به بار آورد این بود که گسترهای از عوامل پنهان تأثیرگذار بر رفتار انسانها مورد توجه و بررسی قرار گرفت و توانست روزنههای جدیدی در حوزهی رفتارشناسی بوجود آورد. این نتیجه خصوصا در عصرِ ما اهمیت بیشتری خواهد یافت. ما در شرایط بمباران اطلاعات و تفاسیر و نگرشهای مختلفی قرار داریم که از این جهت میتواند به شرایط جنگ شباهت داشته باشد؛ با این تفاوت که در این نوع جنگ روانی، ما بعنوان طرف دیگرِ این مبارزه از میزان تأثیرپذیری و القائات بیرونی بی خبریم.
بازداشتگاه صورتی" یک اثر تحقیقی و پژوهشی در زمینه روانشناسی احساسات و رفتار است. علم روانشناسی به دلیل نگرش وسیعی که به مقوله انسان دارد – از آن جهت که انسان است – و به علتِ حجمِ عظیمی از زیرشاخههایی که به جزئیات روانی انسانها میپردازد، همواره این خطر را به همراه دارد که نگاه جامع خود را از دست بدهد و به تقلیلگرایی دچار شود. اما این کتاب را میتوان از این خطا مبرا دانست چرا که به نقل از نویسنده، ایدهی این کتاب از پژوهشهایی آمده است که در نشریهی بوستون گلوب منتشرشده است. در حقیقت این کتاب مجموعهای از تحقیقات همه جانبهی پروفسور شاوس است که بصورت منظم و با ایدهی برخاسته از بازداشتگاه صورتی نوشته شده است. شاوس با دقت نظر بسیار نکات مهمی را در زندگی روزمره، در زیست اجتماعی و فرهنگی و جغرافیایی عنوان میکند که قرار است مسألهی مهمی را روشن کنند؛ اینکه آیا به راستی رفتار و احساسات ما از آنِ ما هستند یا برخاسته از محیط و جبر اجتماعیاند.
کتاب از سه بخش و ده زیرمجموعه تشکیل شده است. در بخش اول، از نامها و برچسبها و نمادها بعنوان "دنیای درون ما" نام برده میشود. در حقیقت در این بخش از روابط تودرتوی اجتماعی و خصوصی انسانها بعنوان مرزبندیهای درون گروهی یاد میشود؛ تجمع انسانی که به مرور، شکلی از یک نوع نگرش را ایجاد میکنند که درجهت پیشبرد اهداف همان گروه است. به نظر میآید شروع مرزبندیهای بینالمللی از همین نقطه شروع میشود؛ تجربیات روزمرهای که به مرور به یک عقیده تبدیل میشوند و عقاید کنترل اجتماعی را به عهده میگیرند. تبعیض نژادی، ملی گرایی و نمادِ پول از مهمترین نتایجی است که دنیای درون ما به دنبال خواهد داشت.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3980816001.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«بازداشتگاه صورتی»؛ آدام آلتر؛ ترجمه هوشمند دهقان؛ ترجمان علوم انسانی جهانِ تأثیرات و انسانِ متأثر
«بازداشتگاه صورتی»
راهنمای کتاب/ کم داشتن چیزهای زیادی درپی دارد
دکتر علی غزالیفر
«فقر احمق میکند»
نویسندگان: سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر
مترجم: سید امیرحسین میرابوطالبی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ یازدهم 1398
384 صفحه، 44500 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
معرفی این کتاب شیرین را با گفتن حقیقت تلخی درباره کتابها آغاز میکنم:
واقعیت این است که هر کتاب خوبی که منتشر میشود مدتی در اوج قرار میگیرد و همه نگاهها را معطوف به خودش میکند. چند ماهی که گذشت همه چیز دوباره عادی میشود. کتاب خوب جدیدی به بازار میآید، چشم همگان را خیره میکند و همه به آن هجوم میآورند و قبلی کمکمک فراموش میشود. اگر بدشانسی نیاورد، در ردیف کتابهای معمولی قرار میگیرد و حداکثر اینکه هر چند سال یک بار با حداقل تیراژ تجدید چاپ شود. بله، گذر زمان و تغییر شرایط همه کتابها را یکسان میکند. ولی تعداد اندکی از کتابها طوفان و هیجان را پشت سر میگذارند و همچنان استوار و بلند به جای میمانند. این کتابها همیشه در سطحی بالاتر از دیگر کتابها قرار میگیرند.
صد البته این نوع کتابها در حوزه خشک اقتصاد زیاد نیستند؛ زیرا کتابهای اقتصادی حتی اگر هم پرفروش باشند، غالبا ناظر به دوره یا شرایط خاصی هستند و لذا تاریخ مصرف دارند. کتابهای دیگر هم آنقدر سخت و بیروح هستند که فقط متخصصان به سراغ آنها میروند. اما این کتاب حقیقتا شایسته این است که در ردیف آثار ماندگار جای گیرد، اگرچه یک کتاب نوآورانه در حوزه اقتصاد است.
اقتصاد متعارف دانش جدی و عبوس و گاه ترسناکی به نظر میرسد. همه را به یاد کتابهای قطور و زمختی میاندازد که دل و روده آنها پر از فرمول و نمودار است. به عبارت دیگر، اقتصاد چهره ناخوشایند ریاضیوار دارد. اما اوضاع دارد تغییر میکند. اکنون سالهاست که تعداد قابل توجهی از اقتصاددانان نظر دیگری دارند. آنان بر این باورند که روح اقتصاد از جنس ریاضی نیست. برعکس، جانمایه این دانش با روانشناسی سنخیت بیشتری دارد. به همین دلیل قالبهای ریاضی برای جای دادن رفتارهای اقتصادی افراد، زیادی تنگ است. برای جبران آن مشکل و در پیش گرفتن راه درست، رشته «اقتصاد رفتاری» وضع شده و اینک حتی برخی از برندگان نوبل اقتصاد نیز در همین عرصه فعال هستند. این کتاب جالب نیز مربوط به همین حوزه جذاب اقتصادی است و درباره انواع کمبودهای زندگی، چیزهای مهم و کاربردی زیادی به ما میآموزد. خب، این کتاب چه میگوید؟ در ابتدا به این مثال توجه کنید!
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981002143.html
دکتر علی غزالیفر
«فقر احمق میکند»
نویسندگان: سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر
مترجم: سید امیرحسین میرابوطالبی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ یازدهم 1398
384 صفحه، 44500 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
معرفی این کتاب شیرین را با گفتن حقیقت تلخی درباره کتابها آغاز میکنم:
واقعیت این است که هر کتاب خوبی که منتشر میشود مدتی در اوج قرار میگیرد و همه نگاهها را معطوف به خودش میکند. چند ماهی که گذشت همه چیز دوباره عادی میشود. کتاب خوب جدیدی به بازار میآید، چشم همگان را خیره میکند و همه به آن هجوم میآورند و قبلی کمکمک فراموش میشود. اگر بدشانسی نیاورد، در ردیف کتابهای معمولی قرار میگیرد و حداکثر اینکه هر چند سال یک بار با حداقل تیراژ تجدید چاپ شود. بله، گذر زمان و تغییر شرایط همه کتابها را یکسان میکند. ولی تعداد اندکی از کتابها طوفان و هیجان را پشت سر میگذارند و همچنان استوار و بلند به جای میمانند. این کتابها همیشه در سطحی بالاتر از دیگر کتابها قرار میگیرند.
صد البته این نوع کتابها در حوزه خشک اقتصاد زیاد نیستند؛ زیرا کتابهای اقتصادی حتی اگر هم پرفروش باشند، غالبا ناظر به دوره یا شرایط خاصی هستند و لذا تاریخ مصرف دارند. کتابهای دیگر هم آنقدر سخت و بیروح هستند که فقط متخصصان به سراغ آنها میروند. اما این کتاب حقیقتا شایسته این است که در ردیف آثار ماندگار جای گیرد، اگرچه یک کتاب نوآورانه در حوزه اقتصاد است.
اقتصاد متعارف دانش جدی و عبوس و گاه ترسناکی به نظر میرسد. همه را به یاد کتابهای قطور و زمختی میاندازد که دل و روده آنها پر از فرمول و نمودار است. به عبارت دیگر، اقتصاد چهره ناخوشایند ریاضیوار دارد. اما اوضاع دارد تغییر میکند. اکنون سالهاست که تعداد قابل توجهی از اقتصاددانان نظر دیگری دارند. آنان بر این باورند که روح اقتصاد از جنس ریاضی نیست. برعکس، جانمایه این دانش با روانشناسی سنخیت بیشتری دارد. به همین دلیل قالبهای ریاضی برای جای دادن رفتارهای اقتصادی افراد، زیادی تنگ است. برای جبران آن مشکل و در پیش گرفتن راه درست، رشته «اقتصاد رفتاری» وضع شده و اینک حتی برخی از برندگان نوبل اقتصاد نیز در همین عرصه فعال هستند. این کتاب جالب نیز مربوط به همین حوزه جذاب اقتصادی است و درباره انواع کمبودهای زندگی، چیزهای مهم و کاربردی زیادی به ما میآموزد. خب، این کتاب چه میگوید؟ در ابتدا به این مثال توجه کنید!
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981002143.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«فقر احمق میکند»؛ سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر؛ ترجمه سید امیرحسین میرابوطالبی؛ ترجمان علوم انسانی کم داشتن چیزهای زیادی درپی…
«فقر احمق میکند»
راهنمای کتاب / جدال بر مفهوم علم با جامعهشناسان
محبوبه زمانیان
«علم ناممکن؛ تحلیلی نهادی از جامعهشناسی آمریکایی»
نویسندگان: استیون پی.ترنر و جاناتان اچ.ترنر
ترجمه: سیدرضا مرزانی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1395
255صفحه، 18000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
یکی از مباحثی که گویا قرار نیست به این زودی یقهی جامعهشناسیِ آمریکایی را رها کند، بحث و جدل بر سر این پرسش است که آیا میتوان گفت جامعهشناسی یک علم است یا خیر؟ درواقع تا سال 1880 جامعهشناسی در آمریکا به دلیل رابطهای که با علمگراییِ آگوست کنت و هربرت اسپنسر داشت، بیشتر بعنوان زیرمجموعهی فعالیتهای اصلاحطلبانه و بشردوستانه در سایهی کلیسا و در جهتِ تربیت و تعلیم مردم و کمک به مشروعیتطلبیِ قشرِ کارگر و محروم جامعه فعالیت میکرد و شناخته شده بود. پیچیده شدن بحث مورد نظر از زمانی بالا گرفت که دیدگاهها و رویکردهای مختلفی در این رشته سربرآورد و جامعهشناسی عملا به حوزههای مختلفی تقسیم شد که مسائل دنیایِ جدید و مشکلاتی که به دنبال خود به همراه میآورد مانند جنگ جهانی اول و دوم، رویکردها و نگرش های متفاوتی را در بررسی جوامع انسانی پیش روی جامعه شناسان قرار داد.
اما چاره چیست؟ آیا همچنان باید بر سر درستیِ گزارهی "علم جامعهشناسی" بحثوگفتگو کرد یا زمان آن رسیده تا با راهکارِ مناسب راهحلی برای آن اندیشیده شود؟ آیا میتوان یک منطقهی بیطرف و مستقل را برای بررسی چنین پرسشی انتخاب کرد و شک و تردید در این موضوع را برای همیشه از بین برد یا خیر؟
اهمیت این پرسش به این اندازه است که "جاناتان اچ.ترنر" استاد دانشگاه کالیفرنیا – که عمدهی فعالیت او در زمینهی تحلیل نظریات جامعهشناسی است – با همکاری "استیون پارک ترنر" استاد دپارتمان فلسفه دانشگاه فلوریدای جنوبی – که آثار و مقالاتی هم مرتبط با فلسفهی علوماجتماعی منتشر کرده است – اثری مشترک در این زمینه تآلیف کردهاند. "علم ناممکن" پژوهشی تاریخی در سیر تحولات جامعهشناسی، پیش از شروع جنگ جهانی اول تا دوران طلایی آن، بهخصوص مابین سالهای 1956 تا 1980 است؛ دورهی زمانی که بودجههای بنیادهای خصوصیای که به جامعهی جامعهشناسان تعلق میگرفت چیزی بالغ بر 17 برابر افزایش پیدا کرد؛ مبلغی بالغ بر 30 میلیون در سال 1956 که در سال 1980 به 424 میلیون دلار در سال رسید.
کتاب جزئیات مهمی دربارهی عوامل تأثیرگذار بر رشد و تغییرات اساسی در جامعهشناسی آمریکایی ارائه داده است. بهعنوان مثال میتوان به تأثیرگذاری حمایتهای مالی و اقتصادی در پیشبرد اهداف علوماجتماعی در دورههای مختلفی اشاره کرد که در ایجاد یک چشمانداز مناسب و مترقی سهم بزرگی داشتهاند. با این وجود موضوع اصلی و محوری کتاب فراموش نشده است؛ یعنی چه زمان جامعهشناسی نزدیکترین فاصله را با شاخصههای اصلی علم برقرار کرده است و چه فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است و آیا میتوان در نهایت راهی یافت تا به اختلاف نظر میان اندیشمندان حوزههای مختلف پایان داد یا خیر.
محتوای این اثر به یک پیشگفتار و پنج بخش، به اضافهی ضمیمهها و پینوشتها و منابع و نمایه تقسیم شده است. بعد از پیشگفتارِ ساده و مختصر و مفید آن، فصل اول کتاب به ظهور جامعهشناسی در دوران پیش از جنگ جهانی اول در آمریکا میپردازد. دورانی که با رویکرد علمگرایی در اندیشهی اگوست کنت و هربرت اسپنسر توانست با استقلال از حوزهی فلسفهی اخلاق و همینطور مذهب، با پژوهش و تحقیق تجربی در دانشگاهها و مراکز و سازمانها به مسائل مهم جامعهی انسانی مانند مهاجرت، کار و اقتصاد بپردازد و چهرهی قابل اعتمادی در جامعهی علمی پیدا کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981009089.html
محبوبه زمانیان
«علم ناممکن؛ تحلیلی نهادی از جامعهشناسی آمریکایی»
نویسندگان: استیون پی.ترنر و جاناتان اچ.ترنر
ترجمه: سیدرضا مرزانی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1395
255صفحه، 18000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
یکی از مباحثی که گویا قرار نیست به این زودی یقهی جامعهشناسیِ آمریکایی را رها کند، بحث و جدل بر سر این پرسش است که آیا میتوان گفت جامعهشناسی یک علم است یا خیر؟ درواقع تا سال 1880 جامعهشناسی در آمریکا به دلیل رابطهای که با علمگراییِ آگوست کنت و هربرت اسپنسر داشت، بیشتر بعنوان زیرمجموعهی فعالیتهای اصلاحطلبانه و بشردوستانه در سایهی کلیسا و در جهتِ تربیت و تعلیم مردم و کمک به مشروعیتطلبیِ قشرِ کارگر و محروم جامعه فعالیت میکرد و شناخته شده بود. پیچیده شدن بحث مورد نظر از زمانی بالا گرفت که دیدگاهها و رویکردهای مختلفی در این رشته سربرآورد و جامعهشناسی عملا به حوزههای مختلفی تقسیم شد که مسائل دنیایِ جدید و مشکلاتی که به دنبال خود به همراه میآورد مانند جنگ جهانی اول و دوم، رویکردها و نگرش های متفاوتی را در بررسی جوامع انسانی پیش روی جامعه شناسان قرار داد.
اما چاره چیست؟ آیا همچنان باید بر سر درستیِ گزارهی "علم جامعهشناسی" بحثوگفتگو کرد یا زمان آن رسیده تا با راهکارِ مناسب راهحلی برای آن اندیشیده شود؟ آیا میتوان یک منطقهی بیطرف و مستقل را برای بررسی چنین پرسشی انتخاب کرد و شک و تردید در این موضوع را برای همیشه از بین برد یا خیر؟
اهمیت این پرسش به این اندازه است که "جاناتان اچ.ترنر" استاد دانشگاه کالیفرنیا – که عمدهی فعالیت او در زمینهی تحلیل نظریات جامعهشناسی است – با همکاری "استیون پارک ترنر" استاد دپارتمان فلسفه دانشگاه فلوریدای جنوبی – که آثار و مقالاتی هم مرتبط با فلسفهی علوماجتماعی منتشر کرده است – اثری مشترک در این زمینه تآلیف کردهاند. "علم ناممکن" پژوهشی تاریخی در سیر تحولات جامعهشناسی، پیش از شروع جنگ جهانی اول تا دوران طلایی آن، بهخصوص مابین سالهای 1956 تا 1980 است؛ دورهی زمانی که بودجههای بنیادهای خصوصیای که به جامعهی جامعهشناسان تعلق میگرفت چیزی بالغ بر 17 برابر افزایش پیدا کرد؛ مبلغی بالغ بر 30 میلیون در سال 1956 که در سال 1980 به 424 میلیون دلار در سال رسید.
کتاب جزئیات مهمی دربارهی عوامل تأثیرگذار بر رشد و تغییرات اساسی در جامعهشناسی آمریکایی ارائه داده است. بهعنوان مثال میتوان به تأثیرگذاری حمایتهای مالی و اقتصادی در پیشبرد اهداف علوماجتماعی در دورههای مختلفی اشاره کرد که در ایجاد یک چشمانداز مناسب و مترقی سهم بزرگی داشتهاند. با این وجود موضوع اصلی و محوری کتاب فراموش نشده است؛ یعنی چه زمان جامعهشناسی نزدیکترین فاصله را با شاخصههای اصلی علم برقرار کرده است و چه فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است و آیا میتوان در نهایت راهی یافت تا به اختلاف نظر میان اندیشمندان حوزههای مختلف پایان داد یا خیر.
محتوای این اثر به یک پیشگفتار و پنج بخش، به اضافهی ضمیمهها و پینوشتها و منابع و نمایه تقسیم شده است. بعد از پیشگفتارِ ساده و مختصر و مفید آن، فصل اول کتاب به ظهور جامعهشناسی در دوران پیش از جنگ جهانی اول در آمریکا میپردازد. دورانی که با رویکرد علمگرایی در اندیشهی اگوست کنت و هربرت اسپنسر توانست با استقلال از حوزهی فلسفهی اخلاق و همینطور مذهب، با پژوهش و تحقیق تجربی در دانشگاهها و مراکز و سازمانها به مسائل مهم جامعهی انسانی مانند مهاجرت، کار و اقتصاد بپردازد و چهرهی قابل اعتمادی در جامعهی علمی پیدا کند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981009089.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«علم ناممکن»؛ استیون پی.ترنر و جاناتان اچ.ترنر؛ ترجمه سیدرضا مرزانی؛ نشر ترجمان علوم انسانی جدال بر مفهوم علم با جامعهشناسان
«علم ناممکن؛ تحلیلی نهادی از جامعهشناسی آمریکایی»
راهنمای کتاب/ تمدن، مهمترین مسیر اندیشیدن برای تمامی ملتها
محبوبه زمانیان
«جامعه شناسی تمدن»
(مسائل تاریخی و سنتهای نظری)
نویسنده: یوهان پی. آرناسون
ترجمه: سالار کاشانی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1397
536صفحه، 60000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
انسان مدرن وارث فرهنگ، آداب و سنن، زبان، طبیعت، اقلیم و البته به تعبیر فرنان برودل (مورخ فرانسوی) "راههای اندیشیدن" گذشتگان است که در مجموع از آنها با عنوان تمدن یاد میکنیم. اماکن و آثار برجای مانده از دورانهای مهم تاریخی و فرهنگی سرزمینش، برای او نه تنها ارزشمند است بلکه هویت او را مشخص میکند. کنشها و واکنشهای انسانی نیز به همین ترتیب ساخته و پرداختهی تمدنش است. سیاست و فرهنگ و اقتصاد نیز از این امر مبرا نیستند. به طور کلی هر امر اجتماعی وانسانی به گفتهی نویسندهی این کتاب (آرناسون) میراثی از تمدن در خود دارد. به همین جهت نویسنده معتقد است نمیتوان بدون شناخت نیروهای پنهان در تاریخ هر ملت و زیرلایههای تاریخ، به فهم درست از جهان مدرن دست پیدا کرد. اگرچه همگی اندیشمندان به اهمیت تمدن در شناخت جوامع معترفاند، با این وجود در اکثر مواقع به آن بیتوجهاند. نتیجه این میشود که نظریات و پژوهشها فاقد اعتبار میشوند و عملا هیچ دردی را دوا نمیکنند؛ دقیق نیستند و کاری از پیش نمیبرند. بلکه حتی میتوان گفت بسیاری از پژوهشها وتحقیقات صرفا هدر رفتن هزینهاند و با توهم دانای کل، وضعیت را به بحران بیشتر میکشانند.
بخصوص میتوان در حوزهی جامعه شناسی رد گامهای بیپایه و اساس و اشتباه را مشاهده کرد که چگونه به نام تحلیل و تبیین موضوعات مهم اجتماعی، خود به یکی از عوامل فهمناپذیری مسأله تبدیل میشوند. هرچه شناخت ریشههای تاریخی یک مسأله کمتر مورد بررسی قرار گیرد به همان اندازه احتمال اشتباه تبیینی و شناختی بیشتر میشود. تا جایی که جامعهشناسی عملا به بنبست میرسد و همهی راههای فهم مسأله غیرممکن میشود؛ رشتهی کار از دست جامعهشناس میگریزد و ابهام موضوع صدچندان میشود.
همین دلایل کافیست تا جامعهشناسان بدانند چه اندازه فهم تاریخ تمدن یک ملت برای فهم مسأله امروز زندگی انسان، ضروری و حیاتی است. چالشهای بزرگ تاریخ بشر در مواجهه با امر متافیزیک یکی از مباحث مهم در این کتاب است که جامعهشناسان را دعوت میکند تا به تأثیرات عظیم آن بیتفاوت نباشند. شناختِ ناخودآگاهی که در ذهن بشریت به مرور زمان بر رفتار روزمره و بافت زندگی امروزش اثر گذاشته است میتواند به جامعهشناس کمک کند تا در مباحث انتقادی، رویهی علمیتر و دقیقتری پیش بگیرد. سنتهای نظری در گذشته که تصمیمات فردی و جمعی امروز ما را تعیین میکنند، از مهمترین مباحثی هستند که متخصصان باید به آن توجه خاص داشته باشد. آنها به این اندازه قدرتمند هستند که میتوانند اقتصاد امروز و آیندهی ما را تحت تأثیر قرار بدهند. بعنوان مثال در ادامهی بررسیهای اشپنگلر از چگونگی و چرایی سیستم اقتصادی چین و مصر به آن جهانبینیهای فضا و زمانی اشاره میکند که فعالیتهایشان در آن چهارچوب شکل گرفته است: "ویژگی رویکرد فاوستی تمرکز نیرو بر افقهای دور است، فرهنگ چینی حرکت بیهدف به سمت جلوست، حرکتی که روزی به هدف خواهد رسید، و فرهنگ مصری گام نهادن در مسیری است که از ابتدا انتخاب شده است."
کتاب تلاش میکند تا با بررسی ریشههای فرهنگی و زبانی و متافیزیکی از قرون وسطی تا جوامع متمدن به خواننده نشان بدهد که چگونه یک نوع فرهنگ خاصِ تاریخی و گمنام توانسته است اثری ماندگار در تغییرات و تحولات جهان امروز داشته باشد. بررسی تطبیقی آراء وبر و لِوی استراوس، دورکیم و موس، آیزنشتات و کریچی و بسیاری از متفکران دیگر در این کتاب، خیرهکننده و آگاهیبخش است. بخصوص برای آن دسته از خوانندگانی که به تاریخ و شناخت اسطوره و فرهنگ علاقهی ویژهای دارند. تاریخ ادیان توحیدی در تمدنهای مختلف از نظر نویسنده مهمترین بخشی است که یک محقق و پژوهشگر باید به خوبی نسبت به آن آگاهی داشته باشد. نویسنده برای تأکید بر اهمیت نقش ادیان و مذاهب بر تغییر و تحولات کشورها به نقش مسیحیت، اسلام و یهودیت در طول تاریخ تفکر ملتها اشاره میکند و مصادیقی را بیان میکند که نشان میدهد تا چه اندازه تفکرات پیشامذهبی و پسامذهبی بر چگونگی روند مدرنیته در میان مردم هر ملت نقش بسزایی داشتهاند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981103078.html
محبوبه زمانیان
«جامعه شناسی تمدن»
(مسائل تاریخی و سنتهای نظری)
نویسنده: یوهان پی. آرناسون
ترجمه: سالار کاشانی
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1397
536صفحه، 60000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
انسان مدرن وارث فرهنگ، آداب و سنن، زبان، طبیعت، اقلیم و البته به تعبیر فرنان برودل (مورخ فرانسوی) "راههای اندیشیدن" گذشتگان است که در مجموع از آنها با عنوان تمدن یاد میکنیم. اماکن و آثار برجای مانده از دورانهای مهم تاریخی و فرهنگی سرزمینش، برای او نه تنها ارزشمند است بلکه هویت او را مشخص میکند. کنشها و واکنشهای انسانی نیز به همین ترتیب ساخته و پرداختهی تمدنش است. سیاست و فرهنگ و اقتصاد نیز از این امر مبرا نیستند. به طور کلی هر امر اجتماعی وانسانی به گفتهی نویسندهی این کتاب (آرناسون) میراثی از تمدن در خود دارد. به همین جهت نویسنده معتقد است نمیتوان بدون شناخت نیروهای پنهان در تاریخ هر ملت و زیرلایههای تاریخ، به فهم درست از جهان مدرن دست پیدا کرد. اگرچه همگی اندیشمندان به اهمیت تمدن در شناخت جوامع معترفاند، با این وجود در اکثر مواقع به آن بیتوجهاند. نتیجه این میشود که نظریات و پژوهشها فاقد اعتبار میشوند و عملا هیچ دردی را دوا نمیکنند؛ دقیق نیستند و کاری از پیش نمیبرند. بلکه حتی میتوان گفت بسیاری از پژوهشها وتحقیقات صرفا هدر رفتن هزینهاند و با توهم دانای کل، وضعیت را به بحران بیشتر میکشانند.
بخصوص میتوان در حوزهی جامعه شناسی رد گامهای بیپایه و اساس و اشتباه را مشاهده کرد که چگونه به نام تحلیل و تبیین موضوعات مهم اجتماعی، خود به یکی از عوامل فهمناپذیری مسأله تبدیل میشوند. هرچه شناخت ریشههای تاریخی یک مسأله کمتر مورد بررسی قرار گیرد به همان اندازه احتمال اشتباه تبیینی و شناختی بیشتر میشود. تا جایی که جامعهشناسی عملا به بنبست میرسد و همهی راههای فهم مسأله غیرممکن میشود؛ رشتهی کار از دست جامعهشناس میگریزد و ابهام موضوع صدچندان میشود.
همین دلایل کافیست تا جامعهشناسان بدانند چه اندازه فهم تاریخ تمدن یک ملت برای فهم مسأله امروز زندگی انسان، ضروری و حیاتی است. چالشهای بزرگ تاریخ بشر در مواجهه با امر متافیزیک یکی از مباحث مهم در این کتاب است که جامعهشناسان را دعوت میکند تا به تأثیرات عظیم آن بیتفاوت نباشند. شناختِ ناخودآگاهی که در ذهن بشریت به مرور زمان بر رفتار روزمره و بافت زندگی امروزش اثر گذاشته است میتواند به جامعهشناس کمک کند تا در مباحث انتقادی، رویهی علمیتر و دقیقتری پیش بگیرد. سنتهای نظری در گذشته که تصمیمات فردی و جمعی امروز ما را تعیین میکنند، از مهمترین مباحثی هستند که متخصصان باید به آن توجه خاص داشته باشد. آنها به این اندازه قدرتمند هستند که میتوانند اقتصاد امروز و آیندهی ما را تحت تأثیر قرار بدهند. بعنوان مثال در ادامهی بررسیهای اشپنگلر از چگونگی و چرایی سیستم اقتصادی چین و مصر به آن جهانبینیهای فضا و زمانی اشاره میکند که فعالیتهایشان در آن چهارچوب شکل گرفته است: "ویژگی رویکرد فاوستی تمرکز نیرو بر افقهای دور است، فرهنگ چینی حرکت بیهدف به سمت جلوست، حرکتی که روزی به هدف خواهد رسید، و فرهنگ مصری گام نهادن در مسیری است که از ابتدا انتخاب شده است."
کتاب تلاش میکند تا با بررسی ریشههای فرهنگی و زبانی و متافیزیکی از قرون وسطی تا جوامع متمدن به خواننده نشان بدهد که چگونه یک نوع فرهنگ خاصِ تاریخی و گمنام توانسته است اثری ماندگار در تغییرات و تحولات جهان امروز داشته باشد. بررسی تطبیقی آراء وبر و لِوی استراوس، دورکیم و موس، آیزنشتات و کریچی و بسیاری از متفکران دیگر در این کتاب، خیرهکننده و آگاهیبخش است. بخصوص برای آن دسته از خوانندگانی که به تاریخ و شناخت اسطوره و فرهنگ علاقهی ویژهای دارند. تاریخ ادیان توحیدی در تمدنهای مختلف از نظر نویسنده مهمترین بخشی است که یک محقق و پژوهشگر باید به خوبی نسبت به آن آگاهی داشته باشد. نویسنده برای تأکید بر اهمیت نقش ادیان و مذاهب بر تغییر و تحولات کشورها به نقش مسیحیت، اسلام و یهودیت در طول تاریخ تفکر ملتها اشاره میکند و مصادیقی را بیان میکند که نشان میدهد تا چه اندازه تفکرات پیشامذهبی و پسامذهبی بر چگونگی روند مدرنیته در میان مردم هر ملت نقش بسزایی داشتهاند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/3981103078.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«جامعه شناسی تمدن، مسائل تاریخی و سنتهای نظری» نویسنده: یوهان پی. آرناسون؛ ترجمه سالار کاشانی؛ نشر ترجمان علوم انسان تمدن، مهمترین…
«جامعه شناسی تمدن»
راهنمای کتاب / بالاخره تمدن خوب است یا بد؟!
دکتر علی غزالیفر
«راه ناهموار تمدن»
(هفت مقاله درباره تمدن)
نویسنده: مجموعه نویسندگان
مترجم: محمد ملاعباسی و سیدعلی تقوینسب
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1395
256 صفحه، 18000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
استفاده از واژه "تمدن" نیمه دوم قرن هجدهم و در اروپای غربی شروع شد. نویسنده نامدار و خوشقلم انگلیسی، ساموئل جانسون (1709-1784)، در سال 1755 لغتنامه مشهور خود را منتشر کرد، اما او در این لغتنامه جدید نپذیرفت که واژه "تمدن" را ذکر کند. این واژه بهتازگی در میان نویسندگان رواج پیدا کرده بود، اما جانسون از این کلمه جدید و مندرآوردی خوشش نمیآمد. بله، عجیب است، اما واقعیت دارد. حتی ولتر (1694-1778) فرانسوی نیز به آن بیتوجه بود. روزگاری بود که حتی واژه تمدن هم در همین تمدن جدید برای بزرگترین متفکران و نویسندگان، غریب و نامفهوم بود. بله، تمدن در دوران اوج تمدن تا این حد ناشناخته بود. اما امروزه همه چیز تغییر کرده است. دوران فعلی زمانهای است که مسئله تمدن محوریت پیدا کرده است، بهشکلی که دیگر نمیتوان درباره آن سکوت کرد. موافق و مخالف در مواجهه با آن بهطور مشخص موضعگیری میکنند؛ از برخورد تمدنها (ساموئل هانتیگتون) گرفته تا گفتگوی تمدنها (سیدمحمد خاتمی) و پیمان تمدنها (رجب طیّب اردوغان). حالا همگی بهسادگی درباره آن صحبت میکنند. درباره آن که نه، بلکه در حرف زدن آن را بهکار میبرند. چون کمتر کسی معنای دقیق آن را میداند.
اینک میتوانیم با یک سوال ساده آغاز کنیم. آیا تمدن خوب است یا بد؟ پاسخ همگانی به این سوال روشن است: خوب است. خیلی خوب است. شاید اینطور باشد، اما چرا؟ فروید (1856-1939) در کتاب مشهور خود، "تمدن و ملالتهای آن"، بهخوبی نشان میدهد که چگونه تمدن باعث نارضایتی عمیق انسانها میشود. اگر ما هم خوب دقت کنیم احتمالا آنچه را فروید دیده هم خواهیم دید. مگر مشکلاتی که امروزه گریبان همه ما را گرفته زائیده همین تمدن فعلی نیست؟ آلودگی آب و هوا، تخریب محیط زیست، بیماریهای جدید، بیکاری، جنگ، استثمار، استبداد و... .
اصطلاح تمدن خیلی دیر و همین اواخر رایج شد. این بدین معناست که مدلول آن قرنهای بسیاری قبل از آن شکل گرفته بوده است؛ آنقدر که بسیاری از مصادیق آن دیگر از بین رفتهاند. با توجه به این امر طبیعی است که نوعی گزینش مفهومی در این اصطلاح راه پیدا کند؛ چراکه اصطلاحات دلالتهای مفهومی محدودی دارند و نمیتوانند همه حقایق مصادیق خود را نشان دهند. اصطلاح تمدن نیز بهطرز چشمگیری دچار چنین نقصانی است؛ زیرا مصادیق آن حقایقی بسیار بزرگ و پهناور هستند. از این روی بهتر است از "تمدنها" سخن بگوییم و نه "تمدن". این جنبه مفهومی مسئله است. علاوه بر این، تمدن پیامدهای عملی هم دارد که اساسا همانها مسئلهساز بحثها شدهاند. مشکل اصلی اینجاست که از این اصطلاح سوءاستفادههای بسیار کرده و میکنند. نیازی به توضیح نیست که حکومتهای غربی با استناد به همین تمدن دست به چه جنایتها، کشتارها و غارتهایی از مناطق غیرمتمدن زدند. بهطور کلی حتی امروزه تمدن یکی از ابزارهای نظری برای توجیه استعمارگری حکومت غربی بوده است. این حکومتها حتی اگر هم فرض کنیم که در ادعای خود صادق باشند، بنا را بر این گذاشتهاند که تمدن یک فرآورده است که میتوان آن را از بیرون بر یک جامعه، ملت و کشور تحمیل کرد.
ادامه... https://www.alef.ir/news/3981204199.html
دکتر علی غزالیفر
«راه ناهموار تمدن»
(هفت مقاله درباره تمدن)
نویسنده: مجموعه نویسندگان
مترجم: محمد ملاعباسی و سیدعلی تقوینسب
ناشر: ترجمان علوم انسانی، چاپ اول 1395
256 صفحه، 18000 تومان
#جامعه_شناسی #ترجمان_علوم_انسانی
استفاده از واژه "تمدن" نیمه دوم قرن هجدهم و در اروپای غربی شروع شد. نویسنده نامدار و خوشقلم انگلیسی، ساموئل جانسون (1709-1784)، در سال 1755 لغتنامه مشهور خود را منتشر کرد، اما او در این لغتنامه جدید نپذیرفت که واژه "تمدن" را ذکر کند. این واژه بهتازگی در میان نویسندگان رواج پیدا کرده بود، اما جانسون از این کلمه جدید و مندرآوردی خوشش نمیآمد. بله، عجیب است، اما واقعیت دارد. حتی ولتر (1694-1778) فرانسوی نیز به آن بیتوجه بود. روزگاری بود که حتی واژه تمدن هم در همین تمدن جدید برای بزرگترین متفکران و نویسندگان، غریب و نامفهوم بود. بله، تمدن در دوران اوج تمدن تا این حد ناشناخته بود. اما امروزه همه چیز تغییر کرده است. دوران فعلی زمانهای است که مسئله تمدن محوریت پیدا کرده است، بهشکلی که دیگر نمیتوان درباره آن سکوت کرد. موافق و مخالف در مواجهه با آن بهطور مشخص موضعگیری میکنند؛ از برخورد تمدنها (ساموئل هانتیگتون) گرفته تا گفتگوی تمدنها (سیدمحمد خاتمی) و پیمان تمدنها (رجب طیّب اردوغان). حالا همگی بهسادگی درباره آن صحبت میکنند. درباره آن که نه، بلکه در حرف زدن آن را بهکار میبرند. چون کمتر کسی معنای دقیق آن را میداند.
اینک میتوانیم با یک سوال ساده آغاز کنیم. آیا تمدن خوب است یا بد؟ پاسخ همگانی به این سوال روشن است: خوب است. خیلی خوب است. شاید اینطور باشد، اما چرا؟ فروید (1856-1939) در کتاب مشهور خود، "تمدن و ملالتهای آن"، بهخوبی نشان میدهد که چگونه تمدن باعث نارضایتی عمیق انسانها میشود. اگر ما هم خوب دقت کنیم احتمالا آنچه را فروید دیده هم خواهیم دید. مگر مشکلاتی که امروزه گریبان همه ما را گرفته زائیده همین تمدن فعلی نیست؟ آلودگی آب و هوا، تخریب محیط زیست، بیماریهای جدید، بیکاری، جنگ، استثمار، استبداد و... .
اصطلاح تمدن خیلی دیر و همین اواخر رایج شد. این بدین معناست که مدلول آن قرنهای بسیاری قبل از آن شکل گرفته بوده است؛ آنقدر که بسیاری از مصادیق آن دیگر از بین رفتهاند. با توجه به این امر طبیعی است که نوعی گزینش مفهومی در این اصطلاح راه پیدا کند؛ چراکه اصطلاحات دلالتهای مفهومی محدودی دارند و نمیتوانند همه حقایق مصادیق خود را نشان دهند. اصطلاح تمدن نیز بهطرز چشمگیری دچار چنین نقصانی است؛ زیرا مصادیق آن حقایقی بسیار بزرگ و پهناور هستند. از این روی بهتر است از "تمدنها" سخن بگوییم و نه "تمدن". این جنبه مفهومی مسئله است. علاوه بر این، تمدن پیامدهای عملی هم دارد که اساسا همانها مسئلهساز بحثها شدهاند. مشکل اصلی اینجاست که از این اصطلاح سوءاستفادههای بسیار کرده و میکنند. نیازی به توضیح نیست که حکومتهای غربی با استناد به همین تمدن دست به چه جنایتها، کشتارها و غارتهایی از مناطق غیرمتمدن زدند. بهطور کلی حتی امروزه تمدن یکی از ابزارهای نظری برای توجیه استعمارگری حکومت غربی بوده است. این حکومتها حتی اگر هم فرض کنیم که در ادعای خود صادق باشند، بنا را بر این گذاشتهاند که تمدن یک فرآورده است که میتوان آن را از بیرون بر یک جامعه، ملت و کشور تحمیل کرد.
ادامه... https://www.alef.ir/news/3981204199.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«راه ناهموار تمدن»؛ مجموعه نویسندگان؛ ترجمه محمد ملاعباسی و سیدعلی تقوینسب؛ ترجمان علوم انسانی بالاخره تمدن خوب است یا بد!
«راه ناهموار تمدن»
راهنمای کتاب/ چرا باید «زیبایی شناسی پوشاك زنان» را خواند؟
محمدرضا زائری
«زیبایی شناسی پوشاك زنان»
نویسنده: سیده راضیه یاسینی
ناشر: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول 1399
535 صفحه، 60000 تومان
#جامعه_شناسی #مطالعات_زنان #پژوهشگاه_فرهنگ_هنر_و_ارتباطات
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مركزی علمی است كه با هدف تأمین نیازهای پژوهشی وزارت ارشاد تأسیس شده و قرار بوده مطالعات اولیه و بررسی های لازم برای سیاست گذاری های این نهاد حاكمیتی را در حوزه فرهنگ و هنر انجام دهد.
این كه سیاست گذاری ها تا چه اندازه بر اساس مطالعات علمی این پژوهشگاه صورت می گیرد موضوع این یادداشت نیست و ناگفته پیداست كه به دلایل گوناگون سیاستگذاریها همیشه تابع عوامل و مؤثرات بیرونی دیگری هستند، چنان كه مدیران شبكههای صدا و سیما معمولا بر اساس نتایج مركز تحقیقات تصمیم نمیگیرند و با این كه این مركز یكی از مهمترین نهادهای تخصصی در حوزه پژوهش اجتماعی و سنجش افكار عمومی است، برنامه ریزی مدیران رسانه ملی چندان ربطی به مطالعات آن ندارد!
به هر حال اما پژوهشهایی در این گونه مراكز انجام می شود و بعضا به صورت كتاب انتشار می یابد كه بسیار ارزشمند و قابل استفادهاند، از جمله كتاب «زیبایی شناسی پوشاك زنان پس از انقلاب اسلامی» كه حاصل پژوهش و مطالعه مفصل و گسترده خانم دكتر سیده راضیه یاسینی است.
مؤلف اعتقاد دارد یكی از چیزهایی كه باعث شده سیاستهای حاكمیتی درباره موضوع حساس و پیچیده حجاب دچار مشكل باشد، غلبه رویكرد سیاسی و غفلت از بعد مهم زیبایی شناسی در توجه به مسأله پوشش بانوان است.
وی نخست به اصل مشكل اذعان می كند: «باید پذیرفت كه امروزه پوشاك بخش بزرگی از زنان با آنچه مطلوب نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده و بر آن اصرار ورزیده است، فاصله بسیار دارد. ورود به موضوع پوشش و پوشاك زنان به مثابه مسأله ای دستوری (سیاستی) و حل آن با تمسك به ابزارهای حاكمیتی، تا كنون ناكارآمدی خود را آشكار ساخته است» و بنابراین «لحاظ نشدن وجوه فرهنگی و هنری پوشاك و توجه به آن به مثابه موضوع یا ابزار سیاسی صرف، دلیل اصلی ناكامی در حل مسأله و بازتعریف و تولید پوشاك متناسب با اقتضاءات و نیازهای امروز زن ایرانی است.»
نویسنده با این مقدمه به مطالعه دقیق ادوار مختلف تاریخی پرداخته و برای شناخت روشنتر مساله ناچار پیشینه موضوع را از دوران صفویه تا پیروزی انقلاب به صورت كامل بررسی كرده و مخصوصا نقش ناصرالدین شاه قاجار و پهلوی را در غفلت از خصوصیات جامعه چندفرهنگی ایران مورد توجه قرار می دهد.
وی دوران بعد از انقلاب اسلامی -حدود چهل سال- را به چند مرحله تقسیم می كند و به ترتیب از سال ٥٧ تا ٥٩ را دوره گذار انقلابی ، از ٥٩ تا ٦٧ را دوره ارزش گرایی/ دفاع مقدس، از ٦٧ تا ٧٦ را دوره پساجنگ / سازندگی، از ٧٦ تا ٨٤ را دوره اصلاح طلبی/ آزادی خواهی، از ٨٤ تا ٩٢ را دوره اصول گرایی/ بازگشت به ارزشها و نهایتا از ٩٢ تا ٩٦ را دوره اعتدال گرایی می نامد و تحولات اجتماعی مربوط به پوشش بانوان را در هر دوره مطالعه و بررسی می كند.
روش او در این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی است و داده های متنوعی از سفرنامه های سیاحان اروپایی به ایران و عكس های دوره قاجار تا مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی یا محتوای شبكه های اجتماعی و فضای مجازی را زیر ذره بین قرار داده است.
نتیجه این مطالعه و پژوهش مفصل و عمیق كتابی بسیار جذاب و قابل توجه شده كه گذشته از پدیده پوشش بانوان، سیری در تحولات اجتماعی ادوار مختلف تاریخ ایران را به خواننده ارائه می كند.
خواننده كتاب اگر جوانی باشد كه خود این چهل سال را تجربه نكرده، با شوق سیر این تحولات اجتماعی را مطالعه می كند و اگر بزرگسالی باشد كه همه این سالها را با تمام وجود لمس كرده از بازخوانی و یادآوری این تجربهها بر سر ذوق خواهد آمد و از مرور سریع آنها تعجب خواهد كرد، زیرا مجموع عكس ها و نمودارها و جدول ها و مستنداتی كه در كنار هم قرار گرفته تصویری دیدنی از سیر تحول موضوع به دست داده است.
https://www.alef.ir/news/3990815140.html
محمدرضا زائری
«زیبایی شناسی پوشاك زنان»
نویسنده: سیده راضیه یاسینی
ناشر: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، چاپ اول 1399
535 صفحه، 60000 تومان
#جامعه_شناسی #مطالعات_زنان #پژوهشگاه_فرهنگ_هنر_و_ارتباطات
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مركزی علمی است كه با هدف تأمین نیازهای پژوهشی وزارت ارشاد تأسیس شده و قرار بوده مطالعات اولیه و بررسی های لازم برای سیاست گذاری های این نهاد حاكمیتی را در حوزه فرهنگ و هنر انجام دهد.
این كه سیاست گذاری ها تا چه اندازه بر اساس مطالعات علمی این پژوهشگاه صورت می گیرد موضوع این یادداشت نیست و ناگفته پیداست كه به دلایل گوناگون سیاستگذاریها همیشه تابع عوامل و مؤثرات بیرونی دیگری هستند، چنان كه مدیران شبكههای صدا و سیما معمولا بر اساس نتایج مركز تحقیقات تصمیم نمیگیرند و با این كه این مركز یكی از مهمترین نهادهای تخصصی در حوزه پژوهش اجتماعی و سنجش افكار عمومی است، برنامه ریزی مدیران رسانه ملی چندان ربطی به مطالعات آن ندارد!
به هر حال اما پژوهشهایی در این گونه مراكز انجام می شود و بعضا به صورت كتاب انتشار می یابد كه بسیار ارزشمند و قابل استفادهاند، از جمله كتاب «زیبایی شناسی پوشاك زنان پس از انقلاب اسلامی» كه حاصل پژوهش و مطالعه مفصل و گسترده خانم دكتر سیده راضیه یاسینی است.
مؤلف اعتقاد دارد یكی از چیزهایی كه باعث شده سیاستهای حاكمیتی درباره موضوع حساس و پیچیده حجاب دچار مشكل باشد، غلبه رویكرد سیاسی و غفلت از بعد مهم زیبایی شناسی در توجه به مسأله پوشش بانوان است.
وی نخست به اصل مشكل اذعان می كند: «باید پذیرفت كه امروزه پوشاك بخش بزرگی از زنان با آنچه مطلوب نظام فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بوده و بر آن اصرار ورزیده است، فاصله بسیار دارد. ورود به موضوع پوشش و پوشاك زنان به مثابه مسأله ای دستوری (سیاستی) و حل آن با تمسك به ابزارهای حاكمیتی، تا كنون ناكارآمدی خود را آشكار ساخته است» و بنابراین «لحاظ نشدن وجوه فرهنگی و هنری پوشاك و توجه به آن به مثابه موضوع یا ابزار سیاسی صرف، دلیل اصلی ناكامی در حل مسأله و بازتعریف و تولید پوشاك متناسب با اقتضاءات و نیازهای امروز زن ایرانی است.»
نویسنده با این مقدمه به مطالعه دقیق ادوار مختلف تاریخی پرداخته و برای شناخت روشنتر مساله ناچار پیشینه موضوع را از دوران صفویه تا پیروزی انقلاب به صورت كامل بررسی كرده و مخصوصا نقش ناصرالدین شاه قاجار و پهلوی را در غفلت از خصوصیات جامعه چندفرهنگی ایران مورد توجه قرار می دهد.
وی دوران بعد از انقلاب اسلامی -حدود چهل سال- را به چند مرحله تقسیم می كند و به ترتیب از سال ٥٧ تا ٥٩ را دوره گذار انقلابی ، از ٥٩ تا ٦٧ را دوره ارزش گرایی/ دفاع مقدس، از ٦٧ تا ٧٦ را دوره پساجنگ / سازندگی، از ٧٦ تا ٨٤ را دوره اصلاح طلبی/ آزادی خواهی، از ٨٤ تا ٩٢ را دوره اصول گرایی/ بازگشت به ارزشها و نهایتا از ٩٢ تا ٩٦ را دوره اعتدال گرایی می نامد و تحولات اجتماعی مربوط به پوشش بانوان را در هر دوره مطالعه و بررسی می كند.
روش او در این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی است و داده های متنوعی از سفرنامه های سیاحان اروپایی به ایران و عكس های دوره قاجار تا مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی یا محتوای شبكه های اجتماعی و فضای مجازی را زیر ذره بین قرار داده است.
نتیجه این مطالعه و پژوهش مفصل و عمیق كتابی بسیار جذاب و قابل توجه شده كه گذشته از پدیده پوشش بانوان، سیری در تحولات اجتماعی ادوار مختلف تاریخ ایران را به خواننده ارائه می كند.
خواننده كتاب اگر جوانی باشد كه خود این چهل سال را تجربه نكرده، با شوق سیر این تحولات اجتماعی را مطالعه می كند و اگر بزرگسالی باشد كه همه این سالها را با تمام وجود لمس كرده از بازخوانی و یادآوری این تجربهها بر سر ذوق خواهد آمد و از مرور سریع آنها تعجب خواهد كرد، زیرا مجموع عكس ها و نمودارها و جدول ها و مستنداتی كه در كنار هم قرار گرفته تصویری دیدنی از سیر تحول موضوع به دست داده است.
https://www.alef.ir/news/3990815140.html
جامعه خبری تحلیلی الف
«زیبایی شناسی پوشاك زنان»؛ سیده راضیه یاسینی؛ انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات چرا باید «زیبایی شناسی پوشاك زنان» را خواند؟
«زیبایی شناسی پوشاك زنان
به روایت مترجم/ بازتاب هموارۀ تاریخ
زهرا سادات روحالامین
«جامعهشناسی تاریخی بازتابی»
نویسنده: آرپاد ساکولچای
مترجم: زهرا سادات روحالامین
ناشر: کتاب نیستان، سال انتشار: 1401
304 صفحه، 140000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرنیستان
کتاب جامعهشناسی تاریخی بازتابی، یکی از جدیدترین موضوعات جامعهشناسی تاریخی در جهان معاصر را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. علاوهبراین خواندن این کتاب برای مخاطب علاقهمند به جامعهشناسی تاریخی میتواند مفید باشد چرا که با سیر زندگی و صیروریت تفکر افرادی چون «نوربرت الیاس»، «فرانتس بورکنائو»، «اریک ووگلین»، «لوئیس مامفورد» آشنا میشود. در بخش دوم کتاب نظریات این اندیشمندان با اشخاصی چون وبر و فوکو مورد مقایسه قرار میگیرد. اما کتاب ورای مفهوم جامعهشناسی تاریخی موضوعات و مفاهیم دیگری را نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم مورد بحث قرار میدهد.
تاریخ چیست؟
فقط کافی است کلمه «تاریخ» یا «History» را در جستجوگر گوگل بنویسید. هزاران پیشنهاد برای تعریف از انواع متخصصین و جامعهشناسان به شما پیشنهاد میشود. و بعد از چند ساعت مطالعه دست آخر پاسخ این سوال که «تاریخ چیست؟» و «نسبت انسان با تاریخ چگونه است؟» را شاید دقیقا نتوان بیان کرد. امروزه برخی از صاحبنظران معتقدند تاریخ، گذشتهای است برای دورانی دور که تمام شده است. «تاریخ» در این دیدگاه به معنای وقایع و حوادث، سرگذشت و سرنوشت سلسلهها، حکومتها، اقوام، تمدنها، فرهنگها و سنتهای گذشته است. دیگر صاحبنظران بر این عقیده هستند که تاریخ، گذشتهای است که تمام نشده است و این تاریخ است که آینده را میسازد. بهعقیده دیلتای «ما از قبل، محصول تاریخ هستیم زیرا در میان شیوههایی میبالیم که روح گذشته در آنها تعین عینی یافته و در زمان و زمینۀ حال ما حضور دارد». در این دیدگاه، آینده تاریخ است و گذشته، حال و آینده، نقاط منفصل از یکدیگر نیستند بلکه در یک طیف قرار دارند و بر یکدیگر تاثیر میگذارند. نگاه به گذشته به عنوان یک علم و یا یک دانستنی صرف تغییر کرده است. اسلاوتر معتقد است تاریخ، هویت و دستاوردهای گذشته، بر ادراک، فهم و توجه ما در زمان حال تاثیر دارد و این به نوبۀ خود، طرحها، برنامهها و اهداف آیندهمان تاثیر میگذارد. تاریخ در این کتاب نیز با چنین نگاهی پیوند دارد.
در دهههای 1950 و 1960 هنگامی که به راحتی و بهگونهای امپریالیستی تصور میشد جامعهشناسی رشتهای است که مستعد تدوین نظریهای عام دربارۀ جامعه و قابل کاربرد به شکل جهانشمول است و جامعهشناسان، تاریخ را به نحوی خفتآمیز مجموعهای از پژوهشهای آرشیوی تلقی میکردند که مختص گردآوری «فاکتها (Facts)» دربارۀ زمانها و مکانهای خاص در گذشته است، کاربست الگوی عام دربارۀ یک یا چند مورد تاریخی و نوع جامعهشناسی تاریخی بود که در جریان اصلی محافل علمی و دانشگاهی چونان دقیقترین و مناسبترین حوزۀ تجربی و نظری به رسمیت شناخته میشد. این موج جدید اهمیت به جامعهشناسی تاریخی نسل به نسل مواجتر شد تا جاییکه سیرایت میلز در اهمیت نقش تاریخ در جامعهشناسی مینویسد: «هر علمالاجتماعی یا به عبارت بهتر هرگونه مطالعۀ اجتماعی درست و حسابی، نیازمند درک و فهمی تاریخی و کاربرد کامل سازمایههای تاریخی است». در مجموع به کمک بازسازی تاریخ و جامعهشناسی بهعنوان «جامعهشناسی تاریخی» میتوان به درک تازهای از جامعه دست یافت.
تاریخ با جامعه چه میکند؟
تاریخ را میتوان «حافظۀ ملتها» دانست و البته در این تعریف بسیار کوتاه واقعیتهای زیادی نهفته است. ما سازندۀ تاریخیم و خود نیز محصول تاریخ جامعۀ خویشیم. انسان در طول زمان با باورهای گذشتگان خود زندگی کردهاست. آنگونه که آگوست کنت اعتقاد داشت، این رفتگاناند که بر زندهها حکومت میکنند. هایدگر نیز میگوید ما درون فضایی واقع شدهایم که میتوان آن را حاصل تفکرات و اندیشههای پیشنیان دانست. مفهومی که بعدها فوکو از آن بهعنوان اپیستمه(Episteme) یاد کرد. تاریخ به جامعه هویت ملی(National Identity)، حافظۀ جمعی(Collective Memory)، حافظۀ تاریخی(Historical Memory) و در نهایت همبستگی اجتماعی(Social Solidarity) میدهد. جامعۀ بدون تاریخ، جامعهای بدون هویت است و ناآگاهی درباره گذشته و تاریخ، منجر به تصمیمگیری اشتباه افراد جامعه برای لحظات سرنوشتساز برای آینده میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4011014107.html
زهرا سادات روحالامین
«جامعهشناسی تاریخی بازتابی»
نویسنده: آرپاد ساکولچای
مترجم: زهرا سادات روحالامین
ناشر: کتاب نیستان، سال انتشار: 1401
304 صفحه، 140000 تومان
#جامعه_شناسی #نشرنیستان
کتاب جامعهشناسی تاریخی بازتابی، یکی از جدیدترین موضوعات جامعهشناسی تاریخی در جهان معاصر را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. علاوهبراین خواندن این کتاب برای مخاطب علاقهمند به جامعهشناسی تاریخی میتواند مفید باشد چرا که با سیر زندگی و صیروریت تفکر افرادی چون «نوربرت الیاس»، «فرانتس بورکنائو»، «اریک ووگلین»، «لوئیس مامفورد» آشنا میشود. در بخش دوم کتاب نظریات این اندیشمندان با اشخاصی چون وبر و فوکو مورد مقایسه قرار میگیرد. اما کتاب ورای مفهوم جامعهشناسی تاریخی موضوعات و مفاهیم دیگری را نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم مورد بحث قرار میدهد.
تاریخ چیست؟
فقط کافی است کلمه «تاریخ» یا «History» را در جستجوگر گوگل بنویسید. هزاران پیشنهاد برای تعریف از انواع متخصصین و جامعهشناسان به شما پیشنهاد میشود. و بعد از چند ساعت مطالعه دست آخر پاسخ این سوال که «تاریخ چیست؟» و «نسبت انسان با تاریخ چگونه است؟» را شاید دقیقا نتوان بیان کرد. امروزه برخی از صاحبنظران معتقدند تاریخ، گذشتهای است برای دورانی دور که تمام شده است. «تاریخ» در این دیدگاه به معنای وقایع و حوادث، سرگذشت و سرنوشت سلسلهها، حکومتها، اقوام، تمدنها، فرهنگها و سنتهای گذشته است. دیگر صاحبنظران بر این عقیده هستند که تاریخ، گذشتهای است که تمام نشده است و این تاریخ است که آینده را میسازد. بهعقیده دیلتای «ما از قبل، محصول تاریخ هستیم زیرا در میان شیوههایی میبالیم که روح گذشته در آنها تعین عینی یافته و در زمان و زمینۀ حال ما حضور دارد». در این دیدگاه، آینده تاریخ است و گذشته، حال و آینده، نقاط منفصل از یکدیگر نیستند بلکه در یک طیف قرار دارند و بر یکدیگر تاثیر میگذارند. نگاه به گذشته به عنوان یک علم و یا یک دانستنی صرف تغییر کرده است. اسلاوتر معتقد است تاریخ، هویت و دستاوردهای گذشته، بر ادراک، فهم و توجه ما در زمان حال تاثیر دارد و این به نوبۀ خود، طرحها، برنامهها و اهداف آیندهمان تاثیر میگذارد. تاریخ در این کتاب نیز با چنین نگاهی پیوند دارد.
در دهههای 1950 و 1960 هنگامی که به راحتی و بهگونهای امپریالیستی تصور میشد جامعهشناسی رشتهای است که مستعد تدوین نظریهای عام دربارۀ جامعه و قابل کاربرد به شکل جهانشمول است و جامعهشناسان، تاریخ را به نحوی خفتآمیز مجموعهای از پژوهشهای آرشیوی تلقی میکردند که مختص گردآوری «فاکتها (Facts)» دربارۀ زمانها و مکانهای خاص در گذشته است، کاربست الگوی عام دربارۀ یک یا چند مورد تاریخی و نوع جامعهشناسی تاریخی بود که در جریان اصلی محافل علمی و دانشگاهی چونان دقیقترین و مناسبترین حوزۀ تجربی و نظری به رسمیت شناخته میشد. این موج جدید اهمیت به جامعهشناسی تاریخی نسل به نسل مواجتر شد تا جاییکه سیرایت میلز در اهمیت نقش تاریخ در جامعهشناسی مینویسد: «هر علمالاجتماعی یا به عبارت بهتر هرگونه مطالعۀ اجتماعی درست و حسابی، نیازمند درک و فهمی تاریخی و کاربرد کامل سازمایههای تاریخی است». در مجموع به کمک بازسازی تاریخ و جامعهشناسی بهعنوان «جامعهشناسی تاریخی» میتوان به درک تازهای از جامعه دست یافت.
تاریخ با جامعه چه میکند؟
تاریخ را میتوان «حافظۀ ملتها» دانست و البته در این تعریف بسیار کوتاه واقعیتهای زیادی نهفته است. ما سازندۀ تاریخیم و خود نیز محصول تاریخ جامعۀ خویشیم. انسان در طول زمان با باورهای گذشتگان خود زندگی کردهاست. آنگونه که آگوست کنت اعتقاد داشت، این رفتگاناند که بر زندهها حکومت میکنند. هایدگر نیز میگوید ما درون فضایی واقع شدهایم که میتوان آن را حاصل تفکرات و اندیشههای پیشنیان دانست. مفهومی که بعدها فوکو از آن بهعنوان اپیستمه(Episteme) یاد کرد. تاریخ به جامعه هویت ملی(National Identity)، حافظۀ جمعی(Collective Memory)، حافظۀ تاریخی(Historical Memory) و در نهایت همبستگی اجتماعی(Social Solidarity) میدهد. جامعۀ بدون تاریخ، جامعهای بدون هویت است و ناآگاهی درباره گذشته و تاریخ، منجر به تصمیمگیری اشتباه افراد جامعه برای لحظات سرنوشتساز برای آینده میشود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4011014107.html