الفِ کتاب
618 subscribers
3.99K photos
32 videos
41 files
3.7K links
الف‌ِکتاب ضیافتی‌ست فرهنگی؛ میزبان شماییم تا از تازه‌ترین کتاب‌ها بگوییم؛ این‌که چگونه‌اند و فراخور کدام‌یک از ما...
Download Telegram
راهنمای کتاب/ اخبار بی‌اخبار

دکتر علی غزالی‌فر

«پی‌گیر اخبار نباشید»
نویسنده: رولف دوبلی
مترجمان: عادل فردوسی‌پور، بهزاد توکلی، علی شهروز
ناشر: چشمه، چاپ سوم 1399
142 صفحه، 30000 تومان
#روانشناسی #چشمه

تقریباً همگان اخبار را پیگیری می‌کنند. علت این کار چیست؟ ظاهراً بدیهی است. ولی اگر بداهت را زیر پا بگذاریم و پافشاری کنیم که دلایل پیگیری اخبار را بدانیم، ممکن است یکی دو جوابی هم بشنویم. بیشتر، نه! احتمالاً اولین پاسخ طرفداران اخبار این است که وعده‌های خبری به ما شناختی فوق‌العاده از جهان می‌دهند. واقعاً این‌طور است؟ اجازه دهید یک مورد را با دقت بررسی کنیم.

چند ماه پیش برخی رسانه‌ها، مثل همیشه، رویدادی تلخ را در صدر فهرست اخبار قرار دادند؛ در گوشه‌ای از این کشور درندشت، مردی همسرش را به قتل رساند. همۀ ما با واکنش‌ها و ماجراهای بعدی آشنا هستیم. در این‌باره چیزی نمی‌گویم. فقط مسئلۀ شناخت را بررسی کنیم. خب این رویداد دقیقاً چه شناختی از جهان یا کشور به ما می‌دهد؟ اگر منطقی نگاه کنیم، مطلقاً هیچ! منظور این است که نمی‌توان نتیجۀ کلی معتبری به دست آورد. برای مثال نمی‌توان نتیجه گرفت که عجب دنیای بدی شده که مردی همسر خودش را می‌کشد! واقعیت این است که در گذشته، همه‌جا، چنین قتل‌هایی رخ می‌داد. همین حالا هم خیلی از شوهران آرزوی چنین کاری را دارند، اما هر وقت گوشت‌کوب دیزی را برمی‌دارند، دست‌شان می‌لرزد. البته خیلی هم ترسی ندارد؛ زیرا از طلاق دردسر کمتری دارد و هزینۀ مالی‌اش هم زیاد نیست. دل و جان انسان هم خنک می‌شود! البته بسیاری از افراد به این باور رسیدند که شوهران به زنان خود رحم نمی‌کنند و... . اما این هم اشتباه محض است. در همان لحظه‌ای که آن شخص دست به آن جنایت هولناک زد، میلیون‌ها شوهر داشتند به همسران خود محبت می‌کردند؛ شوهرانی برای همسران خود هدیه می‌خریدند، شوهرانی با همسران خود شوخی می‌کردند، شوهرانی زنان خود را به بیمارستان می‌بردند، شوهرانی بر بالین همسران خود بودند، شوهرانی دست همسران خود را گرفته بودند و به کتاب‌فروشی رفته بودند و... . آیا این‌ها هیچ ارزشی ندارد؟ بله؛ برای اخبار هیچ ارزشی ندارد. اخبار واقعیت را آن‌گونه که هست نمایش نمی‌دهد؛ زیرا برایش اهمیتی ندارد. به علاوه، اساساً نمی‌تواند نشان دهد. اخبار فقط می‌خواهد اذهان و چشمان و توجه بیشتری را به خود جلب کند؛ به هر قیمتی که شده. مسئله چندان هم پیچیده نیست. هر روز میلیاردها اتفاق در عالم رخ می‌دهد. چرا فقط ده بیست مورد از آنها در اخبار گفته می‌شود؟ اگر با نگاه انتقادی به اخبار نگاه کنیم، می‌بینیم که از اخبار هیچ شناخت درست و دقیقی حاصل نمی‌شود. رسانه‌ها فقط چیزهای جدید و سرگرم‌کننده ارائه می‌کنند و نه مطالب مهم و حیاتی.

برویم سراغ جواب دوم. به هر حال هوادارن وعده‌های خبری هنوز هم دست‌شان کاملاً خالی نشده است. آنها می‌توانند، علاوه بر «شناخت»، دلیل دیگری رو کنند: «تحلیل». وعده‌های خبری انباشته می‌شود از کارشناسان مسایل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و گوجه فرنگی. کارشناسان مسایل مهم با ظاهری شیک و مجلسی و قیافه‌هایی بسیار جدی به صندلی تکیه می‌دهند و پیش‌بینی می‌کنند آیندۀ همه چیز را. باز هم یک مورد را بررسی می‌کنیم.

روز چهارشنبه، بیستم ژانویه سال 2021، تحلیف رییس جمهور جدید ایالات متحده بود. دست‌کم چندصد میلیون نفر آدم علاف و بیکار در سراسر جهان مشغول تماشای این مراسم خاله‌زنکی بودند که صدها کانال تلویزیونی و ماهواره ای در سراسر جهان آن را به طور زنده پخش می‌کردند. یکی از آن چند صدمیلیون نفر علاف و بیکارِ دنیا خودم بودم. همراه با تخمۀ آفتاب‌گردان معتنابهی که دم دستم بود، به آن ماس‌ماسک‌های روی صورت زن‌وبچۀ مردم خیره شده بودم. یکی ازشبکه‌های فارسی‌زبان خارجکی، همزمان با اجرای مراسم، چند کارشناس چاقالو آورده بود که این لوس‌بازی‌ها را تجزیه و تحلیل کنند. یکی از خفن‌ترین افراد پروفسور نمی‌دونم چی‌چی از کالج اُل بولز از دانشگاه وِست شیپز ایالت جورج جورداق بود؛ یا یک همچو چیزی. وی کارشناس مسایل سیاست جهان در دنیا بود. مجری پرسید که از نظر او با روی کار آمدن آقای جو بایدن سیاست خارجی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت و عاقبت چه خواهد شد؟ جناب پروفسور پس از چند ثانیه تکان کله به بالا و پایین و لمس گره کراوات با اعتماد به نفس مطلق جواب داد: «پیش‌بینی من این هست که پریزیدنت جو بایدن سیاستی متفاوت با دونالد ترامپ را در قبال جمهوری اسلامی ایران به کار خواهد گرفت. این سیاست به سیاست تیم آقای باراک اوباما بیشتر شباهت دارد تا به سیاست تیم آقای ترامپ. ادامه...
https://www.alef.ir/news/3991206129.html
به روایت نویسنده/ چگونه توجه و دقت کودکان را بالا ببریم؟

داریوش صادقی
«تقویت دقت و توجه کودکان با بازی»
نویسنده:داریوش صادقی
ناشر: کتاب نیستان، چاپ اول 1396
104 صفحه، 15000 تومان
#روانشناسی_کودک ٍ


کتاب های "تقویت دقت و توجه با بازی" تألیف داریوش صادقی، از سری مجموعۀ "اختلال های یادگیری" است که توسط انتشارات کتاب نیستان در سال 1396 به چاپ رسیده است. این مجموعه سعی دارد تا مهمترین و شایع ترین مشکلات کودکان در خصوص دقت،‌ توجه و تمرکز را با رویکرد علمی، بررسی و راهکارهای درمانی را با استفاده از بازی های متنوع و کاربردی به والدین و مربیان ارائه کند. در ادامه به بررسی اختلال دقت و توجه در کودکان و روش های متنوع درمانی آن در این کتاب ها می پردازیم.

اختلال دقت و توجه در کودکان(ADD)

اختلال دقت و توجه (Attention deficit disorder) یکی از شایع ترین مشکلات کودکان است که معمولاً از همان سنین یک یا دوسالگی نشانه های آن ظاهر می شود و والدین از بی توجهی،‌ عدم تمرکز و کمبود دقت کودک خود شکایت می کنند. این مشکل زمانی که کودک درورۀ آموزش پیش دبستانی یا دبستان را آغاز می کند تبدیل به دردسری بزرگ برای والدین می شود و ابعاد مشکل آفرین آن به طور کامل بروز می کند. کودکانی که دارای نقص دقت و توجه هستند، ویژگی هایی را نشان می دهند که در بیشتر آنها مشترک است. مثلاً فکر کودک به سرعت از چيزي به چيز ديگر پرش مي‌کند. به سختي کارهايي را که از او انتظار مي‌رود انجام مي‌دهد. کودک تقريباً هر چيزي را در آخرين دقايق ممکن انجام مي دهد و نسبت به محرک‌هاي خارجي بسيار حساس است.

کودک به تشويق و بازخوردهاي مثبت زياد احتياج دارد. ذهنش به طور دائم مشغول است و از شروع کردن کارهاي خسته کننده و تکراري دوري مي‌کند. داراي نوسانات خلقي است و از انجام کارهاي نيازمند دقت و توجه زياد مأيوس مي‌شود. خيال‌باف و رويايي به نظر مي‌رسد و هنگام مکالمه، خيره به مخاطب خود نگاه مي‌کند. وسايلش را خيلي زياد گم مي کند وکارهايي که به او می سپارند تمام نمي‌کند. انتظار کشيدن و صبر کردن برايش خيلي دشوار است و هنگامی که با او صحبت مي‌کنيد، دائماً ميان حرف شما مي‌پرد. جزئيات محيطي که در آن به‌سرمي‌برد فکرش را مشغول مي‌کند و انجام کارهاي داراي اولويت برايش مشکل است. هنگامي که فکر مي کنيد به شما گوش مي‌دهد، فکرش جايي ديگر است. در ارتباط برقرارکردن با هم‌سن و سالان خودش مشکل دارد و ترجيح مي‌دهد با کودکان بزرگ‌تر از خودش معاشرت کند. آموزش‌هاي ديداري را آسان‌تر و بهتر ياد مي‌گيرد و در يادگيري رياضيات مشکل دارد، غلط‌هاي ديکته کودک زياد هستند و در پايان رساندن تکاليف مدرسه ناتوان و بي‌نظم و نامرتب است.


مشکلات والدین کودکانِ دارای نقص دقت و توجه

والدين کودکاني که داراي اختلال دقت و توجه هستند به مرور متوجه مي‌شوند که کودک نمي‌تواند براي مدت زيادي به حرف‌هاي آن‌ها گوش دهد و فراموش‌کار و بي‌دقت است. والدين ناچار هستند به طور مرتب اطراف کودک بچرخند و کار يا دستوري را که از کودک خواسته‌اند به او يادآوري کنند تا انجام دهد. براي مثال وقتي به کودک مي‌گويند که غذايش را با چنگال بخورد نه با دست، کودک براي چند ثانيه اطاعت مي‌کند و با چنگال غذا مي‌خورد اما لحظاتي بعد مثل اينکه هيچ چيزي در اين مورد نشنيده است دوباره با دست شروع به خوردن مي‌کند. وقتي مي‌خواهد تکاليف
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000123112.html
راهنمای کتاب/ ابروان گره خورده!

محمد امین فقیهی رضایی
«دیگر اخبار نخوانید!»
نویسنده: رولف دوبِلی
ترجمه: فائزه طباطبایی
ناشر: فرهنگ نشر نو؛ چاپ اول 1399
152صفحه، 24000 تومان
#فلسفه #روانشناسی #نشرنو

چطور می شود تغییر کرد و قدری بهتر شد؟ چگونه می توان انسان آرام تر شود و لحظاتی از هیاهوی بیرونی دنیای شلوغ امروزی رهایی یابد؟ در بمبئی بمب گذاری شده. پچه سوم بردپیت و آنجلینا جولی انگشت کنار شصت پای راستش از حالت عادی بلندتر است. روابط چین و امریکا سر فلان موضوع بحرانی شده است. از چه چیز فرار می کنیم؟ هیچ پناهی امن تر از اخبار برایمان نیست؟ هیچ سرگرمی دیگری نداریم؟ آخر اگر اخبار نخوانیم که دیگر نمی دانیم در چگونه دنیایی زندگی می کنیم و دیگر نمی توانیم تصمیمات پخته بگیریم. رولف دوبِلی در هفتمین فصل کتاب«دیگر اخبار نخوانید!» به نام «اخبار اهمیتی ندارد»، پاسخ این حرف را اینگونه می دهد:"شما احتمالا در دوازده ماه گذشته حدود بیست هزار آیتم خبری بلعیده اید، حدود ۶۰ تا در روز، و تازه این تخمینی است متوسط. با خودتان رو راست باشید، آیا حتی یکی از آنها به شما کمک کرد که تصمیم بهتری برای زندگی تان، خانواده تان، شغلتان، رفاهتان یا کسب و کارتان بگیرید؟ تصمیمی که بدون دانستن اخبار نمی توانستید بگیرید؟ هیچ کدام از دوستانی که این سوال را ازشان پرسیدم نتوانستند از بین بیست هزار آیتم خبری بیشتر از دو مثال بزنند. این آمار ناجوری است. با بررسی ده سال گذشته، که من در طول آن خبر نمی خوانم، فقط یک خبر بود که اگر می خواندم دانستنش کمکی به من می کرد. در سال 2010 وقتی رسیدم فرودگاه فهمیدم که پروازم به خاطر فوران آتشفشان در ایسلند کنسل شده است."

دوبِلی نویسنده ۵۴ ساله سوئیسی در ۳۵ فصل کتاب خود معایب اخبار را از هر منظری که بتوان تصور کرد بیان می کند و مخاطب را شدیدا و قویا از خواندن اخبار نهی می کند. بیانات و نقطه نظرات او چنان جامع و شامل است که بعید می دانم کسی که این کتاب را می خواند اگر اخبار را به کل رها نکند بتواند با ولع قبلی هم آن را دنبال کند. برخی از این دلایل بدین قرار اند:
- اخبار ما را منفعل می کند: تقریبا هیچ کدام از چیزهایی که در اخبار می شنوید چیزی نیست که بتوانید تغییرش دهید. فهرست بلندبالای روزانه از چیزهایی که نمی توانیم آنها را تغییر دهیم، ما را منفعل می کند.
- اخبار سوگیری گذشته نگر را تقویت می کند: هنگامی که بعد شنیدن خبر به گذشته می نگریم، همه اینها کاملا واضح و روشن به نظر می رسند. این توهم در ما ایجاد می شود که این بحران ها قابل درک و قابل پیش بینی هستند.
- اخبار برای بدن سم است: اخبار بد مهمتر از اخبار خوب درک می شود. اطلاعات منفی دو برابر اطلاعات مثبت اثر می کند. ناراحتی ما از سقوط ده درصدی ارزش سهام دو برابر میزان خوشحالی ما از صعود ده درصدی ارزش سهام است.

رولف در 15 جولیای 1966 در شهر لوزرن سوئیس به دنیا آمد و تحصیلاتش را در فلسفه و مدیریت مالی گذراند. اولین کتابش را در 2003 به نام «سی و پنج» به زبان آلمانی منتشر کرد. از دیگر آثار او می توان به «برای زندگی چه می کنی؟»، «من کی هستم؟» و « هنر شفاف اندیشیدن» که پرفروش ترین کتاب غیر داستانی 2012 در آلمان و سوئیس شد و بعد از ترجمه آن به انگلیسی در سایر کشور ها نیز به کتاب پر فروش سال تبدیل شد، نام برد. او در 2020 آخرین اثر خود یعنی «دیگر اخبار نخوانید!» را منتشر کرد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000205131.html
راهنمای کتاب / تأکید بر نقش «خود» در روان‌کاوی مدرن

زهره مسکنی

«ایگو»
(محور مداخلات تکنیکی)
نویسنده: فرد بوش
مترجم: سمانه غفوری و سیدابوالقاسم حسام
ناشر: قطره، چاپ اول: 1399
304 صفحه، 55000 تومان
#روانشناسی #نشرقطره

امروزه روان‌کاوی در ایران از وضعیتی استثنائی برخوردار است که نه‌تنها در طول تجربۀ تاریخی‌اش در سرزمین ما بی‌سابقه بوده، بلکه با سرنوشت روان‌کاوانی در غرب هم در تضاد است. شاید هستۀ اصلی این «رخداد شگفت‌انگیز» در ایران معاصر این واقعیت باشد که روان‌کاوی در ایران همچنان «قابلیت دگرگون‌کنندگی» خود را حفظ کرده و همین موجب شده تا شاهد اوج اشتیاق برای آن باشیم. به همین دلایل است که دسترسی به متون جدی روان‌کاوانه، ضرورتی انکارناپذیر محسوب می‌شود.

دکتر فرد بوش، روان‌کاو ارشد آموزشی و ناظر در انستیتو و جامعۀ روان‌کاوی بوستون متولد سال 1939 و ساکن انگلیس است. او پرچمدار مکتب روان‌شناسی ایگو در آمریکای شمالی است و تا کنون چهار کتاب و بیش از هفتاد مقاله دربارۀ روش و تئوری درمان روان‌کاوی منتشر کرده است. دکتر بوش ویراستاری تعداد زیادی از مجلات معتبر بین‌المللی روان‌کاوی را نیز در کارنامۀ خود دارد. کتاب «خلق یک ذهن روان‌کاوانه» از او کاندیدای جایزۀ گراویدا بوده و به بیش از ده زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. «ایگو محور مداخلات تکنیکی» ترجمۀ نخستین اثر دکتر بوش در مورد اهمیت جایگاه ایگو در تکنیک روان‌کاوی است.

جلب همراهی و همکاری بیماران در فرایند خودشناسی و تجهیز ایگوی آنها به توانمندی‌هایی برای انجام فعالیت‌های تحلیلی، محور اصلی رویکرد بالینی دکتر فرد بوش محسوب می‌شود. او در این کتاب روشن می‌کند که تعابیر اغلب تحلیلگران تا چه اندازه مبتنی بر چیزی است که آنها درک می‌کنند نه آنچه بیماران آمادۀ شنیدن آن هستند. اینکه بسیاری از جنبه‌های درمان تحلیلی به جای آنکه در جهت مشارکت‌دادن ایگوی بیمار طی فرایند درمان باشد، متمرکز بر حفظ جایگاه مشاهده‌گر تحلیلگر است. دکتر بوش به مخاطبانش چرایی تغییر در این رویکرد را می‌آموزد و تأکید می‌کند که در نظر گرفتن ایگوی بیماران به عنوان همکارانی راستین طی فرایند تحلیل چگونه ضروری و نقش‌آفرین است.

بنا بر نظریۀ زیگموند فروید، عصب‌شناس و روان‌کاو سرشناس اتریشی، شخصیت انسان از سه عنصر «نهاد» (اید)، «خود» (ایگو) و «فراخود» (سوپرایگو) تشکیل شده ‌است. این سه عنصر در تعامل با یکدیگر، رفتارهای پیچیدۀ انسانی را به وجود می‌آورند. موضوع اصلی کتاب «ایگو محور مداخلات تکنیکی» این است که برای درک موقعیت بالینی و مداخله در آن باید تأکید بیشتری بر نقش ایگو داشته باشیم. فرد بوش در کار روشنگرانۀ خود نظریۀ ساختاری معاصر را گسترش بیشتری داده و روش‌های جدید نگرش و فهم کاربردهای بالینی این نظریه را برای روانکاوی بالینی بهبود می‌بخشد. این کتاب که با قلم شیوایی نوشته شده، برای دانشجویان و روان‌درمانگران و روان‌کاوان قابل استفاده است و بعد از کتاب‌های فنیکل، گلاور، گرینسون و گِری به عنوان یکی از کتاب‌های کلاسیک در تکنیک روانکاوانه، جایگاه خود را پیدا خواهد کرد.

رویگرد نظارت روند از نزدیک دکتر بوش در تحلیل ایگو که آن را در سراسر کتاب شرح می‌دهد، امکان تمرکز تحلیلی بر جنبه‌هایی از عملکرد ایگو را فراهم می‌کند که مناقشات را همیشگی کرده و بنابراین تفکر را محدود می‌کند. در نتیجۀ این امر، اهداف تحلیلی به شیوۀ مفیدتری بر حسب آزادی بیشتر اندیشه و ظرفیت خودتحلیلی مفهومی می‌شود. دکتر بوش به لحاظ تکنیکی روش‌هایی قابل توجه برای تمرکز همسو با این اهداف را شرح می‌دهد؛ بنابراین تفسیرها باید به روشی ساختار داده شوند که «در همسایگی» یعنی در دسترس بیمار باشند. به همین دلیل بارها به خواننده یادآوری می‌شود که آنچه بیمار می‌تواند بشنود و با آن کار کند، مهمتر از آن چیزی است که تحلیلگر می‌داند.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000230001.html
راهنمای کتاب/ افقی به دنیای روانکاوان بزرگ

زهره مسکنی

«یک فنجان چای با بزرگان روانکاوی جهان»
گردآوری و ترجمه: عباس کیوانلو
ناشر: قطره، چاپ دوم، 1398
155 صفحه، 25000 تومان
#روانشناسی #نشرقطره

مصاحبه و گفت‌وگو با صاحب‌نظران رشته‌های گوناگون علم و اندیشه همیشه یکی از مناسب‌ترین شیوه‌های آشنایی با نظریات و عقاید آنان بوده است. با بهره‌گیری از این شیوۀ اغلب رو در رو، مصاحبه‌کننده فرصت می‌یابد گفت‌وگو را به سمت‌وسوی مشخص هدایت کند که این مسیر بیشتر با پاسخ پرسش‌های خودش یا کنجکاوی‌ مخاطبان ارتباط دارد. اگرچه مصاحبه‌شونده نیز مجال دارد با پاسخ‌هایش به گونه‌ای موضوعات و پرسش‌های جدید مورد نظر خود را برای دیگران مطرح کند. عباس کیوانلو در کتاب «یک فنجان چای با بزرگان روانکاوی جهان» ترجمۀ چند مصاحبۀ برگزیدۀ روانکاوان مشهور جهان را در اختیار علاقه‌مندان گذاشته است.

روانکاوی همچون سفر به اعماق روح انسان است و روان‌درمانگری علمی است که با پنهانی‌ترین و اساسی‌ترین وجه انسان سر و کار دارد. خواندن گفت‌وگوهای جالب «یک فنجان چای با بزرگان روانکاوی جهان» فرصتی مانند دیدار و مصاحبت با پرچم‌داران روانکاوی و آشنایی با فلسفۀ فکری بزرگان این علم است. کیوانلو با گردآوری، ترجمه و انتشار این گفت‌وگوها فرصتی را برای علاقه‌مندان این مباحث فراهم کرده تا پیش‌فرض‌ها و کلیشه‌های ذهنی دربارۀ روانکاوان را کنار گذارده و چهرۀ واقعی برخی مشاهیر این حوزه را درک کنند. چرا که این مصاحبه‌ها گزیده‌ای از گپ و گفت واقعی با این بزرگان است و در خلال آنها می‌توان به وجوه شخصیتی، طرز فکر و نظریه‌های آنان پی برد. کتاب بسیار سرراست و همه‌فهم و به راستی همچون دلپذیریِ گفت‌وگو در خلال نوشیدن فنجانی چای تهیه شده است. مطالب سرنخ‌هایی نیز برای پیگیری موضوع‌های بنیادین به مخاطب می‌دهد که می‌تواند راهنمای مناسبی برای رسیدن به آثار و منابع مطالعاتی دیگر هم باشد.

کیوانلو به گردآوری گفت‌وگوهای صمیمانه و تخصصی روانکاوانی پرداخته که هر کدام از آنها در رأس یک جریان فکری حوزۀ علم روانکاوی قرار دارند. اعتقاد به اثرگذاری ناخودآگاه بر روان و شخصیت، نقطۀ اشتراک تمام جریان‌های فکری مورد اشاره در کتاب است. همچنین از فحوای مطالب آن می‌توان به موضوعاتی از این قبیل که محتوای ناخودآگاه چیست یا چگونه می‌توان سوژۀ اسیر در دام ارباب ناخودآگاه را از تکرار رها کرد، پی برد. مطالعۀ این مصاحبه‌ها به منظور آشنایی مقدماتی با سبک تفکر و جهت‌گیری روانکاوان بسیار مفید و ارزنده است.

کتاب شامل مقدمۀ دبیر مجموعه، دیباچه و شش فصل با عناوینی به نام هر یک از روانکاوان مورد مصاحبه است. اینکه زیگموند فروید نقش اساسی در زندگانی عقلانی بشر داشته و مانند برنارد شاو فقط در یک سطح نمانده و به جریانی فکری تبدیل شده که می‌توان برایش جایگاه تاریخی مشخصی در سیر تطور تمدن در نظر گرفت از محتوای فصل مربوط به این روانکاو است. بلافاصله پس از این فصل به ژاک لاکان پزشک، فیلسوف و روانکاو برجسته فرانسوی پرداخته شده که به خاطر ایده «بازگشت به فروید» و رساله‌ای که در آن ناخودآگاه را به صورت یک زبان ساختاربندی کرده معروف است.

در فصل بعد به آندره گرین پرداخته شده که مدتی شاگرد لاکان بوده است. آندره گرین یکی از مهمترین اندیشمندان روانکاوی و تحت نفوذ دو جریان فکری بود؛ از یک سو، اهمیت پدر برخاسته از کارهای لکان و از سوی دیگر، توجه به مادر مربوط به کارهای وینیکات و بیون. در فصل بعد به اتو کرنبرگ روانکاو و روانپزشک اتریشی می‌رسیم که شهرتش به دلیل نظریه‌های روانکاوی دربارۀ سازمان شخصیت مرزی و آسیب‌شناسی نارسیسیسم است. وی نوعی از روانکاوی متمرکز و فشرده به نام روان‌درمانی متمرکز بر انتقال را طراحی کرد که برای درمان بیماران سازمان شخصیت مرزی بسیار کارآمد است.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000401127.html
راهنمای کتاب/ پس از انزوایی طولانی

زهره مسکنی

«دکترهای اعصاب»
(داستان‌های ناگفتۀ روانپزشکی)
نویسنده: جفری لیبرمن
مترجم: ماندانا فرهادیان
ناشر: فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول 1400
375 صفحه، 110000 تومان
#روانشناسی #نشرنو


روان‌پزشکی شاخه‌ای از پزشکی است که روی تشخیص، درمان و پیشگیری از اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری تمرکز دارد. افراد به دلایل مختلف خواهان کمک روان‌پزشک هستند. این مشکلات می‌تواند مانند حملۀ عصبی، توهمات وحشتناک، فکر خودکشی و شنیدن صدای ناگهانی یا احساس ناراحتی، ناامیدی و بی‌قراری کوتاه یا بلندمدت باشد. روان‌پزشک دکتری است که در زمینۀ سلامت روان تخصص می‌گیرد و صلاحیت دارد جنبۀ روانی و جسمانی مشکلات روان‌شناختی را ارزیابی کند.

روان‌پزشکی ما را قادر می‌کند اشتباهات خودمان را با اعتراف به کمبودها و نقطه‌ضعف‌های والدینمان تصحیح کنیم. این جمله از لارنس پیتر و جملۀ بعدی از ریتا می براون با این مضمون که آمار دربارۀ سلامت روانی می‌گوید یک نفر از هر چهار نفر امریکایی به نوعی بیماری روانی مبتلاست؛ به سه دوست نزدیکتان فکر کنید و اگر آنها حالشان خوب است پس شما آن یک نفر هستید، از نقل قول‌هایی است که در برخی سرفصل‌های کتاب «دکترهای اعصاب/ داستان‌های ناگفتۀ روانپزشکی» به چشم می‌خورد.

این کتاب شامل سه بخش است که بخش اول داستان تشخیص‌ها، بخش دوم سرگذشت درمان و بخش سوم دربارۀ روان‌پزشکی است. هر یک از این بخش‌ها خود به چند قسمت تقسیم شده و مسائل مهمی را مورد بررسی قرار می‌دهد. در بخش اول، چهار فصل با ‌عناوین «فرزندخوانده پزشکی: مسمریست‌ها، ایلینیست‌ها، و روانکاوان»، «در مسیر گمراهی: ظهور دکتر اعصاب»، «بیماری روانی چیست؟ ملغمه‌ای از تشخیص‌ها» و «نابود کردن آثار رامبراند، گویا، ون‌گوگ: ضدفرویدی‌ها...» را می‌خوانیم. در فصول پنجم و ششم کتاب که محتوای بخش دوم هستند «تلاش‌های مذبوحانه: تب‌درمانی، اغمادرمانی، و لوبوتومی» و «وردست کوچولوی مامان: بالاخره دارو» درج شده است. «خروج از برهوت: انقلاب مغز»، «قلب سرباز: اسرار ضربه روحی»، «پیروزی کثرت‌گرایی: DSM-5» و «پایان لکه ننگ: آینده روانپزشکی» نیز عناوین فصول هفتم تا دهم کتاب هستند که در بخش سوم قرار دارند. جفری لیبرمن، نویسندۀ کتاب در سپاسگزاری ابتدای آن توضیح داده که نام و جزئیات هویت بیمارانش را برای حفظ حریم شخصی آنها تغییر داده و در مواردی مخلوطی از چند بیمار را خلق کرده است. او برای وضوح بیشتر و آسانی خواندن مطالب، شخصیت‌های کلیدی خاصی را که نمایندۀ نسل یا گروه تخصصی خودشان محسوب می‌شده‌اند را برجسته کرده است.

جفری لیبرمن، رئیس پیشین انجمن روانپزشکی امریکا و استاد روانپزشکی در دانشگاه کلمبیا در این کتاب تاریخ روانپزشکی را در چشم‌اندازی مدرن قرار داده تا بتواند از سرگذشت آن به دریافتی عمیق برسد. او اذعان می‌دارد که از هر چهار نفر یک نفر دچار بیماری روانی است و احتمال اینکه افراد به خدمات روان‌پزشکی نیاز پیدا کنند، بیش از هر تخصص پزشکی دیگری است. با این حال شمار بسیار زیادی از مردم آگاهانه از همان درمان‌ اجتناب می‌کنند و حتی اثبات شده که آنها علائم بیماری را از بین می‌برند. بسیاری افراد هرچه از دستشان برمی‌آید انجام می دهند تا به روان‌پزشک مراجعه نکنند.

پیش از این، بیشتر مؤسسات روان‌پزشکی زیر سایه ایدئولوژی و علم غیرقابل اعتماد و مورد سوء‌ظن و گرفتار دورنمایی از شبه‌پزشکی بودند. در چنین شرایطی فدائیان زیگموند فروید تمام موقعیت‌های قدرت را قبضه کرده بودند. جفری لیبرمن، در این کتاب با روایت تعداد قابل توجهی از نمونه‌ها و مثال‌ها در مراحل گوناگون کار روان‌پزشکی، جهان پشت صحنه این دانش و اشتباهات تاریخی آن را می‌کاود و دنیای نوین این علم و قلمرو و مرزهایش را پیش چشم خواننده می‌گذارد.

ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000430056.html
راهنمای کتاب/ روان‌کاوی را زود و آسان بیاموزید

دکترعلی غزالی‌فر

«آثار و اندیشه‌های زیگموند فروید»
نویسنده: ژان‌میشل کینودو
مترجمان: علیرضا طهماسب و مجتبی جعفری
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1400
215 صفحه، 64000 تومان
#روانشناسی #روانکاوی #نشرنو

شب‌ها زود نمی‌خوابم؛ چون تا دیروقت مشغول بازی و علافی هستم. قلم‌به‌دست یک چشم به کتاب و یک چشم به کاغذ کاهی، روی صندلی، پشت میز، چیزمیز می‌نویسم. ولی آن شب زود افقی شدم. قبلش تصمیم گرفته بودم کار مفیدی انجام دهم. این شد که بعد از غروب با دوست مثلاً مهندسم رفتیم قدم بزنیم. قدم زدن بهانه‌ای بود که به فلافل‌های شهر شبیخون بزنیم. تا خرخره خوردیم. سنگین شدم و زود به لانه برگشتم. حال‌وحوصلۀ کار نبود. روی تخت دراز کشیدم و این کتاب کوچک و زیبا را به دست گرفتم؛ چون خیلی سبک و خوش‌دست بود. هم شب‌ها برای حالت افقی روی تخت مناسب است و هم روزها برای حالت عمودی در اتوبوس و مترو. البته عنوانش نیز کنجکاوم کرد.

یک‌راست رفتم به سراغ بخش پایانی کتاب، یعنی «واژه‌نامه». مترجمان توضیح داده بودند که «آن‌چه در پی می‌آید صرفاً شامل آن دسته از اصطلاحات روان‌کاوی است که خواننده هنگام مطالعۀ این کتاب یا دیگر کتب مشابه یا خود آثار فروید ممکن است با آن‌ها برخورد کند و شاید بخواهد تعریفی مفید و مختصر از آن‌ها در دست داشته باشد.»

از همان صفحۀ اول یکی از اصطلاحات را ورانداز کردم: «Aggression / (پرخاشگری): تلاش آشکار فکری و عملی و احساسی و یا خیالی (فانتزی) برای سلطه بر دیگری یا تخریب او. نیز این اصطلاح به سائقی اشاره دارد که مسبب این‌ها است.» خب، در قدم اول فهمیدم که اَگرِشِن هم دارم. اندکی چشم چرخاندم تا ببینم کدامیک از ویژگی‌های صفحۀ بعدی را دارم که با چند اصطلاح فاخر خاک‌برسری مواجه شدم! ترجیح دادم جلوتر نروم و به همین دلیل برگشتم به اول کتاب، «پیشگفتار مترجمان». مترجمان پیشگفتار مفصل پنجاه‌صفحه‌ای برای این کتاب تهیه کرده‌اند که ترجمۀ اثری دیگر است. این پیشگفتار خوب و جالب به این مسئله می‌پردازد که فروید را چگونه بخوانیم و چگونه نخوانیم. در همین راستا ویژگی‌های کلی و اصلی بینش فروید را برمی‌شمرد.

بدنۀ اصلی کتاب از صفحۀ 61 شروع می‌شود و در صفحۀ 180 به پایان می‌رسد. به عبارت دیگر، 120 صفحه مطلب دقیق و فشرده، بدون حرف اضافه. از این مهم‌تر، این 120 صفحه بین 16 فصل کوتاه تقسیم شده‌اند. هر فصل کم و بیش ده صفحه است و چند بخش و ریزعنوان فرعی هم دارد. در مجموع، کتاب عملاً از بخش‌های بسیار کوتاه تشکیل شده که خواندنش را راحت کرده است. برای نمونه، یکی از ریزعنوان‌ها «ناهشیار پویا» را توضیح می‌دهد: «مفهوم ناهشیار در آثار فروید محتاج توضیح است. پیش از فروید نیز ناهشیار را می‌شناختند، اما نه به معنای پویی که او می‌فهمید. در حقیقت از زمان فیلسوفان باستان و شاید حتی پیش از ایشان، این آگاهی وجود داشت که بخش بزرگی از فعالیت ذهنی آدمی از دایرۀ شناخت او بیرون است، پس ایدۀ ناهشیار از پیش وجود داشت. اما ناهشیاری که فروید از آن سخن می‌گوید با واپس‌رانی قرین است: مراد او از ناهشیار مجازاً مکانی روانی است که ایده‌های ناسازگار با ذهن هشیار به آنجا رانده می‌شوند و بدین ترتیب از دایرۀ هشیاری می‌گریزند. بنابراین ناهشیار پویا را باید از ناهشیار به معنای عام تمییز داد.»

چه‌بسا کسی گمان کند که با کتابی ساده‌انگارانه مواجه است. ولی این تلقی کاملاً اشتباه است. نویسندۀ کتاب چند دهه تجربۀ روان‌کاوی دارد. وی با اشرافی کم‌نظیر بر آثار فروید این اثر را برای راحتی دیگران نوشته است. مجموعه‌آثار فروید بیش از بیست جلد قطور است. علاوه بر این، فروید نامه‌نگاری قهار بود که فراوان می‌نوشت. مجموعۀ نامه‌های او 50 جلد است! نویسنده برای توضیح اندیشه‌های فروید نه‌فقط کتاب‌ها و مقالاتش، بلکه نامه‌هایش را نیز مد نظر داشته است.

روش کار و سیر کلی کتاب به این صورت است که جریان زندگی و تاریخی فروید همراه با سیر تطور اندیشه‌هایش پیش می‌رود. برای مثال، فصل دهم، با عنوان فراروان‌شناسی (1915-1917)، به همان بازۀ زمانی دوسه ساله می‌پردازد که فروید کتاب «فراروان‌شناسی» را منتشر کرد. در این فصل مباحث این کتاب تشریح می‌شود و نویسنده توضیح می‌دهد که در این مرحله دیدگاه فروید نسبت به گذشته چه تغییری کرده است و بعداً زمینه‌ساز چه تغییری در سال‌های آینده خواهد شد. علت این روش، خود روان‌کاوی فروید است. نویسنده توضیح می‌دهد که اندیشه‌های فروید در طول زندگی‌اش تغییراتی داشته و علت این تغییرات هم تجربه‌های فروید بود که در طی زندگی‌اش و بر اثر ارتباط با مراجعان و بیماران شکل می‌گرفتند. بنابراین هر گونه شناخت درست روان‌کاوی فروید بدون توجه به سیر زندگی و تجربه‌های تحقیقاتی او ناقص خواهد بود.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4000807111.html
راهنمای کتاب/ عصاره روانکاوی؛ خلاصه و غلیظ!

دکتر علی غزالی‌فر

«درآمدی نو بر روان‌کاوی»
(نظریه و درمان)
نویسندگان: آنتونی بیتمن و جرمی هلمز
مترجم: علیرضا طهماسب
ناشر: نشر نو، چاپ دوم 1400
440 صفحه، 75000 تومان
#روانشناسی #نشرنو


عنوان کتاب می‌تواند برای خوانندۀ پیگیر و علاقمند به روان‌کاوی مسئله‌برانگیز باشد. باز هم روان‌کاوی و باز هم یک درآمد دیگر! چرا باید یک درآمد دیگر را جدی گرفت؟ اصلاً چرا باید یک درآمد دیگر نوشته شود؟! احتمالاً نظر تلویحی شخص پرسش‌گر این است که گزینه‌های بدیل بهتری وجود دارد؛ برای نمونه، مراجعه به آثار خود فروید. یک دلیل این است که فروید برای معرفی و آشنایی با روان‌کاوی کتاب، مقالات و رساله‌های مقدماتی هم نوشته است. آیا مطالعۀ نوشته‌های پدر و بنیان‌گذار روان‌کاوی بهتر و مفیدتر نیست؟

نه، نیست. اصلاً نیست. حتی اگر هم فروید را پدر واقعی روان‌کاوی به شمار آوریم، باید بدانیم که این فرزند از والدش جدا شده و مستقل شده است. به عبارت دیگر، این فرزند بند تعلق خود به پدرش را بریده و زندگی خاص خودش را دارد. از این رو، هیچ لزومی ندارد که تصور کنیم پدرش آن را بهتر و بیشتر از هر کس دیگری می‌شناسد. واقعیت این است که امروزه نمی‌توان بی‌قیدوشرط به سخنان و نظریات فروید استناد کرد. کم نیست نظریات این اندیشمند که امروزه اشتباه تلقی می‌شود. نباید از این امر تعجب کنیم. چراکه خود فروید نیز در زمان حیاتش بارها به اشتباه دیدگاه‌هایش پی برد و در ادامه آن‌ها را تصحیح کرد. واضح است که این روند اصلاح‌گری نظریات می‌تواند همچنان ادامه داشته باشد؛ که دارد.

اساساً نظریات روان‌کاوی چارچوب سفت و سخت و محکمی نیستند که تجربیات روان‌کاوانه به طور طبیعی راحت و آسان در آن‌ها جا بیفتند. برعکس، این نظریات روان‌کاوانه هستند که باید با توجه به تجربیات نو تصحیح شوند. به تعبیر دیگر، تئوری‌های روان‌کاوی در حکم داربست‌هایی هستند که متناسب با تجربیات بالینی شل و سفت، و منقبض و منبسط می‌شوند. بر همین اساس، ازدیاد تجربه‌ها و انباشت آن‌ها در طی سال‌ها، محققان روان‌کاوی را وادار به تجدید نظر در تئوری‌ها می‌کند. بنابراین، همان‌گونه که تجربه‌های بیماران بر اساس نظریات روان‌کاوانه تجزیه و تحلیل می‌شوند، این نظریات نیز در پرتو تجربه‌های جدید بازبینی، اصلاح و تکمیل می‌شوند. با توجه به همین توازی تئوری و تجربه در روان‌کاوی، می‌توان به ارزش و اهمیت این کتاب پی برد. به‌علاوه، روان‌کاوی آن‌قدر مطالب مفید و بصیرت‌های جالب دارد که آدم دوست دارد همۀ کتاب‌های روان‌کاوی را در آغوش بکشد. بدبختانه همۀ آن‌ها هم جالب‌اند و ارزش دانستن دارند. اما چگونه می‌توان هزاران کتاب را بغل کرد؟ آدم در آن‌ها غرق می‌شود. همین‌جاست که باز هم ارزش این کتاب مشخص می‌شود، چراکه عصارۀ آن‌ها را یک‌جا جمع کرده است. خالص و غلیظ. به همین دلیل، صفحه‌صفحۀ آن آموزنده و نکته‌دار است.

نویسندگان خواسته‌اند که اثری ارائه کنند تا خوانندگان پیگیر و متخصصان را با جدیدترین نسخه یا ورژن روان‌کاوی آشنا کنند. برای این منظور و با توجه به آن‌چه گذشت، کتاب یازده فصل دارد که در دو بخش کلی سامان یافته‌اند: «نظریه» و «درمان». شش فصلِ بخش اول به این موضوعات اختصاص دارند: «درآمد: تاریخچه و اختلافات» نظریات روان‌کاوانه، «مدل‌های ذهن»، «خاستگاه‌های دنیای درون»، «مکانیزم‌های دفاعی»، «انتقال و انتقال متقابل»، «رؤیا، نماد، تخیل». پنج فصلِ بخش دوم به این موضوعات می‌پردازند: «ارزیابی» اولیۀ بیمار، «رابطۀ درمانی»، «معضلات بالینی»، «سهم روان‌کاوی در روان‌پزشکی»، روش‌ها و چندوچون «پژوهش در روان‌کاوی». جالب است که در فصل پایانی حتی مسئلۀ هزینۀ درمان برای بیمار و حق ویزیت روان‌کاو نیز بررسی شده است.

بخش اول با انواع حک و اصلاح‌های نظری در باب تئوری‌های روان‌کاوانه در باب مسائل مختلف پر شده است. بخش دوم با تعداد زیادی از نمونه‌های عینی و تجربه‌های بالینی اشباع شده است. در این بخش ماجراهای بیماران و فرآیند درمان‌شان ذکر شده و سپس تجزیه و تحلیل می‌شوند تا رهنمودی برای درمان‌گران باشند. البته در بخش اول نیز همین وضع دیده می‌شود. در کل، هم مباحث نظری و هم مباحث درمانی، هر دو، مستند و متکی به مثال‌های بالینی متعدد و متنوع هستند. خود این امر، مزیت دیگری برای کتاب به شمار می‌آید. به‌علاوه، آوردن این نمونه‌ها کار درک و فهم مطالب کتاب را نیز آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر کرده است. فارغ از این جنبۀ علمی و پزشکی، این موارد به قدری زیاد، متنوع و جالب‌اند که در حکم داستان‌های کوتاه هستند. حتی می‌توانند الهام‌بخش نوشتن داستان و فیلم‌نامه باشند! در مجموع، مطالعۀ این کتاب برای متخصصان و روان‌کاوان ضروری است و برای عموم علاقمندان جالب و مفید.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4001110028.html
راهنمای کتاب/ کاوش در جهان کودکان

دکتر علی غزالی‌فر

«پیش‌گامان روانکاوی کودک»
(نظریه‌ها و تکنیک‌های تأثیرگذار در تحول بهنجار کودک)
نویسنده: بئاتریس مارکمن روبینز
مترجمان: دکتر شهلا علیزاده – دکتر نگار امیری
ناشر: قطره، چاپ دوم 1400
368 صفحه، 110000 تومان
#روانشناسی #نشرقطره


این کتاب در اصل یک منبع جامع برای روانشناسانی است که به دنبال یک مرجع تخصصی می‌گردند. از این رو، طبیعی است که این افراد این کتاب را زود پیدا کنند و بهرۀ خود را ببرند. چنین کسانی نیازی ندارند کسی این کتاب را به آنان معرفی کند. دانش تخصصی‌شان این کتاب را برایشان کشف می‌کند. با وجود این‌که این کتاب یک منبع تخصصی به شمار می‌آید، ولی به این معنا نیست که دیگران نمی‌توانند از آن استفاده کنند. برعکس، حتی غیرمتخصصان نیز می‌توانند چیزهای بسیاری از آن بیاموزند؛ هم به سود خود و هم برای تربیت کودکانشان. به همین دلیل، مخاطب این یادداشت چنین افرادی هستند.

کمتر کسی می‌داند که وضعیت فعلی کودکان در طول تاریخ بشریت یک استثناء است. در بیشتر تاریخ و در بیشتر مناطق جهان، کسی به نوزادان و کودکان توجه زیادی نمی‌کرد. آن‌ها رها بودند و حتی می‌توان ادعا کرد که به صورت خودرو بزرگ می‌شدند. پزشکی ضعیف و نبود شرایط بهداشتی باعث شده بود که آمار مرگ و میر کودکان چیزی میان یک سوم تا نیمی از جمعیت آن‌ها باشد. برای والدین هم به‌صرفه نبود که روی کسی سرمایه‌گذاری کنند که احتمال زنده ماندن و بزرگ شدنش زیاد نیست. نگاه به کودکان ابزاری بود و به همین دلیل توجه زیادی به تربیت آن‌ها نمی‌شد. حساسیت و شکنندگی آن‌ها که دیگر جای خود دارد! جالب است که در برخی از فرهنگ‌ها اساساً نوزاد را انسان نمی‌دانستند و لذا حتی از مرگش، که بسیار هم شایع و عادی بود، چندان اندوهگین نمی‌شدند.

در مقابل، امروزه شرایط به‌کلی دگرگون شده است. والدین برای کودکان‌شان زمان، هزینه، توجه، علاقه و کارهای زیادی صرف می‌کنند. به عبارت دیگر، تربیت کودکان اولویت اول آنان شده است. ولی این امر به این معنا نیست که کیفیت تربیت خوب است و نتیجه‌ای درخشان به بار می‌آورد. برعکس، اغلب با عکس این امر مواجه می‌شویم. برای نمونه، یکی از دوستانم به دلیل عشق و علاقه و اهتمام بسیار زیادی که برای فرزند خردسالش دارد، ماشین برقی گران‌قیمتی برایش خرید شبیه به یوفوهای هالیوودی. بدبختانه آن خردسال از آن ماشین کذایی وحشت دارد و به محض دیدنش نه‌فقط سوارش نمی‌شود، بلکه نزدیک‌ترین پاچه و شلوار را می‌گیرد و می‌رود پشت پاها قایم می‌شود و سپس به طور متناوب جیغ‌هایی مغزخراش می‌کشد. دوازده میلیون تومان باد هوا شد! واقعیت این است که این کارها و این‌همه هزینه راه به جایی نمی‌برند. به این عملکرد نمی‌گویند تربیت خوب و خفن! متأسفانه این وضعیت را در بیشتر والدین می‌بینیم. این تلاش‌ها و هزینه‌ها بی‌نتیجه است. تربیت یعنی دانش درست و عمیق دربارۀ روان حساس و شگفت‌انگیز کودک و منطق محیرالعقولش. اگر والدین دغدغۀ جدی دارند، باید روانشناسی کودک را بیاموزند، و نه این‌که اتاقش را تا خرتناق با یوفو و سفینه‌های فضایی گران‌قیمت کودن‌ساز و یک‌بار مصرف پر کنند. این چیزها و آن کارها نه‌فقط روان کودک را رشد نمی‌دهند، بلکه باعث تباهی‌اش می‌شوند. برای نمونه، کودک را پرتوقع و اسراف‌کار بار می‌آورند و از همان ابتدا از او یک مصرف‌گرای رادیکال می‌سازند. آیا این تباهی نیست؟

ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010117076.html
راهنمای کتاب/ آیا مغز شبیه رایانه است؟

دکتر علی غزالی‌فر

«کامپیوتر و مغز»
نویسنده: جان فون نویمان
مترجم: رضا امیررحیمی
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1400
120 صفحه، 45000 تومان
#روانشناسی #نشرنو


مغز انسان، از هر نظر، نسبت به مغز هر جانور دیگری خفن‌تر است. برای نمونه، از جهت وزن و حجم، نسبت وزن مغز انسان به وزن کل بدنش از نسبت مغز هر جانوری به وزن کل بدنش بیشتر است. برای مثال، مغز یک انسان 60 کیلویی حدوداً یک و نیم کیلوگرم است، اما مغز یک نهنگ 35 تُنی حدوداً 7 کیلوگرم است. مغز گاو و گوسفند هم که گفتن ندارد؛ همه مستحضرند. از جهت تعداد نورون‌ها، انسان حتی از حشرات هم مغز پربارتری دارد. باز هم برای مثال، می‌توان 100 میلیارد نورونِ مغزِ انسان را با 300 هزار نورونِ مغزِ مگس مقایسه کرد.

نتیجه این‌که مغز انسان ظاهراً و باطناً چیز بسیار پیچ‌درپیچی است و به همین دلیل نمی‌توان به‌راحتی چم‌وخم کار آن را فهمید. به احتمال زیاد، خودش هم نمی‌داند که خودش دقیقاً چیست. مغز انسان هر چیزی را هم که بشناسد، از خودش سر درنمی‌آورد. این پیچیدگی باعث شده که دانشمندان برای فهم مغز دست به دامن چیزهای دیگری شوند که بیشترین شباهت را به معظم‌له داشته باشند. در این میان، دو نامزد مشهورتر از بقیه هستند: کامپیوتر و مغز گردو. این کتاب مختصر نامزد اول را بررسی می‌کند.

در همین ابتدا این نکته را بگویم که فریب کوچکی و لاغری این کتاب را نخورید. این کتاب بسیار سنگین است. مباحث به‌قدری دشوار و پیچیده است که فهمیدنشان از فهمیدن مغز نیز سخت‌تر است. لذا با مغز معمولی نمی‌توان آن‌ها را فهمید. مخاطب این کتاب فقط متخصصانی هستند که خوراک روزانه‌شان رایانه و ریاضیات و فیزیک است. این را بر اساس تجربۀ شخصی می‌گویم؛ زیرا من کتاب را خواندم و زیرورو کردم (هرچند خودم هم به‌تبعش زیروزبر شدم) و حالا با خیال راحت می‌توانم شرط ببندم که چیزی از آن را نفهمیدم. البته اغراق می‌کنم؛ تک‌وتوک، این‌جا و آن‌جا، نکاتی را متوجه می‌شدم. برای نمونه، در ابتدای کتاب می‌خوانیم: «ویژگی‌های کمابیش چشمگیر بعضی ماشین‌های آنالوگ، که دربارۀ آن اظهار نظر بیشتری خواهم داشت، این است: گاه به گاه این ماشین گرد عمل‌های "اصلی" دیگری جز چهارگونۀ حسابی ساخته می‌شود. از این رو، "تحلیلگرهای تفاضلی" کلاسیک که عددها را با زاویه‌ای بیان می‌کنند که دیسک‌های مشخصی طبق آن چرخیده‌اند، به صورتی که در ادامه گفته می‌شود پیش می‌روند. به جای جمع، x+y، و تفاضل، x-y، عمل‌های /2( y) عرضه می‌شوند، چون جزء ساده و حاضرآماده‌ای، یعنی "دندۀ تفاضلی" (همان که در محور عقب خودرو به کار می‌رود) این‌ها را ایجاد می‌کند. به ‌جای ضرب، xy، روال کاملاً متفاوتی به کار می‌رود: در تحلیلگر تفاضلی، تمامی کمیت‌ها به صورت تابعی از زمان پدید می‌آیند و...» من شخصاً از این متن فقط دنده عقب ماشین را متوجه شدم؛ هرچند متوجه نشدم اساساً دنده عقب ماشین چه ربطی به مغز و کامپیوتر دارد.

در هر صورت، چیزی که مسلم است این است که نویسنده می‌خواهد میان کامپیوتر و مغز مقایسه‌ای ترتیب دهد. از این رو، کتاب از دو بخش کلی تشکیل شده است: کامپیوتر و مغز. در بخش اول ویژگی‌ها و سازوکارهای کامپیوتر تشریح می‌شود. بخش دوم به کارکرد مغز می‌پردازد. البته دیدگاه نویسنده این نیست که مغز نوعی کامپیوتر است، بلکه از نظر او میان مغز و کامپیوتر شباهتی وجود دارد؛ همان‌طور که اعتقاد دارد تفاوت‌هایی جدی هم در کار است. لذا هم وجوه اشتراک و هم وجوه تمایز، هر دو، بررسی می‌شود.

کتاب علاوه بر مقدمۀ نویسنده، سه پیشگفتار هم دارد. به‌جز پیشگفتار سوم که به قلم همسر جان فون نویمان است، آن دو پیشگفتار مفصل در دشواری کم از اصل کتاب ندارند. بنابراین خواننده می‌تواند خیالش راحت باشد که پول خود را برای کتابی کوچکی هدر نداده که می‌تواند دو ساعته تهش را بالا بیاورد. خیر؛ لااقل دو ماهی، شاید هم دو سالی، برای فهمیدنش سرگرم باشد.
ادامه...
https://www.alef.ir/news/4010210106.html