🌙 دینی که نتواند دنیای کسی را آباد کند آخرتش را هم نمیتواند
آقا #موسی_صدر در تفسیر ویژهٔ خود از سورهٔ ماعون معتقد است، کسی که درد #انسان ندارد و در برابر #فقر و گرسنگی واکنشی ندارد، ضد #دین است، حتی اگر شعار دین بدهد. نباید ادای فرد دینی دربیاوریم اما درد انسان نداشته باشیم. به اعتقاد صدر کسی میتواند عالم دینی باشد که خود را خادم و انسان را مخدوم بداند و با لحن خادم نسبت به مخدومش با انسان سخن بگوید نه بالعکس. صدر چون دین را در خدمت انسان میداند هدف دین را تلاش در راه کاهش رنج انسان میداند. لذا دینی که نتواند دنیای کسی را آباد کند، آخرتش را هم نمیتواند. آبادی آخرت در آبادی دنیا نهفته است. صدر به علمای دین هشدار میدهد مراقب باشید با سخن یا سکوتتان در نشاندن #عبادت به جای #عدالت شریک نشوید...
📚 دکتر محسن اسماعیلی در نشست نقد #کتاب «ادیان در خدمت انسان»
🔗 متن کامل گزارش را اینجا بخوانید
✅ @Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
آقا #موسی_صدر در تفسیر ویژهٔ خود از سورهٔ ماعون معتقد است، کسی که درد #انسان ندارد و در برابر #فقر و گرسنگی واکنشی ندارد، ضد #دین است، حتی اگر شعار دین بدهد. نباید ادای فرد دینی دربیاوریم اما درد انسان نداشته باشیم. به اعتقاد صدر کسی میتواند عالم دینی باشد که خود را خادم و انسان را مخدوم بداند و با لحن خادم نسبت به مخدومش با انسان سخن بگوید نه بالعکس. صدر چون دین را در خدمت انسان میداند هدف دین را تلاش در راه کاهش رنج انسان میداند. لذا دینی که نتواند دنیای کسی را آباد کند، آخرتش را هم نمیتواند. آبادی آخرت در آبادی دنیا نهفته است. صدر به علمای دین هشدار میدهد مراقب باشید با سخن یا سکوتتان در نشاندن #عبادت به جای #عدالت شریک نشوید...
📚 دکتر محسن اسماعیلی در نشست نقد #کتاب «ادیان در خدمت انسان»
🔗 متن کامل گزارش را اینجا بخوانید
✅ @Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
⭕️ نگاهی به بینش و منش استاد شریعتی، مردی که یکتنه رو در روی استبداد ایستاد
🗓 به مناسبت ۳۱ فروردین، سالروز درگذشت استاد #محمدتقی_شریعتی، ملقب به سقراط خراسان
🔅«نام این بنده محمدتقی، نام خانوادگیام مزینانی، شهرت #شریعتی است.» این جمله سرآغاز زندگینامهی خودنوشت #سقراط #خراسان، استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، است. او که سالها در شهر #مشهد به مبارزه با جریانهای چپ و تودهای پرداخت و شجاعانه از #مکتب #اسلام دفاع کرد. او در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در #مزینان متولد شد. پدربزرگ استاد از شاگردان مرحوم #ملاهادی_سبزواری بوده است.
🔅استاد درباره او چنین مینویسد: «پدرم، مرحوم شیخ محمود، جدم، مرحوم آخوند ملاقربانعلی، از شاگردان برجسته مرحوم حاج ملاهادی سبزواری، #حکیم و #فیلسوف شهیر شرق و ممتاز عصر خویش، میباشد. طائفه مادری اینجانب نیز از روحانیون و سادات صحیحالنسب حسنی هستند. همهی قبیله من عالمان #دین بودند.»
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
✅ @Shariati_Group
🗓 به مناسبت ۳۱ فروردین، سالروز درگذشت استاد #محمدتقی_شریعتی، ملقب به سقراط خراسان
🔅«نام این بنده محمدتقی، نام خانوادگیام مزینانی، شهرت #شریعتی است.» این جمله سرآغاز زندگینامهی خودنوشت #سقراط #خراسان، استاد محمدتقی شریعتی مزینانی، است. او که سالها در شهر #مشهد به مبارزه با جریانهای چپ و تودهای پرداخت و شجاعانه از #مکتب #اسلام دفاع کرد. او در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در #مزینان متولد شد. پدربزرگ استاد از شاگردان مرحوم #ملاهادی_سبزواری بوده است.
🔅استاد درباره او چنین مینویسد: «پدرم، مرحوم شیخ محمود، جدم، مرحوم آخوند ملاقربانعلی، از شاگردان برجسته مرحوم حاج ملاهادی سبزواری، #حکیم و #فیلسوف شهیر شرق و ممتاز عصر خویش، میباشد. طائفه مادری اینجانب نیز از روحانیون و سادات صحیحالنسب حسنی هستند. همهی قبیله من عالمان #دین بودند.»
🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
✅ @Shariati_Group
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
🟠 اگر "شریعتی" نبود ...
🔹طبق معمول در ایام سالگرد شهادت دکتر #شریعتی، نوع حرفهایی که توسط بعضی از حوزویان در فضای مجازی رد و بدل شد بیشتر "مجادله" و تکراری بود تا یک "گفتگوی علمی" و تازه...!
🔹از جایی که مجادله نوعی برخورد و مقابله اعتقادی دو طرفه برای منصرف کردن حریف از رأی و عقیده خود است، این عمل معمولا با خصومت شروع و به خشونت و درگیریهای لفظی منجر میشود. بدتر از همه اینکه، مجادله به مشاجره و منازعه تبدیل شود و از آن جایی که در دعوا حلوا قسمت نمیکنند، کار به لعن و نفرین و تکفیر و ... شریعتی و مدافعان او منتهی گردد!
🔹در این میان هر کسی سعی میکند به هر طریقی ولو با جعل خاطره، که بعضا بیشتر به جوک شبیه است، حریف قدر (مدافع) را از میدان بدر کند. براین اساس و طبق آنچه پیشتر گفته شد، نقلهای آنان مثل نقدهایشان فاقد ارزش دانشی و حتی اخلاق گفتوگو است. بهاین دلیل که آنها مخالفت و بیزاری خود را با لعن و ناسزا گفتن به حریف نشان میدهند.
🔹وظیفه یک #مسلمان و نه صرفا طالب #علم، در چنین حالتی دفاع «علمی و اعتقادی» به بهترین شیوه (ادفع بالتی احسن) است نه تهمت و افترا و ناسزا و به قول دکتر #عبدالعلی_بازرگان: "افتادن در طاس لغزنده شیطان"، با رد کردن دشنام و یکی به دو کردنهای بیثمر..!
🔹با همهی این حرفها، همه ما باید به بزرگان و مفاخر ملی و مذهبی خود مباهات کنیم و اگر نتوانستیم آنان را درک و فهم کنیم، لااقل شریعتی را از باب دغدغههایش گرامی بداریم نه عقیدههایی که طبعاً به مرور زمان قابل نقد است..!
🔹بحث درباره معلم شهید بحث از یک شخص و اندیشههای او نیس،ت بلکه سخن درباره یک "مکتب فکری" است.
مکتب فکریِ جامعی که میتوانیم سؤالات، مسائل و ایدههای مطرح شده در بستر آن #مکتب را احصاء کنیم و به بحث بگذاریم.
🔹مکتب فکری که همچنان در فضای روشنفکری و نخبگانی جامعه ایرانی به حیات خویش ادامه میدهد و طبیعتاً این موضوع هم دلایل خاص خود را دارد.
🔹سرآخر اینکه؛ اگر شریعتی نبود، کسی به زیبایی او نمیتوانست برپایی #قسط را بهعنوان دال مرکزی گفتمان #دین در «جهتگیری طبقاتی اسلام» معرفی کند.
کسی بهاین شیوایی و با آن استقامت نمیتوانست این موضوع مهم را در زندگی #پیامبر اسلام (ص) به عنوان بنیانگذار مکتب، و در سیره امیرالمؤمنین و #ابوذر و اولین رهروان این مکتب دنبال کند. سپس نشان نمیداد که چگونه حقیقت پیام رسولالله در همدستی «زر و زور و تزویر» برعلیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه نمیگرفت که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند..!
✅ @Shariati_Group
✍ حسینی دورود
🔹طبق معمول در ایام سالگرد شهادت دکتر #شریعتی، نوع حرفهایی که توسط بعضی از حوزویان در فضای مجازی رد و بدل شد بیشتر "مجادله" و تکراری بود تا یک "گفتگوی علمی" و تازه...!
🔹از جایی که مجادله نوعی برخورد و مقابله اعتقادی دو طرفه برای منصرف کردن حریف از رأی و عقیده خود است، این عمل معمولا با خصومت شروع و به خشونت و درگیریهای لفظی منجر میشود. بدتر از همه اینکه، مجادله به مشاجره و منازعه تبدیل شود و از آن جایی که در دعوا حلوا قسمت نمیکنند، کار به لعن و نفرین و تکفیر و ... شریعتی و مدافعان او منتهی گردد!
🔹در این میان هر کسی سعی میکند به هر طریقی ولو با جعل خاطره، که بعضا بیشتر به جوک شبیه است، حریف قدر (مدافع) را از میدان بدر کند. براین اساس و طبق آنچه پیشتر گفته شد، نقلهای آنان مثل نقدهایشان فاقد ارزش دانشی و حتی اخلاق گفتوگو است. بهاین دلیل که آنها مخالفت و بیزاری خود را با لعن و ناسزا گفتن به حریف نشان میدهند.
🔹وظیفه یک #مسلمان و نه صرفا طالب #علم، در چنین حالتی دفاع «علمی و اعتقادی» به بهترین شیوه (ادفع بالتی احسن) است نه تهمت و افترا و ناسزا و به قول دکتر #عبدالعلی_بازرگان: "افتادن در طاس لغزنده شیطان"، با رد کردن دشنام و یکی به دو کردنهای بیثمر..!
🔹با همهی این حرفها، همه ما باید به بزرگان و مفاخر ملی و مذهبی خود مباهات کنیم و اگر نتوانستیم آنان را درک و فهم کنیم، لااقل شریعتی را از باب دغدغههایش گرامی بداریم نه عقیدههایی که طبعاً به مرور زمان قابل نقد است..!
🔹بحث درباره معلم شهید بحث از یک شخص و اندیشههای او نیس،ت بلکه سخن درباره یک "مکتب فکری" است.
مکتب فکریِ جامعی که میتوانیم سؤالات، مسائل و ایدههای مطرح شده در بستر آن #مکتب را احصاء کنیم و به بحث بگذاریم.
🔹مکتب فکری که همچنان در فضای روشنفکری و نخبگانی جامعه ایرانی به حیات خویش ادامه میدهد و طبیعتاً این موضوع هم دلایل خاص خود را دارد.
🔹سرآخر اینکه؛ اگر شریعتی نبود، کسی به زیبایی او نمیتوانست برپایی #قسط را بهعنوان دال مرکزی گفتمان #دین در «جهتگیری طبقاتی اسلام» معرفی کند.
کسی بهاین شیوایی و با آن استقامت نمیتوانست این موضوع مهم را در زندگی #پیامبر اسلام (ص) به عنوان بنیانگذار مکتب، و در سیره امیرالمؤمنین و #ابوذر و اولین رهروان این مکتب دنبال کند. سپس نشان نمیداد که چگونه حقیقت پیام رسولالله در همدستی «زر و زور و تزویر» برعلیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه نمیگرفت که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند..!
✅ @Shariati_Group
✍ حسینی دورود
Telegram
.
📙 کتاب اهانت
#معرفی_کتاب
🔅در دوران معاصر بهواسطه تغییراتی که در عرصه رسانههای گروهی صورت گرفته و بهواسطه توان تبلیغی جریانهای مخالف #دین، مسأله اهانت به #قرآن کریم و مقدسات، با شدت بیشتر و در گونههای متنوع، اعم از مکتوب، فیلم، کاریکاتور و … مطرح شده است. همین امر باعث شده که بسیاری از پژوهشگران دینمدار در مواجهه با اهانت به انبیاء و اولیای الهی به دنبال راهکار و الگویی برای عمل خویش باشند. پژوهش حاضر تلاش خواهد کرد که این خلأ، راهکار و الگو را پوشش دهد.
🔅در این کتاب سیره اهلبیت و احادیث معصومان در باب مواجهه با اهانت کنندگان مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته و در نهایت نویسنده تلاش کرده است تا به یک مدل جامع در دسته بندی انواع اهانت کنندگان و شناسایی بهترین راه مواجهه با هر گروه از آنها دست یابد. بررسیهای لغوی، فرهنگی، تاریخی و ... از جمله بخشهای دیگر این اثر تحقیقی است.
✍ دکتر میثم مطیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق / قطع وزیری - در ۵۸۰ صفحه
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
🔅در دوران معاصر بهواسطه تغییراتی که در عرصه رسانههای گروهی صورت گرفته و بهواسطه توان تبلیغی جریانهای مخالف #دین، مسأله اهانت به #قرآن کریم و مقدسات، با شدت بیشتر و در گونههای متنوع، اعم از مکتوب، فیلم، کاریکاتور و … مطرح شده است. همین امر باعث شده که بسیاری از پژوهشگران دینمدار در مواجهه با اهانت به انبیاء و اولیای الهی به دنبال راهکار و الگویی برای عمل خویش باشند. پژوهش حاضر تلاش خواهد کرد که این خلأ، راهکار و الگو را پوشش دهد.
🔅در این کتاب سیره اهلبیت و احادیث معصومان در باب مواجهه با اهانت کنندگان مورد بررسی تفصیلی قرار گرفته و در نهایت نویسنده تلاش کرده است تا به یک مدل جامع در دسته بندی انواع اهانت کنندگان و شناسایی بهترین راه مواجهه با هر گروه از آنها دست یابد. بررسیهای لغوی، فرهنگی، تاریخی و ... از جمله بخشهای دیگر این اثر تحقیقی است.
✍ دکتر میثم مطیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق / قطع وزیری - در ۵۸۰ صفحه
✅ @Shariati_Group
⭕️ چرایی اهمیت توحید در جوامع بشری
🔅چرا #توحید در زندگی بشر این همه اهمیت دارد؟ من از نظر فلسفی روی آن بحث نمیکنم، برای اینکه اولاً متخصص #فلسفه نیستم و ثانیاً بحث دیگری میخواهم بکنم، برای اینکه بحث فلسفیاش غالباً شده است و بیش و کم اطلاع دارید. از لحاظ کلامی دربارهاش نمیخواهم بحث بکنم برای اینکه کلام بلد نیستم. فقط از لحاظ رشته کار خودم بحث میکنم و آن این است که #توحید و #شرک، این دو فکر ـ در #تاریخ بشر، در زندگی ملتها، در زندگی اجتماعات، در تمدنها و فرهنگهای انسانی هر کدام چه نقشی داشته است؟
🔅همان طوری که عرض کردم امکان ندارد ارزش اجتماعی و نقش تاریخی توحید را بفهمیم، مگر اینکه ضدش یعنی شرک را بفهمیم و وقتی که شرک را فهمیدیم خود به خود توحید، ابعاد #جامعهشناسی و نقش تاریخی آن در زندگی بشر کاملاً هویدا و مشخص میشود.
🔅اصولاً در مطالعهای که روی تاریخ، روی تمدنها و روی جامعهها میکردم مسئلهای را متوجه شدم، مسئلهای خیلی ساده و خیلی معمولی است که همه شما متوجه آن هستید و آن این است که در تاریخ و جامعه شناسی که در همهی جامعهها بیش و کم شناخته شدهاند، همۀ تمدنها شناخته شدهاند، حتی #انسان ابتدایی که اول دسته جمعی شروع کرده به زندگی (بسیار ساده شبیه به حیوان یا شبیه به انسان)- شناخته شده، همهی تاریخها، بدون شک و همۀ جامعه شناسان مادی یا غیر مادی، مذهبی یا ضد مذهبی، بدون استثناء ـ به این اصل معتقد شدند که در تاریخ بشر هیچ جامعهای نیست که #دین نداشته باشد. بنابراین در روی زمین جامعهای که انسان در آن زندگی بکند اما همراه آن #مذهب نباشد نیست.
🔅از اینجا چه نتیجه گرفته میشود؟ نتیجهای که گرفته میشود خیلی مهم است و آن این است که پس پیغمبران ما از #ابراهیم تا پیغمبر #اسلام و پیش از ابراهیم نیامدهاند تا بشر را متدین بکنند؛ برای اینکه بشر به فطرت خودش متدین است. نتیجهای که گرفته میشود این است که این پیغمبران نیامدهاند در جامعههای انسانی احساس مذهبی ایجاد کنند؛ زیرا هر پیغمبری در هر جامعهای که مبعوث شده، در جامعهای مذهبی مبعوث شده است ـ آن جامعه مذهبی بوده و مذهب داشته است. بنابراین نتیجه گرفته میشود که هیچ کدام از این پیغمبران بزرگ ما که میشناسیم، نیامدهاند تا #خدا پرستی را در جامعهها تبلیغ کنند، چون همه جامعه ها بدون هیچ شک، پیش از #بعثت پیغمبرانی که ما میشناسیم خدا پرست بودهاند. پس آمدهاند چه کار بکنند؟
🔅آمدهاند فقط یک کار بکنند و نه هیچ کار دیگر ... و هر کار دیگری هم که کردهاند برای تحقق همان کار اولیه است و آن اینکه «توحید» را جانشین شرک کنند.
🔅شرک یعنی چه؟
شرک برخلاف آنچه که ما تصور میکنیم لامذهبی نیست، مذهب است. برخلاف آنچه که فکر میکنیم، مشرک دیندار است، معتقد است و پرستنده و عابد است. مشرک کسی است که در #چین وقتی که بتهایشان را که روی ارابههای بزرگ از معبد بیرون میآوردند زنان و مردان، زیباترین دختران و پسران خودشان را نذر میکردند که در پای #بت سر ببرند و این خون، #خون متبرکی میشد که در دعاها و نذرها و مراسم مذهبی مصرف میشد و از آن شراب متبرک ساخته میشد. این شرک است؟ این بی دینی است؟ قربانی در برابر بت و برای بت در جاهلیت همین #عرب وجود داشته. قربانی چی؟ قربانی انسان نه قربانی گوسفند؛ بسیار نذر میکردند که اگر من مثلاً چند تا پسر داشتم، پسر اولم را قربانی میکنم برای بتم؛ نذر میکرده که بت، او را پسردار بکند و به ازای این پاداشی که بتش و معبودش به او میدهد اولین پسر را در برابرش ذبح کند.
🔅میبینیم مقام مذهبی اینها از ماها که موحدیم خیلی محکمتر است! پس چرا این همه تکیه میشود به سوزاندن و از بین بردن و ریشهکن کردن شرک؟ بنابراین توحید در برابر شرک، دین در برابر بی دینی نیست، مذهب در برابر لامذهبی نیست، پرستش خدا دربرابر عدم وجود خدا نیست.
🔅نه تنها پیغمبران ما نیامدهاند تا پرستش خدا را جانشین عدم پرستش بکنند، بلکه اینها آمدهاند تا پرستش را تخفیف بدهند؛ یعنی همه جا جامعهها بیشتر از پیغمبران ما خدا پرست بودند! برای اینکه اینها میگفتند «یکی بپرستید» و آنها صد تا میپرستیدند!
🔅اینها نیامدند خدا پرستی را ایجاد کنند، یعنی پرستش معبود ایجاد بکنند، برای اینکه انسانها همواره از #توتم گرفته، از مهره گرد و قرمز رنگ و خوشرنگ گرفته به اسم فتی شیسم، از روح جدش گرفته به اسم آنیمیسم، از اشیاء طبیعی گرفته، از ستارهها گرفته، از بعضی درختها گرفته، از ربالانواع گرفته، از یک تکه سنگ گرفته، همهٔ اینها را میپرستیده است و مجسمه میساخته و پرستش میکرده و تمام مدت عمرش را در راه آنها فداکاری میکرده، بلکه خون خودش را به سادگی میداده.
✅ @Shariati_Group
🔅چرا #توحید در زندگی بشر این همه اهمیت دارد؟ من از نظر فلسفی روی آن بحث نمیکنم، برای اینکه اولاً متخصص #فلسفه نیستم و ثانیاً بحث دیگری میخواهم بکنم، برای اینکه بحث فلسفیاش غالباً شده است و بیش و کم اطلاع دارید. از لحاظ کلامی دربارهاش نمیخواهم بحث بکنم برای اینکه کلام بلد نیستم. فقط از لحاظ رشته کار خودم بحث میکنم و آن این است که #توحید و #شرک، این دو فکر ـ در #تاریخ بشر، در زندگی ملتها، در زندگی اجتماعات، در تمدنها و فرهنگهای انسانی هر کدام چه نقشی داشته است؟
🔅همان طوری که عرض کردم امکان ندارد ارزش اجتماعی و نقش تاریخی توحید را بفهمیم، مگر اینکه ضدش یعنی شرک را بفهمیم و وقتی که شرک را فهمیدیم خود به خود توحید، ابعاد #جامعهشناسی و نقش تاریخی آن در زندگی بشر کاملاً هویدا و مشخص میشود.
🔅اصولاً در مطالعهای که روی تاریخ، روی تمدنها و روی جامعهها میکردم مسئلهای را متوجه شدم، مسئلهای خیلی ساده و خیلی معمولی است که همه شما متوجه آن هستید و آن این است که در تاریخ و جامعه شناسی که در همهی جامعهها بیش و کم شناخته شدهاند، همۀ تمدنها شناخته شدهاند، حتی #انسان ابتدایی که اول دسته جمعی شروع کرده به زندگی (بسیار ساده شبیه به حیوان یا شبیه به انسان)- شناخته شده، همهی تاریخها، بدون شک و همۀ جامعه شناسان مادی یا غیر مادی، مذهبی یا ضد مذهبی، بدون استثناء ـ به این اصل معتقد شدند که در تاریخ بشر هیچ جامعهای نیست که #دین نداشته باشد. بنابراین در روی زمین جامعهای که انسان در آن زندگی بکند اما همراه آن #مذهب نباشد نیست.
🔅از اینجا چه نتیجه گرفته میشود؟ نتیجهای که گرفته میشود خیلی مهم است و آن این است که پس پیغمبران ما از #ابراهیم تا پیغمبر #اسلام و پیش از ابراهیم نیامدهاند تا بشر را متدین بکنند؛ برای اینکه بشر به فطرت خودش متدین است. نتیجهای که گرفته میشود این است که این پیغمبران نیامدهاند در جامعههای انسانی احساس مذهبی ایجاد کنند؛ زیرا هر پیغمبری در هر جامعهای که مبعوث شده، در جامعهای مذهبی مبعوث شده است ـ آن جامعه مذهبی بوده و مذهب داشته است. بنابراین نتیجه گرفته میشود که هیچ کدام از این پیغمبران بزرگ ما که میشناسیم، نیامدهاند تا #خدا پرستی را در جامعهها تبلیغ کنند، چون همه جامعه ها بدون هیچ شک، پیش از #بعثت پیغمبرانی که ما میشناسیم خدا پرست بودهاند. پس آمدهاند چه کار بکنند؟
🔅آمدهاند فقط یک کار بکنند و نه هیچ کار دیگر ... و هر کار دیگری هم که کردهاند برای تحقق همان کار اولیه است و آن اینکه «توحید» را جانشین شرک کنند.
🔅شرک یعنی چه؟
شرک برخلاف آنچه که ما تصور میکنیم لامذهبی نیست، مذهب است. برخلاف آنچه که فکر میکنیم، مشرک دیندار است، معتقد است و پرستنده و عابد است. مشرک کسی است که در #چین وقتی که بتهایشان را که روی ارابههای بزرگ از معبد بیرون میآوردند زنان و مردان، زیباترین دختران و پسران خودشان را نذر میکردند که در پای #بت سر ببرند و این خون، #خون متبرکی میشد که در دعاها و نذرها و مراسم مذهبی مصرف میشد و از آن شراب متبرک ساخته میشد. این شرک است؟ این بی دینی است؟ قربانی در برابر بت و برای بت در جاهلیت همین #عرب وجود داشته. قربانی چی؟ قربانی انسان نه قربانی گوسفند؛ بسیار نذر میکردند که اگر من مثلاً چند تا پسر داشتم، پسر اولم را قربانی میکنم برای بتم؛ نذر میکرده که بت، او را پسردار بکند و به ازای این پاداشی که بتش و معبودش به او میدهد اولین پسر را در برابرش ذبح کند.
🔅میبینیم مقام مذهبی اینها از ماها که موحدیم خیلی محکمتر است! پس چرا این همه تکیه میشود به سوزاندن و از بین بردن و ریشهکن کردن شرک؟ بنابراین توحید در برابر شرک، دین در برابر بی دینی نیست، مذهب در برابر لامذهبی نیست، پرستش خدا دربرابر عدم وجود خدا نیست.
🔅نه تنها پیغمبران ما نیامدهاند تا پرستش خدا را جانشین عدم پرستش بکنند، بلکه اینها آمدهاند تا پرستش را تخفیف بدهند؛ یعنی همه جا جامعهها بیشتر از پیغمبران ما خدا پرست بودند! برای اینکه اینها میگفتند «یکی بپرستید» و آنها صد تا میپرستیدند!
🔅اینها نیامدند خدا پرستی را ایجاد کنند، یعنی پرستش معبود ایجاد بکنند، برای اینکه انسانها همواره از #توتم گرفته، از مهره گرد و قرمز رنگ و خوشرنگ گرفته به اسم فتی شیسم، از روح جدش گرفته به اسم آنیمیسم، از اشیاء طبیعی گرفته، از ستارهها گرفته، از بعضی درختها گرفته، از ربالانواع گرفته، از یک تکه سنگ گرفته، همهٔ اینها را میپرستیده است و مجسمه میساخته و پرستش میکرده و تمام مدت عمرش را در راه آنها فداکاری میکرده، بلکه خون خودش را به سادگی میداده.
✅ @Shariati_Group
⭕️ سنت راهپیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجاتبخش شیعه» در عصر نهیلیسم
🔅فرصتی است که از دست میرود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایهی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آنچنان که بر آن ها عرضه میشود، برایشان قابل قبول نیست.
🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسستهای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.
🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیههای ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامهها را هم برای جوانان و تحصیلکردهها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.
🔅عدهای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمیآیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی میآیند؛ اینها هستند که باید این پیام را در چنین وقتها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس میکند و میبیند که دارد از دست میرود و میبیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعهی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل میدهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق میورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقومهای شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ میکنند] - تکه تکه مان میکنند، میانمان فاصله میاندازند، همدردها و همراهها و هم سرنوشتها را از هم جدا میکنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان میدهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و میتواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعهای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصتها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و میبینیم که متأسفانه دارند موفق میشوند....
🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزشهای» او - که در سطح زمان و زمین نمیگنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنجهایشان
🔅فرصتی است که از دست میرود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایهی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آنچنان که بر آن ها عرضه میشود، برایشان قابل قبول نیست.
🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسستهای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.
🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیههای ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامهها را هم برای جوانان و تحصیلکردهها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.
🔅عدهای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمیآیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی میآیند؛ اینها هستند که باید این پیام را در چنین وقتها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس میکند و میبیند که دارد از دست میرود و میبیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعهی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل میدهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق میورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقومهای شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ میکنند] - تکه تکه مان میکنند، میانمان فاصله میاندازند، همدردها و همراهها و هم سرنوشتها را از هم جدا میکنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان میدهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و میتواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعهای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصتها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و میبینیم که متأسفانه دارند موفق میشوند....
🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزشهای» او - که در سطح زمان و زمین نمیگنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنجهایشان
Telegram
.
💢 بزرگداشت انسان و آزادی انسان، حقیقت مذهب است
🔴 انسانِ #دین آموخته و #تشیّع شناخته چطور ممکن است به سوی روز نشتابد، و برای آزادی نیاشوبد، و سرِ خود گیرد و حیوانمآب به خورد و خواب بسنده کند؟ شیعهای که میداند #حقیقت مذهبش، در مسائل اجتماعی، جز بزرگداشت #انسان و #آزادی انسان چیزی نیست، چگونه از نوای شورزای #نهضت و ایجاد تحوّل گرم نگردد. آزادی و مساوات سخنی نیست که از گوش آزادگان بیرون آید، و تعلیمی نیست که از اصالت تشیّع جداییپذیر باشد.
📚 علامه #محمدرضا_حکیمی - سرود جهشها صفحه ۱۵۷
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
🔴 انسانِ #دین آموخته و #تشیّع شناخته چطور ممکن است به سوی روز نشتابد، و برای آزادی نیاشوبد، و سرِ خود گیرد و حیوانمآب به خورد و خواب بسنده کند؟ شیعهای که میداند #حقیقت مذهبش، در مسائل اجتماعی، جز بزرگداشت #انسان و #آزادی انسان چیزی نیست، چگونه از نوای شورزای #نهضت و ایجاد تحوّل گرم نگردد. آزادی و مساوات سخنی نیست که از گوش آزادگان بیرون آید، و تعلیمی نیست که از اصالت تشیّع جداییپذیر باشد.
📚 علامه #محمدرضا_حکیمی - سرود جهشها صفحه ۱۵۷
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
⚫️ نمیشود بیطرف بود!
🔴 پذیرفتن #دین به صورت ساده، آن فایدهای را که منظور است ندارد و به همین جهت است که میگویند دو گونه اعتقاد داریم: اعتقاد زبانی و اعتقاد قلبی.
اعتقاد سازنده و تکامل بخش آن است که در جان رسوخ کند و در مشاعر متمرکز شود و حرکات و کردارها و حتی افعال قلبی را دگرگون سازد و این اعتقاد، مستلزم ریاضت ورزیدن و مجاهدت است تا آدمی را بر آن وا دارد که اعمال شخصی خود را اصلاح کند و از بیطرف بودن و خط نداشتن بپرهیزد و در مسائل اجتماعی و بشری و پیشامدها، ایستاری قطعی اتخاذ کند. ایستاری بیزار از «سازش و سستی!»
📚علامه #محمدرضا_حکیمی / الحیات: ج۱، ص۳۴۹
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
🔴 پذیرفتن #دین به صورت ساده، آن فایدهای را که منظور است ندارد و به همین جهت است که میگویند دو گونه اعتقاد داریم: اعتقاد زبانی و اعتقاد قلبی.
اعتقاد سازنده و تکامل بخش آن است که در جان رسوخ کند و در مشاعر متمرکز شود و حرکات و کردارها و حتی افعال قلبی را دگرگون سازد و این اعتقاد، مستلزم ریاضت ورزیدن و مجاهدت است تا آدمی را بر آن وا دارد که اعمال شخصی خود را اصلاح کند و از بیطرف بودن و خط نداشتن بپرهیزد و در مسائل اجتماعی و بشری و پیشامدها، ایستاری قطعی اتخاذ کند. ایستاری بیزار از «سازش و سستی!»
📚علامه #محمدرضا_حکیمی / الحیات: ج۱، ص۳۴۹
✅ @Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
Forwarded from عکس نگار
📙نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی
#معرفی_کتاب
🔸داستین جی. برد استاد دانشگاه اولیوت کالج در میشیگان آمریکاست. کتاب جدید او با عنوان «نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی» سنتزی نظری از مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی #شریعتی است. پروفسور داستین جی. برد از شاگردان مبرز رودولف سیبرت است که از آخرین بازماندگان و متألهین انتقادی مکتب فرانکفورت در آمریکاست که آثار بیشماری در باب شریعتی و سنتز بین مکتب فرانکفورت و مکتب #حسینیه_ارشاد نگاشته است. این #کتاب مجموعه مقالاتی در باب نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت به ادیان نبوی، به ویژه یهودیت و مسیحیت است.
🔸نگارنده این اثر در شرح دیدگاه خود بیان میکند: حسینیه ارشاد از دو جهت شباهت بسیاری به مکتب فرانفکورت دارد؛ هم مانند مکتب فرانکفورت یک مکان فیزیکی است و هم مهمتر از آن یک مکتب فکری است. در این مکان گروهی #روشنفکر منتقد به وضع موجود، بر اساس منابع #اسلام و غیراسلامی متعدد، اندیشهورزی میکردند. اگر چه پژوهشگران این حسینیه که به درستی توسط #علی_شریعتی نمایندگی میشوند، در همه موارد با یکدیگر هم نظر نبودند، اما مسیر کاری همهی آنها در رهایی بخشی به #مردم بوده است. این رهایی به معنای رهایی از #سنت، #دین و موارد مشابه که در غرب مطرح است، نیست، بلکه آنها روحیه نبوی اسلام اصیل را به مردم میآموختند؛ روحیهای که #ظلم، بیعدالتی و نابرابری را نمیپذیرد و در برابر آن #قیام میکند.
📖 انتشارات Ekpyrosis
✅ @Shariati_Group
#معرفی_کتاب
🔸داستین جی. برد استاد دانشگاه اولیوت کالج در میشیگان آمریکاست. کتاب جدید او با عنوان «نظریه انتقادی دین: از مکتب فرانکفورت تا تفکر رهایی بخش اسلامی» سنتزی نظری از مکتب فرانکفورت و نظریه انتقادی #شریعتی است. پروفسور داستین جی. برد از شاگردان مبرز رودولف سیبرت است که از آخرین بازماندگان و متألهین انتقادی مکتب فرانکفورت در آمریکاست که آثار بیشماری در باب شریعتی و سنتز بین مکتب فرانکفورت و مکتب #حسینیه_ارشاد نگاشته است. این #کتاب مجموعه مقالاتی در باب نظریه انتقادی مکتب فرانکفورت به ادیان نبوی، به ویژه یهودیت و مسیحیت است.
🔸نگارنده این اثر در شرح دیدگاه خود بیان میکند: حسینیه ارشاد از دو جهت شباهت بسیاری به مکتب فرانفکورت دارد؛ هم مانند مکتب فرانکفورت یک مکان فیزیکی است و هم مهمتر از آن یک مکتب فکری است. در این مکان گروهی #روشنفکر منتقد به وضع موجود، بر اساس منابع #اسلام و غیراسلامی متعدد، اندیشهورزی میکردند. اگر چه پژوهشگران این حسینیه که به درستی توسط #علی_شریعتی نمایندگی میشوند، در همه موارد با یکدیگر هم نظر نبودند، اما مسیر کاری همهی آنها در رهایی بخشی به #مردم بوده است. این رهایی به معنای رهایی از #سنت، #دین و موارد مشابه که در غرب مطرح است، نیست، بلکه آنها روحیه نبوی اسلام اصیل را به مردم میآموختند؛ روحیهای که #ظلم، بیعدالتی و نابرابری را نمیپذیرد و در برابر آن #قیام میکند.
📖 انتشارات Ekpyrosis
✅ @Shariati_Group
💠 خدا اِنگاری #انسان در عصر سلطه #نیهیلیسم
🔸روزی روزگاری #مدرنیته میداندار بهتآوری جهانی بود. #تکنولوژی و اختراعات بهعنوان معجزات انسانهای قرن بیستمی شد تا جایی که گفتند جز خودشان هیچ خدایی را بنده نیستند..!
🔹مروجین #معنویت جدید یا به تعبیری پیامبران #دین مدرنیته با صدای بلند #انسان را بهعنوان «خدای عصر جدید» معرفی کردند. در مدح قدرت انسان همچون هومر حماسههای افسانهای سرودند. هر بار با اختراع جدید علمی این خدای بادکنکی فربهتر میشد و سرمستانه ادیان الهی را به هماوردی و تحدّی فرا میخواندند تا #علم را بهانهای برای حذف دین و #خدا به نفع خدای جدید یعنی «انسان» فراهم آورند.
🔸نیل دونالدوالش یکی از مروجین معنویت جدید که به #پیامبر عصر جدید معروف است، در کتاب «ابداع زندگی» گفتگویی با باربارا مارکسهابرد، یکی دیگر از شخصیتهای برجستهی معنویت جدید در محور عصر جدید دارد.
🔹وی در این #کتاب، عصر جدید را عصر بازپسگیری قدرت انسان از خدا بیان میکند و تکنولوژی را موجب این #خودآگاهی متوهمانه میداند. «ما عادت داشتیم تمام تواناییهای جدید را به خدایانمان نسبت دهیم ولی از وقتیکه ما خودمان داریم یاد میگیریم هوش خود را از طریق ارتباطات سریعتر و گستردهتر گسترش دهیم، یاد میگیریم جسممان را تغییر دهیم؛ یاد میگیریم در فضا زندگی کنیم، حتی دنیاهای جدید در فضا میسازیم. متوجه شدم که چیز حیرتآوری دارد اتفاق میافتد. ما قابلیتمان را به خدایانمان نسبت میدادیم و حالا این قابلیت را به اصل خودش یعنی خودمان. ما داریم چیزی میشویم که عادت داشتیم خدایان بخوانیم. چرا حالا، چرا سال پیش، دههی پیش یا قرن پیش نه؟ چرا این امر دارد اتفاق میافتد؟ چون وقتش است. چرا که علم و فناوری، قدرتهای تازهای به ما دادهاند که عظیمتر از قدرتهایی است که بشر تاکنون داشته است؛ حالا میتوانیم حقیقتاً خودمان را بشرهای جهانی خیلی کم سن و سال بخوانیم. زمین به مثل یک کودکستان برای خدایان کوچک است، ولی باید تکامل آگاهانه را سریع یاد بگیریم”. (کتاب ابداع زندگی ص ۸۳)
🔸اما با ظهور سلاحی بیولوژیک تحت عنوان ویروسی ناشناخته و فراگیر به نام #کرونا، عمر تفرعن «انسان - خدای مدرنیته» کوتاه شد. انسان کودکخدا، تنازع بقاء را به تکامل شعوری ترجیح داد.
🔹غولهای رسانهای اگر خاطرات کرونایی را در حافظهی تاریخی خود ثبت کنند، مرور خاطرات صفهای خرید اسلحه برای تنازع بقاء، بهمرگی سالمندان، غارت فروشگاهها و عجز علم برای حفظ جان هزاران انسان در برابر یک ویروس نادیده دیگر هیچوقت سودای خدایی را در ذهن هیچ بنیبشری نمیآورد. انسان پسا کرونا ندای #فطرت خود را واضحتر شنید. قدرت الهی و عجز خود را به عیان مشاهده کرد و دست تسلیم بالا برد...
✅ @Shariati_Group
✍ رسول حسنزاده
🔸روزی روزگاری #مدرنیته میداندار بهتآوری جهانی بود. #تکنولوژی و اختراعات بهعنوان معجزات انسانهای قرن بیستمی شد تا جایی که گفتند جز خودشان هیچ خدایی را بنده نیستند..!
🔹مروجین #معنویت جدید یا به تعبیری پیامبران #دین مدرنیته با صدای بلند #انسان را بهعنوان «خدای عصر جدید» معرفی کردند. در مدح قدرت انسان همچون هومر حماسههای افسانهای سرودند. هر بار با اختراع جدید علمی این خدای بادکنکی فربهتر میشد و سرمستانه ادیان الهی را به هماوردی و تحدّی فرا میخواندند تا #علم را بهانهای برای حذف دین و #خدا به نفع خدای جدید یعنی «انسان» فراهم آورند.
🔸نیل دونالدوالش یکی از مروجین معنویت جدید که به #پیامبر عصر جدید معروف است، در کتاب «ابداع زندگی» گفتگویی با باربارا مارکسهابرد، یکی دیگر از شخصیتهای برجستهی معنویت جدید در محور عصر جدید دارد.
🔹وی در این #کتاب، عصر جدید را عصر بازپسگیری قدرت انسان از خدا بیان میکند و تکنولوژی را موجب این #خودآگاهی متوهمانه میداند. «ما عادت داشتیم تمام تواناییهای جدید را به خدایانمان نسبت دهیم ولی از وقتیکه ما خودمان داریم یاد میگیریم هوش خود را از طریق ارتباطات سریعتر و گستردهتر گسترش دهیم، یاد میگیریم جسممان را تغییر دهیم؛ یاد میگیریم در فضا زندگی کنیم، حتی دنیاهای جدید در فضا میسازیم. متوجه شدم که چیز حیرتآوری دارد اتفاق میافتد. ما قابلیتمان را به خدایانمان نسبت میدادیم و حالا این قابلیت را به اصل خودش یعنی خودمان. ما داریم چیزی میشویم که عادت داشتیم خدایان بخوانیم. چرا حالا، چرا سال پیش، دههی پیش یا قرن پیش نه؟ چرا این امر دارد اتفاق میافتد؟ چون وقتش است. چرا که علم و فناوری، قدرتهای تازهای به ما دادهاند که عظیمتر از قدرتهایی است که بشر تاکنون داشته است؛ حالا میتوانیم حقیقتاً خودمان را بشرهای جهانی خیلی کم سن و سال بخوانیم. زمین به مثل یک کودکستان برای خدایان کوچک است، ولی باید تکامل آگاهانه را سریع یاد بگیریم”. (کتاب ابداع زندگی ص ۸۳)
🔸اما با ظهور سلاحی بیولوژیک تحت عنوان ویروسی ناشناخته و فراگیر به نام #کرونا، عمر تفرعن «انسان - خدای مدرنیته» کوتاه شد. انسان کودکخدا، تنازع بقاء را به تکامل شعوری ترجیح داد.
🔹غولهای رسانهای اگر خاطرات کرونایی را در حافظهی تاریخی خود ثبت کنند، مرور خاطرات صفهای خرید اسلحه برای تنازع بقاء، بهمرگی سالمندان، غارت فروشگاهها و عجز علم برای حفظ جان هزاران انسان در برابر یک ویروس نادیده دیگر هیچوقت سودای خدایی را در ذهن هیچ بنیبشری نمیآورد. انسان پسا کرونا ندای #فطرت خود را واضحتر شنید. قدرت الهی و عجز خود را به عیان مشاهده کرد و دست تسلیم بالا برد...
✅ @Shariati_Group
✍ رسول حسنزاده
Telegram
.
⭕️ شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
🔅دکتر #شریعتی بهعنوان یک #شیعه دغدغهمند زمانی با درد فریاد میزد که ما در #اسلام و #تشیع_علوی، مفهومی بنام #روحانیت و تقدس روحانی نداریم؛ این پدیده تازه است و برآمده از سنت فرنگی و اشرافیت دستگاه انحرافی کلیسای روم و واتیکان #پاپ است...
جان مایه کلام او را نفهمیدند و بواسطهی بغض ورزیدن و حفظ دکانداری و متولیگری امر دینی، برآشفتند و به او تاختند و تکفیرش کردند...
🔅از سویی دیگر، و توسط اقشاری دیگر، او را متهم و محکوم کردند که چرا امر دینی را از ساحت شخصی و اعتقادات فردی، به عرصه عمومی کشاندهای و دین را بهعنوان اندیشهی راهنما و روش زیست اجتماعی - سیاسی به میدان عمل کشاندهای...!
🔅حال امروز با پدیدهی روحانیون سکولار مسلک و به تعبیر امروزیناش، «مذهبیهای صورتی» مواجه هستیم که دستاندرکار و همپیمان همان مدافعان اشرافیت مذهبی سابق و طبقه #سکولار و غربگرای جامعه شدهاند و همچون دو لبه قیچی، یکی با نام و پشت نقاب #مذهب، و دیگری با شعار عبور از مذهب و نفی ارزشهای «اسلام اجتماعی» در تلاش برای زدودن روح اساسیِ اسلام نبوی و تشیع علوی در جامعهی ایرانی هستند...
🔅اما امروز، همان دو گروه اجتماعی منتقد و عمدتاً مخالف شریعتی، رخ عیان نمودند و دستهایشان رو شده و کارنامه عملکرد و میزان صدق و کذب ادعاهایشان یکی پس از دیگری مصرح گشته؛ هر دو در یک چیز باهم متفق و همدست هستند. زدودن امر دینی و نابود سازی اصل مفهوم اسلام متعهد و مسئول، یکی با سلاح اندلسیزاسیون و سکولاریزه ساختن ذهن و روح و سبک زیست و تفکر جامعه. و دیگری با تهیسازی دین، از قیود اساسی و بنیادین آن همچون مفهوم حقطلبی، ظلمستیزی، عدالت خواهی، جهاد و شهادت، امر به معروف و نهی از منکر، مهدویت و نظایر آن... با سلاح اسلام حداقلی و ترویج گفتمان اسلام به مثابه سنت یا فرهنگ. یکی با تیکه بر مذهب حداقلی و فقه منجمد و بدعتگرایی فلسفی و سنتی، و دیگری با تکیه بر #مدرنیسم حداکثری و عرفیگرایی عوامپسندانه مغروق در گفتمان زیستجهان غربی و ژستهای شبه روشنفکری...
🔅دکتر شریعتی در م.آ ۲۰، چه باید کرد؟ صفحه ۱۱۹ میگوید: ″... من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمیگیرم، بلکه متضاد میبینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقهای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما «عالم» داریم در برابر غیر عالم، نه روحانی در برابر جسمانی» .
▫️و یا در جایی دیگر میگوید:
″... آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نـه.
عالم اسلامی است؟ نه.
سخنران اسلامی است؟ نه.
نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه.
پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است! ، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی #دین است...″ (م.آ.۹- ص۱۹۳)
🔅اخیرأ سخنان جناب حجتالاسلام #قنبریان را که در بحث #فلسفه_تاریخ خود به این موضوع اشارتی کردند را میشنیدم، که به درستی میگفت: جلوی "دینبازها" و #سکولاریزم گرایشی را بگیرید | شأن پیشساخته برای روحانیت درست نکنید...
🔅شاید گذاری به مدت نیم قرن لازم بود تا عمق حکمیِ افکار و اندیشههای امثال شریعتی بیش از پیش مشخص شود. آن هم نه در عرصه حرف و سخن، که در عمل و کاملآ مستند...
✅ @Shariati_Group
🔗 کلیپ ضمیمه را مشاهده بفرمایید و برای قضاوت بهتر صوت کامل سخنان ایشان را اینجا بشنوید.
✍ #مبانی_شناخت_جهتگیری / ع.م
Telegram
.
⭕️ شباهت اصولگرایان و اصلاحطلبان در حکمرانی
چه در عرصه #اقتصاد و چه در عرصه #فرهنگ، سبک و سیره حکومتداری و حکمرانیِ #اصولگرا و #اصلاحطلب یکی است، لکن بدنه اجتماعیشان متفاوت است. عموماً قشر مذهبی و انقلابی، حامی اصولگرایان هستند و قشری که تمایل به آزادیهای غربی و گرایشها و دستورالعملهای غربگرایانه دارند، حامی اصلاحطلبان.
به دلیل این پایگاههای اجتماعی متفاوت است که وقتی اصولگرایان سر کارند، اصلاحطلبان از #آزادی چماق سیاسی بر سر رقیب میسازند تا بدنه اجتماعیشان را علیه اصولگرایان بسیج کرده و از صحنه بهدرشان کنند؛ و وقتی اصلاحطلبان سر کارند، اصولگرایان از #دین چماق میسازند تا بدنه را علیه رقیب بسیج کرده و ورق را برگردانند.
اما از آنجائیکه هیچ تفاوتی بین سیاستهای «فرهنگی» و «اقتصادی» اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود ندارد، میبینیم که وقتی اصولگرایان سوار مرکب #قدرت میشوند، دین دغدغهشان نیست؛ و وقتی اصلاحطلبان میآیند، آزادی دیگر دغدغه نیست.
اصولگراها برای اینکه اصلاحطلبان نتوانند بدنه اجتماعیشان را فعال کنند، از اصول #انقلاب_اسلامی عدول میکنند و وا میدهند؛ اصلاحطلبها نیز برای اینکه بدنه مذهبی اصولگراها فعال نشوند، در ولنگاریها اندکی ملاحظهکاری میکنند.
ورود زنان به ورزشگاهها، ولنگاری در امر حجاب، اجرای جراحیهای رادیکال اقتصادی، عدم تغییر ریلگذاریهای نئولیبرالی و... در دوره آقای رئیسی را در این چارچوب تحلیل کنید.
✅ @Shariati_Group
✍ حسینزمانیمیقان
چه در عرصه #اقتصاد و چه در عرصه #فرهنگ، سبک و سیره حکومتداری و حکمرانیِ #اصولگرا و #اصلاحطلب یکی است، لکن بدنه اجتماعیشان متفاوت است. عموماً قشر مذهبی و انقلابی، حامی اصولگرایان هستند و قشری که تمایل به آزادیهای غربی و گرایشها و دستورالعملهای غربگرایانه دارند، حامی اصلاحطلبان.
به دلیل این پایگاههای اجتماعی متفاوت است که وقتی اصولگرایان سر کارند، اصلاحطلبان از #آزادی چماق سیاسی بر سر رقیب میسازند تا بدنه اجتماعیشان را علیه اصولگرایان بسیج کرده و از صحنه بهدرشان کنند؛ و وقتی اصلاحطلبان سر کارند، اصولگرایان از #دین چماق میسازند تا بدنه را علیه رقیب بسیج کرده و ورق را برگردانند.
اما از آنجائیکه هیچ تفاوتی بین سیاستهای «فرهنگی» و «اقتصادی» اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود ندارد، میبینیم که وقتی اصولگرایان سوار مرکب #قدرت میشوند، دین دغدغهشان نیست؛ و وقتی اصلاحطلبان میآیند، آزادی دیگر دغدغه نیست.
اصولگراها برای اینکه اصلاحطلبان نتوانند بدنه اجتماعیشان را فعال کنند، از اصول #انقلاب_اسلامی عدول میکنند و وا میدهند؛ اصلاحطلبها نیز برای اینکه بدنه مذهبی اصولگراها فعال نشوند، در ولنگاریها اندکی ملاحظهکاری میکنند.
ورود زنان به ورزشگاهها، ولنگاری در امر حجاب، اجرای جراحیهای رادیکال اقتصادی، عدم تغییر ریلگذاریهای نئولیبرالی و... در دوره آقای رئیسی را در این چارچوب تحلیل کنید.
✅ @Shariati_Group
✍ حسینزمانیمیقان
Telegram
.