گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
″... چوپانی انقلابی، مبعوث، مسلح به کتاب [برای هجوم] و شمشیر [برای دفاع]، از عمق توده، امی ای از قلب امت. سیمای خشم و رنج و گرسنگی و تجلی‌گاه همه آرزوهای محرومان پیشاپیشِ رودِ سرخِ #تاریخ. در دستش پرچم آدم، دست به دست آمده، نسل به نسل رسیده، تا او!
از خاندان #مسیح و #موسی، فرزند #اسماعیل و #ابراهیمِ بت شکن! سرازیر شده از فراز کوه، شتابان و مصمم، روی در روی بتان و بت پرستان، آهنگِ یورش بر سر همه‌ی خداوندان زمین!
"محمد"
و در پی‌اش: توده‌ها، غریب‌ها، برده‌ها، فراریانِ #ایران و #روم [از امپراطوری‌ها] و همرهش: مهاجران، مجاهدان، هریک شمشیر انتقام همه‌ی قربانیان تاریخ ...
#محمد طوفان نوحی دیگر بار! سیلی بنیان کن بر سراسر زمین! و ملت‌ها به هم برآمده و مرزها در هم شکسته و دیوارها فرو ریخته و برج‌ها به زانو درآمده و زندان‌ها ویرانه و زنجیرها گسسته، التهاب جوشان #انقلاب و از حلقوم همه‌ی مناره‌ها شعارهای فروزانی که در طول تاریخ، همه‌ی ملت‌ها، جز در خلوت درد و عمق قلب خویش، از گفتنش می‌هراسیدند:
#توحید، #قسط، #عدل، #برابری، حریت، نفی هر پرستشی جز او: نفی هر ستایشی و مدحی، جز برای او: نفی هر امیدی، اتکایی، بیمی، جز به او، جز از او...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم

@Shariati_Group
.
⭕️ تحلیل روند تاریخی طرح ترور پیامبر اسلام

🔅 جریان درگیری دو حزب #تاریخ بشر به یکی از سرزمین‌های راهبردی و مهم جهان منتقل شد تا در جریان بعثت خاتم الانبیاء هر دو خط با هم تقاطع کنند. «ترور پیامبر»

🔅 اگر فرض نخست ما این باشد که #ابراهیم از حکمت مأموریت خویش آگاه بود و عزم وی برای اجرای همین مأموریت بود که او را در صف پیامبران اولوالعزم قرار داد، باید بپذیریم که وی #اسماعیل را نیز در جریان این سرّ الهی قرار داده و پس از اسماعیل نیز در میان فرزندان وی نسل به نسل منتقل شده و همگی خود را حامل نطفه و نگهبان جان پیامبر #آخرالزمان می‌دانسته‌اند.

🔅 در مقابل، حزب #شیطان نیز دست‌کم پس از داستان اسارت بابلی و آزادسازی هخامنشی به این سرزمین مهاجرت کرده و در انتظار ظهور ایشان بودند. در کتاب تبار انحراف مجموعه اقدامات حزب شیطان در مقابله با ظهور پیامبر آخرالزمان دارای سه مرحله دانسته شده است:

۱. ترور و جلوگیری از پیدایش پیامبر اکرم

۲. ایجاد موانع تأخیری بر سر راه ایشان تا #قدس

۳. نفوذ در حکومت پیامبر خاتم و به‌دست‌گیری آن در صورت تشکیل

🔅 با مطالعه اسناد مربوط به تاریخ #اسلام به ویژه در مقطع ابتدایی آن که دوره صدر اسلام نام گرفته است، و با در نظر داشتن موضوع تقابل دو جریان #حزب_الله و #حزب_شیطان که اینک در حساس‌ترین و سرنوشت‌ سازترین لحظه‌ی تاریخ به یکدیگر رسیده بودند، می‌توان مجموعه برنامه‌ها و اقدامات هریک از دو طرف را بدین شکل تحلیل نمود:

🔅 حزب الله مأمور حفاظت از نطفه‌ی پیامبر و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر از طریق اصلاب شامخه و ارحام مطهره بود. این‌چنین است که لازم می‌آید اجداد پیامبر تا اسماعیل همگی موحّد و به تعبیر دقیق‌تر که در این نوشتار برگزیده‌ایم- مسلمان بوده باشند.

🔅 حزب شیطان پس از استقرار در شبه جزیره حجاز به شناسایی پیامبر آخرالزمان و اجداد وی و استفاده از حربه‌های قدیمی شیطان برای جلوگیری از تولد ایشان پرداخت. این موضوع تا قتل و ترور اجداد پیامبر اکرم(ص) و شخص ایشان پیش رفت.

🔅 پس از #بعثت، موضوع تبلیغ و گسترش #دین حتی تا سطح جهانی در دستور کار پیامبر و مؤمنان پیرامون ایشان قرار گرفت. در مقابل، حزب شیطان نیز با ایجاد خاکریزهایی بر سر راه سپاه #اسلام و ایجاد جنگ‌های حساب شده، سعی در توقف این حرکت یا دست‌کم کند کردن حرکت آن داشت. در این میان موضوع جهت‌گیری حساب شده پیامبر به سمت روم و #بیت‌المقدس و پاسخ به تحرکاتی که از آن ناحیه صورت می‌گرفت، و مقابله معنی‌دار حزب شیطان با این اقدام از خلال بررسی جنگ‌های این دوره کاملاً مشهود است.

🔅 اگر جنگ‌های صدر اسلام را به ترتیب وقوع بر روی نقشه علامت‌گذاری کنیم، به وضوح درمی‌یابیم که جهت کلی آن به سمت بیت‌المقدس است. نکته جالب این‌جا است که در تمامی این جنگ‌ها رد پای یهودیان کاملاً مشهود است و در جنگ بزرگ و سرنوشت‌سازی مانند احزاب این حضور و دشمنی به شدت وضوح خویش می‌رسد. در واقع باید این‌چنین تحلیل کرد که پیامبر در پی دشمنی‌های #یهود بی هیچ اعلام آشکاری در پی ورود به قدس بوده و یهودیان نیز از ابتدای مهاجرت به مدینه برای مقابله با این حرکت در نقاط مهم و حساس مستقر شده بودند.

🔅 پیامبر(ص) سپاه اسامه را جهت اعزام به موته بسیج کرده‌اند تا شکست پیشین در این منطقه را جبران کند. اگر اسامه در این نبرد پیروز می‌شد، سدّ مستحکم یهود به‌سوی #قدس فرو می‌ریخت. بنابراین یهود باید برای جلوگیری از فتح قدس به دست پیامبر اسلام دست به کار شود. از سوی دیگر با شکست یهود، #نفاق نیز در مدینه شکست می‌خورد و یهود پایگاه امید خویش را از دست می‌داد. اگر پیامبر تنها یک ماه دیگر زنده بماند، و این سپاه به جنبش درآید، مرگ یهود قطعی است. اینجاست که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، پیامبر را جام زهر می‌نوشانند. (تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠)


@Shariati_Group

🔗 مطالعه‌ی مطلب کامل
.
🔆 ۲۰ام مهر ماه، روز بزرگداشت لسان‌الغیب حافظ شیرازی گرامی‌باد 🌹🍃

🔅او پیام #آزادی به ما داده، یعنی اگر وابسته شوی دیگر آزاد نیستی. مشخص نیست او چطور زندگی کرده، اما به هر حال خوب زندگی کرده است، وابسته و ریاکار نبوده، به همین جهت قیام اول او آزادی و نتیجه‌ آن پرهیز از ریاکاری بوده است. بنیادی‌ترین پیام‌های #حافظ را می‌شود در آزادی و پرهیز از ریاکاری و دورویی خلاصه کرد. وای به حال جامعه‌‌ای که ریاکاری سراپای آن را فرا بگیرد، ریاکاری، انحطاط است. ریاکاران و منافقان در #قرآن کریم مذمت شده‌اند، چون ام‌الفساد است. جامعه‌ای که در آن ظاهر و باطن آدم‌ها یکی نیست چه امن عیشی در آن هست؟

🔅یکی دیگر از پیام‌های بنیادی حافظ هم همت بلند است. حافظ روی کلمه‌ی همت و همت بلند بسیار تأکید دارد. البته این‌ها همه به هم ارتباط دارند. همت بلند یعنی از تفرقه بازآ، حواست متقرق نباشد، هدفی متعالی و بلند را در نظر بگیر و نترس. این‌ها پیام‌های بنیادی حافظ هستند. حافظ ، بالذات، شاعر بوده‌ است؛ اما فقیه، محدث، فیلسوف، عارف و ادیب نیز بوده. او بر ادب فارسی و عربی مسلط بوده است؛ او تمام این‌ها را به نحو زیبایی در سخن‌اش آورده است، غزلش، مغانه است. او تا #زرتشت و #زروان و آیین مهر پیش رفته، معارف اسلامی را هم کامل در چنگ داشته است. او تمام معارف را در یک بیت آورده است. #نیچه درباره‌ حافظ می‌گوید :
ای حافظ تو این‌قدر از مِی صحبت می‌کنی از مِی چه می‌خواهی؟ تو همان مِی ‌ای هستی که عالم را مست کردی.

📚 بنیادی ترین پیام حافظ / دکتر #ابراهیم_دینانی

@Shariati_Group
.
🔆 ابعاد وجودی و شخصیتی پیامبر اسلام

″... راستش حتی فکر کردن درباره #پیامبر، خیلی دهشتناک،سهمگین و سنگین است. عظمتی مثل حضرت علی می‌گفت که وقتی اوضاع سخت می‌شد، ما بر رسول خدا پناهنده می‌شدیم و زیر سایه‌ی او می‌رفتیم و خودمان را زیر پناه او می‌خیزاندیم. از اینجا معلوم می‌شود که ارتفاع وجودی این آدم و این مرد چه قدر است و طبیعی است که در این تنگنای حقیر اندیشیدن ما نمی‌گنجد. با قالب‌هایی که در اختیار داریم و با آن آدم‌ها ارزیابی می‌کنیم ، تفسیر چنین موجودی محال است، مگر اینکه در همان حدودی که می‌فهمیم بررسی کنیم.

یکی از خصوصیات او (پیامبر خصوصیات متعددی دارد که ویژه خودش است، من نمی‌توانم آنهایی که شناخته شده و درباره آن گفته شده را تکرار کنم) این است که هیچ شخصیتی در #تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد. در یک شخصیت، این همه عظمت، که آدم در برابرش احساس عجز و هراس می‌کند، با حالت دیگری که در شناخت پیامبر ، آدم در برابر او احساس یک انس دوستانه خصوصی می‌نماید، با هم جمع نمی‌شود. محبوب بودن پیغمبر خدا، از پیغمبریش می‌باشد. چون #موسی هم پیغمبر بوده، #ابراهیم هم بوده و #عیسی هم بوده است و نیز در قوم خودشان به عنوان نبی و رسول، عزیز و محبوب بوده‌اند. ولی پیامبر یک خصوصیت اضافی دارد و آن اینست که دوست داشتن پیامبر (ما الان با کلمات سر و کار داریم و طبیعی است که کسانی که با پیامبر سروکار داشتند تا چه اندازه دوستش می‌داشتند) بعد خود نیروی شد که حتی بسیاری از اصحاب را به هراس انداخت که نکند سخن پیامبر روی آیات #قرآن سایه افکند! و به قدری جا باز کند که جا را بر آیات تنگ شود. حتی این وحشت بود، به خاطر اینکه مردم به قدری پیامبر را دوست می‌داشتند و به قدری کلمات او ورد زبان‌ها بود که الان هم بعد هزار و چهارصد سال، برای مردم عامی #مکه و #مدینه، که دیگر هیچ فرهنگی ندارند و به حضیض ذهنیت رسیده‌اند، مثل این است که پیامبر زنده است و با ایشان حرف می‌زند، حرف‌ها، خاطرات، آثار و یادگاری‌هایش دائما ورد زبان توده مردم است. مثل اینکه همین الان در مدینه زندگی می‌کند و حتی مردمی که در مدینه راننده، بقال و عطار هستند، همان آدم‌هایی که تاریخ نمی‌دانند، همان آدم‌هایی که سیره نخوانده‌اند، امی ها، حضورش را الان حس می‌کنند، یعنی الان هست. آن جا دارد زندگی می‌کند و با او تماس دارند.

در طول این هزار و چهارصد سال، هیج حادثه‌ای، هیچ حفره و هیج خندقی بین احساس اینها و حضور پیامبر فاصله ایجاد نکرده است (این چیز خیلی عجیبی است). محبوبیت به صورت شگفت انگیز و غیرعادی است. به طوری که آدم، که بعد از مدتی شرح حال پیامبر را می‌خواند، حالت عاشقانه‌ای نسبت به او پیدا می‌کند. این همه عظمت، در برابر این همه سادگی قابل گنجایش نیست و خود این یک اعجاز است. از لحاظ فلسفی، درست جهانی را در یک پوست تخم مرغ گنجاندن است. ولی این یکی، تحقق پیدا کرده است...″

📌 بمناسبت میلاد خاتم‌المرسلین، پیامبر رحمت و معرفت، بخشی از مطالب این سخنرانی با صدای معلم شریعتی، در انتهای مطلب ضمیمه گشته است.

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۸ / روش شناخت اسلام

@Shariati_Group
.
⭕️ سنگ مزار مرحوم دکتر #ابراهیم_یزدی را شکستند!
خانواده ابراهیم یزدی، دبیرکل پشین #نهضت_آزادی_ایران، عضو شورای #انقلاب، وزیر خارجه و معاون نخست‌وزیر در دولت موقت #مهدی_بازرگان، خبر داده‌اند سنگ مزارش برای دومین‌بار از سوی افراد ناشناس! تخریب شده و آن‌ها هم دیگر سنگ را تغییر نمی‌دهند و بازسازی نمی‌کنند.

@Shariati_Group
💠 پندهای نهفته در نامه‌ی امام عسکری به شیعیان ایران در دوره دیکتاتوری خلافت عباسی

🔅آبه كه امروز به آن آوه نیز می‌گويند، روستای بزرگی در نزديکی #ساوه است، غالب مردم آنجا در عصر امام حسن عسكری(ع) در زمره کانون فرهنگ شیعی و از طرفداران امام بودند و #قم نيز مركز رفت و آمد شيعيان بود. امام عسكری كه با مردم قم و آوه ارتباط داشت، نامه‌ای برای آن‌ها می‌فرستد كه هم نامه تشكر از آن‌ها است و هم هشداری به آن‌ها در مورد اتحاد و به هم پيوستگی، و آگاهی‌بخشی برای هدایت جامعه اسلامی-شیعی است. برای فهم عمیق‌تر اهمیت این موضوع، بهتر است یادآوری شود که فقط ۴۰ نفر از نزدیکان قابل اعتماد توسط امام حسن عسکری به صورت مخفیانه در یک خانه مخفی، سعادت مصاحبت و دیدار با تنها فرزند او امام زمان(عج) را یافتند و ایشان بعد از #شهادت پدر بزرگوارشان به دلیل خفقان شدید، سامرا را که در واقع یک اردوگاه نظامی بود، ترک کرده و مرکز مبارزه مخفیانه خود را به #بغداد منتقل کردند. این موضوع ناشی از خفقان و دیکتاتوریِ حاکم نظام درحال سقوط ِ خلافت دینی بود که نمی‌گذاشت اطلاعات زندگی اهل بیت(ع) به درستی ثبت و به جامعه منتقل شود. لذا توجه به این قبیل نامه‌ها و ارتباطات دینی-اجتماعی باتوجه به شرایط پیچیده آن دوره‌ی تاریخی و شیوه زیست محصورانه، امنیتی و در تنگنای امام عسکری، بسیار بااهمیت و قابل تأمل است.

🔅نامه‌ای امام حسن عسکری(ع) به مردم #قم دارند که در آن حدود ۱۳ تیتر و عنوان اصلی آمده که به مسئله‌ی هدایت و نظام سازی مربوط می‌شود و باید امروز برای ساختن جامعه‌ای اسلامی این تیترها مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی بیعت ما با امتداد راه او، #امام_زمان (عج) باید بیعتی عملی و عقیدتی باشد و در حد زبان باقی نماند. محدودیت‌ها، انحرافات و مسائل بسیاری در این قبیل روایات انذار داده می‌شوند که برای پیروان حقیقی مکتب فکریِ #تشیع_علوی و اسلام رهایی‌بخش در عصر حاضر، فوق‌العاده مهم و ارزشمند و ضروری است. این دعای #امام_حسن_عسکری (ع) ظاهراً برای امروز جامعه‌ی ما گفته شده است! و بخوبی افشاگر بسیاری از انحرافات و اجحافات متولیان «دین حکومتی» و خلافت جبارانه اسلامی است که از شرق تا غرب عالم اسلامی، مدعیان رنگارنگ بسیاری دارد...

🔅امام عسکری دو شاخص به ما می‌دهند:

1⃣ نخست تلف کردن نسل‌ها است، استعداد جوانان را نابود کردن. [نیروها و انگیزه‌های مولد و آینده ساز]

2⃣ دوم فاسد و تباه کردن شهرها و جوامع [تمدن فکری - فرهنگی - اجتماعی] است...

🔅در بخش‌هایی از نجوای امام با پیروانشان می‌فرمایند: خدایا فشار تا حدی زیاد شده که ما را به حد خفه شدن رسانده است!، پرده حیرت و #شک و #شبهات خیلی‌ها را فرا گرفته، کسانی بر «ما» و «جهان» #حکومت می‌کنند که دغدغه‌‌ی #دین حقیقی ندارند؛ مؤمنین واقعی را ذلیل و تحقیر کرده‌اند و چنین وضعی بر جامعه حاکم شده است. حقوق #ایتام و #مردم محروم را حاکمیت‌ها برداشته و صرف عشرت‌های خود می‌کنند و برخی مردم هر چه کار می‌کنند باز گرسنه هستند. خدایا کسانی از مردم هستند که ریشه #ظلم به بشریت بوده و احکام تو را تعطیل کرده و «مشغول نابود کردن بشریت هستند»... [مصداق امروزی‌اش مفهوم پارادوکسیکال #نظم_نوین_جهانی است]

خدایا #بیت‌المال قرار بود در اختیار ما(مردم) قرار گیرد ولی امروز در دست حکامی است که آن را بین خودشان تقسیم می‌کنند و سهم فقرا را نمی‌دهند. حاکمیت قرار بود بر مبنای #مشورت (شورا) پیش برود، ولی تبدیل به #دیکتاتوری شد. مسلمانان(راستین) باید بر جهان مسلط شده و کفار باید در سایه‌ی حاکمیت روح اسلامی باشند، ولی امروز این وضع عکس شده است..!

🔅با اندکی اندیشه بر این روایات و اقوال تاریخی، بخوبی می‌توان دریافت که این روال معیوب تاریخی از آن زمان تا به امروز همچنان پایدار و پابرجاست! و این دغدغه اساسی شیعه، و در یک بینش عمیق‌تر، به تعبیر معلم #شریعتی، این دغدغه از زمان #ابراهیم خلیل‌الله تا عصر ظهور #منجی آخرالزمان، صاحب حقیقی حاکمیت حق و عدالت وعده داده شده توسط حق تعالی، امتداد خواهد یافت. [استقرار غایی عدالت و برقراری حاکمیت الهی بر ابنای بشر]

🔅فی‌المثل شریعتی در مقدمه سخنرانی انتظار، مذهب اعتراض می‌گوید:

🔻 ادامه

@Shariati_Group
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تحلیل و روایت مرحوم #بنی‌صدر از برخی پشت‌پرده‌های پس از #انقلاب

1⃣ ماجرای پیام سری آقای #خمینی به #کارتر و همراهی احتمالی مرحوم دکتر #ابراهیم_یزدی در طرح محرمانه برخی انحصار طلبان جویای #قدرت
2⃣ پاسخ به این پرسش که آیا غرب و مشخصاً #امریکا از #انقلاب_۵۷ و حاکمیت اولیگارشی ملاتاریا حمایت کرد یا خیر؟

#ابوالحسن_بنی‌صدر #جیمی_کارتر #مهندس_بازرگان #ابراهیم_یزدی #ایران #انقلاب۵۷ #پهلوی #بختیار #شاه #ارتش #سپاه #دادگاه #انقلاب_اسلامی #هاشمی_رفسنجانی #مرتضی_مطهری #علی_مطهری #نهضت_آزادی #فرانسه

@Shariati_Group
🟢 به‌مناسبت میلاد امیرالمومنین علی(ع)

🔸آیا لفظ «علی مولود کعبه»، خطاست؟
آیا این فقط یک خطای لفظی و انشایی است، یا وارونه کردن هدف‌دار یک #حقیقت است!

🔅۱۳ رجب، سال‌روز ولادت امام #علی علیه‌السلام را خدمت فرزند عزیزشان، خاتم الاوصیاء، حضرت امام #مهدی علیه‌السلام و شما عزیزان همراه تبریک و تهنیت عرض می‌نماییم. از آنجا که حضرت امیر به گواهی #تاریخ و تمامی منابع معتبر تاریخی، اعم از شیعی، سنی و حتی غیر مسلمانان، به طرزی معجزه‌گونه، در داخل بنای #کعبه معظمه متولد شده‌اند، شعار «علی، مولود کعبه» را بسیار گفته‌اند و شنیده‌اید. بی‌تردید، این تعبیر حتی در معنا، مفهوم و مصداق نیز غلط است، چراکه ایشان "مولود – فرزند" کعبه نمی‌باشند، بلکه داخل کعبه متولد شده‌اند که صد البته این مقام و این جایگاه و موقعیت، بسیار عزیز و ارزشمند است، اما نباید ما را از فهم یک بینش عمیق‌تر محروم سازد، چنان که در زیارات می‌گوییم: «السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَنْ وُلِدَ فِي الْكَعْبَةِ – سلام بر تو! این کسی که در کعبه متولد شدی».

🔅فرق است بین این که شخصی فرزند کیست، با این که در کجا متولد شده است. آیا اگر کسی در بیمارستان، خانه، یا حتی بین راه به دنیا آید، به او «فرزند بیمارستان، خانه یا بین‌راه» می‌گویند؟!

🔅مهم است که #انسان بداند و دقت کند که آیا مکان، به مکین مشرف شده و ارزش می‌یابد، و یا آن که ارزش شخص به مکان اوست؟!
و اینکه آیا شخص محترم است، یا مکان او؟!

🔅آیا خاک دیوار #مکه و زمین منا، بالذاته #مقدس هستند، یا چون بیت‌الله و محل ذکر #الله قرار گرفته‌اند، مکرم شده‌اند؟
هرچند طبق آخرین دستاوردهای علمی و جغرافیایی، اطلاعاتی بدست آمده است که آن خطه از زمین در منطقه‌ی مکه مکرمه بلحاظ مغناطیس زمین و عرض جغرافیایی و موارد دیگر، ارزشی خاص و فیزیکال هم کسب کرده است و حتی شماری از اسلام‌شناسان نیز بر این عقیده شده‌اند که حکمت و چرایی ایجاد بنای کعبه در دوره #ابراهیم خلیل‌الله و حفظ آن توسط دستان غیبی الهی و سپس بعثت نبی مکرم اسلام در آن منطقه و بسیاری از تحولات تدریجی و تاریخی در آن خطه (به‌خصوص در بحث ظهور موعود آخرالزمان)، تماماً براساس یک خط سیر مشخص و هدفمند تاریخی و علمی صورت پذیرفته و حتی دلیل تعظیم مسلمانان از سرتاسر جهان به سوی خانه خدا در مکه و انتقال این مکان از منطقه قدس به مکه نیز جدای از مفاهیم دینی و معرفتی و تاریخی، امروزه دلایل و استدلالات خاص علمی و فرامذهبی هم پیدا کرده که جای تأمل و بازنگری فراوان دارند؛ اما به‌هر روی، خانه کعبه معلی و معظم است؛ اما نه در و دیوارش که صدها بار در طول تاریخ ویران و تعمیر شده است، بلکه بدان جهت که به امر خداوند متعال، توسط اولیایش، حضرات ابراهیم و اسماعیل(ع)، معمور شد، برای عبادت و طواف بندگان مؤمن، و اراده و مشیّت خداوند علیم و حکیم، بر آن قرار گرفت که "زادگاه ولیّ الله" و بالتبع قبله‌ی مسلمانان گردد.

🔅وقتی ارزش "مکان"، بیشتر از "مکین" شد، و خاک و سنگ و دیوار، شرافت بیشتری نسبت به #انسان_کامل و ولیّ الله پیدا کرد، گشتن به دور دیوار، ارزشمندتر از اطاعت و پیروی از "ولیّ الله" می‌شود و مردم #مسلمان به بهانه‌ی ادامه و تکمیل فرائض #حج‌ خودشان، سیدالشهداء امام #حسین (ع) را تبعیت و حمایت نمی‌کنند و نتیجه این می‌شود که #کفار، #مشرکان، #منافقان، #مستکبران، #فاسقان و #ظالمان، با حمایت یک مشت به‌ظاهر مسلمانِ احمق، دنیاگرا و طماع و حریصِ به مادیات، الله اکبر گویان سر امام #حق را می‌برند و بر جسد مطهرش نیز شمشیر زده و می‌تازند، تا به درجات بالاتری از #بهشت توهمی خود برسند!

🔅نتیجه‌ی این #بینش و شعار غلط این می‌شود که در طول تاریخ، میلیاردها مسلمان، دیوار کعبه را چسبیدند و به دورش چرخیدند، اما روح کعبه را که "ولیّ‌الله″ و امام #توحید باشد را رها کردند و در نتیجه یازده امام #ترور شده و به شهادت رسیدند و طواغیت، صاحب ولایت آنان شدند!

🔅علی مولود کعبه نیست؛ علی نتیجه و محصول تفکر توحیدیِ بناگذاران کعبه الهی است...

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش

@Shariati_Group

#مبانی_و_جهت‌گیری / ع.م
▪️درگذشت عالم وارسته و مهربان؛
سید محمود دعایی


▫️من هرچه از آقای دعایی دیدم، جز نیکی و نجابت و انسانیّت، هیچ ندیدم.
مصداق همین شعر ابونصر شادی
دانش و آزادگیّ و دین و مروّت
این‌همه را بندهٔ درم نتوان کرد
و او نکرد...
استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی


▫️در عکس‌های مراسم تشییع و تدفین مرحوم حسین محب اهری دیدم که مرحوم دعایی به شیوهٔ پسندیده و مستدام خود در مراسم حضور یافته و بر پیکر هنرمند فقید #نماز خوانده است. به یاد مراسم تدفین غریبانهٔ استاد محمدامین ریاحی در بهشت‌زهرا افتادم که دعایی بر پیکر آن استاد بزرگ و مظلوم که ۳۷ روز وزیر دولت #بختیار بود و تا پایان عمر شریفش تاوان آن ایران‌دوستی بی‌شائبه‌ را پرداخت، نماز گزارد. به یاد نماز دعایی بر پیکر #ادیب_برومند، از زعمای #جبههٔ_ملی افتادم که بر تابوتش پرچم شیروخورشید نشان #ایران بود. به یاد نماز دعایی بر پیکر پوری سلطانی، همسر مرتضی کیوان توده‌ای معروف، افتادم. به یاد نمازش بر پیکر عباس #کیارستمی افتادم. به یاد نمازش بر پیکر دکتر #ابراهیم_یزدی افتادم. به یاد حضور دعایی در مراسم بزرگداشت شخصیت‌های علمی و فرهنگی و هنری با هر مسلک و مرامی افتادم...

سیدمحمود دعایی یک چراغ روشن است. یک نشان برای سیاستی است که روادار و اخلاق‌مدار است. یک نشان برای سیاستی است که به #فرهنگ و بزرگان فرهنگ ایران احترام می‌گذارد. کم توفیقی نیست که در چنین هوای بد سیاست‌زدهٔ عصبانیِ متعصب، هم بر اعتقادات و مسلک سیاسی‌ات پای بفشری و هم از مرام مطبوعاتی و منش سیاسی‌ات شمیم مدارا و مروت برآید. این مدارا و مروت قیمت دارد. محترم است. به همین دلیل بزرگان فرهنگ ایران از دعایی به نیکی یاد می‌کنند.

دو چیز حاصل عمرست: نام نیک و ثواب
وزین دو درگذری کلّ من علیها فان...

ز مال و منصب دنیا جزین نمی‌ماند
میان اهل مروت که: «یاد باد فلان».

@Shariati_Group
میلاد عظیمی
"... همه‌جا می‌بینیم در بحث از پیامبران ابراهیمی، بحث از #ناس است، بحث از #مردم است، و همچنین #بعثت این‌ها با بعثت پیامبران دیگر فرق دارد. بعثت آن پیامبران، غالباً توسل به #قدرت موجود است برای اشاعهٔ دین‌شان - فرصت نیست یکایک بگویم، قبلا گفته‌ام - در صورتی که پیامبران ابراهیمی، بعثت‌شان همواره به صورت توسل به «مردم» است علیه «قدرت» موجود در زمان‌شان؛ #ابراهیم را می‌بینیم تا مبعوث می‌شود گرز را برمی‌دارد و #موسی چوبدستی چوپانی را و یورش به کاخ #فرعون می‌آورد و قارون را در خاک مدفون می‌کند و فرعون را در آب غرق؛ و پیغمبر #اسلام، پس از اینکه مرحلهٔ فردسازیش تمام می‌شود، آغاز #جهاد می‌کند ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم

@Shariati_Group
🔴 درباب الحیاة و جریان خراسانی تفکیک

🔻جامعه اسلامی= جامعه منهای فقر و تکاثر و تفاخر و تحقیر و استثمار و استبداد و استضعاف+بعلاوه #عدالت و #آزادی و کرامت و برابری و آزادگی و بهزیستی
🔻این عصاره دایره المعارف اسلامی شیعی چند جلدی* الحیات* استاد فقید: علامه خراسان و صاحب مکتب دین پژوهی تفکیک، #محمدرضا_حکیمی (زاده ۱۳۱۴مشهد/درگذشته ۱۴۰۰ تهران )است.
🔻#الحیات ظهور جامعه اسلامی حقیقی پویا و پایا و سازا را محصول یک #انقلاب حقیقی دینی می‌داند. انقلاب به معنای: "تغییر احوال #ملت و نه تبدیل اشخاص #دولت"!
🔻الگوی این انقلاب دینی، #قرآن است و کارگزاران آن پیامبران الاهی #ابراهیم و #موسی‌ و #محمد هستند
🔻همچنین الگوی مذهبی این انقلاب، معارف شیعی علوی است و کارگزاری آن نیز با #امامت شیعی علوی است
🔻وظیفه و هدف معرفتی عقیدتی *الحیات* نشر حقایق قرآنی و تعالیم حدیثی به قصد تعالی #انسان و نیز ساختاردهی قرآنی حدیثی به جامعه و زندگی اجتماعی با هدف اصلاح ساختارها و نهادهای فرهنگی تربیتی اقتصادی حقوقی سیاسی اجتماعی و زندگی جمعی درجهت آموزه‌های دینی و قرآنی است
🔻الحیات: بقای زندگی ایمانی اخلاقی انسانی را درالگوگیری از «متن مقدس قرآن و معارف شیعی علوی» می‌داند.

@Shariati_Group
⭕️ چرایی اهمیت توحید در جوامع بشری

🔅چرا #توحید در زندگی بشر این همه اهمیت دارد؟ من از نظر فلسفی روی آن بحث نمی‌کنم، برای اینکه اولاً متخصص #فلسفه نیستم و ثانیاً بحث دیگری می‌خواهم بکنم، برای اینکه بحث فلسفی‌اش غالباً شده است و بیش و کم اطلاع دارید. از لحاظ کلامی درباره‌اش نمی‌خواهم بحث بکنم برای اینکه کلام بلد نیستم. فقط از لحاظ رشته کار خودم بحث می‌کنم و آن این است که #توحید و #شرک، این دو فکر ـ در #تاریخ بشر، در زندگی ملت‌ها، در زندگی اجتماعات، در تمدن‌ها و فرهنگ‌های انسانی هر کدام چه نقشی داشته است؟

🔅همان طوری که عرض کردم امکان ندارد ارزش اجتماعی و نقش تاریخی توحید را بفهمیم، مگر اینکه ضدش یعنی شرک را بفهمیم و وقتی که شرک را فهمیدیم خود به خود توحید، ابعاد #جامعه‌شناسی و نقش تاریخی آن در زندگی بشر کاملاً هویدا و مشخص می‌شود.

🔅اصولاً در مطالعه‌ای که روی تاریخ، روی تمدن‌ها و روی جامعه‌ها می‌کردم مسئله‌ای را متوجه شدم، مسئله‌ای خیلی ساده و خیلی معمولی است که همه شما متوجه آن هستید و آن این است که در تاریخ و جامعه شناسی که در همه‌ی جامعه‌ها بیش و کم شناخته شده‌اند، همۀ تمدن‌ها شناخته شده‌اند، حتی #انسان ابتدایی که اول دسته جمعی شروع کرده به زندگی (بسیار ساده شبیه به حیوان یا شبیه به انسان)- شناخته شده، همه‌ی تاریخ‌ها، بدون شک و همۀ جامعه شناسان مادی یا غیر مادی، مذهبی یا ضد مذهبی، بدون استثناء ـ به این اصل معتقد شدند که در تاریخ بشر هیچ جامعه‌ای نیست که #دین نداشته باشد. بنابراین در روی زمین جامعه‌ای که انسان در آن زندگی بکند اما همراه آن #مذهب نباشد نیست.

🔅از اینجا چه نتیجه گرفته می‌شود؟ نتیجه‌ای که گرفته می‌شود خیلی مهم است و آن این است که پس پیغمبران ما از #ابراهیم تا پیغمبر #اسلام و پیش از ابراهیم نیامده‌اند تا بشر را متدین بکنند؛ برای اینکه بشر به فطرت خودش متدین است. نتیجه‌ای که گرفته می‌شود این است که این پیغمبران نیامده‌اند در جامعه‌های انسانی احساس مذهبی ایجاد کنند؛ زیرا هر پیغمبری در هر جامعه‌ای که مبعوث شده، در جامعه‌ای مذهبی مبعوث شده است ـ آن جامعه مذهبی بوده و مذهب داشته است. بنابراین نتیجه گرفته می‌شود که هیچ کدام از این پیغمبران بزرگ ما که می‌شناسیم، نیامده‌اند تا #خدا پرستی را در جامعه‌ها تبلیغ کنند، چون همه جامعه ها بدون هیچ شک، پیش از #بعثت پیغمبرانی که ما می‌شناسیم خدا پرست بوده‌اند. پس آمده‌اند چه کار بکنند؟

🔅آمده‌اند فقط یک کار بکنند و نه هیچ کار دیگر ... و هر کار دیگری هم که کرده‌اند برای تحقق همان کار اولیه است و آن اینکه «توحید» را جانشین شرک کنند.

🔅شرک یعنی چه؟
شرک برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم لامذهبی نیست، مذهب است. برخلاف آنچه که فکر می‌کنیم، مشرک دیندار است، معتقد است و پرستنده و عابد است. مشرک کسی است که در #چین وقتی که بت‌هایشان را که روی ارابه‌های بزرگ از معبد بیرون می‌آوردند زنان و مردان، زیباترین دختران و پسران خودشان را نذر می‌کردند که در پای #بت سر ببرند و این خون، #خون متبرکی می‌شد که در دعاها و نذرها و مراسم مذهبی مصرف می‌شد و از آن شراب متبرک ساخته می‌شد. این شرک است؟ این بی دینی است؟ قربانی در برابر بت و برای بت در جاهلیت همین #عرب وجود داشته. قربانی چی؟ قربانی انسان نه قربانی گوسفند؛ بسیار نذر می‌کردند که اگر من مثلاً چند تا پسر داشتم، پسر اولم را قربانی می‌کنم برای بتم؛ نذر می‌کرده که بت، او را پسردار بکند و به ازای این پاداشی که بتش و معبودش به او می‌دهد اولین پسر را در برابرش ذبح کند.

🔅می‌بینیم مقام مذهبی این‌ها از ماها که موحدیم خیلی محکم‌تر است! پس چرا این همه تکیه می‌شود به سوزاندن و از بین بردن و ریشه‌کن کردن شرک؟ بنابراین توحید در برابر شرک، دین در برابر بی دینی نیست، مذهب در برابر لامذهبی نیست، پرستش خدا دربرابر عدم وجود خدا نیست.

🔅نه تنها پیغمبران ما نیامده‌اند تا پرستش خدا را جانشین عدم پرستش بکنند، بلکه این‌ها آمده‌اند تا پرستش را تخفیف بدهند؛ یعنی همه جا جامعه‌ها بیشتر از پیغمبران ما خدا پرست بودند! برای اینکه اینها می‌گفتند «یکی بپرستید» و آنها صد تا می‌پرستیدند!

🔅این‌ها نیامدند خدا پرستی را ایجاد کنند، یعنی پرستش معبود ایجاد بکنند، برای اینکه انسان‌ها همواره از #توتم گرفته، از مهره گرد و قرمز رنگ و خوشرنگ گرفته به اسم فتی شیسم، از روح جدش گرفته به اسم آنیمیسم، از اشیاء طبیعی گرفته، از ستاره‌ها گرفته، از بعضی درخت‌ها گرفته، از رب‌الانواع گرفته، از یک تکه سنگ گرفته، همهٔ این‌ها را می‌پرستیده است و مجسمه می‌ساخته و پرستش می‌کرده و تمام مدت عمرش را در راه آنها فداکاری می‌کرده، بلکه خون خودش را به سادگی می‌داده.
@Shariati_Group
🔅فاطمه ، امتداد مذهب ابراهیم

″... اکنون #محمدۖ، پیامبر است، در #مدینه، در اوج شکوه و اقتدار و عظمتی که #انسان می‌تواند تصور کند. درختی که نه از عبدالمناف و هاشم و عبدالمطلب، که از نو روئیده است، بر زیر کوه، در حرا. و سراسر صحرا را، چه می‌گویم؟ افق تا افق ز منی را... و چه می‌گویم؟ درازنای زمان را، همه آینده را تا انتهای #تاریخ فرا می‌گیرد، فرا خواهد گرفت. و این مرد چهار دختر دارد. اما نه ، سه تنشان پیش از خود وی مردند. و اکنون تنها یک فرزند بیش ندارد، یک دختر، کوچک‌ترینش.

#فاطمه وارث همه‌ی مفاخر خاندانش، وارث اشرافیت نوینی که نه از #خاک و #خون و #پول که پدیده‌ی #وحی است، آفریده #ایمان و #جهاد و #انقلاب و اندیشه و انسانیت و ... بافت زیبائی از همه‌ی ارزش‌های متعالی #روح.

محمد، نه به عبدالمطلب و عبدالمناف، قریش و عرب، که به تاریخ بشریت پیوند خورده و وارث #ابراهیم است و #نوح و #موسی و #عیسی و فاطمه، تنها وارث او....

انااعطیناکالکوثر، فصل لربک و انحر. ان شانئک هوالابتر.
به تو" کوثر" عطا کردیم ای محمدۖ. پس برای پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. همانا، دشمن کینه توز تو همو" ابتر" است!


او باده پسر، ابتر است، عقیم و بی دم و دنباله است، به تو کوثر را دادیم، فاطمه را. این چنین است که "انقلاب" در عمق وجدان زمان پدید می‌آید!

اکنون، یک "دختر"، ملاک ارزش‌های پدر می‌شود، وارث همه‌ی مفاخر خانواده می‌گردد و ادامه‌ی سلسله، تیره و تباری بزرگ، سلسله‌ای که از #آدم آغاز می‌شود و بر همه‌ی راهبران #آزادی و بیداری تاریخ انسان گذر می‌کند و به ابراهیم بزرگ می‌رسد و موسی و عیسی را به خود می‌پیوندد و به محمد می‌رسد و آخرین حلقه‌ی این "زنجیر عدل الهی"، زنجیر راستین #حقیقت، "فاطمه" است.

آخرین دختر خانواده‌ای که در انتظار پسر بود. و محمد می‌داند که دست تقدیر با او چه می‌کند. و فاطمه نیز می‌داند که کیست!
آری در این #مکتب، این چنین انقلاب می‌کنند. در این #مذهب، این چنین #زن را آزاد می‌کنند. و مگر نه این مذهب، «مذهب ابراهیم» است و اینان وارثان اویند؟ ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن - فاطمه فاطمه است
″... من فقط می‌توانم نشانی‌هایش را به تو بدهم: آنچه تو را، در راه #ایمان ضعیف می‌کند، آنچه تو را در رفتن، به ماندن می‌خواند، آنچه تو را در راه مسئولیت به تردید می‌افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگهداشته است، آنچه دلبستگی‌اش نمی‌گذارد تا پیام را بشنوی، تا #حقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به فرار می‌خواند، آنچه تو را به توجیه و تأویل‌های #مصلحت جویانه می‌کشاند، و #عشق به او، کور و کرت می‌کند ابراهیمی‌‌ای و ضعف اسماعیلی‌ات تو را بازیچه ابلیس می‌سازد. در قله بلند شرفی و سراپا فخر و فضیلت، در زندگی‌ات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش از بلندی فرود می‌آیی، برای از دست ندادنش، همه‌ی دستاوردهای ابراهیم‌وارت را از دست می‌دهی، او اسماعیل تو است...
اسماعیل تو ممکن است یک شخص باشد، یا یک شیء، ! یا یک حالت، یک وضع، و حتی یک نقطه‌ی ضعف...

و اکنون، تو ای که به منی رسیده‌ای، ابراهیم‌وار، باید قربانی‌ات را آورده باشی، باید از هم آغاز، اسماعیل‌ات را برای #ذبح در منی #انتخاب کرده باشی؛ #اسماعیل تو کیست؟ چیست؟ نیازی نیست که کسی بداند، باید خود بدانی و خدا...

اسماعیل تو ممکن است فرزندت نباشد، تنها پسرت نباشد، زنت، شویت، شغلت، شهرتت، شهوتت، قدرتت، موقعیت‌ات، مقامت... من نمی‌دانم، هرچه در چشم تو، جای اسماعیل را در چشم #ابراهیم دارد، هرچه تو را، در انجام مسئولیت، در کار برای حقیقت، سد شده است، بند آزادیت شده است، پیوند لذتی شده است که تو را به ماندن با خویش می‌خواند، همچون غل جامعه به زمین استوارت بسته است، نمی‌گذاردت بِرَوی، همان که با ابلیس همداستان می‌شود تا نگهش داری. همان که گوشَت را در برابر پیام #حق کر می‌کند و فهمت را تار و دلت را چرکین، همانکه برایت #عصیان در برابر فرمان ایمان و فرار از زیر بار مسئولیت سنگین و دشوار را توجیه می‌کند، هرچه و هر که تو را نگه می‌دارد، تا نگهش‌داری اینها، نشانی‌های «اسماعیل» است. تو خود او را در زندگیت بجوی و بردار. و اکنون که آهنگ خدا کرده‌ای، در منی ذبح‌اش کن ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۹ / ابراهیم در کشاکش یک انتخاب
🔆 ابعاد وجودی و شخصیتی پیامبر اسلام

″... راستش حتی فکر کردن درباره #پیامبر، خیلی دهشتناک،سهمگین و سنگین است. عظمتی مثل حضرت علی می‌گفت که وقتی اوضاع سخت می‌شد، ما بر رسول خدا پناهنده می‌شدیم و زیر سایه‌ی او می‌رفتیم و خودمان را زیر پناه او می‌خیزاندیم. از اینجا معلوم می‌شود که ارتفاع وجودی این آدم و این مرد چه قدر است و طبیعی است که در این تنگنای حقیر اندیشیدن ما نمی‌گنجد. با قالب‌هایی که در اختیار داریم و با آن آدم‌ها ارزیابی می‌کنیم ، تفسیر چنین موجودی محال است، مگر اینکه در همان حدودی که می‌فهمیم بررسی کنیم.

یکی از خصوصیات او (پیامبر خصوصیات متعددی دارد که ویژه خودش است، من نمی‌توانم آنهایی که شناخته شده و درباره آن گفته شده را تکرار کنم) این است که هیچ شخصیتی در #تاریخ وجود ندارد که صلابت در اوج و محبوبیت در اوج را با هم جمع کرده باشد. در یک شخصیت، این همه عظمت، که آدم در برابرش احساس عجز و هراس می‌کند، با حالت دیگری که در شناخت پیامبر ، آدم در برابر او احساس یک انس دوستانه خصوصی می‌نماید، با هم جمع نمی‌شود. محبوب بودن پیغمبر خدا، از پیغمبریش می‌باشد. چون #موسی هم پیغمبر بوده، #ابراهیم هم بوده و #عیسی هم بوده است و نیز در قوم خودشان به عنوان نبی و رسول، عزیز و محبوب بوده‌اند. ولی پیامبر یک خصوصیت اضافی دارد و آن اینست که دوست داشتن پیامبر (ما الان با کلمات سر و کار داریم و طبیعی است که کسانی که با پیامبر سروکار داشتند تا چه اندازه دوستش می‌داشتند) بعد خود نیروی شد که حتی بسیاری از اصحاب را به هراس انداخت که نکند سخن پیامبر روی آیات #قرآن سایه افکند! و به قدری جا باز کند که جا را بر آیات تنگ شود. حتی این وحشت بود، به خاطر اینکه مردم به قدری پیامبر را دوست می‌داشتند و به قدری کلمات او ورد زبان‌ها بود که الان هم بعد هزار و چهارصد سال، برای مردم عامی #مکه و #مدینه، که دیگر هیچ فرهنگی ندارند و به حضیض ذهنیت رسیده‌اند، مثل این است که پیامبر زنده است و با ایشان حرف می‌زند، حرف‌ها، خاطرات، آثار و یادگاری‌هایش دائما ورد زبان توده مردم است. مثل اینکه همین الان در مدینه زندگی می‌کند و حتی مردمی که در مدینه راننده، بقال و عطار هستند، همان آدم‌هایی که تاریخ نمی‌دانند، همان آدم‌هایی که سیره نخوانده‌اند، امی ها، حضورش را الان حس می‌کنند، یعنی الان هست. آن جا دارد زندگی می‌کند و با او تماس دارند.

در طول این هزار و چهارصد سال، هیج حادثه‌ای، هیچ حفره و هیج خندقی بین احساس اینها و حضور پیامبر فاصله ایجاد نکرده است (این چیز خیلی عجیبی است). محبوبیت به صورت شگفت انگیز و غیرعادی است. به طوری که آدم، که بعد از مدتی شرح حال پیامبر را می‌خواند، حالت عاشقانه‌ای نسبت به او پیدا می‌کند. این همه عظمت، در برابر این همه سادگی قابل گنجایش نیست و خود این یک اعجاز است. از لحاظ فلسفی، درست جهانی را در یک پوست تخم مرغ گنجاندن است. ولی این یکی، تحقق پیدا کرده است...″

📌 بمناسبت میلاد خاتم‌المرسلین، پیامبر رحمت و معرفت، بخشی از مطالب این سخنرانی با صدای معلم شریعتی، در انتهای مطلب ضمیمه گشته است.

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۸ / روش شناخت اسلام

@Shariati_Group
.
💢شریعتی‌ستیزی

❇️
ابراهیم خوش‌سیرت

🔸در بادی امر، تاکید می نمایم مطالبی که این روزها، علیه آراء و افکار دکتر علی شریعتی باب شده است را به یکسوی نهاده و می خواهم، اندکی سیر انتقادات به دکتر شریعتی را به روزگاری دیرینتر بازگردانم.
همانطور که نیک می دانیم، از دهه پنجاه موضع گیری ها و انتقادات متعددی توسط صاحب نظرانی چون حسین نصر، داریوش شایگان، جواد طباطبایی و حمید روحانی (مولف نهضت امام خمینی) بر دیدگاههای شریعتی آغاز گشت.

🔹در فضای شیفتگی و شور انقلابی دهه شصت، بسیاری از این انتقادات به جا، نه دیده شد و نه شنیده شد. پارادیم انقلابی بر فضای فکری حاکم بود و مناسبات جهانی در دو دیدگاه لیبرالیسم و سوسیالیسم و جنگ سرد و القاء مصنوعی جبهه سوم در ایران، همچنین وجود جنگ با عراق یک فضای کمایی برای اندیشه ورزی و بازاندیشی پدید آورده بود، خاصه آنکه جریان فکری رسمی حاکمیت هنوز به آن حد از تسلط و تفوق بر فضای اندیشه، تجهیز نشده بود که در دایره مباحثات جدی حرفی برای گفتن داشته باشد. از این لحاظ در این دوره شاهد تسلط پارادایم شریعتی بر نحله روشنفکری بودیم.

🔸آنچه مشخص است، شریعتی هیچگاه بیان نکرد که حرف های پیامبرانه ای می زند. او از رسالت روشنفکرانه گفت ولی خود را، قطب نمایی معرفی نکرد که دیگران باید خود را با او تنظیم کنند. اگرچه، شاگردان و مریدان شریعتی از او بت ساختند. شریعتی دائم مخاطبانش را به تعمق، تدبر و بهرهگیری از متدولوژی هدایت می کرد. اما مریدان او، خود در دایره آموزش هایش محدود کردند.

🔹با آغاز دهه هفتاد ،دکتر عبدالکریم سروش، شروع به نقدهای جدی بر آثار مشخصی از شریعتی از جمله اسلام شناسی و صورت بندی های مذهب اسلام او و ترسیم های جهان بینی توحیدی اش نمود. سروش چنین دسته بندی های طبقاتی از اسلام را به چالش کشید. او شریعتی را متهم به «ایدئولوزی اندیشی» نمود.
شاگردان و وفاداران جدی نحله شریعتی، به دنیای معاصر و مناسبات جهان گذشته تا آن زمان که از طریق عینک شریعتی می نگریستند با این انتقادات، دچار تردید شد. بازنگری ها آغاز شد. عده ای از آنها در همان مدار شریعتی، به ایضاح فکری پرداخته و عده دیگر از آن چهارچوب فکری گسلیده و شروع به پرواز در افق های دیگر نمودند.

🔸پس از فضای انتخاباتی دوم خرداد، که بستر گفتگو چه در فضای روزنامه ای و چه در نشست ها گسترده شد، با جدی شدن نقدها، آن شکوه سابق شریعتی بیشتر از بین رفت. کم کم ورق برگشت و کار تا جایی پیش رفت که نقادی به شریعتی، خود پروژه روشنفکری و روشنگری محسوب می شد. آنچه که مشخص است "هیمنه" شریعتی شکست. در ادامه آن روال افرادی چون دکتر میلانی با نفی جامعه شناس بودن شریعتی، محمد قوچانی، غنی نژاد، خاصه نسل جوان، سیاه نمایی از شریعتی سکه بازار گردید.

🔹اینکه بازارگرمی انتقادها چه میزان با کینه ورزی و حسادت همراه بوده مشخص نیست. اما امیدواریم، به منظور ارتقا گفتمان ملی بوده باشد. چرا که خود شریعتی در کویریات و گفتگوهای تنهایی در رازونیازهایی که با خویشتن داشت می گوید « از اینکه از زنجیره اسارت، کینه و حسد آزاد و در امانم ، احساس آرامش می کنم».

🔸به هر تقدیر نمونه ای چند از انتقادات سه دهه اخیر را به اختصار اشاره می نمایم.
قوچانی در تاریک خانه ذهن خود شریعتی را اهل گفتگو نمی داند. غافل از اینکه شریعتی تنها روشنفکر زمانه خود بود که به جای عقده گشایی در منبر و کرسی یک طرفه آخوندیسم و برخی اساتید، تریبون سخنرانی هایش به سوی دانشجویانش و سایر روشنفکران معاصر باز و آزاد بود. او بود که در گستره وسیع، گفتگوهای دوسویه و پرسشگری را باب نمود. این انتقاد از عجایب روزگار است. شریعتی که برخوردی باز با جوانان تحصیل کرده داشت و روشنگری را به جای تدریس "مدرسی" به عرصه آورد و حتی دیگر روشنفکران را با آغوش باز می پذیرفت را به چنین ناروایی مورد تاخت قرار دهند....


🔻متن کامل:

https://cutt.ly/ueDBEkIJ

#شریعتی
#شریعتی‌ستیزی
#ابراهیم_خوش‌سیرت

https://t.me/DaghdagheIran