🔹درنگاه شریعتی علامه #نائینی عالم و #فقیه آگاه و دلیر مشروطه است (م،آ،۵، ص ۲۲۴) هم او که تعبیر #استبداد سیاسی را در رساله “تنبیهالامه و تنزیه المله” در توجیه #آزادی و #حکومت #مردم و حاکمیت #قانون براساس #تشیع و ردمشروعه آورد. (همان،ص۱۹۵)
🔹و نیز از باسکرویل جوان آمریکایی و دیگر شهادتطلبان مشروطه تقدیر میکند که در راه استقرار آزادی و عدالت جنگیدند. (م،آ،۱۱ص۴۰)
از نظر شریعتی پس از انقلاب مشروطه نویسندگان ما جرأت کردند از زبان اشرافیت، پیچیده و فاخر فاصله گرفته با زبان مردم و با کلماتی که مردم بکار میبرند بنویسند. (م،آ،۱۷ص ۱۳ )
🔹شریعتی اما در ارزیابی از انقلاب مشروطه به نکتهی مهمی اشاره میورزد:
به نظر شریعتی شعارها و ایدهآلهایی که در انقلاب مشروطه میبینیم همه ترجمهی #ادبیات انقلاب کبیر #فرانسه است. (م،آ،۱۲،ص ۹۶) شریعتی به چنین وضعیتی #نقد دارد و این نقد را در دو بیان میآورد:
اول- مقایسهی این دو رویداد نشان میدهد یکی کپی دیگری است و برای همین یکی به آن شکل درآمده و یکی به این شکل. به نظر وی: «مشروطه با چند فرمان و فتوا شروع میشود، درصورتیکه انقلاب کبیر فرانسه بایک قرن اندیشیدن، #تفکر، بینش تازه و حرکت فکری مترقی و آگاه و روشنفکرانه [شروع میشود]». (م،آ،۱۷،ص۱۶۶-۱۶۵ )
🔹دوم- نقد دوم شریعتی اما تندتر است؛ به نظر او برخی روشنفکران مشروطه: «درخت ما را از خاک این سرزمین در آوردند و ریشهجانش را از قلب تاریخ ما بریدند در گلدانی حقیر با مشتی کود مصنوعی وارداتی پرشده بود گذاشتند».(م،آ،۵ص ۲۲۹ )
🔹او معتقد است گلدان اول نامش مشروطه بود، ولی قلابی… اما وقتی قلابیاش هم اسباب زحمت شد فوری شکستند و کاسهای از چدن به جایش گذاشتند: «چیزی شبیه کالسک نظامی، چکمه قزاقی، نه قندان تنفگ…اما، باغبانهای گماشته همانها؛ مانند میرزا ملکمها، سیدحسن تقیزاده و...گل کاغذی روئید». (همان)
🔹نقد شریعتی به انقلاب مشروطه در آسیبشناسی نرسیدن به شعارها و ایدهآلهایش تنها به روشنفکران محدود نمیشود. به نظر شریعتی مشروطه البته یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با #فرهنگ، فکر، ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش بود و رهبران و بنیانگذارن بزرگ آن روحانیت برجسته و وعاظ انقلابی نظیر #ثقهالاسلام و متکلمین بودند. #روح آن تحت تاثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه بود و تلاش آیتالله نائینی تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی بود. (م،آ،۲۷ص ۲۴۶ )
🔹به هر میزان که شریعتی به انقلاب مشروطه و رهبران بزرگ آن ارج مینهد اما پیامدها و نتایج آن را به مهمیز نقد برندهای میکشاند و آسیبشناسی میکند. جدال #تجدد، کاستیهای درونی جامعهی ایرانی، بر آمدن رضا #شاه و مابقی رویدادهای پر ماجرای بعدی، شریعتی را به چالش با مسائل مشروطه کشانده است و آنان را در کلام خویش بازتابانده است…البته میتوان از زوایای فکری متفاوت به ارزیابی او نشست و نگاهش را به این رویداد تاریخی نقد کرد. میتوان به تفکر او برچسب ضدغرب زد! و یا تمایل او را به #بازگشت به خویش نقد کرد، اما در واکاوی نگاه او در آسیبشناسی یک انقلاب که به نتیجه نرسیده چه میتوان گفت؟
🔹شکستهای مکرر جامعه ایرانی در نرسیدن به اهداف انقلابها ما را باید به خیلی از مسائل حساستر نماید، همچنان که او را حساس کرد و در سال ۱۳۵۵گفت: «در مشروطه ای کاش به جای آنکه به تغییر رژیم میپرداختیم، به تغییر خویش میپرداختیم».(همان)
ب) نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق:
شریعتی تجربه زیستهای در این سالها داشته است. سالهای نوجوانی و جوانی او همان ۲دوره ازدورههای پنج سالهاش یعنی۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲دوره دوم و۱۳۳۲ تا ۱۳۳۷زندگی شریعتی در بطن حوادث و رویدادهای ملی شدن صنعت نفت، دوران نخست وزیری #محمد_مصدق و سپس کودتای #۲۸مرداد و سقوط دکتر مصدق و پس از آن گذشته است. حوادثی که شریعتی تمام آنان را به طور مشروح و مفصل در آثار۳۳و۳۶ توضیح داده است:
«من مصدقیام، رهبرم مصدق است، من به آن زندانی پیر وفادارم». (م،آ،۳۳ص۵۷۳)
🔹#علی_رهنما مینویسد: «شریعتی چه قبل و چه بعد از #کودتا، در فعالیت مخفیانه تشکیلات خود شرکت میکرد. در تاریکی نیمه شب به طور مستمر بر دیوارهای شهر شعارهایی در حمایت از مصدق مینوشت و اعلامیهها و فراخوانهای #جبهه_ملی را میچسباند»(رهنما۱۳۸۱،ص۸۹)
🔹کارهایی از یک بامداد تا صبح که همواره عاری از خطر نبود؛ یک بار که غافلگیر شدند شعارها را بازبان پاک کردند و اینچنین شریعتی درحالی که زبانش سیاه و متورم بود آزاد شد.
🔹او بارها از مصدق به عنوان #رهبر و پیشوایش سخن به میان آورده است و پایمردیهای شهید دکتر #حسین_فاطمی و روح #استقلال طلبانهی او را ستوده است.(م،آ،۳۶ص۱۱و۵۰)
بخش دوم
✅ @Shariati_Group
🔹و نیز از باسکرویل جوان آمریکایی و دیگر شهادتطلبان مشروطه تقدیر میکند که در راه استقرار آزادی و عدالت جنگیدند. (م،آ،۱۱ص۴۰)
از نظر شریعتی پس از انقلاب مشروطه نویسندگان ما جرأت کردند از زبان اشرافیت، پیچیده و فاخر فاصله گرفته با زبان مردم و با کلماتی که مردم بکار میبرند بنویسند. (م،آ،۱۷ص ۱۳ )
🔹شریعتی اما در ارزیابی از انقلاب مشروطه به نکتهی مهمی اشاره میورزد:
به نظر شریعتی شعارها و ایدهآلهایی که در انقلاب مشروطه میبینیم همه ترجمهی #ادبیات انقلاب کبیر #فرانسه است. (م،آ،۱۲،ص ۹۶) شریعتی به چنین وضعیتی #نقد دارد و این نقد را در دو بیان میآورد:
اول- مقایسهی این دو رویداد نشان میدهد یکی کپی دیگری است و برای همین یکی به آن شکل درآمده و یکی به این شکل. به نظر وی: «مشروطه با چند فرمان و فتوا شروع میشود، درصورتیکه انقلاب کبیر فرانسه بایک قرن اندیشیدن، #تفکر، بینش تازه و حرکت فکری مترقی و آگاه و روشنفکرانه [شروع میشود]». (م،آ،۱۷،ص۱۶۶-۱۶۵ )
🔹دوم- نقد دوم شریعتی اما تندتر است؛ به نظر او برخی روشنفکران مشروطه: «درخت ما را از خاک این سرزمین در آوردند و ریشهجانش را از قلب تاریخ ما بریدند در گلدانی حقیر با مشتی کود مصنوعی وارداتی پرشده بود گذاشتند».(م،آ،۵ص ۲۲۹ )
🔹او معتقد است گلدان اول نامش مشروطه بود، ولی قلابی… اما وقتی قلابیاش هم اسباب زحمت شد فوری شکستند و کاسهای از چدن به جایش گذاشتند: «چیزی شبیه کالسک نظامی، چکمه قزاقی، نه قندان تنفگ…اما، باغبانهای گماشته همانها؛ مانند میرزا ملکمها، سیدحسن تقیزاده و...گل کاغذی روئید». (همان)
🔹نقد شریعتی به انقلاب مشروطه در آسیبشناسی نرسیدن به شعارها و ایدهآلهایش تنها به روشنفکران محدود نمیشود. به نظر شریعتی مشروطه البته یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با #فرهنگ، فکر، ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش بود و رهبران و بنیانگذارن بزرگ آن روحانیت برجسته و وعاظ انقلابی نظیر #ثقهالاسلام و متکلمین بودند. #روح آن تحت تاثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه بود و تلاش آیتالله نائینی تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی بود. (م،آ،۲۷ص ۲۴۶ )
🔹به هر میزان که شریعتی به انقلاب مشروطه و رهبران بزرگ آن ارج مینهد اما پیامدها و نتایج آن را به مهمیز نقد برندهای میکشاند و آسیبشناسی میکند. جدال #تجدد، کاستیهای درونی جامعهی ایرانی، بر آمدن رضا #شاه و مابقی رویدادهای پر ماجرای بعدی، شریعتی را به چالش با مسائل مشروطه کشانده است و آنان را در کلام خویش بازتابانده است…البته میتوان از زوایای فکری متفاوت به ارزیابی او نشست و نگاهش را به این رویداد تاریخی نقد کرد. میتوان به تفکر او برچسب ضدغرب زد! و یا تمایل او را به #بازگشت به خویش نقد کرد، اما در واکاوی نگاه او در آسیبشناسی یک انقلاب که به نتیجه نرسیده چه میتوان گفت؟
🔹شکستهای مکرر جامعه ایرانی در نرسیدن به اهداف انقلابها ما را باید به خیلی از مسائل حساستر نماید، همچنان که او را حساس کرد و در سال ۱۳۵۵گفت: «در مشروطه ای کاش به جای آنکه به تغییر رژیم میپرداختیم، به تغییر خویش میپرداختیم».(همان)
ب) نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق:
شریعتی تجربه زیستهای در این سالها داشته است. سالهای نوجوانی و جوانی او همان ۲دوره ازدورههای پنج سالهاش یعنی۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲دوره دوم و۱۳۳۲ تا ۱۳۳۷زندگی شریعتی در بطن حوادث و رویدادهای ملی شدن صنعت نفت، دوران نخست وزیری #محمد_مصدق و سپس کودتای #۲۸مرداد و سقوط دکتر مصدق و پس از آن گذشته است. حوادثی که شریعتی تمام آنان را به طور مشروح و مفصل در آثار۳۳و۳۶ توضیح داده است:
«من مصدقیام، رهبرم مصدق است، من به آن زندانی پیر وفادارم». (م،آ،۳۳ص۵۷۳)
🔹#علی_رهنما مینویسد: «شریعتی چه قبل و چه بعد از #کودتا، در فعالیت مخفیانه تشکیلات خود شرکت میکرد. در تاریکی نیمه شب به طور مستمر بر دیوارهای شهر شعارهایی در حمایت از مصدق مینوشت و اعلامیهها و فراخوانهای #جبهه_ملی را میچسباند»(رهنما۱۳۸۱،ص۸۹)
🔹کارهایی از یک بامداد تا صبح که همواره عاری از خطر نبود؛ یک بار که غافلگیر شدند شعارها را بازبان پاک کردند و اینچنین شریعتی درحالی که زبانش سیاه و متورم بود آزاد شد.
🔹او بارها از مصدق به عنوان #رهبر و پیشوایش سخن به میان آورده است و پایمردیهای شهید دکتر #حسین_فاطمی و روح #استقلال طلبانهی او را ستوده است.(م،آ،۳۶ص۱۱و۵۰)
بخش دوم
✅ @Shariati_Group
🔺ادامه
📌پس مثلث را بايد در سه بعدش شکست. گذشته از اين، اين سه بعد نشان میدهد که در هر نظامی يکی از اين ابعاد زيربنا است؛ هميشه که #پول زيربنا نيست، گاهی هست که زور زيربنا است. ما، در #تاريخ خودمان ديدهايم که زورمندانی گدا و لات ريختهاند و آمدهاند سلسلههای سلطنتی درست کردهاند و بعد تمام املاک و تمام ثروتها را از مردم گرفتهاند و خودشان فئودال شدهاند. در اينجا مبنا چه بوده است؟ مبنا زور بوده که بعد، زر را بدنبالش آورده.
📌وقتيکه ما #جامعهشناسی را، تاريخ را، همه مصيبت انسانی و آفات ضد انسانی را در اين سه بعد میشناسيم و میفهميم، طبيعی است که اصولاً بايد مبارزهی ما در هر سه جبهه باشد. البته اينکه بهکدام جبهه بيشتر بايد تکيه کرد و بهکدام ضلع بيشتر بايد تکيه کرد، بحث تاکتيک و #استراتژي است که #مجتهد، #رهبر و آگاه به (تناسب) زمان و مکان و اوضاع و احوال آنها را انتخاب میکند. ولی #ايدئولوژی اينست که اين هر سه، سه شعبه از يک شرکتاند که هر کدامش را ببنديد، باز آن دو شعبهی ديگر، درش را باز میکنند. (پس) بايد در هر سه جبهه قطب فاجعه را کوبيد، #طاغوت را در هر سه بعدش بايد کوبيد. مبارزه با اين سه بعد مسلماً نمیتواند يک مبارزهی يک بعدی باشد، بايد حتماً مبارزهی سه بعدی و بر نفی هر سه بعد باشد، يعنی مبارزه بايد سه بعد داشته باشد که درست نفی اين مثلث ـ جبههی تثليثی ـ باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
📌پس مثلث را بايد در سه بعدش شکست. گذشته از اين، اين سه بعد نشان میدهد که در هر نظامی يکی از اين ابعاد زيربنا است؛ هميشه که #پول زيربنا نيست، گاهی هست که زور زيربنا است. ما، در #تاريخ خودمان ديدهايم که زورمندانی گدا و لات ريختهاند و آمدهاند سلسلههای سلطنتی درست کردهاند و بعد تمام املاک و تمام ثروتها را از مردم گرفتهاند و خودشان فئودال شدهاند. در اينجا مبنا چه بوده است؟ مبنا زور بوده که بعد، زر را بدنبالش آورده.
📌وقتيکه ما #جامعهشناسی را، تاريخ را، همه مصيبت انسانی و آفات ضد انسانی را در اين سه بعد میشناسيم و میفهميم، طبيعی است که اصولاً بايد مبارزهی ما در هر سه جبهه باشد. البته اينکه بهکدام جبهه بيشتر بايد تکيه کرد و بهکدام ضلع بيشتر بايد تکيه کرد، بحث تاکتيک و #استراتژي است که #مجتهد، #رهبر و آگاه به (تناسب) زمان و مکان و اوضاع و احوال آنها را انتخاب میکند. ولی #ايدئولوژی اينست که اين هر سه، سه شعبه از يک شرکتاند که هر کدامش را ببنديد، باز آن دو شعبهی ديگر، درش را باز میکنند. (پس) بايد در هر سه جبهه قطب فاجعه را کوبيد، #طاغوت را در هر سه بعدش بايد کوبيد. مبارزه با اين سه بعد مسلماً نمیتواند يک مبارزهی يک بعدی باشد، بايد حتماً مبارزهی سه بعدی و بر نفی هر سه بعد باشد، يعنی مبارزه بايد سه بعد داشته باشد که درست نفی اين مثلث ـ جبههی تثليثی ـ باشد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۸/ روش شناخت اسلام / صالحات و حسنات در قرآن
Telegram
.
″... این بحث مطرح است که دریک #نهضت آیا باید اول افراد را ساخت تا جامعهی صالح داشته باشیم و یا باید از همان اول جامعهای صالح بسازیم تا افراد سالم داشته باشیم؟ اساسأ این بحث به هر دو صورت غلط است زیرا که با افراد غیرصالح چگونه میتوان جامعه سالم بنانمود؟ و از طرفی اگر بخواهیم همهی افراد را صالح کنیم، جامعهی فاسد هرگز امکان این کار را به ما نخواهد داد، زیرا قدرتهای اجتماعی آنجا نایستادهاند تا مشغول فرد فرد انسانها شویم...
اما از جهتی دیگر هردو فکر درست است، یعنی در مرحلهای خاص، یک #مکتب، یک #رهبر، یک پیامآور براساس مکتبش افراد را میسازد، این افراد یک گروه متعهد اجتماعی، فکری و انقلابی را تشکیل میدهند. در مرحله بعد این گروه فکری اجتماعی اعتقادی میتوانند جامعه را دگرگون سازند... و آنگاه است که جامعه، جامعه سازی خودش را آغاز میکند...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / چه نیازی است به علی؟
اما از جهتی دیگر هردو فکر درست است، یعنی در مرحلهای خاص، یک #مکتب، یک #رهبر، یک پیامآور براساس مکتبش افراد را میسازد، این افراد یک گروه متعهد اجتماعی، فکری و انقلابی را تشکیل میدهند. در مرحله بعد این گروه فکری اجتماعی اعتقادی میتوانند جامعه را دگرگون سازند... و آنگاه است که جامعه، جامعه سازی خودش را آغاز میکند...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / چه نیازی است به علی؟
Telegram
.
″... هر انسانی امانتدار خداوند است (چون فرزند #آدم است) و مسئول. و نه تنها مسئول گروه و خانواده و مردم خویش، که در برابر تمام وجود و ارادهی حاکم بر وجود، و در برابر همهی کائنات #مسئول است. این است دامنهی مسئولیت #انسان. اما در #اسلام بزرگترین #مسئولیت متوجه #علم است. این است که در آن نهضت تازه پای اسلام در #عربستان، که برای درگیری با بُتپرستها، و دشمنان، اشراف و قدرتهای مهاجم، به #مجاهدین نیاز افتاده است، #رهبر نهضت با کلامی مجاهدین را آواز میدهد، که بشریت هنوز در دوره نبوغ و #فرهنگ و دانشاش فاقد چنان تعبیر درخشانی است که از سینهی جامعهای بیسواد (حتی بی خط و کتابت) میجوشد که:
"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"
در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمیشود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساستر و سنگینتر است؟
این است که #قرآن در جامعهای بیسواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که مینویسند سوگند میخورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.
این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیدهی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشتهای میدانم و نه مثل بسیاری قدما، میگویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژیهای مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.
"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیلاند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت میداند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنیاسرائیل سنگینتر و برتر و پر ارجتر میشمارد...
این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز میگوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!
چه چیز به ارث میبرند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسألهی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"
در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمیشود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساستر و سنگینتر است؟
این است که #قرآن در جامعهای بیسواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که مینویسند سوگند میخورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.
این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیدهی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشتهای میدانم و نه مثل بسیاری قدما، میگویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژیهای مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.
"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیلاند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت میداند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنیاسرائیل سنگینتر و برتر و پر ارجتر میشمارد...
این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز میگوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!
چه چیز به ارث میبرند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسألهی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
Telegram
.
⭕️ مسئله اصلی امروز ما، ایران شدن ایران و کشور شدن کشور است!
🔅دکتر #بیژن_عبدالکریمی در مراسم "عاشورا و امروز ما" تأکید کرد: مسئلهی اصلی امروز ما، ایران شدن #ایران و کشور شدن کشور است؛ برای اینکه یک جماعت به #ملت تبدیل شود نیازمند #تاریخ و #سنت و سنت تاریخی است؛ یک جماعت برای تبدیل شدن به ملت نیازمند غرور و افتخار ملی و حس احترام به خویش است؛ اگر فردی بیغرور باشد، نمیتواند ارتقاء یابد و اگر ملتی هم این طور باشد نمیتواند در صحنه بینالمللی مواضع خوبی بگیرد؛ البته غرور ملی بیجهت و بیمبنا هم میتواند سبب #نژادپرستی، ستیزهجویی، ظهور #امپریالیسم و #ظلم به دیگران باشد.
🔅یکی از وظایف روشنفکران جامعه این است که نشان دهند چه چیز موجب افتخار و چه چیزی موجب شرمساری یک ملت است و باید مسائل تاریخی را بازسازی کنند؛ نزاع سیاسی و اجتماعی، نزاع بر سر روایتهاست و هر کسی بهتر بتواند این روایت را بیان کند، در ایجاد حرکتهای اجتماعی موفقتر است. این #فرهنگ متاسفانه در ایران به وجود آمده که ما ایرانیها چیزی نداریم و هرچه هست متعلق به #غرب و #تمدن غربی است.
🔅تاریخ ما در گذشته و حال و همین وضع کنونی، ارزشهای والایی دارد؛ خطر این است که ما به بسط فرهنگِ خودویرانی و تمسخر از خود رو بیاوریم. روی آوردن ایرانیان به #اسلام و #شیعه و #عشق ایرانیان به #حسین (ع) یکی از نمادهای فرهنگ اسلام ایرانی، و شیعه و از بزرگترین سرمایههای ملی ما هست؛ عشق به حسین(ع) در قلب تاریخی ملت ایران وجود دارد و سبب غرور و افتخار ماست و در همان حال از دل سنت عاشورایی بههیچ وجه قبیلهپرستی، ستیزهجویی، جنگطلبی و تجاوز به حقوق دیگران بیرون نمیآید.
🔅حسین(ع) عامل نگهدارنده برای #امت و ملتکردن جامعهی ایرانی است و این دفاع بدی است که حسین را به یک #رهبر فرقهای تبدیل میکنند؛ حسین سرمایهی بزرگ تاریخ بشریت و تاریخ شیعه است. حسین با #جهل و #خرافه هیچ نسبتی ندارد؛ او مظهر پاکی، نجابت، آزادگی، مبارزه با ظلم است و حتی در مبارزه با ظلم بیادبی و خشونت ندارد و حتی وقتی اهل بیتش مورد هجوم هستند، کرامت انسانها را حفظ میکنند.
🔅روشنفکران چپگرای ما، به نام مبارزه با ظلم، ظلم بزرگی به ایرانیان میکنند و به نام مقابله با #استبداد دینی، میخواهند یکی از مظاهر بزرگ مبارزه با استبداد دینی را از وجدان جمعی ایرانیان حذف کنند!
🔅شبه روشنفکران نباید به نام #علم و عقلانیت مدرن، سمبلهای ملت ایران را که در سر بزنگاههای تاریخی مسیر حرکت را نشان میدهد، از آنان بگیرند و در برهوت «بی هویتی» رها کنند؛ چپگراییِ موجود جامعه ما حاصل نوعی #نیهیلیسم است و به بیکنشی همه چیز منتهی خواهد شد، زیرا با نفی حسین، بنیادی برای کنش ملی باقی نخواهد ماند؛ آیا وقت آن نیست که روشنفکران چپنما به مسیری غیر از مسیر یک قرن اخیر رو بیاورند؛ اینها تصور داشتند #انقلاب خواهد شد و #قدرت در دست آنان قرار میگیرد و حوادث تاریخی نشان داد که مسیر خود را طی میکند.
🔅عبدالکریمی با انتقاد از چپگرایانی که سخن از کشور و عرق ملی را به منزلهی تأیید وضع موجود میدانند و به همین دلیل سرمایههای ملی را انکار میکنند، گفت: امروز، روشنفکران ما سرشار از انزجار از خویشتن هستند در حالیکه بالیدن به #ارزش ها، انگیزهی کنشگری و جدایی ملت از رخوت است. ملت ما در تاریخ خطاهایی دارد، اما در رفتن به سوی اسلام و حسین(ع) درست عمل کرده و سرمایههای بسیاری دارد. ما زمانی کانون معنوی جهان بودیم و در میان تفکر معنوی هندی و عشق شرقی و عقل یونانی و غربی، چهارراه تلاقی رویدادهای بزرگ جهان بودیم. ایرانی هرگز برده نبوده و بردهداری هم نکرده و #بت پرست نبوده است.
🔅ملت ایران حتی در این شرایط بد تاریخی که تحت شدیدترین تحریمهای ظالمانه است اخلاقیترین ملت جهان است؛ انقلاب و بچههای انقلاب ما تنها نیروی «نفی» در جهان هستند، بنیادگرایی و خشونت در جامعهی ما وجود دارد ولی به هیچ وجه با کشورهای اسلامی دیگر قابل مقایسه نیست؛ ما به جای اینکه ایرانی بودن را مصیبت نشان دهیم تا همهی فرزندانمان آرزوی رفتن از این کشور را داشته باشند، کمک کنیم تا ایرانیان، ایرانی بودن را به منزلهی فرصت عالی برای خلق ارزشهای متعالی درک کنند و معتقدم حسین بن علی(ع) میتواند در این هویت به شدت نقشآفرین باشد.
🔊 شنیدن فایل صوتی این سخنرانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
🔅دکتر #بیژن_عبدالکریمی در مراسم "عاشورا و امروز ما" تأکید کرد: مسئلهی اصلی امروز ما، ایران شدن #ایران و کشور شدن کشور است؛ برای اینکه یک جماعت به #ملت تبدیل شود نیازمند #تاریخ و #سنت و سنت تاریخی است؛ یک جماعت برای تبدیل شدن به ملت نیازمند غرور و افتخار ملی و حس احترام به خویش است؛ اگر فردی بیغرور باشد، نمیتواند ارتقاء یابد و اگر ملتی هم این طور باشد نمیتواند در صحنه بینالمللی مواضع خوبی بگیرد؛ البته غرور ملی بیجهت و بیمبنا هم میتواند سبب #نژادپرستی، ستیزهجویی، ظهور #امپریالیسم و #ظلم به دیگران باشد.
🔅یکی از وظایف روشنفکران جامعه این است که نشان دهند چه چیز موجب افتخار و چه چیزی موجب شرمساری یک ملت است و باید مسائل تاریخی را بازسازی کنند؛ نزاع سیاسی و اجتماعی، نزاع بر سر روایتهاست و هر کسی بهتر بتواند این روایت را بیان کند، در ایجاد حرکتهای اجتماعی موفقتر است. این #فرهنگ متاسفانه در ایران به وجود آمده که ما ایرانیها چیزی نداریم و هرچه هست متعلق به #غرب و #تمدن غربی است.
🔅تاریخ ما در گذشته و حال و همین وضع کنونی، ارزشهای والایی دارد؛ خطر این است که ما به بسط فرهنگِ خودویرانی و تمسخر از خود رو بیاوریم. روی آوردن ایرانیان به #اسلام و #شیعه و #عشق ایرانیان به #حسین (ع) یکی از نمادهای فرهنگ اسلام ایرانی، و شیعه و از بزرگترین سرمایههای ملی ما هست؛ عشق به حسین(ع) در قلب تاریخی ملت ایران وجود دارد و سبب غرور و افتخار ماست و در همان حال از دل سنت عاشورایی بههیچ وجه قبیلهپرستی، ستیزهجویی، جنگطلبی و تجاوز به حقوق دیگران بیرون نمیآید.
🔅حسین(ع) عامل نگهدارنده برای #امت و ملتکردن جامعهی ایرانی است و این دفاع بدی است که حسین را به یک #رهبر فرقهای تبدیل میکنند؛ حسین سرمایهی بزرگ تاریخ بشریت و تاریخ شیعه است. حسین با #جهل و #خرافه هیچ نسبتی ندارد؛ او مظهر پاکی، نجابت، آزادگی، مبارزه با ظلم است و حتی در مبارزه با ظلم بیادبی و خشونت ندارد و حتی وقتی اهل بیتش مورد هجوم هستند، کرامت انسانها را حفظ میکنند.
🔅روشنفکران چپگرای ما، به نام مبارزه با ظلم، ظلم بزرگی به ایرانیان میکنند و به نام مقابله با #استبداد دینی، میخواهند یکی از مظاهر بزرگ مبارزه با استبداد دینی را از وجدان جمعی ایرانیان حذف کنند!
🔅شبه روشنفکران نباید به نام #علم و عقلانیت مدرن، سمبلهای ملت ایران را که در سر بزنگاههای تاریخی مسیر حرکت را نشان میدهد، از آنان بگیرند و در برهوت «بی هویتی» رها کنند؛ چپگراییِ موجود جامعه ما حاصل نوعی #نیهیلیسم است و به بیکنشی همه چیز منتهی خواهد شد، زیرا با نفی حسین، بنیادی برای کنش ملی باقی نخواهد ماند؛ آیا وقت آن نیست که روشنفکران چپنما به مسیری غیر از مسیر یک قرن اخیر رو بیاورند؛ اینها تصور داشتند #انقلاب خواهد شد و #قدرت در دست آنان قرار میگیرد و حوادث تاریخی نشان داد که مسیر خود را طی میکند.
🔅عبدالکریمی با انتقاد از چپگرایانی که سخن از کشور و عرق ملی را به منزلهی تأیید وضع موجود میدانند و به همین دلیل سرمایههای ملی را انکار میکنند، گفت: امروز، روشنفکران ما سرشار از انزجار از خویشتن هستند در حالیکه بالیدن به #ارزش ها، انگیزهی کنشگری و جدایی ملت از رخوت است. ملت ما در تاریخ خطاهایی دارد، اما در رفتن به سوی اسلام و حسین(ع) درست عمل کرده و سرمایههای بسیاری دارد. ما زمانی کانون معنوی جهان بودیم و در میان تفکر معنوی هندی و عشق شرقی و عقل یونانی و غربی، چهارراه تلاقی رویدادهای بزرگ جهان بودیم. ایرانی هرگز برده نبوده و بردهداری هم نکرده و #بت پرست نبوده است.
🔅ملت ایران حتی در این شرایط بد تاریخی که تحت شدیدترین تحریمهای ظالمانه است اخلاقیترین ملت جهان است؛ انقلاب و بچههای انقلاب ما تنها نیروی «نفی» در جهان هستند، بنیادگرایی و خشونت در جامعهی ما وجود دارد ولی به هیچ وجه با کشورهای اسلامی دیگر قابل مقایسه نیست؛ ما به جای اینکه ایرانی بودن را مصیبت نشان دهیم تا همهی فرزندانمان آرزوی رفتن از این کشور را داشته باشند، کمک کنیم تا ایرانیان، ایرانی بودن را به منزلهی فرصت عالی برای خلق ارزشهای متعالی درک کنند و معتقدم حسین بن علی(ع) میتواند در این هویت به شدت نقشآفرین باشد.
🔊 شنیدن فایل صوتی این سخنرانی
✅ @Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
Telegram
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
″... عصری است که، دیگر در میان توده، هیچ آوایی و ندایی بلند نیست: قلمها را شکستهاند، زبانها را بریدهاند، لبها را دوختهاند و همه پایگاههای #حقیقت را بر سر وفادارانش، ویران کردهاند.
و اکنون، #حسین، به عنوان یک #رهبر مسئول، میبیند که اگر خاموش بماند، تمامِ #اسلام به صورت یک "دینِ دولتی" درمیآید. اسلام تبدیل میشود به یک #قدرتِ نظامی _ سیاسی، و دگر هیچ!ِ ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
و اکنون، #حسین، به عنوان یک #رهبر مسئول، میبیند که اگر خاموش بماند، تمامِ #اسلام به صورت یک "دینِ دولتی" درمیآید. اسلام تبدیل میشود به یک #قدرتِ نظامی _ سیاسی، و دگر هیچ!ِ ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
″... #علی اگر یک #رهبر است، یک #امام است و یک نجات بخش است، و مكتب او اگر #روح یک #جامعه است اگر راه یک جامعه است و اگر نشان دهنده مقصد حیات و #کمال #انسان است، در آشنائی با مکتب او و آشنائی با شخصیت او است، نه محبتِ تنها نسبت به کسی که نمیشناسیم؛ زیرا اگر محبتِ تنها بدون آشنائی ثمری میداشت، باید به نتایج بزرگ میرسیدم؛ امکان ندارد جامعهای و ملتی علی را بشناسد و درست بفهمد، و از شکنجه آمیزترین و سختترین محرومیتهائی که جامعههای عقب مانده دارند رنج ببرد.
اگر میبینیم پیرو علی و کسی که برای علی اشک میریزد و کسی که محبت علی در قلبش موج میزند، سرنوشتش و سرنوشت جامعهاش دردناک است، معلوم است که علی را نمیشناسد و #تشیع را نمیفهمد، هرچند که ظاهرا «#شیعه» باشد.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی / علی تنهاست
اگر میبینیم پیرو علی و کسی که برای علی اشک میریزد و کسی که محبت علی در قلبش موج میزند، سرنوشتش و سرنوشت جامعهاش دردناک است، معلوم است که علی را نمیشناسد و #تشیع را نمیفهمد، هرچند که ظاهرا «#شیعه» باشد.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی / علی تنهاست
⭕️ دکتر علی شریعتی و آیتالله خمینی در آیینه خاطرات
🔅دکتر #علی_شریعتی روشنفکرِ فرا روایتها است. او را میتوان بصورت توأمان منتقد سرسخت مارکسیستهای دوآتشه دههی چهل و روحانیون عوام زدهای دانست که در کلام آیتالله #خمینی به «روحانی نمایان» تعبیر شدهاند. شریعتی که نمونهی بارز تئوری #مذهب در برابر مذهب بود، سالها مورد بیمهری مذهبیهای سطحی نگر و قشری و ناسیونالیستها و سوسیالیستهای مادی گرا قرار گرفت. او اگر محتوای #مارکسیسم را مورد نقد و نفی قرار داد، محتوای #تشیع را با استفاده از ادبیات انقلابی، چون موم بر حلقوم دانشجویان دههی چهل ریخت و آنان را که در اختاپوس #کمونیسم و #لیبرالیسم گرفتار بودند نجات داد. عدهای تلاش داشتند بیتوجه به همهی خدمات بیاندازه او به #انقلاب و #اسلام، این #روشنفکر متعهد را بخاطر برخی قرائات متفاوتش، در برابر انقلاب و #رهبر و مرجع عالیقدر آن بگذارند. اما آنگونه که از خاطرات یاران #امام بر میآید، آن کوته نگران، در رسیدن به مقصود خود ناکام ماندند چرا که روحالله الموسوی الخمینی به عنوان مرجع خوشفکر و دوراندیش، فرق بین #کسروی و #شریعتی را میدانست و عمق سخن #معلم شهادت را خدمتی صادقانه به انقلاب میشناخت. آنچه در ذیل میآید بازخوانی بخشی از این خاطرات است که در آن پرده از نگاه منصفانه و حاذقانهی امام به شریعتی برداشته شده است.
🔅دکتر #صادق_طباطبایی: در مورد نظر امام خمینی درباره دکتر شریعتی گفت: «در این زمینه خودم با امام به دفعات صحبت کردم. ایشان در مجموع تلاشها و مجاهدتهای فرهنگی دکتر شریعتی را مثبت ارزیابی میکردند و میدیدند شریعتی توانست هم از التقاط و انحراف اسلام در جامعه روشنفکری جلوگیری کند و هم توانست جوانان و دانشجویان و #دانشگاه را از خطر #مارکسیسم که آن روزها رشد روزافزونی در سطح جامعه و دانشگاه داشت مصون بدارد.»
وی گفت: «در این زمینه شنیدم فردی نزد امام خمینی آمد و گفت دکتر شریعتی مفاتیحالجنان را به شدت مورد حمله قرار داده است. امام در پاسخ قریب به این مضمون گفته بودند: نمیشود کسی که نیایشهای امام سجاد(ع) را بدان شکل و به آن زیبایی مطرح کرده است دعاهای #مفاتیح را قبول نداشته باشد. اگر او ایراداتی به مفاتیح دارد، مطمئناً من و شما نیز ایراداتی را به مفاتیح داریم.
🔅در مجموع نگرش امام به شریعتی محترمانه بود و در پاسخ به تلگرافهای زیادی که در سوگ او از سوی انجمنهای اسلامی به ایشان فرستاده شده بود، از وفات دکتر با کلمه " فقد " یاد کرده بودند. همچنین ایشان اقدام امام #موسی_صدر را در برگزاری مراسم پر شور و عظیم اربعین شریعتی در #بیروت ستودند، در حالی که بعضی از متولیان و مدعیان آن روز #دین با ارسال تلگرافی به معاون آقای صدر - علامه شیخ مهدی شمسالدین - از گناه بزرگ و نابخشودنی آقای #صدر در بزرگداشت دکتر شریعتی به فغان آمده بودند و نمیدانستند ایشان چگونه در محضر خداوند جوابگوی این عمل خلاف خود خواهند بود!؟»
🔅دکتر #سوسن_شریعتی: فرزند معلم شریعتی دربرداشت سوم از روایت خاطرات خود در شماره ۶۷ مجله «شهروند امروز» میگوید: پس از وقوع انقلاب، ما به ایران بازگشتیم. بهمن ۵۷ برادرم احسان بازگشت و خرداد ۵۸ من و یک ماه بعد هم خواهرم سارا برگشت. در اولین روزهای بازگشت به یاد دارم که استاد #محمدتقی_شریعتی، پدربزرگام با همراهی دو تن از دوستانش به دیدار امام میروند و استاد محمدتقی شریعتی از ایشان میخواهد که با توجه به تأثیری که علی شریعتی بر نسل جوان انقلابی گذاشته است، نکتهای در معرفی جایگاه شریعتی بیان کنند تا از شدت حملاتی که به شریعتی و اندیشهاش میشود، کاسته شود و به تعبیر دیگر از شریعتی اعاده حیثیت شود. آیتالله خمینی هم خیلی با احترام با استاد برخورد میکنند و میگویند که چون درباره شریعتی در جناحهای مختلف اجماع وجود ندارد، برای حفظ وحدت صفوف #مصلحت نیست که اسمی برده شود.
🔅همچنین مرحوم دکتر #ناصر_میناچی از قول استاد #محمدرضا_حکیمی میگوید: آقای فاکر که از منتقدین کتابهای شریعتیاند، روزی خدمت امام رسیده، پس از بیان موضوع و ذکر مطالبی دربارهی کتابهای شریعتی معروض میدارد: "این نوشتهها عمدتاً نسل فعلی و جوانان #مسلمان این مملکت را گمراه کرده است و درخواست دارد امام دستور دهند این کتابها جمعآوری و معدوم شوند[...]" امام در پاسخ تأملی مختصر فرموده بودند که: "دکتر شریعتی در بین همهی مطالبی که شما میگویید، مطالب بسیار خوبی هم دارد. به همه بگویید همهی مطالب خوبش را بخوانند".
✅ @Shariati_Group
📚 منبع: روحانی، حمید، #نهضت امام خمینی، ج ۳، ص ۲۶۲
🔅دکتر #علی_شریعتی روشنفکرِ فرا روایتها است. او را میتوان بصورت توأمان منتقد سرسخت مارکسیستهای دوآتشه دههی چهل و روحانیون عوام زدهای دانست که در کلام آیتالله #خمینی به «روحانی نمایان» تعبیر شدهاند. شریعتی که نمونهی بارز تئوری #مذهب در برابر مذهب بود، سالها مورد بیمهری مذهبیهای سطحی نگر و قشری و ناسیونالیستها و سوسیالیستهای مادی گرا قرار گرفت. او اگر محتوای #مارکسیسم را مورد نقد و نفی قرار داد، محتوای #تشیع را با استفاده از ادبیات انقلابی، چون موم بر حلقوم دانشجویان دههی چهل ریخت و آنان را که در اختاپوس #کمونیسم و #لیبرالیسم گرفتار بودند نجات داد. عدهای تلاش داشتند بیتوجه به همهی خدمات بیاندازه او به #انقلاب و #اسلام، این #روشنفکر متعهد را بخاطر برخی قرائات متفاوتش، در برابر انقلاب و #رهبر و مرجع عالیقدر آن بگذارند. اما آنگونه که از خاطرات یاران #امام بر میآید، آن کوته نگران، در رسیدن به مقصود خود ناکام ماندند چرا که روحالله الموسوی الخمینی به عنوان مرجع خوشفکر و دوراندیش، فرق بین #کسروی و #شریعتی را میدانست و عمق سخن #معلم شهادت را خدمتی صادقانه به انقلاب میشناخت. آنچه در ذیل میآید بازخوانی بخشی از این خاطرات است که در آن پرده از نگاه منصفانه و حاذقانهی امام به شریعتی برداشته شده است.
🔅دکتر #صادق_طباطبایی: در مورد نظر امام خمینی درباره دکتر شریعتی گفت: «در این زمینه خودم با امام به دفعات صحبت کردم. ایشان در مجموع تلاشها و مجاهدتهای فرهنگی دکتر شریعتی را مثبت ارزیابی میکردند و میدیدند شریعتی توانست هم از التقاط و انحراف اسلام در جامعه روشنفکری جلوگیری کند و هم توانست جوانان و دانشجویان و #دانشگاه را از خطر #مارکسیسم که آن روزها رشد روزافزونی در سطح جامعه و دانشگاه داشت مصون بدارد.»
وی گفت: «در این زمینه شنیدم فردی نزد امام خمینی آمد و گفت دکتر شریعتی مفاتیحالجنان را به شدت مورد حمله قرار داده است. امام در پاسخ قریب به این مضمون گفته بودند: نمیشود کسی که نیایشهای امام سجاد(ع) را بدان شکل و به آن زیبایی مطرح کرده است دعاهای #مفاتیح را قبول نداشته باشد. اگر او ایراداتی به مفاتیح دارد، مطمئناً من و شما نیز ایراداتی را به مفاتیح داریم.
🔅در مجموع نگرش امام به شریعتی محترمانه بود و در پاسخ به تلگرافهای زیادی که در سوگ او از سوی انجمنهای اسلامی به ایشان فرستاده شده بود، از وفات دکتر با کلمه " فقد " یاد کرده بودند. همچنین ایشان اقدام امام #موسی_صدر را در برگزاری مراسم پر شور و عظیم اربعین شریعتی در #بیروت ستودند، در حالی که بعضی از متولیان و مدعیان آن روز #دین با ارسال تلگرافی به معاون آقای صدر - علامه شیخ مهدی شمسالدین - از گناه بزرگ و نابخشودنی آقای #صدر در بزرگداشت دکتر شریعتی به فغان آمده بودند و نمیدانستند ایشان چگونه در محضر خداوند جوابگوی این عمل خلاف خود خواهند بود!؟»
🔅دکتر #سوسن_شریعتی: فرزند معلم شریعتی دربرداشت سوم از روایت خاطرات خود در شماره ۶۷ مجله «شهروند امروز» میگوید: پس از وقوع انقلاب، ما به ایران بازگشتیم. بهمن ۵۷ برادرم احسان بازگشت و خرداد ۵۸ من و یک ماه بعد هم خواهرم سارا برگشت. در اولین روزهای بازگشت به یاد دارم که استاد #محمدتقی_شریعتی، پدربزرگام با همراهی دو تن از دوستانش به دیدار امام میروند و استاد محمدتقی شریعتی از ایشان میخواهد که با توجه به تأثیری که علی شریعتی بر نسل جوان انقلابی گذاشته است، نکتهای در معرفی جایگاه شریعتی بیان کنند تا از شدت حملاتی که به شریعتی و اندیشهاش میشود، کاسته شود و به تعبیر دیگر از شریعتی اعاده حیثیت شود. آیتالله خمینی هم خیلی با احترام با استاد برخورد میکنند و میگویند که چون درباره شریعتی در جناحهای مختلف اجماع وجود ندارد، برای حفظ وحدت صفوف #مصلحت نیست که اسمی برده شود.
🔅همچنین مرحوم دکتر #ناصر_میناچی از قول استاد #محمدرضا_حکیمی میگوید: آقای فاکر که از منتقدین کتابهای شریعتیاند، روزی خدمت امام رسیده، پس از بیان موضوع و ذکر مطالبی دربارهی کتابهای شریعتی معروض میدارد: "این نوشتهها عمدتاً نسل فعلی و جوانان #مسلمان این مملکت را گمراه کرده است و درخواست دارد امام دستور دهند این کتابها جمعآوری و معدوم شوند[...]" امام در پاسخ تأملی مختصر فرموده بودند که: "دکتر شریعتی در بین همهی مطالبی که شما میگویید، مطالب بسیار خوبی هم دارد. به همه بگویید همهی مطالب خوبش را بخوانند".
✅ @Shariati_Group
📚 منبع: روحانی، حمید، #نهضت امام خمینی، ج ۳، ص ۲۶۲
Telegram
.
💠 امامتِ امام زمان از منظر دکتر شریعتی
🔹امام زمان(عج) از ذریه پیغمبر #اسلام و به طور دقیق فرزند #امام حسن عسگری(ع) و یکی از اوصیای به حق پیغمبر است که او را پس از خودش در فهرست اسامی ۱۲تن نام برده که به دنیا آمده و بعد غایب شده است، غیبت کرده است، نه از دنیای مادی و از بین چشم ها، او را "نمیشناسند" اما "میبینند" شاید بسیاری دیدهاند و هم اکنون در کوچه و بازار میبینند. اما بازش نمیشناسند. این غیبت از چشم هاست، نه از ماده، نه از طبیعت و نه از زمین. این است که برخلاف #عیسی که بنابر مشهور به آسمان رفته و سوشیانت که به عقیده پیروانش در عالم دیگر است و امام محمد حنیفه که در کوه رضوی مخفی است، مهدی - #موعود - در میان #مردم زندگی عادی دارد و همه او را میبینند؛ اما نمیشناسند.
🔹پس از این دوره و پس از مرگ چهار نایب خاص، دوره "غیبت صغرا" (که مدتش عمر یک نسل است) تمام شده و "غیبت کبرا" (بزرگ) فرا رسیده است که اکنون، در این دوره هستیم. در این دوره دیگر "باب" یعنی واسطه ورود و تماس، یا "نایب خاص" یعنی نماینده ویژه یا کسی که به جای امام کار میکند و با مردم تماس دارد و به دست امام منصوب شده وجود ندارد و تنها راه تماس مردم، با او که #رهبر است و زنده و حاضر "نایب عام" است. این نایب عام را چه کسی #انتخاب میکند؟
برخلاف آن چهار تن که امام آنها را شخصاً نصب کرده، اینان را مردم با کمک «اهل خُبره» انتخاب میکنند؟ چگونه انتخاب میکنند؟
در اینجا یک مسأله بسیار اساسی و حساس مطرح میشود. مسألهای که از نظر تاریخی و به ویژه از نظر اجتماعی و سیاسی و هم از نظر فکری و مرامی سخت عمیق و شگفت آور است و در عین حال، مثال بسیار روشنی است که #تشیع را تا چه حد وارونه کردهاند و این پوستین را از رویه دیگری - که بد منظره و ترس آور و زشت و بیزار کننده است (و این رویه دیگری خودشان است)، بر اندام #روح و #اندیشه و شعور و احساس و جهان و زندگی ما پوشاندهاند!
🔹در عصر غیبت کبرا، یعنی دوران نامحدود تاریخی که از قرن سوم هجری آغاز میشود و تا #خدا بخواهد ادامه دارد، #شیعه یک #فلسفه سیاسی و مکتب اجتماعی ویژهای پیدا میکند که به همان اندازه که امروز منحط و ذلت آور و ضد مردم و نسبت به #انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی، اهانت آمیز و نفی کننده مسئولیتهای اجتماعی و یأس آور و تسلیم بار نشان داده میشود و جز برای توده سر به زیری که عمل میکنند اما فکر نمیکنند و میپذیرند ولی نمیفهمند، اساساً قابل دفاع نیست. آری، درست به همین اندازه، مترقی و عزت آور و مردمی و نسبت به انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی حرمت آمیز و تثبیت کننده مسئولیتهای اجتماعی و بخشنده خوشبینی تاریخی و استقلال عقلی و روحی است.
🔹توقیع، (فرمان) مشهور امام که پیش از ورود به دوران "غیبت بزرگ" صادر شده است- نظام ویژهای را که جانشین نظام "امامت" میشود به این گونه اعلام میدارد:
اما الحوادث الواقعه، فارجعوا فیها الی رواهٔ احادیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجهٔ الله علیهم. (اما درباره پدیدهها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی، وقوع مییابد، به روایان سخن ما -دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما هم، دانایند و هم آشنا- رجوع کنید که آنان حجت مناند بر شما و من جحت خدایم بر ایشان).
اما اینها چه کسانیاند؟ و چگونه و چرا انتخاب میشوند؟
ضوابط و شرایط انتخاب آنان را امام صادق(ع) برای توده مردم اعلام کرده است: امّا، من کان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لامرمولاه، فللعوام ان یقلدوه.(اما از #دین شناسان، آنکه نگهدار خویشتناش بود، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش، برتوده مردم است که تقلیدش کنند.) و این هم طبیعی است و هم منطقی و هم ضروری.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
🔹امام زمان(عج) از ذریه پیغمبر #اسلام و به طور دقیق فرزند #امام حسن عسگری(ع) و یکی از اوصیای به حق پیغمبر است که او را پس از خودش در فهرست اسامی ۱۲تن نام برده که به دنیا آمده و بعد غایب شده است، غیبت کرده است، نه از دنیای مادی و از بین چشم ها، او را "نمیشناسند" اما "میبینند" شاید بسیاری دیدهاند و هم اکنون در کوچه و بازار میبینند. اما بازش نمیشناسند. این غیبت از چشم هاست، نه از ماده، نه از طبیعت و نه از زمین. این است که برخلاف #عیسی که بنابر مشهور به آسمان رفته و سوشیانت که به عقیده پیروانش در عالم دیگر است و امام محمد حنیفه که در کوه رضوی مخفی است، مهدی - #موعود - در میان #مردم زندگی عادی دارد و همه او را میبینند؛ اما نمیشناسند.
🔹پس از این دوره و پس از مرگ چهار نایب خاص، دوره "غیبت صغرا" (که مدتش عمر یک نسل است) تمام شده و "غیبت کبرا" (بزرگ) فرا رسیده است که اکنون، در این دوره هستیم. در این دوره دیگر "باب" یعنی واسطه ورود و تماس، یا "نایب خاص" یعنی نماینده ویژه یا کسی که به جای امام کار میکند و با مردم تماس دارد و به دست امام منصوب شده وجود ندارد و تنها راه تماس مردم، با او که #رهبر است و زنده و حاضر "نایب عام" است. این نایب عام را چه کسی #انتخاب میکند؟
برخلاف آن چهار تن که امام آنها را شخصاً نصب کرده، اینان را مردم با کمک «اهل خُبره» انتخاب میکنند؟ چگونه انتخاب میکنند؟
در اینجا یک مسأله بسیار اساسی و حساس مطرح میشود. مسألهای که از نظر تاریخی و به ویژه از نظر اجتماعی و سیاسی و هم از نظر فکری و مرامی سخت عمیق و شگفت آور است و در عین حال، مثال بسیار روشنی است که #تشیع را تا چه حد وارونه کردهاند و این پوستین را از رویه دیگری - که بد منظره و ترس آور و زشت و بیزار کننده است (و این رویه دیگری خودشان است)، بر اندام #روح و #اندیشه و شعور و احساس و جهان و زندگی ما پوشاندهاند!
🔹در عصر غیبت کبرا، یعنی دوران نامحدود تاریخی که از قرن سوم هجری آغاز میشود و تا #خدا بخواهد ادامه دارد، #شیعه یک #فلسفه سیاسی و مکتب اجتماعی ویژهای پیدا میکند که به همان اندازه که امروز منحط و ذلت آور و ضد مردم و نسبت به #انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی، اهانت آمیز و نفی کننده مسئولیتهای اجتماعی و یأس آور و تسلیم بار نشان داده میشود و جز برای توده سر به زیری که عمل میکنند اما فکر نمیکنند و میپذیرند ولی نمیفهمند، اساساً قابل دفاع نیست. آری، درست به همین اندازه، مترقی و عزت آور و مردمی و نسبت به انسان و اراده و آزادی و اندیشه انسانی حرمت آمیز و تثبیت کننده مسئولیتهای اجتماعی و بخشنده خوشبینی تاریخی و استقلال عقلی و روحی است.
🔹توقیع، (فرمان) مشهور امام که پیش از ورود به دوران "غیبت بزرگ" صادر شده است- نظام ویژهای را که جانشین نظام "امامت" میشود به این گونه اعلام میدارد:
اما الحوادث الواقعه، فارجعوا فیها الی رواهٔ احادیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجهٔ الله علیهم. (اما درباره پدیدهها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی، وقوع مییابد، به روایان سخن ما -دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما هم، دانایند و هم آشنا- رجوع کنید که آنان حجت مناند بر شما و من جحت خدایم بر ایشان).
اما اینها چه کسانیاند؟ و چگونه و چرا انتخاب میشوند؟
ضوابط و شرایط انتخاب آنان را امام صادق(ع) برای توده مردم اعلام کرده است: امّا، من کان من الفقها صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لامرمولاه، فللعوام ان یقلدوه.(اما از #دین شناسان، آنکه نگهدار خویشتناش بود، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش، برتوده مردم است که تقلیدش کنند.) و این هم طبیعی است و هم منطقی و هم ضروری.
🔗 مطالعه متن کامل
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
Telegraph
امامتِ امام زمان از منظر دکتر شریعتی
مذهبیهای عادی هیچ لزومی نمیبینند که اعتقاد به عمر طولانی امام زمان(عج) را با اصول و قوانین زیست شناسی جدید توجیه کنند، آنها معتقدند که خداوند چنین رسالتی را به فردی از انسان واگذار کرده و برای انجام رسالتش استعداد زنده ماندن بیش از عمر بشر معمولی را به…