گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🟠 تعریف مستضعفین در قرآن

″… #استضعاف که در #قرآن بکار می‌رود به‌معنی «بیچارگی و ضعف گرفتن» است و بسیار قابل تأمل است چون معنایی است اعم از #استبداد و #استثمار و #استعباد و #استعمار و #استحمار و... اینها همه شکل‌های مختلف استضعاف در زمان‌ها و نظام‌های گوناگون است که گاه با شکلی از آن مبارزه می‌شود و از میان برده می‌شود ولی شکل دیگری جانشین آن نمی‌شود.

هر نظامی که #انسان را به ضعف دچار کند، چه ضعف اقتصادی (استثمار)، چه سیاسی (استبداد)، چه ملی (استعمار)، چه فکری و روحی و اخلاقی (استحمار) و چه در آن واحد و نظام واحد همه‌اش با هم و چه اشکال دیگری که شاید بعدها اختراع کنند، «استضعاف» است و قربانیان آن طبقه‌ی «مستضعفین» را بوجود می‌آورند و قرآن از نجات این طبقه و نفى استضعاف در جهان سخن می‌گوید و این است که سخنش همیشه زنده است، چه اگر بجای آن یکی از انواع آنرا مثلاً استعباد یا استعمار یا استبداد را می‌کوبید، پس از تحقق #استقلال با #دموکراسی و #لیبرالیسم و نفی نظام بردگی سخنش مرده بود و رسالتش منتفی شده بود و تنها ارزش تاریخی داشت و پس از استقلال و لیبرالیسم، که باز توده در اشکال دیگری به ضعف گرفتار می‌شود از قبيل استثمار طبقاتی با استحمار فکری (بوسیله #مذهب، #هنر، #فلسفه، #ادبیات، #ایدئولوژی، تبلیغات، علوم، تحقیقات، #آزادی جنسی، فلسفه‌ی پوچی، بکت بازی ، #نیهیلیسم ، #تصوف، زهدگرایی، فردگرایی، ریاضت، ذهنیت گرایی، مادیت گرایی، رآلیسم، ایده آلیسم و مواد مخدر و هزاران هزار فوت و فن کهنه و نو و رنگ‌به‌رنگ که همه جادو‌های سیاه اراده و آگاهی و بیداری و مسئولیت است تا قدرت‌های انسانی و استعدادهای «خدایی» در مردم فلج بشود و به ضعف دچار گردد). رسالت قرآن که مبارزه با استعمار و استبداد و استعباد (بردگی) بود، در وضع جدید نمی‌توانست بکار آید و ناچار روشنفکران به یک ایدئولوژی تازه که بتواند نظام تازه و پدیده‌های ضد انسانی و فرم‌های ضد مردمی نوساخته را تفسیر کند و با آن مبارزه کند نیازمند بودند…″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص۲۴۹

@Shariati_Group
🟢 درآمدی بر الهیات دوبُنی


🔅از سوی وفاداران به آرمان‌های نواندیشان دینی پیش از انقلاب (#طالقانی، #شریعتی، #بازرگان، #نخشب، #سحابی و #حنیف_نژاد) به نواندیشان دینی پس از انقلاب (#سروش، #کدیور، #مجتهد_شبستری، #ملکیان، #نراقی، #دباغ و #فنایی) دو اتهام جدی وارد شده است؛ یکی خصوصی‌سازی #دین و دیگری فراموشی اجتماع.

🔅نواندیشان دینی روحانیت را متهم می‌ساختند که در امر دینی در برابر فشار مذهبیون ارتجاعی عقب نشینی می‌کنند، اما امروزه خود به این متهم‌اند که در برابر هجمه‌های #سکولار ها در امر دینی عقب‌نشینی می‌کنند. مورد دیگری که نواندیشان دینی روحانیت را متهم می‌ساختند، بی‌توجهی به وضعیت معیشتی؛ معضلات و بزهکاری‌های اجتماعی به نسبت اهمیت دادن ایشان به رعایت ظواهر دینی مردم بوده است.

🔅اما در دوران تحریم‌های سنگین خارجی و بحران اقتصادی دهه ۹۰ و نحیف شدن روزافزون طبقه متوسط که عمده‌ترین مخاطبان نواندیشی دینی‌اند؛ نواندیشان دینی پس از #انقلاب در حال فراموشی اجتماع و متن جامعه و برساختن دینی فردی و مسکن‌‌گون و عقب‌نشینی در برابر سکولارها بوده‌اند.

🔅در مساله خصوصی‌سازی دین، نواندیشی دینی #ایدئولوژی رهایی‌بخش را همزمان با ایدئولوژی اسارت‌بخش فروکوفت و از یاد برد که این انرژی اتوپیایی و آگاهی مهاجم نواندیشان دینی پیش از انقلاب بود که برانگیزاننده و حرکت بخش مخاطبانشان برای تغییر می‌شد. در مسأله فراموشی اجتماع نیز نواندیشی دینی این نقد یکی از بزرگان خود بر متولیان رسمی #مذهب در پیش از انقلاب را یاد برد که "‏با انسانی که گرسنه است از معنویت سخن گفتن و از کمال ارزش‌‌های اخلاقی دم زدن فریب و فاجعه است...".

🔅از همین جدایی از متن مردم و دغدغه‌ها و معضلاتشان در اجتماع است که نواندیشی دینی در دهه‌ی ۹۰ به افول رفته است و در جذب مخاطبان نسل جدید ناکام بوده است. هر آنچه امروز از #فلسفه؛ #عرفان؛ #ادبیات و کلام در پس بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دهه ۹۰ به کار می‌آید، آنست که رهایی‌بخش و نه مسکن‌گون باشد.

🔅این ۱۲ نوشتار که پیشتر تحت عنوان "الهیات دوبنی" در سه فصل #توحید اجتماعی-سیاسی، عرفان اجتماعی و الاهیات رهایی بخش تعاونی، در وبسایت فرهنگی صدانت منتشر شده‌، تلاشی بوده است برای بازگشت دوباره نواندیشی دینی به عرصه اجتماع؛ بازگشت دوباره‌ی دین به عرصه عمومی و ارائه پیشنهادی برای پروژه اجتماعی نواندیشی دینی.

_______________________
🔶 فصل نخست : توحید اجتماعی-سیاسی

🔅ضرورت تجدید حیات مبحث “توحید اجتماعی-سیاسی” در گفتمان نواندیشی دینی
3danet.ir/oI5hS
🔅توحید اجتماعی-سیاسی در دیدگاه مهندس بازرگان: نقش #استبداد و نفی سلطه‌پذیری
→3danet.ir/yNgU4
🔅شریعتی و کارکردهای دوگانه توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/s9GBu
🔅طالقانی و رهایی‌بخشی توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/VKSTb

_______________________
🔶 فصل دوم: عرفان اجتماعی

🔅عرفان اجتماعی بر بستر توحید اجتماعی-سیاسی
3danet.ir/NBMvO
🔅خدا، خلق، خود : عرفان اجتماعی در اندیشه شریعتی و #اقبال
3danet.ir/Adfr8
🔅عشق پیش‌رونده و #عشق بالارونده چریک عارف: عرفان اجتماعی در بینش و روش و منش #مصطفی_چمران
3danet.ir/tX5dP
🔅عنصر فعال هستی و رفیق رهگشا: عرفان اجتماعی در بینش، روش و منش #هدی_صابر
3danet.ir/fF2Fp
_______________________
🔶 فصل سوم: الهیات رهایی بخش تعاونی

🔅الهیات رهایی‌بخش ِتعاونی؛ طرح یک الاهیات دوبُنیِ انسان‌گرا
3danet.ir/iWe7j

🔅 دین خادم، نهادگرایی و همکاری اجتماعی در اندیشه و عمل امام #موسی_صدر و مهندس بازرگان
3danet.ir/WMRmZ

🔅آگاهی رهایی‌بخش و انرژی اوتوپیایی در اندیشه شریعتی و اقبال
3danet.ir/x4D3Q

🔅 الهیات دوبُنی برای اسلام مدنی: پیشنهادی برای پروژه اجتماعی نواندیشی دینی
3danet.ir/u6Nm4

✍️ #محمد_قطبی

@Shariati_Group
🔷 در مُنای زندگی
چرا علی شریعتی خودکشی نکرد؟


🔹دکتر #علی_شریعتی، یک‌ سال قبل از اینکه بمیرد -در آغاز سال ۱۳۵۵- نوشته بود که می‌خواهد خود را بمیراند: «اگر اجباری که به زنده‌ ماندن داشتم نبود خود را در برابر دانشگاه آتش می‌زدم، همان ‌جایی که ۲۲ سال پیش آذرمان در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند!» ...آن سه یار دبستانی را... .

🔸این چند خط از زمانی که برای اولین‌بار در پشت مجموعه آثار یک «با مخاطب‌های آشنا» قرار گرفت (یعنی در آذر ۱۳۵۶) و در خارج از کشور به چاپ رسید تا کنون هزاران بار نقل شده است و همیشه در ربط با روز دانشجو...! یا برای اینکه پای #نیکسون و #امپریالیسم جهان‌خوار را وسط بکشند، یا پای #استعمار پیر -انگلیس- را یا اصلا پای خود #شریعتی را که مثلا مثل همیشه «تاریخ و داستان» را با هم قاطی کرده است (این آخری را دوست عزیز #احمد_زیدآبادی پارسال نوشته بود).


🔹اما تا این لحظه کسی درباره‌ی موضوع این یادداشتِ چند‌خطی و ناقص که در خلوت نوشته شده و بوی وصیت می‌دهد سخن نگفته است: چرا شریعتی می‌خواهد مرگش را جلو بیندازد؟ علت قریب دارد یا علت بعید؟
چون نوشته‌هایش را بر سردر روزنامه کیهان می‌بیند (بهمن ۵۴) و پس از سال‌ها خوش‌نامی و پرستش «توتم»ی که قلم او است برایش ناگوار است؟ چون زمزمه‌های نکوهش و پوزخندهای موذی منتشر است؟ چون قندها دارد آب می‌شود در دل همه آنهایی که چهار سال از دست این متفکر جوانی که یکه‌تازی می‌کرده دلخور بوده‌اند؟

🔸میل به خودکشی در او شاید علت طولانی‌تری داشته باشد و محصول یک سلسله فشار جانکاه پنج‌ساله است؟ پنج سال ارکستراسیون برای انهدام یک خلاف‌خوان: در سال ۱۳۵۰- بعد از پنج سال تدریس- مدیریت دانشگاه یادش می‌افتد که با دکترای #ادبیات نمی‌شود #تاریخ درس داد؛ پنج سال سخن‌ گفتن درباره «کدام مذهب» و فتواباران‌ شدن؛ اثبات مدام حسن‌نیت و اعتبار پروژه‌اش برای مخاطب جوان و معترض و منتقدی که از بالکن #حسینیه _ارشاد اطلاعیه پخش می‌کند؛ ۹ بار بازجویی در فاصله ۴۷ تا قبل از دستگیری در سال ۵۲؛ هفده ماه زندان در تک‌سلولی و دست آخر آبرویی که قرار است برود با چاپ بدون اجازه مقالاتش در روزنامه دولتی کیهان، حدوداً یک سال پس از #آزادی از زندان...، برای خودکشی کافی است.

🔹برای جوانی مثل شریعتی که تا چهار سال قبل از این نوشته -در سی‌وشش، هفت سالگی- نامش بر سر منبرها است (به نفرین)، بر سر زبان‌ها است (به آفرین)، آثارش نقل‌ونباتی در سطح کشور تکثیر می‌شود (در تیراژ صدهزاری) و به ‌روایت اسناد #ساواک در سخنرانی‌هایش در روزهای آخر حسینیه ارشاد گاه سه هزار نفر شرکت داشته‌اند...، فراموش‌ شدن یا به‌رسمیت شناخته‌ شدن علت میل به مردن نیست. او در این پنج سال نشان داده که هر دری بسته می‌شده، در دیگری را گشوده است. بااین‌ همه «این خوکرده به مرگ و توطئه» معلوم است که با «قیل و قال کافی ها» هم که خوب کنار آمده باشد، با «بی‌شرمی کیهان‌ها» نمی‌تواند کنار بیاید!
میل به مردن برای شریعتی، ترس از لجن‌مال‌ شدن است: « این هم درد بزرگی است که مردی مشتاق مرگ خوب مردن، در راه #آرمان و #ایمان ... لجن‌مالش کنند».

هر کس به دلیلی خود را می‌کشد: از دست ساختار یا به یُمن شایعه، چون دوست تنها گذاشته یا چون دشمن جفا می‌کند... آبرو؟ تنهایی؟ خستگی؟ غیبتِ امید؟ نابودی چشم‌انداز؟

🔸با‌این‌ همه شریعتی مرگ خود را به جلو نمی‌اندازد و در همان نوشته‌ی چند‌ خطی وصیت‌گونه علت انصرافش را می‌نویسد: «نه ... هنوز خیلی کار دارم، چشم‌هایی که از زندگی عزیزترند، انتظار مرا می‌کشند».
موضوع همین است: برای خود را نکشتن باید «هنوز خیلی کار داشت» و البته چشم‌هایی که تو را منتظر باشند.

#سوسن_شریعتی
📌روزنامه شرق، ۱۸ بهمن ۱۳۹۹

@Shariati_Group
🆔 @Shariati40

📸 عکس: ۲۶ بهمن ۱۳۵۴- آغاز چاپ سلسله مقالاتی از شریعتی در روزنامه کیهان بی اجازه مولف
🔷 چهار ویژگی سوسیالیسم از نظر شریعتی


🔸۱- توحیدی - دقیق‌ترین صفتی که می‌توان با الهام از آرای #شریعتی برای #سوسیالیسم او برگزید، صفت «توحیدی» است. از دیدگاه او فقط جهان‌نگری توحیدی با سوسیالیسم سازگاریِ تام دارد، و دیگر جهان‌نگری‌ها، به‌ویژه جهان‌نگری مادی_ دیالکتیکی مطلقاّ فاقد این سازگاری‌اند. #توحید در جهان هستی، توحید در جهان اجتماعی را توجیه می‌کند.

🔹صفت سوسیالیسمِ شریعتی توحیدی است، نه معنوی، نه اخلاقی و نه حتی عرفانی... زیرا توحید، #معنویت و #اخلاق و #عرفان را به تنهایی در خود دارد و به‌ویژه پشتوانه فلسفی_ اعتقادی قدرتمندی برای تحقق توحید اجتماعی است که در هیچ‌ یک از این سه مفهوم به تنهایی چنین پشتوانه‌ای وجود ندارد.

🔸۲- برآمده از #قرآن و #سنت. گاه سوسیالیسم و #دین در اندیشه‌ی او به‌گونه‌ای تحلیل می‌شود که گویی این دو، دو جزیره‌ای جدا و مستقل از یکدیگرند و فقط با راهی یا پلی باریک به هم متصل می‌شوند، و البته گاهی هم متصل نمی‌شوند. در حالی‌که سوسیالیسم و دین (سوسیالیسم و دینی که او باور داشت) در اندیشه‌ی او درهم‌آمیخته‌ و تفکیک‌ ناپذیرند. سوسیالیسم او ریشه در قرآن(قسط) و سنت #پیامبر (میثاق مدینه) دارد و اساساً با #ادبیات و گفتمان دینی توجیه، تفسیر و تبیین می‌شود. او معتقد است پیامبران ابراهیمی، همگی مبشران و مبارزان راستین راه #عدالت و #آزادی در همه‌ی ساحت‌ها بوده‌اند. بنابراین تا آن‌جا که بحث از سوسیالیسم شریعتی در میان است، نمی‌توان سوسیالیسم او را جدا از گفتمان دینی تحلیل کرد و در نهایت این دو را به‌طور مکانیکی به هم متصل نمود.

🔹۳- مقید به #دموکراسی. از نظر #علی_شریعتی دو مفهوم سوسیالیسم ( #برابری) و دموکراسی( #شورا) همچون عدالت ( #قسط) و آزادی( #فلاح) درهم‌ تنیده‌اند به گونه‌ای که نمی‌توان تقدم و تأخر ارزشی و وجودی برایشان قائل شد. او سوسیالیسم و دموکراسی را مقید به یکدیگر می‌داند و معتقد است تحقق راستین یکی بدون دیگری ممکن نیست. تز «عرفان، برابری و آزادی» هم بیانگر این پیوستگی است. بنابراین می‌توان گفت شریعتی به #سوسیالیسم_دموکراتیک_توحیدی معتقد است که در آن هر سه مفهوم مکمل یکدیگرند. #تاریخ نشان داده که تحقق جداگانه هر یک از این سه مفهوم می‌تواند به فاجعه بینجامد. حکومت‌های به‌ظاهر سوسیالیستیِ #استالین و #مائو (انسان قالبی) ، نظام‌های دموکراتیک #سرمایه‌داری غربی (انسان قلابی) و حکومت‌های بنیاد‌گرای داعشی و طالبانی (انسان قالبی و هم قلابی) از مصادیق آن به‌شمار می‌روند...

🔸۴- فلسفه‌ی زندگی . زمانی که چرایی و چگونگی و هدفِ زندگی، سوسیالیسم یا برابری شود، آرمان دین _ که پیامبران برای آن قیام کردند_ تحقق خواهد یافت. البته چنین وضعیتی بسیار آرمانی است! و در دورترین چشم‌انـداز تاریخی قرار دارد. اما برای این‌که "جهت‌گیری سوسیالیستی" #فلسفه و هدف زندگی شود، لازم است برابری از طریق جِـد و جهـد فراوان در بیرون از #انسان علیه تثلیث #زر و #زور و #تزویر و هم در درون انسان علیه ترس و نفع و جهل به‌تدریج پیش رود. در مبارزه‌ی درونی برای ریشه‌کن کردن این سه مانع بزرگ درونی، تحقق سوسیالیسم #ایمان می‌تواند نقشی اساسی ایفا کند. ایمان، که چشم گشودن به گوهر قدسی درون آدمی است و اتصال او را با #امر_قدسی برقرار می‌کند، در سرزدن "انسان خودآگاه سوسیالیستی" استعداد فراوانی دارد، زیرا ایمان که شریعتی در پاره‌ای موارد از آن به #عرفان تعبیر می‌کند_ "جان برابری‌خواه" می‌سازد تا آدمی را در مسیر تحقق سوسیالیسم به‌مثابه "فلسفـه زندگـی" یاری رساند.

#امیر_رضایی

@Shariati_Group
🆔 @Shariati40
⭕️ از "حسینیه ارشاد" تا "نشر نقد فرهنگ"!

🔅#شریعتی در کتاب "چه باید کرد؟" اصول، ضوابط، کارگروه‌ها و زیرشاخه‌های بخش‌های مختلف #حسینیه_ارشاد را به ترتیب ذکر کرده است. درواقع اساسنامه‌ی این مرکز علمی به صورت مشروح در بخش "فلسفه و هدف" معرفی می‌شود.
در این کتاب، برنامه‌ی حسینیه ارشاد در سه بخشِ تحقیق، آموزش و تبلیغ ارائه شده است که بخش تحقیقات شامل گروه #اسلام_شناسی، گروه #تاریخ، گروه #فرهنگ و علوم اسلامی، گروه علوم اجتماعی، گروه کشورهای اسلامی و گروه #ادبیات و #هنر است.

🔅در اینجا به عنوان نمونه به کارگروه‌ها و زمینه‌های تحقیقاتی گروه ادبیات و هنر اشاره می‌شود. گروه ادبیات و هنر شامل سه کارگروه ادبیات و هنر اسلامی، ادبیات و هنر جدید و فعالیت‌های هنری است، که می‌توان به برخی از زیرشاخه‌های به شرح زیر اشاره کرد:
نقد ادبی، سبک‌های نویسندگی، نویسندگان بزرگ، نقش #شعر در تاریخ #اسلام، شعر و شعرا، هنر معماری و هنرهای تزئینی، موسیقی، نقاشی، مینیاتور، هنرهای نمایشی، تحولات و موج‌ها و رویدادهای ادبی، شعر نو و شعرای نوپرداز، مکاتب و گرایش‌های هنری و هنرمندان بزرگ #ایران، هنر مدرن و چهره‌های برجسته‌ی هنر معاصر، تهیه و نمایش فیلم‌های مستند تاریخی، علمی و فکری، گروه ترجمه و تصنیف سناریوها و نمایشنامه‌ها، گروه نمایش، نمایشگاه عکس و آثار هنری و برگزاری کنفراس‌های علمی و تحقیقاتی در مسائل هنری...

🔅می‌توان ادعا کرد دال مرکزی گفتمان "چه باید کرد؟!" شریعتی، اهتمام به فعالیت‌های فرهنگی در ابعاد گسترده و با تکیه بر منابع ملی و جهانی است، چیزی که هنوز هم می‌تواند و باید اولویت ما باشد.

🔅امروز هم #عبدالکریمی در انتشارات نقد فرهنگ دغدغه‌ی مشابهی را پی گرفته است. «نشـر نقـد فرهنـگ» از آغـاز تأسـیس خـود در سـال ۱۳۸۰ همانگونـه کـه از نامـش پیداسـت، ِ بـا هـدف رشـد و ارتقـاء فرهنگـی کشـور و بسـط تفکـر حکمـی، فلسـفی، اجتماعـی و تاریخـی در حوزه‌هــای گوناگــون نظــری، اجتماعــی و فرهنــگ عمومــی پــا بــه عرصــه گذاشــت. از آن زمـان تا کنـون، ایـن نشـر در حـد وسـع خـود همـواره کوشـیده اسـت بـه انتشـار آثـاری فلسـفی، علمــی، جامعه شــناختی و ادبــی بپــردازد کــه ارتباطــی وثیــق، زنــده و کم‌وبیــش مانــدگار بــا زیســت جهان جامعــۀ ایرانــی و تاریــخ و فرهنــگ پرشــکوه ایــن ســرزمین به عنــوان یکــی از اصیل‌تریـن مراکـز معنـوی جهـان داشـته باشـد. آنچــه شــاخصه و هویت بخــش «نشــر نقــد فرهنــگ»اســت، کوشــش آن در راســتای برقــراری پلــی میــان پژوهش‌هـا و دســتاوردهای اصیــل علمــی و آکادمیــک، اعــم از جهانــی و بومــی، با عالم ایرانــی و زیست جهان ایرانی در راســتای خودآگاهــی تاریخــی انســان ایرانــی و بازفهمــی و بازتعریــف جایــگاه وی در جهــان معاصــر و نیــل بــه حیاتــی انســانی در جهــان بحــران زدۀ کنونـی، بـراسـاس امکانـات تاریخی مـان اسـت. ایـن نشـر آرزومنـد اسـت کـه بسـتری بـرای فعالیــت همــۀ مترجمــان، مؤلفــان و صاحبــان اندیشــه و قلــم اصیــل و دردمنــد ایرانــی در راســتای تحقــق هــدف و آرمــان مذکــور باشــد.

@Shariati_Group

دکتر #محمدحسن_علایی
.
⭕️ چرخۀ غارت - غنیمت در ایران از دیدگاه علی رضاقلی؛

🔅#علی_رضاقلی اگرچه در نگاه مردمان پی‌گیر مباحث توسعه با «جامعه‌شناسی نخبه‌کشی» و «جامعه‌شناسی خودکامگی» مقبولیت و محبوبیت درخور داشت، اما نزد غالب جامعه‌شناسان گاه به کار غیر‌علمی و حتی پوپولیستی یا ژورنالیستی متهم  می‌شد! به این گناه که #علم خود را به رخ نمی‌کشید و کلمات قلمبه سلمبه به کار نمی‌برد و صریح و روشن می‌گفت و می‌نوشت.

🔅او در سال‌های پایانی راز توسعه نیافتگی #ایران و ایرانی را در دو واژۀ «غارت» و «غنیمت» یافت و با تعبیر «غارتی- غنیمتی» درصدد توضیح برآمد و سراغ منابع تاریخی و #ادبیات و حتی #اسطوره‌ ها رفت تا نشان دهد چنان با #فرهنگ ما عجین شده که تا از آن خلاص نشویم در مسیر #توسعه گام نمی‌توانیم نهاد.

مهرداد خدیر

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔅عمده بحث‌های تحلیلی و کارشناسی از پس سال‌ها، #شریعتی را به عنوان یک جامعه‌شناس، ایدئولوگ، سخنران، مصلح دینی و اجتماعی و... معرفی می‌کنند و او را زیر عناوینی اینچنین مورد ارزیابی قرار می‌دهند. واضح است هیچ‌کدام این عناوین، به راستی گویای حس الهام‌بخشی که «معلم» #علی_شریعتی در سال‌های آخر دهه ۴۰ و ابتدای دهه ۵۰ برای جامعه جوان #ایران داشت، نیستند. شریعتی انگار برای نسل قبل از ما که سال‌های #انقلاب و #جنگ را دیدند و حتی نسل نوجوی مذهبی پس از انقلاب، تصویری از جمع میان گرایش به مذهب با اشتیاق برای #ادبیات، #هنر و #زندگی بود و به این تصویر شمایلی تازه و جذاب بخشیده بود. گویا حالا بعد از چند دهه کامل‌ترین تصویر از شریعتی برای امروز همین جذابیت و زیبایی در بیان و جست‌وجوگری بی‌مهابا و رستگاری در این جست‌وجوست...

📌صوتی که می‌شنوید بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.

@Shariati_Group
⭕️ میـراث شریعتـی

▫️این روزها مصادف بود با چهل و پنجمین سالگرد دکتر #علی_شریعتی مردی که به جد روشنفکر زمانه خود بود. اینکه شریعتی چه آموزه‌هایی را برای آیندگان باقی گذاشت که امروز به‌عنوان میراث‌اش دست‌مایه‌ی نقد و بررسی نوظهوران عرصه‌ی روشنفکری باشد، شاید خیلی به‌کار نیاید و شاید هم به‌کار عده‌ای بیاید تا از آن نان بخورند و آبی در دلوشان ذخیره کنند. اما #شریعتی یک میراث بزرگ برجا گذاشت که همیشه هست و خواهد بود که امروز البته به کار برخی روشنفکران نمی‌آید، اما بزرگترین نیاز ما است و آن هم دردمندی است؛ چیزی که شریعتی را چون موج خروشانی برانگیخت تا به ما بیاموزد #روشنفکر بی‌درد مفت هم نمی‌ارزد. پفیوزی است که #فلسفه می‌خواند، #تاریخ می‌داند، #ادبیات بلد است، #عالم و #دانشمند است، #معلم اخلاق است، اما با واقعیت و جامعه و #مردم فاصله دارد. آن‌ها را نمی‌فهمد. بلد نیست بر سر ظالم فریاد بکشد. نمی‌تواند #عدالت و تبعیض را بیان و توصیف کند. خلاصه روشنفکری است که بود و نبودش را نه مردم می‌فهمند و نه حکومت‌های ظالم۔.؛

▫️شریعتی روشنفکری بود که درد را به علم، فلسفه و #جامعه‌_شناسی درآمیخت و از یک معلم تاریخ دین و جامعه‌شناسی یک روشنفکر پیشرو ساخت. آن‌چه میراث شریعتی است خود اوست و زیست اوست، نه کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش۔ به همین دلیل امروز روشنفکرانی که دائم ابتذال تولید می‌کنند، توانایی درک و فهم مسائل جامعه و مردم را ندارند، چون درد ندارند. به همین دلیل نمی‌توانند پیشاهنگ مردم و جامعه باشند.

▫️این روشنفکران همان‌هایی هستند که دائم نق می‌زنند، اما تصورشان این است که منتقداند. دائم فلسفه‌بافی می‌کنند و تصور می‌کنند نظریه‌‌ی خلاقانه‌ای آفریده‌اند۔ در کنج خلوت خود از لابه‌لای کتاب‌ها می‌خواهند واقعیت‌ها را کشف کنند۔ اما واقعیت‌های اجتماعی لابه‌لای کتاب‌ها نیست۔ کف خیابان است. در کوچه و بازار است. در همان زباله‌دانی است که فرزندان و نوجوانان این مملکت از آن ارتزاق می‌کنند. در کوچه باغ‌هایی است که درختان‌اش خشک شده. واقعیت اجتماعی دست‌های پینه بسته‌‌‌ی باغ‌دار و کشاورز است که دیگر رمق خشک کردن عرق‌هایش را هم ندارد۔ واقعیت اجتماعی جامعه‌ای است که دیگر جامعه نیست، چون همدردی نیست. همه بی‌رحم شده‌ایم. هوای هم‌دیگر را نداریم‌۔ واقعیت اجتماعی زندان‌هایی است که پر شده و کسی به کسی نیست. بی‌عدالتی و تبعیض است که کسی حرفی در باره‌ی آن نمی‌زند.

▫️واقعیت اجتماعی #دولت و رسانه‌ای است که دغدغه‌اش تغییر قیمت ماست و پنیر است، اما از له شدن ۹ میلیون خانواده‌ی بی‌مسکن چیزی نمی‌گوید. واقعیت اجتماعی جوان‌هایی هستند که اشتیاق زندگی دارند اما توان‌شان بریده است. آن‌وقت همه‌ی همت مدیران جامعه مصروف این شده است که به خانوارهای سه نفره به بالا خودروی خارج از نوبت بدهند یا سقط جنین زیر چهار ماه را جرم تلقی کنند۔ واقعیت اجتماعی کارگرانی هستند که ماه‌ها است حقوق نگرفته‌اند اما برخی دغدغه‌ی #حجاب و بدحجابی آن‌ها را نگران کرده است۔

▫️روشنفکرانی که راه حلی برای این واقعیت‌ها نداشته باشند یا حداقل جسارت طرح و بیان آن را نداشته باشد و دائم فریاد نکشند و سرشان را به سمینار و نشست‌های بی‌خاصیت و پرطمطراق داخل و خارج گرم کنند، دائم با الهیات و اوهام ور بروند و #نیچه و #هگل را به رخ بکشند، درد ندارند. اگر هم دارند، درد مردم و امروز جامعه نیست و البته به‌ درد هیچ چیز نمی‌خورند۔

@Shariati_Group
✍️ مجید یونسیان
″... یکی از پیشبینی‌های مترقی فرقه شیعی این است که "حوادث مستحدثه" را که در هر زمانی روی می‌دهد و طبیعتاً در قوانین فقهی پیشین حکمش و راه‌حلش نیامده است، باید علمای محقق #مجتهد رسیدگی کنند و براساس موازین علمی و اجتهادی و شناخت عملی و علمی که از #اسلام دارند، آن را طرح و حل کنند و پاسخش را بیابند. این اصل نشان می‌دهد که چگونه اسلام مسأله‌ی زمان و حرکت و عامل تغییر و تحول و نوآوری را در طی ادوار تاریخی یيش‌بینی کرده است و آگاهان و اسلام‌شناسان را در برابر آن «مسئول» دانسته است. حوادث مستحدثه، به طور کلی همه‌ی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است، مسائلی از قبیل #استعمار کهنه و نو، ماشین، #آلیناسیون #انسان جدید، #بوروکراسی، #تکنوکراسی، #فاشیسم، #دموکراسی، #مشروطیت، #فیلم، #تلویزیون، #سوسیالیسم، #کاپیتالیسم، #صهیونیسم، مسأله #فلسطین، #ناسیونالیسم در جامعه اسلامی، هیپی‌ايسم، #عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطه‌ی شرق و غرب، #غرب_زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زداییِ روشنفکران، بورژوازی دلال، #ماتریالیسم، بحران #مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، #تمدن، #تجدد، #آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئه #یهود به وسیله #پاپ از اتهام قتل #مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، #استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، #انقلاب اقتصادی، #ادبیات و #هنر نـو، ایدئولوژی‌های نیرومند و ایمان‌زای امروز... همه حوادث مستحدثه‌ای هستند که جامعه‌ی اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آن‌ها درگیر یا در تماس است و بر #عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با #حق اجتهاد و #فتوی و تحقیق آزادی که دارد، این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند، و برای مبارزه با آن‌ها، #انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آن‌ها، راه‌حل نشان دهد، نظر بدهد، #مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و «رهبریِ اجتماعی» مردم را بر عهده گیرد...″


@Shariati_Group
📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
📌علی" نویسنده‌ای که انقلاب فکری بزرگی ایجاد کرد

🔅#علی_شریعتی، نگرشی نوین به #تاریخ و #جامعه_شناسی اسلام عرضه کرد، او بازگشت به #تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی برای تحقق #عدالت_اجتماعی قلمداد می‌کرد.

🔅شریعتی با ارائه افقی وسیع و روشن از یک #جهان‌بینی و #ایدئولوژی فراگیر و کارآمد بر اساس تعلیمات #اسلام نبوی، توجه روشنفکران و عناصر آگاه و #آرمان جوی جامعه را به اصالت انقلابی مکتب تشیع معطوف داشت و نشان داد که #نهضت تشیع، تنها راه و ایدئولوژی کارآمد و مؤثر برای نجات توده‌های تحت ستم و برقراری یک نظام مبتنی بر #قسط و #عدل حقیقی است.

🔅تواضع و فروتنی که از جمله خصلت ‌های نیک دکتر #شریعتی بود در سبک آثار او بسیار تأثیر داشته به ‌طوری ‌که در جای ‌جای آثار خود عنوان کرده که یکی از رعایای این مملکت است. او انسانی متواضع بود، اما در برابر عناصر مخرب جامعه هیچ تواضعی از خود نشان نمی‌داد و حتی در برابر اعمال تبهکارانه آنان قاطعانه و محکم ایستاد و به ستیز با آنان برخاست. شهرت گریزی از جمله ویژگی‌های اخلاقی شریعتی بود که در نتیجه در بیان وی نیز تأثیر داشته است؛ به صورتی که در آثارش با عدم توجه او به مقام و منصب دنیایی روبه ‌رو می‌‌شویم.

🔅مردمی بودن و وابسته نبودن اندیشه دکتر شریعتی نسبت به جریان‌های سیاسی - اجتماعیِ عصرش سبب حفظ محبوبیت این اندیشمند بزرگ در دل مردمان روزگار پس از اوست.

🔅او در آثارش دغدغه‌هایی مانند #فقر و #تبعیض را بدون ترس بیان می ‌کرد و با سفر به کشورهای مختلف با شناخت #فرهنگ دیگر جوامع، پالایش منابع فرهنگی را در خلال صفحات کتابش به #مردم می‌آموخت، عمق ارتباط مخاطبین با کتاب‌های شریعتی نشان از تأثیرگذاری او در جامعه است .

🔅شریعتی با حفظ زبان فارسی به‌ عنوان زبان #دین، #ملیت، #قومیت و #اندیشه ایرانی تأکید داشت و از سویی با دو مفهوم #غرب‌گرایی و #غرب‌گریزی مخالف بود و معتقد بود باید روی شناخت فرهنگ غرب و فرهنگ خود تمرکز داشت.

🔅علی شریعتی مردی که با واردکردن نگاه جامعه ‌شناسی به حوزه دین، موجی از زبان جدید در دنیای جوانان تشنه اسلام پدید آورد، این زبان تازگی‌هایی داشت که به تسلط دکتر شریعتی در حوزه #ادبیات و #هنر مربوط می‌شد؛ چراکه او تحصیلات دانشگاهی ادبیات فارسی داشته و بر زبان‌های عربی و فرانسه احاطه داشت؛ مجموع این‌ها او را دارای قابلیت‌هایی کرده بود که بتواند با نسل نوجو و آرمان‌خواه زمان خود گفت‌وگو کند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گزارش
🔴 هستی‌شناسی علامه اقبال لاهوری


«من خود از نسلی هستم که از حدود ۵۰ سال پیش تا کنون از #اقبال بسیار اثر پذیرفته‌ام و در واقع مفتون و مجذوب اندیشه‌ها و به ویژه #ادبیات شورمند عرفانی - فلسفی و اجتماعیِ پارسی او بوده و هستم».

این بخشی از مقدمه‌ی #کتاب «هستی‌شناسی اقبال لاهوری» اثر جدید #حسن_یوسفی_اشکوری است که نامی شناخته شده در حوزه‌ی پژوهش‌های اسلامی و تاریخی است. این کتاب در ۶ فصل به آفاق و آثار اندیشه‌ی #اقبال_لاهوری، متفکر، نظریه‌پرداز، نویسنده و شاعر هندی - پاکستانی می‌پر‌دازد که کمتر از یک قرن از مرگش گذشته است.

در بخش دیگری از مقدمه آمده است:
«اقبال از جهاتی هنوز یگانه است. شخصیت محمد اقبال به اضافه افکار و آرای نواندیشانه‌ی وی هنوز می‌تواند الگوی فکری و عملی مؤمنان به #اسلام و به طور خاص مصلحان #نواندیش مسلمان باشد؛ مصلحانی که به بازسازی اندیشه دینی و به تعبیر خود اقبال، به "تجدیدنظر در کل دستگاه مسلمانی" باورمندند. مجموعه مقالات این مکتوب تا حدودی این مدعا را نشان می‌دهد».

🔗 نسخه کامل کتاب را می‌توانید از اینجا دریافت کنید


@Shariati_Group
📌تفکر مستقل یا یکی به نعل، یکی به میخ؟

🔸بخشی از ناراضیان از وضع موجود، نگاه و برداشتشان از مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نه در قالب «گفتمانی معنا بخش» بلکه در ضدیت با گفتمان حاکم (پادگفتمان حاکم) تعریف و معنا می‌نمایند. حاملان این نوع نگاه، هر جناح سیاسی، تحلیلگر یا فردی که سخن، بیان یا رفتاری که کوچکترین شباهتی به گفتمان حاکم داشته باشد را با واکنشی تند و با بدترین #ادبیات محکوم می‌کنند. به عنوان مثال: کافیست برای این طیف از مظلومیت مردم #غزه و فاشیستی بودن نظام حاکم بر #اسرائیل سخن گفت تا بلافاصله و به آنی با بدترین توهین‌ها به کاسه لیسی متهم شد..! کافیست از #ابتذال فرهنگی که در جریان است، سخنی گفت تا به دفاع از دگماتیسم و #تحجر متهم شد. کافیست کوچکترین نقدی به رویکرد شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان و #اپوزسیون خشونت طلب داشت تا با بدترین تهدیدها و انگ‌ها مواجه شد.

🔸بدنه این طیف عموماً حامل هیچ #اندیشه و گفتمانی نیست و #فلسفه وجودی خود را صرفا در تقابل با گفتمان حکومت تعریف می‌کند. در نگاه آنها اگر #حکومت می‌گوید «آمریکا بد است» پس #آمریکا بهشت روی زمین است. اگر حکومت می‌گوید، #فلسطین مظلوم است، پس فلسطین ظالم و اسرائیل مظلوم است. اگر حکومت می‌گوید با شرق باید روابط خود را گسترش داد، پس #چین و #روسیه هیولای هفت سر است و می‌خواهد ما را ببلعد و خانه‌هایمان را اشغال کند. اگر تلویزیون می‌گوید جرج فلوید مظلوم است، پس او بازیگر پورن و دزدی پلید است. اگر حکومت می‌گوید #ازدواج خوب است، پس ازدواج زنجیری اهریمنی است. اگر حکومت می‌گوید مشروب ممنوع است، پس الکل بهترین نوشیدنی دنیاست. اگر حکومت می‌گوید آرایش ظاهر خوب نیست، پس هر چه گیرمان می‌آید باید به سر و صورت مالید. اگر حکومت از بن‌سلمان انتقاد می‌کند، پس بن سلمان مصلحی در حد #مارتین_لوتر است. اگر حکومت برای کم کردن شر و تهدید با طالبان مذاکره کرده، پس پدرخوانده #طالبان است و..

🔸برای اغلب حاملان این جریان فکری که بیشترین آگاهی خود را از چند کانال تلگرامی و شبکه ماهواره‌ای دریافت می‌کند، پی‌بردن به این مسئله که هم می‌توان منتقد فیلم‌های کاریکاتوری مانند «لِرد» بود و هم «به وقت شام» و «اخراجی‌ها» و «ماجرای نیمروز» را جدی نگرفت و هم از این سینمای لوده پروری که «مطرب» و «جلف بد» می‌سازد انتقاد کرد، بسیار دشوار است...

🔸برای حاملان این تفکر که برای #برجام (که هیچ از آن نمی‌دانست!) و در خیابان برایش رقص و پایکوبی گرفته بود و قرارداد احتمالی با چین (که باز هم هیچ از آن نمی‌دانست و برایش عزا گرفته و فریاد وامصیبت‌اش بلند شده است!) نه واقعیت روابط بین‌الملل مهم است و نه شناختی از آن دارد، بلکه صرفا دوری و نزدیکی کشور طرف مذاکره به گفتمان حاکم است که نگاه او را تعریف می‌نماید.

🔸این طیف حامل هیچ #تفکر مستقلی نیست و موجودیت خود را صرفاً در تقابل و ضدیت با گفتمان حاکم می‌بیند‌ و خط پر رنگی میان «خودی» و «غیرخودی» دارد و در مواجهه با کسی که خود صاحب گفتمان مستقل است، دچار #بحران شده و او را به «یکی به نعل و یکی به میخ» زدن و امثالهم متهم می‌کند.

🔸حاملان چنین تفکری که از دگماتیسم و جمودیتی شبیه جمودیت محافظه کاران تغذیه می‌کنند، دستپخت گفتمان حاکم و روزنامه‌هایی مانند کیهان و صداوسیمایی هستند که طی چند دهه چنان یک طرفه به قاضی رفته و چنان به جای مخاطب فکر کرده و اندیشده و عمل کرده‌اند که جامعه خواه ناخواه به هر کسی که سخن مخالف سخن و نظر آنها بر زبان آورد، پناه می‌برد.

🔸باید به خاطر داشت فارغ از این دوگانه «گفتمان حاکم» و «ضد گفتمان حاکم» انسان‌هایی هم هستند که می‌توانند خود در امور مختلف اندیشیده و گفتمان و تفکر مستقل خود را داشته باشند.. گفتمانی که در آن هم به شهدا احترام بگذارند، هم از #حقوق مردم فلسطین دفاع کنند، هم مدافع حقوق #ایران باشند، هم منتقد #صداوسیما و #مجلس به اصطلاح انقلابی باشند، هم از #فرهنگ و #هنر مبتذل دولتی انتقاد کنند و هم از اپوزسیون ویرانی طلب تبری بجویند...

@Shariati_Group
فرهاد قنبری
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی

″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمه‌ای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشه‌ی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» می‌گویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را می‌یابد.

ویدیا #قانون کشف نمی‌کند، ماشین نمی‌سازد، #شعر نمی‌سراید، نقاشی نمی‌کند، بلکه راه می‌یابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه می‌یابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را می‌یابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسل‌اش آواره، و جامعه در بن‌بستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا می‌کنند و نسلشان را از بن‌بست می‌رهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود می‌آید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق می‌شود.
کلمه‌ی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» می‌گوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.

سقراط می‌گوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.

می‌بینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا می‌کند، با فلاسفه‌ی زمانش که سوفیست‌هایند مبارزه می‌کند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانه‌اش به مبارزه بر می‌خیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.

#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست می‌نامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچ‌کدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمت‌ایم، دوست‌دار حکمت‌ایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوست‌دار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا می‌بودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.

بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″

▫️بخش اول
@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهان‌بینی و ایدئولوژی
📌 رفاقت و همنشینی ابوالحسن‌خان صبا و امام موسی صدر

۱۴ فروردین‌ ماه، ‌سال‌روز تولد موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و آموزگار بزرگ موسیقی #ایران، ابوالحسن‌خان صبا است که در طول چهل سال فعالیت حرفه‌ای‌اش به آهنگسازی، طراحی شیوه‌های نوین نوازندگی، گردآوری ردیف، تألیف کتاب‌های آموزشی و تربیت شاگردانی سرشناس پرداخت و از این رو هنرمندی تأثیرگذار در رشد جریان‌های موسیقی اصیل در ایران شناخته می‌شود. زنده‌یاد صبا با اصول علمی موسیقی غربی آشنایی کامل داشت و در عین حال بر گسترش و پیشرفت موسیقی سنتی و محلی ایران تمرکز داشت.

از ابوالحسن‌خان صبا به‌خاطر نوآوری‌ها و تحولاتی که در موسیقی ایران پدید آورد، با عنوان «نیمای موسیقی ایرانی» یاد می‌شود و مدتی که در این عرصه حضور داشته‌ است را «دوران طلایی موسیقی» نام نهاده‌اند. صبا که علاقه زیادی به مباحث اخلاقی و عرفانی داشت، ‌در برهه‌ای از زندگی خود با امام #موسی_صدر، روحانی و مجتهد مجاهد سرشناس #شیعه مراوده و با او هم صحبت بود.

″...آقا موسی احترام خاصی به او می‌گذاشت. صحبت‌ها در حوزه #ادبیات، #فرهنگ و #تاریخ بود و بیشتر در مراتب انسانیت و شرف و فضیلت و اینها گفت‌وگو می‌کردند. چیزهایی که متأسفانه امروز کم شده. عقیده من اینه که ابوالحسن صبا از نظر اخلاقی به اندازه‌ای بالا بود که هنرش در مقابل اخلاقش چیزی نبود و به قدری این مرد با اخلاق و متواضع و بزرگوار و مهربان و آقا بود که ما برای همیشه از او درس می‌گرفتیم..″

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مذهب، مسئولیت، آزادی

عمده بحث‌های تحلیلی و کارشناسی از پس سال‌ها، #شریعتی را به عنوان یک جامعه‌شناس، سخنران، مصلح اجتماعی و... معرفی می‌کنند و او را زیر عناوینی اینچنین مورد ارزیابی قرار می‌دهند. واضح است هیچ‌کدام این عناوین، به راستی گویای حس الهام‌بخشی که «دکتر» #علی_شریعتی در سال‌های آخر دهه‌ی ۴۰ و ابتدای دهه‌ی ۵۰ برای جامعه‌ی جوان #ایران داشت، نیستند. شریعتی انگار برای نسل قبل از ما که سال‌های #انقلاب و #جنگ را دیدند و حتی نسل نوجوی مذهبی پس از انقلاب، تصویری از جمع میان گرایش به #مذهب با اشتیاق برای #ادبیات، #هنر و #زندگی بود و به این تصویر شمایلی تازه و جذاب بخشیده بود. گویا حالا بعد از چند دهه کامل‌ترین تصویر از شریعتی برای امروز همین جذابیت و زیبایی در بیان و جست‌وجوگری بی‌مهابا و رستگاری در این جست‌وجوست.

🎙صوتی که در این ویدئو می‌شنوید، بخشی است از مجموعه سخنرانی «پدر، مادر، ما متهمیم» که شهید علی شریعتی در آبان ۱۳۵۰ در #حسینیه_ارشاد ایراد نموده است.

@Shariati_Group