گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔵 چراییِ تکیه بر سه بعد فرموله شده «زر - زور - تزویر» نزد #شریعتی

″... يکی از رفقا خيلی با حسن نيت می‌گفت که: شما اين را در نوشته‌ها و گفته‌ها خيلی تکرار می‌کنيد؛ آخر چرا اينقدر تکرار می‌کنيد؟ گفتم که: من برای اينکه زياد تکرار کرده‌ام، زياد متأسف نيستم، (بلکه) بخاطر اين متأسفم که غير از اين سه مطلب چيزهای ديگری هم گفته‌ام که اصلاً لازم نبوده! اصلاً بيخود حرف‌های ديگر زده‌ام و وقت را گرفته‌ام. می‌خواهم بگويم غير از همين بحث، اصلاً چيز ديگری نيست، يعنی من حرف ديگری ندارم، اگر علماء دارند بگويند!

📌 من چون #معلم بودم، خاصيت معلمی باعث شد که حرف‌هايم را فرموله کنم. حرف‌های متفرق زياد می‌زنم، ولی از آخر بايد آن‌ها را فرموله کنم و اين فرموله کردن، بخاطر تعليم و آموزش است، برای اينکه(اگر) شما همه بحث‌ها را تصادفاً نباشيد يا اصلاً نخواسته باشيد (گوش بدهيد)، از آخر معلوم باشد که قضيه چه شد. جمع کردن و خلاصه کردن و در آوردن آن‌ها به‌صورت يک شعار، يک فرمول و به‌صورت چهار تا اصل، چيزهائی است معين و مشخص. اين، هم برای انتقال فکر به ذهن، هم برای مشخص شدنش خيلی لازم است. اين، کار معلمی است، يعنی يک معلم بايد اين کار را بکند.

📌برای فرمول‌سازی (برای شما که در کارهای معلمی و تبليغی و فکری و ... هستيد) يک فرمول دارد و آن اينکه وقتيکه می‌خواهيد اين فرمول‌ها را فرموله کنيد و به‌صورت يک شعار و يک اصل درآوريد؛
▫️اول، جمله بايد کوتاه باشد، اگر طولانی باشد، بدرد نمی‌خورد و اثرش از بين می‌رود.
▫️دوم: با کلمات ساده و روشن باشد؛ (اگر) اصطلاح فنی و فلسفی و... داشته باشد، تأثيرگذاريش از بين می‌رود.
▫️سوم: خوش‌آهنگ باشد، يعنی برای تأثيرگذاری آهنگ بيان طوری باشد که آدم احساس می‌کند که اصلاً زيبا است.
چهارم: اين کلمات حتی يک نوع هماهنگی، يکنوع اشتقاق (شبه اشتقاق)، يکنوع هموزنی و يکنوع احساس اينکه کلمات از هم گرفته شده‌اند، در بيان داشته باشد. مثلاً وقتی‌که می‌گويم: #زر و #زور و #تزوير، اين سه کلمه بقدری با هم هماهنگ است که يک خواننده اول خيال می‌کند هر سه از هم مشتق‌اند، درصورتيکه کلمه زر و زور هيچ ربطی به هم ندارد و تزوير هم اصلاً عربی است. اين اشتراک حروفی که بين همه است، تأثيرگذاريش را بيشتر می‌کند. اين، يک بحث فنی است. اگر بجای زر و زور و تزوير بگوييم: پول و زور و تزوير (هماهنگی) از بين می‌رود، و يا (بگوئيم) #ثروت و زور و پارسائی باز خنک می‌شود و ببينيد که چقدر افتضاح می‌شود ولی مثل اينکه زر و زور و تزوير همين است و آدم در برابرش اصلاً قانع می‌شود. يا اگر بجای عبارت #طلا و #تيغ و #تسبيح (يعنی بجای زر، طلا و بجای زور، تيغ و بجای تزوير، تسبيح) بگذاريم نقره و تيغ و تسبيح يا اسکناس و تيغ و تسبيح، جور نمی‌آيد و خراب می‌شود. بايد حتماً طلا و تيغ و تسبيح باشد تا اشتقاق ظاهری داشته باشد.

📌خيلی ابعاد گوناگون دارد: #استبداد (زور) و #استثمار (زر) و #استحمار (تزوير). در خود سوره ناس هم همينطور است: اله الناس ـ رب‌الناس ـ ملک‌الناس، مگر همين سه بعد را نمی‌گويد؟ رب يعنی ارباب، سينيور، #فئودال و صاحب #مردم که بيشتر جنبه مالکيت در دوره فئوداليته دارد، اله در اينجا معنی آن بعد معنوی و #روحانيت را دارد و ملک هم که معلوم است.

📌همينطور است سمبل‌هايش در جامعه:
#فرعون ـ #قارون ـ بلعم باعورا. در منی هم سه #شيطان هست. در حيوانات گرگ ـ روباه ـ موش (هست). و همينطور است ملک و مالک و ملا. اين ابعاد گوناگون برای اينست که مسأله درست جابيفتد.

📌حالا چرا روی اين سه بعد تکيه می‌کنيم؟ اين‌ها ارزش‌های گوناگون دارد، در حاليکه #مارکسيسم به يک بعد آن تکيه می‌کند، و ليبراليست‌ها و دموکرات‌ها، آزادی‌خواه‌ها، انقلاب #مشروطه و #انقلاب کبير #فرانسه به يک بعد ديگر تکيه کردند. آن‌ها خيال می‌کردند که اگر زور را از بين ببرند (در مشروطه و در انقلاب کبير فرانسه)، ملک را از بين ببرند و تيغ را از دست او بگيرند، ديگر راحتند، در صورتيکه طلا باز دو مرتبه تيغ می‌تراشد، تزوير تيغ می‌تراشد و فوراً جايش را پر می‌کند و اين مارکسيست‌ها خيال می‌کنند که اگر زر را بگيرند، ديگر زور و تزوير وجود ندارد، در صورتيکه زر را از مردم گرفته‌اند، ولی خودشان هم تيغ دارند، هم طلا دارند و هم تسبيح دستشان است! کميسيون جهت‌‌يابی #ايدئولوژيک دارد بخشنامه می‌کند ـ حتی به استادها ـ که اينجور عقيده داشته باشيد، همه بايد همين‌جور نقاشی کنند، همين جور چيز بنويسند، همين‌جور شعر بگويند، همين جور فيلم بسازند، همين‌جور فکر کنند و همين‌جور عقيده داشته باشند. معلوم می‌شود که او هم تسبيح را گرفته و هم بلعم باعورا شده برای اينکه يک بعد را خلع سلاح کردن و دو بعد ديگر را گذاشتن، (باعث می‌شود) دو بعد ديگر يک بعد خلع سلاح شده را بسازد و بازسازی کند.

🔻ادامه

@Shariati_Group
🔺 ادامه

″اين اصل كلی را عرض كنم، نه به‌عنوان فرد كه به #مذهب و #دين خودش تعصب می‌ورزد و از پايگاه اعتقادات خويش مسائل علمی و تاريخی را تحليل می‌نمايد، بلكه به عنوان يک #معلم بی‌طرف تاريخ اديان، كه هر كس و با هر مذهبی، اگر فقط با چشم منطق علمی به مذاهب بنگرد‌‌، به اين نتيجه خواهد رسيد كه هيچ مذهبی در تاريخ بشر، به اندازه اسلام ميان واقعيت موجود و حقيقت نخستينش فاصله پيدا نكرده است. [پوستین وارونه]

در مذاهب ديگر می‌توان اصطلاح «انحراف» را به كار برد، می‌شود گفت كه بسياری عناصر دخيل در آن وجود دارد و بسياری از عناصر اساسيش فراموش شده، اما در اسلام اين تعبير، تعبير دقيقی نيست و تعبير دقيقش سخن حضرت امير است كه فرموده است:

لبس الاسلام لبس الفر و مقلوباً
«جامه اسلام بمانند پوستين وارونه پوشيده شده است»


در مذاهب ديگر می‌شود گفت كه بعد از دوره نبوت پيغمبرشان، جامه دينشان را وارونه تنشان كرده‌اند، اما در اسلام، به جای قبا و ردا، پوستين به كار رفته، به خاطر اينكه پوستين تنها جامه‌ای است كه ميان رويه و آسترش، اختلافی ميان نهايت زيبایی و نهايت زشتی است، رويه‌اش چشم‌ها را به زيبايی به خود می‌گيرد و مصداق «لونها تسر الناظرين» است و آسترش از زشتی برای بزرگسالان نفرت انگيز و برای خردسالان وحشت آميز است. و باز در اسلام، از ميان مذاهب مختلف‌‌ـ يعنی تلقی‌های گوناگونی كه از آن شده است‌‌، در تشيع بيش از همه، ميان «آنچه كه بوده» و «آنچه كه هست» فاصله است، فاصله‌ای در حد دو طرف متضاد، به صورتی كه تشيع نخستين‌‌ـ و همچنين تشيع تاريخ اسلام پيش از اين سه چهار قرن اخير‌‌ـ از نظر برداشت فكری و عقلی، جبهه مترقی اسلام، و از نظر مبارزه اجتماعی و نقش و رسالت تاريخی، عميق‌ترين، متعهد‌ترين، قاطع‌ترين و انقلابی‌ترين جناح‌های اسلامی بوده است. و ازميان همه‌ی عقايد شيعی و اصولی كه اين #مذهب را مشخص می‌سازد، اعتقاد به «آخرالزمان» و «غيبت» و «منجی موعود»‌‌ که در یک کلمه می‌توان گفت: اصل انتظار - بیش از همه‌ی عقاید دیگر، ميان آنچه كه بوده (و حقيقت اين فكر است) و آنچه كه هست، تضاد و تناقض وجود دارد...″

#مبانی_و_جهت‌گیری / ع.م

این مطلب انشاءالله ادامه دارد...


@Shariati_Group
🔵 شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

🔅در آستانه سالگرد انقلاب #مردم / مروری دوباره بر مقاله دکتر #سوسن_شریعتی در مجله شهروند، مورخ بهمن ۱۳۸۶ تحت عنوان شریعتی، معلم کدام انقلاب؟

معروف است که #شریعتی معلم #انقلاب بود. اما ما در روزگاری به سر می‌بریم که با این هر دو مؤلفه، “معلمی و انقلاب” مشکل پیدا کرده‌ایم..!
نه معلمی چندان اعتباری دارد و نه از انقلاب، - مقصود البته نفس مفهوم انقلاب – دل خوشی هست. معلمی که در بسیاری اوقات با کلیشه پروری، آگاهی‌های کاذب، برانگیختن شور و انهدامِ شعور، دادن دستورالعمل‌هایی برای رستگاری، یکی انگاشته شد (و امروز می‌شنویم ویوا-آکادمیا viva académia) انقلاب هم که مستعد تخریب و خشونتِ انقلابیون سابق یا معتقدند که:
الف- انقلاب خوب بود، اما #اصلاحات بهتر است؛
ب- انقلاب خوب بود اما وای به حالت اگر همچنان به آن فکر کنی.
پ- یا اینکه «رفته‌ایم این راه را نه بهرام است و نه گورش» و از همین رو عطای سیاست را به لقای آن می‌بخشند، چه به قصد کسب آن و چه به منظور در افتادن با آن.

در نتیجه یا باید بشوی #اصلاح‌طلب یا کارگزار سازندگی و یا فعال فرهنگی. در هر سه حال شریعتی با همان خاطره معلمی‌اش در انقلاب می‌ماند روی دستمان!

🔹آیا شریعتی معلمی بود انقلابی؟
در #معلم بودنش که تردیدی نیست. در محتوای تعلیمش می‌شود تا اطلاع ثانوی بحث کرد. لااقل تا زمانی که مواد آموزشی او، بزنگاه‌های زیستی ما باشد: نسبت #سنت و #مدرنیته، نسبت شرق و غرب، نسبت #عقل و #ایمان، نسبت سنت و #مذهب، #ایدئولوژی و #فرهنگ، اینکه پروژه اجتماعی اصلاح دینیِ او همانی بود که بعداً نامش #اسلام_سیاسی شد! و مبنای #دین و #حکومت؟
بازگشت به خویشتن او رقیب بنیادگرایی بود و یا همدست او؟ اینکه #عدالت طلبی او در برابر #دموکراسی خواهی بود؟ چپ بود یا لیبرال؟ چیز دیگری خواست و چیز دیگری شد؟ و…

🔹بیایید لجبازی کنیم و امیدوار بمانیم: شریعتی سال‌ها است که «ما» ی مذهبی را عصبانی می‌کند، «ما» ی اجتماعی را تحریک می‌کند و «ما» ی خلوت نشین را مضطرب و به این معنا «معلم انقلاب» باقی می‌ماند، حتی اگر معلمی و انقلاب امری از مد افتاده باشد..!

#انقلاب_۵۷
@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل
⭕️ پایداری شریعتی در هجوم منتقدان

گزارشی از نشست احسان شریعتی، علیرضا رجایی‌ حسین مصباحیان و مسعود پدرام

#علی_شریعتی را #معلم_انقلاب ایران می‌نامند؛ انقلابی که فارغ از هر نقد وارد بر آن و مسیری که بعدا طی کرد، واقعه‌ای مهم در #تاریخ سیاسی قرن بیستم محسوب می‌شود. برخی پژوهشگران آن را در شمار چند #انقلاب بزرگ جهان می‌دانند و فیلسوفی همچون #میشل_فوکو آن را با انقلاب #فرانسه مقايسه كرده است. تاکنون کتاب‌ها و مقالات و سمینارهای مختلفی به تاریخ و ویژگی‌های #انقلاب_۵۷ ایران اختصاص داده شده است. در چهل‌وسومین سالگرد پیروزی انقلاب، بنیاد فرهنگی #شریعتی نشستی چهار ساعته در کلاب‌هاوس با عنوان «مردم، انقلاب و شریعتی» برگزار کرد که در آن چهره‌هایی همچون #احسان_شریعتی #سوسن_شریعتی، #علیرضا_رجایی #سروش_دباغ #حسین_رفیعی #محمود_عمرانی #احمد_زید‌آبادی #مسعود_پدرام #حسین_مصباحیان و #محمدجواد_کاشی سخنرانی کردند. در میانه‌ی برنامه پرسش و پاسخ با حضار و نیز مسائل مختلفی از خصلت خود انقلاب و تأثیر شریعتی بر آن تا رابطه‌ی او با روحانیت و نحوه #مرگ_مشکوک او دستمایه بحث‌های چالشی و انتقادی شد.

@Shariati_Group
🆔 @sharghdaily
🔴 هدی، تور دین دولتی را پاره کرد

🔹 به مناسبت شصت و سومین سالروز تولد شهید #هدی_صابر (زادهٔ ۲۴ اسفند ۱۳۳۷ – شهادت ۲۱ خرداد ۱۳۹۰)


🔸وجب به وجب #تهران را می‌شناخت. همچون فوتبالیست‌های خاک خورده محلات، خاک #تاریخ و #سیاست را خورده بود و عقل و دست را با هم درآمیخته بود.

🔸ملی بود از نوع مصدقی، اما ملی شدن صنعت #نفت را فقط در تاریخ نخوانده بود. حکایت اولین چاه نفت مسجد سلیمان را در سفری ثبت کرد و از محله انگلیسی‌ها قدم به قدم می‌گذشت.

🔸با کارگر نفتی آن روزها به گفتگو می‌نشست و روایت تاریخ را به لمس رویداد تبدیل می‌کرد.

🔸حکایت نفت را تا آبادان دنبال کرد و غم #استعمار را با غم #جنگ و فراموشی مردمان جنگ‌زده پیوند زد و «چه مردان سبزی به دریا رسیدند» را نوشت.

🔸برای هدی تاریخ تکه‌های بریده از هم، طی زمان نبود. برای او هنوز گلسرخی‌ها و احمد زاده‌ها و حنیف‌ها جزو معترضین بودند؛ همچنان‌که نسل معاصرش می‌شورید و لب به اعتراض داشت، برای او یک صدای پیوسته در زمان به گوش می‌رسید که از #استبداد می‌رهیدند.

🔸هدی همانطور که به خانواده‌های زندانیان سیاسی سر می‌زد، احوال کشته‌های تاریخ را هم می‌پرسید، هم به تپه‌های #اوین سر می‌زد و هم بهشت زهرا...

🔸او سرود جاودانه‌ی رودی جاری بود که بر درخت خرداد نشسته بود و نغمه حزین خرداد را با تیرداد خونین، هجوم سانسور طلب‌های کوی دانشگاه تهران به یک سوز می‌خواند.

🔸هدی از تاریخ و سیاست به اوج درونی رسید، تمنای گشودن باب ار رفیق رهگشا داشت و همچون #موسی، عصای قلمش را در نیل فرو برد و تور #دین دولتی را پاره کرد.

🔸او نقدی از بودجه به یادگار گذاشت که همچنان و هر ساله گریبان مدعیان زهد و تبلیغ بی مزد و مواجب را می‌گیرد و نابودی #محیط_زیست، بی‌خانمان‌ها و ترک تحصیل کرده و یا بازمانده‌های از تحصیل و... را به یادشان می‌اندازد، هر چند ختم علی قلوبهم و....

🔸کارنامه هدی، کارنامه جمع‌بندی بود. او جمع‌بندی را برای شروع استوار مسیری تازه می‌خواست. «هشت فراز و هشت نیاز» او یک جمع‌بندی راهگشا و پیوسته از جنبشی همسو و هم جهت در نقد قدرت بی‌مهار حاکمان است.

🔸هدی نقد جنبش‌های گذشته را برای تحقیر اشتباهاتشان بکار نمی‌گرفت. او در جنبش‌ها یک خط هم جهت با اعتراض به وضع موجود می‌دید و تلاش داشت با جلوگیری از تکرار اشتباهات، گامی فرا پیش نهد.

🔸هدی نیارمیده است و هنوز با اعتراض ما هم داستان است. او در بهشت زهرا در صف مبارزان تاریخ ایستاده است و ما را فقط نظاره نمی‌کند. او خود سمبل کیفی کشی استبداد است و یاد هدی، خود نقد زنده تمامیت خواهی است.

🔸#معلم ساده زیست، زاد روز جادوانه‌ات مبارک‌باد!

جواد رحیم‌پور

@Shariati_Group
#ایران_فردا
📄 بیانیه‌ی سازمان زنان #جبهه_ملی_ایران به مناسبت روز جهانی کارگر و روز معلم

📌در بخشی از این بیانیه آمده است:
″سازمان زنان #جبهه_ملی به داشتن برادران و خواهران #کارگر، #معلم، #دانشجو، و همه‌ی آنانکه که با شکم‌های سیر نشده و نیروهای تقلیل رفته تلاش می‌کنند که چرخه‌های تولید میهنمان همچنان بچرخد افتخار کرده، از آنان حمایت نموده و در دفاع از مطالبات آن‌ها و اثبات حقانیت‌شان از هیچ تلاشی فروگذار نخواهد بود.″

🔗 مطالعه متن کامل

@Shariati_Group
🔷جشن جهان کار و عید گسست با گذشته


🔸امروز اول ماه مه روز جهانی #کارگر و در همه‌ی جهان، و بویژه در جهان #سرمایه‌داری، جشن کار برپا و تعطیل رسمی است. در #ایران ما اما، همچنان به رغم همه‌ی دعاوی #مستضعف پناهانه این روز و جشن و تعطیلات به رسمیت شناخته نشده است. کارگران ایران در این روز نگران از سرنوشت #معیشت خویش در چنبره.ی بحران حاد ناشی از سیاست‌های اقتصادی راست روانه و سوء مدیریت حاکم بر کشور (بویژه پس از #جنگ)، به خیابان آمده‌اند.

🔹از سوی دیگر، امروز در ایران «روز معلم» است، به یاد #معلم شهید ابوالحسن خانعلی، دبیر فلسفه‌ای که در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان توسط مأموران نظام گذشته کشته شد. پس از گذشت ۶۱ سال از این رخداد و دعوی پیروزی انقلابی که قرار بود «آغازبیداری» (ضداستعماری-ضداستبدادی-ضداستثماری) و تحقق آگاهی «ضداستحماری» معلمان #مردم باشد، امروز، معلمان ایران، نگران از سرنوشت معیشت و کرامت خویش، دیگر بار، باز هم در برابر #مجلس، به خیابان آمده‌اند.
برتر از دغدغه‌ی معیشت معلمان، ارج شناسی کرامت آموزگار در فرهنگ و تمدن و کشور ماست که مسآله‌ی اخلاقی و عقیدتی روز است. جنبش معلمان نه تنها مدنی‌ترین جنبش‌های اجتماعی کشور ماست که هر اقدام و رفتار و اظهار و موضع آنان خود یک کلاس درس در صحنه و در عرصه و انظار عمومی و همگانی است؛ و بنا به تعریف، معلمی نه فقط کار برای ادامه‌ی بقا و تولید کالا با #تاریخ مصرف موقت (پؤسیس)، بلکه عالی‌ترین شکل کنش‌گریِ هنری، اخلاقی و مدنی است («پراکسیس» یونانی و «آکسیون» آرنتی).

🔸و در همین روزهای خشکسالی و خشک مغزی ست که ایران پژوهان برجسته در غربت در می‌گذرند و کارشان ارزیابی و ارج واقعی ایشان براستی گزارده نمی‌شود.

🔹و اما فردا از دیگر سو، عید «فطر» است و #فطر به معنای درنگ و گسست است، چنان که معنای واقعی روزه و صیام توان نظارت و صیانت خویش با گسست از عادت بوده است. پس پیام حقیقی عید این #نوروز و #رمضان و سال و ماه نو، جز این نمی‌تواند باشد که #ملت ما سخت نیازمند، تشنه و گرسنه‌ی #آزادی و #عدالت است و بر فراز همه، بازگشت آن «معنویت» غمگینی کز قلب‌ها گریخته است، با گسست از عادات زشت و موهن گذشته همچون بی‌حرمتی به منزلت زن، ارج ناشناسی مقام کار و گارگر، و قدر ندانستن مرتبت آموزگار!

#احسان_شریعتی

@Shariati_Group
🆔 @Dr_ehsanshariati
🟠 "فطر" در فرهنگ اسلامی به چه معناست؟

🔅واژه "عيد" از ريشه "عود" به معنای بازگشت پی‌در‌پی و در عرف و شرع به ايامی اطلاق می‌شود که دربردارنده سرور و شادمانی باشد. در #قرآن کريم از زبان حضرت #عيسی آمده است: "انزل علينا مائده من اسماء تکون لنا عيدا” يعنی: بر ما مائده و سفره آسمانی نازل فرما تا آن روز عيد ما باشد.

🔅در دين مبين #اسلام عيد به هنگامی گفته می‌شود که فضل و رحمت پروردگار يکتا مشمول حال فرد يا جامعه‌ای قرار گيرد و سرور حقيقی زمانی فرا می‌رسد که آدمی به مرتبه‌ی تقرب و کسب رضايت #حق نايل گردد. چنانکه در آيه ۱۷۰ سوره مبارکه آل عمران که به شهدا اشاره دارد، از آنجا که شهيدان مشمول رحمت و عنايت بی‌منتهای خداوند تبارک و تعالی قرار گرفته‌اند، آن‌ها را همواره مسرور و شادمان معرفی فرموده است.

🔅واژه «فطر»از فطرت گرفته شده و به معنای سرشت است. بنابراین عید فطر، یعنی بازگشت به #فطرت و سرشت. بازگشت از این نظر که آیا رابطه‌ی ما با فطرت پاک انسانی به طور صحیح برقرار است یا نه؟ آیا آن اعماق #روح و فطرت پاکی که خداوند به ما داده و بر اثر حجاب های جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در کلاس ماه #رمضان زنگارها زدوده شده‌اند یا نه؟ که اگر چنین است باید ابتدای نجات و آغاز پیروزی بر #طاغوت نفس را در #نماز #عید_فطر اعلام بدارند و جشن بگیرند. چراکه برای #انسان «بازگشت به خویشتن»، فرا رسیدن بهار معنویت است؛ مانند درختانی که پس از گذران زمستان سرد، به بهار رسیده‌اند و در مسیر حرکت قرار گرفته‌اند. به‌راستی چه عیدی شیرین‌تر و چه پیروزی ای شکوهمندتر از #بازگشت به خویشتن، و پیروزی بر طاغوت نفس؟ که فطرت را زیر پای سهمگین خود منکوب کرده است..؟

🔅بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله‌ی عید به عنوان محور پاکسازی و بهسازی بنگریم. عید #فطر وقتی برای ما عید واقعی است که در مسیر #خودسازی پیروز شده باشیم و تحول عمیقی در ما پدیدار شده باشد!

🔅اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، #خدا شناسی و #دین را مسئله‌ای فطری می‌شمرد. آیات متعددی در قرآن به این مطلب دلالت دارد، ازجمله در آیه ۳۰ روم می‌خوانیم: «ای پیامبر! روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده، دگرگونی در آفرینش خدا نیست.»
این آیه با صراحت بیان کننده آن است که دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت و نهاد #انسان می‌باشد، و دستورهای آن همه و همه هماهنگ با درون ذات وجود انسان است و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‌های ناسالم، محفوظ باشد، همان را می‌خواهد که آیین ناب اسلام آن را می‌خواهد، و خداوند آئین‌اش را بر اساس نیازهای فطری #بشر تدوین نموده است.

🔅اگر انسان دارای فطرت نخستین، به دور از حجاب‌ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‌گونه تردید و دغدغه، راه #توحید و دستورهای صحیح الهی را می‌پسندد و بر می‌گزیند. معنای #جهاد اکبر و مبارزه بی‌امان با طاغوت نفس این است که پرده‌ها و حجاب‌ها و زنگارها را از روی فطرت پاک برداریم و از آن پیروی کنیم.

🔅فطرت در تعبیرات دانشمندان نیز بر دو گونه است: فطرت عقل و فطرت دل. فطرت #عقل یعنی استدلال روشن عقلی، که انسان بعد از رسیدن به کمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستی، بی درنگ به این حقیقت منتقل می‌شود که محال است این نظام و اسرار شگفت‌انگیز معلول مبدئی فاقد #عقل و #شعور باشد و این «عقل فطری» بدون نیاز به استاد و #معلم به مقصود می‌رسد، ولی فطرت مفهوم دیگری نیز دارد که از آن تعبیر به «فطرت دل» می‌شود، که تفسیر فطری بودن دین با این تعبیر، صحیح‌تر و مناسب‌تر به نظر می‌رسد و منظور از آن این است که انسان وقتی به اعماق جانش می‌نگرد، نور حق را می‌بیند، و ندایی را با گوش دل می‌شنود، ندایی که او را به سوی مبدأ #علم و #قدرت بی‌نظیر هستی دعوت می‌کند، که گاهی از آن تعبیر به «درک وجدانی» می‌شود.


@Shariati_Group

🔗 مطالعه‌ی متن کامل
″... #عشق به #آزادی و تعصبی که به میهن‌ام و مردمم دارم چنان است که کمترین موج تازه‌ای که بر چهره‌ی این #امت که معشوق من است می‌نشیند؛ زندگی خودم، مسئولیت‌های خانوادگی‌ام، زن و فرزند و پدر و مادرم و قوم و خویش و کار و گرفتاری و تکالیف شخصی‌ام و حتی خورد و خوابم را فراموش می‌کنم!
هنوز همچون آن جوان مجردِ آزاد پرشور، همواره آماده‌ام که برای آزادی، برای نجات ملت‌ام، برای خوشبختی این نسل اگر بخواهد، هرچه دارم با قبول منت و شرمندگی از عجز و تهیدستی‌ام #ایثار کنم، شرمندگی!
زیرا یک #معلم، جز مغزش که کار می‌کند و جز دلش که می‌زند چه دارد؟ ″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهایی

@Shariati_Group
⭕️ میـراث شریعتـی

▫️این روزها مصادف بود با چهل و پنجمین سالگرد دکتر #علی_شریعتی مردی که به جد روشنفکر زمانه خود بود. اینکه شریعتی چه آموزه‌هایی را برای آیندگان باقی گذاشت که امروز به‌عنوان میراث‌اش دست‌مایه‌ی نقد و بررسی نوظهوران عرصه‌ی روشنفکری باشد، شاید خیلی به‌کار نیاید و شاید هم به‌کار عده‌ای بیاید تا از آن نان بخورند و آبی در دلوشان ذخیره کنند. اما #شریعتی یک میراث بزرگ برجا گذاشت که همیشه هست و خواهد بود که امروز البته به کار برخی روشنفکران نمی‌آید، اما بزرگترین نیاز ما است و آن هم دردمندی است؛ چیزی که شریعتی را چون موج خروشانی برانگیخت تا به ما بیاموزد #روشنفکر بی‌درد مفت هم نمی‌ارزد. پفیوزی است که #فلسفه می‌خواند، #تاریخ می‌داند، #ادبیات بلد است، #عالم و #دانشمند است، #معلم اخلاق است، اما با واقعیت و جامعه و #مردم فاصله دارد. آن‌ها را نمی‌فهمد. بلد نیست بر سر ظالم فریاد بکشد. نمی‌تواند #عدالت و تبعیض را بیان و توصیف کند. خلاصه روشنفکری است که بود و نبودش را نه مردم می‌فهمند و نه حکومت‌های ظالم۔.؛

▫️شریعتی روشنفکری بود که درد را به علم، فلسفه و #جامعه‌_شناسی درآمیخت و از یک معلم تاریخ دین و جامعه‌شناسی یک روشنفکر پیشرو ساخت. آن‌چه میراث شریعتی است خود اوست و زیست اوست، نه کتاب‌ها و سخنرانی‌هایش۔ به همین دلیل امروز روشنفکرانی که دائم ابتذال تولید می‌کنند، توانایی درک و فهم مسائل جامعه و مردم را ندارند، چون درد ندارند. به همین دلیل نمی‌توانند پیشاهنگ مردم و جامعه باشند.

▫️این روشنفکران همان‌هایی هستند که دائم نق می‌زنند، اما تصورشان این است که منتقداند. دائم فلسفه‌بافی می‌کنند و تصور می‌کنند نظریه‌‌ی خلاقانه‌ای آفریده‌اند۔ در کنج خلوت خود از لابه‌لای کتاب‌ها می‌خواهند واقعیت‌ها را کشف کنند۔ اما واقعیت‌های اجتماعی لابه‌لای کتاب‌ها نیست۔ کف خیابان است. در کوچه و بازار است. در همان زباله‌دانی است که فرزندان و نوجوانان این مملکت از آن ارتزاق می‌کنند. در کوچه باغ‌هایی است که درختان‌اش خشک شده. واقعیت اجتماعی دست‌های پینه بسته‌‌‌ی باغ‌دار و کشاورز است که دیگر رمق خشک کردن عرق‌هایش را هم ندارد۔ واقعیت اجتماعی جامعه‌ای است که دیگر جامعه نیست، چون همدردی نیست. همه بی‌رحم شده‌ایم. هوای هم‌دیگر را نداریم‌۔ واقعیت اجتماعی زندان‌هایی است که پر شده و کسی به کسی نیست. بی‌عدالتی و تبعیض است که کسی حرفی در باره‌ی آن نمی‌زند.

▫️واقعیت اجتماعی #دولت و رسانه‌ای است که دغدغه‌اش تغییر قیمت ماست و پنیر است، اما از له شدن ۹ میلیون خانواده‌ی بی‌مسکن چیزی نمی‌گوید. واقعیت اجتماعی جوان‌هایی هستند که اشتیاق زندگی دارند اما توان‌شان بریده است. آن‌وقت همه‌ی همت مدیران جامعه مصروف این شده است که به خانوارهای سه نفره به بالا خودروی خارج از نوبت بدهند یا سقط جنین زیر چهار ماه را جرم تلقی کنند۔ واقعیت اجتماعی کارگرانی هستند که ماه‌ها است حقوق نگرفته‌اند اما برخی دغدغه‌ی #حجاب و بدحجابی آن‌ها را نگران کرده است۔

▫️روشنفکرانی که راه حلی برای این واقعیت‌ها نداشته باشند یا حداقل جسارت طرح و بیان آن را نداشته باشد و دائم فریاد نکشند و سرشان را به سمینار و نشست‌های بی‌خاصیت و پرطمطراق داخل و خارج گرم کنند، دائم با الهیات و اوهام ور بروند و #نیچه و #هگل را به رخ بکشند، درد ندارند. اگر هم دارند، درد مردم و امروز جامعه نیست و البته به‌ درد هیچ چیز نمی‌خورند۔

@Shariati_Group
✍️ مجید یونسیان
💢 ویژگی‌های "تفکر غیر تئولوژیک-غیرسکولار" در آرای دکتر بیژن عبدالکریمی!

▫️آیا تفکر #هایدگر به منظور غلبه بر #نیهیلیسم دوران #مدرن و نقد مبانی تمدن غرب،ی ما را به گذشته و نوعی تفکر ارتجاعی دعوت نمی‌کند؟
▫️آیا تفکر هایدگر برای غلبه بر نیهیلیسم دوران، ما را دوباره اسیر نوعی تفکر تئولوژیک نخواهد کرد، همان نحوه‌ی تفکری که بشر غربی طی دوران متمادی #قرون_وسطی آن را با ذره، ذرهِ وجودش تجربه کرده است؟

▫️اینجا دقیقاً همان چالشگاه اساسی است که تفکر هایدگر اهمیت خود را نمایان می‌سازد. مسأله این است که آیا ما صرفاً با دو امکان اساسی روبروییم؟ یکی #متافیزیک و سوبژکتیویسم غربی که در نهایت به مرگ #خدا و نیهیلیسم می‌انجامد و دیگری تفکر #تئولوژیک که ما را با دشواری‌ها و خطرات بسیار، همچون خطر جنگ‌های مذهبی، #استبداد دینی و انحصارگرایی مذهبی روبه‌رو می‌کند؟

▫️از نظر #بیژن_عبدالکریمی تفکر آینده هیچ‌یک از دو امکان مذکور نخواهد بود و همانگونه که پاره‌ای از قرائن نشان می‌دهد، بشر راه‌ دیگری را خواهد یافت که نه در استمرار تفکر #سکولا‌ر غربی است و نه تفکری از سنخ تفکرهای تئولوژیک مرسوم. ظهور تفکر خود هایدگر یکی از همین نشانه‌هاست. به بیان دیگر هایدگر، به اعتباری #معلم «تفکر آینده» است. وی افق و راه تازه‌ای را به ما می‌نمایاند. این راه و تفکر تازه را باید تفکری "غیرتئولوژیک‌ غیرسکولا‌ر" نامید.

▫️اما به راستی چگونه تفسیری معنوی و غیر نیهیلیستیک از جهان در عصر #تکنولوژی امکان‌پذیر است؟ این مهم‌ترین پرسش دوران ما است؛ به نظر عبدالکریمی بشر و #تفکر آینده، راه تازه‌ای، خارج از افق‌های تفکر سکولا‌ر و نیز تئولوژیک کنونی را به جان خواهد آزمود. فکر آینده‌ی بشری، تفکری غیرتئولوژیک و غیرسکولار است. بشری که هم نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک و نتایج زیان‌بار آن را در طی قرون‌وسطی تجربه کرده است و هم عقل سکولار و نیهیلیسم پیامد آن را در جهان مدرن با جان آزموده است، شیوه‌ی تفکری را در ورای هر دو تجربه‌ی تاریخی خود جست‌وجو می‌کند. اندیشه‌ی متفکرینی چون #کی‌یرکگور و هایدگر نه تئولوژیک است و نه سکولار؛ به همین دلیل برخی با تفسیر معنوی از تفکر هایدگر مخالفند، چون فکر می‌کنند هرجا معنویتی هست باید نظام‌های تئولوژیک نیز حضور داشته باشد. کی‌یرکگور و هایدگر هر دو گام‌هایی بلند در جهت تخریب نظام‌ها و تفکرات تئولوژیک برداشتند، بی‌آنکه بکوشند ما را به تفکری سکولار و نیهیلیستی سوق دهند. از نظر عبدالکریمی، این «گشودگی به هستی» است که #دین و #مذهب فردای #تاریخ بشر خواهد بود.

▫️هایدگر می‌گوید: «روزگار ما برای خدایان گذشته بسیار دیرهنگام و برای وجود بسیار زود است.» در تفکر آینده «امر قدسی» تعبیر دیگری برای «وجود» خواهد بود و «امر قدسی» و «وجود» در وحدت و این‌همانی‌شان مورد تأمل قرار خواهند گرفت؛ چراکه وجود یگانه امر قدسی همان است و «وجود» در وحدت و غنای سرشار و خوف‌برانگیزش جانشین همه‌ی خدایان بومی، قومی، نژادی و فرقه‌ای خواهد شد.

▫️#انسان امروز با تجربه‌ی دو دوره‌ی اساسی و بنیادین تاریخی، یعنی دوران‌های سنت و مدرن و با تجربه‌ی دو نوع #آنتولوژی که در بنیاد این دو دوره‌ی تاریخی وجود داشته است، امروزه خود را با فروپاشی هر دو نظام کلی آنتولوژیک، هم آنتولوژی‌های سنتی و هم آنتولوژی‌های مدرن و در همه‌ی اشکال خرده‌ نظام‌های بسیار متنوع و گسترده‌ای که تحت عناوین کلی آنتولوژی‌های سنتی و مدرن وجود داشته‌اند مواجه می‌بیند، لیکن برخی از متفکران راه سوم دیگری را جسته، بر برخوردی غیرسیاسی، غیرایدئولوژیک و غیرتئولوژیک و مواجهه‌ای پدیدارشناسانه با همه‌ی سنن نظری تاریخی از جمله با سنت متافیزیک غربی و نیز همه‌ی دیگر سنت‌های نظری تاریخی تأکید می‌ورزند. این دسته از متفکران خواهان نشان دادن این حقیقت هستند که مسیر تفکر ما برخلاف گذشته، نه از شرق‌شناسی و نه از شرق‌شناسی وارونه و تسلیم شدن به منطق درونی شرق‌شناسی، بلکه از مسیر تازه‌ای از تفکر می‌گذرد که در آن #دانش از #قدرت و #ایدئولوژی تبعیت نمی‌کند. این مسیر تازه‌ی تفکر عبارت است از: مواجهه‌ی پدیدارشناختی با تاریخ و اجتناب از رویکردهای سیاسی، ایدئولوژیک و تئولوژیک با همه‌ی سنت‌های تاریخی، هم با شرق و همه‌ی سنن بزرگ معنوی شرقی و هم با غرب و سنت نظری متافیزیک یونانی آن. سنن حکمی و غیرمتافیزیکی شرقی سنت‌هایی سوبژکتیویستی نبوده‌اند و به همین دلیل در تاریخ بسط خود به نیهیلیسم متافیزیکی منتهی نشدند و تا قبل از سیطره‌ی عقلانیت جدید در جهان درکی از این نیهیلیسم نداشتند؛ لذا تفکر آینده برای مواجهه با بنیادی‌ترین پرسش خویش نمی‌تواند بی‌توجه به سنن حکمی و تاریخی مشرق‌زمین باشد.

@Shariati_Group
🆔 @sociologicalperspectives
🟤 «خردمندان ایران! متحد شوید»

به نام خداوند جان و خرد

حادثه‌ی بسیار تأثرانگیز و تروریستی #شاهچراغ #شیراز، که به کشته شدن تعداد دیگری از معصوم‌ترین و پاک‌ترین افراد دیار پاک مان #ایران، که همواره سرزمین #حکمت و #شعر و #ادب و #عشق و یکی از بزرگترین کانون‌های معنوی جهان بوده است، و امروز به دلیل احساسات گرایی، ایدئولوژیک اندیشی و سیاست زدگی بی‌خردان و کوته اندیشان در دو قطب اجتماعی و سیاسی، اعم از #پوزیسیون و #اپوزیسیون، به رشد فزاینده #خشونت، اعم از خشونت حکومتی و ضد حکومتی و دخالت‌های بیگانگان و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای، به قتلگاه #مردم نجیب و بی‌گناه و کشتارگاه فرزندان، پدران، مادران و خواهران و برادران‌مان تبدیل گردیده است، نشان داد فجایع بزرگ بسیار بسیار نزدیک‌تر از آن چیزی است که می‌اندیشیدیم و بارها و بارها از جانب خردمندان و ناصحان و عاشقان این مرز و بوم هشدار داده شده بودند.

لذا، در مقام یک #معلم ساده و به عنوان عضو بسیار کوچکی از این جامعه‌ی بزرگ، و در مقام یکی از عاشقان این سرزمین و شیفته و والۀ #فرهنگ، #خرد، حکمت و عالمیت ایرانی، که جانم و نفس نفس حیاتم بدان وابسته است و در مقام کسی که لحظه‌ای از حیاتش نیست که به سرنوشت و تقدیر این مردم مظلوم و عالمیت و خرد ایرانی نیندیشد، از همه‌ی عاشقان خردمند این سرزمین دعوت کرده، به منظور «نجات ایران» عزیز و همه‌ی میراث عظیم تاریخی، فرهنگی و معنوی آن قبل از آن که بسیار دیر شود، و قبل از آن که چهار ستون همه‌ی شئونات حیات سیاسی و اجتماعی‌مان به واسطه‌ی نابخردی‌های میانمایگان و سیاست پیشه‌گان سیاست نااندیش، در دو جبهه‌ی حاکمیت و ضد حاکمیت، بر هم ریزد، به صحنه آیند و تمام قد در جهت تزریق «خرد» و «عقلانیت»، و مقابله با «خشونت» و «خشونت گرایی» #قیام نمایند. لذا درخواستم از همه برای مساعدت به ایران عزیزمان در این شرایط بسیار حساس تاریخی این است:

«خردمندان ایران، در برابر میانمایگان و خشونت طلبان، با یکدیگر متحد شوید».

@Shariati_Group

دکتر #بیژن_عبدالکریمی - ۱۴۰۱/۸/۶
اگر کسی بتواند معلم خوبی باشد، خیانت کرده است اگر به کار خوب دیگری بپردازد، چراکه معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است...

«دو درد بود آنچه مرا پیر کرد و کشت / بیداد عشق بود و بلای معلمی»

📚 معلم علے‌شریعتے

📌بیت فوق از شعری است که دکتر #شریعتی در سال پایانی حیات خود دائم زمزمه می‌کرده است، اثری از شاعر حمیدی بوده که در دهه‌ی بیست شمسی سروده شده / «طرحی از یک زندگی» اثر #پوران_شریعت_رضوی
#معلم
@Shariati_Group
✳️ معلم آزادی بخش است

کودک در وجود #معلم صاحب #رسالت خود - به‌ویژه در جوامع شرقی ما - پیامبری می‌بیند که به تربیت کودک و با #فرهنگ کردن او می‌اندیشد، بدون اینکه ساعت کاری خود و مزد آن را محدود کند. اینجاست که کودک احساس می‌کند بندۀ معلم خویش است - آری بندۀ معلمش، به عباراتی كه می‌گویم توجه دارم - زیرا معلم، ارباب است و آزادی‏بخش. #انسان همواره با نادانسته‌های خود، با ترس و نگرانی و ضعف برخورد کرده است، ولی هنگامی که به آنها علم پیدا می‌کند، بر آنها چیره می‌شود. بنابراین، معلم کسی است که انسان را از بند هر چیزی آزاد می‌کند. بندگی علم به معنای آزادسازی انسان از نادانی است، زیرا مرحله‌ای از بندگی خداوند است. جامعه‌ای که معلم آن بی‌حساب می‌آموزد، پزشک آن بی‌حساب درمان می‌کند، روحانی آن بی‌حساب هدایت می‌کند و هرکس، هر کاری را بی‌حساب انجام می‌دهد، چنین جامعه‌ای زنده و پویاست.

📚 امام #موسی_صدر

@Shariati_Group
🆔 @imammoussasadr
⭕️ سنت راه‌پیمایی ایدئولوژیک اربعین و فرصت احیای «مکتب نجات‌بخش شیعه» در عصر نهیلیسم

🔅فرصتی است که از دست می‌رود؛ یک نسل وسط بین نسل آینده و گذشته وجود دارد، [که] همه امید ما و سرمایه‌ی ما همین است، همین گروهی که هنوز در جستجوی #مذهب خودشان هستند، هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند و هنوز دوست دارند که #علی را، چهره راستین علی را بشناسند، مذهب علی را بشناسند و راهش را و مکتبش را بشناسند؛ اما آن‌چنان که بر آن ها عرضه می‌شود، برایشان قابل قبول نیست.

🔅این نسل متوسط، واسطه میان نسل گذشته و آینده، فرهنگ مذهبیِ ما و #فرهنگ استعماری آینده، و [واسطه میان] نسلی است که به هر حال پیوسته به یک #روح مذهبی بوده و نسل گسسته‌ای که پوک و پوچ پرورده خواهد شد و فردا وجود دارد؛ [اما] این نسل همیشه نیست، این گروه همیشه نخواهد بود.

🔅این را به شما عرض کنم که ده سال دیگر، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، اگر حسینیه‌های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشد و «بگذارند که وجود داشته باشد» و بهترین برنامه‌ها را هم برای جوانان و تحصیلکرده‌ها و دانشجویان و نسل دانشگاهی بر اساس مذهب داشته باشد، دیگر مثل امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، این چنین استقبال نخواهد شد، و این چنین نخواهد بود که هزاران دانشجو، هفت هشت ساعت در بدترین شرایط به یک مجمع دینی بیایند و به حرف مذهب گوش بدهند. اگر نجنبیم و اگر کاری نکنیم، دیگر دغدغه مذهبی در درونش نخواهد بود.

🔅عده‌ای که هیچ وقت به اینجور محیط ها و به اینجور مجالس نمی‌آیند و اساساً مستمع عادی این مسائل نیستند، سرشان در زندگی فردی خودشان، یا در مسائل شغلی یا علمی یا صنفی گرم است و گاه به گاه، سال به سال چنین شبهایی می‌آیند؛ این‌ها هستند که باید این پیام را در چنین وقت‌ها و حالات و شرابط بیشتر از همیشه بشنوند، این پیام را از طرف یک #روحانی، یک #عالم، یک #استاد یا یک #مرجع نشنوید، از قول یک #معلم بشنوید که مسیر را با تمام وجودش حس می‌کند و می‌بیند که دارد از دست می‌رود و می‌بیند که بیشتر از یک نسل دیگر فرصت نیست برای اینکه کاری بکنیم. اگر به علی، به مکتب او، به مذهب، به #اسلام و به آنچه که مجموعه‌ی مقدسات ما و اعتقادات ما را تشکیل می‌دهد، واقعاً معتقدیم و واقعاً #عشق می‌ورزیم و #ایمان داریم، باید با شدت و با سرعت و با ایثار و با آمادگی فداکاری و تحمل و صبر و تلاش، دست به دست هم بدهیم تا کاری بکنیم. با این بدببینی ها، شایعه سازی ها، دروغ پردازی ها، و حلقوم‌های شوم و بدآموز - که به نام #دین یا بنام #علم یا به نام #روشنفکری یا به نام ضد دین و یا به نام #تمدن [تبلیغ می‌کنند] - تکه تکه مان می‌کنند، میانمان فاصله می‌اندازند، همدردها و همراه‌ها و هم سرنوشت‌ها را از هم جدا می‌کنند و کسانی را که باید در کنار هم باشند، رو در روی هم قرارشان می‌دهند تا یک مشت و یک گروه اندکی را که در این دنیا وجود دارد و می‌تواند برای سرنوشت خودش و برای این #مکتب و این مذهب کاری بکند، به شکل مجموعه‌ای پراکنده، مضمحل، رو به متلاشی شدن و در حال درگیری دائمی داخلی، که بهترین فرصت‌ها را در حال فحش دادن به هم، دشنام دادن به هم، به روی هم پریدن و همدیگر را مسخ کردن، تفسیق کردن، تکفیر کردن [هستند]، در بیاورند تا اینکه این فرصت از دست برود، تا اینکه کسانی که باید رو در روی #دشمن بایستند، رو در روی همدیگر بایستند و می‌بینیم که متأسفانه دارند موفق می‌شوند....

🔅یکی از بزرگترین دردهای علی این است که «ارزش‌های» او - که در سطح زمان و زمین نمی‌گنجد - باید به دست ماها بیفتد، ماها متولیش باشیم و ماها مسئول شناختنش، مسئول عمل کردنش، مسئول پیروی کردنش و مسئول آگاه کردن بشریت به این مکتب نجات بخش باشیم.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۶/ پیروان علی و رنج‌هایشان
🔰 معلم علے‌شریعتے
اگر کسی بتواند #معلم خوبی باشد، خیانت کرده است اگر به کار دیگری بپردازد، چرا که معلمی مقام پیغمبری و تعلیم مقام خدایی است...

@Shariati_Group
⭕️ دکتر علی شریعتی و آیت‌الله خمینی در آیینه خاطرات

🔅دکتر #علی_شریعتی روشنفکرِ فرا روایت‌ها است. او را می‌توان بصورت توأمان منتقد سرسخت مارکسیست‌های دوآتشه دهه‌ی چهل و روحانیون عوام زده‌ای دانست که در کلام آیت‌الله #خمینی به «روحانی نمایان» تعبیر شده‌اند. شریعتی که نمونه‌ی بارز تئوری #مذهب در برابر مذهب بود، سال‌ها مورد بی‌مهری مذهبی‌های سطحی نگر و قشری و ناسیونالیست‌ها و سوسیالیست‌های مادی گرا قرار گرفت. او اگر محتوای #مارکسیسم را مورد نقد و نفی قرار داد، محتوای #تشیع را با استفاده از ادبیات انقلابی، چون موم بر حلقوم دانشجویان دهه‌ی چهل ریخت و آنان را که در اختاپوس #کمونیسم و #لیبرالیسم گرفتار بودند نجات داد. عده‌ای تلاش داشتند بی‌توجه به همه‌ی خدمات بی‌اندازه او به #انقلاب و #اسلام، این #روشنفکر متعهد را بخاطر برخی قرائات متفاوتش، در برابر انقلاب و #رهبر و مرجع عالیقدر آن بگذارند. اما آنگونه که از خاطرات یاران #امام بر می‌آید، آن کوته نگران، در رسیدن به مقصود خود ناکام ماندند چرا که روح‌الله الموسوی الخمینی به عنوان مرجع خوش‌فکر و دوراندیش، فرق بین #کسروی و #شریعتی را می‌دانست و عمق سخن #معلم شهادت را خدمتی صادقانه به انقلاب می‌شناخت. آنچه در ذیل می‌آید بازخوانی بخشی از این خاطرات است که در آن پرده از نگاه منصفانه و حاذقانه‌ی امام به شریعتی برداشته شده است.

🔅دکتر #صادق_طباطبایی: در مورد نظر امام خمینی درباره دکتر شریعتی گفت: «در این زمینه خودم با امام به دفعات صحبت کردم. ایشان در مجموع تلاش‌ها و مجاهدت‌های فرهنگی دکتر شریعتی را مثبت ارزیابی می‌کردند و می‌دیدند شریعتی توانست هم از التقاط و انحراف اسلام در جامعه روشنفکری جلوگیری کند و هم توانست جوانان و دانشجویان و #دانشگاه را از خطر #مارکسیسم که آن روزها رشد روزافزونی در سطح جامعه و دانشگاه داشت مصون بدارد.»
وی گفت: «در این زمینه شنیدم فردی نزد امام خمینی آمد و گفت دکتر شریعتی مفاتیح‌الجنان را به شدت مورد حمله قرار داده است. امام در پاسخ قریب به این مضمون گفته بودند: نمی‌شود کسی که نیایش‌های امام سجاد(ع) را بدان شکل و به آن زیبایی مطرح کرده است دعاهای #مفاتیح را قبول نداشته باشد. اگر او ایراداتی به مفاتیح دارد، مطمئناً من و شما نیز ایراداتی را به مفاتیح داریم.

🔅در مجموع نگرش امام به شریعتی محترمانه بود و در پاسخ به تلگراف‌های زیادی که در سوگ او از سوی انجمن‌های اسلامی به ایشان فرستاده شده بود، از وفات دکتر با کلمه " فقد " یاد کرده بودند. همچنین ایشان اقدام امام #موسی_صدر را در برگزاری مراسم پر شور و عظیم اربعین شریعتی در #بیروت ستودند، در حالی که بعضی از متولیان و مدعیان آن روز #دین با ارسال تلگرافی به معاون آقای صدر - علامه شیخ مهدی شمس‌الدین - از گناه بزرگ و نابخشودنی آقای #صدر در بزرگداشت دکتر شریعتی به فغان آمده بودند و نمی‌دانستند ایشان چگونه در محضر خداوند جوابگوی این عمل خلاف خود خواهند بود!؟»


🔅دکتر #سوسن_شریعتی: فرزند معلم شریعتی دربرداشت سوم از روایت خاطرات خود در شماره ۶۷ مجله «شهروند امروز» می‌گوید: پس از وقوع انقلاب، ما به ایران بازگشتیم. بهمن ۵۷ برادرم احسان بازگشت و خرداد ۵۸ من و یک ماه بعد هم خواهرم سارا برگشت. در اولین روزهای بازگشت به یاد دارم که استاد #محمدتقی_شریعتی، پدربزرگ‌ام با همراهی دو تن از دوستانش به دیدار امام می‌روند و استاد محمدتقی شریعتی از ایشان می‌خواهد که با توجه به تأثیری که علی شریعتی بر نسل جوان انقلابی گذاشته است، نکته‌ای در معرفی جایگاه شریعتی بیان کنند تا از شدت حملاتی که به شریعتی و اندیشه‌اش می‌شود، کاسته شود و به تعبیر دیگر از شریعتی اعاده حیثیت شود. آیت‌الله خمینی هم خیلی با احترام با استاد برخورد می‌کنند و می‌گویند که چون درباره شریعتی در جناح‌های مختلف اجماع وجود ندارد، برای حفظ وحدت صفوف #مصلحت نیست که اسمی برده شود.

🔅همچنین مرحوم دکتر #ناصر_میناچی از قول استاد #محمدرضا_حکیمی می‌گوید: آقای فاکر که از منتقدین کتاب‌های شریعتی‌اند، روزی خدمت امام رسیده، پس از بیان موضوع و ذکر مطالبی درباره‌‌ی کتاب‌های شریعتی معروض می‌دارد: "این نوشته‌ها عمدتاً نسل فعلی و جوانان #مسلمان این مملکت را گمراه کرده است و درخواست دارد امام دستور دهند این کتاب‌ها جمع‌آوری و معدوم شوند[...]" امام در پاسخ تأملی مختصر فرموده بودند که: "دکتر شریعتی در بین همه‌ی مطالبی که شما می‌گویید، مطالب بسیار خوبی هم دارد. به همه بگویید همه‌ی مطالب خوبش را بخوانند".

@Shariati_Group

📚 منبع: روحانی، حمید، #نهضت امام خمینی، ج ۳، ص ۲۶۲