اى تاريخ!
مردی که هزار و سیصد سال پیش، نیمه شبهای پنهانی از شهر بیرون میآمد و در نخلستانهای حومه تنها میگریست و چون فریاد بر سینهاش میکوفت و در حلقومش گره میخورد و راه نفس را بر او میگرفت، از بیم گوشهای پست سر در حلقوم چاه میکرد و عقدهها را آزادانه میگشود و دردها را در چاه میریخت و آسوده میشد، و همچون مرغکی که از آشیانش و از میان جوجکانش برگردد، با چینهدان خالی باز برای دانه چیدن، دانهی درد چیدن، بهشهر ملعونِ خلیفه برمیگشت. هنوز هم «تـنهـا» است...
...و چه قدر حرف اینجا روی هم متراکم شده است؟
دلم را میفشرد!!!!
دیگر نمیتوان نوشت...
دوری #شیعه از سرچشمه اصلی #تشیع آثار شوم و دردناکی ببار اورده است. درست است که شیعه از آغازی که #علی را شناخت و به سرنوشت علی آگاه شد و #انتخابات سقیفه را دانست و به #حقیقت مکتوب #اسلام و فضیلت خود و حقانیت علی و پیوند معنوی و پنهانی و مرموز او را با #روح اسلام پی برد، یک لحظه آرام نیافت و مهر علی را در دشوارترین و خطرناکترین ایام #تاریخ پرکشمکش و حادثهآمیز خویش از دل بدر نبرد و از سال ۱۱ هجری که #پیامبر رفت و اسلام در سقیفه بیحضور علی، بهچنگ #ابوبکر افتاد و سلمان با لحنی پر معنی و دردناک خطاب به کارگردانان انتخاب سقیفه گفت: کردید و نکردید...
و شیعه از همین هنگام ″غضب″ را احساس کرد و #ایمان به مردی که پس از سیوسه سال زندگی پرحادثه و پر حماسه، خانه نشین گشت...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی تنهاست
مردی که هزار و سیصد سال پیش، نیمه شبهای پنهانی از شهر بیرون میآمد و در نخلستانهای حومه تنها میگریست و چون فریاد بر سینهاش میکوفت و در حلقومش گره میخورد و راه نفس را بر او میگرفت، از بیم گوشهای پست سر در حلقوم چاه میکرد و عقدهها را آزادانه میگشود و دردها را در چاه میریخت و آسوده میشد، و همچون مرغکی که از آشیانش و از میان جوجکانش برگردد، با چینهدان خالی باز برای دانه چیدن، دانهی درد چیدن، بهشهر ملعونِ خلیفه برمیگشت. هنوز هم «تـنهـا» است...
...و چه قدر حرف اینجا روی هم متراکم شده است؟
دلم را میفشرد!!!!
دیگر نمیتوان نوشت...
دوری #شیعه از سرچشمه اصلی #تشیع آثار شوم و دردناکی ببار اورده است. درست است که شیعه از آغازی که #علی را شناخت و به سرنوشت علی آگاه شد و #انتخابات سقیفه را دانست و به #حقیقت مکتوب #اسلام و فضیلت خود و حقانیت علی و پیوند معنوی و پنهانی و مرموز او را با #روح اسلام پی برد، یک لحظه آرام نیافت و مهر علی را در دشوارترین و خطرناکترین ایام #تاریخ پرکشمکش و حادثهآمیز خویش از دل بدر نبرد و از سال ۱۱ هجری که #پیامبر رفت و اسلام در سقیفه بیحضور علی، بهچنگ #ابوبکر افتاد و سلمان با لحنی پر معنی و دردناک خطاب به کارگردانان انتخاب سقیفه گفت: کردید و نکردید...
و شیعه از همین هنگام ″غضب″ را احساس کرد و #ایمان به مردی که پس از سیوسه سال زندگی پرحادثه و پر حماسه، خانه نشین گشت...
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی تنهاست
Telegram
.
″... میخواهم به هم درس خودم، همکار خودم، استاد خودم، به هنرمندان و روشنفکران، معتقدان به ایدئولوژیهای مختلف، خوانندگان ترجمههای بسیار بزرگ و شاهکارهای #فلسفه، #اومانیسم، #دموکراسی، آزادیخواهی، طرفداران #عدالت و آنهایی که مسئولیت #آزادی و نجات بشریت را حس میکنند و در طبقهی من هستند و #دین ندارند، و دین را عامل انحطاط توده میدانند، بگویم:
اسلام این جور نیست، من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطهام را با دین حفظ کرده واِلا، از دین نه ارتزاق میکنم، نه حیثیت میگیرم و نه موقعیت اجتماعی، بلکه به خاطر عقاید مذهبیام به همهی اینها صدمه هم میخورد، ولی من به عنوان یک #حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شدهام، و مثل تو هم روشنفکرام، به آن هدفها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و #ظلم را ریشه کن بکنیم، آزادی #انسان را تأمین بکنیم، دنبال مذهبی هستم که #فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد، و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان #زندگی و #فرهنگ و #کمال برای همه فراهم آورد، و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد، و برای همین هم هست که مسلمانم، و برای همین هم هست که #شیعه ام.
یکی از دانشجویان من با لحن گوشه داری گفت: #مذهب تشیعی را که تو اینجوری توجیه میکنی، واقعاً یک مذهب مترقی و انقلابی است؟ یا نه، به مصلحت آنرا این چنین توجیه میکنی؟ گفتم: چه مصلحتی...؟
آنچه مرا به مذهب و #تشیع میکشد یک حقیقت «عقلی و انسانی» است، نه مصلحتی اجتماعی و شخصی...!
من، نه به عنوان یک شیعه موروثی و متعصب مذهبی، که بعنوان یک انتلکتوئل مسئول و متعهد اجتماعی، روشنفکری مثل تو و با احساسات انسانی و آرزوهای مترقی ضد ارتجاعی و ضد طبقاتی که تو داری، معتقد شدهام و از راه تحقیق علمی و تاریخی و با شناخت مکتب #اسلام و #تاریخ اسلام و آشنایی با ادیان گذشته و ایدئولوژیهای جدید، به این واقعیت عینی رسیدهام که تشیع، از نظر اعتقادی، مترقیترین تلقی از "مکتب اسلام" و، از نظر #اجتماعی و #سیاسی، مترقیترین #نهضت و مردمیترین جناح در "تاریخ اسلام" بوده است.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
اسلام این جور نیست، من فقط یک عقیده علمی و مسئولیت انسانی است که رابطهام را با دین حفظ کرده واِلا، از دین نه ارتزاق میکنم، نه حیثیت میگیرم و نه موقعیت اجتماعی، بلکه به خاطر عقاید مذهبیام به همهی اینها صدمه هم میخورد، ولی من به عنوان یک #حقیقت (نه مصلحت شغلی و اجتماعی و اقتصادی) معتقد شدهام، و مثل تو هم روشنفکرام، به آن هدفها و شعارهای تو هم معتقدم، من هم دنبال این هستم که تبعیض و #ظلم را ریشه کن بکنیم، آزادی #انسان را تأمین بکنیم، دنبال مذهبی هستم که #فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد، به دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد، و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان #زندگی و #فرهنگ و #کمال برای همه فراهم آورد، و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ بر پا دارد، و برای همین هم هست که مسلمانم، و برای همین هم هست که #شیعه ام.
یکی از دانشجویان من با لحن گوشه داری گفت: #مذهب تشیعی را که تو اینجوری توجیه میکنی، واقعاً یک مذهب مترقی و انقلابی است؟ یا نه، به مصلحت آنرا این چنین توجیه میکنی؟ گفتم: چه مصلحتی...؟
آنچه مرا به مذهب و #تشیع میکشد یک حقیقت «عقلی و انسانی» است، نه مصلحتی اجتماعی و شخصی...!
من، نه به عنوان یک شیعه موروثی و متعصب مذهبی، که بعنوان یک انتلکتوئل مسئول و متعهد اجتماعی، روشنفکری مثل تو و با احساسات انسانی و آرزوهای مترقی ضد ارتجاعی و ضد طبقاتی که تو داری، معتقد شدهام و از راه تحقیق علمی و تاریخی و با شناخت مکتب #اسلام و #تاریخ اسلام و آشنایی با ادیان گذشته و ایدئولوژیهای جدید، به این واقعیت عینی رسیدهام که تشیع، از نظر اعتقادی، مترقیترین تلقی از "مکتب اسلام" و، از نظر #اجتماعی و #سیاسی، مترقیترین #نهضت و مردمیترین جناح در "تاریخ اسلام" بوده است.″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
Telegram
.
″... اگر #مارکس، که مذهب را در چهره #پاپ #کاتولیک میشناسد و نقش #مذهب را در جامعه، همان نقش کلیسا در قرون وسطی میگیرد و به همین اندازه از تاریخِ مذهب، آگاه است که تنها نیروی مذهب حاکم را در #تاریخ میبیند و در نتیجه، #موسی را در قدرتِ #خاخام و اَحبار و #صهیونیسم میبیند و مکتب #عیسی را در نظام کلیسا و #اسلام #محمد را در #قدرت سلسلهی خلفاء و #تشیع_علوی را در سلطنتِ صفوی و...
ما، با تکرار این احکام، نه تنها یک #سوسیالیست نخواهیم شد و یک روشنفکرِ مسئول #حقیقت پرست نخواهیم بود (بلکه) به صورتِ خوارترین مقلدین چشم و گوش بسته و با خود بیگانهای نزول خواهیم کرد که در برابرِ مرجع تقلید خویش، نه تنها قدرت تشخیص و حقِ قضاوت و #استقلال #رای خود را پاک باختهایم، بلکه، شناختهای مسلم خویش را انکار و واقعیت عینی را مسخ و حتی چشم و گوش و علم و فهمِ خود را نفی و طرد میکنیم و تکذیب مینماییم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
✅ @Shariati_Group
ما، با تکرار این احکام، نه تنها یک #سوسیالیست نخواهیم شد و یک روشنفکرِ مسئول #حقیقت پرست نخواهیم بود (بلکه) به صورتِ خوارترین مقلدین چشم و گوش بسته و با خود بیگانهای نزول خواهیم کرد که در برابرِ مرجع تقلید خویش، نه تنها قدرت تشخیص و حقِ قضاوت و #استقلال #رای خود را پاک باختهایم، بلکه، شناختهای مسلم خویش را انکار و واقعیت عینی را مسخ و حتی چشم و گوش و علم و فهمِ خود را نفی و طرد میکنیم و تکذیب مینماییم...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۲/ مذهب علیه مذهب
✅ @Shariati_Group
🔅حرف تند و تلخ، امروز در جامعه مشتری دارد! چون اوضاع زندگی مردم خوب نیست، چه این حرفها را دانشگاهیِ دلسوزی بزند و راست باشد، چه یک رسانهی مغرض بزند و دروغ باشد؛ اما حرف حساب چه؟!
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
حرف حساب را متأسفانه کمتر کسی هست که بزند. اهل #تفکر اما باید حرف حساب بزنند؛ مهم نیست که به قدر کافی تند و تیز نباشد، اما بایستی برای ابربحرانهای ما پاسخی در آستین اهل تفکر باشد ولو این راهکارها هنوز مرهمی «فوری» بر زخمهای ما نباشند، ولی باید ما را به مسیر حل مسائلمان فرابخواند.
🔅اهل تفکر ناظر به امکانات سخن میگویند که شاید خوشایند توده #مردم سخن نگویند، ولی حرف حساب میزنند. حرفی میزنند که منطبق بر منابع و نیروهای تاریخی جامعه باشد. صرفاً حدیث آرزومندی نمیگویند، نگاه میکنند به شرایط تاریخی - اجتماعی و وضعیت انضمامی ما، حرفی نمیزنند که فقط به تحریک تودهها بیانجامد، ای بسا دعوت به «تأمل» و «تحمل» میکنند تا جامعه فرصت خودیابی داشته باشد؛
🔅فروپاشی ساختارهای اجتماعی را به نفع امروز و آینده کشور نمیدانند، آنها عقب ماندگیها را به ما تذکار میدهند و خوب و بد ما را به خودمان نشان میدهند. باید بیاموزیم که به «اهل تفکر» گوش فرا دهیم، چه در مقام مسئول چه در مقام شهروند، وچه چیزی جز عقلانیت میتواند به بهبود شرایط بد ما منجر شود؟
🔅عجیب است که همه مشتریِ حرف تند و تلخ هستیم ولی حاضر نیستیم به تلخیِ #حقیقت گوش سپاریم، این کشور وضع خوبی ندارد، باید دست به دست هم بدهیم کشور را بسازیم، ولو زمان ببرد، ولو بعید بنماید، ولی بهم زدن اوضاع جز پاک کردن صورت مسئله نیست. بیاموزیم که با نگاهی تاریخی به مشکلاتمان نظر کنیم و همه چیز را حاصل ناکارآمدیهای چند دههی اخیر قلمداد نکنیم. ما لاجرم باید بپذیریم که از قافله عقب مانده.ایم و همه باید کار بکنیم، تا آیندگان لاقل رستگار شوند و از ایرانی بودن خویش پشیمان نباشند... خود را انکار نکنند و به حرف حساب و عقلانیت، و زیستن در جهان جدید آری بگویند.
✅ @Shariati_Group
📚 دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس) |گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (روایتی از تجربۀ زیست دانشگاهی در #ایران از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰) چاپ اول | نقد فرهنگ
Telegram
.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸گفتن حقیقت به مردم
🖋احسان شریعتی
🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»
🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزهی مدنی خشونتپرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» میدانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهمتر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این که مخاطب نباید فقط بهعنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعهای با دغدغهی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. بهعبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن را قبل از همه میداند و تلاش میکند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بلکه قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (بهنقل از تری ایگلتون دربارهی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بلکه در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان بود.
🔹دشوارتر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بلکه روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردمسالاری) دماگوژی (عوامفریبی) پوپولیستی است که تودهی مردم را ملعبهی مغالطههای خود قرار میدهد.
🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرتها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بیعدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادیهای فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبشهای اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوههای گوناگون بیان کردهاند. و اما اگر به نتیجهی غایی مطلوب نرسیدهاند، آیا نفس تغییروتحولخواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنانکه محافظهکاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ میکنند)؟ و یا اشتباه در دنبالهروی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحلهی گزار رخ داده است؟ (چنانکه در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربهی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)
🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالتطلب مربوط میشود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک میشویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بلکه «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که میپندارند حقیقت را به چنگ آوردهاند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!
#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔆در روز قلم
« به آنان که با قلم تباهی دهر را
به چشم جهانیان پدیدار می کنند»
🔹کلام پیامبر است که «برترین مبارزه، ابراز سخن دادخواهانه در پیشگاه حاکم ستمگر است»(أفضل الجهاد كلمة عَدْلٍ عند سُلْطَانٍ جَائِر، صحيح).
🔸در عصر ما مسئولیت روشنفکری و مبارزهی مدنی خشونتپرهیز را در داشتن همین فضیلت «گفتن حقیقت به قدرت» میدانند. چامسکی یکی از روشنفکران معاصر اما کار مهمتر را یافتن مخاطبی می داند که برایش حقیقت اهمیتی داشته باشد و ویژگی مهم دیگر این که مخاطب نباید فقط بهعنوان مخاطب صرف، بلکه باید همچون جامعهای با دغدغهی مشترک و امید مشارکت سازنده در نظر گرفته شود. بهعبارت دیگر، گفتن حقیقت به قدرتی که آن را قبل از همه میداند و تلاش میکند آن را پنهان سازد ممکن است کاری بیهوده به نظر آید؛ وانگهی، نه قدرت بلکه قربانیان قدرت اند که نیاز به دانستن حقیقت دارند (بهنقل از تری ایگلتون دربارهی چامسکی). آن حدیث نبوی اما نه بیان حقیقت عیان به آنها که قصد پنهان ساختنش را دارند، بلکه در ستایش سخن دادخواهانه رویاروی قدرتمندان بود.
🔹دشوارتر از مخاطب قرار دادن قدرت گفتن حقیقت به مردم است. زیرا در اینجا خطر و خسارت نه جسمانی و از جانب سرکوب قدرت ستمگر، بلکه روانی و رفتاری است برخاسته از جهل و وهم (شبهه). و میدانیم که بزرگترین دشمن درونی هر نوع دموکراسی (مردمسالاری) دماگوژی (عوامفریبی) پوپولیستی است که تودهی مردم را ملعبهی مغالطههای خود قرار میدهد.
🔸برای نمونه، این حقیقت که قدرت واقعی خود مردم اند اما، مردم همیشه به قدرت و نقش خود در برآمدن و افول قدرتها واقف نیستند. مردم همواره نسبت به معضلات وضع موجود و ساختارهای حاکم معترض بوده و هستند (وفور فساد و بیعدالتی، فقر و فساد و..از سویی و فقدان حقوق و آزادیهای فردی و جمعی از دیگر سو)؛ و در طول تاریخ معاصر از خلال جنبشهای اصلاحی و انقلابی نارضایتی خود را به شیوههای گوناگون بیان کردهاند. و اما اگر به نتیجهی غایی مطلوب نرسیدهاند، آیا نفس تغییروتحولخواهی ایشان «اشتباه» بوده است(چنانکه محافظهکاران حامی وضع و نظم سابق و لاحق تبلیغ میکنند)؟ و یا اشتباه در دنبالهروی از انحراف حرکت و تحریف هدف، و در همانندپنداری یا «شبهه»ی انقلاب و ارتجاع، و در دگردیسی نهضت به نظام در مرحلهی گزار رخ داده است؟ (چنانکه در انقلاب های گذشته کشورمان و نیز در تجربهی اخیر «بهار عرب» شاهد بودیم؟)
🔹در هر حال، تا آنجا که به «مسئولیت» اهل قلم و قدم مستقل، آزاده و عدالتطلب مربوط میشود، حقیقت افقی است که با جستجو و پویش مستمر از خلال تصحیح خطاها و اشتباهات گذشته بدان نزدیک میشویم. برای اینان حقیقت نه «مقصد» بلکه «راه» جستجو است در برابر پوشانندگان راستی که میپندارند حقیقت را به چنگ آوردهاند و در صدد تحمیل آن به دیگران و همگان اند!
#یادداشت
#روز_قلم
#حقیقت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
″... عصری است که، دیگر در میان توده، هیچ آوایی و ندایی بلند نیست: قلمها را شکستهاند، زبانها را بریدهاند، لبها را دوختهاند و همه پایگاههای #حقیقت را بر سر وفادارانش، ویران کردهاند.
و اکنون، #حسین، به عنوان یک #رهبر مسئول، میبیند که اگر خاموش بماند، تمامِ #اسلام به صورت یک "دینِ دولتی" درمیآید. اسلام تبدیل میشود به یک #قدرتِ نظامی _ سیاسی، و دگر هیچ!ِ ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
و اکنون، #حسین، به عنوان یک #رهبر مسئول، میبیند که اگر خاموش بماند، تمامِ #اسلام به صورت یک "دینِ دولتی" درمیآید. اسلام تبدیل میشود به یک #قدرتِ نظامی _ سیاسی، و دگر هیچ!ِ ...″
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم
✅ @Shariati_Group
🔰خوانشی از جدال تاریخی و درونی مذهب شیعه و تمایز اسلام صرفاً فرهنگی با اسلام مکتبی و توحیدی
"تشیع مصلحت"، #تشیع_صفوی است و در برابرش #تشیع_علوی که "تشیع حقیقت" است. همیشه #مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، #حقیقت را در درونش مدفون کنند. و همیشه "مصلحت" تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به #قبله ذبح کنند. که مصلحت همیشه مونتاژ #دین و #دنیا بوده است.
...آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی، خوب تحلیل کردی و نظریهات "کاملا نظریه #اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.
این منطق کیست؟ این مصلحتاندیش و منطقش، دشمن و مخالف #علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانهنشین میشود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همهی جنبشها و کوششها میبینیم.
میگوید: "فلان #کتاب پر از روایت مجعول است، افکار را خراب میکند، ضررش از هر کتاب ردیهای برای عقاید #مردم این زمان بیشتر است..." میپرسیم: "پس بفرمایید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند، جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!" بله ، ولی ... خوب ... مصلحت نیست!
میگوید: "سینهزنی و قمهزنی و تیغزنی و جریدهکشی و نعشبندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، لخت شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مىفرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"
اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید #فیلم را، #تلویزیون را، #تئأتر را، #رادیو را در خدمت بیان جدید #مذهب آورد..."
خوشحال میشوی از اینهمه روشنبینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است، فعلاً مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست...
آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست. و این است شعار «تشیع مصلحت»...
"تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در #تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجهای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله #ظلم و #عدل، #امامت و #استبداد، جمود و #اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال...
این است که برای گریز از تمامی مسئولیتهای شیعه بودن (مذهب مسئولیت) راه حلهایی ساختهاند و میسازند، تا خوابشان نیاشوبد. من که تمام عمر شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقتها، بوسیله انسانهای مصلحت پرست بودهام، در مورد "مصلحت" عقده پیدا کردهام و اعتقاد یافتهام که:
هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۹ / تشیع علوی و تشیع صفوی
"تشیع مصلحت"، #تشیع_صفوی است و در برابرش #تشیع_علوی که "تشیع حقیقت" است. همیشه #مصلحت، روپوش دروغین زیبایی بوده است، تا دشمنان"حقیقت"، #حقیقت را در درونش مدفون کنند. و همیشه "مصلحت" تیغ شرعی بوده است تا حقیقت را رو به #قبله ذبح کنند. که مصلحت همیشه مونتاژ #دین و #دنیا بوده است.
...آنچه گفتی حقیقت است، راست میگویی، خوب تحلیل کردی و نظریهات "کاملا نظریه #اسلام است" اما! ...مصلحت نیست.
این منطق کیست؟ این مصلحتاندیش و منطقش، دشمن و مخالف #علی است، و با همین ابزار و ضربه است که علی، خانهنشین میشود و هنوز هم همین "مصلحت نیست"ها را چون سدی در برابر همهی جنبشها و کوششها میبینیم.
میگوید: "فلان #کتاب پر از روایت مجعول است، افکار را خراب میکند، ضررش از هر کتاب ردیهای برای عقاید #مردم این زمان بیشتر است..." میپرسیم: "پس بفرمایید تا مردم بدانند و با خواندنش منحرف نشوند، جوانان نخوانند تا با خواندنش به اسلام بدبین نشوند!" بله ، ولی ... خوب ... مصلحت نیست!
میگوید: "سینهزنی و قمهزنی و تیغزنی و جریدهکشی و نعشبندی و این حرکات با اسلام سازگار نیست، لخت شدن مردها در انظار، آسیب زدن به بدن، شرعاً جایز نیست"، میگوییم: "پس اعلام بفرمایید تا نکنند، مخالفان اسلام و تشیع نبینند، شما خودتان درستش کنید تا دیگران جور دیگری جمعش نکنند..." مىفرماید: "بله، ولی... مصلحت نیست"
اعتراف میکند که: "این جور وعظ و تبلیغ دیگر برای این زمان مؤثر نیست، در برابر هجوم تبلیغات غیرمذهبی و ضد مذهبی و مجهز به آخرین وسائل ارتباطی و آموزشی و تبلیغی و شیوههای هنری و فنی و علمی جدید نمیتواند مقاومت کند و از اسلام دفاع اثربخشی کند، باید #فیلم را، #تلویزیون را، #تئأتر را، #رادیو را در خدمت بیان جدید #مذهب آورد..."
خوشحال میشوی از اینهمه روشنبینی و هوشیاری و احساس زمان و نیاز زمان و قدرت نقد تحلیل اجتماعی و پیشنهاد میکنی که: "اشکالی ندارد ما حاضریم هر کاری از دستمان برآید در این راه انجام دهیم." بلافاصله: "بله، ولی هنوز زود است، فعلاً مصلحت نیست، مصلحت نیست ، مصلحت نیست ، مصلحت نیست...
آری، حقیقت نیست اما مصلحت است، حقیقت است اما مصلحت نیست. و این است شعار «تشیع مصلحت»...
"تشیع مصلحت"، نابود کننده "تشیع حقیقت" است، همچنانکه در #تاریخ اسلام، "اسلام حقیقت"، قربانی "اسلام مصلحت" شد، که آغاز نبرد میان مصلحت و حقیقت در سقیفه بود، و مصلحت پیروز شد و از همانجا، همچنان ادامه دارد و همچون دو خطی که از یک نقطه آغاز میشود و با زاویه یک درجهای از هم دور میشوند و هر چه میگذرد فاصله بیشتر میشود و بیشتر تا فاصله حقیقت و مصلحت، میشود فاصله #ظلم و #عدل، #امامت و #استبداد، جمود و #اجتهاد، ذلت و عزت...، یعنی گذشته و حال...
این است که برای گریز از تمامی مسئولیتهای شیعه بودن (مذهب مسئولیت) راه حلهایی ساختهاند و میسازند، تا خوابشان نیاشوبد. من که تمام عمر شاهد قربانی شدن و پایمال شدن حقیقتها، بوسیله انسانهای مصلحت پرست بودهام، در مورد "مصلحت" عقده پیدا کردهام و اعتقاد یافتهام که:
هیچ چیز غیر از حقیقت، مصلحت نیست
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۹ / تشیع علوی و تشیع صفوی
Telegram
.
⭕️ زندگی به مثابه سعی / درباره پروین بختیارنژاد
🔅صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد #حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که #ایدهآلیست بود و #آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔅تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری #هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
🔅پروین بختیارنژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی #انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. #شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔅سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
🔅پروین جوان پس از تجربه #زندان، #ازدواج و تجربهی مادری، حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔅تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام #قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد.
🔅در همه این تجربیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگیای که در زندگی پروین به آنها اشاره شد به نظرم تجربهی تبعید از مهمترین و وجودیترین مراحل این طرحاندازی خویشتنی است که در «سعی» و ابتلا تعریف شده و شکل گرفته است. همین که رفت. همین که برگشت. رفتن همیشه فرار نیست و برگشتن نیز به همین گونه است. تبعید، ابتلای بزرگی است برای «شدن» #انسان و تردیدی نیست پروینی که برگشت همویی نبوده که رفته است: در تبعید انسان دیگری سر زده مجبور به تعریف دوباره حقیقت خود.
🔅نتیجه: در این ماراتن زندگی #پروین_بختیارنژاد بالاخره بر زمین افتاد. آن جوان ایدهآلیست تغییرات زیادی کرد. اگرچه به واقعیت تن نداد و سعی کرد اَشکال دیگری از دور زدنِ امر واقع و درافتادن با آن را برای ما به مثابه الگو بر جای گذارد، اما قدرت دست از سر مجازات و تنبیه بر نداشت. ولی حُسنش این بود که ما در این ماراتن و در برابر این هفتخوان، پوست کلفت شدهایم. این هویتی که شکل گرفته و میراثی که برای ما به جای میماند یک چیز مسجل است: هویت امری دیروزی، خاطره و یا حسرتی دیروزی نیست، بلکه هویت و طرحاندازی دیگری است. برای ساخت و ساز هویت جدید، ما به یک #جنگ بزرگ و درافتادنِ مدام با امر واقع محتاجایم و در نتیجه، خوشحالایم از اینکه به وسوسه شریعتی باشد یا صمد، خروج کردهایم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
📚 ایران فردا
🔅صحبت کردن از هم نسلیها از وظایف مهم ما است؛ همنسلیهایی که زندگیهاشان خود یک اثر است. اقلیت حاشیهنشینی که ترجیح دادند از حاشیه به متن نگاه کنند؛ نسلی که با انکارِ واقعیت سعی کرد #حقیقتِ خود را ابداع کند و امروزه اتهامش این است که #ایدهآلیست بود و #آرمانگرا.
این نسل سه مشخصه داشت:
الف: خروج کردن؛ قهرمانان کوچک و دنکیشوتهای بزرگ
🔅تمام کسانی که به یُمن دعوت و وسوسه خواندن یکی دو کتاب، از خانه به خیابان پرتاب شدند؛ به تعبیری از بهشت بیخبری #هبوط کردند و آگاهیشان از آنان یک «نه»ی بزرگ ساخت، قهرمانان کوچک و دُن کیشوتهای بزرگی بودند که با مطالعهی کتابهایی از صمد و شریعتی دعوت به خروج را پذیرفتند. شدند یکسری «بچه پررو»یی که میپرسد و قادر است اعتراض کند؛ نوجوانانی که خیلی زود پیشتاز شدند.
🔅پروین بختیارنژاد دانشآموز پیشتازی است که با گذراندن تجربهی #انقلاب میبیند که میتوان به متولیان قدرت تذکر داد. #شریعتی است که این اعتماد بهنفس را برای رویارویی با واقعیت در نزد مخاطب جوانش ایجاد میکند.اما دراولین تجربهی نه گفتن و خروج، که بسیاری در راه آن باز پروین توانست از این ابتلا سر بلند بیرون بیاد.
ب: تمامیتخواهی و مجبور به انتخاب در واقعیتی به نام زندگی
🔅سعی میان صفا و مروه ایدهآل و امر واقع دومین مشخصه نسلی بود که هم این را میخواست و هم آن را. با این همه، هم اکنونی که نامش واقعیت شد، او را مدام مجبور به انتخاب میکرد. همه چیز را با هم و در آنِ واحد خواستن را نیز شریعتی به ما آموخت. و البته مجبور به منطق فدا و ایثار؛ از یکی به نفع دیگری کنار کشیدن؛ این را فدای آن کردن. میان بقا و تلاش برای حفظ ارزشهایی که مبتنی بود بر نخواستن و نداشتن. همه میدانیم که بسیاری مجبور شدند به قیمت پشت کردن به ارزشها و امیدهایشان موفقیت را انتخاب کنند.
🔅پروین جوان پس از تجربه #زندان، #ازدواج و تجربهی مادری، حال در دههی ۶۰ و ۷۰ با ابتلایی به نام زندگی چه میکند؟ محروم از کار، مجبور به گذران مادی زندگی علیرغم محروم ماندن از حقوق اجتماعی اولیه، تربیت فرزندان در تنهایی. همه تلاشش این است که به نام واقعیتگرایی به محتومیت واقعیت تن ندهد و این پرسش که چگونه میتوان آرمانخواه ماند و در عینحال، با واقعیت جور دیگری بازی کرد؟ همین تمامخواهی و سماجت بر تداوم آن است که زمینه را برای کشف اشکال دیگر مقاومت در برابر واقعیت و چهرههای متعددش فراهم میکند و آدمهایی مثل پروین را به میدانهای دیگر مبارزه میکشاند و آن میدان اجتماعی است.
ج- کشف اشکال جدید مقاومت در برابر امر واقع: ابداع خویشتن!
🔅تجربه زندگی و در عین حال امر موجود را کافی ندانستن، اگرچه نفسگیر است اما اسباب «کسی شدن» را فراهم میکند و میدان را خالی نمیگذارد و آن دختر جوان پیشتاز انقلابی و مبارز سیاسی دهه ۶۰ را آرام آرام به حوزههای دیگر پرداختن به اجتماع میکشاند. در دههی ۸۰ روزنامهنگار میشود، پژوهشگر حوزه زنان و فعال مدنی. پرسشگری از امر کلانی به نام #قدرت سیاسی را این بار با همان شعارِ «کوچک زیباست» که مشخصهی دهه ۸۰ بود، با پیگیری خُرده پروندههای اجتماعی، صدای خاموشان و... ادامه میدهد. این بار جستجو برای ایجاد تغییر نه الزاماً در رویارویی مستقیم و صرفاً سیاسی با واقعیت، بلکه از طریق کشف و فهم واقعیتی که بدان دچاریم و اتخاذ روشهای آلترناتیو ممکن میگردد.
🔅در همه این تجربیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگیای که در زندگی پروین به آنها اشاره شد به نظرم تجربهی تبعید از مهمترین و وجودیترین مراحل این طرحاندازی خویشتنی است که در «سعی» و ابتلا تعریف شده و شکل گرفته است. همین که رفت. همین که برگشت. رفتن همیشه فرار نیست و برگشتن نیز به همین گونه است. تبعید، ابتلای بزرگی است برای «شدن» #انسان و تردیدی نیست پروینی که برگشت همویی نبوده که رفته است: در تبعید انسان دیگری سر زده مجبور به تعریف دوباره حقیقت خود.
🔅نتیجه: در این ماراتن زندگی #پروین_بختیارنژاد بالاخره بر زمین افتاد. آن جوان ایدهآلیست تغییرات زیادی کرد. اگرچه به واقعیت تن نداد و سعی کرد اَشکال دیگری از دور زدنِ امر واقع و درافتادن با آن را برای ما به مثابه الگو بر جای گذارد، اما قدرت دست از سر مجازات و تنبیه بر نداشت. ولی حُسنش این بود که ما در این ماراتن و در برابر این هفتخوان، پوست کلفت شدهایم. این هویتی که شکل گرفته و میراثی که برای ما به جای میماند یک چیز مسجل است: هویت امری دیروزی، خاطره و یا حسرتی دیروزی نیست، بلکه هویت و طرحاندازی دیگری است. برای ساخت و ساز هویت جدید، ما به یک #جنگ بزرگ و درافتادنِ مدام با امر واقع محتاجایم و در نتیجه، خوشحالایم از اینکه به وسوسه شریعتی باشد یا صمد، خروج کردهایم.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #سوسن_شریعتی
📚 ایران فردا
Telegram
.
⭕️ خودآگاهی اجتماعی در نسبت با حکمت انسانی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
″... در #یونان و #هند، غیر از #فلسفه، غیر از #دین، غیر از تکنیک و #هنر کلمهای وجود دارد به نام «ویدیا».
ویدیا از « دیدن» است، از ریشهی «بینش» و «بینایی»، که آریایی است. ویدیا علم فلسفه یا علم تکنیکی نیست، یک علم بینایی است. در ترجمه و توضیح «ویدیا» میگویند: نوعی #خودآگاهی و بینایی ماورایی است که راه را مییابد.
ویدیا #قانون کشف نمیکند، ماشین نمیسازد، #شعر نمیسراید، نقاشی نمیکند، بلکه راه مییابد. بیگانه با فلسفه و تکنیک و شعر و هنر، ذهنی بدوی است که راه مییابد درست مثل زنبور عسلی که از کندو دور افتاده است و با شامهٔ خاصی دوباره کندو را مییابد. #انسان نیز خودآگاهیِ خاصی دارد که چون زمانش کلافه شده و نسلاش آواره، و جامعه در بنبستی گرفتار آمده است، کسی یا کسانی، اقلیتی یا قشر و گروهی با آن شامۀ خاص راه را پیدا میکنند و نسلشان را از بنبست میرهانند، و چون نسلشان رهایی یافت، حرکت تازه، #ایمان تازه، شور تازه، انرژی تازه، به وجود میآید و بعد #تمدن و فرهنگی تازه خلق میشود.
کلمهی «ویدیا» در یونان - و همه جا، که فرصت شمردنشان نیست - نیز هست؛ #سقراط «سوفیا» میگوید؛ در زبان اسلامی - شاید - به #حکمت ترجمه شده است و به معنای #دانش، #بینش و #آگاهی است.
سقراط میگوید: آنکه «حکمت» دارد - «سوفیا» دارد - کسی است که از لغزش مصون است. #سوفیا عبارت است از رفتن و یافتن #حقیقت جهان و حقیقت زندگی و حقیقت انسان.
میبینید که «سوفیا» در سخن سقراط به معنای #فلسفه نیست، که خود، با این ستایش شگفت انگیزی که از حکمت و از سوفیا میکند، با فلاسفهی زمانش که سوفیستهایند مبارزه میکند، با شاعران و ملاها - مؤبدان - زمانهاش به مبارزه بر میخیزد. بنابراین «سوفیا» آگاهی دیگری است که سقراط همیشه در جست و جویش بوده است و #افلاطون و #ارسطو با به وجود آوردن #منطق - بنابر #تاریخ منطق - به بررسی مسائل گوناگون ذهنی پرداختند تا از این طریق راهی به «سوفیا» بگشایند و سخن سقراط را دریابند.
#فيثاغورث در جواب کسانی که حكما را سوفیست مینامیدند، گفت: به ما سوفیست نگویید، نه من، نه افلاطون و نه ارسطو، هیچکدام، صاحب آن حکمت نیستیم، ما در جستجوی آن حکمتایم، دوستدار حکمتایم و «فیلوزوف» ایم، یعنی دوستدار و عاشق «سوفیا»، که اگر دارای سوفیا میبودیم باید به آن آگاهی رسیده بودیم.
بنابراین «فلسفه»، غیر از «سوفیا» است، که سوفيا حكمت است، نوعی بینایی است که در #عرفان و #ادبیات عرفانیِ ما و در خود #قرآن نیز هست...″
▫️بخش اول
✅ @Shariati_Group
📚معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۳ / جهانبینی و ایدئولوژی
Telegram
.
✝ کدام عیسی مسیح؟!
🔅اين روزها بهمناسبت ٢۵ دسامبر كه تولد #عيسی مسیح است پيامهای تبریک زيادی منتشر شده و میشود. آنچه مرا به اين تذكر واداشته است، اين است كه ارسالكنندگان پيامهای تبریک، كدام #مسيح را اراده كردهاند؟!
👈 مسیحی كه پیامبر یهودیان است؟!
👈 مسیحی که ساختهٔ ذهن و اندیشهٔ #یهود است؟!
👈 يا مسیحی كه پیامبر آزادگان است؟! هموئی كه دشمن زيادهطلبیها و برتریجوییهای #بنیاسرائیل است.
🔅تولد كدام مسیح را تبریک میگوییم؟ مسیحی كه یهودیها ساختهاند. همان مسیح كارتهای #كریسمس كه با ظاهری رومی و آراسته و موهای خرمایی، برّهای را نوازش میكند و آرامشی رمانتیک از نگاهش جاری است در حالیكه پيروانش آيات خشم و غضب و ستمگری را فریاد میكشند!
🔅گردانندگان زندانهای مخفی در سراسر جهان مسلمانند يا مسیحی؟!مگر زندان #گوانتانامو كه خدا میداند چه مصائب دلخراشی در آن جاری است، بهدست مسیحیان اداره نمیشود؟ آیا شكنجهگران #ابوغریب مسیحی نبودند؟! فاجعهٔ غمانگیز بوسنی و هرزگوین، قتلعام مسلمانان و پارهكردن شكم زنان باردار، مگر به دست سربازان مسیحی و با تبسم #پاپ صورت نگرفت؟! اشغال سرزمينهای مسلمانان در #فلسطین و قتل عام دير ياسين، صبرا و شتيلا، قانا و... مگر با کمک، تاييد و همكاری مستقيم مسيحيان انجام نشده است؟!
🔅آنان كه تولد عیسی را تبریک میگویند بايد مشخص كنند كه اين عیسی مسیح دقیقاً كيست؟! آیا همان پیامبری است كه #شراب مینوشد؟! شرابی كه در فرهنگ دينی «اُمّ الخَبائث» است و نیز به پیروانش میگويد كه شراب بنوشید؟! تا در آينده زنا كنید، همجنسباز شوید؟! مگر كشیشانِ کودکآزار و همجنسباز، پیرو عیسی مسیح نیستند؟! مگر بسیاری از كاركنان میليونها سایت مستهجن غيراخلاقی كه تصمیم گرفتهاند تمام مرزهای اخلاقی را در هم شكنند، مسیحی نیستند؟! مگر آنها نمیخواهند نظام خانه و #خانواده را تخريب كنند تا هیچ حرمتی از پدر، مادر، خواهر، برادر و ساير فامیل باقی نماند؟!!
❓آيا بهراستی تولد چنین پیامبری با چنین پیروانی تبریک دارد؟!!
🔅بيائيم در سالروز تولد عیسی مسیح، مسیحی که نه جسمش، بلکه آموزههایش مصلوب یهودیان شد، مسیح پارسا و عادل، انسان دوست، از طبقه فقرا، روستایی با پوستی گندمگون، هموئی كه چنان زيست كه میگفت و همانگونه عمل كرد كه ادعای آن را داشت، را بشناسیم و بشناسانیم.
🔅مسیحی كه بهطريق اعجاز از #مريم بنت عمران به دنيا آمد. در سیسالگی مبعوث به رسالت شد. #انجیل را از جانب پروردگار در جامعهٔ #بنیاسرائیل برای تتمیم #تورات و هدایت یهود آورد.
🔅بجوییم كه او در دورهٔ كوتاه سه سالهٔ رسالتش چه كرد؟ و چه گفت؟ كه مورد خشم یهود قرار گرفت. و بيابيم كه چرا خود و حواریونش پناهنده به غاری شدند؟ و سرانجام پولهای یهود چگونه «یهودای اسخریوطی» را وسوسه كرد تا مكان اختفای عیسی مسیح را به سی درم نقره بفروشد؟!
🔅یهود تنها مسیح را [به خیال خود] به صلیب نكشید، بلكه بر پیروان او نیز سخت حمله آورد و تمامی نُسَخ انجیل را از بین برد! آيا مسیحیان امروزی میدانند دورهٔ بیكتابی در مسیحیت آنقدر طولانی شد كه جمعی بهكلی منكر اصل انجیل شدند؟
🔅آقای كنت #تولستوی روسی معتقد است انجیلهای موجود هیچ سند متصلی به عیسی مسیح ندارد، بلكه چهارصد سال بعد از عیسی نوشته شده است!
🔅اگر بپذيريد كه صفت اول یهود «تحریف كلمه» است، شک نكنید كه انجیلهای امروزی نيز «جعل یهود» است.
🌺 مسیح حقیقی را در بیان مولایمان #علی بيابيم كه فرمودند:
👈 «نه مال و ثروتی داشت كه خود را به او مشغول سازد، و نه طمعی كه به خواریاش اندازد. مَركَب او دو پايش بود و خدمتكارش دو دستش.»
✅ @Shariati_Group
🌺 تولد اينچنين پيامبری بر دوستداران #حق و #حقیقت مبارک باد.
🔅اين روزها بهمناسبت ٢۵ دسامبر كه تولد #عيسی مسیح است پيامهای تبریک زيادی منتشر شده و میشود. آنچه مرا به اين تذكر واداشته است، اين است كه ارسالكنندگان پيامهای تبریک، كدام #مسيح را اراده كردهاند؟!
👈 مسیحی كه پیامبر یهودیان است؟!
👈 مسیحی که ساختهٔ ذهن و اندیشهٔ #یهود است؟!
👈 يا مسیحی كه پیامبر آزادگان است؟! هموئی كه دشمن زيادهطلبیها و برتریجوییهای #بنیاسرائیل است.
🔅تولد كدام مسیح را تبریک میگوییم؟ مسیحی كه یهودیها ساختهاند. همان مسیح كارتهای #كریسمس كه با ظاهری رومی و آراسته و موهای خرمایی، برّهای را نوازش میكند و آرامشی رمانتیک از نگاهش جاری است در حالیكه پيروانش آيات خشم و غضب و ستمگری را فریاد میكشند!
🔅گردانندگان زندانهای مخفی در سراسر جهان مسلمانند يا مسیحی؟!مگر زندان #گوانتانامو كه خدا میداند چه مصائب دلخراشی در آن جاری است، بهدست مسیحیان اداره نمیشود؟ آیا شكنجهگران #ابوغریب مسیحی نبودند؟! فاجعهٔ غمانگیز بوسنی و هرزگوین، قتلعام مسلمانان و پارهكردن شكم زنان باردار، مگر به دست سربازان مسیحی و با تبسم #پاپ صورت نگرفت؟! اشغال سرزمينهای مسلمانان در #فلسطین و قتل عام دير ياسين، صبرا و شتيلا، قانا و... مگر با کمک، تاييد و همكاری مستقيم مسيحيان انجام نشده است؟!
🔅آنان كه تولد عیسی را تبریک میگویند بايد مشخص كنند كه اين عیسی مسیح دقیقاً كيست؟! آیا همان پیامبری است كه #شراب مینوشد؟! شرابی كه در فرهنگ دينی «اُمّ الخَبائث» است و نیز به پیروانش میگويد كه شراب بنوشید؟! تا در آينده زنا كنید، همجنسباز شوید؟! مگر كشیشانِ کودکآزار و همجنسباز، پیرو عیسی مسیح نیستند؟! مگر بسیاری از كاركنان میليونها سایت مستهجن غيراخلاقی كه تصمیم گرفتهاند تمام مرزهای اخلاقی را در هم شكنند، مسیحی نیستند؟! مگر آنها نمیخواهند نظام خانه و #خانواده را تخريب كنند تا هیچ حرمتی از پدر، مادر، خواهر، برادر و ساير فامیل باقی نماند؟!!
❓آيا بهراستی تولد چنین پیامبری با چنین پیروانی تبریک دارد؟!!
🔅بيائيم در سالروز تولد عیسی مسیح، مسیحی که نه جسمش، بلکه آموزههایش مصلوب یهودیان شد، مسیح پارسا و عادل، انسان دوست، از طبقه فقرا، روستایی با پوستی گندمگون، هموئی كه چنان زيست كه میگفت و همانگونه عمل كرد كه ادعای آن را داشت، را بشناسیم و بشناسانیم.
🔅مسیحی كه بهطريق اعجاز از #مريم بنت عمران به دنيا آمد. در سیسالگی مبعوث به رسالت شد. #انجیل را از جانب پروردگار در جامعهٔ #بنیاسرائیل برای تتمیم #تورات و هدایت یهود آورد.
🔅بجوییم كه او در دورهٔ كوتاه سه سالهٔ رسالتش چه كرد؟ و چه گفت؟ كه مورد خشم یهود قرار گرفت. و بيابيم كه چرا خود و حواریونش پناهنده به غاری شدند؟ و سرانجام پولهای یهود چگونه «یهودای اسخریوطی» را وسوسه كرد تا مكان اختفای عیسی مسیح را به سی درم نقره بفروشد؟!
🔅یهود تنها مسیح را [به خیال خود] به صلیب نكشید، بلكه بر پیروان او نیز سخت حمله آورد و تمامی نُسَخ انجیل را از بین برد! آيا مسیحیان امروزی میدانند دورهٔ بیكتابی در مسیحیت آنقدر طولانی شد كه جمعی بهكلی منكر اصل انجیل شدند؟
🔅آقای كنت #تولستوی روسی معتقد است انجیلهای موجود هیچ سند متصلی به عیسی مسیح ندارد، بلكه چهارصد سال بعد از عیسی نوشته شده است!
🔅اگر بپذيريد كه صفت اول یهود «تحریف كلمه» است، شک نكنید كه انجیلهای امروزی نيز «جعل یهود» است.
🌺 مسیح حقیقی را در بیان مولایمان #علی بيابيم كه فرمودند:
👈 «نه مال و ثروتی داشت كه خود را به او مشغول سازد، و نه طمعی كه به خواریاش اندازد. مَركَب او دو پايش بود و خدمتكارش دو دستش.»
✅ @Shariati_Group
🌺 تولد اينچنين پيامبری بر دوستداران #حق و #حقیقت مبارک باد.
Telegram
.
"... #انتظار یکی از زیباترین و عمیقترین جلوههای روح فراری و بیآرام #انسان است.
آدمیزاده هر چه انسانتر، چشم به راهتر میشود. این یک #حقیقت زیبایی است که همواره میدرخشد. به هر حال یک منتظر، در ادیان، این #موعود منتظر، روشن و مشخص است.
یک #منجی غیبی است، و رسالتاش نیز معلوم و مشخص. آنکه باید بیاید یک "ابر مرد" است. در #تشیع، موعود منتظر، #مهدی است، و آخرین #امام از سلسله امامان اثنی عشر، فرزند امام #حسن_عسگری، و رسالتاش هم معلوم است.
رسالتی را که #پیامبر آغاز کرد و پس از مرگاش نگذاشتند #علی و فرزندانشان ادامه دهند و #حکومت و #امامت #مردم را غصب کردند.
او خواهد گرفت و ادامه خواهد داد...
بنابراین مهدی یک امام است، و برای استقرار #عدل و احیای «حقیقت» میآید.
این یک #رسالت اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و بشری است، و او خود یک بشر است، اما #روح منتظر #انسان، که همواره بیقرار غیب و فراری به ماوراء است، نمیتواند تصویر بشری و رسالت این جهانی مهدی موعود را نگاه دارد.
پس او را و کارش را در هالهای از ماوراء واقعیت غرقه میسازد ..."
📚 معلم علےشریعتے
✅ @Shariati_Group
آدمیزاده هر چه انسانتر، چشم به راهتر میشود. این یک #حقیقت زیبایی است که همواره میدرخشد. به هر حال یک منتظر، در ادیان، این #موعود منتظر، روشن و مشخص است.
یک #منجی غیبی است، و رسالتاش نیز معلوم و مشخص. آنکه باید بیاید یک "ابر مرد" است. در #تشیع، موعود منتظر، #مهدی است، و آخرین #امام از سلسله امامان اثنی عشر، فرزند امام #حسن_عسگری، و رسالتاش هم معلوم است.
رسالتی را که #پیامبر آغاز کرد و پس از مرگاش نگذاشتند #علی و فرزندانشان ادامه دهند و #حکومت و #امامت #مردم را غصب کردند.
او خواهد گرفت و ادامه خواهد داد...
بنابراین مهدی یک امام است، و برای استقرار #عدل و احیای «حقیقت» میآید.
این یک #رسالت اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و بشری است، و او خود یک بشر است، اما #روح منتظر #انسان، که همواره بیقرار غیب و فراری به ماوراء است، نمیتواند تصویر بشری و رسالت این جهانی مهدی موعود را نگاه دارد.
پس او را و کارش را در هالهای از ماوراء واقعیت غرقه میسازد ..."
📚 معلم علےشریعتے
✅ @Shariati_Group
🔰پیام دکتر #مصدق بهمناسبت نخستین سالگرد جشن ملی شدن صنعت نفت ایران
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
″... اکنون دیگر کسی به #علی دشنام نمیدهد، نامش را همراه نام #خدا و #محمد بر مناره معبد اعلام میکنند و علی که همواره صدای #اذان خلیفه را بر این مناره میشنیده است، اکنون میبیند و هر صبح و ظهر و غروب و شامگاهی نام خویش را از لبان مناره معبد خدا میشنود.
▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمیکند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد میزند: من گواهی میدهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟
▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس میگزی؟
چرا بر چهرهات ناگهان سایهی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمیشنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمیبینی که لبهای مناره معبد، با نام علی باز میشود. موذن را نمیبینی که به نام علی که میرسد چگونه از دل فریاد میکشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه میافتد؟ نمیبینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر میخیزد و در حلقوم مناره میپیچد و در فضا پخش میشود؟
اما تو مرددی تاریخ؟
بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.
▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت میپنداشت. سقراط میگوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روحها همچون سیبی بودهاند و خدایان سیبها را از میانه به دو نیم میکردهاند و سپس سیبهای نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمههای سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه میگردند و هر نیمهای نیمهی گم شده خویش را میجوید و تا نیمهی خود را نیابد آرام نمیگیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در مینوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمههای بیشمار سیبها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی میشوند و نقصان بهکمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون میانجامد.
▫️و علی خود را نیمهی سیب میدانست و حق خود را نیمهی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی میدانست و آنچه را که شایستهی او بود نیمهی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جستوجویی است که همچنانکه سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بیشک نیمهی خویش را خواهد یافت.
▫️علی خود را نیمهی سیب و #ولایت (بهمعنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمهی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بودهاند و باید باشد، پدید خواهند آورد.
▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرفهایی که در #فلسفه این سیب گفتهاند همه حرفهای پرت و حرفهای دور بود و تعریف سیبهای گلشایی! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
▫️و #تاریخ با شگفتگی چشم بر این مناره دوخته است؛ باور نمیکند، چگونه مناره مسجدی که در چنگ خلیفه است شب و روز در قلب شهر، بر سر خلق و در زیر گنبد نیلگون آسمان فریاد میزند: من گواهی میدهم که علی مولای من، پیشوای من، حجت خدا و امیر بر حق اهل #ایمان است. آیا علی پیروز شده است؟
▫️تاریخ چرا لبهایت را به افسوس میگزی؟
چرا بر چهرهات ناگهان سایهی سنگین اندوهی تیره نشست؟ مگر صدای #مسجد را نمیشنوی؟
هر صبح و ظهر و مغرب و شام نمیبینی که لبهای مناره معبد، با نام علی باز میشود. موذن را نمیبینی که به نام علی که میرسد چگونه از دل فریاد میکشد، چنانکه مناره مسجد، و در و دیوار مسجد به لرزه میافتد؟ نمیبینی که نام علی از عمق محراب مسجد بر میخیزد و در حلقوم مناره میپیچد و در فضا پخش میشود؟
اما تو مرددی تاریخ؟
بگو؟ تو بگو که بهتر از هر کسی بر این سرگذشت دردناک آگاهی.
▫️تاریخ! علی همچون #سقراط دنیا را در جست و جوی #عدالت و در تکاپوی #حقیقت میپنداشت. سقراط میگوید، در آن دنیا، دنیایی که پیش از این بوده است، روحها همچون سیبی بودهاند و خدایان سیبها را از میانه به دو نیم میکردهاند و سپس سیبهای نیمه را از آنجا به سوی این دنیا، بروی این زمین سرازیر کردند و نیمههای سیب بر روی سطح زمین پخش شدند و از آن لحظه سراسیمه میگردند و هر نیمهای نیمهی گم شده خویش را میجوید و تا نیمهی خود را نیابد آرام نمیگیرد. و همچنان در پی آن در تکاپوی مضطربانه خود همه جا را در مینوردد تا نیمه گم شده خویش را که ناگهان در انبوه نیمههای بیشمار سیبها یافت، به او بپیوندد و سیبی همچنان که در دنیای پیشین بود باز پدیداید. بدینگونه دو نیمه یکی میشوند و نقصان بهکمال و اضطراب به اطمینان و نگرانی به رضایت و تشنگی به سیرابی و بالاخره حرکت به سکون میانجامد.
▫️و علی خود را نیمهی سیب میدانست و حق خود را نیمهی دیگر سیب و یقین داشت که دو نیمه یک سیب، آن یک سیب را در این دنیا تجدید خواهند کرد و علی هر کس را نیمه سیبی میدانست و آنچه را که شایستهی او بود نیمهی دیگر سیب که در جست و جوی آن است، و این جستوجویی است که همچنانکه سقراط معتقد بود سنت #طبیعت و ناموس خلقت است و از این رو بیشک نیمهی خویش را خواهد یافت.
▫️علی خود را نیمهی سیب و #ولایت (بهمعنی #حکومت بر حق و نیز دوستی و سرپرستی و تصاحب است که به جای #خلافت که رژیم حکومت و تسلط غاصبانه است، برای حکومت علی #اصلاح شده است) را نیمهی دیگر خویش که طبیعتاً به هم خواهند رسید و یک سیب، آنچنان که بیش از این بودهاند و باید باشد، پدید خواهند آورد.
▫️اما دیدیم که داستان سیب سقراط و حرفهایی که در #فلسفه این سیب گفتهاند همه حرفهای پرت و حرفهای دور بود و تعریف سیبهای گلشایی! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۶ / علی - برگرفته از ضميمه كتاب
🟠 پوپولیسم نخبگانی؛ اتهام زنی اقتصاد خوانده لیبرال علیه متفکر اجتماعی!
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
🔸چگونه باید نتیجه گرفت مسبب تمام مشکلات و مصائب اقتصادی کشور دکتر #علی_شریعتی فقید است. شریعتی در "جهت گیری طبقاتی اسلام"، دال مرکزی گفتمان #دین اسلام را، برپایی #قسط معرفی میکند، و آن را در تجربهی زیستهی #محمد مصطفی به عنوان بنیانگذار مکتب، و در تجربهی #علی و #ابوذر و ... به عنوان اولین رهروان این #مکتب دنبال میکند، سپس نشان میدهد که چگونه #حقیقت پیام محمد در همدستی «زر و زور و تزویر» به علیه آن مبدل میشود و نهایتاً نتیجه میگیرد که تنها #تشیع آن هم تا آغاز عصر #صفویه وفادار به آن پیام باقی ماندهاند؛ در ادامه #شریعتی به تحلیل دوران متأخر و دورهی تفوق اصول #سرمایهداری بر جهان میپردازد. شریعتی در صفحه ۷۸ «جهت گیری طبقاتی #اسلام» میافزاید:
#اقتصاد زیر بنا نیست، زیر بنا میشود، در اقتصادِ سرمایهداریِ صنعتی است که اقتصاد زیر بنای #فرهنگ و #هنر و #ایمان و #اخلاق است. #انسان، خود، ساخته و پرداخته آن است. نه چنین بوده است، نه باید چنین باشد و با ویران کردن بنای سرمایهداری، نه چنین خواهد بود. در چشم ما #بورژوازی پلید است، نه تنها نابود میشود، که "باید" نابود شود... .
در نهایت شریعتی در صفحه ۸۳ مجموعه آثار ۱۰ چنین میپرسد: اکنون سوال اساسی این است که شما، اگر فردا رهبریِ یک جامعه را بدست گرفتید تا یک جامعهی بیطبقهی انقلابی براساس این #جهانبینی و این #ایدئولوژی (اسلام) بیافرینید، با این سرمایهها چه میکنید؟ با سرمایه داران چگونه رفتار میکنید؟ برای طبقهی #کارگر و دهقان چه ارمغانی بالاتر از #مارکسیسم دارید؟
🔸ارجاعات بسیاری به مجموعهی آثار دکتر علی شریعتی میتوان داد که در آن شریعتی از اتهامی که جناب دکتر #موسی_غنینژاد صاحب نظر مدعی #لیبرالیسم وارد میکند تبرئه میشود. نه تنها شریعتی، که نیم قرن بعد از وی دوستان #لیبرال و مخالف خوانان ایشان هنوز به صعوبت و مهابت تدبیر امور در شرایط بیرون افتادگی از #تاریخ و وضعیت پروبلماتیک توسعهنیافتگی التفات پیدا نکردهاند.
🔸رفاه؛ برخورداری؛ آب و #نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ #قدرت ملی؛ #حکومت عدل؛ #جامعه_مدنی؛ سرآمدی در #علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی #مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را شریعتی با وسط کشیدن پای دین به وسط از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند نقد شریعتی؛
🔸هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم چقدر مدرن هستیم؛ خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتی پیشامدرن خویش و بی خدایی جهان جدید مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل #اروپا بعد #مسیح؛ #کانت و #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و... داشتیم و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهان تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔸گذشتهها گذشته! حالا پس از چهل و اندی سال که از شریعتی میگذرد؛ اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، امـا نیست.
🔸شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی «مظهر المسائل» ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائلیم، از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و ... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکایم؛ روندهای جهانی بر بحرانهای ما دامن هم میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت، #ایران بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم..!
...
🔸نـه! گاه #متفکر مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
🔸هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود، دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری؛ هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم، باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخی خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی، در مجموعهی آثار شریعتی امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✅ @Shariati_Group
✍ دکتر #محمدحسن_علایی (جامعه شناس)
Telegram
.
🔴 "برای عدالت..."
با حضور: دکتر محمود صوفیانی، استادیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
.
🔅بحث #آزادی و #عدالت در مواجهه ما با جهان بیرونی معنا مییابد و این مواجهه، به دو ساحت نظر و عمل تقسیم میشود. این تفکیک نظر و عمل، از دوره یونان باستان آغاز شده و از ابتدا مرسوم نبوده است.
نظر و عمل همبستگی و پیوستگی دارند. هم نظر به عمل جهت میدهد و هم عمل موجب تکامل ساحت نظر میشود.
🔅از دیدگاه #هایدگر، حقیقت امری میان خلوت و جهان بیرون است و در رابطهای بین ایندو شکل میگیرد. #فلسفه و #جامعه_شناسی و حتی #عرفان نیز در این رابطه بین نظر و تفکر در خلوت و عمل در جهان بیرونی شکل میگیرند. تفکر و تامل درباره امور در خلوت، امر بیاهمیتی نیست و اثرش را در جهان بیرونی خواهد گذاشت.
هایدگر برای شرح شکلگیری این #حقیقت میان خلوت و جهان، مفهوم زیست جهان را مطرح میکند. همهی ما در این جهان زندگی میکنیم و حقیقت، امری بینالاذهانی است و با تجربه جمعی تک تک ما کامل میشود.
🔅هایدگر رستگاری را امری جمعی و در مواجهه با خطرات و واقعیتهای بیرونی معنا میکند. ساختهشدن و تکامل، در درگیری و مواجهه با مشکلات انجام میشود. هر قدر جهانی که با آن تعامل میکنیم، امور پیچیدهتر میشوند و نیل به رستگاری دشوارتر میشود. نحوه مواجهه ما خانواده، دوستان، محیط بیرونی، حیوانات و گیاهان، تکلیف و دغدغه ما را عمیق تر میکند و موجب تکاملمان میشوند. توجه و پاسداری از این امور بیرونی است که جهان و جامعه ما را عادلانهتر و آزادتر میسازد.
🔅از دیدگاه #کیرکهگور، آزادی و عدالت در مواجهه #انسان با ساحت نامتناهی جهان معنا مییابد که ساحت #ایمان و عقیده به خداست. البته کرکهگور این امور را فردی میداند و معتقد است که جمع، افراد را بیحیا میکند. اما در اندیشهی #سارتر، عدالت و آزادی اموری جمعی هستند و در رابطه با بیرون و افراد دیگر معنا مییابند. همین جمعی بودن این امور، هماهنگی و تناسب خاصی میطلبد و رسیدن به عدالت و آزادی و توافق روی آنها را دشوار میکند.
🔅سارتر از کارل #مارکس متأثر است و معتقد است، نظام #سرمایهداری موجب از خود بیگانگی و آگاهیزدایی از انسان میشود.
از منظر مادی، ما با این جهان به عنوان امری حاضر مواجه هستیم و آزادی و عدالت در مواجهه با آن معنا مییابد. از منظر الهی نیز همهی ما در محضر #خدا هستیم و این امور، با در نظر گرفتن آن اهمیت مییابند.
🔅هایدگر فارغ از بودن در محظر خدا و جهان، خودِ امر بودن و وجود داشتن را دارای اهمیت میداند. همه ما در بودن و حضور در این جهان، برابریم و این بودن، مهمترین دارایی ماست.
ما با تغییر و تکامل روایت و تفسیرمان از این جهان، میتوانیم برای تغییر و اصلاح آن قدم برداریم. درک و شهود درونی ما از واقعیتهای بیرونی، تصمیم و عمل ما را شکل میدهند و تغییر این درک و خوانش از امور، یکی از عوامل اصلی دگرگونی جهان است.
✅ @Shariati_Group
.
با حضور: دکتر محمود صوفیانی، استادیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
.
🔅بحث #آزادی و #عدالت در مواجهه ما با جهان بیرونی معنا مییابد و این مواجهه، به دو ساحت نظر و عمل تقسیم میشود. این تفکیک نظر و عمل، از دوره یونان باستان آغاز شده و از ابتدا مرسوم نبوده است.
نظر و عمل همبستگی و پیوستگی دارند. هم نظر به عمل جهت میدهد و هم عمل موجب تکامل ساحت نظر میشود.
🔅از دیدگاه #هایدگر، حقیقت امری میان خلوت و جهان بیرون است و در رابطهای بین ایندو شکل میگیرد. #فلسفه و #جامعه_شناسی و حتی #عرفان نیز در این رابطه بین نظر و تفکر در خلوت و عمل در جهان بیرونی شکل میگیرند. تفکر و تامل درباره امور در خلوت، امر بیاهمیتی نیست و اثرش را در جهان بیرونی خواهد گذاشت.
هایدگر برای شرح شکلگیری این #حقیقت میان خلوت و جهان، مفهوم زیست جهان را مطرح میکند. همهی ما در این جهان زندگی میکنیم و حقیقت، امری بینالاذهانی است و با تجربه جمعی تک تک ما کامل میشود.
🔅هایدگر رستگاری را امری جمعی و در مواجهه با خطرات و واقعیتهای بیرونی معنا میکند. ساختهشدن و تکامل، در درگیری و مواجهه با مشکلات انجام میشود. هر قدر جهانی که با آن تعامل میکنیم، امور پیچیدهتر میشوند و نیل به رستگاری دشوارتر میشود. نحوه مواجهه ما خانواده، دوستان، محیط بیرونی، حیوانات و گیاهان، تکلیف و دغدغه ما را عمیق تر میکند و موجب تکاملمان میشوند. توجه و پاسداری از این امور بیرونی است که جهان و جامعه ما را عادلانهتر و آزادتر میسازد.
🔅از دیدگاه #کیرکهگور، آزادی و عدالت در مواجهه #انسان با ساحت نامتناهی جهان معنا مییابد که ساحت #ایمان و عقیده به خداست. البته کرکهگور این امور را فردی میداند و معتقد است که جمع، افراد را بیحیا میکند. اما در اندیشهی #سارتر، عدالت و آزادی اموری جمعی هستند و در رابطه با بیرون و افراد دیگر معنا مییابند. همین جمعی بودن این امور، هماهنگی و تناسب خاصی میطلبد و رسیدن به عدالت و آزادی و توافق روی آنها را دشوار میکند.
🔅سارتر از کارل #مارکس متأثر است و معتقد است، نظام #سرمایهداری موجب از خود بیگانگی و آگاهیزدایی از انسان میشود.
از منظر مادی، ما با این جهان به عنوان امری حاضر مواجه هستیم و آزادی و عدالت در مواجهه با آن معنا مییابد. از منظر الهی نیز همهی ما در محضر #خدا هستیم و این امور، با در نظر گرفتن آن اهمیت مییابند.
🔅هایدگر فارغ از بودن در محظر خدا و جهان، خودِ امر بودن و وجود داشتن را دارای اهمیت میداند. همه ما در بودن و حضور در این جهان، برابریم و این بودن، مهمترین دارایی ماست.
ما با تغییر و تکامل روایت و تفسیرمان از این جهان، میتوانیم برای تغییر و اصلاح آن قدم برداریم. درک و شهود درونی ما از واقعیتهای بیرونی، تصمیم و عمل ما را شکل میدهند و تغییر این درک و خوانش از امور، یکی از عوامل اصلی دگرگونی جهان است.
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.