🟠 خوانشی بر تاریخ معاصر از نگاه شریعتی
✍ #محترم_رحمانی
🔹به نظرلوئیس کوزر*: «فهم تاریخ نظریهی جامعه شناسی از شناخت یک رشته قضایای صوری و چهارچوب نظری بایستهتر است. برای آن که دانشجو محتوای این قضایا و چهارچوبهای نظری را دریابد نخست باید با آن محیط اجتماعی و فکری زمینهساز این نظریهها آشنا شود.» (کوزر۱۳۹۰،ص۱۵)
🔹همچنین است که ارزیابی درست اندیشه و نظریههای #شریعتی نظیر: #امامت، #شهادت و #ایدئولوژی بدون فهم زمینهی اجتماعی بسیار دشوار و گاه غیرممکن میرسد و امامت به نظریهی "ولایت فقیه"، شهادت به مبارزهی مسلحانه و حتی #تروریسم و ایدئولوژی به مانیفست برای مبارزه فروکاسته میشود.
🔹نقد و کشمکش میان اندیشمندان #طبیعت تکثر جوامع در نوع اندیشهورزی ایشان است و تا جایی که به تصحیح و یا پیشرفت اندیشه یاری بورزد باعث مباهات و افتخار است، اما اگر این کج فهمیها به ساحت اندیشهورزی خدشه وارد کند، باید درمانی برای آنها یافت و مباحث انحرافی را به نفع مباحث بنیادین تغییر داد.
🔹کوزر زمانی که مشاهده میکند شاگردش از نظریهی «بیطرفی ارزشی» #ماکس_وبر دچار سرگردانی فکری شده است تلاش میکند از ابزارهای #جامعهشناسی نظیر: «خاستگاه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، شبکهی اجتماعی و یا مخاطبان نظریه» برای شناخت جامعهشناسان بهرهگیرد. ارزشمندی این روش در آن است که اندیشمند را از جنبهی علمی و دانش جامعه شناختی مورد بررسی قرار میدهد؛ در واقع این ابزار کمک خواهد کرد تا با شناخت درست از نظریه، بهتر بتوان به #نقد و ارزیابی آن پرداخت، که به جای کشمکشهای بیسرانجام، خروجی و راه حلهای بهتری را از آن نظریهها انباشت کرد و به طور مشخص این روش در رابطه با شریعتی مارا از کشمکشهای بیهوده جدا ساخته به ما کمک میکند با جهشی تخیلی و مبتنی بر شالوده علمی خود را در فضای اجتماعی و فکری نوشتههای شریعتی بیندازیم.
🔹این مقاله امکان و نیز فرصت پردازش تمامی روشهای فوق را نخواهد داشت چرا که چهار ابزار برای بازشناسی علمی فضاهای اجتماعی و فکری شریعتی ضروری است و خود مستلزم مقالات مفصل و پژوهشی میباشد اما بررسی دیدگاههای وی از #تاریخ_معاصر یکی از اجزای کوچک این روشهاست تا دیدگاهها و نیزجهت گیریهایش را در رویدادهای سترگ #تاریخ معاصر مورد بررسی قرار دهیم تا بیابیم که چگونه از رویدادهای تاریخی، راهکارهای علمی و عملی را برای خود ترسیم کرده است.
🔸 نگاه آسیب شناسی شریعتی به تاریخ معاصر
شریعتی به لحاظ نسلی و فردی به چند رویداد بزرگ #ایران پیوند دارد: انقلاب #مشروطه، مبارزات ملی شدن صنعت #نفت به رهبری دکتر #مصدق، قیام ۱۵خرداد و جنبشهای چریکی و نقد #انقلاب شریعتی
الف) انقلاب مشروطه:
شریعتی در باب ظهور مشروطه آورده است درگیرودار نیمهی دوم قرن نوزدهم دولتهای اروپایی به تسخیر #آسیا و #آفریقا مشغول بودند و در اروپای غربی مبارزات طبقاتی پای گرفته بود. درهریک ازکشورهای اسلامی #امام_زمان #ظهور میکرد و بحث فرقهسازیها و #دین سازیها و… جدالهای کلامی در جریان بود: «در همین گیرودارها بود که ناگهان با صدور چند فتوی مشروطه صادر شد، مثل برق آمد و مثل باد رفت و جنگجهانی برپاشد!» ( م،آ،۴ص۳۹)
بخش اول
✅ @Shariati_Group
✍ #محترم_رحمانی
🔹به نظرلوئیس کوزر*: «فهم تاریخ نظریهی جامعه شناسی از شناخت یک رشته قضایای صوری و چهارچوب نظری بایستهتر است. برای آن که دانشجو محتوای این قضایا و چهارچوبهای نظری را دریابد نخست باید با آن محیط اجتماعی و فکری زمینهساز این نظریهها آشنا شود.» (کوزر۱۳۹۰،ص۱۵)
🔹همچنین است که ارزیابی درست اندیشه و نظریههای #شریعتی نظیر: #امامت، #شهادت و #ایدئولوژی بدون فهم زمینهی اجتماعی بسیار دشوار و گاه غیرممکن میرسد و امامت به نظریهی "ولایت فقیه"، شهادت به مبارزهی مسلحانه و حتی #تروریسم و ایدئولوژی به مانیفست برای مبارزه فروکاسته میشود.
🔹نقد و کشمکش میان اندیشمندان #طبیعت تکثر جوامع در نوع اندیشهورزی ایشان است و تا جایی که به تصحیح و یا پیشرفت اندیشه یاری بورزد باعث مباهات و افتخار است، اما اگر این کج فهمیها به ساحت اندیشهورزی خدشه وارد کند، باید درمانی برای آنها یافت و مباحث انحرافی را به نفع مباحث بنیادین تغییر داد.
🔹کوزر زمانی که مشاهده میکند شاگردش از نظریهی «بیطرفی ارزشی» #ماکس_وبر دچار سرگردانی فکری شده است تلاش میکند از ابزارهای #جامعهشناسی نظیر: «خاستگاه اجتماعی، پایگاه اجتماعی، شبکهی اجتماعی و یا مخاطبان نظریه» برای شناخت جامعهشناسان بهرهگیرد. ارزشمندی این روش در آن است که اندیشمند را از جنبهی علمی و دانش جامعه شناختی مورد بررسی قرار میدهد؛ در واقع این ابزار کمک خواهد کرد تا با شناخت درست از نظریه، بهتر بتوان به #نقد و ارزیابی آن پرداخت، که به جای کشمکشهای بیسرانجام، خروجی و راه حلهای بهتری را از آن نظریهها انباشت کرد و به طور مشخص این روش در رابطه با شریعتی مارا از کشمکشهای بیهوده جدا ساخته به ما کمک میکند با جهشی تخیلی و مبتنی بر شالوده علمی خود را در فضای اجتماعی و فکری نوشتههای شریعتی بیندازیم.
🔹این مقاله امکان و نیز فرصت پردازش تمامی روشهای فوق را نخواهد داشت چرا که چهار ابزار برای بازشناسی علمی فضاهای اجتماعی و فکری شریعتی ضروری است و خود مستلزم مقالات مفصل و پژوهشی میباشد اما بررسی دیدگاههای وی از #تاریخ_معاصر یکی از اجزای کوچک این روشهاست تا دیدگاهها و نیزجهت گیریهایش را در رویدادهای سترگ #تاریخ معاصر مورد بررسی قرار دهیم تا بیابیم که چگونه از رویدادهای تاریخی، راهکارهای علمی و عملی را برای خود ترسیم کرده است.
🔸 نگاه آسیب شناسی شریعتی به تاریخ معاصر
شریعتی به لحاظ نسلی و فردی به چند رویداد بزرگ #ایران پیوند دارد: انقلاب #مشروطه، مبارزات ملی شدن صنعت #نفت به رهبری دکتر #مصدق، قیام ۱۵خرداد و جنبشهای چریکی و نقد #انقلاب شریعتی
الف) انقلاب مشروطه:
شریعتی در باب ظهور مشروطه آورده است درگیرودار نیمهی دوم قرن نوزدهم دولتهای اروپایی به تسخیر #آسیا و #آفریقا مشغول بودند و در اروپای غربی مبارزات طبقاتی پای گرفته بود. درهریک ازکشورهای اسلامی #امام_زمان #ظهور میکرد و بحث فرقهسازیها و #دین سازیها و… جدالهای کلامی در جریان بود: «در همین گیرودارها بود که ناگهان با صدور چند فتوی مشروطه صادر شد، مثل برق آمد و مثل باد رفت و جنگجهانی برپاشد!» ( م،آ،۴ص۳۹)
بخش اول
✅ @Shariati_Group
🔹درنگاه شریعتی علامه #نائینی عالم و #فقیه آگاه و دلیر مشروطه است (م،آ،۵، ص ۲۲۴) هم او که تعبیر #استبداد سیاسی را در رساله “تنبیهالامه و تنزیه المله” در توجیه #آزادی و #حکومت #مردم و حاکمیت #قانون براساس #تشیع و ردمشروعه آورد. (همان،ص۱۹۵)
🔹و نیز از باسکرویل جوان آمریکایی و دیگر شهادتطلبان مشروطه تقدیر میکند که در راه استقرار آزادی و عدالت جنگیدند. (م،آ،۱۱ص۴۰)
از نظر شریعتی پس از انقلاب مشروطه نویسندگان ما جرأت کردند از زبان اشرافیت، پیچیده و فاخر فاصله گرفته با زبان مردم و با کلماتی که مردم بکار میبرند بنویسند. (م،آ،۱۷ص ۱۳ )
🔹شریعتی اما در ارزیابی از انقلاب مشروطه به نکتهی مهمی اشاره میورزد:
به نظر شریعتی شعارها و ایدهآلهایی که در انقلاب مشروطه میبینیم همه ترجمهی #ادبیات انقلاب کبیر #فرانسه است. (م،آ،۱۲،ص ۹۶) شریعتی به چنین وضعیتی #نقد دارد و این نقد را در دو بیان میآورد:
اول- مقایسهی این دو رویداد نشان میدهد یکی کپی دیگری است و برای همین یکی به آن شکل درآمده و یکی به این شکل. به نظر وی: «مشروطه با چند فرمان و فتوا شروع میشود، درصورتیکه انقلاب کبیر فرانسه بایک قرن اندیشیدن، #تفکر، بینش تازه و حرکت فکری مترقی و آگاه و روشنفکرانه [شروع میشود]». (م،آ،۱۷،ص۱۶۶-۱۶۵ )
🔹دوم- نقد دوم شریعتی اما تندتر است؛ به نظر او برخی روشنفکران مشروطه: «درخت ما را از خاک این سرزمین در آوردند و ریشهجانش را از قلب تاریخ ما بریدند در گلدانی حقیر با مشتی کود مصنوعی وارداتی پرشده بود گذاشتند».(م،آ،۵ص ۲۲۹ )
🔹او معتقد است گلدان اول نامش مشروطه بود، ولی قلابی… اما وقتی قلابیاش هم اسباب زحمت شد فوری شکستند و کاسهای از چدن به جایش گذاشتند: «چیزی شبیه کالسک نظامی، چکمه قزاقی، نه قندان تنفگ…اما، باغبانهای گماشته همانها؛ مانند میرزا ملکمها، سیدحسن تقیزاده و...گل کاغذی روئید». (همان)
🔹نقد شریعتی به انقلاب مشروطه در آسیبشناسی نرسیدن به شعارها و ایدهآلهایش تنها به روشنفکران محدود نمیشود. به نظر شریعتی مشروطه البته یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با #فرهنگ، فکر، ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش بود و رهبران و بنیانگذارن بزرگ آن روحانیت برجسته و وعاظ انقلابی نظیر #ثقهالاسلام و متکلمین بودند. #روح آن تحت تاثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه بود و تلاش آیتالله نائینی تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی بود. (م،آ،۲۷ص ۲۴۶ )
🔹به هر میزان که شریعتی به انقلاب مشروطه و رهبران بزرگ آن ارج مینهد اما پیامدها و نتایج آن را به مهمیز نقد برندهای میکشاند و آسیبشناسی میکند. جدال #تجدد، کاستیهای درونی جامعهی ایرانی، بر آمدن رضا #شاه و مابقی رویدادهای پر ماجرای بعدی، شریعتی را به چالش با مسائل مشروطه کشانده است و آنان را در کلام خویش بازتابانده است…البته میتوان از زوایای فکری متفاوت به ارزیابی او نشست و نگاهش را به این رویداد تاریخی نقد کرد. میتوان به تفکر او برچسب ضدغرب زد! و یا تمایل او را به #بازگشت به خویش نقد کرد، اما در واکاوی نگاه او در آسیبشناسی یک انقلاب که به نتیجه نرسیده چه میتوان گفت؟
🔹شکستهای مکرر جامعه ایرانی در نرسیدن به اهداف انقلابها ما را باید به خیلی از مسائل حساستر نماید، همچنان که او را حساس کرد و در سال ۱۳۵۵گفت: «در مشروطه ای کاش به جای آنکه به تغییر رژیم میپرداختیم، به تغییر خویش میپرداختیم».(همان)
ب) نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق:
شریعتی تجربه زیستهای در این سالها داشته است. سالهای نوجوانی و جوانی او همان ۲دوره ازدورههای پنج سالهاش یعنی۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲دوره دوم و۱۳۳۲ تا ۱۳۳۷زندگی شریعتی در بطن حوادث و رویدادهای ملی شدن صنعت نفت، دوران نخست وزیری #محمد_مصدق و سپس کودتای #۲۸مرداد و سقوط دکتر مصدق و پس از آن گذشته است. حوادثی که شریعتی تمام آنان را به طور مشروح و مفصل در آثار۳۳و۳۶ توضیح داده است:
«من مصدقیام، رهبرم مصدق است، من به آن زندانی پیر وفادارم». (م،آ،۳۳ص۵۷۳)
🔹#علی_رهنما مینویسد: «شریعتی چه قبل و چه بعد از #کودتا، در فعالیت مخفیانه تشکیلات خود شرکت میکرد. در تاریکی نیمه شب به طور مستمر بر دیوارهای شهر شعارهایی در حمایت از مصدق مینوشت و اعلامیهها و فراخوانهای #جبهه_ملی را میچسباند»(رهنما۱۳۸۱،ص۸۹)
🔹کارهایی از یک بامداد تا صبح که همواره عاری از خطر نبود؛ یک بار که غافلگیر شدند شعارها را بازبان پاک کردند و اینچنین شریعتی درحالی که زبانش سیاه و متورم بود آزاد شد.
🔹او بارها از مصدق به عنوان #رهبر و پیشوایش سخن به میان آورده است و پایمردیهای شهید دکتر #حسین_فاطمی و روح #استقلال طلبانهی او را ستوده است.(م،آ،۳۶ص۱۱و۵۰)
بخش دوم
✅ @Shariati_Group
🔹و نیز از باسکرویل جوان آمریکایی و دیگر شهادتطلبان مشروطه تقدیر میکند که در راه استقرار آزادی و عدالت جنگیدند. (م،آ،۱۱ص۴۰)
از نظر شریعتی پس از انقلاب مشروطه نویسندگان ما جرأت کردند از زبان اشرافیت، پیچیده و فاخر فاصله گرفته با زبان مردم و با کلماتی که مردم بکار میبرند بنویسند. (م،آ،۱۷ص ۱۳ )
🔹شریعتی اما در ارزیابی از انقلاب مشروطه به نکتهی مهمی اشاره میورزد:
به نظر شریعتی شعارها و ایدهآلهایی که در انقلاب مشروطه میبینیم همه ترجمهی #ادبیات انقلاب کبیر #فرانسه است. (م،آ،۱۲،ص ۹۶) شریعتی به چنین وضعیتی #نقد دارد و این نقد را در دو بیان میآورد:
اول- مقایسهی این دو رویداد نشان میدهد یکی کپی دیگری است و برای همین یکی به آن شکل درآمده و یکی به این شکل. به نظر وی: «مشروطه با چند فرمان و فتوا شروع میشود، درصورتیکه انقلاب کبیر فرانسه بایک قرن اندیشیدن، #تفکر، بینش تازه و حرکت فکری مترقی و آگاه و روشنفکرانه [شروع میشود]». (م،آ،۱۷،ص۱۶۶-۱۶۵ )
🔹دوم- نقد دوم شریعتی اما تندتر است؛ به نظر او برخی روشنفکران مشروطه: «درخت ما را از خاک این سرزمین در آوردند و ریشهجانش را از قلب تاریخ ما بریدند در گلدانی حقیر با مشتی کود مصنوعی وارداتی پرشده بود گذاشتند».(م،آ،۵ص ۲۲۹ )
🔹او معتقد است گلدان اول نامش مشروطه بود، ولی قلابی… اما وقتی قلابیاش هم اسباب زحمت شد فوری شکستند و کاسهای از چدن به جایش گذاشتند: «چیزی شبیه کالسک نظامی، چکمه قزاقی، نه قندان تنفگ…اما، باغبانهای گماشته همانها؛ مانند میرزا ملکمها، سیدحسن تقیزاده و...گل کاغذی روئید». (همان)
🔹نقد شریعتی به انقلاب مشروطه در آسیبشناسی نرسیدن به شعارها و ایدهآلهایش تنها به روشنفکران محدود نمیشود. به نظر شریعتی مشروطه البته یک انقلاب عمیق اجتماعی همراه با #فرهنگ، فکر، ادبیات انقلابی و سیاسی و اجتماعی خاص خویش بود و رهبران و بنیانگذارن بزرگ آن روحانیت برجسته و وعاظ انقلابی نظیر #ثقهالاسلام و متکلمین بودند. #روح آن تحت تاثیر فرهنگ انقلاب کبیر فرانسه بود و تلاش آیتالله نائینی تنها و تنها توجیه فقهی مشروطه فرنگی بود. (م،آ،۲۷ص ۲۴۶ )
🔹به هر میزان که شریعتی به انقلاب مشروطه و رهبران بزرگ آن ارج مینهد اما پیامدها و نتایج آن را به مهمیز نقد برندهای میکشاند و آسیبشناسی میکند. جدال #تجدد، کاستیهای درونی جامعهی ایرانی، بر آمدن رضا #شاه و مابقی رویدادهای پر ماجرای بعدی، شریعتی را به چالش با مسائل مشروطه کشانده است و آنان را در کلام خویش بازتابانده است…البته میتوان از زوایای فکری متفاوت به ارزیابی او نشست و نگاهش را به این رویداد تاریخی نقد کرد. میتوان به تفکر او برچسب ضدغرب زد! و یا تمایل او را به #بازگشت به خویش نقد کرد، اما در واکاوی نگاه او در آسیبشناسی یک انقلاب که به نتیجه نرسیده چه میتوان گفت؟
🔹شکستهای مکرر جامعه ایرانی در نرسیدن به اهداف انقلابها ما را باید به خیلی از مسائل حساستر نماید، همچنان که او را حساس کرد و در سال ۱۳۵۵گفت: «در مشروطه ای کاش به جای آنکه به تغییر رژیم میپرداختیم، به تغییر خویش میپرداختیم».(همان)
ب) نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق:
شریعتی تجربه زیستهای در این سالها داشته است. سالهای نوجوانی و جوانی او همان ۲دوره ازدورههای پنج سالهاش یعنی۱۳۲۸ تا ۱۳۳۲دوره دوم و۱۳۳۲ تا ۱۳۳۷زندگی شریعتی در بطن حوادث و رویدادهای ملی شدن صنعت نفت، دوران نخست وزیری #محمد_مصدق و سپس کودتای #۲۸مرداد و سقوط دکتر مصدق و پس از آن گذشته است. حوادثی که شریعتی تمام آنان را به طور مشروح و مفصل در آثار۳۳و۳۶ توضیح داده است:
«من مصدقیام، رهبرم مصدق است، من به آن زندانی پیر وفادارم». (م،آ،۳۳ص۵۷۳)
🔹#علی_رهنما مینویسد: «شریعتی چه قبل و چه بعد از #کودتا، در فعالیت مخفیانه تشکیلات خود شرکت میکرد. در تاریکی نیمه شب به طور مستمر بر دیوارهای شهر شعارهایی در حمایت از مصدق مینوشت و اعلامیهها و فراخوانهای #جبهه_ملی را میچسباند»(رهنما۱۳۸۱،ص۸۹)
🔹کارهایی از یک بامداد تا صبح که همواره عاری از خطر نبود؛ یک بار که غافلگیر شدند شعارها را بازبان پاک کردند و اینچنین شریعتی درحالی که زبانش سیاه و متورم بود آزاد شد.
🔹او بارها از مصدق به عنوان #رهبر و پیشوایش سخن به میان آورده است و پایمردیهای شهید دکتر #حسین_فاطمی و روح #استقلال طلبانهی او را ستوده است.(م،آ،۳۶ص۱۱و۵۰)
بخش دوم
✅ @Shariati_Group
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نوشریعتی ، به چه معنا؟
❇️ نشست ماهنامه «ایران فردا» با احسان شریعتی، و همچنین با حضور محمود عمرانی، سعید مدنی، سعید درودی، محمد رضایی، حامد سحابی، و ابوطالب آدینهوند
🌱پیرامون چشمانداز «نوشریعتی»
🔸معنای «سمپوزیوم» این بود که نخست پژوهشگرانی با پیشینه¬ی تعلقخاطر به افق فکری شریعتی، اختلافنظراتشان را با یکدیگر به بحث بگذارند، تا جامعه بفهمد که سخن از چه کسی است؟ و در چه سطح و عمقی؟ تا در مرحله بعد بتوانند وارد گفتگو با منتقدان و دگراندیشان شوند.
🔸منظور شریعتی در ارزیابی «دوران» اجتماعی و نه تقویمی (خروج از سدههای میانه و ورود به عصر رنسانس)، دوران بلندمدت است، اما ما از تفاوتهای کوتاهمدت «دوران شریعتی» (دههی پنجاه هجریشمسی) با دوران خود(دهه نود)، در سطح ایران و منطقه و جهان اسلام(برآمدن بنیادگراییها)، و در جهان (اندیشه جهانی: پساپُستمدرن و پسانولیبرال) سخن میگوییم.
🔹«میراث» شریعتی (و آخرین نظریهها) چیست؟ «آزادی، برابری، عرفان»؛ اسلام¬شناسی فلسفی(هستی-انسانشناختی؛ توحید (الهیاتِ سلبی وجودی-اجتماعی، انتقادی-رهاییبخش)؛ «نقادیگری ایدئولوژیک سنّت»، و آزادیخواهی و عدالتطلبی رادیکال؛
🔹سوءبرداشتهایی که پیرامون میراث فکری شریعتی ایجاد شده حول سه محور بوده: یکی سوءتفاهم در مفهوم (نقد) «ایدئولوژیک» دین¬، دیگر برداشت «هویت»گرایانهٔ دینی-قومی از دعوت «بازگشت به خویش»، و سوم، تفسیر غیردموکراتیک از تز «امت-امامت» (دموکراسی متعهد و مهتدی).
🔸چشمانداز «نوشریعتی» با درافکندن طرح نو-بازآفرینی یا «ابداع خویشتن»، به پرسش کدام «بازگشت» (در برابر «برگشت»های بنیادگرایانه) و کدامین خویشتن؟ (در برابر انواع «خود»محوری فرهنگ و تمدنی در برابر «دیگری»ها)، پاسخ میگوید.
🔸این چشمانداز با بازخوانی فلسفی (هستی¬گرایانه) «میراث» شریعتی بهسوی نوعی زیستبومشناسی ژرفایی (اکولوژی عمیق) میگرود و سبک زندکی تازهای، متناسب جغرافیای سیاسی سرزمین ایران را در طرح توسعهٔ خویش تبلیغ میکند.
🔹محور بعد «آزادسازیِ آزادی» (دموکراسی ازراهرسنده) است: از آزادیهای سیاسی و حقوق بشر-و-شهروند گرفته تا آزادگی معنوی-فلاح.
•محور بعد، بُعد عدالت و برابری است و تشریح نسبت آن با راه رشد و طرح «توسعه» خودويژهٔ ما؛ بازتعریفی از بینش اقتصادی سوسیال-دموکراتیک شریعتی در برابر انواع سوسیالیسم دولتی از سویی، و در قیاس با انواع سوسیالیسم شورائی و تعاونی و خودگردان و..، از دیگرسو. و بالاخره، خطمشی نوشریعتی «اصلاح انقلابی» است. اصلاحگری «رفرماتور»ی که برای ما یک تحولطلبی بنیادی است، نه رفرمیسمی سازشکار از بالا؛ و نه انقلابیگری رولوسیونیستی و خشونتآمیز از پایین؛ بلکه راه سومی است که از یک انقلاب فرهنگیِ معنوی وجودی در سطح فردی و جمعی می¬گذرد.
🔹نقد ما از نواندیشان دینی پس از انقلاب، ایناست که خود را در تداوم پروژهی رنسانس-رفُرماسیون دینی (مسیر سیدجمال-اقبال)، تعریف نکردند. متدولوژی ما اما، همان روشی است که پرتستانها تعقیب میکردند و آن بازخوانی تجربهی نبوی است، با بازگشت و بازخوانی «متن»، به همان گونه که بهقول اقبال، گویی بار دیگر قرآن باید بر ما وحی شود!
#نوشریعتی
#دوران
#سمپوزیوم
#بنیادگرایی
#نولیبرالیسم
#پسامدرن
#نقد_ایدئولوژیک_سنت_دینی
#نواندیشی_نوزایی_دینپیرایی
#سوسیال_دمکراسی_معنوی
#دموکراسی_در_راه
#سوسیالیسم_شورایی
#ابداع_خویشتن
#الهیات_سلبی
#پروژه_آگاهی_بخشی
#اصلاح_انقلابی
#ماهنامه_ایران_فردا
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای خواندن کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/نوشریعتی-به-چه-معنا-01-14
❇️ نشست ماهنامه «ایران فردا» با احسان شریعتی، و همچنین با حضور محمود عمرانی، سعید مدنی، سعید درودی، محمد رضایی، حامد سحابی، و ابوطالب آدینهوند
🌱پیرامون چشمانداز «نوشریعتی»
🔸معنای «سمپوزیوم» این بود که نخست پژوهشگرانی با پیشینه¬ی تعلقخاطر به افق فکری شریعتی، اختلافنظراتشان را با یکدیگر به بحث بگذارند، تا جامعه بفهمد که سخن از چه کسی است؟ و در چه سطح و عمقی؟ تا در مرحله بعد بتوانند وارد گفتگو با منتقدان و دگراندیشان شوند.
🔸منظور شریعتی در ارزیابی «دوران» اجتماعی و نه تقویمی (خروج از سدههای میانه و ورود به عصر رنسانس)، دوران بلندمدت است، اما ما از تفاوتهای کوتاهمدت «دوران شریعتی» (دههی پنجاه هجریشمسی) با دوران خود(دهه نود)، در سطح ایران و منطقه و جهان اسلام(برآمدن بنیادگراییها)، و در جهان (اندیشه جهانی: پساپُستمدرن و پسانولیبرال) سخن میگوییم.
🔹«میراث» شریعتی (و آخرین نظریهها) چیست؟ «آزادی، برابری، عرفان»؛ اسلام¬شناسی فلسفی(هستی-انسانشناختی؛ توحید (الهیاتِ سلبی وجودی-اجتماعی، انتقادی-رهاییبخش)؛ «نقادیگری ایدئولوژیک سنّت»، و آزادیخواهی و عدالتطلبی رادیکال؛
🔹سوءبرداشتهایی که پیرامون میراث فکری شریعتی ایجاد شده حول سه محور بوده: یکی سوءتفاهم در مفهوم (نقد) «ایدئولوژیک» دین¬، دیگر برداشت «هویت»گرایانهٔ دینی-قومی از دعوت «بازگشت به خویش»، و سوم، تفسیر غیردموکراتیک از تز «امت-امامت» (دموکراسی متعهد و مهتدی).
🔸چشمانداز «نوشریعتی» با درافکندن طرح نو-بازآفرینی یا «ابداع خویشتن»، به پرسش کدام «بازگشت» (در برابر «برگشت»های بنیادگرایانه) و کدامین خویشتن؟ (در برابر انواع «خود»محوری فرهنگ و تمدنی در برابر «دیگری»ها)، پاسخ میگوید.
🔸این چشمانداز با بازخوانی فلسفی (هستی¬گرایانه) «میراث» شریعتی بهسوی نوعی زیستبومشناسی ژرفایی (اکولوژی عمیق) میگرود و سبک زندکی تازهای، متناسب جغرافیای سیاسی سرزمین ایران را در طرح توسعهٔ خویش تبلیغ میکند.
🔹محور بعد «آزادسازیِ آزادی» (دموکراسی ازراهرسنده) است: از آزادیهای سیاسی و حقوق بشر-و-شهروند گرفته تا آزادگی معنوی-فلاح.
•محور بعد، بُعد عدالت و برابری است و تشریح نسبت آن با راه رشد و طرح «توسعه» خودويژهٔ ما؛ بازتعریفی از بینش اقتصادی سوسیال-دموکراتیک شریعتی در برابر انواع سوسیالیسم دولتی از سویی، و در قیاس با انواع سوسیالیسم شورائی و تعاونی و خودگردان و..، از دیگرسو. و بالاخره، خطمشی نوشریعتی «اصلاح انقلابی» است. اصلاحگری «رفرماتور»ی که برای ما یک تحولطلبی بنیادی است، نه رفرمیسمی سازشکار از بالا؛ و نه انقلابیگری رولوسیونیستی و خشونتآمیز از پایین؛ بلکه راه سومی است که از یک انقلاب فرهنگیِ معنوی وجودی در سطح فردی و جمعی می¬گذرد.
🔹نقد ما از نواندیشان دینی پس از انقلاب، ایناست که خود را در تداوم پروژهی رنسانس-رفُرماسیون دینی (مسیر سیدجمال-اقبال)، تعریف نکردند. متدولوژی ما اما، همان روشی است که پرتستانها تعقیب میکردند و آن بازخوانی تجربهی نبوی است، با بازگشت و بازخوانی «متن»، به همان گونه که بهقول اقبال، گویی بار دیگر قرآن باید بر ما وحی شود!
#نوشریعتی
#دوران
#سمپوزیوم
#بنیادگرایی
#نولیبرالیسم
#پسامدرن
#نقد_ایدئولوژیک_سنت_دینی
#نواندیشی_نوزایی_دینپیرایی
#سوسیال_دمکراسی_معنوی
#دموکراسی_در_راه
#سوسیالیسم_شورایی
#ابداع_خویشتن
#الهیات_سلبی
#پروژه_آگاهی_بخشی
#اصلاح_انقلابی
#ماهنامه_ایران_فردا
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 برای خواندن کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
https://telegra.ph/نوشریعتی-به-چه-معنا-01-14
Telegraph
«نوشریعتی، به چه معنا ؟»
«نوشریعتی» (نشستی در گفتگو با احسان شریعتی، با حضور محمود عمرانی، سعید مدنی، سعید درودی، محمد رضایی، حامد سحابی، و ابوطالب آدینهوند) - ا.آدینهوند: سال گذشته حلقهای از روشنفکران با پیشینهی افق فکری شریعتی، با همه تفاوتها سخن از نوشریعتی گفتند و آنرا…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸گزیده نقد های دریافتی
❇️ آیا نتیجه کار شریعتی این نشد که برای طبقه تحصیلکرده دین را ظاهری مترقی جلوه داد و در ۵۷ تحصیلکردهها هم دنبال عوام راه افتادند و بعد بهقدرت رسیدن عوام، روشنفکران کنار زده شدند؟ آیا پس از روشن شدن خیلی از حقایق، بازهم با نوشریعتی، همان راه رفته را تکرار کنیم؟
🖋احسان شریعتی
🔸منتقد گرامی! این اتهامی است علیه شریعتی که گویا شریعتی دین ارتجاعی را ظاهری مترقی بخشیده است! بهعکس، شریعتی آموخت که: باید دینی مترقی را علیه دین ارتجاعی مطرح ساخت و «تا اسلام از زندان ارتجاع آزاد نشود، مسلمین از زندان استعمار و استبداد و ..، آزاد نخواهند شد!» اتفاقی که پس از ۵۷ افتاد این بود که دین سنتی و بنیادگرا (متکی به «عوام»)، دین مترقی موردنظر شریعتی را که در دوران «نهضت» مطرح شده بود، در دوران «نظام» کنار زد؛ و حقیقت این است و ظاهرا هنوز هم خوب روشن نشده است وگرنه چنین اتهام «عامیانه»ای مطرح نمیشد.
وانگهی، «نتیجهٔ» کار شریعتی را «نوشریعتی» نشان خواهد داد و نه «عوام به قدرت رسیده»
#نقد_گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
❇️ آیا نتیجه کار شریعتی این نشد که برای طبقه تحصیلکرده دین را ظاهری مترقی جلوه داد و در ۵۷ تحصیلکردهها هم دنبال عوام راه افتادند و بعد بهقدرت رسیدن عوام، روشنفکران کنار زده شدند؟ آیا پس از روشن شدن خیلی از حقایق، بازهم با نوشریعتی، همان راه رفته را تکرار کنیم؟
🖋احسان شریعتی
🔸منتقد گرامی! این اتهامی است علیه شریعتی که گویا شریعتی دین ارتجاعی را ظاهری مترقی بخشیده است! بهعکس، شریعتی آموخت که: باید دینی مترقی را علیه دین ارتجاعی مطرح ساخت و «تا اسلام از زندان ارتجاع آزاد نشود، مسلمین از زندان استعمار و استبداد و ..، آزاد نخواهند شد!» اتفاقی که پس از ۵۷ افتاد این بود که دین سنتی و بنیادگرا (متکی به «عوام»)، دین مترقی موردنظر شریعتی را که در دوران «نهضت» مطرح شده بود، در دوران «نظام» کنار زد؛ و حقیقت این است و ظاهرا هنوز هم خوب روشن نشده است وگرنه چنین اتهام «عامیانه»ای مطرح نمیشد.
وانگهی، «نتیجهٔ» کار شریعتی را «نوشریعتی» نشان خواهد داد و نه «عوام به قدرت رسیده»
#نقد_گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from اكنون، ما و شريعتی
🔷🔆هر دم از این باغ بری میرسد
تازهتر از تازهتری میرسد
🖋امیر رضایی
🔸در این ۴۰ سال اخیر ما شاهد انواع و اقسام نقد و نظرهای ناصواب نسبت به آرای دکتر شریعتی بودهایم اما این نظری که آقای رنانی در سالگشت مهندس سحابی درباره شریعتی فرمودند الحق جدید و تازه بود و تاکنون به ذهن هیچیک از بندگان ناقد و مخالف جدی شریعتی خطور نکرده بود . ایشان شریعتی و شاه سابق را در یک کفه ترازو گذاشتند و هر دو را روشنفکر، کنشگر سیاسی و انقلابی دانستند که توسعهخواه نبودند.
🔸به آقای رنانی از این بابت که نظری ارائه دادند که به ذهن جن و انس هم نمیرسیده است واقعا باید دستمریزاد گفت !
🔹هر چند ایشان تعریف روشن و دقیقی از توسعه بیان نکردند ولی اگر فرض بگیریم که منظورشان توسعه اقتصادی ، اجتماعی و صنعتی درونزا است ، طبعا پیشزمینه چنین توسعهای توسعه فرهنگ بومی است که شاخصترین و اثرگذارترین چهره آن بیتردید دکتر شریعتی است . بدون توسعه فرهنگی امکان هیچ توسعهای وجود ندارد و تجربه غرب این امر را ثابت کرده است که توسعه از پس رنسانس فرهنگی و علمی پدیدار شد . شریعتی به این رویکرد بهدرستی ایمان داشت که ابتدا باید تحول فرهنگی درونزا انجام شود آنگاه سوژه مستقل ،خوداندیش و خلاق به وجود آید تا راه برای هر توسعهای گشود گردد .
🔹رویکرد تکپایه آقای رنانی_ که در آن توسعه ملاک اصلی است_ مانند رویکرد تکپایه مارکسیستی _ که در آن زیربنا ملاک اصلی است_ نمیتواند تحلیل دقیق و صوابی از آرا و نظرات و کنشهای متفکران و مصلحان اجتماعی به دست دهد و از این رو نتیجه آن قرارگرفتن قاتل و مقتول(ناصرالدین شاه و امیرکبیر) ، خائن و خادم(شاه و مصدق) و اپوزیسیون و پوزیسیون(شریعتی و شاه) و... در یک جایگاه است - که البته واقعیت عینی این تحلیل را برنمیتابد و پس میزند
#نقد_گفتگو
#توسعه
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
🆔 @Shariati40
تازهتر از تازهتری میرسد
🖋امیر رضایی
🔸در این ۴۰ سال اخیر ما شاهد انواع و اقسام نقد و نظرهای ناصواب نسبت به آرای دکتر شریعتی بودهایم اما این نظری که آقای رنانی در سالگشت مهندس سحابی درباره شریعتی فرمودند الحق جدید و تازه بود و تاکنون به ذهن هیچیک از بندگان ناقد و مخالف جدی شریعتی خطور نکرده بود . ایشان شریعتی و شاه سابق را در یک کفه ترازو گذاشتند و هر دو را روشنفکر، کنشگر سیاسی و انقلابی دانستند که توسعهخواه نبودند.
🔸به آقای رنانی از این بابت که نظری ارائه دادند که به ذهن جن و انس هم نمیرسیده است واقعا باید دستمریزاد گفت !
🔹هر چند ایشان تعریف روشن و دقیقی از توسعه بیان نکردند ولی اگر فرض بگیریم که منظورشان توسعه اقتصادی ، اجتماعی و صنعتی درونزا است ، طبعا پیشزمینه چنین توسعهای توسعه فرهنگ بومی است که شاخصترین و اثرگذارترین چهره آن بیتردید دکتر شریعتی است . بدون توسعه فرهنگی امکان هیچ توسعهای وجود ندارد و تجربه غرب این امر را ثابت کرده است که توسعه از پس رنسانس فرهنگی و علمی پدیدار شد . شریعتی به این رویکرد بهدرستی ایمان داشت که ابتدا باید تحول فرهنگی درونزا انجام شود آنگاه سوژه مستقل ،خوداندیش و خلاق به وجود آید تا راه برای هر توسعهای گشود گردد .
🔹رویکرد تکپایه آقای رنانی_ که در آن توسعه ملاک اصلی است_ مانند رویکرد تکپایه مارکسیستی _ که در آن زیربنا ملاک اصلی است_ نمیتواند تحلیل دقیق و صوابی از آرا و نظرات و کنشهای متفکران و مصلحان اجتماعی به دست دهد و از این رو نتیجه آن قرارگرفتن قاتل و مقتول(ناصرالدین شاه و امیرکبیر) ، خائن و خادم(شاه و مصدق) و اپوزیسیون و پوزیسیون(شریعتی و شاه) و... در یک جایگاه است - که البته واقعیت عینی این تحلیل را برنمیتابد و پس میزند
#نقد_گفتگو
#توسعه
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی
🆔 @Shariati40
Telegram
attach📎
🔷📚 چهار دهه نقد و بررسی آثار و میراث #شریعتی به روایت تصویر
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نقد یا نق؟
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
⭕️ قبلِ #انقلاب تصویر سازی از خاموشی شمع #بیتالمال بود و آهن گداخته برای عقیل! و قتلِ علی از شدت عدالتش، حالا با فساد هزاران میلیاردی و رشوه ۶۵ میلیاردی نور دیده و مدرک جعلی حضرات، چرا به جای بالا رفتن به سوی #علی (ع)، او را در حد فساد خود پایین نیاورند؟
به خواب شب هم نمیدیدیم که در ج.ا یک روز کار به جایی برسد که لازم باشد از علی(ع) و #نهجالبلاغه دفاع کنیم...
هر چند همان سالها که «گفتمانِ نهج البلاغه» به حاشیه رفت و «گفتمانِ مفاتیح» به شکل مهندسی شده جایش را پر کرد، شاید این وضعیت قابل پیش بینی بود.
✍ یاسر عرب
✅ @Shariati_Group
🆔 @antioligarchie
https://t.me/antioligarchie/25905
به خواب شب هم نمیدیدیم که در ج.ا یک روز کار به جایی برسد که لازم باشد از علی(ع) و #نهجالبلاغه دفاع کنیم...
هر چند همان سالها که «گفتمانِ نهج البلاغه» به حاشیه رفت و «گفتمانِ مفاتیح» به شکل مهندسی شده جایش را پر کرد، شاید این وضعیت قابل پیش بینی بود.
✍ یاسر عرب
✅ @Shariati_Group
🆔 @antioligarchie
https://t.me/antioligarchie/25905
Telegram
آنتی الیگارشی
#نقد_و_نظر
⭕️ انقلابیگری بی شرمانه !
✍ مهدی نصیری ، سردبیر اسبق کیهان با انتشار این ویدئو نوشت:
🔻" قبل از انقلاب برای جلب مردم از عدالت و فساد ستیزی قاطعانه حکومت دینی و علوی می گفتیم اما الان که در چنبره اژدهای هفت سر فساد گرفتار شده ایم، می گوییم…
⭕️ انقلابیگری بی شرمانه !
✍ مهدی نصیری ، سردبیر اسبق کیهان با انتشار این ویدئو نوشت:
🔻" قبل از انقلاب برای جلب مردم از عدالت و فساد ستیزی قاطعانه حکومت دینی و علوی می گفتیم اما الان که در چنبره اژدهای هفت سر فساد گرفتار شده ایم، می گوییم…
📌 شریعتی مظهر تعارضات تاریخی ماست!
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
🔅رفاه؛ برخورداری؛ آب و نان کافی و هوای پاک؛ شهرهای آباد و آزاد؛ خیابانهای شلوغ و شاد؛ اوضاع گل و بلبل؛ قدرت ملی؛ حکومت عدل؛ جامعه مدنی؛ سرآمدی در علم و دانش و تکنولوژی؛ یک جامعهی مدرن و اخلاقمدار و یک کشور مقتدر و عزتمند... همهی اینها را #شریعتی با وسط کشیدن پای #دین به وسط، از ما گرفت..!
اسم اینها را میگذارند #نقد شریعتی؛
🔅هیچ تعارضی در #هویت ایرانی و اسلامی و جهانی ما نبود؛ میدانستیم چقدر ایرانی هستیم، چقدر #شیعه هستیم؛ چقدر چپ هستیم، چقدر #مدرن هستیم؛
#خدا را با خرما با هم داشتیم؛ بین عوالمات سنتیِ پیشامدرن خویش و بیخداییِ جهان جدید، مغاکی صعبالعبور در میان نبود؛ مثل اروپا بعد مسیح؛ #کانت، #هگل و #کییرکگور و #هایدگر و...داشتیم! و مجبور نبودیم یک دفعه بیافتیم به دامن جهانِ تعلیق ارزشها و باورها و ...
🔅گذشتهها گذشته! حالا پس از چهلواندی سال که از شریعتی میگذرد، اندیشمندانی داریم که قابل قیاس با او نیستند؛ غولهایی داریم که به راه دشوار ما چراغ میگیرند! ؛ قرار نیست که برگردیم به عقب، #استحمار و #استضعاف و #ارتجاع رخت بربسته است؛ میدانیم به کجا میخواهیم برویم؛ زبان هم را میفهمیم؛ درد مشترک داریم و درمان را مشترکا با هم تدبیر کردهایم؛
...کاش همه چیز به همین سهولت قابل طرح بود، اما نیست!
🔅شریعتی کتاب حلالمسائل نیست؛ شریعتی مظهرالمسائل ماست؛ این ماییم که انبوهی از مسائل هستیم. از ایرانیت و اسلامیت و مدرنیت و مدنیت و... ما تعارضات و تضادهای فرهنگی و تاریخی داشته و داریم؛ ما در بحرانهای جهانی هم شریکیم؛ روندهای جهانی هم بر بحرانهای ما دامن میزند؛ این دفعه غش کنیم به ایرانیت و پشت کنیم به اسلامیت! #ایران #بهشت میشود؛ یا اگر روسری از سر برداریم سر از #پاریس در میآوریم؛
🔅نـه! گاه متفکر، مظهر همهی تعارضات تاریخیِ یک #فرهنگ و جامعه میباشد و شریعتی چنین بود...
هر بار به مناسبتهای مختلف سیلی از انتقادات به سمت شریعتی سرازیر میشود. دریغ از یک سوزن به خودمان در برابر یک جوالدوز به دیگری...
هر چقدر هم پشت این فرافکنیها پنهان شویم باز هم ناگزیریم از #خودآگاهی به وضعیت وجودی و تاریخیِ خویش؛ و من در مقام یک دانش آموختهی #جامعه_شناسی در مجموعهی آثار شریعتی، امکانات کثیری برای نیل به این خودآگاهی مییابم، علیرغم انتقاداتی که به وی وارد است و با وجود تفاوتهایی که در دوران ما با زمینه و زمانهی وی بوجود آمده است.
✍ دکتر #محمدحسن_علایی
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
⭕️ در باب متن نخوانی موسی غنینژاد در مورد دکتر شریعتی
✍ چه اصراری است درباره #شریعتی صحبت میکنید ولی از آثارش کاملا دورید؟ اگر با #سروش مشکل دارید چرا در باب شریعتی سخن میگویید؟ مگر سروش امتداد شریعتی است؟!
یکی از چپهایی که این روزها بدجوری چپ کرده! دکتر موسی غنینژاد است که وقتی از اقتصاد سخن میگوید، قائل به منطق آکادمیک است، ولی وقتی از دکتر شریعتی و گفتمانش سخن میگوید، خود را بینیاز از ارجاع به متن میداند. سخن من به ایشان این است که وقت بگذارید کمی تئوریهای تفسیر متن بخوانید و سپس به متن متفکران ایرانی هم به اندازهای که به متون انگلیسی و آمریکایی رجوع میکنید، رجوع کنید. به قول متفکر بزرگ عصر صفوی، #شیخ_بهایی باید به امثال دکتر غنینژاد گفت:
ای مدرس! درس عشقی هم بگوی
چند و چند از حکمت یونانیان؟
حکمت ایمانیان را هم بدان
چند زین #فقه و کلام بیاصول
مغز را خالی کنی، ای بوالفضول
اگر قرار است متفکری #نقد شود، آثارش باید مورد نقد قرار گیرد، نه اینکه "شریعتی دیر آمد... و ترافیک را بهانه کرد" و از این هجو نتیجه گرفت که شریعتی از زمین و زمان طلبکار بود. آیا دکتر غنینژاد وقتی #هایک را نقد میکنی اینطور نقد میکنی؟ اندیشه لیبرالی فروتن است یا فرو بر تن جهانیان رفته است؟ این مغلطه بازیها در باب #لیبرالیسم یعنی چه؟ پیش از این هم میگفتید که اندیشه سوسیالی فروتن است؟ واقعاً مبنا چیست؟
آیا مبنا چرخشهای ذهنی شما است؟
📚دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri
✍ چه اصراری است درباره #شریعتی صحبت میکنید ولی از آثارش کاملا دورید؟ اگر با #سروش مشکل دارید چرا در باب شریعتی سخن میگویید؟ مگر سروش امتداد شریعتی است؟!
یکی از چپهایی که این روزها بدجوری چپ کرده! دکتر موسی غنینژاد است که وقتی از اقتصاد سخن میگوید، قائل به منطق آکادمیک است، ولی وقتی از دکتر شریعتی و گفتمانش سخن میگوید، خود را بینیاز از ارجاع به متن میداند. سخن من به ایشان این است که وقت بگذارید کمی تئوریهای تفسیر متن بخوانید و سپس به متن متفکران ایرانی هم به اندازهای که به متون انگلیسی و آمریکایی رجوع میکنید، رجوع کنید. به قول متفکر بزرگ عصر صفوی، #شیخ_بهایی باید به امثال دکتر غنینژاد گفت:
ای مدرس! درس عشقی هم بگوی
چند و چند از حکمت یونانیان؟
حکمت ایمانیان را هم بدان
چند زین #فقه و کلام بیاصول
مغز را خالی کنی، ای بوالفضول
اگر قرار است متفکری #نقد شود، آثارش باید مورد نقد قرار گیرد، نه اینکه "شریعتی دیر آمد... و ترافیک را بهانه کرد" و از این هجو نتیجه گرفت که شریعتی از زمین و زمان طلبکار بود. آیا دکتر غنینژاد وقتی #هایک را نقد میکنی اینطور نقد میکنی؟ اندیشه لیبرالی فروتن است یا فرو بر تن جهانیان رفته است؟ این مغلطه بازیها در باب #لیبرالیسم یعنی چه؟ پیش از این هم میگفتید که اندیشه سوسیالی فروتن است؟ واقعاً مبنا چیست؟
آیا مبنا چرخشهای ذهنی شما است؟
📚دکتر #سیدجواد_میری
✅ @Shariati_Group
🆔 @seyedjavadmiri