اكنون، ما و شريعتی
1.44K subscribers
1.28K photos
188 videos
82 files
1.37K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔸نوشریعتی ، به چه معنا؟

❇️ نشست ماهنامه «ایران فردا» با احسان شریعتی، و همچنین با حضور محمود عمرانی، سعید مدنی، سعید درودی، محمد رضایی، حامد سحابی، و ابوطالب آدینه‌وند

🌱پیرامون چشم‌انداز «نوشریعتی»

🔸معنای «سمپوزیوم» این بود که نخست پژوهشگرانی با پیشینه¬ی تعلق‌خاطر به افق فکری شریعتی، اختلاف‌‌نظرات‌شان را با یکدیگر به بحث بگذارند، تا جامعه بفهمد که سخن از چه کسی است؟ و در چه سطح و عمقی؟ تا در مرحله بعد بتوانند وارد گفتگو با منتقدان و دگراندیشان شوند.

🔸منظور شریعتی در ارزیابی «دوران» اجتماعی و نه تقویمی (خروج از سده‌های میانه و ورود به عصر رنسانس)، دوران بلندمدت است، اما ما از تفاوت‌های کوتاه‌مدت «دوران شریعتی» (دهه‌ی پنجاه هجری‌شمسی) با دوران خود(دهه نود)، در سطح ایران و منطقه و جهان اسلام(برآمدن بنیادگرایی‌ها)، و در جهان (اندیشه جهانی: پساپُست‌مدرن و پسانولیبرال) سخن می‌گوییم.

🔹«میراث» شریعتی (و آخرین نظریه‌ها) چیست؟ «آزادی، برابری، عرفان»؛ اسلام¬شناسی فلسفی(هستی-انسانشناختی؛ توحید (الهیاتِ سلبی وجودی-اجتماعی، انتقادی-رهایی‌بخش)؛ «نقادی‌گری ایدئولوژیک سنّت»، و آزادیخواه‌ی و عدالت‌طلبی رادیکال؛

🔹سوءبرداشت‌هایی که پیرامون میراث فکری شریعتی ایجاد شده حول سه محور بوده: یکی سوءتفاهم در مفهوم (نقد) «ایدئولوژیک» دین¬، دیگر برداشت «هویت»گرایانهٔ دینی-قومی از دعوت «بازگشت به خویش»، و سوم، تفسیر غیردموکراتیک از تز «امت-امامت» (دموکراسی متعهد و مهتدی).

🔸چشم‌انداز «نوشریعتی» با درافکندن طرح نو-بازآفرینی یا «ابداع خویشتن»، به پرسش کدام «بازگشت» (در برابر «برگشت»های بنیادگرایانه) و کدامین خویشتن؟ (در برابر انواع «خود»محوری فرهنگ و تمدنی در برابر «دیگری»ها)، پاسخ می‌گوید.

🔸این چشم‌انداز با بازخوانی فلسفی (هستی¬گرایانه) «میراث» شریعتی به‌سوی نوعی زیست‌بوم‌شناسی ژرفایی (اکولوژی عمیق) می‌گرود و سبک زندکی تازه‌ای، متناسب جغرافیای سیاسی سرزمین ایران را در طرح توسعهٔ خویش تبلیغ می‌کند.

🔹محور بعد «آزادسازیِ آزادی» (دموکراسی ازراه‌رسنده) است: از آزادی‌های سیاسی و حقوق بشر-و-شهروند گرفته تا آزادگی معنوی-فلاح.
•محور بعد، بُعد عدالت و ‌برابری است و تشریح نسبت آن با راه رشد و طرح «توسعه» خودويژهٔ ما؛ بازتعریفی از بینش اقتصادی سوسیال-دموکراتیک شریعتی در برابر انواع سوسیالیسم دولتی از سویی، و در قیاس با انواع سوسیالیسم شورائی و تعاونی و خودگردان و..، از دیگرسو. و بالاخره، خطمشی نوشریعتی «اصلاح انقلابی» است. اصلاح‌گری «رفرماتور»ی که برای ما یک تحول‌طلبی بنیادی است، نه رفرمیسمی سازشکار از بالا؛ و نه انقلابیگری رولوسیونیستی و خشونت‌آمیز از پایین؛ بلکه راه سومی است که از یک انقلاب فرهنگیِ معنوی وجودی در سطح فردی و جمعی می¬گذرد.

🔹نقد ما از نواندیشان دینی پس از انقلاب، این‌است که خود را در تداوم پروژه‌ی رنسانس-رفُرماسیون دینی (مسیر سیدجمال-اقبال)، تعریف نکردند. متدولوژی ما اما، همان روشی است که پرتستان‌ها تعقیب می‌کردند و آن بازخوانی تجربه‌ی نبوی است، با بازگشت و بازخوانی «متن»، به همان گونه‌ که به‌قول اقبال، گویی بار دیگر قرآن باید بر ما وحی شود!

#نوشریعتی
#دوران
#سمپوزیوم
#بنیادگرایی
#نولیبرالیسم
#پسامدرن
#نقد_ایدئولوژیک_سنت_دینی
#نواندیشی_نوزایی_دین‌پیرایی
#سوسیال_دمکراسی_معنوی
#دموکراسی_‌در_راه‌
#سوسیالیسم_شورایی
#ابداع_خویشتن
#الهیات_سلبی
#پروژه_آگاهی_بخشی
#اصلاح_انقلابی
#ماهنامه_ایران_فردا
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati


📌 برای خواندن کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

https://telegra.ph/نوشریعتی-به-چه-معنا-01-14
🔷🔆پژواک اندیشه

📌یادداشت ذیل دریافتی از مخاطبین گرامی جهت انعکاس در کانال قرار می گیرد.



🔷🔸شریعتی، امتداد پروژه فکری - سیاسی راه سید جمال اسد آبادی و یک احیاگر دینی به شمار می آید


🖌 علی آزاد

🔸من نمی دانم چرا هر شخصیت فکری و نو اندیش دینی را که بعد از انقلاب می خواهند معرفی کنند و بزرگتر از شریعتی جلو بدهند، دیوار شریعتی را کوتاه می کنند و بر دیوار او می چسبانند از بازرگان گرفته تا مطهری و طالقانی و سروش و.... البته این بزرگان در جایگاه نو اندیشان دینی صاحب مقام ونقش بودند و هستند. به نظرم می رسد اگر اینطور بود که شریعتی امتداد پروژه فکری_ سیاسی متفکری دیگری می بود، کانون فکر مذهبی انقلاب به بزرگان دیگر نزدیک بود و از همین نقطه ,معلم انقلاب بودند. و شعار " معلم شهیدم جای تو خالی " سراغ این بزرگان نیز می رفت. دستگاه منطق معلمی شریعتی تشابهات فکری با دیگر اندیشمندان دارد اما در واقع شمایل درک دینی که معلم شهید پرچم داری اش را به عهده گرفته است. آشکارا به فهم جامعه شناسه و معرفت دینی خود او باز می‌گردد و او بود ایدئولوژی اندیشی و انقلابگری را به متن دین پیشنهاد داد. بازرگان در پی آشتی دادن بخش هایی از دین بود که در قرآن با افکار لیبرال مطابقت دارد. در همان روزگار نحله نواندیش دینی به معنای خاصش، دریافت اولیه اش را از جریان سازی ‌شریعتی در ایران استوار کرد.، وام می گیرد.شریعتی هر آنچه از سنت گرایی دینی از طریق آداب و رسوم و فرهنگ گذشته، دینداران رسیده بود همه باورها و رسوم را مورد بازبینی قرار داد تا برداشت های غیر عقلانی را از آن بزداید و دین را به زبان روز و با استنباط ها و استدلال های تازه معرفی کرد.

🔹بدون هیچ تردیدی می شود اذعان کرد
شریعتی امتداد پروژه فکری_سیاسیِ بازرگان و هیچ یک از روشنفکران و نو اندیشان دینی نبود است. شریعتی سبک مبارزاتی شیعه را تعریف می‌کند.خصوصیات مبارزات زیرزمینیِ و مسلحانه انقلاب های جدید در سنت های آن جمع و قابل مقایسه نیست و درس بزرگ عاشورا را آموزش شیوه‌های مقاومت در مقابله با حکومت های جور"و نفی مشروعیت آنها می‌داند.

🔸نظام فکری شریعتی با نظام فکری تمام متفکران انقلابی تفاوت دارد. پروژه تفکر شریعتی "عرفان، برابری، آزادی" هنوز بعد پنج دهه مرجعیت خودش را در میان نواندیشان و نسل جوان جویای حقیقت دارد.
در جامعۀ ما ظهور گفتمان " اسلام سیاسی" به حیث یک مفهوم در عرصه‌های فلسفی، جامعۀ شناسی، انسان شناسی، سیاست، دین، زبان، به عرصه‌‎های رنگ و بوی گفتمان سازی شریعتی ربط دارد.

🔹روشنفکران ایران چه با شریعتی مخالف باشند چه موافق ، بیش از چهار دهه است سایه سنگین گفتمان شریعتی بر اندیشه ها و آرای-شان سنگینی می کند و از زیر شعاع او بیرون آمده اند. اندیشمندان مختلفی همچون حمید عنایت جامعه شناس معاصر نقش مهمی برای شریعتی در اسلام سیاسی قایل است. شریعتی در کتاب "پدر مادر ما متهم هستیم" می گوید؛ روشنفکران
به من می گویند حیف تو که اسلام سنتی را تبدیل به ایدولوژی کردی؛
و گر نه میان ما بت می شدی، وی می گوید من نه در میان روشنفکران و نه در میان روحانیت سنتی جایگاهی ندارم هر دو گروه مرا می کوبند.

🔸اشتباه بخشی از نو اندیشان ایران این است که شریعتی را ایدئولوگ نظام معرفی می کنند در حالیکه اگر شریعتی ایدوئولگ نظام بود توسط بخش حاکمیت به حاشیه رانده نمی شد.
به اعتقاد نگارنده، شریعتی در واقع امتداد پروژه فکری- سیاسی راه سید جمال اسدآبادی و اقبال لاهوری و محمد عبده به شمار می آید و یک احیاگر دینی بود و شوربختانه افکار و آرای او هنوز در میان روشنفکران و اندیشمندان سنجش نشده است.

#پژواک_اندیشه
#نقد
#گفتگو
#دیدگاه
#علی_آزاد
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40
🔷🔸توسعه‌ چیست؟ توسعه گرا کیست؟

🖋سعید مدنی

🔸سخنان دوست ارجمند و درد آشنا، دکتر محسن رنانی، در آیین هشتمین سالگرد وداع با عزت و هاله سحابی حاوی نکاتی بود که به نظر بنده بحث و گفتگوی جدی می‌طلبد. ایشان با تاکید بر اهمیت سرمایه‌ی نمادین در توسعه گفت که اگر ما «توسعه» نیافته‌ایم، از آن‌رو بوده است که شخصیت‌هایی با بینش و منش «توسعه‌خواهی» نداشته‌ایم؛ ممیزهٔ میراثِ مهندس سحابی «توسعه‌خواهِ» اهل گفتگو (به ‌معنای داد و ستد و تعامل و تبادل)، مدارا و گذشت بودن او است؛ در حالی که دیگر چهره‌های تأثیرگذار تاریخی به‌رغم بهره‌مندی از «سرمایهٔ نمادین»، «انقلابی» نیز بوده‌اند (مثل امیرکبیر و مصدق و شریعتی و مهندس موسوی و ...)؛ بنا بر این توسعه گرا نبوده‌اند. ایشان شخصیت های برخوردار از سرمایه نمادین را به چهار تیپ شخصیتی تقسیم کرده و مدعی شده تیپ ایده‌آل‌اش "روشنفکر محافظه‌کار توسعه‌گرا" است و مهندس سحابی نیز در این گروه قرار دارد. اگرچه از ایشان به عنوان یک اقتصاددان انتظار می‌رفت برای قضاوت در مورد توسعه‌گرا بودن یا نبودن چنین شخصیت‌هایی ابعاد فکری و نظری آنها را تحلیل کند و نه ویژگیهای روانشناختی‌شان را، اما در ادامه به چند نکته درباره‌ی سخنرانی ایشان اشاره می‌کنم و بحث جدی‌تر را موکول به انتشار نظرات مکتوب‌شان می‌کند.

#نقد_گفتگو
#توسعه
#سعید_مدنی
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40


متن کامل را در instant view می‌خوانیم:

https://bit.ly/2Mko16n
🔷🔆قابل توجه اقای رنانی

تقی رحمانی

🔸در حاشیه سخنرانی مراسم بزرگداشت مهندس و هاله سحابی

🔹اقای رنانی شریعتی را انقلابی و غير توسعه گرا دانسته است .اما رنانی این نقد را از امیرکبیر تا امروز آورده است که مهندس سحابی را متفاوت از همه این افراد نشان دهد.

🔸در زندگی سیاسی – فکری من از افرادی تاثیر به سزا داشته اند. از جمله شریعتی و سحابی . با شریعتی چشم من به جهان گشوده شد برای من داستان رهائی به وجود آمد اما با سحابی من از آسمان به زمین راهبرد هم رسیدیم در اثار شریعتی و سحابی به انداره خود اطلاع دارم.

🔹اما شریعتی چه زمانی زیست و رفت؟ نقد ها به شریعتی سوپر منی است انگار نقادان شریعتی را مرد اندیشه جزئیات و کلیات همه فصول می دانند که از او متنی ساخته اند که خودش هم خویش را این طور نمی دید.

🔸اقای رنانی در سرمشق زمانه شریعتی همه او را روشنفکری می دانستند که الویت کار فرهنگی را بر سیاست اعلام کرده است پس چندان آن زمان برای مبارزان مطلوب نبود در همان زمانه مهندس سحابی که بزرگتر از شریعتی بود با توجه به شرایط زمانه از شریعتی در کار سیاسی تندتر بود او حتی با وجود مشی ساسی ،پیام رسان سازمانی مسلح بود این سیاسی تمام عیار که در ان زمان شریعتی را هم نقد می کرد که با توجه به استبداد حکومت او زیادی فرهنگی است.
شریعتی در جوانی رفت با ایده و متفاوت و اثری باز برای انواع تفسیر ها .

🔹 اقای رنانی نمی دانم شما شریعتی را با کدام مرجع خوانده اید.مثلا اقای تاج زاده و حجاریان شریعتی را با مرجعیت خمینی و مطهری خوانند. اما امثال من شریعتی را با مرجع خودش خواندیم البته بی عیب نخواندبم اما با ولایت فقیه و هم مجاهدین مرز بستیم این کاری بود که بعد خیلی ها بهتر از ما انجام دادند اما مهم زمان بود که ما در ان زمان چنین کردیم این مرز بندی با این دو تفکر ویران ساز بدون شریعتی برای ما عملی نبود.

🔸سرمشق زمانه عوض شده سحابی حکومت دینی و هم سازمان برنامه و بودجه را تجربه کرد و در این پارادیم یا سرمشق، سحابی خلق شد که من و امثال من از او بهره بردیم اما تمام کسانی که دور سحابی در کنارش او یاری دادن از بنیان های اندیشه شریعتی سیراب شده اند اینها را هم را ببینید.

🔹سحابی با این افراد سوسیال دموکراسی و توسعه را بسط داد.نه سحابی سوپر من بود نه شریعتی.

🔸شما در قضاوت باید تاریخ زمانه و سرمشق ها را ببینید که در تحلیل خود ندیدید.
در خاتمه خاطره ای دارم از دوران زندان از نظر مجاهدین ما مبارزه نبودیم با وجود زندان کشیدند چون مجاهدین شریعتی را خرده بوژوای راست می دانستند که روشنفکر است. از نظر برخی از جریان های رادیکال ما مبارزان رومانتیک بودیم چون عنصر روشنفکری و روبنا برایمان اصل بود یعنی ما اگاهی را عمده می کردیم.

🔹در دوره اصلاحات زمانی که باد در پرچم لیبرالیسم افتاد باز اصلاح طلبان ما را چپ می دانستند چرا که هم سحابی و هم شریعتی به ما کمک می کردند که آزادی را با عدالت بخواهیم.

🔸اقای رنانی شریعتی را دوباره با دید انتقادی و اما دقیق بخوانید.
سرمشق های زمانه را هم در خوانش خود در نظر بگیرید.
شریعتی اندیشه اش دارای فراز نشیب است و نقد هم به آن وارد است. اما دیالکتیک یا هرمنوتیک فهم به ما می گوید که نمی شود شریعتی را ساده نقد کرد .

🔹اقای رنانی این را قبول دارم که روشنفکری ما ترجمه اندیش است اما روشنفکرانی مانند سحابی و شریعتی و دیگرانی هستند که التقاطی اند و گاه خودشان هم می اندیشند، البته نه بی اشکال.

🔸پ-ن جریانی که با نام ایران فردا دور مهندس سحابی شکل گرفت اکثرا جوانان دهه 1360 بودند که متاثر از شریعتی با سابقه جنبش مسلمانان مبارز که سحابی را هم یاری دادندو هم یاری گرفتند.البته من در ان دوره زندان بودم جزء این افراد نبودم.

#نقد_گفتگو
#یادداشت
#تقی_رحمانی
#اکنون_ما_شریعتی

@Shariati40

🆔 @taghirahmani
‍ ‍‍ 🔷🔆هر دم از این باغ بری می‌رسد
تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد

🖋امیر رضایی

🔸در این ۴۰ سال اخیر ما شاهد انواع و اقسام نقد و نظرهای ناصواب نسبت به آرای دکتر شریعتی بوده‌ایم اما این نظری که آقای رنانی در سالگشت مهندس سحابی درباره شریعتی فرمودند الحق جدید و تازه بود و تاکنون به ذهن هیچ‌یک از بندگان ناقد و مخالف جدی شریعتی خطور نکرده بود . ایشان شریعتی و شاه سابق را در یک کفه ترازو گذاشتند و هر دو را روشنفکر، کنشگر سیاسی و انقلابی دانستند که توسعه‌خواه نبودند.

🔸به آقای رنانی از این بابت که نظری ارائه دادند که به ذهن جن و انس هم نمی‌رسیده است واقعا باید دست‌مریزاد گفت !

🔹هر چند ایشان تعریف روشن و دقیقی از توسعه بیان نکردند ولی اگر فرض بگیریم که منظورشان توسعه اقتصادی ، اجتماعی و صنعتی درونزا است ، طبعا پیش‌زمینه چنین توسعه‌ای توسعه فرهنگ بومی است که شاخص‌ترین و اثرگذارترین چهره آن بی‌تردید دکتر شریعتی است . بدون توسعه فرهنگی امکان هیچ توسعه‌ای وجود ندارد و تجربه غرب این امر را ثابت کرده است که توسعه از پس رنسانس فرهنگی و علمی پدیدار شد . شریعتی به این رویکرد به‌درستی ایمان داشت که ابتدا باید تحول فرهنگی درونزا انجام شود آن‌گاه سوژه مستقل ،خوداندیش و خلاق به وجود آید تا راه برای هر توسعه‌ای گشود گردد .

🔹رویکرد تک‌پایه آقای رنانی_ که در آن توسعه ملاک اصلی است_ مانند رویکرد تک‌پایه مارکسیستی _ که در آن زیربنا ملاک اصلی است_ نمی‌تواند تحلیل دقیق و صوابی از آرا و نظرات و کنش‌های متفکران و مصلحان اجتماعی به دست دهد و از این رو نتیجه آن قرارگرفتن قاتل و مقتول(ناصرالدین شاه و امیرکبیر) ، خائن و خادم(شاه و مصدق) و اپوزیسیون و پوزیسیون(شریعتی و شاه) و... در یک جایگاه است - که البته واقعیت عینی این تحلیل را بر‌نمی‌تابد و پس می‌زند

#نقد_گفتگو
#توسعه
#یادداشت_اختصاصی
#امیر_رضایی

🆔 @Shariati40
🔷🔸نقد یا نق؟

🖋احسان شریعتی

🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، به‌جای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبی‌گری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفی‌نگری عامیانه تهوع‌آور می‌شود. اگر دقت کنیم در سال‌های اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکت‌های سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپن‌ها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونه‌اش شعبان بی‌مخیسم شاه‌پرستانه بود و پس از انقلاب به‌شکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.

🔹یکی دیگر از جلوه‌های این فضای زوال اخلاقی به‌جای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را به‌صورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت می‌زند، بی‌عدالتی و تجمل‌گرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش می‌شود.»

#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔆چهار دهه نقد و بررسی اندیشه شریعتی
_________
🔆فعالیت‌های شریعتی در حسینیه ارشاد از سال 1347 و به خصوص اوج‌گیری آن در سال 1350 واکنش‌های بسیاری را از جانب طیف‌ها و جریان‌های مختلفی را در پی داشت.
🔆نقد دین‌داری‌های موجود، نقد نهاد رسمی دین، و تکیه بر ضرورت بازخوانی منابع معرفت دینی، و داشتن رویکرد انتقادی به میراث ایرانی-اسلامی، اعتراض‌های برخی محافل سنتی و روحانی را برانگیخت. اسناد ساواک نشان می‌دهد که در بسیاری از مساجد و تکایا، حمله به شریعتی موضوع روز بوده است. فتاوی، جزوات، و کتاب‌هایی که علیه او منتشر شده بود به شکل گسترده در این محافل پخش و تکثیر می‌شد.

🔆تک‌تک این کتاب‌ها به تنهایی محتوای قابل توجهی ندارند با این حال نمونه‌هایی هستند از نوعی واکنش عصبی در برابر یک دگراندیش دینی.

🔷🗒خرد داوری کند

📌قاسم اسلامی؛ تهران، بی‌نا،چاپ اول [۱۳۵۶]، ۲۷۰ صفحه وزیری.

🔸🔹 کتاب" خرد داوری کند " نقدی است بر اراءشریعتی در باره تشیع. گذشته از لحن تند و زننده کتاب، نویسنده شریعتی را از مخالفین تشیع می‌داند. عناوینی چند از کتاب عبارتند از : «اعتراض بر دفترچه انتظار مذهب اعتراض»، «اعتراض بر دفتر چه تشیع علوی و تشیع صفوی»، «اهانت به رسول گرامی اسلام»، «جسارت به پرچمداران تشیع»، «حمله کودکان مغرضانه به روحانیت»، «خود را به مانند پیمبران معرفی کردن»، « مدعی وحی شده»، «نماز و روزه و حج و مراسم عزاداری را به مسخره گرفته است»، و….

📚برگرفته از «کتابشناسی توصیفی دکتر علی شریعتی» نوشته محمد اسفندیاری

#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#اندیشه_شریعتی
#خرد_داوری_کند
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🗒در نقدِ « نقد » ۱

🖋علی گرجی

🔸یکی از ابتلاهایی که امروزه جامعه ما به آن دچار شده است « نقد» است . آن هم نه نقد خویشتن ، که نقد دیگران !
بسیاری از ما در عرصه های مختلف ، بخصوص عرصه های سیاسی و اجتماعی آمادگی وافری برای بررسی و نقد دیگری داریم . ذهن فعال و اندیشه پویای ما همواره آماده آن است که گذشته و حال هرکسی را که در این جامعه کاری کرده است کنکاش کرده و عیب و ایرادهای او را به درستی یا نادرستی پیش چشمان شنونده هایمان گذاشته و با شرایط امروز ، گذشته وی را نقد کنیم . بگذریم از اینکه در بسیاری از موارد، این نقد ها هم در واقع « نقد » نیستند و عموما « ایراد گیری» و « عیب یابی » نام‌ دقیق تری است که میگیرند .

🔹فراموش نکنیم که عرصه سیاست ، عرصه بسیار پیچیده ای است که گام زدن در آن در هرحال نمیتواند بدون خطا های کوچک یا بزرگ باشد . در اینجا اما دو نکته حائز اهمیت است که توجه به آنها میتواند محیط بهداشتی تری را برای آینده ما رقم زند .

🔸اول اینکه چه خوب بود اگر قرار میشد هرکسی خود را نقد کند . در این حالت ، امکان توضیح و روشن ساختن اعمال گذشته هر نظرگاه سیاسی روشن‌تر و واضح تر بیان می‌گردید .

🔹دوم اینکه ، اگر علاقه به نقد دیگری به ما اجازه خموشی نمیدهد ، حداقل ، همزمان برای شنوندگانمان توضیح دهیم که در آن برهه خود ما در کجای تاریخ ایستاده بودیم و چه میکردیم !
در غیر اینصورت ، تنها به قاضی رفته ایم و قدیمی‌ترها میگفتند کسی که تنها به قاضی میرود طبیعتا بسیار خوشحال و راضی باز میگردد .

اینطور نیست ؟

#نقد
#نقد_منصفانه
#فرهنگ
#یادداشت_اختصاصی
#علی_گرجی
#صدای_نوین_خراسان

@VoNoKh
Forwarded from SocioMedia
از وب‌سایتِ #نقد_جامعه‌شناختی | اختصاصی
.
زیست‌سیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگاره‌ی زیست‌سیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کرده‌اند درعمل از همان مجموعه‌ ایده‌های نسبتاً مبهم و تکراری بهره‌گرفته‌اند، حال‌ آن‌که سایر بصیرت‌های فوکویی (که بی‌شک جالب‌ترند) مغفول مانده‌است. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرت‌ها اشاره می‌کنم و با برخی ملاحظات روش‌شناختی نتیجه‌گیری می‌کنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
🔷🗒امت و امامت، پایان شریعتی و آغاز ما

🖋محمد عثمانی

📌 دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی

🔹🔸یادداشت اختصاصی(نقد ونظر)

🔆در فاصله زمانی که از درگذشت دکتر شریعتی و ماحصل فکر او یعنی انقلاب، قرار گرفتیم فرصت را باید مغتنم به باز بینی گذشته از برای آینده داشته باشیم. در هیاهو سیل انقلابی، نبود شریعتی گناه ها را متوجه او ساخت. اما این امر شأن ما نیست. متناسب با شرایط جامعه، موج بسیج فکری توده برای تحول انقلابی را رقم زد. آنگاه در نوشته امت و امامت برای جامعه گذار از فرآیند انقلابی طرحی را برمی سازد. در این ایده شریعتی با اهمیت دادن به جایگاه رهبری آگاه که تجلی تمام ساخته های عمومی بوده، وظیفه گذار را بر دوش او می گذارد. طرح واره ای نخبه گرایانه که خودآگاهی نخبگان سیاسی، سیستم را به سمت دموکراسی واقعی سوق می¬دهند. شریعتی به نیکی دریافته بود که جامعه ای که در آن توده ها، رویکردی تبعی از معادلات قدرت دارند؛ نمی تواند با انقلاب صرف به دموکراسی و حاکمیت مردم بر خویشتن خویش را محقق سازند.
براین اساس حرکت گام به گام نخبه گرایانه، در ادامه مسیر انقلاب، توده را در مقام آموزش از نخبگان در زمان پیروزی انقلاب، دموکراسی رأس ها را به دموکراسی رأی ها بدل خواهد کرد. شریعتی این نکته را با توجه به نقش خودآگاه سازی توده ها در فرصت انقلاب دریافته بود؛ یعنی همانطور که این نخبگان و رهبران توده ها در میانه مردم، آنان را آگاه به شرایط و آماده بسیج برای تحول کرده بودند؛ می توانند رهبران پس از پیروزی برای تحقق دموکراسی باشند. شریعتی در این نقطه از طرح واره خود، کا را به اجبار به پایان می رساند. حال در این فرجه زمانی، فرصت ما است که از پایان او، آغازی نو با خوانش انتقادی از گذشته و رهیافتی ایجابی به آینده داشته باشیم.

🔆 آن چه شریعتی در طرح واره خود از آن غافل بود، نخبگان انقلابی و رهبران بسیج کننده برای تغییرات بنیادی، لزوما نخبگان یا رهبرانی دموکرات و یا دموکراسی خواه نیستند. شریعتی آن چه بایسته برای یک رهبری انقلابی و نخبگان خودآگاه می دید، به عصر پیروزی از برای تحقق هدایت شده دموکراسی هم سرایت می داد. در تفکر شریعتی برای بسیج توده از برای انقلاب، توان فکری و فرهنگی موجود در دین و مذهب، بهره گرفت. حال سؤال این است که هم¬طراز با توان فرهنگی و فکری انقلابی نهادینه در مذهب، پتانسیل فرهنگ دموکراتیک نیز در این جامعه وجود داشت؟ بی شک در پاسخ نمی توان جوابی مثبت به قاطعیت داد. شریعتی هم به این مسئله واقف بود؛ لذا در حرکت انقلابی، این نخبگان هستند که در مقام آموزش جامعه، نقش دموکراسی رأس ها را ایفاء می کنند. اما پرسش دوباره این است که این نخبگان نمود بخش دموکراسی رأس ها، خود به دموکراسی واقف و یا نسبت به آن خود آگاهی داشتند؟ نقطه امروزین که ما در آن اکنون ایستاده ایم، خود پاسخ گوی این پرسش است.

🔆 براین اساس با توجه به این ایده شریعتی که با آن کار خود را به پایان برد؛ ما باید آغازی نو انجام دهیم. آموزش جامعه به دموکراسی، نیازمند بازتولید فرهنگ دموکراتیک در جامعه است. در این رهیافت این نقش را باید نخبگان دموکراتیک و معتقد بر این مسیر بارش را به دوش بکشند. تولید ذهنیت دموکراتیک در ساخت-های آموزشی چون آموزش و پرورش و دانشگاه و تجلی رواداری در مناسبات اجتماعی از طریق وجود گروه-های مرجع معتقد به دموکراسی به عنوان یک فکر و فرهنگ در ابتدا و بعد به مثابه روش نهادینه خواهد شد. زنیاز امروزین جامعه در ادامه مسیر شریعتی، در پیچ تاریخ گذار به دموکراسی، نخبگان و گروههای دموکراتیک برای نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی خواهی است.

#یادداشت
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
💠خطای هرمنوتیک سروش از تاریخ عاشورا،

‍ ‍🔷🔸 حق با سروش نیست آنجا که می‌گوید روایت شریعتی از تاریخ عاشورا، از تاریخ اسلام و امامت، «کژخوانی صریح تاریخ» بود. کژخوانی صریح تاریخ؛ عبارت درستی نیست در مواجهه توریستی با متن شریعتی به کار برده است.
نقد سروش واکنشی به "حوالت اکنون" ماست دلش از جمهوری اسلامی ایران پر است ( که انقلاب ۵۷ محصول همین خوانش شریعتی از کربلا است) سر شریعتی خالی می کند.
روایت تاریخ می گوید؛ حسین (ع) به وضعیت حکومت یزید که بازگشت به ساختار -قدرت ثروت -جاهلیت است. نقد دارد، شریعتی با ادبیات جدید یک خوانش انقلابی ساخت 《هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام》 خون در حرکت حسین (ع) بود و پیام در حرکت زینب، این ادبیات انتقادی، رهبری و الهام به جنبش های رهایی بخش می‌دهد، این دیالکتیک فرزندان آدم را احیا می کند که چگونه باید زیست و مُرد.
🔹خوانش سروش به روایت تاریخی، وفادار نیست. حسینِ (ع)، سروش نسبتی با حسینِ (ع) تاریخی ندارد. حسینِ (ع) سروش منفعل، يعني نسبت به بيان افكار،‌ تمايلات، خواسته هاي بزرگ و كوچك، و حتي بيان صادقانه و روراستي و صراحت بي ميل است و تمام آنها رو نزد خودش نگه مي دارد! خود ساخته‌ی سروش است. حسینِ (ع) سروش، وجوه دین و اسلام و خود اگاهی انتقادی ندارد. فانتزی است. روایت کژخوانی تاریخ است!
حق با سروش نیست: حرکت حسین (ع) یک انقلابی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بود. به تاریخ که نظر کنیم، چنین حسینی را می‌یابیم. در عزیمت حسین (ع) از مکه به کربلا تعارف ها را کنار گذاشت، حاکمیت را به چالش کشید مشروعیت یزید را به رسمیت نشناخت.
سروش می گوید《حسین سه دلیل مهم و اساسی داشت: فضای رعب‌آور امنیتی، سازش‌ناپذیری با یزید و جست‌وجو برای یافتن محلی امن. حسین برای رهایی از فشار حکومت و رسیدن به امنیت، حرکت کرد. 》این تحلیل ابکی است ، حسین (ع) از لحظه ای که در کاخ یزید خطاب به او می گوید 《چون منی با چون تویی بیعت نمی کنم 》به عنوان یک هماورد وارد تاریخ می شود که این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.خلق عادت می کند، یک عنصر شورشی است،
دست روی نقد ساختار اجتماعی سیاسی می گذارد به تعبیر بنده می گوید؛ درست-تان می کنم، در تور اطلاعاتی، امنیتی دستگاه پهن کرده بود رصد می شود. ده ها ملاقات با شخصیت های فرهنگی، سیاسی، نظامی در مسیر رسیدن به کربلا دارد گفت و گو می کند و حتا طلب کمک نظامی می کند. این ساختار زبانی ؛《خداوندا تو خود ميداني كه قيام ما براي آن نيست كه به حكومتي برسيم يا مال و متاعي از دنيا به دست آوريم بلكه ما مي خواهيم راه روشن دين تو را به همه نشان دهيم و شهرها و آباديها را از دست فساد رها سازيم تا مظلومان ستمكش نجات يابند...(تحف العقول )》گفتمان انقلاب است، یعنی با نام محمد (ص) چه ظلم ها نکردید؟! حسین (ع) اصلا قرار نیست به نیابت جامعه، حکومت را تعقیر دهد. با گفتمان؛ 《خون بر شمشیر پیروز است》یزید را می زند.
سروش با یک مشت الفاظ 《عزت》و《ذلت》و ..یک معنویت فرنگی از عاشورا در می آورد! خوانش سروش باز خوانی یک ابر خوانش از عاشورا است که می خواهد انقلاب حسین (ع) را در هزار و سیصد و هشتاد و یک سال پیش فریز کند، خوانش شبه -اخلاقی عرفانی- دارد تا یک ابژه در افق تاریخی از توش در بیاورد، یک خطای تاریخی هرمنوتیک از عاشورا است.در باور سروش، آدم ها سیاه و سفید نیستند، آدم ها خاکستری اند یعنی حالا یزید یک غلطی کرد صورت هم را ببوسید صلوات بفرستید.
🔸خوانش شریعتی از عاشورا ، حسین (ع) چه کار کرده است؟ اگر امروز می بود چکار می کرد، است؟ متن عاشورا را فقط در بستر تاریخی نمی خواند ؛ 《کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا (همه روزها عاشورا و همه زمین‌ها کربلاست) عبارتی به امام صادق(ع) نسبت داده‌اند
این عبارت در داستان حسین (ع) شریعتی گونه است که معجزه نجات انسان تاریخی تحقیر شده است. در مقابل حکومت محمد رضا پهلوی از آن استفاد می کند. حسین (ع) شریعتی تحول رهایی بخش، خود اگاهی اجتماعی انسانی، حکمت، عدالت خواهی همیشگی. اعتراض به حکومت توتالیتاریسم تولید می کند.
روایت سروش از عاشورا برایم این بیت بیدل دهلوی؛
《کیست در این انجمن، محرم عشق غیور؟
ما همه بی‌غیرتیم، آینه در کربلا مانده است 》 تداعی کرد. بیدل هم خوانش ایدئولوژیک به معنای خود اگاهی انسانی اجتماعی از عاشورا دارد.
🔸به باور بنده؛ حرکت حسین (ع) یک انقلاب فرهنگی اجتماعی بود یک انقلاب چپ گونه مسلحانه نبود که بخواهد کاخ یزید را فتح کند یزید را از اریکه قدرت پایین بکشد. نظام انگیزشی ایجاد کرد، دنبال تحریک توده ها نبود اما نقد به جامعه طبقاتی و مناسبات های بنی امیه ایجاد کرد، دنبال خود اگاهی دادن فردی بود که از دلش تشکیل یک دولت محلی با تحول و برانگیختی اجتماعی سیاسی توده بر می آید

#علی_آزاد
#نقد_سخنان_دکترعبدلکریم_سروش
#از_خوانش_عاشورایی_دکتر_شریعتی

@jikjikgonjeshkhayhamishe
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆سخنرانی دکتر هاشم آقاجری

🔆پیرامون دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در نسبت دین و قدرت:

🔆"پیامبر اقتدارگرا "

🔹بخش نخست : نقد روش شناختی

🔹🔸سلسله نشست های مجازی " سمپوزیوم نو شریعتی"

#پیامبر_اقتدارگرا
#نقد_روش_شناختی
#سخنرانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40